englishturboclub | Unsorted

Telegram-канал englishturboclub - رایتینگ و گرامر

5686

زبان انگلیسی را سریع و آسان بیاموزید! اصطلاحات،مکالمه،داستان،نکات گرامی،لغات همراه با فایل های صوتی و کلیپ های آموزشی. ارتباط با آدمین جهت تبادل،ترجمه،تدریس در فضای‌مجازی و تبلیغات با قیمت مناسب.

Subscribe to a channel

رایتینگ و گرامر

🔵تدریس پر انرژی "به نمایندگی از شما" با فیلم مکمل رو ببین و از یادگیری لذت ببر


🔵برای شروع فقط کافیه نام و شماره تماست رو به آیدی زیر بفرستی و منتظر تماس مشاوران ما باشی
   👇
⭐️ @Reza_Arashnia_admin

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

most commonly misspelled words

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

کلماتی که معادل "مانع شدن" هستند:

1. foil
• Customs officials foiled an attempt to smuggle the paintings out of the country.
مقامات گمرک تلاش برای قاچاق کردن نقاشی‌ها از کشور را نقش بر آب کردند.

• Their escape attempt was foiled.


2. impede
• Although he's shy, it certainly hasn't impeded his career in any way.
اگرچه او خجالتی است، این امر کارش را به هیچ وجه مختل نکرده است.

• Work on the building was impeded by severe weather.



3. hamper
• Our efforts were severely hampered by a lack of money.
تلاش‌های ما بخاطر کبود پول بشدت مختل شده است.

• Millions of mothers are hampered in their careers by lack of adequate childcare.


4. obstruct
• They were charged with obstructing the police in the course of their duty.
آن‌ها متهم به ممانعت از پلیس برای انجام وظیفه شده‌اند.

• Terrorists were attempting to obstruct the peace process.

5. thwart
• His ambition to be a painter was thwarted by poor eyesight.
جاه‌طلبی او برای نقاش شدن به‌دلیل بینایی ضعیف بی‌نتیجه ماند.

• It is claimed that the authorities had thwarted the plans at the last minute.

6. prevent
• His disability prevents him (from) driving.
معلولیت مانع رانندگی او می‌شود.

• The law has done little to prevent racial discrimination and inequality.

#vocabulary
#word_choice

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

اشتباه رایج
Fewer Vs Less
برای بیان مقدار کمتر (چیزی که غیرقابل‌شمارش باشد) از less و برای بیان تعداد کمتر (چیزی که قابل‌شمارش باشد) از fewer استفاده می‌شود. بنابراین جمله‌ی زیر اشتباه است:
If there were less cars on the roads, there would be less accidents.

شکل صحیح جمله‌ی گفته‌شده 👇
• If there were fewer cars on the roads, there would be fewer accidents.
اگر ماشین‌های کمتری در جاده‌ها باشند، تصادفات کمتر خواهد بود.

Less traffic would mean fewer accidents.
ترافیک کمتر یعنی تصادفات کمتر.


• There were fewer children in the class than expected.
تعداد دانش آموزانِ داخل کلاس کمتر از حد انتظار بود.

• We did less work today than yesterday.
ما امروز نسبت به دیروز کمتر کار کردیم.

#grammar
#common_mistake

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

کلماتی که برای بیان "قصد و هدف" بکار می‌روند:

1. aim

• The main aim of the study is to investigate the way in which young people deal with the stress of exams.
هدف اصلی مطالعه بررسی روشی است که از طریق آن، افراد جوان با استرس امتحان کنار می‌آیند.

• A cure for cancer is our ultimate aim.
درمان سرطان هدف نهایی (بالاترین هدف) ماست.


2. purpose
• He did not tell them about the purpose of his visit.
او به آن‌ها درمورد هدف ملاقاتش چیزی نگفت.

• The main purpose of education is to help people to lead satisfying and productive lives.
هدف اصلی تحصیل، کمک کردن به مردم برای داشتن زندگی رضایت‌بخش و مفید است.



3. objective
• The principal objective of any company is to make money for its shareholders.
هدف اصلی هر شرکتی، بدست آوردن پول برای سهامدارانش است.

• The government is unlikely to achieve its long-term objective of cutting CO2
emissions.
احتمال دستیابی دولت به هدف درازمدتش که کاهش آزادسازی CO2 است، کم است.


4. goal
• The company's long-term goal is to be the market leader in this type of technology.
هدف درازمدت شرکت، پیشتاز بودن در بازار این نوع فناوری است.

• World leaders have set themselves the goal of getting rid of child poverty.
رهبران جهان هدف پایان بخشیدن به فقر کودکان را برای خود تعیین کرده‌اند.


5. target
• The University is expected to reach its target of 5000 students next September.
از دانشگاه انتظار می‌رود که سپتامبر آینده به هدف 5000 دانش‌آموزش برسد.

• They failed to meet their target of having a computer in every classroom.
آنها نتوانستند به هدف داشتن یک کامپیوتر در هر کلاس دست یابند.



6. intention
• She went to Hollywood with the intention of starting a career in movies.
او با هدف شروع کردن کارش در عرصه‌ی فیلم، وارد هالیوود شد.


• The reader can never be 100% sure of the writer's original intentions.
خواننده هیچوقت نمی‌تواند 100% مطمئن از اهداف اولیه‌ی نویسنده باشد.


7. the point
The point of the experiment is to show how different metals react with oxygen.
هدف آزمایش این است که نشان دهد فلزات مختلف چگونه با اکسیژن واکنش می‌دهند.

• He felt that his critics were completely missing the point.
او احساس کرد منتقدانش کاملاً هدف (نکته) را فراموش کرده‌اند.


8. ends
اهداف (معمولاً اهداف بد و نامناسب)
• Several politicians were accused of trying to exploit the situation for their own ends.
چندین سیاستمدار متهم به تلاش برای سوء استفاده از موقعیت برای [دستیابی به] اهدافشان شدند.

• The terrorists will do almost anything to achieve their ends.
تروریست‌ها برای دستیابی به اهدافشان تقریباً هر کاری می‌کنند.

#vocabulary
#word_choice

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

نحوه‌ی پرفریز و تبدیل قید به صفت:
adv + adj <=> adj + noun
اگر
قرار باشد از قید، صفت و اسم بطور همزمان استفاده کنیم، ترتیب آنها بصورت
adv + adj + noun
باید باشد. اما می‌توانیم از "قید + صفت" یا "صفت + اسم" با معنی تقریباً معادل استفاده کنیم. مثال:

1. socially competent <=> social competence
از نظر اجتماعی دارای صلاحیت
صلاحیت اجتماعی
Research shows that students with social competence often do better academically.
تحقیق نشان می‌دهد دانش‌آموزان دارای صلاحیت اجتماعی معمولاً از نظر آکادمیک عملکرد بهتری دارند.

Studies show that students who are not socially competent are more likely to experience peer rejection compared to their socially competent peers.
مطالعات نشان می‌دهند احتمال طرد شدن دانش‌آموزانی که از نظر اجتماعی شایسته نیستند (صلاحیت ندارند)، نسبت به هم‌نوعانشان که از نظر اجتماعی شایسته هستند، بیشتر است.


2. economically justifiable/stable <=> economic justification/stability
از نظر اقتصادی توجیه‌پذیر/با ثبات
توجیه/ثبات اقتصادی
This means they are both economically justifiable in some cases and in some cases, they are not.
این یعنی هر دو در برخی موارد از نظر اقتصادی توجیه‌پذیر هستند و در برخی موارد نه.


3. mentally retarded <=> mental retardation
از نظر ذهنی عقب‌مانده
عقب‌ماندگی ذهنی
In general, mentally retarded children reach developmental milestones such as walking and talking much later than the general population.
بطور کلی، کودکانی که از نظر ذهنی عقبمانده هستند، خیلی دیرتر از دیگران به مراحل مهم رشد مانند راه رفتن و صحبت کردن می‌رسند.

The topic describes issues related to mental retardation.
این موضوع موضوعاتی که مرتبط با عقب‌ماندگی ذهنی هستند را توصیف می‌کند.

4. economically/financially/technically feasible/viable <=> economic/financial/technical feasibility/viability
از نظر اقتصادی/مالی/تخصصی امکان‌پذیر
امکان‌پذيری اقتصادی/مالی/تخصصی


5. politically mature/correct <=> political maturity/correctness
بالغ از نظر سیاسی
بلوغ سیاسی
A politically mature person votes after a careful consideration of what is at stake both for herself and for her country.
یک شخص بالغ از نظر سیاسی پس از بررسی دقیق چیزهایی که برای خودش و کشورش در معرض خطر است، رای می‌دهد.

• Political maturity is something which is rare to find in the political scenario of many countries.
بلوغ سیاسی چیزی است که در جریان سیاسی بسیاری از کشورها یافته نمی‌شود.

#grammar

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

اشتباه رایج:

حروف ربط جفتی یا زوجی (Correlative Conjunctions)، یک جفت حرف ربط هستند که کلمات، عبارات و جمله واره‌ها را بهم وصل می‌کنند. رایج‌ترین حروف ربط زوجی شامل موارد زیر می‌شوند:
both … and
either … or
neither … nor
not only … but also
whether … or
عناصری که توسط حروف ربط جفتی بهم وصل می‌شوند به لحاظ گرامری باید دارای ساختار موازی (همسان) باشند؛ یعنی هر دو طرف آن اسم، صفت، فعل، قید و... باشد:


جمله‌ی نادرست:
The car either dashed against a dog or a goat. (verb-noun)

شکل صحیح جمله‌ی گفته‌شده 👇
• The car dashed against either a dog or a goat. (noun-noun)

جمله‌ی نادرست:
× Neither he would eat nor allow us to eat. (noun-verb)

شکل صحیح جمله‌ی گفته‌شده 👇
• He would neither eat nor allow us to eat. (verb-verb)

جمله‌ی نادرست:
× Neither he smokes nor drinks. (noun-verb)

شکل صحیح جمله‌ی گفته‌شده 👇
He neither smokes nor drinks. (verb-verb)

#grammar
#common_mistake

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

میدونستی برای مهاجرت فقط کافیه انگلیسیت خوب باشه تا بتونی شغل مناسب گیر بیاری و اقامت بگیری؟🤤👆🏻

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

زمان گذشته کامل (ماضی بعید) Past Perfect Tense

طرز ساختن:

اسم مفعول (قسمت سوم فعل)


+had
+فاعل



موارد استعمال:

1- بیان کاری که در گذشته قبل از گذشته دیگر انجام گرفته است:

When we got to the station, the train had left.



2- بیان کاری که قبل از زمانی در گذشته انجام گرفته است:

They had finished the work before noon.



تبصره_ گاهی فعل زمان گذشته (مورد اول) و یا قید زمان گذشته(مورد دوم) از جمله حذف می شود ولی شنونده از مضمون سخن بدان پی می برد:

I had seen him (before I left the school).



3- بعد از حرف ربط قیدی مانند unless , if و سایر ادوات شرط برای بیان فرض گذشته به کار می رود:

If he had come earlier, he would have seen the doctor.

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

زمان گذشته استمراری (ماضی استمراری)

Past Continuous Tense

طرز ساختن:

فعل با ing +


was


+ فاعل

were



موارد استعمال:

1- کاری که در گذشته ادامه داشته و همزمان با آن کار دیگری صورت گیرد:

We were reading newspaper when the telephone rang.



2- کاری که در گذشته معین مدتی ادامه داشته است:

He was swimming at 3 o'clock yesterday.



3- کارهایی که همزمان با هم در گذشته مدتی ادامه داشته است:

When we were playing chess, my father was watching television.



4- کارهایی که در طول زمان معین در گذشته ادامه داشته است:

All last month we were visiting round Europe.

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

ادامه.... زمانهای گذشته__________

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

3-کاری که در گذشته نزدیک تکرار شده است :
I have read this novel many times.

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

زمان حال استمراری

Present Continuous Tense

طرز ساختن:

فعل اصلي شکل ing دار+am /is/are/+فاعل



موارد استعمال:

1- بیان کارهایی که در لحظه صحبت ناتمام و در حال ادامه است.در این مورد قیدهایی مانند now, at present, for the time being و غیره همراه است:

He is speaking French now.



2- بیان کارهایی که هنوز پایان نیافته و برای مدتی ادامه خواهد داشت:

We are studying English these days.



3- بیان کارهایی که به صورت عادتی تازه درآمده و احتمالاً زیاد دوان نخواهد داشت:

He is going for a walk once a week.



4- بیان کارهایی که در آینده نزدیک صورت می گیرد.در این مورد ذکر قید زمان آینده ضروری است:

They are leaving for London tomorrow.



5- افعالی که تحت کنترل بشر نیست و غیر ارادی است در زمان حال استمراری کمتر کاربرد دارد و به جای آن زمان حال ساده به کار می رود:

I forget his name.



یادآوری_ در مورد فوق اگر جنبه و معنی ارادی مورد نظر بود زمان حال استمراری (زمان های استمراری) می توان به کار برد:

(فعل see ارادی است)

I see he has written the matter.



به موضوع رسیدگی می کنم(فعل ارادی است)

I am seeing to the matter.

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

زمان هاي حال

حال ساده (مضارع)

حال استمراری

حال کامل (ماضی نقلی)

حال کامل استمراری
................................................

زمان هاي گذشته

گذشته ساده (ماضی ساده)

گذشته استمراری

گذشته کامل (ماضی بعید)

گذشته کامل استمراری

......................................................

زمان هاي آینده

آینده ساده (مستقبل ساده)

آینده استمراری

آینده کامل

آینده کامل استمراری

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

حالا من ای . بی . سی را می دانم Now I know my A B Cs
آیا تو دفعه بعد با من همخوانی نخواهی کرد Next time won’t you sing along With me

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

🔵تدریس فوق‌العاده "نوک زبونمه" با فیلم مکمل رو ببین و از یادگیری لذت ببر‼️

🟣ما بهت اطمینان میدیم که زبان انگلیسی رو خیلی راحت و اصولی یاد میگیری ‼️
🟣میخوای یادگیری زبان رو شروع کنی ولی نمیدونی از کجا برای شروع نام و شماره تماست رو به آی دی زیر بفرست و منتظر تماس مشاوران ما باش ‼️
🟣 @Reza_Arashnia_admin
🟣 @Reza_Arashnia_admin

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

کلماتی که به معنی «تخریب کردن، ویران کردن» هستند:

1. destroy
• The earthquake almost completely destroyed the city.
زلزله تقریباً شهر را بطور کامل نابود کرد.

• The twin towers were destroyed in a terrorist attack.


2. devastate
• The country’s economy has been devastated by years of fighting.
اقتصاد کشور بدلیل سالها جنگیدن نابود شده است.

• Allied bombings in 1943 devastated the city.


3. demolish
• The plane crashed into a suburb of Paris, demolishing several buildings.
هواپیما به حومه‌ی شهر پاریس برخورد کرد، که این امر چندین ساختمان را ویران کرد.

• The original 15th century house was demolished in Victorian times.



4. flatten
• The town centre was flattened by a 500 lb bomb.
مرکز شهر با یک بمب 500 پوندی ویران شد (با خاک یکسان شد).


5. wreck
داغون کردن، نابود کردن (معمولاً برای ساختمان یا اتاق)
• The toilets had been wrecked by vandals.
دستشویی‌ها توسط خرابکاران نابود شده بودند.

• They just wrecked the place.


6. obliterate
• The nuclear blast obliterated most of Hiroshima.
انفجار هسته‌ای بیشترِ هیروشیما را نابود کرد.


7. reduce sth to ruins/rubble/ashes
کاملاً ویران کردن، به خرابه/آوار/خاکستر تبدیل کردن
• The town was reduced to rubble in the First World War.
در جنگ جهانی اول، شهر به آوار تبدیل شد.


8. ruin
• The new houses will ruin the view.
خانه‌های جدید منظره را خراب خواهند کرد.

• Fungus may ruin the crop.


9. annihilate
• An atomic bomb can annihilate a city.
بمب‌ اتمى‌ مى‌تواند شهرى را نابود كند.‏

People were afraid of the possibility of global annihilation.

#vocabulary
#word_choice

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

اشتباه رایج در استفاده از کلمه‌ی born:

واژه born شکل سوم فعل bear است که یکی از معانی این فعل "زاییدن، به دنیا آوردن" است. بنابراین برای بیان اینکه در جایی متولد شده‌ایم، باید از این فعل بصورت مجهول (نه معلوم) استفاده کنیم. با توجه به این توضیحات، جمله‌ی زیر اشتباه است:
× My name is Ali Sariat and I born in Tehran.
شکل صحیح جمله‌ی گفته‌شده 👇
My name is Ali Sariat and I was born in Tehran.


be born
متولد شدن
The baby was born in the middle of the night.
آن بچه در نیمه شب به دنیا آمد.

It was the first time I'd actually watched a child being born.
این اولین بار بود که متولد شدن یک بچه را می‌دیدم.

نکته: فعل bear بصورت was/were born استفاده می‌شود، نه بصورت have/has been born. پس جمله‌ی زیر اشتباه است:
× I have been born in a town just outside Paris.
شکل صحیح جمله‌ی گفته‌شده 👇
I was born in a town just outside Paris.
من در شهری خارج از پاریس به دنیا آمدم.
I'll never forget the day when the seven puppies were born.

دو جمله‌ی زیر صحیح هستند 👇
I was born.
They were born
.
اما دو جمله‌ی زیر غلط هستند:
× I have been born.
× I am born.

#grammar
#common_mistake

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

ضرب‌المثل‌هایی که درباره "تحصیل، دانش و تجربه" هستند:

1. “If you are planning for a year, sow rice; if you are planning for a decade, plant trees; if you are planning for a lifetime, educate people”
(یک ضرب المثل چینی است
)
اگر برای یک سال برنامه‌ریزی می‌کنی، برنج بکار؛ اگر برای یک دهه برنامه‌ریزی می‌کنی، درخت بکار؛ اگر برای یک عمر برنامه‌ریزی می‌کنی، مردم را باسواد کن.

-نمونه‌ی این ضرب‌المثل در رایتنگ مربوط به school change بکار رفته است.
#sample_writing

2. Education is the most powerful weapon we can use to change the world.
تحصیلات
قوی‌ترین سلاحی است که می‌توانیم برای تغییر دنیا استفاده کنیم.

3. “Live as if you were to die tomorrow. Learn as if you were to live forever.”
Mahatma Gandhi
جوری زندگی کن که انگار قرار است فردا بمیری. جوری یاد بگیر که انگار قرار است همواره زنده باشی.


4. “Give a man a fish, feed him for a day; teach a man to fish, feed them for a lifetime.”
به
انسان یک ماهی بده، یک روز او را سیر کن؛ به انسان ماهی‌گیری یاد بده، یک عمر او را سیر کن.

5. Never too old to learn
برای آموختن هیچ وقت دیر نیست.

6. A little knowledge is a dangerous thing.
دانش اندک چیزی خطرناکی است.

7. Knowledge is power
دانش
قدرت است.

8. The pen is mightier than the sword.
قلم
از شمشیر قدرتمندتر است.

9. Experience is the best teacher.
تجربه بهترین معلم است.

10. Wisdom is better than strength.
آدمی را عقل می‌باید نه زور (عقل بهتر از قدرت است).

#proverb

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

املای درست کلماتی که بطور رایج اشتباه نوشته می‌شوند. توجه به نگارش صحیح این کلمات در بخش رایتینگ بسیار مهم است.
most commonly misspelled words 👇
#review

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

برخی کلمات مانند human هم نقش اسم و هم نقش صفت دارند و بنابراین s' نمی‌گیرند:
Human error/mind/body/knowledge (× human's ×)
بنابراین
عبارات human's life/error/mind/body و عبارات مشابه غلط هستند.

the essence of human life
ماهیت زندگی انسان
The human body
is composed of about 60% water.
بدن انسان از حدود 60% آب تشکیل شده است.



The meat was declared unfit for human consumption.
آن گوشت برای مصرف انسان نامناسب اعلام شد.

Harsh environments are unfit for human habitation.
محیط‌های دارای آب و هوای بد برای سکونت انسان نامناسب‌اند.
Fundamental human rights
حقوق اساسی بشر

human societies
جوامع‌ بشرى

in the course of human history
در طول‌ تاريخ‌ بشر

#grammar
#common_mistake

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

ضرب‌المثل‌هایی که درباره‌ی "تجربه و سفر" هستند (مناسب برای استفاده در رایتینگ و اسپیکینگ):

1. The only source of knowledge is experience.
تنها منبع دانش تجربه است.
(Albert Einstein)


2. The world is a book, and those who do not travel read only a page.
دنیا یک کتاب است و کسانی که سفر نمی‌کنند، فقط یک صفحه از این کتاب را می‌خوانند.
Saint Augustine



3. live and learn
زندگی کن و از تجاربت درس بگیر
= try to profit by our mistake
سعی کن از اشتباهاتت سود ببری

John didn't know he should water his house-plants a little extra in the dry winter months. When they all died, he said, "Live and learn."


4. Years teach us more than books
سال‌ها بیشتر از کتاب‌ها به ما درس می‌دهند (اهمیت تجربه).

#proverb

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

🌟هر ترم کلاس زبان حداقل 1 میلیونه‼️
ولی ازینجا میتونی رایگان تو مدت زمان کمتر انگلیسی یاد بگیری

➪ 𝙹𝙾𝙸𝙽 ✅
➪ 𝙹𝙾𝙸𝙽✅
➪ 𝙹𝙾𝙸𝙽✅
➪ 𝙹𝙾𝙸𝙽✅
➪ 𝙹𝙾𝙸𝙽✅
❌ عضویت محدود ❌

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

+ فاعل
was/were +
فعل با ing

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

زمان گذشته ساده یا ماضی مطلق Simple Past tense

طرز ساختن:

زمان گذشته فعل (قسمت دوم)+فاعل



موارد استعمال:

1- کارهایی که در گذشته معینی انجام گرفته و در این مورد قیدهایی نظیر ago, last night, yesterday و نظایر آنها با جمله همراه است:

I finished my work two hours ago.



2- کارهایی که در گذشته به صورت عادت و تکرار انجام گرفته و اغلب با یکی از قیدهای تکرار همراه است:

When I was in London, I often went to the opera.



تبصره_ ممکن است به جای قید و زمان گذشته فعل از ترکیب (مصدر+ used to ) استفاده کرد.این عمل غالباً برای کارهایی است که در گذشته عادت بوده ولی اکنون متروک است:

I used to play football when I was 16 years old.



3- بعد از حرف ربط unless , if و سایر ادوات شرط برای بیان شرط حال(فرض حال)،زمان گذشته به کار می رود:

If I saw him, I should tell him the matter.

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

زمان حال کامل استمراری

Present Perfect Continuous Tense

طرز ساختن:

فعل ingبا + have been +فاعل



موارد استعمال:

1- کارهایی که در گذشته آغاز شده و ادامه یافته و تا زمان حال رسیده و ممکن است در آینده نیز ادامه یابد:

He has been reading this novel since yesterday afternoon.



2- گاهی عملی از گذشته آغاز شده و ادامه یافته و به زمان حال می رسد ولی در زمان حال قطع می شود:

I have been written a letter for half an hour.



3- بیان کارهایی که در گذشته ادامه داشته در ضمن بین زمان مورد نظر منقضی نشده است:

We have been doing our homework all this afternoon.

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

زمان حال کامل (ماضی نقلی)

Present Perfect Tense

طرز ساختن:

اسم مفعول (قسمت سوم فعل اصلي) + have / has + فاعل



موارد استعمال:

1- کاری که در زمان گذشته نامعلوم انجام گرفته است:

He has seen this film.



2- کاری که در گذشته نزدیک انجام گرفته است.در این مورد معمولاً قید just بین فعل معین و اسم مفعول فعل قرار می گیرد:

He has just begun the work.

3- کاری که در گذشته تکرار شده است:

I have read this novel many times.



4- کاری که در گذشته انجام گرفته و اثر آن تا به حال باقی است.در این مورد معمولاً یکی از حروف اضافه since یا for به کار برده می شود:

We have studied English since 1970.



تبصره1_ در مورد فوق گاهی یکی از فعل های زیر به کار برده می شود:

never, ever, always, recently, lately

He has recently been in America.



تبصره2_to be to در ماضی نقلی به معنی رفتن و از جایی دیدن کردن و to be in به معنی اقامت کردن است:

از اصفهان دیدن کرده اند.

They have been to Isfahan.

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

زمان حال ساده

Simple Present Tense

طرز ساختن:

شكل ساده فعل (مصدر بدون to) + فاعل



تبصره_ در سوم شخص مفرد فعل s یا es می گیرد.

موارد استعمال:

1- برای کارهای عادی و تکراری.در این حالت یکی از قیود تکرار مانند often، never و غیره بین فاعل و فعل اصلی جمله قرار می گیرد:

I usually go to school at 8 o'clock.



2- برای کارهای تغییر ناپذیر و حقیقی:

The earth moves round the sun.



3- برای کارهای عادی ولی تغییر پذیر:

He has a lot of friends.



4- برای کارهایی که در زمان آینده نزدیک به طور قطع صورت می گیرد:

My friend leaves Tehran for Paris tomorrow.



5- افعالی که مربوط به هوش و حواس بوده و یا غیر ارادی باشند با زمان حال بیان می شوند.پاره ای ازاین افعال عبارتند از:

understand, know, notice, mean, want, believe, refuse, have, process, forget, remember, be, wish, consider, forgive, seem, think, imagine, see, hear, feel, smell, taste, suppose, trust, etc.



6- برای وقایع تاریخی که در گذشته اتفاق افتاده و گوینده بخواهد آن را برای شنوندگان با اهمیت خاصی بیان کند.

7- برای بیان استعداد و توانایی از زمان حال ساده استفاده می شود:

He solves difficult problems.



8 - بعد از حروف ربط زیر اگر فعلی به آینده دلالت کند به جای آینده از حال ساده استفاده می کنند:

After, before, since, as soon as, until, till, as, if, unless, when, whenever

مانند:

He will begin his new jobs as soon as he returns home.

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

زمانهاي انگليسي



زمان شکلی از فعل است که عمل یا حالتی را در زمان نشان می دهد. به طور کلی در زبان انگلیسی سه زمان اصلی وجود دارد: زمان حال، زمان گذشته و زمان آینده.

هر زمان دارای چهار حالت: ساده،استمراری، کامل و کامل استمراری است. زمان های اصلی زمان های واقع شدن فعل را نشان می دهند و چهار حالت مختلف نحوه و چگونگی انجام کار را. با توجه به سه زمان اصلی و چهار حالت هر یک، می توان گفت که در انگلیسی12 زمان به طریق زیر وجود دارد:

Читать полностью…

رایتینگ و گرامر

حروف الفبای انگلیسی به دو دسته تقسیم می شوند:

1- حروف صدادار یا Vowels

به حروف صدادار می گویند که به تنهایی و یا به شکل مستقل تلفظ می شوند و عبارتند از :

Aa – Ee – Ii – Oo – Uu

نکته: دو حرف Yy و Ww گاهی به صورت صدادار و گاهی به طور بی صدا تلفظ می شوند. اگر چنانچه در ابتدای کلمه ای همچون young یا work قرار گیرند بی صدا در نظر گرفته می شوند و اگر در جایی به غیر از ابتدای کلمه واقع شوند، همچون کلمات now یا happy ، صدادار در نظر گرفته می شوند.

2- حروف بی صدا یا consonants

کلیه حروفی که به همراه حروف صدادار قابل تلفظ هستند و شامل 21 حرف می باشند حروفی همچون Bb,Cc,Dd,Ff,Gg,Hh,Jj,Kk,Ll,Mm,Nn,,Pp,Qq,Rr,Ss,Tt,Vv,Ww,Xx,Yy,Zz و …

Читать полностью…
Subscribe to a channel