مادرت را ببخش دخترکم
شعر آتش به خانه اش زده است
روزگارش شبیه گنجشکی ست
که سموری به لانه اش زده است
بین انبوهی از تفاوت ها
شاعران درد مشترک دارند
مثل ظرفی عتیقه زیبایند
منتهی از درون ترک دارند
آفت شعر را بکش در خود
نکشی کل باغ می میرد
لاکپشتی که روی لاک افتاد
زیر خورشید داغ می میرد
دخترم فرض کن که جادوگر
یک طلسم سیاه آورده
کوچه ی خلوت خیالت را
برده و چار راه آورده
مثلا فرض کن خدایت را
گاه غولی سیاه می بینی
در همین گیر و دار گرگی را
بره ای بی پناه می بینی
ناگهان شکل واژه می گیرند
همه ی چیزهای دور و برت
سطری از شعر می شود حتی
آن لباس نشسته ی پدرت
مادرت آن نهال کوچک بود
که به فصل جوانه اش نرسید
تا قیامت کلاغ قصه ی من
شعر گفت و به خانه اش نرسید
#رویاابراهیمی
@shereemroz
@shereemroz
پدرم گفت که خاموش نباشی کافیست
بذرِ اندیشه به ادراک بپاشی کافیست
مادرم گفت عزیزم نگرانم لطفا
تا نکردند،تو را هم متلاشی کافیست
پدرم گفت که خانم! از اول بوده ست
دورِ شاعر پر از اینگونه حواشی کافیست
مادرم گفت شما مادر اگر میبودی...
پدرم گفت که نذرش بکن آشی, کافیست
راز ماندن، پدرم گفت که در رفتن هاست
اینکه دلخسته از این قوم و قماشی کافیست
مادرم گفت ، خدا پشت و پناهت باشد
تو فقط ریشِ خودت را نتراشی کافیست!
پدرم محض ِهوا داریِ مادر ، آرام
زیرِ لب گفت: شرف داشته باشی کافیست !
#مجتبی_سپید
حبس تعزیریِ پروانه و دیوار بتن
بند/انگشتی و اعزام به سوراخ اُزن
گیر دادن به درازای دو تا گوش الاغ
اَنگ آزادی و تبعیض نژادی به کلاغ
سلطنت کردن یک شاه و نرفتن به شکار
طعمه ی مرده ی آماده و شاهِ سرِ کار
جوجه های ته پاییزِ به هم صیغه شده
دسته ی بی شرفِ تیز تر از تیغه شده
عینک دودیِ یک قابلمه روی اجاق
شام آخر لب معشوقه ی در حال طلاق
گرگ کم حوصله پستان ندوشیده ی گاو
شیرِ در خاور دور و وسطِ عرشه ناو
سجده ی درد به پیشانیِ با شرط شروط
برزخ گمشده مابین قنوت و هپروت
اصل ناچاری همسو شده با ریل قطار
واگن پر شده از دختر در حال فرار
فیلمنامه شدن زندگی مردم شهر
منتقد های توهم زده علامه ی دهر
جمع شاعر شده با حبسیِ نا کام به بنگ
پخش اشعار فراماسونی از لول تفنگ
کوسه ماهی شدن و جا نگرفتن ته تنگ
فرش قرمز خجل از قدمت طولانی لُنگ
داستان من و این وسوسه ی قالب و فرم
قصه ی مجرم و برگشتنِ به صحنه ی جرم
هنر این است که هم طعمه و هم دام شوم
وسط این همه رسوا شده به/نام شوم
سید بهنام صلاحت پور
@shereemroz
@shereemroz
شده عشقت به کسی بیشتر از حد باشد
هرچه خوبی بکنی با دل تو بد باشد ؟
تو به ایمان برسی اینکه کسی جز او نیست
او بر عکس تو به هرچیز مردد باشد
تو به هر در بزنی تا که به دست آوریش
و جوابش به تو یک عمر فقط رد باشد
بنشینی دو سه تا شعر بگویی که مگر
یکی از این همه ، شعري که بخواهد باشد
همه دلداده ترین فرد تو را بشناسند
او به دلسنگ ترین فرد زبانزد باشد
شده از نم نم باران دلت خیس شوی
دایما مشق تو "آن مرد نیامد" باشد؟
تو ندیدی که چه سخت است ببيني عشقت
پیش چشمان تو با او که نباید؛باشد
چه کنم با دل دیوانه که با این همه باز
سعی دارد که به این عشق مقید باشد
#فريبا_يوسفی
@shereemroz
درد من این روزها از جنس دردی دیگر است
کوچه ات بی من مسیر کوچه گردی دیگر است
راه آن راه است و کفش آن کفش و پا آن پا ولی –
رهنورد این بار اما رهنوردی دیگر است
فرق ما در " آنچه بودیم" است با " آنچه شدیم"
تو همان زن هستی و این مرد ‘ مردی دیگر است!
نقشه ی گنجی که من میخواستم پیش تو نیست!
ظاهرا در سینه ی دریانوردی دیگر است
چشمهایت را که بستی با خودم گفتم : جهان –
باز هم در آستان جنگ سردی دیگر است
در درونم جنگجویی از نفس افتاده ، باز -
با وجود این به دنبال نبردی دیگر است
وقت خوشحالی ندارم! زندگی من فقط –
داغ روی داغ و دردی روی دردی دیگر است
#اصغر_عظیمی_مهر
من و تو
چقدر شبیه ماسوله هستیم
سقف خیال های من،
حیاط خانه توست..
#منوچهر_ملک
اگر کفر است خب باشد خدای من دوتا بوده
من از گهواره میگفتم خدا مادر خدا مادر..
#مجتبی_سپید
بندی به پای دارم و باری گران به دوش
در حیرتم که شهره به بی بند و باری ام
#غلامرضا_شکوهی
هی قرص های بی اثر، هی درد پشت درد
بدتر شد و بدتر شد و... دکتر جوابش کرد
دیگر امید مادرش تنها به مشهد بود
تا پنجره فولاد او را با خودش آورد
شب بود و برفی بود، اما دخترک ناگاه
لبریز گرما شد دلش در آن هوای سرد
دروازه ای وا شد به رویش در شب تاریک
گم شد حرم در هاله ای از نورهای زرد
یک دسته آهو آن سوی در می خرامیدند
در پیش آهوها می آمد سوی او یک مرد
مردی عبا بر دوش... با او گفت با لبخند
آنجا هوا سرد است، اینجا پیش ما برگرد
از نغمه ی نقاره پر شد صحن.. مادر گفت
خوب است حالا دخترم، دیگر ندارد درد..
#سیده_تکتم_حسینی
وقتی به تو خیانت میکنند
انگار بازوهایت را قطع کرده اند.
میتوانی انهارا ببخشی
اما نمیتونی در آغوششان بگیری.
#لئو_تولستوی
تارهای صوتی ات می لرزد و پی می برم
از صدای تو به راز خلقت آهنگ ها..
#جواد_منفرد
و زمین هم زرشک پرور بود
آسمان هم مرا کتک می زد
و زمین بوی قورمه سبزی داشت
اینچنین آسمان کلک می زد
خانه ام دور بوده از دنیا
پشت قرمز ترین چراغم من
هاج و واجم، مترسکی گریان
در تبرزار زرد باغم من
مادرم خاطرات خوبی داشت:
[سال قحطی زرشک ارزان بود]
پدرم با شعف چنین می گفت:
[سال قحطی خدا مسلمان بود]
سال قحطی و ماه بهمن بود
که زمستان به روی تهران ریخت
پدرم گفت : من خودم دیدم
خون الله در خیابان ریخت
پدرم گفت بعد از آن بهمن
چشم ها آرزوی انسان کرد
خون الله در خیابان ریخت
و مسلسل مرا مسلمان کرد
کوه غرید و بهمن آمد ، بعد
در جوانی خودِ خدا دق کرد
شاعری با بیان شیوا گفت:
کودتا را خودِ مصدق کرد
از کرامات شیخ شان می گفت
که اوین حول و حوش دربند است
گفت پاییز بعد فروردین
آمد و تیر بعد از اسفند است
مثلا گفت در روایات است
که عجم رستگار خواهد شد
راه ما در دهان دشمن چون
انتهای خیار خواهد شد
بعد از آن دائما زمستانم
بعد از آن قصه ها که بابا گفت
برف آجین شدم زباله شدم
روح من یخ زد و کنارم خفت
#علی_محمدی_ع_شوپی
به یادِ چشمِ مستت باده می نوشند و می ترسم
که ناگه فتنه ای در بزمِ میخواران شود پیدا..
#شاپور_طهرانی
عجیب نیست اگر دشمن خودم باشم
درخت ها همه در آستین تبر دارند..
#مهدی_مظاهری
بی توآن ظلمی که شادی کرد با من؛ غم نکرد!
گریه هم یک ذره از اندوه هایم کم نکرد!
آن قدر دنیای ما با هم تفاوت داشت که –
خطبه های عقد هم ما را به هم محرم نکرد!
راز دور افتادنم از خویش را از کس نپرس!
هیچکس ظلمی که من بر نفس خود کردم نکرد!
نیست تأثیری در ایما ! لالها فهمیده اند –
اینکه ده انگشت کار یک زبان را هم نکرد!
نه هراس از آتش دوزخ ‘ نه اخراج از بهشت!
آخرش هم آدمی را هیچ چیز آدم نکرد!
#اصغر_عظیمی_مهر
@shereemroz
از هر طرف دستی به خاطر خواهی ام پل زد
از هر طرف چندین بغل وا شد به تسکینم
بیت المقدس بود قلبی که در آن بودی
اشغال شد بی جنگ و خونریزی فلسطینم
با هر کسی خوابیده ام یاد تو افتادم!
با هر کسی می خوابم از چشم تو می بینم!
#طاهره_خنیا
@shereemroz
آرام! ای پرنده ی پرپر، سکوت کن
ما قبل تو زدیم به هر در! سکوت کن
از عشق، آب و دانه و فال است سهم ما
پس این همه بهانه نیاور سکوت کن!
دلگیری از تسلسل غم های بی دلیل
... اما به دل نگیر برادر! سکوت کن
با چشم هات حرف خودت را بزن ولی...
مثل کتاب های مصور سکوت کن!
دنیا اگر هزار برابر تو را شکست
غمگین نشو، هزار برابر سکوت کن !
#یاسر_قنبرلو
آری اینجا سرزمین ریشه هاست !!
کشورِ آزادیِ اندیشه هاست !!
دَم مزن ، چیزی نگو از مشکلات
سرو اینجا زیر تیغ تیشه هاست
چهره شهرم کثیف ست و کبود
نوجوان در فکر افیون ست و دود
یک پدر در حسرتِ نانِ شبَش
آنطرف یک شیخ، دائم در سجود !
روزهامان تیره ، شبها بی عبور
کوچه ها بن بست و آزادی چه دوور
آری اینجا زیستن، بیچارگی ست
قفل بر لب ، چشمهامان کورِ کور
پشت هر تک پنجره دیوار شد
گل اسیر عقده های خار شد
در پسِ این اختناقِ سهمگین
بطری نوشابه ها !! انکار شد
خودکشی کردیم و خود را باختیم
با بد و خوبی ّ دنیا ساختیم
ما به امّیدی که ساحل پیش روست
بی سبب خود را به آب انداختیم
از جهالت ضربه ها خوردیم و هیچ ...
آبروی عشق را بردیم و هیچ ...
ما بنام خویش و کام دیگران
بارها در زندگی مردیم و هیچ ...
#م_هاشمی_هخا
@shereemroz
🎈ناب ترین های ویژه امروز🎈
🎉 @mehrabany_tab 🎉
🎈گــیــف و عــڪــس عــاشــقــانــه
https://t.me/joinchat/AAAAAD4YQFi0JjaDxD2GHg
🎉متن عاشقانه.......گیف...کلیپ
https://telegram.me/joinchat/AAAAADvJGR7U7mORH-amVQ
🎈کلبه تنهایی من
https://t.me/joinchat/AAAAAEFr5ACi6rjjajb2kA
🎉"ســوپـــر تــــــڪــ و دوبـیتـــے"
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEJPlf1pP7FfME87Fg
🎈خَبـر مرگ مَـرا طعنه به یـارم بزنید ..
https://t.me/joinchat/AAAAAEEHRcIvgp5xEk7MLg
🎉دوستـ داشتنتـ رسالتـ من استـ
https://t.me/joinchat/AAAAAEHaDXmIhITE-c4tlw
🎈"اشعار دوبیتی ک شاه لایک هستند"
https://t.me/joinchat/AAAAAEBGM0VzYRd30AokHg
🎉خنـــــده خنـــــده خنـــــده
https://t.me/joinchat/AAAAAEFIF2u_YB8poRPCqg
🎈شعر ناب بی تکرار
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEwWs5M2gukP1AGV_w
🎉پرسه در خیابان پنجم دل تـــــو
https://t.me/joinchat/AAAAAD5wYzGAplkK43O4MQ
🎈ســــرای دو بیتــــی
https://telegram.me/joinchat/AAAAAD-YpmyN8m6rIr2DNA
🎉دختر خورشید
https://t.me/joinchat/AAAAADvnWzetHY_z7BfjoA
🎈مینویسم برای نفسم
https://t.me/joinchat/AAAAAEhcgd6kAdqsiiizLg
🎉پر از استوری هایِ نابِ ناب
https://t.me/joinchat/AAAAAEKola_8lKHVXC-D6w
🎈لایکککک ادمین و شعر دو بیتی
https://t.me/joinchat/AAAAAEDI1Hkj1CVenmCf_g
🎉زیباترین اشعار عاشقانه و آهنگها
https://t.me/joinchat/AAAAAEAlkGqtX_EzhVxOPA
🎈ترانه عاشقانه
https://t.me/joinchat/AAAAADzWyjrmRSX8Vo6lww
🎉عاشقانههایم مختص یااار!!!!!
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEz3UKEdykSf3Om3Vw
🎈دیــوانگی هــاے مـن و عشقــــم
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEB0SNtfZ1_4vYp4WQ
🎉این آخرین دقایقیست که خواهمت هنوز
https://t.me/joinchat/AAAAAEK_j8sc7nCsqFCjOg
🎈اولین کانالی که چک میکنم
https://t.me/joinchat/AAAAAEC051HUqWBI4xiS4A
🎉خودت را در شعر هایم جا گذاشتهای
https://telegram.me/joinchat/A7lHyjvll0iStzLXEJg_Jg
🎈جمعـی از نویسنده ها
https://t.me/joinchat/AAAAAEHnmhq2f3wL8hWwsw
🎉کمی تلخه ولی آرومت میکنه
https://t.me/joinchat/AAAAAD-VcKyH3GkfoYZGnQ
🎈"متن" "زیبا" "کوتاه" "خاص"!!!
https://t.me/joinchat/AAAAAELvqYBsVl8AzDzb4Q
سيگارو به چار قسمت تقسيم كنی يه قسمتش دوده بقيش فكر و خیاله.
Читать полностью…از چشم تو افتاده بس فتنه به دوران ها
شورش به گلستان ها اتش به نیستان ها
با دامن گلدارت این کوچه بهاری شد
از آمدنت آمد با زلزله طوفان ها
ای نسترن باغم، با غمزدگان ماندم
بر گردن تو خونم، در شهر مسلمان ها
شمشاد و سپیداران با قامت خم دیدند
با چشمه چه ها گفتی از تشنگیِ جان ها
با کوه نشستن را ابر از تو مگر آموخت
با رود روان گشتن در نغمهٔ باران ها
رنگین شده شیرازم قمریِ خوش آوازم
در باغ ارم بستی، نشکستی که پیمان، ها؟
گفتی که ابد حالاست، حالا ابدی گشته ست
کی آمدی و رفتی در جمع پریشان ها
دیدار تو نزدیک است شادم که در افتاده
شورش به گلستان ها اتش به نیستان ها
#حسین_محمدی_فرد
herkes ölür
kimi toprağa
kimi yüreğe gömülür
هَمه میمیرَن
بعضیا تو خاک دَفن میشَن
بَعضیا هَم تو دِلمون
زمانش که بیاید عشق پیدا میکند ما را
که کمتر یافته هرکس که آن را بیشتر گشته..
#امیر_اکبرزاده
منی که عصر جمعه را همیشه با تو بهترم
بیا بمان که بگذرد غروب تلخ دیگرم ...
بیا که می کُشد مرا دوباره یاد خنده ات
دوباره درد می کند برای شانه ات سرم!
چه بی هوا به یاد تو میان دلنوشته ها
کشیده عکس خنجری قلم به روی دفترم!!
تمام راه رفته را فقط مرور می کنم
رمق نمانده مهربان چگونه از تو بگذرم
بگو کدام جاده را من اشتباه رفته ام؟
که بی بهانه خط زدی به اعتماد و باورم ؛
تو بد شدی ولی تو را همیشه دوست دارمت
فقط به روز مرگ خود ، تو را ز یاد می برم
#مریم_صفری
Don’t cry over anyone
who won’t cry over you...
برای کسی که برای تو گریه نمیکنه
اشک نریز...
شیرینی بوسه ات به یادم همه شب..
شبگرد همین شهرم و رسوا به لقب
گفتند که فتوا بده بر حرمت لب...!
کی منع رطب کنم من خورده رطب؟؟
#مریم_صفری
قدری آهسته...دلم پشت غزل جامانده
دلِ حساس ،دلِ خسته ،دلِ وامانده
می دوی تند ،جوانی و ندارد نفسی
دلِ از تاب و تب افتاده و تنها مانده
جریان داری و تقدیر و قضا یار تواند
دل من ماهیِ دور از لب دریا مانده
روبروی تو درِ باغ خدا بازاست و ...
دل من دردل خشکیده ی صحرا مانده
قدری آهسته که دیدار تو حتی از دور
دردلم آتش عشقی ست که برپا مانده
قدراین یک غزل ای کاش کنارم باشی
می روی...سخت نگیر...سهم تو- فردا-مانده..
#مهدی_زکی_زاده
بی سبب نیست که چشمان تو بحث انگیزند
شطّ شیرند به دریای عسل می ریزند
قرص ماهند که درمان من مجنونند
آفتابند که آتش به جهان می ریزند
گاه آرام تر از رقص دل آرای نسیم
گاه خون ریزتر از طایفه ی چنگیزند
این همه سرو و صنوبر که قد افراشته اند
به هواداری چشمان تو برمی خیزند
تو بهاری و درختان به تو مدیون امّا
باغ ها بی خبر از فاجعه پاییزند..
#محسن_پورهاجریان
قفس باز است و من شوقی به آزادی ندارم
که دنیا چون قفس تنگ است اگر دلتنگ باشی..
#مرتضی_جهانگیری