🏴 Freedom of speech activist. Woman, Life, Freedom (IRAN). https://x.com/hosseinronaghi/ https://instagram.com/hosseinronaghi https://fb.com/ronaghi https://YouTube.com/hosseinronaghi https://hosseinronaghi.blogspot.com
واکنش دکتر حسن باقرینیا استاد دانشگاه اخراجی پس از خیزش زن، زندگی، آزادی به حکم حبس و محرومیت صادر شده برای خودش: شجاعت تکثیر شده و صدور احکام سنگین ترسی ایجاد نمیکند.
@Hosseinronaghi
ایران کشوری است که حکومتش به هنرمند ۷۴ ضربه شلاق میزند.
این سیاهنمایی نیست، این واقعیت ایران است.
X/Persuasion_elli
@Hosseinronaghi
حکم شلاق مهدی یراحی اجرا شد.
اجرای حکم بدوی، وحشیانه و غیرانسانی «شلاق» برای هنرمند مردمی و سربلند ایران، «مهدی یراحی»، نشانهای از عجز و ناتوانی حاکمان ظالم و مستبد جمهوری اسلامی در مقابل اراده و انتخاب مردم برای سرنگونی حکومت جور است.
برای حفظ حکومت نامشروع خود، هر آنچه در توان دارید به کار بستهاید، اما بهزودی همه شما ظالمان در برابر مردم ایران پاسخگوی عملکرد خود بهویژه در خصوص به تباهی کشاندن زندگی ایرانیان و نابودی این سرزمین خواهید بود. تفنگ و گلوله، شلاق و سرکوب و زندان، هیچکدام شما را از سقوط حتمی نجات نخواهد داد.
وقتی ترکه میخوری، تو از آزادی پری...
@Hosseinronaghi
چکامه چمنماه: از لحظهای که به وطن بازگشتهام، حتی یک روز اجازه نداشتهام در آرامش زندگی کنم.
درود بر مردم شریف ایران،
پس از گذشت هشت ماه از بازگشتم به ایران و با توجه به شرایطی که پشت سر گذاشتهام، تصمیم گرفتم توضیحاتی درباره آنچه در این مدت تجربه کردهام با شما عزیزان در میان بگذارم.
عشق به سرزمین مادری و دلتنگی برای وطن مرا به بازگشت به ایران کشاند. اما در بدو ورود، در فرودگاه امام، پاسپورتم ضبط شد و اعلام کردند: «ممنوعالخروج هستید.» در این ماهها، بارها بدون حکم قضایی از سوی نهادهای مختلف امنیتی مورد بازجویی و بازخواست قرار گرفتم و در برخی مواقع با بدرفتاری و برخوردهای توهینآمیز مواجه شدم.
در حالی که مسئولان حکومت مدام از بازگشت ایرانیان خارج از کشور سخن میگویند، از لحظهای که به وطن بازگشتهام، حتی یک روز اجازه نداشتهام در آرامش زندگی کنم. اخیراً، پس از آنکه نیروهای امنیتی با تماسهای مکرر خودم و خانوادهام را تحت فشار قرار دادند و من اعلام کردم که بدون حکم قضایی در هیچ جلسهای حاضر نخواهم شد، ابلاغیهای رسمی مبنی بر احضار به دادسرای فرهنگ و رسانه دریافت کردم.
با این حال به رغم عدم ذکر اتهام در احضاریه، چون مطمئن هستم مرتکب هیچ جرمی نشدهام، همراه با وکیلم در آنجا حاضر خواهم شد. از این پس، شما را در جریان هر آنچه رخ دهد قرار خواهم داد.
پاینده ایران.
همه کَس وطن دارد و خانه جایی
مرا دیار غریبی است و کنج تنهایی
از اینستاگرام چکامه چمنماه
@Hosseinronaghi
شیرین سوهانی
اولین زن ایرانی برنده جایزه اسکار
+ویدیوی لحظه کاندید شدن کارشون
@mamlekate
حمیده زراعی با تبدیل قرار بازداشت از زندان لاکان رشت آزاد شد؛ اما...
آنچه طی یک ماه گذشته برای این زن شجاع و ایراندوست رخ داده است مصداق شکنجه و آزار و اذیت سازمانیافته است.
حمیده (شیمین) زراعی، ۱۵ بهمن ماه، طی مراجعه به «دادسرای عمومی و انقلاب رشت» جهت اعلام حضور برای گذراندن دوران اقامت اجباری (مجازات تکمیلی در پرونده شعبه ۱ دادگاه انقلاب البرز با اتهام تبلیغ علیه نظام)، توسط مامورین حفاظت دادسرا به بهانهی حجاب و برای بار دوم با اتهام واهی اخلال در نظم عمومی و تمرد از دستور مقام قضایی، مورد آزار و اذیت قرار گرفته و بازداشت شده بود. در آن روز ابتدا، دو مامور مرد که یکی از آنها، رئیس حفاظت دادسرا با نام «ابراهیم رمضانعلیزاده رسولی» بوده، با تذکر رعایت حجاب، طی برخوردی غیراخلاقی و غیرانسانی، خانم زراعی را روی میز خوابانده (که مصداق تعرض است) و بهزور و اجبار به او دستبند و پابند زدند که این یورش، باعث آسیب و کبودی در ناحیه دست، ساعد و مچ پای او شد.
بعد از انتقال خانم زراعی به سلول انفرادی زندان لاکان، او که بهعلت نبود بهداشت و نداشتن مکان مناسب برای نشستن در سلول، دست به اعتراض زده بود، که با دستور ماموران زندان، توسط سه زندانی زن مورد ضرب شتم قرار گرفت. زندانیهای زن موهای سر او را کشیده و داخل سلول پرت کردند که منجر به اعتصاب غذا و دارو توسط ایشان شد. پس از چند روز نگهداری در سلول انفرادی، بازپرسی بهنام خادم، با سوءاستفاده از مقام خود، با وجود مخالفت پزشکان، دستور بستری حمیده زراعی در بیمارستان روانی را صادر میکند.
در نهایت، وی امروز ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ با تبدیل قرار بازداشت به قرار کفالت، آزاد شد.
کدام قانون اجازه داده است که دو مامور مرد با رفتاری وحشیانه، یک زن را مورد تعرض قرار دهند، روی میز دفتر دادستانی دادسرا بخوابانند و به او دستبند بزنند؟ این یک نمونه از برخورد غیرانسانی و غیراخلاقی ماموران امنیتی و مسئولان زندانهای ایران با زنان آزادیخواه و ایراندوست کشورمان است که میتوان آن را مصداق شکنجه و آزار و اذیت سازمانیافته علیه زنان ایران دید.
پینوشت: عکس امروز پس از آزادی حمیده زراعی از زندان لاکان رشت.
حمیده زراعی، در پیامهای پیشین خود، از فضای سرکوب و بیعدالتی در جمهوری اسلامی پرده برداشته و تأکید کرده بود:
«ما سرافرازانه رنج میکشیم، نه با خفت و بدبختی.» (ویدیوی حمیده زراعی را ببینیم)
@Hosseinronaghi
سرکوب دادخواهان، سرکوب عدالتخواهی است؛ ناهید شیرپیشه را آزاد کنید.
شرایط ناهید شیرپیشه، مادر پویا بختیاری، بسیار نگرانکننده است. او که بهدلیل دادخواهی خون فرزندش در زندان به سر میبرد، پس از اقدام به خودکشی، اعتصاب غذا کرده و وضعیت جسمی و روحی وخیمی دارد. ناهید شیرپیشه باید بدون هیچ قید و شرطی آزاد شود.
بیشتر بخوانیم:
۱- ناهید شیرپیشه: «فقر، فساد، فحشا، اعتیاد، افزایش آمار طلاق، همه اینها گردن آمریکا بوده؟ پس شما چیکاره بودید؟»
۲- سرکوب دادخواهان، سرکوب عدالتخواهی است. باید یکصدا از حقوق دادخواهانی که فرزندانشان را برای آزادی دیگران از دست دادهاند، دفاع کنیم. برای آنانکه مردم را ناامید و زمینخورده میخواهند و بهدنبال فراموش شدن یاد و نام کشتهشدگان ما هستند، هیچ چیزی خشمبرانگیزتر از صدای خانوادههای دادخواه نیست.
هر کدام از ما، صرفنظر از اندیشه و عقیده، باید در برابر استبداد سیاسی حاکم یکصدا باشیم.
@Hosseinronaghi
مهدی یراحی: کنار زنان ایران میمانم و از رانت جنسیتی برای اجرای کنسرت بهره نمیگیرم.
توضیحات «مهدی یراحی» در خصوص اجرای حکم ۷۴ ضربه شلاق مرتبط با پرونده روسریتو و صحب کوتاه او با مردم عزیز ایران.
مهدی یراحی در ادامه از ظلم چند ساله به زنان اهل موسیقی میگوید: «چند سال است ممنوعالکار هستم و به همین دلیل یک رنجی را مضاعف فهمیدم اینکه زنان سرزمینم چه میکشند از این رنج و از این درد، که سالها به آنها تحمیل شده که اگر یک انسان استعدادی دارد بهخاطر جنسیتش نتواند از آن استعداد استفاده کند.
بهخاطر ظلمی که با زنان حوزه موسیقی میشود، و بهخاطر آگاهی که حاصل شدهاست، از رانت جنسیتی استفاده نخواهم کرد.»
وقتی که ترکه میخوری، تو از آزادی پری...
@Hosseinronaghi
خلق خدا به چه روز افتادند از تدبیر شما؛ مملکت رو تعطیل کنید. دارلایتام دایر کنید درستتره.
فکر و ذکرمان شد کسب آبرو. چه آبرویی؟
مملکت رو تعطیل کنید. دارلایتام دایر کنید درستتره.
مردم نان شب ندارند، شراب از فرانسه میآید.
قحطی است، دوا نیست، مرض بیداد میکند، نفوس حقالنفس میدهند.
باران رحمت از دولتی سر قبله عالم است و سیل و زلزله از معصیت مردم.
میر غضب بیشتر داریم تا سلمانی. سر بریدن از ختنه سهلتر.
ریخت مردم از آدمیزاد برگشته. سالک بر پیشانی همه مهر نکبت زده.
چشمها خمار از تراخم است.
چهرهها تکیده از تریاک.
اون چهارتا آب انبار شاه عباس هم کرم گذاشته!
ملیجک در گلدان نقره میشاشد.
چه انتطاری از این دودمان با آن سرسلسله اخته؟
خلق خدا به چه روز افتادند از تدبیر ما؛ دلال، فاحشه، لوطی، لـله، قاپباز، کفزن، رمال، معرکهگیر، گدایی که خودش شغلی است.
بریدهای از فیلم «حاجی واشنگتن» اثر «علی حاتمی»
@Hosseinronaghi
جنبش دانشجویی تجلی همبستگی ملّی است.
بیانیه مشترک گروهی از انجمنها و رسانههای فعال در جنبش دانشجویی ایران
دانشجوی زندهیاد «امیرمحمد خالقی» در سایهٔ بیمسئولیتی وزارت علوم، ناکارآمدی نیروی انتظامی و فساد ساختاریِ جمهوری اسلامی، قربانی خشونت خیابانی شد و به شکلی اندوهبار، جان باخت. همانطور که همه ایرانیان در این سالها قربانی بودهایم.
این فاجعه در حالی رخ داد که دانشگاهیان از مدتها پیش در مورد وجود ناامنی و شرایط نامساعدی که نیازمند رسیدگی جدی نیروی انتظامی و مقامات مسئول بوده، به صورت شفاهی و کتبی اعتراض خود را اعلام کرده بودند. اما بیتوجهیِ پیوسته و بیکفایتی مسئولین، همان مسئولینی که در واپسین لحظات آغاز اعتراضات در کوی دانشگاه کوشیدند تا آرامش کاذب به دانشجویان تزریق کنند، مقدمات رخداد این جنایت فراموشنشدنی را فراهم کرد.
در پی قتل ناجوانمردانهٔ امیرمحمد خالقی، جامعه دانشجویی ایران، واکنشی چنین تاریخی و درخور از خود به نمایش گذاشت و دادخواه او و کسانی چون او شد.
دگرباره وفاداران به «جنبش دانشجویی ایران» مرز تاریخی و همیشگی خود را بر پایه دو اصل ارزشمند «آزادی و عدالت» با حاکمیت جمهوری اسلامی روشن کردند و یادآور شدند که دانشجو حتی اگر بمیرد، ذلت نمیپذیرد. یادآور شدند که آتش زیر خاکستر همیشه روشن میماند و برای ستیز با تاریکی، از نو زبانه میکشد.
بر ماست که فارغ از همه تفاوتها و اختلاف سلیقههایمان، با حفظ همبستگی حداکثری، برای بازتاب این صدای اصیل، مستقل و امیدبخش بکوشیم. صدایی که شاید تنها امید ملت آزادیخواه ایران برای عبور از جمهوری اسلامی است.
صدایی که فراتر از شعارها است، صدایی که با وجود آن، جوانان میتوانند به روزهای خوب آینده روشن امیدوار بوده و به جای سفر کردن، بمانند و پس بگیرند...
به امید آزادی،
چهارشنبه، ۱ اسفند ۱۴۰۳
پاینده ایران
#امیرمحمد_خالقی
@Hosseinronaghi
شعار دانشجویان: «حراست سپاهی، قاتل ما شمایی!» «نفر نفر حجاببان، دریغ از یک نگهبان»
اعتراض دانشجویان روز دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۴۰۳ در مقابل سردر مرکزی دانشگاه تهران ادامه داشت. دانشجویان در این تجمع اعتراضی به سیاستهای سرکوب حکومت و مدیریت دانشگاه با تجمع و سر دادن شعار اعتراض کردند.
شعارهای دانشجویان:
«حراست سپاهی، قاتل ما شمایی!»
«نفر نفر حجاببان، دریغ از یک نگهبان»
«اولویت مو بوده امنیت مغفول بوده»
«دانشجو داد بزن حقتو فریاد بزن»
«امروز اگر داد نزنی، خالقی فردا تویی»
«نیروی انتظامی قاتل ما شمایین»
«حراست سپاهی نمیخوایم نمیخوایم»
«فراجا کجایی مسئول ماجرایی»
«رهایی حق ماست قدرت ما جمع ماست»
#دانشگاه_تهران
#امیرمحمد_خالقی
از خبرنامه امیرکبیر و دانشجویان پیشرو
@Hosseinronaghi
اعتراض هومن طاهری به صدور احکام اعدام منوچهر فلاح، شریفه محمدی و دیگر زندانیان محکوم به اعدام
@Hosseinronaghi
ببین شبِ خون
به باغِ گلگون
چگونه دشنه میبارد
بخوان و بخوانیم
سرودِ شکفتن
که شامِ خون، سحر دارد
@Hosseinronaghi
بیانیه دانشجویان کوی دانشگاه تهران در اعتراض خفقان سیاسی و امنیتی در دانشگاهها
دانشجویان کوی دانشگاه تهران که در اعتراض به قتل همدانشگاهی خود امیرمحمد خالقی، روز جمعه ۲۶ بهمنماه تجمع اعتراضی برگزار کردند، بیانیهای خوانده و اعلام کردند که در ایران امنیت جانی ندارند.
در این بیانیه آمده که «اگر کشف حجابی صورت میگرفت، چهها که نمیکردید. آنچه اهمیت ندارد، جان فرزندان ایران است.»
خبرنامه امیرکبیر
@Hosseinronaghi
اینها ماموریت دارند ایران را به نابودی ببرند.
شاپور بختیار آخرین نخستوزیر قانون اساسی مشروطه در دوران پهلوی: «اینا ماموریت دارن که ایران رو به نابودی ببرن و میبرند اما من میایستم که این کار نشه»
پینوشت:
۱- بازخوانی یک نامه تاریخی از مهشید امیرشاهی؛ امروز در حیرتم که چرا بیشتر روشنفکران متعهد و مسئول سکوت کردهاند؟ به سیاستمداری چون شاپور بختیار برنخورده بودم که بدانم سیاست الزاما مغایر شرافت، صمیمیت و وطنپرستی نیست. من صدایم را به پشتیبانی از آقای شاپور بختیار با سربلندی هر چه تمامتر بلند میکنم، حتی اگر این صدا در فضا تنها بماند. من از تنها ماندن هرگز هراسی بدل راه ندادهام. ولی اینبار میترسم، نه به خاطر خودم ، بلکه بهخاطر آینده این ملک و سرنوشت همه آنها که دوستشان دارم.
۲- شاپور بختیار: ایران هرگز نخواهد مرد.
من مرغ طوفانم نیندیشم ز طوفان
موجم، نه آن موجی که از دریا گریزد
۳- تظاهرات حامیان قانون اساسی و شاپور بختیار، ۲۰ بهمن ۱۳۵۷ - امجدیه تهران.
شعار «بختیار سنگرتو نگه دار»
شعار «مهدی صاحبزمان امام آخر ماست» در پاسخ به شعار «کار شاه تمام است خمینی امام است/استقلال و آزادی جمهوری اسلامی آخرین کلام است».
۴- مهدی بازرگان در سخنرانی ۲۰ بهمن ۵۷ در حمایت از روحالله خمینی و انقلاب اسلامی خطاب به شاپور بختیار میگوید: «برای خودت نفرین و لعنت نخر!»
مهدی بازرگان در ادامه میگوید: آیا از حکم خدا که از زبان مراجع و حکام شرع برون آمده باشد قانونی والاتر هست؟
بازرگان در ادامه سخنرانی خود به مخالفان انقلاب اسلامی در سال ۵۷ حمله میکند و میگوید: «به آن افراد و به آن امرايی كه هنوز مرض ساديسم دارند و هوای ديگری، هوای انتقام، هوای بازگشت و ترکتازی دارند میگويم: خيالتان راحت باشد «ممه را لولو برد»!
@Hosseinronaghi
برای هومن معمار پناهی که باور داشت «از دل ویرانهها جوانه زدیم»
یادداشت یک هنرمند اهل تئاتر
هومن معمارپناهی، مدیر عمارت روبرو، روز جمعه همراه با هیوا سیفیزاده و چند نفر دیگر بازداشت شد. او تنها فردی از این جمع است که هنوز آزاد نشده.
عمارت روبرو، به مدیریت هومن معمارپناهی، در سال ۹۵ افتتاح شد. او کسی بود از جنس همهی ما که آن روزها سودای هنر و تغییر داشتیم. نام این عمارت از روبهروییاش با تئاتر شهر الهام گرفته بود.
وقتی میگویم هومن از جنس ما بود، یعنی در میان دهها مدیر فرهنگی و هنری که برای گرفتن اجرای کارهایمان باید با آنها روبهرو میشدیم و اغلب با اعصاب خرد و داغان از دفترهایشان بیرون میآمدیم، هومن نهتنها زبان مشترکی با ما داشت، بلکه دغدغههای مشترکمان را نیز درک میکرد. همین شد که عمارت روبرو خانهی بسیاری از اولین اجراهای ما شد؛ جایی که جسورترین گروههای تئاتر، موسیقی، سینما و... فرصت صحنه رفتن پیدا کردند.
روبرو، برخلاف بسیاری از سالنهای اجرا، نه فقط یک فضای نمایشی، بلکه عضوی از گروههای هنری بود. جایی که به جریانهای مستقل و آلترناتیو هنر پناه داد، در حالی که جریان رسمی نه به آنها فضا میداد و نه آرامششان را حفظ میکرد.
شک ندارم که این جریان، با آزار و دستگیری هومن و دیگران، متوقف نخواهد شد؛ بلکه صدایش بلندتر خواهد شد. همانطور که عمارت روبرو این شعار را برای خود انتخاب کرده بود: «از دل ویرانهها جوانه زدیم.» هنر مستقل و غیرفرمایشی بارها و بارها از دل ویرانهها جوانه خواهد زد.
به امید آزادی هومن معمارپناهی.
پینوشت: هومن معمار پناهی با قرار وثیقه آزاد شد.
@Hosseinronaghi
بهجای او به قلب من بزن...
مهدی یراحی
#MehdiYarrahi
@Hosseinronaghi
امروز ۱۵ اسفند ماه ۱۴۰۳، آخرین بخشِ احکام صادره از شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران -مبنی بر ۷۴ ضربه شلاق- در شعبه چهارم اجرای احکام دادسرای امنیت اخلاقی تهران، به طور تام و تمام اجرا شد و پرونده آقای #مهدی_یراحی مختومه گردید.
@Hossrinronaghi
نامه لخ والسا، رئیسجمهور پیشین لهستان، به دونالد ترامپ: جان انسانها قابل قیمتگذاری نیست.
جناب آقای رئیسجمهور،
ما با نگرانی و انزجار گفتوگوی شما با رئیسجمهور زلنسکی را تماشا کردیم. توهینآمیز است که انتظار داشته باشید اوکراین بابت کمکهای مادی ایالات متحده در مبارزهاش با روسیه سپاسگزار باشد.
سپاسگزاری شایستهٔ سربازان قهرمان اوکراینی است که بیش از یازده سال است برای دفاع از ارزشهای دنیای آزاد و میهن خود که مورد حمله روسیهٔ پوتین قرار گرفته، جان خود را فدا میکنند.
چگونه ممکن است رهبر کشوری که نماد دنیای آزاد است، این واقعیت بدیهی را نادیده بگیرد؟
جو حاکم بر دفتر ریاستجمهوری (اُوال آفیس) در جریان گفتوگوی شما، ما را به یاد بازجوییهای سرویسهای امنیتی و دادگاههای کمونیستی انداخت. در آن دوران، دادستانها به ما میگفتند که تمام قدرت در دستان آنهاست و ما هیچ حقی نداریم. آنها آزادیهای ما را از ما گرفتند، چرا که از همکاری با آنها یا قدردانی از ظلمشان سر باز میزدیم.
ما از اینکه رئیسجمهور زلنسکی با رفتاری مشابه روبهرو شد، شوکه شدهایم.
تاریخ نشان داده است که هر زمان ایالات متحده از ارزشهای دموکراتیک و متحدان اروپایی خود فاصله گرفته، در نهایت امنیت خودش را به خطر انداخته است.
ویلسون این را در سال ۱۹۱۷ درک کرد، زمانی که آمریکا به جنگ جهانی اول پیوست. روزولت نیز پس از حمله به پرل هاربر در سال ۱۹۴۱ دریافت که دفاع از آمریکا مستلزم مبارزه در اروپا و اقیانوس آرام است.
بدون حمایت مالی و قاطعیت رئیسجمهور ریگان، فروپاشی امپراتوری شوروی ممکن نبود. ریگان اتحاد جماهیر شوروی را «امپراتوری شر» نامید و با قاطعیت در برابر آن ایستاد. ما پیروز شدیم، و امروز تندیس او در ورشو، روبهروی سفارت ایالات متحده، نصب شده است.
جناب آقای رئیسجمهور، کمکهای نظامی و مالی را نمیتوان با خونهایی که برای استقلال اوکراین و آزادی اروپا و جهان ریخته شده، برابر دانست.
جان انسانها قابل قیمتگذاری نیست. سپاسگزاری شایسته کسانی است که جان و آزادی خود را فدا میکنند، چیزی که برای ما، بهعنوان زندانیان سیاسی سابق رژیم کمونیستی تحت سلطهٔ اتحاد جماهیر شوروی، کاملاً بدیهی است.
ما از ایالات متحده میخواهیم که به یادداشت تفاهم بوداپست ۱۹۹۴ پایبند باشد، توافقی که آمریکا را موظف میکند از مرزهای اوکراین دفاع کند، در ازای اینکه این کشور از سلاحهای هستهای خود صرفنظر کرد.
این تعهدات بدون قید و شرط هستند و هیچکجا اشاره نشده که این کمکها نوعی معاملهٔ اقتصادی است.
با احترام،
لخ والسا، زندانی سیاسی سابق، رهبر جنبش همبستگی، رئیسجمهور پیشین لهستان
متن انگلیسی نامه
لخ والسا کیست؟
لخ والسا (Lech Wałęsa) رهبر جنبش همبستگی (Solidarity)، فعال کارگری، و رئیسجمهور پیشین لهستان است. او در دهه ۱۹۸۰ به عنوان رهبر جنبش کارگری همبستگی، که نخستین اتحادیه مستقل کارگری در بلوک شرق بود، نقشی کلیدی در مبارزه با کمونیسم و حکومت تحت حمایت شوروی در لهستان ایفا کرد.
والسا، یک برقکار در کشتیسازی گدانسک، به چهرهای بینالمللی در مبارزه علیه رژیمهای کمونیستی تبدیل شد. اعتصابات و اعتراضات گستردهای که او رهبری کرد، موجب تضعیف رژیم کمونیستی لهستان شد و در نهایت به مذاکراتی منجر گردید که راه را برای انتخابات آزاد در سال ۱۹۸۹ باز کرد—رویدادی که سقوط پرده آهنین و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را شتاب بخشید. نقش او در پایان سلطه کمونیسم در اروپای شرقی، همچنان از مهمترین نقاط عطف تاریخ معاصر جهان بهشمار میآید.
@Hosseinronaghi
حسین شنبهزاده: «من اگه دستگیر شدم، تو هم لطف کن منو فراموش نکن.»
@Hosseinronagji
تاریخ درس خودش را میدهد، این با شماست که یاد بگیرید یا نه.
نیل فرگوسن نوشته بود:
«هرچه جهان بدون یک جنگ جهانی بزرگ پیش میرود، تصور شروع آن جنگ بزرگ غیرممکنتر و امکان شروع آن راحتتر است.»
در مارس ۱۹۳۸ نیروهای آلمان نازی در مرزهای چکسلواکی دست به آرایش نظامی زدند و نماینده ایالت سودتلند Sudetenland (بخش آلمانی زبان جدایی طلب) خواستار جدایی از چکسلواکی و الحاق به آلمان شد. کاملا مشخص بود که ماجرا از چه قرار است. همان مسئلهای که امروز میان روسیه و اوکراین هم قابل مشاهده است. آلمان نازی پس از الحاق اتریش به خاک خود، خواستار الحاق کل چکسلواکی به آلمان نیز بود و مناطق جداییطلب صرفا بهانهای بود که مزهی دهان قدرتهای اروپایی را بچشد. در کنفرانس بدنام مونیخ بود که رهبران قدرتهای اروپایی از قبیل ایتالیا، فرانسه و بریتانیا با بیخیالی تمام نسبت به سرنوشت مردم اروپا و صرفا برای درگیر نشدن با هیتلر، در قراردادی که هیچ نمایندهای از چکسلواکی در طول گفتوگو و امضای آن وجود نداشت، سودت را در سپتامبر ۱۹۳۸ به هیتلر بخشیدند.
طی شش ماه آینده با دستدرازی و نقشه حسابشدهی هیتلر، چکسلواکی به طور کامل از نقشهی اروپا حذف شد. مانند هر رهبر تمامیتخواه دیگری که بر گردهی شهروندان سوار است، هیتلر مدام از ساخت یک آلمان بزرگتر سخن میگفت. در نگاه بریتانیایی که تجربهی وحشت جنگ اول جهانی را داشت به خیال خودش با مماشات و صلح با هیتلر، دیگر نیازی به تجربهی یک جنگ جهانی دیگر نداشت. اوضاع در لندن به حدی بود که پیش از کنفرانس مونیخ و احتمال وقوع جنگ، پلیس شهری مامورانی را در مقابل قفس حیوانهای وحشی در باغ وحش گذاشته بود تا در صورت اصابت بمب و باز شدن قفس، به آنها شلیک کنند.
در چنین شرایطی بود که در اروپا و خصوصا انگلستان، سیاستمدارانی بودند که میاندیشیدند با سیاست کنار آمدن با هیتلر میتواند جلوی وقوع جنگ بزرگی را گرفت. در یک روز بارانی پاییزی، جمعیت زیادی در لندن منتظر بازگشت آقای نخست وزیر، نویل چمبرلین Neville Chamberlain (نخستوزیر بریتانیا پیش از چرچیل) پس از امضای قرارداد مونیخ با آلمان نازی بودند. درهای هواپیما باز شد، آقای نخست وزیر بیرون آمد و در میان تشویق حضار شروع به سخنرانی کرد:
«شهروندان عزیز انگلیسی، برای دومین بار در تاریخ، یک نخست وزیر بریتانیایی به آلمان رفت و صلح را با افتخار با خود به همراه آورد... ما امروز با امضای این قرارداد، صلح را برای زمانهمان به ارمغان آوردیم. به خانههایتان بروید و یک خواب راحت و آسوده داشته باشید.»
یک سال بعد جنگ دوم جهانی به راه افتاد و شد آنچه که شد. چمبرلین و سیاستمدارانی مانند او در خوشخیالی ترحم برانگیزی میگفتند: ببینید خود آلمانیها زیر این قرارداد ما را امضا کردند که جنگ نمیخواهند و خواهان صلح هستند.
در مقابل یک مستبد جنگطلب، زور تنها گزینه منطقی است و صحبت از صلح فقط زمانی به درد میخورد که او بداند شروع جنگ به معنای پایان عمرش خواهد بود.
آنچنان که در حکمتهای گذشتگان میخوانیم:
Si vis pacem para bellum
اگر صلح میخواهی، برای جنگ آماده شو.
نوشته شاوشَنک
@Hosseinronaghi
دفاع از اوکراین در برابر تجاوز روسیه، دفاع از ارزشهای جهان آزاد است.
نمیتوان تجاوز روسیه به خاک اوکراین و تهدیدی را که این اقدامات برای جهان آزاد به همراه دارند، کماهمیت دانست. اوکراین عملاً خط مقدم رویارویی میان امپراتوری شر و جهان آزاد است—زمینی که از دوران جنگ سرد بهجا مانده است. در این جنگ، بیطرف ماندن، بهویژه با در نظر گرفتن نقش روسیه در حمایت و بقای رژیمهای تمامیتخواه و دیکتاتوری همسو با مسکو (از جمله جمهوری اسلامی)، هیچ معنایی ندارد.
Defending Ukraine against Russia's aggression is defending the values of the free world.
Russia's invasion of Ukraine and the threat its actions pose to the free world cannot be understated. Ukraine is effectively the front line in the confrontation between the empire of evil and the free world—a battleground left over from the Cold War. In this war, remaining neutral is meaningless, especially considering Russia's role in supporting and sustaining authoritarian and dictatorial regimes aligned with Moscow.
@Hosseinronaghi
«هیوا سیفیزاده» خواننده زن در حین اجرا بازداشت شد.
دیشب ۹ اسفند ۱۴۰۳، هیوا سیفیزاده، ۲۷ ساله، خواننده و مدرس موسیقی کلاسیک، نوازنده تنبک و بازیگر تئاتر، حین یک اجرای زنده در عمارت «روبرو» به دست ماموران امنیتی بازداشت شد. به همین دلیل اجرای وی ناتمام ماند.
یکی از حاضران لحظه بازداشت این خواننده زن را چنین روایت میکند:
«همین الان وحشیا حمله کردن بهمون تو کنسرت هیوا سیفی زاده تو عمارت روبرو.
سه تا خانم چادری هم رفتن دستگیرش کنن. یه لشگر نیرو ریختن. چون گوشی هامونو گرفته بودن مسئولین اجرای برنامه نمیشد فیلم و عکسی گرفت.
یه سری لباس شخصی ریختن تو و چندتا فاطی کوماندو خوشحال میدوئیدن برای دستگیر کردنش. مردم هو شون کردن.
همون یک و نصفی ترک هم می ارزید به این استرس. به امید اینکه مشکل حادی براشون پیش نیارن.
با شعار خانواده های محترم اومدن تو و وقتی هو شدن، با داد و تشر شروع کردن بیرون کردنِ مردم»
از کانال ممکلته
@Hosseinronaghi
دغدغه «آزادی، رفاه و امنیت در ایران»، دغدغه همه ما و خواست همه مردم ایران است.
در کنار «هنگامه قاضیانی» عزیز و «توماج صالحی» عزیز.
@Hosseinronaghi
بازداشت محسن قشقایی و یادآوری رنج او
محسن قشقایی از ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ دوباره بازداشت شده و هیچ تماسی با خانواده نداشتهاست. از نهاد بازداشتکننده و محل نگهداری او اطلاعی در دست نیست.
همین موضوع باعث شد خاطره تلخ و رنجی که سالها قبل در زندان به محسن و خانوادهاش تحمیل شد در ذهنم بیدار شود.
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳، محسن قشقایی با مادرش، طوبی سلطانی، در زندان اوین ملاقات میکند و همان روز، متوجه میشود مادرش پس از ملاقات گم شدهاست. سه هفته گذشت و به او مرخصی ندادند. اعتصاب غذا کرد، بهجای مرخصی، او را به بند دیگری منتقل کردند. پس از یک ماه، مشخص شد مادرش پس از ملاقات، حوالی اوین تصادف کرده و فوت کردهاست. شخصی لوازم او را میدزدد و پس از چند روز، او را بهعنوان مجهولالهویه به خاک میسپارند. خانوادهاش پس از یک ماه در آگاهی عکس مادرش را شناسایی کرده و متوجه میشوند که او یک ماه پیش فوت کردهاست.
آن روزها در زندان، این واقعه تاثیر بسیار منفی روی بچههای زندانی که دسترسیهایشان محدود بود گذاشت. خودم نیز نگرانیهای جدی داشتم خصوصا که پدرم در همان ایام در راه ملاقات تصادف کرده و آسیبهای جدی دیده بود. تا چند هفته مثل دیگر زندانیان به خانواده میگفتم اصلا برای ملاقات نیایید. شاهد بودم بسیاری از زندانیان نیز همین ترس را داشتند و نگران بودند.
@Hosseinronaghi
🔻 سپندارمذگان؛ روز نکوداشت زن و زمین در تقویم باستانی ایران
در تقویم باستانی ایران، ۲۹ بهمن به نام «سپندارمذگان» یا روز مهرورزی و نکوداشت زن و زمین نامگذاری شده است؛ روزی که ایرانیان باستان به زنان هدیه میدادند و نقش آنان را در خانواده و اجتماع گرامی میداشتند.
@mamlekate
جمشید عزیزی قبل از اتمام مرخصی و ورود به زندان، در حمایت از منوچهر فلاح، همبندی محکوم به اعدامش در زندان لاکان رشت.
#نه_به_اعدام
#منوچهر_فلاح
@Hosseinronaghi
خونی که ریخته میشه، با هیچی پاک نمیشه.
«#امیرمحمد_خالقی»
@Hosseinronaghi
در ۴۶ سال گذشته، تمام سیاستها و برنامههای حکومت اسلامی، علیه رفاه، امنیت و آسایش مردم ایران، در دشمنی با سرزمین کهن ما و برای نابودی آن بودهاست. اراده و خواست ملت ایران، سقوط جمهوری اسلامی را رقم خواهد زد. «اینها ماموریت دارند ایران رو به نابودی ببرند» اما ما مقابلشان میایستیم و ایران را پس میگیریم.
زن، زندگی، آزادی
پاینده ایران
@Hosseinronaghi
شعار سردادن مردم علیه جمهوری اسلامی و دیکتاتوری در تهران، شب ۲۱ بهمن ۱۴۰۳.
از کانال وحید آنلاین (ویدیوهای دیگر)
@Hosseinronaghi