institutetehran | Unsorted

Telegram-канал institutetehran - اندیشکده تهران | Tehran Institute

9822

اندیشکده تهران در تهران پیرامون سیاست و اقتصاد و جامعه گفت‌وگو می‌کنیم. ارتباط با ما: @InstituteTehranAdmin آدرس سایت اندیشکده تهران: https://institutetehran.com

Subscribe to a channel

اندیشکده تهران | Tehran Institute

🌐رئیس جدید MI6 و تلاش برای بازگرداندن نفوذ انگلیس در خاورمیانه

#تحلیل_کوتاه
#اروپا #انگلیس

🔹بلیز مترولی (Blaise Metreweli) در تاریخ ۱ اکتبر به عنوان اولین زن و جوان‌ترین فردی که به ریاست سازمان اطلاعات خارجی بریتانیا (MI6) منصوب می‌شود، معرفی شد. او به تازگی اولین مصاحبه مطبوعاتی خود را انجام داده است که در آن نکات مهمی در خصوص رویکرد آینده این سازمان ارائه داد.

💢مسیر حرفه‌ای

🔸مترولی بخش‌هایی از دوران کودکی خود را در هنگ‌کنگ و عربستان سعودی گذرانده و فارغ‌التحصیل رشته انسان‌شناسی از دانشگاه کمبریج است. او از سال ۱۹۹۹ به عنوان مأمور میدانی وارد سازمان MI6 شد و تاکنون در ماموریت‌های مختلف در خاورمیانه و اروپای شرقی حضور داشته است. علاوه بر این، او سابقه فعالیت در سازمان MI5 و همچنین ریاست بخش تکنولوژی و نوآوری MI6 را در کارنامه دارد. مترولی از تسلط کامل به زبان عربی برخوردار است و به‌واسطه تجربه‌هایش در این مناطق، شناخت عمیقی از خاورمیانه، چین و اروپای شرقی دارد.

💢فناوری جدید برای تهدیدات نوین

🔸مترولی به دلیل سابقه مدیریت در بخش تکنولوژی و نوآوری، توجه ویژه‌ای به ارتقاء سطح فناوری‌های سازمان دارد. او به دلیل رویکرد نوین و شایستگی‌هایش در این زمینه به ریاست سازمان MI6 منصوب شده است. او پیگیر تغییرات اساسی در سازمان است و معتقد است که «ماموران باید به همان اندازه که در زبان‌های خارجی مسلط هستند، در کدنویسی نیز تسلط داشته باشند».

🔸او در سخنان خود تأکید کرد که در دنیای امروز، تکنولوژی نقش بسیار مهمی در کنترل قدرت ایفا می‌کند و در خصوص اینکه کنترل این فناوری‌ها از دولت‌ها و شرکت‌ها به افراد منتقل شود، هشدار داد. در واقع، او با اشاره به این موضوع، هشدار داد که خطر تسلط افرادی مانند ماسک بر رسانه‌های اجتماعی، که قادرند تأثیرات عمیقی بر افکار و ذهن افراد بگذارند، یک تهدید جدی به شمار می‌رود.

🔸مترولی همچنین به تهدیدات نوین نظیر پهپادها و ربات‌های تحت کنترل هوش مصنوعی اشاره کرد و بر لزوم تسلط سازمان MI6 در این زمینه تأکید نمود. او در همین راستا، چالش‌های قرن را نه تنها در اختیار داشتن قدرتمندترین تکنولوژی‌ها، بلکه در مدیریت و هدایت مؤثر آنها می‌بیند. او وعده داد که MI6 به جای صرفاً جمع‌آوری اطلاعات از طریق مجاری مجازی و هوش مصنوعی، از روش‌های نوین برای تجزیه و تحلیل داده‌ها استفاده کند.

💢تمرکز بر روسیه و تعامل با چین

🔸رئیس جدید MI6 روسیه را کشوری تهاجمی، توسعه‌طلب و بازنگرانه توصیف کرد و آن را تهدیدی جدی برای بریتانیا دانست. او برای مقابله با این تهدید، به همکاری گسترده‌تر نهادهای مختلف، حتی بیمارستان‌ها و راه‌آهن‌ها، اشاره کرد. طبق گزارش‌ها او همچنین به دنبال جذب جاسوسان جدید، به‌ویژه از میان روس‌ها از طریق دارک وب است.

🔸در مقابل، در خصوص چین حرفی از تهدید نزد و تنها بیان کرد که «چین بخش مرکزی تحولی جهانی خواهد بود که در این قرن در حال وقوع است»، و افزود که «ضروری است که ما به عنوان MI6، همچنان به درک دولت از رشد چین کمک کنیم». این رویکرد نشان‌دهنده شناخت عمیق او از چالش‌ها و تهدیدات آتی چین است و هدف اصلی راهبرد MI6 در مورد چین، اجتناب از مواجهه مستقیم با آن و در عین حال ادامه جمع‌آوری اطلاعات و بهبود روابط اقتصادی با پکن است.

💢تقویت نفوذ بریتانیا در خاورمیانه

🔸یکی از همکاران پیشین مترولی تأکید کرده است که یکی از اولویت‌های او در مقام رئیس MI6، تلاش برای بازگرداندن نفوذ بریتانیا در تحولات خاورمیانه است. مترولی با توجه به سابقه طولانی خود در این منطقه و با در نظر گرفتن کاهش نفوذ بریتانیا در تحولات اخیر خاورمیانه و جنگ غزه، به نظر می‌رسد که به دنبال بازسازی نقش بریتانیا در این منطقه خواهد بود. از جمله برنامه‌های او می‌توان به افزایش نقش‌آفرینی بریتانیا در مسئله فلسطین، تعامل بیشتر با قطر برای حضور مؤثرتر در منطقه و نظارت بیشتر بر برنامه هسته‌ای ایران اشاره کرد.

💢جمع‌بندی

بلیز مترولی، با نوع نگاه خاص نسبت به تهدیدات نوین، عزم خود را جزم کرده است تا MI6 را به یک سازمان اطلاعاتی پیشرفته‌تر و به‌روزتر تبدیل کند. او سعی دارد با تمرکز ویژه بر فناوری‌های نوین، نوآوری و روش‌های پیشرفته تجزیه و تحلیل داده‌ها، تحولی اساسی در رویکرد این سازمان ایجاد کند. هدف مترولی این است که MI6 نه تنها به جمع‌آوری اطلاعات دقیق‌تر و مؤثرتر بپردازد، بلکه نقشی مؤثرتر و تعیین‌کننده‌تر برای بریتانیا در عرصه جهانی ایفا کند.


اندیشکده تهران

👨‍💻سایت|📲بله |🌐اینستاگرام|📱تلگرام

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

🔵انسداد در گذرگاه‌های مرزی افغانستان و پاکستان چه تبعاتی دارد؟

#اکوتهران
#تجارت #افغانستان #پاکستان

🔸انسداد گاه و بیگاه گذرگاه‌های مرزی به سبب ملاحظات و اختلافات دوجانبه میان پاکستان و افغانستان از حیث تاریخی پدیده تازه‌ای نیست و از زمان بازگشت طالبان به کابل نیز در چند مقطع، گذرگاه‌های مرزی رسمی میان دو کشور مسدود شده‌اند. با این وجود، پس از مواجهه نظامی دو ماه قبل میان پاکستان و طالبان مسئله طولانی شدن زمان انسداد و شدت واگرایی طرفین منجر به ابهام در چشم‌انداز بازگشایی گذرگاه‌ها و بروز تبعات اقتصادی پیچیده‌ شده است.

🔹گذرگاه‌های رسمی و غیررسمی متعددی در امتداد خط دیورند وجود دارند که در میان آنها، دو گذرگاه تورخم و چمن از حیث پذیرش بار عبوری نقش محوری دارند. براساس گزارش‌ها، بیش از ۴۰ درصد تجارت رسمی افغانستان از این دو گذرگاه عبور می‌کند و گذرگاه سوم غلام‌خان نیز بخش کوچکی از تجارت رسمی دو کشور را به خود اختصاص می‌دهد. در حال حاضر، پاکستان بر تداوم انسداد گذرگاه‌ها تا اخذ تضامین امنیتی لازم از طالبان برای مهار گروه‌های تروریستی تاکید ویژه دارد و طالبان نیز با توجه به موضع سیاسی انعطاف ناپذیر خود در این خصوص، در جستجوی مسیرهای جایگزین تجاری و قطع وابستگی به پاکستان است.

💢تبعات تجاری و اقتصادی انسداد

🔹از حیث ابعاد، برای سال ۲۰۲۴ تولید ناخالص داخلی افغانستان حدود ۱۸ میلیارد دلار تخمین زده شده است که قابل رقابت با تولید ناخالص داخلی ۳۸۰ میلیارد دلاری پاکستان نیست. علاوه بر اینکه وابستگی اقتصاد افغانستان به تجارت سه برابر بیشتر از پاکستان است، شرکای تجاری این کشور به زحمت از محیط همسایگی فراتر می‌روند. افغانستان سالانه حدود دو میلیارد دلار کالا از پاکستان وارد کرده است و در مقابل نزدیک به ۸۰۰ میلیون دلار به این کشور صادرات داشته است. در سال ۲۰۲۴ و پیش از آغاز انسداد تجاری اخیر، در مبادلات دوجانبه صادرات پاکستان به حدود ۱.۱۴ میلیارد دلار و صادرات افغانستان ۵۶۰ میلیون دلار رسیده بود.

🔹افغانستان بخشی از کالاهای پرمصرف خود را نظیر محصولات کشاورزی، پارچه و سیمان از پاکستان تامین می‌کرد و بخش دیگری از کالاها، نظیر سوخت و مواد غذایی نیز از مسیر پاکستان ترانزیت می‌شد. بعلاوه، بنادر جنوبی پاکستان مهم‌ترین مقصد ترانزیتی برای صادرات افغانستان به سایر کشورها بود. برآوردها حاکی از آن است که انسداد گذرگاه‌ها به طور میانگین منجر به ضرر ماهیانه ۲۰۰ میلیون دلاری تجار افغانستانی شده است و قیمت دارو در افغانستان در کمتر از یک ماه ۱۴ درصد افزایش داشته است. گسست در زنجیره تامین کالاهای اساسی افغانستان را با کمبود گندم، آرد، روغن خوراکی و دارو نیز مواجه کرده و طالبان در پاسخ به نابه‌سامانی پیش‌آمده در حوزه دارو، به واردکنندگان مهلتی سه ماهه برای تسویه و توقف تجارت دارو با پاکستان داده است.

🔹در مقابل، اثر اقتصادی این انسداد در پاکستان بیشتر در سطح محلی و در ایالت شمالی خیبرپختونخوا احساس می‌شود. توقف تجارت محصولات کشاورزی، این بازارها را با کاهش شدید در قیمت کالاهای صادراتی و افزایش شدید در قیمت کالاهای وارداتی همچون انار مواجه کرده است. صنایع صادراتی ایالت خیبرپختونخوا همچون واحدهای تولیدی سیمان و آلومینیوم با افت شدید درآمد صادراتی مواجه شده اند و به دلیل توقف واردات ذغال‌سنگ از افغانستان، قیمت این منبع سنتی انرژی در پاکستان تا ۱۵ درصد افزایش یافت.

🔹افغانستان برای غلبه بر انسداد اخیر، بخشی از ترانزیت خود را به چابهار منتقل نموده است و براساس گزارش‌ها، تخفیفاتی نیز در تعرفه و هزینه‌های عملیات دریافت می‌کند. تجار پاکستانی اما صادرات غیرمستقیم از مسیر ایران را به دلیل افزایش هزینه و موانع موجود در نقل و انتقال مالی مطلوب ندانسته‌اند و به دنبال بازارهای جایگزین می‌گردند. گزارش‌ها حاکی از آن است که پاکستان در حال هدایت بخشی از این مازاد صادراتی به آفریقای جنوبی و موزامبیک است.

💢جمع‌بندی

اقتصاد افغانستان به مراتب کوچکتر از اقتصاد پاکستان است و محصور بودن در خشکی و وابستگی وارداتی شدید بر آسیب‌پذیری تجاری این کشور در مقابل انسداد پیش‌آمده افزوده است. برای پاکستان نیز افزایش فشارهای اقتصادی در ایالت خیبرپختونخوا تبعات امنیتی متعددی خواهد داشت. با این وجود، واگرایی موجود میان طرفین قدرتمندتر از منافع جاری تجاری است و از همین رو، بدون یک مصالحه بالنسبه پایدار در سطح سیاسی، بعید است روندهای تجاری به شکل گذشته احیا پذیر باشند.

🔁مطالب مرتبط
▫️جایگاه بندر چابهار در میانه تنش پاکستان و افغانستان

اندیشکده تهران

👨‍💻سایت|📲بله |🌐اینستاگرام|📱تلگرام

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

🔵 ابعاد بالقوه همکاری‌های اقتصادی ایران و تونس

#اکوتهران
#آفریقا
#دیپلماسی_اقتصادی

📝توحید ورستان

🔸در سال‌های اخیر روابط ایران با کشورهای شمال آفریقا مانند تونس، الجزایر و مصر رو به بهبود بوده است. به طوری که موسسه اسرائیلی «مطالعات امنیت ملی» سفر وزیر خارجه ایران به تونس را حلقه جدیدی از اقدامات با هدف گسترش نفوذ ایران در شمال آفریقا دانست. این موسسه نسبت به گسترش نفوذ ایران در منطقه شمال آفریقا هشدار داد و از آمریکا خواست تا به ویژه حاکمیت تونس را تحت فشار قرار دهد و آن را به ارزیابی مجدد روابط خود با تهران سوق دهد. با این وجود، ظرفیت‌های اقتصادی و تجاری دو کشور هنوز بالفعل نشده و مبادلات دو کشور در سطح بسیار پایینی قرار دارد.

💢کمیته مشترک اقتصادی و توسعه گردشگری

🔹هرچند روابط دوجانبه تونس و ایران معمولا در سطوح بالایی بوده اما داده‌های تجاری نشان‌دهنده حجم ناچیز مبادلات دوجانبه است. برای نمونه، در سال ۲۰۲۳، صادرات تونس به ایران تنها حدود ۱۶۳ هزار دلار بود و در مقابل، واردات تونس از ایران در این سال حدود ۱.۴ میلیون دلار گزارش شده است. البته تشکیل کمیته مشترک اقتصادی که در آوریل ۲۰۲۵ بر سر آن توافق شد نشان دهنده تمایل دو کشور به بهره گیری از ظرفیت‌های یکدیگر برای گسترش روابط اقتصادی است. همچنین، راه‌اندازی پروازهای دوجانبه در ماه‌های اخیر، مسیر توسعه بخش گردشگری بین دو کشور را هموار می‌کند که علاوه بر درآمدزایی برای طرفین، باعث تقویت روابط دو ملت خواهد شد.

🔹گردشگری به سرعت به محور اصلی همکاری تبدیل شده است. تونس، با قرار گرفتن در خط ساحلی مدیترانه و بهره‌مندی از میراث دوران روم، یکی از مقاصد همیشگی مسافران اروپایی بوده است. ایران نیز به‌عنوان یکی از تمدن‌های تاریخی جهان، مسافرین تونسی را به‌عنوان دروازه‌ای راهبردی به بازارهای گردشگری شمال آفریقا محسوب می‌کند. براساس تایید مقامات، پروازهای چارتر بین تونس و تهران از ماه ژوئیه دو بار در هفته انجام می‌شود و اکنون مذاکرات بر ایجاد مسیرهای مستقیم دائمی متمرکز شده است. به باور طرفین، ارتباط مستقیم نه تنها تعداد بازدیدکنندگان را افزایش می‌دهد بلکه روابط تجاری و فرهنگی فرامرزی را نیز تشویق می‌کند.

💢اهمیت همکاری‌های دریایی

🔹فراتر از گردشگری، افزایش مبادلات دوجانبه نیز در دستور کار قرار گرفته است. ایران تحت فشار تحریم‌های غرب به دنبال بازارهای جدیدی برای صنایع و منابع انرژی خود است. تونس نیز که از نظر راهبردی بین اروپا و آفریقا قرار دارد در دوره‌ای با فشارهای مالی مختلف به دنبال تنوع بخشیدن به شرکای اقتصادی خود است. در این راستا، طرفین پتانسیل‌های بالایی در انرژی‌های فسیلی و نو، نساجی، حمل و نقل و کشاورزی دارند. مقامات تونسی بر لزوم تثبیت رشد از طریق کاهش اتکا به شرکای سنتی و ایران نیز بر آمادگی خود برای تقویت همکاری‌های صنعتی و فرهنگی تأکید نموده‌اند. همچنین، تونس می‌تواند از ظرفیت مهندسی ایران در بخش‌های مختلف صنعتی برای بهبود قابلیت‌های تولید خود استفاده کند.

🔹برای گسترش حجم مبادلات دو کشور همکاری‌های دریایی و اتصال بنادر باید در دستور کار قرار گیرد. البته، در سال‌های گذشته ایران و تونس با امضای چندین سند، تصمیم به افزایش همکاری‌های خود در امور دریایی گرفتند. بطوریکه مقامات نیروی دریایی دو کشور بارها دیدار کردند تا در مورد راه‌های بهبود حمل و نقل کالا بین خود از طریق بنادر رایزنی کنند. آن‌ها همچنین موافقت کردند که همکاری‌های خود را تحت نظارت کمیته مشترک همکاری‌های بندری و دریایی احیا و توسعه دهند. در این راستا، تفاهم‌نامه‌ای برای خواهرخواندگی بنادر تونس و ایران امضا شد.

🔹تقویت روابط دریایی و بندری دوجانبه به نفع تونس نیز خواهد بود، زیرا ایران یکی از کشورهای عضو سازمان بین‌المللی دریانوردی (IMO) است و دارای یکی از بزرگترین ناوگان‌های دریایی در غرب آسیا است. در مقابل، ایران نیز می‌تواند با این مشارکت کالاها خود را روانه بازار تونس و حتی سایر کشورهای منطقه کند. در واقع تونس به عنوان دروازه ورود کالاهای ایرانی در این منطقه خواهد بود.

💢نتیجه‌گیری

برای تونس با معضل بیکاری و چالش‌های بودجه‌ای، روابط نزدیک با ایران می‌تواند به افزایش تجارت و جذب گردشگر بیشتر کمک کند. برای ایران، گسترش تجارت با شمال آفریقا به‌عنوان راهی برای گسترش مشارکت‌های اقتصادی و تقویت نفوذ منطقه‌ای تلقی می‌شود. همچنین، همکاری فرهنگی نیز بر توسعه مناسبات دوجانبه تاثیر بسیار بالایی دارد، چنانکه اخیر برگزاری تئاتر ایرانی در تونس با استقبال بی‌سابقه و چشمگیر مردم مواجه شد. فعال شدن مجدد کمیسیون مشترک و تمرکز مجدد بر حوزه گردشگری نشان می‌دهد که هر دو دولت به دنبال فراتر از دیپلماسی نمادین هستند.

🔁مطالب مرتبط
▫️چه چیزی تونس را به ایران نزدیک کرده است؟

اندیشکده تهران

👨‍💻سایت|📲بله |🌐اینستاگرام|📱تلگرام

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

♦️تعامل آمریکا با منطقه خزر برای مهار چین
▪️نشنال اینترست

#تهران_ریویو
#آمریکا
#آسیای_میانه

🔹در نوامبر ۲۰۲۵، مجموعه‌ای از موفقیت‌های دیپلماتیک، سیاست آمریکا در آسیای مرکزی و خزر بزرگ را رقم زد. پس از دیدار رهبران «سی۵» (قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان) با دونالد ترامپ در کاخ سفید، قزاقستان به توافق‌های ابراهیم پیوست و قراردادهایی به ارزش ۱۷ میلیارد دلار با ایالات متحده امضا کرد. هم‌زمان، ازبکستان و ایالات متحده متعهد به سرمایه‌گذاری‌ها و توافق‌های تجاری متقابل به ارزش بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار شدند. مهم‌تر از همه، با پیوستن آذربایجان، سی۵ به «سی۶» تبدیل شد. این تحول نقشه ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک اوراسیا را تغییر می‌دهد و آذربایجان را به یک دولت محوری بدل می‌کند.

🔸گسترش چارچوب‌های دیپلماتیک، سیاسی و اقتصادی تحت رهبری آمریکا در این منطقه اوج یک کارزار دیپلماتیک موفق است. این امر عمدتاً به دلیل ادغام تازه آذربایجان است که اکنون امکان می‌دهد تعامل و تجارت آمریکا آسان‌تر از مسیر «کریدور میانی» وارد منطقه شود؛ مسیر ترانزیتی اقتصادی‌ای که از دریای سیاه آغاز می‌شود، از قفقاز می‌گذرد، از خزر عبور می‌کند و به آسیای مرکزی می‌رسد. این مسیر نه‌تنها به دسترسی آذربایجان به خزر متکی است، بلکه بر «مسیر ترامپ برای صلح و شکوفایی بین‌المللی» که اخیراً میان آذربایجان و ارمنستان افتتاح شده نیز بنا خواهد شد.

🔸این توان تازه برای اعمال قدرت نرم، نفوذ آمریکا را در منطقه‌ای حیاتی تقویت می‌کند. منافع اروپا، روسیه، چین، هند و ایران در قلب اوراسیا در موضوعاتی از تروریسم تا جریان‌های صادراتی، خطوط لوله انرژی، انرژی هسته‌ای، مواد معدنی حیاتی، پایبندی به تحریم‌ها و زنجیره‌های تأمین و... با هم تقاطع دارند. منطقه خزر بزرگ اگر به پیوندهای تجاری، حمل‌ونقلی و سرمایه‌گذاری‌های غرب اطمینان یابد، به‌طور طبیعی خود را آزاد خواهد دید که سرمایه‌گذاری‌های چینی بیشتری را نیز بپذیرد. سیاست خارجی چندبرداری منطقه که برای موازنه منافع قدرت‌های بزرگ در دفاع از حاکمیت منطقه‌ای و ملی طراحی شده، عملاً چنین نتیجه‌ای را ایجاب می‌کند.

💢کریدور میانی و تهدید چین

🔸چین از احیای کریدور میانی که با پیوستن آذربایجان به سی۵ و تبدیل آن به سی۶ وعده داده شده استقبال خواهد کرد. این کریدور می‌تواند مسیر ترانزیت سین‌کیانگ و غرب چین به بنادر شرقی چین و سپس به بازارهای اروپایی از راه دریا را هزاران کیلومتر کاهش دهد و مسیری برای تجارت چین با اروپا فراهم آورد که ناوگان دریایی آمریکا به‌سادگی نتواند آن را به چالش بکشد. این بدان معناست که اگر روابط اروپا و آمریکا بدتر شود و روابط چین و آمریکا در شرق دور بحرانی شود، پکن همچنان می‌تواند خود را به‌عنوان شریک تجاری با دسترسی امن به اروپا معرفی کند. صرف وجود چنین گزینه‌ای می‌تواند تلاش‌های غرب برای مهار چین را تضعیف کند.

💢محدودیت‌های خودتحمیلی آمریکا

🔸یکی از راه‌های پیشگیری از این دشواری‌ها آن است که قدرت نرم و نفوذ آمریکا در آسیای مرکزی فراتر از توافق‌های تجاری اخیر یا ابتکارات سیاسی فوری مانند توافق‌های ابراهیم گسترش یابد. محدودیت‌های خودتحمیلی بر نفوذ آمریکا در منطقه باید کنار گذاشته شود. موانع حقوقی تجارت مانند قانون تجارت جکسون و وانیکِ دوران جنگ سرد (۱۹۷۴) باید حذف شوند تا آمریکا بتواند روابط تجاری عادی دائمی و پیوندهای سرمایه‌گذاری منظم با سی۶ برقرار کند. به همین ترتیب، بخش ۹۰۷ قانون حمایت از آزادی (FREEDOM Support Act) مصوب ۱۹۹۲ که پشتیبانی دولت آمریکا از آذربایجان را ممنوع می‌کند نیز باید لغو شود.

💢ورود فعال به آسیای مرکزی

🔸ایالات متحده همچنین باید با پروژه‌های زیرساختی درگیر شود و اجازه ندهد ابتکار کمربند و جاده چین گروه سی۶ را برباید. آمریکا باید اطمینان دهد که اگزیم بانک و شرکت تامین مالی توسعه از پروژه‌های زیرساختی حمایت می‌کنند تا شرکت‌های چینی نتوانند شرکت‌های آمریکایی را کنار بزنند. توجه ویژه باید به توسعه زیرساخت‌های بندری در دو سوی دریای خزر در باکو(آذربایجان) و آتیراو(قزاقستان) معطوف شود زیرا این نقاط هم گلوگاه لجستیکی کنونی کریدور میانی‌اند و هم بزرگ‌ترین فرصت برای ورود چین به چارچوب سی۶.

پیروزی‌های دیپلماتیک اخیر بدون برنامه منسجم، تثبیت، نهادینه‌سازی و پیگیری نظام‌مند، به توافقاتی غیر اجرایی فروکاسته خواهند شد. البته گام‌هایی که آمریکا باید بردارد سنگین نیستند و عمدتاً به برداشتن موانع خودتحمیلی و هدایت درست منابع مالی مربوط می‌شوند. دولت ترامپ در آستانه یک پیروزی دیپلماتیک بلندمدت است، اگر کار لازم و تلاش عملی آن را انجام دهد.

🔄 مطالب مرتبط:
◽️شرکت تامین مالی توسعه بین‌المللی آمریکا (DFC): نهادی برای مقابله اقتصادی با چین

اندیشکده تهران

👨‍💻سایت|📲بله |🌐اینستاگرام|📱تلگرام

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

🌐 ماکرون در چین چه بدست آورد؟

#تحلیل_کوتاه
#چین #اروپا

📝مصطفی یوسفی

🔹در دسامبر ۲۰۲۵، امانوئل ماکرون چهارمین سفر رسمی خود به چین را انجام داد. این سفر از نظر پروتکل ‏استثنایی بود؛ شی جین‌پینگ شخصاً رئیس‌جمهور فرانسه را تا استان سیچوان همراهی کرد؛ رفتاری که حتی ‏در سفر ترامپ در ۲۰۱۷ دیده نشده بود و نشان‌دهنده اهمیت ویژه پکن برای روابط با فرانسه داشت.‏

🔸اروپا در این مقطع با دو چالش بزرگ روبه‌روست: کسری تجاری عظیم با چین (۳۰۵ میلیارد یورو تنها در ‏سال ۲۰۲۴) و نیاز فوری به فشار بیشتر بر روسیه. چین اما نه تنها حمله روسیه را محکوم نکرده، بلکه نزدیک ‏به ۹۰ درصد کالاهای دو منظوره مشمول کنترل صادرات گروه هفت را به مسکو تحویل می‌دهد. این ‏وضعیت باعث شده امنیت و تجارت دیگر قابل تفکیک نباشند و چین برای اروپا همزمان شریک، رقیب و ‏چالش امنیتی چندبعدی تلقی شود.‏

💢دلایل و اهداف سفر ماکرون

🔸ماکرون با هیأتی بزرگ از مدیران ارشد شرکت‌هایی نظیر ایرباس، آلستوم، اشنایدر الکتریک و بی‌ان‌پی پاریبا ‏سفر کرد. اهداف اعلامی او چندلایه بود: کاهش کسری تجاری فرانسه و اروپا، جذب قراردادهای بزرگ ‏صنعتی و ایجاد شغل، حفظ استقلال راهبردی اروپا در برابر آمریکا، و مهم‌تر از همه، ترغیب چین به ایفای ‏نقش سازنده‌تر در بحران اوکراین و توقف حملات به زیرساخت‌های حیاتی این کشور. او همچنین ‏موضوعات محیط زیستی و همکاری‌های علمی را در دستور کار قرار داد.‏

💢اهداف چین از میزبانی

🔸چین اما اهداف متفاوتی را دنبال می‌کرد. پکن می‌خواست با تقویت روابط دوجانبه با فرانسه نفوذ خود را در ‏تصمیم‌گیری‌های بروکسل افزایش دهد، فشارهای تجاری اروپا و آمریکا را کاهش دهد، از شکاف‌های ‏درونی اروپا مثل اختلاف فرانسه و آلمان بر سر تعرفه خودروهای برقی چینی، بهره‌برداری کند و سرانجام ‏تصویر خود را به عنوان قدرت مسئول جهانی بهبود بخشد. همراهی غیرمعمول شی جین‌پینگ با ‏مکرونماکرون و بازدید مشترک از سد تاریخی دوجیانگ‌یان و تأکید بر موضوعاتی مانند حفاظت از پانداها ‏دقیقا در خدمت همین تصویرسازی بود.‏

💢نتایج سفر

🔸نتایج ملموس سفر اما بسیار محدود بود. تنها دوازده توافق یا یادداشت تفاهم امضا شد که عمدتاً چارچوبی و ‏فاقد ارقام مالی مشخص بودند. مهم‌ترین حوزه‌ها عبارت بودند از: همکاری در زمینه پیری جمعیت و مراقبت ‏از سالمندان، ادامه پروژه‌های انرژی هسته‌ای، تسهیل سرمایه‌گذاری دوجانبه و تمدید برنامه حفاظت و تبادل ‏پانداهای غول‌پیکر. هیچ‌یک از این توافق‌ها نمی‌توانست خلا عظیم کسری تجاری یا نیازهای صنعتی فرانسه ‏را پر کند.‏

💢عدم تحقق انتظارات اقتصادی

🔸بزرگ‌ترین انتظار یعنی امضای سفارش خرید صدها فروند هواپیمای ایرباس که ماه‌ها مذاکره شده بود، ‏محقق نشد؛ زیرا چین نمی‌خواست پیش از مذاکرات حساس با دولت جدید ترامپ، اهرم‌های خود را از ‏دست بدهد. در موضوع اوکراین نیز هیچ پیشرفتی حاصل نشد و بیانیه مشترک حتی اشاره‌ای به تغییر موضع ‏چین نداشت.‏

💢تشدید اختلافات تجاری پس از سفر

🔸ماکرون پس از بازگشت در مصاحبه با «لز اکو» لحن تندی در پیش گرفت و اعلام کرد که به چینی‌ها ‏هشدار داده است که مازاد تجاری عظیم و غیرپایدار چین قابل قبول نیست و اگر پکن اقدام جدی نکند، ‏اروپا ناگزیر به اقدامات سخت‌گیرانه از جمله تعرفه‌های گسترده مشابه آمریکا خواهد شد. او تأکید کرد اروپا ‏نمی‌پذیرد صرفاً بازار تنظیمی رقابت میان واشنگتن و پکن باشد.‏

💢جمع‌بندی


🔸سفر دسامبر ۲۰۲۵ بیش از آنکه دستاورد اقتصادی یا سیاسی ملموس برای فرانسه و اروپا داشته ‏باشد، به اعتبار دیپلماتیک چین افزود و شکاف‌های اروپا را آشکار کرد. چین با نمادگرایی هوشمندانه و ‏وعده‌های محدود توانست تصویر قدرت مسئول را تقویت کند، در حالی که از دادن امتیازات واقعی ‏خودداری کرد.

ماکرون و در واقع نماینده اروپا اما با دست خالی بازگشت و پیام سفر روشن بود: گفتگوهای نمادین ‏و سفرهای پرزرق‌وبرق بدون ‏سیاست واحد و جامع اتحادیه اروپا در برابر چین و اتخاذ ابزارهای واقعی امنیت اقتصادی، نمی‌توانند تعادل را به روابط بازگردانند.

🔄 مطالب مرتبط:
◽️
صلح شکننده، وابستگی پایدار: آینده اروپا در نظم پسا ‌اوکراین

اندیشکده تهران

👨‍💻سایت|📲بله |🌐اینستاگرام|📱تلگرام

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

🌐خشکسالی چگونه منازعات هیدروپلیتیک را در پیرامون ایران تشدید کرده است؟

#تحلیل_کوتاه
#هیدروپلیتیک #تحولات_منطقه

🔹بررسی‌ها نشان می‌دهد که خشکسالی از یک پدیده صرفاً زیست‌محیطی فراتر رفته و به یکی از متغیرهای کلیدی در معادلات امنیتی و ژئوپلیتیکی جهان معاصر تبدیل شده است. بر اساس برآورد نهادهای بین‌المللی، حدود ۴۰ درصد از اراضی جهان در سال‌های اخیر با خشکسالی شدید و مداوم مواجه بوده‌اند؛ روندی که منجر به کاهش دسترسی به آب آشامیدنی سالم، افت تولید کشاورزی، بیکاری گسترده و تشدید ناامنی غذایی شده است.

🔸بخش کشاورزی حدود یک‌چهارم نیروی کار جهانی را در خود جای داده است و بیش از ۸۰ درصد آسیب‌های اقتصادی ناشی از خشکسالی را متحمل می‌شود. اثر کاهش بارندگی، افزایش دما و بی‌ثباتی الگوهای اقلیمی در بخش‌های مختلف غرب آسیا، شمال آفریقا، آسیای مرکزی و جنوب آسیا ترجمان اقتصادی شدیدی پیدا می‌کند؛ چرا که در اغلب این کشورها، وابستگی معیشتی به کشاورزی بالاست و علاوه بر کاهش شدید محصول، بعضا تا ۸۰ درصد تلفات دام نیز عارضه خشکسالی هستند.

🔸در حقیقت، خشکسالی صرفاً به معنای مشقت در دسترسی به آب نیست؛ بلکه با فشار بر اقتصاد، معیشت و ثبات اجتماعی در یک کشور دولت‌ها را ناگزیر به اتخاذ تصمیمات فوری و اغلب یک‌جانبه برای مدیریت بحران داخلی می‌کند. این تصمیمات، به‌ویژه در حوضه‌های آبریز فرامرزی، ناخواسته به پیچیده‌تر شدن تعاملات سیاسی میان کشورهای بالادست و پایین‌دست و شکل‌گیری منازعات هیدروپلیتیکی می‌انجامند.

💢خاورمیانه

🔸در محیط خاورمیانه، خشک‌تر شدن اقلیم و رشد تقاضای داخلی برای آب و انرژی، فشار مضاعفی بر حوضه‌های آبریز مشترک وارد کرده است. کاهش جریان رودخانه‌های نیل، دجله، فرات و اردن تنها محصول تغییرات اقلیمی نیست، بلکه با پروژه‌های گسترده مهار آب در بالادست نیز هم‌زمان شده است. به عنوان مثال یک قرائت این است که در ترکیه، برنامه‌های کلان سدسازی به مثابه ابزاری برای کاهش آسیب‌پذیری اقلیمی و پاسخی به نیازهای جمعیتی و اقتصادی دنبال شده‌اند؛ با این حال، پیامدهای فرامرزی آن‌ها برای کشورهای پایین‌دست، به‌ویژه سوریه، عراق و ایران قابل چشم‌پوشی نیست.

🔸در عراق، ترکیب خشکسالی و کاهش ورودی آب از بالادست موجب افت بی‌سابقه ذخایر آبی شده و بنا بر برخی برآوردها، ذخیره آب بزرگ‌ترین سد این کشور تا حدود ۹۰ درصد نسبت به میانگین‌های تاریخی کاهش یافته است. در سوریه نیز، خشکسالی ممتد منجر به سقوط شدید تولید گندم از رکورد ۴ میلیون تن به حدود یک میلیون تن شده است؛ شکافی که با افزایش واردات بر عمق بحران اقتصادی این کشور تحریم‌زده افزوده است.

💢آسیای مرکزی و جنوب آسیا

🔸در آسیای مرکزی و پیرامون آن، خشکسالی با شدت و ابعاد متفاوتی در حال بازتعریف روابط آبی است. افغانستان برای چندمین سال متوالی با یکی از شدیدترین امواج خشکسالی خود مواجه بوده است؛ به‌گونه‌ای که تولید محصولات زراعی در برخی مناطق تا ۵۰ درصد کاهش یافته، در حالی که حدود ۸۰ درصد جمعیت این کشور به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم به درآمد کشاورزی وابسته‌اند. افت شدید بازدهی کشت دیم و ناامنی غذایی گسترده، کابل را به سمت اجرای پروژه‌های مهار آب و توسعه زیرساخت‌های آبی سوق داده است. پروژه‌هایی نظیر کانال قوش‌تپه، که آب را از سرشاخه‌های رودخانه فرامرزی آمودریا منحرف می‌کند، از منظر تصمیم‌گیران افغان راهبردی برای بقا و تثبیت معیشت داخلی تلقی می‌شود، اما هم‌زمان نگرانی‌های جدی در کشورهای پایین‌دست ایجاد کرده است.

🔸در بالادست حوضه آمودریا و سیردریا، تاجیکستان و قرقیزستان با اتکای قابل‌توجه به برق‌آبی، ناگزیر به ذخیره‌سازی آب پشت سدها و رهاسازی آن متناسب با نیازهای تولید انرژی هستند. این الگوی بهره‌برداری، که منطق آن بیش از آنکه کشاورزی‌محور باشد انرژی‌محور است، با نیازهای آبی کشورهای پایین‌دست نظیر ازبکستان و ترکمنستان هم‌خوانی ندارد. نتیجه این ناهم‌زمانی، کاهش آب ورودی به اراضی کشاورزی پایین‌دست و ظهور یکی از نمادین‌ترین فجایع زیست‌محیطی جهان، یعنی محو تقریبی دریای آرال، بوده است.

💢جمع‌بندی

تجربه مناطق مختلف نشان می‌دهد که خشکسالی نه‌تنها یک چالش اقلیمی، بلکه محرکی برای بازتعریف منافع ملی و تعاملات ژئوپلیتیکی است. تمرکز صرف بر ابزارهایی نظیر سدسازی و کانال‌کشی، ممکن است در کوتاه‌مدت بخشی از فشارهای داخلی را کاهش دهد؛ با این وجود، حل پایدار تنش‌های آبی مستلزم داشتن نگاهی فراتر از منطق «بازی با حاصل جمع صفر» و پذیرش این واقعیت است که با تداوم روند فعلی، بلعیدن تمام آب موجود در بالادست نیز مشکل خشکسالی را در بلندمدت حل نخواهد کرد.

🔄 مطالب مرتبط:

◽️
تاثیرات اقلیمی و زیست‌محیطی ذوب شدن یخچال‌های تاجیکستان

اندیشکده تهران

👨‍💻سایت|📲بله |🌐اینستاگرام|📱تلگرام

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

♦️حمید الشطری پیشتاز رقابت نخست‌وزیری در عراق
▪️الخنادق

#رویة_العربیة
#عراق
#با_انتخابات

🔸رئیس کنونی سازمان اطلاعات ملی عراق، حمید رشید فالح صالح الزیـرجاوی که با نام «حمید الشطری» شناخته می‌شود، یکی از برجسته‌ترین چهره‌هایی است که برای تصدی مقام نخست‌وزیری و جانشینی محمد شیاع السودانی، مطرح شده است. بر اساس گزارش برخی رسانه‌ها، چارچوب هماهنگی شیعی دامنه جست‌وجو برای نامزد نخست‌وزیری را به دو گزینه محدود کرده است: حمید الشطری و علی الشکری.

🔹از هر دو نفر به‌عنوان افرادی برخوردار از «کفایت، پاکدستی و تجربه واقعی عراقی» یاد شده است. همچنین گزارش شده که یکی از این دو نامزد توانسته است حدود ۷۰ درصد موافقت اعضای چارچوب را به دست آورد، هرچند مشخص نشده است که این میزان حمایت به کدام‌یک از آن‌ها تعلق دارد.

🔹اما حمیدالشطری کیست و مهم‌ترین اطلاعات و برجسته‌ترین نقاط عطف زندگی و مسیر حرفه‌ای او کدام است؟ حمید الشطری اهل مناطق هور (تالاب‌ها) در استان ذی‌قار در جنوب عراق است و در سال ۱۹۶۹ به دنیا آمد. او از سال‌های ابتدایی جوانی از مخالفان رژیم صدام حسین و حزب بعث بود؛ به همین دلیل تحت تعقیب قرار گرفت و بازداشت شد. در سال ۱۹۸۶ به صفوف اپوزیسیون عراق پیوست و در انتفاضه شعبانیه سال ۱۹۹۱ علیه حکومت صدام مشارکت داشت. در پی این قیام، به همراه تعدادی از اعضای خانواده‌اش بازداشت شد و تا سال ۱۹۹۳ در زندان به سر برد. پس از آزادی، مدتی به‌صورت مخفیانه در تالاب‌های جنوب عراق زندگی می‌کرد، سپس به اقلیم کردستان عراق رفت و تا سال ۱۹۹۷ فعالیت سیاسی خود را در چارچوب اپوزیسیون ادامه داد.

🔹در سال ۱۹۹۸ عراق را ترک کرد و ابتدا به جمهوری اسلامی ایران و سپس به سوئیس رفت و برای مدتی در آنجا ساکن شد. او در دوران اقامت در خارج از کشور، به فعالیت‌های خود در صفوف مخالفان عراقی ادامه داد و در شماری از کنفرانس‌های اپوزیسیون عراق در اروپا شرکت کرد. همچنین در این دوره به تحصیل و کار در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات پرداخت. پس از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ و سقوط رژیم صدام حسین، الشطری به کشورش بازگشت تا فصل جدیدی از زندگی حرفه‌ای خود را آغاز کند؛ این‌بار از درون ساختار دولت.

🔹او در سال‌های پس از سقوط صدام مناصب امنیتی متعددی را بر عهده گرفت که مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از:

ریاست سازمان اطلاعات ملی عراق از ۱۹ دسامبر ۲۰۲۴، در جانشینی رائد جوحی. یکی از نخستین اقدامات او در این سمت، گشایش کانال ارتباط اطلاعاتی با دولت موقت سوریه پس از سقوط بشار اسد بود.
• انتصاب به سمت مدیرکل اطلاعات و مبارزه با تروریسم در وزارت کشور عراق در ۲۶ ژانویه ۲۰۲۱.
• مسئولیت مدیریت هسته اطلاعاتی «صقور» (واحد اطلاعات نظامی)
معاون رئیس دستگاه امنیت ملی عراق.
ریاست دستگاه امنیت ملی عراق.
عضویت در شورای مشورتی امنیت ملی عراق.
معاون دستگاه امنیت ملی.
دبیر دستگاه امنیت ملی.
افسر دستگاه امنیت ملی عراق.

🔹در جریان مقابله با سازمان تروریستی وهابی داعش، حمید الشطری مسئولیت پرونده بسیج عشایری را بر عهده داشت. در حوزه علمی و دانشگاهی، الشطری دارای مدرک کارشناسی فیزیک (۱۹۹۱)، دیپلم ارتباطات از دانشگاه زوریخ (۱۹۹۸) و دکترای حقوق (۲۰۲۰) است. او به چهار زبان عربی، انگلیسی، فارسی و آلمانی تسلط دارد.

🔹به این ترتیب، حمید الشطری نمونه‌ای از چهره‌های عراقی به شمار می‌رود که تجربه عمیق امنیتی را با سابقه فعالیت در اپوزیسیون سیاسی در مقاطع حساس تاریخ معاصر عراق درهم آمیخته است. از زندگی همراه با تعقیب، زندان و فشار در دوران صدام حسین تا دستیابی به مناصب عالی در ساختار امنیتی عراق پس از سال ۲۰۰۳، الشطری کارنامه‌ای انباشته کرده است که به باور حامیانش، او را برای هدایت مرحله بعدی کشور شایسته می‌سازد.

در حالی که رایزنی‌ها در چارچوب هماهنگی درباره نخست‌وزیر آینده شدت گرفته است، نام حمید الشطری به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین گزینه‌ها مطرح می‌شود؛ گزینه‌ای که به باور برخی، توانایی جمع‌کردن قاطعیت امنیتی با مدیریت آرام و حساب‌شده را دارد. تا زمان اعلام تصمیم رسمی، سوابق و تجربیات الشطری همچنان عامل کلیدی در ارزیابی شانس او برای تصدی نخست‌وزیری دولت عراق در دوره پیش‌رو باقی خواهد ماند.

🔄 مطالب مرتبط:

◽️اعداد و ارقام انتخابات پارلمانی عراق چه می‌گویند؟
◽️ابهام و رقابت‌های پنهان؛ سناریوهای تشکیل کابینه در عراق

اندیشکده تهران

👨‍💻سایت|📲بله |🌐اینستاگرام|📱تلگرام

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

🌐 سه درسی که چین از آمریکا آموخت!
◾️ فارن پالیسی
📝یو جیِه ( Yu Jie)

#روندهای_استراتژیک

🔸رقابت چین و آمریکا امروز پیچیده و چندلایه است، اما نکته مهم این است که بخش زیادی از رفتار و استراتژی‌های چین، درواقع بازتاب همان الگوی قدرتی است که خود آمریکا طی دهه‌ها ساخته است. واشنگتن همیشه از «صدور دموکراسی» سخن می‌گفت، اما آنچه واقعاً به جهان صادر کرد «مدل قدرت جهانی» بود—مدلی که چین اکنون آن را جذب، بازسازی و با ساختار سیاسی خود تطبیق داده است.

🔹پیشنهادهای جدید رهبری چین برای برنامۀ پنج‌سالۀ پانزدهم (۲۰۲۶–۲۰۳۰) نشان می‌دهد که پکن بیش از هر چیز نگران «نقاط خفگی تکنولوژیک» و وابستگی به فناوری خارجی است؛ نگرانی‌ای که مستقیماً به رقابت در حوزه فناوری و محدودیت‌هایی برمی‌گردد که آمریکا در سال‌های اخیر ایجاد کرده است. در این چارچوب، چین سه درس کلیدی را از تجربه تاریخی ایالات متحده اقتباس کرده است: تقویت تاب‌آوری اقتصادی، استفاده راهبردی از زنجیره‌های تأمین، و پرهیز از درگیری‌های فرسایشی قدرت‌های بزرگ.

💢 درس اول: تاب‌آوری اقتصادی و استقلال فناوری


🔹شکاف ناگهانی چین و شوروی در دهۀ ۱۹۶۰ دسترسی پکن به فناوری حیاتی را متوقف کرد و این تجربه هنوز در حافظه رهبران چین زنده است. ترس از تکرار این وابستگی (این‌بار نسبت به آمریکا) موتور محرک سیاست‌هایی مانند «ساخت چین ۲۰۲۵» و «چرخش دوگانه» شد؛ رویکردی که هدفش کاهش وابستگی خارجی، تقویت ظرفیت داخلی و حفظ تعامل گزینشی با جهان است.

🔹چین همان کاری را انجام می‌دهد که آمریکا طی قرن بیستم انجام داد: اتکا به سیاست صنعتی برای تضمین برتری. اما تفاوت در ابعاد و سرعت بسیج منابع است؛ پکن توان مالی و اجرایی عظیمی را در حوزه‌هایی مانند هوش مصنوعی و رایانۀ کوانتومی متمرکز کرده تا از «مصرف‌کننده فناوری» به «تعیین‌کننده استانداردهای جهانی» تبدیل شود.

🔹با این حال، مسیر خودکفایی هزینه‌هایی نیز دارد. تغییر ساختار اشتغال و حرکت اقتصاد به سمت صنایع پیشرفته فرصت‌های شغلی گسترده برای جوانان را کاهش داده و نرخ بیکاری ۱۷ درصدی سال ۲۰۲۵ نشان می‌دهد چین باید بین رشد، اشتغال‌زایی و استقلال تکنولوژیک تعادل برقرار کند.

💢 درس دوم: استفاده از زنجیره تأمین به‌عنوان ابزار قدرت

🔹دهه‌ها پیش، آمریکا با ابزارهایی مانند «کوکُم» (کمیته هماهنگی کنترل صادرات در دوران جنگ سرد) دسترسی بلوک شرق به فناوری پیشرفته را محدود کرد. امروز چین دقیقاً همان منطق را در شکلی مدرن به کار گرفته است. پکن با تصویب قوانین کنترل صادرات و ایجاد «فهرست نهادهای غیرقابل‌اعتماد»، جریان صادرات مواد حیاتی مانند گالیم، ژرمانیم و گرافیت (عناصر مهم در نیمه‌رساناها و باتری‌ها) را محدود کرده است.

🔹این سیاست نسخه چینی همان الگوی آمریکایی است: تبدیل زنجیره تأمینِ جهانی به ابزار نفوذ ژئوپلیتیک. پیام ضمنی چین روشن است: کشورهایی که بیش از اندازه به واشنگتن نزدیک شوند، ممکن است هزینه بدهند. به همین دلیل بسیاری از دولت‌ها میان دو قدرت با احتیاط حرکت می‌کنند تا در معرض فشار اقتصادی قرار نگیرند.

💢 درس سوم: پرهیز از باتلاق‌های جنگی (عبرت از اشتباهات آمریکا)

🔹مهم‌ترین درس چین از آمریکا شاید نه رفتارها، بلکه خطاهای واشنگتن باشد. ایالات متحده از ویتنام تا عراق و افغانستان وارد جنگ‌هایی شد که شناخت درستی از آن‌ها نداشت و هزینه‌های سنگین انسانی و مالی پرداخت کرد. چین این تجربه‌ها را با دقت بررسی کرده و به این نتیجه رسیده که ضعف یک ابرقدرت زمانی آشکار می‌شود که درگیر جنگ‌هایی شود که قادر به کنترل آن نیست.

🔹به همین دلیل، با وجود لفاظی‌های تند درباره تایوان یا رزمایش‌های بزرگ در دریای چین جنوبی، پکن از ورود به جنگ مستقیم پرهیز می‌کند. در خاورمیانه نیز، با وجود روابط نزدیک با ایران و عربستان، عمدتاً نقش میانجی را ترجیح می‌دهد، نه بازیگر نظامی. این احتیاط ناشی از محاسبه قدرت است: نفوذی که از مسیر ثبات و میانجی‌گری به دست آید، پایدارتر از نفوذ مبتنی بر جنگ است.

💢 پارادوکس روابط چین و آمریکا

🔹رفتارهایی که امروز آمریکا در چین تهدیدآمیز می‌بیند (از سیاست صنعتی تا حضور اقتصادی جهانی) در واقع انعکاسی از الگوی خود آمریکا است. واشنگتن زمانی از چین می‌خواست «بازیگر مسئول» باشد؛ اکنون با قدرتی روبه‌رو است که همان الگو را آموخته، از محتوای ایدئولوژیکش تهی کرده، و آن را در خدمت صعود خود قرار داده است.

💢جمع‌بندی


چین محصول ساختار جهانی‌ای است که آمریکا پایه‌گذاری کرد. «صادرات واقعی» واشنگتن نه دموکراسی بود و نه فرهنگ مصرف‌گرایی، بلکه نقشه راه قدرت بود؛ مدلی که چین امروز آن را بهتر از هر کشور دیگری آموخته و نسخه‌ای بومی از آن خلق کرده است.

اندیشکده تهران

👨‍💻سایت|📲بله |🌐اینستاگرام|📱تلگرام

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

♦️چین چگونه به یک قدرت خورشیدی جهانی تبدیل شد؟
◾️فارن پالیسی

#تهران_ریویو
#چین #تجدیدپذیر

🔸در حالی‌که بسیاری کشورها هنوز بر سر گذار انرژی مردد هستند، انقلاب خورشیدی در جهان با شتابی بی‌سابقه ادامه دارد؛ انقلابی که موتور اصلی آن چین است. حتی بی‌اعتنایی دولت ترامپ به انرژی خورشیدی نیز نتوانسته مانع گسترش سریع آن شود. امروز از آمریکای لاتین تا جنوب آسیا، خورشید به ستون اصلی امنیت انرژی تبدیل شده و مرکز ثقل این دگرگونی، پکن است. چین اکنون بیش از ۸۰ درصد زنجیرهٔ تأمین جهانی خورشیدی را در اختیار دارد و با سرعتی بی‌رقیب ظرفیت نصب و تولید پنل‌ها را گسترش می‌دهد. شتابی که نظم بازار انرژی جهانی را تغییر می‌دهد.

💢انفجار ظرفیت تولید و نصب پنل‌های خورشیدی در چین

🔹در فاصلهٔ سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۴، چین ظرفیت تولید پنل‌های خورشیدی خود را به‌طور انفجاری افزایش داد و بیش از ۵۰ میلیارد دلار برای توسعهٔ صنعت فتوولتائیک سرمایه‌گذاری کرد، رقمی که کل سرمایه‌گذاری اروپا را ده برابر پشت سر گذاشت. این صنعت عظیم که به رقابت فشرده و تولید انبوه شهرت دارد، قیمت‌ها را پایین آورده و دسترسی جهانی به پنل‌های ارزان را ممکن کرده است. تنها در نیمهٔ نخست امسال، چین بیش از دو برابر مجموع سایر کشورها پنل خورشیدی نصب کرده است. در ماه مه، تقریباً هر ثانیه ۱۰۰ پنل خورشیدی در این کشور نصب شد. کارشناسان می‌گویند چین عملاً شکل و ساختار صنعت خورشید را در جهان بازتعریف کرده است.

💢چرا چین انرژی خورشیدی را اولویت ملی کرده است؟

🔹افزایش سهم انرژی خورشیدی بخشی از راهبرد بلندمدت چین برای ساخت آینده‌ای کم‌کربن و کاهش وابستگی به نفت و گاز وارداتی است. چین اگرچه بزرگ‌ترین تولیدکنندهٔ کربن و مصرف‌کنندهٔ زغال‌سنگ جهان است، اما هم‌زمان بزرگ‌ترین سرمایه‌گذار در انرژی‌های پاک نیز محسوب می‌شود. پکن به‌خوبی می‌داند که تسلط بر فناوری‌های انرژی قرن بیست‌ویکم از خورشید و باد گرفته تا باتری و خودروهای برقی، یک امتیاز ژئوپلیتیکی است. این در حالی است که دولت ترامپ مسیر متفاوتی را انتخاب کرده و تمرکز خود را بر تقویت سوخت‌های فسیلی آمریکا گذاشته است. نتیجه، واگرایی آشکار مسیر انرژی دو کشور است: چین به‌سوی آیندهٔ سبز می‌رود، در حالی که واشنگتن به عقب بازمی‌گردد.

💢چین چگونه از یک بازیگر کوچک به غول خورشیدی تبدیل شد؟


🔹از اوایل دههٔ ۲۰۱۰، چین با ترکیبی از یارانه‌های دولتی، مهندسی هزینه، و بازارهای صادراتی پررونق وارد میدان شد. در آن زمان، بسیاری دولت‌های اروپایی با یارانه‌های سنگین نصب پنل را تشویق می‌کردند. شرکت‌های چینی که خود نیز از حمایت دولتی برخوردار بودند، توانستند بازار اروپا را تسخیر کنند. همین موضوع به ورشکستگی بسیاری شرکت‌های اروپایی انجامید و در سال ۲۰۱۲ اتحادیه اروپا تحقیق دامپینگ علیه چین را آغاز و سپس تعرفه‌هایی را اعمال کرد. با این حال امروز نیز اروپا نسبت به سلطهٔ چین حساس است و مقامات اروپایی می‌گویند رقابت یارانه‌ای پکن، صنعت نوپای اروپا را تضعیف کرده است.

💢پیامدهای رقابت بی‌رحمانه: سقوط قیمت‌ها و کاهش سودآوری

🔹موفقیت چین بدون هزینه نبوده است. رقابت میان شرکت‌های چینی آن‌قدر شدید است که حاشیهٔ سود به صفر یا حتی منفی رسیده است. اما همین رقابت موجب شده قیمت جهانی پنل‌های خورشیدی طی یک دهه بیش از ۸۰ درصد کاهش یابد. چین اکنون حجم عظیمی پنل صادر می‌کند، اما به دلیل سقوط قیمت‌ها، درآمد صادراتی آن برخلاف انتظار کاهش یافته است. بااین‌حال، پکن از این وضعیت ناراضی نیست؛ هدف اصلی آن تثبیت سلطهٔ جهانی در زنجیرهٔ تأمین انرژی‌های پاک است، نه لزوماً سود کوتاه‌مدت.

💢اثر جهانی از آمریکای لاتین تا آفریقا و جنوب آسیا

🔹سرازیر شدن پنل‌های ارزان چینی، کشورهایی را که سال‌ها از کمبود انرژی رنج می‌بردند وارد عصر جدیدی کرده است. در آفریقا، جایی که ۶۰۰ میلیون نفر هنوز دسترسی پایدار به برق ندارند، واردات پنل‌های چینی در یک سال ۶۰ درصد افزایش یافته و ده‌ها کشور رکوردهای جدید ثبت کرده‌اند. در آمریکای لاتین و غرب آسیا نیز چین با قراردادهای بزرگ در حال گسترش نفوذ است.

💢انقلاب خورشیدی چین و آیندهٔ انرژی جهان

چین انرژی خورشیدی را نه فقط یک منبع پاک، بلکه ابزاری برای قدرت اقتصادی، امنیت انرژی و نفوذ ژئوپلیتیکی می‌بیند. با سقوط قیمت‌ها، رشد صادرات و گسترش بی‌وقفهٔ ظرفیت تولید، چین صنعت خورشیدی جهان را دگرگون کرده است. در حالی‌که آمریکا مسیر عقب‌نشینی از انرژی‌های پاک را دنبال می‌کند، پکن آینده را در دست می‌گیرد. آینده‌ای که در آن خورشید نه‌تنها یک منبع انرژی، بلکه یک سلاح ژئوپلیتیکی جدید است.

🔄 مطالب مرتبط:

◽️سفر رئیس‌جمهور به چین فرصتی برای رفع ناترازی برق

اندیشکده تهران

👨‍💻سایت|📲بله |🌐اینستاگرام|📱تلگرام

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

🌐مسئول جدید پرونده اوکراین در آمریکا کیست؟

#تحلیل_کوتاه
#جنگ_اوکراین #آمریکا

🔹در ۲۲ نوامبر/ ۱ آذر، ترامپ دنیل دریسکول وزیر ارتش را مسئول پیشبرد پرونده مذاکرات صلح در اوکراین کرد و روزنامه گاردین اعلام ‏کرده است کیت کلاگ، فرستاده ویژه آمریکا در پرونده اوکراین، به دلیل داشتن نگاه بیش از حد نزدیک به اوکراین به زودی ‏برکنار خواهد شد و دریسکول این مسئولیت را بر عهده خواهد گرفت. دریسکول از جمله افراد برجسته‌ای در دولت ترامپ است که ‏روز به روز در حال افزایش نفوذ خود می‌باشد.‏

💢سابقه سیاسی

🔸دنیل دریسکول(‏Daniel Driscoll‏)، اهل کارولینای شمالی، در سال ۲۰۰۹ به مدت سه سال در ارتش آمریکا خدمت کرد. ‏دریسکول در سال ۲۰۲۰ تلاش کرد برای کسب کرسی در کنگره شرکت کرد، اما نتوانست در رقابت‌های مقدماتی جمهوری‌خواهان ‏در حوزه یازدهم کارولینای شمالی موفقیتی کسب کند. او در فوریه امسال با انتصاب به عنوان وزیر ارتش وارد عرصه سیاست ‏آمریکا شد. این پیشرفت حرفه‌ای بدون شک تحت تأثیر روابط نزدیک او با جیمز ونس، معاون رئیس‌جمهور و دوست قدیمی‌اش در ‏مدرسه حقوق ییل، تسهیل گردید.

💢نقش‌آفرینی در دولت ترامپ

🔸اولین انتصاب دریسکول در دولت ترامپ به عنوان وزیر ارتش (معاون وزیر دفاع در امور ارتش) آمریکا بود. این وزارت در عمل ذیل ‏وزیر دفاع عمل می‌کند و به نوعی نقش بازوی اجرایی وزارت دفاع در امور ارتش را دارا است. از این رو دریسکول نقش اجرایی ‏بارزی در دولت ترامپ مخصوصا در حوزه توسعه و تولید سلاح‌های پیشرفته ایفا می‌کند؛ اما این تمام مسئولیت او در دولت ترامپ ‏نیست. یک ماه پس از کسب مسئولیت در وزارت جنگ، او سرپرست اجرایی اداره مشروبات الکلی، دخانیات، سلاح‌های گرم و مواد ‏منفجره در وزارت دادگستری نیز شد. علاوه بر این موارد، دریسکول به دلیل شایستگی بالا در شبکه‌سازی درون کاخ سفید و ‏ارتباطات قوی عملا به عنوان مدیر اجرایی اعزام نیروهای گارد ملی به مرزها و شهرهای ایالات متحده منصوب شد.‏

💢پرونده اوکراین

🔸انتصاب دریسکول به عنوان مسئول پیشبرد پرونده مذاکرات صلح در اوکراین توسط ترامپ و کنار گذاشتن کامل ‏وزیر دفاع از روند مذاکرات صلح موجب بروز شایعه‌های مختلفی شده است. در حالی که هگزت به‌عنوان وزیر دفاع در ماه‌های اخیر خود ‏را به شکل فردی سطحی و تازه‌کار نشان داده بود، دریسکول با مدیریت مؤثر و بی‌حاشیه خود توانست احترام و اعتبار زیادی در ‏میان اعضای دولت کسب کند. برخی این انتصاب را ناشی از عدم اعتماد ترامپ نسبت به هگزت برای تبادلات دیپلماتیک و برخی ‏دیگر آن را به خاطر مشغله هگزت در رسیدگی به امور داخلی دانستند. دلیل هرچه باشد، این انتصاب نشان از افزایش قدرت و ‏اعتبار روزافزون دریسکول با وجود نداشتن تجربه عملی در این حوزه و کاهش نفوذ و اعتبار هگزت در کاخ سفید دارد.

🔸حضور دریسکول به جای کلاگ و با توصیه ونس در اوکراین نشان‌دهنده رویکرد سخت‌گیرانه دولت آمریکا نسبت به اوکراین و ‏اروپا است. او در طول هفته گذشته ابتدا با مقامات اوکراینی در کی‌یف دیدار داشته و سپس در ژنو با مقامات اروپایی گفت‌و‌گو کرد ‏و در نهایت در امارات متحده عربی با یک هیئت روسی به مذاکره در خصوص طرح ترامپ پرداخت. دریسکول در طول مذاکرات ‏خود با طرف‌های اروپایی و اوکراینی با سخنانی نظیر «اروپایی‌ها هرکاری دلشان می‌خواهد می‌توانند بکنند زیرا ایالات متحده هیچ ‏اهمیتی به نظرات و اقدامات‌شان نمی‌دهد» یا «در صورت نپذیرفتن طرح ترامپ، شکست اوکراین اجتناب‌ناپذیر است» نشان داد ‏که در پرونده اوکراین به منافع اوکراین و اروپایی‌ها اهمیت نمی‌دهد و تنها منافع آمریکا و پایان یافتن جنگ برایش اولویت دارد.

💢جمع‌بندی

🔸به طور کلی، دنیل دریسکول یکی از چهره‌های فعال و بی‌حاشیه کاخ سفید است که انتظار می‌رود قدرت و نفوذ روزافزونی در ‏دولت ترامپ کسب کند. کاخ سفید، با وجود آگاهی از اینکه او تجربه‌ای در زمینه دیپلماتیک ندارد، به دلیل شایستگی‌های ‏برجسته‌ای که در امور اجرایی از خود نشان داده، امیدوار است بتواند این پرونده را طبق دیدگاه دولت ترامپ به‌طور موفقیت‌آمیز به ‏پایان برساند. در صورتی که دریسکول بتواند از پرونده صلح اوکراین پیروز بیرون بیاید، حتی احتمال جایگزینی آن با وزیر دفاع ‏نیز پیش خواهد آمد.‏

🔄 مطالب مرتبط:

◽️آیا مصالحه پایدار آمریکا و روسیه در اوراسیا امکان‌پذیر است؟
◽️پیروز طرح ۲۸ ماده‌ای ترامپ کیست؟ پوتین یا زلنسکی؟!

اندیشکده تهران

👨‍💻سایت|📲بله |🌐اینستاگرام|📱تلگرام

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

🌐سند راهبرد امنیت ملی ۲۰۲۵؛ تلاش آمریکا برای مهار افول قدرت ساختاری
‏#تحلیل_کوتاه‏
‏#آمریکا_چین

📝احمد رمضانی

🔹سند راهبرد امنیت ملی ۲۰۲۵ آمریکا برای نخستین بار پس از دهه‌ها با صراحت واقعیت افول نسبی را پذیرفته و ‏سیاست‌های جهان‌گرایانه گذشته را شرط‌بندی‌های به‌شدت گمراه‌کننده نامیده است. به‌جای انکار افول، این واقعیت در روح ‏سند جاری بوده و برای مهار آن راهبرد نئومرکانتیلیستی اول آمریکا، حفظ سلطه دلار با ابزارهای یک‌جانبه، احیای غرور ‏تمدنی و کاهش نقش پلیس جهانی را پیشنهاد می‌کند.‏

🔸از نظر سوزان استرنج قدرت ساختاری نه به معنای تعداد ناوها یا حجم تولید ناخالص بلکه توانایی شکل ‏دادن به قواعد بازی است که همه در چارچوب آن عمل کنند. این قدرت در چهار حوزه به‌هم‌پیوسته امنیت، تولید، مالیه و ‏دانش بروز می‌یابد. آمریکا پس از ۱۹۴۵ با هوشمندی این چهار ساختار را به ترتیب در قالب ناتو و چتر هسته‌ای، ‏بازارهای باز و زنجیره‌های تأمین جهانی، نظام مالی مبتنی بر دلار و دانشگاه‌ها و سپس سیلیکون‌ولی به نفع خود ‏طراحی کرد. این ساختارها خودتقویت‌شونده بودند و هرچه دیگران بیشتر در آن‌ها غرق می‌شدند آمریکا بیشتر سود می‌برد، ‏بدون آنکه مجبور باشد هر روز زور بازو نشان دهد.‏

🔸سند راهبرد امنیت ملی ۲۰۲۵، برای احیای قدرت ساختاری چهار بعد اصلی را بازتعریف کرده است. در امنیت از ‏نقش پلیس جهانی به نگهبان گزینشی تغییر مسیر می‌دهد و بر واگذاری هزینه‌های دفاعی به متحدان (احاله مسئولیت) ‏تمرکز می‌کند؛ در تولید احیای قدرت صنعتی و دستیابی به اقتصاد ۴۰ تریلیون دلاری تا سال ۲۰۳۰ را با بازصنعتی‌سازی، ‏بازگرداندن تولید به داخل (‏re-shoring‏)، دعوت به نزدیک‌سپاری (‏nearshoring‏) تولید شرکا در نیم‌کره غربی، ‏اعمال تعرفه‌های گسترده علیه چین و تمرکز بر انرژی و مواد معدنی حیاتی دنبال می‌کند؛ در حوزه مالی با تأکید بر سلطه ‏دلار، بازمهندسی نهادهای بین‌المللی و بسیج ۷ تریلیون دلاری دارایی متحدان برای مقابله با نفوذ مالی چین موقعیت خود ‏را تقویت می‌کند و در دانش با اولویت‌دادن به فناوری‌های پیشرفته می‌کوشد برتری فناورانه در حوزه‌هایی چون هوش ‏مصنوعی، بیوتکنولوژی و محاسبات کوانتومی را حفظ کند. با این حال، این رویکرد در همه ابعاد با ریسک‌هایی مانند ‏تضعیف اتحادها، تشدید جنگ تجاری و کاهش جذابیت جهانی همراه است.‏

🔸همان‌طور که استرنج هشدار داده بود، قدرت ساختاری هرگز ابدی نیست. از دهه ۱۹۹۰ به بعد، آمریکا با سه اشتباه بزرگ ‏راهبردی پایه‌های این قدرت را از درون سست کرد. جنگ‌های بی‌پایان و پرهزینه در خاورمیانه، جهانی‌سازی بی‌ضابطه‌ای ‏که صنعت داخلی را توخالی کرد و انباشت بدهی و کسری تجاری که دیگر حتی با چاپ دلار هم به‌سادگی جبران نمی‌شد. ‏نتیجه، خلأ ساختاری‌ای بود که چین با دقت و صبر استراتژیک آن را پر کرد.‏

🔸چین به‌عنوان یک ‏rule-taker‏ وارد سیستم آمریکایی شد اما در عمل از روز نخست به‌طور هم‌زمان نقش ‏rule-‎shaker‏ (به چالش کشیدن قوانین تبعیض‌آمیز از طریق دعاوی و توافق‌های منطقه‌ای) و به‌تدریج نقش ‏rule-maker‏ ‌‏(ایجاد قواعد و نهادهای موازی و مستقل) را نیز دنبال می‌کرد. چین امروز نزدیک به یک‌سوم تولید صنعتی جهان را در اختیار ‏دارد؛ ۹۰ درصد مواد معدنی نادر را فرآوری می‌کند؛ بزرگ‌ترین ناوگان دریایی (از نظر تعداد) را دارد؛ دومین بودجه تحقیق و ‏توسعه جهان را هزینه می‌کند؛ بیش از ۶۰ درصد پتنت‌های هوش مصنوعی را ثبت می‌کند و شبکه مالی و زیرساختی ‏جایگزین در بیش از ۱۵۰ کشور گسترانیده است. این دیگر رقابتی ساده نیست بلکه افول ساختاری هژمون قابل تفسیر ‏است.‏

🔸سند راهبرد امنیت ملی ۲۰۲۵ در راستای بازسازی قدرت ساختاری آمریکا، به‌جای ادامه بیش‌گستری امپراتوری که پل ‏کندی درباره آن هشدار داده بود، منابع را به داخل بازمی‌گرداند، متحدان را مجبور به قبول مسئولیت می‌کند و قواعد جهانی ‏را با ابزارهای باقی‌مانده بازنویسی می‌کند اما موفقیت آن به عواملی متعدد بستگی دارد. نخست، توانایی اجرای ‏سیاست‌های داخلی سخت؛ دوم، مهارت دیپلماتیک در جلوگیری از چرخش کامل متحدان به سمت چین یا روسیه. ‏همچنین مطلوبیت سیاست‌های چین می‌تواند این مسیر را متأثر سازد.

آنچه امروز می‌بینیم بازتنظیم تدریجی و شدیداً رقابتی ساختارهای قدرت جهانی است که چین نقش کاتالیزور را در آن بازی ‏می‌کند. ایالات متحده هنوز برگ‌های برنده جغرافیا، جمعیت جوان (اگر مهاجرت را هوشمندانه مدیریت کند) و شبکه ‏اتحادها را دارد. تاریخ نشان می‌دهد قدرت‌های هژمونیک به‌ندرت از افول مطلق بازمی‌گردند، اما آمریکا هنوز ابزارهای لازم ‏برای جلوگیری از سرنوشت بریتانیا یا شوروی را در اختیار دارد. آینده احتمالاً نه بازگشت به تک‌قطبی آمریکایی و نه سلطه ‏چین، بلکه یک نظام چندقطبی پیچیده و پرتنش خواهد بود.‏

اندیشکده تهران

👨‍💻سایت|📲بله |🌐اینستاگرام|📱تلگرام

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

🔺به قدرت رسیدن جریان راست افراطی در جمهوری چک

#تعقیب_روند
#با_انتخابات
#اروپا

🔸آندری بابیش، رئیس حزب راست افراطی ANO به تازگی به توافقی برای ائتلاف با هم‌پیمانان راست‌گرا دست یافت که او را یک گام به نشستن دوباره بر روی صندلی نخست‌وزیری نزدیک‌تر می‌کند. ائتلاف تشکیل شده به شدت مخالف سیاست‌های سبز، نهادهای فراملی و حمایت از اوکراین است.

🔸رئیس‌جمهور چک نیز پس از کسب ضمانت از نبود تضاد منافع اقتصادی بین شغل فعلی بابیش با نخست‌وزیری، آمادگی خود برای اعلام آندره بابیش به عنوان نخست وزیر آینده اعلام کرد. بدین ترتیب احتمال می‌رود که دولت جدید چک به ریاست بابیش تا انتهای ماه دسامبر تشکیل شود.

🔸روی کار آمدن این جریان بر دولت چک باعث خواهد شد که دوقطبی موجود در داخل اتحادیه اروپا پیرامون رویکرد این اتحادیه نسبت به اوکراین تشدید شود. همینطور موجب تقویت جناح ملی‌گرا و راست افراطی در سطح اتحادیه اروپا خواهد شد. به عبارتی، از این به بعد، چک نیز به جمع مجارستان و اسلوواکی برای مخالفت با سیاست‌های اتحادیه اروپا در روسیه و اوکراین خواهد پیوست.

🔁مطالب مرتبط
▫️پیروزی راست افراطی در جمهوری چک؛ صدای تغییر در سیاست اروپایی

اندیشکده تهران

👨‍💻سایت|📲بله |🌐اینستاگرام|📱تلگرام

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

🌐بیرون آمدن توکیو از سایه؛ صف‌آرایی ژاپن و چین در عصر جدید

#مقاله_تحلیلی
#شرق_آسیا
#چین #ژاپن

📝احمد رمضانی

🔹تنش‌های ژئوپلیتیکی شرق آسیا طی سال‌های اخیر وارد مرحله تازه‌ای شده، اما بحران نوامبر ۲۰۲۵ میان چین و ‏ژاپن نقطه عطفی بود که مسیر امنیت منطقه را برای سال‌های آینده تحت‌تأثیر قرار داد. اظهارات سانائه تاکائیچی، ‏نخست‌وزیر تازه‌منصوب ژاپن که محاصره چین علیه تایوان می‌تواند «وضعیت تهدیدکننده ‏بقا»ی ژاپن ایجاد کند روابط دو کشور را وارد مرحله‌ای کم‌سابقه از خصومت کرد. این سخنان بازتاب‌دهنده تغییرات عمیق در رویکرد امنیتی ژاپن و گذار این کشور از دوران ‏ابهام استراتژیک به «وضوح استراتژیک محدود» بود.‏

💢زمینه‌ها و جرقه اصلی بحران

🔸هرچند سخنان تاکائیچی عامل مستقیم تشدید تنش بود اما این رویکرد ناگهانی نبود. ژاپن طی دهه اخیر در حال بازتعریف نقش امنیتی خود بوده است. مجموعه‌ای از عوامل ساختاری زمینه این چرخش را ‏فراهم کرده‌اند:‏

1️⃣نزدیکی جغرافیایی و تهدیدهای عملیاتی: فاصله تنها ۱۱۰ کیلومتری جزیره یوناگونی ژاپن تا تایوان موجب شده است که توکیو احساس کند در هر بحران ‏تنگه تایوان به‌طور مستقیم درگیر خواهد شد. از دید ژاپن، حتی محاصره غیرنظامی تایوان می‌تواند خطوط انرژی، ‏کشتیرانی و زنجیره‌های تأمین آن را مختل کند.‏

2️⃣تغییر محیط امنیتی منطقه: افزایش رزمایش‌های چین در اطراف تایوان، رهگیری‌های هوایی و دریایی و توسعه موشک‌های بالستیک با توان ‏هدف‌گیری پایگاه‌های ژاپنی، تهدید بالقوه را به تهدید بالفعل نزدیک‌تر کرده است.‏

3️⃣شخصیت و سابقه تاکائیچی: تاکائیچی از چهره‌های محافظه‌کار و ملی‌گراست و با جریان‌های متمایل به بازنگری قانون اساسی صلح‌طلب ‏ژاپن ارتباط دارد. او نخستین رهبر ژاپن است که امنیت تایوان را رسماً در چارچوب «ماده ۲ قانون وضعیت ‏تهدیدکننده بقا» تعریف کرده است.‏

4️⃣حساسیت تاریخی چین: میراث جنگ جهانی دوم و دوران ‏استعمار ژاپن بخشی از حافظه جمعی چین است. پیوند خوردن امنیت تایوان با سیاست دفاعی ژاپن می‌تواند افکار ‏عمومی چین را تحریک کند و دولت نیز از این حساسیت بهره‌برداری می‌کند.‏

💢مشخصات و ابعاد پاسخ چین

🔸پکن در این بحران مجموعه‌ای گسترده از ابزارهای فشار را فعال کرد؛ سیاستی که می‌توان آن را «فشار چندبعدی ‏هماهنگ» نامید.‏

1️⃣بعد دیپلماتیک

▫️اعلام خطوط قرمز جدید تحت عنوان «سه اجازه نمی‌دهیم» و ممنوعیت هرگونه دخالت ژاپن در مسأله تایوان
▫️ارسال نامه رسمی به سازمان ملل درباره «نقض اصل چین واحد» از سوی ژاپن
▫️احضار سفیر ژاپن و صدور هشدارهای شدیداللحن فراتر از سطح معمول

2️⃣ بعد رسانه‌ای–روایتی

▫️انتشار پست‌های کارتونی و توهین‌آمیز علیه تاکائیچی
▫️پست جنجالی سرکنسول چین در اوزاکا («گردن چرکینی که در کار ما فرو رفته را باید برید»)‏
▫️بازتولید تاریخی جنایات دوران استعمار برای القای بازگشت «میلیتاریسم ژاپن»‏

‏3️⃣ بعد اقتصادی و اجتماعی

▫️ممنوعیت واردات غذاهای دریایی ژاپن
▫️هشدارهای سفر برای شهروندان چینی
▫️لغو کنسرت‌ها، جشنواره‌های انیمه و رویدادهای فرهنگی

🔸چین تلاش دارد مانند پرونده ‏THAAD‏ در کره‌ جنوبی، هزینه‌سازی اقتصادی را با فشار دیپلماتیک ترکیب کند.‏

💢تحلیل هزینه–فایده رفتار چین

🔸در کوتاه‌مدت اهدافی چون مدیریت افکار عمومی و ارسال پیام بازدارنده دنبال می‌شود، اما در میان‌مدت ‏چالش‌هایی پدیدار می‌گردد:‏ نزدیکی جغرافیایی احتمال برخورد ناخواسته را افزایش می‌دهد؛ فشار بیش از حد می‌تواند ژاپن را بیشتر به سمت ‏Quad‏ و ‏AUKUS‏ سوق دهد؛ تشدید تنش‌ها ممکن است حمایت بیشتری از تایوان ایجاد کند و استفاده ابزاری از ‏اقتصاد می‌تواند شرکت‌های ژاپنی را به کاهش وابستگی به چین وادارد. با این حال پکن معمولاً تلاش می‌کند ‏سطح تنش را کنترل‌پذیر نگه دارد.‏

💢پیامدهای راهبردی برای چین، ژاپن و آمریکا

▫️ژاپن اکنون وارد دوره «وضوح استراتژیک محدود» شده و در حال تقویت بازدارندگی خود است. محبوبیت ‏تاکائیچی فضای لازم برای سیاست‌های قاطع‌تر را فراهم کرده است.‏
▫️چین نمی‌خواهد پیام ضعف بدهد اما مایل نیست بحران از کنترل خارج شود؛ بنابراین فشار آن احتمالاً «پرصدا اما ‏محدود» خواهد ماند.‏
▫️واشنگتن بدون پرداخت هزینه مستقیم از افزایش نقش ژاپن در مهار چین بهره می‌برد و آن را «خط مقدم ‏بازدارندگی» تلقی می‌کند.‏

💢جمع‌بندی

بحران نوامبر ۲۰۲۵ میان چین و ژاپن نقطه چرخش مهمی در معادلات شرق آسیاست. سخنان تاکائیچی نشانه ‏دگرگونی در سیاست امنیتی ژاپن بود و پکن را وادار به شدیدترین واکنش‌های یک دهه اخیر کرد. این الگو ‏نشان‌دهنده بازگشت رقابت قدرت‌های بزرگ در شرق آسیاست؛ رقابتی که تایوان در مرکز آن قرار دارد و ژاپن ‏اکنون بیش از هر زمان دیگری در آن درگیر شده است.‏

🔗برای مطالعه متن کامل کلیک کنید!

اندیشکده تهران

👨‍💻سایت|📲بله |🌐اینستاگرام|📱تلگرام

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

🌐چگونه شبکه نفوذ عربستانی‌ها در واشنگتن گسترش یافته است؟

#مقاله_تحلیلی
#عربستان #آمریکا

🔹ساختار سیاسی آمریکا به طور رسمی این اجازه را به کشورها داده است تا تحت عنوان کارگزار خارجی در سیاست آمریکا مشارکت داشته باشند. کشورهایی نظیر عربستان سعودی با استفاده از این بستر و همچنین به لطف درآمدهای نفتی سرشار مدت‌ طولانی است که توانسته‌اند روابط نزدیکی با سیاست‌مداران آمریکایی، مخصوصاً رؤسای جمهور جمهوری‌خواه بسازند. البته، فعالیت ذیل عنوان کارگزار خارجی تنها صورت لابی‌گری عربستان در آمریکا نیست و این کشور خود را محدود به این قیدوبندها نمی‌کند.

💢هم‌راستایی راهبردهای جمهوری‌خواهان و اعراب

🔸تمرکز عربستان در حوزه لابی‌گری به چندین دلیل غالباً بر جمهوری‌خواهان بوده است. نخست، به لحاظ تاریخی، عربستان در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ که جمهوری‌خواهان غالباً کنترل کاخ سفید را بر عهده داشتند، یکی از محورهای سیاست خارجی آمریکا در مبارزه با کمونیسم بود. دوم، سیاست خارجی این حزب در منطقه جنوب غرب آسیا پس از جنگ سرد تاکنون همسویی بیشتری با عربستان داشته است. سوم، در دهه اخیر و به‌خصوص پس از ظهور دونالد ترامپ، جمهوری‌خواهان تقریباً مسئله حقوق بشر را از دستور کار سیاست خارجی خود کنار گذاشته‌اند که خیال آسوده‌تری به عربستان برای تعامل با این حزب می‌دهد.

💢بندر بن سلطان: هجده‌ سال دوستی با جمهوری‌خواهان

🔸از اوایل ریاست‌جمهوری رونالد ریگان تا دوره دوم ریاست جمهوری جرج بوش پسر، بندر بن سلطان آل سعود سفیر عربستان در آمریکا بود. می‌توان گفت آنچه امروز از روابط گرم سعودی با جمهوری‌خواهان شناخته می‌شود ریشه در فعالیت‌های بندر دارد. او نقش مهمی در آغاز کمک‌های عربستان به دولت ریگان برای پشتیبانی از کنتراها در نیکاراگوئه داشت.

🔸هنگام آغاز جنگ اول خلیج فارس در دولت بوش پدر، بندر نقشی کلیدی در کمک ۱۳.۵ میلیارد دلاری عربستان به آمریکا کرد. افزون بر این، بندر شخصاً ۱ میلیون دلار به کتابخانه ریاست‌جمهوری بوش پدر اهدا کرد. در طول دهه ۱۹۹۰، روابط بندر با خانواده بوش تداوم یافت، به نحوی که عربستان صرفاً نزدیک به ۱.۵ میلیارد دلار به شرکت‌ها و بنگاه‌هایی که اعضای خانواده بوش و دوستانشان سهام داشتند سرمایه‌گذاری کرد.

💢ساپراک؛ سازمان لابی‌گر عربستان

🔸در راستای ایجاد تصویری مثبت از عربستان و لابی‌گری حرفه‌ای‌تر، سازمان ساپراک یا کمیته امور روابط عمومی آمریکا-عربستان در سال ۲۰۱۶ به ریاست سلمان الانصاری تأسیس شد. این سازمان از زمان تأسیس دو دستور کار مهم برای تغییر افکار عمومی آمریکا داشته است: ۱. برجسته‌کردن مقوله اصلاحات در عربستان ۲. نشان‌دادن این کشور به عنوان یک متحد مهم برای آمریکا در منطقه.

💢خانواده ترامپ و پول‌های سعودی

🔸دونالد ترامپ از دهه ۱۹۸۰ با سرمایه‌داران و ثروتمندان عربستانی همچون عدنان خاشقچی-پسر عموی جمال خاشقچی- و ولید بن طلال، نوه ملک عبدالعزیز، بنیان‌گذار عربستان سعودی روابط تجاری گسترده‌ای داشت. ترامپ دو ماه پس از آغاز کمپین انتخاباتی در ۲۰۱۵ ارتباط تجاری بیشتری با عربستان شکل داد.

🔸جارد کوشنر داماد ترامپ نیز روابط گسترده‌ای با عربستان دارد. به عنوان نمونه، شش ماه پس از خروج کوشنر از کاخ سفید در دوره نخست ترامپ، شرکت سرمایه‌گذاری او با نام Affinity Partner توانست ۲ میلیارد دلار سرمایه از بنگاه‌های وابسته به بن‌سلمان سرمایه جذب کند.


💢چالش‌های لابی عربستان

🔸نخستین چالش کنگره است. نمی‌توان این مسئله را فراموش کرد که اگر نقض حقوق بشر توسط عربستان دوباره برجسته شود، دموکرات‌های کنگره تبدیل به مانعی میان روابط عربستان و آمریکا خواهند شد. افزون بر این، ‌عربستان در سمت جمهوری‌خواهان نیز آسیب‌پذیری‌هایی دارد. اگرچه در سال‌های اخیر عربستان کنگره را به خود نزدیک‌تر کرده، اما این نزدیکی مشروط و آسیب‌پذیر است.

🔸دومین چالش، وضعیت حقوقی ساپراک در آمریکا است. شاید مقایسه ساپراک با آیپک بهتر بتواند این چالش لابی عربستان را توضیح دهد. ساپراک در آمریکا به عنوان کارگزار خارجی ثبت شده است. این به معنای آن است که این سازمان محدودیت‌ها و نظارت‌های بیشتری را در مقایسه با آیپک خواهد داشت.

لابی عربستان در آمریکا و روابطش با جمهوری‌خواهان ریشه در روابط شخصی سیاستمداران و ثروتمندان عرب با رؤسای جمهور و راهبردهای سیاست خارجی این حزب دارد. در قرن بیست‌ویکم، عربستان تلاش سازمان‌یافته‌ای برای افزایش نفوذ خود در کنگره، کاخ سفید، رسانه‌ها و افکار عمومی آمریکا انجام داد که نشان‌ از بهبود درک مقامات این کشور از سیاست‌ورزی در آمریکا دارد و تا اندازه قابل توجهی موفقیت داشته است.

🔗برای مطالعه متن کامل کلیک کنید!

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/752
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1‌‎

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

🔵آنکارا چگونه روابط تجاری خود را در آفریقا توسعه داده است؟

#اکوتهران
#آفریقا #ترکیه

📝توحید ورستان

🔹در سال‌های اخیر روابط اقتصادی، امنیتی و بشردوستانه ترکیه و قاره آفریقا رشد چشمگیری داشته و آفریقا جایگاه مهمی در سیاست خارجی ترکیه یافته است. این سیاست در قبال آفریقا رسماً از سال ۲۰۰۳ آغاز شد و دولت ترکیه راهبرد جدید خود در قبال آفریقا را در سندی با عنوان «راهبرد توسعه روابط اقتصادی با آفریقا» اعلام کرد.

💢توسعه روابط دوجانبه بر مدار تجارت

🔸زیرساخت‌های صنعتی و تجارت خارجی ترکیه، مکمل اقتصادهای آفریقا است. در این زمینه، آفریقا یک بازار هدف برای شرکت‌های ترک، به ویژه شرکت‌های کوچک و متوسط، است. آفریقا نه تنها یک بازار صادراتی پویا برای ترکیه است، بلکه مواد اولیه ارزان قیمت را نیز برای صنعت ترکیه فراهم می‌کند. در واقع، ترکیه با صنعت تقریبا پیشرفته، نیروی کار ماهر و تجربه در بازارهای بین‌المللی، تمام تلاش خود را می‌کند تا روابط تجاری و سرمایه‌گذاری موجود خود را با کشورهای آفریقایی بیش از گذشته تقویت کند.

🔸حجم تجارت دوجانبه در سال ۲۰۰۳، تقریبا ۵.۴ میلیارد دلار آمریکا بود که در سال ۲۰۲۴، به ۳۶.۵ میلیارد دلار آمریکا رسیده است. صادرات ترکیه به آفریقا در سال ۲۰۲۴ به ۲۱.۵ میلیارد دلار آمریکا و واردات به ۱۵ میلیارد دلار آمریکا رسید. در میان کشورهای این قاره، مصر، الجزایر، لیبی، آفریقای جنوبی و نیجریه شرکای تجار آنکار هستند. براساس داده‌ها، کشورهای شمال آفریقا حدود دو سوم از ارزش تجارت با ترکیه را تشکیل می‌دهند، البته ترکیه اخیراً بر کشورهای شاخ آفریقا و کشورهای جنوب صحرای آفریقا تمرکز کرده است.

🔸در این راستا، سرمایه‌گذاری مستقیم ترکیه در آفریقا از ۱۰ میلیارد دلار فراتر رفته است. شرکت‌های پیمانکاری ترکیه بیش از ۲۰۰۰ پروژه در سراسر قاره انجام داده‌اند که ارزش کل پروژه‌ها تقریبا ۹۷ میلیارد دلار برآورد می‌شود. تعداد سفارتخانه‌های ترکیه در آفریقا از ۱۲ در سال ۲۰۰۲ به ۴۴ سفارتخانه در حال حاضر افزایش یافته است. همچنین، خطوط هوایی ترکیه به ۵۱ مقصد در ۳۹ کشور در سراسر آفریقا پرواز می‌کند. علاوه بر این، مؤسساتی مانند TIKA، بنیاد معارف و مؤسسه یونس امره در حال انجام فعالیت‌های فشرده در زمینه آموزش، فرهنگ و توسعه در سراسر قاره هستند.

💢نقش راهبردی شرکت‌های پیمانکاری

🔸شرکت‌های ترکیه‌ای سرمایه‌گذاری‌های خود در آفریقا را بر بخش‌های کلیدی از جمله ساخت و ساز، زیرساخت‌ها، تجارت عمده‌فروشی و خرده‌فروشی، منسوجات و پوشاک، انرژی و صنایع فلزی متمرکز می‌کنند. پیمانکاران ترک در آفریقا تقریباً ۲۰ درصد از کل تجارت بین‌المللی آن‌ها را تشکیل می‌دهد. سرمایه‌گذاری‌های ترکیه در دوره ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ در آفریقا در گروهی از کشورها از جمله الجزایر، اتیوپی، سنگال، لیبی، گینه، موزامبیک، گابن، نیجریه، کنگو، رواندا، تونس و کامرون متمرکز بوده است.

🔸از جمله برجسته‌ترین پروژه‌های اجرا شده توسط شرکت‌های ترکیه‌ای در آفریقا می‌توان به ساخت و مدیریت یک فرودگاه بین‌المللی در ساحل عاج و تونس، ساخت کارخانه سیمان در گابن و ساحل عاج، کارخانه آهن در الجزایر، مجموعه‌ای از هتل‌های بزرگ در الجزایر، گابن و رواندا، بزرگراه در سنگال، نیروگاه‌های تولید برق در لیبی و کارخانه‌های نمک‌زدایی آب در گابن اشاره کرد.

💢ظهور در بازار تجهیزات دفاعی

🔸صادرت تجهیزات نظامی و دفاعی یکی دیگر از جنبه‌های مهم روابط ترکیه و آفریقا است. با توجه به بی‌ثباتی سیاسی و تهدیدات امنیتی مداوم در مناطق مختلف این قاره، اکثر دولت‌های آفریقایی برای رفع این نگرانی‌ها به ابزارهای نظامی متوسل می‌شوند. این امر فرصتی را برای بازیگران جدید در راستای تشکیل اتحادهای نظامی فراهم می‌کند، زیرا تعداد محدودی از ارائه دهندگان خدمات قادر به تأمین این نیازهای امنیتی هستند.

🔸شرکت‌های ترکیه‌ای طیف متنوعی از محصولات، از خودروهای زرهی و پهپادها گرفته تا بالگردها، کشتی‌ها، سیستم‌های ارتباطی و سلاح‌های سبک، را به خریداران آفریقایی ارائه می‌دهند. مشتریان کلیدی شامل نیجریه، رواندا و مراکش هستند و در این میان، نیجریه به عنوان مشتری اصلی، پهپادها، بالگردهای تهاجمی و شناورهای گشتی ترکیه را در اختیار دارد.

در مجموع، ترکیه در سالهای اخیر توانسته با تکیه بر راهبرد ویژه خود سهم خود از بازار آفریقا را افزایش دهد. باید توجه داشت که این قاره ۶۰ درصد از منابع بکر جهان را در اختیار دارد که برای آینده اقتصاد ترکیه از اهمیت راهبردی برخوردار است و بهره‌گیری از آن مستلزم توسعه مناسبات اقتصادی و تجاری به ویژه زیرساخت‌هایی مانند بنادر و شبکه ریلی است.

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/750
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1‌‎

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

🌐گزینه‌های جانشینی پاول؛ آیا استقلال فدرال رزرو تضعیف خواهد شد؟

#تحلیل_کوتاه
#واشنگتن
#اقتصاد_آمریکا

🔹در یک سال گذشته، ترامپ حملات لفظی متعددی به جروم پاول، رئیس فدرال رزرو به دلیل امتناعش از کاهش نرخ بهره فدرال کرده است. حال با ورود به ماه‌های پایانی دوران ریاست پاول، ترامپ به طور جدی در حال بررسی گزینه‌های جانشینی است. او در مصاحبه‌ای با وال‌استریت ژورنال اعلام کرد که دو شخص به نام کوین هَسِت و کوین وارش نامزدهای اصلی تصدی ریاست این نهاد هستند. با توجه به تجربه مقاومت‎های پاول، طبیعی است که ترامپ وفاداری را معیار اصلی انتخاب خود قرار دهد.

🔸هَسِت، رئیس کنونی شورای ملی اقتصاد و رئیس پیشین شورای مشاورین اقتصادی (۲۰۱۷_۲۰۱۹) شانس کمتری برای تصاحب این جایگاه دارد که می‌توان گفت به دلیل سوابقش است. هَسِت در دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ در برخی موضوعات با او اختلاف نظر داشت. به عنوان نمونه، او طرفدار تجارت آزاد و افزایش مهاجرت به داخل آمریکا بود. هنگامی که در ۲۰۱۹ ترامپ به پاول برای کاهش نرخ بهره فشار می‌آورد، هَسِت از حمایت از ترامپ خودداری کرد. البته هَسِت در سیاست‌های راست‌گرایانه در داخل آمریکا همچون کاهش مالیات به ترامپ کمک کرد و تنشی در روابطش با رئیس جمهور ایجاد نشد؛ اما اختلاف‌نظرهای گذشته در کنار اظهانظر اخیر هَسِت مبنی بر اینکه ممکن است فدرال رزرو نظر رئیس جمهور را در مورد نرخ بهره رد کند می‌تواند عامل نگرانی ترامپ شود.

🔸وارش، عضو سابق شورای حکام فدرال رزرو است. پیش از هر چیز، او روابط نزدیکی با ترامپ دارد. پدرزن او، رونالد لادر از دوستان نزدیک ترامپ و از حامیان مالی حزب جمهوری‌خواه است و حتی به گفته بن برنانکی، رئیس فدرال رزرو (۲۰۰۶_۲۰۱۴) خود او نیز روابط گسترده و عمیقی با جمهوری‌خواهان کنگره دارد. وارش حتی در سال ۲۰۱۷ نیز به عنوان یکی از گزینه‌های فدرال رزرو محسوب می‌شد. از این نکات مهم‌تر، به نظر می‌رسد او انعطاف‌پذیری بیشتری برای کاهش نرخ بهره دارد؛ چراکه معتقد است میان آن و نرخ تورم ارتباط چندانی وجود ندارد. به همین دلیل، برخی اعضای کابینه نگران انتخاب او هستند. با این حال، جیمی دیمن، رئیس جی‌پی مورگان از او حمایت کرده است. ترامپ نیز در مصاحبه‌اش با وال‌استریت‌ژورنال گفت که وارش نامزد پیشتاز است. همین سخن، احتمال انتخاب او را در سایت‌های شرط‌بندی از ۱۵٪ به ۴۰٪ افزایش داد.

🔸ترامپ بیش از هر منصب دیگری دغدغه وفاداری را در خصوص رئیس این نهاد دارد؛ زیرا پس از انتصاب، رئیس جمهور ابزارهای حقوقی محدودی برای به‌چالش‌کشیدن اعضای شورای حکام فدرال رزور –از جمله رئیس فدرال رزرو- دارد. مطابق قانون فدرال رزرو، رئیس جمهور تنها زمانی می‌تواند اعضا را برکنار کند که دلیل موجهی برای اینکار داشته باشد؛ همچون سوء‌رفتار، عدم انجام وظایف، یا بی‌کفایتی، نه اختلاف نظر درباره سیاست پولی. اگر بدون چنین دلیلی رئیس یا هر یک از اعضای این نهاد را برکنار کند، آن‌ها می‌توانند به دادگاه فدرال شکایت کنند.

🔸نباید فراموش کرد که رئیس فدرال به‌تنهایی تصمیمات اقتصادی را نمی‌گیرد؛ بلکه اعضای کمیسیون بازار باز فدرال (FOMC) - هفت عضو از شورای حکام و پنج عضو دیگر از رؤسای شعب منطقه‌ای فدرال رزرو- این کار را انجام می‌دهند. رئیس فدرال رزرو در این کمیسیون همچون سایرین یک رأی دارد و تنها می‌تواند بر نظر اعضا و دستورکار جلسه تأثیرگذار باشد. به این دلیل، ترامپ کسی را انتخاب می‌کند که بخاطر وفاداری بیشتری فشار را بر اعضا برای کاهش نرخ بهره وارد کند. علاوه بر این، نرخ بهره مدنظر ترامپ (احتمالاً کاهش تا ۱٪) به قدری پایین است که نگرانی‌ها را در خصوص تورم افسارگسیخته ناشی از آن افزایش داده است. در این صورت، ترامپ کسی را انتخاب می‌کند که اطمینان دهد از چنین سیاست مالی پرخطری حمایت می‌کند.

احتمالاً ترامپ در ماه‌های نخستین سال ۲۰۲۶ تصمیم نهایی خود را بگیرد. او باید عوامل متعددی دیگری از جمله نظر سرمایه‌گذاران و بانکداران و واکنش‌های بازارها را نیز در نظر بگیرد. اما از همه موارد مهم‌تر، میزان وفاداری رئیس آینده فدرال رزرو است. پیروی این نهاد از رئیس جمهور استقلال دیرین‌اش از سیاست را تضعیف می‌کند و در دوران ترامپ این خطر وجود دارد که اجرای سیاست مدنظر رئیس جمهور، یعنی کاهش شدید نرخ بهره، تورم در آمریکا را بالا ببرد.

🔄 مطالب مرتبط
◽️
دستور کار اقتصادی ترامپ برای روزهای اول: از مالیات تا تعرفه

اندیشکده تهران

👨‍💻سایت|📲بله |🌐اینستاگرام|📱تلگرام

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

🌐آیا بلژیک اجازه استفاده از ذخایر ارزی روسیه را صادر می‌کند؟

#تحلیل_کوتاه
#اروپا #روسیه

🔹با تشدید بحران مالی اوکراین، به‌ویژه پس از کاهش حمایت‌های مالی ایالات متحده، کمیسیون اروپا طرح جدیدی را برای تأمین حمایت‌های مالی اوکراین پیشنهاد کرده است. طبق این طرح، از دارایی‌های مسدود شده روسیه در بلژیک برای تأمین وامی به ارزش ۱۴۰ میلیارد یورو به اوکراین استفاده خواهد شد. دولت بلژیک گرچه از جمله دولت‌های حامی اوکراین و مخالف روسیه است، اما استفاده از دارایی‌های مسدود شده روسیه که در کشورش نگهداری می‌شود را روشی نادرست برای حمایت از اوکراین می‌داند و به شدت با این طرح مخالفت کرده است.

💢نگرانی‌های بلژیک

🔸مهم‌ترین نگرانی بلژیک این است که اگر جنگ اوکراین تمام شود و این کشور مجبور به بازگرداندن دارایی‌های مسدود شده روسیه شود، در صورتی که این دارایی‌ها به‌عنوان وثیقه استفاده شده باشند، دولت بلژیک ممکن است مجبور به پرداخت فوری مبلغی معادل یک سال بودجه خود شود. بلژیک به دنبال دریافت تضمین‌های جدی از سوی اتحادیه اروپا است تا در صورت بروز چنین شرایطی، بار مالی آن به عهده تمام کشورهای اتحادیه اروپا باشد و نه فقط کشور بلژیک.

🔸نگرانی دیگر بلژیک، عبور از تابوهای استفاده از منابع ارزی خارج از اروپا است که می‌تواند اعتماد کشورهای غیرلیبرال، به‌ویژه چین، نسبت به نگهداری دارایی‌های مالی در بلژیک و کشورهای اروپایی را به شدت کاهش دهد. این موضوع ممکن است عواقب خطرناکی برای بانک‌های اروپایی به همراه داشته باشد و آنها را وارد بحران‌های جدیدی کند.

🔸فشار آمریکا برای پایان دادن هرچه سریع‌تر به جنگ اوکراین و تأکید بر استفاده از این دارایی‌ها به‌عنوان ابزاری برای ترغیب به خاتمه جنگ نیز موجب تشدید نگرانی بلژیک از استفاده از این منابع شده است. بلژیک بر این باور است که استفاده از این منابع در کوتاه‌مدت ممکن است به روند مذاکرات صلح آسیب بزند و در بلندمدت، موجب بروز درگیری‌های حقوقی با روسیه گردد؛ امری که با شکایت اخیر روسیه علیه شرکت یوروکلیر در حال وقوع است.

💢بحران داخلی بلژیک

🔸بلژیک در حال حاضر با بحران‌های داخلی، از جمله اختلافات سیاسی و بی‌ثباتی روبرو است. مخالفت با استفاده از دارایی‌های مسدود شده روسیه تنها مسئله‌ای است که تمامی احزاب کشور به آن موافق هستند و به همین دلیل در صورت پذیرش این طرح، این بحران تشدید خواهد شد به حدی که ممکن است حتی سبب فروپاشی دولت شود. از این رو، بخشی از مخالفت بلژیک با این طرح ناشی از تلاش برای حفظ وحدت داخلی و کاهش تنش‌های سیاسی است.

💢واکنش اتحادیه اروپا

🔸اتحادیه اروپا برای پیشبرد طرح خود، وعده حمایت حقوقی لازم، پذیرش ریسک و پیشبرد روند استفاده از این دارایی‌ها مطابق با قوانین حقوق بین‌الملل را داده است. با این حال، نخست‌وزیر بلژیک نگران است که روسیه به طرق دیگری علیه بلژیک واکنش نشان دهد. برخی از کارشناسان نیز منطق حقوقی این طرح را مبهم ارزیابی کرده‌اند. علاوه بر این، دعاوی حقوقی و آسیب‌هایی که به اعتبار شرکت یوروکلیر و بلژیک وارد خواهد شد، ممکن است ضررهایی فراتر از مبلغ قرض داده شده ایجاد کند که در تضمین‌های اتحادیه اروپا لحاظ نشده است. به همین دلیل، وزیر خارجه بلژیک اعلام کرده است که تضمین‌های پیشنهادی نمی‌تواند نگرانی‌های این کشور را به‌طور کامل رفع کند.

🔸صدراعظم آلمان، مرتس، و رئیس کمیسیون اروپا، اورسولا فن در لاین، نیز با نخست‌وزیر بلژیک دیدار کرده‌اند تا او را قانع کنند. آنها هرچند این مذاکرات را سازنده توصیف کرده‌اند، اما هیچ تغییری در موضع بلژیک پس از آن مطرح نشده و بلژیک بر لزوم دریافت تضمین‌های معتبر تأکید دارد.

پیشنهاد استفاده از دارایی‌های مسدود شده روسیه برای تأمین مالی وامی بزرگ به اوکراین، به یک آزمون مهم برای اراده سیاسی اروپا تبدیل شده است. نتیجه این آزمون تا ۱۸ دسامبر/۲۷ آذر مشخص خواهد شد. در صورتی که اتحادیه اروپا نتواند این طرح را اجرایی کند، اوکراین با فشارهای مالی و میدانی بیشتری مواجه خواهد شد. از سوی دیگر، اگر این طرح به اجرا درآید، اعتبار مالی اروپا در سطح جهانی ممکن است آسیب ببیند و مشکلات مالی بیشتری برای اتحادیه اروپا و بلژیک به همراه داشته باشد.

🔁مطالب مرتبط
▫️چرا طرح‌های تامین مالی جنگ اوکراین شکست می‌خورد؟

اندیشکده تهران

👨‍💻سایت|📲بله |🌐اینستاگرام|📱تلگرام

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

🌐صف‌آرایی جدید احزاب و آینده قدرت سیاسی در اسرائیل

#مقاله_تحلیلی
#تحولات_منطقه
#اسرائیل

🔹سی‌وهفتمین کابینه اسرائیل به ریاست بنیامین نتانیاهو در دی‌ماه ۱۴۰۱ و پس از انتخابات کنست در ‏آبان همان سال تشکیل شد. حزب لیکود با کسب ۳۲ کرسی و ائتلاف با احزاب شاس، یهودیت توراتی و ‏صهیونیسم مذهبی توانست با مجموع ۶۴ کرسی دولت تشکیل دهد. این کابینه به‌عنوان مذهبی‌ترین و ‏راست‌گراترین کابینه تاریخ رژیم صهیونیستی شناخته شد.‏

🔸از آغاز فعالیت، دولت نتانیاهو با چالش‌های گسترده داخلی و خارجی روبه‌رو شد. تلاش برای اصلاحات قضایی ‏و محدودسازی اختیارات دیوان عالی، موجی از اعتراضات مردمی، اعتصابات و مخالفت شدید احزاب اپوزیسیون ‏را در پی داشت. مخالفان این اصلاحات را تهدیدی علیه دموکراسی و تلاشی برای فرار نتانیاهو و برخی وزرا از ‏محاکمه می‌دانستند. این وضعیت شکننده با حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و بحران امنیتی بی‌سابقه تشدید شد.‏

💢تحولات در ائتلاف حاکم پس از ۷ اکتبر

🔸پس از حملات ۷ اکتبر، حزب اپوزیسیون اردوگاه دولتی به رهبری بنی گانتز برای مدیریت بحران به کابینه امنیتی ‏پیوست. حضور چهره‌هایی چون گانتز و گادی آیزنکوت با استقبال بخشی از افکار عمومی مواجه شد، اما این ‏همراهی پایدار نماند. در خرداد ۱۴۰۳، این حزب با این استدلال که نتانیاهو منافع شخصی خود را بر جان اسرا ‏ترجیح می‌دهد، از کابینه خارج و دوباره به اپوزیسیون بازگشت.‏ در همین دوره، حزب امید نو به رهبری گیدئون سعر از اردوگاه دولتی جدا و به ائتلاف حاکم پیوست و نهایتاً در ‏اسفند ۱۴۰۳ در حزب لیکود ادغام شد.‏

🔸تحولات بعدی به خروج و بازگشت احزاب افراطی انجامید. بن‌گویر، رهبر حزب اوتزما یهودیت، ابتدا به‌دلیل ‏آتش‌بس دوم و توافق تبادل اسرا (دی ماه 1403) از کابینه خارج شد، اما با ازسرگیری جنگ به ائتلاف بازگشت. ‏پس از آن، احزاب مذهبی شاس و یهودیت توراتی در واکنش به حکم دیوان عالی درباره سربازگیری از ‏حریدیان، از دولت خارج شدند؛ البته حزب شاس بیرون از کابینه و در کنست به حمایت از ائتلاف ادامه می‌دهد. ‏خروج یهودیت توراتی، اکثریت دولت را به حد شکننده ۶۱ کرسی رساند و احتمال فروپاشی دولت را افزایش ‏داد و با احتساب کناره‌گیری آوی ماعوز از کابینه، کرسی‌های ائتلاف عملاً به 60 کاهش یافته است. ‏

💢احتمال فروپاشی ائتلاف


🔸بنابراین ائتلاف نتانیاهو که ابتدا با ۶۴ کرسی شکل گرفته بود، پس از تحولات مختلف و خروج برخی احزاب، به ‌‏۶۰ کرسی کاهش یافت. این وضعیت دولت را در شرایطی بسیار ناپایدار قرار داده است، به‌گونه‌ای که خروج ‏تنها یک نماینده کنست می‌تواند به سقوط کابینه منجر شود. مهم‌ترین تهدید پیش روی نتانیاهو، خروج کامل ‏حزب شاس و سپس حزب اوتزما یهودیت از ائتلاف است. تحولات میدانی و امنیتی منطقه نیز نقشی تعیین‌کننده ‏در تداوم یا سقوط دولت خواهند داشت.‏

💢آرایش سیاسی جدید

🔸نظرسنجی‌های اخیر، چشم‌انداز تازه‌ای از ترکیب کنست آینده ترسیم می‌کنند. طبق نظرسنجی روزنامه معاریو، ‏حزب لیکود در صورت برگزاری انتخابات ۲۵ کرسی به دست خواهد آورد که نسبت به ۲۰۲۲ کاهش ‏قابل‌توجهی است. در مقابل، نفتالی بنت با حزب جدید خود می‌تواند حدود ۲۲ کرسی کسب کند.‏

🔸پس از آن، حزب دموکراتیم (ائتلاف مرتز و کارگر) با ۱۰ کرسی، یش عتید و اسرائیل بیتنو هر کدام با ۹ کرسی ‏قرار می‌گیرند. کاهش چشمگیر کرسی‌های یش عتید و افزایش محبوبیت اسرائیل بیتنو از نکات قابل توجه این ‏نظرسنجی است. احزاب شاس، اوتزما یهودیت و حزب تازه تاسیس یاشار هرکدام ۸ کرسی و یهودیت توراتی ۷ کرسی خواهند ‏داشت.‏

🔸احزاب عربی حدش–تعال و رعم هرکدام ۵ کرسی خواهند داشت و حزب میلیومنیکم با شعار «سربازی برای ‏همه» برای نخستین‌بار وارد کنست می‌شود. در مقابل، احزابی مانند آبی–سفید و صهیونیسم مذهبی احتمالاً ‏نمی‌توانند از حد نصاب عبور کنند. ‏

💢چشم‌انداز آینده قدرت سیاسی

🔸بر اساس این داده‌ها، ائتلاف فعلی حاکم با حدود ۴۸ کرسی قادر به تشکیل دولت نخواهد بود، در حالی که ‏اپوزیسیون با ۶۲ کرسی می‌تواند بدون اتکا به احزاب عربی دولت تشکیل دهد. در چنین شرایطی، احتمال ‏نخست‌وزیری دوباره نفتالی بنت افزایش می‌یابد.‏

موضوع سربازگیری از حریدیان به یکی از محوری‌ترین مسائل انتخابات آینده تبدیل شده و شکاف‌های ‏اجتماعی و سیاسی را تشدید کرده است. با اولویت‌یافتن مسائل امنیتی پس از طوفان الاقصی، انتظار می‌رود ‏رقابت‌های انتخاباتی حول محور امنیت، خدمت سربازی، مقابله با محور مقاومت و آینده فلسطین و غزه شکل ‏گیرد. در مجموع، بازگشت دوره‌ای از بی‌ثباتی سیاسی مشابه سال‌های ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۲ در سرزمین‌های اشغالی ‏چندان دور از انتظار نیست.‏

🔗برای مطالعه متن کامل کلیک کنید!🔗


اندیشکده تهران

👨‍💻سایت|📲بله |🌐اینستاگرام|📱تلگرام

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

🔺پیروزی خوزه کاست، نامزد راست‌گرا در انتخابات شیلی

#تعقیب_روند
#شیلی
#با_انتخابات

🔹با شمارش بیش از ۹۹ درصد صندوق‌های رأی، خوزه آنتونیو کاست با کسب ۵۸٫۱۶ درصد آرا پیروز شد؛ در حالی که ژانت خارا، نامزد چپ‌گرا و وزیر پیشین کار در دولت رئیس‌جمهور کنونی، گابریل بوریک، ۴۱٫۸۴ درصد آرا را به دست آورد. در دور نخست انتخابات، خارا جایگاه نخست و کاست جایگاه دوم را به دست آورده بود.

🔸کاست فرزند یکی از اعضای حزب نازی است، از تحسین‌کنندگان دیکتاتور آگوستو پینوشه به شمار می‌رود و با سقط جنین و ازدواج همجنس‌گرایان مخالفت می‌کند. او کارزار انتخاباتی خود را بر وعده اخراج ده‌ها هزار مهاجرِ غیرقانونی بنا کرد.

🔸علی‎‌رغم این پیروزی، احزاب محافظه‌کار در مجلس سفلی و سنا نتوانسته‌اند به اکثریت برسند. وضعیت برای چپ‌گرایان نیز مشابه است. به همین دلیل، کاست برای اجرای سیاست‌های خود با موانع زیادی از سمت کنگره مواجه خواهد شد.

🔄 مطالب مرتبط:
◽️انتخابات ریاست‌جمهوری شیلی و چرخش به راست

اندیشکده تهران

👨‍💻سایت|📲بله |🌐اینستاگرام|📱تلگرام

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

🌐شرکت تامین مالی توسعه بین‌المللی آمریکا (DFC): نهادی برای مقابله اقتصادی با چین

#اکوتهران
#اقتصاد_آمریکا
#آمریکا

🔸ایالات متحده در سال 2019 ، شرکت تامین مالی توسعه بین‌المللی آمریکا یا به اختصار DFC را به عنوان بازوی سرمایه‌گذاری دولت آمریکا تأسیس نمود تا با ارائه ابزارهای مالی جدید و انعطاف‌پذیر، به پروژه‌های زیرساختی و توسعه‌ای در کشورهای در حال توسعه ورود کند. این شرکت از ادغام نهاد OPIC و بخشی از USAID تشکیل شده است. هدف DFC تقویت نفوذ اقتصادی و سیاسی آمریکا در کشورها و جذب سرمایه‌های خصوصی برای پروژه‌هایی است که همزمان منافع اقتصادی و استراتژیک آمریکا را پیش ببرند.

💢تاریخچه و انگیزه تشکیل

🔹قبل از تأسیس DFC، ایالات متحده از طریق OPIC و ابزارهای اعتباری USAID از پروژه‌های توسعه‌ای پشتیبانی می‌کرد. با افزایش پیچیدگی پروژه‌های زیرساختی و ظهور ابتکار کمربند و جاده چین، نیاز به نهادهایی با توانایی‌های بزرگ‌تر و انعطاف‌پذیرتر برای جذب سرمایه‌های خصوصی و پیشبرد اهداف استراتژیک آمریکا احساس شد. قانون BUILD که در ۲۰۱۸ تصویب شد، پایه‌گذار تأسیس DFC بود.

💢تفاوت DFC با آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا USAID

🔹تفاوت DFC با USAID در این است که در حالی که USAID بیشتر به کمک‌های بلاعوض و توسعه بشری اختصاص داشت اما DFC به عنوان یک نهاد مالی، با استفاده از وام‌ها، سرمایه‌گذاری و تضمین‌ها، پروژه‌هایی را حمایت می‌کند که هم توسعه‌ای و هم استراتژیک هستند. این نهاد جدید در مقایسه با USAID تمرکز ویژه‌ای بر اقتصادی بودن پروژه‌ها و بازگشت سرمایه دارد.

💢ماموریت‌ها، ساختار حاکمیتی و اعضای هیئت مدیره

🔹ساختار DFC بر اساس یک هیئت مدیره ۹ نفره شکل گرفته که شامل مقام‌های دولتی و اعضای بخش خصوصی است. رئیس هیئت مدیره وزیر امور خارجه و نایب رئیس آن مدیر USAID است. این نهاد برای جذب سرمایه به همکاری با بخش خصوصی پرداخته و اهداف خود را شامل توسعه اقتصادی پایدار، پیشبرد منافع ملی آمریکا از طریق حمایت از زنجیره‌های تأمین مواد معدنی و فناوری، و رعایت استانداردهای زیست‌محیطی، اجتماعی و حکمرانی می‌داند.

💢رقابت سرمایه‌گذاری با چین

🔹در دهه گذشته، چین از طریق ابتکار کمربند و جاده به بزرگ‌ترین تأمین‌کننده وام و اعتبار در کشورهای در حال توسعه تبدیل شده است. این ابتکار بیش از ۱۴۶ کشور را جذب کرده و سرمایه‌گذاری‌های کلانی در پروژه‌های زیرساختی انجام داده است. ایالات متحده و شرکای غربی نمی‌توانند از نظر حجم سرمایه‌گذاری با چین رقابت کنند، اما DFC توانسته با سرمایه‌گذاری بیش از ۵۰ میلیارد دلار در ۱۱۴ کشور، جایگاه ایالات متحده را به عنوان رقیب جدی در این رقابت‌ها تثبیت کند.

🔹آفریقا یکی از مناطق کلیدی در رقابت سرمایه‌گذاری است. در حالی که چین سرمایه‌گذاری‌های زیادی در این قاره انجام داده، ایالات متحده نیز در سال ۲۰۲۳ برای اولین بار از چین پیشی گرفته و ۷٫۸ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در آفریقا انجام داده است. با این حال، آمریکا برای حفظ این برتری نیازمند استراتژی‌های هوشمندانه‌تر و جذب بیشتر سرمایه‌های بخش خصوصی است.

🔹دولت آمریکا برای مقابله با رشد چین، ابتکار شراکت برای زیرساخت‌های جهانی و سرمایه‌گذاری یا به اختصار PGI را معرفی کرده است که از DFC به عنوان ابزار اصلی آن استفاده می‌کند. این ابتکار تضمین می‌کند که پروژه‌های سرمایه‌گذاری با معیارهای بالا از لحاظ محیط زیست، اجتماعی و مالی در کشورهای شریک اجرا شوند.

💢کریدور لوبیتو آفریقا، نمونه حضور موفق DFC

🔹یکی از پروژه‌های مهم DFC در آفریقا، کریدور لوبیتو است که شامل به‌روزرسانی یک خط‌آهن ۱۳۰۰ کیلومتری در آنگولا برای اتصال معادن مس و کبالت از کنگو و زامبیا به اقیانوس اطلس است. این پروژه می‌تواند وابستگی کشورهای منطقه به چین را کاهش دهد. DFC در این پروژه و دیگر پروژه‌های مشابه تلاش دارد تا زنجیره تأمین مواد معدنی حیاتی آمریکا را متنوع و توان تولیدی کشورهای آفریقایی را تقویت کند.

💢نتیجه‌گیری

🔹با این حال، موفقیت DFC به مواردی همچون افزایش منابع، جذب سرمایه‌گذاران خصوصی و انتخاب دقیق پروژه‌ها بستگی دارد. علاوه بر این، DFC باید تلاش کند تا اهداف توسعه‌ای و منافع مالی را با هم تلفیق کند تا از تبدیل شدن به یک بانک صرفاً سودمحور جلوگیری کند. در نهایت، موفقیت این راهبرد به هماهنگی بیشتر، افزایش منابع و تعهد سیاسی پایدار نیاز دارد.

شرکت DFC در حال تبدیل شدن به ابزاری استراتژیک برای آمریکا است که می‌تواند با پروژه‌های بزرگ و سرمایه‌گذاری‌های هدفمند، رقابت با چین را در حوزه توسعه و زیرساخت‌ها پیش ببرد و فرصت‌های جدیدی برای همکاری و رقابت پایدار ایجاد کند.

🔗برای مطالعه متن کامل کلیک کنید!🔗


اندیشکده تهران

👨‍💻سایت|📲بله |🌐اینستاگرام|📱تلگرام

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

🌐سند راهبرد امنیت ملی آمریکا و چالش‌های احاله مسئولیت

#مقاله_تحلیلی
#آمریکا #چین

🔹براساس سند راهبرد امنیت ملی ۲۰۲۵، سیاست خارجی آمریکا چهار مسیر اصلی را طی می‌کند: ۱. احیای دکترین مونرو و جلوگیری از نفوذ چین در نیمکره غربی ۲. تقویت ائتلاف‌ها در شرق و جنوب شرق آسیا برای مهار چین ۳. رسیدن به ثبات راهبردی با روسیه ۴. تقلیل اهداف آمریکا در جنوب غرب آسیا به جلوگیری از تسلط دشمنان بر منابع نفت و گاز. معنای اعلام رسمی چنین اهدافی این است که سیاست خارجی آمریکا به راهبرد موازنه فراساحلی نزدیک می‌شود. با این حال، با توجه به واقعیت‌های کنونی تحقق اهداف سند دشوار و حداقل در کوتاه‌مدت ناممکن است.

💢کیسینجر معکوس؛ عبارتی پنهان در سند ۲۰۲۵

🔸سند ۲۰۲۵ در چرخشی ۱۸۰ درجه‌ای از دو سند قبلی روسیه را تهدیدی صرفاً برای اروپا عنوان کرد. همچنین هدف آمریکا رسیدن به ثبات راهبردی با روسیه عنوان شد. ترامپ از همان ابتدای دوره دوم ریاست جمهوری خود راهبرد همگرایی با روسیه را برگزید که به باور تحلیل‌گران با هدف دورکردن روسیه از چین اتخاذ شده و اقتباسی معکوس از راهبرد کیسینجر است که در دهه ۱۹۷۰ آمریکا را به چین نزدیک کرد تا از شوروی فاصله بگیرد.

🔸مشخص نیست چگونه ترامپ می‌خواهد با وجود دشمنان زیاد روسیه در آمریکا، پوتین را قانع به یک همگرایی بلندمدت کند؟ چگونه می‌خواهد در عین حال که متعهد به پیمان ناتو باقی مانده است روسیه را تهدیدی اروپایی جلوه دهد؟ به عبارت دیگر، آمریکای ترامپ هنوز نتوانسته وسیله‌ای واقع‌گرایانه و مؤثر برای اهداف خود در سند بسازد.

💢دشمنانی که ظاهراً دیگر اهمیت ندارند

🔸برای اولین بار ایران و کره شمالی جایگاهی مهمی در سند راهبرد امنیت ملی ندارند. در این سند تنها سه بار به ایران اشاره می‌شود: یک بار ادعایی درباره میانجی‌گری ترامپ در مذاکرات صلح میان ایران و اسرائیل و دو مرتبه دیگر، درباره تضعیف ایران پس از حملات اسرائیل و عملیات چکش نیمه‌شب علیه برنامه هسته‌ای ایران. این کم‌توجهی به ایران با سیاست اعمالی آمریکا مطابقت چندانی ندارد. سند ۲۰۲۵ همچون شخص ترامپ می‌کوشد مسائل مورد مناقشه با ایران را پایان‌یافته جلوه دهد. حال آنکه چنین نیست و اگر طرفین بخواهند بر سیاست‌های خود پافشاری کنند، باید منتظر درگیری جدید بود.

🔸سکوت در مورد تسلیحات هسته‌ای و تهدید کره شمالی نیز قابل توجه است که قطعاً نگرانی ژاپن و کره جنوبی را افزایش می‌دهد. آمریکا نمی‌خواهد انرژی خود را صرف آن کند، چه اینکه در این منطقه تهدید جدی‌تری به‌عنوان چین وجود دارد. باید دید آمریکا چگونه نگرانی‌های امنیتی ژاپن و کره جنوبی را برطرف خواهد کرد. آیا به متحدان شرق آسیایی خود اجازه ساخت سلاح هسته‌ای را خواهد داد؟

💢اسرائیل و تداوم مأموریت آمریکا در خاورمیانه

🔸سند همچون گذشته خاورمیانه را محوریت سیاست خارجی آمریکا نمی‌داند. با این وجود، آمریکا برای حداقل‌کردن نقش خود در خاورمیانه سه چالش بزرگ دارد: ۱. خاتمه‌نیافتن مسائل مورد مناقشه با ایران ۲. تلاش اسرائیل برای درگیر نگه‌داشتن آمریکا در منطقه که به معنای احتمال جنگ مستقیم با ایران است ۳. سرریز رقابت هژمونیک چین و آمریکا به خاورمیانه.

💢مهار چین در نیمکره غربی و شرق آسیا

🔸مطابق سند، آمریکا دکترین مونرو را در نیمکره غربی احیا می‌کند تا با همراهی دولت‌های همسو –که همان دولت‌های راست‌گرا هستند- قدرت‌های «خارج از نیمکره» -یا همان چین- نتوانند نفوذ خود را در منطقه گسترش دهند. پرسش مهمی که وجود دارد این است که چگونه آمریکا می‌تواند ضمن درگیر ماندن در اروپا و خاورمیانه به درستی بر نیمکره غربی متمرکز شود؟

🔸وضعیت برای آمریکا هنگامی که بحث مهار چین در شرق آسیا مطرح می‌شود پیچیده‌تر خواهد شد. سند متعهد به ائتلاف‌های آمریکا در این منطقه برای ایجاد یک موازنه بازدارنده علیه چین است. با این وجود، چه تضمینی برای تایوان وجود دارد که یک آمریکای درگیر در خاورمیانه، اروپا و نیمکره غربی از او دفاع کند؟

کلام پایانی: معضل بیش‌تعهدی در سیاست خارجی آمریکا

🔸مطابق سند ۲۰۲۵ راهبرد امنیت ملی این است که اروپا و خاورمیانه دیگر اهمیت گذشته را ندارند و شرق آسیا و نیم‌کره غربی برای آمریکا اولویت دارند. با این وجود، واقعیت‌های میدانی در اروپا و خاورمیانه نشان می‌دهد که آمریکا مسیر دشواری برای تحقق این امر دارد. در صورتی که آمریکا نتواند در راستای اهداف سند ۲۰۲۵ حضور مستقیم خود را پایان دهد و خود را در شرق آسیا و نیم‌کره بیشتر درگیر کند، با بحران اضافه‌بار فراتر از ظرفیت و بیش‌تعهدی در سیاست خارجی خود مواجه خواهد شد.

🔗برای مطالعه متن کامل کلیک کنید!

🔄 مطالب مرتبط
◽️سند راهبرد امنیت ملی ۲۰۲۵؛ تلاش آمریکا برای مهار افول قدرت ساختاری

اندیشکده تهران

👨‍💻سایت|📲بله |🌐اینستاگرام|📱تلگرام

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

🌐 پیشروی ارتش روسیه در اوکراین؛ چشم‌انداز و موانع

#تحلیل_کوتاه
#اوراسیا #روسیه
#جنگ_اوکراین

📝علی محبی

🔹وضعیت میدانی جنگ در اوکراین در دو ماه اخیر پیچیدگی‌ها و اهمیت‌های خاص خود را داشته است. درک دقیق این وضعیت ‏می‌تواند بینش عمیق‌تری نسبت به جایگاه و قدرت هر طرف در مذاکرات صلح فراهم کند. در حالی که روسیه به نظر می‌رسد که ‏پیشروی‌های زیادی داشته و در ماه نوامبر یکی از بزرگ‌ترین پیشروی‌های خود را ثبت کرده است، این پیشروی‌ها دلیلی بر پیروزی ‏کامل این کشور در میدان نبرد به شمار نمی‌آید‎.‎

💢آخرین وضعیت میدان نبرد

🔸بر اساس داده‌های میدانی ، ارتش روسیه در ماه نوامبر توانسته با انجام حدود ۶ هزار عملیات ۵۰۵ کیلومتر مربع پیشروی کند. این ‏رقم بزرگ‌ترین پیشروی روسیه در یک سال اخیر و دومین پیشروی بزرگ در دو سال گذشته بوده است. با این حال، اگر این ‏پیشروی‌ها با نوامبر ۲۰۲۴ مقایسه شود که در آن زمان ۸۴۰ کیلومتر مربع پیشروی صورت گرفته بود، کاهش سرعت در ‏پیشروی‌های روسیه قابل مشاهده است.‏

🔸در طول یک سال اخیر، ارتش روسیه ۴۶۶۹ کیلومتر مربع از اراضی اوکراین را به تصرف خود درآورده است، به طوری که میانگین ‏پیشروی ماهانه این نیروها بین ۳۶۰ تا ۴۵۰ کیلومتر مربع بوده است ‏. با مقایسه پیشروی روسیه در طول سال با نوامبر می‌توان ‏متوجه شد که سرعت پیشروی ارتش روسیه چندان زیاد نشده است.‏

🔸به علاوه، مناطق تصرف‌شده در نوامبر امسال، برخلاف نوامبر سال گذشته، شامل مناطق روستایی و دشت هستند. به طور مثال، ‏در محورهای هولیایپوله ‌‎ (Huliaipole)‎، لیمان‎ (Lyman) ‎و اسلوویانسک‎ (Sloviansk)‎، بیشتر مناطق تصرف‌شده توسط ‏ارتش روسیه دشت‌ها، اراضی پست و شهرک‌های کوچک و غیرراهبردی بوده‌اند. این در حالی است که روسیه تاکنون نتوانسته ‏شهرهای راهبردی مانند هولیایپوله، سیورسک و لیمان را در این محورها تصرف کند. ‏

💢ماهیت پیشروی اخیر روسیه

🔸با توجه به آغاز فصل سرما و یخ‌بندان از میانه ماه دسامبر، شرایط زمین نامساعد می‌شود و در نتیجه، امکان پیشروی زمینی برای ‏هر دو طرف جنگ کاهش خواهد یافت. بنابراین، هردو طرف تلاش می‌کنند تا در دو ماه اکتبر و دسامبر برتری خود را تثبیت ‏کنند. روسیه به ویژه، با توجه به در پیش بودن مذاکرات با اوکراین، تلاش دارد تا موقعیت برتر خود را در میدان نبرد پیش از فرا ‏رسیدن زمستان تثبیت کند. علاوه بر این، روسیه به دنبال ایجاد یک ادراک شناختی در سیاستمداران آمریکایی است تا آنها ‏روسیه را به عنوان یک قدرت توقف‌ناپذیر در جنگ تصور کنند، که این امر تا حدی موفقیت‌آمیز بوده است‎.‎

💢دلایل و موانع پیشروی

🔸افزایش روحیه نیروهای روسی از جمله دلایلی است که به تسریع پیشروی‌های آنان کمک کرده است. این افزایش روحیه، به ویژه ‏در پی رویکرد جدید آمریکا و افزایش ناامیدی و فرار از خدمت در میان نیروهای اوکراینی، موجب شده که پیشروی‌های روسیه با ‏سرعت بیشتری صورت گیرد. در نتیجه، اگر سربازان روسی آینده مذاکرات را مبهم و تاریک ببیند ممکن است دچار کاهش روحیه ‏شوند. علاوه بر این، مه‌آلود بودن هوا باعث شده تا ریزپرنده‌های اوکراینی نتوانند به درستی شناسایی و ضدحمله انجام دهند. با ‏این حال، پیش‌بینی می‌شود که این وضعیت مه‌آلود در آینده کاهش یابد و در نتیجه، ریزپرنده‌های اوکراینی قادر خواهند بود با ‏بهبود شرایط جوی، سرعت پیشروی روسیه را کاهش دهند.‏

🔸با این حال، باید توجه داشت که حتی اگر روسیه با همین سرعت به پیشروی ادامه دهد، تصرف کامل منطقه دونتسک حداقل دو ‏سال زمان خواهد برد. بنابراین، اگرچه تشدید پیشروی‌های روسیه موقعیت میدانی و روانی آن را در مذاکرات صلح تقویت کرده ‏است، اما اگر صلح برقرار نشود یا طرف اوکراینی دچار فروپاشی داخلی نشود، این پیشروی‌ها تغییری عمده در روند جنگ نخواهند ‏داشت و هر دو طرف همچنان در نبردی خونین و بدون ‌برتری مطلق درگیر خواهند بود.‏

💢جمع‌بندی

روسیه با وجود برخورداری از دست برتر در میدان نبرد، نمی‌تواند به طور نامحدود به جنگ ادامه دهد، زیرا با بحران‌های اقتصادی ‏و کمبود نیروی انسانی روبه‌رو است. از سوی دیگر، اوکراین نیز با بحران‌هایی چون فرار بی‌سابقه سربازان و مشکلات در تأمین مالی ‏و تسلیحاتی از سوی کشورهای غربی مواجه است. تلاش‌های پرهزینه روسیه برای پیشروی و مقاومت‌های بی‌فایده اوکراین در حفظ ‏مناطقی چون پوکروفسک نشان می‌دهد که هر دو طرف صلح را نزدیک می‌بینند و تلاش می‌کنند تا شرایط میدانی را به نفع خود ‏و به ضرر طرف مقابل تغییر دهند تا در مذاکرات صلح امتیازات بیشتری کسب کنند.‏

🔗مطالب مرتبط
▫️محاصره پوکروفسک و تاثیر آن بر مسیر جنگ اوکراین

اندیشکده تهران

👨‍💻سایت|📲بله |🌐اینستاگرام|📱تلگرام

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

🌐رقابت ونس و ربیو برای رهبری حزب جمهوری‌خواه

#مقاله_تحلیلی
#آمریکا #واشنگتن

📝عرفان علمشاهی

🔹در اواخر سال ۲۰۲۷ رقابت‌های انتخابات ۲۰۲۸ ریاست‌جمهوری آمریکا آغاز می‌شود و مدتی پس از آن نامزد نهایی حزب جمهوری‌خواه باید مشخص شود. تعیین نامزد حزب به معنای این است که کدام جریان‌ها کنترل حزب را به دست می‌گیرند. به همین دلیل از هم‌اکنون نیروهای متعارض در جمهوری‌خواه به دنبال تسلط بر حزب هستند. در این میان، از دو شخص به عنوان نامزدهای احتمالی جمهوری‌خواهان نام برده می‌شود: جی. دی. ونس و مارکو روبیو. این دو شخص، نماینده دو جریان با دو گفتمان متضاد در جمهوری‌خواهی هستند که رقابت شدیدی میان‌شان بر سر هژمونی حزب وجود دارد.

💢محافظه‌کاری ملی در برابر نومحافظ‌کاری

🔸«تهدید اصلی برای دموکراسی ما... دیکتاتوری‌های خارجی نیستند؛ بلکه این است که مردم ما رأی به کاهش مهاجرت بدهند اما سیاستمداران ما با افزایش مهاجرت به مردم پاسخ بدهند.» این سخنی بود که ونس در کنفرانس ۲۰۲۴ محافظه‌کاری ملی ایراد کرد و نشان می‌داد نگاه او در سیاست خارجی خارج از دوگانه نومحافظه‌کارانه خیر و شر (دیکتاتوری و دموکراسی) قرار دارد؛ ونس در سخنانی در اندیشکده کوئینسی صریح‌تر شد و سیاست خارجی نومحافظه‌کارانه را «به لحاظ اخلاقی و راهبردی احمقانه» خواند.

🔸هنگامی که بحث انتقاد از سیاست خارجی ایدئولوژیک آمریکا به میان می‌آید، اسرائیل همچون اوکراین بازیگری است که به شدت زیان می‌بیند. محافظه‌کاران ملی از درون شعار «اول آمریکا»ی ترامپ ظهور کردند و اکنون این پرسش را دارند که آیا «اول آمریکا» به معنای تداوم کمک بی‌قیدوشرط به اسرائیل – به عنوان «تنها دموکراسی خاورمیانه» از منظر نومحافظه‌کاران و دولت آخرالزمانی مسیحیان صهیونیست - است؟ محافظه‌کاران جدید باور دارند آمریکا به دلیل تعهداتش به اسرائیل هر لحظه ممکن است وارد جنگی در خاورمیانه شود و همچنین اسرائیل علی‌رغم دریافت کمک‌های بسیار، در چارچوب سیاست‌های آمریکا رفتار نمی‌کند.

🔸با وجود قدرت‌گیری محافظه‌کاری ملی‌گرایانه، نومحافظه‌کاری همچنان جریان اصلی حزب را در اختیار دارد. درست است که تجربه جنگ عراق و افغانستان منجر به این شده است که کسی علناً از ملت‌سازی دفاع نکند؛ اما همچنان طرفداران اشاعه لیبرال‌دموکراسی قدرت حزب را در اختیار دارند.

💢نبرد قدرت در حزب

🔸روبیو، رویکرد سنتی حزب را دنبال می‌کند، به شدت حامی اسرائیل و مخالف سرسخت ایران است که همین موضوع او را به لابی اسرائیل نزدیک می‌کند. بزرگ‌ترین حامی روبیو در سال‌های نخستین ورودش به سیاست نورمن برامان، یک میلیاردر و رئیس پیشین فدراسیون یهودیان میامی بزرگ، بود. همچنین گویا او در انتخابات ۲۰۱۶ از شلدون ادلسون حمایت‌هایی دریافت کرد. دفاع او از جنگ عراق در آن انتخابات، بر خلاف موضع انتقادی ترامپ، حمایت اولیه‌ برخی نومحافظه‌کاران همچون مایک پمپئو را به همراه آورد. این نکات بخشی از دلایلی هستند که روبیو را یکی از گزینه‌های اصلی لابی اسرائیل و نومحافظه‌کاران برای انتخابات ۲۰۲۸ می‌کنند.

🔸جریان نزدیک به ونس نیز در حال بنا کردن شبکه قدرت خود است. گزارش‌های متعددی دال بر پشتیبانی شبکه‌ای از سرمایه‌داران تحت عنوان راک‌بریج از ونس وجود دارد که اعضای آن نقش پررنگی در معاونت ونس داشتند. براساس آنچه که شبکه راک‌بریج از خودش منتشر کرده، هدف این سرمایه‌داران تغییر در اکوسیستم جمهوری‌خواهی است تا پیروزی این حزب در انتخابات‌های آینده تضمین شود. این شبکه با اتکا به سرمایه‌گذاران فناوری و مجموعه‌ای از ابزارهای داده‌محور، تبلیغاتی و رسانه‌ای در پی تداوم‌بخشی به جنبش ماگا پس از ترامپ است.

💢آینده این تقابل و اثر آن بر ایران

🔸نمی‌توان گفت رقابت این دو جریان و دو شخص سرانجام چه سرنوشتی خواهد داشت. اما به نظر می‌رسد ونس وضعیت بهتری نسبت به روبیو دارد. او از ابتدای دولت ترامپ شروع به چینش مهره‌های نزدیک به خود در پنتاگون کرده است. به علاوه، در مقایسه با روبیو، حضور رسانه‌ای ونس پررنگ‌تر و به لحاظ رفتاری به ترامپ نزدیک‌تر است.

محافظه‌کاری ملی به معنای گسست روابط با اسرائیل نیست یا لزوماً انزواگرایی نیست. مهم‌ترین خواسته این دسته از محافظه‌کاران، پایان حمایت نامشروط از اسرائیل و تنزل جایگاه این رژیم در حد سایر متحدان آمریکا است نه متحدی استثنایی. ایران نباید دچار خوش‌بینی در کوتاه‌مدت شود و ضروری است با دقت برای بلندمدت برنامه‌ریزی کند. جمهوری‌خواهی همچنان منبع بسیاری از تهدیدها برای ایران است و حتی محافظه‌کاران جدید نیز مواضع تندی علیه ایران دارند. به همین دلیل قدرت‌گیری احتمالی جریان محافظه‌کار ملی‌گرا ترکیبی از آثار مثبت و منفی را برای ایران به همراه خواهد داشت.

🔗برای مطالعه متن کامل کلیک کنید!

🔁مطالب مرتبط
▫️ترامپ، ونس و حلقه فکری راست جدید

اندیشکده تهران

👨‍💻سایت|📲بله |🌐اینستاگرام|📱تلگرام

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

🌐فشار آمریکا بر زیرساخت‌های مالی حزب‌الله و پرونده «قرض‌الحسن»‏

#تحلیل_کوتاه
#تحولات_منطقه #لبنان

📝محمدرضا فرهادی

🔹ایالات متحده طی سال‌های اخیر از ابزار تحریم و فشار اقتصادی برای محدود کردن بازیگران مخالف استفاده کرده است. دولت ترامپ این روند را تشدید کرد و مجموعه‌ای از تحریم‌ها علیه ایران و ‏گروه‌های مقاومت از جمله حزب‌الله وضع کرد. «قانون سزار» که در اصل برای فشار بر دولت سوریه طراحی شد به‌صورت غیرمستقیم لبنان را نیز تحت‌تأثیر قرار داد و محدودیت‌های تازه‌ای بر تراکنش‌های مالی این کشور ‏ایجاد کرد. این قانون با تعریف گسترده‌تر از «پول‌شویی» هر بانک یا مؤسسه‌ای را که با ‏نهادهای تحریمی همکاری می‌کرد در معرض مجازات قرار می‌داد.‏

💢حزب‌الله در سیبل تحریمی آمریکا

🔸با تغییر دولت سوریه تمرکز تحریمی آمریکا بیش از گذشته به حزب‌الله منتقل شد. از نگاه واشنگتن، ‏شبکه‌های مالی حزب‌الله نقش اساسی در بازسازی توان این گروه دارند. یکی از ‏مهم‌ترین این نهادها مؤسسه قرض‌الحسن است که وام‌های بدون بهره ارائه می‌دهد و سال‌ها بخش مهمی از ‏ساختار خدمات اجتماعی حزب‌الله و یکی از دلایل محبوبیت این گروه بوده است. این مؤسسه در دوران بحران اقتصادی لبنان، با افزایش مراجعه ‏مردم، نفوذ بیشتری یافت و به یکی از اصلی‌ترین نهادهای مالی غیربانکی کشور تبدیل شد. با وجود حملات اسرائیل به ‏شعبه‌های آن در جنگ 66 روزه، فعالیتش ادامه و گسترش یافت.‏

💢گروه ویژه اقدام مالی؛ بهانه فشار بر قرض‌الحسن

🔸در ماه‌های اخیر، دولت لبنان با صدور دستورالعملی بانک‌ها را از تعامل با مؤسسات فاقد مجوز، از جمله ‏قرض‌الحسن، منع کرد. بانک مرکزی لبنان اعلام کرد این اقدام برای خروج از فهرست خاکستری گروه ویژه اقدام ‏مالی (‏FATF‏) ضروری است. همچنین مؤسسات مالی غیر بانکی موظف شدند اطلاعات کامل تراکنش‌های بالای ‏هزار دلار را ثبت و به نهادهای نظارتی ارائه کنند. در ژوئیه ۲۰۲۵ نیز تعامل مستقیم و غیرمستقیم همه مؤسسات ‏مالی کشور با قرض‌الحسن ممنوع اعلام شد.‏

🔸هم‌زمان با این اقدامات، آمریکا تحریم‌هایی علیه افرادی که «به حزب‌الله در بهره‌گیری از اقتصاد نقدی لبنان ‏کمک می‌کنند» اعمال کرد. سفر یک هیئت آمریکایی به لبنان نیز با عنوان رسمی «مبارزه با پول‌شویی» انجام ‏شد، اما منابع خبری از جمله رویترز گزارش دادند که هدف اصلی این هیئت افزایش فشار بر دولت لبنان برای ‏محدود کردن منابع مالی حزب‌الله بوده است. جان هرلی، عضو هیئت، صراحتاً گفت واشنگتن در پی «کاهش ‏بودجه ایران به حزب‌الله و سوق‌دادن این گروه به سمت خلع سلاح» است.‏

💢آمریکا و سیاست فشار مالی بر حزب‌الله

🔸راهبرد آمریکا در لبنان بر دو محور عمده استوار است:‏ نخست، فشار میدانی و امنیتی در جنوب لبنان برای محدود کردن آزادی عمل حزب‌الله و کاهش توان تحرک آن و دوم، فشار مالی و اقتصادی مستقیم برای هدف قرار دادن شبکه تأمین مالی حزب‌الله.‏ روزنامه الشرق الاوسط در گزارشی اشاره می‌کند که رویکرد آمریکا «از تلاش برای رویارویی نظامی مستقیم به ‏سمت خفه‌کردن مالی و لجستیکی» تغییر یافته و سفر هیئت آمریکایی بخشی از برنامه گسترده هدف‌گیری منابع ‏مالی داخلی حزب‌الله است. در واقع واشنگتن از ابزارهای تحریمی و سازوکارهای نظارتی مانند ‏FATF‏ استفاده ‏می‌کند تا هزینه فعالیت‌های مالی نزدیک به حزب‌الله را افزایش دهد و زیرساخت‌های پشتیبان آن را تضعیف ‏سازد.‏

🔸این سیاست در قالب یک مسیر چندگانه فشار دنبال می‌شود که شامل موارد زیر است:‏

1️⃣فشار بر دولت لبنان برای طرح موضوع خلع سلاح حزب‌الله و محدودکردن فعالیت‌های آن
2️⃣فشار تحریمی برای مسدود کردن کانال‌های مالی این گروه
3️⃣تهدید نظامی معتبر علیه لبنان و حزب‌الله با استناد به قطعنامه‌های بین‌المللی

🔸در این چارچوب، آمریکا تلاش می‌کند دولت لبنان را در برابر حزب‌الله قرار دهد و از طریق نهادهای رسمی ‏محدودیت‌ها را تشدید کند. طرح‌هایی مانند برنامه تام باراک برای بستن مؤسسات وابسته به حزب‌الله، از جمله ‏قرض‌الحسن، در همین مسیر قابل ارزیابی است.‏

💢جمع‌بندی

آمریکا در پی ایجاد یک فشار هم‌زمان امنیتی و اقتصادی علیه حزب‌الله است تا از بازسازی این جنبش ‏جلوگیری کرده و نقش آن را در ساختار سیاسی لبنان کاهش دهد. تحریم‌ها، فشار بر بانک مرکزی و نظام مالی ‏لبنان، فعال‌سازی سازوکار ‏FATF‏ و تلاش برای همراه‌کردن دولت لبنان با این سیاست، ابزارهای اصلی این راهبرد ‏هستند. از نگاه واشنگتن، تضعیف منابع مالی و اجتماعی حزب‌الله مؤثرترین روش برای محدود کردن نقش نظامی ‏و سیاسی این گروه است. در این میان، مؤسسه قرض‌الحسن به‌عنوان یکی از مهم‌ترین بازوهای مالی و اجتماعی ‏وابسته به حزب‌الله در مرکز این فشارها قرار گرفته و احتمالاً در ماه‌ها و سال‌های آینده نیز هدف اقدامات ‏گسترده‌تری خواهد بود.‏

اندیشکده تهران

👨‍💻سایت|📲بله |🌐اینستاگرام|📱تلگرام

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

🌐جنگ قدرت در جنوب یمن و درگیری در حضرموت

#تحلیل_کوتاه
#تحولات_منطقه
#یمن

📝محمدعلی حسن نیا

🔹از چند روز قبل نیروهای معروف به شورای انتقالی یمن که نزدیک به دولت امارات هستند، عملیاتی تحت عنوان «المستقبل الواعد» را در شرق یمن آغاز کردند که از چند بعد قابل تحلیل است:

💢اهداف عملیات چه بود؟

🔸این درگیری بین نیروهای المجلس الانتقالي الجنوبي(نزدیک به امارات) و العسكرية الأولى(نیروهای دولت منصور هادی) صورت گرفت. شورای انتقالی در یک روز توانستند شهر سيئون دومین شهر بزرگ استان حضرموت در شرق این کشور را تصاحب کنند. عيدروس الزبيدي به عنوان نایب رئیس شورای ریاست جمهوری یمن(دولت نزدیک به امارات و عربستان طبق توافق ۲۰۲۱ ریاض) در بیانیه ای اعلام کرد که هدف آنها از بین بردن داعش، نیروهای اسلام گرا و تشکیل جبهه متحد در جنوب و شرق یمن است.

💢چرا حضرموت مهم است؟

🔸این منطقه بزرگترین استان یمن محسوب می شود. تقریبا نیمی از یمن در این حائل قرار دارد. مهم‌ترین جنبه طمع نیروهای شورای انتقالی یمن و امارات برای دست یابی به حضرموت وجود میادین نفتی و همچنین نزدیکی آن به دریای عمان است. وقایع اخیر در استان نفت‌خیز حضرموت می‌تواند به یک شکاف امنیتی گسترده در بزرگترین استان یمن منجر شود و امنیت اطراف گذرگاه‌های حیاتی نفت و خطوط ساحلی را تضعیف کند.

💢نقض توافق امارات و عربستان؟

🔸روز چهارشنبه هفته قبل شهر مکلا، مرکز استان حضرموت ، شاهد امضای توافق آتش‌بس تحت نظارت کمیته میانجیگری حضرموت و نظارت هیئتی از «کمیته ویژه» عربستان سعودی پس از تحولات این استان، به ویژه مناطق وادی در شرق یمن بود. اما در واقعیت‌های میدانی نشان از آغاز یک درگیری نظامی دیگر بر سر نفوذ و کنترل میادین نفتی بین شورای انتقالی جنوبی که خواستار جدایی جنوب یمن است با اتحاد قبایلی حضرموت به رهبری(الشيخ عمر بن حبريش) که نزدیک به عربستان و دولت مستعفی تبعید در ریاض دارد، است.

💢اختلافات چیست؟

🔸سه نیرو عمده در حضرموت درگیر هستند:

1️⃣ شورای انتقالی یمن که خواستار الحاق این منطقه است
2️⃣قبائل حضرموت که خواهان خودمختاری و بیرون کردن نیروهای خارج از این استان هستند
3️⃣نیروهای ذیل وزارت دفاع دولت مستقر در ریاض که بخشی از آنها از شورای انتقالی و بخشی دیگر از منصور هادی حمایت می کنند.

🔸ائتلاف قبایل حضرموت با تکیه بر نفوذ گسترده قبایل و حمایت نیروهای «حفاظت از حضرموت» که به آن حضور تأثیرگذاری هم در ساحل و هم دره داده است، خواستار خودمختاری است، اما شورای انتقالی جنوب که در سال ۲۰۱۷ تشکیل شد و خواستار جدایی جنوب یمن از شمال است و می‌گوید که به دنبال تأسیس «دولت مستقل جنوبی» و بازگرداندن وضعیت به قبل از وحدت یمن در سال ۱۹۹۰ بین ایالت‌های سابق شمال و جنوب است. بنابراین آنها می خواهند این موضوع با اتصال حضرموت به یمن جنوبی شکل بگیرد.

🔸نیروهای شورای انتقالی و امارات در اوایل دسامبر ۲۰۲۵، کمکی نظامی به نیروهای «الدعم الأمني» به رهبری سرتیپ صالح علی بن شیخ ابوبکر، معروف به «ابوعلی الحضرمی» را سرازیر کردند که همین موضوع باعث بروز درگیری و جنگ بعدی شد.

💢بوی نفت

🔸ریشه اختلافات اساسی در این استان دو چیز است؛نخست وسعت حضرموت؛ دوم، نفت. تأسیسات میادین نفتی مسیله یکی از مناطق مهم در این استان است که هر کسی بر آن تسلط یابد می تواند بر این استان حکمرانی کند. یمنی‌های جنوب به دلیل سال‌ها درگیری، علاوه بر توقف صادرات نفت در اکتبر ۲۰۲۲، پس از حملات انصارالله به بنادر النشیمه و قانا در استان شبوه (جنوب) و بندر الضبا در استان حضرموت در شرق، بحران‌های پی در پی را تجربه می‌کنند و با مشکلات زیادی روبرو هستند. بنابراین تسلط بر منابع نفتی از انگیزه‌های مهم این درگیری است.

💢اختلاف بن زاید و سلمان!

🔸یمن مرکز کانونی اختلافات عربستان و امارات است. بعد از پایان جنگ بین عربستان و انصارالله بود که تنش ها در عدن به شدت بالا گرفت. ریاض برای اینکه دایره کار از دستش در نرود در سال ۲۰۲۱ اقدام به تشکیل شورای ریاست جمهوری کرد و عملاً منصور هادی برکنار شد. اما درگیری ها بین یمنی‌ها در جنوب به شدت ادامه دارد و امارات با سرمایه گذاری جدی روی شورای انتقالی یمن درصدد است که پرونده این کشور را عملاً از دست بن سلمان خارج کند.

💢عربستان بازی منطقه‌ای را به امارات باخت؟!

🔸از سوی دیگر عربستان بعد از اتفاقات سال ۲۰۱۷ سعی کرد چند سالی رقابت‌های منطقه به صورت نظامی و عملیاتی را کنار بگذارد و به همین علت امارات بخشی از خلاهای رهبری اهل سنت و گروه‌های دیگر را در غیاب عربستان پر کرد. این سرمایه گذاری‌های نظامی و نیابتی امارات به حدی بالا بوده و هست که اکنون در لیبی، سودان، یمن و حتی سوریه رقابت شدیدی بین آنها و محور اخوانی ترکیه و قطر در جریان است.

اندیشکده تهران

👨‍💻سایت|📲بله |🌐اینستاگرام|📱تلگرام

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

♦️چه کسی پشت تروریستی اعلام کردن اخوان‌المسلمین است؟
◾️
رسپانسیبل ‌استیت‌کرفت
📝کانر اکولز

🔹دونالد ترامپ هفته گذشته به دفترش دستور داد بررسی کند که آیا باید شعبات اخوان المسلمین در مصر، اردن و لبنان تحریم شوند یا خیر. کمیته امور خارجه مجلس نمایندگان لایحه‌ای را بررسی خواهد کرد که حتی از این فراتر می‌رود و از دولت ترامپ می‌خواهد که تمام گروه‌های مرتبط با اخوان المسلمین را به عنوان سازمان‌های تروریستی خارجی معرفی کند.

🔸ترامپ در دوره نخست خود در نظر داشت که این گروه را به عنوان یک گروه تروریستی شناسایی کند، اما در نهایت از آن منصرف شد. در آن زمان، مقامات شاغل در وزارت امور خارجه و پنتاگون به طور قاطعانه بر این عقیده بودند که این گروه به عنوان یک سازمان تروریستی واجد شرایط نیست. سازمان‌های اطلاعاتی نیز مدت‌ها است که با معرفی این گروه به عنوان یک سازمان تروریستی مخالف بوده‌اند. تجزیه و تحلیل اطلاعات موجود به‌طور عمومی نشان می‌دهد که اعتبار این اقدام به دو گروه تاثیرگذار مربوط می‌شود:

💢اندیشکده‌های تندرو در واشنگتن:

🔸یکی از بازیگران اصلی در این زمینه، «بنیاد دفاع از دموکراسی‌(FDD) است که بیشتر به خاطر ترویج تغییر رژیم در ایران شناخته می‌شود. بخش لابی این اندیشکده (FDD Action)، ماه گذشته «هشدار سیاستی» خود را منتشر کرد و در آن بیان کرد که اخوان المسلمین «به‌طور سیستماتیک و پنهانی از سازمان‌های تروریستی در خاورمیانه حمایت کرده است.» و همچنین اشاره می‌کند که ایالات متحده باید «در همکاری با دولت‌های منطقه‌ای که این گروه را قبلاً ممنوع کرده‌اند» آنها را ممنوع کند.

🔸انتشار این گزارش هم‌زمان بود با انتشار گزارشی مفصل‌تر از «مؤسسه مطالعات یهودی‌ستیزی و سیاست جهانی(ISGAP)» در خصوص توطئه‌ای چند دهه‌ای از سوی اخوان المسلمین برای نفوذ به غرب و تضعیف نهادهای آن از درون همزمان بود.

💢دولت‌های غرب آسیا:

🔸سازمان‌های FDD و ISGAP شباهت‌های زیادی با یکدیگر دارند. نخست اینکه هر دو گروه روابط نزدیکی با اسرائیل دارند و علاوه بر دریافت بودجه از اسرائیل حتی پژوهشگران اسرائیلی در آن حضور دارند. دوم اینکه هر دو سازمان همچنین روابط کاری نزدیکی با امارات متحده عربی دارند. امارات متحده عربی و اسرائیل هر دو به‌طور مشترک به مبارزه با اخوان المسلمین متعهد هستند. امارات این گروه را در سال ۲۰۱۴ به عنوان یک سازمان تروریستی اعلام کرد. اسرائیل نیز از مدت‌ها قبل به این سازمان بدبین بوده است.

🔸البته گرچه اسرائیل تلاش خاصی برای پیشبرد ممنوعیت فعلی نداشته است، اما مقامات اسرائیلی از آن استقبال کرده‌اند. یکی از وزرای اسرائیل حتی از این فرصت برای حمایت از ممنوعیت شورای روابط آمریکایی-اسلامی (CAIR) در اسرائیل استفاده کرده است، که یک گروه برجسته حقوق مدنی در ایالات متحده است. دلایلی وجود دارد که نشان می‌دهد امارات متحده عربی در پیشبرد این تلاش نقش مستقیم‌تری ایفا می‌کند. این کشور مدت‌هاست که از ممنوعیت‌های غربی علیه اخوان المسلمین حمایت کرده است.

🔸در کنگره، ماریا دیاز-بالات، نماینده جمهوری‌خواه فلوریدا، پیشتاز تلاش برای شناسایی اخوان المسلمین به عنوان گروه تروریستی بوده است. دیاز-بالات رئیس گروه دوستان مصر در کنگره است که نشان‌دهنده رابطه نزدیک او با مقامات مصری است، کسانی که مدت‌هاست برای ممنوعیت اخوان المسلمین فشار وارد کرده‌اند.

🔸تفاوت بین رویکرد ترامپ و دیاز-بالات پیامدهای مهمی دارد. فرمان ترامپ تنها چند شعبه از اخوان المسلمین را به‌عنوان گروه‌های تروریستی شناسایی خواهد کرد که دولت آن‌ها را به همکاری با تروریست‌ها متهم می‌کند. اما نسخه کنگره این تمایزات را کنار خواهد گذاشت و ایالات متحده را مجبور به مقابله با فهرستی ظاهراً بی‌پایان از گروه‌های وابسته به اخوان المسلمین خواهد کرد.

🔸بزرگترین علامت سوال در اینجا مربوط به نقش احتمالی ایلیانا رز-لِهتینن، نماینده سابق جمهوری‌خواه و لابی‌گر فعلی امارات است. رز-لِهتینن در گزارشی مفصل در سال ۲۰۲۰ اخوان المسلمین را همراه با القاعده و داعش به عنوان «گروه‌های تروریستی و افراطی» معرفی کرده است. او همچنین دوستی نزدیکی با دیاز-بالات دارد و او را بخشی از خانواده‌اش خوانده است. همچنین دوستی نزدیکی با مارکو روبیو، وزیر امور خارجه دارد که به تازگی به او به‌خاطر کمک به ورودش به دانشکده حقوق و آغاز کار سیاسی‌اش اعتبار داده است.

صرف‌نظر از اینکه چه کسی پشت این تلاش است، به‌طور مستقیم بر گروه‌های مخالف در خاورمیانه تاثیر خواهد گذاشت، این هدیه‌ای است که رژیم‌های استبدادی از آن برای سرکوب آزادی بیان و سازمان‌دهی سیاسی در خاورمیانه استفاده خواهند کرد.

اندیشکده تهران

👨‍💻سایت|📲بله |🌐اینستاگرام|📱تلگرام

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

🌐چگونه حزب‌الله و انصارالله در لیست مشمولان انسداد بانکی عراق قرار گرفتند؟

‏#تحلیل_کوتاه‏
‏#تحولات_منطقه
#عراق‏

📝علی بیدبو

🔹در اقدامی بی‌سابقه کمیته مبارزه با تامین مالی تروریسم عراق نام حزب‌الله لبنان و انصارالله یمن را در فهرست ‏گروه‌هایی قرار داد که هرگونه تبادل مالی مستقیم یا غیرمستقیم با آن‌ها مشمول انسداد بانکی خواهد شد. این ‏مصوبه، که ذیل بانک مرکزی عراق عمل می‌کند همزمان با تغییرات اخیر از جمله تغییر نام ابومحمد الجولانی به ‏احمد الشرع همراه با حفظ احکام قضایی صادر شد و از همان ابتدا موجی از واکنش‌های سیاسی و رسانه‌ای را ‏رقم زد.‏

‏ 🔸شواهد نشان می‌دهد این تصمیم نه از مسیر طبیعی و مرحله‌به‌مرحله روند تروریست‌انگاری در عراق عبور کرده و ‏نه به لحاظ حقوقی با استانداردهای قانونی تثبیت‌شده همخوان است، بلکه در بستری از فشارهای مستقیم خارجی ‏اتخاذ شده است. طی ماه‌های گذشته دولت عراق تحت فشار مستمر وزارت خزانه‌داری آمریکا، وزارت خارجه و ‏فرستاده ویژه واشنگتن در امور عراق، مارک ساوایا قرار داشت تا هرگونه جریان مالی مرتبط با حزب‌الله و ‏انصارالله را قطع کند. تهدید به تحریم بانک‌های الرافدین و الرشید، دو نهاد اصلی پرداخت حقوق کارمندان و ‏بازنشستگان، نقطه اوج این فشارها بود.‏

‏ 🔸تحریم چنین بانک‌هایی به‌طور قطع می‌تواند بحران اجتماعی و اقتصادی گسترده‌ای ایجاد کند و هر دولت را در ‏موقعیتی قرار دهد که تاب‌آوری چندانی در برابر آن نخواهد داشت. این شرایط در زمانی رخ داده که بودجه ‏سه‌ساله عمدتاً عمرانی ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵ ساختار مالی عراق و اقلیم کردستان را دچار بی‌ثباتی کرده است و در سال ‌‏۲۰۲۵ چندین نوبت پرداخت حقوق‌ها به تعویق افتاده است. ترکیب فشارهای خارجی و شکنندگی داخلی، ‏زمینه‌ای فراهم کرد تا بغداد به‌سرعت به سمت تصمیم‌هایی حرکت کند که بیشتر از آنکه بر ساز و کار قانونی ‏متکی باشد برای دفع عجولانه و سریع تهدید اتخاذ شود.‏

🔸انتشار رسمی نام حزب‌الله و انصارالله ذیل کمیته فریز یا توقیف اموال حامیان تروریسم در روزنامه رسمی، فضای ‏عمومی عراق را دو قطبی کرد. یک گروه انتشار آن را ناشی از خطای اداری و نبود هماهنگی میان نهادهای ‏بالادستی دانستند و ادعا کردند که قرار بود پیش از انتشار رسمی مصوبه تایید نهایی مقامات ارشد را دریافت ‏کند؛ در مقابل، گروه دیگری معتقد بودند که دولت و بانک مرکزی با استناد به فهرستی که از سوی مالزی و با ‏تکیه بر قطعنامه ۱۳۷۳ سال ۲۰۰۱ شورای امنیت به کشورها ارائه شده، عمداً این گروه‌ها را در فهرست انسداد ‏مالی قرار داده‌اند. این اختلاف روایت‌ها خود نشان‌دهنده ابهام در سازوکار تصمیم‌گیری دولت عراق و نیز ‏پیامدهای ناشی از تلاش برای مدیریت فشارهای خارجی است.‏

🔸قطعنامه ۱۳۷۳ که پس از حملات ۱۱ سپتامبر تصویب شد دولت‌ها را ملزم به اتخاذ تدابیر ضدتروریستی می‌کند ‏اما تنها در دو موردِ داعش و القاعده تعیین تکلیف قطعی کرده و تشخیص سایر مصادیق تروریسم را به کشورهای ‏عضو واگذار کرده است. قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم(‏CFT‏) عراق نیز تنها داعش و القاعده را به‌طور ‏صریح در فهرست تروریستی داخلی قرار می‌دهد و برای اضافه کردن هر گروه دیگری، یک فرایند مستقل و ‏رسمی طراحی کرده است. بنابراین، اگر عراق قصد داشت حزب‌الله یا انصارالله را به‌طور رسمی تروریستی اعلام ‏کند ابتدا باید این مرحله قانونی طی می‌شد و سپس این گروه‌ها وارد فهرست توقیف اموال می‌شدند. با وجود این، ‏در مصوبه اخیر چنین روندی طی نشده و در متن مصوبه نیز توضیحی مبنی بر اجرای فرایند قانونی وجود ندارد.‏

🔸بنابراین شواهد نشان می‌دهد که این اقدام بیشتر نتیجه نگرانی از تحریم دو بانک بزرگ کشور و تبعات اجتماعی ‏آن است تا اینکه یک تصمیم امنیتی به شمار رود. دولت عراق در موقعیتی قرار گرفته که هرگونه فشار مالی ‏خارجی می‌تواند به سرعت وضعیت داخلی را بی‌ثبات کند و این وابستگی موجب می‌شود ساختار تصمیم‌گیری ‏به سمت اقدامات تدافعی با حالتی عجولانه حرکت کند. به همین دلیل، اقدام مذکور را می‌توان تلاشی برای مهار ‏تهدید تحریم‌ها و ارسال پیام همکاری به واشنگتن تفسیر کرد، بدون آن‌که پشتوانه حقوقی لازم برای چنین ‏اقدامی فراهم شده باشد.‏

نخست‌وزیر عراق در مصاحبه‌ای اتفاقات اخیر پس از مضوبه مذکور را ناشی از عملیات روانی علیه دولتش ‏خطاب کرد. پیش از مصاحبه محمد شیاع السودانی نیز دولت عراق تصمیم گرفت نام حزب‌الله و انصارالله از آن ‏فهرست کنار بگذارد که با واکنش منفی آمریکایی‌ها همراه بود. این اقدامات نظیر محدودیت‌های شدید مالی و ‏فشارهای مستقیم خارجی، شکنندگی نظام مالی عراق را نشان می‌دهد که با مصوبات مختلفی تحت این امر امکان ‏تغییر جهت به هر سمتی را دارد.‏

🔁مطالب مرتبط
▫️آزمون سخت در عراق؛ آمریکا به دنبال چیست؟

اندیشکده تهران

👨‍💻سایت|📲بله |🌐اینستاگرام|📱تلگرام

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

🌐آیا چارچوب هماهنگی اهل‌سنت عراق پایدار خواهد ماند؟

‏#مقاله_تحلیلی
‏#تحولات_منطقه
‏#عراق

📝سیدرضا قزوینی

🔹دو هفته پس از انتخابات ششمین دوره پارلمان عراق، پنج جریان اصلی اهل سنت (لسیاده، تقدم، حسم، عزم و ‏جماهیر) با مجموع ۶۵ کرسی «شورای ملی سیاسی» را تشکیل دادند. این اقدام یک هفته پس از آن صورت ‏گرفت که «چارچوب هماهنگی شیعی» با نزدیک به ۱۹۰ کرسی خود را فراکسیون اکثریت معرفی کرد. شورای ‏سنی به ابتکار خمیس الخنجر و با هدف یکپارچه‌سازی مواضع، تقویت عمل مشترک و افزایش توان چانه‌زنی ‏اهل سنت در دولت آینده شکل گرفت. گردهم آمدن رهبران پراختلاف سنی زیر یک چتر، خود رخدادی ‏کم‌سابقه در سیاست عراق است.‏

💢شرایط شکل‌گیری شورای سنی

🔸ایجاد شورا در فضایی صورت گرفت که نتایج انتخابات به تقویت جریان‌های نزدیک به ایران و فعال‌سازی ‏مجدد چارچوب هماهنگی شیعی انجامید. این تحول نگرانی رهبران سنی از کاهش سهم و نفوذشان را افزایش ‏داد.‏ اهل سنت از ۲۰۰۳ تاکنون معمولاً دچار تشتت بوده‌اند: رقابت‌های قبیله‌ای، اختلافات شخصی، وابستگی‌های ‏خارجی و فقدان راهبرد مشترک، مانع هرگونه اجماع پایدار بوده است. پس از برکناری الحلبوسی در ۲۰۲۳ این ‏اختلافات تشدید شد.‏

🔸به همین دلیل شکل‌گیری شورا دو محرک اصلی داشت:‏

1️⃣واکنش به قدرت‌گیری شیعیان و بیم از کاهش نقش سنی‌ها در تشکیل دولت و تقسیم مناصب.‏
2️⃣فشار و هماهنگی بازیگران خارجی که از نتایج انتخابات ناراضی بودند و ایجاد یک جبهه منسجم سنی را ‏ضروری دیدند.‏ در فقدان چنین فشار بیرونی، کنار هم نشستن رهبران سنی-با حجم بالای رقابت و بی‌اعتمادی-بعید به نظر ‏می‌رسید.‏

💢پایداری یا فروپاشی؟

🔸خمیس الخنجر پس از نشست نخست شورا ابراز امیدواری کرد که فعالیت آن در دوره پارلمانی ادامه یابد؛ ‏عبارتی که خود تردید نسبت به پایداری ساختار را نشان می‌دهد. تحلیلگران و حتی بخش مهمی از جامعه سیاسی ‏سنی نیز نسبت به دوام آن خوش‌بین نیستند.‏ برخی مانند هيثم الهیتی معتقدند شورا محصول جاه‌طلبی رهبران و فشار خارجی است نه نماینده منافع واقعی اهل ‏سنت. دیگران می‌گویند رهبران سنی از بیم پیوستن رقبای خود به شیعیان یا کردها مجبور به حضور در این شورا ‏شده‌اند.‏

🔸دو تهدید اصلی، آینده شورا را زیر سؤال می‌برد:‏

1️⃣نبود تجربه همکاری مشترک؛ بر خلاف چارچوب هماهنگی شیعی که سابقه طولانی مشارکت دارد، رهبران سنی معمولاً ساختارهای خود را ‏به‌سرعت از دست می‌دهند.‏
2️⃣شدت اختلافات و منافع شخصی؛ شورا ترکیبی از اضداد است: اختلافات میان حلبوسی و خنجر، میان سامرائی و ابومازن، و بی‌اعتمادی فراگیر. ‏روحیه زعامت‌طلبی قبیله‌ای نیز مانع همکاری پایدار می‌شود.‏

🔸چالش‌های حقوقی نیز وجود دارد. پرونده قضایی حلبوسی و مخالفت شدید شیعیان و کردها با بازگشت او به ‏ریاست پارلمان، احتمال خروجش از شورا را افزایش می‌دهد. خنجر نیز تحت تحریم‌های آمریکا قرار دارد که بر ‏نقش‌پذیری‌اش اثر می‌گذارد.‏

🔸علاوه بر این‌ها، پیوستن احتمالی هر یک از رهبران به ائتلاف‌های شیعی یا کردی در ازای امتیاز، انسجام شورا را ‏تهدید می‌کند؛ تجربه‌ای که در دو دهه گذشته بارها تکرار شده است. همچنین فقدان یک افق فکری مشترک و ‏واکنشی بودن شکل‌گیری شورا نیز شکنندگی آن را افزایش می‌دهد.‏

💢عوامل استمرار

🔸با وجود تهدیدهای پرشمار، سه عامل می‌تواند به بقای شورا کمک کند:‏
1️⃣مدیریت اختلافات داخلی؛ اگر رهبران بتوانند از رقابت‌های شخصی عبور کنند، شورا شانس تداوم خواهد داشت.‏
‏2️⃣تدوین سازوکارهای نهادی همکاری؛ ایجاد روندهای ثابت مذاکره با شیعیان و کردها می‌تواند وزن شورا را در چانه‌زنی حفظ کند.‏
3️⃣کاهش زعامت‌طلبی فردی؛ گذار به سمت کار نهادمحور می‌تواند شورا را از یک پروژه موقت به ساختاری پایدارتر تبدیل کند.‏

🔸با این حال تحقق این عوامل دشوار است. وابستگی‌های خارجی متعارض رهبران-از ترکیه تا امارات- می‌تواند ‏اختلافات بیرونی را به شکاف‌های درونی تبدیل کند. تجربه گذشته اهل سنت نشان می‌دهد هرگاه رقابت ‏شخصی و نفوذ خارجی افزایش یافته، ساختارهای سیاسی آنها دوام نیاورده است.‏

نخستین آزمون واقعی شورا روند مذاکرات تشکیل دولت خواهد بود. اگر در همین مرحله دچار شکاف شود، ‏احتمالاً به سرنوشت ابتکارهای ناکام گذشته اهل سنت دچار خواهد شد. اما اگر بتواند حداقلی از انسجام را حفظ ‏کند، برای نخستین‌بار امکان شکل‌گیری یک چارچوب نسبتاً پایدار اهل سنت در عراق وجود خواهد داشت.‏

🔗برای مطالعه متن کامل کلیک کنید!

🔁مطالب مرتبط:
▫️اعداد و ارقام انتخابات پارلمانی عراق چه می‌گویند؟
▫️ابهام و رقابت‌های پنهان؛ سناریوهای تشکیل کابینه در عراق

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/753
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1‌‎

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

🌐فساد در حلقه نزدیکان زلنسکی؛ بحران سیاسی داخلی و پیامدهای بین‌المللی

#تحلیل_کوتاه
#اروپا #اوکراین

🔹اعلام دفتر مبارزه با فساد درباره کشف یک شبکه فساد در حلقه درونی رئیس‌جمهور، موجی از واکنش‌های داخلی و بین‌المللی را علیه وی به راه انداخت و بحران‌های متعدد داخلی و خارجی دولت زلنسکی را آشکار کرد. این افشاگری، مشروعیت سیاسی دولت زلنسکی و حمایت‌های بین‌المللی از آن، به ویژه از سوی دولت‌های غربی، را تحت‌الشعاع قرار داد.

💢مبارزه درونی قدرت در اوکراین

🔸در نوامبر ۲۰۲۵، نهادهای مبارزه با فساد در اوکراین اعلام کردند که یک پرونده فساد در ارتباط با نزدیکان رئیس‌جمهور کشف شده که شامل سازماندهی اختلاس‌هایی به ارزش حدود ۱۰۰ میلیون دلار در بخش انرژی است. در این پرونده، افراد دستگیرشده از نزدیکان زلنسکی بوده‌اند. برخی از این افراد شامل سه وزیر پیشین، وزیر فعلی انرژی و تیمور میندیچ، یکی از تاجران نزدیک به رئیس‌جمهور می‌باشند. همچنین، منزل آندری یرماک، رئیس دفتر زلنسکی، که به‌عنوان دست راست وی شناخته می‌شود، مورد تفتیش قرار گرفت و همین امر موجب استعفای او تحت فشار زلنسکی شد.

🔸قدرت داخلی در اوکراین به‌طور سنتی بر دو بخش استوار است؛ از یک سو «ساختار ریاست‌جمهوری»، که شامل خدمات امنیتی اوکراین(SBU)، دفتر دادستانی کل، دفتر تحقیقات دولتی و آژانس بازیابی و مدیریت دارایی‌ها (ARMA) می‌باشد؛ و از سوی دیگر، «ساختار ضدفساد»، که شامل دفتر مبارزه با فساد اوکراین (NABU)، دفتر دادستانی ضدفساد ویژه (SAPO)، آژانس ملی پیشگیری از فساد (NAPC)، دادگاه عالی ضدفساد (HACC) و گروهی از سیاستمداران و افراد رسانه‌ای تحت حمایت غرب است.

🔸زلنسکی پیشتر تلاش کرد قانونی تصویب کند که به دادستان کل اجازه مداخله در سازمان‌های ضدفساد را بدهد تا رسیدگی به فسادهای مرتبط با نزدیکان رئیس‌جمهور را متوقف کند. اما به دلیل اعتراضات شدید داخلی و بین‌المللی، این طرح شکست خورد. این عقب‌نشینی تاکتیکی زلنسکی به وضوح نشان داد که در موضوع جنگ و بحران داخلی اوکراین، موازنه قدرت به همان اندازه که توسط بازیگران داخلی شکل می‌گیرد، توسط حامیان و نیروهای غربی نیز تحت تأثیر قرار می‌گیرد.

💢پیامدهای داخلی

🔸این رسوایی فساد ضربه جدی به جایگاه زلنسکی و دولت او در میان مردم اوکراین وارد کرده است. مهم‌ترین حامیان زلنسکی که نیروهای لیبرال و طرفدار غرب بودند، اکنون اعتماد کمتری به او دارند. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند که محبوبیت زلنسکی از ۶۳ درصد در ابتدای سال میلادی به ۴۵ درصد در تابستان رسیده است و احتمال می‌رود پس از افشای فساد، این رقم به زیر ۴۰ درصد کاهش یابد. این کاهش شدید محبوبیت، در صورتی که انتخابات در ماه‌های آینده برگزار شود، زلنسکی را در موقعیت بحرانی قرار خواهد داد و ممکن است به برکناری او از سیاست منجر شود.

💢پیامدهای بین‌المللی

🔸کاهش حمایت‌ها از اوکراین: با قطع حمایت‌های آمریکا از اوکراین، اروپا به تنها حامی مهم اوکراین تبدیل شده است. این فساد نگرانی‌هایی در خصوص مدیریت کمک‌های بین‌المللی و اروپایی توسط دولت اوکراین به‌وجود آورده است و ممکن است کشورهای اروپایی را مجبور به تجدیدنظر در نحوه و میزان تخصیص این کمک‌ها کند. والدیس دُمبرُفسکیس، کمیسیونر اقتصادی اتحادیه اروپا، تصریح کرد که ادامه حمایت مالی از اوکراین و چشم‌انداز عضویت این کشور در اتحادیه اروپا به استقلال سیستم ضدفساد وابسته است.

🔸تضعیف موقعیت اوکراین در مذاکرات صلح:
این فساد به شدت اعتبار دولت اوکراین را در مذاکرات با آمریکا در خصوص طرح ۲۸ ماده‌ای کاهش داده است. همچنین، این موضوع موجب تقویت موضع روسیه در خصوص لزوم برگزاری انتخابات در اوکراین شد.

🔸خلل در روند عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا:
کشورهای اروپایی واکنش شدیدی به این فساد نشان دادند و تأکید کردند که ایجاد ساختارهای شفاف و ضدفساد، مهم‌ترین عامل در پرونده عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا است. این فساد تأثیر منفی زیادی بر روند عضویت اوکراین خواهد گذاشت و موجب تأخیر بیشتر در این مسیر خواهد شد. کاترینا ماترنُوا، رئیس نمایندگی اتحادیه اروپا در اوکراین، اظهار داشت که اعتماد اتحادیه اروپا به اوکراین بر اساس ایجاد یک ساختار ضدفساد مؤثر و مستقل استوار است.

💢جمع‌بندی

افشای فساد در حلقه نزدیکان زلنسکی و تقویت جریان ضدفساد در اوکراین، باعث شده است که موقعیت و اعتبار زلنسکی در داخل و خارج از اوکراین به‌طور جدی زیر سوال رود. در این شرایط، آینده سیاسی زلنسکی پس از پایان جنگ و در صورت پذیرش هرگونه طرح صلحی، به شدت تحت‌الشعاع قرار گرفته و به نظر نمی‌رسد او قادر به بازسازی موقعیت خود در صحنه داخلی و بین‌المللی باشد.

اندیشکده تهران

🌐https://institutetehran.com/art/751
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1‌‎

Читать полностью…

اندیشکده تهران | Tehran Institute

🔺پیشتازی اندک نصرالله در انتخابات هندوراس

#تعقیب_روند
#هندوراس #آمریکا
#آمریکای_لاتین

🔸با گذشت سه روز از برگزاری انتخابات و شمارش ۸۰٪ آرای اخذشده، سالوادور نصرالله از حزب آزادی با کسب ۴۰.۲۳٪ آرا از ناسری آسفورا، نامزد مورد حمایت ترامپ با ۳۹.۶۹٪ پیش است. ریکسی مونکادا نیز شکستش قطعی است؛ چراکه ۱۹٪ آرا را در اختیار دارد.

🔸به دنبال این نتایج، جنجال پیرامون انتخابات افزایش یافته است. فرآیند شمارش آرا با رسیدن به ۸۰٪ برای دومین بار متوقف شد و شورای ملی انتخابات علت را افزایش دقت شمارش به جهت نزدیکی رقابت عنوان کرده است. ترامپ پیشتر در واکنش به توقف نخست گفته بود که هندوراس قصد تغییر در نتایج را دارد و اگر چنین کاری بکند "تاوان سنگینی خواهد پرداخت."

🔸طبق قانون، هر نامزدی که بیشترین رأی را کسب کند به ریاست‌جمهوری خواهد رسید، حتی اگر اکثریت آرا را کسب نکرده باشد.

مطالب مرتبط:
▫️انتخابات هندوراس در میانه مداخلات ترامپ در آمریکای مرکزی

💠اندیشکده تهران💠

🌐https://institutetehran.com
📲http://ble.ir/InstituteTehran
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1

Читать полностью…
Subscribe to a channel