2401
          
          تمام زندگی ام صرف شعر گفتن شد از آن زمان که شنیدم تو شعر می خوانی عباس_رازقی 
                    چراغ " قرمز" قلبت 
هيچوقت بر روی من 
"سبز" نشد
و من تا ابد
پُشت ترافیک سنگینِ شهرِ قلبت ماندم
که ماندم...
#سروش_كلهر
@nabzeshear
                    من مست میِ عشقم و او مست میِ ناز
من بیخبر از خویشم و او بیخبر از من
#حیدرخان_کلوچ
@nabzeshear
                    هزار غم سر غم آمده است بر وطنم
بميرم و نشمارم غمت هزار هزار
#معصومه_صابر
@nabzeshear
                    سلام سهم کوچک من از وسعت سادگی!
سايه نشین آب و همپيالهی تشنگی سلام،
سلام اولاد اولين بوسه از شرم گل و گونههای حلال،
سلام ستارهی از شب گريختهی همروز من،
عزيز هميشه و هنوز من... سلام!
                                                                                                                                                                                #سیدعلی_صالحی
#درود_صبحتون_بخیر
@nabzeshear
                    یاری که لحظه ای ز نگاهم نمی گذشت
دیشب گذشت با دگران از مقابلم
#فرامرز_عرب_عامری
@nabzeshear
                    بعدِ تو سایهٔ شب بر سرِ هر پنجره ماند
ماهِ تنهای دلـم حسرتِ یک خاطره شد
#نگار_حسینی
@nabzeshear
                    مهمترین چیز در زندگی آن است که از زندگی خود لذت ببریم،شاد باشیم و این همه آن چیزی است که اهمیت دارد.
#آدری_هپبورن
@nabzeshear
                    ای لبت باده فروش و دل من باده پرست
جانم از جام می عشق تو دیوانه و مست
تنم از مهر رخت موئی و از موئی کم
صد گره در خم هر مویت و هر موئی شست
هر که چون ماه نو انگشت نما شد در شهر
همچو ابروی تو در باده پرستان پیوست
تا ابد مست بیفتد چو من از ساغر عشق
می پرستی که بود بی خبر از جام الست
تو مپندار که از خود خبرم هست که نیست
یا دلم بستهی بند کمرت نیست که هست
آن چنان در دل تنگم زدهای خیمهی انس
که کسی را نبود جز تو درو جای نشست
                                                                                                                                                                             همه را کار شرابست و مرا کار خراب
همه را باده به دستست و مرا باد به دست
                                                                                                                                                                                             #خواجوی_کرمانی
@nabzeshear
                    تو تنها علتی هستی 
که به خاطر آن 
روزهای بیشتر،شب های بیشتر،
و سهم بیشتری از زندگی می خواهم
#جبران_خلیل_جبران
 @nabzeshear
                    من پنجره وار دوستت دارم!
حتی صد سال بعد از دوست داشتنت،
تو را به چشم نبینم
همه ی دیوار های محل میدانند 
که به دل دارمت...
#مريم_قهرمانلو
@nabzeshear
                    در چشمانت
کودک زیبایی گرم بازی است
که در سرزمین من به آن ماه میگویند
نزار قبانی
#شبتون_دلنشین
@nabzeshear
                    دردهایت را بیاور،سینه ام آماده است 
دردها را خوب کردن کار یک دلداده است 
اینکه غمهایت به جانم بند گردد سخت نیست
اینکه میمیرم برایت،ماجرایی ساده است 
#مهدی_اسدی
@nabzeshear
                    در خیالم موج موهای تو را میساختم
هر زمان سنگی درون برکه میانداختم
شاخه شاخه رود پیدا بود در دشت تنت
اسب چشمم را که روی پیکرت میتاختم
هیچ تاری غیر موهایت به دل چنگی نزد
هیچ چنگی غیر تار موی تو ننواختم
"رود بودم رود" این را گفت مردابی به ماه
ایستادم تا تماشایت کنم دل باختم
چشمهای روشنت را یک دم از من برندار
روز محشر چشمهایت را اگر نشناختم
                                                                                                                                                                         #غلامرضا_رنجبری
@nabzeshear
                    بیشهای سوخته در قلب کویری ست منم! 
وندر آن بیشهی آتش زده شیری ست منم!
تا قفس هست مرا لذت آزادی نیست
هر کجا در همه آفاق اسیری ست منم! 
زندگی سنگ عظیمی ست ولی می شکند  
که روان زیر پیاش جوی حقیری ست منم!
در پی آب حیاتی؟ به خرابات برو
خسته از عمر در آن زاویه پیری ست منم!
گر چه دور است ولی زود عیان خواهد شد 
آنچه کوه است در آن دامنه دیری ست منم!
#حسین_جنتی
@nabzeshear
                    همین عشقی که در دل لانه کرده 
بپا آتش در این ویرانه کرده 
نه تنها از سر من عقل برده 
تو را هم مثل من دیوانه کرده!
#کاوه_احمدزاده
@nabzeshear
                    مترسک : من مغز ندارم، تو سرم پر از پوشاله
دوروتی : اگه مغز نداری پس چه جوری حرف میزنی ؟
مترسک : نمیدونم ولی خیلی از آدمها هم هستند که بدون مغز یه عالمه حرف میزنن.
#فرانک_باوم
@nabzeshear
                    همیشه خواستهام از خدا فقط او را
چنان که تشنه لبی، چای قند پهلو را...
#علیرضا_بدیع
@nabzeshear
                    بیتی خواندم از #سیمین_بهبهانی بر جانم نشست:
گیرم درخت رنگِ خزان گیرد
تا ریشه هست، ساقه نمیمیرد
@nabzeshear
                    تو آسمان منی؛جز پناه آغوشت
برای بال و پرم وسعت پریدن نیست!
#سیده_تکتم_حسینی
@nabzeshear
                    به پای عشقمان از من گناهی سر نخواهد زد
اگر چه زنده ماندن بی تو اینجا کم گناهی نیست!
#غلامرضا_خدارحمی
@nabzeshear
                    ز بس در دل گل یادت شکوفاست
                                                                                                                                                                         گرفتـه بـوی گـل پیــراهن مـن
#قیصر_امین_پور
@nabzeshear
                    دنیای من دنیای تفریح و تماشا نیست
دنیای من دنیای آدم های زیبا نیست
   
دنیای من تاریک تر از انفرادی هاست
در ظلمت دنیای من یک پنجره وا نیست
  
یک عمر از آخر به اول زندگی کردم
روزی که در راه است دیروز است فردا نیست
 تقصیرهای دیگران بر گردنم افتاد
دیوارهای خانه ام هم قد حاشا نیست
  
با دوستانش می رود در شهر می گردد
تنهایی من مثل من اینقدر تنها نیست
   
 آه ای مسیری که به سمت دره در راهی
من را ببر با خویشتن جای من اینجا نیست
                                                                                                                                                                                                    #سعید_حیدری_ساوجی
@nabzeshear
                    تو راست می گفتی
تکرار بلای جان هر آغوشی ست
آن روزها
ما فقط برای هم حجم بودیم
و تمام دوستت دارم ها
حرف بودند
بگذریم...
خواستم بگویم
اولین شب تنهایی
زیاد سخت نبود
دارم بدون تو صبحانه می خورم
 
                                                                                                                                                                      #رسول_ادهمی
@nabzeshear
                    ما از امیدها همه یکجا گذشتهایم
از آخرت بُریده ز دنیا گذشتهایم
گشته است در میانه رَوی عمر ما تمام
ما از پل صراط همین جا گذشتهایم
#صائب_تبریزی
@nabzeshear
                    نبودنت 
شایعه شده 
و
زبان به زبان می چرخد 
کسی نمی داند 
تو
در قلب منی ...
#سمیرا_آنالویی
@nabzeshear
                    نه بادبادک ها ما را به آسمان برد
نه دست هايمان آن قدر گرم بود 
كه خورشيد را روشن كنيم
حالا ديگر نه تو پشت پنجره می ايستی
نه من از آن كوچه می گذرم
عشق همين است
فقط می توان
از آن شعر ساخت!
#رضوان_ابوترابی
@nabzeshear
                    شک ندارم که تو با قافیه بر می گردی
شعر من کوچه ی بن بست فراوان دارد
#رسول_مختاری_پور
@nabzeshear
                    روی تو به یک صبح دل انگیـز شبیه است
شور تو به مرغان سحر خیـز شبیه است
جو گندمی موی تـو در اوج جوانی
انگار بهار است و به پاییـز شبیه است
عاشق کش بالفطره ای،ای شوق دمادم
چشم تو از این حیث به چنگیز شبیه است
من مست می حافظم و باده ی صائب
شیراز تو از بس که به تبریز شبیه است
#تکتم_حسینی
#درود_پگاهتون_نیک
@nabzeshear
                    برایت شعر گفتم تا بخوانی عمق عشقم را
نخواندی بیت هایم را، نوشتی از غزل سیرم
#محمدصادق_امیری_فر
@nabzeshear
                    هی زخم ...
دوباره زخم ...
این هم شد کار؟
سرگرمی دیگری نداری ای عشق؟
#بهرام_محمودى
@nabzeshear