kafeh_sher | Unsorted

Telegram-канал kafeh_sher - 💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

6224

🌿گفتی مرا به خنده خوش باد روزگارت کس بی‌تو خوش نباشد رو قصه دگر کن ... کانالی از جنس دل های بی ریا🌹 ⚜️ @Kafeh_sher

Subscribe to a channel

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

هرگز شکایت نکن..........


(シ)
<) )☞🌈
@kafeh_sher
_//

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

عیش‌ها دارم در این آتش که بینی دم به دم
کاندرونم گرچه می‌سوزد منور می‌شود

سعدی



(シ)
<) )☞🌈
@kafeh_sher
_//

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

🧿 فاضل نظری :

ما برای با تو بودن
عمر خود را باختيم
بد نبود ای دوست
گاهی هم تو دل میباختی


(シ)
<) )☞🌈
@kafeh_sher
_//

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

زندگی همین اکنون است
لذت ببرید



(シ)
<) )☞🌈
@kafeh_sher
_//

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

✍لحاف ملانصرالدین

در يک شب زمستاني سرد ، ملانصرالدین در رختخواش خوابيده بود که يکباره صدای غوغا از کوچه بلند شد
زن ملانصرالدین به او گفت که بيرون برود و ببيند که چه خبر است
ملا گفت : به ما چه ، بگير بخواب. زنش گفت : يعني چه که به ما چه ؟ پس همسايگي به چه درد مي خورد .
سرو صدا ادامه يافت و ملا که میدانست بگو مگو کردن با زنش فايده اي ندارد . با بی ميلي لحاف را روي خودش انداخت و به کوچه رفت .
گويا دزدي به خانه يکي از همسايه ها رفته بود ولي صاحبخانه متوجه شده بود و دزد موفق نشده بود که چيزي بردارد. دزد در کوچه قايم شده بود همين که ديد کم کم همسايه ها به خانه اشان برگشتند و کوچه خلوت شد ، چشمش به ملا و لحافش افتاد و پيش خود فکر کرد که از هيچي بهتر است . بطرف ملا دويد ، لحافش را کشيد و به سرعت دويد و در تاريکي گم شد.
وقتي ملا به خانه برگشت . زنش از او پرسيد : چه خبر بود ؟
ملا جواب داد : هيچي ، دعوا سر لحاف من بود . و زنش متوجه شد که لحافي که ملا رويش انداخته بود ديگر نيست .
اين ضرب المثل را هنگامي استفاده مي شود که فردي در دعوائي که به او مربوط نبوده ضرر ديده يا در يک دعواي ساختگی مالي را از دست داده است .



(シ)
<) )☞🌈
@kafeh_sher
_//

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

.جدال عشق و دل🥹

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

مولانا میگه:

از همه کس گذر کنم ، از تو گذر نمی شود
مشکل تو وفای من ، مشکل من جفای تو

کن نظری که تشنه ام ، بهر وصال عشق تو
من نکنم نظر به کس ، جز رخ دلربای تو

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

گفتی که: مرا با تو نه سِرّی، نه سری هست
گر سرّ و سری نیست، نهانی نظری هست

گرداب شکیباییم آموخت که دیدم
گاه از من سودازده سرگشته تری هست

برگی ست که پیچان به کف باد خزان است
گر در همهٔ شهر چو من در به دری هست

گشتند پی فتنه بر هر گوشهٔ این شهر
در گوشهٔ چشمان تو گویا خبری هست

با یاد تو گر آه برآرم، نه غمین است
خوش آن سفر افتد که در او همسفری هست

گفتم که به پای تو گذارم سرِ تسلیم
گفتی که نخواهیم کسی را که سری هست

چون شمع، مگر شعله زبان سخنت بود؟
کز سوز تو سیمین! به غزل ها اثری هست

سیمین بهبهانی

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

⚜️حکایت⚜️


حکایت آموزنده درد دل ماهی و آب

در قالب موسیقی

خیلی جالبه

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

📌📌📌

💎برترین کانال‌های تلگرام:

🔹هماهنگی جهت تبادل:
@mrsmafd

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

دلهاى پاك خطا نمى كنند
سادگى مى كنند
سادگى پاك ترين خطاى دنياست

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

من مهر تو بر تارک افلاک نهم
دست ستمت، بر دل غمناک نهم

هر جا که تو بر روی زمین پای نهی
پنهان بروم، دیده بر آن خاک نهم

مولوی

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

⚜️حکایت⚜️

گویند حضرت آدم نشسته بود، شش
نفر آمدند، سه نفر طرف راستش
نشستند و سه نفر طرف چپ.

به یکی از سمت راستی‌ها گفت: «تو کیستی؟»
گفت: «عقل.»
پرسید: «جای تو کجاست؟»
گفت: «مغز.»
از دومی پرسید: «تو کیستی؟»
گفت: «مهر.»
پرسید: «جای تو کجاست؟»
گفت: «دل.»
از سومی پرسید: «تو کیستی؟»
گفت: «حیا.»
پرسید: «جایت کجاست؟»
گفت: «چشم.»
سپس به جانب چپ نگریست و از یکی سؤال کرد: «تو کیستی؟»
جواب داد: «تکبر.»
پرسید: «محلت کجاست؟»
گفت: «مغز.»
گفت: «با عقل یک جایید؟»
گفت: «من که آمدم عقل می‌رود.»
از دومی پرسید: «تو کیستی؟»
جواب داد: «حسد.»
محلش را پرسید.
گفت: «دل.»

پرسید: «با مهر یک مکان دارید؟»
گفت: «من که بیایم، مهر خواهد رفت.»
از سومی پرسید: «کیستی؟»
گفت: «طمع.»
پرسید: «مرکزت کجاست؟»
گفت: «چشم.»
گفت: «با حیا یک جا هستید؟»
گفت: «چون من داخل شوم، حیا خارج می شود‌.

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

یادت باشه روند موفقیت پر از فشار ، چالش و سختیه ، صبر داشته باش و از تلاشت دست نکش .

فروردین
۱۴۰۴

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

ای واحد بی مثال معبود غنی
وی رازق پادشاه و درویش و غنی
یا قرض من از خزانه غیب رسان

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

در روانشناسی مفهومی جالب به نام  اثراسب وحشی وجود دارد.


(シ)
<) )☞🌈
@kafeh_sher
_//

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

👌🥺 موافقین یا نه؟ 👍👎
این پست عالیه حتما ببینید❌




(シ)
<) )☞🌈
@kafeh_sher
_//

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

‏سرباز: ما برای چه میجنگیم؟
‏فرمانده: برای خاکمون
‏سرباز: یعنی این خاک مال منه؟
‏فرمانده: بله
‏سرباز: پس چرا پدرم وقتی مُرد برای یک متر قبر پول دادیم؟


(シ)
<) )☞🌈
@kafeh_sher
_//

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

⚜️حکایت ⚜️

ﻗﺮﻥ ۱۳ ﻃﺎﻋﻮﻥ ﺷﺎﯾﻊ ﺷﺪ، ﮐﻠﯿﺴﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﺩﺍﻧﺴﺖ، ۱۲ﻫﺰﺍﺭ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﺩﺭ ﺑﺎﻭﺍﺭﯾﺎ ﻭ ﺍﺳﺘﺮﺍﺳﺒﻮﺭﮒ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻩ ﺷﺪﻧﺪ. ﺑﻘﯿﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﻃﺎﻋﻮﻥ ﮐﺸﺖ.
ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻗﺮﻥ ۱۶ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺪﺗﯽ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺷﺪ. ﭘﺎﭖ ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺭﺳﺘﺎﺧﯿﺰ ﻗﻄﻌﺎﺕ ﺑﺪﻥ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﻨﺪ! ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﻧﻔﺮ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﭘﺎﭖ ﻣﺮﺩﻧﺪ ﺑﻠﮑﻪ ﺍﺟﺰﺍﯼ ﺑﺪﻧﺸﺎﻥ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺭﺳﺘﺎﺧﯿﺰ ﮔﻢ ﻧﺸﻮﺩ!
ﻗﺮﻥ ۱۷ ﺍﺩﻋﺎ ﺷﺪ ﻟﻤﺲ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥﻫﺎﯼ ﯾﮏ ﻗﺪﯾﺲ ﺩﺭ ﻓﻠﻮﺭﺍﻧﺲ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﻔﺎ ﻣﯽﺷﻮﺩ، ﺯﯾﺴﺖﺷﻨﺎﺳﯽ ﺗﺼﺎﺩﻓﯽ ﮐﺸﻒ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﯾﮏ ﺑﺰ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﻬﺎ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺷﻔﺎ ﻣﯽﺩﺍﺩ!

ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﺩﺷﻤﻦ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻭ ﺁﺯﺍﺩﻯ ﺍﻧﺴﺎﻥﻫﺎ ﺩﻓﺎﻉ ﮐﻮﺭﮐﻮﺭﺍﻧﻪ ﺍﺯ ﻋﻘﺎﻳﺪ ﻭ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﻯ ﻏﻠﻂ ﺍﺳﺖ.

برتراند_راسل



(シ)
<) )☞🌈
@kafeh_sher
_//

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

معنای فرمایش حضرت مولانا:

آب دریا مرده را بر سر نهد


(シ)
<) )☞🌈
@kafeh_sher
_//

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

نارسیس نام جوان زیبایی است در اساطیر یونان که دختری به نام اکو (انعکاس صدا یا به فارسی پژواک) بر او عاشق می شود و چون جواب نامساعد می شنود نفرین می کند که او عاشق کسی شود که هرگز نتواند به او برسد.

پس او روزی عکس خود را  در آب می بیند و برخود عاشق می شود. هر روز بر لب برکۀ آب می آید و شِکوه می کند که آخر تو که با من دوستی: وقتی می آیم می آیی، وقتی لبخند می زنم لبخند می زنی؛ پس چرا وقتی دستم را دراز می کنم تا دست تو را بگیرم آشفته می شوی و از من می رمی.

نارسیسوس آن قدر در فراق خویش غصه می خورد و اشک می ریزد تا می میرد. پس حوریان و پریان صحرایی گرد او می آیند و می گویند «حیف است چنین جلوه ای از زیبایی به زیرخاک رود.
بهتر است او را به گُلی تبدیل کنیم که پیوسته در کنار آب بروید و عکس جمال خود را در آب ببیند.» و او را به گل نرگس تبدیل می کنند.(معنی نارسیس نیز «نرگس» است.)
اصطلاح نارسیسیسم به معنی «خود شیفتگی» یکی از بیماری های روانی است و به کسانی گفته می شود که سخت و به طور بیمار گونه ای شیفته و بیقرار خویش اند
.

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

در ﻣﻴﺎﻥ ﻫﻤﻪ ﺁﺭﻣﺎﻥ ﻫﺎی ﺳﻴﺎسی،
ﺁن که ﺍﺩﻋﺎی ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ ﮐﺮﺩﻥ
ﺟﺎﻣﻌﻪ بشری ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ، ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺧﻄﺮﻧﺎک‌ تر ﺍﺳﺖ!
ﺗﻼﺵ ﺑﺮﺍی ﺑﺮﭘﺎیی بهشت ﺑﺮ زمین
همیشه جهنم به بار آورده ...

👤 کارل پوپر

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

هرچی که هستی، سیاه یا سفید، ما همه انسانیم لطفا خوب باشید.
تنها چیزی که ماندگار است عشق است و مهر است و محبت.
ای که می پرسی نشان عشق چیست

عشق چیزی جز ظهور مهر نیست
عشق یعنی مشکلی آسان کنی
دردی از درمانده ای درمان کنی

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

⚜️حکایت ⚜️

روزی مرد روستایی با پسرش از ده راه افتادند بروند شهر. مقداری راه که رفتند یک نعل پیدا کردند. مرد روستایی به پسرش گفت: نعل را بردار که به کار می خورد. پسر جواب داد: این نعل آهنی به زحمت برداشتنش نمی ارزد.

مرد خودش نعل را برداشت و توی جیبش گذاشت. وقتی به آبادی وسط راه رسیدند نعل را به یک نعل فروش فروختند و با پولش مقداری گیلاس خریدند و به راه خودشان ادامه دادند تا به صحرا رسیدند.

در صحرا آب نبود و پسر داشت از تشنگی هلاک می شد. مرد که جلوتر از پسرش می رفت یکی از گیلاسها را به زمین انداخت.

پسر دولا شد و گیلاس را از زمین برداشت. چند قدم دیگر که رفتند مرد روستایی دوباره یک دانه گیلاس به زمین انداخت و باز پسرش دانه گیلاس را برداشت و خورد.

خلاصه تا به آب و آبادی رسیدند هر چند قدمی که می رفتند مرد یک دانه از گیلاسها را به زمین انداخت و پسر هم آن را بر می داشت و می خورد. آخر کار مرد رو کرد به پسرش و گفت:
یادت هست که گفتم آن نعل را بردار، گفتی به زحمتش نمی ارزد؟

پسر گفت: بله یادم هست. پدر گفت: دیدی که من آن را برداشتم و با پولش گیلاس خریدم؛ اما یکجا ندادمت. برای اینکه مطلب خوب متوجه بشوی، گیلاسها سی و هفت دانه بود و تو سی و هفت بار به خودت زحمت دادی و آنها را از زمین برداشتی؛ اما یک بار به خودت زحمت ندادی که نعل را برداری بدان: هر چیز که خوار آید، یک روز به کار آید...

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

شیر ایران است نادر دوران

احمد پاشا فرمانده سپاه عثمانی هنگامی که برای نخستین بار نادرشاه را در میانه نبرد در حال جنگیدن میبیند چنین داد سخن می دهد:

خراب شود خراسان و آباد شود که همیشه اوقات سام و نریمان و رستم دستان به بار می‌آورد.حقا و ثم حقا که نادر دوران است و صاحبقران زمان

📚بن مایه: عقاب کلات، خاطرات پزشک مخصوص نادرشاه، بهرام_افراسیابی، تهران، نشر مهرفام، ۱۳۸۷، ص۴۲۱

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

دلا اين زندگي جز يک سفر نيست.
گذرگاه است و راهش بي خطر نيست.

چو خواهي با صفا باشي و صادق.
به جز راه خدا راهي دگر نيست.

غم بيچارگان خوردن مهم است .
دلی از خود نيازردن مهم است
.

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

با وصلِ تو دست در کمر، نتوان کرد
با دردِ فراق هم به‌ سر نتوان کرد

چون چاره‌ی کار، غیرِ بی‌تابی نیست
جز ناله و آهِ بی‌اثر، نتوان کرد

فیض کاشانی

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

در کنارم تا سحرگاهی تبر هم گریه کرد!
#خبیر_عاصی

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

⚜️حکایت ⚜️

مغز خر خورده !

در قدیم یکی از اعتقادات زنان این بود که اگر به شوهر مغز خر بخورانند وی مطیع و زیردست زن میشود. رمالی این دستور را به زنی میدهد.

زن کله خری را به دست آورده و موهایش را کز داده و آماده پختن میکند تا به جای کله گوساله به شوهرش بدهد.
زن کله را کنار حوض پاکیزه کرده و در قاب چینی کنار حوض میگذارد که در این بین شوهرش از راه رسیده و از کله میپرسد؟
زن جواب داد از منقار کلاغ افتاده است. شوهر قانع شده و به اتاق رفت. زن همسایه ای که در آن خانه بود و با زنک جیک و بوکشان یکی بود خود را به زن رساند و گفت:
زحمت به خود نده چون کسی که نگوید کلاغ چهار سیری چطور کله چهار منی را به منقار کشیده مغز خر نخورده الاغ است.

زین قصه گر هزار نکته بر دهد
یک نکته اش نگفته ترا به باد دهد
از دست زن مخور تو کله پاچه را
شاید که خر بود یا گاو یا کلکچه را

Читать полностью…

💒 *ك ا ف ه* ش ع ر*

👇✅گاهی توی زندگی، طوفان‌هایی میاد که بال‌هامون رو خیس و سنگین می‌کنه. همون‌طور که پروانه زیر برگ پنهون می‌شه تا آسیب نبینه، ما هم حق داریم توی این لحظات پناه بگیریم. استراحت کردن ضعف نیست؛ یک ضرورت برای بازسازی و بازیابی توانمونه.پذیرش این لحظات به معنی تسلیم شدن نیست؛ یعنی درک این‌که طوفان‌ها بخشی از مسیر زندگی‌اند. این که خودمون رو مجبور به پرواز زیر بارون نکنیم، یعنی به خودمون احترام می‌ذاریم و به جای فرار، با واقعیت مواجه می‌شیم.یادمون باشه بعد از هر طوفانی، آسمون صاف می‌شه و پروانه‌ها دوباره پرواز می‌کنن. شاید توی لحظهٔ استراحت، چیزی درونمون تغییر کنه و با بال‌های قوی‌تر و ذهنی آگاه‌تر از جا بلند بشیم. پس اگه خسته‌ای، اشکالی نداره؛ اجازه بده بال‌هات خشک بشن

پذیرش و تعهد

Читать полностью…
Subscribe to a channel