گرداننده درگاه : سیروس حامی @Cyrus_Hami
یادی از پرشکوهترین جشن سده برگزار شده در دهههای گذشته در یزد - روستای چم - دهم بهمن 1394
/channel/shahname_yazd
جشن سده
گفتگو با زنده یاد استاد پورداود
/channel/ShahnamehToosi
جشن سده؛ مشترک ایران و تاجیکستان درتالار"خلیجفارس
همایش بزرگداشت ثبت جهانی جشن سده با همکاری سازمان جوانان زرتشتی تهران (فروهر)، انجمن زرتشتیان تهران و پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، به دو روش حضوری و مجازی برگزار خواهد شد.
❤️
به تازگی جشن سده به عنوان بیستوچهارمین عنصر میراث فرهنگی ناملموس ایران در پروندهای مشترک با تاجیکستان، در یونسکو ثبت جهانی شد. همایش بزرگداشت این رویداد فرخنده هشتم بهمن ماه ۱۴۰۲ خورشیدی از ساعت ۹:۳۰ تا ۱۳ در تالار خلیج فارس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری برگزار میشود.
نشانی همایش: تهران، خیابان امام خمینی، خیابان سی تیر، روبهروی ساختمان موزه ملی ایران، پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری
پخش زنده همایش از تلویزیون اینترنتی پژوهشگاه به نشانی:
https://tv.richt.ir
@Persiangulfnik20
👍❤️
آتش جشن سده،شعله به دلها زده
هوشنگ با هنگ و رای، پیروز دل جام زده
قصّه آن مار و سنگ، راه فراز و نشیب
سنگ به سنگ شعله زد، روشنی آغاز شده
زنده و جاوید باد، یاد نیاکان ما
مهر وطن در دلم،آتش سوزان شده
پیر مغانم بداد،جرعهای از مهر و داد
آتش زرتشت بین،وهومن پاک شده
روشنی بیکران دست نیایش بلند
نور خدا را ببین در دل بینا شده
رفتن راه اشا رسیدن به هاروتات
آتش مزدا نگر، خورشید تابان شده
روشنی درونی روشنی دل و جان
آرمیتی و راستی معنی آتش شده
دست به دست میدهند سلسه آزادگان
دور تو چرخ میزنند با دلی پر ز ایمان
آتش جشن سده در دل خود برفروز
راستی است آذرنگ شب شده مانند روز
همیشه با فر و داد پیروز باشی پیروز
/channel/iran_shatra
/channel/ShahnamehToosi
#جشن_سده_در_شاهنامه
سده، جشن ملوک نامدار است
ز افریدون و از جم یادگار است
🔹پادشاهی دارای داراب:
نگه دارد این فال جشن سده
همان فر نوروز و آتشکده
🔹پادشاهی یزدگرد:
بدایوان همی بود خستهجگر
ندید اندر آن سال روی پدر
مگر مهر و نوروز و جشن سده
که از پیش رفتی میان رده
🔹پادشاهی بهرام گور:
چو شد ساخته کار آتشکده
همان جای نوروز و جشن سده
بیامد سوی آذرآبادگان
خود و نامداران و آزادگان
🔹پادشاهی قباد:
نهاد اندر آن مرز آتشکده
بزرگی به نوروز و جشن سده
مداین پی افگند جای کیان
پراگنده بسیار سود و زیان
از اهواز تا پارس یک شارستان
🔹پادشاهی هرمزد:
سه یک دیگر از بهر آتشکده
همان بهر نوروز و جشن سده
فرستاد تا هیربد را دهند
که در پیش آتشکده برنهند
پادشاهی خسرو پرویز:
من از تخمهٔ نامور آرشم
چو جنگ آورم آتش سرکشم
به ایران بران رای بُد ساوهشاه
که نه تخت ماند نه مهر وکلاه
#یزدگرد_سوم
کند با زمین راست آتشکده
نه نوروز ماند نه جشن سده
همه بنده گشتند ایرانیان
برین بوم تا من ببستم میان
اگر با تو یک پشه کین آورد
ز تختت به روی زمین آورد...
که پیروزگر شاه پیروز باد
#فردوسی_بزرگ
/channel/iran_shatra
/channel/ShahnamehToosi
آیا به راستی کسی «جشن سده» را از شاهنامه زدوده است!؟
در کنار نوروز و مهرگان، جشن سده نیز از باارزشترین و باستانیترین جشنهای آیینی ایرانیان است!
در باره ریشه و چگونگی پیدایی جشن سده، سخنها گوناگون است وبررسی همه آنها از حوصله این کوتاه بیرون! نگاهی گذرا به پارهای از ریشههایی که برای جشن سده یا «جشن آتش» گفته شده:
۱- به سد تن رسیدن زادگان #کیومرث
۲- به جهان آمدن جهنام(جهنم)
۳- آتش افروختن به فراخور گرفتاری ضحاک به دست فریدون.
۴- پنجاه شب و پنجاه روز به نوروز(۱۰۰=۵۰+۵۰)
۵- سد روز از آغاز زمستان(ماه آبان) گذشته
۶- شناخت آتش از سوی هوشنگ پیشدادی
۷- سد روز تا گردآوری غله در جنوب ایران
زندهیاد استاد مهرداد بهار پیوند میان «سده» و شماره «سد ۱۰۰» را درست نمیداند و «سده» را از ریشه «سَدَک sadak» پارسی باستان به مانای «پیدایی و آشکار شدن» دانسته است.
یکی از نازشانگیزترین ریشهها یا فرزانش(فلسفه)های گفته شده برای جشن سده که از سوی ایرانشناس نامی، پروفسور «مری بویس» در میان نهاده شده، پیوستگی آن با بازگشت ایزد رپیثوین به روی زمین، سد روز پس از رفتن به زیرِ زمین است!
در باورهای کهن ایرانی که سال به دو موسم تابستان(هفت ماه) و زمستان(پنج ماه) بخش میشد ، ایزد «رپیثوین» سرور و نگاهبان گرمای نیمروز و یار و یاور تیشتر است.
در آغاز موسم زمستان و آنگاه که «دیو سرما» به زمین میتازد، رپیثوین به زیرِ زمین میرود و ریشه گیاهان و آبها را گرم نگاه میدارد و از آنان نگاهبانی میکند تا تباه نشوند! بازگشت او به روی زمین با نوروز و مایه گرم شدن دوباره زمین است!
از نگاه «مري بويس»؛ مردم با افروختن آتش، سد روز پس از رفتن رپيثوين و پنجاه روز پيش از بازگشتش، برای گرم كردن گياهان و چيرگي بر سرمای سخت به او ياری میرساندند. از این دیدگاه این جشن یادگاری از روزگار کشاورزی نخستین بوده است که در اوج سرما با افروختن آتش در گوشه و کنار کشتزارها و باغها به جلوگیری از سرمازدگی درختان و گیاهان کمک میکردهاند!
این رویکرد به «سده» ، نگرش دانشیگ و نازشانگیز نیاکان و شناخت ایشان از گردش سال و ماه و دورههای گرما و سرما و زندگی دوباره گیاهان است!
گاه شنیده میشود که گویا پارهای مصححان «جشن سده را از شاهنامه زدوده اند!!!»! این داوش، بیبنیاد، کینورزانه و نابخردانه است!
آنچه که نه سخن فردوسی، که سروده افزایندگان به شاهنامه دانسته شده، و نیاوردنشان در متن را نمیتوان «زدودن سده از شاهنامه» دانست، بیتهایی است که در متن کهنترین و معتبرترین دستنویسهای شاهنامه (فلورانس۶۱۴، لندن۶۷۵، سنژوزف، قاهره۷۴۲، استانبول۸۰۳، استانبول۹۰۳) دیده نمیشوند! و در دیگر نسخهها نیز جابجا، درهم و گاه با کاستی آورده شدهاند!
زمان پیدایش جشن سده نیز در آبشخورهای گوناگون (آثارالباقیه و التفهیم ابوریحان، نهایهالاری نویزی، زینالاخبار گردیزی، البلدان ابن فقیه، و... نه روزگار هوشنگ، که زمان مشی و مشیانه، کیومرث، فریدون، زوتهماسب، و هتا اردشیر پاپکان نیز گفته شده است!
تبری و بلعمی و ثعالبی روایتی نزدیک روایت افزوده به شاهنامه را در خود دارند و مجملالتواریخ –که از مهمترین آبشخورهایش شاهنامه فردوسی است!- این داستان را نیاورده است!
این نشانهها گواه آن است که روایت آتش و بنیادنهادن جشن سده در روزگار هوشنگ، روایتی جداگانه و نانوشته و گفتاری بوده که کسی خوشش آمده و در بحر متقارب سروده و در حاشیه دستنویسی از شاهنامه نوشته (در شاهنامه لندن ۶۷۵، بیتها در حاشیه آورده شدهاند!) و در بازنویسیهای پسین به متن کشانده شدهاند!
بویژه؛ سخن کودکانه «چیز دراز» نامیدن مار:
پدید آمد از دور چیزی دراز!!!!
یا نارسایی قافیه در بیت:
برآمد به سنگ گران سنگِ خرد؛
هم آن هم این سنگ بشکست خرد!
یا آوردن «طبع سنگ» که نمیتوان آن را سخن فردوسی دانست، نشانههای آنند که بیتها و روایت نژاده و سروده فردوسی نیستند! این سخن، به هیچ روی به معنی «زدودن جشن سده از شاهنامه» نیست! افزون بر این که این روایت از بنیادِ جشن سده، کودکانه ترین روایت از میان روایتهاست و از بن، این بیتها و این روایت سروده فردوسی و بخشی از شاهنامه نبودهاند، فردوسی فرزانه خود بارها و بارها از جشن سده سخن گفته و نبودن بیتهای افزوده در متن، «جشن سده» را از شاهنامه نمیزداید!
۱- آغاز پادشاهی گشتاسپ:
به هر برزنی جشنگاهی سده
همه گرد بر گردش آتشکده
۲- اندرز دارا به اسکندر:
نگه دارد این جشنگاه سده،
همین فرِّ نوروز و آتشکده!
۳-جنگ اردشیر و اردوان:
برآورد از آن چشمه آتشکده
بدو تازه شد مهر و جشن سده
۴-زادن نوشینروان از مادر:
نِهاد اندر آن مرز آتشکده،
بزرگیّ نوروز و جشن سده
و...
ناگفته نماند که پاره ای استادان گرانمایه مانند استاد خطیبی با این برداشت همداستان نیستند!
با آزرم،
سیروس حامی - بهمن ۱۴۰۰
http://t.me/ShahnamehToosi
گزارش و واکاوی (تحلیل) تاریخی و ادبی پادشاهی جمشید و ضحاک
تالار انجمن شاهنامه فردوسی یزد👇
/channel/shahname_yazd
/channel/ShahnamekhaniyeFereydoonjoneydi
Читать полностью…به نام حضرت دوست
لینک انجمن( تماشاگه راز )حافظ پژوهی
خوانش ، نقد و بررسی غزلهای حضرت خواجه
در روزهای دوشنبه ساعت مشخص شده
ارسال خوانش ها از روز یکشنبه تا دوشنبه ساعت 20شلپب
شروع نقد و بررسی ساعت20:30. لغایت اتمام غزل
هر هفته
لینک گروه 👇👇👇👇
/channel/+_ycu4iA2NH84YWI0
#جامعه_شناسی_خودکامگی
واکاوی جامعهشناختی بازگفت شاهنامه از روزگار پادشاهی #جمشید و #ضحاک و ریشههای غارتگری فرمانروایان در تاریخ ایران.
نوشته ارزشمند زندهنام #علی_رضاقلی
/channel/ShahnamehToosi
مردم دوستتر میدارند دروغي را بپذيرند که باورهای پیشینشان را استوار سازد، تا راستی كه آرامش ذهنشان را از آنان پس بگيرد
#استیون_هاوكينگ
🎯
/channel/ShahnamehToosi
ز خون ریختن دل بباید کشید؛
سر بیگناهان نباید برید!
/channel/ShahnamehToosi
نفرین به هرچه #جنگ
کسی نیست بی آز و بی نام و ننگ
همان آشتـی بهتــر آید ز جنـگ!
#فردوسی
در کوی عشق شوکت شاهی نمیخرند؛
اقرار بنـــــدگی کن و اظهــــار چاکـــری
یک حرف صوفیانه بگویم، اجازت است
ای نور دیده، صـلح به از جنـگ و داوری
/channel/ShahnamehToosi
#برابرنهاد_واژه_عربی_ماشاء_الله
#بنامیزد
#به_نام_ایزد
ایرانیان از این دو عبارت عربی، در گفتگوهای خود، بسیار بهره می جویند، پس نیکوتر آن که، به زبان زیبای خود، بیان کنیم...
دو خورشید بود اندر ایوان او
چو سیندخت و رودابهٔ ماه روی
بیاراسته همچو باغ بهار
سراپای پر بوی و رنگ و نگار
شگفتی به رودابه اندر بماند
همی _نام یزدان _بروبر بخواند
آب حیوانش ز منقار بلاغت میچکد
زاغ کلک من_ به نام ایزد _چه عالی مشرب است
#حافظ_شیرازی
#برابرنهاد_واژه_انشاء_الله
#به_یاری_یزدان
/channel/iran_shatra
/channel/ShahnamehToosi
#مام_میهن #ایران_زمین
اگر ایران به جز ویرانسرا نیست
من این ویرانسرا را دوست دارم
اگر تاریخِ ما افسانهرنگ است
من این افسانهها را دوست دارم
نوای نای ما گر جانگداز است
من این نای و نوا را دوست دارم
اگر آب و هوایش دلنشین نیست
من این آب و هوا را دوست دارم
به شوق خارِ صحراهای خشکش
من این فرسوده پا را دوست دارم
من این دلکش زمین را خواهم از جان
من این روشن سما را دوست دارم
اگر بر من ز ایرانی رود زور
من این زورآزما را دوست دارم
اگر آلوده دامانید، اگر پاک
من ای مردم، شما را دوست دارم
#پژمان_بختیاری
/channel/ShahnamehToosi
💝
جشن سده با گویش شیرین کرمونی!
/channel/shahname_yazd
جشن سده
ای اتش سرخ تیرگی سوز
ای روشن اشیان بر افروز
ای بر شده اتش نیایش
ای خرمن گرم سوز سرکش...
سرایش و خوانش : استاد هما ارژنگی
البوم : نوروز تا نوروز
arzhangihoma.ir
/channel/ShahnamehToosi
🟢جشن سده در نخستین سال ثبت جهانیاش برگزار نمیشود!
❇️ انجمن زرتشتیان کرمان اعلام کرد با توجه به شهادت هموطنان و در راستای همدردی با بازماندگان فاجعه تروریستی کرمان، آیین ملی و جهانی سده امسال در محل جشنگاه ملی سده کرمان برگزار نمیگردد.
#همدان_گردش
@hamedangardesh
فرارسیدن جشن سده
قاصد خوش خبری آمده از جانب یار
تا به ما مژده دهد آمدن فصل ِ بهار
آری آمد سده تا مژده دهد کز پیِ آن
فرودین آید و بس جلوه دهد کوی و گذار
آمده جشنِ سده تا به تپش وا دارد
قلب افسرده ی یاران زغمِ لیل ونهار
سده آمد که خبردار کند اهل وطن
مهر رخشان بزند دولت سرما به کنار
آمده سوری و سوسن به جهش وادارد
ببرد نخوت سر ما و گل آرد به مدار
به زمین جرأت رویش بدهدبا تدبیر
شوق پرواز دهدباز به قمری وهزار
به غزالان بدهد مژده ی فردایی به
که در آن نیست دگر ترسی و خوفی ز شکار
سده آمد که به ما وعده گرمی بدهد
زین همه آتش روشن شده بر بام وکنار
سده آمد به زمستان بدهد امر خروج
تا که تدبير بهاران بدهد ميوه و بار
با"سها"پای بکوبید و مبارک گوئید
تا زداید سده از قلب شما گرد و غبار
#محمد_حسین_منصوری
/channel/ShahnamehToosi
درود و سد درود؛
خجسته و بکامتان باد هفته نو؛
مهرتان در فراز و دست بد دور!
پیشکش این هفته نیز پیامی از گنجینه خرد نیاکان، شهنامه فردوسی فرزانه!
مهرورزتان - سیروس حامی
/channel/ShahnamehToosi
#مردآویج_زیاری
#باززایی_جشن_باستانی_سده
#جشن_آغاز_تمدن
اندک اندک به یکی از پر اهمیت ترین جشن های کهن ایرانیان باستان که به نگر برخی پژوهشگران، جشن آغاز تمدن است، نزدیک می شویم....
نیک است بدانید، یکی از نمودهای برافتادن فرهنگ زرین ایرانی توسط تازیان، یکی خاموش و بی فروغ گشتن دو جشن پر اهمیت ایرانیان بود، که یکی از آنها جشن سده بود...
در شاهنامه هم به روشنی ، خاموش شدن و برافتادن جشن سده، چیرگی فرهنگ انیرانی بر فرهنگ زرین ایرانی برشمرده شده است ...
اما در هر دوره، ستاره ای بدرخشید و سرداری سترگ پدیدار آمد و درفش فرهنگ زرین نیاکان افراشته گردانید...
بدین بهانه، تا دهم بهمن، فرا رسیدن جشن سده، کمی در این پیوند سخن خواهیم راند و گواه های پردامنه تاریخی و ادبی را به چهار نسک( کتاب):
فرهنگ موضوعی شاهنامه( در سه جلد_ چاپ شده)
فرهنگموضوعی آثار دوران صفاری تا روزگار حافظ( در حال نگارش نهایی)
فرهنگ موضوعی نسک های پهلوی(در حال نگارش نهایی)
و
سیمای ایران و ایرانیان در پاره ای از آثار انیرانیان(در حال نگارش نهایی)
درِ جشن ها و جشنواره ها، رهنمون می شویم، مر شمایان را....
در دوران مردآویج گزارش شده که پرندگان را به شکل کاغذی می ساختند و درون آن آتش روشن کرده و به هوا می فرستادند و شاید با اندکی آسان گیری بتوان آن را به عنوان یکی از جشنواره های آتش و فانوس های کاغذی در شمار آورد...
گزارش های ابوریحان بیرونی و بیهقی و گردیزی و ابن مسکویه و همچنین شاعرانی چون فردوسی بزرگ،فرخی سیستانی،عنصری،منوچهری دامغانی و در دوران پسین تر،نظامی گنجوی و و...گواهان شگرفی در شمارند....
/channel/iran_shatra
/channel/ShahnamehToosi
https://www.aparat.com/rezarahiimii
Читать полностью…🎼🥁🎻🎺🎹🪕🎷🎼
ششم بهمن ماه، #روز_ملی_آوا_و_نوا»
#روز_خنیاگران خجسته باد
برابر نهاد پارسی موسیقی، خنیا است
هونیاک(خُنیا) و هونیاک کَر(خنیاگر) با تخفیف(کاستن)،هونیاکر: هو ،همان که در واژه هومن به چم اندیشه نیک آمده است؛اندک اندک هو به خو بدل شد و واژه خوب از آن برآمد. دیگر بخش،نیاک است که دگرگون شده نواک(نوا)است؛ بنابراین خنیا(هونیاک یا هونیواک)، به چم آواز خوش است.
چُنین گفت کز شهر مازندران
یکی خوش نوازم ز رامشگران
در ایران باستان ،همیدون به موسیقی دان و نوازنده؛ رامشگر یا خُنیاگر(هنیاک کر)می گفتند.
امروز بدین دانش و هنر و صنعت شگرف،موسیقی گوییم،که واژه ای است از ریشه لاتینی Muse گرفته شده که خدای هنر و دانش و الهه نغمه و سرود در فرهنگ یونانیان بوده است،رواست ما ایرانیان ،این هنر اصیل را ،به نام زیبا و شگرف هونیواک(هونیاک) ایرانی اش که به چم" آواز خوش"است، بخوانیم.
بن مایه :
نوای خوش ایران: استاد فریدون جنیدی
رخشاره: darik2500
/channel/iran_shatra
/channel/ShahnamehToosi
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
پی افکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند
خوانش و نقد و بررسی ابیات شاهنامه از حکیم فردوسی طوسی در گروه هفت خوان
/channel/+dPwcmupE3FYwOTU0
لینک گروه هفت خوان شاهنامه پژوهی👆👆👆
بترس از جهانداریزدانِ پاک!
خرد را مکن با دل اندر مغاک!
تو با من به بیداد کوشی همی!
دو چشمِ خرد را بپوشی همی!
«فردوسی فرزانه»
/channel/ShahnamehToosi
🇺🇸 آمریکا
در سال 1492 میلادی بود که در پی سفر دریایی جهانگرد نامی «کریستف کلمب» مردم جهان از وجود قاره آمریکا آگاه شدند و از آن سال به بعد مردم اروپا گروه گروه به سوی آن سرزمین بزرگ و پهناور کوچ کردند که یکی از آنها گیتاشناس ایتالیایی به نام «آمهریگو ویسپوچی» بود که در سال 1507 برای نخستین بار نقشه قاره تازه پیدا شده آمریکا را کشید و با نام خودش «آمهریگو» در اروپا به چاپ رساند که باعث شد مردم اروپا و جهان این قاره را با نام «آمهریگو» یا «آمریکا» بشناسند.
ولی پیش از کشف قاره آمریکا به دست کریستف کلمب، سکاهای ایرانی از راه «تنگه برینگ» و «جزیرههای آلوت» از سیبری وارد قاره آمریکا شده بودند و فرهنگ میتراپرستی ایرانی را در سراسر این قاره گسترش دادند که پرستش خورشید و نمادهای آن هم در میان «اسکیمو»های آمریکای شمالی، هم در میان «آزتک»های آمریکای مرکزی و هم در میان «اینکا»های آمریکای جنوبی دیده میشود. نام استانهای ساخا، ساخالین و چاکات در روسیه و استانهای آلاسکا و ساسکاچوان در آمریکا و کانادا که در دو سوی تنگه برینگ جای دارند، برگرفته از نام «سکا» به معنی «کوچنشین» هستند.
🇺🇸 معنی نام استانهای آمریکا
1. آلاباما: آل (خورشید) + بوم (سرزمین)
2. آلاسکا: آلا (خانه) + سکا (کوچنشین)
3. آریزونا: آر (خورشید) + زان (سرزمین)
4. آرکانزاس: آر (خورشید) + کانزا (گنجه)
5. کالیفرنیا: کله (قلعه) + فورنیا (پُر از)
6. کلرادو: کاری (جاری، روان) + راد (رود)
7. کانکتی کات: کنات (قنات) + کات (کده)
8. دلاور: نام نخستین فرماندار ویرجینیا
9. فلوریدا: سرزمین گلها
10. جورجیا: نام جورج دوم پادشاه انگلستان
11. هاوایی: میهن
12. آیداهو: نگین کوهستان
13. ایلینویز: جنگجویان
14. ایندیانا: هندوستان
15. آیووا: خوابآلودها
16. کانزاس: کنز، گنجه
17. کنتاکی: چمنزار
18. لوئیزیانا: نام لوئیس چهاردهم فرانسه
19. مین: سرزمین اصلی
20. مریلند: سرزمین مریم
21. ماساچوست: مس (کنار آب) + کاست (استان)
22. میشیگان: مس (کنار آب) + گان (سرزمین)
23. مینهسوتا: مینه (آب) + سوتا (آسمان)
24. میسیسیپی: مس (کنار آب) + پان (سرزمین)
25. میزوری: مس (کنار آب) + وَر (دارنده)
26. مونتانا: کوهستانی
27. نبراسکا: رود پهن
28. نوادا: پوشیده از برف
29. نیوهمپشایر: آبادی نو
30. نیوجرسی: جزیره نو
31. نیومکزیکو: مکزیک نو
32. نیویورک: سرزمین نو
33. کارولینای شمالی: نام چارلز دوم انگلستان
34. کارولینای جنوبی: نام چارلز دوم انگلستان
35. داکوتای شمالی: دهکدههای همپیمان
36. داکوتای جنوبی: دهکدههای همپیمان
واردشو👇👇
@tarikh_irankohan
@ajayeb_bastan
دیگر بار مجالی برای مهرورزی!
هفته نو بر ایرانیان به شادی و کامروایی!
همراه با بهترین آرزوها، پیشکشی دیگر از سخن سخته فردوسی فرزانه!
نیکخواه همگان - حامی
/channel/ShahnamehToosi
با درود
یادآوری: این تالار بازتاب دهنده برآیند پژوهشها و دیدگاههای گرداننده تالار در پیوند با شاهنامه و «استوره»های ایرانی و در برگیرنده جستارهایی ویژه با رویکرد زندآگاهانه(هرمنوتیک) و با الگوواره(پارادایم) نو و دیگرگون است، پس:
الف - نوشتن و فرستادن هر فرسته تازه نیازمند رسیدن هر بخش از پژوهش و بررسی به انجامی است که قابل ارایه باشد! این مهم هفتهها و گاه ماهها زمان میبرد!
ب- آشنایی همراهان گرامی با الگوواره نگارنده و چگونگی دریافت و رسیدن به هسته راستین و تاریخی داستانهای شاهنامه نیازمند آگاهی از جستارهای پیشین -از آغاز گشایش تالار- است!
فهرست فراهم شده، که اینک بخش چهارم آن پیشکش میشود، یاریگر همراهان است! بخشهای پیشین فهرست هم نشانی داده شده! 👇
4️⃣ فهرست ۴
بخش چهارم فهرست جستارهای تالار «رازها و نمادها و آموزههای شاهنامه»
بساویدن هر هشتگ یا تارپیوند (سرنام آبیرنگ) به جستار و یا زنجیرهها راه میبرد.
⏪⏪ گشایش تالار
👈 بخش نخست فهرست
👈 بخش دویُم فهرست
👈 بخش سهیُم فهرست
👈 راز #سیمرغ_و_زال
الف – درآمد
ب- ریشهٔ نام «زال»
پ- آلبینیسم- سپیدیِ موی زال
ت – سیمرغ- پزشکی از تبار خورشید!
۱- سیمرغ و آفتاب
۲- سیمرغ در استورههای ایران
۳- سیمرغ در شاهنامه
ج- زال زر؛ زروان شاهنامه
چ- پروردن زال در کنام سیمرغ
خ- فرنام «دستان»
د- دستان زند
ذ- ریشهشناسی واژهٔ «پزشک»
ر- سکایان و سیستان
ز- شهر سوخته
س- انگارهای از ریشه تاریخی زال و رودابه
ش- افسانه افزوده ضحاکتباری و بتپرستی مهراب کابلی
غ- دانش شگرف سیستان در شاهنامه
ف- #رستمزاد
- پاسخی به یک پرسش
👈 #نامهای_مردانه (شاهان و پهلوانان)- نماد تیرههای ایرانی و بخشی از سرگذشت راستین نیاکان
۱ - کاوس؛ فریبرز ؛ زنگه ؛ فرامرز ؛ توس
۲ - نوذر
۳ - منوچهر
۴- افراسیاب
۵ - اغریزث
۶ - کیقباد
۷ - کاوس
۸- رستم
۹- سهراب
۱۰- زَو/زاو/زاب تهماسپ
👈 سنجش بیتهایی منتسب به فردوسی فرزانه در «گفتار اندر ستایش پیغمبر»
👈 بررسی چند واژهشهر /شهریار / شاه / پادشاه / شاهنشاه
👈 گفتاری پیرامون نمادینگی شاهان بخش آغازین شاهنامه
👈 نکتههایی از جنگ افراسیاب با نوذر
۱- میدان جنگ
۲- افرسیاب
۳- درگذشت سام
۴- شکست ایرانیان از افراسیاب
👈 چند جستار به فراخور روز کورش بزرگ.
👈 ریشهشناسی و تلفظ واژههای
«آفرین» و «نفرین»
👈 گویش نرم(مجهول) واکههای
«ای» و «او» در شاهنامه
👈 «زبان برگشادن» در برابر «سخن برگشادن»
👈 دیرپایی آیین رایورزی در کارهای کشور
👈 جایگاه «البرز کوه» !!
👈 سویههای زمینپیمایی در ایران باستان
ایراندوستانی که خواهان آشنایی با پارادایم نو و واکاوی شاهنامه از نگاه «تاریخ» هستند، فراخوانده میشوند تا آشنایی با این الگووارهی «استورهپژوهی» را از زنجیره جستارهای
#شاهنامه_تاریخ_استورهای
و گزارش شاهنامه از آغاز را از جستار
✍️ پیرامون نخستین بیت شاهنامه
بیاغازند!
❇️
#فره
#دکتر_ژاله_آموزگار
/channel/iran_shatra
♻️✅
✍️ #نژاد_در_شاهنامه
👤زنده نام استاد سیّد جواد طباطبایی
▪️«ایران» در درجهٔ نخست یک اسم است، اما واقعیتی هست که این اسم ناظر بر آن است. در مورد همهٔ کشورها اسمشان ناظر به یک واقعیت بیرونی نیست، بلکه واقعیتی مجعول است که بعداً برایش اسمی ساخته شده است، مثل افغانستان که تنها شامل بخشی از مردم آنجاست. اما کلمهٔ ایران که بیش از ۱۰۰۰ بار فقط در شاهنامه و سایر منابع ما تکرار شده، ناظر بر یک واقعیت بسیار پیچیده است که بهسادگی نمیتوان آن را انکار کرد و استعمال آن را در کنار مفهوم قدیمی «نژاد»، نژادپرستانه خواند.
دانشگاه ما دانشگاه ایرانی نیست، زیرا با کلمات خودش که مفاهیم خاص ایران است، نمیتواند صحبت کند. یعنی وقتی دانشگاهی ما و غیردانشگاهی ما کلمهٔ «نژاد» را به کار میبرد، آن را از شاهنامه اخذ نکرده و نمیداند آنجا معنایش چیست، بلکه آن را در ترجمهٔ کلمه race انگلیسی و سایر زبانهای دیگر به کار برده است.
در اینجا «نژاد» به معنای نژادهای بیولوژیک جدید مثل سفید و سیاه و... است، در حالی که استعمال قدیمی نژاد در شاهنامه مطلقاً به معنای بیولوژیک امروز نیست. به همین خاطر است که این ادعا که تعبیر ایرانشهری مضمونی شووینیستی و فاشیستی است، کاملاً خطاست، زیرا کسی که چنین ادعایی میکند، نمیداند این کلمات [مثل نژاد] در فارسی کهن چه معنایی دارند.
حداقل ٢٠٠٠ سال است که در ایران اقوام متفاوت زندگی کردهاند و در میان ایشان هرگز رابطهای که در racism و نژادپرستی جدید اروپایی به وجود آمده، ظاهر نشده است. رستم که بزرگترین پهلوان ملی ما است، از طرف مادر آریایی نیست و نسبش به ضحاک میرسد. بنابراین رستم هم مثل همهٔ ما آمیختهای است از اقوام مختلف این کشور و اهمیتش در وحدتی است که از سیستانی و نسل ضحاک با آریایی ایجاد میکند. اهمیت این پهلوان در این است که در عین آمیختگی از یک اصل مهم یعنی اصل پهلوانی و اصل خرد و اصل داد دفاع میکند. کمال تاسف است که با ندانستن،
عمر و هزینه دانشجویان را تلف میکنیم.
[متن سخنرانی] روزنامهٔ اعتماد، ۱۵ مهر ۱۳۹۶
/channel/ShahnamehToosi
🎯