برای اطلاع از تعرفه ى تبليغات كانال و پيج با آيدى : @MehdiM22 در ارتباط باشید
دلت واسش تنگ شده؟
+نه اصلا😢😢
@Graphic_post_insta
برگریزان دلم را نوبهاری آرزوست
شاخه ی خشک تنم را برگ و باری آرزوست
پایمال یک تنم عمری چو فرش خوابگاه
چون چمن هر لحظه دل را رهگذاری آرزوست
شمع جمع خفتگانم، آتشم را کس ندید
خاطرم را مونس شب زنده داری آرزوست
شوره زار انتظارم درخور ِ گل ها نبود
گو برویاند که دل را نیش خاری آرزوست
تا به کی آهسته نالم در نهان چون چشمه سار؟
همچو موجم نعره ی دیوانه واری آرزوست
نورِ ماه ِ آسمانم، بسته ی زندان ابر
هر دمم زین بستگی راه فراری آرزوست
مخمل زلف مرا غم نقره دوزی کرد و باز
بازیش با پنجه ی زربخش یاری آرزوست
بی قرارم همچو گـُل در گلشن از جور نسیم
دست گلچین کو؟ که در بزمم قراری آرزوست
داغ ننگی بر جبین ِ روشن ِ سیمین بزن
زان که او را از تو عمری یادگاری آرزوست
#سیمین_بهبهانی
@Graphic_post_insta
تو را می خواهم
برای پنجاه سالگی
شصت سالگی
هفتاد سالگی
تو را می خواهم برای خانه ای که تنهاییم
تو را می خواهم برای چای عصرانه
تلفن هایی که می زنند
و جواب نمی دهیم
تو را می خواهم
برای تنهایی
تو را می خواهم
وقتی باران است
برای راهپیمایی آهسته ی دوتایی
نیمکت های سراسر پارک های شهر
برای پنجره ی بسته
و وقتی سرما بیداد می کند
تو را می خواهم
برای پرسه زدن های شب عید
نشان کردن یک جفت ماهی قرمز
تو را می خواهم
برای صبح
برای ظهر
برای شب
برای همه ی عمر..
...
#نادر_ابراهیمی #عشق
@Graphic_post_insta
من تصور می کردم ادامه دادن بدون او غیرممکن است. اما حالا بعد از چندین سال همه چیز به روال عادی اش بازگشته است. شاید بگویید گذر زمان همه چیز را حل میکند. اشتباه نکنید. موضوع زمان نیست، وقتی عمیقا غمگینید، آنقدر که بار غم شانه هایتان را خم میکند، ناگهان تمایل عمیقی به رها شدن می کنید. این است که وا می دهید. ما با توجیهاتی رفته رفته غم را بی ارزش می کنیم. در واقع سیستم دفاعی پنهانی درون هر شخص است که آرام آرام غم را کمرنگ می کند. توجیهاتی مثل لیاقتم را نداشت... شاید اصلا با او خوشبخت نمیشدم و خیلی چیزهای دیگر. هرچند خوب میدانیم برای ادامه دادن چاره ای جز این نمی ماند. این است که حالا زندگی من به حالت قبلش بازگشته است. میدانید شاید اصلا با او خوشبخت نمیشدم!
.
#فاضله_حسینی"
از زیستن بی تو مگو زیستن این نیست
ورهست به زعم تو به تعبیر من این نیست
از بویش اگر چشم دلم را نگشاید
یکباره کفن باد به تن پیرهن این نیست
یک چشم به گردابت و یک چشم به ساحل
گیرم که دل اینست به دریا زدن این نیست
تو یک تن و من یک تن از این رابطه چیزی
عشق است ولی قصه ی یک جان دو تن این نیست
عطری است در این سفره ی نگشوده هم اما
حون دل آهوی ختا و ختن این نیست
سخت است که بر کوه زند تیشه هم اما
بر سر نزند تیشه اگر کوهکن این نیست
یک پرتو از آن تافته در چشم تو اما
خورشید من - آن یکتنه صد شب شکن - این نیست
زن اسوه ی عشق است و خطر پیشه چنان ویس
لیلای هراسنده ! نه ، تمثیل زن این نیست
#حسین_منزوی
@Graphic_post_insta
تو نباشی من و این پنجره ها هم زردیم
شاید آخر، سرِ پاییز توافق کردیم...
#علیرضا_آذر
@Graphic_Post_Insta
گرچه در دورترین شهر جهان محبوسم
از همین دور ولی روی تو را میبوسم
گرچه در سبزترین باغ، ولی خاموشم
گرچه در بازترین دشت، ولی محبوسم
خلوت ساکت یک جوی حقیرم بیتو
با تو گستردگی پهنه اقیانوسم
ای به راهت لب هر پنجره یک جفت نگاه!
من چرا اینقدر از آمدنت مأیوسم؟
این غزل حامل پیغام خصوصی من است
مهربان باشی با قاصدک مخصوصم
گرچه تکرار نباید بکنم قافیه را
بهخصوص آن غلط فاحش نامحسوسم
بار دیگر میگویم تا یادت نرود:
مهربان باشی با قاصدک مخصوصم
#بهروز_ياسمى
@Graphic_Post_Insta
تو را به خاطر عطر نان گرم
براي برفي که آب مي شود دوست مي دارم
تو را براي دوست داشتن دوست مي دارم
تو را به جاي همه کساني که دوست نداشته ام دوست مي دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست مي دارم
براي اشکي که خشک شد و هيچ وقت نريخت
لبخندي که محو شد و هيچ گاه نشکفت دوست مي دارم
تو را به خاطر خاطره ها دوست مي دارم
براي پشت کردن به آرزوهاي محال
به خاطر نابودي توهم و خيال دوست مي دارم
تو را براي دوست داشتن دوست مي دارم
تو را به خاطربوي لاله هاي وحشي
به خاطر گونه ي زرين آفتاب گردان
براي بنفشیِ بنفشه ها دوست مي دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست مي دارم
تو را به جاي همه کساني که نديده ام دوست مي دارم
تورا براي لبخند تلخ لحظه ها
پرواز شيرين خاطره ها دوست مي دارم
تورا به اندازه ي همه ي کساني که نخواهم ديد دوست مي دارم
اندازه قطرات باران ، اندازه ي ستاره هاي آسمان دوست مي دارم
تو را به اندازه خودت ، اندازه آن قلب پاکت دوست مي دارم
تو را براي دوست داشتن دوست مي دارم
تو را به جاي همه ي کساني که نمي شناخته ام ... دوست مي دارم
تو را به جاي همه ي روزگاراني که نمي زيسته ام ... دوست مي دارم
براي خاطر عطر نان گرم و برفي که آب مي شود و براي نخستين گناه
تو را به خاطر دوست داشتن ... دوست مي دارم
تو را به جاي تمام کساني که دوست نمي دارم ... دوست مي دارم ...
" پل الووار ، ترجمه احمد شاملو
دوستانى كه مايل به تبادل با كانال ما هستند ، با آيدى :
@MehdiM22
در ارتباط باشند
دلم بعد از بسی
منزل به منزل
در به در گشتن
نشان آرزویش را
سرانجام از
«تو»
می گیرد...
#حسین_منزوی
@Graphic_Post_Insta
تو بارون که رفتی دلم زیر و رو شد...
@Graphic_Post_Insta