rwazalsalhen61 | Unsorted

Telegram-канал rwazalsalhen61 - کتاب ریاض الصالحین

1359

کتاب حدیث ریاض الصاحین حدیث و شرع حدیث لطفا مخاطبین خود را اد کنید صدقه جاریه در نشر احادیث با ما سهیم باشید جزاکم الله خیر

Subscribe to a channel

کتاب ریاض الصالحین

سزاوار هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که چون الله و فرستاده‌اش به کاری حکم دهند، برای آن‌ها در کارشان اختیاری باشد. و هرکس از الله و فرستاده‌اش نافرمانی کند، دچار گم‌راهی آشکاری شده است.
لذا دعوت‌گر باید به بهترین روش با مخاطبانش گفتگو کند. الله در سوره‌ی «عنکبوت» فرموده است:
﴿۞وَلَا تُجَٰدِلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ إِلَّا بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ إِلَّا ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنۡهُمۡ﴾
[العنكبوت: ٤٦]
و با اهل کتاب جز به نیکوترین شیوه گفتگو و مجادله نکنید، و با آن‌دسته از آنان که ستم کردند، به گفتگو نپردازید.
یعنی: مسلمان، با آن دسته از اهل کتاب که راه ظلم و ستم را در پیش می‌گیرند، هیچ حرفی ندارد و باید با آنان پیکار کنیم تا با خفت و خواری، به دست خویش جزیه دهند. لذا دعوت، چهار مرحله دارد: حکمت، پند نیکو، گفتگو به بهترین روش، و حهاد مسلحانه با ستم‌کاران.
***
الله متعال می‌فرماید:
﴿وَلۡتَكُن مِّنكُمۡ أُمَّةٞ يَدۡعُونَ إِلَى ٱلۡخَيۡرِ﴾ [آل عمران: ١٠٤]
باید از میان شما گروهی باشند که به سوی نیکی فرا بخوانند.

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

20- باب: راهنمایی به سوی خیر و نیکی و فراخواندن به سوی هدایت یا گمراهی
الله متعال می‌فرماید:
﴿وَٱدۡعُ إِلَىٰ رَبِّكَ﴾ [القصص: ٨٧]
و به‌سوی پروردگارت فرابخوان.

﴿ٱدۡعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِٱلۡحِكۡمَةِ وَٱلۡمَوۡعِظَةِ ٱلۡحَسَنَةِ﴾ [النحل: ١٢٥]
با حکمت و پند پسندیده به راه پروردگارت فرابخوان.

﴿وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰ﴾ [المائ‍دة: ٢]
و با یک‌دیگر بر نیکی و پرهیزکاری هم‌کاری نمایید.
شرح
مؤلف/، باب دیگری به نام «راه‌نمایی کردن به سوی خیر و نیکی و فراخواندن به سوی هدایت یا گم‌راهی» گشوده است. یعنی انسان، راه درست را که به نفع دنیا و آخرت مردم است، برایشان بیان نماید. کسی که به سوی خیر و نیکی راه‌نمایی می‌‌کند، پاداشی مانند انجام‌دهنده‌ی آن کار خواهد یافت. اما دعوت یا فراخواندن، مفهومی خاص‌تر دارد؛ زیرا گاه انسان، به سوی خیر و نیکی راهنمایی می‌کند، اما دعوت نمی‌دهد؛ اما بهتر است که راه‌نمایی و دعوت با هم باشد. انسان وظیفه دارد به سوی خیر و نیکی، یعنی به سوی الله فرا بخواند؛ همان‌طور که الله متعال در سوره‌ی «حج» می‌فرماید:
﴿وَٱدۡعُ إِلَىٰ رَبِّكَۖ إِنَّكَ لَعَلَىٰ هُدٗى مُّسۡتَقِيمٖ ٦٧﴾ [الحج : ٦٧]
و به‌سوی پروردگارت فرا بخوان؛ بی‌گمان تو، بر راهی راست قرار داری.
هم‌چنین می‌فرماید:
﴿ٱدۡعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِٱلۡحِكۡمَةِ وَٱلۡمَوۡعِظَةِ ٱلۡحَسَنَةِۖ وَجَٰدِلۡهُم بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ﴾
[النحل: ١٢٥]
با حکمت و پند پسندیده به راه پروردگارت فرابخوان و به بهترین روش با آنان گفتگو کن.
و می‌فرماید:
﴿وَلۡتَكُن مِّنكُمۡ أُمَّةٞ يَدۡعُونَ إِلَى ٱلۡخَيۡرِ وَيَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَيَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ١٠٤ وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِينَ تَفَرَّقُواْ وَٱخۡتَلَفُواْ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ ١٠٥﴾ [آل عمران: ١٠٤، ١٠٥]
باید از میان شما گروهی باشند که به سوی نیکی فرا بخوانند و امر به معرف و نهی از منکر کنند؛ و چنین کسانی رستگارند. و همانند کسانی نباشید که پراکنده شدند و پس از آن‌که نشانه¬های آشکاری برای آن‌ها آمد، اختلاف ورزیدند. و چنین کسانی، عذاب بزرگی (در پیش) دارند.
از این آیات و امثال آن، چنین برداشت می‌شود که انسان باید دعوت‌گر باشد و به سوی الله فرا بخواند؛ البته دعوتی، درست و کامل به انجام می‌رسد که انسان نسبت به آن‌چه که به سوی آن فرامی‌خواند، علم داشته باشد؛ زیرا ممکن است آدم بی‌علم و ناآگاه به چیزی دعوت دهد که آن را درست می‌پندارد، اما باطل و نادرست باشد یا از کار درستی که آن را باطل می‌داند، بازدارد؛ از این‌رو باید ابتدا علم و دانش بیاموزیم و نسبت به آن‌چه که به سوی آن فرا می‌خوانیم، آگاهی و دانش کافی کسب کنیم. فرقی نمی‌کند که انسان به صورت تخصصی در تمام زمینه‌های علوم دینی به تحصیل علم و دانش بپردازد یا در رابطه با مسأله یا موضوع دعوتش، اطلاعات و دانش کافی کسب کند. فرض کنیم که می‌خواهید مردم را به سوی نماز دعوت دهید؛ باید ابتدا احکام و مسایل نماز را به‌خوبی فرا بگیرید و سپس به سوی نماز فرا بخوانید و چون دعوت شما بر روی نماز متمرکز شده است، لازم نیست که در رابطه با دعوت نماز، نسبت به سایر مسایل دینی، تبحر و اطلاعات تخصصی داشته باشید؛ زیرا پیامبر فرموده است: «بَلِّغُوا عَنِّي وَلَوْ آيَةً»؛ یعنی: «از طرف من تبلیغ کنید؛ گرچه یک آیه (یک مسأله) باشد». البته به هیچ عنوان جایز نیست که بدون علم و دانش، دعوت دهید؛ زیرا این کار، هم برای خود شما خطرناک و زیان‌بار است و هم برای دیگران. زیانش برای شما این است که الله متعال، بر شما حرام کرده که بدون علم و دانش، سخن بگویید و فرموده است:
﴿قُلۡ مَنۡ حَرَّمَ زِينَةَ ٱللَّهِ ٱلَّتِيٓ أَخۡرَجَ لِعِبَادِهِۦ وَٱلطَّيِّبَٰتِ مِنَ ٱلرِّزۡقِۚ قُلۡ هِيَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا خَالِصَةٗ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۗ﴾ [الأعراف: ٣٢]
بگو: چه کسی زینت الاهی و پوشیدنی¬هایی را که برای بندگانش پدید آورده و خوراکی¬های حلال و پاک را حرام نموده است؟ بگو: این‌ها در زندگی دنیا از آنِ مؤمنان است و روز قیامت ویژه¬ی آنان می¬باشد.
هم‌چنین فرموده است:
﴿ وَلَا تَقۡفُ مَا لَيۡسَ لَكَ بِهِۦ عِلۡمٌۚ إِنَّ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡبَصَرَ وَٱلۡفُؤَادَ كُلُّ أُوْلَٰٓئِكَ كَانَ عَنۡهُ مَسۡ‍ُٔولٗا ٣٦ ﴾ [الاسراء: ٣٦]
و از چیزی پیروی مکن که دانشی به آن نداری. بی‌گمان گوش و چشم و دل، همه، بازخواست خواهند شد.

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

😊حمایت کنید تا لینک گیری داشته باشیم 😍
♡تبادلات لیستی اهل سنت و جماعت♡
/channel/tbadl1404

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

19- باب: درباره‌ی کسی که روش نیک یا بدی، پایه‌گذاری می‌کند
الله متعال می‌فرماید:
﴿وَٱلَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبۡ لَنَا مِنۡ أَزۡوَٰجِنَا وَذُرِّيَّٰتِنَا قُرَّةَ أَعۡيُنٖ وَٱجۡعَلۡنَا لِلۡمُتَّقِينَ إِمَامًا ٧٤﴾ [الفرقان: ٧٤]
و آنان كه مى‏گويند: پروردگارا! همسران و فرزندانمان را روشنی چشمانمان بگردان و ما را پيشواى پرهيزكاران قرار بده.
و می‌فرماید:
﴿وَجَعَلۡنَٰهُمۡ أَئِمَّةٗ يَهۡدُونَ بِأَمۡرِنَا﴾ [الأنبياء: ٧٣]
و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما راه‌نمایی می‌کردند.
شرح
مؤلف/، این باب را برای برحذر داشتن از بدعت و نوآوری در دین گشوده تا به بیان این نکته بپردازد که اگر انسان، آغازکننده‌ی عملی باشد که دارای اصلی شرعی‌ست، مانند کسی خواهد بود که آن را پایه‌گذاری کرده و تا روز قیامت، اجر این عمل و نیز پاداش کسی که به آن عمل کند، به او می‌رسد. پیش‌تر به بیان این نکته پرداختیم که دین اسلام، دین کاملی‌ست و نیازی به تکمیل یا نوآوری ندارد؛ زیرا الله متعال فرموده است:
﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗاۚ﴾ [المائ‍دة: ٣]
امروز برای شما دینتان را کامل نمودم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را برای شما به عنوان دین پسندیدم.
سپس مؤلف به دو آیه از قرآن کریم استناد کرده است؛ نخستین آیه، این‌که الله متعال می‌فرماید:
﴿وَٱلَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبۡ لَنَا مِنۡ أَزۡوَٰجِنَا وَذُرِّيَّٰتِنَا قُرَّةَ أَعۡيُنٖ وَٱجۡعَلۡنَا لِلۡمُتَّقِينَ إِمَامًا ٧٤﴾ [الفرقان: ٧٤]
و آنان كه مى‏گويند: پروردگارا! همسران و فرزندانمان را روشنی چشمانمان بگردان و ما را پيشواى پرهيزكاران قرار بده.
این، یکی از دعاهای بندگان پروردگار رحمان می‌باشد که الله متعال، ویژگی‌های آنان را در پایان سوره‌ی «فرقان» ذکر کرده است:
﴿وَعِبَادُ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلَّذِينَ يَمۡشُونَ عَلَى ٱلۡأَرۡضِ هَوۡنٗا﴾ [الفرقان: ٦٣]
و بندگان پروردگار رحمان، كسانى‏ هستند كه روى زمين با آرامش و فروتنى راه مى‏روند.
تا آن‌جا که می‌فرماید:
﴿وَٱلَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبۡ لَنَا مِنۡ أَزۡوَٰجِنَا وَذُرِّيَّٰتِنَا قُرَّةَ أَعۡيُنٖ وَٱجۡعَلۡنَا لِلۡمُتَّقِينَ إِمَامًا ٧٤﴾ [الفرقان: ٧٤]
و آنان كه مى‏گويند: ای پروردگارمان! همسران و فرزندانمان را روشنی چشمانمان بگردان و ما را پيشواى پرهيزكاران قرار بده.
ازواج، جمع زوج و به معنای همسر است که هم به مرد، اطلاق می‌شود و هم به مرد. در زبان عربی فصیح، به زوجه (خانم)، زوج می‌گویند؛ چنان‌که در روایت‌ها می آید: «عَن عائشة، زوجِ النَّبیِّ...». گفتنی‌ست: علما و کارشناسان علم میراث، برای مرد، واژه‌ی «زوج» را به‌کار برده‌اند و برای زن، واژه‌ی «زوجه» را تا تفاوت آن‌ها در تقسیم میراث، مشخص شود؛ ولی در زبان عربی، واژه‌ی «زوج» هم برای مرد، درست است و هم برای زن. لذا ازواج (همسران) که در دعای مذکور آمده، هم شامل زنان می‌شود و هم شامل مردان.
زن، در صورتی روشنیِ چشم شوهر خویش است که وقتی شوهرش به او نگاه می‌کند، شادمان شود و احساس خرسندی کند و در غیاب شوهرش، حافظ مال و فرزندان وی باشد و چون شوهرش در پی او برود، او را فرمان‌بردار الله بیابد؛ همان‌طور که الله متعال فرموده است:

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

175- حدیثی از عرباض بن ساریه در این‌باره وجود دارد که پیش‌تر در باب «پای‌بندی بر سنت و آداب آن» گذشت.( )
شرح
مؤلف/، در باب نهی از بدعت‌ها و امور نوپیدا در دین، روایتی از جابر بن عبدالله$ روایت کرده است که وقتی پیامبر سخنرانی می کرد، یعنی در روز جمعه، چشمانش سرخ و صدایش بلند می‌شد و خشم و غضبش شدید می‌گشت. پیامبر بدان سبب این کار را انجام می‌داد تا سخنرانی‌اش، تأثیر بیش‌تری در شنوندگان بگذارد. لذا سخنرانی خشمگینانه‌ی پیامبر از روی مصلحت بود؛ و گرنه، ناگفته پیداست که آن بزرگوار، بسیار خوش‌اخلاق بوده است؛ اما «هر سخن، جایی و هر نکته، مقامی دارد» و سخنرانی باید، اثرگذار باشد و در جان و دل شنوندگان اثر کند و این، به موضوع سخنرانی و نحوه‌ی ایراد آن بستگی دارد.
پیامبر انگشت اشاره و میانی را در کنار هم قرار می‌داد و می‌فرمود: «در حالی برانگیخته شدم که فاصله‌ی من و قیامت، مانند فاصله‌ی این دو انگشت است. انگشت اشاره، همان انگشتی‌ست که در میان انگشت میانی و شست قرار دارد و بدان سبب انگشت «اشاره» نامیده شده که وقتی می‌خواهند به کسی اشاره کنند، این انگشت را به سوی او می‌گیرند. در هر حال انگشت اشاره و میانی در کنار هم قرار دارند؛ از این‌رو فرموده‌ی رسول‌الله بدین معناست که پایان عمر دنیا، دور نیست. چنان‌که باری رسول‌الله در پایان روز برای مردم سخنرانی کرد و فرمود: «إِنَّهُ لَمْ يَبْقَ مِنْ دُنْيَاكُمْ إِلاَّ مثل مَا بَقِيَ مِنْ هَذَا اليَوْمِ»؛( ) یعنی: «از دنیا، چیزی باقی نمانده است، مگر همانند مقدارِ باقی‌مانده از امروز». به عبارت دیگر اگر دنیا را به‌اندازه‌ی یک روز حساب کنیم، تا حدود هزار و چهارصد سال قبل که پیامبر این حدیث را بیان فرمود، بیش‌تر عمر دنیا سپری شده بود؛ زیرا پیامبر زمانی این حدیث را بیان کرد که خورشید، بالای درختان خرما قرار داشت و چیزی به مغرب نمانده بود. نظریه‌ی زیست‌شناسان درباره‌ی عمر گذشته‌ی دنیا که آن را میلیون‌ها سال تخمین می‌زنند، فقط یک نظریه یا تخمین است که ما، نه آن را تأیید می‌کنیم و نه رد؛ و حکمش مانند روایت‌های بنی‌اسرائیل (اسرائیلیات) می‌باشد؛ زیرا ما، در کتاب و سنت سراغ نداریم که عمر دنیا یا آن‌چه که از آن باقی مانده است، به‌طور مشخص ذکر شده باشد و این، فقط مثالی بود که پیامبر برای یارانش بیان نمود؛ لذا هیچ‌یک از موضوع‌ها یا اخبار گذشته که درباره‌اش دلیلی از کتاب و سنت وجود ندارد، به‌سادگی قابل قبول نیست؛ بلکه سه حالت دارد:
حالت اول: اگر شریعت آن را تأیید کرده باشد، به‌خاطر شهادت یا گواهی شرع، آن را می‌پذیریم.
حالت دوم: حالتی‌ست که شریعت به دروغ بودن آن گواهی داده است؛ لذا آن را تأیید نمی‌کنیم.
حالت سوم: این است که شریعت، موضوعی را نه رد و نه تأیید کرده باشد. درباره‌ی چنین مسایلی سکوت می‌کنیم؛ زیرا معلوم نیست که درست است یا نادرست. تنها الله، اخبار گذشتگان را می‌داند؛ چنان‌که فرموده است:
﴿أَلَمۡ يَأۡتِكُمۡ نَبَؤُاْ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ قَوۡمِ نُوحٖ وَعَادٖ وَثَمُودَ وَٱلَّذِينَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ لَا يَعۡلَمُهُمۡ إِلَّا ٱللَّهُ﴾ [ابراهيم: ٩]
آیا خبر گذشتگانتان اعم از قوم نوح، و عاد و ثمود به شما نرسیده است؟ و سرگذشت کسانی را که پس از آنان آمدند، تنها الله می‌داند.
از آن‌جا که الله متعال، آگاهی از چنین مسایلی را تنها به خود نسبت داده است، لذا هرکس نظریه‌ای درباره‌ی گذشته‌ی کره‌ی زمین و ستارگان مطرح نماید، ما، نه او را تأیید و نه رد می‌کنیم؛ بلکه برای ارزیابی چنین دیدگاه‌هایی، آن‌ها را در یکی از سه مورد ذکرشده قرار می‌دهیم.
اما اخباری که درباره‌ی آینده ذکر می‌شود، بر دو گونه است:
اول: اخباری که شریعت به وقوع آن‌ها در آینده تصریح کرده است؛ مانند اخبار «یأجوج» و «مأجوج»، «دجال» و نزول عیسی بن مریم و دیگر مسایلی که در کتاب و سنت، بیان شده است.
دوم: مسایلی که در کتاب و سنت، به وقوع آن‌ها در آینده تصریح نشده است؛ چنین مسایلی، برخاسته از حدس و گمان است و برای هیچ‌کس جایز نیست که چنین مسایلی را تصدیق کند؛ زیرا این امر، به علم غیب ربط دارد و هیچ‌کس جز الله، غیب نمی‌داند.
در هر حال، رسول‌الله انگشت اشاره و میانی‌اش را در کنار هم قرار داد و فرمود: «در حالی برانگیخته شدم که فاصله‌ی من و قیامت، مانند این دو (انگشت) است». به انگشت اشاره، «سبّاحه» نیز گفته می‌شود؛ زیرا انسان هنگام تسبیح و تعظیم الله، آن را بالا می‌برد و با آن، به سوی آسمان اشاره می‌کند. سپس می‌فرمود: «اما بعد، به‌یقین بهترین سخن، کتاب الله و بهترین روش، روش محمد است و بدترین کارها، بدعت و نورآوری در دین می‌باشد و هر بدعتی، گم‌راهی‌ست». پیش‌تر در این‌باره توضیحاتی داده شد.
و آن‌گاه می‌فرمود: «من، نسبت به هر مؤمنی از خودش سزاوارترم». همان‌طور که الله فرموده است:

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

173- عن عائشةَ& قَالَت: قالَ رسولُ الله: «مَنْ أَحْدثَ في أَمْرِنَا هَذَا مَا لَيْسَ مِنْهُ فهُو رَدٌّ». [متفقٌ عليه]( )
وفي رواية لمسلم: «مَنْ عَمِلَ عمَلاً لَيْسَ عَلَيْهِ أَمْرُنَا فَهُو ردٌّ».
ترجمه: عایشه& می‌گوید: رسول‌الله فرمود: «کسی که در دینمان، چیزی ایجاد کند که از آن نیست، بداند که عملش مردود است».
و در روایتی از مسلم آمده است: «هرکس عملی انجام دهد که امر (دین) ما بر آن نیست، عملش مردود است».

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

﴿إِلَى ٱللَّهِ﴾ یعنی به کتاب خداوند رجوع کنید؛ ﴿وَٱلرَّسُولِ﴾ یعنی در دوران حیات پیامبر به شخصِ وی مراجعه کنید و پس از وفاتش، به سنت او.
***
احادیث فراوان و مشهوری درباره‌ی نهی از بدعت وجود دارد که به ذکر تعدادی از آن‌ها بسنده اکتفا می‌کنیم:

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

18- باب: نهی از بدعت‌ها و امور نوپیدا (در دین)
الله متعال می‌فرماید:
﴿فَمَاذَا بَعۡدَ ٱلۡحَقِّ إِلَّا ٱلضَّلَٰلُۖ ﴾ [يونس : ٣٢]
پس از حق، چیزی جز گم‌راهی و ضلالت وجود ندارد.

﴿مَّا فَرَّطۡنَا فِي ٱلۡكِتَٰبِ مِن شَيۡءٖۚ﴾ [الأنعام: ٣٨]
ما، در کتاب از هیچ چیز فروگذار نکرده¬ایم.

﴿فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِي شَيۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ﴾ [النساء : ٥٩]
و هرگاه در چیزی اختلاف کردید، آن را به الله و رسولِ (او) بازگردانید.

﴿وَأَنَّ هَٰذَا صِرَٰطِي مُسۡتَقِيمٗا فَٱتَّبِعُوهُۖ وَلَا تَتَّبِعُواْ ٱلسُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمۡ عَن سَبِيلِهِۦۚ﴾ [الأنعام: ١٥٣]
و (به شما خبر داده) که این، راه راست من است؛ پس، از آن پیروی نمایید و از راه¬های دیگر پیروی نکنید که در این صورت از راه راست منحرف می¬شوید.

﴿قُلۡ إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۚ﴾
[آل عمران: ٣١]
بگو: اگر الله را دوست دارید، از من پیروی کنید تا الله شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد.
آیه‌های زیادی در این‌باره وجود دارد.


شرح
مؤلف/، بابی به نام «نهی از بدعت‌ها و امور نوپدیدار» گشوده است. بدعت به هر چیز جدیدی گفته می‌شود که انسان، آن را پدید می‌آورد که از آن به عنوان نوآوری نیز یاد می‌شود. الله، نوآور است؛ زیرا مخلوقاتی پدید آورده که پیش‌تر هیچ نمونه‌ای از آن‌ها وجود نداشته است. چنان‌که خود می‌فرماید:
﴿بَدِيعُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ﴾ [البقرة: ١١٧]
(الله) پدیدآورنده¬ی آسمان¬ها و زمین است.
اما بدعت در اصطلاح شرعی به هر عملی گفته می‌شود که در قالب عقیده، گفتار و کردار، ریشه‌ی شرعی نداشته باشد و کسی بخواهد به وسیله‌ی این عقیده یا گفتار و یا کردار بی‌اساس، الله را عبادت کند؛ لذا هرکس با عقیده، یا سخن یا عملی که الله متعال، آن را مشروع قرار نداده است، به عبادت الله بپردازد، آن شخص بدعت‌گذار به‌شمار می‌رود و جزو اهل بدعت محسوب می‌شود.
اگر انسان، عقیده‌ای درباره‌ی اسماء و صفات الله پدید بیاورد، یا سخنی بگوید که اصل و اساسی در شریعت الاهی ندارد یا عملی را که الله مشروع نگردانیده، وسیله‌ی عبادت قرار دهد، آن شخص بدعت‌گذار است.
آدم بدعتی یا بدعت‌گذار، در معرض خطرهای فراوانی قرار دارد؛ اول این‌که نوآوری و بدعتش در دین، به نص قرآن و سنت، ضلالت و گم‌راهی محسوب می‌شود؛ زیرا حق و حقیقت، همان چیزی‌ست که پیامبر آورده است و الله متعال می‌فرماید:
﴿فَمَاذَا بَعۡدَ ٱلۡحَقِّ إِلَّا ٱلضَّلَٰلُۖ﴾ [يونس : ٣٢]
پس از حق، چیزی جز گم‌راهی و ضلالت وجود ندارد.
این، دلیل قرآن؛ و اما دلیل سنت: رسول‌الله فرموده است: «كلّ بدعةٍ ضلالةٌ»؛( ) یعنی: «هر بدعتی، گم‌راهی‌ست». ناگفته پیداست که هیچ آدمِ عاقلی، راه و روش گم‌راهان را در پیش نمی‌گیرد؛ چنان‌که هر نمازگزاری در نمازش از راه گم‌راهان، دوری می‌جوید و می‌گوید:﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ ٦ صِرَٰطَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِمۡ غَيۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَيۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّآلِّينَ ٧﴾ [الفاتحة: ٦، ٨] یعنی: «ما را به راه راست، هدایت فرما؛ راه کسانی که به آنان نعمت داده¬ای، نه راه کسانی که بر آنان خشم گرفته¬ای و نه (راه) گم‌راهان».
و دوم، این‌که بدعت و نوآوری در دین، انسان را از راهِ پیامبر دور می‌کند. به عبارت دیگر: بدعت و نوآوری، مخالفت عملی با پیامبر و دوری از راه و روش اوست؛ حال آن‌که الله به پیامبرش فرموده است:
﴿قُلۡ إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡ﴾
[آل عمران: ٣١]
بگو: اگر الله را دوست دارید، از من پیروی کنید تا الله شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد.
لذا هرکس بدعتی پدید آورَد تا به‌وسیله‌ی آن الله را عبادت کند، در حقیقت، از راه و روش رسول‌الله دور شده است؛ زیرا رسول‌الله آن بدعت یا عمل نوپدیدار را مشروع قرار نداده است و از این‌رو اهل بدعت با بدعت‌های خویش از راه و شریعتی که الله بیان کرده است، فاصله گرفته‌اند.
سوم: بدعت، مخالفت عملی با پیامبر است و این، با حقیقتِ بخش دوم شهادتین (یعنی با حقیقتِ محمد رسولُ‌الله)، منافات دارد؛ زیرا تحقق این شهادت، در این است که انسان، تنها در چارچوبی که محمد مصطفی آورده است، به عبادت الله بپردازد و به شریعتش پای‌بند باشد و از حدودِ شریعت، پا فراتر نگذارد یا نسبت به آن کوتاهی نکند؛ به عبارت دیگر: کسی که چیزی بر شریعت می‌افزاید یا از آن می‌کاهد، در حقیقت، با رسول‌الله مخالفت می‌کند و حقیقتِ گواهی دادن به رسالت محمد رسول‌الله را محقق نمی‌سازد و حقیقتِ این شهادت، در رفتارش مشاهده نمی‌شود.

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

172- عن أَبِي هريرة قال: لَمَّا نَزَلَتْ عَلَى رسولِ الله: ﴿لِّلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۗ وَإِن تُبۡدُواْ مَا فِيٓ أَنفُسِكُمۡ أَوۡ تُخۡفُوهُ يُحَاسِبۡكُم بِهِ ٱللَّهُۖ﴾ [البقرة: ٢٨٤] [اشْتَدَّ ذلكَ عَلَى أَصْحابِ رسول الله، فأَتوْا رسول الله ثُمَّ برَكُوا عَلَى الرُّكَب فَقالُوا: أَيْ رسولَ الله كُلِّفَنَا مِنَ الأَعمالِ مَا نُطِيق: الصَّلاَةَ وَالْجِهادَ وَالصِّيام وَالصَّدقةَ، وَقَدَ أُنْزلتْ عليْكَ هَذِهِ الآيَةُ وَلا نُطِيقُهَا. قالَ رسولُ الله: «أَتُريدُونَ أَنْ تَقُولوا كَمَا قَالَ أَهْلُ الْكِتابَين مِنْ قَبْلكُم: سَمِعْنَا وَعصينَا؟ بَلْ قُولوا: ﴿سَمِعۡنَا وَأَطَعۡنَاۖ غُفۡرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيۡكَ ٱلۡمَصِيرُ﴾ [البقرة: ٢٨٥] ». فَلَمَّا اقْتَرَأَهَا الْقَوم، وَذَلقَتْ بِهَا أَلْسِنتهُم، أَنَزلَ الله تَعَالَى في إِثْرهَا: ﴿ءَامَنَ ٱلرَّسُولُ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡهِ مِن رَّبِّهِۦ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَۚ كُلٌّ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَمَلَٰٓئِكَتِهِۦ وَكُتُبِهِۦ وَرُسُلِهِۦ لَا نُفَرِّقُ بَيۡنَ أَحَدٖ مِّن رُّسُلِهِۦۚ وَقَالُواْ سَمِعۡنَا وَأَطَعۡنَاۖ غُفۡرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيۡكَ ٱلۡمَصِيرُ﴾ فَلَمَّا فعَلُوا ذلك نَسَخَهَا الله تَعَالَى، فَأَنْزَلَ الله: ﴿لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَاۚ لَهَا مَا كَسَبَتۡ وَعَلَيۡهَا مَا ٱكۡتَسَبَتۡۗ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذۡنَآ إِن نَّسِينَآ أَوۡ أَخۡطَأۡنَاۚ﴾ قال: نَعَمْ ﴿رَبَّنَا وَلَا تَحۡمِلۡ عَلَيۡنَآ إِصۡرٗا كَمَا حَمَلۡتَهُۥ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِنَاۚ﴾ قَالَ: نعَمْ ﴿رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلۡنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِۦۖ﴾ قال: نَعَمْ ﴿وَٱعۡفُ عَنَّا وَٱغۡفِرۡ لَنَا وَٱرۡحَمۡنَآۚ أَنتَ مَوۡلَىٰنَا فَٱنصُرۡنَا عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ﴾ قال: نعَم. [روایت مسلم]( )
ترجمه: ابوهریره می‌گوید: این آیه بر رسول‌الله نازل شد:
﴿لِّلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۗ وَإِن تُبۡدُواْ مَا فِيٓ أَنفُسِكُمۡ أَوۡ تُخۡفُوهُ يُحَاسِبۡكُم بِهِ ٱللَّهُ﴾ [البقرة: ٢٨٤]
آن‌چه در آسمان‌ها و زمین است، از آنِ الله می¬باشد. و اگر آن‌چه را در درونتان دارید، آشکار کنید و یا پنهان نمایید، الله همه را به حسابتان می¬آورد.
[ابوهریره می‌افزاید:] این مسأله، بر اصحاب رسول‌الله سخت و دشوار بود. لذا نزد پیامبر آمدند و به زانو افتادند و گفتند: ای رسول‌خدا! ما به اعمالی مانند نماز، جهاد، روزه و زکات مکلّف شده‌ایم که طاقتش را داریم؛ اما اینک آیه‌ای بر شما نازل گردیده که تاب آن را نداریم. رسول‌الله فرمود: آیا شما هم می‌خواهید همان سخنی را بگویید که پیش از شما، اهل تورات و انجیل گفتند؟ (آیا می‌خواهید بگویید): شنیدیم و نافرمانی کردیم؟ بلکه شما بگویید: ﴿سَمِعۡنَا وَأَطَعۡنَاۖ غُفۡرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيۡكَ ٱلۡمَصِيرُ﴾ یعنی: فرمان پروردگار را شنیدیم و اطاعت کردیم. پروردگارا! ما خواهان آمرزش تو هستیم و بازگشت به سوی توست. وقتی صحابه این دعا را خواندند و زبان‌هایشان به آن عادت کرد، الله متعال این آیه را در پی آن نازل فرمود:
﴿ءَامَنَ ٱلرَّسُولُ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيۡهِ مِن رَّبِّهِۦ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَۚ كُلٌّ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَمَلَٰٓئِكَتِهِۦ وَكُتُبِهِۦ وَرُسُلِهِۦ لَا نُفَرِّقُ بَيۡنَ أَحَدٖ مِّن رُّسُلِهِۦۚ وَقَالُواْ سَمِعۡنَا وَأَطَعۡنَاۖ غُفۡرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيۡكَ ٱلۡمَصِيرُ ٢٨٥﴾ [البقرة: ٢٨٥]
پیامبر به آن‌چه از سوی پروردگارش به او نازل شده است، ایمان دارد و نیز مؤمنان؛ همگی به الله و فرشتگانش، و به کتاب¬ها و پیامبرانش ایمان داشته، (می¬گویند:) میان هیچ‌یک از فرستادگانش فرق نمی¬گذاریم (و به همه ایمان داریم)؛ فرمان پروردگار را شنیدیم و اطاعت کردیم. پروردگارا! ما خواهان آمرزش تو هستیم و بازگشت به سوی توست.
وقتی چنین کردند، الله متعال، آیه‌ی قبل [آیه‌ی 284] را منسوخ کرد و این آیه را نازل فرمود:
﴿لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَاۚ لَهَا مَا كَسَبَتۡ وَعَلَيۡهَا مَا ٱكۡتَسَبَتۡۗ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذۡنَآ إِن نَّسِينَآ أَوۡ أَخۡطَأۡنَاۚ رَبَّنَا وَلَا تَحۡمِلۡ عَلَيۡنَآ إِصۡرٗا كَمَا حَمَلۡتَهُۥ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِنَاۚ رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلۡنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِۦۖ وَٱعۡفُ عَنَّا وَٱغۡفِرۡ لَنَا وَٱرۡحَمۡنَآۚ أَنتَ مَوۡلَىٰنَا فَٱنصُرۡنَا عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٢٨٦﴾ [البقرة: ٢٨٦]

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

🕊🕯 ˓٭˛ ،

📖عنوان نشید:صلو علیه و سلمو تسلیما ❤️

اللَّهُــمَّ صَلِّ وَسَـــلِّمْ وَبَارِكْ على نَبِيِّنَـــا مُحمَّد
       

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

الهی غم هایتان
قربانی شادی هایتان شود...

عید قربان مبارک💐

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

-
"كُل عآم و أنتُم بألف بخيَـر ياكرام🤍"
تقبل الله منا ومنكم صالح الأعمال . . .

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

نمازهای عید
باب(5): رفتن زنان به نمازهای عید

431- عَنْ أُمِّ عَطِيَّةَ (رض) قَالَتْ: أَمَرَنَا رَسُولُ اللَّهِ ﷺ أَنْ نُخْرِجَهُنَّ فِي الْفِطْرِ وَالأَضْحَى: الْعَوَاتِقَ وَالْحُيَّضَ وَذَوَاتِ الْخُدُورِ، فَأَمَّا الْحُيَّضُ فَيَعْتَزِلْنَ الصَّلاةَ، وَيَشْهَدْنَ الْخَيْرَ وَدَعْوَةَ الْمُسْلِمِينَ، قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ: إِحْدَانَا لا يَكُونُ لَهَا جِلْبَابٌ؟ قَالَ: «لِتُلْبِسْهَا أُخْتُهَا مِنْ جِلْبَابِهَا». (م/890)

ترجمه: ام عطیه (رض) می‌گوید: رسول الله ﷺ به ما دستور داد تا دختران جوان، زنان محجبه و زنانی را که در دوران قاعدگی بسر می‌برند، برای نماز عید فطر و قربان ببریم. البته زنان حائضه نباید وارد مصلا شوند. فقط در این مجلس خیر و دعوت مسلمانان، شرکت کنند.
ام عطیه می‌گوید: من گفتم: یا رسول الله! اگر یکی از ما روپوشی برای حجاب نداشت، چکار کند؟ فرمود: «خواهرش از روپوش‌های خودش به او بدهد».

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

نمازهای عید
باب (3): سوره‌هایی که در نمازهای عید خوانده می‌شود

429- عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ: أَنَّ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ (رض) سَأَلَ أَبَا وَاقِدٍ اللَّيْثِيَّ: مَا كَانَ يَقْرَأُ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ فِي الأَضْحَى وَالْفِطْرِ؟ فَقَالَ: كَانَ يَقْرَأُ فِيهِمَا ب ﴿قٓۚ وَٱلۡقُرۡءَانِ ٱلۡمَجِيدِ١﴾ [ق: 1] وَ ﴿ٱقۡتَرَبَتِ ٱلسَّاعَةُ وَٱنشَقَّ ٱلۡقَمَرُ١﴾ [القمر: 1]. (م/891)

ترجمه: عبیدالله بن عبدالله می‌گوید: عمر بن خطاب (رض) از ابو واقد لیثی پرسید:
رسول الله ﷺ در نمازهای عید قربان و فطر چه سوره‌هایی را می‌خواند؟ وی گفت: پیامبر اکرم ﷺ در هر دوی آنها (عید فطر و قربان) سوره‌های ق و قمر را می‌خواند.

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

نمازهای عید
باب (1): ترک اذان و اقامه در نمازهای عید

427- عَنْ جَابِرِ بْنِ سَمُرَةَ (رض) قَالَ: صَلَّيْتُ مَعَ رسول الله ﷺ الْعِيدَيْنَ غَيْرَ مَرَّةٍ وَلاَ مَرَّتَيْنِ، بِغَيْرِ أَذَانٍ وَلا إِقَامَةٍ. (م/887)

ترجمه: جابر بن سمره (رض) می‌گوید: بیشتر از یک بار و دوبار، همراه رسول الله ﷺ نمازهای عید فطر و قربان را بدون اذان و اقامه خواندم.

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

انسان باید در دعوتش، حکمت داشته باشد و هر چیزی را سرِ جایش قرار دهد و بداند که «هر سخن، جایی و هر نکته، مقامی دارد». اگر مخاطبش، کسی‌ست که به سوی الله روی آورده، به روشی که مناسب حال اوست، دعوتش دهد و اگر آدمی‌ست که از خدا و پیغمبر روی‌گردان است، با روش و اسلوب دیگری او را دعوت دهد؛ یعنی برای دعوت دادن هر کسی روشی در پیش بگیرد که مناسب حال اوست؛ زیرا هنگامی که رسول‌الله معاذ را به یمن فرستاد، به او فرمود: «تو نزد کسانی می‌روی که اهل کتابند». بدین‌سان او را از وضعیت مخاطبانش آگاه ساخت تا با آمادگی کامل نزدشان برود و آنان را در جایگاه خودشان قرار دهد؛ چراکه آن‌ها اهل کتاب بودند و دانش و اطلاعاتی داشتند که آن‌ها را از مشرکان جاهل، متمایز می‌ساخت. از این‌رو کسی که می‌خواست آنان را دعوت دهد، باید آمادگی کامل می‌داشت تا سؤال‌هایشان را به نحو شایسته‌ای پاسخ دهد.
اجازه دهید مثالی بزنم: شخصی نمی‌داند که سخن گفتن در نماز، اشکال دارد؛ اگر چنین شخصی در نماز، حرف بزند، او را توبیخ و سرزنش نمی‌کنیم و بر او سخت نمی‌گیریم؛ بلکه وقتی نمازش تمام شد، به‌نرمی به او می‌گوییم که حرف زدن در نماز، درست نیست؛ زیرا نماز برای تسبیح و تکبیر و قرائت قرآن است؛ اما اگر بدانیم که کسی آگاهانه در نماز حرف می‌زند و می‌داند که این کار درست نیست، اما آن را سبک می‌شمارد، طور دیگری به او تذکر می‌دهیم و او را سرزنش می‌کنیم که چرا مراعات نمی‌کند و نسبت به این مسأله‌ی مهم، بی‌پرواست. از این‌رو الله متعال فرموده است:
﴿ٱدۡعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِٱلۡحِكۡمَةِ﴾ [النحل: ١٢٥]
با حکمت به راه پروردگارت فرابخوان.
حکمت، این است که هر چیزی را سرِ جایش قرار دهیم و جایگاه هر کسی را بدانیم. نباید با همه، به یک شکل سخن بگوییم یا روش دعوت ما برای همه یک‌سان باشد؛ بلکه هرکسی را به‌نحوی دعوت دهیم که شایسته‌ی اوست. لذا دعوت‌گر باید وضعیت مخاطبش را درک کند؛ زیرا مخاطبش از سه حال، خارج نیست: یا آدم ناآگاه و بی‌علمی‌ست و یا آدمِ لجوجی‌ست. شاید هم آدم حقیقت‌جو و حق‌پذیری باشد که در مسیر خود، دچار اشتباه شده است. سپس مؤلف/ این فرموده‌ی الاهی را ذکر کرده است که:
﴿ٱدۡعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِٱلۡحِكۡمَةِ وَٱلۡمَوۡعِظَةِ ٱلۡحَسَنَةِۖ وَجَٰدِلۡهُم بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ﴾
[النحل: ١٢٥]
با حکمت و پند پسندیده به راه پروردگارت فرابخوان و به بهترین روش با آنان گفتگو کن.
راه پروردگار، همان دین و شریعت اوست که به دو سبب آن را به خود نسبت داده و از آن به عنوان «راه پروردگار» یاد کرده است:
سبب اول: شریعت، همان راهی‌ست که الله فراروی بندگانش نهاده است. سبب دوم: شریعت، راهی‌ست که به الله می‌رسد. به عبارت دیگر، شریعتی که الله متعال با پیامبرانشان فرستاده، تنها راهی‌ست که انسان را به الله متعال می‌رساند. فرمود: ﴿بِٱلۡحِكۡمَةِ وَٱلۡمَوۡعِظَةِ ٱلۡحَسَنَةِۖ﴾ یعنی: «با حکمت و پند پسندیده». علما گفته‌اند: حکمت، هم‌خانواده‌ی «اِحکام» است و «اِحکام» یعنی «محکم‌کاری» و محکم‌کاری بدین معناست که انسان، کاری را درست و شایسته به انجام برساند و هر چیزی را سرِ جایش قرار دهد؛ اما موعظه‌ یا پند نیک، عبارت است از یادآوری و تذکری که با تشویق و هشدار هم‌راه باشد؛ لذا مخاطبی را که اندکی لجوج است، باید با پند نیک و پسندیده که آمیخته‌ای از تشویق و هشدار است، دعوت دهیم. و اگر چنین روشی، نتیجه نداد و به قیل و قال و جدال پرداخت، به راه‌کاری عمل کنیم که الله متعال به ما نشان داده و فرموده است: ﴿وَجَٰدِلۡهُم بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ﴾ یعنی: باید به بهترین روش با او گفتگو کنیم. روش گفتگو و شدت و نرمی آن، و نیز دلایلی که برای مخاطب ذکر می‌‌کنیم، به وضعیت او بستگی دارد؛ زیرا برخی از مردم با دلایل شرعی و دینی، بیش‌تر و زودتر از دلایل عقلی، قانع می‌شوند؛ چون ایمان قوی‌تری دارند. و برخی هم بر عکس، با دلایل دینی، به‌سادگی قانع نمی‌شوند و باید دلایل شرعی را با دلایلی عقلی برای آن‌ها ثابت کنیم؛ البته چنین کسانی، در معرض گم‌راهی قرار دارند؛ زیرا عقل ناقص و اندیشه‌ی فاسد خویش را ملاک پذیرش حق قرار می‌دهند و این، خطرناک است. لذا کسانی که بیش از دیگران تابع شریعت، یعنی تابع کتاب و سنتند، ایمان قوی‌تری دارند. لذا اگر به‌راستی تابع کتاب و سنت هستید، خوش‌حال باشید که در مسیر نیکی و سعادت گام نهاده‌اید و هرکه در رابطه با احکام شرعی دل‌گیر می‌شود، بداند که ایمان ضعیف و قلب بیماری دارد؛ زیرا الله متعال فرموده است:
﴿وَمَا كَانَ لِمُؤۡمِنٖ وَلَا مُؤۡمِنَةٍ إِذَا قَضَى ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥٓ أَمۡرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ ٱلۡخِيَرَةُ مِنۡ أَمۡرِهِمۡۗ وَمَن يَعۡصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدۡ ضَلَّ ضَلَٰلٗا مُّبِينٗا ٣٦﴾ [الأحزاب: ٣٦]

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

***
177- وعن ابن مسعودٍ أَنَّ النَّبِيَّ قال: «ليس مِنْ نفْسٍ تُقْتَلُ ظُلمًا إِلاَّ كَانَ عَلَى ابنِ آدمَ الأوَّلِ كِفْلٌ مِنْ دمِهَا لأَنَّهُ كَان أَوَّل مَنْ سَنَّ الْقَتْلَ».( ) [متفقٌ عليه]
ترجمه: عبدالله بن مسعود می‌گوید: پیامبر فرمود: «هر انسانی که به‌ناحق و مظلومانه کشته شود، نخستین فرزند آدم، در گناه قتلش شریک است؛ زیرا او نخستین کسی بود که قتل و خون‌ریزی را بنا نهاد».
***

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

﴿فَٱلصَّٰلِحَٰتُ قَٰنِتَٰتٌ حَٰفِظَٰتٞ لِّلۡغَيۡبِ بِمَا حَفِظَ ٱللَّهُ﴾ [النساء : ٣٤]
زنانِ شایسته، فرمان‌بردارند و به پاس حقوقی که الله برایشان حفظ کرده، در غیبت شوهرانشان خویشتن و اموال آنان را پاس می‌دارند.
فرزند انسان نیز زمانی که به خواست الله، روشنی چشم وی قرار گیرد، از او اطاعت می‌کند و از آن‌چه که او را منع نماید، باز می‌آید و در شرایط مختلف، باعث خرسندی والدینش می‌شود. جمله‌ی پایانی ﴿وَٱجۡعَلۡنَا لِلۡمُتَّقِينَ إِمَامًا﴾، با عنوان این باب مناسبت دارد و بدین معناست که ما را پیشوای پرهیزگاران بگردان تا پرهیزگاران به کردار و گفتار ما اقتدا کنند و در انجام یا ترک اعمال، از ما سرمشق بگیرند. مؤمنان و به‌ویژه علما، از این ویژگی برخوردارند و مردم، از اقوال و افعال آن‌ها الگوبرداری می‌کنند؛ از این‌رو وقتی عموم مردم را به کاری فرا می‌خوانیم، می‌گویند: فلانی، بدین شکل عمل می‌کند؛ و کسی را نام می‌برند که او را الگوی خویش قرار داده‌اند.
واژه‌ی امام یا پیشوا، مفهومی عام و فراگیر دارد و همه‌ی الگوهای دینی، دعوتی، آموزشی، و نیز الگوهای فعال در بخش امر به معروف و نهی از منکر و دیگر زمینه‌ها و فعالیت‌های دینی را دربرمی‌گیرد. لذا از الله متعال درخواست می‌کنیم که ما را در هر زمینه‌ای، نمونه بگرداند.
دومین آیه‌ای که مؤلف/ در این باب ذکر کرده، این است که الله متعال می‌فرماید:
﴿وَجَعَلۡنَا مِنۡهُمۡ أَئِمَّةٗ يَهۡدُونَ بِأَمۡرِنَا﴾ [السجدة : ٢٤]
و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما راه‌نمایی می‌کردند.
یعنی مردم را به فرمان الله به سوی دینش فرامی‌خواندند. اما ای کاش مؤلف/، آیه‌ی 24 سوره‌ی «سجده» را ذکر می‌کرد؛ زیرا الله متعال در این آیه، بیان فرموده که چرا آن‌ها را امام و پیشوا قرار داده است؛ چنان‌که می‌فرماید:
﴿وَجَعَلۡنَا مِنۡهُمۡ أَئِمَّةٗ يَهۡدُونَ بِأَمۡرِنَا لَمَّا صَبَرُواْۖ وَكَانُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا يُوقِنُونَ ٢٤﴾
[السجدة : ٢٤]
و برخی از بنی‌اسرائیل را که شکیبایی ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند، پیشوایان (و پیش‌گامان خیر) گرداندیم.
یعنی کسانی که بر اطاعت و بندگی الله شکیبایی ورزیدند و از معصیت و نافرمانی او خودداری کردند و بر سختی‌های راه دعوت و امر به معروف و نهی از منکر صبر نمودند، پیشوایان و پیش‌گامان خیر بودند؛ کسی که مسیر دعوت و امر به معروف و نهی از منکر را انتخاب می‌کند، به‌طور قطع با سختی‌های فراوانی روبه‌رو می‌گردد؛ زیرا کسانی که حق و حقیقت برای آن‌ها ناگوار است، دشمن او می‌شوند و از این‌رو باید صبر و شکیبایی پیشه سازد. هم‌چنین در برابر سختی‌هایی که از سوی الله برای او رقم می‌خورد و ربطی به دعوتش ندارد، شکیبایی می‌ورزد.
﴿لَمَّا صَبَرُواْۖ وَكَانُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا يُوقِنُونَ ٢٤﴾ [السجدة : ٢٤]
آن‌گاه که شکیبایی ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند.
به آن‌چه که الله خبر داده است، یقین داشتند؛ به پاداشی که برای عمل کردن به دستورها و دوری از گناهان، وعده داده شده بودند، یقین داشتند؛ به پاداش دعوت به سوی الله و امر به معروف و نهی از منکر یقین داشتند. یعنی در حالی به انجام کارهای نیک می‌پرداختند که به پاداش آن یقین داشتند. و این، نکته‌ای‌ست که باید به آن توجه کنیم؛ یعنی هر عملی را با یقین به پاداش آن انجام دهیم. بسیاری از مردم، کارهای نیک انجام می‌دهند، نماز می‌خواند، روزه می‌گیرند، صدقه و زکات می‌دهند؛ چون هر یک از این‌ها، فرمان الله متعال می‌باشد. این، خیلی خوب است؛ اما باید همه‌ی این‌ها، به امید پاداش و ترس از مجازات باشد که بارزترین مصداق یقین به آخرت است.
علامه ابوالعباس حرانی/ از این آیه، عبارت زیبایی برگرفته و گفته است: با صبر و یقین، می‌توان به امامت و پیشوایی در دین دست یافت. از الله متعال، درخواست می‌کنم که همه‌ی ما را پیشوایان و پیش‌گامان خیر و نیکی بگرداند و ما را هدایت‌یافتگانی قرار دهد که مایه‌ی هدایت بندگانش می‌شویم. به‌یقین او، بخشنده و بزرگوار است.
***

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

﴿ٱلنَّبِيُّ أَوۡلَىٰ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ مِنۡ أَنفُسِهِمۡۖ﴾ [الأحزاب: ٦]
پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است.
لذا پیامبر از همه‌ی ما نسبت به خودمان سزاوارتر است؛ چنان‌که نسبت به مؤمنان، بسیار دل‌سوز و مهربان بود. سپس می‌فرمود: «هرکس مالی از خود به‌جا بگذارد، آن مال، از آنِ خانواده‌ی اوست»؛ یعنی ثروتی که از او به‌جا بماند، مطابق احکامی که در کتاب و سنت آمده است، درمیان وارثان و بازماندگانش، تقسیم می‌شود. در ادامه می‌فرمود: «و هرکس، بدهی و فرزندان و خانواده‌ای از خود به‌جا بگذارد که در معرض تباهی باشند، مسؤولیت ادای بدهی و سرپرستی فرزندان و خانواده‌ی نیازمندش، به من واگذار می‌شود و ادای این مسؤولیت با من است». آری! پیامبر پس از فتح و پیروزی، بدین منوال عمل می‌کرد؛ اما پیش از آن هنگامی که جنازه‌ای می‌آوردند تا بر آن نماز بخواند، ابتدا می‌پرسید: «آیا بدهکار است؟» و اگر پاسخ، منفی بود، جلو می‌رفت و بر او نماز می‌خواند؛ اما اگر می‌گفتند که بدهکار است، خود بر او نماز نمی‌خواند. چنان‌که یک بار جنازه‌ی یکی از انصار را آوردند تا بر او نماز بخواند. چند قدمی جلو رفت؛ آن‌گاه پرسید: «آیا بدهکار است؟» گفتند: آری؛ سه دینار بدهکار بوده و ادا نکرده است. لذا رسول‌خدا به عقب برگشت و فرمود: «بر رفیقتان نماز بخوانید». رنگ چهره‌ی حاضران عوض شد که چرا رسول‌الله بر رفیقشان نماز نخواند؟ ابوقتاده جلو رفت و عرض کرد: ای رسول‌خدا! بدهی‌اش را من می‌پردازم. لذا رسول‌الله جلو رفت و بر جنازه‌ی آن شخص، نماز خواند.( )
لذا در می‌یابیم که مسأله‌ی دَین یا بدهکاری، اهمیت فراوانی دارد و شایسته نیست که انسان از دیگران وام بخواهد مگر این‌که ناگزیر شود؛ لذا زیبنده نیست که برای ازدواج، ساختن خانه یا برای تجملات و چیزهای غیر ضروری و امثال آن، خود را زیر بار قرض ببریم. الله می‌فرماید:
﴿وَلۡيَسۡتَعۡفِفِ ٱلَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّىٰ يُغۡنِيَهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦ﴾ [النور : ٣٣]
و آنان که امکان ازدواج نمی‌یابند، باید پاک‌دامنی پیشه کنند تا الله آنان را از فضل خویش توان‌گر نماید.
یکی از مفاهیم عفت، بی‌نیازی جستن از دیگران است؛ لذا وقتی الله درباره‌ی مسأله‌ی مهمی چون ازدواج، چنین دستوری می‌دهد، پس درباره‌ی مسایلی که اهمیت کم‌تری دارد، چه فکری می‌توان کرد؟ برخی از افراد ناآگاه، برای خریدن فرش پله یا درب برقی و امثال آن، قرض می‌کنند یا چیزهای غیرضروری را به نسیه خریداری می‌نمایند! قرض گرفتن و خرید نسیه، هر دو، دَین به‌شمار می‌آید؛ زیرا دَین، شامل هرگونه بدهی‌ای می‌شود که بر گردن انسان است؛ مانند: وام یا قرض، کرایه‌ی منزل، کرایه‌ی ماشین و هر بدهی دیگری که بر عهده‌ی انسان می‌باشد. و باید بلافاصله برای پرداخت آن اقدام کرد؛ از این‌رو هیچ‌گاه خود را زیر بار قرض نبرید، مگر در شرایط اضطراری و گریزناپذیر؛ اما تا می‌توانید از قرض گرفتن دوری کنید؛ برخی از مردم، به عنوان مثال یک میلیون تومان قرض می‌گیرند و چون سررسید بدهی آن‌ها فرا می‌رسد یا بستان کار طلبش را مطالبه می‌کند، می‌گویند: ندارم! و باز برای پرداخت یک میلیون بدهی خود، یک و نیم میلیون قرض می‌گیرند و بدون این‌که احساس کنند، بدهی‌هایشان کم‌کم افزایش می‌یابد.

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

- وَعَن جابرٍ قال: كان رسولُ الله إِذَا خَطَب احْمرَّتْ عيْنَاه، وعَلا صوْتُه، وَاشْتَدَّ غَضَبه، حتَّى كَأَنَّهُ مُنْذِرُ جَيْشٍ يَقُول: «صَبَّحَكُمْ ومَسَّاكُمْ» وَيقُول: «بُعِثْتُ أَنَا والسَّاعةُ كَهَاتيْن» وَيَقْرنُ بين أُصْبُعَيْه، السبَابَةِ وَالْوُسْطَى، وَيَقُولُ: «أَمَّا بَعْد، فَإِنَّ خَيرَ الْحَديثَ كِتَابُ الله، وخَيْرَ الْهَدْى هدْيُ مُحمِّد وَشَرَّ الأُمُورِ مُحْدثَاتُهَا وكُلَّ بِدْعَةٍ ضَلالَةٌ». ثُمَّ يقُول: «أَنَا أَوْلَى بُكُلِّ مُؤْمِن مِنْ نَفْسِه. مَنْ تَرَك مَالاً فَلأهْلِه، وَمَنْ تَرَكَ دَيْنًا أَوْ ضَيَاعًا فَإِليَّ وعَلَيَّ». [روایت مسلم]( )
ترجمه: جابر می‌گوید: هنگامی که رسول‌الله سخنرانی می‌کرد، چشمانس سرخ و صدایش، بلند می‌شد و خشمش شدید می‌گشت؛ مانند شخصی که درباره‌ی نزدیک شدن لشکر دشمن هشدار می‌دهد و می‌گوید: صبح و شام به شما حمله خواهند کرد. و ضمن این‌که انگشت «اشاره» و «میانی» را در کنار هم قرار می‌داد، می‌فرمود: «در حالی برانگیخته شدم که فاصله‌ی من تا قیامت، مانند فاصله‌ی این‌ دو (انگشت) است». و می‌فرمود: «اما بعد، به‌یقین بهترین سخن، کتاب الله و بهترین روش، روش محمد است و بدترین کارها، بدعت‌ها و امور نوپیدا (در دین) می‌باشد و هر بدعتی، گم‌راهی‌ست». سپس می‌فرمود: «من نسبت به هر مؤمنی از خودش سزاوارترم؛ هرکس مالی از خود به‌جا بگذارد، آن مال، از آنِ خانواده‌ی اوست و هرکس بدهی و فرزندان و خانواده‌ای از خود به‌جا بگذارد که در معرض تباهی باشند، مسؤولیت ادای بدهی و سرپرستی فرزندان و خانواده‌ی نیازمندش به من واگذار می‌شود و ادای این مسؤولیت با من است».

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

▪️لیستى از پر طرفدارترین کانالهای اهلسنت
▪️کلی از کانالهای مفید و سودمند برای زندگی
▪️@tab_ahlesunnat
▪️@Motakhallefin_channel
═══════|⿻‌♡⿻|═╝

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

چهارم: بدعت، در واقع، نکوهش اسلام به‌شمار می‌رود؛ زیرا کسی که در دین نوآوری می‌کند یا مرتکب عمل بدعت می‌شود، در عمل چنین نشان می‌دهد که اسلام، کامل نشده است و او می‌خواهد با بدعت خود، اسلام را کامل کند! حال آن‌که الله متعال فرموده است:
﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗا﴾ [المائ‍دة: ٣]
امروز برای شما دینتان را کامل نمودم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را برای شما به عنوان دین پسندیدم.
لذا به بدعت‌گذار گفته می‌شود که تو با بدعت خود، آیینی آورده‌ای که گویا اسلام، کامل نشده است و این، معنایی جز خرده‌گیری بر اسلام ندارد؛ گرچه این خرده‌گیری به زبان نیست، اما در عمل نوعی بدگویی از اسلام است. پیامبر و یارانش در رابطه با این عبادت جدید، چه کرده‌اند؟ آیا آن‌ها از این عبادت، بی‌خبر بودند؟ یا به‌راستی درباره‌ی آن کوتاهی نموده‌اند؛ لذا بدعت و نوآوری در دین یا عمل کردن به عملی که ریشه‌ی دینی ندارد، در عمل، بدگویی از شریعت اسلامی به‌شمار می‌آید.
پنجم: بدعت، در حقیقت، طعنه زدن به پیامبر است؛ زیرا بدعتی که در اعتقاد برخی از اهل بدعت، عبادت محسوب می‌شود، این را می‌رساند که گویا پیامبر از چنین عبادتی بی‌خبر بوده است؛ و این، به معنای متهم کردن پیامبر به جهالت است! پناه بر الله. و یا چنین برداشت می‌شود که پیامبر از چنین عبادتی، آگاه بوده، اما آن را کتمان کرده است! و این، مفهوم خطرناکی دارد و نعوذ بالله به معنای متهم کردن رسول‌الله به خیانت در تبلیغ دین است!
ششم: بدعت، باعث تفرقه در میان امت اسلامی می‌شود؛ زیرا گشوده شدن دروازه‌ی بدعت، باعث پیدایش بدعت‌های فراوانی می‌گردد و هرکس، از هر سو بدعتی به نام دین پدید می‌آورد؛ چنان‌که امروزه شاهدیم، و بدین‌سان هر گروهی به آن‌چه نزدِ آن‌هاست، خوش‌حالند. الله می‌فرماید:
﴿كُلُّ حِزۡبِۢ بِمَا لَدَيۡهِمۡ فَرِحُونَ ٣٢﴾ [الروم: ٣٢]
هر گروهی به آن‌چه نزدشان است، خشنودند.
هر گروهی می‌گوید: حق با ماست و دیگران، گم‌راهند! الله متعال به پیامبرش فرموده است:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمۡ وَكَانُواْ شِيَعٗا لَّسۡتَ مِنۡهُمۡ فِي شَيۡءٍۚ إِنَّمَآ أَمۡرُهُمۡ إِلَى ٱللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَفۡعَلُونَ ١٥٩ مَن جَآءَ بِٱلۡحَسَنَةِ فَلَهُۥ عَشۡرُ أَمۡثَالِهَاۖ وَمَن جَآءَ بِٱلسَّيِّئَةِ فَلَا يُجۡزَىٰٓ إِلَّا مِثۡلَهَا وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ ١٦٠﴾ [الأنعام: ١٥٩، ١٦٠]
بی¬گمان با کسانی که در دینشان تفرقه ورزیدند و دسته‌دسته شدند، هیچ پیوندی نداری. کارِ آنان با الله است و آن¬گاه آنان را از کردارشان آگاه می¬کند. هر کس کار نیکی انجام دهد، ده برابرش پاداش می¬یابد و هر کس کار بدی انجام دهد، تنها به اندازه¬ی کارِ بدش مجازات خواهد شد. و هیچ ستمی به آن‌ها نخواهد شد.
لذا وقتی در دین نوآوری کنند، همه خواهند گفت که حق با ماست و دیگران، گم‌راهند و بدین‌سان دیگران را به دروغ‌گویی و سوء نیت و امثال آن متهم خواهند کرد. اجازه دهید کسانی را مثال بزنم که روز میلاد پیامبر، یعنی دوازدهم ربیع‌الاول را جشن می‌گیرند. آیا می‌دانید این‌ها درباره‌ی کسانی که این روز را جشن نمی‌گیرند، چه می‌گویند؟ می‌گویند: این‌ها، پیامبر را دوست ندارند و به همین خاطر روز میلادش را جشن نمی‌گیرند. و بدین ترتیب اهل حق را به صفتی متهم می‌کنند که در خودشان وجود دارد؛ زیرا بدعت، در حقیقت، طعنه زدن به رسول‌الله است؛ گرچه بدعت‌گذار یا کسی که مرتکب بدعت می‌شود، مدعی محبت با پیامبر باشد؛ زیرا این شخص، از دو حال خارج نیست: یا پیامبر را به بی‌علمی متهم می‌کند یا به کتمان حقیقت؛ و به عبارت دیگر به خیانت در امر تبلیغ! [پناه بر الله.]
هفتمین پی‌آمد بدعت و نوآوری در دین، این است که با گسترش بدعت، سنت از میان می‌رود؛ زیرا عمل‌کرد مردم، دو حالت دارد: یا خوب است یا بد. یکی از سلف صالح گفته است: هیچ گروهی بدعتی پدید نمی‌آورند، مگر این‌که سنتی را از میان می‌برند. لذا بدعت، باعث می‌شود که امت اسلامی سنت را فرمواش کنند یا از بین ببرند. گاه، بدعت‌گذار با نیت درست و نیک، بدعتی ایجاد می‌کند؛ اما عمل او، عمل زشت و نادرستی‌ست؛ البته کسی که از نادرستی عمل خویش آگاه است، باید از ادامه‌ی آن بازآید و از همان سنتی پیروی نماید که رسول‌الله آورده است.
یکی دیگر از تباهی‌ها و پی‌آمدهای زشت بدعت، این است که بدعت‌گذار، کتاب و سنت را داور و معیار قضاوت قرار نمی‌دهد؛ زیرا مطابق خواسته‌های نفسانی خویش عمل می‌کند و هرچه را که نفس او حکم نماید، عملی می‌سازد. در حالی که الله فرموده است:
﴿فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِي شَيۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ﴾ [النساء : ٥٩]
و هرگاه در چیزی اختلاف کردید، آن را به الله و پیامبر بازگردانید.

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

الله، هیچ‌کس را جز به اندازه¬ی توانش تکلیف نمی¬دهد. هر عمل نیکی که انسان انجام دهد، به نفع اوست و هر عمل بدی که مرتکب شود، به ضررش می¬باشد. پروردگارا! اگر فراموش کردیم یا به خطا رفتیم، ما را مؤاخذه مکن. پروردگارا! بر ما آن‌چنان تکالیف دشواری قرار نده که بر امت¬های پیش از ما نهادی. پروردگارا! تکالیف و مصائبی که طاقتش را نداریم، بر دوشمان قرار مده و از ما در گذر و ما را ببخش و بر ما رحم بفرما. تو، یار و یاورمان هستی؛ پس ما را بر کافران پیروز بگردان.
(وقتی بنده، هر یک از این دعاها را می‌خواند) الله متعال می‌فرماید: بله؛ (یعنی پذیرفتم و دیگر، او را به‌خاطر وسوسه‌هایی که در دلش خطور می‌کند، محاسبه نمی‌فرماید).

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

🌷عید قربان مبارک🌷

بندگی کن تاکه سلطانت کنند
تن رها کن تا همه جانت کنند
سر بنه در کف ، برو در کوى دوست
تا چو اسماعیل ، قربانت کنند
بگذر از فرزند و مال و جان خویش
تا خلیل الله دورانت کنند.
🎉🎉🎉🎉
🎊🎊🎊🎊

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

‍ 🎙نشید:هر مسلم بهی عید مبارک
👤منشد: #روحانی
💾 حجم: MB 2,4
🔖زبان: #اردو
#عید

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر
لا اله لا الله
الله اکبر، الله اکبر، ولله الحمد . . .


|

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

نمازهای عید
باب(4): نخواندن نماز قبل و بعد از نماز عید در مصلی

430- عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ (رض): أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ﷺ خَرَجَ يَوْمَ أَضْحَى أَوْ فِطْرٍ، فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ، لَمْ يُصَلِّ قَبْلَهَا وَلاَ بَعْدَهَا، ثُمَّ أَتَى النِّسَاءَ وَمَعَهُ بِلاَلٌ، فَأَمَرَهُنَّ بِالصَّدَقَةِ، فَجَعَلَتْ الْمَرْأَةُ تُلْقِي خُرْصَهَا وَتُلْقِي سِخَابَهَا. (م/890)

ترجمه: ابن عباس (رض) می‌گوید: رسول الله ﷺ روز عید قربان و یا فطر، آمد و دو رکعت نماز (عید) خواند و قبل و بعد از آنها ـ نمازی دیگر ـ نخواند. آنگاه در حالی که بلال وی را همراهی می‌کرد، نزد زنان رفت و آنان را به صدقه دادن، امر نمود. زنان شروع به انداختن گوشواره‌ها و گردنبندهایشان نمودند.

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

نمازهای عید
باب(4): نخواندن نماز قبل و بعد از نماز عید در مصلی

430- عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ (رض): أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ﷺ خَرَجَ يَوْمَ أَضْحَى أَوْ فِطْرٍ، فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ، لَمْ يُصَلِّ قَبْلَهَا وَلاَ بَعْدَهَا، ثُمَّ أَتَى النِّسَاءَ وَمَعَهُ بِلاَلٌ، فَأَمَرَهُنَّ بِالصَّدَقَةِ، فَجَعَلَتْ الْمَرْأَةُ تُلْقِي خُرْصَهَا وَتُلْقِي سِخَابَهَا. (م/890)

ترجمه: ابن عباس (رض) می‌گوید: رسول الله ﷺ روز عید قربان و یا فطر، آمد و دو رکعت نماز (عید) خواند و قبل و بعد از آنها ـ نمازی دیگر ـ نخواند. آنگاه در حالی که بلال وی را همراهی می‌کرد، نزد زنان رفت و آنان را به صدقه دادن، امر نمود. زنان شروع به انداختن گوشواره‌ها و گردنبندهایشان نمودند.

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

نمازهای عید
باب(2): نمازهای عید قبل از خطبه خوانده می‌شوند

428- عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ (رض) قَالَ: شَهِدْتُ صَلاةَ الْفِطْرِ مَعَ نَبِيِّ اللَّهِ ص وَأَبِي بَكْرٍ وَعُمَرَ وَعُثْمَانَ (رض) ، فَكُلُّهُمْ يُصَلِّيهَا قَبْلَ الْخُطْبَةِ ثُمَّ يَخْطُبُ، قَالَ: فَنَزَلَ نَبِيُّ اللَّهِ ﷺ كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِ حِينَ يُجَلِّسُ الرِّجَالَ بِيَدِهِ، ثُمَّ أَقْبَلَ يَشُقُّهُمْ حَتَّى جَاءَ النِّسَاءَ وَمَعَهُ بِلالٌ، فَقَالَ: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ إِذَا جَآءَكَ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ يُبَايِعۡنَكَ عَلَىٰٓ أَن لَّا يُشۡرِكۡنَ بِٱللَّهِ شَيۡٔٗا﴾ فَتَلا هَذِهِ الآيَةَ حَتَّى فَرَغَ مِنْهَا، ثُمَّ قَالَ حِينَ فَرَغَ مِنْهَا: «أَنْتُنَّ عَلَى ذَلِكِ». فَقَالَتْ امْرَأَةٌ وَاحِدَةٌ لَمْ يُجِبْهُ غَيْرُهَا مِنْهُنَّ: نَعَمْ يَا نَبِيَّ اللَّهِ، لا يُدْرَى حِينَئِذٍ مَنْ هِيَ، قَالَ: «فَتَصَدَّقْنَ». فَبَسَطَ بِلالٌ ثَوْبَهُ، ثُمَّ قَالَ: هَلُمَّ فِدًى لَكُنَّ أَبِي وَأُمِّي، فَجَعَلْنَ يُلْقِينَ الْفَتَخَ وَالْخَوَاتِمَ فِي ثَوْبِ بِلالٍ. (م/884)

ترجمه: ابن عباس (رض) می‌گوید: همراه نبی اکرم ﷺ ، ابوبکر، عمر و عثمان (رض) در نماز عید فطر، شرکت کردم. همه‌ی‌ آنان، قبل از خطبه، نماز می‌خواندند و بعد از آن، به ایراد خطبه می‌پرداختند.
راوی می‌گوید: گویا من هم اکنون به رسول الله ﷺ نگاه می‌کنم که مردان را با دستش اشاره می‌کند که بنشینید. آنگاه همراه بلال از میان صف‌های مردان گذشت و نزد زنان رفت و این آیه را تلاوت نمود که: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ إِذَا جَآءَكَ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ يُبَايِعۡنَكَ عَلَىٰٓ أَن لَّا يُشۡرِكۡنَ بِٱللَّهِ شَيۡٔٗا﴾ «ای پیامبر! هنگامی‌که زنان مؤمن نزد تو آمدند که با تو بیعت نمایند تا با الله هیچ چیز را شریک قرار ندهند...» پیامبر اکرم ﷺ این آیه را تا پایان، تلاوت نمود و بعد از آن، فرمود: «آیا شما بر همین بیعت هستید»؟ یک زن که بجز او کسی دیگر، پاسخ نداد، گفت: بلی، یا رسول الله.
راوی می‌گوید: در آن وقت، دانسته نشد که او کیست. به هر حال، نبی اکرم ﷺ ادامه داد و فرمود: «پس صدقه بدهید». آنگاه بلال چادرش را پهن کرد و گفت: صدقه دهید؛ پدر و مادرم فدای شما شوند. سپس زنان، شروع به ریختن انگشترهای بزرگ و کوچک در چادر بلال، نمودند.

Читать полностью…

کتاب ریاض الصالحین

↙️لیستی از بهترین های تلگرام ↪️

🖊تبادلات ليستي عبدالله
           /channel/asLam9196
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
📂 تفسير جامع
                   /channel/tfsir61
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
📃تفسير مبين  
                /channel/Qoran61
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
🤍الصابرین
     /channel/Nashratislami9
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
   📖حصن مسلم
        /channel/PanA313361
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
📓صحیح مسلم  
         /channel/moslm6133
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
🗞تفسیر قر آن  
          /channel/klamalah33
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
📄سیرت النبی
         /channel/NABE61122
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
📃فقه اهل سنت
              /channel/FAQ6133
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
🖤المنفقین
/channel/QRanaiman
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
🎧الرقیه الشرعیه
/channel/raQyashri1398
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
🩶تلاوت های ناب
                /channel/tlaut61
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
🤍القانتین  
          /channel/QRanaiman
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
🗞احادیث قدسی
          /channel/QDSihaDis
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
📓اربعیین نووی
   /channel/AlloloMRJAN61
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
📁اشعار و اذکار
/channel/aslamshhr61
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
📖طب سنتی
   /channel/Seventy_sevenshop
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
🖤آرامش
         /channel/AZKAR1390
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
🩶کلیپ های نایاب
            /channel/skot1402
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
🗞احادیث صحیح
      /channel/BKHARE1402
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
🎤ناشید های ناب
        /channel/NSHED1390
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
📁الولو المر جان  
     /channel/kTABKOLAT61
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
📖ریاض الصالحین
  /channel/RWAZalsalhEn61
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
  📂احکام اهل سنت
          /channel/faQa61122
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
🤍القانتین
         /channel/QranasLam
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎

📓صحیح بخاری
                   /channel/shih61
    ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
  📁تفسیر نور

               /channel/QRAN61
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
🖤الذاکرین  

              /channel/towhid_1
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
 🩶الصادقین

/channel/Ahmedfirouzahmadi
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎
🎙سرود های دلنشین


        /channel/url_is_not_val
ᴶᴼᴵᴺ↷
✿⃟⃝  ࿐➺━════════◎

Читать полностью…
Subscribe to a channel