Learn English With All Skills: #Reading, #Listening, #Speaking، #Writing English With listening @EGBPodcastlistening English in 1 Minute @EGB_English1Min TOEFL @TOEFL_and_Writing 🌟 تبلیغات پذیرفته میشود. برای ثبت پیام بگذارید👇👇👇 Admin: @FarzinPM
📗 چگونه لغات انگلیسی رو یاد بگیریم؟
ـ➖➖➖➖➖
همه دانشجویان و زبانآموزان با یادگیری لغات جدید زبان انگلیسی مشکل دارند و بعد از چند روز آنها را فراموش میکنند. در
مقاله ای خواندنی در مورد بهترین روش های یادگیری لغات از زبان بهترین متخصصان آموزش زبان در دنیا آشنا شوید.
/channel/EilyaGroupBookss
انواع دوست"friend"
New friend دوست جدید
Ex-Friend دوست سابق
Best friend بهترین دوست
Close friend دوست نزدیک
Good friend دوست خوب
Dear friend دوست عزیز
Old friend دوست قدیمی
Lifelong friend دوست دوران زندگی
Childhood friend دوست دوران بچگی
School friend دوست مدرسه
Family friend دوست خانوادگی
Personal friend دوست شخصی
Mutual friend دوست مشترک
Social friend دوست اجتماعی
Casual friend دوست معمولی
Loyal friend دوست وفادار
Work friend دوست همکار / دوست کاری
به کانال های دیگر هم بپیوندید👇👇👇
/channel/EilyaGroupBookss
/channel/TOEFL_and_Writing
/channel/EGBPodcastlistening
/channel/EGB_English1Min
/channel/EGB_Qurantranslation
/channel/+T4G5gzG9Db1-htAK
60 واژه مهم انگلیسی با معنی فارسی :
#PART_12
1. Chest = قفسه سینه، سینه
2. Confidence = اعتماد به نفس
3. Disaster = مصیبت، بدبختی
4. Disturb = برهم زدن، آشفتن
5. Estimate = تخمین زدن, دیدزنی
6. Honor = افتخار و احترام
7. Impress = تحت تاثیر قرار دادن
8. Marathon = دویدن فاصله 42 کیلومتری
9. Narrow = باریک، لاغر
10. Pale = کم رنگ، پژمرده
11. Rough = خشن، زمخت
12. Satisfy = راضی کردن, خوشنود کردن
13. Scream = فریاد زدن، جیغ
14. Sensitive = حساس، زود رنج
15. Shade = جای سایه دار
16. Supplement = ضمیمه شدن، مکمل
17. Terror = وهشت، خوف
18. Threat = تهدید
19. Victim = قربانی، شکار
21. Ancestors = اجداد، نیاکان
22. Angle = زاویه
23. Boot = پوتین، موزه
24. Border = سرحد، مرز
25. Congratulate = تبریک گفتن
26. Frame = چوکات عکس
27. Heaven = بهشت
28. Incredible = باور نکردنی
29. Legend = افسانه
30. Praise = تعریف، تمجید
31. Proceed = پیش رفتن
32. Pure = اصیل، خالص
33. Relative = نزدیکان
34. Senior = بزرگتر، بالاتر
35. Silent = بی صدا
36. Sink = فرو رفتن، غرق شدن
37. Superior = برتر، عالی
38. Surround = احاطه، محاصره
39. Thick = ضخیم
40. Wrap = بسته بندی کردن
41. Abroad = خارج از کشور
42. Anger = عصبانی شدن
43. Bride = عروس
44. Brief = مختصر
45. Chase = وادار به فرار کردن
46. Disappointed = ناامید
47. Dive = شیرجه زدن
48. Exchange = تبادل
49. Favor = توجه، مرحمت
50. Fee = هزینه
51. Forever = برای همیشه
52. Guy = مرد
53. Lovely = دوست داشتنی
54. Mood = حالت
55. Palace = قصر، کاخ
56. Permit = اجازه دادن، مجاز کردن
57. Protest = اعتراض کردن
58. Sculpture = مجسمه سازی
59. Tribe = قبیله، طایفه
60. Youth = جوانان
به کانال های دیگر هم بپیوندید👇👇👇
/channel/EilyaGroupBookss
/channel/TOEFL_and_Writing
/channel/EGBPodcastlistening
/channel/EGB_English1Min
/channel/EGB_Qurantranslation
/channel/+T4G5gzG9Db1-htAK
60 واژه مهم انگلیسی با معنی فارسی :
#PART_11
1. Anxious = اندیشناک، بیمناک
2. Awful = مهیب، ترس ناک
3. Consist = تشکیل شده است از
4. Desire = میل داشتن، آرزو کردن
5. Eager = پر از اشتیاق
6. Household = خانواده
7. Intent = قصد، نیت
8. Landscape = چشم انداز, منظره
9. Lift = بلند کردن، بالا بردن
10. Load = بار کردن، بار زدن
11. Lung = ریه، شش
12. Motion = حرکت - جنبش
13. Pace = سرعت
14. Polite = مؤدب
15. Possess = دارا شدن، متصرف شدن
16. Rapidly = سریعا
17. Remark = تذکر، سخن گفتن
18. Seek = طلب کردن، جوییدن
19. Shine = درخشیدن، تابیدن
20. Spill = بیرون ریختن، ریختن
21. Bring = آوردن
22. Castle = قلعه، دژ
23. Command = فرمان دادن
24. Counsel = مشورت
25. Ensure = تضمین کردن
26. Explosion = انفجار
27. Jewelry = جواهر فروشی
28. Land = رسیدن، پیا شدن
29. Meteor = شهاب سنگ
30. Monster = هیولا
31. Northern = شمالی
32. Remote = دور، بعید
33. Southern = جنوبی
34. Statue = مجسمه
35. Steam = بخار
36. Submit = گردن نهادن
37. Temple = معبد
38. Upper = بالایی, فوقانی
39. Weed = علف هرزه
40. Wing = بال، پر
41. Arrow = تیر کمان
42. Battle = جنگ
43. Bow = کمان
44. Brave = شجاع، دلاور
45. Chief = رئيس، سردسته
46. Disadvantage = مضر، نا خوشایند
47. Enemy = دشمن
48. Entrance = ورودی
49. Hardly = ندرتا
50. Intend = برنامه ریزی
51. Laughter = خنده آور
52. Log = تکه چوب
53. Military = نظامی، نیروی دفاع
54. Obey = دستور، فرمان بردن
55. Secure = بدست آوردن
56. Steady = تحت کنترل
57. Trust = اعتماد کردن
58. Twist = پیچاندن
59. Unless = چنانچه، اگر
60. Weapon = اسلحه
به کانال های دیگر هم بپیوندید👇👇👇
/channel/EilyaGroupBookss
/channel/TOEFL_and_Writing
/channel/EGBPodcastlistening
/channel/EGB_English1Min
/channel/EGB_Qurantranslation
/channel/+T4G5gzG9Db1-htAK
تفاوت since و for چیه؟
بطور کلی از حرف اضافه for همراه با یک دوره زمانی در گذشته، حال یا آینده استفاده میکنیم. ولی حرف اضافه since را همراه با یک نقطه از زمان در گذشته بکار میبریم. برای درک بهتر این مسئله به مثال های زیر توجه کنین:
I lived in Herat for five years and then I moved.
من پنج سال در هرات زندگی کردم و بعد نقل مکان کردم. (اتفاقی که در زمان گذشته انجام شده)
He has lived in Tehran for a couple of years.
او چند ساله که در تهران زندگی میکنه. (اتفاقی که در زمان گذشته شروع شده و تا حال ادامه داشته)
They are going to stay in Kabul for six days and then they are going to Bameyan for two days.
انها قراره 6 روز در کابل اقامت داشته باشن و بعد برای 2 روز به بامیان برن. (اتفاقی که قراره در آینده رخ بده)
در مثال های بالا از حرف اضافه for برای اشاره به دوره های زمانی 5 سال، چند سال، 6 روز و 2 روز استفاده کردیم. در مثال های بعدی کاربرد حرف اضافه since رو بررسی میکنیم:
My brother has lived in Paris since 2014.
برادر من از سال 2014 در پاریس زندگی میکنه.
Sina hasn’t won a game since last year.
سینا از سال گذشته در هیچ بازی ای پیروز نشده.
به کانال های دیگر هم بپیوندید👇👇👇
/channel/EilyaGroupBookss
/channel/TOEFL_and_Writing
/channel/EGBPodcastlistening
/channel/EGB_English1Min
/channel/EGB_Qurantranslation
/channel/+T4G5gzG9Db1-htAK
تفاوت کاربرد In time و On time در انگلیسی.
On time:
دقیقاً به موقع و سر وقت، منظم
مثال:
I hardly ever get to work on time.
کم پیش میاد که من به موقع سر کار برسم.
My flight's on time, so I'll meet you at the airport at 3:30.
پروازم به موقع هست، ساعت3:30 در فرودگاه میبینمت.
If you don't bring it on time, you'll receive a 20-point deduction.
اگر به موقع نیاوریدش، 20 امتیاز از شما کم خواهد شد.
He always arrives at work on time.
او همیشه سر وقت به محل کارش می رسد.
We want to start the meeting on time, so please don't be late.
ما می خواهیم جلسه را به موقع شروع کنیم، پس لطفا دیر نکنید.
In time:
زودتر از موعد مقرر، به اندازه ی کافی زودتر
مثال:
Guys, Please be here in time.
بچه ها، لطفاً قبل از موعد اینجا باشید.
I came back in time for Mori's party.
برای میهمانی موری قبل از موقع برگشتم.
I want to be home in time for tea.
میخواهم قبل از موعد خوردن چای خانه باشم.
they got him to the school just in time.
آن ها او را به موقع به مدرسه رساندند.
I got stuck in traffic, but arrived at the airport for my flight just in time.
من در ترافیک گیر کردم ولی دقیقا قبل از موعد مقرر برای پروازم به فرودگاه رسیدم.
I got home in time to see the football match.
به موقع به خانه رسیدم تا مسابقه فوتبال را ببینم.
به کانال های دیگر هم بپیوندید👇👇👇
/channel/EilyaGroupBookss
/channel/TOEFL_and_Writing
/channel/EGBPodcastlistening
/channel/EGB_English1Min
/channel/EGB_Qurantranslation
/channel/+T4G5gzG9Db1-htAK
🏮تفاوت #will و be going to# 🏮
🅾تصمیم گیری 🅾
⛔️ موقعی که تصمیمی دقیقا موقع صحبت گرفته می شود از will استفاده می شود ولی وقتی که یک تصمیم از قبل گرفته شده است (و هنوز به مرحله اجرا گذاشته نشده است) از be going to استفاده می شود.
✳️ Jennifer: There is no cheese.
✳️ Alex: really? So I will go to buy some.
✳️ جنیفر: پنیری باقی نمونده.
✳️ الکس: واقعا؟ خب من میرم که مقداری پنیر بخرم.
✳️ Jennifer: There is no cheese.
✳️ Alex: I know. I am going to buy some after I write this letter.
✳️ جنیفر: پنیری باقی نمونده.
✳️ الکس: میدونم. بعد از اینکه این نامه رو نوشتم میرم مقداری پنیر می خرم.
✳️ Jack: There is a good documentary on TV tonight.
✳️ William: Yes. I know. I am going to watch it.
✳️ جک: امشب تلوزیون یک مستند خوب داره
✳️ ویلیام: آره، میدونم. قصد دارم نگاش کنم
✳️ Jack: There is a good documentary on TV tonight.
✳️ William: Wow! I didn’t know. I will definitely watch it.
✳️ جک: امشب تلوزیون یک مستند خوب داره.
✳️ ویلیام: نمی دونستم. حتما نگاش می کنم.
🅾پیش بینی و پیشگویی🅾
⛔️ فرق will و be going to در خصوص پیش بینی این است که وقتی پیش بینی ما براساس نظرات شخصی است یا برای پیشگویی و پیشبینی در آینده دور نه همین چند لحظه از will استفاده می کنیم ولی وقتی که پیش بینی ما براساس چیزی که الان می بینیم و یا می شنویم از be going to استفاده می کنیم.
✳️ Hennry will defeat his rival.
✳️ هنری رقیبش رو شکست خواهد داد.
✳️ Hennry is going to defeat his rival. He hasn’t been defeated since two years ago.
✳️ هنری رقیبش رو شکست خواهد داد. او دو سال است که شکست نخورده است.
✳️ I think it will rain in the afternoon.
✳️ فکر می کنم بعداظهر باران بباره.
✳️ Do you see the dark clouds? It is going to rain.
✳️ ابرهای تیره رو می بینی؟ میخواد باران بباره.
⛔️ برای پیشگویی آینده بعد از بعضی از افعال حتما از will استفاده میکنیم.
Believe , expect , hope , think , wonder , I’m sure , I’m afraid, ...
✳️ I believe he will pass the exam.
✳️ من معتقدم که او امتحانش را پاس خواهد شد.
✳️ I hope he won’t leave us.
✳️ من امیدوارم که او ما را ترک نخواهد کرد.
✳️ Do you think they will divorce?
✳️ آیا فکر میکنی آنها طلاق خواهند گرفت؟
🅾حقایق🅾
⛔️آخرین فرق will و be going to مربوط به صحبت کردن در مورد حقایق است؛ یعنی چیزهایی که قطعا اتفاق می افتند. در این مورد ما فقط از will استفاده می کنیم.
✳️ The sun will rise.
✳️ خورشید طلوع خواهد کرد.
⛔️بعد از to be going to که نقش زمان آینده را بازی می کند از دو فعل go و come استفاده نمی گردد بلکه بجای آن از زمان حال استمراری با قید زمان آینده مشخص استفاده می شود. مثلا بجای جمله:
✳️ He is going to come tomorrow.
بهتر است بگوئیم:
✳️ He is coming tomorrow.
🅾نکته: اکثر دانشجویان تصور می کنند که to be going to فقط در زمان آینده بکار می رود در حالیکه این امر اشتباه بوده و ما می توانیم در زمان گذشته نیز برای تمام ضمایر از آن استفاده کنیم.
✳️ I was going to tell you,but he didn't let me.
✳️ من قصد داشتم به شما بگویم ولی او اجازه نداد.
به کانال های دیگر هم بپیوندید👇👇👇
/channel/EilyaGroupBookss
/channel/TOEFL_and_Writing
/channel/EGBPodcastlistening
/channel/EGB_English1Min
/channel/EGB_Qurantranslation
/channel/+T4G5gzG9Db1-htAK
کالوکیشن های Get در زبان انگلیسی
English collocation of get
به کانال های دیگر هم بپیوندید👇👇👇
/channel/EilyaGroupBookss
/channel/TOEFL_and_Writing
/channel/EGBPodcastlistening
/channel/EGB_English1Min
/channel/EGB_Qurantranslation
/channel/+T4G5gzG9Db1-htAK
ادامه ...........................
Get + comparative adj(get + صفت تفضیلی)
get safer : ایمن تر شدن
get deeper : عمیق تر شدن
get older : بزرگتر شدن
get more important : مهمتر شدن
بهتر شدن Get better
I hear you’ve got the ‘flu. I hope you’ll get better
شنیدم که آنفولانزا گرفتهای. امیدوارم هرچه زودتر بهتر شوی.
بدتر شدن Get worse
He’s getting worse at singing. He doesn’t practice at all.
آواز خواندن او دارد بدتر میشود. او اصلا تمرین نمیکند.
گرمتر شدن Get hotter
It’s getting hotter.
دارد گرمتر میشود.
سردتر شدن Get colder
It gets colder and colder as we get close to the winter.
همینطور که به فصل زمستان نزدیک میشویم هوا سردتر و سردتر میشود.
مهمتر شدن Get more important
When it comes to large cities, the issue of air pollution gets more important.
وقتی نوبت به شهرهای بزرگ میرسد، مسئلهی آلودگی هوا مهمتر میشود.
🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
Get + Adverb (get + قید)
get to work : سرکار رفتن
get to the train station : رسیدن به ایستگاه قطار
get there : رفتن به آنجا
get to school : به مدرسه رسیدن
get to the airport : به فرودگاه رسیدن
get to the office : رسیدن به دفتر کار
موفق نشدن در انجام کاری یا چیزی Get nowhere
You’ll get nowhere if you follow his instruction.
تو موفق نمیشوی اگر دستورات او را پیروی کنی.
دور هم جمع شدن Get together
Shall we get together on Friday and go for a drink or something?
آیا میآیید جمعه برای نوشیدن یا خوردن چیزی دور هم حمع شویم و بیرون برویم؟
Get around
در مکانی چرخ زدن و دیدن مناظر و مکانهای دیدنی، مسافرت رفتن
It’s not easy to get around the city without a map.
بدون یک نقشه در شهر چرخ زدن راحت نیست.
By: Eilya Zamani
به کانال های دیگر هم بپیوندید👇👇👇
/channel/EilyaGroupBookss
/channel/TOEFL_and_Writing
/channel/EGBPodcastlistening
/channel/EGB_English1Min
/channel/EGB_Qurantranslation
/channel/+T4G5gzG9Db1-htAK
کلمات کاربردی با Take
1-take place
اتفاق افتادن
2-take a photo / picture
عکس گرفتن
3-take apart
جدا کردن
4-take pleasure
لذت بردن از
5-take pride in
افتخار کردن به
6-take part in
شرکت کردن در
7-take a day off
مرخصی گرفتن
8-take off
در آوردن لباس یا برخاستن هواپیما
9-take a note
یادداشت برداشتن
10-take into account
مد نظر قرار دادن
به کانال های دیگر هم بپیوندید👇👇👇
/channel/EilyaGroupBookss
/channel/TOEFL_and_Writing
/channel/EGBPodcastlistening
/channel/EGB_English1Min
/channel/EGB_Qurantranslation
/channel/+T4G5gzG9Db1-htAK
#گرامر #ابتدایی
🔴ضمایر فاعلی
من I
تو you
مذکر he
مونث she
آن it
ما we
شما you
آنها they
نکته: ضمایر فاعلی همیشه قبل از فعل استفاده میشود.
1. You speak English.
2. He practices the lessons.
3. They learn English.
🔴ضمایر مفعولی:
به من me
به تو you
به او مرد him
به او زن her
به آن it
به ما us
به شما you
به آنها them
✅مثال :
1⃣ She teaches me English.
📗 او به من انگلیسی می آموزد.
2⃣ I speak to her in English.
📕 من با او به زبان انگلیسی صحبت می کنم.
در دو جمله بالا ضمایر مفعولی (Me و her ) است.
🔴صفات ملکی:
از من My
از تو Your
از او مرد His
از او زن Her
از ما Our
از شما Your
از آنها Their
1. My book is blue.
2. Your car is modern.
3. What's his name ?
🔴ضمایر_ملکی:
مال من mine
مال تو yours
مال او مرد his
مال او زن hers
مال او its
مال ما ours
مال شما yours
مال آنها theirs
🔴نکته : هرگاه به آخر صفات ملکی حرف S را اضافه کنیم تبدیل به ضمایر ملکی میشود.
مثال:
1⃣ This is my book and that is yours
📗 این کتاب من است و آن کتاب مال شماست.
🔴نکته:
👈 کلمه yours بجای your book بکار برده شده هدف جلوگیری از تکرار اسم (book) می باشد.
به کانال های دیگر هم بپیوندید👇👇👇
/channel/EilyaGroupBookss
/channel/TOEFL_and_Writing
/channel/EGBPodcastlistening
/channel/EGB_English1Min
/channel/EGB_Qurantranslation
/channel/+T4G5gzG9Db1-htAK
کلمات با چند معنای متفاوت :
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔵 Type:
1⃣ نوع ، مدل
2⃣ با ماشین تحریری نوشتن ، تایپ کردن
🔴 Legend:
1⃣ افسانه
2⃣ راهنمای نقشه
🟠 Fly:
1⃣ مگس
2⃣ پرواز کردن
🟡 Beat:
1⃣ ضربه زدن ، کوبیدن
2⃣ مغلوب کردن
3⃣ ندانستن ( در اصطلاح Beats me )
🟢 Drop:
1⃣ انداختن
2⃣ قطره
3⃣ کاهش یافتن
🟣 Pool:
1⃣ استخر
2⃣ بیلیارد
⚫️ Play:
1⃣ نمایش (تئاتر)
2⃣ بازی کردن
⚪️ Duck:
1⃣ اردک
2⃣ طفره رفتن
🟤 Wave:
1⃣ موج
2⃣ دست تکان دادن
🔵 Gum:
1⃣ آدامس
2⃣ لثه
🔴 Train:
1⃣ قطار
2⃣ تربیت کردن
🟠 Paper:
1⃣ کاغذ ، ورق
2⃣ روزنامه
🟡 Spring:
1⃣ فنر
2⃣ بهار
3⃣ چشمه
🟢 Hand:
1⃣ دست
2⃣ عقربه ساعت
🟣 Bank:
1⃣ بانک
2⃣ لب ساحل
⚪️ Poor:
1⃣ فقیر
2⃣ ضعیف
🔵 Break:
1⃣ زنگ تفریح
2⃣ شکستن
🔴 Gift:
1⃣ هدیه ، هدیه دادن
2⃣ بخشش
3⃣ نعمت
🟠 Arm:
1⃣ اسلحه
2⃣ دسته
3⃣ بازو
🟡 Letter:
1⃣ نامه
2⃣ حرف
🟢 Glass:
1⃣ لیوان
2⃣ عینک
3⃣ شیشه
🟣 Pupil:
1⃣ مردمک چشم
2⃣ دانش آموز
⚫️ Bat:
1⃣ خفاش
2⃣ چوب بیس بال ، چماق ، عصا ، چوب
3⃣ چشمک زدن
⚪️ Swallow:
1⃣ بلعیدن
2⃣ پرستو ، چلچله
🟤 Die:
1⃣ مُردن
2⃣ تاس
🔵 Approach:
1⃣ نزدیک شدن
2⃣ رویکرد
🟠 Oil:
1⃣ روغن
2⃣ نفت
3⃣ مرهم
🟢 Field:
1⃣ کشتزار ، میدان
2⃣ رشته تحصیلی
🟣 Generous:
1⃣ سخاوتمند ، بخشنده
2⃣ زیاد ، فراوان
⚫️ Regard:
1⃣ در نظر گرفتن ، توجه کردن
2⃣ سلام دادن
3⃣ احترام گذاشتن
🔵 Turkey:
1⃣ بوقلمون
2⃣ کشور ترکیه
3⃣ رک و رو راست حرف زدن
🔴 Chest:
1⃣ سینه
2⃣ صندوق
🔵 Application:
1⃣ برنامه
2⃣ تقاضا
3⃣ استعمال ، کاربرد
🟣 Features:
1⃣ امکانات
2⃣ ویژگی ها
🔴 Trash:
1⃣ زباله
2⃣ خراب کردن
🔵 Waste:
1⃣ هدر دادن
2⃣ آشغال
🔴 Dictate:
1⃣ دستور دادن
2⃣ دیکته کردن
🟡 Nail:
1⃣ ناخن
2⃣ میخ
3⃣ میخ زدن
🟢 Tear:
1⃣ اشک
2⃣ پاره کردن
🟠 Appreciate:
1⃣ قدردانی کردن
2⃣ درک کردن ، احساس کردن
🟣 Watch:
1⃣ ساعت مچی
2⃣ تماشا کردن
3⃣ نگهبان
4⃣ مراقب بودن
⚫️ Bow:
1⃣ کمان
2⃣ تعظیم کردن
🔴 Mortal
1⃣ فانی ، از بین رونده
2⃣ کشنده ، مهلک
3⃣ انسان
🔵 Prospect:
1⃣ چشم انداز
2⃣ امید
3⃣ آینده
🟡 Nature:
1⃣ طبیعت
2⃣ نوع
🔵 Major:
1⃣ رشته تحصیلی
2⃣ مهم ، عمده ، اصلی
3⃣ سرگرد
⚫️ Express:
1⃣ بیان کردن
2⃣ حالت چهره
3⃣ سریع السیر
4⃣ اظهار کردن
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
به کانال های دیگر هم بپیوندید👇👇👇
/channel/EilyaGroupBookss
/channel/TOEFL_and_Writing
/channel/EGBPodcastlistening
/channel/EGB_English1Min
/channel/EGB_Qurantranslation
/channel/+T4G5gzG9Db1-htAK
in, on, at در جملات استفاده کنیم؟
🔹In:
1.I𝗻 the morning
2.𝗜𝗻 the afternoon
3.𝗜𝗻 the evening
4.𝗜𝗻 February
5.𝗜𝗻 (the) Spring/Summer
6.𝗜𝗻 2013
7.𝗜𝗻 the 1990s.
▫️On:
1.𝗢𝗻 Sunday
2.𝗢𝗻 Monday Morning/afternoon
3.𝗢𝗻 my birthday
4.𝗢𝗻 a holiday
5.𝗢𝗻 May 5
6.𝗢𝗻 a weekday/weekend
🔹At:
1.𝗔𝘁 night
2.𝗔𝘁 10:30
3.𝗔𝘁 midnight/ bedtime
4.𝗔𝘁 Sunrise/Sunset
5.𝗔𝘁 the weekend
به کانال های دیگر هم بپیوندید👇👇👇
/channel/EilyaGroupBookss
/channel/TOEFL_and_Writing
/channel/EGBPodcastlistening
/channel/EGB_English1Min
/channel/EGB_Qurantranslation
/channel/+T4G5gzG9Db1-htAK
Book 2 Unit 27 Story
@EilyaGroupBookss
#داستان_درس_بیست_و_هفتم (27)
#کتاب_دوم_۴۰۰۰_واژه_ی_ضروری
The Duke and the Minister
دوک و وزیر
A mean duke grew tobacco. The duke's top minister was his twin brother. They resembled each other.
دوک بدجنسی بود که توتون و تنباکو پرورش میداد. وزیر ارشد دوک برادر دوقلوی او بود. آنها شبیه یکدیگر بودند.
One day, the tobacco plants started to die. The duke hired men to watch the fields. So they could see who was damaging the plants. Soon, the men brought a woman to him and said, “We captured a witch!”
روزی، گیاهان تنباکو شروع به مردن کردند. دوک مردهایی را برای مراقبت از مزارع استخدام کرد. تا ببینند چه کسی به گیاهان آسیب میرساند. طولی نکشید که مردان زنی را نزد او آوردند و گفتند: «ما یه جادوگر گرفتیم!
The Duke asked, “How do you know?”
دوک پرسید: «از کجا میدونید؟
“She sang magic words. I can't pronounce them. She has cursed us. The death of the plants is a symptom of her curse,” the men said.
«او کلمات جادویی میخونه. نمیتونم اونها رو تلفظ کنم. او ما رو طلسم کرده. مرگ گیاهها از علائم طلسمشه.
“I am just an ordinary woman. I was singing a song in a different language,” the woman said.
«من فقط یه زن معمولی هستم. من داشتم آهنگی رو به زبان دیگهای میخوندم.
The duke didn't listen. “You are guilty. You will go to jail,” he said. The minister thought that she was innocent. He needed to expose the truth.
دوک گوش نداد. گفت: «تو مقصری. به زندان خواهی رفت. » وزیر فکر میکرد که او بیگناه است. باید واقعیت را فاش میکرد.
The minister went to find out what was happening to the plants. He saw hundreds of small bugs eating them! Then the minister went to the jail and did something bold.
وزیر رفت تا بفهمد چه بلایی بر سر گیاهان آمدهاست. او صدها حشرهی کوچک را دید که آنها را میخوردند! سپس وزیر به زندان رفت و کاری جسورانه انجام داد.
“Let this woman go,” he said.
گفت: «این زن رو رها کنید.
The guards thought he was the duke. They let her go. The minister said to the woman, “I owe you an apology.”
نگهبانان فکر کردند او دوک است. آنها او را رها کردند. وزیر به زن گفت: "من عذرخواهیای به تو بدهکارم.
“Thank you. I thought my stay in jail would be permanent,” the woman answered.
زن پاسخ داد: «متشکرم. من فکر کردم که موندن من در زندان دائمیه.
The minister thought the duke would punish him. But he didn't. The duke was too busy trying to preserve his plants.
وزیر فکر کرد که دوک او را مجازات خواهد کرد. اما او این کار را نکرد. دوک بیش از حد مشغول تلاش برای حفظ گیاهانش بود.
By: Eilya Zamani
@EilyaGroupBookss
Very important ::
Phrasal verbs that you should know:
افعال عبارتی که بایستی دانست:
1. Call off = cancel
2. Turn down = reject
3. Bring up = mention
4. Come up= arise/ produce
5. Hand over = relinquish / give a chance
6. Take over= take control /responsibility
7. Take up= require
8. Get on= continue / have a good relationship
9. Talk over = discuss / interrupt
10. Use up = exhaust / use completely
11. Look forward to = await
12. Go on = continue
13. Catch up = discuss latest news
14. Fill in = complete
15. Hand in = submit
16. Look up= find/search
17. Look into = check/ investigate
18. Figure out = understand / solve
19. Go over = review
20. Show up = arrive
21. Ring up= call
22. Go back = return to a place
23. Pick out= choose
24. chip in = help
25. Break in on = interrupt
26. Come apart = separate
27. Go ahead = start / proceed
28. Cut in = interrupt
29. Own up= confess
30. Figure out = discover
31. Get back = return
32. Get away = escape
33. Work out= exercise
34. Hang in = stay positive
35. Put down = insult
36. Pass out = faint
37. Leave out = omit/ skip
38. Show off = boast / brag
39. Peter out = finish / come to an end gradually
40. Lay off= dismiss
41. Take on = employ( someone)
42. Cross out = delete / cancel / erase
43. Sort out = solve
44. Make out = understand / hear
45. Abide by = follow ( a rule / decision / instruction)
46. Pile up = accumulate
47. Pig put = eat a lot
48. Pick up = collect
49. mix up = confuse
50. Make of = understand / have an opinion
51. Opt for = choose
52. Pass back = return
53. Patch up = fix/ make things better
54. Plump for = choose
55. Polish off = finish / consume
56. Decide upon = choose / select
57. Die down = decrease
58. Get along = leave
59. Hook up = meet ( someone)
60. Jack up= increase sharply
61. Kick about = discuss
62. Talk about = discuss
63. Kick out = expel
64. Lay on = organise/ supply
65. Link up = connect /join
66. Make after = chase
67. Make away with = steal
68. Big up = exaggerate the importance
69. Blow up = explode
70. Book in = check in at a hotel
71. Call up= telephone
72. Cap off = finish / complete
73. Care for = like
74. carry off = win/succeed
75. Carry on = continue
76. Add on = include
77. Ask over = invite
78. Back away = retreat / go backwards
79. Back off = retreat
80. Bag out = criticize
81. Bull up = confuse / complicate
82. Bear on = influence / affect
83. Give up = quit / stop trying
84. Keep on = continue
85. Put off = postpone
86. Turn up = appear suddenly
87. Take after = resemble
88. Bring up = raise (children)
89. Fill out = complete a form
90. Drop out of = leave school
91. Do over = repeat a job / task
92. Fill up = fill to capacity
93. Look over = examine / check
94. Put away = save / store
95. Put out = extinguish
96. Set up = arrange/ begin
97. Throw away = discard
98. Cut down on= curtail ( expenses)
99. Try out = test
100. Turn off = repulse
101. Call on = visit
102. Go through = use up/ consume
103. Check up on = examine / investigate
104. wait on = serve
105. get rid of = eliminate/ eradicate/ erase
106. Get through with = finish
107. Look down on = despise
108. Look up to = respect & admire
109. Make sure of = verify
110. Put up with = tolerate
111. Run out of= exhaust supply
112. Think back on = recall/ remember
113. Walk out on = abandon
114. Get by= survive
115. Get up = arise
116. Grow up = get older
117. Walk up = arouse from sleep
118. Back up = support
119. Make up for = compensate
به کانال های دیگر هم بپیوندید👇👇👇
/channel/EilyaGroupBookss
/channel/TOEFL_and_Writing
/channel/EGBPodcastlistening
/channel/EGB_English1Min
/channel/EGB_Qurantranslation
/channel/+T4G5gzG9Db1-htAK
👨🏫 11 معنی و کاربرد برای واژهی just:
1️⃣ همین چند لحظهی پیش، بهتازگی:
• The plane just landed in New York.
هواپیما همین چند لحظهی پیش در نیویورک نشست.
2️⃣ الان، در حال حاضر:
• I'm just finishing my book.
من الان دارم کتابم را تمام میکنم.
3️⃣ درست (قبل/بعد/...):
just after/before/over/...
• I got here just after nine.
من درست بعد از ساعت 9 اینجا رسیدم.
4️⃣ دقیقاً:
• This gadget is just the thing for getting those nails out.
این ابزار دقیقاً همون چیزیه که برای در آوردن میخها لازمه.
• This jacket is just my size.
5️⃣ فقط (simply/only):
• It was just an ordinary day.
اون فقط یک روز معمولی بود.
• I decided to learn Japanese just for fun.
من تصمیم گرفتم که فقط برای لذت بردن، ژاپنی یاد بگیرم.
6️⃣ کاملاً، خیلی، واقعاً (completely, really):
👨🏫 این کاربرد اینفرمال است.
• The food was just wonderful.
غذا واقعاً عالی بود.
7️⃣ چیزی که بهسختی و با زحمت (hardly/barely) انجام شده و ممکن بوده صورت نگیره:
• Those pants only just fit you now.
اون شلوار الان بهسختی اندازت شده.
• She was earning just enough money to live on (=enough but not more than enough).
او به سختی پول لازم برای زنده ماندن را در میآورد.
8️⃣ برای بیان احتمال کم (همراه با مودالهایی مثل could/may/might):
• Try his home number—he might just be there.
به خونشون زنگ بزن—احتمال (کمی) داره که خونه باشه.
9️⃣ برای بیان چیزی که به زودی رخ میدهد:
about/going to do sth
• The water's just about to boil.
آب به زودی جوش میاد.
• I was just going to tell you when you interrupted.
🔟 برای تأکید روی حرفمان:
• I just love being in the mountains.
من عاشق در مناطق کوهستانی بودن هستم.
• It just isn't true.
1️⃣1️⃣ وقتی بخواهیم خیلی مؤدبانه از کسی چیزی درخواست کنیم:
• Could you just help me with this box, please?
میشه کمکم کنی جعبه رو جابجا کنم لطفاً؟
به کانال های دیگر هم بپیوندید👇👇👇
/channel/EilyaGroupBookss
/channel/TOEFL_and_Writing
/channel/EGBPodcastlistening
/channel/EGB_English1Min
/channel/EGB_Qurantranslation
/channel/+T4G5gzG9Db1-htAK
🔮🔮 Ever , never
🎯🎯Ever
در همه زمانها / در كل زمانها / در همه وقت ها / تا به حال
🍋 Do you ever drink coffee?
🍋تا به حال(در همه زمانها) قهوه خوردي؟.
🍋Have you ever been to Paris?
🍋تا به حال(در كل زمانها) پاريس بوده ايي؟
✅✅اينو همه ميدونيد كه Ever مخالف Never است و بلعكس
🎯🎯Never
🍓معني: در هيچ زماني / در هيچوقتي / هيچوقت / هرگز.
🍊He has never visited me.
🍊او هيچوقت منو ملاقات نكرده است.
🍊I'll never forget how kind he has been.
🍊هرگز فراموش نخواهم كه او چقدر مهربان بوده است.
🍊I never drink tea with milk
🍊من هرگز چاي را با شير نمينوشم.
✅✅هر دو؛ يعني Ever و Never بلافاصله بعدشان فعل اصلي مي آيد:
به غير از 👇👇👇
be and modal verbs
🍐I am never late.
🍐من هيچوفت دير نميكنم.
🍐I can never remember his name.
🍐من هيچوقت اسمش را به ياد نميارم.
🍐You should never drink and drive
🍐هرگز نبايد (الكل) بنوشي و بعدش رانندگي كني.
🍐I never eat meat.
🍐من هرگز گوشت نميخورم .
🍐Do you ever go cycling?
تا به حال دوچرخه سواري رفته ايي؟؟
✅✅وقتي در مورد گذشته خودمون ميخواهيم صحبت كنيم از حال كامل استفاده ميكنيم.👇👇👇👇
🍇I have never been to America.
🍇من هرگز در امريكا نبوده ام .
🍇Have you ever been to America?
🍇 تو تا حالا امريكا بوده ايي؟؟؟.
🍇It was the best wine I have ever tasted.
🍇اين بهترين شرابي بود كه تا حالا چشيده بوده ام.
به کانال های دیگر هم بپیوندید👇👇👇
/channel/EilyaGroupBookss
/channel/TOEFL_and_Writing
/channel/EGBPodcastlistening
/channel/EGB_English1Min
/channel/EGB_Qurantranslation
/channel/+T4G5gzG9Db1-htAK
پيشوند re در انگلیسی به معنی: دوباره/ تكرار
🔹redecorate دوباره آراستن
🔹reinvent: دوباره اختراع کردن
🔹refold: دوباره تا زدن
🔹regain: دوباره به دست آوردن
🔹reiterate: تكرار كردن
🔹rejoin: دوباره پيوستن
🔹relive: دوباره تجربه کردن
🔹remarry: ازدواج دوباره كردن
🔹repay: باز پرداخت کردن
🔹resell: دوباره فروختن
🔹rewarm: دوباره گرم کردن
🔹rewrite: بازنويسی کردن
🔹reimburse عودت دادن
🔹review: بازبینی کردن
🔹reelect دوباره انتخاب کردن
🔹redo: دوباره انجام دادن
🔹reissue دوباره صادر کردن
🔹renew دوباره تمدید کردن
🔹revisit: دوباره ملاقات کردن
🔹rebuild: دوباره ساختن
🔹repeat: تكرار کردن
به کانال های دیگر هم بپیوندید👇👇👇
/channel/EilyaGroupBookss
/channel/TOEFL_and_Writing
/channel/EGBPodcastlistening
/channel/EGB_English1Min
/channel/EGB_Qurantranslation
/channel/+T4G5gzG9Db1-htAK
اسامی بچه ی حیوانات
Veal گوساله
Lamb بره
Duckling جوجه اردک
Chicken جوجه
Eaglet بچه عقاب
cockerel جوجه خروس
Foal بچه اسب
Cub بچه شیر
Kitten بچه گربه
Puppy توله سگ
به کانال های دیگر هم بپیوندید👇👇👇
/channel/EilyaGroupBookss
/channel/TOEFL_and_Writing
/channel/EGBPodcastlistening
/channel/EGB_English1Min
/channel/EGB_Qurantranslation
/channel/+T4G5gzG9Db1-htAK
🅾 چطوری به #23_زبان زنده دنیا بگیم #دوستت_دارم ؟ 🅾
🍀💥 همراه با تلفظ صحیح 💥🍀
💖 ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ❤️ ﺁﯼ ﻻﻭ ﯾﻮ
🅾 I love you
💖 ﺍﯾﺘﺎﻟﯿﺎﯾﯽ❤️ ﺗﯽ ﺁﻣﻮ
🅾 Ti amo
💖 ﺍﺳﭙﺎﻧﯿﺎﯾﯽ❤️ ﺗﻪ ﮐﻮﯾﺮﻭ
🅾 Te quiro
💖 ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ❤️ ﺍﯾﺶ ﻟﯿﺒﻪ ﺩﯾﺶ
🅾 Ich liebe dich
💖 ﺁﻟﺒﺎﻧﯽ❤️ ﺗﻪ ﺩﻭﻩ
🅾 Te dua
💖 ﺗﺮﮐﯽ❤️ ﺳﻨﯽ ﺳﻮﯾﻮﺭﻭﻡ
🅾 Seni seviyurom
💖 ﭘﺮﺗﻐﺎﻟﯽ❤️ ﺍﻭ ﺗﻪ ﺁﻣﻮ
🅾 Eu te amo
💖 ﭼﯿﻨﯽ❤️ ﻭﻭ ﺁﯼ ﻧﯽ
🅾 Wo ai ni
💖 ﭼﮑﯽ❤️ ﻣﯿﻠﻮﺟﯽ ﺗﻪ
🅾 Miluji te
💖 ﺭﻭﺳﯽ❤️ ﯾﺎ ﺗﺒﯿﺎ ﻟﯿﻮﺑﻠﯿﻮ
🅾 Ya tebya liub liu
💖 ﮊﺍﭘﻨﯽ❤️ ﺁﯾﺸﯿﺘﺮﯾﻮ
🅾 Aishiteru
💖 ﺳﻮﯾﺪﯼ❤️ ﯾﺎﮒ ﺍﻟﺴﮑﺎﺭ ﺩﯼ
🅾 Jag älskar dig
💖 ﺻﺮﺑﺴﺘﺎﻧﯽ❤️ ﻭﻟﯿﻢ ﺗﻪ
🅾 Volim te
💖 ﻋﺮﺑﯽ❤️ ﺍﻧﺎ ﺑﺤﯿﺒﮏ
🅾 Ana Behibbek
💖 ﻓﺎﺭﺳﯽ❤️ ﺩﻭﺳتت ﺩﺍﺭﻡ
❎ Dooset daram
💖 ﻓﺮﺍﻧﺴﻮﯼ❤️ ﮊﺕ ﺁﯾﻤﻪ
❎ Je t aime
💖 ﻓﯿﻠﯿﭙﯿﻨﯽ❤️ ﻣﺎﻫﺎﻝ ﮐﯿﺘﺎ
❎ Mahal kita
💖 ﮐﺮﻩ ﺍﯼ❤️ ﺳﺎﺭﺍﻧﮓ ﻫﯿﻮ
❎ Sarang heyo
💖 ﻟﻬﺴﺘﺎﻧﯽ❤️ ﮐﻮﻫﺎم ﭼﻮ
❎ Koham chew
💖 ﻣﺠﺎﺭﺳﺘﺎﻧﯽ❤️ ﺳﺮﺗﻠﮏ
❎ Szeretlek
💖 ﻭﯾﺘﻨﺎﻣﯽ❤️ ﺁﻥ ﯾﻪ ﻭﺍﻡ
❎ An ye u em
💖 ﯾﻮﻧﺎﻧﯽ❤️ ﺳﻐﻪ ﭘﻮ
❎ Sagha paw
💖 ﯾﻮﮔﺴﻼﻭﯼ❤ ️ ﯾﺎ ﺗﻪ ﻭﻭﻟﯿﻢ
❎ Ya te volim
به کانال های دیگر هم بپیوندید👇👇👇
/channel/EilyaGroupBookss
/channel/TOEFL_and_Writing
/channel/EGBPodcastlistening
/channel/EGB_English1Min
/channel/EGB_Qurantranslation
/channel/+T4G5gzG9Db1-htAK
❇️ انواع پارچه ها
🧵cotton...............پارچه نخی
🧵velvet...............پارچه مخمل
🧵silk..................پارچه ابریشم
🧵linen...................پارچه کتان
🧵nylon.................پارچه نایلن
🧵woollen...........پارچه پشمی
🧵calico................پارچه چلوار
🧵satin.................پارچه اطلس
🧵felt......................پارچه نمد
🧵cashmere........پارچه کشمیر
🧵chintz.................پارچه چیت
🧵leather................پارچه چرم
🧵suede..................پارچه جیر
به کانال های دیگر هم بپیوندید👇👇👇
/channel/EilyaGroupBookss
/channel/TOEFL_and_Writing
/channel/EGBPodcastlistening
/channel/EGB_English1Min
/channel/EGB_Qurantranslation
/channel/+T4G5gzG9Db1-htAK
ادامه ......................
سایر کالوکیشن های فعل get
Get a certification : گرفتن مدرک یک دوره
Get an award : جایزه کسب کردن
Get a job : کار پیدا کردن
Get money : بدست آوردن پول
Get an apartment : آپارتمان خریدن
Get a chance : فرصت پیدا کردن
Get a call : تماس داشتن
Get information : بدست آوردن اطلاعات
Get attention : توجه جلب کردن
Get results : نتیجه گرفتن
Get an email : دریافت ایمیل
Get a present : گرفتن هدیه
Get grades : گرفتن نمره
Get a cold : سرماخوردن
Get a degree/ a diploma : مدرک گرفتن
Get a letter : نامه گرفتن
Get a ticket : بلیت گرفتن
Get hungry : گرسنه شدن
Get into trouble : در دردسر افتادن
Get out of breath : از نفس افتادن
Get permission : اجازه گرفتن
Get ready for : آماده شدن برای
Get stuck (in a traffic jam)گیر افتادن (در ترافیک)
مثال کالوکیشن های فعل get در جمله
I didn’t get a call from anyone
از هیچ کسی تماسی دریافت نکردم
I get a chance to sleep in at the weekend
آخر هفته فرصتی برای خوابیدن دارم
you always get a cold in the wintertime
شما همیشه در زمستان سرما می خورید
My goals were to go back to school and get a degree
هدف من بازگشت به مدرسه و گرفتن مدرک بود
I got a letter from my friend in Bangkok
نامه ای از دوستم در بانکوک گرفتم
They’ll get a shock when they get this bill
وقتی این صورت حساب را دریافت کنند، شوکه می شوند
Can you get a ticket for me?
می توانید برای من بلیط بگیرید؟
He was beginning to get angry
کم کم داشت عصبانی می شد
It gets dark very early in the winter
در زمستان خیلی زود تاریک می شود
I got divorced when I was about 31
حدود 31 ساله بودم که طلاق گرفتم.
The first thing I do in the morning is get dressed
اولین کاری که صبح انجام می دهم این است که لباس بپوشم
She didn’t want to get fired
او نمی خواست اخراج شود
If you get hungry , there’s some chicken in the fridge
اگر گرسنه شدید، مقداری مرغ در یخچال است
We always get lost in London
ما همیشه در لندن گم می شویم
You need to get permission from the owner
باید از مالک اجازه بگیرید
I got stuck in a traffic jam
در ترافیک گیر کردم
Where am I going to get a ticket?
از کجا بلیط بگیرم؟
Shall we get together on Friday
جمعه دور هم جمع بشیم؟
By Eilya Zamani
به کانال های دیگر هم بپیوندید👇👇👇
/channel/EilyaGroupBookss
/channel/TOEFL_and_Writing
/channel/EGBPodcastlistening
/channel/EGB_English1Min
/channel/EGB_Qurantranslation
/channel/+T4G5gzG9Db1-htAK
🌟 کالوکیشنهای فعل get:
کالوکیشنهای فعل get در انگلیسی کاربرد خیلی زیادی دارند. کالوکیشن یا کلمات همایند در آموزش زبان کلماتی هستند که هم نشین کلمات دیگر میشوند و شما با استفاده از آنها میتوانید منظور خود را واضحتر و زیباتر بیان کنید. علاوه بر آن با استفادهی بهجا از این کلمات، میتوانید نمرات خوبی در آزمونهای بینالمللی مانند TOEFL و IELTS کسب کنید. منظور از کالوکیشنهای get، کلماتی هستند که در جمله با آن میآیند.
🌟 یکی از سوالات و دغدغههای رایجی که بیشتر زبانآموزان دارند این است که چگونه هنگام صحبت کردن به زبان انگلیسی، بیشتر شبیه به natives (افرادی که زبان انگلیسی زبان مادریشان است) به نظر برسند؛ یکی از راهحلهای بسیار کاربردی استفاده از کالوکیشنها یا کلمات همایند است.
کالوکیشن چیست؟
پیش از معرفی کالوکیشن های فعل get، ابتدا یک توضیح از مفهوم کالوکیشن ارائه میدهیم تا ذهنیت کلی نسبت به آن داشته باشید. کالوکیشن (Collocation) به دو یا گروهی از کلمات گفته میشود که کنار هم به کار رفته و ساختاری معنادار میسازند. یادگیری این کالوکیشنها سبب خواهد شد که مهارتهای زبان شما به انگلیسی زبانان بومی نزدیکتر شده و جملاتی روانتر بیان کنید.
فعل get را میتوان با سایر اجزای جمله در انگلیسی ترکیب کرد. مانند:
🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
Get + Adjective (get +صفت)
فعل get در معانی گرفتن، متوجه شدن، رسیدن و کسب کردن به کار میرود و جز افعال پر کاربرد زبان انگلیسی است. این فعل دارای کالوکیشنهای متنوعی است که در این بخش با آنها آشنا خواهید شد.
get lost : گم شدن
get bald : کچل شدن
get busy : مشغول شدن
get divorced : طلاق گرفتن
get tired : خسته شدن
get dark : تاریک شدن
get empty : خالی شدن
get fat : چاق شدن
get heavy : سنگین شدن
get mad : عصبانی شدن
get old : قدیمی شدن
get hurt : صدمه دیدن
get sunburned : آفتاب سوخته شدن
get married : ازدواج کردن
get dizzy : گیج شدن
Get dressed/undressed: لباس پوشیدن/درآوردن
Get fired : اخراج شدن
🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
کالوکیشن get + حرف اضافه
get off : رها کردن
get rid of : خلاص شدن
get stuck into : گیر کردن در
get through : به اتمام رساندن، متوجه شدن
get together : کنار هم جمع شدن
get ahead : پیشرفت کردن
get away : دور شدن، فرار کردن
get back : پس گرفتن
get back to : برگشتن به
get used to : عادت داشتن به
get up : برخواستن
get along with : کنار آمدن با
get into : وارد شدن به / قبول شدن در
get out : بیرون رفتن
get around : گشت و گذار
get down : ناراحت شدن
get in : سوار شدن
get in with : همراه شدن با
get off : پیاده شدن
get on : سوار شدن
get over : غلبه کردن
get in shape : خوش هیکل شدن
By: Eilya Zamani
به کانال های دیگر هم بپیوندید👇👇👇
/channel/EilyaGroupBookss
/channel/TOEFL_and_Writing
/channel/EGBPodcastlistening
/channel/EGB_English1Min
/channel/EGB_Qurantranslation
/channel/+T4G5gzG9Db1-htAK
ادامه ......................
عبارات مورد استفاده در انتهای نامه های رسمی
Yours faithfully ارادتمند شما
Yours sincerely ارادتمند شما
Yours respectfully با احترام
Yours cordially بااحترام صمیمانه
Yours affectionately با احترام و محبت
Yours truly ارادتمند شما
Fondly با صمیمیت
Gratefully با تشکر
Best regards با احترام
Best wishes با بهترین آرزوها
به کانال های دیگر هم بپیوندید👇👇👇
/channel/EilyaGroupBookss
/channel/TOEFL_and_Writing
/channel/EGBPodcastlistening
/channel/EGB_English1Min
/channel/EGB_Qurantranslation
/channel/+T4G5gzG9Db1-htAK
When we strive to become better than we are, everything around us becomes better too.
وقتی برای بهتر شدن از آنچه هستیم تلاش میکنیم، همه چیز در اطراف ما نیز بهتر میشود.
به کانال های دیگر هم بپیوندید👇👇👇
/channel/EilyaGroupBookss
/channel/TOEFL_and_Writing
/channel/EGBPodcastlistening
/channel/EGB_English1Min
/channel/EGB_Qurantranslation
/channel/+T4G5gzG9Db1-htAK
💠 واژه dead معنی مرده را میده اما گاها به معنای absolutely یعنی کاملا رو میده اگر قبل از صفت باشه اما گاهی اگر قبل بعضی در صفات باشه نداشتن یا عدم وجود اون ویژگی رو میرسونه.
💠 Using "dead" as an adjective in some idioms
❤️ Dead right
دقیقا درست
❤️ Dead shot
کسی که هدفش را دقیق میزند
❤️ Dead color
رنگ مات
❤️ Dead sound
صدای گرفته و سنگین که طنین ندارد
❤️ Dead wall
دیوار بدون پنجره
❤️ Deadpan
چهره بی احساس
❤️ Dead certainty
مطلب کاملا اطمینان بخش
❤️ Dead end
بن بست،موقعیتی که هیچ پیشرفتی در آن ممکن نیست
❤️ Dead sleep
خواب عمیق
❤️ Dead march
موسیقی آرام
💜 Dead weight
وزنه یا شی بسیار سنگین
💜 Dead-alive
نیمه جان،بدون انگیزه
💜 Dead slow
تقریبا غیر متحرک،متوقف
💜 Dead loss
خسارت غیرقابل جبران
💜 Dead stock
کالایی که در بازار خریدار ندارد
💜 Dead letter
نامه بدون آدرس و بلاتکلیف در پستخانه
به کانال های دیگر هم بپیوندید👇👇👇
/channel/EilyaGroupBookss
/channel/TOEFL_and_Writing
/channel/EGBPodcastlistening
/channel/EGB_English1Min
/channel/EGB_Qurantranslation
/channel/+T4G5gzG9Db1-htAK
☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️
کتاب دوم ۴۰۰۰ واژه ی ضروری
بخش ۲۷
Book 2 Unit 27 Words
@EilyaGroupBookss
ادامه .............
tobacco [təˈbækou]
تنباکو
n. Tobacco is a plant whose leaves are smoked, such as in cigarettes.
اسم. تنباکو گیاهی است که برگهایش دود میشوند، مثلاً در سیگار.
The tobacco in cigarettes is bad for you.
تنباکو در سیگار برای شما بد است.
twin [twɪn]
قُل, دو قلو
n. Twins are two children born at the same time.
اسم. دوقلو یعنی دو فرزندی که در یک زمان به دنیا آمده باشند.
My sister and I are twins. We look exactly the same.
خواهرم و من دوقلو هستیم. دقیقاً شبیه هم هستیم.
witch [wɪtʃ]
جادوگر
n. A witch is a woman with magical powers.
اسم. witch زنی با قدرتهای جادویی است.
People think that witches fly around on broomsticks.
مردم فکر میکنند جادوگرها روی جاروها پرواز میکنند.
By: Eilya Zamani
@EilyaGroupBookss