یه خط شعر برا بیوت :)))) .
✨
بسکه از ناسازیِ ایام، محنت دیده است
هرکه در دنیا دمی بودهاست، آمرزیده است
#ناظم_هروی
@Nabz_e_shear
💭
خاموش از آن شدم که به جایی نمیرسد
فریادهایِ جنگلِ در حالِ سوختن
چون کودکی که بر لب ساحل دویده است
پیداست رد پای تو بر شعرهای من
#فاضل_نظری
📕اکنون
@Nabz_e_shear
📝
چنان باش فارغ ز بار تعلق
که بر دوش اگر سر نباشد نباشد
#بیدل_دهلوی
@Nabz_e_shear
✨
هرچه میخواهمت از یاد بَرم ممکن نیست
من تو را دوست نمیدارم اگر بگذاری...
#فاضل_نظری
🎥 10 Things I Hate Aboute You (1999)
@Nabz_e_shear
📝
در طریق عشقبازی امن و آسایش بلاست
ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی
#حافظ
@Nabz_e_shear
✨
امیدوارم از شب هجران که عاقبت
شادم کند به دولت صبح وصال دوست
#اوحدی_مراغهای
@Nabz_e_shear
💬
شبی در گردبادی تند،
روی قلهی خیزاب رها شد او ز آغوشم
جدا ماندم ز دامانش
گسست و ریخت
مروارید بیپیوندمان بر آب
از آن پس در پی همزاد ناپیدا
بر این دریای بیخورشید
که روزی شب چراغش بود و میتابید
به هر ره میروم نالان
به هر سو میدوم تنها ...!
#سیاوش_کسرایی
@Nabz_e_shear
📝
عارف از چرخ ستمکار ندارد پروا
مست در حلقه زنجیر عسس میرقصد
#صائب_تبریزی
@Nabz_e_shear
✨
اگر تو فارغی از حالِ دوستان یارا
فراغت از تو میسر نمیشود ما را
#سعدی
@Nabz_e_shear
📝
گرچه در خیل تو بسیار به از ما باشد
ما تو را در همه عالم نشناسیم نظیر
#سعدی
@Nabz_e_shear
✨
نباید بستن اندر چیز و کس دل
که دل برداشتن کاریست مشکل
#سعدی
@Nabz_e_shear
✨
دل در بر من زنده برای غم توست
بیگانهی خلق و آشنای غم توست
لطفیست که میکند غمت با دل من
ورنه دل تنگ من چه جای غم توست
#مولانا
@Nabz_e_shear
📝
گریه نتواند دل ما را ز غم خالی کند
کِی شود از خرج باران، کیسهی دریا تهی؟!
#واعظ_قزوینی
@Nabz_e_shear
📝
بود ده روز سالی موسم این دانه افشانی
ز غفلت مگذران بی گریه ایام محرم را
#صائب_تبریزی
@Nabz_e_shear
.
دامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسل
مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان
#حافظ
@Nabz_e_shear
📝
خوابِ شبم ربودهای، مونسِ من تو بودهای
دردْ توام نمودهای، غیرِ تو نیست سودِ من!
#مولانا
@Nabz_e_shear
✨
دارم از زلف تو اسباب پریشانی جمع
ای سر زلف تو مجموع پریشانیها...
#شهریار
@Nabz_e_shear
صبا اگر گذری اُفتَدَت به کشور دوست
بیار نَفحِهای از گیسوی مُعَنبَر دوست
به جانِ او که به شکرانه جان برافشانم
اگر به سویِ من آری پیامی از برِ دوست
و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار
برایِ دیده بیاور غباری از درِ دوست
منِ گدا و تمنایِ وصلِ او هیهات
مگر به خواب ببینم خیالِ منظرِ دوست
دل صِنوبَریَم همچو بید لرزان است
ز حسرتِ قد و بالای چون صنوبرِ دوست
اگر چه دوست به چیزی نمیخرد ما را
به عالمی نفروشیم مویی از سرِ دوست
چه باشد ار شود از بندِ غم دلش آزاد
چو هست #حافظ مسکین غلام و چاکر دوست
@Nabz_e_shear
📝
حج خریدن در دیار عشقبازان رسم نیست
هر که مرد اینجا، برای او شهادت میخرند
#صائب_تبریزی
@Nabz_e_shear
💭
مشرب پروانه دارم در طریق دوستی
شاد میگردم چراغِ هر که روشن میشود
خستگان از بسکه میمیرند در زندان عشق
هر زمان در کوچهٔ زنجیر شیون میشود
#سلیم_تهرانی
@Nabz_e_shear
📝
بی تو چون شمعی که افروزند بر لوح مزار
خاک بر سر کردهایم و بر سر ما آتش است
#بیدل_دهلوی
@Nabz_e_shear
دوتا پروکسی در زمان نت ملی هم وصل هستش✅
/channel/proxy?server=87.248.132.87&port=155&secret=eeNEgYdJvXrFGRMCIMJdCQ
/channel/proxy?server=87.248.132.89&port=155&secret=eeNEgYdJvXrFGRMCIMJdCQ
☑️ @DarkProxy
💭
گفت اگر فریاد ممکن نیست تنها «آه» باش
قدر آهی نالەی مظلوم را همراه باش
گفت اگر راهی نپیمودی بهسوی آفتاب
در شب تاریک خود آیینهدار ماه باش
#فاضل_نظری
📕نیست
@Nabz_e_shear
📝
هزار قصه نوشتیم بر صحیفهی دل
هنوز عشقِ تو عنوانِ سرمقالهی ماست
#ارفع_کرمانی
@Nabz_e_shear
سر ارادت ما و آستان حضرت دوست
که هر چه بر سر ما میرود ارادت اوست
نظیر دوست ندیدم اگر چه از مه و مهر
نهادم آینهها در مقابل رخ دوست
صبا ز حال دل تنگ ما چه شرح دهد
که چون شکنج ورقهای غنچه تو بر توست
نه من سبوکش این دیر رندسوزم و بس
بسا سرا که در این کارخانه سنگ و سبوست
مگر تو شانه زدی زلف عنبرافشان را
که باد غالیه سا گشت و خاک عنبربوست
نثار روی تو هر برگ گل که در چمن است
فدای قد تو هر سروبن که بر لب جوست
زبان ناطقه در وصف شوق نالان است
چه جای کلک بریده زبان بیهده گوست
رخ تو در دلم آمد مراد خواهم یافت
چرا که حال نکو در قفای فال نکوست
نه این زمان دل حافظ در آتش هوس است
که داغدار ازل همچو لاله خودروست
#حافظ
@Nabz_e_shear
📝
غم دنیا نتواند به زمینش بزند
پرچمی را که غم عشق تو بالا ببرد!
#علی_مقیمی
@Nabz_e_shear
نشسته سایهای از آفتاب بر رویش
به روی شانهی طوفان رهاست گیسویش
کجاست یوسف مجروح پیرهنچاکم
که باد از دل صحرا میآورد بویش
کسی بزرگتر از امتحان ابراهیم
کسی چنان که به مذبح برید چاقویش
نشسته است کنارش کسی که میگرید
کسی که دست گرفته به روی پهلویش
هزار مرتبه پرسیدهام ز خود او کیست
که این غریب نهادهاست سر به زانویش؟
کسی در آن طرف دشتها نه معلوم است
کجای حادثه افتاده است بازویش
کسی که با لب خشک و ترک ترک شدهاش
نشسته تیر به زیر کمان ابرویش
کسیست وارث این دردها که چون کوه است
عجب که کوه زِ ماتم سپید شد مویش
عجب که کوه شده چون نسیم سرگردان
که عشق میکشد از هر طرف به هر سویش
طلوع میکند اکنون به روی نیزه سری
که روی شانهی طوفان رهاست گیسویش
#فاضل_نظری
📕آنها/ #طلوعمیکنداکنونبهروینیزهسری
@Nabz_e_shear
📝
گر نگنجید به ظرفم غمِ او، خُرده مگیر
من یکی قطره و سامانِ غمشْ دریا بود!
#طالب_آملی
@Nabz_e_shear
آه از جفای چرخ ستمگر، حسین را
وای از بلای نیزه و خنجر، حسین را
مظلوم عالم است و ستمدیدگان دهر
فریاد کردهاند مکرر حسین را
ابنای روزگار اگر سر دهند و تن
یا رب مخواه بی تن و بی سر، حسین را
خم شد ستون عرش الهی در آن میان
در هم شکست داغ برادر حسین را
وای از دقایقی که ملائک خبر کنند
از ماجرای سیلی و معجر، حسین را
در خاک بردن علی اصغر به جان رساند
یا جان سپردن علی اکبر، حسین را؟
هر گوشه پیکری ست در این دشت لالهگون
دیگر نماند یاورِ دیگر، حسین را
خورشید ذرهای ز حسین است و ماه نیز
یاداورند سرو و صنوبر حسین را
شاعر ز استعاره پشیمان شد و نخواند
با هیچ جز حسین برابر حسین را
معشوق را مفارقت از عاشقان مباد
دامن گرفتهایم به محشر، حسین را
اول حسین گفتم و آخر همان حسین
من دوست دارم اول و آخر حسین را
#سجاد_سامانی
@Nabz_e_shear
📝
نماز در خم آن ابروان محرابی
کسی کند که به خون جگر طهارت کرد
#حافظ
@Nabz_e_shear