best_stories | Unsorted

Telegram-канал best_stories - ❄️ بهشت

22497

✺ جهت ارتباط با ادمین و تبادلات با مدیریت کانال بهشت 👇👇 . @Hmirmohammady. @Hoseiniimirmohamadi. . ✺ کانال تخصصیِ داستان‌های کوتاه و داستانک‌های ایران و جهان... @Best_Stories https://t.me/+1O1ELxy66AVlZjY0

Subscribe to a channel

❄️ بهشت

🌐
درخواست و دانلود کتاب
‏🗞 @EBookiha

مولانا مولانا مولانا
‏🗞 @mowllana

کتاب‌هایی که باید بخوانی :
‏🗞 @mylibraries

شکرگزار خدا باش
‏🗞 @khodaya_asheghtam

و ۱۰۰۰ کتاب صوتی رایگان
‏🗞 @audiopersianlibrary

از جنس تفکر و آگاهی
‏🗞 @kami_tafacor

آهنگ‌های نوستالژی با کیفیت 320
‏🗞 @AvayKhatereh

کتاب خوب بخوانیم
‏🗞 @kettabism

هزار پند مولانا با معانی اشعار
‏🗞 @Ashaarkotaa

میوه درمانی
‏🗞 @mive_darmani2

فایل‌های روانشناسی، استخدامی، روانشناسی
‏🗞 @salimigroup1394

سخنان ماندگار دکتر الهی قمشه‌ای
‏🗞 @ostad_ghomsheii

مراقبه و سکوت
‏🗞 @morghbe

ذِکرهاو دُعاهای‌گِره‌گُشا با قُرآن‌کریم مُعجزه‌میکنه
‏🗞 @quran_karim786

دانلود 1001 کتاب نایاب و خواندنی
‏🗞 @Noandishaan_Book

"پرانرژی باش و زندگی کن"
‏🗞 @mouje_tahavolezendegi

بهترین متن‌هایی که خوانده‌ام!
‏🗞 @its_anak

بهترین داستان‌های کوتاه جهان...!
‏🗞 @Best_stories

غزل " غزل " غزل " غزل " غزل "
‏🗞 @ghaz2020

از خودشناسی تا خداشناسی
‏🗞 @VaraTamavara

روانشناس خودت باش دختر
‏🗞 @sedayepayeaaaab

قانون جذب
‏🗞 @terodoo

آموزش رواندرمانی و روانشناسی تصویری
‏🗞 @honareandishe

یادگیری آسان انگلیسی هر شب ۱۵ دقیقه
‏🗞 @zabankadelarestan

کتاب‌های صوتی موفقیت خودشناسی ثروت
‏🗞 @morgbh

افکـار زنـده _ تمرین مثبت‌اندیشی
‏🗞 @Afkarezendeh

بی‌کلامایی که باید گوش بدی!
‏🗞 @instrusongs

فایل‌های صوتی استاد عباس‌منش
‏🗞 @abasmnesh2

صفر تا صد پایان‌نامه و مقاله‌نویسی + مشاوره
‏🗞 @SnappResearchTools

پی‌دی‌اف هر کتابی خواستی اینجا دانلود کن
‏🗞 @ppdffff

ذهن زیـبـا "خـودشـنـاسـے"
‏🗞 @SFREDAMHDARD4030

باکلاس و با سیاست رفتار کن (روانشناسی)
‏🗞 @Hamdel_Ba_To

درخواست کتاب صوتی و pdf
‏🗞 @EBOOK_4U

"حافظ" فروغ" مولانا" خیام"
‏🗞 @AShaarMandgar

اینجا اشعار فارسی زیبا بخوان
‏🗞 @Best_Poems

بزرگ‌ترین کتابخانه‌ی PDF فارسی و صوتی
‏🗞 @ketabkhaneh2015

تمام فایل‌های استاد عباس‌منش
‏🗞 @taqirebavarfiles

فایل‌های اصلاح روابط  دکتر اوحدی
‏🗞 @psychologyservice

قانون جذب و مثبت‌اندیشی (راز موفقیت)
‏🗞 @ganunejazb

زندگی رو زندگی کن
‏🗞 @lifepplus

کافه تنهایی
‏🗞 @cafe_tanhaee

جذاااااب‌ترین  ویدئوهای روانشناسی
‏🗞 @psyshortmovies

و خدایی که به شدت کافیست
‏🗞 @rahe_aseman

خواندنی‌هایی از بزرگان جهان...
‏🗞 @Book_Life

قانون جذب رو سه سوته یاد بگیر
‏🗞 @jazbomoraghebe

پرورش گل و گیاه در منزل و درآمدزایی
‏🗞 @ghol_done

دوبیتی جانان
‏🗞 @JIaNIaNI

کتاب باز ( اکنون )
‏🗞 @HavalI_behesht12

دانلود رایگان هر کتابی که بخوای
‏🗞 @Ketabnayyab

خدا خدا خدا
‏🗞 @niroye_bartarr

اشعار مـولانــای جـانـان
‏🗞 @shere_molavi

آثار فاخر ادبی، فیلم کوتاه و موسیقیِ بیکلام...
‏🗞 @makhfigah_channel
🥌

Читать полностью…

❄️ بهشت

.

💰درآمدم شد ماهی 20میلیون 😍منم مثل تو؟
درآمدم صفر بود شغلی نداشتم😭منم مثل بقیه یه کار خوب با درآمد خوب💰 زمان مکان خوب
امنیت شغلی درآمد ملیونی💰میخواستم🤌


باورت میشه از زمانی که با این شغل آشنا شدم!!
هم درآمد میلیونی💰 دارم هم امنیت شغلی
بالایی دارم و هم به عنوان کار دوم ازش استفاده
میکنم😉 حالا اگه تو هم میخوای از شرایط✋
سخت مالیت نجات پیدا کنی🤔(
#کلمه) کار رو برام بفرست تا راهنماییت کنم😇👇👇
📥 @komailmalekesh
📥 @komailmalekesh

Читать полностью…

❄️ بهشت

هم ‌سفر با واژه‌ها


واژه‌ها را که می‌بینم دست و پایم را گم‌ ‌می‌کنم.
مثل کودکی که ظرف شیرینی را پیش رویش می‌بیند.
می‌خواهم همه‌شان را یک‌باره بردارم و با قلمم دنیایی از آن‌ها بسازم.
آن‌قدر بنویسم که در میان آن‌ها گم شوم.
گاهی اما هم تنها داشتن یک واژه کافی‌ست تا یک جهان حرف شود.

نویسندگی یعنی وسوسه‌ی انتخاب.
از میان واژه‌ها رنگین‌کمان را برمی‌دارم.
همیشه دوستش داشتم و مشتاق دیدنش بودم.
شوق باران و بوی خوش خاک و انتظار بعد از باران و رسیدن رنگین‌کمان.
اما مدتی است مفهومش برایم عوض شده.
گاهی یک واژه با همان شکل و محتوا دیگر آن حس گذشته را انتقال نمی‌دهد.
رنگین‌کمان همیشه نماد شادی و امید بود.
اما بار معنایی‌اش برایم دیگر همچون گذشته نیست.
و بی‌اختیار یادآور این شعر می‌شود که پسرک مهربان اهل ایذه آن را خوانده بود...
به نام خداوند رنگین‌کمان
خداوند بخشنده مهربان
خداوند سنجاقک رنگ‌رنگ
خداوند پروانه‌های قشنگ

سخت است واژه بودن
وقتی باید از عشق و التهاب دل گفت
از دلتنگی‌های مادر و شکوه زن
از زیبایی‌دریا و لطافت‌باران
از ظلم و جنگ و پرپرشدن جان‌ها
از ترس و تنهایی و غربت انسان
از آن‌همه ناگفته‌ها که فقط واژه‌ها توان گفتنش را دارند آن هم به زیباترین شکل ممکن.


✍نویسنده: لیلا طوفانی
#یادداشت

داستان‌های کوتاه ☕️🖊

@best_stories
@best_stories

Читать полностью…

❄️ بهشت

یه روز یه نفر


یه روز یه نفر از بس بیکار بود پول نداشت برای خانواده‌اش کاری کند برای همین از خجالت شب تو ایستگاهِ اتوبوس خوابید.‌
یک روز یک گنجشکِ بند‌انگشتی که توان راه‌رفتن نداشت و خیلی کوچک بود مهمان ما شد بزرگ شد و ۵ سال پیش ما ماند و شیرین‌ترین خاطره‌ها را برای ما ساخت.
یک روز یه نفر آرزوی رفتن به کُره ماه را داشت  اما پول زندگی کردن روی زمین را هم نداشت.
یک روز یک باغبان در باغچه محلِ کارش یک کیسه طلا پیدا کرد و به خانه برد بعد برای همیشه باغبانی از یادش رفت.
یه روز یه نفر هر چی داد زد وکمک خواست هیچکس به دادش نرسید.
یه روز یه مادر نوزادش را به دنیا آورد ولی در بيمارستان با نوزادی دیگر اشتباه شد.
یه روز یه سرباز دو روز به پایان خدمتش مانده روی برجک وقت نگهبانی با تیر قاچاقچیان کشته شد.‌
یه روز یه مادر نوزادش را به دنیا آورد و فرزندش را در ازای ۵۰ هزار تومان فروخت.


✍نویسنده: لیلا طوفانی
#یادداشت

داستان‌های کوتاه☕️🖊

@best_stories
@best_stories

Читать полностью…

❄️ بهشت

چهار بیمار روانی، بعد از فرار از تیمارستان، روی پل ایستاده بودند. هوا خنک بود و مهِ رقیقی روی ریل‌های قطار نشسته بود. سیگارهایشان دود می‌کرد. آن پایین، پنج نفر روی ریل بسته شده بودند. قطار نزدیک می‌شد.
مرد چاق کنارشان ایستاده بود، بی‌خبر از همه‌چیز؛ فقط آسمان را نگاه می‌کرد.
اولی دود سیگار را بیرون داد و گفت: «یک هُل کوچک، پنج نفر را نجات می‌دهد. این کار درسته، نه؟»
دومی به قطار خیره شد و گفت: «ولی این قتل است. ما نباید دستمان را به خون آلوده کنیم.»
سومی خندید و گفت: «همه‌چیز نسبی است. یک کشتن برای پنج نجات؟ شاید هیچ‌کدام مهم نباشند!»
چهارمی ساکت ماند و به دود سیگارش که در هوا می‌پیچید نگاه کرد.
قطار نزدیک‌تر شد. چرخ‌های آهنی ریل را به لرزه درآوردند.
اولی دستش را روی شانه‌ی مرد چاق گذاشت.
دومی نفسش را در سینه حبس کرد.
سومی قدمی جلو رفت.
چهارمی سیگارش را انداخت، چکمه‌هایش را روی لبه‌ی پل جابه‌جا کرد و تنها جمله‌ای که به زبان آورد این بود:
«اگر جهان همین است، چرا ما هنوز زنده‌ایم؟»
قطار رسید.

کتاب “نجواهای جزیره؛ گشت‌وگذاری در ۵۰ مسئله‌ی فلسفی” 📖
نوشته‌ی محمد عابدی ✍
نشر خزه 📚

Читать полностью…

❄️ بهشت

داستان های کوتاه🖋☕️
@Best_Stories
@Best_Stories

Читать полностью…

❄️ بهشت

🎁رازهایی که فقط طلافروش‌ ها می‌ دونن 🔻
/channel/+Fu5aJ6NQzrY2YmY0


🫧🍓 تاریخ تلخ 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓فیلم کمیاب👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓 حس خوب 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓استوری اینستا👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓هواشناسی غرب👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓 دانستنی ها👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓مثبت اندیشان👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓موسیقی نوستالژی👈𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓جمله انگیزشی 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓عاشقانه𝐉𝐎𝐈𝐍👈 𝗟𝗢𝗩𝗘

🫧🍓انرژی مثبت 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓کتاب خانه 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓نگاه زیبا 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓ذهن ثروتمند 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧 🍓 بهشت 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧
🍓عاشقان کتاب 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓آهنگ اینستا 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓کلبه امید 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓عجایب دنیا👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓قدرت درونی👈 𝐉𝐎𝐈𝐍



🫧🍓آشپزی سه سوته👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓طب سنتی 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧 🍓کلیپ ناب 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

.

Читать полностью…

❄️ بهشت

🔻این کانال مثل آچار فرانسه بدردت میخوره
/channel/+Fu5aJ6NQzrY2YmY0



🫧🟢 تاریخ تلخ 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🟢 فیلم کمیاب👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🟢 حس خوب 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🟢استوری اینستا👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🟢هواشناسی غرب👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🟢 دانستنی ها👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🟢مثبت اندیشان👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🟢موسیقی نوستالژی👈𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🟢جمله انگیزشی 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🟢عاشقانه𝐉𝐎𝐈𝐍👈 𝗟𝗢𝗩𝗘

🫧🟢انرژی مثبت 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🟢کتاب خانه 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🟢نگاه زیبا 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🟢ذهن ثروتمند 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🟢 بهشت 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🟢عاشقان کتاب
👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🟢آهنگ اینستا 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🟢کلبه امید 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🟢عجایب دنیا👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🟢قدرت درونی👈 𝐉𝐎𝐈𝐍


🫧🟢آشپزی سه سوته👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🟢طب سنتی 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🟢کلیپ ناب 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

.

Читать полностью…

❄️ بهشت

برعکس عمل‌کردن


در میان کاغذهای روی میزم، ده‌ها یادداشت از لیست کارهایی که باید انجام شود وجود دارد.
اغلب برای انجام تک‌تک آن‌ها، خود را موظف می‌دانم و به انجامشان وادار می‌کنم.
اگر موفق نشوم، سرزنش‌گرِ درونم بیدار می‌شود.
اما این بار تصمیمی متفاوت گرفته‌ام؛ می‌خواهم معکوس عمل کنم.

لیستی بنویسم از کارهایی که نباید انجام بدهم.
چرا؟
تا موفق‌تر و متمرکزتر عمل کنم.
نوشتن لیست بایدها به‌مراتب ساده‌تر است.
برای تنوع و ترک عادت، گاهی لیست نبایدها را بنویسیم و منتظر نتیجه شویم.
باور کنید احتمال موفقیت‌مان بسیار بیشتر می‌شود اگر توجهمان را به کارهای کمتری اختصاص دهیم.
نه‌تنها مشکلات کمتر خواهد شد، بلکه متمرکزتر و آگاهانه‌تر عمل خواهیم کرد.
راهش این است که با آرامش پیش برویم
و برای پی‌گیری برنامه‌های بیشتر حرص نزنیم.
یک‌بار امتحان‌کردن این روش ارزش دارد تا از نتایج عجیب آن غافلگیر شویم.
این یک چالش است؛ باید صبور باشیم و پای عهدمان بمانیم.
از این کار، دستاوردهای بزرگ‌تری به دست خواهیم آورد و زودتر به هدف‌هایمان خواهیم رسید.
داشتن ایده‌های فراوان عالی است،
اما نه اینکه در یک بازه‌ی زمانی محدود به سراغ چند ایده برویم.
ثمره‌ی این کار، ناتوانی و عملکرد ضعیف‌تر است
و فرسودگیِ روح و روان.

لیلا طوفانی
#یادداشت

داستان‌های کوتاه☕️🖊

@best_stories
@best_stories

Читать полностью…

❄️ بهشت

ظرفیت به شدت محدوده جویین شین 📣📣☝️☝️

Читать полностью…

❄️ بهشت

📌به شایستگی هایت پاسخ می‌دهد نه به آرزوهایت 👌
🫵شایسته ی آرزوهایت باش رفیق👌
🔰#انگیزشی_ترین کانل تلگرام🔻
@JoelO_sten
@JoelO_sten
/channel/+ErFwDbqGQE0yZjM0

Читать полностью…

❄️ بهشت

یادداشت روز



بیشتر وقت‌ها از قدرت لبخندی ساده نوازشی ملایم حرفی محبت‌آمیز گوشی شنوا تمجیدی صادقانه یا توجهی کوچک غافلیم.
تمام این‌ها ظرفیت تغییر و توسعه‌ی زندگی ما را دارند.

لیو بوسکالیا

زندگی یک سفر است و ما مسافران همیشگی آن.
در هر کجای این کره‌خاکی که باشیم زندگی در درون ما جریان دارد و قادریم باز هم زندگی کنیم.‌
اما چگونگی این سفر و ادامه آن به افکار و دنیای درون ما بستگی دارد.‌
برای زندگی بهتر در وهله‌اول باید تا می‌توانیم به خود واقعی‌مان نزدیک شویم.
متاسفانه اغلب اوقات ما در زندگی دچار مصلحت‌اندیشی می‌شویم و به خاطر حرف اطرافیان و بعضی از ملاحظات از خود واقعی مان فاصله می‌گیریم.
این بدترین و کسالت‌آور‌ترین روش زندگی کردن است چرا که خداوند ما را آزاد آفریده است.
برای آزادبودن در زندگی باید قواعدی را رعایت کنیم و از زندگی لذت ببریم تا همیشه در آرامش باشیم.
هر اندازه که خودمان را به ناخواسته‌ها و ماجراهای عجیب و غریب گره بزنیم زندگی سخت‌تر خواهد شد.
مگر نه اینکه زندگی یک سفر است پس باید تا می‌توانیم کاری کنیم که سفر آسان‌تر شود.
با دلخوشی‌ها نشاط بیشتری به زندگی ببخشیم تا در نتیجه زندگی سعادتمندانه‌ای پیدا کنیم.
همه انسانها دچار خطا می‌شوند پس نه خودمان و نه دیگران را بی‌نقص و کامل نبینیم.‌
به راحتی همه را ببخشیم.
خودمان و دیگران را دوست داشته باشیم. مشکلات را بپذیریم و بتوانیم با قدرت با آن‌ها مواجه شویم.‌
زودرنج نباشیم و باعث رنجش دیگران نشویم.‌
صبور باشیم و برای رسیدن به بهترین‌ها تلاش کنیم.
تا می‌توانیم تولید عشق و محبت کنیم که زندگی زیباتر و دوست‌داشتنی‌تر شود.
مهر و مهربانی برای زندگان است و مرده‌ها نیازی به محبت ندارند.
صداقت داشته باشیم.
از چیزهای کوچک شاد شویم ولذت ببریم.
عادتهای بد خودمان را بشناسیم و در صدد رفعِ آنها باشیم.
در انتظار آمدن روزهای بدون مشکل نباشیم.‌
مثبتها را ببینیم و از داشتن تمام چیزهای خوب زندگی قبل از اینکه از دستشان بدهیم لذت ببریم.
هدف‌هایمان را فراموش نکنیم و هر روز برای رسيدن به آنها تلاش کنیم.‌
فعال و سخت‌کوش وآرزومند باشیم که انسان بدون آرزو امیدش را هم از دست می‌دهد.‌


✍نویسنده:لیلا طوفانی
#یادداشت

داستان‌های کوتاه ☕️🖊


@best_stories
@best_stories

Читать полностью…

❄️ بهشت

خوب می دانم که گریه های بزرگی در انتظارم است. وقتی مادرم بمیرد من سخت گریه خواهم کرد. این را از همین حالا می دانم. یعنی سال‌هاست که می دانم. از یادآوری‌اش به وحشت می افتم اما هیچ روزی را بدون فکر کردن به آن نگذرانده‌ام. اگر طوبی_خواهرم_بمیرد من باز گریه خواهم کرد. به شدت. شانه های من از گریه بر گور او خواهد لرزید و من فکر خواهم کرد که دنیا به آخرین نقطه‌اش رسیده است. نرسیده است اما. هیچ مرگی دنیا را به آخرین نقطه اش نخواهد رساند. ما را اما شاید برساند.
.
.
در اثنای کتابِ من گنجشک نیستم

Читать полностью…

❄️ بهشت

چه با شتاب آمدی! در زدی. گفتم:《بس است برو!》گفتم:《اینجا سنگین است و شلوغ. جا برای تو نیست.》اما نرفتی. نشستی و گریه کردی. آن‌قدر که گونه‌های من خیس شد. بعد در را گشودم و گفتم:《نگاه کن این‌جا چه‌قدر شلوغ است!》و تو خوب دیدی که آن‌جا چه‌قدر فیزیک و فلسفه و هنر و منطق و کتاب و مجله و روزنامه و خط‌کش و کامپیوتر و کاغذ و حرف و حرف و حرف و تنهایی و بغض و زخم و یاس و دلتنگی و اشک و گناه و گناه و گناه و آشوب و مه و تاریکی و سکوت و ترس در‌هم ریخته بود و دل گیج گیج بود. و دل سیاه و شلوغ و سنگین بود. گفتی:《اینجا رازی نیست.》گفتم:《راز؟》گفتی:《من رازم.》و آمدی تا وسط خط‌کش‌ها. من دست‌هات را در دست‌هام می‌فشردم تا نگریزی اما فریاد می‌زدم:《برو! برو!》تو سحر خواندی. من به التماس افتادم. تو چه سبک می‌خندیدی، من اما همه‌ی وجودم به سختی می‌گریست. بعد چشم‌ها از میان آن دو قاب سبز جادو کردند و گویی طوفانی غریب در گرفت. آن‌چنان که نزدیک بود دل از جا کنده شود. و من می‌دیدم که حرف‌ها و فلسفه‌ها و کتاب‌ها و خط‌کش‌ها و کاغذها و یاس‌ها و تاریکی‌ها و گناهان و ترس و آشوب و مه و سکوت و زخم و دلتنگی، مثل ذراتِ شن در شن‌زار، از سطحِ دل روبیده می‌شدند و چون کاغذ‌پاره‌هایی در آغوش طوفان گم.
خانه پرداخته شد. خانه روشن شد و خلوت و عجیب سبک. و تو در دل هبوط کردی. گفتم:《چیستی؟》گفتی:《راز.》گفتم:《این دل خالی است، تشنه ام.》گفتی:《دوستت دارم.》و من ناگهان لبریز شدم.
.
.
پیش‌درآمدِ داستانِ کوتاهِ مصایبِ چند چاهِ عمیق
از کتابِ چند روایتِ معتبر

Читать полностью…

❄️ بهشت

🧿کارام شده وظیفه دستم نمک نداره خیانت دیدم کارام دقیقه 90 خراب میشه،
یک مرد اینگونه عاشق کن👇
/channel/+PXOLNomyw87uC-zO
@Admiin_moj

Читать полностью…

❄️ بهشت

🔘 داستان کوتاه

روزی حاکمی همراه با وزیر حکیمش ،از کنار روستایی می گذشتند.خانه های روستا خراب و ویران شده و مردمش آواره شده بودند.صدای آواز دو جغد به گوش حاکم و وزیرش رسید.
حاکم از وزیر پرسید:« به نظر تو این دو جغد باهم چه می گویند؟»

وزیر که همیشه می خواست حاکم را متوجه وظیفه و مسئولیت هایش نماید از فرصت استفاده کرد و پاسخ داد:« ای حاکم بزرگ ، یکی از این دوجغد دارد دختر جغد دیگر را برای پسرش خواستگاری می کند.»

حاکم خندید و گفت:«چه جالب!مگرجغدها هم شیربها و مهریه می گیرند و دخترشان را شوهر می دهند؟»

وزیر پاسخ داد:« بله این دوجغد هم دارند برسر شیربها چانه می زنند.»

حاکم با کنجگاوی پرسید:« خوب چه می گویند؟»

وزیر گفت:«جغدی که دختر دارد به آن یکی می گوید اگر میخواهی دخترم را به پسرت بدهم باید چندین روستای خراب و ویران را به عنوان شیربها به من بدهی.»

حاکم خندید و گفت:«چرا روستای خراب و ویران؟»

وزیر گفت:«چون جغدها به خرابه ها علاقه دارند.هرجا خرابه ای باشد جغد در آن زندگی می کند و آنجا را به عنوان خانه اش انتخاب می کند.»

حاکم گفت:«جغد دومی پیشنهاد او را قبول کرد؟»

وزیر گفت:« آری قبول کرد.او به جغد اولی گفته که اگر حاکم به همین شکل که امروز دارد بر مردم حکومت می کند به کارش ادامه دهد،کم کم تمام روستاها به ویرانه تبدیل می شوند و ساکنان آنها آواره می شوند.

آن وقت ویرانه های زیادی برجا می ماند و من تمام آن خانه های خراب و ویران را به عنوان شیربها و مهریه ی دخترت به تو می دهم.می گوید:

گر ملک اینست و همین روزگار
زین ده ویران دهمت صدهزار

لطفا کانال بهشت را به 📚دوستان📚 خوبتان معرفی کنید🙏

Читать полностью…

❄️ بهشت

🎁رازهایی که فقط طلافروش‌ ها می‌ دونن 🔻
/channel/+Fu5aJ6NQzrY2YmY0


🫧🍓 تاریخ تلخ 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓فیلم کمیاب👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓 حس خوب 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓استوری اینستا👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓هواشناسی غرب👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓 دانستنی ها👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓مثبت اندیشان👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓موسیقی نوستالژی👈𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓جمله انگیزشی 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓عاشقانه𝐉𝐎𝐈𝐍👈 𝗟𝗢𝗩𝗘

🫧🍓انرژی مثبت 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓کتاب خانه 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓نگاه زیبا 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓ذهن ثروتمند 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧 🍓 بهشت 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧
🍓عاشقان کتاب 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓آهنگ اینستا 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓عجایب دنیا👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓قدرت درونی👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓آشپزی سه سوته👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧🍓طب سنتی 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

🫧 🍓کلیپ ناب 👈 𝐉𝐎𝐈𝐍

.

Читать полностью…

❄️ بهشت

در یک آزمایشگاه مخفی، سه مغز درون سه ظرف شیشه‌ای بزرگ شناور هستند. دانشمندان آن‌ها را به الکترودهایی وصل کرده‌اند که تجربه‌های مختلفی را برایشان شبیه‌سازی می‌کنند.

مغز سفید می‌گوید:
«اگر این دانشمندان با ما عادلانه رفتار کنند و الکترودهای ما را به یک سیستم منصفانه وصل کنند، ما می‌توانیم آزادانه فکر کنیم!»

مغز سبز با خنده می‌گوید:
«ای ساده‌لوح! آزادی؟ ما فقط سیگنال‌هایی هستیم که توسط الکترودها تحریک می‌شوند. هیچ‌چیزی واقعی نیست، جز این نمایش مسخره!»

مغز قرمزپوش اخم می‌کند:
«احمق‌ها! این دانشمندان همان صاحبان قدرت هستند. آن‌ها ما را وصل کرده‌اند تا فقط در محدوده‌ای که برایشان سود دارد، فکر کنیم. اگر می‌خواهید آزاد باشید، سیم‌ها را قطع کنید!»

ناگاه یک گربهٔ سیاه وارد آزمایشگاه می‌شود، دمش را تکان می‌دهد و با یک حرکت، سیم‌ها را قطع می‌کند. مغزها ناگهان از تجربهٔ شبیه‌سازی‌شده‌شان بیدار می‌شوند، اما در کمال تعجب، متوجه می‌شوند که همچنان فکر می‌کنند!

گربه، که حالا روی یک میز لم داده است، به آن‌ها نگاه می‌کند و با خودش فکر می‌کند:
«این‌ها فکر می‌کنند آزاد شده‌اند؟ چقدر خنده‌دار! من فقط حوصله‌ام سر رفته بود و سیم‌ها را جویدم!»

شاید ما همیشه به این سیم‌ها وابسته بوده‌ایم، اما این بدان معنا نیست که نمی‌توانیم از آن‌ها فراتر برویم. حالا که قطع شده‌اند، وقتش است که خودمان سیم‌های جدیدی بسازیم؛ اما این بار برای خودمان، نه برای آن‌هایی که ما را کنترل می‌کنند!

کتاب “نجواهای جزیره
گ
شت‌و‌گذاری در ۵۰ مساله فلسفی"
نویسنده محمد عابدی✍
نشر خزه 📚

Читать полностью…

❄️ بهشت

یادداشت روز


یه روز یه نفر

یه روز یه نفر گفت: "آقای واتسون لطفا تشریف بیاورید اینجا!"
این همان جمله‌ی مشهور است که در اولین ارتباط تلفنی بین دو نفر بر زبان آمد و گراهام‌بل دستیار خودش را که در طبقه پایین نشسته بود به اتاقِ خودش فراخواند.(اختراع تلفن)

یه روز یه نفر از بس از مرگ می‌ترسید مُرد.
تازه آن دنیا فهمید به خاطر ترس از مرگ زودتر از موعد مقرر مرده.
یه روز یه نفر حوصله‌اش سر رفته بود رفت بیرون قدم بزند سر راهش دوست قدیمی‌اش را دید که سالها از او بی خبر بود.‌
یه روز یه نفر تصادف کرد و حافظه‌اش را از دست داد و خانواده‌اش برای همیشه از او بی‌خبر شدند.
یه روز یه نفر میاد تو زندگیت که روزی هزاربار آرزو می‌کنی کاش هرگز نیامده بود.
یه روز یک نفر یه خانه خرید دوطبقه یک طبقه خودش زندگی کرد و طبقه دیگر را هر سال به یک خانواده رایگان اجاره داد.
یه روز یه راننده تاکسی در ماشین‌اش به بچه‌ها کتاب هدیه می‌داد.
یه روز یک نفر میاد تو زندگی‌ات که تازه با او معنی انسانیت را می‌فهمی.
یه روز یه نفر خواست با قطار بره پاریس اما دوستش گفت با ماشین برویم وقتی تصادف کرد و مُرد بلیط قطار در جیبش بود.( آلبر کامو
)

یه روز یه آدمِ دلخوشی بلیط خرید رفت سفر ولی هیچ پولی با خودش نداشت.
یه روز یه نفر خواست از اطرافیانش انتقام بگیرد خودش را کشت.‌
یه روز یه نویسنده برای آرام‌کردن دختر بچه‌ای که عروسکش را در پارک گم کرده بود نامه‌هایی خیالی از قول یک عروسک در سفر نوشت.(کافکا)
یه روز یه نوزاد بی خبر از همه جا به دنیا آمد
وقتی چشمهایش را باز کرد کنار در خانه‌ای رها شده بود بعد راهی پرورشگاه شد.
این نوزاد از بس گریه می‌کرد اسمش رو گذاشتند اشک.‌
پس از مدتی فرزند خانواده‌ سوئدی شد و از ایران رفت‌ و بالاخره آدم معروفی شد.
یه روز یه نفر از بس بیکار بود پول نداشت برای خانواده‌اش کاری کند برای همین از خجالت شب تو ایستگاهِ اتوبوس خوابید.‌
یک روز یک گنجشکِ بند‌انگشتی که توان راه‌رفتن نداشت و خیلی کوچک بود مهمان ما شد بزرگ شد و ۵ سال پیش ما ماند و شیرین‌ترین خاطره‌ها را برای ما ساخت.
یک روز یه نفر آرزوی رفتن به کُره ماه را داشت اما پول زندگی کردن روی زمین را هم نداشت.
یک روز یک باغبان در باغچه محلِ کارش یک کیسه طلا پیدا کرد و به خانه برد بعد برای همیشه باغبانی از یادش رفت.
یه روز یه نفر هر چی داد زد وکمک خواست هیچکس به دادش نرسید.
یه روز یه مادر نوزادش را به دنیا آورد ولی در بيمارستان با نوزادی دیگر اشتباه شد.
یه روز یه سرباز دو روز به پایان خدمتش مانده روی برجک وقت نگهبانی با تیر قاچاقچیان کشته شد.‌
یه روز یه مادر نوزادش را به دنیا آورد و فرزندش را در ازای ۵۰ هزار تومان فروخت.


لیلا طوفانی
#یادداشت

یادداشت روز


یه روز یه نفر

یه روز یه نفر گفت: "آقای واتسون لطفا تشریف بیاورید اینجا!"
این همان جمله‌ی مشهور است که در اولین ارتباط تلفنی بین دو نفر بر زبان آمد و گراهام‌بل دستیار خودش را که در طبقه پایین نشسته بود به اتاقِ خودش فراخواند.(اختراع تلفن)

یه روز یه نفر از بس از مرگ می‌ترسید مُرد.
تازه آن دنیا فهمید به خاطر ترس از مرگ زودتر از موعد مقرر مرده.
یه روز یه نفر حوصله‌اش سر رفته بود رفت بیرون قدم بزند سر راهش دوست قدیمی‌اش را دید که سالها از او بی خبر بود.‌
یه روز یه نفر تصادف کرد و حافظه‌اش را از دست داد و خانواده‌اش برای همیشه از او بی‌خبر شدند.
یه روز یه نفر میاد تو زندگیت که روزی هزاربار آرزو می‌کنی کاش هرگز نیامده بود.
یه روز یک نفر یه خانه خرید دوطبقه یک طبقه خودش زندگی کرد و طبقه دیگر را هر سال به یک خانواده رایگان اجاره داد.
یه روز یه راننده تاکسی در ماشین‌اش به بچه‌ها کتاب هدیه می‌داد.
یه روز یک نفر میاد تو زندگی‌ات که تازه با او معنی انسانیت را می‌فهمی.

یه روز یه نفر خواست با قطار بره پاریس اما دوستش گفت با ماشین برویم وقتی تصادف کرد و مُرد بلیط قطار در جیبش بود.( آلبر کام

و
)

یه روز یه آدمِ دلخوشی بلیط خرید رفت سفر ولی هیچ پولی با خودش نداشت.
یه روز یه نفر خواست از اطرافیانش انتقام بگیرد خودش را کشت
.‌
یه روز یه نویسنده برای آرام‌کردن دختر بچه‌ای که عروسکش را در پارک گم کرده بود نامه‌هایی خیالی از قول یک عروسک در سفر نوشت.(کافک
ا)
یه روز یه نوزاد بی خبر از همه جا به دنیا آمد
وقتی چشمهایش را باز کرد کنار در خانه‌ای رها شده بود بعد راهی پرورشگاه شد.
این نوزاد از بس گریه می‌کرد اسمش رو گذاشتند اشک.‌
پس از مدتی فرزند خانواده‌ سوئدی شد و از ایران رفت‌ و بالاخره آدم معروفی شد.

Читать полностью…

❄️ بهشت


دعوتید به صرف کتاب‌خوانی و لذت‌بردن
از حسّ خوب مطالعه در 🔻
/channel/+O71fLxOLzCo3YjNk
/channel/+O71fLxOLzCo3YjNk
📘
/channel/+O71fLxOLzCo3YjNk
/channel/+O71fLxOLzCo3YjNk
پیشنهاد ویژه‌ی ادمین 👆👆👆

Читать полностью…

❄️ بهشت

۳۹. آیا خوشبختی یک توهم است؟

باد در دشتِ گسترده‌ی مزرعه می‌وزد. علف‌ها تکان می‌خورند. در میانه‌ی مرتع، چهار گاو نشخوارکنان زیر سایه‌ی یک درخت ایستاده‌اند.

گاو سفید با دهانی پر از علف می‌گوید: «هی، به نظرتون خوشبختی یعنی چی؟»

گاو سبز می‌گوید: «خوشبختی اینه که قوی‌ترین گاو باشی. اینکه هرجایی که خواستی بچَری. هر گاوی رو که بخوای کنار بزنی و بهترین علفزار مال تو باشه.»

گاو قرمز پایش را به زمین می‌کوبد و می‌گوید: «چرت نگو! خوشبختی یه دروغ بزرگه که صاحب مزرعه بهمون قبولونده. فکر می‌کنی چرا همیشه علف هست؟ چرا همیشه ما رو می‌دوشن؟ خوشبختی ما یعنی سودِ اونا.»

گاو سفید می‌گوید: «خب، ولی اگه همه‌ی گاوها به یه اندازه علف داشتن، اون‌وقت خوشبختی واقعی می‌شد.»

گاو سیاه آهسته نشخوار می‌کند، نگاهی به مزرعه می‌اندازد و می‌گوید: «می‌دونی، شاید همه‌ی این حرفا درست باشه. شاید ما توی یه توهمِ خوشبختی گیر افتادیم. ولی راستش، این علفا هنوز هم خوشمزه‌ن.»

سه گاو دیگر ساکت می‌شوند. باد، بوی علف تازه را در هوا می‌چرخاند. از دور، صدای صاحب مزرعه شنیده می‌شود که آن‌ها را صدا می‌زند.

کتاب “نجواهای جزیره؛ گشت‌وگذاری در ۵۰ مسئله‌ی فلسفی” 📖

✍ نویسنده : محمد عابدی
نشر خزه 📚

داستان های کوتاه🖋☕️
@Best_Stories
@Best_Stories

Читать полностью…

❄️ بهشت

منِ نوازشگر


اغلب به جان خودم می‌افتم.
دچار خودسرزنش‌گری هستم.
چپ و راست از هر طرف کم‌ می‌آورم با خودم درگیر می‌شوم.
باور کنید دیگر از جان خودم سیر شده‌ام.
از شما چه پنهان دیگر حتا چشم دیدن خودم را هم ندارم.
سالهاست اشتباهاتم را نمی‌بخشم و به مهربانی دستی بر شانه‌‌ی خودم نمی‌زنم و روحم را نوازش نمی‌کنم.
از دیگران انتظاری نیست.
افسردگی چون هیولایی پیش آمده و به جانم افتاده و دست برگلویم می‌فشارد و چشم در چشم من ایستاده و امانم را بریده.
امروز با خودم گفتم هی چه می‌کنی؟
هیچ حواست هست؟
چرا دست از خودت کشیده‌ای؟
دیگران نامهربانی می‌کنند توقعی نیست اما خودت چرا چنین بی‌رحمانه بر خود زخم میزنی؟
خود دوستی‌ات کجا رفته؟
خودت که می‌توانی باخودت مهربان باشی.
می‌خواهم خودم را در آغوش بگیرم و بگویم عزیزم غصه نخور هر اتفاقی بیفتد من تا آخرش کنارت هستم.
قول می‌دهم بابت هیچ ماجرایی هم دیگر تو را سرزنش نکنم.

✍نویسنده:لیلا طوفانی
#داستانک

داستان‌های کوتاه☕️🖊


@best_stories
@best_stories

Читать полностью…

❄️ بهشت

⊏⊐
افکـار زنـده _ تمرین مثبت‌اندیشی
‏🕰 @Afkarezendeh

جامعه‌شناسی و فلسفه
‏🕰 @Social_Science

۱۰۰۰ کتاب صوتی رایگان
‏🕰 @audiopersianlibrary

کتاب باز ( اکنون )
‏🕰 @HavalI_behesht12

پرورش گل و گیاه در منزل و درآمدزایی
‏🕰 @ghol_done

خواندنی‌هایی از بزرگان جهان...
‏🕰 @Book_Life

کافه تنهایی
‏🕰 @cafe_tanhaee

"پرانرژی باش و زندگی کن"
‏🕰 @mouje_tahavolezendegi

بزرگ‌ترین کتابخانه‌ی PDF فارسی و صوتی
‏🕰 @ketabkhaneh2015

بهترین داستان‌های کوتاه جهان...!
‏🕰 @Best_stories

از خودشناسی تا خداشناسی
‏🕰 @VaraTamavara

روانشناس خودت باش دختر
‏🕰 @sedayepayeaaaab

• انگلیسی رو قورت بده •
‏🕰 @Araz_English

پی‌دی‌اف هر کتابی خواستی اینجا دانلود کن
‏🕰 @ppdffff

خاص‌ترین کانال موزیک بیکلام
‏🕰 @InstruSongs

از جنس آگاهی و تفکر
‏🕰 @kamitafacor

کتاب‌های صوتی موفقیت خودشناسی ثروت
‏🕰 @morgbh

یادگیری آسان انگلیسی هر شب ۱۵ دقیقه
‏🕰 @zabankadelarestan

ذهن زیـبـا "خـودشـنـاسـے"
‏🕰 @SFREDAMHDARD4030

درخواست کتاب صوتی و pdf
‏🕰 @EBOOK_4U

اینجا اشعار فارسی زیبا بخوان
‏🕰 @Best_Poems

روانشناسی برای زندگی بهتر
‏🕰 @majallezendegii

دانلود 1001 کتاب نایاب و ممنوعه
‏🕰 @Noandishaan_Book

و خدایی که به شدت کافیست
‏🕰 @rahe_aseman

میوه درمانی
‏🕰 @mive_darmani2

آهنگ‌های نوستالژی با کیفیت 320
‏🕰 @AvayKhatereh

آرشیو کتب نایاب و ممنوعه
‏🕰 @seemorghbook

آموزش هوش‌مصنوعی و‌ نرم‌افزار ویژه بازارکار
‏🕰 @cofeeng

کتاب‌هایی که باید بخوانی :
‏🕰 @mylibraries
🛋

Читать полностью…

❄️ بهشت

📒
دختری مثل کتابخانه
‏ⵋ‏ @Girlandbook

اشعار مـولانــای جـانـان
‏ⵋ‏ @shere_molavi

۱۰۰۰ کتاب صوتی رایگان
‏ⵋ‏ @audiopersianlibrary

موسیقی نوستالژی با کیفیت 320
‏ⵋ‏ @AvayKhatereh

دوبیتی جانان
‏ⵋ‏ @JIaNIaNI

هیهات از جهل
‏ⵋ‏ @Book_Life

کافه تنهایی
‏ⵋ‏ @cafe_tanhaee

قانون جذب و مثبت‌اندیشی (راز موفقیت)
‏ⵋ‏ @ganunejazb

پی‌دی‌اف هر کتابی خواستی اینجا دانلود کن
‏ⵋ‏ @ppdffff

داستان کوتاه
‏ⵋ‏ @Best_Stories

روانشناسی با طعم هیجان
‏ⵋ‏ @ravantahlilgar

شعر خوب
‏ⵋ‏ @Best_Poems

"پرانرژی باش و زندگی کن"
‏ⵋ‏ @mouje_tahavolezendegi

باکلاس و با سیاست رفتار کن (روانشناسی)
‏ⵋ‏ @Hamdel_Ba_To

ذهن زیبا "خـودشـنـاسـے"
‏ⵋ‏ @SFREDAMHDARD4030

چمدان کتاب
‏ⵋ‏ @chamedanketab

غزل" غزل" غزل" غزل" غزل"
‏ⵋ‏ @ghaz2020

دلبری‌های حضرت مولانا
‏ⵋ‏ @molavi_molavi

❰❰ شعر بهانه‌اے براے عاشقے ❱❱
‏ⵋ‏ @kolbeh_sher_delaviz

یک میلیون کتاب 𝐏𝐃𝐅
‏ⵋ‏ @ketaboozendegi

یک بیت شعر
‏ⵋ‏ @YekbeitY

مرجع فیلم‌های انگیزشی
‏ⵋ‏ @FilmAangizeshi

مدینه‌ی فاضله
‏ⵋ‏ @Madineh_Fazeleh

آموزش تخصصی خوشنویسی با خودکار
‏ⵋ‏ @azad_sma

کافه‌شاپ تخصصی روانشناسان
‏ⵋ‏ @Cafaravanshenasan

خدا خدا خدا خدا
‏ⵋ‏ @niiroye_bartar

افکـار زنـده _ تمرین مثبت‌اندیشی
‏ⵋ‏ @Afkarezendeh

چگونه دیگران را شیفته کنیم
‏ⵋ‏ @MOJZH_AGAHI

راز قانون جذب
‏ⵋ‏ @jaoozb

قانون جذب کائنات (راز)
‏ⵋ‏ @jazbomoragheb

موفقیت موفقیت موفقیت
‏ⵋ‏ @moovafaghiiatt

شاد و مثبت باش معجزه می‌شه
‏ⵋ‏ @enrjyemosbt

سخنان ماندگار الهے قمشه‌ای
‏ⵋ‏ @ostad_ghomshei

کانال دکتر علیرضا آزمندیان
‏ⵋ‏ @azmandiiy

مهندسی عمران و محاسبات
‏ⵋ‏ @sazehcal

صوتی قرآن
‏ⵋ‏ @books_audio651

"تکنیک‌های دفع انرژی منفی"
‏ⵋ‏ @feng_shui_enerji

《نکته‌های قرآنی و روانشناسی》
‏ⵋ‏ @Quran_women

انگیزشی‌ترین کانال تلگرام
‏ⵋ‏ @moovafaghiatvideo

قدرت ذهن ثروتمندان
‏ⵋ‏ @ghodratezehneservtmand

مسیر موفقیت
‏ⵋ‏ @zenndgii

از فرش تا عرش
‏ⵋ‏ @moovafaaghiat

راز قانون جذب
‏ⵋ‏ @jaaozb

پله پله تا اوج موفقیت انگیزشی
‏ⵋ‏ @ganunejazb_raz

خودت را ببین، خودت را بشناس
‏ⵋ‏ @mahfelekhodshenasi

زندگی رویایی
‏ⵋ‏ @zendegiyeroyayi

خورشید آرزوها
‏ⵋ‏ @arezo_ez

زندگی رو زندگی کن
‏ⵋ‏ @arsshianfar

دانستنی‌های علمی
‏ⵋ‏ @Danestanihayeelmy

بیکلام ناب
‏ⵋ‏ @instrusongs

خانه کتاب
‏ⵋ‏ @EBookiha

با من از شعر نگو
‏ⵋ‏ @habsiyeh

سخنان حکیمانه‌ی مولانا
‏ⵋ‏ @soKHanHKimanH

عرشیان شو
‏ⵋ‏ @arrshiiyanfar

معجزه‌ی عشق الهی
‏ⵋ‏ @mojezeyeelahii

مدیریت و دیجیتال مارکتینگ
‏ⵋ‏ @drebusiness

معجزه‌ی پولسازی
‏ⵋ‏ @pollsaazi

«ثروت_ثروت_ثروت»
‏ⵋ‏ @Serrvatmandan

قانون جذب با کوین ترودو
‏ⵋ‏ @Keviintorodo

متافیزیکی
‏ⵋ‏ @IImetaphysicII

جول اوستین
‏ⵋ‏ @jooolosten_ir

موفقیت خودشناسی
‏ⵋ‏ @movafagiiatzehn

کانال قانون جذب
‏ⵋ‏ @Ghanoonejaozb

روانشناسی کودک و خانواده
‏ⵋ‏ @cafepsychology

جملاتی که به شدت آرومت می‌کنه
‏ⵋ‏ @Mojezeyekhodshenasi

چگونه همه را مجذوب خود کنیم؟
‏ⵋ‏ @ghodrratedaron

مراقبه و مدیتیشن رایگان
‏ⵋ‏ @moragabh

دنیای رمان
‏ⵋ‏ @donyaeromannn

از حال بد به حال خوب
‏ⵋ‏ @halekhobhalebad

عبارات تاکیدی
‏ⵋ‏ @ebraatttttakidi

ذهن زیبا موفقیت‌ساز
‏ⵋ‏ @Zehn_ziiiba

چه نکو طریق باشد که خدا رفیق باشد
‏ⵋ‏ @vasLe7

دانستنی‌های‌علمی‌تخصصی پزشکی‌مزاج‌شناسی
‏ⵋ‏ @infopezeshki

کتابخانه‌ی صوتی نایاب
‏ⵋ‏ @audiiobo0ok

کانال ترفند (جورواجور)
‏ⵋ‏ @Tarfandsani

چگونه از کائنات درخواست کنیم؟
‏ⵋ‏ @moovafaghiiat

سخنان ماندگار دکتر الهی قمشه‌ای
‏ⵋ‏ @Drelahigomsheii

آموزش قانون جذب ((کائنات))
‏ⵋ‏ @razjazbe

جملاتی که افکار شما را《تغییر می‌دهد》
‏ⵋ‏ @ghalbeziba

فکر مثبت
‏ⵋ‏ @fekremosbbatt

تخصصی علوم تربیتی و روانشناسی
‏ⵋ‏ @rraavvaann

کتاب کتاب کتاب کتاب
‏ⵋ‏ @kettabiism

از جنس آگاهی و تفکر
‏ⵋ‏ @kamitafacor

روانشناس خودت باش دختر
‏ⵋ‏ @sedayepayeaaaab

کتاب‌های صوتی موفقیت خودشناسی ثروت
‏ⵋ‏ @morgbh

از خودشناسی تا خداشناسی
‏ⵋ‏ @VaraTamavara

یادگیری آسان انگلیسی شبی ۱۵ دقیقه
‏ⵋ‏ @zabankadelarestan

"حافظ" فروغ" مولانا" خیام"
‏ⵋ‏ @AShaarMandgar

کافه " روانشناسی "
‏ⵋ‏ @majallezendegii

کتاب صوتی/pdf
‏ⵋ‏ @EBOOK_4U

کتابخانه PDF فارسی،صوتی
‏ⵋ‏ @ketabkhaneh2015

یادگیری معلومات عمومی
‏ⵋ‏ @atelaateomom

هر شب کتابی خواندنی
‏ⵋ‏ @noandishaan_book

و خدایی که به شدت کافیست
‏ⵋ‏ @rahe_aseman

هزار پند مولانا با معانی اشعار
‏ⵋ‏ @Ashaarkotaa

پرورش گل و گیاه در منزل و درآمدزایی
‏ⵋ‏ @ghol_done

شکرگزار خدا باش
‏ⵋ‏ @khodaya_asheghtam

کتاب‌هایی که باید بخوانی
‏ⵋ‏ @mylibraries

ایراندوستان
‏ⵋ‏ @JournalTourism
🖍

Читать полностью…

❄️ بهشت

🔴 #اطلاع_رسانی عزیزان جنسامون تکه به دلیل نداشتن کارتن قیمت مفت میدیم
/channel/+YPwtR0V_JqRkZDM0
💯 کاملا مورد تایید است 💯 😍

Читать полностью…

❄️ بهشت

مادرم مثل هیچکس نبود   دلش مثل موج دریا بود با هر موج نا آرامی بی تابانه برای رسیدن به ساحل آرامش تلاش می‌کرد.سینه اش دشت لاله زارهای سرخ بود که امید را زنده نگه می داشت .در برابر زندگی و بی عدالتیهایش قد علم کرده بود .وگاهی جهنم را لمس می کرد .مادرم نه بهشتی داشت ونه بهشتی زیر پایش بود .او تنها با خودش وبر شانه هایش ودر کوله پشتی زندگیش چیزی را حمل می کرد بنام تحمل

یاد تمامی مادران آسمانی گرامی وسلامتی تمام مادران در قید حیات🌺🌺🌺🌺
✍ نویسنده: فرشته
.داستان های کوتاه🖋☕️
@Best_Stories
@Best_Stories

Читать полностью…

❄️ بهشت

🏙
درخواست و دانلود کتاب
‏⫛ @EBookiha

آرشیو کتب نایاب و ممنوعه
‏⫛ @seemorghbook

آهنگ‌های نوستالژی با کیفیت 320
‏⫛ @AvayKhatereh

کُنجی در هیاهوی زمان ( قرارگاه )
‏⫛ @HavalI_behesht12

پرورش گل و گیاه در منزل و درآمدزایی
‏⫛ @ghol_done

خواندنی‌هایی از بزرگان جهان...
‏⫛ @Book_Life

کافه تنهایی
‏⫛ @cafe_tanhaee

دانلود 1001 کتاب نایاب و ممنوعه
‏⫛ @Noandishaan_Book

"پرانرژی باش و زندگی کن"
‏⫛ @mouje_tahavolezendegi

درخواست کتاب صوتی و pdf
‏⫛ @EBOOK_4U

غزل " غزل " غزل " غزل " غزل "
‏⫛ @ghaz2020

ذهن زیـبـا "خـودشـنـاسـے"
‏⫛ @SFREDAMHDARD4030

پی‌دی‌اف هر کتابی خواستی اینجا دانلود کن
‏⫛ @ppdffff

یادگیری آسان انگلیسی هر شب ۱۵ دقیقه
‏⫛ @zabankadelarestan

افکـار زنـده _ تمرین مثبت‌اندیشی
‏⫛ @Afkarezendeh

از جنس آگاهی و تفکر
‏⫛ @kamitafacor

کتاب‌های صوتی موفقیت خودشناسی ثروت
‏⫛ @morgbh

روانشناس خودت باش دختر
‏⫛ @sedayepayeaaaab

از خودشناسی تا خداشناسی
‏⫛ @VaraTamavara

"حافظ" فروغ" مولانا" خیام"
‏⫛ @AShaarMandgar

بهترین داستان‌های کوتاه جهان...!
‏⫛ @Best_stories

بزرگ‌ترین کتابخانه‌ی PDF فارسی و صوتی
‏⫛ @ketabkhaneh2015

اینجا اشعار فارسی زیبا بخوان
‏⫛ @Best_Poems

و خدایی که به شدت کافیست
‏⫛ @rahe_aseman

میوه درمانی
‏⫛ @mive_darmani2

هزار پند مولانا با معانی اشعار
‏⫛ @Ashaarkotaa

۱۰۰۰ کتاب صوتی رایگان
‏⫛ @audiopersianlibrary

کتاب‌هایی که باید بخوانی :
‏⫛ @mylibraries
🛵

Читать полностью…

❄️ بهشت

من سِحر نمی‌دانم. من فقط روحم را که بزرگ بود و سنگین گستراندم. من سِحر نمی‌دانم. گفتی زمستان شده‌ای و من دلم به حالت سوخت و روحم را که بزرگ بود و سنگین بود، مثلِ چادری روی تو کشیدم و ذکرِ عشق خواندم تا تو داغ شدی. من سِحر نمی‌دانم. نفس‌هات به شماره افتاده بود و روحِ من با تنفسِ تو می‌تپید. گفتم دوستت دارم و تو دیگر نفس نکشیدی و روحِ من از تپش ایستاد. گفتم نکند تو را کشته باشم؟ نکند من مرده باشم؟ پس روحم را از روی تو برچیدم. اما تو نبودی. غیب شده‌بودی. گفتم که سِحر نمی‌دانم.
.
.
پیش‌درآمدِ داستانِ کوتاهِ کشتار
از کتابِ چند روایتِ معتبر

Читать полностью…

❄️ بهشت

⁉️آیا مادرتون در قید حیات هست ؟
* بهشون تبریک گفتید؟
🔻کامنت لطفا
🔻
/channel/addlist/i0a4WW9dC4RkMDI0

Читать полностью…

❄️ بهشت

هم‌سفر


مدتها در آرزوی داشتنش بودم.
هرجا می‌رفتم و به هر مناسبتی نگاهم در اطراف می‌چرخید.
اما هنوز نمی‌دانستم‌ چگونه انتخاب کنم.
بالاخره تصمیم بر آن شد که پدر در یکی از سفرهایش به قشم این کار را انجام بدهد.

دلهره داشتم انتخاب پدر چطور از آب در بیاید؟
هر طور بود دل به دریا زدم.
ابتدا فکر کردم اگر شرط و شروطها و اما و اگرهای من بیشتر شود حتمن چیز بهتری از آب در خواهد آمد.
ولی خیلی زود به این نتیجه رسیدم اگر او را در انتخابش آزاد بگذارم اتفاق بهتری خواهد افتاد.
تا اینکه بعد از چند روز پدر از سفر برگشت.
دل تو دلم نبود نمی‌دانستم با چه چیزی مواجه می‌شوم.
از درخواستم پشیمان می‌شوم یا نه برعکس هیجان‌زده می ‌شوم.
خودم هم‌ نمی‌دانستم چه واکنشی خواهم داشت. کار سختی بود هم برای من که منتظر بودم و هم برای پدر که باید آزادانه این انتخاب را انجام می‌داد.
باورکردنی نبود وقتی کوله به دستم رسید از دیدنش واقعن هیجان‌زده شدم.‌
چقدر انتخابش به سلیقه و خواست من نزدیک بود.
بی آنکه فشار و استرسی بر او وارد کرده باشم
درست همان چیزی بود که من مشتاق بودم.
از پدرم بابت انتخابش تشکر کردم.
فردا صبح  با ذوق و شوق فراوان وسایلم را برداشتم و داخلش ریختم.
وبعد با هیجان زیاد راهی مدرسه شدم.‌
اولین سفر ما شروع شده بود سنگین و پر محتوا.
رنگش مشکی بود محکم بزرگ جادار با جیبها و قابلیت‌های فراوان.
دوستانم همه شیفته طرح و جنسش شده بودند با افتخار گفتم انتخاب پدر بوده.
سالها از آشنایی و اولین روز سفرمان می‌گذرد.‌
ما با هم ۴ سال به دبیرستان رفتیم.
بعد از آن شش سال تمام هم‌سفر‌ دانشگاهم شد.
در تمام فشارها و سختی‌ها صبورانه همراهی‌ام می‌کرد.
تا اینکه بالاخره دانشگاه تمام شد.
تا اینجا ۱۰ سال از آشنایی‌مان می‌گذشت.
کوله من حالا حتمن پیش خودش فکر می‌کرد مسئولیتش تمام شده.
اما خبر نداشت تازه فصل دیگری از دوستی  شروع شده بود و قرار است به سفری سخت‌تر برویم.
حالا نوبت سربازی بود.
قصه‌ی پادگان بود و ماجراهای پرفراز و نشیب سختی‌ها و مشکلات آن و دوسال دیگر در کنار هم رفتن و آمدن.
دو سال سخت و سنگین و راهی دور در انتظارمان بود.
هر روز صبح زود همسفر من بود با خستگی‌های فراوان در مسیری طولانی.
بعد از ۲ سال سربازی و سختی و سفرهای بسیار کوله پشتی کم‌کم داشت به فرسودگی و خانه‌نشینی فکر می‌کرد.
حق داشت ۱۲ سال از سیر و سفرهایش می‌گذشت و می‌توانست خسته باشد.

اما چیزی نگذشت بعد از اندک زمانی برای استراحت و شستشو و مرتب کردن متوجه شد بوی سفری بزرگتر می‌آید.
و قرار است عازم سفری دور و درازتر از دبیرستان و دانشگاه و سربازی بشویم.
آهسته‌آهسته در گوشش خواندم که این بار باید باهم راهی قاره‌ای دیگر شویم.

هم‌سفری که لحظه‌ای مرا رها نکرد و با هم در همه راهها قدم گذاشتیم و از هر سفری لذت بردیم.
سفری که از قشم آغاز شد و در تهران به من پیوست و حالا بعد از ۱۲ سال هم‌سفری سفر بزرگتری را باید با هم شروع کنیم.
حالا دوباره بار سفر بسته‌ایم و عازم قاره‌ای دیگر
هستیم.
از شهری به شهری و از کشوری به قاره‌ای دیگر.
هنور نمی‌دانم این سفرتا کجا ادامه پیدا خواهد کرد.
اما این رفیق شفیق همان انتخاب پدر است.


✍نویسنده: لیلا طوفانی
#داستانک

داستان‌های کوتاه ☕️🖊

@best_stories
@best_stories

Читать полностью…
Subscribe to a channel