karimipour_k | Unsorted

Telegram-канал karimipour_k - یدالله کریمی پور

13099

Subscribe to a channel

یدالله کریمی پور

چرا تسلط بیگانگان بر ایران طولانی می شد؟

هنگامی که اسکندر ایران را تصرف کرد نه تنها مردم و سرداران باقیمانده حکومت هخامنشی علیه این سردار مقدونی برنخاستند، که دو سه سده تن به حکومت سلوکیان یونانی دادند. همین شیوه برخورد پس از فروپاشی ساسانیان در برابر اعراب نیز رخ داد. پس از شکست و فروپاشی امپراتوری ساسانی، تا سده ها طغیانی ملی علیه آنان رخ نداد. به این دو نمونه مغولان را نیز می توان افزود. جالب است که 510 سال پیش، ماکیاولی در کتاب شهریار پاسخ قشنگی برای پرسش چرایی درازمدت شدن تسلیم و انقیاد ایرانیان در برابر مهاجمان داده است:
《مملکت داریوش که به تصرف اسکندر مقدونی درآمد چرا سکنه آن مملکت پس از مرگ او برعلیه جانشینان اسکندر یاغی نشدند؟
...در مملکتی که یک پادشاه مطلق حکومت دارد تمام قدرت و اقتدار در دست شخص پادشاه است؛ زیرا در تمام مملکت، جز شخص پادشاه، دیگری صاحب نفوذ شناخته نمی شود واگر علاوه بر پادشاه از کسی پیروی کنند تنها از وزراء و صاحب منصبانی خواهند بود که از طرف پادشاه معین شده اند ولی نسبت به آنها از طرف ملت علاقه و محبتی نشان داده نمی شود.
... اگر شما در اوضاع و احوال ممالک وسیع داریوش غور کنید، خواهید دانست که احوال آن ممالک شباهت تامی به اوضاع و احوال ممالک ترکی[ امپراتوری عثمانی] داشته است. پس فقط برای اسکندر کافی بود که داریوش را در میدان جنگ مغلوب نماید و قشون او را درهم شکسته و او را از میدان جنگ فرار دهد. بعد از آن جنگ و فرار، داریوش نیز هلاک شد و تمام آن ممالک گسترده برای اسکندر به طور دایم مسلم گردید. اگر سرداران اسکندر بعد از مرگ او در اتحادشان باقی می ماندند برای همیشه ایمن بودند. زیرا که در آن ممالک هیچ نوع حادثه سوئی رخ نداد، مگر آنهایی که خود سرداران اسکندر به دست خود ایجاد می نمودند.
... تمام این ها مربوط به لیاقت و استعداد فوق العاده فاتحین این ممالک نیست، بلکه مربوط به احوال و اوضاع ممالکی است که این فاتحین با آنها سرو کار داشتند》(ماکیاولی؛ شهریار؛ محمود محمود؛ صص۴۰ و ۴۱)
از دیدگاه ماکیاولی از آنجا که در ایران همه قدرت در دست یک تن بود و مقامات پیرامون شاه مهره هایی بیش نبودند، هنگامی که کشور به اشعال در می آمد، همه قدرت نیز یک جا در اختیار اشغالگران قرار می گرفت. بنابراین هیچ شورشی نیز به وقوع نمی پیوست. چون قدرت تقسیم نشده و یکجا در اختیار فرمانروا بود و دیگران سهمی در آن نداشتند تا برای احیای مجددش پرچم طغیان بر علیه اشغالگران برافرازند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

تا ۱۰ سال دیگر چگونه می جنگند؟

پیشرفت فناورانه در جنگ‌افزارها، تا بیشینه یک دهه دیگر و بلکه طی ۴_۵ سال آتی، میدان نبرد را متحول خواهد کرد.‌ منظور آن است که شیوه جنگیدن، آموزش سربازان و تجهیز ارتش ها تا حدودی دگرگون خواهند شد. تشریح همه جانبه چشم انداز جنگ در پرتو تحول فناورانه برایم ممکن نیست، ولی دگرگونی های زیر حتمی است:
۱- نخست آن که هوش مصنوعی (AI) نقشی محوری در موارد زیر خواهد داشت:

الف- هدفگیری دقیق و بی برو و برگرد. سیستم های پرتابی به کمک AI همه پرتاب هایشان به هدف اصابت می کند؛
ب- جنگ سایبری:AI هم چنین سلاحی چیره گر در حملات و دفاع سایبری است؛
پ- تحلیل داده ها: هوش مصنوعی با تحلیل حجم غیر قابل شمارش داده ها، به بازوی تصمیم گیری آنی فرماندهی تبدیل خواهد شد.
۲- تحول رباتیک. ربات ها در چندین جا و میدان وظایف پر خطرهای پیشین برای انسان ها را بر عهده خواهند گرفت:
الف- ربات ها در خط مقدم جبهه، کار دفاع و پیشروی را بر عهده خواهند گرفت؛
ب-  وظیفه حمل مهمات و تجهيزات در میدان بر عهده ربات ها خواهد بود؛
پ- وظیفه مینکاری، خنثی سازی بمب ها و...نیز بر عهده ربات ها است؛
ت- ربات ها با نقش پزشکیاران و نیروهای امدادی به کمک مجروحان آمده و آنان را به عقبه منتقل خواهند کرد؛
ث-  ربات ها در جنگ سخت شهری، تا بیشینه ۱۲ سال آتی، جلودار خواهند بود.
۳- با وجود جنگ سایبری، سرقت اطلاعات و ایجاد اختلال در سیستم های اطلاعاتی، کم هزینه تر خواهد شد.
۴- با گسترش بهره برداری از تسلیحات هایپر سونیک با وجود سرعتی بیش از ۵ برابر سرعت صوت، حملات بین قاره ای آسان تر و دفاع در برابر هایپرسونیکها سخت تر خواهد شد.
۶- هم چنین استفاده از تسلیحات فضا-شلیک، دسترسی به اهداف زمینی  نیاز به عبور از رادارها را منتفی خواهد نمود. این سلاح ها از مدار فوقانی اتمسفر، اهداف زمینی را در هر نقطه هدف می گیرند.
۷- افزون بر این ها ارتش ها ناگزیرند بیشینه تا ۱۰ سال آینده ربات ها، هوش مصنوعی و تسلیحات هایپرسونیک، شهپادها و پهپادهای زنبوری را در اختیار داشته باشند. هم چنین آموزش سربازان با آن چه امروزه روز رایج است، متفاوت خواهد بود.‌ آنان باید برای مقابله با تهدیدات نوین مانند جنگ سایبری و حملات لشگر بی شمار پهپادهای زنبوری آماده باشند.
۸- نقش و کارایی هوش مصنوعی در پرنده های تهاجمی(هواپیما، بالگرد، پهپاد و...) در همه مراحل پرواز کلیدی خواهد شد. از کنترل ناوبری، زمان درگیری، جانشینی انسانی(ربات- خلبان)، شناسایی و تمیز دادن موشک ها از پهپادها و سایر تهدیدات تا به ویژه اشتراک گداری اطلاعات در زمان واقعی و هماهنگی کامل و دقیق عملیات نطامی.
در عین حال فناوری های پیش رانش جدید، مانند موتورهای اسکرام و موتورهای هسته ای، به سرعت در حال توسعه هستند. این فنآوری ها سرعت هواپیماهای تهاجمی را به چندین ماخ رسانده و به آن قابلیت برد نامحدود می دهد. افزون بر این با وجود معمول شدن استفاده از تسلیحات لیزری و انرژی هدایت پذیر، بمب های سنتی بازنشسته خواهند شد. این سلاح ها دستکم در تئوری قادرند در کمتر از ۳ ثانیه، شبکه های برقی و سیستم ارتباطات دشمن را از کار بیاندازند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

آیا ایران توسعه یافته خواهد شد؟!

امروز(۲۳ بهمن) باستان شناسان در جیرفت موفق به کشف نخستین رژ لب تاریخ جهان شدند. با قدمتی بیش از 3600سال!!. چگونه ممکن است ملتی که زنان و دخترانش 1600 سال پیش از میلاد عیسی(ع) ماتیک بر لبانشان می زدند، از کاروان ملت های توسعه یافته جا بمانند؟! احتمالا یدالله کریمی پور را با این استدلالش به سخره می گیرید؛ ولی کمی صبور باشید. راستش من سال‌هاست از فرهیختگانی که با توصیف حال و روز کنونی ایران، دچار نومیدی شده و فرداهای این کشور را نیز تیره و نکبت بار پیش بینی می کنند، حالم بهم می خورد. به اغلب احتمال پیش بینی چشم انداز آتی کشورها از دیدگاه شرایط موجود و مستقر، خبطی علمی- دانشگاهی است. پیش بینی توسعه آتی ملت در وهله نخست با استعداد ها و عوامل بالقوه سنجیده می شود. کمترین گمانی نیست که ایران با وجود پتانسیل های غول آسا و و متعدد قطعا به جرگه بسیار پیشرفته ها خواهد پیوست. چگونه ممکن است کشور و ملتی حدود 90 میلیونی که بیش از 53% آنها در شمار جمعیت فعال محسوب می شوند و در زمینه هاي گوناگون مهندسی، پزشکی فناوری و... از جایگاه شایسته و بالقوه جهانی برخوردار است، نتواند بالاخره در جلوی کاروان قرار گیرد؟!! چگونه ممکن است نیروی انسانی رده بالای مهاجر با مهارت های بالای فنی و دارا بودن منابع عظیم اعتباری بالاخره روزی به یاری ملتشان نشتابند؟! چگونه قابل تصور است کشوری با ممتازترین و ارزانترین موقعیت کریدوری، داشتن رتبه های دوم و چهارم در ذخایر گاز ونفت، دارا بودن بیش از 49 کانی استراتژیک مانند مس، آهن، سرب و روی و تاریخی 7000 ساله با بیش از 760 هزار مکان گردشگری تاریخی، طبیعی، خوراکی و... نتواند به رده پیشگامی و پیشتازی دست یابد؟! مگر دستیابی به چنین رده و رتبه ای در تاریخ کهن و بلکه معاصر مسبوق به سابقه نبوده است؟!! حال چنان چه چند سالی استعمارگران جهت تحقق اهداف استراتژیک درازمدتشان، موانع و سدهایی در برابر پیشرفت این ملت ایجاد کردند، آیا بالاخره این سدها شکسته نخواهند شد؟ یعنی شرایط و چشم انداز امروز شومتر و سهمناک تر از 20  ساله  1900- 1920 است؟! سال هایی که ایران پاره پاره و زیر ستم امپریالیست های روس، بریتانیا و عثمانی و وابستگان داخلشیان لگدمال شده و 26 منطقه و جغرافیا، داعیه جدایی گزینی و ... داشتند؟!
ایران توسعه یافته خواهد شد، چون از بیشتر پتانسیل های اولیه توسعه برخوردار است. مشکل فقط در یک جا نهفته است، که این ملت همواره راهی برای برونرفت از آن را نیز پیدا کرده است: مدیریت. مگر در سالهای نشیبی و قهقرای نابودگر صفویه، که سراسر ایران را نومیدی فرا گرفته بود، نادر بر نخاست؟ مگر در عصر بلبشوی پسا نادری از گوشه ای دورافتاده، لکی شجاع و جسور، ایران را جمع نکرد و به دادگری رهنمون نکشاند(کریم خان)؛ مگر با اضمحلال ساختار حکومت و هجوم بی وقفه استعمارگر بریتانیا و روسیه، از استرآباد سرداری شجاع به نام، محمد شاه قجر(به غلط آغا محمد خان) ایران را چند گاهی استوار نساخت؟! مگر... پس چه جای نومیدی و پیوند گسستگی(الیناسیون) با میهن و ملت؟!! مطمئن باشید این ملت بالاخره یوغ استعمار و استثمار و استحمار را در هم شکسته و ضمن پاسداری از میراث تاریخی- فرهنگی و احیای آداب و رسوم موزاییکی هزار گونه خود، با تداوم و استمرار یکپارچگی ملی، به قله های توسعه و پیشرفت دست خواهد یافت.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

مرثیه ای به یاد دریاچه ای میلیونها ساله که ورا به سمت و سوی نابودی کشاندند. تا چشمان آذربایجان و ایران را کور کنند. هیهات هیهات بر ما که مرده اش بخوانیم و بخواهیم.‌ کمترین گمانی نیست که دوباره زنده و تابناک شده و چشمان اهریمنان کور. شرم بر نااهلان و نابودگران این مرز وبوم.

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

دولت مستقل فلسطین

دیروز عربستان اعلام کرد: نشست مشورتی در باره غزه با حضور امارات، قطر،‌ مصر، اردن و فلسطین برگزار شده است(الجزیره). این نشست ناگهانی در چه زمینه ای بود؟ دیروز نیویورک تایمز خبر داد: آمریکا ممکن است به زودی کشور فلسطین را حتی پیش از شکل گیری آن به رسمیت بشناسد، کشوری که در باره جغرافیای آن متعاقبا تصمیم گیری خواهد شد. جو بایدن نیز طی مقاله ای در واشنگتن پست نوشت که راه حل بلند مدت حل مناقشه اسرائیل-فلسطین، در تشکیل کشور مستقل فلسطینی خلاصه می شود. هم چنین دیوید کامرون پیشتر گفته بود کشورش تاریخ زمانی به رسمیت شناختن "یک کشور فلسطینی" را تسریع می بخشد(بی بی سی فارسی). وی افزود: باید فورا یک افق سیاسی برای فلسطینی ها در نظر گرفت تا به ایجاد صلح در خاورمیانه تشدیق شوند. آنتونی بلینکن وزير خارجه یهودی آمریکا نیز اخیرا بارها تاکید کرده که آمریکا متعهد به تشکیل کشور فلسطینی است. بلینکن دوشنبه همین هفته نیز طی گفتگوی تلفنی با فیصل فرحان بر تعهد واشنگتن در تاسیس کشور مستقل فلسطین تاکید کرد. وی هم چنین همانند کامرون به رسمیت شناختن کشور فلسطینی را پیش از تکوین جغرافیا و مرزهای آن محتمل شمرد. یادآوری می شود که بلینکن طی مدتی کوتاه، چهار بار پیاپی سفر خاورمیانه ای داشته و از عربستان، اسرائیل و امارات دیدار و با بلندپایه ترین مدیران این کشورها گفتگو و رایزنی کرده است.
هم چنین ۶ نخست وزیر پیشین استرالیا با صدور بیانیه‌ای مشترک از راه حل «دو کشور مستقل» فلسطین و اسرائيل به عنوان «بنیان صلح بلندمدت میان اسرائیل و فلسطین» پشتیبانی کردند. در این بیانیه که روز دوشنبه منتشر شد ضمن محکوم نمودن حمله هفتم اکتبر حماس به اسرائيل محکوم و درخواست آزادی گروگان‌ّها، از تاسیس کشور مستقل فلسطینی به صراحت حمایت شده است. این بیانیه از سوی جان هاواراد، کوین راد، جولیا گیلارد، تونی ابوت، مالکوم تورنبال و اسکات موریسون نخست وزیران پیشین امضا شده است.
آنتونیو گوترش، دبیرکل ملل متحد نیز روز شنبه در نشست سران جنبش غیرمتعهدها در اوگاندا گفت: حق مردم فلسطین برای ساختن کشور خود «باید توسط همه به رسمیت شناخته شود». گوترش تاکید کرد: امتناع از پذیرش راه حل دو کشور مستقل برای اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها و نفی حق کشور مستقل برای فلسطینی‌ها غیرقابل قبول است.
 
مایکل کرولی، خبرنگار نیویورک تایمز طی مقاله ای که دیروز(پنج‌شنبه) در این رسانه منتشر شده، نوشت: «منابع به من می‌گویند که ایالات متحده به‌زودی ممکن است یک کشور فلسطینی را به رسمیت بشناسد، البته کشوری با مرزها و جزئیات دیگری که بعدا مشخص خواهد شد. یکی از راه‌هایی که می‌تواند اتفاق بیفتد، از طریق قطعنامه سازمان ملل است که ایالات متحده حداقل جلوی آن را نخواهد گرفت.» وی در ادامه نوشت: «رأی‌گیری سازمان ملل در مورد تشکیل کشور فلسطین تنها تا زمانی نمادین خواهد بود که اسرائیل بخش اعظم اراضی فلسطینی‌ها را اشغال کرده باشد. اما این نشان می‌دهد که صبر آمریکا در قبال اسرائیل در مورد این موضوع به پایین‌ترین حد خود در دهه‌های اخیر رسیده است.»/ ایسنا
در همین حال سفیر تشکیلات فلسطینی در لندن از عزم بریتانیا در تسریع بررسی به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطینی با بکارگیری واژه‌های شورانگیز استقبال کرد.
عربستان سعودی نیز به روشنی و با تاکیدات متعدد، شرط برقراری مناسبات و عادی سازی روابط با اسرائیل را موافقت این دولت با تشکیل کشور فلسطینی دانست.حتی استقبال جهانیان از حق تاسیس کشور فلسطینی به جایی رسیده که طالبان نیز طی بیانیه ای اعلام کرد «حوادث اخیر در نوار غزه را به دقت تحت نظر» دارد و افزوده است: «از حق مشروع، تاریخی و قانونی مردم فلسطین برای داشتن یک کشور مستقل در سرزمین تاریخی فلسطینی‌ها اعلام حمایت می‌نماید.»
به هر روی مواضع فراگیر، یکدست و همه جانبه جامعه جهانی در باره ضرورت تشکیل کشور مستقل فلسطینی نتانیاهو را در انزوا قرار داده است. به اغلب احتمال این خواست تا تحقق مسکوت نخواهد ماند. ولی  تحقق آن با چند مشکل مواجه است:
۱- نتانیاهو و لیکود مخالف سرسخت این طرحند. به همین دلیل لندن- واشنگتن قصد دارند با رسمیت کردن موضع خود، تل آویو را در مقابل عمل انجام شده قرار دهند. هر چند نظر سنجی ها نشان دهنده آن است که تنها کمتر از ۲۰٪ شهروندان پشتیبان نتانیاهو و کابینه اش هستند؛
۲- مقدمات تشکیل دولت فلسطین می بایست تا پیش از نوامبر به انجام رسد. چون پیش بینی انتخابات ۲۰۲۴ بس سخت بوده و احتمال انتخاب ترامپ کم نیست. نتانیاهو نیز در پی کش دادن و معطل نمودن این قضیه تا انتخابات آتی است؛
۳- مبادی مادی- جغرافیایی قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت(۲۲ نوامبر ۱۹۶۷) طی ۵۶ سال اخیر ضعیف شده است. بنابراین بهتر است اول فلسطین به رسمیت شناخته شود و سپس به مرور تمهیدات میدانی آن مهیا گردد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

حسرت ۴۷ ساله ایرانیان

ایران طی سه دوره متوالی ۱۹۶۸، ۱۹۷۲ و ۱۹۷۶، قهرمان جام ملت های آسیا شد. ولی از جام ۱۹۸۰ تا کنون، نزدیک به نیم قرن است ایرانیان در حسرت جام های بعدی به سر می برند. چنان چه از دیدگاه کارشناسان علل ناکامی های در هر دوره توجه شود،‌ بر چند پارامتر تمرکز می شود: نا آمادگی فیزیکی و روانی تیم ها، نا داوری ها، نبود پشتیبانی مناسب، نداشتن بازی های تدارکاتی در خور، شرایط جنگی(۱۹۸۶) استعفای گروهی بازیکنان، کمبود ورزشگاه ها، نبود میزبانی و...
ولی نمی دانم چرا این کارشناسان پرسش های زیر را برای دستیابی دقیق و واقعی به ضعف نیم قرنی ایران پیش نمی کشند؟
۱- چرا با وجود سه قهرمانی بی چون و چرای ۱۲ ساله پیاپی، تیم فوتبال ایران از ۱۹۸۰ تا کنون، در کما فرو رفته است؟!
۲- چرا تا بازی های ۱۹۷۶، بحث نا داوری علیه ایران در میان نبود و یا بس کمرنگ بود؟!
۳- چرا ایران با اشتیاق و استقبال آسیایی ها، بین کشورهایی مانند ژاپن، جمهوری کره، اسرائیل و عربستان، به راحتی به میزبانی برگزیده می شد؟! حتی المپیک آسیایی را در تهران برگزار کرد و ...
به گمانم تا خیرخواهانه و بدون خود سانسوری پاسخ هایی در خور به این پرسش ها و پرسش های کارشناسی تر داده نشود، امکان تجدید حیات ورزش و فوتبال قهرمانی ایران ناممکن است. از این دیدگاه به اغلب احتمال ترقی و توسعه ورزشی ایران و استمرارش، پدیده ای جدا از ساحت های توسعه و آزادی های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و در نهایت قدرت ملی نیست. در واقع تنها با تتمه اندک باقیمانده غرور ملی، امکان دستیابی به طراز های آسیایی و جهانی ناممکن به نظر می رسد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

جنگ غزه به کجا خواهد رسید
.
دفتر نخست وزیر اسرائیل اعلام کرد که سرویس اطلاعاتی این کشور و موساد از طریق قطر، پاسخ حماس در مورد توافق آتش بس را دریافت کرده و در حال بررسی آن است(اسپوتینگ).دیروز  نخست‌وزیر قطر در جریان دیدار با آنتونی بلینکن،گفت که واکنش حماس به آخرین طرح برای برقراری آتش‌بس در غزه و آزادی گروگان‌ها، «بطور کلی مثبت» بوده است. در همین روز، حماس هم اعلام کرد پاسخ خود را به چارچوب پیشنهادی برای آتش‌بسی تازه در غزه ارسال کرده است. آمریکا و اسرائيل هر دو گفته‌اند در حال بررسی پاسخ حماس هستند. در عین حال یورش شدید به رفح که مملو از آوارگان جنگزده شده و آخرین پناهگاه جغرافیایی آنان دراین باریکه ست، در دستور کار ارتش اسرائیل(اشغالگر) فرار گرفته است(بی بی سی فارسی).
در همین ارتباط لیندرکینگ، فرستاده ویژه آمریکا در یمن، طی سفر به سلطنت عمان گفت: عمان در حال انجام تلاش‌های میانجی‌گری با «انصارالله» است. تلاش‌ها برای محدود کردن حملات انصارالله یمن به کشتی‌ها در دریای سرخ در جریان است.
هم چنین دیروز جو بایدن در ارتباط با موافقت حماس با آتش بس گفته است پاسخ حماس به چارچوب توافق پیشنهادی را دریافت کردیم و مذاکرات در مورد اسرا ادامه دارد و اکنون قصد ورود به جزئیات آن را ندارم. به هر روی تحرکات در رابطه با توافق برای آزادی گروگان‌ها و توقف جنگ در غزه در به شدت در جریان است.

با همه اینها تحرکات و فعالیت های فشرده دیپلماتیک پیرامون آتش بس نمی تواند در همین موضوع کوچک محدود بماند. چنان که دیروز عربستان اعلام کرد: تا زمانی که کشور فلسطین به رسمیت شناخته نشود هرگز مناسباتمان با اسرائیل عادی نخواهد شد و هرگز با این رژیم  روابط دیپلماتیک نخواهیم کرد.

از سوی دیگر بر پایه گزارش الجزیره: رای دهندگان جوان که برای پیروزی بایدن در انتخابات قبل(۲۰۲۰) بسیار مهم بودند و نیز دموکرات های جوان به ویژه آنها که در حوزه سیاست خارجی فعال هستند، از مسائل پیش آمده درباره اسرائیل و صلح خاورمیانه ناراضی اند. آنها بایدن و تیمش را به دلیل مواضع متناقض در مورد جنگ روسیه علیه اوکراین و جنگ اسرائیل علیه غزه، به ریاکاری متهم می کنند. در واقع سرنوشت بایدن در انتخابات نوامبر به این بستگی دارد که مسلمانان و عرب- آمریکایی ها تصمیم بگیرند به او رای دهند یا خیر.
به اغلب احتمال استمرار جنگ غزه که چهارمین ماه خود را پشت سر نهاده بر پایه عامل‌های زیر نمی تواند در همین قالب ادامه یابد:
۱- نا امنی کشتی رانی دریای سرخ که بیش از ۳/۵ تریلیون دلار از آن می گذرد برای اقتصاد جهان فلج کننده است. تداوم این نا امنی جهان را به مرز اقدام یکپارچه علیه حوثی ها سوق خواهد داد؛
۲- پیامدهای تداوم خشونت اسرائیل علیه مردم غزه و فلسطین و رشد سریع نفرت از این کشتار تخمين بردار نیست. بعید نیست استمرارش جهانیان و ملت های منطقه را وادار به واکنش های غیر قابل پیش بینی نماید؛
۳- با تداوم جنگ غزه، صلح ابراهیم به عنوان بزرگترین دستاورد تاریخی- دیپلماتیک اسرائیل در مناسبات با اعراب، بدین وسیله در خطر خواهد افتاد و دستکم پیشرفتش متوقف خواهد شد؛
۴- شقاق و شکاف در جامعه شکننده اسرائیل بین احزاب گوناگون و نیز با شهرک نشینان گسترش خواهد یافت؛
۵- فرسایش جنگ ارتشی که برای شیوه حملات برق آسا سازمان یافته و اکنون ناگزیر به جنگی فرسایشی شده، کم خطر نیست و ایضا روزانه بیش از 300 میلیون دلار خرج برای مالیات دهندگان به بار خواهد آورد.

در مجموع به اغلب احتمال، به زودی غزه شاهد آتش بسی طولانی تر از پیش خواهد بود. در وهله بعد و با احتیاط توان گفت، مذاکراتی جدی پیرامون تشکیل دولت مستقل و محدود برای فلسطین ها در قالبی ژرف آغاز خواهد شد، که با دو تغییر و واکنش بزرگ همراه خواهد بود: زمینه سازی برای سقوط نتانیاهو و مهمتر از آن محدود سازی قدرت مانور شهرک نشینان کرانه باختری.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

اسراییل تثبیت می شود

امروزه روز اسرائیل(اشغالگر) در شومترین شرایط ۷۶ ساله از هنگام تکوین خود به سر می برد. افزون بر نبرد سخت در غزه و دلمشغولی بیمناک در جبهه های شمالی(حزب الله لبنان)، حوثی ها در دریای سرخ، تتمه جبهه مقاومت در عراق و سوریه و نیز کرانه باختری،‌ جمهوری اسلامی ایران نیز همچنان پیگیر مبارزه با این دولت تا محو شدن(نابودی) آن است. در عین حال،‌ برای نخستین بار است که در ترازوی افکار و احساسات عمومی جهانیان، دفاع از فلسطینی ها نسبت به مردم و دولت اسرائیل سنگین تر شده است. مضاف بر این که بسیاری ملت- دولت های جدید به هواخواهی فلسطین برخاسته اند. ولی با همه اینها، به اغلب احتمال، اسرائیل هم چنان پابرجا خواهد ماند؛ سهل است که بیشینه تا سال ۲۰۲۶، موجودیت این دولت در جغرافیای سیاسی تثبیت شده و مواضع ضد موجودیت این دولت به حاشیه خواهد رفت. چرا و به چه دلیل؟!
۱- فلسطین مستقل
با وجود آن که مبادی مادی برای تشکیل کشور مستقل فلسطینی اندک است، ولی بعید است که طی بیشینه ۳ سال آینده کشور فلسطین بر نقشه جغرافیای سیاسی دیده نشود. حتی به اغلب احتمال به محض پایان یافتن جنگ غزه قدرت های بزرگی مانند بریتانیا، ژاپن و ایتالیا دولت مستقل فلسطینی را به رسمیت خواهند شناخت. ایالات متحده نیز نه تنها با استقلال فلسطین مخالف نخواهد بود، که تل آویو را در این جهت تا پذیرش آن تحت فشار قرار خواهد داد.‌ به گمانم استارت ظهور چنین کشوری با سقوط نتانیاهو و دولتش تندتر خواهد شد.‌ در چنین صورتی، تندروهای فلسطینی، در قالب اقلیتی محض به حاشیه رانده خواهند شد؛
۲- تداوم صلح ابراهیم
با پایان جنگ غزه و تعبیه رسمی نخستین خشت زیربنایی فلسطین مستقل، عادی سازی مناسبات عربستان- اسرائیل کلید خواهد خورد. در این صورت عربستان چندین کشور عربی- مسلمان را با خود همراه خواهد داشت؛
۳- افت استراتژيک محور مقاومت
به اغلب احتمال با تکوین کشور فلسطین، محور مقاومت در سه فضای بین المللی(ملل متحد، شورای امنیت، اتحادیه های بزرگ منطقه آی و...)، منطقه ای (هسته جهان اسلام و خاورمیانه ) و درونی(مردم فلسطین) دچار افت فاحش شده و بلکه رو به افول خواهد نمود؛
۴- گستره فضای توسعه
به گمانم با تشکیل کشور فلسطینی و جا افتادن صلح ابراهیم، طی بیشینه ۳ تا ۴ سال آتی، دغدغه و تمرکز همه ۱۶ کشور تشکیل دهنده خاورمیانه توسعه سریع همه جانبه خواهد شد. در همین جهت سیاستگزاری، طرح و برنامه های منطقه ای در برگیرنده ۵ محور بنیادین زیر است که همگی آن ها مستلزم افزایش همکاری و پیوستگی تو در توی همه واحدهای سیاسی، از جمله اسرائیل است:
- فعال سازی کریدورهای متعدد خاوری-باختری، شمالی- جنوبی در قالب گسترش شبکه های لوله ای، ریلی و هوایی؛
- خیز ملت های منطقه برای افزایش مبادلات بازرگانی فی‌مابین؛
- همراهی، همکاری و هماهنگی سیستماتیک تبادلات اطلاعاتی و پردازش؛
- تکوین و اوجگیری گردشگری بین منطقه ای و دستیابی به رکوردهای جهانی در این زمینه؛
- و در آینده دورتر تاسیس محتمل اتحادیه فراگیر و همه جانبه منطقه ای، بسان آسه آن.
به گمانم تکوین چنین چشم اندازی تا بیشینه یک دهه دیگر شدنی است. در این میان فرو کش کردن موانع توسعه، که در وهله نخست، مستلزم فراگیری صلح منطقه ای است، از سوی جامعه جهانی،‌ بازیگران منطقه ای و حتی ملت های منطقه در تمرکز استراتژی ملی خواهند بود.‌ البته که وقوع این تحولات بزرگ و درحال اجرایی شدن، بدون فرض شراکت فعال- رسمی اسرائیل و تکوین کشور فلسطین کمتر محتمل می نماید.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

چرا آمریکا به ایران حمله نکرد؟!!

بالاخره پس از یک هفته تعلل، آمریکا حملات تلافی جویانه اش را در واکنش علیه حمله پهپادی در اردن و کشته شدن ۴ سرباز آمریکایی آغاز کرد.‌ سوریه و عراق هدف قرار گرفتند و پیش بینی ها حاکی است که این حملات ادامه خواهد یافت. ولی هم این تعلل و هم حمله نکردن مستقیم به ایران، مورد انتقاد تندروهای ضد جمهوری اسلامی قرار گرفت. این در حالی است که جنگ در نقطه نقطه خاورمیانه رو به شکل گیری و بلکه اوجگیری است: یمن، باب المندب،حوثی ها و مقابله سخت جهانی با آن ها، حملات هوایی به البوکمال و چند نقطه سوریه، جنگ گسترده در غزه، حملات مستمر به سپاه قدس، حملات مکرر ترکیه به کردهای سوریه و عراق، حملات ایران و گروه های مقاومت به اربیل. با این همه ایران از چنین تجاوزاتی مصون مانده است. ولی چرا به رغم گسترش پیشرونده و مستمر نقطه ای جنگ گرم در خاورمیانه، هیچگاه شعله های مستقیم آن به ایران نمی رسد؟ چرا با وجود آن که جمهوری اسلامی سر مار و سر هشت پایی که تغذیه کننده حزب الله، الحشداشعبی و کتائب حزب الله عراق، انصارالله یمن و تا حدودی حماس پنداشته می شود، از تعرض آمریکا مصون مانده است؟ مفسرین چند پاسخ برای این پرسش فراهم ساخته اند:
۱- امسال(۲۰۲۴) سال انتخابات آمریکا است و بایدن از دست زدن به ریسک تحمیل جنگ علیه ایران خودداری می کند؛
۲- بایدن در جهت تمرکز استراتژيک بر چین(و دریای چین جنوبی) و روسیه(جبهه اوکراین) که کانون های اصلی و جهانی تقابل هستند، از جنگ مستقیم با جمهوری اسلامی که متضمن فراگیری خاورمیانه ای جنگ خواهد بود، پرهیز می کند؛
۳- هزینه بالای تکوین جنگ بزرگ علیه جمهوری اسلامی، عامل محدود ماندن حمله به ایران است؛
۴- بایدن رگ خواب جمهوری اسلامی را در دست دارد و به خوبی چگونگی تحت کنترل در آوردن تهران را آموخته است.
البته که تک تک و یا مجموعه این دلایل بخشی از دلایل عدم حمله بایدن به ایران را پوشش می دهند، ولی نه همه واقعیت و نه حتی اصل واقعیت. از منظر ژئوپولیتیک و به ویژه ژئواستراتژی، دو انتقاد جانانه بر این دلایل وارد است:
نخست آن که تصمیم حمله نکردن به ایران، به دوره جو بایدن بر نمی گردد. 45 سال است به رغم ارائه صدها پیش بینی، حتی یک گلوله توپ هم از طرف آمریکا به خاک ایران شلیک نشده است. چرا هنوز حتی یک آمریکایی رسما و علنا از سوی جمهوری اسلامی کشته نشده است. نام‌های 9 رئیس جمهور آمریکا که دهها حمله به کشورهای دیگر را در کارنامه خود دارند به خاطر آورید:
جیمی کارتر، رونالد ویلسون ریگان،جورج هربرت واکر بوش، بیل کلینتون، جورج واکر بوش، باراک اوباما،دونالد ترامپ و جو بایدن. چرا این 9 گانه ها به رغم هارت وهورت های مکرر،‌ حمله به ایران را در دستور کار واشنگتن قرار ندادند؟!!. کوتاه آن که تحت تهاجم قرار نگرفتن ایران از سوی امریکا، برنامه ای استراتژیک و درازمدت بوده که در 45 سال گذشته، هر 9 رئیس جمهور امریکا به آن وفادار مانده اند. به اغلب احتمال هم تا آینده دیدپذیر از سوی آمریکا جنگی به ایران تحمیل نخواهد شد. دوم آن است که چنان چه تفسیرهای غیر ژئواستراتژیک برای توجیه مناسبات نظامی ایران- آمریکا کارایی داشتند، حق این بود که پیش بینی ها و آینده نگری این دسته مفسرین مقرون به صحت درآید. کدام تحلیل و تفسیری از این دست تا کنون به نتایج واقعی منجر شده است؟ سهل است، وقتی هفته پیش در اوج محتمل دانستن حمله آمریکا به ایران از سوی این دسته تحلیلگران، به صراحت تیتر زده شد که جنگی در کار نیست( یادداشت ۳۰ ژانویه مرور شود)، 27 کامنت از طریق وتسپ، تلگرام و...این پیشبینی را ناشیانه پنداشته و به تمسخر گرفتند.
کوتاه آن که به جد باورمندم: جمهوری اسلامی تا آینده دیدپذیر تحت هیچگونه حمله آمریکا- ناتو قرار نخواهد گرفت. ولی چرا؟!
۱- از منظر "استراتژی بزرگ"، ایران تنها ذخیره و اندوخته کلان جغرافیایی و غیر قابل جایگزین برای غرب(آمریکا و به ویژه اروپا) در برابر پرش سرسام آور نزدیک دولت های عربی خاورمیانه است. به سخن دیگر از دیدگاه استراتژی کلان، ملت های عرب خلیج فارس و دیگر نقاط خاورمیانه، از سال ها پیش پرش خود را به سمت پیشرفت آغاز کرده اند و تا بیشینه دهه آینده، ممکن است مسیر مستقلی را درسیاست خارجی در پیش گیرند.(با توجه به دیدگاهشان نسبت به اسراییل). در این صورت گونه ای گرایش به چین و روسیه حتمی است. در چنین فضایی، وزنه ایرانی یکپارچه و غربگرا، قادر به ایجاد توازن، تعادل و کنترل دولت های واگرای عرب خواهد بود.‌ در همین راستا از جمله بنگرید به مواضع چین و روسیه در برابر خواسته های دولت های عرب جنوب خلیج فارس(جزایر و ...). به اغلب احتمال از دیدگاه چین- روسیه، ملت ایران در آینده نزدیک، کاملا غربگرایی در پیش خواهد گرفت.
ادامه دارد
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

هارت و هورت(پورت)
دو هفته ای است که با سگ ها همراه شده ام. پر هوشند و بس وفادار. هرچند مثل آدما با هم فرق دارند.‌ نخستین نکته ای که در تجربه کوتاه از آنها به دست آورده ام، این است که معمولا هر کدام پرقدرت تر باشد، کمتر پارس می کند. امروز چند بار با این دو از میان دهها سگ گذر کردیم. پارس دیگر سگان با دیدن این دو کر کننده بود، ولی پاسخ این دو فقط کمی خرناسه کردن بود. صاحبش گفت همگی را در چشم بهم زدنی حریفند، و جالب‌تر آن که سگان پارس کننده هم به خوبی از ضعفشان در برابر آنها آگاهند. ولی از روی ترس پیاپی دارند پارس می کنند. در ضرب المثل ایرانی، به آدمهای کم توانی که قصد دارند حریف توانمندشان را با به راه انداختن جار وجنجال و هیاهوی توخالی بترسانند، هارت و هورت کردن( پورت) می گویند. شاید بشود گفت هارت وهورت، همان بلوف زدن است.
کنیایی ها در باره کارآمدی و تاثیر های و هوی کردن(بلوف زدن) می گویند: نعره هیچ شیری، خانه چوبی را خراب نمی کند، باید از رفتار بی سروصدای موریانه ها ترسید. انگلیسی ها نیز در باره بی تاثیری بلوف زدن گفته اند: اگر نمی توانی گاز بگیری، دندانت را نشان نده.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

کدام کشورها هرگز مستعمره نشدند؟

۱۵ آذرماه امسال(۶ دسامبر ۲۰۲۳)، هنگام دیدار ولادیمیر پوتین- محمد بن سلمان، رئیس روسیه با افتخار و برای جلب نظر ولیعهد سعودی و حسن نیت روس ها گفت: شوروی نخستین کشوری بود که ۱۰۰ سال پیش، استقلال پادشاهی عربستان سعودی را به رسمیت شناخت. بن سلمان بیدرنگ و به تندی پاسخ داد: عربستان هیچگاه مستعمره نبوده است. دیروز ۳۱ ژانویه، کانال تلگرامی یورو نیوز طی یادداشتی با عنوان: تنها پنج کشوری که مستعمره اروپا نشدند، بدون تعریف استعمار و مستعمره و بدون درج پژوهشگران و نویسندگان، کشورهای ژاپن، کره، چین، تایلند و اتیوپی را به عنوان ۵ کشوری شمرد که هرگز توسط اروپاییان مستعمره نشدند. بر عکس با تاکیدات مکرر و بزرگنمایی، ایران را در شمار مستعمرات جای داد. آشکار است که این یادداشت توسط افراد غیر متخصص و بلکه ژورنالیست های با بنیه ضعیف مطالعاتی تهیه و تنظیم شده است. چرا؟

۱- نخست آن که عصر استعمار اروپایی را بین ۱۵۰۰ تا ۱۹۶۰ میلادی پنداشته است. یعنی ۴۶۰ سال.‌ این در حالی است که دوران رسمی و تاریخی استعمار کلاسیک، یا استعمار کهنه،‌ از ژانویه ۱۸۷۱ آغاز شده و تا پایان جنگ دوم، یا بیشینه ۱۹۸۰ به پایان می رسد. به عبارت دقیق تر در فاصله ۱۸۷۱_۱۹۱۴، بیشتر نزدیک به همه کشورهای کنونی آسیا و افریقا تحت استعمار بریتانیا و فرانسه درآمدند. کشورهای بلژیک، آلمان، اسپانیا، پرتعال و ایتالیا نیز پس از این دو، تعدادی از کشورهای این دو قاره را مستعمره کردند؛
۲- مستعمره دارای بار و معنی روشن حقوقی است. کوتاه آن که به سرزمینی فاقد استقلال سیاسی- اقتصادی گفته می شود که تابع دولت مادر(استعمارگر) است. فرهنگ معین تحت تاثیر بریتانیکا از مستعمره چنین تعریفی دارد: "سرزمین یا کشوری که حکومتش، زیر نظر کشور قوی تر بیگانه باشد". تقریبا همه واژه نامه ها و فرهنگ های معتبر فارسی و لاتین از مستعمره چنین تعریف ارائه داده اند؛
۳- بر این پایه و نیز بر اساس اعلام رسمی و دقیق نقشه کشورهای مستعمره از سوی بریتانیا و فرانسه و نیز با سرچی خیلی ساده روی واژه مستعمره، دهها نقشه هویدا می شود.‌ از جمله نقشه یWorld 1914 empires colonies territory.PNG نام و جغرافیای سرزمین های مستعمره و کشورهای مستقل نشان داده شده است. بر این اساس نام و محدوده جغرافیایی ۸ کشور مستقل آسیایی و افریقایی به خوبی و با رنگ متفاوت منعکس شده است: ایران، چین، ژاپن، تایلند، افغانستان،نپال، بوتان، در آسیا و اتیوپی و لیبریا در آفریقا. البته عربستان سعودی نیز غیر از حجاز که بخشی از عثمانی بود، در شمار ملت های مستعمره نبوده است؛
۴- شگفت آن که در هیچکدام از نقشه های رسمی دولت های بریتانیا و فرانسه، نام ایران به عنوان مستعمره نیامده است. به عبارت بهتر حتی در ضعیف ترین سال های عصر قاجار و در شرایطی که بخش های بزرگی از ایران در جنوب، شمال و شمال باختری توسط بریتانیا، روسیه و عثمانی اشغال شده بود، ایرانیان تن به قبول استعمار ندادند؛
۵- کوتاه آن که با دقتی ۱۰۰ درصدی و با اعتراف رسمی استعمارگران اروپایی، ایران هیچگاه در قالب کشوری مستعمره، تحت الحمایه و زیر نظر در نیامد. به سخن دیگر ایران همواره ملت و کشوری مستقل بوده است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

آیت الله مصباح در فنلاند

مرحوم آیت الله محمد تقی مصباح یزدی از جمله فرموده اند: در حکومت اسلامی، رای مردم هیچ اعتبار شرعی و قانونی ندارد؛ نه در اصل نوع نظام سیاسی کشورشان، و نه در اعتبار قانون اساسی، و نه در انتخاب ریاست جمهوری، و انتخاب خبرگان رهبری. ملاک اعتبار قانونی تنها یک چیز است و آن رضایت ولایت فقیه است(هفته نامه پرتو؛ ارگان موسسه مصباح یزدی؛ ۱۳۸۴/۱۰/۲۷). فرض کنیم شهروندان ایرانی چنین گزاره ای را بپذیرند، کما این که تاکنون نیز خواه و ناخواه چنین بوده است. ولی مسلم است که مرحوم ایشان،‌ نظریه خویش را مخصوص جغرافیای ایران و بلکه جغرافیای شیعیان و مسلمانان نمی شمرد؛ سهل است که به دلیل جامع و مانع فرض کردن نظریه دیدگاهش، آن را فراگیر و بلکه جهانشمول می پنداشت. حال چنان چه بر فرض، دکترین ایشان بخواهد در فنلاند اجرایی شود چه پیامدهایی خواهد داشت؟ فنلاندی ها برای  جا انداختن این نظریه از چه چیزهایی باید دست بکشند؟ اجازه دهید ابتدا نگاهی به سازو کار انتخابات ریاست جمهوری داشته باشیم.
برای نامزد شدن به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری در فنلاند، داشتن ۵ ویژگی بایسته است: حداقل سن ۳۵ سال،  داشتن حمایت حداقل ۲۰ هزار شهروند، نداشتن محکومیت کیفری، داشتن سلامت جسمی- روانی و ثبت نام در لیست رای دهندگان محل زندگی خود.
غیر از این شروط، برای ورود نامزدان ریاست جمهوری به صحنه انتخابات هیچ شرط دیگری نیست.‌ البته مهمترین وظیفه دبیرخانه پارلمان که زیر نظر مجلس فنلاند است، بررسی تطبیق صلاحیت نامزدان با اصول بالا است. تا کنون هیچیک از نامزدان ریاست جمهوری به دلیل باورهای دینی- مذهبی و یا اعتقادات شخصی رد صلاحیت نشده است. تنها مورد رد صلاحیت در همه تاریخ فنلاند، سال۲۰۲۲ رخ داد.‌ یکی از نامزدان ریاست جمهوری به نام پیتر اوربو، از حزب ملی‌گرای فنلاند که اتفاقا بر پایه نظرسنجی ها، هیچ شانسی برای جلب آرای شهروندان نداشت، به دلیل نفرت پراکنی نژادی، توهین به مهاجران و مواضع کاملا فاشیستی، از جمله توهین های کنایه ای به پناه جویان مسلمان خاورمیانه ای، از سوی دبیرخانه پارلمان رد صلاحیت شد.
هم چنین برای کسب نامزدی مجلس، داشتن شهروندی فنلاند، حداقل ۱۸ سال سن، داشتن حمایت ۱۵۰۰ تن و قرارداشتن در فهرست رای دهندگان محلی، بس است. در فنلاند هیچ قانون و مقرراتی نیست که براساس گرایش و هویت جنسی،‌ شغلی،‌دینی- مذهبی و...‌مانع نامزدی در انتخابات شود.‌ تا کنون هیچ نامزدی به این دلایل و اعتقادات شخصی رد صلاحیت نشده است. کوتاه آن که مثالواره سازوکار انتخابات فنلاند، تقریبا در همه جای جهان توسعه یافته سیاسی، مانند ملل اسکاندیناوی، بنه لوکس و اتحادیه اروپایی جاری و متداول است.‌ حال چگونه میسر است که به فنلاندی ها، سوئدی ها، سوئیسی ها، ایسلند و دانمارک و نروژی ها، قبولانده شود که تابع دکترین مرحوم آیت الله مصباح شوند؟!!. لازمه صدور و جا انداختن چنین اندیشه ای، در وهله نخست آن خواهد بود که این ملت ها، مسلمان شیعی طراز جناب آیت الله مصباح شوند. یعنی به ولایت مطلقه فقیه تن دهند؛ و سپس مکانیسم انتخابات خود را بر اساس دستورالعمل های جناب آیت الله شکل دهند.‌ برای جا انداختن این دیدگاه مثلا در اسکاندیناوی، یک مشکل وجود دارد. در واقع بزرگترین مشکل این ملت ها در توسعه سیاسی آن است که هیچ مشکل بنیادینی ندارند. یعنی با مکانیسم های نشأت گرفته از دمکراسی، هر مساله ای را در همین چارچوب به فوریت حل وفصل می کنند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

کی نفع می برد؟

نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد یکشنبه شب اعلام کرد: "ایران هیچ ارتباطی با این حملات ندارد و درگیری میان ارتش ایالات متحده آمریکا و گروههای مقاومت در منطقه است که بصورت رفت و برگشت با هم مقابله به مثل می کنند". من فرض میگیرم که موضع نماینده جمهوری اسلامی صادقانه باشد. پرسش این است که پس کشتن سربازان آمریکایی در کلان مقیاس به سود کی است؟!!
عراق و سوریه که می بایست طی چند روز آینده در انتطار برپایی جهنم دیگری باشند که از هوا بر سر آنان خواهد ریخت. منافع جمهوری اسلامی نیز به رغم انکار دست داشتن در کشتن سربازان آمریکایی، ممکن است در دریاها تهدید شود. چنان که امروز نشریه بلومبرگ نوشت: "آمریکا در حال بررسی امکان انجام یک عملیات مخفی علیه ایران است. یکی از این احتمالات حمله به ایران و عدم پذیرش مسئولیت آن است. یکی دیگر از احتمالات حمله به مقامات ایرانی، همانگونه که دونالد ترامپ، رییس جمهور پیشین آمریکا دستور ترور سردار قاسم سلیمانی را صادر کرد". به نوشته این نشریه، واکنش بایدن می تواند یکی از مهمترین تصمیمات وی در دوران ریاست جمهوری وی باشد. البته بس بعید است ایران- آمریکا وارد درگیری مستقیم شوند؛ ولی روح چیره بر کنگره آن است که آمریکا باید"پاسخ نظامی" پر قدرتی را علیه ایران در دستور کار قرار دهد. زیرا نمایندگان دست پنهان ایران را پشت بیشتر این رخدادها می پندارند. هر چند بسیار بعید است واکنش آمریکا به جنگ با ایران منجر شود.
از سوی دیگر چون نقطه کشتن آمریکایی ها اردن بود، اعراب درست یا نادست، به روشنی خطر و تهدید جمهوری اسلامی را دوباره حس کردند. در واقع حمله به خاک یک کشور عربی، آرامش اردنی ها را از بین برده و آنان در انتطار اقدامات آمریکایی ها مانده اند. بنابراین خواه و ناخواه و درست یا نادرست، دستکم عراقی ها، سوری ها و ایرانیان ناچار تا روز موعود، باید در انتظار چگونگی واکنش آمریکا در استرس بمانند.
هم چنین مسلما کشورهای عرب حوزه جنوبی خلیج فارس، از تشنج بیشتر فضای منطقه که اقتصادشان را تحت تاثیر قرار خواهد داد، نگرانند. هم چنین اروپا، چین و آسیای جنوب خاوری و هند و ژاپن و کره، که اقتصاد محور و صلح پایه اند، خواهان افزایش سطح منازعه در خاورمیانه نیستند. ولی در این میان دو دولت بیشترین منفعت را از هر گونه ورود افزاینده آمریکا به درگیری خاورمیانه می برند. دو دولتی که مستقیم درگیر جنگند و ورود آمریکا را از زوایای متفاوت به سود خود می دانند: روسیه و اسراییل
روشن است که با کشیده شدن همه جانبه نظامی امریکا به کشاکش های خاورمیانه، روس ها در اوکراین نفس راحتی خواهند کشید و اسبان تا زانو در گل مانده نتانیاهو در غزه، نفس تازه خواهند کرد.
چند ساعت پیش، ست مولتون نماینده دموکرات ماساچوست در مجلس نمایندگان چنین گفت:
در حالی که ما برای سربازان شجاع مان که در جبهه ایستاده اند عزاداریم و به آنها افتخار می کنیم، باید دانست که زمان حاضر زمان هوشمندی و اقتدار راهبردی است و نه جار و جنجال سیاسی. ما دشمنان زیادی در جهان داریم که می خواهند ما را در جنگ دیگری در خاورمیانه گرفتار کنند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

درصدهای انتخاباتی

ژوزف استالین در برابر اندک هم حزبی های دمکرات منش و رویکردشان برای پاسداری از آرای انتخاباتی، با پوزخند گفت: رفقا خوب به یاد داشته باشید در انتخابات تصمیم با رای دهندگان نیست؛ بلکه با کسانی است که رای ها را می شمارند.
ممکن نیست که تصور شود دولت های شبه دمکرات و رژم های تمامیت خواه، در شوهای تکراری انتخاباتی بخواهند و یا بتوانند، تن به اسباب و لوازم دمکراتیک دهند. به ویژه هنگامی که دولت های برخاسته از یک انقلاب دچار آنتروپی(پیری) می شوند، برای توجیه استمرار ماندن در قدرت و در عین حال کسب مشروعیت و مقبولیت، باید تنور یخزده انتخاباتی را به هر شیوه ای گرم کرده و نان های کپک زده را از درونش بیرون کشند. روشن است که هنگامی که از پیش تنورها، نانوایان، گونه های آرد و آب و نمک و هیزم انتخابات دقیق برگزیده شده، فقط کسانی در صف خریداران نان های این تنور می ایستند که ذائقه اشان با نان های کپکی خو گرفته و دمساز شده باشد.
ولی در این میان نظام های حکومتی پیر شده که ماهیتا قادر به تن دادن به ایجاد تغییرات استراتژیک در ساختارها، رویکردها و اهداف درونی نیستند و در عین حال اراده بر کناره گیری و واگذاری دمکراتیک قدرت ندارند، برای حفظ تابلوی دمکراتیک بودن به ویژه در انظار بین المللی، ناگزیرند تن به انتخابات استالینی دهند؛ و البته با نمایش دادن مشارکت بالای آرای انتخاباتی با ارائه درصدهای اعشاری مضحک. مثلا در ۲۰۱۴، میزان شرکت کنندگان در انتخابات کره شمالی 99/97 درصد، در سال ۲۰۲۲ میزان آرای انتخاباتی چین 95/4 و در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۱ فدراتیو روسیه، 70/22 در صد اعلام شد. این درصدها تابع سه پارامترند:
۱- نخست قابلیت جا انداختن بین المللی درصدها است. مثلا با توجه به فضای سیاسی درونی روسیه،‌ چنان چه به جای ۷۷/۲۲٪ شرکت کننده ۲۰۲۱،‌ مشارکت کنندگان ۹۰ درصد اعلام می شد، توجیه پذیر نبود. صف های صندوق ها به خوبی منعکس کننده درصدهای احتمالی است. بنابراین متخصصان زبده به دولت های تمامیت خواه در تعیین درصدهای کمی مقبول تر و قابل هضم تر یاری می رسانند؛
۲- ولی در هر شرایطی میزان شرکت کنندگان نباید از ۵۵ درصد باشد. این رقم جادویی،‌کمترین حد برای اعلام مشروعیت دولت و حکومت است؛
۳- و بالاخره پس از پایان انتخابات، شبه کارشناسان از پیش ساماندهی شده با بلندگوهای رسانه های حکومتی و در مدت بیشینه دو هفته وارد میدان می شوند تا مثلا به توجیه میزان مشارکت ۵۹/۷۲٪  شهروندان بپردازند. یادمان باشد به قول مارک تواین، آنجا که آزادی رنگ باخته، چنان چه رای دادن می توانست چیزی را تغییر دهد، هرگز اجازه نمی دادند کسی رای دهد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

جهان با آمریکا همراه می شود؟

پس از ورود ایالات متحده و بریتانیا به رویارویی مستقیم نظامی(حملات هوایی) با حوثی ها، همان گونه که پیشتر پیش بینی می شد، چین هم به مساله ورود کرد. امروز خبرگزاری الجزیره به نقل از رویترز در این باره نوشت:
چین ایران را برای مهار حملات حوثی‌ها در دریای سرخ تحت فشار قرار داده است.پکن به ایران گوشزد کرده که حملات حوثی‌ها به روابط دوجانبه آسیب می‌زند. هم چنین از ایران خواسته است تا از حوثی‌ها بخواهد که تنش را کاهش داده و خویشتن‌داری کنند.
در همین حال، وزیر دفاع ایتالیا گفته است: آماده است ماموریت اروپایی را در دریای سرخ بر عهده گیرد. وی تاکید کرد که این ماموریت باید هر چه سریعتر آغاز شود.

به هر روی با فرض تشدید تنش و ناامنی در باب المندب و دریای سرخ، هیچکدام از  دولت های قدرتمند دریاپایه، در برابر حوثی ها تحت هر عنوانی بی تفاوت نخواهند بود. خوب یا شوم، به زودی محتمل است، شورای امنیت بدون استفاده از حق وتو، با شاکله ای یکپارچه و بی رای مخالف، قطعنامه ای الزام آور را برای مقابله با انصارالله تصویب نماید.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

بجنگ تا بجنگند

دهه ها است جمهوری اسلامی آمریکا، اسرائیل و گاه کل غرب را متهم به دست داشتن در همه طرح ها و برنامه های خرابکاری و تروریستی داخلی ایران کرده است. از بمب‌گذاری، کشتار، ترور، حملات سایبری، خرابکاری در تاسیسات و قس علیهذا. هم چنین گروه های تکفیری و تروریستی پرشماری مانند داعش و القاعده و جیش العدل(جیش الظلم) و...را نیز ساخته و پرداخته و تحت حمایت امریکا و اسرائیل می شمارد. خواهش می کنم دستکم تا پایان خواندن این یادداشت، شما هم مانند من این اتهام را کاملا درست فرض کنید. خوب در عوض اینان(آمریکا و اذنابش) جمهوری اسلامی را متهم می کنند که از طریق پشتیبانی علنی از دهها تشکیلات نیابتی مانند حزب الله، حوثی ها، حماس و سازمان‌های مستقر در عراق و سوریه و... به نا امنی منطقه ای دامن زده و می کوشند موجبات نا آرامی منطقه ای و بلکه جهانی(به زعم انان) را فراهم ساخته و اسرائیل و آمریکا و دیگر دولت های غربگرا را به چالش بکشد. بنابراین جنگ و توطئه و ترور و خرابکاری پنهان نیابتی بین تهران و امپریالیست ها و اذنابش بی توقف در جریان بوده و تعطیل بردار نیست. ولی در این پیکار مستمر کفه کدامیک سنگین تر است؟!!
خبرگزاری فارس در گزارش خبری ۱۴۰۲/۱۰/۶ کمک های آمریکا به اسرائیل(اشغالگر) را 270 میلیارد دلار محاسبه کرده است. یعنی 2/25 برابر کل بودجه عمومی پیشنهادی جمهوری اسلامی در سال آینده(120 میلیارد دلار در 1403). چنان چه  کمک های دیگر کشورها مانند بریتانیا، فرانسه، چک و آیپک به دولت اسرائیل نادیده انگاشته شود، نسبت کمک های صرفا آمریکا چقدر است؟ در عین حال نسبت بودجه امسال دفاعی پنتاگون را که حدود 900 میلیارد دلار است با بودجه دفاعی جمهوری اسلام (بیشینه 10 میلیارد دلار) بسنجید, آن گاه نتیجه این جنگ پنهان همین الان هم روشن نخواهد شد؟!! فرض کنید تهران بیشینه در ماه بتواند با  50 میلیون دلار، نه 100 میلیون دلار نیابتی ها را پشتیبانی کند. اصلا گیریم کمک های سالیانه تهران به محور مقاومت 3 تا 4 میلیارد دلار باشد، در این صورت معادله را چگونه باید نوشت؟! نتیجه مادی این معادله چیست؟ افلا یعقلون؟ افلا یتفکرون؟
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

22 پیش بینی کوتاه مدت

با فرض کردن استمرار رویکرد درازمدت استراتژی سیاست خارجی جمهوری اسلامی، چگونگی دستاوردهای آرمان ها، اهداف و برنامه های محوری نظام، تا پایان 2026 چنین می نماید:

۱- به اغلب احتمال، اسرائیل همچنان پا برجا مانده و جزو توانمندترین ها در خاورمیانه خواهد بود؛
۲- به اغلب احتمال، دولت مستقل فلسطین تشکیل خواهد یافت و دوست و همراه اسرائیل خواهد شد؛
۳- به اغلب احتمال، طالبان از دادن حقابه هیرمند- هریرود به ایران همچنان خودداری خواهد ورزید؛
۴- به اغلب احتمال، در ترسیم و تعیین مرزها و قلمروهای دریای خزر، زور تهران برای اثبات اراده اش، به چهار کشور دیگر پیرامونی این دریاچه نخواهد رسید؛
۵- به اغلب‌ احتمال، تحریم های بین المللی علیه ایران همچنان پابرجا مانده و شکافی معنادار به نفع ملت-دولت در آن ایجاد نخواهد شد؛
۶- به اغلب‌ احتمال، فروش نفت و برگشت ارز به ایران، همچنان در دایره پر پیچ و خم دلالی- واسطه ای و مشکوک از دیدگاه فساد باقی خواهد ماند؛
۷- به اغلب احتمال، دوستان و متحدین منطقه ای جمهوری اسلامی، مانند سوریه، حوثی های حاکم بر صنعا،‌ لبنان و بلکه عراق، همچنان بحران زده، گرفتار در دور تسلسل فقر و نا امن باقی خواهند ماند؛
۸- به اغلب احتمال، هیچیک از دولت های ثروتمند عرب جنوب خلیج فارس، نزدیکی همه جانبه با ایران را در دستور کار قرار نخواهند داد؛
۹- به اغلب احتمال،‌ رقابت ایران با عربستان برای نفوذ در خاورمیانه، کمکی به جمهوری اسلامی در پیشبرد راهش نخواهد کرد؛
۱۰- به اغلب احتمال، با وجود چین، ترکیه، روسیه و حتی عربستان و امارات، قدرت مانور تعاملات و تبادلات ایران بین ۵ کشور آسیای مرکزی، نازل و بلکه ناچیز خواهد ماند؛
۱۱- به اغلب احتمال، توان جمهوری اسلامی برای احیای مناسبات با اروپا ره به جایی نخواهد برد و اعتماد کاسته شده بر نخواهد گشت؛
۱۲- به اغلب احتمال، تحرکات گروهها و تشکیلات تکفیری همچون داعش، القاعده و حتی وابستگان به طالبان در ایران نسبت به 10 سال گذشته بیشتر و پر دامنه تر خواهد شد؛
۱۳- به اغلب احتمال،‌ با فرض تحقق تشکیل ابتدایی دولت مستقل فلسطین و به رسمیت شناختنش توسط شورای امنیت، قدرت نفوذ ایران در غزه-کرانه باختری،‌ کمرنگ و ناچیز خواهد شد؛
۱۴- به اغلب احتمال، به خاطر تداوم تحریم های بین المللی، افزون بر کاهش صادرات نفت، ایران همچنان از کاهش سرمایه گذاری خارجی و در نتیجه کاهش ارزش پول ملی و افزایش نرخ ارز در رنج خواهد بود؛
۱۵- به اغلب احتمال، با تدوام رقابت و کشمکش با اسرائیل(اشغالگر)، تنش بین این دو در قالب حملات سایبری، ترورها و خرابکاری بس افزایش خواهد یافت؛
۱۶- به اغلب احتمال، با وجود تشدید تمرکز بر ایجاد کریدور سیونیک(زنگزور)، جمهوری اسلامی ناگزیر خواهد بود بخشی بزرگی از توان خود را صرف این نقطه پر تنش نماید؛
۱۷- به اغلب احتمال، اتهام همکاری دفاعی تهران- مسکو در میدان اوکراین، همچنان گریبان جمهوری اسلامی را خواهد گرفت ؛
۱۸- به اغلب احتمال، با فرض تکوین دولت فلسطینی، عادی سازی مناسبات اعراب- ملل مسلمان با اسراییل، جمهوری اسلامی در انزوای نزدیک به مطلق قرار خواهد گرفت؛
۱۹- به اغلب احتمال، با فرض تکوین دولت فلسطین و تداوم استراتژی نابودی اسراییل از سوی تهران، ضریب حمله و خرابکاری در تاسیسات هسته ای ایران افزایشی خواهد شد؛
۲۰- به اغلب احتمال، روند فشارهای حقوق بشری بر جمهوری‌اسلامی به شدت افزایشی و همه جانبه خواهد شد؛
۲۱- به اغلب احتمال، ایران همچنان درگیر و گرفتار در جنگ های منطقه ای خواهد ماند، نبردهایی که هیچ پیروزی در آن ها حتی تصور پذیر نیست؛
۲۲- به اغلب احتمال، مساله پناهندگان، به ويژه افغانستانی ها، به اوج خود خواهد رسید و بخش بزرگی از توان دولت ها صرف آن خواهد شد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

چون به خلوت می روند

امشب داشتم در باره پاپ ها، قدرت و قداست آن ها مطلبی می خواندم. پاپ اسقف رم و جانشین سنت پیتر رهبر کلیسای کاتولیک است. او نماینده و خلیفه خدا بر روی زمین محسوب می شود. رهبر همه کاردینال ها و اسقف ها و کشیش ها بوده و تفسیر آموزه های دینی، هدایت کلیسا و روحانیون در سراسر جهان بر عهده او است. رهبر معنوی و مذهبی بوده و از بالاترین قداست ها برخوردار است. سخن او سخن عیسی(ع) و بلکه عین فرمان خدا است.
خوب همه می دانند که ازدواج برای روحانیون کلیسا از زن و مرد، یعنی راهبه و کشیش، اسقف و کاردینال حرام بوده است. ولی حتی در اوج نفوذ و قدرت پاپ ها و کلیسا و زمانی که روحانیون بر سیاست، قدرت، جامعه و دین و مذهب چیره بودند،‌ در خلوت انواع رابطه جنسب که در شمار گناه کبیره محسوب می شود، در عمل نادیده گرفته شده و حتی به سخره گرفته می شد. یادآوری چند نمونه تاریخی بدک نیست:
۱- پاپ ژان دوازدهم در سده دهم نه تنها در خفا چند معشوقه داشت، بلکه از آن ها دارای فرزند شد. ولی کلیسا در این باره لاپوشانی کرد؛
۲- پاپ الکساندر ششم در سده پانزده میلادی آن قدر معشوقه داشت که نامهایشان را از یاد برده بود. از این معشوقه ها دستکم چهار فرزند سر دستش ماند؛
۳- پاپ لئون دوازدهم در سده شانزدهم به داشتن روابط هر شبه با زنان و حتی زنان شوهر دار معروف بود؛
۴- پاپ ژان دوازدهم علاقه مفرط به لواط، از جمله با بچه ها و حتی کشیشان جوان و نزدیکانش داشت؛
۵- اسقف اعظم میلان به حدی بر لواط اصرار داشت و بی محابا بدان می پرداخت که ناگزیر از مقامش عزل شد. ولی کارش به زندان و تأدیب نرسید.

رسوایی های جنسی از جمله همجنس گرایی بین روحانیون زن و مرد، در خفا همواره بوده است. به گونه ای که در کنار برخی کلیساها گورهای دستجمعی از جنین های سقط شده کشف شده که ناشی از روابط کشیش ها و راهبه ها بوده اند. حتی هنوز در سده ۲۱ نیز انواع گوناگون روابط جنسی کشف می شود. البته به اغلب احتمال این گونه روابط تنها محدود به روحانیون کلیسای کاتولیک نیست. کدام دین و مذهب را می شناسید که متولیان و رهبرانش از چنین انحرافاتی مبری بوده باشند؟! به گمانم گسترش و فراگیر شدن همه گونه انحرافات جنسی و عادی شدن آن بین ملت ها، تا حدود زیادی متاثر از فساد در هرم بالای رهبران و متولیان دینی- مذهبی بوده است. راست گفت حضرتش:
واعظان کین جلوه در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

این نام از یادمان نرود: امیر غضنفر آذرفر

همین چند روز پیش بود که خبر مرگش در اصفهان به گوشم رسید. او در حد و اندازه همان سرباز و ارتشی بود که باید می بود. امیر سرتیپ دوم غضنفر آذرفر را می گویم. فاتح حاج عمران و فرمانده پیروز عملیات کربلای هفت. آذر فر روستا زاده(ده مغالک) و لر بختیاری الیگودرزی بود.در ۱۳۳۶ (یا ۱۳۳۳۹) دانشکده افسری درش را به روی او گشود. در طول مدت آموزش جان فرسا و خرد کننده، دوره های وحشتناک هوابرد، تکاوری و جنگ های ویژه(کلاه سبز های ایران) را با مشقت خرد کننده پاس کرد. پس از آن به دلیل شایستگی بارزش بر پایه رویه معمول برای تکمیل آموزش تکاوری، هوابرد و دستیابی به خبرگی آموزش جنگ های نامنظم، جنگ های روانی، جنگ در کوهستان، اسکی پیشرفته نظامی و رزم در برف، به بریتانیا و ایالات متحده(احتمالا) اعزام شد و با کسب نمره عالی (ممتار) این دوره ها را طی نمود. پیش از پیروزی انقلاب، با درجه سرگردی(به اغلب احتمال) به فرماندهی نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد در لبنان دست یافت. ایراندوستی و عشق به میهن، بخش جدایی ناپذیر اخلاق ارتش مدار آذر فر بود. چنان که به هنگام خدمت در کردستان در فاصله ۱۳۴۰- ۱۳۴۳، همزمان به انجام وظیفه دقیق نظامی، برای کمک به هموطنان محروم، در دبیرستان های کردستان به تدریس ریاضیات و زبان مشغول بود. وی به اقتضای ضرورت های تکاوری به چند زبان زنده و ضروری برای ارتش، یعنی عربی و انگلیسی تسلطی نسبی کسب کرد. پس از تاسیس جمهوری اسلامی و هنگامی که تنها حدود ۴۰ سال داشت با درجه  سرگردی و سپس سرهنگی(حداکثر) به ترتیب به فرماندهی لشگر های ۶۴ ارومیه، لشگر ۲۸ پیاده کردستان، لشگر ۳۰ پیاده گرگان و لشگر ۸۴ لرستان رسید. او فرمانده پیروز عملیات کربلای ۷ و فاتح حاج عمران بود. با این همه از دیدگاه عمومی چهره ای گمنام ماند. کاش دستکم به هنگام مرگ این قهرمان در ۱۵ بهمن ۱۴۰۲(۵ روز پیش)، امیر سرلشگر سید عبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش در تدفین او حضور داشت و از او یادی می کرد. با این همه، بایسته است چند تکه کوچک در این باره نصب العین استراتژیست های امروز حکومتی حاکم بر ایران قرار گیرد:

۱- امیر آذر فر با همه شایستگی ها و زندگی کاری کم مانند، نسبت به صدها و بلکه هزاران فرمانده دوره دیده ارتش، که درست یا نادرست اعدام، بازخرید، بازنشسته، فراری و معزول و مغضوب قرار گرفتند، تنها نیرویی متوسط محسوب می شد؛
۲- وی به رغم رشادت، بی باکی لر مآب، که نمودش در فتح بی چون و چرای حاج عمران مشاهده شد، تنها یک تاکتیکسین بود و فرصت تکمیل دوره های طرح ریزی های استراتژی را پیدا نکرد. در واقع در هنگامه تحمیل جنگ به جمهوری اسلامی، جای خالی و یا دستکم کمبود استراتژها و یا درک کنندگان طرح و برنامه های استراتژیک به خوبی احساس می شد؛
۳- آذر فر  دستکم تا هنگام بازنشستگی به سنت و رویه مال اندوزی و کسب وکار و رانت خواری متداول نپیوست و در مقابل انجام وظیفه میهنی پیشین، در صدد میراث خواری از قهرمانی های پیشین بر نیامد؛
۴- او در همان سرتیپ دومی ماند و جار وجنجالی هم بر سر ارتقا راه نینداخت. در حالی که به خوبی و آشکارا شاهد ارتقا کسانی به سرتیپ تمامی و بلکه سرلشگری بود، که هرگز دوره های سخت و سهمگین و کمرشکن سربازی را و حتی دوره های ابتدایی و اختصاصی تئوریک و عملی نظامی‌گری را طی نکرده بودند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

بزرگترین تلاش بیهوده تاریخی جمهوری اسلامی

۴۵ سال است که جمهوری‌اسلامی دستیابی به هدفی را در دستور کار قرار داده و  هزینه های غول آسای مالی، انسانی، لجستیک و تبلیغی برایش صرف کرده است. در حالی که به اغلب احتمال نه تنها دست نیافتنی است، بلکه به مثابه آب در هاون کوبیدن است: محو و نابودی اسراییل. هر چند دولت اسرائیل تا هنگامی که به خواست جامعه جهانی دایر بر  تشکیل کشور مستقل فلسطینی تن نداده است، رسما اشغالگر خواهد بود، ولی در عین حال هیچ نشانه ای حتی تا افق های دور دست، مبنی بر نابودی دید پذیر نیست. ناچیز بودن این احتمال، افزون بر فاکتورهای دفاعی، ریشه در پیشرفت های علمی، فناوری، توسعه انسانی و... دارد:

۱- هر پنج عضو دائم شورای امنیت موجودیت اسرائیل را به رسمیت می شناسند؛
۲-  تا امروز  ۸ فوریه، از ۱۹۳ عضو ملل متحد، ۱۶۵ کشور اسرائیل را به رسمیت می شناسند.یعنی بیش از ۸۵٪؛
۳- همه هفت کشور G7 و نیز چین و روسیه این کشور را به رسمیت می شناسند؛
۴- بین دولت های، افزون بر  مصر، اردن، امارات متحده و بحرین، دولت فلسطین نیز به رهبری محمود عباس، اسرائیل را به رسمیت شناخته اند. هم چنین مراکش و سودان به گونه دوفاکتو تل اویو را به رسمیت می شناسند؛
۵- تنها چهار کشور غیر مسلمان شامل کره شمالی، کوبا، ونزوئلا و بولیوی اسرائیل را به رسمیت نمی شناسند، یا  شناسایی پیشین تر خود را پس گرفته و فعلا با اسرائیل قطع ارتباط کرده اند؛
۶- انتطار می رود در آینده نزدیک پس از تشکیل دولت مستقل فلسطینی، عربستان سعودی بیدرنگ اسرائیل را به رسمیت بشناسند. در این صورت علاوه بر قطر، عمان، کویت، تونس، جیبوتی و کومور، بیشتر ۲۸ کشور دیگری که تل آویو را تا کنون به رسمیت نشناخته اند، به این کاروان بپیوندند؛
۷- اسرائیل از هنگام تاسیس تا کنون در ۱۷ جنگ و یا نبرد کم شدت شرکت کرده که تا سال ۲۰۰۰ در همه آنها پیروز بوده است. ولی در سال های ۲۰۰۶، ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ در نبردهای کم شدت با حزب الله و حماس یا موفق نبوده و یا ناگزیر تن به سازش داده است. ولی در هیچکدام تن به واگذاری سرزمین نداده است؛
۸- ارتش اسرائیل با بهره گیری از صنایع نظامی پیشتاز و پیشرفته خود یکی از مدرنترین ارتش های جهان است. هم چنین از منظر داشتن تسلیحات هسته ای جزو ۹ کشور برتر جهان محسوب می شود؛
۹- اسرائیل در فضای پیرامونی از هفت حامی بزرگ برخوردار است: مردم و سازمان های توانمند یهودی، ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه و بیشتر دولت های اروپایی، آرژانتین، ناتو و اقیانوسیه؛
۱۰- اسرائیل در مجموع و پیش از امارات و ترکیه، توسعه یافته ترین دولت جنوب غرب آسیا است؛
۱۱- پس از آمریکا از دیدگاه داشتن "شرکت های نوپا" رتبه دوم جهان را داراست؛
۱۲- از منطر IMD (مؤسسة اعتبار سنجی توسعه) هفتمین کشور توسعه یافته جهان است؛
۱۳- در تولید و توسعه انرژی خورشیدی دهم جهان است؛
۱۴- بانک اسرائیل از دیدگاه اعتباری، همواره رتبه یکم تا پنج جهان را در اختیار داشته است؛
۱۵- در "فنآوری های روی لبه"، همطراز آمریکا بوده است؛
۱۶- نخستین مقصد سرمایه‌گذاری برای مايکروسافت، آی بی ام، اپل، اچ بی، موتورلا است؛
۱۷- از منظر بانک جهانی درآمد سرانه اش در ۲۰۲۲، بیش از ۵۶۰۰۰ دلار و رشد اقتصادش بیش از ۳/۱٪ بود؛
۱۸- از منظر شاخص توسعه انسانی(HDI) تا ۲۰۲۳، رتبه ۱۹ جهانی را به خود اختصاص داده بود. نرخ امید به زنگی در اسرائیل ۸۳/۲ سال،سطح سواد حدود ۹۱/۳٪. و از دیدگاه سرمایه گذاری در آموزش و بهداشت در ردیف های فوقانی جهان ایستاده است؛
۱۹- تا کنون ۱۷ اسرائیلی موفق به دریافت نوبل شده اند، ۶ بار در شیمی، ۲ بار در اقتصاد، یک بار ادبیات، ۲ بار آلترناتیو و سه بار صلح، پزشکی یک بار و فیزیک  یکبار(هر دو شهروند اسراییل)؛
۲۰- هر ساله دستکم ۱۰٪ بودجه عمومی دولت صرف آموزش و پرورش و دانشگاه می شود؛
۲۱- سن آغاز آموزش از دو سالگی است و تا ۱۸ سالگی تحصیل رایگان است؛
۲۲- از هر ۱۰۰۰ دانش آموخته لیسانس، ۱۳۵ تن فارغ‌التحصیل مهندسی است؛
۲۳- بیش از ۴۳٪ صادرات این دولت، مربوط به تولیدات فناوری، تحقیق و توسعه می باشد. در واقع منشا بخش بزرگی از فناوری های پیشرفته جهان در تحقیقات مربوط به دانشگاه‌های این کشور است. مثلا در تولید ریزپردازنده های Core 2 Duo اینتل یا Zip و و فن‌آوری های فایل ها وصنایع کشاورزی و فضایی.

پیشنهاد می شود، هدف نابودی اسراییل، به دلیل غیر قابل اجرا بودن، کنار گذاشته شده و یا همانند هدف سند ناموفق چشم انداز توسعه ۱۴۰۴، که در پی برتری های اقتصادی، علمی و فناوری جمهوری اسلامی، بین ۲۶ کشور آسیای جنوب باختری بود، رقابت و رویارویی با دولت اسرائیل تغییر کرده و توسعه یافتگی ایران مبنای رقابت قرار گیرد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

استراتژی برباد دهنده 45 ساله

45 سال است جمهوری اسلامی و ایالات متحده در مقیاس استراتژی ملی و استراتزی بزرگ، کژراهه ی غلطی را در مناسبات خود در پیش گرفته اند که دارای دو ابر بازده دهشتناک و ماندگار بوده است:
۱- موجبات افت جایگاه اقتصادی، سیاسی، نظامی و در مجموع قدرت ملی ایران در سطوح جهانی و منطقه ای نسبت به سال ۱۹۸۰ شده است؛
۲- صلح و امنیت منطقه ای را به شدت تحت تاثیر قرار داده و زمینه ساز رشد و اوجگیری میلیتاریسم و تروریسم شده است.
  این در حالی است که تا جایی که به‌ ژئوپولیتیک بر می گردد،  هرگونه دشمنی بین این دو غیر ضروری است. سهل است که شمار مشترکات این دو از این منطر فراوان است. بس بدیهی است که "موقعیت و امنیت ایالات‌ متحده آمریکا و ایران، صلح و امنیت جهانی و حتی اگر گزافه نگفته باشیم، تبلور نجات بشری در جهانی که ایران و آمریکا یاد گرفته باشند اختلافاتشان را کنار بگذارند، بهتر تامین خواهد شد" (جان قزوینیان، ترجمه محسن عسگری جهقی، ایران - آمریکا، نیما، ص ۳۸). به‌هر روی جدای از این که دشمنی میان این دو فاقد پایه های کلان و تاثیر گذار ژئوپولیتیک است، ترمیم روابط بین این دو نیز خیلی وقت است که دیر شده‌.
قزوینیان در مقاله خود افزوده است: " با این که در هر دو کشور و حتما در سایر کشورها، کسانی هستند که باور دارند منافعشان از رهگذر دشمنی ایران- آمریکا تامین می شود" از سرگیری مناسبات بین این دو برای صلح منطقه ای و جهانی حیاتی است(پیشین- ص۳۷).
شگفت آن که از همان آغازهای انقلاب اسلامی تا کنون مدیران کلان اجرایی از بازرگان، میرحسین موسوی، رفسنجانی، خاتمی، روحانی و حتی احمدی نژاد سرانجام به همین نتیجه استراتژیک رسیدند. ولی با وجود این آگاهی یافتن دیر رس،هیچکدام در بر گرداندن ایران از این مسیر دهشتناک و سنگ زیربنای نابودی مقهوریت گام به ‌گام ایران قبول نشدند.سهل است که هر کدام به گوشه ای رانده شده و تنها شده و از میدان بازی بیرون انداخته شدند. به گمانم بزرگترین پرسش تاریخی طی این 45 ساله آن است که چه اراده یا اراده هایی جمهوری‌اسلامی و ایالات متحده را در مسیر دشمنی دوزخی قرارداده‌اند ؟ کدام بازیگران قدر قدرتی، فراتر از رئیسان دولت تصمیم سازی می کنند؟ چه کسانی و کدام کشورها از استمرار دشمنی بین ایران- آمریکا سود می برند؟ سکاندار این کشتی رها شده در توفان کیست؟! آن هم در حالی که همگان آگاهند که بدون برقراری مناسبات استراتژیک بین این دو، امکان غلبه بر مشکلات و رفع این دو سد به هیچ روی ممکن نخواهد بود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

آمریکایی ها خارج شوند

درخواست و فشار محور مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی برای خارج شدن تتمه اندک آمریکایی‌ها از سوریه و عراق به اوج خود رسیده است.‌ ولی پیامد این در خواست به ظاهر مترقیانه و ضد امپریالیستی چه می تواند باشد؟ لازم نیست پر هوش بود که نتایج خروج اندک نیروهای باقیمانده آمریکایی را درک کرد. پیامدهای خروج ایالات متحده از عراق(۲۰۱۱)، سومالی(۲۰۰۳)، لیبی(۲۰۱۱) و افغانستان( ۲۰۲۱) چه بود؟! آیا این چهار کشور پس از خروج به ثبات دست یافتند؟! آیا این خروج آمریکا از افغانستان نبود که موجبات فروپاشی دولت و ارتش افغانستان، بازگشت طالبان به قدرت، تکوین بحران انسانی، نقض گسترده حقوق بشر،‌ افزایش فعالیت القاعده و داعش، اوجگیری امواج مهاجرتی افغان ها به کشورهای همسایه، قطع کامل حقابه تاریخی ایران و هراس از تکوین مجدد تروریسم شد؟
آیا جمهوری اسلامی که پیاپی خواهان خروج اندک نیروهای آمریکا از عراق و سوریه می شود، می تواند تضمین دهد که چنین خروجی موجبات ظهور و قدرت یابی مجدد داعش و القاعده و... نخواهد شد؟! آیا تهران و مسکو و پکن، توانایی لازم برای کنترل ظهور احتمالی آنان را خواهند داشت؟ در حالی که چین بر تایوان متمرکز است و روسیه در باتلاق اوکراین گرفتار می باشد. آیا در این صورت احتمال قدرت نمایی گروه های بنیادگرا نیست؟
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

۲- ایران از دیدگاه جغرافیایی، هم چنان بزرگترین سد در برابر باز شدن روسیه و دستیابی آسان ش به دریاهای آزاد شمرده می شود؛
۳- در عین حال، ایران به عنوان تنها کشور تک جداره برای دستیابی غرب به حوزه آسیای مرکزی-خزر- قفقاز محسوب می شود؛ با جغرافیایی غیر قابل جایگزین در جهت دسترسی اقتصادی و ژئواستراتژیک به آسیای مرکزی. کشورهای بکر هارتلند محور؛
۴- ایران هم چنین به اعتبار فرهنگی(مذهبی- زبانی- ساختاری) برترین سد در برابر تهاجم محتمل بنیادگرایی مذهبی گروههای تندرو تکفیری مانند طالبانیسم، القاعده، داعش و... محسوب می شود.‌ غرب در آینده ایران، ملتی را می بیند که قادر به کنترل جریانات خشن بنیادگرایی در باختر، خاور جغرافیایش خواهد بود؛
۵- ایران هم چنین در کانون بیضی هیدروکربنی جهان قرار گرفته و به اعتبار موقعیت جغرافیایی اش توانایی ایجاد و استمرار محیطی امن در این منطقه برای جهانیان خواهد بود.
۶- اروپا به خوبی می داند، بی ثباتی ایران، با وجود همسایگی این کشور با ۱۵ ملت و ۲۴ دولت، به معنای ناپایداری و ناامنی اوراسیا خواهد بود.
در این صورت آشفته سازی ایران با جغرافیایی استراتژیکش، خبطی تاریخی و شاید برگشت ناپذیر محسوب می شود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

دلبخواه همه

دیشب خاک و سرزمین سوریه هدف حمله هوایی آمریکا قرار گرفت. سال ها است این حملات تکرار می شود. هم چنین سوریه هدفی تمرینی و حتی گونه ای اسباب بازی و تنوع طلبی، برای نیروی هوایی اسرائیل به شمار می آید. هم چنین سوریه برای ترکیه اردوغانی هدفی آسان و مطلوب بوده که صدها بار آن را هدف حملات فراگیر هوایی و زمینی قرار داده است. هم اکنون نیز نواحی بزرگ تاریخی سوریه، زیر سلطه ترکیه است. در عین حال، درب های سوریه همواره برای حزب الله لبنان باز بوده است. از دیدگاه ولادیمیر که سوریه بخشی از روسیه بوده و برای انجام عملیات جنگی در این کشور، نیازی به اجازه کسی نیست. بیشتر دولت های عرب جنوب خلیج فارس، در قالب پشتیبانی مستقیم از گروه های تکفیری و یا حمایت مالی- لجستیک از آنکارا، سوریه را محل انواع بازی و بازیگری کرده اند. عراقی ها نیز هر گاه مناسب بوده خاک سوریه را هدف قرار داده اند. کردهای شمال سوریه که تحت حمایت امریکا-اروپا هستند، دولت خودمختاری را تشکیل داده و فرمانروایی در نواحی خود را بلامنازع می دانند. برای جمهوری اسلامی که سوریه خانه دوم و شاید اول به شمار می رود. کوتاه آن که همه دولت های همسایه سوریه، شامل اسراییل، ترکیه، لبنان(حزب الله)، عربستان سعودی، اردن و عراق، این کشور را از انواع دخالت های سخت و نرم، بی نصیب نگذاشته اند. هم چنین برای جمهوری اسلامی، ایالات متحده و روسیه، سرزمین و خاک سوریه برای مداخله همواره باز و در اختیار بوده است.
ولی با این همه، جای شگفتی و بلکه شگفت ترین پدیده در جهان است که استمرار بقای دولت کنونی مستقر در دمشق، دلخواه همه این بازیگران گوناگون و دارای اهداف متضاد با هم است.‌ به عبارت دیگر تداوم فرمانروایی بشار اسد، برای هیچیک از این بازیگران نامطلوب نیست. سهل است که نه تنها جمهوری اسلامی، که اسراییل، روسیه، ترکیه، اتحادیه عرب، عراق، لبنان، اردن و حتی ایالات متحده، مدافع پابرجایی و بقای بشار در دمشق اند. به گمانتان راز و رمز این علاقه فراگیر به استمرار بشار چیست؟ من تا کنون پدیده ای شگفت تر از این علاقه استوار همگانی برای استمرار یک دولت، آن هم بین متخاصمان ندیده ام.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

حفظ اسرائیل هدف استراتژيک امریکا است

از پایان های ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۸،‌ هدف استراتژیک رونالد ریگان و اسراییل در باره جنگ ایران- عراق در این گزاره خلاصه می شد: باخت- باخت. در همان ماه‌های نخست جنگ، هنگامی که خبرنگاران نظر مناخم بگین را در باره جنگ عراق و ایران خواستند، بی درنگ گفت که خواهان پیروزی هر دو است. بنابراین به رغم شور و شوق، فداکاری و شجاعت و تلاش همه جانبه میدانی راهبران و فرماندهان طرفین و انجام دهها عملیات بزرگ و کوچک، هر دو کشور همسایه و همکیش،‌ بالاخره این جنگ فرسایشی با نتیجه مساوی ویرانگر پایان یافت. مرزها و رهبران و رژیم ها در پایان همانند اول جنگ پابرجا ماندند؛ ولی رمق دو کشور گرفته شده بود و تلی از ویرانی ها و مسائل برای هر دو حکومت باقی مانده بود. به عبارت دیگر ایالات متحده و اسراییل، بدون ورود مستقیم دائمی میدانی، دو بوکسور را با در اختیار گرفتن رینگ،داوران و تماشگران، به لت و پار کردن هم واداشتند. آن هم با نتیجه ای شگفت و کمتر مسبوق به سابقه: باخت-باخت.
چنان چه رهبران و تصمیم سازان کلان قدرت های منطقه ای از درک استراتژی قدرت های فرامنطقه ای عاجز باشند، سیاستگزاری، طرح و برنامه ریزی آنها به جایی نخواهد رسید. زیرا فضاها در اختیار آنان نیست. پی نبردن به اهداف استراتژیک قدرت های فرامنطقه ای دردناک و برباد دهنده است.‌ کسانی که به چنین درکی نائل نمی شوند، ناگزیر در بازی قدرت های برتر مشغول شده و توانایی های ملی را به نفع آنان بکار خواهند گرفت.

حفظ اسرائیل برای دو بازیگر بزرگ توانمند دو سوی اقیانوس اطلس شمالی، (اروپا- آمریکای شمالی) هدفی استراتژيک بوده است. تلاش برای جا انداختن این هدف، سبب فراگیری بی حد این هدف بین همه قدرت های فرامنطقه ای شده است. برای اطمینان از حفظ اسرائیل(اشغالگر)، اروپا- آمریکا هر هزینه ای را متحمل شده و پیاپی سیاستگزاری و طرح و برنامه های جدیدی را اعمال می کنند‌.‌ حفظ اسرائیل به عنوان هدفی استراتژيک برای غرب تا حدی حساس و شاید حیاتی است، که در جهت اطمینان از پابرجایی همیشگی اش، حاضر به تشکیل کشور مستقل فلسطینی در همسایگی اش، به رغم مخالفت سخت احزاب و تشکل های تندرو اسراییل شده اند. پدیده ای که ناگزیر و در هر شرایطی با وجود مخالفت های احزاب محافظه کار اسرائیل،‌ به انجام خواهد رسید.
طی هفت دهه گذشته مخالفین اسرائیل(اشغالگر) هر گونه تجربه ای را برای محوش بکار گرفته اند؛ از برپایی چندین جنگ کلاسیک تا انزواسازی منطقه ای و روی آوردن به نبردهای کم شدت و چریکی. ولی هیچکدام تاثیری کلان بر نابود سازی آن نداشته است. مهمتر این که از دیدگاه نظری و آینده بینی نیز نابودی این دولت تصور پذیر نمی نماید. با چنین هدف فراگیر و جا افتاده ای چگونه می توان مقابله کرد؟!!
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

جنگی در کار نیست

بر خلاف بسیاری تفسیرهای پندارپایه، امروزه روز احتمال رخداد جنگ میان جمهوری‌اسلامی و ایالات متحده, ناچیز است. سهل است که به اغلب احتمال حملات حتمی و نزدیک(امشب- فرداشب) پرنده های امریکا به مراکز حساس و حیاتی درون ایران نیز تابع همین قاعده است. چرا؟!!
۱- مگر طی ۴۵ سال گذشته این نخستین بار است که آمریکایی ها در فضای پیرامونی ایران کشته شده اند؟ و مگر نخستین بار است که جمهوری اسلامی متهم به نبرد و کشتن نیابتی آمریکاییان می شود؟ با مراجعه به پیشینه ترور آمریکایی ها، شمار وقایع این چنینی به چندین مورد می رسد.‌ پس چرا طی این مدت به جمهوری اسلامی بر خلاف چند کشور پیرامونیش، مورد حمله آمریکا قرار نگرفت؟؛
۲- امروزه روز، از دیدگاه ملاک های ژئواستراتژیک نیز، احتمال وقوع جنگ بین ایران-آمریکا منتفی است. مثلا برای ورود به جنگ با جمهوری اسلامی، استقرار دستکم ۲۵۰ تا ۳۲۰ هزار تفنگدار در فضای پیرامونی ایران الزامی است. هم چنین از دیدگاه اصل تامین و نیز تدارکات، امریکا به هیچ وجه آماده نیست؛
۳- حمله به هر کشوری، اگر چه سومالی و نیجر، نیازمند بستر سازی دیپلماتیک، در مقیاس بین المللی و منطقه ای است. چنین فضایی شکل نگرفته و جدی نشده است. مثلا برای هماهنگ سازی با هم پیمانان اروپایی؛
۴- حمله آمریکا به ایران، نزدیک به ۱۰۰٪ نیازمند استفاده از خاک و فضای کشورهای همسایه است.‌ کدام ملت- دولت آماده پذیرش چنین ریسکی است؟ عربستان؟ امارات؟ قطر؟ عمان؟ کویت؟!!
۵- رخداد هر حمله و جنگی که احتمال گسترش در آن پنهان است، نشانن دهنده کم هوشیاری استراتژیک عامل است. به گمانم مشاوران استراتژی فهم بایدن، مانند انتونی بلینکن، جک سالیوان، جین ساکی،آدام شین و رندی زاکرمن، باید باهوش تر از آن باشند که در دام روسیه بغلتند. مسلم است که گسترش دامنه جنگ به معنای پیروزی روسیه در اوکراین و چین در دریای چین جنوبی است؛
۶- دو کشور، به ويژه جمهوری اسلامی از هزینه های بالای چنین جنگی باخبرند. به گمانم از این منطر هیچکدام تمایلی به آغاز جنگی همه جانبه ندارد.

البته گمانی نیست که به زودی پرنده های آمریکایی بر فراز شامات و هلال خضیب، آن هم در مدتی چند روزه به پرواز درخواهند آمد،‌ فشار بر حوثی ها بیشتر خواهدشد و حتی محتمل است که برخی منافع ایران در دریاها و یا نقاط معدود و کمتر استراتزیک درونی هدف قرار گیرند، ولی هیچکدام از این تحرکات به معنای وقوع جنگ بین دو کشور نخواهد بود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

امریکا انتقام گرفت

به گمانتان پیامدهای چه واکنشی فلج کننده تر و ویرانگرتر از ورود دلار به کانال 58000 تومان و گذشتن بهای سکه از مرز 32 میلیون تومان است؟!!این تازه واکنش بازار داخلی ایران به احتمال وخامت مناسبات بین تهران- واشنگتن است؛ و در حالی مردم شاهد پرواز بهای دلار وسکه هستند که تهران رسما دخالت خود را در کشتن سربازان آمریکایی رد کرده است. در واقع تا همین جا هم ملت ایران خواه و ناخواه زیر سخت ترین اقدام انتقام جویانه قرار گرفته اند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

بیچاره ترین ملت جهان

امروزه روز، به اغلب احتمال بین ۱۹۳ کشور عضو ملل متحد، هیچ واحد سیاسی مستقل دیگری در جهان بی-چاره تر از ملت- دولت سوریه پیدا نمی شود. چرا؟!

۱- اسرائیل برای رویارویی با ایران، پیاپی سوریه را هدف قرار می دهد؛
۲- ترکیه اردوغان در جهت تحقق امپریالیسم ترک، شمال سوریه را اشغال کرده و حامی گروه های مبارز علیه حکومت است؛
۳- آمریکا با اهداف گوناگون، از جمله مثلا کنترل کردن داعش، سوریه را هدف قرار می دهد؛
۴- روسیه برای داشتن نفود در مدیترانه، تسلط بر سوریه را هدف قرار داده است؛
۵- مقاومت اسلامی عراق برای رویارویی با آمریکا، از فضای سوریه استفاده می برد؛
۶- حزب الله لبنان به دلایل گوناگون و متعدد، بهره برداری گوناگون از فضاهای سوریه را در دستور کار دائمی قرار داده است؛
۷- ایران برای کمک به حزب الله و کنترل اسرائیل، سوریه را در تمرکز قرار داده است؛
۸- داعش برای ایجاد خلافت اسلامی و... سوریه را هدف قرار داده است؛
۹- عراق برای مقابله با داعش، سرزمین سوریه را هدف قرار می دهد؛
۱۰- مقاومت سوریه که در برگیرنده دهها گروه است و تحت حمایت ترکیه و قطر است، شمال باختری سوریه را میدان مانور قرار داده است؛
۱۱- کردهای سوریه با پشتیبانی ایالات متحده بر شمال و خاور ترکیه چیره بوده و خواهان خودمختاری هستند؛
۱۲- دولت قطر نیز ضمن همکاری با ترکیه، مستقیما نیز پشتیبانی از برخی گروه های مسلح، از جمله جبهه النصره را برای چیرگی بر سوریه هدف قرار داده است؛
۱۳- ایران نیز علاوه بر نفوذ همه جانبه مستقیم در حکومت و دولت دمشق، نیروهای فاطمیون و زینبیون را در جهت دستیابی به اهدافش در سوریه پشتیبانی می کند؛
۱۴- دولت های اروپایی نیز در مقاطعی با حمایت از گروه‌های مخالف، در پی سرنگونی اسد بودند.

با همه اینها شگفتی در آن است که بیشتر بازیگران عرصه سیاسی- نظامی سوریه، عملا در یک چیز به توافق نانوشته ای رسیده اند: پابرجایی و ماندگاری بشار اسد.
امروزه روز جمهوری اسلامی ایران، اسرائیل، ایالات متحده، عراق، ترکیه، لبنان، عربستان سعودی، کردها، و بیشتر دولت های اروپایی، از ماندن بشار در دمشق، حمایت می کنند؛ و شگفت آن که بشار و بعثی ها و علوی ها، نیز لحظه ای از تمرکز بر یک چیز غفلت نمی کنند: سرکوب ملت خود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

جغرافیای حجاب

پیامبر(ص)، از میان اعراب حجاز برخاست،‌ در همان جغرافیا و با زبان همان مردم پیامش را رساند. کتابش، قرآن مجید نیز به همین زبان ابلاغ و نوشته شد. بنابراین طبیعی و مبرهن است که درک پیامش برای اعراب ساده تر و فهم پذیرتر باشد. برخی مسلمانان و علمای اسلامی، حجاب زنان را قاعده، اصل، نص و حکم الله می شمارند. اگر چنین است، خوب است میزان تقید مسلمانان عرب و دیگر مسلمین به این وجوب الهی سنجیده شود. لطفا بنگرید:

۱- عربستان سعودی؛ اینجا زادگاه بعثت و گهواره خیزش پیامبر و اسلام است. ولی از 23 سپتامبر 2020, قانون حجاب اجباری در این کشور لغو شد. بر این پایه، زنان در همه جای عربستان، به جز مکه و مدینه می توانند با پوشش دلخواه عرف پسند ظاهر شوند؛
۲- کویت؛ قانون حجاب اجباری در کویت وجود ندارد. بر پایه ماده22 قانون اساسی مصوب 1962, زنان و مردان از حقوق برابر برخوردارند و بنابراین خود می توانند پوشش خویش را تعیین کنند. چنان که در 2009, دادگاه عالی کویت، حکم داد که نمایندگان پارلمان مجبور به رعایت حجاب در صحن مجلس نیستند؛
۳- مصر؛ قانون حجاب اجباری در این کشور نیست. در 1992 دولت مصر قانون با حجاب بودن کارکنان زن دولت را تصویب کرد، ولی کمتر از دوسال بعد ناگزیر به لغو آن شد. حتی بهار عربی و در پی آن انتخاب مرسی نیز نتوانست حجاب را در این کشور اجباری کند؛
۴- عراق؛ در عراق هم حجاب اجباری قانونی نیست. البته طی 2017, شورای استان کربلا با تصویب لایحه ای کوشید حجاب در کربلا را اجباری کند، ولی این لایحه توسط دادگاه عالی عراق لغو شد. هم چنین طرح 2023 برخی نمایندگان پارلمان عراقی، برای اجباری کردن حجاب در صحن مجلس رد شد؛
۵- عمان؛ بر پایه ماده 18 قانون اساسی، مصوب 1996، هیچگونه حجاب اجباری در سلطنت عمان نیست. هم چنین طی 2008, زنان می توانند با پوشش دلخواه (عرفی) در دوایر دولتی ظاهر شوند؛
۶- قطر؛ بر پایه ماده 19، قانون اساسی مصوب 1972, حجاب اجباری نیست. هم چنین بر پایه مصوبه 2015 دولت، زنان می توانند با پوشش دلخواه عرفی در اماکن دولتی ظاهر شوند؛
۷- امارات؛ در این کشور نیز حجاب اجباری نیست. بر پایه مصوبات 2015 و 2020 دولت، زنان با پوشش دلخواه عرفی می توانند در اماکن دولتی و عمومی ظاهر شوند؛
۸-اردن؛ برپایه ماده 17  قانون اساسی مصوبه 1946، زنان و مردان برابرند. حجاب اجباری نیست. طرح برخی نمایندگان مجلس طی 2023, برای اجباری شدن حجاب در مدارس، رد شد؛
۹- لبنان؛ برپایه ماده 14 قانون اساسی مصوب 1943, برابری زنان و مردان تصریح شده است. حجاب اجباری نیست. در سال 2017, در در برخی نواحی شیعه نشین تحت کنترل حزب الله حجاب اجباری شد. ولی با اعتراض زنان، پارلمان آن را لغو کرده و غیر قانونی خواند. بساط این اجبار نیز برچیده شد. هم چنین طرح 2023 برخی نمایندگان برای اجباری شدن حجاب مدارس نیز در مجلس رد شد؛
۱۰- یمن نیز قانون حجاب اجباری وجود ندارد. در 1973, دولت یمن قانونی را تصویب کرد که حجاب زنان در اماکن دولتی را اجباری کرد. ولی  طی 1991، این بخشنامه لغو شد. از 2022, حوثی ها در نواحی تحت کنترل خود حجاب را اجباری کردند. ولی با اعتراضات مردم، این دستور در 2023 لغو شد؛
۱۱- سایر دولت های عرب؛ در سوریه، الجزایر، بحرین، تونس، مراکش و سودان نیز قانون حجاب اجباری دیده نشد.
۱۲- دیگر کشورهای مسلمان؛ در میان هیچکدام از 57 کشور عضو همکاری اسلامی، از جمله آلبانی، جمهوری آذربایجان، بنگلادش، برونئی دارالسلام، جیبوتی، اندونزی، قزاقستان، قرقیزستان، مالزی، تاجیکستان، ترکمنستان،ترکیه، ازبکستان، گینه و سنگال نیز هیچ دولتی که حجاب را الزامی و اجباری کرده باشد، مشاهده نشد؛
۱۳-ملت های تحت پوشش حجاب اجباری؛ با بررسی به نسبت خوب در جغرافیای حجاب، تا امروز 7 بهمن 1402 هجری- خورشیدی(27 ژانویه 2024) تنها دو ملت زیر پوشش حجاب قانونی یافت شد: جمهوری اسلامی ایران و امارت اسلامی افغانستان؛
البته از 2005 در استان خودگردان آچه اندونزی دولت محلی قانونی را مصوب کرده است که دختران و زنان بالای 12 سال، باید روسری بلندی که موهایشان را کامل بپوشاند، الزام آور دانسته و عدول کنندگانش به زندان، جریمه و بلکه شلاق خوردن، محکوم می شوند. ولی رئیس جمهور اندونزی 2023, وعده دهد که در سال 2024, این اجبار لغو خواهد شد؛
۱۳-بقیه جهان؛ در بقیه جغرافیای جهان، از جمله‌ چین، هند، اروپا، امریکاهای شمالی، مرکزی و جنوبی،‌اقیانوسیه و روسیه نیز به قانون اجباری بودن حجاب زنان برخورد نکردم.‌
لطفا در جهت تکمیل این یادداشت، موارد اجباری بودن حجاب، در غیر از محدوده جغرافیاییایران،افغانستان و آچه اندونزی یادآوری شود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…

یدالله کریمی پور

پیش بینی تحولات فوری خاورمیانه

امروزه روز،خاورمیانه که در برگیرنده ۱۳ ملت عرب زبان و ۳ ملت ایرانی، اسراییل و ترکیه است، با دو منطقه فعال جنگی یمن(دریای سرخ و باب المندب) و غزه دست به گریبان است. افزون بر این، درون خاورمیانه، ۳ ناحیه نیمه فعال بحران زده جاخوش کرده اند: سوریه، عراق، و نواحی کرد نشین شمالی. با وجود بحرانی بودن همیشگی خاورمیانه، به ويژه داغتر شدن آن پس از جنگ غزه، به اغلب احتمال، نمودار خشونت و جنگ طی ۹ ماه آینده رو به نشیب خواهد نهاد. البته چنین آرامشی مختص جنوب و باختر خاورمیانه بوده و در برگیرنده هلال خضیب (شامات، میانرودان و نواحی گسترده کردنشین) نخواهد بود. در این جا برخی جلوه های کاهش خشونت و جنگ نامبرده خواهد شد. دلایل تفسیری آن در يادداشت های آتی ارائه می شود:

۱- موافقت با آتش بس چند هفته ای در جنگ‌ غزه؛
۲- کاهش ناامنی در تنگه باب المندب و کنترل شدن مؤثر حوثی ها با فشار آنگلوسفرها، چین، مصر و بلکه جامعه جهانی؛
۳- تکوین و گرمتر شدن و شاید اوجگیری گفتگوهای پایان دادن دادن به جنگ غزه در دایره انعقاد پیمانی جامع بین اعراب، فلسطینی ها و اسراییل(اشغالگر)؛
۴- به جریان افتادن و فعال شدن طرح صلح ابراهیم با پیوستن عربستان، قطر، عمان، سودان و مراکش به آن و برقرار شدن مناسبات رسمی این ملت ها با اسرائیل.
البته لازمه حتی تصوری چنین چشم اندازی، رخ دادن و توانمند شدن سه جریان زیر است:
۱- حذف نتانیاهو و کابینه اش در سیاست اسرائیل. به گمانم مقدمات همه جانبه و گسترده چنین سقوطی درون اسرائیل رو به شکل گیری است؛
۲- تمرکز سیستماتیک امریکا- بریتانیا بر این مهم. به گمانم تا دمکرات ها و بایدن کنترل تصمیم سازی واشنگتن را در اختیار دارند، جریان و ایده حل وفصل دائمی فلسطین به فراموشخانه نخواهد رفت؛
۳- پنج دولت عربی عربستان، امارات، قطر، مصر و نمایندگان فلسطینی، چنین ایده ای را در فضاهای پنهان و آشکار پیش خواهند برد.
کوتاه آن که به اغلب‌ احتمال، بیشینه طی ۱۰ و شاید ۳ تا روز آتی، مقدمات و بسترهای چنین سناریویی آغاز خواهد شد.‌
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k

Читать полностью…
Subscribe to a channel