⚜️مکتب اطریشی اقتصاد⚜️ Austrian School Of Economics تارنما: https://iifom.com اینستاگرام: https://instagram.com/iifom.co فیسبوک: https://facebook.com/IIFOM ایکس: https://x.com/IIFOM_CO
⚜️اصول راتبارد⚜️
نویسنده: مارک تورنتون
مترجم: ریحانه باقری
وقتی بحران اقتصادی رخ میدهد، همه از رئیس فدرالرزرو گرفته تا مردم عادی در خیابان میپندارند که بانک مرکزی باید پول بیشتری چاپ کند و نرخ بهره را کاهش دهد و دولت باید پول بیشتری خرج کند و بیشتر مقروض گردد و این امر برای «پر کردن شکاف» رها شده توسط بخش خصوصی ضروری تلقی میشود.
این راه کاملاً اشتباه بوده و در حقیقت نتایج حاصل از این روش بسیار متضاد با هدفِ موردنظر(خروج از بحران اقتصادی) میباشد.
قانون شمارهٔ یک موری راتبارد در یک بحرانِ اقتصادی این است که دولت در روند تعدیل بازار یا بهتعبیر وال استریت «اصلاح» دخالت نکند. هرچه دولت در بحران اقتصادی مداخله کند، بحران طولانیتر و طاقتفرسا خواهد شد و حتّی میتواند باعث تداوم همان رکود شود درست به مانند آنچه در جریان رکود بزرگ اتفاق افتاد.
📜 متن کامل: اصول راتبارد▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🟡➣ @IIFOM_CO
⚫️➣ instagram.com/iifom.co
🌐➣ iifom.com
وقتی روشنفکرانه به سیاست فکر میکنید، به احتمال زیاد چپگرا میشوید.
⚜️راجر اسکروتن⚜️▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🟡➣ @IIFOM_CO
⚫️➣ instagram.com/iifom.co
🌐➣ iifom.com
⚜️خودپرستی توده؛ ابداع خدایان⚜️
استعدادِ جامعه در رساندن خویش به مقام خدایی یا در ایجاد خدایان، هیچ جا بیش از نخستین سالهای انقلاب فرانسه دیدنی نبود. در این سالها در واقع زیر تأثیر شوق عمومی، اموری که طبعاً از امور ناسوتی محض بودند توسط افکار عمومی به صورت امور لاهوتی درآمدند، مانند: میهن، آزادی و عقل. بدین سان مذهبی خودانگیخته پدید آمد که اصول جزمیِ نمادها، محرابها و اعیاد خاص خویش را دارا بود. پرستش «عقل» و «وجود برتر» در رژیم انقلابی در واقع اقدامی برای خشنودی رسمی همین تمایلات خودانگیخته به شمار میرفت. البته این ابداعِ مذهبی دوامی چندان نداشت لکن علتش آن بود که شوق میهندوستانه که در ابتدا برانگیزندهٔ تودهها بود بتدریج سستی گرفت و با از میان رفتن علت، معلول نیز نمیتوانست دوامی داشته باشد.
✍🏼امیل دورکیم
📚در صور بنیانی حیات دینی▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🟡➣ @IIFOM_CO
⚫️➣ instagram.com/iifom.co
🌐➣ iifom.com
اصلاحات ارضی اولین قدم سیستماتیک در نقض حق مالکیّت بود.
⚜️موسیٰ غنینژاد⚜️▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🟡➣ @IIFOM_CO
⚫️➣ instagram.com/iifom.co
🌐➣ iifom.com
⚜️معلم انقلاب⚜️
علی شریعتی همهٔ کوشش خود را به کار میگیرد تا از خود افسانه سازد: ملغمهای از دانشمند و قهرمان و مبارز. ادعای دکترا گرفتن در رشتههایی میکند که درس آنها را نخوانده است اما او در جامعهشناسی و تاریخ، مدرک دکتری ندارد. مدرک او معادل دکترای دانشگاهی است که پایاننامهٔ آن هم، ترجمهٔ یک فصل از کتاب فضائل بلخ، به فرانسه است. فهرست استادهایی که به رخ میکشد که آنها او را به یاد نمیآورند: لویی ماسینیون، گورویچ و غیره. ادعا میکند دستیار ماسینیون بوده ولی هیچ دلیل و شاهدی بر صحت این مدعا وجود ندارد. همچنین گورویچ، و حکایت برخی از دوستان او، که مشعوفانه به نزد گورویچ میروند و با این پاسخ گورویچ سنگ روی یخ میشوند که چنین فردی را نمیشناسد. مدعیات ناشیانهای در باب سابقهٔ مبارزهاش میسازد و دوستان و مریدانش به آن پروبال میدهند. اینکه با فرانتس فانون، نامهنگاری دارد و کتاب او را ترجمه کرده و به خاطر دفاع از مبارزان الجزایری و ارتباط با آنها در پاریس زندانی شده است و در دانشگاه دوست عبدالعزیز بوتفلیقه بوده است و در زندان فرانسویها با «گیوز» مصاحبه کرده است. اما بوتفلیقه هرگز به پاریس نرفته بود، چه رسد به آنکه در آنجا دانشجو باشد. عجیبترین نکتهٔ این داستان، به مصاحبه با «گیوز» در زندان فرانسه بازمیگردد. اما کسی به نام گیوز وجود خارجی ندارد و نسخهای از مصاحبه با او هم یافت نشد. اکنون نیز از سخنرانیهای شورمندانهٔ او، جز تعارضهای بیپایان که پشت هر نویسنده و روشنفکری را به خاک میمالد، چه چیزی به جای مانده است جز ترویج جنگ مسلحانه و تحریک به خشونت و تعلیم انقلاب و ارائه اسلام ایدئولوژیک که او را در صف تلخاندیشان و ستیزهجویان قرار میدهد.
✍🏼جلال توکلیان
📚اندیشه پویا ۹۴
▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🟡➣ @IIFOM_CO
⚫️➣ instagram.com/iifom.co
🌐➣ iifom.com
⚜️سه اثر بر اندیشهٔ مارکس⚜️
خاستگاه اندیشهٔ مارکس در دنبالهٔ فلسفهٔ کلاسیک آلمان قرار داشت زیرا یکی از فکرهای اصلی هگل را میپذیرفت که توالی جوامع در عینحال هم نمودار مراحل فلسفه و هم نمودار مراحل بشریت است. از سوی دیگر، مارکس اقتصاد انگلیس را بررسی کرده و از مفاهیم اقتصاددانان انگلیسی استفاده کرده است. وی برخی از نظریههای مورد قبول زمان خود، مانند نظریهٔ ارزش-کار، یا قانون کاهش گرایشی نرخ سود را در آثار خود بار دیگر پیش کشیده و تصور کرده با گرفتن نظریات اقتصاددانان انگلیسی میتواند فرمول علمی دقیق اقتصاد سرمایهداری را بدست دهد. بالاخره مارکس مفهوم نبرد طبقات را که عملاً در آثار پایان قرن هجدهم و آغاز قرن نوزدهم بهطور پراکنده وجود داشت، از مورخان و سوسیالیستهای فرانسوی گرفته است. این سه اثر اندیشهٔ مارکس را متأثر کرده است و به کمک آنها میتوان تعبیر کلی اما معتبر از ترکیبی که مارکس و انگلس فراهم آوردهاند ارائه داد.
✍🏼ریمون آرون
📚مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعهشناسی▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🟡➣ @IIFOM_CO
⚫️➣ instagram.com/iifom.co
🌐➣ iifom.com
🖍 نطقیات برگزار میکند:
دورهٔ آموزشی «فلسفه و مسیحشناسی»
👤 مدرس: استاد نسیم حسنی ( لینک معرفی استاد)
🟢 آشنایی با دورهٔ آموزشی «فلسفه و مسیحشناسی»:
”مسیحشناسی“ را میتوان یکی از شاخههای الهیات عقلی مسیحیت دانست. در مبحث مسیحشناسی، چگونگیِ تبدیل شدن عیسیمسیح به خدای خالقِ معبود، موضوع اصلی بوده و در این بین پرداختن به زندگی و اعمال او، که منابع آن غالباً محدود و گنگ است، کمتر اهمیت دارد. به زبانی ساده مسیحشناسی را باید مطالعه در شناخت ماهیت یا همان هستیشناختی (Ontology) عیسیمسیح و به ویژه بررسی چگونگی اتحاد طبیعت الوهی و انسانی در او تعریف کرد.
اگرچه اصطلاح ”مسیحشناسی“ نخستینبار از سدۀ هفدهم میلادی در آثار متألهان اروپایی دیده میشود، موضوع آن از همان قرن نخست میلادی ذهن متکلمان مسیحی را به خود مشغول داشته بود. این مسئله در تاریخ مسیحیت به قدری اهمیت پیدا کرد که میتوان گفت برداشتهای گوناگونی که از ماهیت طبیعت عیسیمسیح توسط آبایکلیسا انجام گرفت مهمترین عامل در برپایی نخستین شوراهای عمومی کلیسا و جدایی فرقههای مختلف مسیحی در هفت سدۀ نخست تاریخ مسیحیت بوده است.
سابقۀ مباحث مسیحشناسی در ادبیات مسیحی را میتوان تا زمان نگارش متون عهدجدید پیگرفت. بخش مهمی از مسیحشناسیِ عهدجدید در مقدمۀ انجیل یوحنا یافت میشود. انجیل یوحنا بیش از هر متن دیگری در عهدجدید سعی در ارائۀ مفهومی فلسفی و الوهی از شخصیت عیسی داشته است. اصطلاح لوگوس (λόγος) و اطلاق آن به عیسیمسیح نخستینبار در مقدمۀ همین انجیل ظاهر میشود، اگرچه پیشتر استفاده از این واژه سابقهای طولانی در ادبیات فلسفی یونان و حتی ادبیات یهودی یونانی مآب به خصوص آثار فیلون اسکندرانی داشته است.
دیدگاه مثبت نخستین متألهان برجستۀ مسیحیت به فلسفۀ یونانی عاملی مهم در فرایند تأثیرپذیری این آیین تازه از مباحث فلسفی بود. به عنوان مثال از دیدگاه کلمنت اسکندرانی فلسفه یک فضیلت و موهبت الهی بود که تا پیش از آمدن مسیح، یونانیان را به کسب فضیلت و تقوا ترغیب و به دینداری رهنمود ساخته بود. در نتیجه از دیدگاه او فلسفه برای یونانیان همچون شریعت برای یهودیان بوده است.
از آنجاییکه فهم مباحث مسیحشناسیِ آبای کلیسا بدون در نظر گرفتن تأثیر فلسفۀ یونانی بر اندیشههای آنان امکانپذیر نیست، در این دوره سعی شده است تا تصویری جامع از این پیوند میان فلسفه و الهیات مسیحی ارائه شود. در طی این دوره مراحل مختلف تکوین مسیحشناسی و تأثیر آن در به وجود آمدن شقاق میان فرقههای مختلف مسیحیت مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
🗂 فهرست موضوع جلسات:
⭕ پیشزمینهها
۱) لوگوس در فلسفۀ یونانی
(هراکلیتوس افسوسی؛ رواقیون)
۲) لوگوس و کلمۀ خدا در آثار یهودی یونانیمآب
(پیشامسیحی ( דבר (کلمه) در ترجمۀ سبعینی عهدعتیق؛ ادبیات حکمت؛ لوگوس در آثار فیلون اسکندرانی)
⭕ عهد جدید
۳) مسیح شناسی اناجیل همنوا
(مسیحشناسی چیست؟؛ سابقۀ مسیحشناسی؛ مسیحشناسی در اناجیل متی و مرقس و لوقا)
۴) لوگوس در انجیل یوحنا
(بحثی درباب نویسنده و زمان نگارش انجیل یوحنا؛ مفهوم اندیشۀ لوگوس در انجیل یوحنا؛ ریشۀ ظهور واژۀ لوگوس در انجیل یوحنا)
۵) مسیحشناسی در رسالات پولس
(مسیح در رسالات پولس؛ تأثیرات خارج از بنیاسرائیل بر اندیشههای پولس)
⭕فلسفه و آبای کلیسا
۶) مسیحشناسی و فلسفه در آثار یوستین شهید
(ایدۀ "فلسفۀ راستین": ارتباط فلسفه و دین در آثار یوستین؛ نقش یوستین در تبیین مفهوم لوگوس در دین مسیحیت)
⭕ مکتب اسکندریه
۷) کلمنت اسکندرانی
(تعریف مکتب اسکندریه؛ تأثیر فسلفۀ افلاطونی میانه و فیلون اسکندرانی در اندیشههای کلمنت؛ اثبات ازلی بودن لوگوس؛ تجسد لوگوس)
۸) اوریگنس اسکندرانی
(اوریگنس و طرح تثلیث طبقاتی؛ تعریف برخی اصطلاحات یونانی؛ اتحا د دارای عنص ر غالب؛ ایدۀ برتری طبیعت ( φύσις ) الوهی)
⭕ مکتب انطاکیه
۹) دیودوروس طرسوسی
(تعریف مکتب انطاکیه؛ "اختلاط" دو طبیعت الوهی و انسانی؛ حامل انسان در برابر حامل خدا؛ دو طبیعت در یک شخص)
۱۰) تئودوروس موپسوئستیایی
(نگاهی بر آثار تئودوروس و جایگاه او؛ ایدۀ اتحاد بر اساس ”خشنودی“ ( εὐδοκίαν )؛ وحدت شخص در عیسیمسیح)
⭕ مسیح شناسی و تاریخ کلیسا
۱۱) سیریل اسکندرانی و نسطوریوس
(نگاهی بر آراء مسیحشناسی سیریل؛ مسیح شناسی نسطوریوس؛ تاریخچۀ غائلۀ میان سیریل و نسطوریوس)
۱۲) مسیح شناسی و شقاق کلیساهای مسیحی
(تاریخچۀ شوراهای کلیسایی، کلیسای میافیزیت، کلیسای نسطوری، کلیسای کالسیدونی، کلیسای پاپی)
📞 برای ثبتنام و مشاوره در خصوص دوره لطفا با آیدی زیر تماس بگیرید:
t.me/nutqiyyat_admin
❇️
🔮 t.me/nutqiyyat
🔮 Instagram.com/Nutqiyyat
🔮 nutqiyyat" rel="nofollow">https://youtube.com/@nutqiyyat
⚜️ طباطبایی و تاریخنگاری اسطورهای⚜️
اساساً این پروژهٔ تاریخنویسی انحطاط، عمدتاً در قرن هجدهم و نوزدهم اروپا به وجود آمد. و آقای جواد طباطبایی هم بر اساس فلسفهٔ تاریخ هگل این مسئله را در مورد ایران طرح کرد. اما بحث این نیست که این تئوریهای انحطاط چگونه نظریهپردازی شدند یا چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند بلکه مطلب اساسی این است کسانی که به جای تاریخنگاری، نوعی تاریخ اسطورهای برای ایران مینویسند و شکوه گذشته را در آن میآورند، مجبورند تئوری انحطاط داشته باشند اما تاریخنویسی جدّی این نیست که با پیشقضاوت شکوه یا انحطاطِ کشوری، تاریخ آن را بنویسیم. بنابراین زیربنای تئوری انحطاط آقای طباطبایی این است تا بتواند دوران گذشته را بزرگنمایی کند. از اینرو پدیدهٔ ایرانشهری خندهدار است چرا که ما در گذشته، دولت-ملت مرکزی امروزی نداشتیم که حالا بگوییم کار میکند یا خیر. یعنی هیچ تداومی بین دولت-ملت امروزی ما و ایرانشهری باستان وجود ندارد و اگر کسی موافق این واقعیت نباشد نمیبایست این دوگانگی را با اسطوره توضیح دهد.
علی میرسپاسی
خشونت، قابلهٔ تاریخ است.
⚜️کارل مارکس⚜️▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🟡➣ @IIFOM_CO
⚫️➣ instagram.com/iifom.co
🌐➣ iifom.com
⚜️سوسیالیسم؛ طغیان انسان⚜️
مردم اغلب سوسیالیسم را یک دین مینامند. در واقع، این دینْ نوعی خودْخداپنداری است. آنگونه که برنامهریزان از آن صحبت میکنند این خدا، دولت یا همان حکومت است. از نظر ملیگرایان، خدا همان «ملّت» است، از دید مارکسیستها «جامعه» همان خداست و از نظر پوزیتویستهایی چون اگوست کُنت «انسانیت» همان خداست و اینها همگی نامهایی برای خدا در این دین جدید هستند. اما همگی این بتها صرفاً استعارهای از ارادهٔ خود فردِ اصلاحگر هستند. او همهٔ آنچه را که متألهین در وصف خدا بیان میکنند به خدای خویش نسبت داده و نفس متورم خویش را تجلیل میکند.
✍🏼 لودویگ فون میزس
📚 کنش انسانی▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🟡➣ @IIFOM_CO
⚫️➣ instagram.com/iifom.co
🌐➣ iifom.com
⚜️روسها چه بر سر ایران آوردند؟⚜️
نهایت آرزوی حکومت تزاری این است که بعد از درگذشت ناصرالدینشاه و یا هنگامی که پیشآمد آشفتگی و اختلال، فرصت و مجالی بدهد، پیشرفتهایی در حدود مرزهای شمالی نصیب او شود و یا بنا بر درخواست خوانین محلی بهعنوان ِحمایت، قدمی در پیش نهد. نمایندگان و مأموران روس در ایران لحن کلام دیکتاتری دارند که هرچند ترس و هیبت تولید میکند، ولی وسیلهٔ دلجویی نیست. هیچ طرح و کاری در جهت تقویت ایران و بسط بیطرفانهٔ ثروت آن، به میان نیامده است که از طرف حکومت تزار با مخالفت و مقاومت بسیار مواجه نشده باشد. با علم به اینکه میدانم چه میگویم تکرار میکنم که طی بیست سال اخیر(۱۸۸۹-۱۸۶۹) هیچ طرح و پیشنهادی برای اصلاح اقتصادی و مادی ایران به میان نیامده است که روسیه با آن مخالفت ننموده باشد و یا در اثر سرسختی دولت تزاری از بین نرفته باشد. ایرانیان از شهریار تا فرد عادی از قصد و خیال و سبکِ کار همسایهٔ شمالی کموبیش آگاهند و از روسیه بیم و به این موضوع هم اعتراف دارند.
✍🏼 لرد کرزن
📚قضیهٔ ایران▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🟡➣ @IIFOM_CO
⚫️➣ instagram.com/iifom.co
🌐➣ iifom.com
آنجا که حوزهٔ قدرت دولت گسترش یابد، اجبار افزایش یافته و آزادی محو میشود.
⚜️لودویگ فون میزس⚜️▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🟡➣ @IIFOM_CO
⚫️➣ instagram.com/iifom.co
🌐➣ iifom.com
ما اعتقاد پیدا کردهایم که در هیچ نظام اجتماعی، آزادی به حدِّ جامعهای مبتنی بر مالکیت اشتراکی ضمانت نشده است!
مارکس و انگلس؛ نشریهٔ کمونیست(۱۸۷۴)
▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
من وقتی به سلطنت رسیدم در مقابل امر انجام شدهای واقع شدهام، نمیتوانم آن را قبول نکرده زیر آن بزنم. اگر این قانون اساسی در زمان من تصویب شده بود، من آن را با این کیفیت امضا نمیکردم و حقوقی برای خود قائل میشدم. حالا هم اگر در قانون اساسی تجدیدِنظر شد و به منْ ملت ایران اختیاراتی داد البته مداخله خواهم کرد. والا به هیچ وجه حاضر نیستم که بر خلاف قانون اساسی کوچکترین اقدام و کمترین تخطی را بنمایم. و اما در مورد طرز رفتار و سلوك من با انگلیسها و سایر همسایگان؛ هرچه را مصالح مملکت اقتضاء نماید عمل خواهم کرد ولو اینکه به برکناری من از سلطنت یا به انقراض سلسلهٔ قاجاریه تمام شود.
السلطان احمدشاه قاجار
آخرین پادشاه مشروطهٔ ایران
▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
شـاهکـشی، برابریخـواهی، دمـوکـراسـی، سوسیالیسم، نفرت از مذهب، ترور، غارت جمعی، تجاوز و قـتـل، خـدمت اجباری و
جـنـگ فـراگـیر با انـگـیـزهٔ ایـدئـولـوژیـک؛ اینها همه برآمده از انقلاب فرانسه هستند.
⚜️هانس هرمان هوپه⚜️▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🟡➣ @IIFOM_CO
⚫️➣ instagram.com/iifom.co
🌐➣ iifom.com
⚜️تراژدی اقتصاد جریان اصلی⚜️
برای اینکه نظام سرمایهداری بازار، بیاشکال، بهآرامی و بهگونهای مؤثر در هماهنگی با برنامههای مشارکتکنندگان بازار کار کند، برقراری یک چهارچوب پولی معقولانهٔ با ثباتْ شرط و الزامی مهم است. از منظر اتریشیها یکی از کشندهترین عواقب اقتصاد جریان اصلی(Mainstream)در سدهٔ بیستم، سوءمدیریت مزمن به دست مقامات پولی دولتی بوده است-سوءمدیریتی که به کرات موجب رونقهای تورمیای شده است که در پی آنها دورههای رکود سر میرسند.
نتیجهٔ تراژیک تمامی[کژفهمیها، ضعفها، انحرافات و کاستیهای جریان اصلی] این بوده است که اقتصاد جریان اصلی(Mainstream) در کمال شرمساری، به نظر این فولکلور عامهپسند و خطرناک را تصدیق میکند که بهمنظور تحریک فعالیت اقتصادی و اجتناب از رکود، تنها لازم است عرضهٔ پول را متورم کرد. اینکه یک چنین تورمی امکان دارد موجب اعوجاجهای جدی در اقتصاد شود، اینکه میتواند بهگونهای نظاممند شکست و گسیختگی در هماهنگی میان تصمیمات مشارکتکنندگان بازار را به بار آورد، دلواپسیهایی هستند که اقتصاددانان جریان اصلی(Mainstream) را پریشان و ناراحت نمیکند.
✍🏼 ایزرائیل مئیر کرزنر
📚 مجموعه آثار، تأملاتی پیرامون اخلاق، آزادی، اقتصاد رفاه، سیاست و میراث اقتصاد اتریشی▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🟡➣ @IIFOM_CO
⚫️➣ instagram.com/iifom.co
🌐➣ iifom.com
⚜️مذهب انسانیت⚜️
تواضع یقیناً خصلت مسلط آگوست کُنت نیست که مصلح اجتماعی است. از نظر او، تاریخ بشری یگانه است، و از آنجا که نظم بنیادین همان مایهٔ یکتایی است که همهٔ تغییرها بر اساس آن صورت میگیرد، بنابراین وی تردیدی به خود راه نمیدهد که چگونگی تحقق رسالت بشری و وقوع کامل نظم بنیادین را تعیین کند. او خیال میکند که راهحل مشکل اجتماعی در دست اوست! از نظر او ضروری است که کار بر اساس علم سازمان یابد و این سازمان یافتن میتواند نسبتاً به آسانی عملی شود. او که مصلح اجتماعی است میخواهد شیوهٔ اندیشیدن آدمیان را دگرگون کند، اندیشهٔ اثباتی را رواج دهد و آنرا تا حوزهٔ جامعه بکشاند، و بقایای طرز فکر فئودالی و الهی را برچیند. اهتمام او این است که همهٔ مردم بهصورت اثباتی بیندیشند و معتقد شوند برای نظم دنیوی، سازمان اثباتی، سازمانی عقلانی است. آگوست کُنت، بنیانگذار مذهبی است و خود میخواهد چنین باشد. او معتقد است که مذهب دورهٔ ما میتواند و میباید ملهم از پوزیتیویسم باشد!
✍🏼 ریمون آرون
📚 مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعهشناسی▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🟡➣ @IIFOM_CO
⚫️➣ instagram.com/iifom.co
🌐➣ iifom.com
⚜️نامهٔ ملاکین همدان⚜️
ملاکین همدان در تلگراف خویش خطاب به آقای بروجردی تحلیلی موجز از عواقب اصلاحات ارضی ارائه دادهاند که در خور توجه است. در فرازهایی از این تلگراف آمده است: «دولت وقت تصمیم گرفته است در این هفته با عجلهٔ تمام، قانونی از مجلس سنا و شورا بگذارند که املاک کلیه مالکین از کل، و خردهمالک از مرد و زن و صغیر و کبیر که عده آنها خیلی زیاد است اسماً خریداری، ولی در معنی و حقیقت شبیه به مصادرهای بیش نیست. [یعنی]خریداری اجباری یا شبیه مصادره نماید.» آنان در ادامه به ارائه نقد ادلهٔ سیاسی دولت هم پرداخته و خاطر نشان کردهاند: «اگر هدف سیاسی دولت از وضع این قانون بر شرع، جلوگیری از نشر مرام اشتراکی و کمونیستی است پس اشتباه و تصور باطل است، زیرا این عمل دولت خود فتح باب مرام اباحه و اشتراک است.»
✍🏼متن کامل در فایل پیوست▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🟡➣ @IIFOM_CO
⚫️➣ instagram.com/iifom.co
🌐➣ iifom.com
⚜️خرد اکتسابی روشنگری⚜️
فلسفهٔ روشنگری، روششناختی فیزیک نیوتونی را میپذیرد و بیدرنگ شروع به تعمیم آن میکند. اندیشهٔ سدهٔ هجدهم به این خرسند نیست که روش تحلیلی را صرفاً ابزار عقلیِ فیزیک-ریاضی بداند بلکه روش تحلیلی را همچون وسیلهای لازم و ضروری برای هر گونه تفکری بطور عام میشناسد. این بینش، در میانهٔ سدهٔ هجدهم پیروز میشود. و گرچه بسیاری از متفکران و مکتبها در نتایجی که از روش تحلیلی میگیرند، اختلاف نظر دارند؛ اما بر سر روش تحلیل بهمنزلهٔ ابزار شناخت متفقاند. در سدهٔ هجدهم میبینیم که مفهوم «خرد» در مقایسه با دریافت آن در سدهٔ هفدهم دچار تغییر ماهوی شده است. در نظامهای بزرگ متافیزیک سدهٔ هفدهم، خرد، قلمرو «حقایق جاویدان» است؛ یعنی قلمرو حقایقی است که میان ذهن انسان و خدا مشترک است. اما سدهٔ هجدهم به خرد بیشتر بهمثابهٔ یک امر اکتسابی مینگرد تا بهمنزلهٔ یک میراث!
✍🏼ارنست کاسیرر
📚فلسفهٔ روشنگری
▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🟡➣ @IIFOM_CO
⚫️➣ instagram.com/iifom.co
🌐➣ iifom.com
در دموکراسی همواره خطر استبداد اکثریت وجود دارد.
⚜️ریمون آرون⚜️▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🟡➣ @IIFOM_CO
⚫️➣ instagram.com/iifom.co
🌐➣ iifom.com
⚜️خروج از بحران اقتصادی⚜️
قانون شمارهٔ یک موری راتبارد در یک بحرانِ اقتصادی این است که دولت در روند تعدیل بازار یا به تعبیر وال استریت «اصلاح» دخالت نکند. هرچه دولت در بحران اقتصادی مداخله کند، بحران طولانیتر و طاقتفرسا خواهد شد و حتّی میتواند باعث تداوم همان رکود شود درست به مانند آنچه در جریان رکود بزرگ اتفاق افتاد. بهطور خلاصه، رویکرد راتبارد برای مقابله با یک بحران اقتصادی نشان میدهد که دولت نباید از سقوط قیمتها و دستمزدها جلوگیری کند یا مانع ورشکستگی شود. راهِ احیا، شاملِ نرخِ بهرهٔ بالاتر و کاهش قیمت است. این امر منجر به روندی میشود که دردناک اما مؤثر است و از لحاظ تاریخی تجربه شده است که اقتصاددانان جریان اصلی با آن کاملاً مخالف هستند.
✍🏼 مارک تورنتون
📜 اصول راتبارد▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🟡➣ @IIFOM_CO
⚫️➣ instagram.com/iifom.co
🌐➣ iifom.com
همه شرّ را احساس میکنند اما کسی شجاعت درمان ندارد.
⚜️الکسی دو توکویل⚜️▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🟡➣ @IIFOM_CO
⚫️➣ instagram.com/iifom.co
🌐➣ iifom.com
⚜️پوزیتیویسم کُنت⚜️
تلقی مرکزی اندیشه اگوست کُنت به شرح زیر است: «نمودهای اجتماعی، تابع جبر علمی دقیقی هستند که بهصورت تحولِ اجتنابناپذیرِ جوامع بشری، تحت فرمانِ پیشرفتهایِ ذهنِ بشر، نمودار میگردد.» پوزیتیویسم او، نمیتواند ابتدا به ساکن باشد. چرا که مقصود از فلسفهٔ اثباتی این است که انسان نظمی را که هست و بیرون از او وجود دارد بازشناسد و اقرار کند که نمیتواند تبیین کاملی از این نظم ارائه دهد و فقط باید به کشف اسرار آن قانع باشد. ذهن اثباتی، نمودها را مینگرد، تحلیل میکند و به کشف قوانین حاکم بر مناسبات آنها میپردازد. [پس] امکان ندارد که این نظم خارجی، از راه مشاهده و تحلیلْ بیدرنگ و به سرعت کشف شود. انسان، بیش از پرداختن به فلسفه، نخست باید زندگی کند. در مرحلهٔ آغازین تاریخ، فلسفهای دیگر لازم نبود، و پوزیتیویسم میبایست به مرحلهٔ کشف قوانین موکول میگردید. از نظر کُنت، مرحلهٔ نهایی تاریخ، مرحلهٔ پوزیتیویسم عمومی است. هوش است که جهت تاریخ بشری را نشان میدهد و شکفتگی جامعه و طبیعت بشری را در مرحلهٔ نهایی تحول، نمایان میسازد.
✍🏼 ریمون آرون
📚 مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعهشناسی▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🟡➣ @IIFOM_CO
⚫️➣ instagram.com/iifom.co
🌐➣ iifom.com
⚜️ثبات و پیشرفت ایرانِ عهد ناصری⚜️
هر گاه وضع کنونی[۱۸۸۹ م] ایران را با نیمهٔ اول این قرن قیاس کنیم، معلوم خواهد شد چه پیشرفتهایی حاصل شده است، خصوصاً از جهت حصول امنیت عمومی در اثر استقرار سلطنت همایونی و اقدام به پارهای امور اصلاحی، که بنا بر آن میتوان گفت ایران در آستانهٔ دوران جدیدی است و امید پیشرفتی سریعتر و احراز نتایج پایدارتر موجود است. در همین چند سال تلگراف برقی و سیستم جدید پستی و تأسیس بانکهای اروپایی و مقدمات کشیدن خطآهن و به کار افتادن سرمایههای عمدهٔ خارجی برای استفاده از منابع داخلی شروع گردیده است. ایرانیان باهوشتر از آنند که بپندارند این کارها حد نهایی است. در حین مسافرت خود خوشوقتی ملاقات و صحبت با چندین نفر از سیاستمداران ایران را داشتهام و بسیاری از ایشان علاقهٔ تام به اقدامات اصلاحی نشان میدادهاند. اعلیحضرت اقدامات اصلاحی متعدد کردهاند و بدون شک بیش از هر شهریاری بعد از کریمخان به ایران خدمت نمودهاند، اگر جرأت بیشتری میداشتند اقدامات دیگری هم مقدور بوده است. از جمله گرفتاریهای محیط شرق یکی این است که با اطمینان نمیتوان گفت که سیاست ناصرالدینشاه را که رویهمرفته معتبر و قابل ستایش است جانشین وی چگونه تلقی خواهد کرد.
✍🏼 لرد کرزن
📚 قضیهٔ ایران▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🟡➣ @IIFOM_CO
⚫️➣ instagram.com/iifom.co
🌐➣ iifom.com
سارتر جانور خطرناکی است که دوست دارد با مارکسیسم لاس بزند.
⚜️ژان کاناپا⚜️▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🟡➣ @IIFOM_CO
⚫️➣ instagram.com/iifom.co
🌐➣ iifom.com
ایرانِ قاجاری به رغم نقایصِ ذاتیاش هرگز مستعمره نشد؛ یکی از دلایل آن وضع جغرافیایی کشور و دیگری، میزان پایداری قاجاریه و اتباع آن بود. گرچه مرزهای ایران دائماً آب میرفت ولی کشور پابرجا ماند. فراموش نکنیم که در همان زمان، بسیاری از ممالک غیر غربی تدریجاً مستعمره شدند. بیشتر تاریخنگاران قرن بیستم که متأثر از رویکرد تحقیرکنندهٔ اروپاییهاست، دورهٔ قاجار را عصر شکست و تباهی شمردند. چنین دیدگاهی دستاوردهای عهد قاجاریه، یعنی مستعمره نشدن و نشاط فرهنگی این عصر را کماهمیت میانگارد. ایران در اوایل قرن نوزدهم شاهد یک نوزایی ادبی و هنری بود که پیامدهای ماندگاری داشت. این پادشاهی قاجار بود که اذهان را متوجه خاطرهٔ ایران باستان کرد؛ همانی که در شاهنامه، سنگنبشتهها و ویرانههای دوران هخامنشی و ساسانی آمده بود. شناختی که در اذهان عمومی از دوران قاجار وجود دارد، فکری ناتاریخی است؛ یعنی نمیکوشد این عهد را در زمانهٔ خودش بسنجد بلکه مطلقگرایانه انتظار دارد که این دوره باید عهدی درخشان میبود و ایران با قدرتهای غربی رقابت میکرد!
عباس امانت
▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
⚜️ظلم مشروطهچیان به محمدعلیشاه⚜️
از اواخر رجب ۱۳۲۵ تا داستانِ میدان توپخانه، محمدعلیشاه با مقاصد ملّت و مجلس همراه بود و رویهای از او دیده نشد که به دشمنی او با آزادی بتوان تعبیر کرد. رئیسالوزراء وقت نظامالسلطنه مورد قبول ملیّون بود، و رئیس مجلس احتشامالسلطنه که در اعتلای مقام مجلس کامیابی حاصل کرد. متمم قانون اساسی به تصویب رسید و شاه آنرا امضاء کرد، قانون آزادی انطباعات نیز گذشت، اولین بار بودجه سالیانه مملکتی تعدیل گردید و از حقوق شاه و شاهزادگان و دیگر مقرریهای گزاف کاسته شد. شاه با روی خوش این محدودیتها و تعدیلها را پذیرفت و از آن کارها ابراز خرسندی و حتی چندبار از خدمات مجلس تقدیر کرد.[اما]دوران نویدبخشِ صلح دربار با ملّت و مجلس دیرنپائید. نمایندگان افراطی در مجلس از بدگویی به شاه و دربار فروگذار نبودند، سخنورانِ انقلابی نیز بر منبر از ناسزاگویی احتراز نداشتند. یکی عزل و اعدام شاه را میخواست و دیگری او را «پسر امالخاقان» میخواند! نویسندگان تندرو نیز دست از خطبای هممشرب خود نداشتند. در حقیقت عفت قلم و زبان رخت بربسته و هرزه درایی و دشنامگویی معیار آزادیخواهی شناخته شده بود. مویدالاسلام مدیر روزنامه حبلالمتینِ کلکته، بقول کسروی «از سودجویان بوده و بهر کجا که سودی برای خود امید میداشته، کوشش به نیکی توده و کشور را فراموش میکرد.» عامهٔ مردم ابزار بدون ارادهٔ پیشوایان خود بودند که به هر سو میخواستند آنها را میکشاندند. سوء قصد علیه شاه در ۲۵ محرم به یکبار ورق را برگرداند. عجب آنکه روز قبل از آن محمدعلیشاه قانون انطباعات را که پس از شور و هیجان فراوان در مجلس گذشته بود، امضا کرد و نامهای مبنی بر قدردانی از مساعی نمایندگان به مجلس نوشت. فردای آن روز شاه را ترور کردند!
✍🏼 فریدون آدمیّت
📚 فکر آزادی▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🟡➣ @IIFOM_CO
⚫️➣ instagram.com/iifom.co
🌐➣ iifom.com
حقیقت و منطق به ندرت با استقبال جهانیان روبرو میشود.
⚜️ادوارد گیبون⚜️▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🟡➣ @IIFOM_CO
⚫️➣ instagram.com/iifom.co
🌐➣ iifom.com
⚜️در جستجوی ناکجاآباد⚜️
مشغلهٔ اصلی علی شریعتی در [حسینیه]ارشاد، امحای چارچوبهای اسلام سنتی و بازسازی یک ایدئولوژی جدید اسلامی بود که قادر بود مشکلات و نیازهای مخاطبانش را پاسخ دهد. او میخواست بذر انقلابیگری کامل را در میان نسل جوان بپاشد و با سخنرانیهای «ستیزهجویانه»ی خود برای آنان که شور و حال سیاسی بیشتری داشتند راهی جز مبارزه با مثلث شوم زر و زور و تزویر باقی نگذارد. تصویری که شریعتی از مسلمانِ منتظر ترسیم میکرد، شباهت فراوانی به تصویر چریکِ مسلحی داشت که آموزشهای لازم برای مبارزه را از سر گذرانده بود. هرکس که کمترین اطلاعی از اصطلاحات و عبارات مارکسیستی دارد، به محتوای درسهای اول و دوم «اسلامشناسی» شریعتی دقت کند، به خوبی متوجه خواهد شد که ایدئولوژی اسلامیِ او تا حدود زیادی وامدار مارکسیسم بوده است.
✍🏼 علی رهنما
📚 مسلمانی در جستجوی ناکجاآباد▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🟡➣ @IIFOM_CO
⚫️➣ instagram.com/iifom.co
🌐➣ iifom.com
⚜️قاجار؛ خاندانی کهن⚜️
قریب صد سال است که خاندان قاجار در این کشور حکومت میکنند. پادشاه فعلی [ناصرالدین شاه] چهارمین حکمران این خاندان میباشد. دربارهٔ نژاد و تبار قاجار کتابهای چندی به زبان فارسی نوشتهاند و مختصری از آن به انگلیسی ترجمه شده است. از روی اصول مسلم تاریخی از هفتصد سال پیش تابهحال اوضاع زندگی قاجار روشن میباشد. مهمترین وقایع این قسمت آنکه یکی از سران قاجار از طرف پادشاهی چنگیزی در «ری» فرمانروا بود و تا کنار رود جیحون را در دست داشت. در زمان امیر تیمور به علتهای سیاسی ایل قاجار به شام تبعید شدند و چندی بعد همهٔ آنها یا قسمتی از آن خاندان، به ایران بازآمدند و در تأسیس سلسلهٔ صفویه مساعدت نمودند.
در زمان شاه طهماسب پسر شاهاسماعیل به پاس خدمات قاجار به خاندان صفویه یکی از امیران قجر به حکومت قندهار و میر دیگری از آنها به سفارت دربار قسطنطنیه تعیین گردید و همین قسم از طرف صفویه با آنها همراهی میشد تا اینکه در ایام شاه عباس بزرگ به منتهای قدرت رسیدند و از حیث شماره و توانایی برای دولت وقت اسباب مزاحمت گشتند. ناچار به امر شاه عباس میان آنها تفرقه افتاده، عدهای را به داغستان و عدهٔ دیگر را برای مبارزه با تاتارها به مرو و خراسان کوچ دادند. بقیه آنها در گرگان ماندند که خاندان پادشاهی ایران هم از همان دستهاند.
فتحعلیخان جد آقامحمدخان از قاجاریهٔ مقیم گرگان، در زمان شاه طهماسب دوم به مقام سپهسالاری رسید و نزدیک بود کار طهماسب را یکسره کند که نادرقلیخان پیشدستی نموده، فتحعلیخان را نابود ساخت. پس از کشته شدن نادرشاه، برادرزاده و جانشین او، عادلشاه افشار آقامحمدخان را خطرناک تشخیص داد و مطابق معمول آنزمان وی را اخته کرد اما این اقدام از کثرت نسل قاجار و فزونی عدهٔ آنها جلوگیری ننمود و بهقسمی شمارهٔ آنها زیاد شد که در تاریخ دنیا بیسابقه میباشد. ایرانیها میگویند قجرها به پنج صفت از دیگران ممتازند: اول کثرت توالد و تناسل، دوم علاقه به ورزش و تیراندازی، سوم خوشاندامی، چهارم هوشیاری و پنجم امساک و صرفهجویی که این صفات کموبیش در میان غالب ایلات کوچنشین شرق وجود دارد.
✍🏼 لرد کرزن
📚 ایران؛ ترجمه و اقتباس علی جواهرکلام▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🟡➣ @IIFOM_CO
⚫️➣ instagram.com/iifom.co
🌐➣ iifom.com