9611
﷽ 📚📚کتابخانه ای همراه؛ همراه با شما تا هنر زندگی🌹🌹 خرید کتاب: ⬇️⬇️⬇️⬇️ www.sayehsokhan.com 📚ثبت سفارش مستقیم کتاب در دایرکت اینستاگرام: 👇👇👇👇 https://b2n.ir/s05391 آدرس: خ 12فروردین، کوچه بهشت آیین، پ 19 همکف تلفن:66496410
🔅“ #تئوری_انتخاب #در_یک_نگاه ” 🔅
🔸 دکتر ویلیام گلسر میگه:
چرا دوستیها، صمیمانهتر از بیشتر ازدواجهاست؟
پاسخ، در تمایل به کنترل کردن ماست.
ما در روابط دوستانه نیازی به کنترل و تغییر دیگری نمیبینیم. او را میپذیریم و سعی میکنیم با عیب و حُسن او کنار بیاییم و از بودن در کنارش لذت ببریم.
ولی در زندگی مشترک، اغلب زوج ها به شدت تمایل به کنترل و تغییر دیگری دارند، تا به خواستهها و ایدهآلهایشان نزدیکتر شود. غافل از اینکه ما قادر به کنترل و تغییر دیگران نیستیم.
همین تلاشِ دائمی برای کنترل و تغییر دیگری باعث میشود ما نتوانیم حقیقتا از بودن در کنار یکدیگر لذت
ببریم.
روزی که متوجه بشویم این موضوع از توان ما خارج است و دست از کنترل دیگری برداریم، صمیمت به رابطه ما برمیگردد.
#تئوری_انتخاب
#دکتر_ویلیام_گلسر
ترجمه:#دکتر_علی_صاحبی
چاپ: #چهل_و_نهم
#ویلیام_گلسر #ما_چگونه_رفتار_میکنیم
#روانشناسی_رابطه #تئوری_انتخاب #زندگی_مشترک #عشق_ماندگار #انتشارات_سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
🟩 چرا این روزها #فرزندپروری_آگاهانه مهمتر از هر زمان دیگر است؟
🟩 چگونه میتوانیم تصویر اول دنیای مطلوب فرزندانمان باشیم؟
(بخش هفتم)
🆔 @Sayehsokhan👇👇👇
رادیوراه - نامه به پدر (1)
قسمت اول از سه گانه ی دیدار - نامه به پدر
📻@podchi
🆔 @Sayehsokhan
narges.book:
« گاهی فکر میکنم اگر یک روز ناپدید شوم، کسی متوجه نمیشود… دنیا پر از صداست، اما هیچکسی صدای من را نمیشنود. من میان آدمها زندگی میکنم، اما هیچجا خانه ندارم. پوچی مثل مهی غلیظ دورم را گرفته، و هر چه تلاش میکنم، نمیتوانم از آن فرار کنم »
#فئودور_داستایفسکی #فرانتس_کافکا #صادق_هدایت #اگزیستانسیالیسم
🆔 @Sayehsokhan
🟩 چرا این روزها #فرزندپروری_آگاهانه مهمتر از هر زمان دیگر است؟
🟩 چگونه میتوانیم تصویر اول دنیای مطلوب فرزندانمان باشیم؟
(بخش ششم)
🆔 @Sayehsokhan👇👇👇
اندیشه عشاق
آواز: #محمدرضا_شجریان
سنتور: #فرامرز_پایور
🆔 @Sayehsokhan
برای پرورش درک و همدلی و گوشسپردن عالی در رابطه عاطفیتان، حتماً توصیه میکنم به مجموعهکارت #گفتگوی_موثر از #جان_گاتمن (نشر #سایه_سخن) نگاهی بیندازید و آنها را با همسرتان اجرا کنید.
🌐 @school_of_happiness
🆔 @sayehsokhan👇👇👇
👈 معرفی کتاب
💐💐
📚 باغ آلبالو
✍ آنتون چخوف
🔃 سیمین دانشور
⬅️انتشارات نیل
ادبیات نمایشی - نمایشنامه
🍃🍃
/channel/bookstoreARA
🆔 @Sayehsokhan
✍ سلام! صبح زیباتون بخیر و نیکویی!
چقدر این سخن #رولومی روشن، عمیق و بیپیرایه است!
او زندگی را میان دو قطعیت قرار میدهد: تولد و مرگ. در برابر این دو واقعیتِ تغییرناپذیر، تنها چیزی که در اختیار انسان است، "میانِ آن دو" است — همین اکنون، همین لحظه. پرسش
پرسش #رولومی، پرسشی بنیادین دربارهی معناست: حالا که زندهام، چه باید بکنم؟ چگونه باید این فاصلهی کوتاه میان بودن و نبودن را پر کنم تا زندگیام صرفاً گذر زمان نباشد؟
در پسِ سادگی این جمله، دعوتی پنهان به مسئولیت، آگاهی و اصالت نهفته است. #رولومی ما را فرا میخواند تا به جای فرار از اندیشهی مرگ، از آن بهعنوان قطبنمای زندگی استفاده کنیم؛ تا هر لحظه را آگاهانهتر، عمیقتر و انسانیتر بگذرانیم. در واقع، او میگوید: مرگ پایان نیست، بلکه یادآوری است برای اینکه "اکنون" را زیست کنیم.
امروزتان سرشار از عشق و برکت 💐
🆔 @Sayehsokhan
🎙 #تناسخ
داستان تناسخ درباره یک شرکت خیالی سهامی خاص و با مسئولیت محدود است به نام تناسخ گستران شرق که خدماتش را به صد و بیست و پنج روح سرگردان ارائه میدهد! این شرکت وظیفه دارد به این صد و بیست و پنج روح سرگردان کالبد جدید پیشنهاد دهد و در صورت پذیرش این کالبد توسط ارواح از آنها پورسانت دریافت میکند.Читать полностью…
تناسخ بر اساس نمایشی به کارگردانی و تهیهکنندگی امیرعلی نبویان تولید شده است. این کتاب صوتی توسط خود امیرعلی نبویان اجرا و گویندگی شده و از این منظر برای طرفداران او بسیار جالب توجه است.
نمایش تناسخ در سال 1397 در تماشاخانه پاییز روی صحنه رفت، نویسندگی و کارگردانی این نمایش را امیرعلی نبویان برعهده داشت
#امیرعلی_نبویان (1359)
امیرعلی نبویان نویسنده، مجری و بازیگر ایرانی است
#نمایش_رادیویی
جاده دلیری
دلیری به معنای داشتن توانایی دستبهکار شدن و کمک به دیگران، هنگام در معرض خطر بودن آنها است. این ویژگی به آنها کمکمیکند از فرارکردن از تهدیدها، چالشها یا درد مرتبط با تلاش برای انجام کارهای خوب اجتناب کنند. اعمال دلیرانه به صورت داوطلبانه و با علم کامل به خطر بالقوه انجام میپذیرند. افراد دلیر برای ارزشها و اخلاق، بیشترین اهمیت را قائلند و به نتیجه عملشان فکر نمیکنند.
گامهایی در مسیر دلیری
🔸در گروه در بارۀ عقیدهای غیرمعمول صحبت کنید یا بنویسید.
🔸به منظور ایجاد تغییر اجتماعی سازنده گامهای کوچک و کاربردی بردارید.
🔸موقعیتی را که معمولاً در آن خجالت میکشید، مشخص کنید. سپس عبارات، تنهای صدا، رفتارهایی را که شما را قادر میسازد دفعۀ بعد در این موقعیت عملکرد مؤثرتری داشته باشید، با خود تمرین کنید.
📚 #برشی_از_کتاب : #440_گام_به_سوی_شکوفایی
📘#نام_اصلی: #440_Ways_to_Use_VIA_Character_Strenghths
✍️ اثر: #دکتر_طیب_رشید و #افروز_انجم
👌 ترجمه: #زهره_قربانی و #مهتاب_بیات_ریزی
📖 صفحه:33و34
👌 چاپ: #سوم
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan👇👇👇
الگوی تربیتی ایدهآل چه سطوحی دارد؟
✍ تربیت مؤثر و انسانی، فرایندی چندسطحی است که تنها با دانستن چند مهارت رفتاری به دست نمیآید. این الگو از شش سطح تشکیل میشود:
1⃣ سطح اول: نگاه کلی به فرد
در نخستین سطح، والد یا مربی باید بتواند فراتر از رفتارهای لحظهای، به کل شخصیت و مسیر رشد کودک نگاه کند. کودک را نه بهعنوان مسئلهای برای حل، بلکه انسانی در حال شدن ببیند.
2⃣ سطح دوم: آگاهی
آگاهی یعنی شناخت خویشتن و درک شرایط روانی، هیجانی و نیازهای کودک. والد آگاه پیش از هر واکنشی، از خود میپرسد: «من الان در چه حال و موقعیتیام؟ فرزندم چه نیازی دارد؟»
3⃣ سطح سوم: از پذیرش تا تعهد
تربیت از جایی معنا مییابد که والد، کودک را با همه کاستیها و تفاوتهایش بپذیرد و در عین حال، متعهدانه برای رشد و شکوفایی او بکوشد. پذیرش، نقطهی آغاز است و تعهد، مسیر ادامه.
4⃣ سطح چهارم: شفقت
شفقت یعنی دیدن رنجِ پنهان در پسِ رفتار. به جای تمرکز بر تغییر رفتار، میکوشیم منشأ درونی رنج را ببینیم و برای کاهش یا التیام آن گام برداریم. تربیتِ بدون شفقت، به کنترل و اجبار میانجامد، نه به رشد.
5⃣ سطح پنجم: مهارتهای ارتباطی
ارتباط مؤثر، پایهی هر نوع تربیت است. شنیدن فعال، همدلی، وضوح در بیان خواستهها و مرزهای روشن، از مهمترین مهارتهای این سطحاند.
6⃣ سطح ششم: مهارتهای مدیریت رفتار
هرچند مهارتهایی مانند تشویق، محرومکردن، چشمپوشی و قاطعیت در برخی موقعیتها لازم و اثرگذارند، اما تنها زمانی بهدرستی عمل میکنند که سطوح پیشین تا حدی شکل گرفته باشند.
گاه باید به جای تمرکز بر کنترل رفتار کودک، به رنجهای پنهان در پس آن رفتار گوش فرا دهیم.
🔹 نخستین پیامد تربیت کردن، تربیت شدن است.
هر بار که ما میکوشیم کودکمان را رشد دهیم، خودمان نیز گامی بهسوی انسان شدن برمیداریم.
🌿 و اما دیدن رنج پشت رفتار کودک یکی از ظریفترین و انسانیترین نگاهها در فرزندپروری است.
بیشتر وقتها ما فقط رفتار را میبینیم: گریه، داد زدن، لجبازی، بیحوصلگی، یا حتی بیتفاوتی.
اما رفتار همیشه پیامی دارد؛ گاهی نه از سر نافرمانی، بلکه از سر درد است.
مثلاً:
کودکی که مدام لجبازی میکند، شاید احساس بیقدرتی دارد و میخواهد نشان دهد «من هم دیده شوم».
کودکی که دروغ میگوید، شاید از ترس تنبیه یا قضاوت در امان میماند.
دیدن رنج پشت رفتار یعنی:
قبل از اصلاح، درک کردن؛
قبل از نصیحت، گوش دادن؛
قبل از کنترل، همدلی.
گاهی تنها پرسش آرامِ من پدر یا مادر از فرزندم:
«عزیزم، چی شده که اینطوری شدی؟»
میتواند درِ دل کودک راه باز کند و از درون او انسانی مطمئنتر و آرامتر بسازد.
🌱 همیشه در فرزندپروری آگاهانه بهتره از خودمان بپرسیم:
وقتی رفتار آزاردهندهای از فرزندم میبینم — مثلاً پرخاش، بینظمی یا لجبازی — آیا میتوانم لحظهای درنگ کنم و بپرسم:
«چه رنجی ممکن است پشت این رفتار پنهان باشد؟»
آیا خودم بهعنوان والد، یاد گرفتهام رنجهای درونم را ببینم و التیام دهم؟
چون تا زمانی که با رنجهای خود مهربان نباشم، نمیتوانم رنج کودک را با شفقت ببینم.
👩🏫 حسن ملکیان: روانشناس و مشاور خانواده
🎁 اگر خواستی بیشتر در این مورد بررسی و تحقیق کنی پیشنهاد میکنم: خواندن کتاب #سوالها_و_چالشهای_تربیتی_والدین نوشته: #دکتر_راشین_رجایی و #دکتر_محمدرضا_عابدی و #دکتر_مجید_کوهی_اصفهانی را به خودت هدیه بده:
🆔 @Sayehsokhan
✍ سلام! صبح زیباتون بخیر و نیکویی!
در این سخن، او حقیقت را نه در ریاضتهای سخت یا جستوجوی عارفانهی پیچیده، بلکه در مهربانی و آرامدلی نسبت به دیگران میبیند. از نگاه او، راههای رسیدن به حق به اندازهی ذرات هستی بیپایاناند، اما آنچه انسان را سریعتر به خدا میرساند، نه ذکر و عبادت طولانی، بلکه دلآسودگی دیگران از دست ماست.
این جمله خلاصهی یک بینش عمیق عرفانی است: هر دلی که از ما رنجیده شود، فاصلهای میان ما و حق پدید میآورد؛ و هر دلی که به لطف ما آرام گیرد، پلی میشود به سوی او.
شیخ ابوسعید با سادگی و صداقت میگوید: «ما همین راه را رفتیم»، یعنی حقیقت را در خدمت و مهربانی جستیم، نه در ادعا و ظاهر. سخنی که امروز هم میتواند چراغی باشد برای هر کسی که میخواهد معنویت را در زندگی روزمره تجربه کند.
امروزتان سرشار از عشق و برکت 💐
🆔 @Sayehsokhan
📚 یک داستان کوتاه🌴
تقریباً هیچ روانشناسی تو دنیا نیست که مارتین سلیگمن رو نشناسه .
برنده جایزه نوبل و مبدع یک آزمایش خیلی خیلی جالب !
سلیگمن ۲۰ تا سگ رو از نوزادی داخل یک قفس انداخت و اون قفس پدالی داشت که وقتی سگها فشارش میدادن ، در قفس باز میشد و اونها برای دستشویی کردن ، از قفس خارج میشدن
یه روز سلیگمن ۱۰ تا از این ۲۰ تا سگ رو از این قفس خارج کرد و وارد قفس دومی کرد که اون قفس هم پدال داشت ؛ اما در قفس رو قفل کرد .
سلیگمن روزی ۳ بار به قفس شوک میداد ،
سگها وقتی شوک رو میدیدن پاشونو رو پدال فشار میدادن اما در قفس باز نمیشد .
اونها خودشون و به درو دیوار میزدن اما خیلی زود فهمیدن که پدال کار نمیکنه و باید وسط قفس بمونن و به جای اینکه خودشون و به درو دیوار بزنن، شوک رو تحمل کنن .
بعد از یکماه سلیگمن ، این ۱۰ تا سگ رو پیش ۱۰ تا سگ اول برگردوند .
و حالا به قفسی که ۲۰ تا سگ داخلش بود ، شوک وارد کرد...
فکر میکنید چه اتفاقی افتاد ؟
به محض اینکه شوک به قفس وارد شد ، ۱۰ تا سگ اولی بلافاصله پدال رو فشار دادن و از قفس اومدن بیرون .
اما ۱۰ تا سگ دومی ، با اینکه میدیدن این بار پدال داره درست کار میکنه ، از قفس خارج نمیشدن و شوک رو تحمل میکردن!
اینجا بود که سلیگمن یکی از بزرگترین نظریههای روانشناسی خودش رو داد :
بنام " درماندگی آموخته شده ".
یعنی چی ؟
یعنی وقتی یک نفر تو زندگیش یک مدت رنج بکشه و کاری از دستش برنیاد ، از یه جایی به بعد باور میکنه کاری از دستش برنمیاد ؛ حتی اگه کاری از دستش بر بیاد .
خودمونیش اینکه :
باور میکنه بدبخته و این بدبختی حقشه .
هر کدوم از ما تو زندگی درماندگیهای آموخته شدهی خودمون رو توی یه سری زمینهها داریم .
💧درماندگی آموخته شده ی اجتماعی
💧درماندگی آموخته شده ی فردی .
👈 برای مثال درمورد سایپا و ایران خودرو :
یه زمانی ماشین های بی کیفیت خودشونو به قیمت زیاد به ما میفروختن چون ورود خودروهای خارجی ممنوع بود !
یه مدت گذشت گفتن همین بی کیفیته رو هم با قرعه کشی بهتون میدیم !
یه مدت دیگه گذشت گفتن صد میلیون تو حساب بخوابونین
بعد یکماه قرعه کشی میکنیم !
از تو صندوق قرعه کشی چی در میومد ؟
یه تاریخ به ما میفروختن . زمستان ۱۴۰۴ !!!
میگفتیم چه ماشینی بهمون میدن اون موقع ؟
میگفتن بیا اون موقع هرچی بود ببر !!!
میگفتیم به چه قیمتی ؟
میگفتن بیا اون روز در موردش صحبت میکنیم !!!
👈 دیدید چقدر راحت به دلار صدوده هزار تومنی و
سکه صدوپانزده میلیون تومنی و
پراید ۶۰۰ میلیونی عادت کردیم ؟
👈 به این میگن " درماندگی آموخته شده "
یعنی درماندگی که دیگه دردت نمیاد
و آموختی چطور باهاش کنار بیای !!!
🆔 @Sayehsokhan
🟢 تربیت سالم یعنی حضور در لحظهی اکنون!
در دفتر پنجم مثنوی، مولانا حکایتی دارد به نام "گاو جزیره سبز" که با این بیت آغاز میشود:
یک جزیره سبز هست اندر جهان
اندر او گاویست تنها خوشدهان
تصور کنید جزیرهای سرسبز و پرعلف را که تنها یک گاو در آن زندگی میکند.
نه رقیبی دارد، نه کمبودی، نه تهدیدی.
بهظاهر باید خوشبختترین گاو دنیا باشد.
اما نیست.
مولانا میگوید این گاو، شبها از اندیشهی فردا لاغر میشود:
🌙
شب ز اندیشه که فردا چه خورم
گردد او چون تار مو لاغر ز غم
اندیشهی فردا، خوشی امروز را از او میگیرد.
میترسد که مبادا علفها تمام شوند.
هر روز میخورد، اما چاق نمیشود؛
چرا که شبها در نگرانی روز بعد میسوزد.
👌حکایت تربیت فرزندان هم چنین است.
گاهی ما پدر و مادرها در جزیرهای سبز ایستادهایم؛
فرزندمان در امنیت و سلامت است، اما ذهنمان در آینده سرگردان و به هر جا سرک میکشد.
نگرانیم که نکند عقب بماند، نکند شکست بخورد، نکند فردا پشیمان شویم. نکند از بچهی همسایه (ملیحه خانم) عقب بیفتد!
و همین اندیشهی فردا، آرامش امروز را از ما میگیرد.
ما از ترس آینده، امروز را از دست میدهیم؛
هم برای خودمان، هم برای فرزندمان.
✍ تربیت سالم یعنی حضور در لحظه اکنون؛
یعنی اعتماد به رشد طبیعی کودک،
و باور اینکه هر روز، علف خودش را دارد 🌿
آری "تربیت سالم" یعنی حضور در لحظه اکنون.
یعنی دیدنِ کودکیِ فرزندمان، همینجا و همین لحظه، نه در آیندهای که هنوز نیامده است.
وقتی ذهنِ ما درگیر فرداست، نگاهمان از امروز بازمیماند.
کودکمان را نمیبینیم، صدایش را نمیشنویم، و از لحظههای کوچک و زندهی رشدش عبور میکنیم.
ما نگران نمرههای سال آیندهایم، رشتهی دانشگاهی، آیندهی شغلی، رفتن به سربازی و حتی ازدواجش...
اما فرزندمان در همین حال دارد نگاه ما را میجوید، لبخند ما را میخواهد، و از ما میآموزد که زندگی را چگونه باید زیست.
وقتی کودک ما میبیند که پدر و مادرش در لحظهی حال حاضرند!
در بازی، در گفتوگو، در گوشدادن، در خندیدن!
او نیز یاد میگیرد که آرام و صبور باشد، و به خودش و زندگی اعتماد کند.
حضور در لحظه اکنون، هدیهای است که هیچ مدرسه غیرانتفاعی و کلاس تقویتی و مهارتی نمیتواند جای آن را بگیرد.
ما اگر در لحظه اکنون باشیم، تربیت خود به خود رخ میدهد؛
اما اگر در اندیشهی فردا غرق شویم،
هرقدر هم عاقلانه و حسابشده رفتار کنیم،
روح تربیت از میان میرود.
🌿 در تربیت، گاهی بهترین کاری که میتوانیم بکنیم این است که هیچکاری نکنیم؛
فقط حاضر باشیم.
🟢 حالا ما بهعنوان پدر یا مادر، از خودمان بپرسیم:
1⃣ آخرین باری که فقط برای بودن کنار فرزندم وقت گذاشتم، نه برای آموزش یا تذکر، بلکه برای با او بودن، چه زمانی بود؟
2⃣ آیا نگرانیهای من درباره آینده، باعث نمیشود که شیرینی امروزِ رابطهمان را نچشم؟
👩🏫 حسن ملکیان: روانشناس و مشاور خانواده
🎁 اگر خواستی بیشتر در این مورد بررسی و تحقیق کنی پیشنهاد میکنم: خواندن کتاب #تربیت_در_عمل نوشته: #دکتر_راضیه_ایزدی و #دکتر_محمدرضا_عابدی را به خودت هدیه بده:
🆔 @Sayehsokhan
اهمیت شناخت منابع «باید و نبایدها» در فرزندپروری
✍ ما والدین در تربیت فرزندانمان بایدها ونبایدهای فراوانی داریم که بطور خودکار به کار میگیریم.
آنچه اهمیت دارد این است که:
بچهها باید یاد بگیرند که همهی بایدها و نبایدهای زندگی از یک سنخ نیستند. و نباید آنها را یک کاسه بدانیم.
باید به آنها بیاموزیم که منابع هنجارگذار اجتماعی گوناگوناند و هرکدام اعتبار و جایگاه خاص خود را دارند.
وقتی من دست به یک عمل ارادی میزنم، کسری از ثانیه پیش از آن، نطفهی یک «باید» در ذهنم شکل گرفته است.
اما این بایدها از کجا میآیند؟
منابع هنجارگذار اجتماعی را میتوان در شش دسته خلاصه کرد:
1⃣ بایدهای اخلاقی: مثل «باید راست گفت» یا «نباید متکبر بود».
2⃣ بایدهای قانونی و حقوقی: الزاماتی که قانون بر ما تحمیل میکند.
3⃣ بایدهای مناسکی و شعائری: مانند «باید نماز خواند» یا نباید دروغ گفت.
4⃣ بایدهای ناشی از آداب و رسوم اجتماعی: مثل «سیزدهبدر باید به طبیعت رفت».
5⃣ بایدهای زیباشناختی: آنچه حس زیبایی و تناسب در ما برمیانگیزد.
6⃣ بایدهای مصلحتاندیشانه: آنچه به سود و زیان فردی یا جمعی مربوط است.
👌 یکی از بزرگترین مشکلات ما این است که برای فرزندانمان «باید» میگذاریم، بیآنکه منبع و منشأ آن را مشخص کنیم.
بچه نمیداند این باید از کجا آمده و چرا باید از آن پیروی کند.
در میان همهی این منابع ششگانه،
بایدهای اخلاقی در رأس قرار دارند و در تعارض با سایر بایدها، حق وتو دارند.
پس از آن، بایدهای مصلحتاندیشانه در مرتبهی دوم اهمیتاند.
در اینجا دو پرسش مطرح میشود:
سؤال ۱:
وقتی از فرزندتان چیزی میخواهید (مثلاً میگویید «باید درس بخوانی» یا «نباید با فلان دوست بگردی»)،
تا حالا فکر کردهاید این «باید» از کدام منبع هنجارگذار اجتماعی میآید؟
اخلاقی است؟ قانونی است؟ یا فقط برآمده از مصلحت و تجربهی شماست؟
سؤال ۲:
آیا برای فرزندتان توضیح میدهید که چرا این «باید» وجود دارد و از کجا آمده،
یا فقط انتظار دارید آن را بپذیرد چون شما گفتهاید؟
👩🏫 حسن ملکیان: روانشناس و مشاور خانواده
📚 پیشنهاد کتابها
۱. فرزندپروری ذهن آگاهانه نوشتهی سوزان باگلز
مترجمان: فرشید علیپور، مریم کاظمی، وحید نجاتی و مائده احمدزاده
ناشر: نشر روزاندیش
۲. کتاب فرزندپروری آگاهانه اثر سوزان برجیس
مترجم: حبیب امانی
نشر: نیوند
🆔 @Sayehsokhan
✍ سلام! صبح زیباتون بخیر و نیکویی
صمد بهرنگی با این جمله، به زیبایی نشان میدهد که وقتی ما اقدام و مسیر را شروع کنیم، ترس کمرنگ میشود.
واقعاً تلنگری است برای همهی ما که منتظر شرایط کامل میمانیم و به خاطر ترس دست به حرکت نمیزنیم.
همهاش که نباید ترسید…
گاهی کافی است یک قدم برداریم، راه بیفتیم، و ببینیم ترسها چطور یکییکی محو میشوند.
حرکت، کلید غلبه بر ترس است.
امروزتان سرشار از عشق و برکت 💐
🆔 @Sayehsokhan
أمهمانی ادگار
ادگار، پیرمردی ۹۶ ساله، به پسرش میگوید:
• پسرم… (پسرش ۶۲ ساله است)
• بله پدر! بفرمایید.
• میخواهم با دوستانم یک دورهمی بگذارم و میخواهم در برگزاریاش کمکم کنی.
• حتماً پدر، نگران نباشید، کمکتان میکنم.
• کمکم در چه کاری؟
• در مهمانی، پدر!!!
• آهااا بله!!! همین الآن یادم رفت!
آن بعدازظهر، پسرش پدر را به آشپزخانه صدا میزند و برگهای را که روی یخچال چسبانده، به او نشان میدهد که رویش نوشته:
۱- قهوه سرو کن.
۲- ساندویچها را سرو کن.
۳- نوشابه و نوشیدنیها را سرو کن.
۴- کیک را سرو کن.
ادگار گفت:
• عالیه! حالا دیگر مشکلی نخواهم داشت.
• ممنون پسرم!
آن بعدازظهر، دوستانش رسیدند. هیچکدام کمتر از ۸۰ سال نداشتند.
ادگار، که میزبان خوبی بود، آنها را به سالن غذاخوری راهنمایی کرد و خودش به آشپزخانه رفت.
و خواند:
۱- قهوه سرو کن.
و برای دوستانش قهوه آورد.
بعد از مدتی صحبت، ادگار که کمی مضطرب شده بود، دوباره به آشپزخانه رفت و خواند:
۱- قهوه سرو کن.
و دوباره برایشان قهوه ریخت…
و این کار را چهار بار تکرار کرد.
در پایان، دوستانش خداحافظی کردند و رفتند.
یکی از آنها در راه به دیگری گفت:
• تیتو، متوجه شدی؟ چه میزبان بدی بود ادگار… حتی یک فنجان قهوه هم برایمان نیاورد!!!
تیتو جواب داد:
• ادگار؟ دربارهی چه کسی حرف میزنی؟
آن شب، پسر ادگار به خانهی پدرش برگشت و با تعجب دید که ساندویچها، نوشیدنیها و کیک هنوز دستنخوردهاند. از پدرش پرسید:
• پدر، چی شد؟
ادگار جواب داد:
• پسرم، باور نمیکنی! هیچکدامشان نیامدند…
نتیجهی داستان:
بیایید همین حالا دور هم جمع شویم، تا زمانی که هنوز یکدیگر را به یاد میآوریم و میشناسیم…
👌 یکی از دوستانم این را برایم فرستاده، ولی یادم نمیآید کدامشان 😁
🆔 @Sayehsokhan
فرزندپروری آگاهانه: احترام، حریم و اعتماد
✍ گاهی والدین تعجب میکنند که فرزند شاد و اجتماعیشان ناگهان در خود فرو رفته، سکوت میکند و ساعتها در اتاق با موسیقی بلند وقت میگذراند.
در این دوران، مهم است به نوجوانتان حریم خصوصی بدهید. به یاد داشته باشید، همه نوجوانان از مرحله «جواب سربالا دادن» عبور میکنند و علاقهشان به چیزهایی که شما نمیپسندید، معمولاً گذراست.
برای ساختن یک رابطه سالم و نزدیک، والدین بهتر است به توصیهی #دکتر_ویلیام_گلسر توجه داشته باشند. او در اکثر کتابهایش تاکید دارد برای ایجاد یک رابطهی قوی، از هفترفتار مخرب (کنترل بیرونی) دست بردارید و در عوض هفت رفتار مهرآمیز (کنترل درونی) را جایگزین کنید.
. این کار باعث میشود نوجوان احساس احترام و امنیت کند، در عین حال یاد بگیرد تصمیمهای درست را خودش بگیرد و رابطه والد–فرزند بر پایه اعتماد و محبت شکل گیرد.
هفت رفتار مخرل (کنترل بیرونی) که باید از آنها پرهیز کرد:
*⃣ انتقاد: به معنای آن است که رفتار، عملکرد، گفتار، نحوهٔ پوشش و یا ویژگی های شخصیتی طرف مقابل را مورد ارزیابی و قضاوت منفی قرار بدهید، و این قضاوتهای منفی را برای او بازگو کنید.
*⃣ سرزنش: به معنای متهم کردن طرف مقابل است و یا اینکه دیگری را مسبب اتفاقی ناخوشایند بدانید و او را محکوم کنید.
*⃣ گلایه و شکایت: به معنای تجربهٔ احساس ناخشنودی و یا سرخوردگی از رابطه و یا رفتار طرف مقابل و ابراز این احساسات و نارضایتیهای کلی به اوست.
*⃣ تهدید: با گوشزد کردن نتایج و پیامدهای ناخوشایند به طرف مقابل، قصد و تلاشتان مجبور کردن او به انجام دادن و یا ندادن رفتاری است.
*⃣ غرغر: تکرار مکرر انتقاد، سرزنش، گلایه و تهدید نزد طرف مقابل است.
*⃣ تنبیه: تحمیل یک آسیب و یا وضعیت نامساعد و ناخوشایند به دیگری، و هر گونه اِعمال درد و رنج به او، به منظور کنترل او و مجازات اوست.
*⃣ باج دهی و یا پاداش به منظور کنترل: تلاش برای وادار کردن طرف مقابل به انجام دادن و یا ندادن کاری در عوض پیامدی خوشایند است.
❇️ هر چه میزان حضور این رفتارها در رابطه با فرزندان بیشتر باشد، احتمالاً رضایتمندی شما از آن رابطه کمتر خواهد بود.
جایگزینهای مثبت یا هفت رفتار مهرآمیز(کنترل درونی)
گلسر پیشنهاد میکند که به جای رفتارهای کنترل بیرونی، از رفتارهای مهرآمیز و حمایتی استفاده کنیم که بر اساس نظریه انتخاب بنا شدهاند. این هفت رفتار مهرآمیز شامل:
حمایت کردن، تشویق کردن، اعتماد کردن، گوش دادن فعال، احترام گذاشتن، پذیرش، گفتگو و کنارآمدن با اختلافات هستند که میتوانند روابط را تقویت کرده و به رضایت و خوشبختی بیشتر منجر شوند.
👌برای درک بهتر مطلب لطفا به دو پرسش زیر بیندیشید:
1⃣ رفتارها و واکنشهای من امروز چقدر باعث میشود فرزندم احساس امنیت، احترام و دوست داشته شدن کند؟
2⃣ آیا تصمیمات و قوانین من به فرزندم استقلال و مهارت تصمیمگیری میدهند، یا باعث ترس، وابستگی و سرکوب خلاقیت او میشوند؟
👩🏫 حسن ملکیان: روانشناس و مشاور خانواده
🎁 اگر خواستی بیشتر در این مورد بررسی و تحقیق کنی پیشنهاد میکنم: علاوه بر خواندن کلیه آثار #دکتر_ویلیام_گلسر، کتاب پدر، مادر کمی هم به من گوش کنید. نوشته: #دکتر_علی_صاحبی را به خودت هدیه بده:
🆔 @Sayehsokhan
✍ سلام! صبح زیباتون بخیر و نیکویی!
#چوبک با زبانی آتشین به جهل و خرافهپرستی میتازد؛ او جامعهای را میبیند که در سایهی تاریکیِ باورهای بیپایه و تقلیدهای کورکورانه، خرد و انسانیت را فراموش کرده است.
«خورشید جهانتاب» در اینجا استعارهای از آگاهی، علم و تفکر نقادانه است؛ نوری که اگر از بالا و بیوقفه بتابد، میتواند ریشهی خرافات را در مغزها بخشکاند.
#چوبک در واقع آرزوی روزی را دارد که انسانها از خواب سنگین جهل بیدار شوند؛ روزی که به جای ترس و تعصب، عقل و تجربه بر رفتار و باورهایشان حاکم گردد.
این جمله نه فقط انتقاد از مردم زمان خودش، بلکه دعوتی همیشگی است برای روشننگری و مسئولیت فردی در برابر اندیشههای پوسیدهای که مانع رشد و رهایی انساناند.
امروزتان سرشار از عشق و برکت 💐
🆔 @Sayehsokhan
گفتوگو؛ مهارتی که فراموش کردهایم
✍️🏻در روزگاری که صداها بلندتر از گوشها شدهاند، گفتوگو کردن به یکی از دشوارترین کارهای دنیا تبدیل شده است. بسیاری دیگر برای پاسخ دادن گوش میدهند، نه برای فهمیدن.
✍️🏻اختلاف نظر، طبیعی است؛ اما وقتی مهارت شنیدن و نقد کردن را از دست بدهیم، گفتوگو به جدل تبدیل میشود و کلمات، به جای ساختن، ویران میکنند.
✍️🏻گفتوگو یعنی شنیدن بدون پیشداوری؛ یعنی تلاش برای فهمیدن، حتی اگر در پایان هم چنان مخالف باشیم. بیاموزیم قبل از قضاوت، بشنویم؛ قبل از پاسخ، درک کنیم؛ و پیش از هر چیز، احترام بگذاریم.
🎬 برشی که میبینید از فیلم "کاغذ بیخط" به کارگردانی ناصر تقوایی است؛ اثری روانشناسانه که به ظرافت نشان میدهد چگونه نداشتن مهارت گفتوگو و ناتوانی در شنیدن یکدیگر میتواند حتی صمیمیترین روابط را به بنبست بکشاند.
👇👇👇👇
@honartohi
🆔 @Sayehsokhan
#ناصر_تقوایی #سینما_موج_نو_ایران
👈باغ آلبالو
📙نمایشنامه باغ آلبالو اثر آنتوان چخوف، داستان خانوادهای اشرافزاده روسی است که در آستانه ورشکستگی قرار دارد.
مهمترین داراییشان، باغ آلبالوی بزرگ و خاطرهانگیز خانوادگی است که قرار است به دلیل بدهیها فروخته شود.
مادام رانفسکی، بانوی خانواده، که پس از سالها زندگی در پاریس، به خانه بازگشته است؛ با چمدان هايش ، پر از خاطره است، نه راهحل.
او کاری نمیکند و علیرغم حس وابستگی شدید و عاطفه ریشه دار نسبت به باغ ، تصمیمی قاطع نمى تواند بگيرد
او همراه با برادرش ،گایف ، دختر جوانش، آنیا ، و پیشخدمت پیر خانواده، فیرس، درگیر خاطرات گذشتهاند.
آنها هر کدام در جهانی متفاوت زندگی میکنند:
یکی در گذشته،
دیگری در رؤیا،
وآن یکی در سکوت.
ولى بحران مالی جدی است.
لوپاخین ، تاجر عملگرای برخاسته از طبقهی فرودست، پیشنهادهایی برای نجات باغ دارد، اما مجموعه خانواده در بیعملی ها و نوستالژی غرق هستند و توجه نمیکنند.
بیتصمیمی و بیعملی آنقدر این خانواده را کرخت میکند که هیچکس متوجه خطرِ نزدیک نمیشود.
همه منتظر معجزه بودند، یا شاید نمیخواستند با واقعیتی که عزمی برای تغییرش ندارند، روبهرو شوند.
در پایان، باغ فروخته میشود.
درختان قطع میشوند.
صدای تبرها، در باغ میپیچد و سرانجام، از باغ آلبالو در ذهن مالکان آن ، چیزی جز خاطرات آمیخته با حسرت باقی نمیماند.
ما نیز، مانند خانواده رانفسکی، وارثان بیعمل یک باغ بزرگ و خاطره انگیز و هویت ساز هستیم.
باغی به بزرگی یک کشور.
باغی به نام ایران، با تاریخ و تمدنی هزاران ساله.
این باغ در اثر بی عملی و کرختی در تصمیمگیری و اشتغال افراطیمان به اهداف خُرد و فردی، اکنون در آستانه فروپاشی تدریجی قرار گرفته است.
*نمایشنامه باغ آلبالو*، متناسبترین تمثیل برای باغ بزرگ ایران است.
باغی که دارد نابود میشود اما ما صاحبان نوستالژى زدهی آن، غرق بیعملی و کرختی هستیم و برای نجات آن و همه خاطرات هویتساز آن کاری نمیکنیم.
ما نیز، مانند مادام رانفسکی، از پاریسهای ذهنی ایم، با آرزوهایی زیبا اما گسسته از واقعیت.
ما نیز، مانند ،گایف، درگیر واژهها و شعارها هستیم، بدون آنکه کنشی واقعی و مسئولانه و به موقع داشته باشیم.
ما نیز، مانند ،آنیا، به آیندهای رؤیایی چشم دوختهایم، بیآنکه برای ساختناش کاری کنیم.
و *فیرس*های ما، نسلهای فراموش شدهاند:
پیرمردان، معلمان، کشاورزان، کارگران، که در سکوت، کنار گذاشته شدهاند.
ما در لحظهای ایستادهایم که صدای تبرها دیر یا زود در این باغ پرشکوه ایرانی خواهد پیچید و درختهای هویت و تاریخ ما بر زمین سقوط خواهد کرد.
باغ آلبالو فقط یک نمایشنامه نیست.
آینه است.
آینهای برای تماشای تباهی تدریجی.
آینهای برای فهم و فراگیری فنون فاجعه.
آینهای که از مرگ و تباهی، تصویری تمامقد نشانمان میدهد.
میگویند مرگ از پاها آغاز میشود.
ابتدا پاها بیحس میشوند و از کار میافتند، و سپس کرختی تباه کننده مرگ، به قلب و مغز میرسد.
...
پرده چهارم نمایشنامه باغ آلبالو است.
صحنه، خانه تقریبا خالی را نشان میدهد و چمدانها برای رفتن آماده است.
در بیرون، صدای تبر به گوش میرسد.
مالک جدید در حال قطع کردن درختان باغ است.
او باغ آلبالو را خریده تا به جای آن آپارتمانهای مسکونی بسازد.
واریا دختر خوانده خانم رانفسکی که در طول سالها مدیریت خانه و امور مالی را بر عهده داشته، حالا با فروش باغ، نه تنها خانه و هویت خود را از دست داده، بلکه شغل و وظیفهاش نیز به پایان رسیده است.
او به آیندهای نامعلوم و احتمالاً به عنوان خدمتکار برای خانوادهای دیگر مینگرد.
واریا (در حالی که گریه میکند ) :
*مامان جان، ما دیگر اینجا کار نداریم. باید برویم... دیگر خانهای نیست.*
*تمام زندگیم اینجا بود، در این باغ و این خانه.*
*حالا باید بروم و برای دیگران خدمتکار باشم.*
اگر خوشخوردگان و خوش خیالان از وسوسهی بیش خوردن و بیش خیالی دست برندارند، *پرده چهارم* نمایشنامهی کاملا واقعی این باغ بزرگ و تاریخی هم بزودی بالا خواهد رفت و دیر یا زود واریاهای وطنی، با چشمانی گریان خواهند گفت که ما دیگر اینجا کار نداریم و باید برویم.
*دیگر خانهای نیست.*
✍ محمد دورقی
🍃🍃
🆔 @Sayehsokhan
*❣️به نام خالق بیهمتا❣️*
*🌺 بامداد آدینه پاییزیتان بخیر و شادمانی💖🍃🌼*
وقتی به آرامش درون میرسی، میفهمی «تنفر» چیزی نیست جز باری سنگین بر شانهی خودت. انرژیای که میتوانست صرف ساختن، رشد کردن و عشق ورزیدن شود، در تنفر هدر میرود و آرامآرام روح را فرسوده میکند.
من در قلبم جایی برای این آلودگیها ندارم. یاد گرفتهام هر احساسی که درونم میکارم،
روزی در شکلِ افکار، رفتار و حتی سرنوشت من به ثمر مینشیند. پس چرا بذرِ تلخی بکارم وقتی میتوانم بذرِ فهم، مهربانی و رهایی را بیفشانم؟
به همین دلیل، وقتی کسی آزارم میدهد یا رفتارش را نمیفهمم، به جای اینکه دلگیر شوم، به او از دور نوری از خیرخواهی میفرستم. در دلم یا هنوز دوستش دارم، یا برایش آرزو میکنم که درمان شود— از رنج، از ناآگاهی، از زخمی که باعثِ آزار دیگران شده است.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پختگی یعنی بدانی چه چیزهایی ارزش نگهداشتن دارند و چه چیزهایی را باید رها کرد. بدانی خشم و کینه، باری هستند بر دل خودت، نه دیگری. و بدانی «قلبی که در مدار عشق میتپد، قدرتی دارد که هیچ تاریکیای به آن راه ندارد.»
*✅ در نهایت، هرکس پژواک درون خویش را به جهان میفرستد. اگر دلمان از نور آکنده باشد، حتی در برابر تیرگی، بازهم روشن میماند. کاش جانمان چنان لبریز از مهر و آگاهی باشد که در برابر زخمها، بهجای واکنش، نرمی و بخشش برویانیم.*
*زیرا فقط نوری که از درون میتابد، توانِ خاموش کردن سایهها را دارد.*
⚜️💠⚜️💠⚜️💠⚜️
محمدحسین فرقانی
با سپاس فراوان از مهندس فرقانی عزیز
🆔 @Sayehsokhan
✅ روانشناسان مثبتگرا باید متواضع باشند
🔹 بسیاری خود را روانشناس مثبتگرا میخوانند و درباره مداخلههای مثبتگرا توصیه میکنند. برای مثال: «توانمندیهای خودت را کشف کن». بسیاری از خوانندگان امروزی و مصرفکنندگان رسانه باسواد هستند. مداخلههای خوبی نیز برای بهبود وجود دارند؛ از تمرکز حواس تا تمرینات مبتنی بر حرکات بدن، که شواهد پژوهشی مناسبی دارند. اما هزاران روش وجود دارند که هیچ شاهد علمیای پشت آنها نیست؛ از عطردرمانی تا «راز». معتقدم برخی از روانشناسان و رواندرمانگرانی که خود را مثبتگرا میخوانند، جلوتر از دادههای علمی حرکت میکنند.
🔹 زمانی که شما میخواهید دانش افزایش شادی را ارائه کنید، که موضوع جذاب و جالبی است و انسانها همیشه به دنبال معنای زندگی میگردند و این روند امروزه با پررنگترشدن منافع مادی نسبت به معنویت نیز بیشتر شده است، مهم است که واقعیت را با تخیل مخلوط نکنید. مخصوصاً زمانیکه میخواهیم پژوهشهای معتبر و مستقلی را از کانالهای رسانهای محبوب، اما بیش از حد ساده، به مردم ارائه کنیم. به همین خاطر، من نمیگویم که بخشش میتواند برای همه کاربرد داشته باشد: نه، برخی افراد نمیتوانند ببخشند و شاید نمیتوان برخی افراد را بخشید.
🔹 حتی قویترین و مؤثرترین مداخلههای روانشناسی مثبتگرا نیز در مورد همه نتیجه نمیدهند. افراد، راههای متفاوتی برای دریافت اطلاعات دارند. بنابراین، ما بهعنوان روانشناسان مثبتگرا، باید زمانیکه با رسانه صحبت میکنیم، خیلی مراقب باشیم که چیزهایی را بگوییم که تاکنون بهطور علمی به آن دستیافتهایم. ما باید متواضع نیز باشیم. توصیههای کهنی در متون مختلف وجود دارد که ما اکنون در حال آزمایش آنها زیر میکروسکوپ علم هستیم. صفاتی مثل شکرگذاری، معنویت، خودتنظیمی یا مهربانی از گذشتههای بسیار دور وجود داشتهاند. تلاش نکنید که این حوزه را بهعنوان دنیایی کاملاً جدید ارائه کنید. پس ما نیاز داریم که متواضع باشیم و به فلسفه و همتاهایمان در روانشناسیِ انسانگرا اعتبار دهیم.
👤 #طیب_رشید
👤 مترجم: #عادل_معصومی
💬 بخشی از #گفت_و_گو_با_دکتر_طیب_رشید_روان_درمانگر_برجسته_مثبت_گرا
📙 #ماهنامه_سپیده_دانایی_شماره۱۰۱و۱۰۲
🌱 #روان_شناسی_مثبت
☀@sepidehdanaei
🆔 @Sayehsokhan
این 56 ثانیه تمام مراسم تنفیذ نخست وزیر ژاپن هست
بدون هیچ تجملات و شلوغی اومد از امپراطور ژاپن حکم نخست وزیریشو گرفت و رفت به کاراش برسه؛
ایشان اولین نخست وزیر زن در ژاپن هستند.
🆔 @Sayehsokhan
🟩 چرا این روزها #فرزندپروری_آگاهانه مهمتر از هر زمان دیگر است؟
🟩 چگونه میتوانیم تصویر اول دنیای مطلوب فرزندانمان باشیم؟
(بخش پنجم)
🆔 @Sayehsokhan👇👇👇
🔆 چرا روانشناسی خوبه؟
#دکتر_مارتین_سلیگمن پاسخ میدهد.
〽️ زیرنویس فارسی TED
〰〰〰〰〰〰〰〰
@Scientologist_Psy
🆔 @Sayehsokhan
نادانستههامان را از زندگی تو یاد میگیریم!
#ارنستو_چگوارا
🆔 @Sayehsokhan
🟩 چرا این روزها #فرزندپروری_آگاهانه مهمتر از هر زمان دیگر است؟
🟩 چگونه میتوانیم تصویر اول دنیای مطلوب فرزندانمان باشیم؟
(بخش چهارم)
🆔 @Sayehsokhan👇👇👇