-
جایی برای علاقمندان به مسائل سیاسی تحلیل مسائل سیاسی توسط #اساتید و #دانشجویان رشته ی علوم سیاسی معرفی مقالات_کتاب ها، سخنرانی ها و توانایی های علمی دانشجویان و اساتید علوم سیاسی روابط عمومی کانال سیاسیون ایران: @Siasiun_ir
🌎 اشتباه راهبردی ایرانیان
آمریکا یک کشور همگن نیست
✍ محمدرضا اسلامی
🌿 اشتباه راهبردی درباره ایالاتمتحده این است که گمان کنیم با کشوری همگن و مبتنی بر سیاستهای غیرقابل تغییر مواجهیم. آمریکا سرزمین مهاجرانِ ده نسل پیش نیست، بلکه آمریکا کشوری است که در آن مارکو روبیو (همان «مارکو کوچولو» که رقیب انتخاباتی ترامپ در ۲۰۱۵ بود و اکنون تبدیل شده به سکرِتری روبیو) "فرزند" والدین مهاجر کوبایی بوده است. یعنی این آدم حتی یک نسل در این کشور نبوده است. باراک اوباما فرزند یک چوپانزاده کنیایی بود که در هاوایی متولد شد. تولد در «هاوایی» یعنی متولدشدن در پرتترین نقطه کشور. برای تقریب به ذهن، مشابه این است که یک نفر فرزند والدین مهاجر اهل افغانستان در «جزیره لاوان» به دنیا بیاید و بعد بتواند در 47 سالگی خودش را از لاوان تا ریاستجمهوری ایران در تهران برساند. نه استرالیا، نه کانادا، نه نیوزلند ... و نه هیچ کشور دیگری چنین نیست. ایلان ماسک اگر که در کانادا مانده بود اکنون تسلا و اسپیس اکس و... رؤیایی در خوابهای شبانهاش یا حداکثر کاغذی نصب شده بر دفتر کارش میبود. سازوکار و ساختار ایالات متحده چنین است. اینکه چرا آمریکا چنین است بحثی مجزاست (که در این مجال نیست) و به قانون اساسی (اندیشههای بنیانگذاران این کشور) و اقلیم خاص سرزمین بر میگردد.
ما در ایران همواره درگیر یک اشتباه راهبردی بودهایم و آن اینکه برای «هویت آمریکایی» یک تصور غیرواقعی قائل بودهایم.
🔵 روحیه انسان مهاجر مبتنی بر دو ویژگی مهم است: مهاجر به دلیل سمباده/چالشهای مهاجرت، قوی و با اراده است ولی همزمان شخص مهاجر دارای روحیه «انعطاف پذیری» است. مهاجر اگر دارای انعطافپذیری نباشد در جریان فراز و نشیبهای مهاجرت خرد میشود. آمریکا بر مهاجرت بنا نهاده شده و قانون اساسی آمریکا به شکلی بوده که بستر رشد برای فرد مصمم (ولی منعطف) فراهم باشد. این یک واقعیت تاریخی است و مبتنی بر سازوکار این کشور.
تمدنی که "انسان" در کشور آمریکا ایجاد کرده در مقایسه با سایر تمدنهای انسانی مدرن (در سایر کشورها) قابلیت انعطاف بیشتری دارد.
🔵 بسته شدن سفارتها و عدم ارتباط دیپلماتیک متعارف/دائم/مستقیم فیمابین دولتهای ایران با آمریکا باعث شد تا سالیان طولانی مسیر یک گفتگوی پیوسته «ممکن نباشد» و موضع تخاصم میان ایران و آمریکا فزونی یابد.
این درحالی است که در صورت وجود بستر ارتباط متعارف دیپلماتیک، ایران میتوانست از ویژگیهای غیرهمگن/انعطاف پذیرِ فرزندان مهاجر، بیشترین «بهره برداری» را کند. (چیزی مشابه مقطع حمله آمریکا به صدام)
🔵 تردیدی در این نیست که "انسان مهاجر" علاوه بر دو ویژگی مذکور، زیادهخواه هم هست. اما جنس زیادهخواهی انسان مهاجر با جنس زیادهخواهی نژاد روس، یا نژاد آلمانی یا حتی نژاد ژاپنی متفاوت است. فرزندِ مهاجر، همزمان با زیادهخواهی، منعطف هم هست. عدم موفقیت «گفتگوهای منقطع» میان هیأتهای ایرانی و آمریکایی طی سالیان گذشته، به دلیل همین امر بوده که ایران با آمریکایی مواجه بوده که در موضع قدرت برتر جهانی قرار داشته است. لذا بخشی از خواستههای طرف آمریکایی همیشه در دید هیات مذاکره کننده ایرانی "غیرمنطقی" ارزیابی شده ولی هرگز این بحث در کشور ما جاری نبود که «اگر این میزان قدرت را روسها داشتند با ما چگونه رفتار می کردند؟»
همین میزان قدرت را اگر که ژاپنیها داشتند با کره ایها یا با اعراب حاشیه خلیج فارس چه می کردند؟
🔵از زمانی که مارکو روبیو از مارکو کوچولو تبدیل شد به سکرتری روبیو تنها ۱۰ سال زمان لازم بود. همانگونه که از تبدیل شدن مارکو روبیویِ جوان یک لاقبا در فلوریدا به «فرماندار فلوریدا» تنها ۱۰ سال زمان مصرف شد!
امروز، می ۲۰۲۵ ، اشتباه راهبردی برای ایران این خواهد بود که «ارتباط» با چنین کشور ناهمگنی از طریق واسطه هایی همچون مارکو روبیو، یا حتی ویتکاف باشد.
🔵به گزاره های بالا ۲ گزاره/فکت دیگر را هم باید اضافه کنیم:
1️⃣- دونالد ترامپ «محتاج توجه» است. این جمله فقط دلالت به ضعف ترامپ ندارد، بلکه ترامپ به دلیل ماهیت بازرگان بودن «جدی گرفته شدن» برایش بسیار مهم است. دور نخست ریاستجمهوری ترامپ، ایران او را جدی نگرفت (و حتی تحقیر شد) ولی این بار باید خلاف نوبت قبل او احساس کند که جدی گرفته شده است.
2️⃣- ترامپ رسانه را خوب میفهمد. عمیق. او را باید در برابر رسانه قرار داد. در ارتباط مستقیم با خود ترامپ، او مقابل چشم رسانههای دنیا نشانده میشود. در مقابل رسانهها بهانه از او ستانده میشود.
🔴امروز در ارتباط گرفتن با ترامپ واسطهها مخرباند. پزشکیان باید مستقیما (بدون این واسطهها) و در مقابل رسانهها با او سخن بگوید. پزشکیان همزمان باید این را بداند که قدرتِ ترامپ را اگر ولادیمیر پوتین داشت امروز تا اصفهان را سودای تصرف داشت.
🔺مذاکرات کجا به مشکل خورده؟!
توئیت تند دیروز ترامپ و بیانیه «شدیدا انتقادی» امروز وزارت خارجه ایران و همچنین گفتگوی وزیر خارجه با دبیر کل سازمان ملل نشان میدهد که مذاکرات با مشکل مواجه شده است و تعویق دور چهارم آن هم میتواند انعکاسی از این مشکل باشد.
لحن این بیانیه و نیز گفتگوی عراقچی و گوترش با ادبیات طرف ایرانی در سه دور مذاکره متفاوت است و فاقد رضایتمندی نسبی قبلی و حتی خوشبینی محتاطانه نسبت به سیر مذاکرات است و بدبینی بر آن سایه افکنده است.
در این میان اما فحوای سخنان عراقچی در گفتگو با گوترش به شکلی غیر مستقیم به نوع مشکل به وجود آمده اشاره میکند؛ آنجا که خطاب به دبیر کل سازمان ملل تاکید میکند «ایران بهعنوان عضو معاهده منع اشاعه هستهای ضمن پایبندی به تعهدات خود، بر بهرهمندی ملت ایران از انرژی هستهای برای مقاصد صلحآمیز که لازمه آن انجام غنیسازی است، اصرار دارد.»
این گفته احتمالا بیانگر این است که طرف آمریکایی با اصل غنی سازی اورانیوم در ایران مخالفت کرده است و این بر خلاف آن چیزی است که ظاهرا در ابتدای مذکرات رخ داده است که گفته میشد آمریکا با غنیسازی حداقلی 3.67 درصد در داخل ایران موافقت کرده است.
همچنین میتوان حدس زد که اختلاف کلیدی دیگر پافشاری آمریکا بر انتقال ذخایر اورانیوم غنی شده به خارج و مخالفت تهران با آن است.
با این وضع باید دید که طی روزهای آینده چه راهکاری برای غلبه بر این مشکل اندیشیده میشود. نظر به این که ایران اصل غنی سازی را خط قرمز خود در مذاکرات معرفی کرده است، پافشاری آمریکا بر مخالفت خود با آن میتواند مذاکرات را با بن بست مواجه کند.در چنین حالتی احتمالا مذاکرات فعلا به حالت تعلیق بماند و تاریخ جدیدی اعلام نشود. اما در عین حال تعیین زمان دور چهارم مذاکرات و برگزاری آن میتواند نشانگر گشایشی در جهت حل این مشکل باشد.
اما فعلا برای قضاوت زود است و باید منتظر تحولات روزهای آینده ماند.
#صابر_گل_عنبری
🌎 چرا اسرائیل نگران رابطه ایران و آمریکاست؟
🌿 از نگاه اسرائیل، تهدید واقعی در تسلیحاتی که ایران ندارد نیست، بلکه در تضعیف موضع خصمانهای است که آمریکا طی دههها به نفع منافع راهبردی اسرائیل حفظ کرده است... اسرائیل با ترسیم چهرهای یاغی از ایران، موفق شده است مزایای مادی و دیپلماتیک قابل توجهی به دست آورد: دریافت میلیاردها دلار کمک نظامی، جلب حمایت سیاسی بیقیدوشرط، و به حاشیه راندن رقبای منطقهای.
🌿 نگرانی اصلی اسرائیل نه توانمندیهای هستهای ایران، بلکه این احتمال است که ایران و ایالات متحده به حل اختلافات خود از طریق دیپلماسی عادت کنند.
🌿 از نگاه اسرائیل، تهدید واقعی در تسلیحاتی که ایران ندارد نیست، بلکه در تضعیف موضع خصمانهای است که آمریکا طی دههها به نفع منافع راهبردی اسرائیل حفظ کرده است. اسرائیل طی دههها، ایران را تهدیدی وجودی معرفی کرده و نسبت به یک «فاجعه قریبالوقوع هستهای» در صورت دستیابی تهران به توانمندیهای اتمی هشدار داده است. این روایت نقش کلیدی در تثبیت سیاست خارجی آمریکا بر مبنای بیاعتمادی، مهار و فشار علیه ایران ایفا کرده است.
🌿 اسرائیل با ترسیم چهرهای یاغی از ایران، موفق شده است مزایای مادی و دیپلماتیک قابل توجهی به دست آورد: دریافت میلیاردها دلار کمک نظامی، جلب حمایت سیاسی بیقیدوشرط، و به حاشیه راندن رقبای منطقهای. تهدید ایران هستهای، بیش از آنکه بازتاب واقعیتی قریبالوقوع باشد، ابزاری برای حفظ معماری خاصی از ائتلافها و دشمنیها بوده است.
🌿 در واقع، نگرانی راهبردی اسرائیل فراتر از میزان غنیسازی یا تعداد سانتریفیوژهاست. آنچه واقعاً سیاستمداران اسرائیلی را نگران میکند، این احتمال است که واشنگتن و تهران از طریق گفتوگوهای مستمر به مزایای همزیستی پی ببرند. عادیسازی روابط میتواند نقش ویژه اسرائیل را به عنوان شریک استراتژیک بیبدیل آمریکا در خاورمیانه تضعیف کند. همچنین روایت غالب مبنی بر "تنهایی اسرائیل در برابر ایران تهدیدآمیز" را به چالش میکشد و راه را برای بازگشت تدریجی ایران به بازارها و عرصههای سیاسی بینالمللی باز میکند؛ روندی که انزوای ایران و در نتیجه اهرم فشار اسرائیل را کاهش میدهد.
🌿 دیپلماسی این تهدید را ایجاد میکند که چهره ایران از یک دشمن دائمی به کنشگری منطقی با دغدغههای مشروع امنیتی بازتعریف شود. چنین تحولی سرمایهگذاری چند دههای اسرائیل و متحدانش در واشنگتن برای تثبیت روایت تقابل با ایران را از بین میبرد. در نتیجه، اولویتهای منطقهای آمریکا بازتنظیم میشود و سیاستمداران آمریکایی را وادار میکند تا رویکردی واقعبینانهتر و کمتر تحت تأثیر برداشتهای امنیتی اسرائیل در قبال خاورمیانه اتخاذ کنند.
🌿 بنابراین، نگرانی اصلی اسرائیل نه بمب فرضی ایران است — چرا که خود اسرائیل زرادخانهای قوی اما اعلامنشده از سلاحهای هستهای دارد و سالها از بازدارندگی استراتژیک برخوردار بوده است — بلکه این است که در صورت موفقیت دیپلماسی، آمریکا ایران را به عنوان کشوری پیچیده و دارای منافع مشروع درک کند، نه دشمنی سادهانگارانه و کاریکاتوری.
🌿 این تحول جایگاه ممتاز اسرائیل در محاسبات راهبردی آمریکا را تضعیف میکند و بسیج حمایت آمریکا علیه ایران را دشوارتر خواهد ساخت. درک این واقعیت برای کسانی که میخواهند مانعتراشی مستمر در برابر تعامل ایران و آمریکا را بفهمند ضروری است. این خصومت تنها ریشه در نگرانیهای مربوط به عدم اشاعه ندارد؛ بلکه دفاع از وضع موجودی است که اسرائیل از آن منافع زیادی برده است.
🌿 چنانچه سیاستگذاران آمریکایی این واقعیت را درک نکنند، خطر آن وجود دارد که به خصومتهای بیهوده گذشته ادامه دهند و فرصتهای ایجاد خاورمیانهای باثباتتر را از دست بدهند. فهمیدن اینکه نگرانی عمیقتر اسرائیل از خود دیپلماسی است — نه صرفاً از توانمندیهای ایران — نخستین گام به سوی تدوین سیاست خارجی مستقلتر و مبتنی بر منافع واقعی ایالات متحده است؛ سیاستی که به جای ترسهای تصنعی، بر ارزیابی واقعبینانه فرصتهای صلح استوار باشد.
/channel/+ZdIDreVjhmo0NmE0
🌎 نیویورکتایمز: چه چیزی در مذاکرات هستهای ایران و آمریکا در خطر است
🔹 نیویورکتایمز
🌿 برنامهریزی برای برگزاری دور سوم مذاکرات طی سه هفته، امیدها برای دستیابی به توافق هستهای جدید با ایران را افزایش داده است؛ توافقی که میتواند از بروز یک درگیری جدید در خاورمیانه جلوگیری کند.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در مصاحبهای با مجله تایم گفته است که باور دارد دستیابی به توافق در دسترس است.
تهران - آوریل ۲۶، ۲۰۲۵
سومین دور مذاکرات میان ایران و آمریکا درباره فعالیتهای هستهای تهران برای روز شنبه برنامهریزی شده است؛ مذاکراتی که امید به دستیابی به توافقی جدید را زنده کرده و میتواند از بروز جنگ دیگری در خاورمیانه جلوگیری کند.
ترامپ که در دوره نخست ریاستجمهوری خود در سال ۲۰۱۸ از توافق پیشین با ایران خارج شده بود و آن را "توافقی معیوب" میدانست، این بار ابراز امیدواری کرده است که توافقی جدید حاصل شود.
این مذاکرات میتواند امنیت منطقهای و جهانی را تغییر دهد؛ از جمله با کاهش احتمال حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران با حمایت آمریکا و جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای. همچنین یک توافق میتواند چشمانداز اقتصادی و سیاسی ایران را از طریق کاهش تحریمهای آمریکا و جذب سرمایهگذاری خارجی دگرگون کند.
چه چیزی قرار است شنبه رخ دهد؟
استیو ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه؛ عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران؛ و تیمهای کارشناسی دو طرف قرار است در عمان، که نقش میانجی را ایفا میکند، دیدار کنند.
این دور از مذاکرات شامل جلسات تخصصی خواهد بود که در آن تیمهای فنی هستهای و مالی برای بررسی جزئیات فنی گرد هم میآیند؛ مسائلی همچون نظارت بر تاسیسات هستهای ایران، سطح غنیسازی اورانیوم و سرنوشت ذخایر اورانیوم غنیشده ایران، و همچنین چگونگی کاهش تحریمها.
ترامپ هدف مذاکرات را جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای تعریف کرده است. با این حال، برخی از مقامهای دولت او پیامهای متناقضی در این زمینه دادهاند. مذاکرات شنبه میتواند ابعاد توافق احتمالی را روشنتر کند.
چه چیزی در معرض خطر است؟
یک توافق جدید میتواند بروز درگیری گسترده میان ایران، اسرائیل و آمریکا را به تعویق انداخته یا حتی از آن جلوگیری کند. از زمان آغاز جنگ غزه در سال ۲۰۲۳، ایران و اسرائیل حملات مستقیمی علیه یکدیگر انجام دادهاند.
هفته گذشته نیویورک تایمز گزارش داد که اسرائیل قصد داشت در ماه آینده به تاسیسات هستهای ایران حمله کند، اما ترامپ این حمله را متوقف کرد زیرا ترجیح داد مذاکراتی با تهران انجام دهد.
ترامپ در مصاحبه خود با تایم گفت که مانع حمله اسرائیل نشده است، اما "شرایط را برایشان راحت نکرده است" زیرا معتقد است که میتوان بدون حمله نظامی به توافق رسید. البته افزود: «ممکن است مجبور به حمله شویم، چون ایران نباید به سلاح هستهای دست یابد.»
طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران در حال غنیسازی اورانیوم تا خلوص ۶۰ درصد است؛ نزدیک به حد لازم برای تولید سلاح. این کشور ذخایری دارد که در صورت تصمیم به ساخت سلاح، میتواند چندین بمب هستهای تولید کند.
ایران تأکید دارد که برنامه هستهایاش صلحآمیز است و آژانس نیز تاکنون نشانهای از تلاش ایران برای ساخت سلاح نیافته است.
ایران هشدار داده که در صورت حمله به تأسیساتش، واکنشی شدید نشان خواهد داد و حتی ممکن است از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای خارج شود.
علاوه بر این، سرنوشت اقتصاد ایران و زندگی ۹۰ میلیون ایرانی نیز در گرو این مذاکرات است.
سالها تحریم، تورم مزمنی ایجاد کرده که با سوءمدیریت اقتصادی و فساد تشدید شده است. بسیاری از ایرانیان احساس میکنند در چرخهای نزولی گرفتار شدهاند و امید دارند توافقی با آمریکا بتواند گشایشی ایجاد کند.
مذاکرات قبلی چگونه بود؟
دور نخست مذاکرات هستهای دو هفته پیش در عمان و دور دوم هفته گذشته در رم برگزار شد.
دو طرف مذاکرات را سازنده توصیف کرده و گفتهاند که روند رو به پیشرفت است.
مقامهای ایرانی اعلام کردهاند که حاضرند سطح غنیسازی را به میزان توافق ۲۰۱۵ (۳/۶۷ درصد) کاهش دهند؛ سطحی که برای تولید سوخت نیروگاههای برق کافی است.
موانع اصلی چیست؟
اجازه ادامه غنیسازی اورانیوم در ایران، مشاوران ترامپ را دچار اختلاف کرده است.
استیو ویتکاف از طرحی سخن گفته که بر اساس آن ایران میتواند اورانیوم را در سطح پایین برای تولید سوخت غنی کند و تحت نظارت قرار گیرد.
اما مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، در مصاحبهای گفته است که ایران میتواند یک برنامه هستهای غیرنظامی داشته باشد بدون اینکه خود غنیسازی کند
گاردین: معامله ترامپ با ایران، تندروها و نتانیاهو را تضعیف میکند
✍ محمد بَزّی
🔹استاد روزنامهنگاری در دانشگاه نیویورک و مدیر مرکز خاور نزدیک هاگوپ کِوورکیان
🌿 دونالد ترامپ بهطور یکجانبه ایالات متحده را از توافق هستهای با ایران خارج کرد و تحریمهایی را که اقتصاد ایران را فلج کرد، دوباره اعمال نمود. او توافق سال ۲۰۱۵ را که ایران پس از سالها مذاکره با شش قدرت جهانی امضا کرده بود، پاره کرد. طبق آن توافق، تهران برنامه هستهای خود را محدود میکرد و در عوض از تحریمهای بینالمللی رهایی مییافت. ترامپ اصرار داشت که میتواند توافقی بهتر از آنچه دولت باراک اوباما به دست آورده، مذاکره کند.
🌿 در دومین دوره ریاستجمهوریاش، ترامپ مشتاق است توافقی را اصلاح کند که حدود هفت سال پیش آن را نابود کرده بود.
🌿 اگرچه سیاست خارجی کلی ترامپ آشفته بوده و متحدان سنتی آمریکا در اروپا و دیگر مناطق را از خود دور کرده، اما او اکنون فرصتی برای رسیدن به توافق با ایران دارد؛ توافقی که جو بایدن از دستیابی به آن ناتوان بود. از زمان خروج ترامپ از توافق اولیه، ایران بیش از هر زمان دیگر به آستانه ساخت سلاح هستهای نزدیک شده است. طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA)، ایران به اندازه کافی اورانیوم با غنای نزدیک به سطح تسلیحاتی انباشته کرده که برای ساخت شش بمب هستهای کافی است. با این حال، تحلیلگران معتقدند حتی پس از دستیابی به اورانیوم لازم، ایران هنوز به حدود یک سال زمان نیاز دارد تا یک کلاهک هستهای قابل نصب بر موشک بالستیک بسازد.
🌿 ماه گذشته، ترامپ نامهای به ایران، ارسال کرد و اعلام کرد که آمریکا مایل به مذاکره برای توافقی جدید است. او سپس تهدیدی علنی کرد که اگر ایران وارد مذاکرات نشود، با «بمبارانهایی مواجه خواهد شد که هرگز نظیر آن را ندیده است». پس از این تهدیدها و اعزام نیروهای بیشتر آمریکایی به خاورمیانه، ارتش ایران هشدار داد که در صورت هرگونه حمله، پایگاههای آمریکا در منطقه را هدف قرار خواهد داد.
با این وجود، رهبران ایران با مذاکرات غیرمستقیم، نه مستقیم، موافقت کردند. ترامپ استیو ویتکاف، سرمایهگذار املاک و فرستاده ویژه خود را برای رهبری تیم مذاکرهکننده آمریکا به عمان فرستاد تا با مقامات ارشد ایرانی، از جمله وزیر امور خارجه عباس عراقچی، بهطور غیرمستقیم گفتگو کنند. دو دور مذاکره در ماه جاری با میانجیگری عمان برگزار شده و تیمهای مذاکرهکننده قرار است این آخر هفته دوباره در مسقط، پایتخت عمان، برای گفتگو درباره جزئیات فنی توافق احتمالی دیدار کنند.
🌿 اگرچه هر دو طرف در هفتههای اخیر لحن خود را تعدیل کردهاند، موانع بزرگی همچنان وجود دارد؛ از جمله تندروها در تهران و واشنگتن، و همچنین مخالفت دولت راستگرای بنیامین نتانیاهو در اسرائیل، که سالها تلاش کرده روند مذاکرات میان آمریکا و ایران را تضعیف کند. مهمترین مانع، احتمال اصرار دولت ترامپ بر انهدام کامل برنامه هستهای ایران است – مدلی موسوم به «مدل لیبی»، که به حذف برنامه تسلیحات هستهای آن کشور در سال ۲۰۰۳ منجر شد. اما این تصمیم، اهرم فشار معتبری را از معمر قذافی، دیکتاتور وقت لیبی، سلب کرد و در نهایت زمینهساز سرنگونی و کشته شدن او در جریان خیزشهای بهار عربی در ۲۰۱۱ شد.
🌿 برخی از تندروهای سیاست خارجی در واشنگتن، از جمله مشاور امنیت ملی ترامپ، مایکل والتز، و وزیر امور خارجه، مارکو روبیو، همچنان خواهان چنین رویکرد حداکثری هستند – رویکردی که بازتابدهنده خواست نتانیاهو است، مبنی بر اینکه ایران باید بهطور کامل زیرساختهای غنیسازی خود را از بین ببرد. در صورت پافشاری ترامپ بر این مسیر، مذاکرات احتمالاً فروخواهد پاشید و گزینه حمله نظامی در دستور کار قرار میگیرد.
🌿ایران صراحتاً اعلام کرده که حاضر نیست برنامه هستهای خود را بهطور کامل متوقف کند، اما به رویکردی مبتنی بر راستیآزمایی – مشابه توافق ۲۰۱۵ – پایبند خواهد بود. آن توافق، محدودیتهایی جدی بر توان غنیسازی ایران اعمال میکرد و تحت نظارت شدید بازرسان بینالمللی بود. به نظر میرسد برخی از مشاوران ترامپ، از جمله ویتکاف و معاون رئیسجمهور جیدی ونس، از این رویکرد حمایت میکنند.
رهبران ایران ظاهراً این پیام را دریافت کردهاند – و تلاش کردهاند با احترام گذاشتن به ترامپ، او را مجاب کنند. ویتکاف در مصاحبهای با تاکر کارلسون، مجری رسانهای راستگرا، گفت: «من فکر میکنم ترامپ میخواهد با احترام با ایران برخورد کند.
دوستان عزیز دکتری توجه داشته باشند
5نمره ی مصاحبه حضوری شما ترجمه ی متون تخصصی علوم سیاسی هستش کتاب زبان تخصصی علوم سیاسی ما به شما ویژه کمک خواهد کرد
بالای 60 متن تخصصی با ترجمه ی مقابله ای در کتاب جمع آوری کرده ایم
جهت سفارش کتاب به خانم میرفتحی مراجعه شود
@R_mirfathi
09162424339
دوستان عزیز دکتری توجه داشته باشند
قبولی در یک دانشگاه بر اساس مجاز بودن در کارنامه نیست، خیلی از دوستان از مشاوران موسسات مشورت گرفته و دچار خطای محاسباتی شده اند هر دانشگاه تراز خاصی دارد و دوستانی که قبول خواهند شد در مشاوره ی انتخاب رشته خواهیم گفت که آماده ی مصاحبه شوند و دوستانی که امکان قبولی ندارند خواهیم گفت که آماده ی کنکور بعدی شوند و تایم از دست ندهند
سایر دوستان هم میتوانند جهت گرفتن تایم مشاوره انتخاب رشته به خانم میرفتحی مراجعه کنند
👇🏻👇🏻
@R_mirfathi
09162424339
❇️✴️ ترامپ و تضمین؟!
صابر گل عنبری
خبرگزاری رویترز امروز به نقل از یک «مقام ایرانی» نوشت که تهران خواستار «دریافت تضمینهایی» شده است که ترامپ بار دیگر از توافق احتمالی خارج نشود.
نمیدانم این نقل قول تا چه اندازه صحت دارد و اگر هم درست است، صرفا ابزاری برای چانه زنی در مذاکرات است یا واقعا به عنوان یک هدف و شرط برای تحقق دنبال میشود.
اگر این گونه باشد که چنین هدفی اساسا محقق شدنی نیست؛ به ویژه وقتی که طرف توافق ترامپ باشد!
اگر منظور تضمین حقوقی است که ترامپ کلا میانهای با چنین تضمینهایی ندارد؛ نمونه آن برجام بود که متکی به بالاترین تضمین در حقوق بینالملل یعنی قطعنامه شورای امنیت بود، اما ترامپ نه به آن وقعی نهاد و نه به امضای کشورش و از برجام خارج شد. حال چه رسد به دیگر تضمینها!
تضمینهای سیاسی هم چیزی فراتر از وعده و قول نیستند.
در واقع مهمترین تضمین برای پایبندی طرفهای یک توافق به آن، ادامه منافع آن برای دو طرف است. در این میان فعلا پای منافع شخصی ـ روانی ترامپ در ثبت یک توافق به نام خود به ویژه در سایه بنبستها در پروندههای خارجی از جنگ غزه و گروگان تا اوکراین و جنگ تجاری مطرح است.
حالا اگر فرضا چنین توافقی حاصل شود، اما رفع تحریمها منافعی اقتصادی برای آمریکایِ ترامپ در پی نداشته باشد و او در آینده مشاهده کند که در نتیجه این توافق صرفا چین و اروپا و دیگر بازیگران کاسب شدهاند، ممکن است تصمیم بگیرد که به نوعی و حتی بدون خروج از توافق بازی را به هم بزند و در مسیر رفع تحریمها مانع تراشی کند و یا تحریمهای رفع شده را به شکل دیگری با فشار بر طرفهای معامله اعلام نشده اعمال کند.
نمونه چنین رفتاری پس از توافق آتش بس در ژانویه گذشته در جنگ غزه رخ داد. این توافق با فشار خود ترامپ بر نتانیاهو به دست آمد؛ اما بعدا که دید گروگانها (بر اساس خود همان توافق) قطره چکانی آزاد میشوند، عصبانی شد و ضرب الاجلی برای آزادی همه آنها تعیین کرد؛ اما حماس نپذیرفت. با این حال بعدا دست نتانیاهو را برای نقض توافق و از سرگیری حملات به غزه باز گذاشت.
فعلا شاید منافع شخصی خود ترامپ با توجه به شخصیت خاصی که دارد، پیشران و کاتالیزور یک توافق باشد، اما به تنهایی تضمین کننده بقای توافق نیست و منافع اقتصادی چنین توافقی میتواند مکمل آن و تضمین کننده باشد.
اینجا این پرسش شکل میگیرد که تهران تا چه اندازه آمادگی شروع مناسبات تجاری با آمریکا را دارد؟ که با برخورداری واشنگتن از منافع اقتصادی توافق احتمالی به نوعی بقای این توافق تضمین شود و این که چه برنامهای برای این کار دارد؟ اگر هم فرضا دولت برنامهای داشته باشد، تا چه اندازه قابلیت اجرا دارد؟
🌎 مهمتر از نتایج «مذاکره با آمریکا»، فرو ریختن هیمنه ۴۶ساله "مرگ بر آمریکا" است
✍ صادق زیباکلام
۲۶ فروردین ۱۴۰۴
🌿 مهمتر از حواشی و نتایج مذاکره با آمریکا، اینکه مستقیم است یا غیرمستقیم، در مسقط ادامه میابد یا در رم، فقط در برگیرنده موضوع هستهای خواهدبود یا تسلیحات و نیابتیها را هم در برخواهد گرفت یا خیر، آیا سرمایهگذاری آمریکاییها درایران یک رویاست یا واقعیتی جدی، ایضا قبض و بسط، و شل و سفت شدن مواضع آقای ترامپ، و شاید مهمتر از همه اینها، آیا مذاکرات به نتیجه خواهد رسید یا خیر. مهم تغییر بنیادی است که در ایدئولوژی "مرگ برآمریکا" بوجود آمده است.
🌿 نسلهای بعد ازانقلاب در فضایی بارآمده اند که تصور میکنند هدف انقلاب ۵۷ مبارزه با آمریکا بود. باور نمیکنند که اهداف و آرمانهای آن انقلاب تحقق آزادی در ایران بود و استکبارستیزی، دشمنی با آمریکا، صدروانقلاب، نابودی اسرائیل و سایر شعارهای انقلابی بعداز انقلاب بود که سوار بر قطار جمهوری اسلامی شدند و بتدریج گفتمان اصلی انقلاب را به حاشیه رانده و جایگزین آنها شدند. تحول نامبارکی که تا به امروز ادامه یافته. عقب ماندگی علوم انسانی درایران از یکسو، و ۴۶ سال تبلیغات یکسره نظام، مانع از فهم این تحول تا به امروز گردیده.درعوض نوادگان دایی جان ناپلئون یکسری تئوری های توطئه قد و نیم قد و فرضیههای توطئه بافتهاند.
🌿 صرفنظر از آنکه گفتمان "مرگ بر آمریکا" چرا و چگونه موفق گردید تا درجایگاه شعار اصلی جمهوری اسلامی قرارگرفته و آرمان های اصلی انقلاب ۵۷ را به حاشیه براند، این گفتمان برای نسلهای جدید افول کرده. یک زمانی بود که این گفتمان بالاخص در دانشگاهها و در میان اقشار و لایههای تحصیلکرده از اعتقاد و اعتبار برخوردار میبود. اما مدتهاست که شعارها و گفتمانهای انقلابی بنحو محسوسی در میان نسلهای جوان،و علیرغم همه تلاش و تقلاها و تبلیغات نظام، منظما درمسیر افول است. نسلهای جدید همچون نسلهای گذشته، دیگرباوری به دشمنی با آمریکا، ضدیت با فرهنگ و تمدن غرب، نفرت از اروپاییها و نابودی اسرائیل ندارند.
🌿 مهمتر از پی آمدهای مذاکرات «ویتکف – عراقچی» و اینکه آیا برسرباقی ماندن ۳/۵ درصد غنیسازی توافق صورت میگیرد یا تندروها و در راسشان آقای نتانیاهو، موفق به تحمیل اراده شان خواهند شد، “فروریختن هیمنه دشمنی با غرب و در راس آن آمریکا در نسلهای جدید ایران است.”
/channel/+ZdIDreVjhmo0NmE0
جهت سفارش کتاب به خانم میرفتحی مراجعه شود
👇👇
👇🏼👇🏼
@R_mirfathi
09162424339
جهت سفارش کتاب به خانم میرفتحی مراجعه شود
👇👇
👇🏼👇🏼
@R_mirfathi
09162424339
🌎 ترامپ شود سبب خیر
حذف روسیه، اروپا و چین از مذاکرات توسط ترامپ، ناخواسته به نفع ایران است
✍ دکتر سید قائم موسوی
🌿 در بررسی پویشهای نوین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، میتوان به پدیدهای اشاره کرد که در فرهنگ سیاسی ما با تمثیل «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد» معروف است.
🌿 رفتار دولت ترامپ، بهویژه اصرار وی بر مذاکره دوجانبه با ایران و حذف سایر بازیگران بینالمللی از این فرآیند، واجد نوعی پیامد ناخواسته بود که به نفع جمهوری اسلامی تمام میشود.
🌿 در واقع، بیاعتنایی به مکانیسمهای چندجانبهگرایانهی سنتی، نظیر نقش تروئیکای اروپا، چین و روسیه، بهگونهای پیشبینینشده، جمهوری اسلامی را از الزام به تعامل همزمان با چند قدرت و مواجهه با تضادهای درونی این گروه نجات داد.
در نتیجه، نظام سیاسی ایران با چالشی کمتر پیچیده مواجه می شود: تعامل با یک بازیگر، هرچند متخاصم، شفافتر و قابل پیشبینیتر از مجموعهای از قدرتهایی است که هرکدام در بزنگاههای کلیدی، اولویتهای متفاوتی را دنبال میکردند.
این موقعیت را میتوان نوعی «لطف ناخواسته» تعبیر کرد؛ جایی که دشمنی آشکار، به دلیل خطای راهبردی، حذف امتیاز به دیگر بازیگران،عدم اتلاف وقت یا جاهطلبی شخصی، در عمل به تسهیلگر فرآیندهای جدید در سیاست خارجی بدل میشود.
نکتهی مهمتر آنکه این نخستینبار نیست که کنشهای خصمانهی ایالات متحده، بهشکل ناخواسته، در راستای منافع ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی قرار میگیرد.
🔹 تجربهی حملهی نظامی آمریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۱ و عراق در ۲۰۰۳، عملاً منجر به تضعیف دو رژیمی شد که پیش از آن، بهمثابه دشمنان ایدیولوژیک ایران شناخته میشدند.
حذف طالبان و صدام حسین—دو رقیب ایدئولوژیک و امنیتی جمهوری اسلامی—بدون هزینهی مستقیم برای تهران، خود یکی از روشنترین مصادیق تحقق ناخواستهی منافع استراتژیک در سایهی کنشهای خصمانهی یک قدرت بزرگ بود.
میز مذاکرات چندجانبه، بهویژه در قالب برجام، همواره صحنهی تعامل با بازیگرانی بوده که هر یک، بر مبنای منافع خاص خود، اولویتهای متفاوتی را دنبال میکردهاند.
اتحادیه اروپا، بهرغم تلاش برای حفظ ظاهریِ برجام و تأکید بر دیپلماسی چندجانبه، اغلب در عمل از اهرمهای فشار جدی برخوردار نبوده و بیشتر نقشی واسطهگرانه و مدیریتگر بحران ایفا کرده است.
چین، با وجود مخالفت رسمی با تحریمهای یکجانبهی آمریکا، همواره نگاهی محافظهکارانه به تحولات منطقهای داشته و منافع اقتصادی و ثبات ژئوپلیتیکی را بر مداخله فعال ترجیح داده است.
روسیه نیز بهعنوان بازیگری با راهبرد دوگانه، در بزنگاههای کلیدی کوشیده با حفظ تعادل میان رقابت با غرب و همکاری محدود با آن، بیشترین امتیاز را از وضعیتهای پیچیده درو نماید.
در چنین بستری، سیاست فشار حداکثری و رویکرد تقلیلیافتهی ترامپ به مذاکرهی دوجانبه، در عمل منجر به حذف این پیچیدگیها شد و جمهوری اسلامی را در برابر یک بازیگر واحد[هرچند تهاجمی]قرار داد که فهم و پیشبینی رفتار او، نسبت به بازیگران چندلایهی میز برجام، سادهتر است و قدرت چانه زنی بیشتری در مصاف با او دارد.
به عبارتی امکان تفاهم با یکی آسان تر از کنار آمدن با مجموعه ای نامتجانس، با اهداف و منافع متکثر است. اهرمی ایجاد شده در هاله ای از سخت ترین چالش، اما در عین حال بهترین فرصت ممکن.
/channel/+ZdIDreVjhmo0NmE0
❇️✴️ تعریف ساده لابی و لابیگری
حتما تاکنون بارها به واژه ی لابی یا لابیگری در امور سیاسی برخوردهاید و کمابیش معنی آن را میدانید اما بد نیست که معنا و مفهوم آن را به طور دقیقتر بشناسیم.
🔻لابی واژهای انگلیسی به معنای راهرو و سرسرا است. این واژه از آغاز سده ی 19 میلادی در بریتانیا و آمریکا مورد استفاده قرار گرفت.
🔻در اصطلاح سیاسی لابی به معنای فعالیتهایی است که برای رسیدن به اهداف سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی شخصی که این عمل را انجام میدهد. یعنی برخی افراد تلاش میکردند تا به شیوه ای بر روی افراد یا دستگاه تصمیم گیری، تاثیر بگذارند تا قانون های تدوین شده، مطابق خواسته های آنان و در جهت منافع آنان وضع شود یا اینکه دست کم، علیه منافع آنان نباشد.
تاثیر گذاشتن افراد از راه لابی بر روی تصمیم گیران دولتی، معمولا با به کارگیری شیوه های ملاقات مستقیم و غیر رسمی، مانند دیدار در راهرو و مسیر رفت و آمد سیاستمداران اتفاق می افتد.
🔻در اروپا نیز برخی دیدارها در غذاخوری های شیک و مجللی چون غذاخوری های پیرامون کمیسیون بازار مشترک اروپا در بروکسل یا دیدار در مجلس ها و مهمانی های خصوصی انجام میشود.
🔻 از دستگاه #لابی یهودیان و ایرلندیها در آمریکا میتوان به عنوان بزرگترین و قدرتمندترین سازمانهای لابیگری در جهان یاد کرد.
از اواخر قرن بیستم تا به امروز کاربرد عملی و نظری واژه لابی از آمریکا به دیگر کشورهای جهان نیز راه یافته است. به همراه این گسترش، شیوه ی کاربردی #لابیسم هم توسعه و تکامل یافته است.
🔻 به این شکل که امروزه تقریبا از هر حربه ای برای تاثیر گذاشتن بر روی سیاستمداران و حتی قائم مقام های وزارت خانه ها استفاده می شود. در حال حاضر یکی از مرسوم ترین شیوه های تاثیرگذاری، استفاده از رسانه های گروهی است که برای تغییر عقاید و دیدگاه های مردم نسبت به مساله یا موضوع خاص سیاسی، ااقتصادی یا اجتماعی صورت می گیرد.
🔻در علوم سیاسی، #لابیگری یک مشغله و حرفه ویژه است که منظور آن تلاش برای گسترش نفوذ یک دیدگاه و نقطه نظر مشخص در دستگاه حکومتی یک کشور یا در افکار عمومی است که در نهایت به تامین خواست و نظر سازمان یا افراد لابیکننده، منجر شود.
🔺در برخی از کشورها دفترهای ویژهای به نام "دفاتر لابیگری" وجود دارند که در ازای دریافت پول به تلاش برای پیشبرد حمایت از یک دیدگاه خاص بهوسیله نفوذ در دولت و افکار عمومی میپردازند.
🔺لابیگرها با کمک و بکارگیری روشهای حقوقی و مدیریت مفید روابط اجتماعی کوشش در رسیدن به اهداف خود دارند.
🔺در کل #لابیست به افرادی گفته میشود که در پارلمان یا مجلس و حتی در دولت دارای نفوذ زیادی باشند و از قدرت و اقتدار ویژهای برخوردار باشند و بیشتر شامل نظامیان - سرمایهداران - روحانیون و اشراف و نخبگان می شوند و شناسایی همه این افراد ذینفوذ در هر گونه نظام سیاسی کاری سخت و ناممکن به نظر میرسد.
/channel/+ZdIDreVjhmo0NmE0
تحلیل تحولات دیپلماتیک در پرتو اظهارات عراقچی
اظهارات عراقچی، در خصوص برگزاری دور اول مذاکرات ایران و آمریکا، از خلال میانجیگری عمان، حاوی نشانههای روشنی از بازتعریف موقعیت ایران در قبال ساختار فشار غربی از یکسو و شانه خالی کردن حمایت های شرقی از سوی دیگر و ورود به فاز تازهای از مدیریت بحران دیپلماتیک است.
بازخوانی دقیق این موضعگیری رسمی، ما را با مؤلفههایی مواجه میسازد که در سطوح زبانی، ارتباطی، و راهبردی قابل فهماند، اما مهمتر از آن، باید به سطح چهارمی نیز توجه داشت: تحرک دیپلماتیک نظام و مختصات نیروی محرکهی آن.
در سطح زبانی، تأکید چندباره بر واژگانی چون «آرام»، «محترمانه»، و «سازنده» را نمیتوان صرفاً توصیف وضعیت مذاکرات تلقی کرد. اینها بخشی از یک طراحی گفتمانیاند که در پی کنترل ادراک عمومی است؛ گفتمانی که تلاش دارد مسیر احتمالی گفتوگو را با رنگ و لعاب عقلانیت و عزت ملی تزیین نماید. این در حالیست که در لایههای زیرین، نوعی تحرک تاکتیکی در رفتار نظام سیاسی به چشم میخورد که بهگونهای محافظهکارانه در پوشش واژگان متین پنهان شده است.
در سطح ارتباطی، اشاره به «چهار نوبت تبادل پیام» از طریق عمان، بیانگر تغییر فرم مواجهه از بی ارتباطی، به تعامل واسطهمحور است. چنین الگویی، آنگونه که در نظریههای دیپلماسی غیرمستقیم شناخته شده، نشانهی تمایل طرفین به بازسازی درک متقابل و آزمونپذیری موقعیت یکدیگر در بستری کمتر رسمی و تنشزا است. در جلسات آینده و پیشروی روند مذاکرات این رفت و آمدهای واسطهای حذف خواهند شد.
از منظر عمقی تر، آنچه اکنون در جریان است را میتوان بهمثابه پاسخ متوازن یک بازیگر تحت فشار ساختاری تحلیل کرد. جمهوری اسلامی ایران، اگر در ظاهر همچنان بر اصول گفتمان مقاومت ایستاده باشد، در عمل و در مواجهه با تهدیدهای فزایندهی دولت ترامپ[چه در قالب بازگشت تحریمها، و چه در سطح تهدیدهای امنیتی]به این جمعبندی رسیده است که حفظ بقای راهبردی، مستلزم تحرک تاکتیکی در پهنهٔ دیپلماتیک است.
این دقیقاً همان نقطهایست که در نظریههای نئورئالیستی با عنوان «عقلانیت بقا» شناخته میشود: بازیگر حتی در عمق ایدئولوژی، هنگامی که تداوم وضع موجود را ناممکن یا هزینه بر میبیند، قواعد بازی را بازخوانی میکند.
اما آنچه باید در این تحلیل افزوده شود، سطح چهارم ماجراست: تحرک دیپلماتیک نظام و پویایی نیروهای محرک آن. برخلاف دورههای پیشین، اکنون شاهد نوعی چندلایهسازی در تصمیمسازی سیاست خارجی هستیم. از یکسو، عناصر اجرایی در دستگاه دیپلماسی، بهویژه چهرههایی چون عراقچی، بهعنوان بازیگران حرفهای وارد صحنه شدهاند تا فضای گفتوگو را مدیریت و مهندسی کنند. اما از سوی دیگر، آنچه این تحرک را امکانپذیر کرده، نه صرفاً تمایل یا اراده وزارت خارجه و حتی دولت، بلکه اجماع در سطح حاکمیتی پیرامون ضرورت بازکردن گرههای انسداد استراتژیک است[گرههایی که در پی تهدید به حمله، احتمال اجماعسازی بینالمللی علیه ایران، و افزایش شکنندگی اقتصادی به وجود آمدهاند.]
به عبارتی، نظام، در مواجهه با توپِ متحرکِ فشار ترامپ، از حالت ایستا خارج شده و با یک سناریوی حقیقتاً سخت اما حساب شده به دنبال جابهجایی از موقعیت هدف، بدون آنکه نشانهای از ضعف علنی بروز دهد، است. این دقیقاً همان لحظهایست که نظریه «توپ و باغچه» معنای عینی خود را مییابد: بازیگر سیاسی، در آستانه برخورد تهدید، نه از سر ضعف، بلکه از درک ریسک ضربات خسارت بار، مکان خود را تغییر میدهد؛تا هم بازی را ادامه دهد، و هم باغچهای را که هنوز ریشه در زمین دارد، نجات بخشد.
در نهایت، این تحرک دیپلماتیک را باید بهمثابه حرکت آگاهانه در بستر یک دترمینسیم بیرونی فهمید؛ حرکتی که نه با جشن زودهنگام همراه است، و نه با پیش بینیِ منفی نگرانه عجولانه، بلکه با نوعی طراحی آرام، زبان دقیق، و محاسبهگری سرد انجام میشود؛
درست همانگونه که ژانوس، خدای دو چهره، در آستانهی هر گذار ایستاده است: یک رو به گذشتهی مقاومت و تلاش برای محافظت حداکثری، و دیگری رو به آیندهی تعامل.
این تحلیل از منظر بازیگری جمهوری اسلامی بود؛ باید دید تفسیر امریکا و بویژه شخص ترامپ چه خواهد بود؛تا بتوان روند احتمالی را بهتر درک کرد.
ژانوس سیاست
/channel/+ZdIDreVjhmo0NmE0
گروه بحث و تبادل سیاسیون ایران
🔆 بزرگترین گردهمایی دانشجویان علوم سیاسی و افراد علاقمند به مباحث سیاسی
💎تحلیل مسائل سیاسی روز
💎اشتراک مقالات علوم سیاسی
/channel/+ZdIDreVjhmo0NmE0
🔺يمن و اسرائیل؛ چشمانداز درگیری!
موشک بالستیک یمنیها امروز پس از عبور از چند لایه پدافندی به فرودگاه بینالمللی اسرائیل اصابت کرد و متعاقب آن، چند هواپیمای عازم این فرودگاه در آسمان منطقه به مبدا بازگشته و چندین شرکت هواپیمایی نیز پروازهای خود را موقتا به حالت تعلیق درآوردند.
اين هفدهمین حمله موشکی حوثیها پس از نقض آتش بس در جنگ غزه توسط اسرائیل از دوم مارس است که اصابت آن به منطقه فرودگاه بن گوریون ریسک این نوع حملات را برای اسرائیل در مناطق حساس و راهبردی افزایش میدهد.
این حمله در وهله نخست نشان میدهد که دو ماه حملات شدید آمریکا و انگلیس از یک طرف تاثیری در تصمیم حوثیها و از دیگر سو توانایی موشکی آنها برای حمله به اسرائیل نداشته است. با آغاز حملات آمریکا به یمن نیز گفته شد که این حملات به دو دلیل نمیتواند در تحقق هدف خود موفق عمل کند؛ نخست این که حوثیها فارغ از خصوصیات فکری و ایدئولوژیک آنها با وجود این که بر بخش بزرگی از یمن حکومت میکنند و دولت صنعا را تشکیل دادهاند، اما همچنان منطق «نهضت» و «تشکیلات چریکی» بر آنها حاکم است و به عبارتی دیگر «دولتی» و بر اساس منطق سود و زیان مادی نمیاندیشند و با همین منطق هم 7 سال در مقابل ائتلاف عربستان و امارات دوام آوردند.
اما دلیل دوم این است که آمریکا و اسرائیل اندوخته اطلاعاتی و امنیتی قابل توجهی درباره حوثیها ندارند و اساسا اسرائیل تصور نمیکرد که روزی از سمت یمن در فاصله دو هزار کیلومتری هدف حمله موشکی قرار گیرد و به همین خاطر موساد تمرکزی روی آن نداشت و در این 19 ماه جنگ غزه هم نتوانست این نقص را جبران و اطلاعاتی دقیق درباره مکان رهبران و سایتهای موشکی آنها به دست آورد.
اما بر خلاف حوثیها، الگوی تصمیمگیری و رفتاری حزب الله لبنان از یک سو تشکیلاتی ـ دولتی بود و از دیگر سو هم رخنه و نفوذ امنیتی مسبب ضربات سنگین و وضعیت کنونی آن شد. به تبع آن، نیمه تشکیلاتی و نهضتی حزب الله موجب ورود آن در سطح محدودی در جنگ غزه شد و نیمه دولتی آن مانع افزایش این سطح شد تا این که طرف اسرائیلی با کاربست حفرههای امنیتی جنگ تمام عیار غافلگیر کنندهای به راه انداخت.
بر این اساس گفته میشود که حزب الله یا باید کاملا دولتی رفتار میکرد و از ابتدا قید ورود به جنگ در هر سطحی را میزد که البته با توجه به حجم نفوذ اطلاعاتی باز تضمینی نبود که دچار این وضعیت نشود و بعید بود که اسرائیل این فرصت را در آینده برای راهاندازی جنگی تمام عیار از دست بدهد.
اکنون پرسش این است که پس از حمله موشکی امروز چه اتفاقی میافتد؟ این حمله در وهله اول در کنار تلفات چند روز اخیر در غزه پس از گذار تدریجی از بمباران فشرده دو ماهه به درگیری زمینی تدریجی با نیروهای حماس، دردسرهای داخلی نتانیاهو را تشدید میکند که برنامه خود برای «تغییر خاورمیانه» را در سایه تداوم بن بست در جنگ غزه، حملات یمن و دیپلماسی ترامپ با ایران در وضعیتی قفل شده و محاق میبیند.
از این رو، احتمال حمله مستقیم و شدید اسرائیل به یمن در ساعات آینده با تمرکز بر اهداف اقتصادی بالاست؛ البته این حمله هم منوط به موافقت دولت ترامپ است.
اما حملات احتمالی اسرائیل به علت مسافت زیاد بعید است که بتواند فراتر از نتایج حملات آمریکا و انگلیس عمل کند. به نظر میرسد که خود اسرائیل و آمریکا به این جمع بندی رسیدهاند که حملات هوایی به یمن باعث توقف حملات آنها نمیشود و آمریکا هم بسیار بعید است که نیروی زمینی را درگیر جنگ کند و عربستان هم دیگر قصد درگیر شدن دوباره در جنگ یمن را ندارد.
بنابراین برای تحقق هدف خود در یمن به تهدید و فشار بر ایران روی آوردهاند. هشدار چند روز قبل وزیر دفاع آمریکا به ایران در رابطه با حمایت از صنعا و درخواست امروز بنیگانتز برای حمله به خود ایران در واکنش به حمله موشکی امروز در این راستاست.
نتانیاهو که فعلا ناراضی از رويكرد خارومیانهای ترامپ است، احتمالا تلاش بیشتری کند که ترامپ را به تشدید تنش با تهران مجاب کند؛ اما رئیس جمهور آمریکا به ویژه در آستانه سفر خود به منطقه بعید است که «فعلا» بخواهد تنشها را تشدید کند.
در مقابل باید دید که رهبران شیخنشینهای عرب در خلیج فارس در دیدار خود در ریاض با ترامپ میتوانند او را مجاب کنند که کلید حل چالش یمن و مهار تنشها در منطقه و پیشبرد سیاستهایش مجبور ساختن نتانیاهو به پایان جنگ غزه است یا خیر. به نوعی چشمانداز کنترل و تشدید تنش در منطقه بسته به سفر ترامپ و ما حصل کشمکش غیر مستقیم نتانیاهو و رهبران این کشورها به ویژه قطر برای تاثیرگذاری بر او است. تا ببینیم چه میشود؛ اما در حال حاضر احتمالا اسرائیل بیشتر بر خرابکاری و اقداماتی دیگر در ایران تمرکز کند.
#صابر_گل_عنبری
قابل توجه دوستان دکتری 1405
با توجه به اینکه دکتری ۱۴۰۵ در بهمن ماه برگزار خواهد شد و یک ماه فرصت شما کمتر شده است،سعی کنید از این فرصت محدود خوب استفاده کنید
هماهنگی برای مشاوره ی جامع تلفنی و حضوری و همچنین سفارش کتاب فقط از طریق خانم #میرفتحی امکان پذیر می باشد
@R_mirfathi
09162424339
✅کانال تخصصی مشاوره ارشد_دکتری علوم سیاسی
👇👇👇
@politicsman
🔺تهدیدهای «بیسابقه» نتانیاهو!
نتانیاهو در این دو سال همواره ایران را تهدید کرده است؛ اما تهدیدهای دیروز او مبنی بر «نابودی کامل» تاسیسات هستهای و مراکز غنیسازی اورانیوم صریحتر از همیشه و تقریبا «بیسابقه» بود.
این تهدیدها یک روز بعد از انفجار بندرعباس قابل توجه است. با این حال، فهم بهتر اظهارات دیروز نتانیاهو مستلزم شناخت بستر یا بسترهای آن است.
در دو بستر داخلی اسرائیل و مذاکرات ایران و آمریکا میتوان تهدیدهای نتانیاهو را تحلیل کرد. درباره مورد نخست میتوان گفت که مذاکرات ایران و آمریکا تقریبا وارد متن کشمکشهای داخلی اسرائیل شده است.
نتانیاهو از زمان شروع این مذاکرات به شدت هدف حمله تند مخالفان است و آنها مدام با طعنه به بیبی حمله میکنند و شروع دیپلماسی میان آمریکای ترامپ و ایران را شکستی برای او و سیاستهایش میدانند.
در این راستا، یائیر لاپید رهبر اپوزیسیون اسرائیل اخیرا نتانیاهو را «بزدل و ترسو» نامید و او را متهم به ممانعت از اجرایی شدن طرحش در اکتبر گذشته برای حمله به میادین نفتی ایران کرد و خواستار اعلان 5 شرط در تعامل با پرونده هستهای شد.
در همین حال هم نفتالی بنت نخست وزیر اسبق اسرائیل که از شانس بیشتری نسبت به نتانیاهو در انتخابات آینده برخوردار است، راهبرد او در قبال ایران را «شعار بدون عمل» دانست و سیاست مناخیم بگین را به او متذکر شد که مبتنی بر «حمله و نابود کردن» برنامه هستهای دشمنان بود.
توام با ادامه مذاکرات این انتقادات شدت گرفت و نتانیاهو تقریبا به سه روش واکنش نشان داد؛ نخست «درز دادن» خبر وجود تصمیم حمله به تاسیسات هستهای ایران و جلوگیری ترامپ از آن در رسانههای آمریکایی بود. البته این «درز خبری» علاوه بر مصرف داخلی در اسرائیل، مصرف مذاکراتی دیگری هم دارد که در ادامه یادداشت به آن اشاره خواهد شد. در واقع نتانیاهو با این کار میخواست به جامعه اسرائیل اعلام کند که مصمم به «نابودی» تاسیسات هستهای ایران است و عدم حمله را به مخالفت ترامپ نسبت دهد.
اما شیوه دوم نیز صدور بیانیه دفتر نتانیاهو در واکنش به انتقادات داخلی بود که در آن به تعهد مجدد او برای جلوگیری از دستیابی ایران به بمب اتمی تاکید و اعلام کرد: «نخست وزیر عملیاتهای علنی و سری متعددی را در نبرد علیه برنامه هستهای ایران رهبری کرده و اگر این عملیاتها نبود ایران امروز زرادخانه هستهای داشت و این عملیاتها نزدیک به یک دهه برنامه هستهای ایران را به عقب انداخته است.»
به نظر میرسد که راهکار سوم نتانیاهو در مواجهه با انتقادات فزاینده داخلی ایراد تهدیدهای بیسابقه دیشب بود تا عزم «جدی» خود را در مقابله با برنامه هستهای ایران نشان دهد.
جدا از الزامات ورود مذاکرات ایران و آمریکا به کشمکشهای سیاسی در اسرائیل، اما این مواضع نتانیاهو را نمیتوان صرفا در این بستر و به دور از بستر مذاکرات ایران و آمریکا دید.
اما در رابطه با بستر دوم تهدیدهای نتانیاهو، دو احتمال وجود دارد؛ نخست این که نوعی فشار بر ترامپ برای کوتاه نیامدن از خواسته کلیدی اسرائیل مبنی بر برچیدن برنامه هستهای ایران در مذاکرات و احتمال دون نیز نوعی تقسیم کار میان ترامپ و نتانیاهو است که به مرگ بگیرد تا ایران به تب و دادن حداکثر امتیازات در مذاکرات تن دهد.
در این احتمال، نتانیاهو نقش پلیس بد و مرد دیوانه را بعهده دارد که ترامپ هم از آن به عنوان ابزار چانهزنی در مذاکرات استفاده میکند؛ با این پیام به ایران که اگر فلان خواسته و شروط در مذاکرات برآورد نشود، دست اسرائیل را برای حمله باز میگذارم.
واقعیت امر این که با توجه به وضعیت خاص نتانیاهو و نگرانیاش از انتقام ترامپ بعید است که بخواهد با فشار شخصیت خودشیفته ترامپ را تحریک دهد. از این رو، مصرف مذاکراتی این تهدیدها بیشتر معطوف به قسمی تقسیم کار با ترامپ بنظر میرسد تا فشار بر او. خود نتانیاهو هم میداند که هر گونه حمله به تاسیسات هستهای ایران بدون موافقت و همکاری آمریکا امکانپذیر نیست و ترامپ نیز به این مهم واقف است. بنابراین تهدید به نابودی این تاسیسات لزوما فشاری متوجه ترامپ نمیکند.
در موضوع حمله به تاسیسات هستهای ایران تلاش نتانیاهو این است که آمریکا را درگیر کند نه این که خود اسرائیل راسا اقدام کند و حملهای در این سطح را بدون هماهنگی و همکاری واشنگتن انجام دهد؛ والا اکنون شرایط سیاسی اسرائیل برای چنین عملی آماده است و بر خلاف جنگ غزه که مخالفان نتانیاهو خواهان پایان دادن به آن در مقابل آزادی گروگانها هستند، اما حمله به ایران پشتوانه نوعی اجماع داخلی را دارد و جریانهای دیگر در این خصوص تندتر از نتانیاهو هستند.
در کل هر چند در سطح کلان میطلبد تهدیدات نتانیاهو چنان جدی تلقی شود که انگار همین فردا عملی میشود؛ اما فعلا تمرکز اسرائیل بر خرابکاری به موازات مذاکرات است….
#صابر_گل_عنبری
🔺انفجار بندرعباس و فرضیه خرابکاری!
انفجار امروز در بندر عباس در هنگامه حساس و مهمی یعنی در روز برگزاری دور سوم مذاکرات در مسقط رخ داده و به همین علت متعاقب وقوع انفجار نگاهها به سمت اسرائیل به عنوان مظنون اصلی حادثه رفته است که از این طریق میخواهد این مذاکرات را بر هم بزند و به شکست بکشاند.
هنوز با گذشت ساعتها از این واقعه، طبق معمول روایت دقیقی از علت آن و حجم خسارت اقتصادی منتشر نشده و دقیقا مشخص نیست که چه اتفاقی افتاده و علت حادثه چیست و چه بسا فعلا هم روشن نشود.
از این رو، هنوز مشخص نیست که حادثهای طبیعی بوده که به صورت تصادفی در روز دور سوم مذاکرات رخ داده یا نه و اقدامی خرابکارانه است.
اما اگر فرضیه دوم را مبنا قرار دهیم، باید دید هدف چه بوده است؟ در این حالت هدف هر چه بوده باشد، به شکست کشاندن مذاکرات نبوده است. خود اسرائیل هم به خوبی میداند که چنین عملیاتی به فرض دست داشتن در آن موجب پایان دادن و به شکست کشاندن مذاکرات نمیشود.
بنابراین این فرضیه که اسرائیل با هدف شکست مذاکرات مسقط دست به این کار زده باشد، چندان موضوعیت پیدا نمیکند. واقعیت این است که نه این اقدام -اگر خرابکارانه باشد- و حتی عملیاتی غیر مستقیم فراتر از آن هم از جمله ترور و .... موجب تعطیلی مذکرات نمیشود؛ هر چند ممکن است در صورت تکرار به آن لطمه بزند. تنها اقدامی که این روند را به شکست و تعطیلی میکشاند و یا دستکم موجب تعلیق آن میشود، حمله آشکار و صریح اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران است.
اما اتفاق دیگری که میتواند موجب پایان دادن به دیپلماسی با ایران از طرف ترامپ شود، این است که یک حادثه بزرگ علیه نیروهای آمریکایی در منطقه رخ دهد که تلفات جانی قابل توجه در پی داشته باشد و به ایران یا متحدان آن منتسب شود.
حمله به تاسیسات هستهای نیز، هم فعلا بعید به نظر میرسد و هم این که بدون موافقت و چراغ سبز آمریکا ممکن نیست که اسرائیل به این اقدام دست بزند؛ به ویژه در این دوره که ترامپ در کاخ سفید حاکم است و نتانیاهو به شدت در مقابل او دست به عصا حرکت میکند؛ تا جایی که حتی عصبانیت و خشم خود از روند دیپلماتیک کنونی میان تهران و واشنگتن را در حرف و حدیث هم بروز نمیدهد و در موضعگیری کلامی به شدت محتاطانه سخن میگوید.
این رویکرد بیبی برخلاف رویه نه چندان دور اوست که در ایام اوباما و بایدن در پیش گرفته بود و به کنگره آمریکا میرفت و علنا سیاستهای دو رئیس جمهور دموکرات حاکم را به چالش میکشید.
اما اکنون که نتانیاهو اولویت و تمام هم و غمش ماندن در قدرت است و در بعد کلامی تا این اندازه ملاحظه ترامپ را میکند، بدون هماهنگی با او دست به کاری نمیزند که موجب خشم و انتقام او شود.
البته این بدان معنا نیست که فرضیه خرابکاری در حادثه انفجار در بندرعباس کلا منتفی است، بلکه در یک حالت دیگر این فرضیه همچنان پابرجاست و آن هم این که اگر واقعا خرابکاری باشد، میتواند کار موساد و با هماهنگی آمریکا باشد، اما چنان که گفته شد هدف تعطیلی مذاکرات نیست، چون اساسا چنین هدفی با این حادثه محقق نمیشود، بلکه هدف میتواند فشار عملی در خارج از میز مذاکرات برای گرفتن امتیازات بیشتر و دادن امتیازات کمتر در خود مذاکرات باشد.
در این راستا به فرض صحت چنین فرضیهای، وقوع خرابکاری در بزرگترین بندر کانتینری ایران و دومین از این نوع در سطح منطقه با توجه به حجم آسیب اقتصادی که میتواند به شاهراه تجارت کشور وارد شود، واجد اهمیت و پیام خاص خود است.
از این رو باز تاکید میشود اگر فرضیه وقوع خرابکاری صحت داشته باشد، میتوان انتظار داشت که در آینده نیز چنین حوادثی با اهداف پیشگفته تکرار شود که در این صورت به چالشی جدی فراروی مذاکرات تبدیل خواهد شد.
#صابر_گل_عنبری
🔺دور سوم اما مهمتر مذاکرات!
فردا دور سوم مذاکرات وزیر خارجه ایران و نماینده ویژه ترامپ و اولین مذاکرات فنی کارشناسی میان دو کشور در مسقط برگزار میشود. عراقچی وارد عمان شده و ویتکاف نیز همچون دور اول گفتگوها پس از دیدار فشرده دیگری با پوتین از مسکو عازم مسقط است.
مذاکرات فردا از هر حیث مهمتر، پیچیدهتر و حساستر است و نتایج آن در ترسیم چشمانداز این روند موثرتر است.
پس از تعریف برخی کلیات و اهداف مذاکرات در دور قبلی، قرار است فردا درباره جزئیاتی از این کلیات در دو حوزه هستهای و تحریمها بحث و گفتگو شود.
باید دید نماینده ترامپ و تیم کارشناسی آمریکا با چه دستور العملی در این دو حوزه درباره غنیسازی اورانیوم و ذخایر آن و رفع تحریمها و مسائل فنی دیگر حضور مییابند.
مذاکره دو طرف درباره همه امور فنی چیزی نیست که در یکی دو نشست کارشناسی امکانپذیر باشد، اما توافق درباره حل و فصل مسائل فنی کلی مسیر مذاکره درباره مسائل جزئیتر را هموار میکند. در این میان، اگر مذاکرات با چالشی جدی روبرو نشود و فردا روند رو به جلو سرعتی قابل توجه به خود بگیرد که دورنمای روشنی برای توافق در بازه زمانی یکی دو ماه آینده به دست آید، ممکن است همین روند تا حضول توافق نهایی دنبال شود.
اما در دو حالت اگر روند پیشرفت کند و زمانبر باشد یا گره و بنبستی حادث شود که چشماندازی نسبتا مبهم و طولانی مدت برای دستیابی به توافق به دست بدهد، احتمالا دو طرف در مواجهه با آن و همچنین زمانبر بودن توافق بر سر جزئیات حساس و کلیدی تن به یک توافق موقت بدهند که مثلا ایران در مقابل توقف غنیسازی ۶۰ درصدی و دادن اجازه بازرسیهای بیشتر امتیازاتی در حوزه رفع تحریمها به دست آورد. البته در حالت دوم (گره و بنبست) ممکن است وقفهای در مذاکرات ایجاد شود که طرف آمریکایی در مدت وقفه تلاش خواهد کرد با کاربست حداکثری فشار و تهدید نظامی گرهگشایی و بنبست شکنی کند.
در هر صورت اگر هم وقفهای ایجاد شود، بعید میدانم به شکست مذاکرات بینجامد.
تا ببینیم فردا ابتدا نتیجه نشست فنی و کارشناسی و متعاقب آن نظر و تصمیم مذاکره کنندگان ارشد چه خواهد بود.
#صابر_گل_عنبری
✅ تمدید انتخاب رشته دکتری ۱۴۰۴
مهلت انتخاب رشته کنکور دکتری ۱۴۰۴ سراسری تا ۸ اردیبهشت تمدید شد.
✅کانال تخصصی مشاوره ارشد_دکتری علوم سیاسی
👇🏻👇🏻👇🏻
@politicsman
✅ انتشار دفترچه انتخاب رشته دکتری ۱۴۰۴ سراسری
🔰شاملِ
🔸جزئیات نحوه پذیرش در مقطع دکتری
🔹دانشگاههای دارای پذیرش در هر رشته
🔸ظرفیت پذیرش در هر رشتهمحل
✅کانال تخصصی مشاوره ارشد_دکتری علوم سیاسی
👇👇
@politicsman
✅ اعلام نتایج اولیه کنکور دکتری ۱۴۰۴
نتایج اولیه کنکور دکتری ۱۴۰۴ سراسری و دانشگاه آزاد از سوی سازمان سنجش اعلام شد.
لینک دریافت نتایج:
https://srv3.sanjesh.org/p_krn/index.php/krn_doctor/Krn_Doc1404_First_Result/krn/
✅کانال تخصصی مشاوره ارشد_دکتری علوم سیاسی
👇👇
@politicsman
جهت سفارش کتاب به خانم میرفتحی مراجعه شود
👇👇
👇🏼👇🏼
@R_mirfathi
09162424339
جهت سفارش کتاب به خانم میرفتحی مراجعه شود
👇👇
👇🏼👇🏼
@R_mirfathi
09162424339
📝📝جان مرشایمر استاد آمریکایی روابط بین الملل: هدف اسراییل سوریه سازی و تجزیه ایران است
♈️جان مرشایمر نظریهپرداز برجسته روابط بینالملل در گفتوگویی درباره رویکرد ایالات متحده و اسرائیل نسبت به ایران: "هدف نهایی اسرائیل صرفاً از بین بردن تهدید هستهای ایران نیست، بلکه تبدیل ایران به کشوری مانند سوریه است؛ یعنی تکهتکه کردن و فروپاشاندن ایران."
♈️"ترامپ تمایلی به جنگ با ایران ندارد؛ بهویژه در شرایط فعلی که اقتصاد جهانی آشفته است، جنگ با ایران میتواند پیامدهای فاجعهباری داشته باشد. اگر ایران تاسیسات نفتی منطقه را هدف قرار دهد و جریان صادرات نفت از خلیج فارس مختل شود، آسیب شدیدی به اقتصاد جهانی وارد خواهد شد."
♈️"در حال حاضر، فشارهای تعرفهای نیز اقتصاد جهانی را تحت تأثیر قرار دادهاند و جنگ با ایران میتواند این وضعیت را بحرانیتر کند."
♈️"ترامپ در شرایط دشواری قرار گرفته است؛ نه راهکار روشنی برای توافق با ایران دارد و نه گزینه نظامی علیه ایران به سادگی قابل اجراست."
🔺میانجیگر اصلی و عجله ترامپ!
✍صابر_گل_عنبری
سفر ویتکاف به روسیه و دیدار چهار و نيم ساعته او با پوتین و پرواز مستقیمش از این کشور به عمان در شنبه گذشته برای گفتگو با وزیر خارجه ایران، سفر آخر هفته عراقچی به مسکو و احتمال دیدار او با رئیس جمهور روسیه، آن هم قبل از شروع دور دوم گفتوگوها، نشانگر نقش مهمی است که کرملین در این دور مذاکرات بر خلاف گفتگوهای منتهی به برجام در سال 2015 بازی میکند.
به نظر میرسد که نقش روسیه در این مذاکرات میان دو طرف ایرانی و آمریکایی فراتر از عمان است. با این نقش پررنگی که مسکو ایفا میکند، بعید نیست در آینده به ایستگاهی و چه بسا مهمترین آنها در مسیر گفتگوهای ایران و آمریکا بدل شود و اگر این اتفاق بیفتد، مذاکرات از حیث شکل و محتوا متفاوتتر از قبل آن خواهد بود.
این نقشآفرینی مسکو در بحبوحه مذاکرات خود با آمریکا پیرامون جنگ اوکراین بیانگر قسمی پیوند میان سرنوشت هر دو مذاکرات است. اما این لزوما بدان معنا نیست که توافق احتمالی میان تهران و واشنگتن حتما تالی زمانی توافق احتمالی در جنگ اوکراین خواهد بود، بلکه ممکن است عکس آن اتفاق بیفتد.
در این میان، اما سفر گروسی مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در دستور کار قرار گرفتن لوایح مربوط به پیوستن ایران به «فاتف»، اعلام خرسندی گسترده در منطقه از گفتگوها به استثنای اسرائیل، رضایت بالای دو طرف ایرانی و آمریکایی از نتایج دور اول مذاکرات در مسقط، همه و همه منعکس کننده «تحولات و تحرکاتی جدی و سریع» در روند مذاکرات برای دستیابی به توافق است.
پیشران همه این تحولات هم خود ترامپ است که عجله عجیبی برای توافق با ایران دستکم در بعد اعلامی از خود نشان میدهد. به نظر میرسد که او در مواجهه با بنبستها در پروندههای متعدد خارجی خود از جنگ غزه و آزادی گروگانها گرفته تا جنگ اوکراین و جنگ تجاری به دنبال ثبت و ترویج یک «موفقیت بزرگ» است و از این رو، معتقد است که چه بسا حل و فصل پرونده هستهای ایران آسانتر از بقیه پروندهها باشد. علت هم این است که در پرونده ایران، آمریکا خود مستقیما طرف مذاکره است، اما در پرونده جنگ اوکراین و غزه اینگونه نیست و مساله در اصل میان مسکو و کییف و حماس و اسرائیل است.
در همین حال اگر واقعا موضوع مذاکرات ایران و آمریکا صرفا در این پرونده خلاصه شود و خواسته اصلی آمریکا برچیدن برنامه هستهای ایران نباشد، احتمالا در سایه وجود متن آماده برجام با اندک تغییراتی زمانی در آن توافق سریعتر از آن چیزی که گمان میرود حاصل شود.
در این راستا، فعلا در بعد اعلامی، ترامپ صرفا درباره برنامه هستهای و نه پروندههای دیگر سخن میگوید و حرفی از برچیدن کل این برنامه هم نمیزند و هدف خود را جلوگیری از دستیابی تهران به بمب اتمی عنوان میکند.
با این دور تندی که ترامپ در مذاکره با وجود تکرار تهدیدهایش برای بمباران تاسیسات هستهای ایران در صورت عدم توافق برداشته است، هیچ بعید نیست که حتی به توافقی همسطح برجام هم راضی شود، ولی در مقابل در بعد روایت بر آن مانور بزرگی دهد و از موفقیت عظیم خود در منع دستیابی ایران به بمب اتم و شکست بایدن و اوباما در این باره بگوید.
این رویکرد ترامپ به شدت موجب نگرانی تصمیمسازان و نهادهای امنیتی اسرائیلی هم شده است؛ اما بنیامین نتانیاهو که فعلا به فکر ماندن در قدرت است و به هیچ وجه قصد ورود به چالش با ترامپ را هم ندارد و حتی اگر بتواند ما به ازای آن را با هدف حفظ قدرت در تداوم جنگ غزه و آزاد گذاشتن بیشتر دست اسرائیل در منطقه کسب کند، ممکن است حداقل در بعد اعلامی از توافقی که ممکن است ترامپ با ایران امضا کند، حمایت هم بکند.
اما گویا ترامپ خواهان یک توافق جامع و سریع درباره برنامه هستهای است، ولی تهران توافق مرحله به مرحله را برای راستی آزمایی درباره رفع تحریمها بیشتر میپسندند. به هر حال، تعهدات ایران قابلیت اجرای سریع را دارد اما رفع تحریمها تا حدودی زمانبر است.
فعلا هیچ کسی جز خود ترامپ نمیداند که در سر او چه میگذرد و این که علت واقعی این همه عجله او برای توافق با ایران چیست؟ آیا صرفا همانی است که شرحش رفت؟ یا انگیزههای دیگری دارد؟ فعلا که حتی توجهی به هشدارها و توصیههای برخی ناظران جمهوریخواه و اسرائیل نمیکند که معتقد هستند در این شرایط منطقه و در سایه تحولات لبنان و سوریه با تشدید فشارها بر ایران میتواند در آینده در شرایط واجد فرصتهای بیشتری مذاکره کند و به توافق بهتری دست یابد.
باید منتظر ماند و دید که آیا این رویکرد ترامپ در جریان مذاکرات با ورود به جزئیات فنی و پیچیده ادامه مییابد، یا ممکن است با پیشرفت گفتگوها درباره پرونده هستهای در مرحله مشخصی ترامپ خواستههای سختگیرانه و چالشی در این حوزه و یا دیگر پروندههای چالشی مطرح کند.
/channel/+ZdIDreVjhmo0NmE0
🔺دور اول مذاکرات و آینده آن!
#صابر_گل_عنبری
چنان که در یادداشت قبلی پیشبینی شد، دو طرف ایرانی و آمریکایی مذاکرات امروز را مثبت و سازنده ارزیابی کردند. فقط مانده است که ترامپ طی اظهارنظری با بالا بردن دُز خوشبینی از احتمال دستیابی به توافقی «قریب الوقوع» بگوید!
پیوست رسانهای تیم مذاکراتی ایرانی در این دور بر خلاف گذشته قابل توجه بود. گویا رویکرد رسانهای خاص ترامپ باعث شده است که طرف ایرانی در سیاست رسانهای محافظهکارانه خود تجدیدنظر و حتی قبل از طرف آمریکایی اطلاعرسانی کند.
ترامپ هر چند دشمن رسانههای سنتی است، اما شیفته رسانه و تصویر است و دوست دارد همه چیز را رسانهای کند و اهمیت زیادی به امر تصویرسازی و روایت میدهد.
به نظر میرسد که مذاکرات در آینده شکل مستقیمی به خود گیرد و دیدار کوتاه و چند دقیقهای عراقچی و ویتکاف پس از مذاکرات غیر مستقیم نوعی ریلگذاری و مقدمهسازی برای تغییر شکل گفتگوها است.
با وجود ابراز رضایت عراقچی و ویتکاف درباره دور اول گفتگوها، اما «شروع آسان» مذاکرات به معنای «پیشروی آسان» آن نیست. مذاکرات در دورهای بعدی در فضای میان خوشبینی و بدبینی در نوسان باشد و هیچ بعید نیست که در بازه زمانی خاصی هم تا مرز انفجار نیز پیش برود و حتی ترامپ خروج از آن را به عنوان اهرم فشار مطرح کند، اما فرو نمیپاشد و ادامه خواهد یافت.
در نهایت احتمال توافق ایران و آمریکا از عدم توافق بیشتر است؛ هر چند در این مسیر بعید نیست که خلقیات مذاکراتی او در مراحل خاصی مشکلساز شود. به عنوان مثال حتی اگر گفتگوها به نقطه توافق بسیار نزدیک شود، بعید نیست با طرح خواسته و مساله جدیدی شوکهای جدی را برای گرفتن امتیازات بیشتر وارد کند.
در واقع چهار فاکتور میتواند پیشران توافق -چه موقت و چه نهایی- باشد؛ نخست شخصیت خاص خود ترامپ، خلاصه شدن دستور کاری مذاکرات در پرونده هستهای که عجله رئیس جمهور آمریکا تسهیلگر آن است، شرایط و وضعیت خاص ایران، فضای منطقهای نسبتا مساعد و عدم امکان لابیگری مشترک اسرائیل و عربستان علیه مذاکرات.
اما در این میان متغیر تعیینکننده خود ترامپ است که برخلاف «دولت پنهان» آمریکا چندان خود را در گیر و دار مسائل و مشکلات تاریخی میان ایران و آمریکا نمیبیند و به راحتی از این موانع عبور میکند؛ اما دولت بایدن و اروپاییها چنین نبوده و نیستند.
ترامپ بیشتر به دلایل روانشناختی شیفته توافق سریع -چه با ایران، چه روسیه و چین و غیره- غالبا با هدف نوعی تصویرسازی است و تاکنون آن را به طرق مختلف با تاکید مداوم بر تمایل خود به مذاکره و توافق با تهران، ارسال نامه و ... نشان داده است.
در این میان هر چند نباید از اهمیت تهدیدهای بیسابقه کنونی آمریکا علیه ایران و گسیل داشتن تجهیزات جنگی به منطقه فروکاست، اما سخنی به گزاف هم نیست اگر گفته شود که این «نظامیگری» قبل از این که نشانهای جدی از احتمال وقوع یک جنگ و درگیری نظامی باشد، بیشتر با هدف تسریع روند دستیابی به توافق و نشانگر عجله ترامپ در این باره است.
البته این تهدیدات انگیزههای دیگری هم جز فشار حداکثری بر تهران برای رسیدن به توافق دارد که به نوعی نقش کاتالیزور برای رسیدن به این غایت را ایفا میکند؛ از جمله تزریق حس اطمینان به دولت راستگرای اسرائیل و لابی تندروی آن در آمریکا با هدف کنترل و مهار آن و همچنین تلاشی پیشینی برای روایتسازی بعد از توافق و تصویر آن از موضع قدرت.
با این حال، اگر ترامپ در اثنای مذاکرات با هدف شکستن بنبستهای احتمالی به این ادراک برسد که میتواند سطحی محدود از کاربرد زور را «بدون هر گونه هزینه خاصی» اعمال کند، به آن متوسل میشود.
اما در کل این نگاه که ترامپ به دنبال زمینهسازی برای جنگ و درگیری نظامی است، بیانگر عدم شناخت شخصیت اوست. ترامپ آدم عجولی برای دستیابی به اهدافش است و چندان خود را در گیر و دار چنین مقدمهسازیهای زمانبری برای رسیدن به اهدافش نمیکند. او به علت هزینههای جنگ میانهای با آن ندارد. مبنای تصمیماتش هم هزینه فایده اقتصادی است و به همین علت هم وقتی تعرفهها بر خلاف انتظاراتش به امر زیانباری بدل شد، سریعا بیشتر آنها را به حالت تعلیق درآورد.
اما ترامپ در کنار تلاش برای توافق با تهران در منطقه، به دنبال عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان نیز هست که بدون توقف جنگ غزه امکانپذیر نیست. در سایه عدم امکان تشکیل کشور فلسطین به عنوان ما به ازای برقراری روابط ریاض و تل آویو، ظاهرا ترامپ تلاش دارد از توقف جنگ و بازسازی غزه محملی و پلی جایگزین برای آن بسازد.
در این میان ترامپ قرار است ماه دیگر به ریاض و منطقه سفر کند که احتمالا پیشدرآمد آن آتش بس در غزه در دو سه هفته پیشرو باشد. بعد از آن باید دید چه اتفاقی در دیگر پروندههای منطقهای میافتد.
/channel/+ZdIDreVjhmo0NmE0
🔵🔴مذاکره با ترامپ: هنر مدیریت تفاهم در میان قدرتنمایی
✍اکبر اعلمی
🔦«توصیهای به هیأت ایرانی در آستانه مذاکرات با نمایندگان ترامپ»
بر پایه معیارهای روانشناختی، ترامپ نمونه کلاسیک یک شخصیت خودشیفته (narcissistic) با ویژگیهای زیر است: احساس برتری دائمی، نیاز مداوم به تحسین، بیاعتنایی به احساسات دیگران، واکنش شدید به انتقاد و فرافکنی و انکار
این ویژگیها، مخصوصاً در مقام قدرت، باعث میشه او گاهی غیرقابل پیشبینی و پرخطر بهنظر بیاد. براین اساس، در آستانه مذاکرات با نمایندگان دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، بهیاد داشته باشید که با فردی معمولی مواجه نیستید؛ بلکه با یک خودشیفته مزمن روبهرو هستید که مذاکره را نه عرصه تفاهم، بلکه صحنه نمایش قدرت شخصیاش میداند.
با ترامپ، منطق شما نه تنها کافی نیست، بلکه اگر با تحقیر همراه شود، او را به سمت لجاجت و خروج از میز مذاکره میراند. رمز کار این است: به او احساس پیروزی بدهید، بدون آنکه چیزی ببازید.
کاری کنید فکر کند «توافق جدید» را خودش ساخته، حتی اگر فقط بستهبندی همان توافق قبلی باشد.
برجام را جلوش علم نکنید؛ بهجایش، بگویید: ما هم نقدهایی داریم. اما اگر شما اهل توافقی واقعاً تازه و پایدار هستید، ما حاضریم مشروط به حفظ کرامت ملت ایران.
او را از «برجام اوباما» بترسانید، اما راه را برای «توافق ترامپ» باز بگذارید؛ مشروط به آنکه حقوق ملت ما زیر پا نرود.
با ترامپ، در رسانه دعوا نکنید؛ در سکوت، امتیاز ندهید، اما تصویر بدهید.
به او فرصت «تبلیغاتی» بدهید، نه امتیاز واقعی.
و در پایان، جملهای که هر مذاکرهکننده ایرانی باید با خود تکرار کند: با خودشیفتهها، فقط خرد است که پیروز میشود، نه فریاد.
مذاکره با ترامپ، میدان عقل است نه عصبیت. اگر عزت ایران را با ظرافت پاس بدارید، حتی یک تاجر خودبزرگبین هم ممکن است به تفاهمی محترمانه رضایت دهد.
جمعه ۲۲ فروردین ۱۴۰۴
/channel/+ZdIDreVjhmo0NmE0
جان مرشایمر: با مطالبات غیر منطقی و زیاده خواهانه ترامپ از ایران، به احتمال زیاد آمریکا و اسرائیل به ایران حمله خواهند کرد
🌎 جان مرشایمر: چون اسرائیل مخالف برجام بود، ترامپ برجام را پاره کرد. برآورد من این است که اگر ترامپ خواهان لغو کامل غنی سازی توسط ایران شود، جنگ در خواهد گرفت. نمی گویم قطعاً جنگ خواهد شد، می گویم با توجه به مواضع طرفین، احتمال جنگ بالاست.
🔹 اگر آمریکا حمله کند، حمله ای بسیار گسترده علیه ایران خواهد بود. اگر آمریکا به ایران حمله کند، ایران به دنبال بمب اتمی خواهد رفت، اسرائیل و کشورهای عرب را هدف قرار خواهد داد.
🔹در مورد ایران دو ترامپ داریم. ترامپِ دوران انتخابات ضد جنگ بود، ترامپ پس از انتخابات که حامی نسل کشی اسرائیل در غزه است، یمن را بمباران می کند و ایران را تهدید می کند. پس باید دید کدام ترامپ در خصوص ایران غلبه خواهد کرد.
🔹توصیه من این است که ایران باید موضع سرسختانه ای در برابر ترامپ قلدر بگیرد و بگوید که حمله به ایران یعنی جنگ همگانی تا ترامپ نتواند به ایران حمله کند. در این صورت ترامپ خواهد فهمید که به سود اوست که به جای جنگ به دیپلماسی روی بیاورد