پیامبری مونثم با موهای روشن ِ کوتاه و اندوه های تاریک ِ بلند تا می توانید به من ایمان نیاورید!! من خود از بهشتی که وعده می دهم گریخته ام...! . . اینجا هر واژه قیامتی است که از گلوگاه قلمِ شاعران فواره میزند
@Sherikezendegist
های! نَپْریشی صفایِ زلفکم را، دست!
و آبرویم را نریزی، دل!
ای نخورده مست!
لحظۀ دیدارْ نزدیک است.
#مهدی_اخوانثالث
@Sherikezendegist
کشیدم در برت ناگاه و شد در تاب گیسویت
نهادم بر لبت لب را و جان و دل فدا کردم
#حافظ
@Sherikezendegist
گر هزاران دام باشد در قدم
چون تو با مایی نباشد هیچ غم
#مولانا
@Sherikezendegist
از سرِ کویت نبردم حاصلی جز خونِ دل
پاکدامان آمدم آلودهدامان میروم
#خاقانی_شیرازی
@Sherikezendegist
دل نشان شد سخنم تا تو قبولش کردی
آری آری سخن عشق نشانی دارد
#حافظ
@Sherikezendegist
قدرِ آن خاک ندارم كه بر او میگذری
كه به هر وقت همی بوسه دهد بر پايت
#سعدی
@Sherikezendegist
ز لطف و قهر تو مهرم نمی شود کم و بیش
که پشت و رو نبود آفتاب تابان را
#صائب_تبریزی
@Sherikezendegist
بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید
بهار رفت و تو رفتی و هرچه بود گذشت
#ایرج_دهقان
@Sherikezendegist
حس کردنیست قصه ی عشقم نه گفتنی
ای قاصر از حکایت حسنت بیان من
با من بمان و سایهی مهر از سرم مگیر
من زندهام به مهر تو ای مهربان من!
#حسین_منزوی
@Sherikezendegist
چون غنچهام اگر چه بسی خار در دل است
من دل خوشم به بوی نسیم بهارِ یار
#سلمان_ساوجی
@Sherikezendegist
خوش آن روزی که بینم باغِ خشکِ آرزویم را
به جادوی بهارِ خندههایت میشکوفانی
#حسین_منزوی
@Sherikezendegist
هر کجا برگی هست، شور من میشکفد...
مثل یک گلدان،
میدهم گوش به موسیقی روییدن.
#سهراب_سپهری
@Sherikezendegist
باز در چهرهٔ
خاموش خیال
خنده زد چشم گناه آموزت
باز من ماندم و
در غربت دل
حسرت بوسهٔ هستی سوزت
#فروغ_فرخزاد
@Sherikezendegist
آتشم در جان گرفت از عود خلوت سوختن
توبهکارم توبهکار از عشق پنهان باختن
#سعدی
@Sherikezendegist
جاه و جلال من تویی ملکت و مال من تویی
آب زلال من تویی بیتو به سر نمیشود
#مولوی
@Sherikezendegist
ما حقیقت را در باغچه پیدا کردیم
در نگاه شرم آگین گلی گمنام
و بقا را در یک لحظه ی نامحدود
که دو خورشید به هم خیره شدند...
#فروغ_فرخزاد
@Sherikezendegist
حیف نیست؟
بهار از سرِ اتفاق بغلتد در دستم،
آن وقت تو نباشی؟
#شمس_لنگرودی
@Sherikezendegist
رنگها داشت بهارِ من و ما، لیک چه سود؟
گُلِ این باغ نخندید به کامِ دلِ ما
#بیدل_دهلوی
@Sherikezendegist
گو عشق! در شکستن ما سعی کن که ما
چون توبه؛ آفریده برای شکستنیم...
#کلیم_کاشانی
@Sherikezendegist
نقص شُکوهِ خویش را رفع به جلوه میکنم
رنگ و لعاب میدهم چینیِ لبپریده را
#محمد_سهرابی
@Sherikezendegist
سوخته لالهزار من رفته گل از کنار من
بی تو نه رنگم و نه بو ای قدمت بهار من
#بیدل_دهلوی
@Sherikezendegist
بیا و یک نفس آرامِ جان شو از ره لطف
که آرزوی تو جان را در اضطراب انداخت
#هلالی_جغتایی
@Sherikezendegist
رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید
وظیفه گر برسد، مصرفش گُل است و نَبید
#حافظ
@Sherikezendegist
نامم ز کارخانه عشاق محو باد
گر جز محبت تو بود شغل دیگرم
#حافظ
@Sherikezendegist
بهار آمد، پريشان باغ ِمن، افسرده بود اما
به جو باز آمد آب ِرفته، ماهي مرده بود اما
#مهدی_اخوان_ثالث
@Sherikezendegist
ز آنجا که پردهپوشی عفو کریم تو است
بر قلب ما ببخش که نقدی است کمعیار
#حافظ
@Sherikezendegist
دل دیوانهی ما بی دف و نی در رقص است
شور ما نیست به این سلسله چندان محتاج
#صائب_تبریزی
@Sherikezendegist
به هر راهی که دانستم، فرو رفتم به بوی تو
کنون عاجز فرو ماندم، رهی دیگر نمیدانم
#عطار
@Sherikezendegist
آیی و بگذری به من و باز ننگری
ای جانِ من فدای تو، این نیز بگذرد
#فخرالدین_عراقی
@Sherikezendegist
کرده عشق تو چنان بیخبر و بی خویشم
که به غیر از تو دگر هیچ نمیاندیشم
#صغیر_اصفهانی