گرداننده درگاه : سیروس حامی @Cyrus_Hami
🔮🔮🔮
💎برترین کانالهای تلگرام:
🔹هماهنگی جهت تبادل:
@mrsmafd
✔️رستم سرنمون مخالفت اخلاقمدار
✍🏻سهند ایرانمهر
در زمانه بحران، وقتی سرزمین و کشور مورد تجاوز قرار میگیرد، مرز بین همراهی و خیانت، وفاداری و تعصب، میتواند تار شود. اما در ادبیات ما، رستم، بزرگترین پهلوان شاهنامه، نمونهای باشکوه از وفاداری به میهن همراه با نقد است: او بارها با شاه ایران مخالف بود، اما در لحظه خطر، در کنار وطن ایستاد. ماجرایی که در مواجهه با افراسیاب نیز عینا تکرار شد.
در علوم سیاسی، مفهومی هست به نام loyal opposition؛ یعنی میتوان به کشور وفادار بود، اما با سیاست حاکم بر آن مخالف. این با خیانت فرق دارد؛ این نوعی از مخالفت اخلاقمدار است (moral dissent) که نه از بغض قدرت، که از مسئولیت نسبت به حقیقت و سرنوشت مردم برمیخیزد. رستم، نمونه ایرانی این مشی است.
رستم در ماجرای جنگ هاماوران، با تصمیم اشتباه کیکاووس مخالفت میکند. رستم بارها از تصمیمات کیکاووس دلآزرده شده است. او از دربار کناره میگیرد، وبه حالت قهر به سیستان بازمیگردد اما وقتی کیان و ثبات ایران به میان میآید، سکوت نمیکند.
جنگ هاماوران بهوضوح نشان میدهد که وفاداری رستم، وفاداری به مفهوم "ایران" به عنوان یک سرزمین، یک ملت و یک تمدن است، نه لزوماً وفاداری بیقیدوشرط به شخص پادشاه.او نه از قدرت دلخوش است، نه بندهٔ بیچونوچرای آن؛ اما وقتی خطر دشمن، کیان ایران را تهدید میکند، خاموش نمینشیند. رستم، نمایندهٔ آن صدای تاریخی است که میگوید: حتی مخالفت با سیاستهای حاکمیت مجوز همصدایی یا سکوت در برابر متجاوز نیست.
میهندوستی اگر مشروط به قدرت باشد، پناهگاه دورویی است و دوام ندارد. اما اگر ریشه در فرهنگ، تاریخ و مردم داشته و برای حفظ اساس آن باشد، همچون رستم، فراتر از شاهان و سلسلهها میایستد.
رستم زابلی چهرهای استثنایی است؛ پهلوانی که در عین وفاداری به وطن، از قدرت سیاسی فاصله میگیرد و هرجا که خرد قربانی جهل قدرت میشود، صدای اعتراض برمیدارد. اما همین رستم، در بزنگاههایی که خاک و مردمان ایران در خطر میافتند، نه سکوت میکند و نه درنگ.
در جنگ مدرن امروز که دیگر صفبندی آدمیان و سنگر و خاکریز را بیمعنا کرده است سخن من دعوت به دنکیشوت وار جنگاور شدن در برابر موشک و بمبی که معلوم نیست از کدام سو میآید نیست، بلکه دستکم یادآوری این نکته است که تطهیر متجاوز یا آفرین گفتن به او یا امید به اراده و غفلت از نیت شوم او چیزی جدا از سنت خردمندانه انسانی و ایرانی است. آغاز هر ساختنی در آینده مبتنی بر تقویت خودآگاهی ملی مبتنی بر تفکیک میان متجاوز و همراه و وطندوستی و خیانت است .
@sahandiranmehr
نگاهی به یک چالش امروز با گذر بر آموزههای شاهنامه
🗣 گزارش #سیروس_حامی
انجمن شاهنامه فردوسی یزد
و خردسرای فردوسی یزد
هنگام : شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۴
جایگاه : دانشگاه امام جواد یزد
🆔 @shahname_yazd
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
📝 فردوسی و بیزاری از جنگ
با اینکه فردوسی داستان سرای جنگهاست و بهترین وصف ها را از میدانهای جنگ و هنرنمایی جنگجویان در شاهنامه میخوانیم با این همه او از جنگ و خونریزی نفرت دارد و آن را ناگزیر و حکم سرنوشت میداند
حکیمی که شاهکار خود را به نام خداوند جان و خرد آغاز کرده طبیعی است که قدر جان انسانها را بداند حتی قدر جان مورچه دانه کش را هم بداند
در شاهنامه بارها جنگ را می نکوهد
پیرانه ویسه در گفت و گو با رستم میگوید
مرا آشتی بهتر آید ز جنگ
نباید گرفتم چنین کار تنگ
در جواب او از رستم میشنویم که
پلنگ این شناسد که پیکار و جنگ
نه خوب است و داند همی کوه و سنگ
رستم کوشش فراوان میکند که اسفندیار را از جنگ با خود باز دارد توفیق نمییابد
در آخرین لحظهای که تیر گز را به سوی چشم اسفندیار رها میکند خدا را گواه میگیرد که این کار به دلخواه او نیست
همی گفت کی پاک دادار هور
فزاینده دانش و فر و زور
همی بینی این پاک جان مرا
توان مرا ، هم روان مرا
که چندین بپیچم که اسفندیار
مگر سر بپیچاند از کارزار
تو دانی به بیداد کوشد همی
همی جنگ و مردی فرو شد همی
به پاد افره این گناهم مگیر
تویی آفریننده ماه و تیر
📖 پیام شاهنامه و پاداش فردوسی
✍️ زندهیاد دکتر #امین_ریاحی
اردیبهشت ۱۳۸۸
/channel/ShahnamehToosi
جناب آقای دونالد ترامپ،
سخنی را که نمیدانم به گوشتان خواهد رسید یانه، با فرازی از «شاهنامه فردوسی» -گرامیترین کتاب ایران - میآغازم:
درختی نشانیهمی بر زمین
کجا برگ خون آورد، بار کین!
شعار پوچ و بیمعنی «تهران را تخلیه کنید!» پوشش عوامفریبانهای برای کشتار بیرحمانه ایرانیان باشنده تهران بیش نیست!
میلیونها نفر، که بسیارشان بیمارند! بخش بزرگی از آنان جایی برای رفتن ندارند! کمابیش در این شرایط سوخت برای رفتن نیست! مردمی که پسانداز و پشتوانهای برای رفتن ندارند! وسلهای ندارند، راهها نیز پاسخگو نیست! و...
به طور کلی امکان چنین تخلیهای وجود ندارد!!
آیا به راستی اخطار «تهران را تخلیه کنید!» به جز شعاری عوامفریبانه برای توجیه کشتار نیست!؟
آیا سخن شما و دوستانتان (اسراییل) که گفتند و گفتید با مردم ایران سر جنگ ندارید ، تنها برای فریب مردم بود!!!؟؟؟ شعاری پوچ بود!!؟؟
امروز چه کردید و چه در سر دارید!؟
کشتاری که در برنامه دارید، درختی است که جز کینه بار نخواهد داد! و آرامش و صلح در منطقه را هدف دارد!
شرمتان باد ای خداوندان قدرت،
بس کنید!
بس کنید!
از اینهمه ظلم و قساوت بس کنید!
اندکی هم....
فکر مادرهای دلواپس کنید!
سیروس حامی (شاهنامهپژوه)
خردسرای فردوسی یزد
یزد - ۲۷ خرداد ۱۴۰۴
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
زِ چنگ و ننگِ دژخیمان رهاشو
بلند آوازه نام, ایران جاوید
تو را ای شیرِ پیرِ بیشه ی عشق
که نامت شعله در شعر من افروخت
تو ای زیبا نمادِ سرفرازی
تو را زین آزمونها باید آموخت
✍ #هما_ارژنگی
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
🔷🔹به فرهنگ باشد روان تندرست🔹🔷
🔷ایران سرزمینی کهن با فرهنگ باستانی است. سرزمین نیکیها و مردمان نجیبی که ستایشگر داد و راستی و دوستی و نکوهشگر ظلم و دروغ و دشمنیاند. باید تا می توان از ایران گفت و نوشت. چرا که ظرف و محتوای توسعه کشور است. باید زبان فارسی را دوست داشت و در جهت ترویج آن از هیچ اقدامی دریغ نکرد. باید تا حد ممکن فرزندان کشور را با حافظ و سعدی، با فردوسی و مولوی و نظامی آشنا کرد. اگر ایده ایران از جمع معدودی نخبگان خارج شود و در میان مردم و سیاستگذاران شکل خودآگاهانه بگیرد معنای امنیت، مصلحت و منافع ملی شکل خواهد گرفت. حقیقت این است که امروزه ایران مورد غفلت قرار گرفته است و بدون وطن، کشور و ایراندوستی هیچ تحول مهمی رقم نمیخورد.
🔷فهرست زیر از کوشاترین و معتبرترین رسانه ها و نهادهای فرهنگیِ مستقل تشکیل شده است که جملگی در گسترهیِ گستردهیِ تاریخ و ادبیات و فرهنگِ زرینِ ایران زمین میکوشند.
با پیوستن به این رسانه ها و نهادها به توسعه فرهنگی در جامعه یاری رسانیم.
🔷🔹پـــــــایــنده ایــــــــــران🔹🔷
🔵کتاب گویا (لذت مطالعه با چشمان بسته).
🔵زین قند پارسی
(درست بنویسیم، درست بگوییم).
🔵دکتر محمّدعلی اسلامینُدوشن
🔵باغ سبز مولانا ( زهراغریبیان )
🔵رسانه رسمی استاد فریدون فرح اندوز
(گوینده و مجری رادیو و تلویزیون ملی ایران).
🔵رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه
🔵بهترین داستانهای کوتاه جهان
🔵رمانهای صوتی بهار
🔵کتابخانهٔ ادب و فرهنگ
🔵حافظ // خیام ( صوتی )
🔵خردسرای فردوسی
(آینهای برای پژواک جلوههای دانش و فرهنگ ایران زمین).
🔵بنیاد فردوسی خراسان
(كانون شاهنامه فردوسی توس).
🔵سرو سایـهفکن
(رسانه ای برای پاسداشت زبان و ادبیات فارسی).
🔵شرح غزلیات سعدی با امیر اثنی عشری
🔵چراغداران (دایرةالمعارف بزرگ صوتی ایران، صداهای نایاب فرهنگ و ادب و هنر)
🔵حافظخوانی با محمدرضاکاکائی
🔵کتابخانه بزرگ ادیان و فرهنگ باستان
🔵شرح بوستان سعدی با امیر اثنی عشری
🔵شاهنامه کودک هما
🔵مأدبهی ادبی، شرح کلیله و دمنه و آثار ادبی فارسی (رسانه دکتر محمّدامین احمدپور).
🔵ستیغ، خوانش اشعار حافظ و سعدی و...(رسانه سهیل قاسمی)
🔵تاریخ، فرهنگ، هنر و ادبیات ایران زمین
🔵شاهنامه برای کودکان
(قصه های شاهنامه و خواندن اشعار برای کودکان و نوجوانان).
🔵گاهگفـت
(دُرُستخوانیِ شعرِ کُهَن).
🔵کتاب گویای ژیگ
🔵سفر به ادبیات
(مرزباننامه و گلستان، تکبیتهای کاربردی )
🔵ملیگرایی ایرانی/شاهنامه پژوهی
🔵تاریخ نگار (روایتی متفاوت از تاریخ ایران)
🔵کانون پژوهشهای شاهنامه
(معرفی کتابها و مقالات و یادداشتها پیرامون شاهنامه).
🔵انجمن دوستداران شاهنامه البرز (اشا)
🔵فرهنگ یاریگری، توسعه پایدار و زیست بومداری
🔵رهسپر کوچه رندان
(بررسی اندیشه حافظ).
🔵آرخش، کلبه پژوهش حماسههای ایرانی
(رسانه دکتر آرش اکبری مفاخر).
🔵کتابخانهٔ نسخ خطی سپهسالار
🔵تاریخ روایی ایران
🔵سخن و سخنوران
(سخنرانی و گفتگوهای نایاب نام آوران وطن فارسی).
🔵کتاب و حکمت
🔵تاریخ میانه
🔵زبان شناسی و فراتر از آن (درگاهی برای آموختن درباره زبانها و فرهنگها).
🔵خواندن و شرح تاریخ عالمآرای عبّاسی (میلاد نورمحمدزاده).
🔵هزار بادهٔ ناخورده (یادداشتهای امیرحسین مدنی دربارۀ ادبیات و عرفان).
🔵شرح کلیات سعدی
(تصحیح و طبع شادروان محمدعلی فروغی).
🔵انجمن شاهنامهخوانی هما
(خوانش و شرح بیتهای شاهنامه).
🟦کانال میهمان:
🔵دکتر محمد دهقانی (ادیب، نویسنده، مترجم و استاد سابق دانشگاه تهران، عضو کنونی هیئت امنای کتابخانهٔ استاد مجتبی مینوی).
🔷🔹فـــرِّ ایــــران را می سـتایـیـم.🔹🔷
🔷هماهنگی جهت شرکت در تبادل
🔷@Arash_Kamangiiir
درود و مهر
با آرزوی سرفرازی ایران و ایرانی در آغاز هفته نو، فرازی دیگر از سخن سخته فردوسی فرزانه را پیشکش گرامیان دارم.
در پناه خرد.
مهرورزتان : سیروس حامی
#آیین_کشورداری_در_شاهنامه_۱۱۳
/channel/ShahnamehToosi
هفت کشور
هفت کشور یا هفت بوم یا هفت اقلیم اشاره به هفت کشوری دارد که در اوستا به آنها اشاره شدهاست. آریاییان مرو را کَرشوَر یا اقلیم تقسیم کردهبودند. گاتها سرودهای زرتشت که کهنترین بخش اوستاست به جای هفت کشور هفت بوم آمده است. در همین ویسپرد، در کردهً 10 پارهً 1 نامهای هفت کشور چنین آمده است: ارزهی، سوهی،فردذفشو،ویدذفشو، وئوروبرشتی، وئوروجرشتی و خونیرث. این کشورها را بارتولومه ایران شناس بزرگ آلمانی به ترتیب کشور غربی، کشور شرقی ، کشورجنوب شرقی، کشور جنوب غربی، کشور شمال غربی، کشور شمال شرقی و کشور مرکزی دانسته است. در اوستا این کشورها با هم هپتوکرشور یا کرشون خوانده شده است. در سنگ نوشته های پارسی باستان که از روزگارروزگار هخامنشیان به ما رسیده این واژه به جای نمانده، بی شک اگر به جای مانده بود، بابستی همانند واژهً اوستایی کرشور باشد..... از واژه های کرشو که در یسنا 11 پارهً 2 آمده و کریشونت که در فرگرد 3 وندیداد پارهً 24 و کرشا که در فرگرد 9 وندیداد پارهً 12 آمده، در همهً این پاره ها جایی اراده شده که در آن کشت کنند، چنین جایی است که در پهلوی کیش ویچار و در پارسی کشتزار گوییم. یئو کرش که در فرگرد 3 وندیداد پارهً 3 آمده یعنی کشت غلات. در سانسکریت نیز کرش به معنی شیار کردن است. نامهً پهلوی« دین آکاسیه» (آگاهی دینی) که بندهش (اساس آفرینش) خوانده میشود در فرگرد هشتم در بارهً هفت کشور چنین آمده: "در چگونگی زمین: 1- اندر دین گوید که زمین سی و سه سرتک (گونه) است. 2- آنگاه که تیشتر (فرشتهً باران) فروبارید، از آن دریا پدید آمد، زمین در همه جا نم بگرفت و هفت پاره گردید؛ آن پاره گه در میان جای داده شده، در بزرگی به اندازهً شش پاره دیگر است که گرداگرد آن را فرا گرفته، آن شش پاره با هم به اندازهً کشور میانکی است که خونیرث است. به آن پاره ها کشور نام نهادند زیرا هر یکی را کشی (مرزی)است. 3- پاره ای که به کست (سوی) خراسان است، کشور ارزه است. پاره ای که به کست خوروران است، کشور سوه است.احتمالاً اَرزهی نشاندهندهٔ کوهستانهایی بود که بخش مرو را از سوی غرب محدود میکرد، یعنی کوهستانهای هیرکانی پیرامون دریای مازندران. سرزمینهای شمالی و جنوبی دیگر شناختهشده نیستند و در سنت اوستائی از روزگار پیش تنها نامهایی بودند بدون معنا. طبیعی است که این سرزمینها را باید در دشتهای اسکیتها در شمال و جنوب شرقی ایران جستجو کرد. در گاتها (یسنای ۳۲، بند۳) نیز از هفت اقلیم سخن رفتهاست ولی نام آنها ذکر نشدهاست.مفهوم «هفت کشور» در بندهش به شرح زیر ذکر شده است: «گویند در دین که زمین سیوسه نوع است. هنگامی که «تیشتر» آن باران ساخت که دریاها از او پدید آمدند، زمین را همه جای نم بگرفت، به هفت پاره بگسست، دارای زیر و زبر و بلندی و نشیب شد. پارهای به اندازهی نیمهای در میان و شش پارهی دیگر پیرامون آن قرار گرفت. آن شش پاره به اندازهی «خونیرس» است، او آنها را کشور نام نهاد، زیرا ایشان را مرز ببود، چنانکه پارهای را که به ناحیهی خراسان است کشور َ«ارزَه»، پارهای را که به ناحیهی خاوران است کشور «سَوَه»، دو پاره را که به ناحیه نیمروز است کشور «فرَددَفش» و «ویدَدَفش»، دو پاره را که به ناحیه اباختر است کشور «وُروبَرشَن» و «وُروجَرشَن» خوانند. آن را که میان ایشان و به اندازه ایشان است، خونیرس خوانند. از این هفت کشور، همه گونه نیکی در خونیرس بیشتر آفریده شد.»در سنت زردشتی جهان به هفت اقلیم یا کشور تقسیم شده است و در اوستا از هفت کشور سخن رفته است. نام این کشورها و جای آنها چنین است:
یکم: اَرْزه در خاور (شرق)
دوم: سَوَه در باختر (غرب)
سوم: فِرَدَدَفْش در جنوب
چهارم: ویدَدَفْش در جنوب
پنجم: وُروبَرِشْن در شمال
ششم: وُروجَرِشن در شمال
هفتم: خوَنیرَث در میانه
خونیرث برترین این کشورهاست که در پهناوری، بهتنهایی با شش کشور دیگر برابر بوده و دارای صفت بامیک (بامی) بهمعنای درخشان است. «
پژوهشگر تاربخ: جواد معروف
#انجمن_شاهنامه_خوانی_دبی
🆔@anjomanshahnameh
🌏
پنجم ژوئن (پانزدهم خرداد) روز جهانی محیط زیست گرامی باد!🌱
✍️ #سیروس_حامی
این رویداد که از سوی برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد (UNEP) بنیاد نهاده شده ، ابزار اصلی افزایش آگاهی و اقدام سازمان ملل برای حفاظت از محیط زیست در سراسر جهان است.
تاریخچه:
در ۱۹۷۲ روز جهانی محیط زیست در نخستین کنفرانس جهانی سازمان ملل متحد پیرامون انسان و محیط زیست در استکهلم سوئد بنیاد نهاده شد. این کنفرانس نقطه عطفی در جنبش زیستمحیطی جهانی بود و به امضای شماری پیمان بینالمللی زیستمحیطی انجامید.
موضوع:
هر سال، روز جهانی محیط زیست بر یک موضوع ویژه متمرکز میشود. موضوع ۲۰۲۴ «بازسازی اکوسیستم» است. این موضوع بر اهمیت احیای اکوسیستمهای آسیبدیده برای رویارویی با بحران آب و هوا تأکید میکند.
🌍
ارج محیط زیست در فرهنگ ایران
«همۀ آبهای چشمه ساران و آبهای روان و رودها را میستایيم. تنه و ریشۀ همه گياهان را میستایيم. سراسر زمين را میستایيم. سراسر آسمان را میستایيم. همه ستارگان و ماه و خورشيد را میستایيم. سراسر انيران را میستایيم. همه جانوران آبی، زیرزمينی و پرنده و رونده و چرنده را میستایيم». - یسنه، هات۷۱ ، بند۹
در آیین ایران کهن؛ پاسداشت محیط زیست هماهنگ و همسو با اشا (هنجار هستی) است و محیط زیست و سلامت از هم جدا ناشدنیند.
«باید برای آبادانی جهان كوشيد و آن را بدرستی نگاهبانی كرد و به سوی روشنایی برد.» - یسنه، هات ۴۸ بند ۵
«براستی اهورا مزدا روا نمیدارد كه ما هيچ چيز ارزشمندی را كه میتوانيم از آن بهره گيریم تباه كنيم ...» - وندیداد، فرگرد پنجم، بخش ۸، بند ۶
اندیشهی نیاکان در زمینه ارج و پاسداشت سپهر جاندار و بیجان در شاهنامه بازتاب یافته. برای نمونه چون انوشیروان به تخت مینشیند، چنین میگوید:
ز خاشاک تا هفتچرخ بلند
هوا، آتش و آب و خاک نژند
به هستی یزدان گوایی دهند
روان تو را آشنایی دهنـد
انسانیکه درختی در زمین بکارد و به محیط زیست ارج بنهد، شایستهی بهشت خواهد بود:
به نزدیک یزدان، ز تخمیکه کشت
بیابـد بـه پاداش، خـرّمبهشت
شاهنامه برای ستایش پروردگار، بارها از آفریدههای او در زاستار (طبیعت) نام میبرد. برای نمونه در نامهی رستم، پهلوان بزرگ ایرانی، به پدرش زال پس از پیروزی در جنگ آمده است:
نخست آفرین بر خداوند هور
خـداوند مار و خـداوند مور
خداوند بهرام و ناهید و مهر
خداوند این بر کشیده سپهر
و یا در آغاز نامهای دیگر، نوذر، شاه ایران، به سام، فرمانده سپاه ایران، مینویسد:
خـداوند ناهیـد و بهـرام و هور
که هست آفرینندهی پیل و مور
#تهمورث #دیوبند مردم را به مهر ورزی و رفتار درست با جانوران سفارش میکند:
رمنـدهددان را همـه بنگـرید
سیهگوش و یوز از میان برگزید
به چاره بیاوردش از دشت و کوه
به بنـد آمدند آن که دور از گروه
ز مرغان هم آن را که بد نیکساز
چـو باز و چـو شاهین گـردنفراز
بیاورد و بآموختنشان گرفت
جهانی بدو مانده اندر شگفت
چُن این کرده شد، ماکیان و خروس
کجـا بـرخـروشد گَـه زخم کـو س
بیاورد یکسر به مردم کشید
نهفته همه سودمندی گزید
بفرمود تاشان نوازند گرم
نخوانندشان جزبدآوای نرم
از نامورترین سرودهای شاهنامه، پرهیزدادن آدمیان از آزردن مورچگان است:
مکش مـورکی را کـه دانهکش است
که او نیز جان دارد و جان خوش است
و اوج نگاه همراه با مهربانی به دیگر جانداران را میتوان در این بیت دید:
سیاهانـدرون باشـد و سنگدل
که خواهد که موری شود تنگدل
بازتاب ارج و پاسداشت هوای پاک ، گیاهان و جانوران در شاهنامه در سرود رامشگر مازندرانی آشکار است:
که مازندران ، شهر ما یاد باد
همیشه بر و بومش آباد باد
که در بوستانش همیشه گل است
به کوه ا ندرش را لاله و سنبل است
هـوا خوشگـوار و زمین پرنگار
نه سرد و نه گرم و، همیشه بهار
دی و بهمن و آذر و فرودین
همیشه پر از لاله بینی زمین
نوازندهبلبل به باغ اندرون
گرازنده آهو، به راغ اندرون
یکی از شوندهای بنیادین تاختن شاپور به روم ، بریدن درختان و ویران کردن دیوار باغ و پالیزها به دستور کیسر(قیصر) روم بود و چون ایرانیان نخستین مردمانی بودند که در پاسداشت زیستبوم پیشگام بودند، این ویرانکاری برایشان گران اوفتاد و روم را ادب کردند:
دگر هرچه ز ایران بریدی درخت
نبًـرد درختِ کسان، نیکبخت
و شرط آشتی :
بکاری و دیوارها بـرکُنـی
ز دلها مگر خشم بیرون کنی
🌎
در سراسر جهان، روز جهانی محیط زیست با گسترهای از رویدادها و کنشها، همچون راهپیمایی، دوچرخهسواری، کاشت درخت، پاکسازی و نمایشگاه جشن گرفته میشود. این رویدادها فرصتی است تا مردم با افزایش آگاهی زیستمحیطی خود، برای ایجاد تفاوت و بهبود حفاظت از محیط زیست در هازمان خود هنباز شوند.
عادتهای محیط زیستی خود را دگرگون کنیم.
و سیارهای سالمتر برای نسلهای آینده بسازیم.
🌲🌲🌲🌲🌲
پایان روزگار فریدون🕊
گزارش #سیروس_حامی
انجمن شاهنامه فردوسی یزد
و خردسرای فردوسی یزد
هنگام : شنبه دهم خرداد ۱۴۰۴
جایگاه : دانشگاه امام جواد یزد
🆔 @shahname_yazd
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
https://youtu.be/mryKgB0J9nA
چرا جم جهان رو به طبقاتی تقسیم میکنه؟ دلیلش این هست که طبقه بندی اجتماع، قرار دادن هرکسی در جایی بوده که باید باشه. ولی ضحاک که روی کار میآید، هر کسی از جایی که هست برداشته میشود.
دکتر #امیرحسین_ماحوزی در این بخش از کلاس داستان شاهنامه با ما دربارهی خدمات جم و بویژه دادگری او و طبقهبندی جامعه از سوی جم صحبت میکنند.
🆔 /channel/ShahnamehToosi
https://youtu.be/HCJsBGVIm-g
من کی هستم؟
در زندگی چه میخواهم؟
ما در روزمرگی زندگی فراموش کردهایم، که هستیم و همواره از این پرسش فرار کردهایم. اما اسطورههای ما، میتوانند به ما نشان دهند که ما که هستیم!
دکتر #امیرحسین_ماحوزی در این بخش از کلاس داستان شاهنامه با ما دربارهی اهمیت شاهنامه و اساطیر ایرانی و تاثیری که میتوانند در زندگی امروز ما بگذارند، میگوید.
@ShahnamehToosi
به یاری یزدان،
نشست فرهنگی این هفته
انجمن شاهنامه فردوسی یزد
و خردسرای فردوسی یزد
سر ساعت ۱۸:۰۰ شنبه سوم خرداد
جایگاه :دانشگاه امامجواد(ع) یزد
میدان اطلسی؛ بلوار شهیدان اشرف، بلوارجوادالائمه
باهم به #ایران میاندیشیم و فرهنگ میگستریم.
🆔 @shahname_yazd
🔮🔮
#نظرـسنجی
لیست برترین کانال های تلگرام
🛑 آیا با انجام مذاکره و توافق میان ایران و آمریکا موافقید ؟
۱- بلی ........
۲- خیر .........
🔺 لطفا همه شرکت کنید 🔺
...............................................................
🔹سفر به دنیای خیال و رویا
⭐️⭐️
🔴 ایران چو باغیست خرّم بهار
✍️ #جلال_خالقی_مطلق
شاهنامهشناس
شاهنامه، چشمۀ درخت است و ریشۀ درختِ ملیّتِ ما از این چشمه، آب میخورد؛ آبی شیرین و گوارا.
در یک جایی خسرو پرویز برای پسرش، شیرویه پیامی میفرستد و به او میگوید:
که ایران چو باغیست خرّم بهار
شکفته همیشه گلِ کامگار
گل کامگار، رز بسیار زیبا و شادابی بود که یک تَن از خاندانِ کامگاریان که در مرو زندگی میکرد، به نام احمد کامگاری آن را پرورش داده بود.
پر از نرگس و نار و سیب و بهی
چو پالیز گردد زِ مردم تهی
سپرغم، یکایک زِ بُن بر کنند
همان شاخِ نار و بِهی بشکنند
سپرغم، ریحان است که یک نوع آن شاهاسپرغم بوده است.
اگر بفکنی خیره، دیوارِ باغ
چه باغ و چه دشت و چه دریا، چه راغ
اگر دیوار باغ را خراب کنی، دشتی بیش نیست و ویران خواهد شد.
نگر تا تو دیوارِ او نفکنی
دل و پشتِ ایرانیان نشکنی
کز آن پس بود غارت و تاختن
خروشِ سواران و کین آختن
زن و کودک و بومِ ایرانیان
به اندیشۀ بد منه در میان
چیزی را در میان نهادن، یعنی آن را تاخت زدن و وجهالمصالحه قرار دادن. مواظب باش سرنوشت این کشور را فدای آزمندیهای خود نکنی.
این شاهبیتی است که باید آن را با آبِ زر نوشت و در اتاق کار همۀ دولتمردان و حتی در مراکز پژوهشی و علمی و در همۀ خانهها آویخت که هر روز در مقابل چشم ما باشد.
🔴 بُنمایه: بخارا ۶۴، ر ۱۲۰
@IranDel_Channel
/channel/ShahnamehToosi
.
.
دلنگران میهن
دوم تیر ۱۴۰۴
#محمود_فاضلی_بیرجندی
روزی که اسفندیار به آهنگ جنگ با رستم به زابلستان شد، رستم با پدرش زال رای زد تا از جنگ با شاهزاده جوان بپرهیزد.
سخن نغز زال به رستم آن بود که سفارش کرد تا به هر راهی که شده در جنگ را بربندد. با دادن مال و خواسته. با میهمان کردن پسر پادشاه به سرای خویش. با هر راهی که شده!
چرا؟
چون اگر جنگ درگیرد، دستکم یکی از فرجامهای آن کشتهشدن رستم بر دست اسفندیار خواهد بود!
فرجام دیگر آن که رستم اسفندیار را بکشد.
اما نگرانی زال چیزی دیگر است، بزرگتر از این هر دو:
زال جنگ را و پس از جنگ را میبیند.
میداند که اگر جنگ درگیرد آب و خاک و سرزمینش بر باد خواهد رفت. و آن بزرگترِ دردها خواهد بود.
به رستم میگوید:
به دست جوانی چو اسفندیار
اگر تو شوی کشته در کارزار
نماند به زابلستان آب و خاک
بلندی برین بوم گردد مغاک.
زال، نگران میهن است.
بر اوست که تا بتواند راه جنگ را بربندد.
او خوب آگاه است که آدمیان همه رفتنیاند.
آنچه باید بماند میهن است.
آنچه باید بماند میهن است.
میهن.
این خاک.
این خانه نیاکانی.
این گرامیتر از جان.
/channel/dejnepesht4000
پادشایی منوچهر
ریشه کاوی نام و چیستی #سیمرغ و #زال
گزارش #سیروس_حامی
انجمن شاهنامه فردوسی یزد
و خردسرای فردوسی یزد
هنگام : شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۴
جایگاه : دانشگاه امام جواد یزد
🆔 @shahname_yazd
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
درود و مهر
با آرزوی آرامش و رهایی ایران و جهان از دیو شوم جنگ، در آغاز هفته نو، فرازی دیگر از سخن سخته فردوسی فرزانه را پیشکش گرامیان دارم.
در پناه خرد. فر ایران را میستاییم
مهرورزتان : سیروس حامی
#آیین_کشورداری_در_شاهنامه_۱۱۶
/channel/ShahnamehToosi
📝 فهرست جستارهای تالار👇
یادآوری: این تالار بازتاب دهنده برآیند پژوهشها و دیدگاههای گرداننده تالار در پیوند با شاهنامه و «استوره»های ایرانی و در برگیرنده جستارهایی ویژه با رویکرد زندآگاهانه(هرمنوتیک) و با الگوواره(پارادایم) نو و دیگرگون است، پس:
الف - نوشتن و فرستادن هر فرسته تازه نیازمند رسیدن هر بخش از پژوهش و بررسی به انجامی است که قابل ارایه باشد! این مهم هفتهها و گاه ماهها زمان میبرد!
ب- آشنایی همراهان گرامی با الگوواره نگارنده و چگونگی دریافت و رسیدن به هسته راستین و تاریخی داستانهای شاهنامه نیازمند آگاهی از جستارهای پیشین -از آغاز گشایش تالار- است!
فهرست فراهم شده، که اینک بخش چهارم آن پیشکش میشود، یاریگر همراهان است! بخشهای پیشین فهرست هم نشانی داده شده! 👇
4️⃣ فهرست ۴
بخش چهارم فهرست جستارهای تالار «رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه»
بساویدن هر هشتگ یا تارپیوند (سرنام آبیرنگ) به جستار و یا زنجیرهها راه میبرد.
⏪⏪ گشایش تالار
👈 بخش نخست فهرست
👈 بخش دویُم فهرست
👈 بخش سهیُم فهرست
👈 سنجش بیتهایی منتسب به فردوسی فرزانه در «گفتار اندر ستایش پیغمبر»
👈 بررسی چند واژه: شهر /شهریار / شاه / پادشاه / شاهنشاه
👈 گفتاری پیرامون نمادینگی شاهان بخش آغازین شاهنامه
👈 نکتههایی از جنگ افراسیاب با نوذر
۱- میدان جنگ
۲- افرسیاب
۳- درگذشت سام
۴- شکست ایرانیان از افراسیاب
👈 چند جستار به فراخور روز کورش بزرگ.
👈 ریشهشناسی و تلفظ واژههای «آفرین» و «نفرین»
👈 گویش نرم(مجهول) واکههای«ای» و «او» در شاهنامه
👈 «زبان برگشادن» در برابر «سخن برگشادن»
👈 دیرپایی آیین رایورزی در کارهای کشور
👈 جایگاه «البرز کوه» !!
👈 سویههای زمینپیمایی در ایران باستان
👈 کاربرد «برگشتن» در معنی «شدن» در شاهنامه
👈 «مازندران شاهنامه» کجاست!؟
👈 آز و تعصب (زندهنام دکتر اسلامی ندوشن)
👈 «برگشتن» در معنی «شدن» در شاهنامه
👈 دشنام در شاهنامه
👈 بهزه کردن کمان - بایستهای پیش از کارزار
👈 #هزار_سال_دروغ برای دریوزهگر نشان دادن فردوسی فرزانه
👈 گفتار نخست: دولتشاه سمرقندی
👈 گفتار دویم – تاریخ گزیده
👈 گفتار سهیُم - تاریخ سیستان
👈 گفتار چهارم تا نهم : نظامی عروضی
👈 گفتار دهم تا سیزدهم - شاهنامه فلورانس
👈 گفتار چهاردهم - لباب الالباب عوفی
👈 گفتار پانزدهم تا هفدهم : مجمل فصیحی
👈 سه عامل سقوط حکومتها در نگاه فردوسی
👈 بهرام گور و رفاه عمومی شهروندان
👈 واژه موبد در سخن فردوسی
👈 شاهنامه یک اثر نژادپرستانه نیست
👈 «گشادن» برابر «انداختن ، گسستن، رهاکردن*»
👈 ریشهشناسی نام گرامی«ایران» و گویش درست آن
👈 اوستیا / ایرستان سرزمینی در قفقاز با میراث فرهنگ ایرانی
✍️ پیرامون نخستین بیت شاهنامه
👈 نخستین اعلامیه حقوق بشر
👈 فردوسی از منابع شفاهی بیزار بوده است
👈 چرا شاهنامه به وجود آمد، چرا شاهنامه نوشته شد؟
👈 جاندارانگاری - اساس زبان
👈 جایگاه کورش و داریوش در شاهنامه
👈 جشن_سده و اتهام زدودن آن از شاهنامه!
👈 زندگی و مرگ در شاهنامه فردوسی
پیشنهاد میشود ایران دوستان گرامی آشنایی با پارادایم نو و واکاوی شاهنامه از نگاه «تاریخ» را از زنجیره
#شاهنامه_تاریخ_استورهای
و گزارش شاهنامه از آغاز را از
✍️ پیرامون نخستین بیت شاهنامه
بیاغازند!
❇️
🗣 #ژاله_آموزگار
• در اساطیر ایران وقتی شخصیتهایی مثل زرتشت یا گوشورن (ایزد حامی چارپایان) به اهورامزدا از رنج و ظلم شکایت میکنند، او با خشم يا مجازات پاسخ نمیدهد.
• بلکه وعده میدهد که در پایان، شر شکست میخورد و جهان به سوی نوسازی و راستی میرود. اهورامزدا این اعتراضها را به رسمیت میشناسد و راه صبر پایداری و انتخاب درست را نشان میدهد.
• در این فرهنگ حتی اعتراض به «بالاترین مقام الهی» هم پذیرفته شده، چون نشانه آگاهی و جستجوی راستی است نه گناه.
جوش دریا
/channel/ShahnamehToosi
📖 📖 📖
📝 توصیهنامه بهرام گور به کارگزاران خود عامل افزایش رفاه عمومی و ارتقا سطح رضایتمندی
✍️دکتر #اسداله_الوندیزاده
بهرام گور از شخصیتهای مورد التفات حکیم توس در شاهنامه میباشد.
داستان زندگی این ابرمرد آرمانی از تولد، کودکی، جوانی، پادشاهی و نهایتا مرگ وی در شاهنامه به تفصیل بیان شده است.
پدرش( یزدگرد) سی سال پادشاه بود. پادشاهی به شدت بزهکار و بی نهایت جفاپیشه!
کسی را نبد نزد او پایگاه
به زودی مکافات کردی گناه
در چنین شرایطی بهرام متولد میشود.
پیشگویان خبر بر تخت نشستن بهرام را به پدرش اعلام می نمایند و همین امر باعث میشود تا یزدگرد وی را برای تربیت، پرورش و یادگیری فنون شکار روانه دربار حاکم حیره( منذر بن نعمان) کند.
ز اختر چنان بود اندر نهان
که او شهریاری بود در جهان
تصمیمی که مورد تایید موبدان هم بوده است. موبدان نیک میدانستند که اگر این کودک برخلاف خوی پدرش تربیت شود، پادشاهی دادگر خواهد شد.
*گر این کودک خرد خوی پدر
نگیرد شود خسروی دادگر* ...
پس از مرگ یزدگرد، بهرام با شکست خسرو، بر تخت شاهی مینشیند و به مدت شصت و سه سال بر ایران حکمرانی میکند...
چو بر تخت بنشست بهرام گور
به شاهی بر او آفرین خواند هور
فردوسی ویژگی.های شخصیتی بهرام گور اعم از بخشندگی، خوشگذرانی، جوانمردی، زیرکی درکارزار و ... را به صراحت بیان میکند ...
نکته جالبتر در بیان فردوسی، دادگری در مملکت داری و به تعبیر امروزی مدل حکمرانی ایشان است...
بهرام گور در اندرزنامه خود به کارگزاران نکاتی ارزشمند را به شرح ذیل یادآوری میکند،
نکاتی که با اعمال آنها زمینه رشد رفاه عمومی فراهم گشته و شادی مرئوسان وقت را مستوجب شده است.
۱- تلاش جهت کاستن آلام مردم و افزایش شادی و نشاط
سر نامه کرد آفرین ار نخست
بدان کاو روان را به دانش بشست
هرآن کس که از کارداران من
سرافراز جنگی سواران من
بنالد نبیند بجز چاه و دار
دگر کشته افکنده بر خاک خوار
بکوشید تا رنج ها کم کنید
دل غمگنان شاد و خرم کنید
۲- معافیت مالیاتی هفت ساله
نخواهم خراج از جهان هفت سال
اگر زیر دستی بود یا همال
۳- تاکید بر اجرای عدالت بین مرئوسان
به هر کارداری و خودکامهای
نوشتم ابر نامهی پهلوی
که با زیردستان جز از رسم داد
نرانند و از بد نگیرند یاد
ابا داد باشید و یزدانپرست
بشسته ز بیداد و کژی دو دست
۴_ رفع نابرابری با اعطای وام
کسی را که وامست و دستش تهیست
به هر جای بی ارج و بی فرهیست
هم از گنج ماشان بتوزید وام
بدیوانهابر نویسید وام
۵- مجهز شدن به علم و دانش و ترویج عقلانیت
بهدانش راون را توانگر کنید
خرد را همان بر سر افسر کنید
۶- رعایت حقوق همدیگر و تاکید بر وفای به عهد.
ز چیز کسان دور دارید دست
بی آزار باشید و یزدان پرست
بکوشید و پیمان ها مشکنید
پی و بیخ پیوند بد بَر کنید
۷- تاکید بر اصل شایسته سالاری و رعایت نردبان ترقی در انتصابات. ( کسانی که نه از روی شایسته سالاری و توانمندی به منصبی راه یافتهاند و فضایی بیش از قد و قواره اجتماعی خودشان اِشغال نمودهاند، یقینا به جایگاه اصلی خودشان برخواهند گشت).
هرآنکس که ناچیز بُد چیره گشت
وز اندازه کهتری درگذشت
بزرگش مخوانیدکان برتری
سبک بازگردد سوی کهتری.
۸- تاکید بر پاک دستی
به پاکی گرائید و نیکی کنید
دل و پشت خواهندگان مشکنید
۹_ پشتوانه مردمی مهمترین حامی
هر آن چیز کاو دور گشت از پسند
بدان چیز نزدیک باشد گزند
ز دارنده بر جان آنکس درود
که از مردمی باشدش تار و پود
ابلاغ نامه مذکور به کارگزاران تحسین مردم را در پی داشت.
چو آن نامه آمد به هر کشوری
به هر نامداری و هر مهتری
همی گفت هر کس که یزدان سپاس
که هست این جهاندار یزدان شناس
رستاخیز بپا شد، عموم مردم از خانهها بیرون آمدند و به تحسین پادشاه مشغول شدند...
زن و مرد و کودک به هامون شدند
ز هر کشور از خانه بیرون شدند
همه خواندند آفرین نهان
بدان دادگر شهریار جهان
اجرای منویات پادشاه، ثبات اقتصادی و شادی را برای همگان به ارمغان آورد. آنها فقط نصف روز کار میکردند و نیمه دیگر مشغول خور و خواب بودند. دست آخر پادشاه ، جهاندار ( یزدان) را به خاطر ارتقا سطح رفاه عموم ستایش می کند...
وز آن پس به خوردن بیارستند
می و رود و رامشگران خواستند
به یک نیمه از روز خوردن بدی
دگر نیمه زو کار کردن بدی
چنان شد که از بند گل افسری
دو دینار می خواستندی سری
یکی شاخ نرگس بها یک درم
خریدی کسی زو نگشتی دِژَم
ز شادی جوان شد دل مرد پیر
به چشمه درون آبها گشت شیر
جهانجوی کرد از جهاندار یاد
که یکسر جهان دید از این گونه شاد...
🔥🔥🔥🔥🔥
با سپاس از همراه فرهیخته این تالار ،
#دکتر_اسداله_الوندیزاده
http://t.me/ShahnamehToosi
🧲🧲🧲
💎برترین کانالهای تلگرام:
🔹هماهنگی جهت تبادل:
@mrsmafd
📝 زندگی و مرگ در شاهنامه فردوسی
✍️ #محمد_غلامزاده
الف) دیدگاه فردوسی درباره زندگی
فرزانه طوس، زندگی را آشگهی زیبا میداند که رقص شعلههایش با افروزش آن، از کران تا کران پیدا خواهد بود.
از این رو در دیدگاه او، داشتن یک زندگی خوب، در گرو بهرهگیری از تمام توان و تلاش خود برای شادزیوی و پاک زیستن است :
بیا تا به شادی دهیم و خوریم
به گاه گذشتن همی بگذریم
در نگاه فردوسی، تلاش و کوشش در زندگی، رمز جاودانگی است و مانایی و نیکنامی در روزگار را به همراه میآورد. از این رو هماره ما را به پرهیز از پلیدی و تلاش و کوشش سفارش میکند:
بیا تا جهان را به بـد نسپریم
به کوشش همی دست نیکی بریم
او ما را از کاهلی و سستی و تن آسایی میپرهیزاند و به بالندگی و نیرومندی رنج برداری فرمان میدهد:
تنآسایی و کاهلـی دور کن
بکوش و ز رنج تنت سور کن
که اندر جهان گنج بیرنج نیست
کس را که کاهل بود گنج نیست
در نگاه سراینده شاهنامه، دلسبتگی به جهان، ناپسند و اهریمنی است و از این رو ناپایداری جهان و ناشایستگی آن برای دلبستگی را گوشزد میکند و در کنار فرمان به شاد زیوی و تلاش و کوشش میگوید:
یکی پنـد گـویم تو را من درست
دل از مهر گیتی ببایدت شست
او در جای دیگر میافزاید:
چه بندی دل اندر سرای سپنج
چه نازی به گنج و چه نالی ز رنج
او همچنین ما را در برابر سختیهای زندگی به شکیبایی و آرامش فرامیخواند و رمز پیروزی و کامیابی در زندگی را پرهیز از بیتابی میداند:
شکیبایی و رای و هوش و خرد
هـژبر ژیان را به دام آورد
ب) مرگ در نگاه فردوسی
از دیدگاه فرزانه طوس، مرگ بازندگی، پیوندی تنگاتنگ دارد و مرگ را ادامه زندگی میداند و میافزاید:
به رفتن مگر بهتر آیدش جای
چو آرام یابد به دیگـر سرای
او مرگ را داد قلمداد میکند و شیون و فریاد در برابر آن را ناپسند میشمرد
اگـر مرگ داد است، بیـداد چیست!؟
ز داد اینهمه بانگ و فریاد چیست!؟
چنان دان که دادست و بیداد نیست؛
چـو داد آمدش جای فریاد نیست!
او رمز شکیبایی در برابر مرگ را تابش نور ایمان بر دل میداند که پیامد آن پذیرش برحق بودن مرگ و هراس به دل راه ندادن از این داد ایزدی است.
دل از نور ایمان گر آکندهای،
تو را خامشی به که تو بندهای!
بر این کار یزدان تو را راز نیست؛
اگر جانت با دیو انباز نیست!
فرزانه توس، مرگ را در سراسر زندگی به یادمان میآورد و این نکته را به ما گوشزد میکند که چراغ عمر هر زادهای با تندباد مرگ خاموش خواهد شد و ساز و نهاد جهان بر آن است که سرانجام هر زایشی، بهرهمندی از بستر خاک و بالینی خشت باشد
جهان را چنین است ساز و نهاد،
که جز مرگ را کس ز مادر نزاد!
او با یادآوری دل شستن از مهر سپنجیسرای، بر این نکته پافشاری میکند که فرجام همه جانداران، رهایی جان از زندان تنشان است و این امر، از چرخش روزگار جلوگیری نمیکند. بنابراین نباید پنداشته شود که با از میان رفتن یک فرد، همه روی گیتی پر خاک میگردد و زندگانی بیمعنی میشود
فردوسی با یادآوری این نکته به ما میفهماند که قهرمانپروری و وابستگی بیچون و چرا به یک شخص، کاری ناپسند است و از پذیرنده هوش و رای خرد به دور است که چنین بیندیشد:
چنینست رسم سرای سپنج
گهی ناز و نوش و گهی درد ورنج
سـرانجام نیک و بدش بگذرد
شکارست مرگش همی بشکرد
از این روست که فردوسی در جایجای شاهنامه، ما را از کین جویی و خونریزی و مادی گری و بدخویی بازمیدارد و به ما میگوید:
چو بستر ز خاکست و بالین ز خشت
درختـی چــرا بایـد امــروز کشت
که هـرچنـد چـرخ از بَـرَش بگـذرد
تنش خـون خـورد بار کین آورد
✅
🛫 https://ostadparsiban.blogfa.com/post/39
🆔 /channel/ShahnamehToosi/3515
مگردان زبان زین سپس جز به داد
که از داد باشـی تو پیـروز و شاد!
درود بیپایان
در آغاز هفته نو با پیشکش گوهر یدیگر از دریای شاهنامه جوان ماندن بخت یاران و هممیهنان را آرزو دارم. شاد باشید و کامروا
مهرورزتان : سیروس حامی
#آیین_کشورداری_در_شاهنامه_۱۱۳
/channel/ShahnamehToosi
https://youtu.be/IAWWCiz7jrs
فردوسی در دورهای از زندگی، آرزوی بازسازی هویت ایرانی را داشت و باورش این بود که وقتی این هویت از نو ساخته خواهد شد که اسطورههای ایران از نو زنده شوند! جالب که ایرانیها فکر میکردند حتی اگر زبان دستخوش تغییر شود با حفظ اسطورهها، ایران باقی میماند.
دکتر #امیرحسین_ماحوزی در این بخش از کلاس داستان شاهنامه با ما دربارهی خویشکاری فردوسی در حفظ اسطورهها، زبان و هویت ایرانی صحبت میکنند.
🆔 /channel/ShahnamehToosi
جایگاه و چیستی تاریخی #الانیدز
گزارش #سیروس_حامی
انجمن شاهنامه فردوسی یزد
و خردسرای فردوسی یزد
هنگام : شنبه سوم خرداد ۱۴۰۴
جایگاه : دانشگاه امام جواد یزد
🆔 @shahname_yazd
🆔 @XeradsarayeFerdosiYazd
#فریدون = سهپاره شدن آریاییان
۲۴- #منوچهر ، نبیره یا فرزند ایرج!!؟؟
نمونه ای از دست بردن افزایندگان در شاهنامه فردوسی!👇
آ- «تاریخ ثعالبی» یا «غرر اخبار» در بخش تاریخ ایران باستان از «شاهنامه ابومنصوری» آبشخور گرفته و این همان «نامه» (=کتاب) است که فردوسی آن را از نثر به شعر در آورده است!
که این «نامه» را دست پیش آورم؛
به پیوندِ گفتارِ خویش آورم!
ب- فرتور زیر برگهای از «تاریخ ثعالبی» است که به روشنی «منوچهر» را پسر ایرج و ماهآفرید میداند! پس میتوان انگاشت که منوچهر در آبشخور فردوسی و ثعالبی (شاهنامه ابومنصوری) پسر ایرج بوده است و نیک میدانیم که فردوسی بسیار زینهاردارانه درونمایه شاهنامه ابومنصوری را به پیوند گفتار خویش (=شعر) آورده؛ پس نمیتوانسته جز این بداود!
بر این بنیاد...
پ- فردوسی این رویداد را چنین سروده است:
۱. برآمد بر این نیز یکچندگاه،
شبستانِ ایرج نگه کرد شاه؛
۲. یکی خوبچهره پرستنده دید،
کجا نامِ او بود ماهآفرید.
۳. پریچهره را بچه بد در نهان،
از آن شاد شد شهریارِ جهان.
۴. از آن خوبرخ شد دلش پرامید
به کینِ پسر داد دل را نوید
۵. یکی پور زاد آن هنرمند ماه؛
چگونه!؟ سَزاوار تخت و کلاه!
روشن است که این پنج بیت همخوان و همسوی با نوشته ثعالبی و نیز برخوردار از استواری و انسجام سخن فردوسی هست و هیچ کاستی در آن دیده نمیشود!
از سوی دیگر...
افزایندگان با جا دادن بیتهای زیر میان بیتهای ۴ و ۵ بالا، منوچهر را از فرزندی به جایگاه نوه دختری ایرج رسانیده اند:
۱/۴- چو هنگامهی زادن آمد پدید،
یکی دختر آمد ز ماهآفرید.
۲/۴- جهانی گرفتند پروردنش،
برآمد به ناز و بزرگی تنش.
۳/۴- مر آن ماهرخ را زِ سر تا به پای
تو گفتی مگر ایرجستی به جای
۴/۴- چو برجست و آمدْش هنگامِ شوی،
چو پروین شدش روی و چون قیر موی،
۵/۴- نیا نامزد کرد، شویش پشنگ
بدو داد و چندی برآمد درنگ
۶/۴- بدادش بدان نامبُردارشوی،
چو یکچندگاهی برآمد بر اوی،
اینگونه ، افزایندگان با دست بردن در سخن استاد توس، زادن منوچهر را نه از همسر ایرج(ماهآفرید) که از دختر ایرج وانمود کرده اند! با افزودن این بیتها به شاهنامه، «منوچهر» را به جای پسر ایرج، نوه دختری او وانمودهاند!
نکته شایان درنگی که هرچند خود به تنهایی تعیینکننده نیست ولی میتواند نشان دیگری از سروده شدن این بیتها از سوی کسی جز استاد توس باشد این که در بیت افزوده ۴/۴ بالا، فعل«برجستن» برابر «رسیدن، بالغ شدن، آماده زناشویی شدن» به کار رفته که نمونه دیگری نه تنها در سخن فردوسی ندارد، نگارنده چنین کاربردی را در سخن دیگر سخنسرایان هم نیافته است! چنین مینماید که جاویدنام دهخدا و دیگر فرهنگنویسان نیز چنین کاربردی از این واژه نیافته و در واژهنامهها نیاورده است! نسخه نویس نسخه واتیکان -گویا با دریافت این کاربرد نا بهنجار!- واژه «برجست» را با «پرورد» جایگزین کرده است!
در همین بیت نارسایی دیگری هم هست و آن این که دختر منتسب به ماهآفرید تنها پس از «برجستن» زیباییهایی چون «روی به درخشندگی پروین» و «موی به سیاهی قیر» را به دست آورده و پیش از آن چنین زیبایی نداشته است!
از این روی، این خامه سرودن چنین بیتی از سوی فردوسی فرزانه را دور از ذهن میداند و برایند سخن این که بردن منوچهر از جایگاه فرزند به جایگاه نوه ایرج کار افزایندگان میتواند بود!
شایان یادآوری است که در پاره ای نسخه ها با افزودن دو بیت «پشنگ» برادرزاده فریدون و از تبار #جمشید دانسته شده است! و پاره ای نیز پشنگ را نرهشیری از تخم فریدون نوشته اند!😳
در باره انگیزه این افزایش، یک گمانه، نزدیک کردن بازگفت(روایت) شاهنامه به بازگفت بندهش میتواند بود! در بندهش، فریدون دختر ایرج را نهان میدارد و تا ده پیوند از آن دختر دخترانی زاده میشوند و سپس «منوش خورشید به بینی» از او «منوش خوَرنر» که پدر منوچهر است! (بهار۱۵۰)
پیوست : برگه ای از غرر اخبار یا تاریخ ثعالبی
@ShahnamehToosi
راز #سیمرغ_و_زال
ش- پویانمایی #سیمرغ_و_زال
📌 آنچه در این پویانمایی خواهید دید:
✅ زایش زال و نفرین سپیدی ❄️
✅ رها شدن در کوهستان و یاری سیمرغ 🦅
✅ عشق شورانگیز زال و رودابه ❤️
✅ نبرد میان سرنوشت و سنت در دربار ایران 👑
✅ زایش رستم – بزرگترین پهلوان تاریخ! ⚔️🔥
کاری از :
Animation DNA Farsi
https://youtu.be/rg4cv56iJC4
/channel/ShahnamehToosi