🌿 در پنجاه و یکمین نشست گروه فرهنگی ایرانشهر، به فرخندگی هفتم امردادماه، جشن امردادگان و در گرداگرد خوان آیینی امردادگان، پس از خوانش شاهنامه فردوسی (بخش نخست از داستان جمشید) و سخنانی درباره دیوشناسی ایرانی، سرکار خانم آزاده معینالدینی به ارائه پژوهش خود با عنوان «دین در دوران هخامنشی» پرداختند.
@shahinsepanta
🌿 در پنجاهمین نشست گروه فرهنگی ایرانشهر به خوانش شاهنامه فردوسی پرداختیم، و نخستین خودآزمایی باشندگان از بخشهایی که تاکنون بازخوانی کردیم، انجام شد.
📸 ۳۱ تیرماه ۱۴۰۳
@shahinsepanta
🌿 چهل و هشتمین نشست گروه فرهنگی ایرانشهر با خوانش شاهنامه فردوسی، بازخوانی کتاب ایرانشناسی دکتر زاگرس زند و گزیدهخوانی کتاب جامعهشناسی نخبهکشی برگزار شد.
@shahinsepanta
🏹جشن تیرگان، ۱۳ تیرماه، یادروز آرش کمانگیر و روز یکپارچگی سرزمینی ایران، فرخندهباد.
🎨آرشکمانگیر اثر استاد رضا بدرالسماء هنرمند نگارگر اصفهانی.
@jashnha2
💠 نشست چهل و هفتم گروه فرهنگی ایرانشهر همراه با جشن یکسالگی این گروه فرهنگی با حضور یاران و هموندان برگزار شد.
در این نشست پس از سخن درباره جشن چله تابستان، جشن نیلوفر، و جشن تیرگان به خوانش شاهنامه فردوسی پرداختم.
در ادامه دکتر حسین شیرمحمدی به بررسی کتاب ایرانشناسی اثر دکتر زاگرس زند پرداخت و سپس خانم سمیرامیس جنتیان سروده زندهیاد بانو توران شهریاری با عنوان آرش و تیرگان را دکلمه کرد.
این نشست در دهم تیرماه ۱۴۰۳ همزمان با جشن یکسالگی گروه فرهنگی ایرانشهر، پس از خواندن گروهی سرود ایایران و صرف کیک یکسالگی گروه، پایان یافت.
@shahinsepanta
«باغ زرشک»، داستان شهری که نمیخواهد منچستر ایران باشد
🔹اصفهان سابقه کهنی در بافندگی دارد و از همین رو در زمانی که ایران همزمان با تحولات اجتماعی و اقتصادی میکوشید با تاسیس کارخانههای وطنی، روی به صنعتی شدن بگذارد؛ این خطه محل تمرکز کارخانههای بافندگی و شهره به «منچستر ایران» شد.
🔹توسعه صنعت نساجی و تحولات اجتماعی آن زمان دستمایه پرداخت نمایش «باغ زرشک» بوده که این روزها روی صحنه رفته است.
🔹نمایش «باغ زرشک» به نویسندگی و کارگردانی محمدرضا رهبری از ۲۱ خرداد تا دهم تیر هر شب در عمارت باغ زرشک اصفهان روی صحنه است تا به بازخوانی برههای بپردازد که با گشوده شدن مرزهای نوگرایی و درهای صنعت، تحولات اجتماعی و اقتصادی گستردهای در اصفهان رخ داد، تحولاتی که با گسترش صنعت نساجی و تقاضای نیروی انسانی، باعث رشد جامعه کارگری در این خطه بزرگ شد.
لینک خبر
@Irna_Esfahan
👈 نگاره نخست، بانو توران شهریاری در لباس سنتی زرتشتی
👈 نگاره دوم، بانو شهریاری در شب بهترینهای بنیاد پاسارگاد در هنگام سخنرانی
👈 نگاره سوم، نامه توران شهریاری به شاهین سپنتا
👈 نگاره چهارم، عکس دیدار توران شهریاری و گروهی از دانش آموزان با دکتر مصدق در سال ۱۳۲۹.
👈 نگاره پنجم، دکتر محمدعلی دادخواه و شاهین سپنتا در شب بهترینهای بنیاد پاسارگاد.
👈نگاره ششم، مصاحبه توران شهریاری با تلویزیون در سال ۱۳۵۷ به عنوان یک بانوی حقوقدان آزادیخواه.
@shahinsepanta
🌿 در چهل و پنجمین نشست گروه فرهنگی ایرانشهر به خوانش شاهنامه فردوسی و بازخوانی کتاب ایرانشناسی دکتر زاگرس زند پرداختیم.
@shahinsepanta
داستان شهری که نمیخواهد منچستر ایران باشد
✍🏻 شاهین سپنتا
نمایش «باغ زرشک» به نویسندگی و کارگردانی هنرمند توانمند اصفهانی محمدرضا رهبری، از ۲۲ خرداد تا دهم تیرماه ۱۴۰۳ هر شب در کنار کوشک تاریخی باغ زرشک اصفهان در چهارباغ بالا اجرا خواهدشد.
پیشتر، شاهد سه اجرای دیگر از همین کارگردان با محوریت تاریخ اجتماعی اصفهان در موزه هنرهای معاصر، موزه گرمابه علیقلیآقا، و پل خواجو بودهایم.
وجه مشترک همه این آثار، بازخوانی هویت اجتماعی شهر اصفهان به زبان مردم کوچه و بازار در نقش راویان داستان است. گفتگوها ساده و صمیمی و پر از اشاره به وقایع تاریخ معاصر، اماکن شهری و خاطرات مشترک مردم شهر است. نمایش باغ زرشک در محوطه همین باغ و در کنار عمارتی اجرا میشود که روزگاری ساختمان اصلی اداری کارخانه صنایع پشم اصفهان بوده است.
این روزها که خبر تبدیل کارخانه نساجی ریسباف به موزه بزرگ اصفهان منتشر شده است و شهرداری نیز تصمیم دارد تا ساختمان اداری کارخانه صنایع پشم را به موزه تاریخی شهرداری اختصاص دهد، اجرای این نمایش تلنگر خوبی به مردم و مدیران شهر خواهد بود که ضمن استقبال از پروسه تبدیل این اماکن به موزه، از زوایای متفاوت به لایههای پنهان این اماکن بازمانده از معماری صنعتی متقدم اصفهان در دوران پهلوی اول بپردازند.
نمایش باغ زرشک به بازخوانی بخشی از تاریخ اجتماعی اصفهان در دوران ظهور و توسعه صنعت نساجی در این شهر میپردازد. دورانی که اصفهان را به منچستر (نخستین شهر صنعتی جهان و قطب صنعت نساجی انگلستان) ایران مشهور کرد. راوی نگاهی انتقادی به توسعه ناپایدار صنعت در شهر تاریخی اصفهان دارد. توسعهای که میتوانست به جای صنعتمحور بودن، میراثمحور باشد.
رشد صنایع نساجی، ضمن تغییر چهره شهر از یک شهر سنتی به صنعتی، بخشی از شهروندان را نیز از مردمانی پیشهور و هنرور به کارگرانی آسیبپذیر تبدیل کرد. از آسیبهای فیزیکی هنگام کار تا آسیبهای روانی و اجتماعی که از نگاه جامعه و خانواده به کارگران زن و مرد شاغل در این صنایع وارد میشد.
برای رساندن این پیام، کارگردان نمایش داستان آن کارگران را از زبان یک کارگر ساده که در حین کار دچار قطع عضو شده و مادر پیرش بیان میکند.
این نمایش داستان آن کارگران مرد و زن است که همزمان با تحولات شتابان سیاسی دوران معاصر، در حسرت داشتن زندگی بهتر، خود به بخشی از تغییر ساختار شهر تبدیل شدند و همراه با شهر به آسیبهای ناشی از آن تغییرات تن دادند.
چون نیک بنگریم، داستان باغ زرشک به همان سالها محدود نشده است. اگرچه صنعت نساجی در اصفهان رو به افول نهاد، اما کمکم جای خود را به صنایع به مراتب زیانآورتر همچون ذوب آهن، فولاد، سیمان، پالایش نفت، پتروشیمی و غیره داد. صنایعی که اکنون همه مردم اصفهان تاثیرات منفی و آلاینده آنها را بر محیطزیست، و میراث فرهنگی و طبیعی اصفهان و سلامت جسم و روح خود تجربه میکنند.
امید است که روایت این داستان هشداری برای زدودن غبار صنعت از چهره شهر کاشیهای فیروزهای باشد.
@shahinsepanta
🌿 در چهل و چهارمین نشست گروه فرهنگی ایرانشهر از حضور دکتر مهدی کیوان استاد بازنشسته تاریخ دانشگاه اصفهان بهرهمند شدیم.
💠 ۲۰ خردادماه ۱۴۰۳
@shahinsepanta
🌿 ۱۹خردادماه، سالروز درگذشت دکتر پرویز ورجاوند (۱۱ اردیبهشت۱۳۱۳- ۱۹خرداد۱۳۸۶)، ایرانبان، باستانشناس و سخنگوی جبههملیایران است. دکتر ورجاوند برای همه جوانان ایرانگرای همدوران من، نماد خردورزی، ایراندوستی، کوشندگی، مهرافروزی و بزرگمنشی بود. یادش گرامی و راهش سبز.
🌿 نگاره یکم و دوم : دکتر پرویز ورجاوند و شاهینسپنتا، دانشگاه کاشان، سخنرانی و میزگرد مشترک در همايش يك روزه دفاع از ميراث فرهنگي پاسارگاد در برابر تهديدات سد سيوند روز شنبه ۱۲ آذرماه ۱۳۸۴ به همت دانشكده معماری دانشگاه كاشان و با حضور دانشجويان علاقهمند به فرهنگ و تاريخ ايران زمين.
🌿 نگاره سوم: دکتر پرویز ورجاوند و شاهینسپنتا، پلنوم جبههملی ایران، هشتم آبانماه ۱۳۸۲(پلنوم اللهیار صالح)، سرای زندهیاد مهندس نظامالدین موحد، تهران.
🌿 نگاره چهارم: دکتر پرویز ورجاوند و شاهینسپنتا، جشن یلدا ۱۳۸۲ به میزبانی انجمن کاوهآهنگر، همدان.
🌿 نگاره پنجم: زندهیاد دکتر پرویز ورجاوند، زندهیاد مرتضی ثاقبفر، (پژوهشگر و مترجم) و شاهین سپنتا، همدان، ۱۳۸۲.
@shahinsepanta
🌿 شبی بهیادماندنی در پیشگاه دکتر مهدی کیوان، تاریخشناس و اسفهانپژوه نامدار، از راز پایداری ایران در گذر تاریخ و چشمانداز ایران فردا سخن گفتیم.
💠 ۸ خردادماه ۱۴۰۳
@shahinsepanta
🌿 همزمان با جشن فرخنده خردادگان، چهل و دومین نشست کتابخوانی گروه فرهنگی ایرانشهر با شاهنامه خوانی و بازخوانی کتاب تاریخ ایران پژوهش آکسفورد در کنار خوان آیینی خردادگان برگزار شد.
با برپایی نشست نهایی کتاب تاریخ ایران، از هفته آینده کتاب ایرانشناسی از دکتر زاگرس زند طی ۳ جلسه بازخوانی خواهد شد.
@drshahinsepanta
🌺 یادروز حماسه بازگشت خرمشهر به آغوش مام میهن گرامی باد.
آنچه در هنگام آزادی خرمشهر از رادیو ایران پخش شد، رزمآهنگ «شهریار» نام دارد.
رزمآهنگ (مارش)، موسیقی بدون کلام حماسی است که برای هماهنگی میان سربازان هنگام رژه، شورآفرینی میان رزمندگان هنگام نبرد، و شادیآفرینی میان مردم در هنگام پیروزی رزمندگان در برابر دشمن نواخته یا از رسانهها پخش میشود.
علی اکبر دلبری سازنده مارش «شهریار» در سال ۱۳۱۶ وارد ارتش ملی ایران و گروه موزیک شد و در سال ۱۳۳۳ مارش «شهریار» را ساخت.
@shahinsepanta
🌿 نخستین نشست شاهنامهخوانی گروه فرهنگی ایرانشهر با همنشینی دوستداران شاهنامه فردوسی برگزار شد. ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳.
@shahinsepanta
🌳 جشن امردادگان ( هفتم امردادماه) فرخنده باد:
✍️ شاهین سپنتا
.
🌿 «اَمُرداد» در فارسی، در اوستا «اَمِرهتات» و در پهلوی « اَمُردات» به معنی «جاودانگی و بیمرگی» و در گاتها (سرودهای زرتشت) یکی از فروزههای اهورامزداست.
.
🌿 پنجمین ماه از سال و هفتمین روز از هر ماه «امرداد» نام دارد.
.
🌿 به فرخندگی همنامی روز و ماه به نام امرداد و بزرگداشت جایگاه آن در اندیشه ایرانیان، روز هفتم امردادماه هرسال جشن امردادگان برگزار میشود.
.
🌿 امرداد، نماد سرزندگی، نوزیستی و جوانی همیشگی است؛ از این روی در بندهش آمده است: « امرداد بیمرگ سرور گیاهان بیشمار است؛ زیرا او را به گیتی، گیاه خویش است... اگر کسی گیاه را رامش بخشد یا بیازارد، آن گاه امرداد از او آسوده یا آزرده بود...».
.
🌿 دستور «داراب پالن» در منظومه «فرضیاتنامه» از آیینهای شاد در بوستان و گلستان و باغ و دشت و رسیدگی به آنها به هنگام «امرداد روز» سخن میگوید و «مسعود سعد سلمان» نیز شادکامی در امردادماه را سپارش میکند.
.
🌳 ویژگی برجسته جشن #امردادگان، بزرگداشت درختان و گیاهان - نماد سرسبزی زمین- و یادآورنده خویشکاری انسانها در پاسداشت آن هاست.
از آنجا که جنگل ها گنجینه های ارزشمند گونه های مختلف گیاهی به شمار می روند و در سال های اخیر در معرض آسیب های فراوان و تخریب گسترده قرار گرفته اند، با در نظر گرفتن ضرورت پاسداشت این سرمایه های تکرار نشدنی ملی، پیشنهاد شد که این روز به عنوان «روز ملی پاسداشت جنگلها» نامگذاری شود.
.
🌼 در بندهش، آنجا که «درباره چگونگی گیاهان» سخن به میان میآید، از میان گلها، «چمبگ/ زنبک / زنبق» گل ویژه امرداد معرفی شده است که برپایه دانش گیاه شناسی منظور از آن گل Hemerocallis lilio-asphodelus است که در ایران با نام «زنبق زرد» یا «زنبق رشتی» شناخته میشود.
@SHAHINSEPANTA
@JASHNHA2
⬅️ خاستگاه:
http://drshahinsepanta.blogsky.com/1390/05/05/post-642/
🌿 در چهل و نهمین نشست گروه فرهنگی ایرانشهر به خوانش شاهنامه فردوسی پرداختیم. مهمان ویژه این نشست سرکار خانم راحله یوسفیان، باستانشناس، بودند که در ادامه گزارشی از کاوشهای باستانشناسی در منطقه فریدن ارائه کردند.
📸 ۲۴ تیرماه ۱۴۰۳
@shahinsepanta
دستبندهای نخی تیروباد
✍ شاهین سپنتا
در سالهای اخیر همزمان با جشن تیرگان در برخی رسانهها از دستبندهای تیروباد نام برده میشود و حتی هفته نامه امرداد در یادداشتی آن را از «آیینهای جشن تیرگان» دانسته و به عموم «ایرانیان» منسوب کرده است.
برخی رسانهها نیز در توضیح این دستبندها نوشتهاند که دستبند تیروباد را از ۷ نخ در ۷ رنگ و با ۷ گره به نشانه رنگینکمان میبافند و در روز جشن تیرگان (۱۳تیرماه) به دست میکنند و روز ۲۲ تیرماه (بادروز) به باد میسپارند و ظاهرا این دستبندها نمادی از تیر یا مچبند آرش کمانگیر است که به یاری باد مرز ایران و توران را مشخص کرد و ۷ رنگ آن نشانه رنگهای رنگینکمان پس از باران است!
با این حال با بررسیهای انجام شده از سوی نگارنده، در هیچ کدام از متون یا گزارشهای مردمنگاری دست اول در چند دهه گذشته، اشارهای به چنین باور یا سنتی نشده است.
برای روشن شدن موضوع، مساله را با دوست گرامی موبد کورش نیکنام درمیان گذاشتم و سابقه این دستبندها را پرسیدم.
موبد نیکنام در پاسخ نوشتند که سابقه معرفی این دستبندها به سال ۱۳۷۴ و خاطرات شفاهی که از برخی خانوادههای اعیانی زرتشتی شنیدهاند، بازمیگردد. سخن موبد نیکنام چنین است:
« درود دکتر. نخ تیروباد را چند نسل که به ۳۰۰ سال میرسد در برخی خانوادهها به یاد دارند و بیشتر ارباب و پولدارها تهیه و استفاده میکردند. پس از انقلاب و از سال۷۴ که با پرسش از بسیاری خانوادهها این موضوع را در کتاب «از نوروز تا نوروز» بیان کردم بسیاری علاقهمند شدند تا دوباره همگانی کنند
از جمله همسر من بسیاری از این بند را بافت و هرسال به دست دوستان و خویشان بست. در کنگره هشتم که لندن بودیم، این را علنی کردیم و شرکتکنندگان نیز با آن آشنا شدند و
اکنون فراگیر شده است. هفت رنگ رنگین کمان به امید بارندگی و تشکیل این کمان در آسمان. به یاد تیر آرش که در روز تیر از کمان رهاشده و به یاری ایزد باد تا روز باد به حرکت درآمده و مرز ایران و توران را تعیین کرده است.»
دکتر نیکنام در کتاب «یادگار دیرین، ۱۳۹۴، ص ۱۶۱» مینویسد که این دستبند را در کرمان و بم، «نخ تیرو» میگویند.
چنانکه از توضیحات دکتر نیکنام دریافت میشود، این دستبند در بین برخی طبقات اجتماعی زرتشتیان کرمان متداول بوده که پس از مصاحبه شفاهی با برخی مردم محلی از سال ۱۳۷۴ به همت دکتر نیکنام و همسر گرامی بازآفرینی و معرفی شده است.
به هر روی، چه دستبند تیروباد را پدیدهای نوظهور بنامیم و یا به استناد مردمنگاریهای دکتر نیکنام برخاسته از فلکلور زرتشتیان کرمان بدانیم، از دیدگاه نگارنده، دستبند نمادین تیروباد میتواند بر زیباییهای جشن تیرگان بیافزاید.
@shahinsepanta
🏹 جشن تیرگان فرخنده باد!
✍️ شاهین سپنتا
در گاهشماری ایرانی، سیزدهمین روز هر ماه و چهارمین ماه هر سال به نام «تیر» خوانده میشود و به فرخندگی همنامی روز و ماه به نام ایزد تیر و بزرگداشت جایگاه آن در اندیشه ایرانیان، روز سیزدهم تیرماه «جشن تیرگان» یا «تیرو جشن» برگزار میشود.
در منابع ایرانی، برای برگزاری جشن تیرگان سه انگیزه اصلی را برشمردهاند که هریک ناظر بر تعریفی از واژه «تیر» است:
نخست: اختر یا ستاره تیر
دوم: اپاختر یا سیاره عطارد یا تیر
سوم: تیر که از کمان رها کنند.
یک) تیرگان و ستاره تیر: «تیر» یا «تِشتر» در فارسی، همان «تیشتر» در پهلوی و «تیشتریه» در اوستاست که نام ایزدستارهای سپید و درخشنده است. تیر یا تشتر که درخشانترین ستاره آسمان شبانه است در استورههای ایرانی، ایزد باران و ترسالی است و سرود ستایش و داستان پرشور نبرد او با دیو خشکسالی یا «اَپوش» در«تیریشت» اوستا آمده است. به خجستگی ایزد باران و ترسالی، آبپاشی از آیینهای شاد این جشن است که آن را به نام جشن «آبریزگان» یا «آبپاشان» نیز مشهورکرده است.
دو) تیرگان و سیاره تیر: سیاره تیر یا عُطارِد نزدیکترین سیاره به خورشید است و به علت نزدیکی این سیاره به خورشید و از طرفی فاصله کمی که با زمین دارد صبحهای زود، قبل از طلوع خورشید در آسمان میدرخشد به همین دلیل آن را «ستاره صبح» نام نهادهاند و چون اندکی پس از غروب خورشید در آسمان دیده میشود، آن را «ستاره غروب» نیز نامیده اند. بر این پایه، به واسه حضور نزدیک و ملموس این سیاره در زندگی روزانه مردم، در فرهنگ ملل مختلف جلوهای استورهای یافته است. نام اروپاییِ این سیاره Mercury است و مرکوری در استورههای یونان و روم، خدای سخنوری و نویسندگی است. در ادبیات فارسی و عرب نیز تیر یا عطارد را «دبیر فلک» یا «تیر فلک» گفتهاند و به سخن دیگر، تیر «نویسنده فلک» است.
بیرونی در آثارالباقیه روایت میکند نام دیگر این روز تیر است که همان عطارد است که ستاره نویسندگان است و در این روز هوشنگ پادشاه پیشدادی برادر خود را بزرگداشت و او را در شمار «دهقنه» درآورد و از مردم و ملوک و دهقانان و موبدان و ... خواست که لباس کاتبی بپوشند.
به سخن دیگر، هوشنگ در چنین روزی همه طبقات جامعه را به فراگرفتن نوشتن فراخواند و دهقنه یا آیین دهقانی را در بین دهقانان گسترد. بیرونی، دهقنه را «عمارت دنیا و زراعت» معنی میکند که به تعبیر امروزی تلاش برای آبادانی سرزمین و کشاورزی بر بنیان دانش است. به سخن دیگر دهقنه یا آیین دهقانی، شیوه دهقانها یا دهگانها شد و افزون بر کشاورزی، نوشتن آموختند و در آبادانی شهر و روستا کوشیدند و نگاهبان فرهنگ، جشنها، سنت، باورهای کهن، و روایات ایرانی بودند و فرزندان خود را نیز آشنا با فرهنگ ایرانی پرورش دادند. مسعودی، طبری و مسکویه نیز برآمدن دهقانان را از دوره پیشدادی دانستهاند که در طول تاریخ امتداد یافته است و به گواهی ارداویرافنامه و کارنامه اردشیر بابکان، دهقانان در دوران ساسانی از جایگاه مهمی دربین طبقات اجتماعی برخوردار بودند.
سه) تیرگان، و تیر و کمان: بیرونی در «آثارالباقیه»، حماسه پرتاب تیر توسط «آرش کمانگیر» و از جانفشانی او برای تعیین مرز ایران و توران را در روز تیرگان میداند. بیرونی تاکید میکند که روز پرتاب تیر آرش روز سیزدهم ماه بوده است که آن روز را «تیرگان کوچک» نامیدند و تیر پس از یک شبانروز یعنی در روز چهاردهم ماه یا «گوشروز» در مرز توران فرود آمد که آن روز را «تیرگان بزرگ» نام نهادند. به یادبود حماسه آرش کمانگیر و پرتاب تیر از فراز دماوند، سیزدهم تیرماه «روز ملی دماوند» نام گرفته است که چون در این روز مرزهای ایران گسترده و پاینده شد، میتوان این روز را «روز ملی یکپارچگی سرزمینی ایران» نیز دانست.
مچبند تیروباد، یکی از شادمانههای جشن تیرگان است که در سالهای اخیر رایج شده است. این مچبندهای نخی با ۷ نخ در ۷ رنگ رنگینکمان و ۷ گره، در روز تیر (۱۳تیرماه) بر مچ بسته میشود و در روز باد (۲۲تیرماه) باز شده و به باد سپرده میشود. تا یاد آرش که همه توانش را با دستانش به کار گرفت و کمان را برکشید و تیر را به ایزد باد سپرد تا مرز ایران گسترده و پهناور بماند، در یادها زنده بماند.
در سال ۱۳۸۱، انجمن قلم ایران با تاثیر از استوره تیرگان و تیر فلک، این روز را به عنوان «روز قلم» پیشنهاد کرد که به تصویب شورای فرهنگ عمومی رسید و چهاردهم تیرماه هرسال همزمان با «تیرگان بزرگ» به عنوان «روز قلم» در تقویم رسمی کشور ثبت شد.
@SHAHINSEPANTA
@JASHNHA2
🌸 روز دختر در فرهنگ ایران: جشن نیلوفر
✍ شاهین سپنتا
@SHAHINSEPANTA
یکی از پرسشهایی که بسیار از نگارنده پرسیدهاند، این که در فرهنگ ایران چه روزی به نام «روز دختر» نامگذاری شده است؟
این نگارنده در پاسخ به این پرسش، روز ششم از تیرماه یا جشن نیلوفر را به عنوان روز دختر در فرهنگ ایران پیشنهاد و در چرایی این پیشنهاد به چند نکته اشاره میکند:
اگرچه در بسیاری از منابع ایرانی همچون «آثارالباقیه»، «التّفهیم»، «زینالأخبار» و جز این، از جشن اسفندگان در روز پنجم اسفندماه با عنوان «روز زن و زمین» نام برده شده و تاکید شده است که اسفندگان «جشن ویژه زنان» یا روز آزادی زنان بوده و زنان و دختران در این روز جشن و شادی برپا میکردند، با این همه، اسفندگان ویژه همه زنان بود و اگر بخواهیم روزی را ویژه دختران برگزینیم، جشن نیلوفر گزینه شایستهای خواهد بود.
بیرونی، در آثارالباقیه اشاره میکند که جشن نیلوفر در خردادروز از تیرماه یا روز ششم از تیرماه برگزار میشود و همین دیدگاه در برهان قاطع نیز بازتاب دارد و میدانیم که گل نیلوفر نماد آناهيتا است.
چهره کیهانی آناهیتا، یک ایزدستاره یا ستارهبانوست که همان ستاره گردان یا سیاره «ناهید» یا «زهره» یا «ونوس» در سامانه خورشیدی است و پس از ماه، درخشانترین جرم آسمانی است که به هنگام شب از زمین دیده میشود.
آناهیتا یا «اَرِدویسوَر آناهیتا»، زایندهی رودی مینوی یا آسمانی به نام «اَرِدویسورَ» (به معنی رود نیرومند) یا «اَرِدوی» است که سرچشمه همه رودها و آبهای روی زمین است، پس بر این پایه، آناهیتا ایزدبانوی آبهاست که نیایش آبانيشت در اوستا ویژه ستایش اوست. او به خواست اهورا مزدا از فراز ستارگان به سوی زمین اهورا آفریده روان میشود.
واژه «آناهیتا» یا آناهید یا ناهید به معنی بیآلایش است و آناهیتا یا ناهید و نمادش نیلوفر از دیرباز نامی زیبا برای دختران ایرانی بودهاند.
ایزدبانو آناهیتا، در آبانیشت با ویژگیهای دختری زیبا، تندرست، بلندبالا، دلیر، برومند، کمر بر میان بسته، بلندآوازه، آزاده، نازنین، نیرومند، و نژاده، ستوده شده است. او دختری خودساخته است که نه تنها برای شایستگیهایش به هیچ مردی وابسته نیست بلکه دختران کوشای دیگر را یاریرسان است.
در شهرهای مختلف ایران باستان، نیایشگاههایی به نام آناهیتا در کنار آب برپا بود که برای نمونه میتوان به نیایشگاههای کنگاور و بیشابور، بیبی شهربانو در شهر ری و پیرسبز در اردکان اشاره کرد. در آبان یشت این نیایشگاهها، خانه آناهیتا نامیده میشوند و درباره آنها آمده است که آناهیتا دارنده هزار دریاچه و هزار رود است و در کرانه هریک از این دریاچهها، خانهای خوش ساخت و کلان پیکر با یکصد پنجره و یک هزار ستون خوشتراش برپاست.
همچنین برخی جایها به یادمان آناهیتا دارای پسوند «دختر» بودند که برای نمونه میتوان از شهر «پلدختر» در لرستان (برگرفته از نام پلدختر بازمانده از دوره ساسانی بر رودخانه کشکان) یا «قلعه دختر» در کرمان نام برد. «سرآب نیلوفر» در کرمانشاه نیز یادمان آناهیتاست. آناهیتا از چنان جایگاهی برخوردار بود که نامش در سنگ نوشته اردشیر دوم هخامنشی در همدان آمده و نگارهاش در سنگنگاره تاقبستان در کرمانشاه نقش شده است.
در تندیسها یا سنگنگارهها، آناهیتا چون دختری بلندبالا با تنپوشی زیبا و تاجی بر سر و سبوی آبی در دست نقششده است. در آبان یشت، آناهیتا کمر بر میان بسته تا پستانهایش زیباتر بنماید و دلنشنتر شود، پاپوشهایی درخشان تا مچ پا پوشیده و به استواری آنها را با بندهای زرین بسته، گوشوارههای زرین چهارگوشهای برگوشها آویخته، و گردنبندی برگردن نازنین بسته، و تنپوش زرین پُرچینی بر تن کرده و تاج زرین هشتگوشهای بر سر نهاده است. در آوند نقره مطلا از دوره ساسانی که در موزه هُنر «کلیولند» در ایالت اوهایو در آمریکا نگهداری میشود، آناهیتا در حالی نقش شده است که شاخهای گل نیلوفر را در دست دارد.
به نظر میرسد که ستایش ویژگیها و توانمندی زنانه آناهیتا در کنار آب، شادمانی و دستافشانی گروهی دختران در کنار سرآبهای پر از نیلوفر یا سرچشمهها و رودها و آبافشاندن، از آیینهای جشن نیلوفر بوده است. بر این بنیان، در این دوران جشن نیلوفر میتواند به عنوان جشنی همیشگی برای بزرگداشت دختران شایسته و توانمند ایرانی در عرصههای مختلف زندگی همچون کار، ورزش، هنر، اخلاق و ... ثبت شود.
از دیدگاه نگارنده، دختر بودن، مقطعی از زندگی یک انسان است که از بدو تولد آغاز میشود و تا پیش از ازدواج ادامه دارد و لزوما به معنای متداول و عامیانه آن «دوشیزگی» نیست.
گرامیداشت روز دختر به معنی نگاه جنسیتزده و ارزشانگاری باکرگی نیست بلکه به معنی اهمیت پذیرش استقلال فردی و اجتماعی زنان بدون همسر و توانمندیهای آنها به عنوان یک انسان آزاد است.
@SHAHINSEPANTA
🌿 در چهل و ششمین نشست گروه فرهنگی ایرانشهر به خوانش شاهنامه فردوسی (داستان کیومرث) و بازخوانی کتاب ایرانشناسی دکتر زاگرس زند با نگرش بر کتاب خلقیات ما ایرانیان زندهیاد محمدعلی جمالزاده پرداختیم.
📸 ۳ تیرماه ۱۴۰۳
@shahinsepanta
🌿 از خبر درگذشت بانو توران شهریاری حقوقدان آزادیخواه و سراینده پرآوازه دوستدار ایران بسیار اندوهناک شدم.
درباره کارنامه پربار فرهنگی او رسانهها بسیار نوشته و خواهند نوشت و من در اینجا به ذکر چند خاطره کوتاه بسنده میکنم.
بانو توران شهریاری را از سال ۱۳۸۱ میشناختم. نخستین بار در هنگام گردآوری سرودههای ملی و میهنی برای کتاب «ایراننامه» در سفری به تهران به دیدارش شتافته و افتخار آشنایی با او و همسرش زندهیاد آقای بهرامی را یافتم. بانو شهریاری برای صرف شام مرا به خانه دعوت کرد، شعرهایش را برایم خواند، کتابها و اشعارش را به من هدیه داد و پیش از صرف شام مطبوعی که از روی مهر تهیه کرد، سر میز شام هر سه برای سربلندی ایران عزیز دعا کردیم و در هنگام بدرود، بانو شهریاری باز از روی مهر فراوان شیرینیهای سنتی سوغات یزد را به عنوان سرراهی به من دادند و گفتند تو همنام نوه من «شاهین» هستی و مثل او برایم عزیزی.(از استاد شهریاری سرودهای با عنوان: به نوه عزیزم شاهین، در دیوان توران ص۴۸۳ منتشر شده است)
پس از آن دیدار، هنگامی که ایراننامه منتشر شد، در سال ۱۳۸۳ نسخهای از آن را برای استاد شهریاری فرستادم و او در پاسخ با نامهای از روی مهر، اشعار تازه خود را برایم فرستاد.
دیدار دوم من با بانو توران شهریاری در ۲۸ خرداد سال ۱۳۸۷ و در دفتر دکتر محمدعلی دادخواه وکیل دادگستری در تهران بود. در آن شب به یادماندنی، به دعوت بنیاد پاسارگاد از تعدادی از فعالان میراث فرهنگی با اهدای لوح و نشان قدردانی شد. در آن سال بانو شهریاری از سوی بنیاد میراث پاسارگاد به عنوان «بهترین شخصیت فرهنگی زن سال» و من به عنوان «بهترين پژوهشگر جشنهای ملی» مورد تقدیر قرار گرفتیم.
آنچه در این دیدار هرگز از یاد من پاک نمیشود، هنگام ورود بانو شهریاری با گل و شیرینی بود. ایشان گفتند: شاهینجان خواستم با گل و شیرینی به پیشواز شما بیایم چون از اصفهان آمدهاید. در آن لحظه من از آن همه بزرگی و مهربانی استاد شهریاری غرق در عرق شرم بودم.
در طی این سالها دوبار با بانو شهریاری مصاحبه کردم. یک بار برای انتشار در «هفتهنامه صدا» که دبیر صفحه «ایران نو» بودم و بار دیگر برای تارنگارم «ایراننامه» به فرخندگی روز زن با عنوان «پنج زن، از نگاه پنج زن». در گفتگوی نخست بانو شهریاری ضمن بیان خاطرات خود، با افتخار از عکسی یاد کرد که به همراه همکلاسان خود در سال ۱۳۲۹ به دیدار دکتر مصدق رفته بودند.
در آن عکس دكتر محمّد مصدّق، قاب خاتم با شعری از توران شهرياری را که تقدیمش شد، در دست دارد و توران شهرياری نفر دوم از سمت چپ در کنار دکتر مصدق است.
خاطره دیگرم از بانو شهریاری به زمانی بازمیگردد که او چند سال پیش به علت عارضه قلبی در بیمارستان بستری بود. در آن زمان، از دوست مشترکمان آقای بوذرجمهر پرخیده شنیدم که بانو شهریاری تنها کتابی را که با خود از خانه به بیمارستان آورده تا در دوره نقاهت بخواند، کتاب «ایراننامه» بود و این افتخار بزرگی برای من بود.
روانش شاد و جایگاهش در روشنایی بیپایان.
@shahinsepanta
🌿 متن گزارش ایرنا و بازتاب یادداشتم درباره این نمایش را در نشانی زیر بخوانید:
https://irna.ir/xjQQjT
@shahinsepanta
🌿 بازدید مشترک اعضای انجمن دوستداران اصفهان و گروه فرهنگی ایرانشهر از نمایشگاه موزه تاریخ شهرداری در کوشک باغ زرشک.
📸 ۲۴ خرداد ۱۴۰۳
@drshahinsepanta
🌿 ۱۹ خرداد ۱۳۸۶ روز اندوهناکی بود. یادم نیست چگونه از خبر درگذشت دکتر پرویز ورجاوند با خبر شدم، اما بیدرنگ با دوست خوبم علیرضا افشاری در تهران تماس گرفتم تا از نادرستی یا درستی خبر آگاه شوم. خیلی دلم میخواست علیرضا افشاری به من بگوید این خبر شایعهای بیش نیست. اما متاسفانه خبر درست بود و دکتر ورجاوند سکته کرده بود.
علیرضا افشاری که در کتاب مستند و ارزشمند خود با نام "دفاع از تاریخ" شرح مبارزات مدنی کنشگران آن سالها را برای نجات میراث فرهنگی دشت پاسارگاد ثبت کرده است، از آن روز تلخ و آن تماس تلفنی چنین یاد کرده است:
دفاع از تاریخ، علیرضا افشاری، نشر شورآفرین، ۱۳۹۴، ص ۵۲۴ و ۵۲۶.
@shahinsepanta
🌿 در چهل و سومین نشست گروه فرهنگی ایرانشهر پس از شاهنامهخوانی به بازخوانی کتاب ایرانشناسی از دکتر زاگرس زند پرداختیم.
💠 ۱۳ خرداد ۱۴۰۳
@shahinsepanta
⚫️ کشتار بیرحمانه ملت فلسطین در اردوگاه پناهندگان توسط ارتش تروریست اسرائیل و بیتوجهی حاکمان چند کشور غربی به افکار عمومی مردم جهان در محکومیت این جنایتها، نشان میدهد که احترام به دموکراسی و حقوق بشر نزد این حاکمان ابزاری برای سلطه بر دیگر ملتهاست و به آن باورندارند.
@shahinsepanta
گل سوسن سپید یا سوسن آزاد، نماد جشن خردادگان (ششم خردادماه). @JASHNHA2
Читать полностью…🌿 در چهل و یکمین نشست گروه فرهنگی ایرانشهر به خوانش شاهنامه فردوسی و کتاب تاریخ ایران پژوهش آکسفورد پرداختیم.
@shahinsepanta
🌿 یک شب بهیادماندنی در کنار جمعی از اهالی فرهنگ و هنر اصفهان در شهر کتاب اردیبهشت. اردیبهشت ۱۴۰۳.
@shahinsepanta