۱. لغات سطحبندیشده ۲. گرامر سطحبندیشده ۳. اصطلاحات و عبارات کاربردی ۴. نکاتی برای یادگیری و تمرین بهتر زبان ۵. خطاهای رایج برای جلوگیری از تکرار مجدد ۶. معرفی منابع مفید ۷. تستای آموزشی و کلی چیزای خفن دیگه😎🤩 ارتباط با هلپدسک: @ELL_Helpdesk
📌Cost an arm and a leg
خیلی گران بودن
😇Meaning:
to be very expensive
😭Example:
These opera tickets cost us an arm and a leg!
این بلیطهای اُپرا خیلی گرونن.
🟢 کدوم جمله درسته؟
1️⃣ She has a red beautiful big Italian leather bag.
2️⃣ She has a beautiful big red Italian leather bag.
✅ A lovely little old rectangular green French silver mirror.
✅ An ugly big new round yellow Chinese plastic bowl.
❓🔺💎➡️🟡⬅️💎🔺❓
🩵🩵🩵🩵
#Advanced
#Listening
🔗@En_lg_lab❤️
😨🥵😫😀😓😀😤
🥸😶🌫️😫😃😓
🟢 Pick up
برداشتن، جمعآوری کردن
She decided to pick up her books and study for the exam.
او تصمیم گرفت کتابهایش را بردارد و برای امتحان درس بخواند.
Despite the challenges, he decided to go on with his plans.
با وجود چالشها، او تصمیم گرفت که به برنامههایش ادامه دهد.
The workers had to tie down the cargo to prevent it from shifting.
کارگران مجبور شدند بار را ببندند تا از جابجایی آن جلوگیری کنند.
When he realized he was wrong, he decided to back off from the argument.
وقتی متوجه شد که اشتباه کرده، تصمیم گرفت از بحث عقبنشینی کند.
She chose to drop out of the course to focus on her career.
او تصمیم گرفت که دوره را کنار بگذارد تا بر روی حرفهاش تمرکز کند.
این دوتا جمله رو بخون تا بهت بگم چرا اولی غلطه:
➡️I have been born in a town just outside Paris.
➡️I was born in a town just outside Paris.
📌hang up one's boots
کفشها رو آویختن، بازنشست شدن
😇Meaning:
to retire or stop doing something one has been doing for a long time
😭Example:
After a disastrous season it is rumoured that Gregory may hang up his boots once and for all.
پس از یک فصل فاجعهبار، شایعه شده گرگوری ممکنه کفشهاش رو یک بار برای همیشه بیاویزه.
#آموزش_لغات6️⃣📓📓📓📓
🔴Officious /əˈfɪʃəs/ (Adj)
فضول، مداخلهکننده
The officious manager kept interfering with our work.
مدیر فضول دائماً در کار ما دخالت میکرد.
He tried to placate the angry customer with a refund.
او سعی کرد مشتری عصبانی را با بازپرداخت آرام کند.
Owls are nocturnal creatures.
جغدها موجودات شبانه هستند.
The teacher was lenient with the late submissions.
معلم در مورد تحویل دیرهنگام تکالیف آسانگیر بود.
Human rights should be inviolable.
حقوق بشر باید تخطیناپذیر باشد.
The spy carried out a covert operation.
جاسوس یک عملیات پنهانی انجام داد.
📌Burn the midnight oil
شببیداری کشیدن
😇Meaning:
To stay up working, especially studying, late at night.
😭Example:
She’s been burning the midnight oil for the last few months; her hard work will definitely pay off in the coming exams.
اون در دو ماه گذشته کلی شببیداری کشیده. قطعا نتیجهی تلاشاش رو در امتحانات پیش رو میبینه.
🔍 تفاوت بین کلمات: Raise vs. Rise
🟣 این دو فعل در انگلیسی معانی مشابهی دارند، اما کاربردشان متفاوت است! بیایید دقیقتر بررسی کنیم:
1⃣ Raise /reɪz/
این یک فعل transitive است ( یعنی به مفعول نیاز دارد)
معنی: بلند کردن، افزایش دادن
✅ She raised her hand to ask a question.
او دستش را بلند کرد تا سوال بپرسد.
✅ The company raised salaries by 10%.
شرکت حقوقها را ۱۰٪ افزایش داد.
✅ The sun rises in the east.
خورشید از شرق طلوع میکند.
✅ Prices have risen sharply this year.
قیمتها امسال به شدت افزایش یافتهاند.
🧩 جمعبندی:
- Raise → نیاز به مفعول دارد (کسی/چیزی را بلند کردن)
- Rise → بدون مفعول ( بالا رفتن)
✅ He raised his voice in anger.
صدایش را از روی عصبانیت بلند کرد.
✅ The balloon rose slowly into the sky.
بالون به آرامی بالا رفت.
✅ They raised the flag at dawn.
پرچم را سحرگاه بالا بردند.
✅ Her popularity has risen recently.
محبوبیتش اخیرأ افزایش یافته.
#آموزش_لغات4️⃣📓📓📓📓
🔴 Adjust /əˈdʒʌst/ (V)
تنظیم کردن، تطبیق دادن
She had to adjust her glasses to see clearly.
او مجبور شد عینکش را تنظیم کند تا واضح ببیند.
Scientists tested the hypothesis with experiments.
دانشمندان فرضیه را با آزمایشها بررسی کردند.
The final outcome of the game was surprising.
نتیجه نهایی بازی شگفتانگیز بود.
There is a shortage of water in this city.
در این شهر کمبود آب وجود دارد.
Life is the sum of your choices.
زندگی حاصلِ انتخابهای شماست.
#آموزش_لغات3️⃣📓📓📓📓
🔴 Chemical/ˈkem.ɪ.kəl/ (N/Adj)
شیمیایی، ماده شیمیایی
The lab stored dangerous chemicals safely.
آزمایشگاه مواد شیمیایی خطرناک را به طور ایمن ذخیره کرد.
She felt embarrassed after forgetting her friend's name.
او بعد از فراموش کردن نام دوستش خجالتزده شد.
He tried to persuade his boss to give him a raise.
او سعی کرد رئیسش را متقاعد کند تا به او افزایش حقوق بدهد.
Can you summarize the article in three sentences?
میتونی مقاله رو در سه جمله خلاصه کنی؟
Time stays long enough for those who use it.
زمان برای کسانی که ازش استفاده میکنند به اندازهی کافی طول میکشد.
#آموزش_لغات2️⃣ 📓📓📓📓
🔴Athlete/ˈæθ.liːt/ (N)
ورزشکار
She is a professional athlete who competes in the Olympics.
او یک ورزشکار حرفهای است که در المپیک رقابت میکند.
His knowledge of history is impressive.
دانش او در مورد تاریخ قابلتوجه است.
Vaccines help prevent serious diseases.
واکسنها به جلوگیری از بیماریهای جدی کمک میکنند.
The new electric vehicle is very efficient.
وسیله نقلیه الکتریکی جدید بسیار کارآمد است.
❓🔺
🩵🩵🩵🩵
#Upper_Intermediate
#Listening
📣@En_lg_lab❤️
#آموزش_لغات2️⃣📓📓📓📓
🔴Assistant/əˈsɪs.tənt/ (N)
دستیار، کمک
The manager’s assistant organized all the meetings.
دستیار مدیر تمام جلسات را سازماندهی کرد.
The actor stood nervously on the stage before the play began.
بازیگر پیش از شروع نمایش، با اضطراب روی صحنه ایستاد.
The store offers a wide variety of fresh fruits.
این فروشگاه تنوع گستردهای از میوههای تازه را ارائه میدهد.
She ate half of the pizza and saved the rest.
او نصف پیتزا را خورد و بقیه را نگه داشت.
The only limit to our realization of tomorrow is our doubts of today.
تنها محدودیت برای تحقق فردا، تردیدهای امروز ماست.
📌Spill the beans
راز رو لو دادن، افشا کردن
😇Meaning:
To accidentally or intentionally reveal secret information
😭Example:
He spilled the beans about the surprise party!
اون راز مهمونی سوپرایز رو لو داد!
It’s not the destination, it’s the journey.
سفر مهمه، نه مقصد.
🟢 به نظرت کدوم یکی درسته؟
1️⃣I have seen him yesterday.
2️⃣I saw him yesterday.
✅I have seen this movie before.
✅I saw him yesterday.
من دیروز او رو دیدم. (دیروز — زمان مشخص)
✅She has finished her work.
(حال کامل — کار تموم شده، ولی زمانش مهم نیست.)
✅She finished her work at 5 PM.
(گذشته ساده — زمان دقیق مشخصه.)
✅We have visited Paris.
(به زمان اشاره نشده.)
✅We visited Paris in 2020.
(زمان مشخص — ۲۰۲۰.)
⁉️به نظرت کدوم یکی درسته؟
1⃣My colleague was absorbed at his work.
2⃣ My colleague was absorbed in his work.
✔️ کلمه absorbed واسه توصیف کسی به کار میره که به شدت درگیر انجام یه کاریه، و همراه باهاش باید از حرف اضافه in استفاده کنید و نه at. پس شماره دو درسته:
🟣My colleague was absorbed in his work.
همکارم در کارش غرق شده بود ( به شدن درگیر کارش بود).
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📝Here are some more examples:
✅She was completely absorbed in her book.
او کاملاً در کتابش غرق شده بود.
✅He is absorbed in solving the problem.
او به شدت درگیر حل کردن مشکل است.
✅They were absorbed in the movie.
آنها در فیلم غرق شده بودند.
#آموزش_لغات5️⃣📓📓📓📓
🔴Compensation/ˌkɒmpənˈseɪʃən/ (N)
جبران، غرامت
The company offered fair compensation for the overtime work.
شرکت غرامت منصفانهای برای اضافهکاری ارائه داد.
She is an influential leader in the field of education.
او یک رهبر تأثیرگذار در حوزه آموزش است.
The support from the community was overwhelming.
حمایت جامعه بسیار غالب (فراگیر) بود.
Economic stability is essential for growth.
ثبات اقتصادی برای رشد ضروری است.
🎵😊یه چالش Listening داریم واسه زبانآموزای سطح B2 به بالا
🟣این برش کوتاه از یک سریال رو نگاه کنید و ببینید دقیق چی میگه
میتونید جواباتون رو با @ELL_Helpdesk به اشتراک بذارید و چک کنید
#Listening
🔗@En_Lg_Lab❤️
❕ کدوم جمله درسته؟
1️⃣ The teacher gave us many homeworks yesterday.
2️⃣The teacher gave us a lot of homework yesterday.
✅ The teacher gave us a lot of homework yesterday.
معلم دیروز به ما تکالیف زیادی داد.
✅I have three pieces of homework to finish tonight.
امشب باید سه تا تکلیف رو تموم کنم.
✅ My homework is (are) very difficult today.
تکالیف امروزم خیلی سخته.
📌palm sth off on/onto sb
چیزی رو تو پاچهی کسی کردن
😇Meaning:
deceptively give someone something unwanted, fake, or of little value
😭Example:
She tried to palm her old car off on me.
اون تلاش کرد ماشین قدیمیش رو تو پاچهی من بکنه.
❕به نظرت کدوم یکی درسته؟
1️⃣ She gave me an advice.
2️⃣ She gave me some advice.
✅ She gave me some advice.
او به من کمی توصیه کرد.
😀 Can I give you a piece of advice?
میتوانم یک توصیه به تو بکنم؟
✅ My teacher advised me to practice more.
معلمم به من توصیه کرد بیشتر تمرین کنم.
✅ I advise you to check your answers carefully.
به تو توصیه میکنم پاسخهات رو با دقت بررسی کنی.
📌the calm before the storm
آرامش قبل از طوفان
😇Meaning:
a peaceful and quiet period before a period of activity or trouble
😭Example:
I like to get everything done before the guests arrive and relax for a moment in the calm before the storm.
دوست دارم همهی کارا رو قبل از رسیدن مهمونا انجام بدم و در زمان آرامش قبل از طوفان، لحظهای آرامش پیدا کنم.
❕به نظرت کدوم یکی درسته؟
1️⃣ The number of students have increased this year.
2️⃣ The number of students has increased this year.
✅ The number of students has increased this year.
تعداد دانشآموزان امسال افزایش پیدا کرده است.
✅A number of students have complained about the exam.
تعدادی از دانشآموزان در مورد امتحان شکایت کردهاند.
❓🔺💎➡️🟡⬅️💎🔺❓
🩵🩵🩵🩵
#Upper_Intermediate
#Listening
📲@En_lg_lab❤️