@NeoRavankavi https://t.me/+qKLDMvFTQqxlODg0 بحث سیاسی و مذهبی⛔ مزاحمت را گزارش کنید🚨 ورود به pv اعضا ⛔ جدل و دعوا 🎈 خودتان از خودتان مراقبت کنید حتما قبل از طرح سوال به این نکات توجه کنید https://t.me/neoravankavii/4 https://t.me/neoravankavii/8
🌈یه لحظه شادی بساز!
یه کاغذ بردار و تو 30 ثانیه بنویس: «امروز چی منو پر از انرژی کرد؟» این کار کوچیک دلت رو روشن و ذهنت رو آروم میکنه! 💚 🫶🏻
✨هر روز ادامه بده و نوشتههاتو تو یه جعبه قشنگ نگه دار. روزای ناراحتی نگاشون کن تا دوباره پر از حس خوب شی!😌
#دلخوشیای_کوچیک
خیلی از کلینیکا فکر میکنن مردم نمیدونن رویکرد یعنی چی، پس نمینویسن که گیج نشن.
یه سریاشونم نمینویسن چون نمیخوان مردم فقط یه روانشناس خاص رو انتخاب کنن.
خود روانشناس هم بعضی وقتا یا رویکرد مشخصی نداره، یا چندتا رو با هم کار میکنه و نمیخواد خودش رو محدود نشون بده.
قانونی هم نیست که مجبور باشن رویکردشون رو بزنن.
اگه بخوای بدونی کی به دردت میخوره، میتونی خیلی راحت ازشون بپرسی:
«شما با چه رویکردی کار میکنید؟ مثلاً CBT یا تحلیلی؟»
اکثرشون راحت جواب میدن.
👮🏻⏰ ساعت خاموشی غیرفعال شده است.
ساعت خاموشی بعدی در 01:00 آغاز خواهد شد.
سلام و وقت بخیر خدمت دوستان
کانال فیلم روانشناسی از بین رفت؟
📺۳ رفتار ممنوع در روابط با دیگران
آموزههای روانکاوی فروید
دکترضرابی
اون مکان و تمام ادمای اونجا را به شکل ناگهانی ترک میکنه شماره شونا بلاک میکنه و ممکنه جایی اونا ببینه سلام هم نمیکنه
Читать полностью…به خود شخص دسترسی دارین و از شما کمک خواسته؟
Читать полностью…گاهی عشق را به زنجیری از "بایدها" تبدیل میکنیم: "باید مثل من فکر کنی، باید طبق سلیقهٔ من باشی، باید آن تصویر ذهنیام را دقیقا اجرا کنی..." اما آیا خود ما، آن نسخهٔ ایده آل ذهن دیگری هستیم؟ اگر نیستیم، چرا این انتظار سنگین را بر دوش کسی میگذاریم که قرار بوده شریک زندگی باشد، نه آینهای از خیالات ما؟
تفاهم، تسلیم شدن نیست؛ دیدن است.
نه دیدن آنچه میخواهیم، بلکه دیدن آنچه هست. انسانها کتابهای بازشدهای هستند با فصلهای متناقض، نه نقاشیهایی که بتوان خطوطشان را دوباره کشید. عشق واقعی گاهی یعنی گفتن: "تو را آنگونه که هستی میبینم، حتی اگر شبیه تصویر من نباشی."
سوءتفاهمها از جایی آغاز میشوند که بهجای شنیدن، تفسیر میکنیم؛ بهجای درک، مقایسه میکنیم. ما همسرمان را با معیارهای ازپیشساخته میسنجیم: فرهنگ دیگران، خاطرات والدین، یا حتی شخصیتهای سریالها! غافل از اینکه عشق، جغرافیای منحصربهفردی دارد: "من و تو، زیر یک آسمان، اما با دو اقلیم روحی متفاوت."
پس شاید هنر عاشق بودن، این باشد:
- گاهی بهجای تغییر دادن، تغییر کردن.
- به جای مقایسه، تحسین تفاوتها.
- و بهجای انتظار کمال، عشق ورزیدن به ناکامل بودن او.
چون در نهایت، آنچه رابطه را زنده نگه میدارد، شناختن نیست؛ به رسمیت شناختن است.
زندگی انسانها پر از چالشها و مشکلات است. رنج و درد به عنوان عناصر اصلی تجربه بشری دیده میشوند، اما آیا ممکن است افراد به این رنج اعتیاد پیدا کنند؟ اعتیاد به رنج به معنای این است که فرد به شیوهای مداوم و طبیعی به تحمل درد و غم عادت میکند تا جایی که این حالت به یک سبک زندگی تبدیل میشود. بسیاری از افراد در این روند به درک نادرستی از خود و جهان پیرامونشان میرسند.
معمولاً افراد در مواجهه با سختیها و چالشها دو واکنش عمده دارند: یکی پذیرش و تلاش برای حل مشکل و دیگری غرق شدن در رنج و اندوه. وقتی فرد به رنج کشیدن عادت میکند، ناخودآگاه مجذوب این وضعیت میشود و احساس میکند که تمامی افکار و احساساتش در این چرخه محدود شدهاند. این وضعیت میتواند زندگی روزمره او را تحت تأثیر قرار دهد و تواناییهایش را در مواجهه با چالشها تحلیل ببرد.
با این حال، اعتیاد به رنج نه تنها یک انتخاب نیست، بلکه میتواند به یک حالت روانی تبدیل شود که وابستگی فرد به احساسات منفی را ایجاد میکند. این وابستگی میتواند به دلیل ترس از تغییر، احساس عدم توانایی در کنترل شرایط یا حتی عادت به توجه و همدلی از سوی دیگران شکل بگیرد.
مهم است که به این نکته توجه کنیم که انتخاب ما در زندگی میتواند تعیینکننده باشد. ما میتوانیم به شادی و آرامش و به دور از رنج و اندوه تمرکز کنیم. این تصمیم نیازمند خودآگاهی، شناخت نقاط قوت و ضعف و ایجاد استراتژیهای موثر برای مقابله با چالشها است.
ما باید یاد بگیریم که چگونه با انتخابهای خود در زندگی، به جای درگیری با رنج، فضای شادی و آرامش را برای خود ایجاد کنیم. از خود سوال کنیم: «امروز چه چیزی برای من مفید است؟» این پرسش میتواند به ما کمک کند تا به جای توجه به جنبههای منفی، بر روی فرصتهای مثبت تمرکز کنیم.
در نهایت، اعتیاد به رنج یک چرخه است که میتواند به راحتی ما را در خود غرق کند. با شناخت این موضوع و تمرکز بر انتخابهای مثبت در زندگی، میتوانیم از این دایره باطل خارج شویم و به سوی زندگیایی پر از شادی، آرامش و رضایت حرکت کنیم. ما افراد با ارادهای هستیم که میتوانیم مسیر زندگیامان را خودمان انتخاب کنیم.
خواهش میکنم بعضی بحث ها شاید برای بقیه روشن کننده باشه، یه سری به مقالات علمی بزنید شاید خالی از لطف نباشه🙏🌱
Читать полностью…اولا که تو یسری بیمارستان ها همه تو یه بخش نیستند و ثانیا شما با این توصیفاتتون کلا بودن بیمارستان روانی رو زیر سوال بردید!!
چه باور کنید و چه نکنید یه درصدی از این بیماران درمان میشن نه کاملا ولی در حدی که بتونن به زندگی روزمرهشون رسیدگی کنند
آسیب های اولیه زندگی( مثل غفلت و سوء رفتار جسمی، جنسی و هیجانی که معمولا قبل از سنین ۵_۶ سالگی اتفاق افتاده باشه)، از عوامل خطر برای بروز اختلال تجزیه ای محسوب میشه
Читать полностью…در DSM5_T_R (راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی)، اختلالات تجزیه ای (گسستگی)،
Dissosiative Disorder
با انفکاک و یا عدم پیوستگی در یکپارچگی بهنجارِ هوشیاری، حافظه، هویت، هیجان، ادراک، بازنمود بدن، کنترل حرکت و رفتار، مشخصی میشه
وقت بخیر
تا جایی که بنده اطلاع دارم بیشتر از خود رویکرد، خود شخص روانشناس تاثیر داره
مثلن اگر الان روانشناس خوبی دارین، لازم نیست به خاطر رویکردش تغییرش بدین
یا درست نیس برای انتخاب فقط به رویکرد متکی باشین
روزتون بخیر
چرا در کلینیک ها رویکرد روانشناسان رو کنار اسمشون نمینویسند؟؟؟
من سالها مراجعه کننده بودم وتازه یکی دوساله که فهمیدم هر روانشناسی رویکردی داره....
✅ ترفندهایی سریع برای کم کردن استرس ناگهانی:
1️⃣ نفس عمیق 4-7-8:
4 ثانیه از بینی نفس بکش، 7 ثانیه نگه دار، 8 ثانیه از دهن آروم بیرون بده. سه دور این رو تکرار کن.
2️⃣ یه کار کوچیک انجام بده:
یه کار ساده مثل فرستادن یه پیام یا خوردن آب رو همین حالا انجام بده. کارای استرسزا رو به بخشهای ریز تقسیم کن تا حس کنترل پیدا کنی.
3️⃣ یه جمله مثبت به خودت بگو:
«من از پسش برمیام.» این ذهنت رو آروم و پرامید میکنه.
4️⃣ احساست رو نامگذاری کن:
لحظهای فکر کن چه حسی داری (خشم، اضطراب، ترس؟). بهش اسم بده. این کار ذهنت رو مرتب میکنه!
سلام
از درمانگری با رویکرد DBT کمک بگیرید.
خیلی بهتره که خود شخص اقدام کنه، دنبال راه حل باشه
یکی از چیزای مهم داشتن انگیزه برای تغییره
بنظرم ابتدا لازمه خودش این مساله رو با خودش حل کنه که واقعن میخواد تغییری ایجاد کنه یا نه و براش کارای عملی هرچند کوچک انجام بده و در جای درست و حرفه ای دنبال کمک و مشاوره باشه
شخصیت مرزی هنگامی که احساس طرد شدن بکنه چه اتفاقی براش میفته؟
چطور میتونه اون لحظات بیشتر خودش رو کنترل کنه؟
در روابط عاطفی، یک اصل بنیادی وجود دارد که شدت وابستگی عاطفی رابطه معکوسی با کیفیت پیوند بین دو نفر دارد. رفتارهای چسبنده و کنترلگرانه، به جای تقویت رابطه، به تدریج آن را از بین میبرد. وقتی فردی به شکل افراطی به دنبال حضور مداوم و تایید همیشگی شریک عاطفی خود باشد، در واقع نوعی اضطراب دلبستگی را نشان میدهد. این رفتارها سیستم دفاعی طرف مقابل را فعال میکند و باعث میشود او به طور ناخودآگاه شروع به فاصله گرفتن کند. جالب اینجاست که هرچه تلاش برای حفظ رابطه شدیدتر باشد، احتمال گریز طرف مقابل بیشتر میشود.
کنترل کردن در روابط عاطفی مانند این است که بخواهید جریان آب را با مشت خود نگه دارید. هرچه بیشتر فشار بیاورید، آب بیشتری از لای انگشتان شما خارج میشود. تلاش برای تغییر دادن شریک زندگی، نه تنها موثر نیست، بلکه باعث مقاومت بیشتر و ایجاد تنش در رابطه میشود.
رابطه سالم شبیه به رقص دو نفره است. در این رقص، گاهی نزدیک میشوید و گاهی از هم فاصله میگیرید، اما همواره ریتم و هماهنگی را حفظ میکنید. نکته مهم این است که هر دو طرف فضای کافی برای نفس کشیدن داشته باشند. این فاصله بهینه نه آنقدر زیاد است که رابطه سرد شود و نه آنقدر کم که احساس خفگی ایجاد کند.
ماندگاری روابط عاطفی به توانایی زوجین در حفظ تعادل بین صمیمیت و استقلال بستگی دارد. این تعادل ظریف، همان چیزی است که به رابطه عمق میبخشد و آن را در طول زمان پایدار نگه میدارد.
گاهی اوقات محکم ترین شکل مهربانی، تعیین مرزهای سالم است. وقتی دائماً از خود می گذریم تا دیگران را نرنجانیم، در واقع به تدریج از درون تهی می شویم. نه گفتن نه تنها نشانه بی مهری نیست، بلکه نوعی احترام به خود و دیگران است، احترامی که فضایی برای روابط اصیل و متعادل ایجاد می کند. وقتی یاد می گیریم بدون عذاب وجدان از نیازهای خود دفاع کنیم، در واقع به تمام اطرافیانمان می آموزیم که چگونه شایسته ترین برخورد را با ما داشته باشند. این مرزبندی نه خودخواهی که خردمندی است، چون فقط کسی که از درون سرشار باشد می تواند واقعاً به دیگران عشق هدیه دهد. زندگی کوتاه تر از آن است که انرژی خود را صرف افرادی کنیم که قدردان وجود ما نیستند.
Читать полностью…درود بر شما مبینا خانم حالتون چطوره ؟
Читать полностью…همه ک حالشون خوب نمیشع مرخص بشن منظور من فضا و حال و هوای اونجاس ک حتی اگ آدم با ی افسردگی خفیفم برع اونجا بدترم میشع چون جو اونجا جوریه ک روی روحیه همدیگه تاثیر میزاره بعدشم اصلا بیمارا رو نسبت ب نوع و شدت بیماریشون تفکیک نمیکنن
همه با هم تو یک بخش:\
این مسخرس 😐
مثلا فرض کن ی نفر با وسواس بره وسط اون جمع ک اون تو اون محیط یکی اختلال دوقطبیه یکی اسکیزوفرنیه یکی شیزوفرنیه یکی دیگه پانیک یکی تشنجیه یکی متوهمه یکی دیگه اصلا قرار ندارع یکی دیگه داد بیداد میکنه یکی دیگ اومده برا ترک اعتیاد
یکی دیگه مضطربه و صدتا بیماری عجیب غریب دیگه ی روانی ....
ایا اون ی نفر میتونه دوام بیارع وسط این جمع؟!🤷🏻♂
چجوری میتونه درمون شه همچین جایی🤨
علائم گسست می تونه هریک از حوزه های عملکرد روانشناختی رو مختل کنه
اختلالات این دسته شاملِ : اختلال هویت گسسته، یادزدودگی گسسته، اختلال گسست از خویشتن/ گسست از واقعیت، اختلال گسستگی معین، اختلال گسستگی نامعین
اختلالات گسستگی یا تجزیه ای غالبا در نتیجه انواع گسترده ای از تجارب روان شناختیِ آسیب زا در کودکان، نوجوانان و بزرگسالان بوجود می آیند.