واقعگرایی سیاسی
صبح امروز چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲، برابر با ۲۴ اپریل ۲۰۲۴، رهبر انقلاب در دیدار با کارگران در ارتباط با فلسطین و مقاومت فرمودند:
"به جبههی مقاومت میگویند تروریسم. میگویند شما چرا از فلسطین حمایت میکنید؟ حالا امروز که همهی دنیا دارند از فلسطین حمایت میکنند. در خیابانهای کشورهای اروپایی، در خیابانهای واشینگتن و نیویورک مردم راه میافتند از فلسطین حمایت میکنند، شعار به نفع فلسطین میدهند. مخصوص ما که نیست حالا. میگویند از حزبالله چرا حمایت میکنید؟ یک موردی را نشان دادند که پرچم حزبالله را در یکی از خیابانهای یکی از شهرهای آمریکا بلند کردند، مردم دارند در دنیا حمایت میکنند از اینها. اینها مقاومتاند، اینها غیرتاند، اینها ضدظلماند.
فلسطینی دارد از خانهی خودش دفاع میکند، خانهای غصب شده، خانهای که به زور از او گرفته شده، شهرکنشین صهیونیست به پشتیبانی پلیس خبیث رژیم صهیونیستی میآید باغ طرف را، مزرعهی طرف را، خانهی مسکونی طرف را با بولدوزر صاف میکند برای اینکه آنجا شهرک بسازد، فلسطینی دارد از خانهی خودش دفاع میکند. او تروریست است؟ جبههی مقاومت تروریست است؟ تروریست آن کسی است که اینها را بمباران میکند. این فاجعهای که اینها آفریدند، البته به جایی هم نرسیدند و به جایی هم نخواهند رسید". به عنوان یک واقعگرا در سیاست، در باره رویکرد رهبر معظم دو اِن قُلت دارم؛ امید است که خوانده شود:
۱- فرض می گیریم این گزاره که همه دنیا دارند از فلسطین حمایت می کنند، درست باشد؛ ولی اثبات َشی نفی ما عدا نمی کند. درست است که بیشتر ملت-دولت ها و جامعه جهانی خواهان زدایش ستم از فلسطینیان هستند، ولی در همان حال، کمتر ملت-دولتی هست که خواهان محو اسرائیل(اشغالگر) باشد. آری صحیح، اسرائیل به دلیل آن که تا کنون حاضر به پذیرش قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت(مصوب ۲۲ نوامبر ۱۹۶۷) نشده و تن به تشکیل کشور فلسطینی نداده، اشغالگر است. ولی همین دولت تحت رسمیت ملل متحد بوده و دستکم ۱۶۵ کشور موجودیتش را پذیرفته اند. پس هم به عنوان دولت تحت پذیرش رسمی جهانی است و هم اشغالگر است؛
۲- هنگامی که از همه دنیا سخن می گوییم، جدا از آرمان ها، ایده آل ها و هدف دیرباز جمهوری اسلامی در باره نابودی اسرائیل(اشغالگر)، چند ملت دیگر چنین هدفی را در دستور کار قرار دارند؟! کدام ملت ها را می شناسید که با وجود تکوین کشور فلسطینی، همزمان خواهان محو اسرائیل هم باشد؟!
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
بهترین همسایه ایران
از هر دو دیدگاه استراتژی ملی و استراتژی نظامی، پاکستان بین ۱۵ کشور همسایه، می تواند بهترین متحد درازمدت متحد ایران و ایرانیان باشد. این گزاره ای گذرا نیست، بلکه ریشه در جغرافیای استراتژیک داشته است. چرا؟!
۱- نخست آن که تمرکز کانونی پاکستان بر هند است و به همین دلیل، آرایش نظامی بنیانی خود را در جهت مرزهای خاوری خود سامان داده است؛
۲- تمرکز بعدی اسلام آباد بر افغانستان متمرکز بوده است. زیرا دولت های مستقر در کابل پس از عبدالرحمان خان، همواره مخالف خط مرزی بین دو کشور بوده اند (خط دیورند). طالب ها نیز از پذیرش این مرز امتناع ورزیده اند؛
۳- سوم آن که گرایشات استقلال خواهانه در ایالت بلوچستان پاکستان به عنوان پهناورترین ایالت این کشور(۵۶٪ سرزمین) زنده و رو به اوجگیری است. گرچه این گرایش بین بلوچ های ایران کمرنگ تر است، ولی دو کشور را در جهت کاهش تنش در این منطقه بسیار گسترده، ناگزیر به هماهنگی استراتژیک کرده است. کوتاه آن که از دیدگاه اسلام آباد، مرزهای باختری اش با ایران، حیاط خلوتی استراتژیک محسوب می شود؛
۴- چهارم این است که پاکستان بین ۹ کشور دارنده رسمی تسلیحات هسته ای، رتبه پنجم را داراست. اتحاد آرمانی تهران-اسلام آباد، چتر اتمی پاکستان را بر فراز ایران خواهد کشاند؛
۵- دو بازار کلان ایران و پاکستان، با فرض کردن جا افتادن روند توسعه یافتگی دو ملت، گیراترین وزنه از منظر توسعه یافتگی محسوب می شود؛
۶- دالان های جهانی- منطقه ای بین دو کشور، از پتانسیل پیوند جمعیت ۲/۳ میلیاردی اروپا-شبه قاره برخوردار است(کریدور خاوری- باختری)؛
۷- هفتم آن که با احتمال تکوین و فعال شدن اتحادیه کشورهای اقیانوس هند، ایران و پاکستان به دلیل همسایگی و اشراف بر شمال این اقیانوس و شاخه ها و شاخک های حیاتی بحر مکران و خلیج فارس، همچنین با فرض نوسازی سواحل و بنادر همجوار دو کشور، احتمال توسعه یافتگی کرانه های مکران بس فزونتر خواهد شد.
لازم به یادآوری است که دو کشور در یک زون فرهنگی قرار دارند(لطفا سرود رسمی پاکستان را که فارسی است گوش دهید). همین عنصر زمینه پیوستگی و همبستگی دو کشور را محقق خواهد ساخت. هم چنین ایران در درازای تاریخ خود، هرگز از ناحیه جنوب خاوری(شبه قاره) مورد حمله قرار نگرفته است. شوربختانه با وجود دهها دلیل جا افتاده و بارها منتشر و نقل شده، طی ۴۵ سال اخیر مناسبات دو ملت به نسبت توان هایشان، بس ناچیز بوده است. چرا؟!!
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
زمانش فرا رسیده است
امروزه روز بیشتر زمینه های ممتاز گفتگو در جهت حل وفصل جامع مسائل بین ایران-آمریکا مهیا است. نخست آن که این گفتگوها و توفیق آرام آرامش، در جریان مبارزه سخت انتخاباتی، آبی حیاتی به کشتزار دموکرات ها به رهبری بایدن در برابر ترامپ کله شق است. دوم آن که کنگره و هاوس در برابر حوثی ها کلافه شده و سر در گم هستند و سخت نیازمند دخالت جمهوری اسلامی مانده اند. سوم آن که نگرانی های غرب و منطقه در اتمی شدن جمهوری اسلامی رو به اوجگیری بوده و چنین گفتگوهایی مزید خوشبینی جهانی را فراهم خواهد آورد. چهارم آن که با تصویب کمک بیش از ۶۰ میلیارد دلاری آمریکا به کیف، تمرکزها بر اوکراین و دور سازی حامیان تصوری کرملین، به ویژه تهران از این معرکه و مهلکه سخت است. پنجم آن که عزم جهانی برای به رسمیت شناختن کشور فلسطینی برگشت ناپذیر بوده و در این مسیر همراهی جمهوری اسلامی راه را کوتاه کرده و دست نتانیاهو را در پیشگیری از این هدف، بازخواهد داشت. ششم آن که آمریکا و ایضا ناتو به هیچ روی در صدد گسترش میدان غزه و خاورمیانه ای کردن جنگ نبوده و در این جهت خواهان همیاری تهران می باشند. هفتم آن که رصد آن چه در افغانستان می گذرد، بدون ورود ایران ناممکن می نماید. هشتم آن که آرام سازی منطقه تبدار قفقاز جنوبی، بی همکاری ایران چندان میسر نخواهد بود. نهم آن که بر خلاف دیدگاه های نامعقول، حفظ ثبات ایران در دستور کار ناتو و آمریکا بوده و لیبیایی، سوری و سومالیایی شدن ایران اوراسیا را سخت تحت تاثیر قرار خواهد داد. دهم آن که بشار اسد راه مذاکره با آمریکا و سازش با واشنگتن را در پیش گرفته و به اغلب احتمال به زودی گفتگو بین دمشق-واشنگتن آغاز خواهد شد. بدین ترتیب بزرگترین همکار جمهوری اسلامی راهش را از تهران جدا می کند.
بنابراین بر واشنگتن و تهران است که بیشینه طی هفت ماه آینده گفتگوهای برونرفت از بن بست در مناسبات را با رویکرد مثبت در دستور کار قرار دهند. به گمانم شورای عالی امنیت و سپاه، توانایی جلوگیری از مداخلات ناصواب فدراتیو روسیه را دارند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
خاورمیانه بر لبه پرتگاه
یادداشت امروز نیویورک تایمز در باره استراتژی خاورمیانه ای بایدن بخردانه به نظر می رسد. در این که استراتژی بایدن باعث شده جنگ غزه طی ۶ ماه گذشته در همان جغرافیا محدود بماند، گمانی نیست. با این همه واشنگتن در حل وفصل ریشه ای تکوین جنگ ناموفق بوده است. مثلا با این که عزم جهانی برای به رسمیت شناختن کشور فلسطینی محرز است و حتی کاخ سفید نیز بارها آن را پذیرفته، در شورای امنیت با بهره گیری از حق وتو، پاسخ مثبت ۱۲ عضو دیگر را ملغی کرد. این در حالی است که حتی بریتانیا و سوئیس حاضر به دادن رای منفی به آن نشدند. در شگفتم که چرا بایدن با استمرار سیاست یکی به نعل، یکی به میخ، می کوشد همچنان خاورمیانه را در لبه پرتگاه نگاهدارد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
موقعیت حماس و غزه
اسماعیل هنیه و خالد مشعل وارد ترکیه شده اند. سفر هنیه و هیات همراهش نه مهم که برای حماس حیاتی است. چرا؟!
۱- به اغلب احتمال حماس دیگر در قطر جایی نخواهد داشت. شکست های مکرر قطر در برقرار کردن آتش بس بین حماس-اسراییل، الدوحه را نسبت به حماس بدبین و ناامید کرده است. بس بعید است حماس دیگر فرصت ادامه ماندن در این کشور را داشته باشد؛
۲-افزون بر اسرائیل(اشغالگر)، ایالات متحده نیز آشکارا و بیشتر تلویحا الدوحه را متهم به جانبداری از حماس کرده و بیطرفی این دولت را در مذاکرات آتش بس زیر سوال برده اند. بدین ترتیب بس بعید است قطر با استمرار پشتیبانی از حماس، در ازای از دست دادن وجهه بین المللی پافشاری کند؛
۳- از سوی دیگر افزون بر قتل عام بیش از ۳۴ هزار غزه ای توسط اسراییل، خسارت بیش از ۲۲ میلیارد دلاری نابودی زیر ساخت ها، که در خوش بینانه ترین حالت، دستکم ۵۰ تا ۶۰ سال نیازمند بازسازی خواهد بود، در صورت اشراف ماشین جنگی اسراییل بر رفح، بعید است این سازمان دیگر جایگاه عینی و ملموسی در غزه داشته باشد. به ورود و تصرف رفح تکلیف مرده- زنده اسیران اسرائیلی حماس نیز روشن خواهد شد؛
۴-یافتن جایگزینی برای رهبری و مدیریت سیاسی حماس پس از دوحه بسیار مبهم و سخت می نماید. پیش بینی استقرار حماس در لبنان، عمان و یا ترکیه چندان امیدوار کننده نمی نماید. لبنان به هیچ وجه جای امنی برای حماس نیست ترور صلاح العاروی مصداق خوبی برای این گزاره است. سلطنت عمان نیز محافظهکار تر از آن است که اجازه کنش های سیاسی به امثال حماس دهد. این چشم اندازی است که در مورد ۵ دولت دیگر حاشیه جنوبی خلیج فارس نیز صدق می کند. به اغلب احتمال اردوغان نیز واقع بین تر از آن است که با پذیرش حماس در خاکش، ترکیه را در معرض تمرکز فشارهای غرب قرار دهد. بدین ترتیب شاید حماس جایی بهتر از لیبی و الجزیره برای استقرار نیابد
با چنین چشم اندازی، آیا ممکن است با از دست دادن رفح و غزه، حماس ناگزیر به تغییر استراتزی، طرح و برنامه های پیشین و حتی نام خود گردد؟!
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
فقط سپاه می تواند
فکر می کنم این گزاره که امروزه روز، ایران و ایرانیان در شرایط عادی نبوده و اوضاع و احوال نرمالی ندارند، برای همگان، دوست و دشمن، خودی و بیگانه مبرهن است. سهل است که به پندارم مدیران درون حکومتی در همه رده ها از شکاف و بلکه چالش بین ظرفیت ها و اهداف و یا بین توانایی ها و خواسته ها، بیش از مردم و منتقدان آگاهند. ولی ساختار نظام، آرایش بازیگران درونی- برونی و در مجموع برآیند قدرت، پروسه تغییرات ضروری را مانع شده است. منظورم تغییر در سطوح کلان اهداف، استراتژی ها و بلکه مدیریت ها است؛ یا دستکم تغییر در سطح استراتژی سیاست خارجی است. نهادهای رسمی-حکومتی بر حفظ وضع موجود، به رغم آشکار بودن چالش ها پافشاری می کنند، در حالی که اکثریت مردم تشنه تغییرات در این مقیاس ها و برگرداندن حس و فضای امنیت مادی- روانی بر جامعه تبدارند. این در حالی است که در شرایط کنونی غیر از سپاه پاسداران که واجد قدرت و اشراف کامل و برتر نظامی-انتظامی، سیاسی و اقتصادی است، هیچ تشکل دیگر رسمی و یا در اپوزیسیون داخلی- خارجی وجود قابل لمسی ندارد. در این صورت، آیا سپاه بر درک جمعی خطیر بودن شرایط کلان کشور پی برده است؟! آیا سپاه بر گریزناپذیری ایجاد تغییرات، اگرچه کوچک و کم پهنا، برای بازگرداندن آرامش و امنیت به جامعه دست یافته است؟! به هر روی درست یا نادرست، خواه و ناخواه در شرایط امروز، سپاه پاسداران تنها بازیگر رسمی است که می تواند بر دگرگونی های مثبت در رویکردها اثرگذار باشد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
ناتوی آسیایی
سازمان پیمان آتلانتیک شمالی یا NATO، فراگیرترین نهاد نظامی تاریخ با عضویت کنونی ۳۲ ملت است که در بهار ۱۳۲۸، در واشنگتن، دی.سی. بیشتر با هدف سد نفوذ(Containment) اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی تاسیس شد. تمرکز محوری و مستقیم این بزرگترین سازه نظامی تاریخ، بر ایجاد کردن و استمرار بخشیدن به امنیت دو سوی اقیانوس اطلس بوده است. ولی در پی فروپاشی اتحاد شوروی و اضمحلال کلی سوسیالیسم طراز مارکسیسم-لننیسم، علت وجودی و به ویژه علت تداوم موجودیت این سازمان پرهزینه زیر دهها پرسش اصولی قرار گرفت. کانونیترین پرسش این بوده که چرا به رغم نبود تهدیدی کلان همچون پیمان ورشو و محدودیت قدرت مانور فدراتیو روسیه در خارج نزدیکش، همچنان بخش شمالی اقیانوس اطلس باید سنگین ترین سازه نظامی را در دو سویش جا دهد؟! این در حالی بود که از آغازهای دهه دوم سده ۲۱، پیش بینی ژئوپلیتیسین ها، مبنی بر خطر خیز با قدرت دهشتناک و انتشار جهانی جمهوری خلق چین، هاوس و کنگره را به لرزه انداخت. طی یک دهه پنداشته می شد که سازه NATO برای سد نفوذ چین بس است. ولی از پایان های دهه دوم سده ۲۱ روشن شد که برای کانتین منت پکن و برقراری امنیت در پاسیفیک شمالی، چاره ای جز ایجاد سازه فراگیر منطقه ای دیگری نیست. سازه ای که دربر گیرنده همه ملت های سرمایه داری-توسعه یافته این اقیانوس و نیز ملت های تحت خطر باشند. به اغلب احتمال چاره کار در تکوین North Pacific Treaty Organization با کوتهنوشت NPTO(نپتو) است.
در نخستین مرحله پیمان آنزوس(ANŹUS) که در برگیرنده اتحاد دفاعی استرالیا,نیوزلند و ایالات متحده بود(۱۹۵۱- سانفرانسیسکو) بود، با تکوین توافقنامه دفاعی آکوس(اوکوس) که در گام نخست بین آمریکا، بریتانیا و استرالیا شکل گرفت، عملا نه تنها جانشین آنزوس شد، که در برگیرنده حوزه های کلیدی مانند هوش مصنوعی، جنگ سایبری، سیستم زیر سطح(ابی) و قابلیت همکاری در حملات دور شده است. بدین ترتیب اوکوس بستر اولیه تکوین نپتو(NPTO) در منطقه پاسفیک-هند مهیا شده است. به اغلب احتمال طی سال های بسیار نزدیک آتی، ژاپن، جمهوری کره، فیلیپین، هند و بیشتر اعضای آس آن(ASEAN) به آن خواهند پیوست. از ۲۰۲۵، فراوان از اوکوس خواهیم شنید. بی گمان جمهوریاسلامی متاثر از تصمیمات اوکوس و نیز واکنش های چین در برابر آن خواهد بود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
نیایش
- پروردگارا چه کنم، در این پیرانه سری قلمم چونان قلبم می لرزد. نه چون شهاب (سهرودی) طاقت شمع آذین شدن دارم و نه نامردی از نوشتن بازماندن. پس تو خود راهنمایم باش؛
-کردگارا، خانواده ام، میهن و مردمم را تو خود در این روزگار پلشت نگاهبان باش. تو خود دانی که مرا نه زوری است و نه زری که پاسدارشان باشم؛
- آموزگارا، به فرمانروایان میهنم، قدر پابرجا ماندن این سرزمین و کشور کهن را بین جهان و جهانیان بیاموز؛
- خدایا، مردم و میهنم را از همه درد و رنج ها دور کن؛
- دادارا، خود دانی دشمنان دیرین این مرز و بوم، شبانه روز چشم انتظار از پای فتادن این ملت را دارند، تو خود راست و استوارشان نگاهدار؛
- ایزدا، دانی که هزاران سال است این کشور و فرهنگ پابرجا مانده و نیاکانمان در اندوختن خرد و حکمت آدمی کوشا بوده اند، پس تو خود نگاهبان این بوم و میراثش گرانبهایش باش؛
- جان آفرینا، خشنودی و سعادت زیستن در صلح را به ما و دشمنانمان بچشان؛
- بارالها، فرمانروایان، غالبان و زورداران را با مردمشان مهربانتر و خویشتندارتر کن؛
- توانگرا، مردم این بوم و بر را بی نیاز باش و سفره هاشان را فراختر؛
- عزیزا، مردم و میهنم را از عزت نینداز و پاسبان فر و شکوهشان باش؛
- حکیما، تو خود راه و روش خرد و خرد ورزی و دوستداری خرد را به حاکمان بیشتر بیاموز؛
- روشنی بخشا، نور و لذت همدلی و همزبانی بین مردم- مردم؛ دولت- مردم و دولت- دولت را فروزانتر باش؛
- رهنمایا، باشد که مرا و فرمانروایان ملتم را به سوی داد و دادگری و خوشبختی ملت و دلسوزی بر مردم و...رهنمون شوی؟!
- حبیبا، تو را به سنگینی و بزرگی عشق و دلدادگی سوگند، عشق من، مردم و فرمانروایان را به میهن و ملتم افزون دار؛
- بخشایشگرا، دل ما و فرمانروایان را برای آزادی زندانیان و محصورین نرم تر کن؛
- شهیدا و حفیظا، تو خود نگاهبان این مرز و بوم و فرهنگ و تمدن زیبا و ممتاز باش.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
مساله استراتژیک جمهوری اسلامی در برابر اسراییل
از دیدگاه استراتژی ملی و نیز استراتژی نظامی، مساله کانونی جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با اسرائیل(اشغالگر)، یکی بیش نیست: پشتیبانی استراتژیک و بدون زمان ایالات متحده از اسرائیل. شاهد آن که واشنگتن تا کنون ۵۳ بار قطعنامه پیشنهادی علیه اسرائیل را وتو کرده و ۳۰۰ میلیارد دلار نیز به این دولت کمک کرده است. کوتاه آن که در بیشتر نزدیک به همه مواقع، جنگ و دفاع با اسرائیل به منزله رویارویی با آمریکا است. از منظر استراتژی بزرگ، حل این مساله پیش از هر سیاستگذاری، طرح و برنامه ریزی، در اولویت محض نهاد دولت است. اصولاً وظیفه و مسئولیت تصمیم سازان دولت ها(نهادها و شوراها) شناخت و حل مساله اصلی ملی است. کار استراتژی بزرگ تنها و تنها همین است و بس. بر جمهوریاسلامی است که حل این مساله را در کانون توجه قرار دهد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
دکتر قالیباف تشریح کند
امروز دکتر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: در صورتی که رژیم صهیونیستی هر اقدامی انجام دهد، پاسخ طراحی شده ایران شدیدتر خواهد بود. خب جناب دکتر در ژئوپلیتیک، این دور تسلسل بزن بزن بین این دو، تا کجا و کی استمرار خواهد یافت؟!
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
کدام جنگ؟
در کدام دائرةالمعارف جنگ به درگیری هوایی و پرتاب موشک اطلاق شده است؟! اگر چنین تعریف و تعبیری درست بود، مدت هاست بین لبنان- اسرائیل، حوثی ها- اسراییل، الحشد الشعبی- اسرائیل، جنگ در جریان بوده است.جدا از پرتاب دهها پهپاد و شلیک بیش از ۱۰۰ موشک و جدای از میزان واقعی خسارت که اسرائیل آن را در حد صفر اعلام کرده( به گفته تل آویو هیچ زیرساخت و یا نقطه حساسی هدف قرار نگرفت)، جنگی بین ایران- اسرائیل رخ نداده و امکان شکل گیری جنگ همه جانبه بین این دو، تقریبا صفر است. چرا؟!
دوکشور فاقد مرز مشترک زمینی بوده و بیش از ۱۲۰۰ کیلومتر فاصله دارند. بنابراین درگیری ها هواپایه خواهند بود. از سوی دیگر اگر قرار بود عزمی برای جنگ وجود داشت، حزب الله می توانست مانند جنگ ۳۳ روزه نیروهایش را وارد کند. در حالی که حسن نصرالله همراهی چشمگیری با حمله ایران نداشت. البته از دیدگاه ایران این مساله تمام شده است. چنان که هیات دیپلماتیک ایران در فرانسه طی اطلاعیه ای گفته است: "می توان مساله را خاتمه یافته تلقی کرد".
تا این جای کار پوتین و نتانیاهو برندگان اصلی بوده اند. پوتین اوکراین را از زیر تمرکز بیرون کشیده و نتانیاهو غزه را. به هر روی امکان تکوین جنگی تمام عیار بین ایران- اسرائیل بس اندک است. به ویژه این که حزب الله نسبت به آن اشتیاق چندانی ندارد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
کدام اصابت؟!
سپاه پاسداران طی نخستین بیانیه خود در باره حمله پهپادی-موشکی به اسرائیل از جمله نوشته است: طی عملیات "وعده صادق" با رمز مقدس "یا رسول الله"" با موفقیت اهدافی را در داخل اسرائیل با دهها فروند موشک و پهپاد مورد اصابت قرار دادند. این در حالی است که تا الان هیچکدام به اسرائیل نرسیده و در راهند. لطفا به زمان افعال دقت شود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
اف بر شما؛ هورا کشیدن برای کشتن مرزبان
خدا گواهست امروز با خواندن و دیدن مطالب برخی نادانان که در شهادت مرزبان های ايران در سیب و سوران بلوچستان هورا سر داده اند، گریه ها کردم. آخر کدام شهروند میهنی است، که برادران بایندر(غلامعلی و یدالله بایندر گروسی) را که در جریان تهاجم ائتلاف متفین(آمریکا، بریتانیا و اتحادشوروی) در سوم شهریور ۱۳۲۰، همزمان در دو جبهه دریایی جنوب و شمال، جانانه و وهرز گونه(وهرز دریاسالار ایرانی عصر ساسانی) در برابر دشمن جرار پایمردی کرده و با افتخار شهید شدند، قهرمان ملی نپندارد؟! کدام ایرانی است که پایمردی سرجوخه مصیب ملک محمدی و دو سرباز زیر فرمانش، سید محمد راثی هاشمی و عبدالله شهریاری را که، در برابر دو لشگر تا بن دندان مسلح جوزف استالین برای ورود به خاک میهن، روی پل جلفا تنهای تنها، با غیرت، در برابر غیر ایستادند و حماسه پرشکوه مقاومت خلق کردند، تاج سر مُلک و مملکت نداند؟! این هورا کشیدن از سر ناآگاهی است. مرزبان در هر نظام و رژیمی حافظ حدود و ثغور میهن و دشمن در برابر غیر بوده است. کدام خام اندیشی است که تصور کند حتی در دمکراتیک ترین دولت و حکومت، دیگر خبری از جیش العدل ها نخواهد ماند؟! مگر امروزه روز، فرانسه، بریتانیا، فنلاند و جمهوری کره، بی دشمنند؟! آیا مرزهای این ملت های دمکرات دیگر نیازمند مرزبان نیست؟!
دوستان باور کنید واژه های غیر،غیرت و غیریت، هنوز در این جهان مملو از ملت- دولت، بخش های جدایی ناپذیری از آن به شمار می روند؛ واژه هایی که درست یا نادرست، در میان و بین جوامع همچنان در جریان است. به دیوارهای ترامپ و اردوغان و نتانیاهو در سده 21 بنگرید. چه ها از این جهان رو به پیوستگی و همبستگی، در عین جان گرفتن رویکرد دور شوندگی از یکدیگر می بینید؟ مگر این ها همه نمادهای حرم و حریم و تحریم و نامحرم ، حرام و... نیستند؟!!
من هم هیچ گمانی ندارم که روزی و روزگاری خواهد رسید که آدمی با این واژه ها خداحافظی خواهد کرد، ولی تا مفاهیم و رویکردهایی همچون «مرز» و سیستم های متفاوت سیاسی و اقتصادی در و بین جوامع پایدار است، این واژه ها و کارکرد و رویکردهایش مانا خواهد بود. آری من هم هنوز در چارچوب اندیشه ی حافظِ نخست، در جا زده ام که:
من غریب،ز غیرت، فتادم از پا، دوش
نگار خویش چو دیدم به دست بیگانه
حال چنان چه امتگراها و انترناسیونالیسم ها، جهانی نو، با ساز و کاری دیگر در افکندند، که در آن از عربده های ترامپ ها، اردوغان ها، طالبان ها، نتانیاهو ها و پوتین ها و برخی حکمرانان نا آگاه امتگرای جمهوری اسلامی خبری نباشد، آن گه همراه شما و حافظ دوم(در هنگامه ی پیری اش)، خواهم سرود:
اگر بر جای «من»، «غیر» ی گزیند دوست، حاکم اوست
حرامم باد اگر من، جان به جای دوست بگزینم.
✔️ پس تا دستیابی به عالم و آدمی که، در آن دیوارکشی بین ملت ها خنده دار باشد، همچنان ایرانگرا، میهن دوست، ملتمدار و مرزبان و مرزبان دوست خواهم ماند. ضمن این که تاکنون من حشیشی بین جهانگرایی و میهنگرایی خلاف و عداوتی ندیده ام. هنوز هم قهرمانان من بایندرها، باکری ها، سرجوخه مصیب ها و مرزبان های سیب سوران هستند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
حمله به سفارت خانه ها و کنسولگری ها
پس از حمله اسرائیل(اشغالگر) به کنسولگری ایران در دمشق، این گزاره که حمله به سفارتخانه و کنسولگری هر کشوری، به منزله حمله به خاک آن کشور است، در رسانه های فارسی جا انداخته شده و به عنوان بخشی از فرهنگ سیاسی درآمده است. گرچه این گزاره به هیچ روی جزو حقوق بین الملل نیست و نمایندگی های هر کشور در کشور دیگر، بخشی از خاک کشور میهمان نبوده و تنها از برخی مصونیت ها و پشتیبانی های ویژه در کشور میزبان برخورداند، ولی فرض می گیریم این گزاره درست باشد(تنها فرض). در این صورت خوب است مروری تلگرافی بر کارکرد ایرانیان در زمینه پاسداری از مصون ماندن نمایندگی های کشورهای دیگر داشته باشیم. به چند نمونه زیر اکتفا می شود:
حمله به سفارت آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، اشغال آن و بازداشت طولانی مدت کارکنانش چه نامیده می شود؟! حمله به سفارت پادشاهی عربستان سعودی در تهران طی ۱۲دی ۱۳۹۴ با کوکتل مولوتف، مواد آتشزا و سنگ و ایضا کنسولگری ریاض در مشهد زیره عنوانی باید جا داده شود؟ حمله به سفارت پادشاهی متحده بریتانیا(انگلیس) در تهران، طی نوامبر ۲۰۱۱ در کجای این گزاره جای می گیرد؟! و...
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
کبریت بی خطر
-اسرائیل و ایالات متحده در حال آماده شدن برای پاسخ ایران هستند(یدیعوت آحارونوت؛ امروز)؛
-ایران پس از حمله انتقامی به اسرائیل، پایگاههای آمریکا را هدف قرار خواهد داد(یدیعوت آحارونوت امروز)؛
-ساعات پر التهاب برای ایران و خاورمیانه؛ از گزارش حمله"قریب الوقوع" تا لغو برخی پروازهای تهران(یورونیوز؛ امروز)؛
- منابع اطلاعاتی آمریکا اعتقاد دارند که حمله ایران و هم پیمانانش به اسرائیل بسیار نزدیک است(چندین منبع رسانه ای داخلی- فضای مجازی)؛
- اسرائیل در حالت آماده باش کامل بوده و منتظر است ایران را به عصر حجر بازگرداند(ایران- تایمز؛ امروز)؛
این تنها یک هزارم عناوین خبرهایی است که در ارتباط با حمله احتمالی انتقامی جمهوریاسلامی به اسرائیل پیاپی و بی وقفه در حال بارگزاری و پخش است. ولی تا امروز پاداش کلان این اخبار و گزارش ها، تنها نصیب صراف ها، دلال های بازار ارز و... شده است. بخردی هم نیست که بگوید چنان چه جنگ بین جمهوریاسلامی - اسرائیل تا این حد جدی است و قرار است چه و چه شود، پس چرا از رسانه ملی آهنگرانی، کویتی پوری، سرود جنگ سر نمی دهند؟! چراِ همه چیز عادی است؟! اکر قرار است جنگی در راه باشد، چرا برنامه آشپزی و خیاطی و پخش فیلم های بی مایه تلویزیونی ادامه دارد؟
باور کنید جمهوری اسلامی قصد جنگ نداشته، ندارد و نخواهد داشت. از کی شلیک چند موشک و پرواز چند پهپاد احتمالی مثلا به جولان متعلق به سوریه، یا بیابانی برهوت، جنگ خوانده می شود؟! واقع امر آن است که جمهوری اسلامی تا کنون ومستقیما، به رغم دلبستگی فدراتیو روسیه و پرزیدنت ولادیمیر پوتین، درصد ناچیزی از طرفداران تندروی حکومت و ایضا بنيامين نتانیاهو، کبریت بی خطر خاورمیانه بوده است. به هیچ روی نگران نباشید، به اغلب احتمال، از رخداد منجر به جنگ خبری در میان نیست.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
جن و بسم الله
هنگامی که ۵ اسفند ۱۳۹۷(۲۴ فوریه ۲۰۱۹) در همین جا آمد که دانالد ترامپ در دور دوم مغلوب جو بایدن خواهد شد، چندین پیامک در مردود بودن آن دریافت کردم. این ردیه ها و بلکه انواع مضحکه کردن ها، پس از به اشتراک گذاشتن یادداشت: برای ترامپ بازگشتی در کار نیست( ۷ مارچ امسال)بس فراوان تر شد. تا این که ساعتی پیش، استادی همکار و رفیق، که گویا تازه یادداشت ۱۷ اسفند ۱۴۰۲(۷ مارچ ۲۰۲۴) کانال را دیده بود، تماس گرفت که: کریمی پور این یادداشت رو فوری حذفش کن. ۷-۸ ماهه دیگه آبروت میره، یا دستکم مشروط به شرایطش کن. ترامپ حتما رئیس جمهور بعدی است. پس از سپاسگزاری از دلسوزیش، از ایشان خواستم که پاسخ نقدش را به خاطر احترامی که برای خودم قائلم، تا ساعت ۱۹ امروز در کانال به اشتراک خواهم گذاشت.
جناب استاد مایلم به آگاهی برسانم:
به اغلب احتمال، ترامپ دیگر به هیچ روی و هیچگاه در جایگاه ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا قرار نخواهد گرفت. پیش بینی من تا امروز(۲۳ اپریل) نسبت به استقرار مجدد ترامپ در کاخ سفید، به مثابه ضرب المثل و نسبت جن و بسم الله است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
ایران نمی تواند بی ثبات شود
امروزه روز، حتی تصور بی ثباتی ایران دهشتناک است. چنین گزاره ای بس نزدیک به معادلات اثبات شده ریاضی است. به عبارت دیگر در استراتژی ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا(در وهله نخست)، سپس در استراتژی ایالات متحده و نیز ناتو و هم چنین در استراتژی چین و هند، بی ثباتی ایران نه تنها دیده نشده، بلکه تلاش بر آن است که ایران در هیچ شرایطی وارد فاز ناپایداری نشود. از دیدگاه ژئواستراتژی، ایران صفحه متحرک آسیای جنوب باختری است. هم چنین آشکار است که بی ثباتی آن دستکم اروپا را وارد فاز تنش خواهد کرد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
زمانش فرا رسیده است
امروزه روز بیشتر زمینه های ممتاز گفتگو در جهت حل وفصل جامع مسائل بین ایران-آمریکا مهیا است. نخست آن که این گفتگوها و توفیق آرام آرامش، در جریان مبارزه سخت انتخاباتی، آبی حیاتی به کشتزار دموکرات ها به رهبری بایدن در برابر ترامپ کله شق است. دوم آن که کنگره و هاوس در برابر حوثی ها کلافه شده و سر در گم هستند و سخت نیازمند دخالت جمهوری اسلامی مانده اند. سوم آن که نگرانی های غرب و منطقه در اتمی شدن جمهوری اسلامی رو به اوجگیری بوده و چنین گفتگوهایی مزید خوشبینی جهانی را فراهم خواهد آورد. چهارم آن که با تصویب کمک بیش از ۶۰ میلیارد دلاری آمریکا به کیف، تمرکزها بر اوکراین و دور سازی حامیان تصوری کرملین، به ویژه تهران از این معرکه و مهلکه سخت است. پنجم آن که عزم جهانی برای به رسمیت شناختن کشور فلسطینی برگشت ناپذیر بوده و در این مسیر همراهی جمهوری اسلامی راه را کوتاه کرده و دست نتانیاهو را در پیشگیری از این هدف، بازخواهد داشت. ششم آن که آمریکا و ایضا ناتو به هیچ روی در صدد گسترش میدان غزه و خاورمیانه ای کردن جنگ نبوده و در این جهت خواهان همیاری تهران می باشند. هفتم آن که رصد آن چه در افغانستان می گذرد، بدون ورود ایران ناممکن می نماید. هشتم آن که آرام سازی منطقه تبدار قفقاز جنوبی، بی همکاری ایران چندان میسر نخواهد بود. نهم آن که بر خلاف دیدگاه های نامعقول، حفظ ثبات ایران در دستور کار ناتو و آمریکا بوده و لیبیایی، سوری و سومالیایی شدن ایران اوراسیا را سخت تحت تاثیر قرار خواهد داد.
بنابراین بر واشنگتن و تهران است که بیشینه طی هفت ماه آینده گفتگوهای برونرفت منتج به نتیجه از بن بست کنونی در مناسبات را با رویکرد مثبت در دستور کار قرار دهند. به گمانم شورای عالی امنیت و سپاه، توانایی جلوگیری از مداخلات ناصواب فدراتیو روسیه را در این باره باید داشته باشند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
چرایی جدایی از خدا
طی هزاره قرون وسطی، هیچ جای جهان به اندازه اروپا اصحاب دین و مذهب نفوذ نبودند. کلیسای کاتولیک با نام عیسی مسیح و اناجیل، دستگاهی راه انداخته بود که حکومت پاپ و روحانیت کلیسایی را آسمانی، قدری، خدا بنیان و مقدس را جلوه میداد. اروپاییان نیز خواه و ناخواه، دستکم ۱۰۰۰ سال چونان بردگان مطیع و منقاد اصحاب کلیسا بودند. ولی چه شد که وضعیت دینداری به چشم انداز لاادریگری کنونی رسید؟! چه شد که بیش از ۸۰٪ مردمانی مانند ملت استونی و ... خداناباور شده و دیگر حتی خدا و کلیسا در اذهان بیشینه مردم جا نمی گیرد؟! چه شد که خدا بین مردمان این قاره مرد؛ چنان که بیش از ۱۰۰ سال پیش، نیچه مرگ خدا را اعلام کرد؟! البته که جغرافیا(رشته آموزشی من) توانایی مهیا سازی پاسخ های مناسبی برای این پرسش ها ندارد. ولی بس روشن است که پایه های دوری از روحانیت کلیسایی و دستگاه مقدس پاپی، اندک اندک با آغاز پرسش هایی از دوره رنسانس جان گرفت و در دوره روشنگری گسترده و فراگیر شد. در آغاز ملت های باختر و شمال اروپا، چونان انگلیس، شمال فرانسه، شمال آلمان و اسکاندیناوی، نخست در قالب پروتست (اعتراض) از جان و دل با کلیسای پاپ محور خداحافظی کردند و سپس به مرور چتر دنیا گرایی در سرتاسر اروپا و سپس جهان نو سایه افکند. از لابلای ادبیات ۴۵۰ ساله رنسانس تا انقلاب صنعتی(رنسانس، روشنگری، عصر انقلاب ها)، می توان برخی پرسش های بی پاسخ مانده اندیشمندان و بلکه توده مردم را از دستگاه کلیسایی، استخراج کرد:
۱-این چه خدایی است که شکنجه را به هر برهان در باره مخلوقش روا داشته است؟!
۲- این چه خدایی است که مخلوق خود را از همان بدو زایش و بلکه پیش از آن، به طبقات عالی و ادنی و میانه تقسیم کرده است؟!
۳- این چه خدایی است که آفریدگان خود را تنها به خاطر تفاوت باورهایشان به منازعه و بلکه جنگ و جهاد و کشتار یکدیگر فراخوانده و بلکه آن را واجب دانسته است؟!
کوتاه آن که پرسش های بی شماری از این دست، درست یا نادرست، خوب یا شوم، سبب بازنشستگی زود هنگام خدا شدند. دستگاه کلیسا نتوانست حتی به یکی از این پرسش ها، پاسخی در خور دهد. سهل است که همچنان بر خرافه های رسوب یافته پای فشرد. چنان که هنوز هم داعیان و الگوهای شکنجهگری، جنگ افروزی، قتل و کشتار مشهور تاریخش را قدیس می پندارد و کمترین توجهی به بازنگری کلان در ماهیت اصولش ندارد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
پسندد، آن چه را مسکو پسندد
اگر کارشناسان تحولات سیاسی خاورمیانه نیاز حیاتی فدراتیو روسیه به بالا رفتن منازعه در این منطقه را وجدان می کردند، آن گاه دستکم به موازات و یا در کنار مداخلات سنتی امپریالیسم آمریکا، نقش کرملین را در آتش افروزی منطقه ای می دیدند. هیچ گمانی نیست که پرزیدنت ولادیمیر پوتین با فرو افتادن در باتلاق جنگ، روسیه این کشور ۲۱ ملتی(۲۱ جمهوری درون روسیه وجود دارد) را در مسیر فروپاشی دوم قرار داده است. طی دوسال و اندی اخیرلحظه ای تردید نکرده ام که مسکو از جمله برای دور کردن تمرکزها از اوکراین و اروپای خاوری، دولت های همراه و مطیع را رایگان و بی هر گونه تعهد سپاری و یا با وعده های دور و دراز، به هر طریق وادار به پیروی از اهداف استراتژیک خود در آتش افروزی منطقه ای می کنند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
این هم دانشمند جمهوری اسلامی!!!
سعید لیلاز:جمهوری اسلامی یک بازیگر بزرگ فرامنطقهای است. توجه کنید، هنوز ابرقدرت نشده، بلکه فرامنطقهای است. تنها گزارهای که این روند روبه رشد را تهدید میکند، مسائل داخلی است./ روزنامه اعتماد
در کم - بود، و یا ن- بود و به حاشیه راندن فرهیختگان، زاغچه درنقش عقاب ظاهر می شود. ویژگی جناب لیلاز که گویا در دانشگاه مدرس تاریخ است و البته تحلیلگر اقتصاد و دارای پیشینه اجرایی و حکومتی متعددی مانند قائم مقامی ایران خودرو، مدیر عامل سبلان خودرو و مدیریت عامل شرکت خودروسازی کارمانیا است، سرک کشیدن و دخالت کردن در همه مباحث تخصصی است. نمونه اش گزاره نامبرده در بالا است که جمهوری اسلامی اسلامی را قدرت فرامنطقهای معرفی کرده است. این در حالی است که در نردبان 5 پله ای قدرت بین 193 کشور عضو ملل متحد، یعنی ابرقدرت، قدرت فرامنطقه ای، قدرت برتر منطقه ای، قدرت منطقه ای و قدرت ملی(قدرت کوچک)، که هر کدام تعریف خود را دارند، جمهوری اسلامی در رده چهارم قرار دارد. یعنی فقط و بیشینه قدرتی منطقه ای است. در واقع پس از آمریکا به عنوان ابرقدرت، چین، بریتانیا، فرانسه، روسیه، آلمان و ژاپن قدرت های فرامنطقه ای محسوب شده اند. هم چنین هند، استرالیا، جمهوری آفریقای جنوبی و... در مناطق ژئوپولیتیک خود، قدرت برتر منطقه ای هستند. در خاورمیانه و شمال افریقا قدرت برتر منطقه ای هنوز شکل نگرفته است. بنابراین ترکیه، عربستان، ایران، مصر، اسراییل(اشغالگر) هر یک قدرت منطقه ای است. جناب لیلاز به همین هم بسنده نکرده و در ادامه پس از فرامنطقه ای خواندن ایران در سلسله مراتب قدرت های جهان می گوید: پیشنهاد من این است که ایران، آزمایش هستهای خود را عمومی کند.
مقایسه و همردیف قراردادن جمهوری اسلامی با چین و بریتانیا و روسیه، تنها از مفسرین درون جمهوری اسلامی از قبیل سعید لیلاز بر می آید. هنگامی که ایران قدرتی مانند چین و بریتانیا فرض شود، چرا نتواند از عهده جنگ با قدرتی منطقه ای و پایین تر از خود برآید؟!
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
راه شهادت بسته می شود؟!
بیشتر کارشناسان متخصص آینده بینی توانایی های هوش مصنوعی، باورمندند طی بیشینه ۸ تا ۱۲ سال آتی و یا در درازمدت ترین حالت تا ۲۰۴۰، ربات های انسانما، کم کم ولی بسیار پرشتاب، مسئولیت های بخش جنگ-دفاع را پوشش خواهند داد. به عبارت دیگر، همه وظایف انسانی جنگ، بی کم و کاست می تواند توسط هوش مصنوعی پوشش داده شود. مثلا نقش های سرباز، تفنگدار، تعاون و پشتیبانی، خلبانی جنگنده ها، حتی کنترل و فرماندهی و رهبری پیچیده ترین ابزار جنگ ساخت بشر، یعنی ناوهای هواپیمابر، به ربات های ساخته هوش مصنوعی واگذار خواهد شد. بنابراین جنگ ها در قالبی گسترده، هم توسط آنها طرح ریزی و هم به مرحله اجرا در می آید. مو بر تن آدمی سیخ می شود. با چنین چشم اندازی، می توان پرسید، آیا قرار است بدین ترتیب درهای جهاد و شهادت هم به روی مومنان و مسلمین برای همیشه هم بسته شود؟!
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
این واقعیت بازار نیست
از دیدگاه همه سازمان ها و نهادهای مالی بین المللی، مانند صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و ... بهای دلار در ایران، از دیدگاه برابری قدرت خرید، بیشینه ۱۷ هزار تومان است. حتی برخی موسسات بهای دلار را از این منظر حدود ۱۶ هزار محاسبه می کنند. چه دست هایی در پشت پرده در جریان است که بهای دلار تا ۷۰ هزار تومان افزایش می یابد؟! این افزایش تصنعی مورد تایید نهادی پولی-مالی جهانی، برخاسته از چه منبع و کدام تصمیم سازان است؟! بی گمان چنان چه بهای واقعی دلار در برابری قدرت خرید ۷۰ هزارتومان بازار بود، دولت دو هفته نیز نمی توانست دوام آورد. خوب است اندکی به منافع ملی و گذران زندگی مردم بیندیشیم.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
نتانیاهو چه خواهد کرد؟
بی بی مشتاقانه در انتظار وارد کردن جمهوریاسلامی به درگیری بود تا بدین وسیله غزه را از چشم رسانه ها و جهانیان تحت الشعاع قرار دهد. به گمانم در شروع این استراتژی و تا این جای کار موفق بوده است. ولی چنان چه در واکنش به حمله دیشب ایران که به گفته تل آویو تاثیری بر اسرائیل نداشت، راهکاری نیابد، عملا بازنده بوده و حیات سیاسی اش برای همیشه پایان خواهد یافت.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
مشکلات تاکتیکی پرتاب ها
در پرتاب پهپادها و شلیک موشک ها به اسرائیل چند مساله تاکتیکی وجود داشت:
۱- حداقل فاصله هوایی ایران- اسراییل دستکم ۱۲۰۰ کیلومتر است. با سرعت ۲۰۰ کیلومتری پهپادهای شاهد، مدت زمان رسیدن پهپادها چند ساعت بود. این زمان کمی برای رهگیری و ساقط نمودن نیست؛
۲-علاوه بر اسراییل، آمریکا، بریتانیا و اردن، بیشتر موشک ها را پیش از رسیدن به هدف، ساقط کردند؛
۳- مجموعه غرب، ناتو و گروه هفت همچنان مدافع همه جانبه اسراییل(اشغالگر) باقی مانده اند؛
۴- مشارکت همزمان دوستان منطقه ای جمهوریاسلامی کمرنگ بود.
جمهوری اسلامی بهتر است با این نقایص برخوردی بخردانه داشته باشد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
کرملین موفق شد
با وجود آغاز درگیری هوایی بین ایران- اسراییل، کرملین به اهداف تاکتیکی خود دست یافت و تمرکزها را از اوکراین برداشت.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
حالا نتانیاهو ول کن نیست
سیلاب جاری شده بود. مردم ده در حاشیه مسیل به تماشا ایستاده بودند. سیل با خود پوستینی آورد. مردی طمعکار وارد رود خروشان شد تا پوستین را به دست آورد. از بد روزگار آن پوستین خرسی مغروق بود که برای نجات خویش دست و پا می زد تا بلکه راهی برای رهایی بیابد. خرس مرد را که دستش را به امید دستیابی به پوستین به سویش دراز شده بود، گرفت تا بلکه از سیل نجاتش دهد، ولی سیل و خرس که محکم مرد را گرفته بود، داشت با خود می برد. مردم همگی فریاد می زدند پوستین را رها کن. مرد دست بسته و نالان، پاسخ می داد: بابا من رهایش کرده ام، او مرا ول نمی کند.
به گمانم امروزه روز، جریان ایران و حزب الله در برابر اسراییل تحت ریاست بی بی نیز چنین می نماید. در حالی که به نظر می آید جمهوریاسلامی کم کم از خیر انتقام کنسولگری می گذرد، نتانیاهو ول کن نیست و به هر طریق اراده کرده پای ایران و حزب الله را به جنگ باز کند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
می خواهند اسرائیل و بی بی را نجات دهند
به پندار من،گزاره های زیر صحيح می نماید:
۱- جمهوری اسلامی به هیچوجه در جریان عملیات ۷ اکتبر حماس و کم و کیف آن نبود؛
۲- لیکود و رهبرش بی بی با تأسیس کشور فلسطینی، بر بنیان قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت، به کلی مخالف بوده اند؛
۳- از میانه های جنگ غزه تا کنون، جهانیان و اکثر اعضای ملل متحد و نیز شورای امنیت، بر تأسیس کشور مستقل فلسطینی تاکید می ورزند. این خواست عزمی جهانی شده است؛
۴- هم چنین این اراده و علقه ی بخش بسیار بزرگی از ملت-دولت های خاورمیانه هم هست.
ولی دانسته یا ندانسته(آگاهانه یا از روی ناآگاهی استراتژیک)، سه اراده مخالف هم، به گونه ای شگفت در برابر این اراده منطقه ای و جهانی ایستاده اند و نیز همپوش شده اند:
1- لیکود و نتانیاهو به هیچ روی نمی خواهند پذیرای کشوری فلسطینی در کنار اسرائیل(اشغالگر) باشند. بهانه امروزه روز نتانیاهو آن است که چنین تصمیمی جایزه ای برای حماس در قبال حمله ۷ اکتبر است؛
2- جمهوری اسلامی که هدفش را از آغاز بر نابودی اسراییل بنیان نهاده و حاضر به تغییر دادن استراتژی خود نیست؛
3- فدراتیو روسیه که پایان یافتن و یا کاهش تنش و منازعه در خاورمیانه را به منزله تمرکز غرب بر خود می پندارد. بنابراین مشوق استمرار منازعه و مناقشه در هر جایی است که ناتو ناگزیر باید در آن حضور داشته باشد.
کمترین گمانی نیست که بنیامین نتانیاهو با هر ترفندی شده تصمیم گرفته پای جمهوری اسلامی و حزب الله را مستقیم به جنگ باز کند. در چنین صورتی ایالات متحده، حتی تحت زعامت دمکرات ها و جو بایدن، ناگزیر به گونه ای همیاری و مشارکت در جنگ به نفع اسرائیل بر خواهد آمد. این سناریو هدیه ای غیبی برای پرزیدنت ولادیمیر پوتین به شمار می آید. مسلم است که با فرض تحقق چنین سناریویی، استراتژی کهن یک ملت، یک دولت لیکود در ارض مقدس، غالب شده و مسلم تر این است که میدان جنگ و پیامدهای ویرانگرش به ایران نیز کشیده خواهد شد.
به گمانم هنوز شورای عالی امنیت ملی به آن حد از انحطاط تفکر استراتژیک نرسیده که در دام استراتزی تل آویو بغلطد.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
یک هدف،شش پرسش
جمهوریاسلامی از آغازهای تأسیس، محو و نابودی اسرائیل(اشغالگر) را جزو اهداف قرار داده است. در این ارتباط حتما شورای عالی امنیت ملی، پاسخ های دقیقی برای شش پرسش زیر از پیش آماده داشته است:
۱- آیا با درنظر گرفتن همه جوانب، نابودی اسراییل از دیدگاه های حقوقی، سیاست بین الملل و نظامی، شدنی است؟!
۲- بر فرض قدس آزاد و الفتح یا حماس و یا هردو حاکم شدند، از کجا معلوم است که متحد ترکیه، عربستان، امارات، قطر و... نشود؟ مگر سه دولت همسایه شیعی ایران(عراق،بحرین، جمهوری آذربایجان) با ایران متحدند؟
۳- آیا سرانجام دشمنی و تداوم جنگ فرسایشی کنونی، به منزله تضعیف درازمدت توان ملی نخواهد بود؟
۴- آیا با پایان یافتن گریزناپذیر جنگ غزه، پیمان صلح ابراهیم دو باره در مسیر گسترش و بلکه فراگیری و جهانشمولی قرار نخواهد گرفت؟
۵- آیا تمرکز بر یک هدف دور، با آینده نامشخص، دولت را از تمرکز بر مسائل نزدیک و حیاتی درونی و همسایگی باز نخواهد داشت؟
۶- طی چند دهه اخیر، تا کنون جمهوریاسلامی در جهت همراه کردن با هدف نابودی اسراییل، از 7 قدرت فرامنطقه ای( اعضای شورای امنیت، آلمان، ژاپن) و 14 قدرت برتر منطقه ای(برزیل، هند، استرالیا، مکزیک و...) چه دولت هایی را با خود همراه و متحد کرده است؟
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
در مسیر تکوین کشور فلسطینی، کارشکنی ممنوع
دیروز جو بایدن طی مصاحبه تلویزیونی در مخالفت با سیاست بی بی نخست وزیر اسرائیل(اشغالگر) گل کاشت. او سیاست نتانیاهو را در غزه اشتباه خواند. وی از دولت تحت ریاست بی بی خواست هر چه زودتر آتش بس را بپذیرد. بایدن به روشنی گفت: «فکر میکنم کاری که او انجام میدهد اشتباه است. من با رویکرد او موافق نیستم.». هم چنین امروز دولت محافظهکار استراليا به جمع کشورهایی پیوست که از احتمال به رسمیت شناختن کشور فلسطینی سخن می گویند. پیشتر نیز چندین کشور مانند جمهوری ایرلند، اسپانیا و حتی پادشاهی متحده بریتانیا، اعلام کرده بودند که به زودی کشور فلسطین را به رسمیت خواهند شناخت. با این همه یک پرسش بنیانی در ارتباط با استراتژی اسرائیلی غرب به ویژه امریکا، بریتانیا و آلمان وجود دارد: چرا با وجود مخالفت پیاپی اسرائیل با قطعنامه الزام آور ۲۴۲ شورای امنیت، دایر بر خروج اسرائیل از کرانه باختری و باریکه غزه و تشکیل کشور فلسطینی، هنوز از این دولت پشتیبانی نظامی، سیاسی شده و در شورای امنیت قطعنامههای حتی اندکی ضد سیاست های خشونت بار این دولت، از سوی آنها وتو می شود؟!
خب دستکم ۷۶ سال است که ۵ عضو دائم شورای امنیت در تکوین، استمرار و گسترش و بلکه فراگیر کردن به رسمیت شناختن اسرائیل کوشیده اند. به ویژه لابی های بسیار پرتوان یهودی در ایالات متحده از جمله هاوس و کنگره را برای حمایت دائمی و همه جانبه از اسرائیل در قبضه دارند. حال چگونه می توان تنها طی شش- هفت ماه(از آغاز جنگ غزه)، انتطار داشت همه دست از پشتیبانی اسرائیل بکشند؟! به ویژه آن که ۱۶۵ کشور، از جمله تعداد زیادی از ملل مسلمان و عرب، این دولت را بهرسمیت شناخته اند! هم چنین با وجود این که حماس متهم به شروع این نبرد است.
با این همه طی شش ماه گذشته، رویکردی فوق شگرف در ارتباط با منازعه تاریخی فلسطین- اسرائیل شکل گرفته است: عزم جزم و به اغلب احتمال بی برو و برگرد جهانی برای تکوین و به رسمیت شناختن کشور فلسطینی.
ولی در برابر این اراده فراگیر جهانشمول، سه مانع قد علم کرده اند: سد نخست رویکرد لیکود و دیگر احزاب تندرو است؛ سد دوم کمبود و نقص مبادی و مبانی جغرافیایی تشکیل چنین کشوری است؛ و سوم رویکرد محور مقاومت به رهبری جمهوریاسلامی دایر بر آرمان نشدنی و افراطی محو یا نابودی اسرائیل(اشغالگر) است. به گمانم چنین رویکردی به گونه ای پشتیبانی غیر مستقیم از اشغالگری واشغالگران و آب به آسیاب لیکود و بی بی ریختن است. هم چنین مخالفت با اراده استوار جهانی است. در عین حال ایستادگی در برابر رویکردی است که گریزناپذیر و حتی محتوم خواهد بود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k