“Okay” A name in your words @ad_okay تبلیغات
بخدا اونقدری که تو ذهنت با ما درگیری برای ما مهم نیسی :)))))
pariya
این لباس فری سایز چه بلایی بود سرمون نازل شد،
تو غلط کردی که از ۳۶ تا ۴۶!!!
لباسی که به سایز ۴۶ بخوره، سایز ۳۶ رو شبیه گداهای سامرا میکنه
با یکی داشتم آشنا میشدم عکسم رو واسش فرستادم، گفت برم شاممو بخورم بیام، الان یک ماهه منتظرم شامش تموم شه😂🤦🏻♂️
Sam
دیشب فکر کردم دیگه دیروقته و ساختمون خلوته، با پیژامه و دمپایی رفتم چیزی از ماشین بیارم. آسانسور تو همکف وایستاد، مهران مدیری اومد تو! یه نگاه کرد و گفت: «شما اینجا ساکنید؟» برای حفظ آبروی همسایهها گفتم: «نه!» و رومو کردم اونور! :))
Majid Hesami
مامانم گفت امروز ناهار لازانیا داریم بابام گفت من حوصله این مسخره بازیا رو ندارم.
Mateo
خانوادهی مارمولکها خطرناک نیستن، در کنترل جمعیت حشرات نقش مهمی دارن، خیلی هم بی آزار هستن، بهشون آسیب نزنید
اگر میخواهید موفق باشید این ۸ کار را نباید انجام دهید:
1- انتظار نداشته باشید همه چیز عالی باشد
2- هر وقت لازم است نه بگویید
3- به خودتان چیزهای منفی نگویید
4- فقط روی امروز تمرکز نکنید
5- اهدافتان را فراموش نکنید
6- خودتان را با هیچکس مقایسه نکنید
7- در گذشته زندگی نکنید
8- آدمهای دروغگو را تحمل نکنید
امیدوارم دیگران شخصیت مارو با ورژنهای گذشتهمون که ازشون عبور کردیم و دیگه وجود ندارن بررسی و قضاوت نکنن، این ورژنها ممکنه برای همین چند ماه پیش یا حتی چند هفته پیش باشن. ما حق داریم رشد کنیم.
Scarlet Moon
بابام عجیب ترین ادمیه که دیدم ی روز از سرکار اومد گفت زیرانداز اینا بردارید بریم بیرون ناهار بخوریم بعد ۲روز سر از مشهد دراوریم بعد گفت جنوب خیلی قشنگه حیفه نریم.. سرتونو درد نیارم حدودا یک ماه طول کشید تا برگشتیم خونمون
دیان
پارسال این موقع ها وقتی موهامو بلوند یخی کرده بودم بهم پیشنهاد ازدواج داد
ماه پیش گفت دیگه نمیخوامت و دختر عموتو دوست دارم چون چاق شدی
یکم لاغر شدم، امشب بهم گفت میای خونمون؟ باز دوستت دارم!
پسر عمهی ۴ سالهمو میگم:)))
دل دوشکی
رفتیم خونه فامیلای اصفهانی شوهرم. شیرینی و میوه تعارف کردن. گفتم: ممنون صرف شد. گفتن: "بفرمایید! اینا دیگه واسه ما پول نیمیشِد!!"😳
بعد من اینجوری بودم که : وا! 🙄
شوهرم اشاره کرد که ناراحت نشو. این یه تعارف رایج بین ما اصفهانیاست :)))
کرگدن خانم
رفته بودیم سفر، خواهر دوستمم اومده بود.
یه دختر ناز و ارایشش فقط یه رژ.
شب موقع خواب که شد ما همه روتین هشت مرحلهای سروم C، نیاسینامید، کرم دور چشم
اون از تو کیفش صابون گلنار درآورد، صورتش رو شست و خوابید.
صبح: پوست اون مثل نوزاد، پوست ما مثل نقشه جغرافیایی خاورمیانه.
Moka
داداش دهه هشتادیم جدیدا خیلی با اصرار زن میخواد
میخواستم ببینم سطح لول زن خواستنش در چه حدی
بش گفتم پلیاستیشن یا زن؟
گفت زن😕
فرانچسکو
سر امتحان شهری، افسر بهم گفت بپیچ راست، من پیچیدم چپ.
افسر عصبانی شد داد زد تو هنوز راست و چپت رو بلد نیستی پاشو گمشو پایین و ردم کرد =)))
Kasra
واسه اونایی که دیشب آنلاین نبودن و جوابو ندیدن بگم که این ۴ تا چنگاله روی یه حولهی صورتی😂
اسنپ گرفتم، به راننده میگم کولر بزن میگه ده دقیقه دیگه پیاده میشی نمیخواد.
وا:))))
BAHA
دیرتر پریدن تو آب سرد، اونو گرمتر نمیکنه.
به تأخیر انداختن شجاعت نه تنها «ترس» رو کمتر نمیکنه، بلکه «درد» رو هم بزرگتر میکنه.
شجاع باش و انجامش بده
واقعا چرا قدیما میوهی مصنوعی میذاشتن تو خونهها؟ فک کن از میوه به عنوان دکور استفاده کنی اونم مصنوعی! پناه بر خدا
کوزه گرِ بی فوتّ
وزیر نیرو اعلام کرده اونایی که تو خونهشون مرداد ماهی دارن، نیاز به برق ندارن
چون مردادیا چشم و چراغ خونه هستن
رو تخت فیزیوتراپی دراز کشیدم، دکتر گفت الان چه فشاری روته؟ گفتم فشار مالی
داشت از خنده حالش بد میشد، چقدر خندوندن کادر درمان آسونه به چه خزعبلاتی میخندن.
Shaun
دوس پسرم واقعا سلیقه بی نظیری داره اینو میتونید از روی دوس دختری که داره تشخیص بدید.
نوزده سالم بود تو اصفهان واسه اولین بار دوستدخترم رو اوردم خونه. خدا شاهده مطلقا هم هیچ کاری نکردیم. وقتی دختره داشت برمیگشت یکی از همسایهها دید و به مامانم گفت. شبش مامانم به بابام پشت تلفن میگفت این خونه دیگه نجس شده، بفروشیمش بریم یه جا دیگه بخریم :))
پشه خسته
خداروشکر نسل اونایی که فارسیو انگلیسی تایپ میکردن و فکر میکردن که باکلاسن منقرض شده.
اين آدر هَند
انیشتین میگه: دو چیز را انتهایی نیست
جهان هستی
و زیبایی تو😊
صبح بخیر 💕
بابام خیلی اتفاقی به یه خانومه که داشت توی تلویزیون صحبت میکرد، گفت: "جای خواهری، واقعا خوشگل و نجیبه!"
و مامانم شنید؛ آسمون خونمون کلیر شده، برای سلامتی بابام طی روزهای آینده دعا کنید. :))
Aland