ali_moradi_maragheie | Unsorted

Telegram-канал ali_moradi_maragheie - دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

15381

من طبعا به مخاطبان معینی می اندیشم. به کسانی که در جستجو هستند، بی آنکه یقین داشته باشند آنچه را که می جویند یافته اند... پل والری ارتباط با من: @amoradym

Subscribe to a channel

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥عکس متینگ انتخاباتی حزب توده!
✍️
علی مرادی مراغه ای

✅در اولین انتخابات مجلس پس از انقلاب، افرادی مانند کیانوری، احسان طبری، مریم فیروز و...کاندید بودند حتی سیاوش کسرایی نیز کاندید بود!
در عکس فوق که میتینگ انتخاباتی حزب توده در ترمینال خزانه تهران بوده کسرایی پشت سرِ کیانوری ایستاده.
اما هیچ توده ای برنده نشد کیانوری(۵۸۸۰۲) رای، طبری(۵۵۳۵۲)، کسرایی(۳۷۱۵۹) و مریم (۲۹۶۹۴) رای آورده بود!
بالاترین رای را در تهران فخرالدین حجازی با بیش از ۱۵۰۰۰۰۰ رای آورده بود که تنها هنرش سخنرانی آتشین و مبالغه آمیز بوده!
(اطلاعات ۱۶فروردین ۱۳۵۹).
سلیقه مردم پایتخت آن زمان غرق در شور و احساسات را ببینید!

♦️فقدان پایگاه مردمی حزب را بنگرید! جالبه که شعار کمونیزم هراسی شعار همیشگی شاه بوده هر زمان که به خطر می افتاده!
در آستانه کودتای ۲۸مرداد برای ترساندن مردم دیندار از سوی دربار می گفتند عنقریب ایران توسط کمونیزم بلعیده میشود!
و از این کمونیزم هراسی خوب استفاده کرد.
و در انقلاب نیز شاه باز می گفت:
«کمونیستها (امام) خمینی را بر کنار خواهند کرد...»!
(اطلاعات،۵اسفند۱۳۵۷)

✅از کتاب پروکروستس ایرانی(برای طلاع از کتاب
@ulduz3o)

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥هنوز در جهان وجدانهای بیدار پیدا می شود!
✍️علی مرادی مراغه ای

♦️با اعلام نام نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل برای سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل، نمایندگان کشورها شروع به ترک جایگاه می کنند و رئیس سازمان ملل خواستار رعایت نظم در مجمع شده، اما نمایندگان کشورها بدان توجه نکرده بی بی را هو می کنند.

با قرار گرفتن بی بی در پشت تریبون، ده‌ها دیپلمات در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در اعتراض به جنایات او در غزه، سالن را ترک کردند.
چهره ی شگفت زده یِ قاتلِ زنان و کودکان غزه دیدنی است...!

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥ایرانیان آزادیخواه، با فرهنگ و دمکرات...؟!
✍️علی مرادی مراغه ای

✅آقای هادی خرسندی شعری دارد که جالب است:
ميگفت به وقت بحث سقراطم من
وز قدرت بحث خويشتن ماتم من


ديروز کتک زدم يکی را سر بحث
البته نکشتمش، دمکراتم من!...

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥فیلم کمیاب از اولین فرار شاه
✍️
علی مرادی مراغه ای

♦️محمدرضاشاه مرد روزهای سخت نبود، همیشه پا در رکاب برای فرار بود حتی حادثه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ را نیز اسدالله علم با کشتار و سرکوب حل کرد چون شاه برعکس پدرش، اهل کشتار هم نبود...!
در مرحله اول کودتای۲۵ مرداد در رامسر بود که با شنیدن خبر شکست به خارج فرار کرد. فردوست از قول رئیس MI6 که می‌گوید که شاه پس از فرار از ایران نمی خواست بازگردد و میگفت:
«...یک فرد نظامی را برای این ‌کار در نظر بگیرند. آمریکایی‌ها نیز کار را تمام‌ شده می‌دیدند ولی انگلیسیها به بازگشت محمدرضا اصرار کردند».
(ظهور و سقوط سلطنت پهلوی..ج اول، ص ۱۷۹)

♦️به نظر می رسد سخن فردوست درست باشد چون با خاطرات ثریا مطابقت می کند ثریا نیز می نویسد که شاه خیال داشت در آمریکا مزرعه ای بخرد و از طریق کار روی مزرعه امرار معاش کند:
«در سومین شب پس از فرار از ایران در ۲۷ مرداد ۱۳۳۲ وقتی امید بازگشت به ایران را از دست داده بودند تصمیم می گیرد که«با فروش جواهراتی که ثریا با خود آورده می توان مزرعه کوچکی در آمریکا خرید و به کار زراعت پرداخت!»
(بنگرید به:زیبای تنها...طلوعی...ص۱۸۵. همچنین: خاطرات ملک ثریا...ص۹۱)

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥فیدل کاسترو و توله خرس قطبی اش!
✍️
علی مرادی مراغه ای

✅تصویرِ فیدل کاسترو به همراه توله خرسی به نام «بایکال» که زمین شناسان سیبری به او هدیه داده بودند. توله خرس به همراه صاحب جدیدش از شوروی به کوبا رفت، اما متأسفانه بایکال نتوانست با آب و هوای گرمسیری ناآشنای کوبا سازگار شود و مُرد.

♦️فیدل کاسترو که پس از رسیدن بقدرت به سمت اتحاد جماهیر شوروی چرخیده و سیستم اقتصادی شوروی مانند ملی کردن صنایع و تجارت و سیستم سوسیالیستی دولتی را در سراسر جامعه به اجرا درآورد اما آن سیستم اقتصادی شوروی نیز مانند توله خرس بایکال، نتوانست بخوبی رشد کند، بزرگ شود و دوام بیاورد!
چرا که روز بروز جامعه کوبا را به فقر کشانید و با مرگ کاسترو، مُرد...!


⏹️لینک کانال من @Ali_Moradi_maragheie

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥از درخشانترین صحنه های تاریخ ایران
✍️
علی مرادی مراغه ای

⏹️تاریخ ایران کمتر فضای دمکراتیک داشته اما در برهه های کوتاهِ فضای باز نیز مردم و نشریات، نتوانسته اند بهره جویند، آنان مانند زنجیریان غار افلاطون چون پایشان همیشه در زنجیر بوده وقتی هم زنجیر از پایشان برداشته میشد بدرستی راه نمی رفتند و از غارِ تاریک خارج نمیشدند..!

♦️در مشروطه که سایه استبداد زایل گشت تندروی روزنامه نگاران چنان شد که مادر شاه را فاحشه خواندند!
به دوران مصدق که روزنامه ها آزاد بود از فحاشی به مصدق دریغ نکردند ریچارد کاتم مینویسد ما در غرب مقالات ضدمصدقی مینوشتیم ۴۰ دلار به مطبوعات تهران میدادیم و آنها چاپ میکردند!
و البته وقتی کودتاگران بازگشتند رفت آنچه بر مطبوعات رفت!
به دوران دولت مستعجل بختیار که سایه شوم پرویز ثابتی و همکارانش زایل گشت اما روزنامه نگاران بدنبال مدینه فاضله در افقهای دور شدند!
اوایل انقلاب نیز در فضای نیمه آزاد، روزنامه ها می تاختند!
از یکی از اهالی چپ پرسیدم مگر چه مرگتان بود که اینهمه بر دولت میانه روی بازرگان می تاختید؟!
مضمونِ پاسخش این بود:
«ما عمری دست بسته در برکه شنا می کردیم آن زمان به ناگهان در دریا رها شده و شنا بلد نبودیم».

♦️اما سرنوشت فرخی یزدی روزنامه نگار عبرت انگیز است!
احمدشاه دمکرات، ملتزم به اصول مشروطه بود و فرخی مقاله تندی در (روزنامه قیام، ۱بهمن۱۳۰۱، ش۳) نوشته و بر شاه تاخته، او را عیاش نامید!
فرخی میگفت چرا احمدشاه، قوام السلطنه را از نخست وزیری عزل نمیکند!؟ و احمدشاه که ملتزم به قانون اساسی مشروطه بود نمی توانست نخست وزیر را عزل کند.
سرانجام احمدشاه مانند یک شهروند عادی، از توهین روزنامه نگار به محکمه شکایت کرد، دادگاه مدیر مسئول(موسوی زاده) را فراخوانده و هیئت منصفه تشکیل گردید، صدها نفر از روزنامه نگاران و طبقات مختلف در دادگاه حضور یافتند. این یعنی یکی از درخشانترین سکانس تاریخ ایران که به مانند الماسی از ورای تاریخنویسیِ قاجارستیزیِ پهلویسم می درخشد!
این صحنه برای ایرانیان زود بود و تنها در فولکلورهای مادربزرگان شنیده بودیم دنیای زیبایی که در آن، شاه با گدا برابر باشد!
و اندکی بعد احمدشاه روزنامه نگار را بخشیده شکایت خودش را پس گرفت...

♦️زمان گذشت و دوران رضاشاه و قلع و قمع روزنامه نگاران رسید، فرخی مخفیانه فرار کرده خود را به آلمان رساند، پس از یکسال دربدری با ضمانت تیمورتاش بازگشت، اما تیمورتاش که مغضوب و کشته شد، دژخیمانِ رضاشاه، فرخی یزدی را زیر نظر گرفتند تا بلکه اشتباهی کند، اما او مواظب بود گزک بدست دیکتاتور ندهد، دژخیمان بدنبال بهانه شدند و همیشه بهانه در نظامهای توتالیتر مثل آب خوردن است!
پس بزودی بهانه پیدا شد! در ۱۳۱۵ش آقارضا کتابچی کاغذ فروش را وادار کردند تا شکایتی که مربوط به شش سال پیش بابت پول کاغذ روزنامه طوفان بوده به جریان اندازد! پس، فرخی بازداشت شد، بازداشتِ حقوقی را تبدیل به حبس سیاسی کردند و دیگر از اینجا تا روزی که پزشک احمدی بر سینه روزنامه نگار نشست چندان فاصله ای نبود!

♦️سیدجعفر پیشه وری در خاطراتش از رنجهای فرخی نگونبخت در زندان قصر نوشته. فرخی یزدی از فشار زندان، خودکشی کرده تریاک خورد اما زندانبانان نگذاشتند، چند بار اعتصاب غذا کرد باز نگذاشتند بمیرد، یکبار خطاب به دژخیمان گفت:
«من می خواهم زندگی کنم شما نمیگذارید، میخواهم بمیرم باز نمی گذارید پس من چه کنم؟!»
رئیس زندان سرهنگ پاشاخان مبشر با استهزا گفت:
«آقای فرخی یزدی بزودی تکلیف شما را تعیین می کنیم»
و بزودی تکلیفش تعیین شد!
روزنامه نگار را برای کشتن، به زندان مجرد بردند تمام شیشه های اتاقش را گل سفید مالیدند و در غروب ۲۴ مهر ۱۳۱۸ش پزشک احمدی با همان کیف مشگی معروفش به همراه پاسبانان وارد اتاق روزنامه نگار شد...
در آن لحظات جان کَندن، آیا روزنامه نگار با تحسر به یاد شکایت احمدشاه افتاده بود؟!

♦️فرخی و روزنامه نگاران تندرویی که فضای باز موقتی را پاس نمیدارند سرنوشت شان مانند عبدالله ابن عمر میگردد که با علی(ع) بیعت نکرد و علی در حق وی گفت:
«دست بیعت بر دست من نمیگذاری، روزگاری میرسد که مجبور شوی دست در پایِ خلیفه جور بگذاری!»
زمان گذشت دوران عبدالملک ابن مروان رسید و گماشته اش حجاج که شنیدن نامش مو بر تن آدمها راست میکرد!
آن زمان، عبدالله ابن عمر را دیده بودند که از ترس با عجله برای بیعت عازم بارگاه حجاج میشود وقتی وارد میشود، حجاج لم داده بود و عبدالله ابن عمر تعظیمی کرده، دستش را برای بیعت دراز میکند اما حجاج میگوید:
«نمیتوانم برخیزم و دستم را دراز کنم، از همانجا دست بر پایم بگذار و برو...!»
و این مثل یادگار ماند:
مردمی که قدر دست علی(ع) را ندانند مجبور به بیعت با پای حجاج می گردند!

✅برگی از کتابِ دستنوشته و منتشر نشده اینجانب:
«قاجارپرستان و قاجارستیزان»

⏹️لینک کانال @Ali_Moradi_maragheie

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥ماه من، شاه من...

✍️علی مرادی مراغه ای
@Ali_Moradi_maragheie

✅امروز ۳۰ تیر سالروز تاجگذاری احمدشاه می باشد.
با فتح تهران توسط مشروطه ‌خواهان شمال و جنوب در ۲۲ تیر ۱۲۸۸ش، محمدعلی شاه به سفارت روسیه پناهیده و مشروطه خواهان، احمد میرزای ۱۲ساله را آورده شاه کردند که البته گریه می کرد و نمی خواست شاه شود!
قیافه معصومانه اش در آن لباس، شبیه شاهزاده کوچولوی سنت اگزوپری است!
تا رسیدنش به سن بلوغ و تاج‌گذاری، نایب‌السلطنه ای انتخاب کردند تا اینکه در ۱۸ سالگی در تیر ۱۲۹۳ تاجگذاری کرد، اما با آغاز جنگ جهانی اول، ایران در غرقابِ مشکلات و اشغال بیگانگان فرو رفت...

♦️از زمان مشروطیت، او تنها کسی بوده که در راس قدرت قرار گرفت، دژم خو نگردید، هرگز از اصول قانون اساسی عدول نکرد و شاه مشروطه باقی ماند.
(
برای مثال این نوشته را بخوانید)

♦️آهنگ «ماه من، شاه من» که اولین بار قمرالملوک وزیری برای احمدشاه خوانده، جزو آهنگهای ماندگار است.
اجراهای مختلفی از آن شده اما من اجرای خانم شهلا سرشار را بیشتر پسندیده و در بالای این نوشته آورده ام.
شعر ترانه از پژمان بختیاری و آهنگ از مرحوم مرتضی نی داوود است در مایه بیات اصفهان...

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥عکس نمادین و عبرت انگیزِ فرنتس شالاسی
✍️
علی مرادی مراغه ای

✅این عکس نمادین که در مارس ۱۹۴۶ گرفته شده، رهبر نازی مجارستان، فرنتس شالاسی، را نشان می‌دهد او پس از اشغال مجارستان توسط آلمان در سال ۱۹۴۴، به عنوان رئیس دولت دست نشانده نازی ها، بقدرت رسید و به عنوان دست نشانده نازی ها کشورش را به ویرانی کشاند سرانجام با سقوط بوداپست در سال ۱۹۴۵ دستگیر و به عنوان جنایتکار جنگی به اعدام محکوم شد.

♦️در این عکس نمادین، او با دستبند در کنار ویرانه‌های پل زنجیری در بوداپست ایستاده و پیش از اعدام، آخرین نگاهش را به پایتخت ویران‌شده اش می‌اندازد، پایتختی که خود او با سیاست هایش در ویرانی آن سهیم بوده...


🖼 دلنوشته های تاریخی علی مرادی مراغه‌ای
@Ali_Moradi_maragheie

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥مدح رضاشاه توسط ملک‌الشعرای بهار

✅بهار نماینده مجلس بود و رضاخان در ۷ آبان ۱۳۰۴ که در حال تبدیل به رضاشاه بود دو نفر مامور برای کشتن بهار فرستاد اما آنها به اشتباه محمد کیوان قزوینی را به خاطر شباهتش به بهار کشتند!.
بیچاره قزوینی که روزنامه اش(نصیحت) را رضاخان بسته بود آنروز از قزوین به مجلس آمده بود برای رفع توقیف روزنامه اش!
عمال رضاشاه اشتباهی او را کشتند و به رضاخان گفتند که ماموریت انجام شد.
رضاخان که این‌ زمان نخست وزیر بود و با سفیر فرانسه دیدار داشت به سفیر می گوید:
مردم بهار را کشتند!

♦️بهار بارها زندانی شد در آخرین زندانش به گفته دخترش، او را با جنایتکاران و دزدان در جایی تاریک در توپخانه انداخته بودند و دخترش که به ملاقاتش رفته بود میگوید بخاطر تاریکی شمع روشن کرده بودند برای دیدن همدیگر!
اینجا بود که به شاعر پیشنهاد شد برای حفظ جان و آزادیش، شعری در ستایش دیکتاتور و پیشرفتهای کشور بگوید!
شاعرِ به ستوه آمده نیز قصیـده بلنـدی بـا این مطلع سـرود:
یاد ندارد کس از مُلوک و سَلاطین
شاهی چون پهلوی به عِزّ و به تَمکین

❇️کل قصیده
اینجا
🖼 دلنوشته های تاریخی علی مرادی مراغه‌ای
@Ali_Moradi_maragheie

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥برخی روشنفکران ایرانی عاشق هیتلر و سیبیل هیتلری می گذاشتند!
✍️
علی مرادی مراغه ای

♦️روشنفکران ایرانی که از دست دو قدرت استعماری روسیه و انگلستان به ستوه آمده بودند در زمان رضاشاه عاشق آلمان و هیتلر شده بودند.
حتی کیانوری در زمان تحصیل در آلمان، عاشق فاشیزم شده بود به نوشته منابع، او در آن زمان در آلمان، در سازمانهای جوانان نازی عضو بوده و در مقدمه تز دکترایش در نفرت از دو کشور شوروی و انگلستان و در ستایش رضاشاه می نویسد:
«دو همسایه پرتوان ولی ناآدمی ایران، انگلستان و روسیه، از دهها سال پیش کوشیدند از هر پیشرفت مردم ایران جلوگیرند...تا سال ۱۹۲۱ چنین بود. در این سال مردی بزرگ، میهندوستی سرسخت(رضاشاه) به میان آمد...دو همسایه بزرگ توطئه های پلیدی می چیدند و در بسیاری از استانهای ایران قیامهای بزرگی به راه می انداختند. شاه در زمان کوتاهی این قیامها را سرکوب کرد. پس از این سرکوبها بود که کار آبادانی بزرگ توانست آغاز شود»
(نگاهی از درون به ...بابک امیرخسروی...ص۵۶)
انور خامه ای نیز می نویسد:
«در تأسیس حزب توده دکتر کیانوری نه تنها در کنار حزب نبود، بلکه از مخالفان سرسخت آن بود ... بعدها در حزب، کسانی که در آلمان تحصیل کرده بودند می گفتند که وی در آلمان با دانشجویان فاشیست همکاری و حتی برای آنها اعانه جمع می کرده است»
رضا روستا نیز در نامه خود به پاناماریف از گرایش«هیتلریستی» کیانوری سخن گفته است.
(مدرنيته: شبهه و دموکراسی، اصغر شیرازی، تهران، نشر اختران، ص۳۴۳)
و امیراصلان خان افشار نیز مدتی سفیر ایران در آلمان بوده در خاطراتش می نویسد:
«شاید، آقای نورالدین کیانوری (دبیرکل حزب توده) هم، قبل از اینکه کمونیست بشود، در آلمان، عضو سازمان جوانان نازی بود و در تز دکترای خودش از حضور آلمان نازی در ایران ابراز خوشحالی میکند و از رضاشاه به عنوان "منجی نابغه ایران" و "یک وطن پرست پرشور" ستایش میکند.»
(خاطرات دکتر امیراصلان خان افشار در گفتگو با میر فطروس، نشر فرهنگ، ۲۰۱۲ص ۵۱)

در آن زمان کثیری از ایرانیان مانند کیانوری جوان از دو قدرت استعماری سنتی روسیه و انگلستان بیزار گشته و شیفته هیتلر و نازیسم شده بودند، چرا که، خدماتی که در دوره رضاشاه آلمانیها به ایران کردند هیچ کشوری تابحال نکرده بوده، به خاطر همین خدمات آلمانی ها و نفرت مردم از انگلیسیها، باعث شده بود که در اواخر حکومت رضاشاه، مردم و حتی روشنفکران ایرانی عاشق آلمان هیتلری شوند، بطوریکه خانم لمبتون کارمند سفارت بریتانیا از تهران گزارش میکند که هفتاد درصد روشنفکران و طبقه متوسط تهران طرفدار آلمان هیتلری هستند، حتی بزرگانی چون ملک الشعرای بهار یا صادق هدایت سیبیل هیتلری می گذاشتند!
(همان...ص ۵۰)
وقتی هیتلر به شوروی حمله کرد، مردم ایرانی که همیشه اهل افراط و تفریط هستند می گفتند هیتلر مسلمان شده و اسمش نیز حیدر است!
حتی گفتند آلمان در صورت موفقیت، قفقاز و سایر شهرهای ایران را مجددا به ایران باز خواهد گردانید. کار بجایی رسیده بود که مردم روی درب سفارت انگلیس می نوشتند:
«این خانه به اجاره داده می شود»
(اراده آذربایجان، ۲۸اسفند ۱۳۳۳، ش ۱۰۰، ص۲)
در سال ۱۳۰۶ش. زمانی که هنرستان صنعتی ایران و آلمان در تهران تاسیس شد یک افسر ویژه اس. اس را به نام «ولفگانگ اشترونگ» به ریاست آن گماشتند و بدنبال آن، گوبلز وزیر تبلیغات هیتلر، دفتر مخصوصی را با یک شبکه صد نفره برای ایران افتتاح کرد که هدف از آن، دمیدن بر تبلیغات نژاد مشترک ایرانی‌ها و آلمانی‌ها بود یعنی نژاد آریایی! که قرار بود بزودی ارتش آلمان نازی وارد قفقاز شده و از آنجا به «ایران آریایی» برسد.
چون هرگونه نژادپرستی به دشمن نیاز دارد و با دشمن تعریف میشود پس، برای هر دو کشور دشمنِ تاریخی نیز ساخته شد در تهران با برپایی آیین‌های هزاره فردوسی ۱۳۱۳ش بر طبل احساسات ضد عربی زده شد و در آلمان این طبل در جهت احساسات ضد یهودی نواخته شد.
در آلمان یک میدان و یک خیابان بزرگ برلین را «ایران» نام نهادند و در تهران نیز اسم یک کوچه را «کوچه برلن» نهادند!
البته بدنبال کشیدن راه آهن ایران توسط آلمانها، بر نام زیبایِ منطقه ای که در زمان ناصرالدین شاه نازآباد گفته می شد لباس زشت نژادپرستی پوشانده یک«ی»اضافه شد تا نازی آباد شده و نژاد آلمان را تداعی کند.

به موازاتی که ماشین تبلیغاتی گوبلز پیش می رفت آلمانی‌ها و ایرانی ها جزو نژاد خالص آریایی میشدند حتی گفته شد که «ویلهلم» نیز مسلمان شده و عکس‌هایی از هیتلر و حضرت علی را در کنار هم چاپ کرده در مغازه ها آویزان میکردند.
حتی گفته شد که رگ و ریشه ژرمن ها همان کرمان است پس ایرانی ها و آلمانی ها برادرند: ژرمن های کرمانی!
(آلمانی ها و ایران، نوشته ماتیاس کونتزل...ص41


❇️لینک کانال من:
@Ali_Moradi_maragheie
◀️این کاریکاتور نشریه پانچ، بیچارگی گربه(ایران) را اسیر میان خرس(روسیه) و شیر(انگلستان) نشان می دهد...!:

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥در صلح همه پیروزند!

روز جمعه نقطه عطفی در درگیری طولانی مدت بین ترکیه و حزب کارگران کردستان (پ ک ک) بود. پس از دهه‌ها مبارزه علیه دولت ترکیه و بیش از ۴۰ هزار کشته، اعضای پ ک ک در یک مراسم نمادین در منطقه نیمه خودمختار کردستان در شمال عراق سلاح های خود را زمین گذاشتند. مقامات اطلاعاتی ترکیه و عراق به همراه نمایندگانی از دولت منطقه کردستان در سلیمانیه در این مراسم شرکت کردند.

❇️امیدوارم همه طرفین به این عمل زیبا یعنی کنار گذاشتن و سوزاندن سلاح احترام بگذارد.
به امیدِ روزی که اختلافات با گفتگو حل گردد و بشر نیازی به کاربرد تفنگ و سلاح نداشته باشد و انسان‌ها به سلاح جنگی تبدیل نشوند...

🖼 دلنوشته های تاریخی علی مرادی مراغه‌ای
@Ali_Moradi_maragheie

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥دو تصویر عبرت انگیز!
✍️علی مرادی مراغه ای

♦️بین این دو تصویر که تنها مدت پنج سال فاصله است دنیایی از عبرت و درس نهفته است!
در تصور بالا، شنای دسته جمعی به افتخار روز نیروی دریایی اتحاد جماهیر شوروی را می بینید: در سواستوپل، ۱۹۴۹م. کتیبه زیر پرتره استالین. نوشته شده:
درود بر استالین کبیر!
عکس از الکساندر واسیلیویچ اوستینوف.


اما تصویر پایین مربوط است به پس از مرگ استالین(در ۵ مارس ۱۹۵۳
).
مردم در حال سوزاندن تصاویر استالین!

❇️لینک کانال من @Ali_Moradi_maragheie

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥در نفیِ گذشته گرایی!
✍️علی مرادی مراغه ای

♦️گذشته گرایی و چسبیدن به گذشته و بازگشت به گذشته یک آفت است. اینکه سعی می گردد گذشته را طلایی و بهشت گونه نشان داده شود، نوعی گذشته گرایی و فرار از امروز و از آینده است. گذشته را باید شناخت و از اشتباهات آن عبرت گرفت، فقط همین!
من همیشه معتقد بوده ام: راه حل ایران همواره در راههای نرفته و گامهای نپیموده است...

♦️در این نقاشی زیبا و عمیق، این مسئله به بهترین نحو به تصویر کشیده شده است:
این نقاشی اثر ژوزف دزیره است در نقاشی سیلی آمده، مردی را می‌بینیم که زنش و پسرش و پدرش در حال غرق شدن است اما مرد سعی دارد پدرش را نجات دهد و همسر و پسرش را کاملاً نادیده گرفته است.
در این نقاشی، زن نماینده زندگی فعلی، پسر نماینده آینده و پیرمرد نماینده گذشته است که فرد به شدت به آن چسبیده و به همین دلیل زندگی (حال) و آینده را از دست می‌دهد.

به نظر شما او باید کدامیک از آن سه را نجات دهد...؟!

❇️لینک کانال من
@Ali_Moradi_maragheie

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥دانلود برخی از مناظره های اینجانب
✍️
علی مرادی مراغه ای

✅امروزه به مدد دنیای مجازی، مناظره زیاد شده اما مناظره ها در تاریخ همیشه وجود داشته.
تصویر دو نمونه از اعلان خبر مناظره را از روزنامه رعد آورده ام که به مدیریت علی دشتی و در ۱۲۹۸ش منتشر می شد:
«مناظره ادبی بین آقای میرزاحسنخان بدیع و آقای میرزاعلی اصغرخان حکمت رئیس پرسنل وزارت معارف در موضوع اجتماعی در سالن دارالفنون برگزار شد که از عموم آقایان و معلمین و مدارس و مدیران جراید دعوت شده بود تا در این مناظره شرکت نمایند».
روزنامه رعد ۱۳۳۸،ش‌،۲۲۷ص.۴.

♦️برخی مناظره ها که بین بنده با بزرگان در دو سال گذشته انجام شده بدرخواست مکرر دوستان جهت دانلود می آورم:
◀️مناظره کارنامه دکتر مصدق با دکتر صحافی:
بخش
اول
بخش
دوم

◀️ کارنامه رضاشاه با آقای آرمان مستوفی:
اینجا

◀️گفتگوی چالشی تبارشناسی چپ با جناب مهدی نصیری:
بخش
اول
بخش دوم

◀️مناظره در مورد کارنامه سلسله قاجاریه با دکتر بدیع:
بخش
اول
بخش
دوم
بخش
سوم

◀️مناظره چهار ساعته با دکتر جمیل حسنلی در مورد فرقه دمکرات آذربایجان که به زبان ترکی و قبل تر انجام شده می توانید از
اینجا دانلود کنید.

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥با تحریفات تاریخی مقابله کنیم!
✍️علی مرادی مراغه ای

✅این عکسِ دفن شده در شن، دهها بار در حوزه مجازی پخش گردیده و زیر آن به سهو یا به عمد نوشته شده:
«تصويرى از زنده به گور كردن يك فرد در ١٣٠ سال قبل، زمان قاجار...»

♦️اما این تصویر مربوط به زنده به گور کردن نیست بلکه مربوط به تفریح و ماسه‌بازی شاهزاده نواب نصرالله میرزا در سفر ناصرالدین شاه به شمال ایران بوده است.
نواب نصرالله میرزا پسر ملک آرا و پسر عموی ناصرالدین شاه بوده که در کنار دریا از اطرافیانش می خواهد تنه اش را در شن دفن کنند و عکس اش را بگیرند!
در زیرِ عکس اصلی نیز ناصرالدین شاه با خط خودش چنین نوشته:
«نواب نصرالله میرزا در لب دریا».
در ادامه آن نیز نوشته:
«پسر ملک‌آرای مرحوم است».
اما جاعل اصلی عکس، نوشته های زیر عکس را عمدا حذف کرده و تنها عکس را پخش کرده و زیر آن نوشته:
«زنده بگور کردن فردی در زمان دوره قاجار...»!
به نظر می رسد چنین تحریف آشکار از توپخانه قاجارستیزان یعنی تاریخنگاری پهلوی شلیک شده است...!

❇️قاجارپرستی و قاجارستیزی دو روی یک سکه است!
به نقل از کتابِ دستنوشته و منتشر نشده اینجانب با عنوانِ «قاجارپرستان و قاجارستیزان»...

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥کمی شوخی، کمی جدی!
✍️
علی مرادی مراغه ای

✅بقول شاعر:
از دست بوس میل به پابوس کرده ای
خاکت به سر ترقی معکوس کرده ای !

♦️نه پای آدمها که حتی بوسیدن دست آدمها و مخصوصا اهالی قدرت کاری زشت و عواقب بدی دارد.
چون باعث می‌شود از آدمهای معمولی خدایگانی ساخته شود که بقول نیچه:
چون خدایی بلد نیستند و در نتیجه، کم کم در آینده بلای جان آدم ها می گردند...

#کمی_شوخی_کمی_جدی

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥تصویر کتی معشوقه سیدجمال الدین اسدآبادی
✍️علی مرادی مراغه ای

✅بیش از هزار کتاب، پایان نامه و مقاله در مورد او نوشته شده و او را تا حد نابغه و فیلسوف شرق بالا برده اند اما بنظرم یکی از مرموزترین افراد تاریخ بوده. یک ماجراجوی تمام عیار...

♦️مقام والایی در فراماسونری مصر داشته می توان گفت که، این اخوان المسلمین که اکنون چون معضلی، چندین کشور را فرا گرفته است از زحمات او روئیده است!
برای رسیدن بقدرت و شاه شدن مدام در تکاپو بوده. در کشتن ناصرالدین شاه دست داشته و به نوشته تقی زاده:
می گفته که یک نفر برای پادشاه پیدا کنید مثل من!
و دولت آبادی هم می نویسد:
معتقد بود برای تحقق اتحاد اسلام اینکه«خودش زمامدار یکی از دولتمردان اسلامی گردد مثلا افغانستان یا مصر یا ایران...».
(حیات یحیی، ج۱، ص۹۳)

♦️وقتی بدستور ناصرالدین شاه از حرم بیرون کشیده از ایران اخراجش می کنند کیفی از اسنادش بجا ماند که چهار نامه در آن بوده که بین او و دوست دختر فرانسویش رد و بدل شده که او را کتی جون می نامد...
تصاویر و نامه ها در«مجموعه اسناد چاپ نشده سیدجمال...» ص ۷۲.
کتاب را جهت دانلود
اینجا می گذارم.

#تاریخ_ایران_را_از_نو_باید_نوشت

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥برای دوم مرداد سالروز درگذشت شاملو
✍️علی مرادی مراغه ای

❇️ تصویر فوق مربوط است به سال ۲۰۱۷م که به تازگی این کانال را با ۲۰۰نفر عضو آغاز کرده بودیم و اندک اندک جمع مستان به ما پیوستند. همان زمان به همراه پسرم(مشتاق) رفته بودم سرِ مزارِ شاملوی عزیز، شاعر ستیهنده و از نسل آرمانگرا...
همچنان مانند زمانی که زنده بود دشمنانی سرسخت دارد با دوستانی سرسخت، مثل هر آدمهای بزرگ.
اما من به عنوان یک تاریخنگار در شعرهای او ناکامی مردمی را می بینم که پس از ۱۲۰سال کشمکش از مشروطیت تاکنون، چیزی نصیب شان نشده است و همچنان بر سرِ حقوق شان در جدال بین زمین و آسمان مانده اند...!
بقول خودش:
مجال
بی‌رحمانه اندك بود و
واقعه سخت نامنتظر.
از بهار
حظ ّ تماشائی نچشیدیم،
كه قفس
باغ را پژمرده می‌كند.
*
از آفتاب و نفس
چنان بریده خواهم شد
كه لب از بوسه ناسیراب.
برهنه بگو برهنه به خاك‌ام كنند
سراپا برهنه
بدان‌گونه كه عشق را نماز می‌بریم،_
كه بی‌شایبه حجابی
با خاك عاشقانه
در آمیختن می‌خواهم.

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥پرسه در متون
✍️
علی مرادی مراغه ای

✅تصویر صفحه اول روزنامه اطلاعات.
خبرنگار روزنامه اطلاعات از فرزند امام خمینی در فرانسه در ۸ بهمن ۱۳۵۷ در قبل از پیروزی انقلاب می پرسد آیا در حکومت شما«حزب توده آزادی فعالیت دارد یا نه؟! و پاسخ ایشان:

سوال: حزب توده آزاد میشود؟
پاسخ: سلام علیم، حال شما خوبه!!


منبع: روزنامه اطلاعات، مورخه ۸ بهمن ۱۳۵۷، شماره ۱۵۷۷۰.صفحه اول.

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥از سالهای تلخ و شیرین اما بیشتر تلخ!
✍️
علی مرادی مراغه ای

✅استاد مصطفی ملکیان در مورد آقای مصطفی تاجزاده مطلبی نوشته و به جرم‌های او اشاره کرده است نوشته ایشان را می توانید
اینجا بخوانید.

♦️نوشته استاد ملکیان مرا یاد خاطره ای انداخت که در زیر می آورم:
من سالهای دانشجویی ام را در کوی دانشگاه گذرانده ام مخصوصا کتابخانه بسیار غنی کوی دانشگاه که عاشق آن کتابخانه بودم کلاس تندخوانی رفته بودم و هر روز دو یا سه تا کتاب از آن کتابخانه می گرفتم و می خواندم. بچه یِ ندید بدیدِ شهرستانی و بقول خودمان «گورمه میشی» بودم که یک مرتبه، افتاده بودم در کتابخانه ای با بیش از یکصدهزار جلد کتاب...!
پس از اتمام دوران دانشجویی نیز باز گاها به کوی دانشگاه می رفتم و به دوستان سر می زدم. یادم می آید که پس از حمله به کوی دانشگاه در ۱۸ تیر ۱۳۷۸به کوی دانشگاه رفتم تا به دوستان سر بزنم، فردای همان روزی بود که آقای مصطفی تاج‌زاده که آن زمان معاون سیاسی وزارت کشور بود آمده و در آنجا سخنرانی کرده بود.
شب در اتاق دانشجویی بودم و دانشجوها خیلی عصبانی بودند یکی از آنها به صحبت‌های آقای تاجزاده اشاره کرده سپس نتیجه می گرفت که ایشان هم عین آن مقامات است و فرقی ندارد!
من که آن زمان نه آقای تاجزاده را می شناختم و نه سخنرانی اش را شنیده بودم که چی گفته است، وقتی سخنان او را از زبان آن دانشجو شنیدم گفتم که اگر این شخص به عنوان معاون وزارت کشور این حرفها را زده حتما با آن ديگران تفاوت دارد...
البته دانشجوهای عصبانی آن اتاق، قبول نکردند اما اکنون سالها پس از آن، وقتی به این جرمهای او که آقای ملکیان اشاره کرده می نگرم پی می برم که واقعا او فرق داشته است...
جالبه که من، هم در آن سالها و هم بعدها، گروه خونی ام نه به اصولگرایان می خورده و نه به اصلاح طلبان!. مخصوصا که در آن زمان به تازگی زخمی از اصلاح طلبان خورده و کارم را از دست داده بودم که سالها پیش، داستان آنرا در
این پست نوشته ام.

⏹️لینک کانال @Ali_Moradi_maragheie

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥کمی شوخی، کمی جدی!
✍️
علی مرادی مراغه ای

✅ پس از تهدید اروپا به فعال کردن مکانیسم ماشه، افغانستان هم بخاطر اخراج افغانها
از ایران، تصمیم به فعال کردن مکانیسم ماشه علیه ایران گرفت!

♦️من به نتایج ملی آن کاری ندارم اما اگر افغانستان نیز صدور کالاهایش را به روی ایران ببندد دلم برای پیرمردان روستایمان مخصوصا برای صبرعلی، غلامعلی، برجعلی و سایر علی ها می سوزد که برای پیدا کردن مواد دچارِ چه مشکلاتی که نخواهند شد...!


#کمی_شوخی_کمی_جدی

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥پناه بردن به گرگ
✍️علی مرادی مراغه ای

✅شهریار شعر جالبی به ترکی دارد که روایتگر داستان نمادینی است که در آن، گله ای گوسفند از جور سگ چوپان به گرگ پناه می برند و او نیز به آن ها رحم نمی کند و در نهایت گله، بازیچه ی میان این دو یعنی گرگ و سگ می شوند.
حیف که نمی توانم به فارسی ترجمه کنم چون می ترسم زیبایی اش از دست برود.
اصولا شعر کمتر قابل ترجمه است:

ایتیمیز قورد اولالی، بیزده قاییتدیق قویون اولدوق
ایت ایله قول- بویون اولدوق
ایت الیندن قاییدیب، قوردادا بیرزاد بویون اولدوق
ایت ایله قول- بویون اولدوق
قوردوموز دیشلرینی هی قارا داشلاردا ایتیلتدی
قویونون دا ایشی بیتدی
سون، سوخولدی سورویه، بیر سورونی سؤکدی- داغیتدی
اکیلیب، ایت گئدیب ایتدی
بیزده باخدیق ایت ایله قورد آراسیندا اویون اولدوق
ایت ایله قول- بویون اولدوق


🖼 دلنوشته های تاریخی علی مرادی مراغه‌ای
@Ali_Moradi_maragheie

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥کابوکی: با صدای عزیز شاهرخ

✅کابوک یک نوع پرنده ی نادر است چیزی شبیه به کبوتر.

کابوک من لیلی است ، کابوک رعنایم ، درد خنجر را می توان تحمل کرد اما درد دل بسیار گران ، من عاشق لیلی هستم ، لیلی دختر کرد …

🖼 دلنوشته های تاریخی علی مرادی مراغه‌ای
@Ali_Moradi_maragheie

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

❇️در سالهایِ اوج اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی.
هواپیماها نام لنین را بر آسمان به نمایش می گذارند:

Ленин


🖼 دلنوشته های تاریخی علی مرادی مراغه‌ای
@Ali_Moradi_maragheie

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥ایرانی جماعت و میرغضب هایش...!
✍️ علی مرادی مراغه ای
@Ali_Moradi_maragheie

❇️امروزها مصادف است با فتح تهران توسط مجاهدین شمال و جنوب و پناهنده شدن محمدعلی شاه به سفارت روسیه و عزل و تبعید او. کسی که اولین مجلس ایران را به توپ بست.
هر چند از وقتی که آن مجلس آمده بجز دوران کوتاهی، بارها توسط قدرت‌ها به توپ بسته شده، اما تاریخ نشان داده کسانیکه آنر به توپ بسته اند عاقبت خوبی نداشته اند...

♦️پرده اول:
نقل است که محمدعلى شاه وقتی مجلس اول را به توپ بست، پس از قلع و قمع مشروطه طلبان و کشتن فجیع میرزا جهانگیرخان و  ملک المتکلمین در باغ شاه، با غرور و نخوت، بادی در بروت انداخته و موقع ناهار با تکبر گفته بود:
آیا مشهدی باقر بقال وکیل (نماینده صنف بقالان در مجلس اول) اجازه میدهد شاه مملکت ناهار صرف کند یا خیر؟ سپس قهقهه خنده از سر تمسخر سر داده بود...
روزگار بگذشت، قیام تبریز شروع شد سپس، مجاهدین شمال و جنوب تهران را فتح کردند و شاه متکبر که با تمام دریوزگی برای حفظ جانش گریخته و مجبور به تحصن در سفارت روسيه در زرگنده شده بود، در این زمان، حسین بیگ تبریزی به تمسخر فریاد زده بود:
«دیدی بالاخره مشهدی باقر بقال اجازه ناهار خوردن نمیدهد!»

♦️پرده دوم:
زمانی که دیکتاتور به سفارت روسیه پناهنده شد، عين‏ السلطنه در خاطراتش می نویسد شاه مغرور پشم هایش ریخته و در عرض یک ماه لاغر شده، آرزوی خودکشی میکرد:
«رفتيم زرگنده‏ و خدمت شاه ماضى. فرمودند مفسدين و مغرضين كار را به اينجا رسانيدند. چند مرتبه خواستم خودم را بكشم...ريشش بلند شده بود. لاغر شده بود. غبغب اش تحليل رفته بود...»
(خاطرات عين‏ السلطنه...ج‏ ۴.ص۲۶۹۷)
البته سفیر روسیه هم هی مته به خشخاش میگذاشت که محمدعلی شاه در  سفارت مزاحم کارش است و باید هرچه زودتر سفارت روسیه را تخلیه کند!
«تا ديروز او را قبله عالم، سايه خدا مى‏خوانديم. امروز بايد در خانه غيرى اين قسم نسبت به او اهانت كنيم سفير روس به شاه پيغام داده‏ عمارت را خالى كرده يا در يكى از عمارات كوچك كه خالى است منزل ‏كنيد، يا چادر زده و جاى ديگر نزدیک سفارت كرايه كنيد»!
(همان منبع...ج‏۴، ص۲۷۶۱).

♦️پرده سوم:
زمانیکه پس از ۵۶ روز اقامت در سفارت روسیه، بعد از تحویل عتیقه جات و طلاها(مقایسه شود تکرار تاریخ یعنی زمان تبعید رضاشاه و بحث عتیقه جات...) مجبور به ترک ایران به مقصد اودسا در اوکراین شد، وقتِ ترک ایران، طرفداران معدودش که عادت به نظام استبدادی داشتند در جلوی کالسکه اش به خاک افتاده و گریه و زاری میکردند که پس از رفتن شما، ما از چه کسی باید اطاعت کنیم؟!
« ...زنهاى شهر طهران اغلبى در امامزاده حسن و امامزاده معصوم جمع شده بودند. كالسكه شاه را كه مى ‏بينند صدا به گريه و شيون بلند مى‏ كنند...در اغلب خانه ‏ها، زنها آش پشت پا براى شاه درست كردند...»
(همان...ج‏۴،ص۲۸۲۰)
این مردم، گویی انترهایی بودند که لوطی شان مرده و بی زنجیر گشته بودند!

♦️پرده چهارم:
وقتی پس از دربدری های بی شمار در بندر ساوونا در ایتالیا در ۱۳۰۴ درگذشت، روزنامه حبل المتین در مورد مراسم تغسیل و تدفین اش در عباراتی طعنه آمیز در همان زمان چنین نوشته بود:
«در سان ریبوی ایتالیا، سدر و کافور هم برایش پیدا نشده بود، فقط روی تخته گذاشته با صابون عطری غسل دادند. غسال کی بود؟ یونس خان آبدار و یک نفر دیگر بنام اسماعیل طوپالی که ترک اسلامبولی است...دکتر روزلسکی، پنبه می گذاشت، روسی خان کفن می دوخت، دیگری دعای روسی می خواند....».

♦️پرده آخر:
پس از کشتن شیخ فضل‌الله نوری و فرار محمدعلی شاه، ایران بهشت نشد و بعدها نیز بهشت نشد!
نا امنی های گسترده کشور را فرا گرفت حتی پایتخت امنیت نداشت! تهران میدان شرارت یک دسته اجامر و اوباش شد که به اسم بختیاری و مجاهد و سیلاخوری به جان و مال مردم افتادند.
معروف است شبی در بازار، شخص مسلّحی جلوی آدم کاسبی را گرفته، پرسیده بود طرفدارِ مشروطه‌ای یا مستبد؟ بیچاره چون در تاریکیِ نمیدانست طرف مقابل کیست، ترسید اگر بگوید مشروطه است مبادا یارو طرفدار استبداد باشد و اگر بگوید مستبد است، طرف شاید مجاهد مشروطه باشد...
گفت والله من جاکشم و عیال‌ بار و عبا را به سر کشیده فرار کرد...!

✅ایرانیان فکر میکردند مشکل، محمدعلی شاه مستبد یا شیخ فضل‌الله نوری هستند و اگر آنها روند همه چیز درست میشود، اما محمدعلی شاه و چندین محمدعلی شاه دیگر از بین رفتند، اوضاع بهتر نشد!
چون، هر کدام از آن میلیونها مردمِ گرفتارِ جهل و عقب ماندگی، بالقوه یک محمدعلی شاه بودند و بقول میرزا آقاخان «در وجود هر ایرانی یک میرغضب وجود دارد...»!.
و آن میرغضب تنها با تربیت درازمدت و یک انقلاب فرهنگی عمیق، دست از غضب برخواهد کشید...

⚡️این فیلم جالب را از آرشیوهای روسی گرفته ام، کاخ محمدعلی شاه در ادساست:

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥کتاب در همه جا بدرد می خورد!

♦️بازهم بگوئید کتاب در این جامعه به درد نمی خورد؟!
به جای آجر کتاب زیر ماشین گذاشته اند، یکی را هم بجای سنگ، جلوی چرخ جلویی گذاشته تا ماشین حرکت نکند...!!!

🖼 دلنوشته های تاریخی علی مرادی مراغه‌ای
@Ali_Moradi_maragheie

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥بدون شرح!
✍️علی مرادی مراغه ای

♦️سفیر پاپوآ گینه نو در سازمان ملل متحد، سال ۲۰۱۷م
.
شیک کرده آمده سازمان ملل...

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥چرا تاریخنویس انگلیسی ستارخان را کوبیده؟!
✍️
علی مرادی مراغه ای

✅ادوارد براون در کتاب خود «تاریخ انقلاب مشروطه ایران» بدون فکت و اسناد متقن، صرفاً با توسل به یک گزارش از تبریز که مدعی است برایش فرستاده اند ستارخان را کوبیده و امروزه نیز مخالفان مشروطه و ستارخان آنرا دستمایه تخریب ستارخان کرده اند.
عین سه صفحه نوشته ادوارد براون را از کتابش در زیر این نوشته آورده ام تا ببیید.
یک مورخ برای ادعاهایش باید فکتهای عینی و متقن بیاورد و نمی‌تواند به خوانندگان بگوید من کسی را در تبریز داشته ام که این را نوشته و برای من فرستاده است و شما نیز باید آنرا قبول کنید!

♦️اما سوال اینست که چرا ادوارد براون انگلیسی ستارخان را می کوبد؟!
پر واضح است که متاسفانه قلم مورخ انگلیسی کاملا در چارچوب و منافع سیاست کشورش انگلستان در قبال تحولات ایران و انقلاب مشروطه می چرخد.
این سیاست انگلستان همانا منافع انگلستان بوده که به نظر من همواره قطب نمای آن کشور بوده است.
ابتدا تکه هایی از نوشته ادوارد براون را می آورم او می نویسد:
«روایت زیر از سوی خبرنگاری ارسال گردیده که من به قضاوت وی اطمینان دارم. این خبرنگار می نویسد من در حالیکه یکی از ستایشگران پرشور ستارخان بودم به تبریز رفتم و با یک توهم زدوده شده دیگر از آنجا بیرون آمدم. ستارخان یک سوداگر اسب بی سواد و جاهل قره داعی است که در مورد مشروطیت چیزی بیشتر از رحیم خان نمی داند...موفقیت، او را فاسد کرد وی شروع به غارت شهروندان بی آزار نمود، منزل وی مملو از غنائم بود، یازده دستگاه پیانوی سرقت شده زینت بخش اطاق پذیرایی وی بود، وی به شرابخواری کشیده شد، زنهای بسیاری اختیار کرد...»
اینها که آوردم نمونه ای از آن سه صفحه از حملات ادوارد براون به ستارخان بوده است.

♦️اما نقدِ نظرات ادوارد براون:
اول اینکه، یک مورخ نمی تواند بگوید من یک شخصی در تبریز داشتم که چنین گفته !
اسناد و منابع باید متقن و عینی و قابل ارایه باشد نه اینکه من ادعا کنم یک صندوقچه ای در اندرون دارم که شما باید محتوای آنرا قبول کنید!
سوال اینست که چرا هزاران نفر از افراد دیگر که در کنار ستارخان بودند به این موارد اشاره نکرده اند؟!
یا سرانجام، آن غنائم مثلا یازده تا دستگاه پیانوی چه شد؟!

دوم اینکه، در مورد آن دو کشور روسیه و انگلستان باید گفت که روسیه از اول، دشمن سرسخت انقلاب مشروطه بود و شدیدترین ضربات را بر مشروطه ایران زد اما انگلستان تا آن حد با آن انقلاب کنار می آمد که منافعش(قطب نمای آن کشور) ایجاب می کرده و هر جا که منافعش ایجاب می کرده لحظه در حمایت و یا در ضربه زدن بر مشروطه ایرانی دریغ نمی کرده است به عنوان مثال در جریان اخراج مورگان شوستر از ایران، انگلستان با تمام وجود در کنار روسیه قرار گرفت (به عنوان نمونه، دوستان
این پست مرا دوستان بخوانند).

به نظر من تمامی سیاست انگلستان در قبال مشروطه ایران منطبق بر این سخن سرسیسیل اسپرینگ رایس(وزیر مختار انگلیس) بوده که در ابتدای مشروطه گفته بود:
«ما حاضریم این حد به آنها(مشروطه خواهان) کمک کنیم که به روسها بگوییم دستها بالا»
!

♦️سخن آخر اینکه، هر ملتی باید سرنوشت خود را خودش رقم بزند ملتی که به انتظار بیگانگان بنشیند و سرنوشت اش را به اراده بیگانه ای گره بزند باخته است. و ستارخان و پایان دردناک او به روشنی نشان دهنده استقلال او و عدم وابستگی به بیگانگان بوده است.
من در طول 25 سال مطالعه تاریخ، یک نفر از قهرمانان مشروطه و یا سرداران آزادیخواهی ایران حتی بعدها نیز ندیده ام که مستقل برای آزادی این جامعه کوشیده باشند اما پایانی دردناک و شومی نداشته باشند...!
چون سرنوشت دردناک آنها و ناکامی شان، جدا از ناکامی پروژه ی آزادیخواهی و دمکراسی خواهی شان برای این جامعه نبوده است...
برای پایانِ دردناک ستارخان این
پست را بخوانید.


⏹️لینک کانال من
@Ali_Moradi_maragheie
❇️پی دی اف سه صفحه از کتاب ادوارد بروان در مورد ستارخان:

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥استوری اینستاگرامی من:
✍️
علی مرادی مراغه ای

✅ الاغی جانِ الاغ دیگر را نجات می دهد
و انسانی جانِ انسان دیگر را می گیرد...


#آخرین_استوری

Читать полностью…

دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای

💥ایران و تنهایی اش!
✍️علی مرادی مراغه ای

✅در این جنگ دوازده روزه ایران با اسرائیل، ایران تقریبا تنها بوده و حتی بسیاری از ایرانیان به انتقاد از عملکردِ جمهوری آذربایجان پرداخته و مدعی شدند هواپیماهای جنگی اسرائیل از بالای آسمانِ جمهوری آذربایجان وارد شهرهای ایران می شدند.
حتی اهالی قلم و تحصیلکردگان ما نیز بجای اینکه به ریشه ها پرداخته و علل رفتار جمهوری آذربایجان را بررسی کنند به توهین و فحاشی به الهام علی اف کرده اند که «این پسرک عیاش
» چرا در کنار اسرائیل قرار گرفته است، مثلا بنگرید به مقاله باکو، در تملک اسرائیل...!

♦️اینکه هم حکومت جمهوری آذربایجان و هم اکثریتِ مردم آن کشور در سمت اسرائیل قرار دارند واقعیتی انکارناپذیر است که بجای فحاشی و توهین بر آنها باید به علل و ریشه های آن پرداخت که چرا جمهوری آذربایجان یعنی بزرگترین کشور شیعی پس از ایران در کنار اسرائیلِ متجاوز قرار می گیرد، کشوری که برادر ما و دارای پیوندهای عمیق و مشترک تاریخی با ما بوده است؟!
هیچ پاسخی فکر نمی کنم روشن تر و شفاف تر و قابل تامل تر از این مصاحبه تلخ باشد که با مردم جمهوری آذربایجان در ده ماه قبل از این جنگ دوازده روزه صورت گرفته است! البته ما آن زمان طبق معمول، بجای تحلیل ریشه ها و علل آن مثل همه موارد از کنار آن رد شدیم و اکنون هم حتی تحصیلکردگان ما بجای رفتن به ریشه ها به فحش دادن و توهین به الهام علی اف بسنده می کنند!
دوستان با دقت به این پاسخ های مردم آذربایجان در این فیلمی که در زیر این نوشته آورده ام دقت کنید:
می بینید که جوابهای مردم آذربایجان با سیاستهای حکومت آن کشور در قبال جنگ ایران و اسرائیل کاملا همخوانی و مطابقت دارد:
اکثر آنها در مصاحبه شان می گویند در طرف اسرائیل قرار دارند چون در جنگ آذربایجان با ارمنستان، اسرائیل به آذربایجان کمک کرد!
هرگز از یادم نمی رود که سی سال پیش در زمان دانشجویی که مصادف با اولین دور از جنگهای آذربایجان با ارمنستان و اشغال قراباغ از سوی ارمنستان بود ما دانشجویان در دانشگاهها، بارها راهپیمایی کردیم برای جلب حمایتِ حکومت ایران از آذربایجان...
که، آنچه البته بجایی نرسید فریادهای ما بود!

♦️در این مصاحبه، تنها معدودی از افرادِ بزرگسال می گویند باید از ایران حمایت کرد و این معدود افراد نیز بخاطر ترکهای ایران چنین می گویند.
اما آنچه بر عمق تراژیک می افزاید و مهم هست اینکه، تمام جوان ها از اسرائیل حمایت می کنند حتی یک جوان در سمت ایران قرار ندارد! پاسخِ تک تکِ این جوانها مانند خاری است که بر چشم ما می رود!
این یعنی اگر چنین پیش رود در آینده حتی یک نفر نیز پیدا نخواهد شد که جانب ایران را بگیرد...!
البته آقای پزشکیان هم در سفرش به آذربایجان، می تواند به ترکی از الهام علی اف گلایه کند اما این بی فایده و بخیه زدن بر آب است چون ما سالها پیش، بند را آب داده ایم!
و اگر کسانی مدعی شوند که چنین نبوده و آن زمان ایران در سمت ارمنستان نبوده است پس در اینصورت، دستگاه رسانه ای و مخصوصا شبکه سحر ما در ایفای رسالت خود و در تولید محتوی در این همه سالها مثل اینکه به کاهدان می زده است...!

⏹️لینک کانال من
@Ali_Moradi_maragheie
◀️این فیلم مصاحبه با مردم جمهوری آذربایجان را ببینید:

Читать полностью…
Subscribe to a channel