simplegrammar | Unsorted

Telegram-канал simplegrammar - گرامر کاربردی 12508

10573

ارتباط با ما https://t.me/L_e_c مدرسه مکالمه/آموزش گرامر با ابزارهای متفاوت جدید، ما کاملترین گرامر را با ساده‌ترین روش بشما می‌آموزیم https://t.me/Online_ConversationSchool چت روم

Subscribe to a channel

گرامر کاربردی 12508

♻️ دوستان عزیزم پس از سال‌ها تجربه در رابطه با یادگیری زبان انگلیسی در منزل و داشتن مجموعه ای از کانال‌های مختلف در رابطه با زبان انگلیسی و تجربه ۵ سال داشتن کانال‌های مختلف زبان انگلیسی در اپلیکیشن تلگرام بر آن شدیم یک کانال خاص برای شما طراحی کنیم که برنامه بسیار جالبی را در رابطه با یادگیری زبان انگلیسی دنبال خواهد کرد لطفاً با حمایت خود کاری کنید که بتوانیم ابزار بهتری را برای یادگیری شما ایجاد کنیم. شک نداریم که شما لایق بهترین‌ها هستید.

✨ 𝙒𝙚𝙡𝙘𝙤𝙢𝙚
              𝑬𝒏𝒈𝒍𝒊𝒔𝒉𝑻𝑼𝒃

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

"Used"
در زبان انگلیسی به سه شکل اصلی و با معانی کاملاً متفاوت به کار می‌رود که اغلب برای زبان‌آموزان گیج‌کننده هستند.
۱. Used to + فعل ساده (Base Form of Verb)
این ساختار برای صحبت کردن درباره عادت‌ها یا وضعیت‌هایی در گذشته استفاده می‌شود که دیگر در حال حاضر وجود ندارند یا اتفاق نمی‌افتند. به عبارت دیگر، یک تضاد بین گذشته و حال را نشان می‌دهد.
ساختار:
Subject + used to + فعل ساده
"قبلاً عادت داشتم/بودم..." یا "در گذشته فلان کار را می‌کردم/فلان حالت را داشتم و الان نه."
مثال‌ها:
I used to play soccer every weekend.
(من قبلاً هر آخر هفته فوتبال بازی می‌کردم، اما الان نه.)
She used to have long hair.
(او قبلاً موهای بلندی داشت، اما الان ندارد.)
We used to live in a small village.
(ما قبلاً در یک روستای کوچک زندگی می‌کردیم، اما الان نه.)
He didn't use to like vegetables when he was young.
(او وقتی جوان بود سبزیجات را دوست نداشت، اما الان دوست دارد.) ( در جملات منفی، "used to" به "use to" تبدیل می‌شود.)
Did you use to go to that school?
(آیا قبلاً به آن مدرسه می‌رفتی؟) ( در جملات سوالی، "used to" به "use to" تبدیل می‌شود.)
نکات مهم:
این ساختار فقط به گذشته اشاره دارد و برای زمان حال یا آینده استفاده نمی‌شود.
"Used to" هم برای عادات تکراری (مثل بازی کردن فوتبال) و هم برای وضعیت‌ها یا حالت‌ها (مثل داشتن موی بلند یا زندگی کردن در جایی) به کار می‌رود.
در مورد عادات تکراری در گذشته، می‌توان گاهی به جای "used to" از "would" استفاده کرد، اما "would" برای توصیف وضعیت‌ها یا حالت‌ها در گذشته به کار نمی‌رود.
Correct: When I was a child, I used to play outside every day.
Correct: When I was a child, I would play outside every day.
Correct: I used to live in Paris.
Incorrect: I would live in Paris.
۲. Be used to + اسم / فعل با
ing (Gerund)
این ساختار برای بیان اینکه شما به چیزی عادت کرده‌اید، با آن آشنا هستید یا آن برایتان عادی است، استفاده می‌شود. این وضعیت می‌تواند در گذشته، حال یا آینده باشد.
ساختار: Subject + be (am/is/are/was/were/will be) + used to + اسم / Gerund (-ing form of verb)

"من به فلان چیز/کار عادت دارم/بودم/خواهم داشت."
مثال‌ها:
I am used to getting up early.
(من به زود بیدار شدن عادت دارم.)
(یعنی برایم عادی است و مشکلی ندارم.)
She is used to the noise of the city.
(او به سر و صدای شهر عادت دارد.)
They were used to working long hours.
(آن‌ها به ساعت‌های طولانی کار کردن عادت داشتند.)
You will be used to the new system soon.
(به زودی به سیستم جدید عادت خواهی کرد.)
I'm not used to driving on the left.
(من به رانندگی در سمت چپ عادت ندارم.)
نکات مهم:
بعد از "be used to"، اگر فعل بیاید، حتماً باید به شکل ing-دار (gerund) باشد.
"To" در این ساختار یک حرف اضافه است، نه بخشی از فعل مصدر. به همین دلیل بعد از آن فعل ing-دار می‌آید.
۳. Get used to + اسم / فعل با ing (Gerund)
این ساختار برای صحبت کردن درباره فرآیند عادت کردن به چیزی جدید استفاده می‌شود. یعنی نشان می‌دهد که شما در حال تطبیق با یک موقعیت یا عمل جدید هستید.
ساختار: Subject + get (gets/got/getting/will get) + used to + اسم / Gerund (-ing form of verb)

"من دارم به فلان چیز/کار عادت می‌کنم" یا "به فلان چیز/کار عادت کردم."
مثال‌ها:
It took me a while, but I got used to living in Japan.
(مدتی طول کشید، اما به زندگی در ژاپن عادت کردم.) (یعنی فرآیند عادت کردن به پایان رسید.)
I'm getting used to the new job.
(دارم به شغل جدید عادت می‌کنم.) (یعنی در فرآیند عادت کردن هستم.)
Don't worry, you'll get used to the cold weather.
(نگران نباش، به هوای سرد عادت خواهی کرد.) (یعنی در آینده فرآیند عادت کردن را طی خواهی کرد.)
He's still getting used to his new glasses.
(او هنوز دارد به عینک جدیدش عادت می‌کند.)
نکات مهم:
"Get used to" نیز می‌تواند در زمان‌های مختلف (حال، گذشته، آینده، حال استمراری و...) استفاده شود.
مانند "be used to"، بعد از "get used to" هم اگر فعل بیاید، باید به شکل ing-دار (gerund) باشد.
خلاصه‌ای از تفاوت‌ها:
I used to drink coffee every morning. (قبلاً هر صبح قهوه می‌خوردم.)
Be used to
به چیزی عادت داشتن / عادی بودنبیان آشنایی و راحتی با یک وضعیت یا عمل در حال حاضر یا گذشته
.She is used to waking up early.

(او به زود بیدار شدن عادت دارد.)
Get used to
در حال عادت کردن به چیزیتوصیف فرآیند تطبیق یا خو گرفتن با یک چیز جدید.I'm getting used to the new city.
(دارم به شهر جدید عادت می‌کنم.)


۲۹۳ فیلم سینمایی با دو زیرنویس فارسی و انگلیسی همزمان

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

شانس کسایی که آنلاینن
لیست تا ساعاتی دیگر حذف می‌شود ...

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

گرامر do و does در جملات سوالی
در جملات سوالی با کلمه‌های پرسشی Wh و جملات سوالی yes /  no question می‌توانیم از گرامر do و does استفاده نماییم. در این جملات پرسشی do و does در واقع فعل کمکی هستند. مثال‌های زیر نمونه‌ای از این جملات پرسشی را نشان می‌دهند:
 
A: Do you like my shoes?

B: Yes, I do. / No, I do not.
الف: آیا از کفش های من خوشت میاد؟
ب: بله، خوشم میاد. / نه، خوشم نمیاد.
A: Does she go to work every day?
B: Yes, she does. / No, she does not.
الف: آیا او هر روز سر کار میره؟
ب: بله، میره. / نه، نمیره.
 
A: Does Reza speak Spanish?
B: Yes, he does. / No, he doesn’t.
الف: آیا رضا اسپانیایی صحبت میکنه؟
ب: بله، صحبت میکنه. / نه، صحبت نمیکنه.
Where do you from?
اهل کجا هستی؟
What time does Sara arrive?
سارا چه ساعتی می‌رسد؟
Where do you want to send the package?
این بسته را میخواهی کجا بفرستی ؟
Why don’t you ever clean up your mess?
چرا هیچوقت خراب کاری‌هاتو تمیز نمی‌کنی؟
 
گرامر do و does در جملات سوالی  tag question
زمانی که قصد ساخت جملات سوالی tag question در زمان حال ساده را دارید، می‌توانید از گرامر do و does استفاده نمایید. برای مثال :
You play the Guitar, don’t you ?
تو گیتار میزنی، مگه نه؟
They rarely go to restaurant, do they?
آن ها به ندرت به رستوران میروند، مگه نه؟
He hardly ever speaks, does he?
او به سختی حرف میزند، مگه نه؟
Alison likes tennis, doesn’t she?
الیسون تنیس دوست داره، مگه نه؟
کاربرد گرامر do و does در ساخت جملات منفی
برای منفی کردن جملات حال ساده از do not و does not استفاده می‌شود که شکل کوتاه شده آن‌ها به صورت don’t و doesn’t است. do و does در جملات مثبت به عنوان فعل اصلی به کار برده می‌شوند. مثال‌های زیر نمونه‌ای از جملات منفی حال ساده هستند:
She doesn’t speak English.
We don’t eat pizza.
It doesn’t good.
استفاده از گرامر do و does برای تاکید
در مطالب فوق به آموزش گرامر does و do پرداختیم. اکنون قصد داریم تا کاربرد این دو فعل را در جملات مثبت تاکیدی بررسی نماییم. به طور خلاصه، شما می‌توانید از افعالdo  و does برای ایجاد تاکید در جملات مثبت استفاده نمایید. برای درک بهتر این بخش به مثال‌های زیر توجه فرمایید :
1.A. I love you.
من عاشقتم.
I do love you.
من واقعاً عاشقتم.
A. Tehran does get hot in Summer.
تهران واقعاً در تابستان گرم میشه.
Tehran gets hot in Summer.
تهران در تابستان گرم میشه.
استفاده از گرامر do و does با افعال حالتی یا   Stative verbs
به طور معمول برخی از افعال را نمی‌توان در زمان استمراری به کار برد. این افعال معمولا به یک حالت خاص اشاره دارند و برای استفاده از آن‌ها باید به سراغ افعال do و does برویم. برای مثال، زمانی که می‌خواهیم بگوییم چیزی را متوجه نشده‌ایم، باید از جمله  I don’t understand استفاده کنیم و بیان جمله ” I am not understanding ” کاملا اشتباه است.
I don’t know what to do. (صحیح)
I’m not knowing what to do. (اشتباه)
من نمیدونم چیکار کنم.
Do you agree with me? (صحیح)
Are you agreeing with me? (اشتباه)
با من موافقی؟
 
افعال حالتی را می‌توان به گروه‌های زیر تقسیم کرد :
believe (باور و اعتقاد داشتن)
doubt (شک و تردید داشتن)
guess (حدس زدن)
imagine (تصور کردن)
mean (منظور داشتن)
remember (به یاد آوردن)
forget (فراموش
کردن)
 


👈افزایش سرعت یادگیری زبان انگلیسی با ۲۹۳ فیلم سینمایی با دو زیرنویس فارسی و انگلیسی همزمان

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

سلام، من صدف هستم
مترجم تخصصی فیلم و سریال با بیش از ۵ سال سابقه در ترجمه و ساخت زیرنویس برای محتوای ویدیویی 🎥
فارغ‌التحصیل از مدارس بین‌المللی در زیمبابوه و سوئد و مسلط به زبان انگلیسی در محیط واقعی زبان
دارای مدرک IELTS و تجربه ترجمه بیش از ۲۵۰ فیلم، سریال و مستند برای پلتفرم‌هایی مثل فیلیمو، فیلم‌نت، روبیکا و پروژه‌های مستقل

💻 حرفه‌ای در نرم‌افزار Subtitle Edit
📄 خروجی دقیق با فرمت استاندارد SRT
🔁 ترجمه دوطرفه: انگلیسی به فارسی و بالعکس
📦 تحویل سریع + ویرایش، سینک تایم و هماهنگی با دیالوگ‌ها
🧾 رزومه و نمونه‌کار قابل ارائه در صورت نیاز

📩 برای همکاری یا سفارش لطفاً در تلگرام پیام بدید:
👉@SadafSubtitle_Pro

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

"To me" و "for me" هر دو عباراتی هستند که در زبان انگلیسی کاربرد فراوانی دارند، اما معانی و کاربردهای متفاوتی دارند. درک این تفاوت به شما کمک می‌کند تا منظور خود را دقیق‌تر بیان کنید.
To me (به نظر من / از دیدگاه من)
"To me" بیشتر برای بیان نظر شخصی، دیدگاه، یا احساس ذهنی شما درباره چیزی به کار می‌رود. وقتی از "to me" استفاده می‌کنید، در واقع می‌گویید که چیزی از زاویه دید شما چگونه به نظر می‌رسد یا چگونه آن را حس می‌کنید.
کاربردها:
بیان نظر و عقیده شخصی:
To me, this movie was very boring. (به نظر من، این فیلم خیلی خسته‌کننده بود.)
That sounds like a good idea to me. (به نظر من، ایده خوبی می‌آید.)
To me, art is a way of expressing emotions. (از دیدگاه من، هنر راهی برای بیان احساسات است.)
بیان احساس یا برداشت ذهنی:
The music sounds loud to me. (موسیقی برای من بلند به نظر می‌رسد.)
This problem seems very difficult to me. (این مشکل برای من خیلی سخت به نظر می‌رسد.)
مقایسه یا ترجیح (معمولاً با افعالی مانند "prefer"):
I prefer coffee to me tea. (من قهوه را به چای ترجیح می‌دهم.) - البته در این حالت استفاده از "to" به تنهایی بدون "me" رایج‌تر است.
For me (برای من / به نفع من)
"For me" بیشتر برای بیان منفعت، سود، مناسب بودن، هدف، یا انجام کاری به جای کسی به کار می‌رود. وقتی از "for me" استفاده می‌کنید، در واقع می‌گویید که چیزی به نفع شما است، برای شما مناسب است، یا برای رسیدن به هدفی انجام می‌شود که به شما مربوط است.
کاربردها:
بیان منفعت یا سود:
Eating healthy is good for me. (تغذیه سالم برای من خوب است.)
This job opportunity is perfect for me. (این فرصت شغلی برای من عالی است.)
She bought a gift for me. (او برای من یک هدیه خرید.) - یعنی هدیه به نفع من بود.
بیان هدف یا دلیل:
He cooked dinner for me. (او برای من شام پخت.) - یعنی هدفش پختن شام برای من بود.
I'm studying hard for my exams. (من برای امتحاناتم سخت درس می‌خوانم.) - "for me" در اینجا به طور غیرمستقیم هدف را نشان می‌دهد.
انجام کاری به جای شخص دیگر یا به نمایندگی از او:
Could you please read this for me? (ممکن است لطفاً این را به جای من/برای کمک به من بخوانید؟)
She filled out the form for me. (او فرم را به جای من پر کرد.)
تفاوت اصلی در یک نگاه:
عبارت
معنی اصلی
مثال
To me
نظر شخصی، دیدگاه ذهنی
"To me, this painting is beautiful." (به نظر من، این نقاشی زیباست.)
For me
منفعت، سود، مناسب بودن، هدف، به جای کسی
"This exercise is good for me." (این تمرین برای من مفید است.)
مثال‌هایی برای درک بهتر تفاوت:
"This job is important to me." (این شغل برای من از نظر احساسی و شخصی اهمیت دارد.)
"This job is important for me." (این شغل برای من از نظر مزایای عملی یا آینده شغلی مهم است.)
"It seems cold to me." (به نظر من هوا سرد است. - برداشت شخصی شما از دما)
"The blanket is for me." (پتو برای من است. - پتو به نفع/برای استفاده من است.)
در برخی موارد، ممکن است هر دو عبارت صحیح باشند، اما معنی متفاوتی را منتقل کنند. بنابراین، همیشه به مفهومی که می‌خواهید بیان کنید توجه کنید تا بتوانید عبارت مناسب را انتخاب کنید.
  اگر قصد مهاجرت دارید یا میخواهید بدون کناب و کلاس انگلیسی بفهمید و صحبت کنید کلیک کنید

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

سر تیترهای اصلی گرامر زبان انگلیسی - قسمت اول
مدرسه مکالمه مبتکر یادگیری زبان انگلیسی/ توسط شایانJuly 06, 2025

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

How I Met Your Mother 

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

[فعل]to see to
/si tu/
فعل گذرا
[گذشته: saw to] [گذشته: saw to] [گذشته کامل: seen to]
صرف فعل
1 رسیدگی کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی: رسیدگی کردن
to see to something
به چیزی رسیدگی کردن
1. "These letters need posting." "I'll see to them later."
1. «این نامه‌ها باید پست شوند.» «من بعداً به آنها رسیدگی می‌کنم.»
2. I can see to the children if you want to go out.
2. اگر می خواهی بیرون بروی، من می‌توانم به بچه‌ها رسیدگی کنم.
3. Mrs Chapman asked for some help with the orders - could you see to it?
3. خانم "چپمن" برای سفارش‌ها کمک خواست؛ می‌توانی رسیدگی کنی؟

کلمات و جملات نزدیک
see through
see the whites of their eyes
see the color of someone's money
see red
see off
see ya later alligator
see you
see you later
see you soon
see you tomorrow





👈 پادکست تصویری برای شرکت کنندگان در ازمون آیلتس و کسانی که سرعت در تقویت مهارت شنیداری میخواهند

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

میدونستی برای مهاجرت فقط کافیه انگلیسیت خوب باشه تا بتونی شغل مناسب گیر بیاری و اقامت بگیری؟🔴😀

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

Svoچیست
SVO مخفف سه کلمه انگلیسی است که هر کدام به یک بخش اصلی جمله اشاره می‌کنند:
S = Subject (فاعل)
V = Verb (فعل)
O = Object (مفعول)
SVO چیست؟
SVO به ترتیب کلمات (Word Order) در یک جمله اشاره دارد. در زبان‌هایی که از ساختار SVO پیروی می‌کنند (مانند انگلیسی، فارسی، اسپانیایی، چینی و بسیاری دیگر)، ترتیب استاندارد قرار گرفتن اجزای اصلی جمله به این صورت است: ابتدا فاعل می‌آید، سپس فعل و در نهایت مفعول.
توضیح هر جزء:
Subject (فاعل):
تعریف: کسی یا چیزی که عمل فعل را انجام می‌دهد. این بخش از جمله "چه کسی" یا "چه چیزی" را توضیح می‌دهد که در مورد آن صحبت می‌کنیم.
مثال:
I (من) eat apples. (من سیب می‌خورم.)
The dog (سگ) chased the ball. (سگ توپ را دنبال کرد.)
Verb (فعل):
تعریف: عملی که توسط فاعل انجام می‌شود یا حالتی از وجود را نشان می‌دهد.
مثال:
I eat (می‌خورم) apples.
The dog chased (دنبال کرد) the ball.
Object (مفعول):
تعریف: کسی یا چیزی که عمل فعل روی آن انجام می‌شود یا تحت تأثیر فعل قرار می‌گیرد.
مثال:
I eat apples (سیب).
The dog chased the ball (توپ را).
چرا SVO مهم است؟
وضوح (Clarity): در زبان‌هایی مثل انگلیسی که انعطاف‌پذیری کمتری در تغییر ترتیب کلمات دارند، SVO به ما کمک می‌کند تا به وضوح تشخیص دهیم چه کسی چه کاری را روی چه چیزی انجام می‌دهد.
پایه و اساس: SVO ساختار پایه و اساسی جملات در انگلیسی است. با یادگیری و تسلط بر آن، می‌توانید جملات پیچیده‌تر را نیز به درستی بسازید و منظور خود را منتقل کنید.
طبیعی بودن: استفاده از SVO باعث می‌شود جملات شما طبیعی‌تر و قابل فهم‌تر برای بومی‌زبانان انگلیسی به نظر برسند.
مثال کلی SVO:
The student (S) studies (V) English (O).
دانش‌آموز (فاعل) انگلیسی (مفعول) مطالعه می‌کند (فعل).
درک SVO اولین و مهم‌ترین قدم برای یادگیری نحوه ساخت جملات صحیح در زبان انگلیسی است.


👈🔹مجموعه Mindset for IELTS ، در 4 سطح  شما را برنده بی چون چرای آزمون IELTS می کند. انتشارات کمبریج

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

Gemini
‎2.5 Flash
گپ‌ها را جستجو کنید
اخیر
English Translation Options Provided
Overcoming Past to Embrace Potential
User's Request
Values & Skills: Japan vs. India
Finding Beauty in Life and Death
فعالیتتنظیمات و راهنمایی ارتقا دادن
منطقه ۴، تهران، استان تهران، ایران براساس مکان‌های شما (خانه) • به‌روزرسانی مکان
مکالمه با Gemini
می‌تونی این متنو برام انگلیسی بنویسی

سلام
چقدر خوبه بعضی از آدم‌ها با یدونه ری اکشن نشون میدن پست ها رو میبینن و آدم احساس می‌کنه کاری که داره می‌کنه برای دیگران مفیده و ارزشمند، ما وقت می‌ذاریم زحمت می‌کشیم به عشق شما سعی می‌کنیم در ۱۷ کانال زبان انگلیسی بهترین پست‌ها رو براتون بزاریم.
یه ری اکشن نشون دادن سخت نیست قدران بودن حس خوبی به آدم‌ها میده.
ما به هر صورت عاشق شماییم و خوشحالیم که برای شما وقت میزاریم چه ری اکشن بزارید چه نزارید.
❤️🌹❤️🌹❤️😍😍😍
Here are a few options for translating your text into English, ranging in tone and formality:
Option 1: Friendly & Encouraging
"Hi there!
It's wonderful when people show they've seen our posts with just a single reaction. It really makes us feel like what we're doing is useful and valuable to others. We put in a lot of time and effort, all for you, to bring you the best English posts across 17 channels.
Showing a reaction isn't hard, and expressing appreciation makes people feel good.
Regardless, we love you all and are happy to dedicate our time to you, whether you react or not. ❤️🌹❤️🌹❤️😍😍😍"
Option 2: Slightly More Direct & Appreciative
"Hello,
It's truly great when some of you acknowledge our posts with a quick reaction. It makes us feel that the work we're doing is beneficial and appreciated by others. We dedicate our time and effort, out of love for you, to provide the best English posts across 17 channels.
A simple reaction goes a long way – showing gratitude feels good for everyone.
Either way, we adore you and are happy to invest our time in you, whether you choose to react or not. ❤️🌹❤️🌹❤️😍😍😍"
Option 3: Concise & Warm
"Hey everyone,
It's so rewarding when just one reaction lets us know you've seen our posts. It makes us feel our efforts are worthwhile and valuable to you. We put in the time and hard work, all for your sake, to share the best English content across 17 channels.
A reaction is easy, and showing appreciation is a wonderful feeling for everyone involved.
No matter what, we love having you with us and are delighted to spend our time creating for you, reactions or not! ❤️🌹❤️🌹❤️😍😍😍"
I've tried to capture the warm and appreciative tone of your original message. Which one do you like best?
یه دونه گرامر در مورد جمله‌بندی به انگلیسی برام بگو
Basic English Sentence Structure
Let's talk about the most fundamental building block of English sentences: Subject-Verb-Object (SVO).
This is the most common word order in English, and understanding it will help you form countless sentences correctly.
Subject (S): This is the person or thing performing the action. It usually comes at the beginning of the sentence.
Verb (V): This is the action or state of being.
Object (O): This is the person or thing that receives the action.
Examples:
Here are some simple examples:
I (Subject) eat (Verb) apples (Object).
She (Subject) reads (Verb) books (Object).
The dog (Subject) chased (Verb) the ball (Object).
Sentences Without an Object:
Sometimes, a sentence might not have a direct object. In these cases, the structure is often just Subject-Verb.
Birds (Subject) sing (Verb).
He (Subject) sleeps (Verb).
The rain (Subject) falls (Verb).
Adding More Information:
You can add more details to these basic structures using adjectives (to describe nouns), adverbs (to describe verbs, adjectives, or other adverbs), and prepositional phrases (which tell us more about time, place, manner, etc.).
The big dog (Subject) chased (Verb) the red ball (Object) in the park (Prepositional Phrase - where).

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

[فعل]to rest on
فعل گذرا و ناگذر
1 به چیزی وابسته بودن متکی بودن

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

فیلم The Hating Game (2021)
282_
⭐️IMDB : 6.2 / 10
🍅Rotten Tomatoes : 69%

ژانر : عاشقانه , کمدی
رده سنی : به افراد زیر 17 سال توصیه نمیشود.
خلاصه : داستان دختری به نام لوسی که با تصمیم گیری برای رسیدن به موفقیت حرفه ای بدون به خطر انداختن اخلاقیاتش، بازی بی رحمانه ای را در برابر دشمن سرد و حرفه ای خود، جاشوا، آغاز می کند
این فیلم از مجموعه ۲۹۳ فیلم سینمایی با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی همزمان ببینید. و لذت ببرید
اطلاعات بیشتر در مورد این مجموعه اینجاست
سرعت یادگیری زبان انگلیسی خود را افزایش دهید

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

ESL podcast
یکی از محبوب ترین و کاملترین پادکست های آمریکایی است حتما ازش برای یادگیری زبان استفاده کنید😍

پادکست های ESL podcast
یکی از محبوب ترین و کاملترین پادکست های آمریکایی است حتما ازش برای یادگیری زبان استفاده کنید😍

عضویت در کانال خصوصی ESL podcast فقط ۱۲۰ تومان
برای ثبت عضویت اینجا👉 کلیک کنید

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

Today's topic is
👇👇👇👇👇
Everyday Life & Personal Experiences
Daily Routines: What's a typical day like for you?



Please talk about topic



Shayan


در چت روم انگلیسی مدرسه با بحث کردن در رابطه با موضوعات مختلف زبان انگلیسی خود را تقویت کنید اینجا کلیک کنید تا عضویت شما تایید شود

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

اینجا
/channel/life_and_love_quotes
وقتی خوشحالی ، وقتی غمگینی، وقتی عاشقی، وقتی می‌خوای گله کنی، وقتی شکایت داری از چیزی و کسی، وقتی می‌خوای حرف دلت رو ببینی، وقتی می‌خوای به کسی تبریک بگی، تولد کسی رو شاد باش بگی، شب بخیر و صبح بخیر به کسی بگی، حرف‌های عاشقانه ببینی، یک متن‌های فلسفی رو می‌خوای تجربه کنی ، در مورد امید و ناامیدی و زندگی می‌خوای به انگلیسی ببینی ، اگه می‌خوای یک بحث رو تجزیه تحلیلش رو ببینید فقط اینجا می‌تونی ببینی خیلی ارزشمنده حتی در گوگل اینطور مجموعه منسجمی وجود نداره در کنار ما باشید لذت ببری،
اینجا برای کسایی که روحیه لطیفی دارند و عاشق زبان انگلیسی هم هستند در کنار هم لذت ببریم از زندگی جملات قشنگ ببینیم و بشنویم.
ترجمه کردن را یاد بگیریم در کنار همدیگر

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

🟡هر ترم کلاس زبان حداقل 1 میلیونه‼️
ولی ازینجا میتونی رایگان تو مدت زمان کمتر انگلیسی یاد بگیری
💛💛💛
➪ 𝙹𝙾𝙸𝙽
➪ 𝙹𝙾𝙸𝙽
➪ 𝙹𝙾𝙸𝙽
➪ 𝙹𝙾𝙸𝙽
➪ 𝙹𝙾𝙸𝙽

عضویت محدود

اگر می‌خوای  انگلیسی رو شروع کنی و 3️⃣ ماهه پرونده‌اش رو ببندی عدد 3️⃣ رو به آیدی زیر بفرست⬇️
⭐️ http://T.me/Reza_Arashnia_admin

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

کاربرد افعال do و does
بسیاری از زبان آموزان در دوران یادگیری زبان انگلیسی در مورد کاربرد صحیح گرامر do و does به ابهاماتی برمی‌خوردند که امری کاملا طبیعی است و با کمی تمرین قابل برطرف شدن می‌باشد.  در حقیقت مشکل اصلی این زبان آموزان، عدم تشخیص اصلی بودن یا کمکی بودن افعال do  و does در جمله انگلیسی است.
به طور کلی، افعال do و does به عنوان فعل اصلی و کمکی کاربرد دارند. اما تفاوتی که میان گرامر do و does وجود دارد این است که از فعل do  همراه با ضمایر I, you, we, they, these, those و از فعل does به همراه ضمایری مانند he, she, it, this, that  و یا اسم اشخاص مانند Sara استفاده می‌کنیم.
در واقع گرامر do و does  کاربرد و معنای یکسانی دارند و همراه با ضمایر مختلف به کار می‌روند. هر دو فعل به معنای ” انجام دادن” است و برای بیان کردن یک کار، فعالیت و عمل به کار می‌رود. اما نکته‌ای که وجود دارد این است که برای جملات با فاعل اول شخص و دوم شخص مفرد و جمع و سوم شخص جمع از do و برای فاعل سوم شخص مفرد از does استفاده می‌شود.
برای درک بهتر گرامر do و does  به مثال‌های زیر توجه نمایید :
I do my homework after dinner.
من بعد از شام تکالیفم رو انجام میدهم.
She does her exams every Summer.
او (دختر) امتحاناتش رو هر تابستان انجام میدهد.
You do whatever you want.
.تو هر کاری که میخواهی انجام میدهی
Ali does his laundry on Sundays.
علی شستشوی لباس‌هایش رو یکشنبه‌ها انجام میدهد.
We can do anything!
ما میتوانیم هر کاری انجام بدهیم.
He does a good job cleaning his room.
او (پسر) تمیز کردن اتاقش رو بخوبی انجام میدهد.
شباهت های افعال کمکی Do و Does
در جمله‌های حال ساده هم از do و هم از does استفاده می‌شود.
می‌توان از آن‌ها به عنوان فعل اصلی جمله نیز استفاده کرد. برای نمونه:
I do my homework.
من تکالیفم را انجام دادم.
He does his hair before work.
او قبل از کار موهایش را مرتب می‌کند.
در جملات پرسشی هر دو اول جمله می‌آیند:
Do you like pizza?
پیتزا دوست داری؟
Does she like nuggets?
او ناگت دوست دارد؟
در جملات پرسشی می‌توانند به عنوان فعل اصلی به کار روند:
What do you do?
چه‌کاری می‌کنی؟
What does she do?
او چه‌کاری می‌کند؟
اصول مربوط به گرامر do در زبان انگلیسی
سه شکل متفاوت فعل do به صورت do، did و done است. در واقع فعل do جزء افعال بی‌قاعده به حساب می‌آید. به مثال‌های زیر توجه کنید:
Did you buy a ticket?
آیا بلیط خریدی؟
Have you done your homework yet?
هنوز تکالیفت را انجام نداده‌ای؟
Ali does his homework in his room.
علی تکالیفش را در اتاقش انجام می‌دهد.
شایان ذکر است که فرم سوم شخص مفرد do، فعل does است. باید گفت که فعل do اکثر اوقات به عنوان فعل کمکی به کار می‌رود، اما می‌توان به‌عنوان فعل اصلی و فعل جایگزین هم استفاده شود. مثال‌های زیر، نمونه‌ای از کاربردهای فعل do را نشان می‌دهند:
I didn’t play football.
من فوتبال بازی نکردم.
در این مثال شکل گذشته فعل do در جایگاه فعل کمکی آمده است.
What have you been doing?
چه کار می‌کردی؟
در این مثال فعل do به عنوان فعل اصلی آمده است.
A: We went to Shiraz this year.
B: Yes, we did too. (Yes, we went to Shiraz this year too.)
A: ما امسال به شیراز رفتیم.
B: بله ما هم همین‌طور.
در مثال سوم از گذشته فعل do به عنوان فعل جایگزین استفاده شده است.
زمان گذشته افعال do و does
اکثر افراد از کاربرد گرامر do و does در present tense به خصوص present simple آگاه هستند اما هنگام ساخت جملات زمان گذشته به مشکل می‌خورند. قبل از هر چیزی توجه داشته باشید که فعل«do»  جزء افعال بی‌قاعده است و به سه شکل مختلف do ، does، did و doneبه کار می‌رود.
did برای جملاتی که در گذشته ساده اتفاق افتاده‌است، کاربرد دارد. برای درک بهتر گرامر do و did به مثال‌های زیر توجه کنید :
Did you go to restaurant?
آیا تو به رستوران رفتی؟
Gil did a great job on his history report for school.
گیل برای گزارش تاریخ مدرسه اش کار خوبی انجام داد
Your friends didn’t get the e-mail.
دوست شما ایمیل را دریافت نکرد
 

فرشته ها برای دانش آموزان پایه هفتم تا دوازدهم، و برای معلمان زبان و همچنین هر کسی که میخواهد از پایه انگلیسی را بیاموزد

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

---

جملات امری (Imperative Sentences) در زبان انگلیسی برای دستور دادن، درخواست کردن، نصیحت کردن، یا راهنمایی کردن استفاده می‌شن. ویژگی اصلی این جملات اینه که معمولاً فاعل (فاعل پنهان "you") در اون‌ها حذف میشه و جمله با فعل اصلی (base form of the verb) شروع میشه.

---

### ساختار کلی جملات امری

فعل اصلی (Base Form of Verb) + [بقیه جمله]

* مثال: Open the door. (در را باز کن.)
* مثال: Listen carefully. (با دقت گوش کن.)

---

### کاربردهای اصلی جملات امری

جملات امری کاربردهای متنوعی دارن:

#### 1. دستور دادن (Commands)

برای بیان دستورات مستقیم و قاطعانه.

* Go home! (برو خانه!)
* Stop talking! (حرف زدن را بس کن!)
* Finish your homework now! (تکالیفت را همین الان تمام کن!)

---

#### 2. درخواست کردن (Requests)

برای مؤدبانه کردن درخواست‌ها، معمولاً از کلمات "please" یا "kindly" استفاده می‌کنیم.

* Please, pass me the salt. (لطفاً نمک را به من بده.)
* Kindly wait a moment. (لطفاً یک لحظه صبر کنید.)
* Please, help me with this box. (لطفاً در مورد این جعبه کمکم کن.)

---

#### 3. نصیحت کردن یا پیشنهاد دادن (Advice or Suggestions)

برای ارائه پیشنهاد یا نصیحت به کسی.

* Eat your vegetables. (سبزیجاتت را بخور.)
* Don't worry too much. (زیاد نگران نباش.)
* Try to get some rest. (سعی کن کمی استراحت کنی.)

---

#### 4. راهنمایی کردن/دستورالعمل دادن (Instructions/Directions)

در دستورالعمل‌های آشپزی، راهنمای استفاده از وسایل، یا دادن مسیرها بسیار رایج هستند.

* First, add the flour. (اول، آرد را اضافه کنید.)
* Then, mix all ingredients. (سپس، تمام مواد را مخلوط کنید.)
* Turn left at the corner. (سر نبش به چپ بپیچ.)
* Press the red button. (دکمه قرمز را فشار دهید.)

---

#### 5. دعوت کردن (Invitations)

گاهی اوقات برای دعوت کردن به روشی صمیمی‌تر.

* Come in! (بیا تو!)
* Have a seat. (بنشین.)
* Make yourself at home. (خودت رو راحت بدون.)

---

### جملات امری منفی (Negative Imperatives)

برای منفی کردن جملات امری، از "Don't" قبل از فعل اصلی استفاده می‌کنیم.

* Don't touch that! (آن را لمس نکن!)
* Don't forget your keys. (کلیدهایت را فراموش نکن.)
* Don't be late. (دیر نکن.)
* Don't make a sound. (صدایی در نیاور.)

---

### استفاده از "Let's" برای پیشنهاد دادن (Let's for Suggestions)

وقتی می‌خواهیم به عنوان "فاعل پنهان" (شامل خودمان و بقیه) پیشنهادی بدهیم، از "Let's" (کوتاه شده Let us) استفاده می‌کنیم.

* Let's go to the cinema. (بیا بریم سینما.)
* Let's eat dinner now. (بیا الان شام بخوریم.)
* Let's not argue about this. (بیا در مورد این بحث نکنیم.) - (برای منفی کردن "Let's" از "not" بعد از "Let's" استفاده می‌کنیم.)

---

### چند نکته مهم درباره جملات امری:

* علامت نگارشی: در پایان جملات امری معمولاً از نقطه (.) استفاده میشه، اما اگه دستور با عصبانیت یا هیجان زیاد بیان بشه، می‌تونیم از علامت تعجب (!) استفاده کنیم.
* Close the door. (در را ببند.)
* Close the door! (در را ببند! - با عصبانیت)
* لحن: لحن صدا در گفتار و استفاده از کلمات مودبانه مثل "please" می‌تونه تفاوت زیادی در معنی جمله امری ایجاد کنه و اون رو از یک دستور به یک درخواست تبدیل کنه.

افزایش سرعت یادگیری زبان انگلیسی با با مجموعه‌ای بیش از ۶۰ سریال تلویزیونی قابل به روز رسانی و اضافه شدن

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

پست از مجموعه کامل گرامر زبان انگلیسی است که دارای صدها ویدیو به زبان انگلیسی و فارسی و گرامرهای متنی به صورت کاربردی است برای دریافت این مجموعه می‌توانید اینجا پیام دهید

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

افعال عبارتی (Phrasal Verbs): ترکیب‌هایی گیج‌کننده و در عین حال حیاتی!
افعال عبارتی یا Phrasal Verbs یکی از چالش‌برانگیزترین و در عین حال ضروری‌ترین بخش‌های زبان انگلیسی، به خصوص برای زبان‌آموزان غیربومی، هستند. این افعال ترکیبی از یک فعل (verb) اصلی و یک یا چند حرف اضافه (preposition) و/یا قید (adverb) هستند. چیزی که آن‌ها را گیج‌کننده می‌کند این است که معنی کل عبارت اغلب هیچ ربطی به معنی تک تک کلمات تشکیل‌دهنده‌اش ندارد.
چرا Phrasal Verbs مهم‌اند؟
رایج بودن: انگلیسی‌زبانان بومی، چه در گفتار و چه در نوشتار، به شدت از افعال عبارتی استفاده می‌کنند. اگر می‌خواهید طبیعی و روان صحبت کنید، یادگیری آن‌ها اجتناب‌ناپذیر است.
تغییر معنی: اضافه شدن یک حرف اضافه کوچک می‌تواند معنی فعل را به کلی دگرگون کند. مثلاً فعل "look" به معنای "نگاه کردن" است، اما با اضافه شدن یک حرف اضافه، معانی کاملاً متفاوتی پیدا می‌کند:
look up: جستجو کردن (در دیکشنری)، به بالا نگاه کردن
look for: گشتن به دنبال چیزی
look after: مراقبت کردن از
look forward to: مشتاق بودن برای
تنوع و انعطاف‌پذیری: افعال عبارتی اغلب می‌توانند جایگزین فعل‌های رسمی‌تر و تک کلمه‌ای شوند و به زبان شما تنوع بیشتری ببخشند.
ساختار Phrasal Verbs
افعال عبارتی به طور کلی به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند:
1. افعال عبارتی متعدی (Transitive Phrasal Verbs)
این افعال نیاز به مفعول (object) دارند. مفعول می‌تواند بین فعل و حرف اضافه قرار بگیرد یا بعد از حرف اضافه بیاید.
قابل تفکیک (Separable): در این نوع، مفعول می‌تواند بین فعل و حرف اضافه قرار بگیرد. اگر مفعول ضمیر باشد، حتماً باید بین فعل و حرف اضافه قرار بگیرد.
Take off (درآوردن لباس):
Please take off your shoes. (مفعول بعد از حرف اضافه)
Please take your shoes off. (مفعول بین فعل و حرف اضافه)
Please take them off. (ضمیر "them" حتماً بین فعل و حرف اضافه)
غیر قابل تفکیک (Inseparable): در این نوع، مفعول همیشه باید بعد از حرف اضافه بیاید.
Look for (گشتن به دنبال):
I'm looking for my keys. (نمی‌توان گفت: I'm looking my keys for.)
Run into (به طور اتفاقی ملاقات کردن):
I ran into an old friend yesterday.
2. افعال عبارتی لازم (Intransitive Phrasal Verbs)
این افعال نیاز به مفعول ندارند و فقط شامل فعل و حرف اضافه/قید هستند.
Break down (خراب شدن):
My car broke down on the way to work. (این فعل نیازی به مفعول ندارد.)
Come on (بیا، عجله کن):
Come on, we're going to be late!
نکاتی برای یادگیری Phrasal Verbs
بر اساس معنی یاد بگیرید، نه فقط کلمات تشکیل‌دهنده: سعی کنید معنی کلی عبارت را درک کنید، نه اینکه هر کلمه را جداگانه ترجمه کنید.
در بافت جمله یاد بگیرید: هرگز یک Phrasal Verb را بدون مثال یاد نگیرید. ببینید چگونه در جملات مختلف استفاده می‌شود.
به جای حفظ کردن، استفاده کنید: برای خودتان جملاتی با Phrasal Verbs بسازید. آن‌ها را در مکالمات روزمره یا نوشته‌هایتان به کار ببرید.
دسته بندی کنید: می‌توانید آن‌ها را بر اساس فعل اصلی (مثلاً تمام Phrasal Verbs با "get" یا "put") یا بر اساس حرف اضافه (تمام Phrasal Verbs با "up" یا "down") دسته بندی کنید.
صبور باشید: یادگیری Phrasal Verbs زمان‌بر است. ناامید نشوید و به تمرین ادامه دهید.
مثال‌های رایج از Phrasal Verbs:
Give up: تسلیم شدن، دست کشیدن (I'm not going to give up on my dreams.)
Call off: لغو کردن (They had to call off the meeting due to the storm.)
Find out: فهمیدن، پی بردن (I need to find out more about this topic.)
Put on: پوشیدن (Please put on your coat, it's cold outside.)
Take off: درآوردن (Please take off your shoes before entering.) / پرواز کردن (The plane took off on time.)
Go on: ادامه دادن، اتفاق افتادن (What's going on here?)
Bring up: مطرح کردن (He brought up an interesting point during the discussion.) / بزرگ کردن فرزند (She was brought up by her grandparents.)
یادگیری افعال عبارتی یک سفر است، نه یک مقصد. هرچه بیشتر با آن‌ها سروکار داشته باشید و به آن‌ها عادت کنید، زبان انگلیسی‌تان طبیعی‌تر و غنی‌تر خواهد شد. اگر سوال خاصی در مورد یک Phrasal Verb دارید، بپرسید!

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

دوستان عزیزم 110 پادکست تصویری ویدیویی با رونوشت درشت متن روی ویدیو همراه با فایل صوتی و متن قابل کپی
باعث تقویت تلفظ، مهارت شنیداری ،بهبود مکالمه بالا رفتن بانک لغات و جملات کاربردی و همچنین آمادگی برای آزمون های آیلتس و تافل خواهد شد.

این نمونه پادکست ناقص و کوتاه شده است پادکست دارای فایل صوتی فایل تصویری با رونویس درشت فایل متنی قابل کپی یکی از بهترین منابع افزایش سرعت با کیفیت زبان انگلیسی است برای دریافت این مجموعه
اینجا پیام دهید

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

گ

[فعل]to live
/lɪv/
فعل ناگذر
[گذشته: lived] [گذشته: lived] [گذشته کامل: lived]
1 زندگی کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی: زندگی کردن زیستن سر کردن سکونت داشتن عمر کردن
مترادف و متضاد
breathe exist have life be dead die
1.Where do you live?
1. کجا زندگی می‌کنی؟
to live + adv/adj of place
در جایی زندگی کردن
1. He lives in a house with four other students.
1. او در یک خانه با چهار دانشجوی دیگر زندگی می‌کند.
2. Most students live on campus.
2. بیشتر دانشجوها در پردیس (دانشگاه) زندگی می‌کنند.
3. She lived her whole life in a little town in New Mexico.
3. او تمام زندگی‌اش را در یک شهر کوچک در "نیومکزیکو" زندگی کرد.
4. We live in Seattle.
4. ما در "سیاتل" زندگی می‌کنیم.
کاربرد فعل live به معنای زندگی کردن
فعل live در مفهوم "زندگی کردن" به‌طور کلی به معنای زنده بودن و نفس کشیدن است.
- در مکانی به‌خصوص زندگی کردن. مثال:
".Most students live on campus" (بیشتر دانشجوها در پردیس (دانشگاه) زندگی می‌کنند.)
- در زمانی به‌خصوص زندگی کردن. مثال:
".He lived four centuries ago" (او چهار قرن پیش زندگی می‌کرد.)
2 زنده بودن زنده ماندن

مترادف و متضاد
remain alive
to live to do something
تا زمان انجام کاری زنده ماندن
She lived to see her first grandchild.
او زنده ماند و نوه اولش را دید.
to live (for a period of time)
برای مدتی زنده ماندن
He's not expected to live for more than a few months.
انتظار نمی‌رود که او چندین ماه بیشتر زنده باشد [بماند].
[صفت]live
/laɪv/
غیرقابل مقایسه
3 زنده (برنامه و ...) در حال پخش
مترادف و متضاد
real-time recorded
a live concert/recording/broadcast ...
یک کنسرت/ضبط/برنامه و... زنده
1. There will be live TV coverage of tonight’s big match.
1. از مسابقه بزرگ امشب پوشش تلویزیونی زنده انجام خواهد شد.
2. This evening there will be a live broadcast of the debate.
2. امشب، یک برنامه زنده از آن مناظره پخش خواهد داشت.

کاربرد صفت live به معنای زنده
صفت live در مفهوم "زنده" اشاره دارد به یک برنامه تلویزیونی، کنسرت و یا نمایشی که بصورت زنده و در زمان حال در حال اجرا و پخش شدن است و از قبل ضبط نشده است. مثال:
"a live concert" (یک کنسرت زنده)
"This evening there will be a live broadcast of the debate" (امشب یک پخش زنده از مناظره وجود خواهد داشت.)
4 زنده
معادل ها در دیکشنری فارسی: زنده
live animals
حیوانات زنده
1. Protesters want to stop the export of live sheep and cattle.
1. معترضان خواستار توقف صادرات گوسفند و گاو زنده هستند.
2. They have done many cruel experiments on live animals.
2. آن‌ها آزمایش‌های بی‌رحمانه زیادی روی حیوانات زنده انجام داده‌اند.
5 برق‌دار (سیم) [هر چیزی که برق در آن در جریان باشد]
1.Be careful – those wires are live.
1. مراقب باش؛ آن سیم‌ها برق دارند.
2.Don’t touch that wire – it’s live!
2. به آن سیم دست نزن؛ برق دارد!
6 فعال (لینک در وب)
1.Here are some live links to other aviation-related web pages.
1. این هم چند لینک فعال به سایر وب‌سایت‌های مرتبط با هوانوردی.


[صفت] little-known
/ˈlɪtəl-noʊn/

نا آشنا نا شناخته
1.little-known facts
1. حقایق نا آشنا

[اسم] little toe
قابل شمارش
1 کوچکترین انگشت پا


[عبارت] little salt
/ˈlɪtəl sɔlt/
کمی نمک
little owl

[اسم]little owl
/ˈlɪtl aʊl/

بوف کوچک
1.the little owl is a small owl with spots on its feathers.
1. بوف کوچک جغد کوچکی است که بالهایش حالت خالدار دارد.
little league

[اسم]Little League
/ˈlɪtəl lig/

لیگ کودکان (بیسبال)


[جمله] live and let live
/lɪv ænd lɛt lɪv/
1 سرت تو کار خودت باشد تو زندگی‌ات بکن بگذار دیگران هم زندگی‌شان را بکنند
live below the poverty line

[عبارت]live below the poverty line
/lɪv bɪˈloʊ ðə ˈpɑvərti laɪn/
1 زیر خط فقر زندگی کردن


[عبارت]live beyond one's means
/ˈlɪvɪŋ bɪˈɑnd ðɛr minz/
1 بیشتر از وسع خود خرج کردن
1.They're living beyond their means.
1. آنها بیشتر از وسع خود خرج می‌کنند.


[عبارت] live beyond one's means
/ˈlɪvɪŋ bɪˈɑnd ðɛr minz/
1 بیشتر از وسع خود خرج کردن
1.They're living beyond their means.
1. آنها بیشتر از وسع خود خرج می‌کنند.

live blog

[اسم]live blog
/ˈlaɪv blɑːɡ/
وبلاگ لحظه‌نگار
live broadcast


[اسم]live broadcast
/lˈaɪv bɹˈɔːdkæst/

1 پخش زنده (تلویزیون، رادیو و ...)
معادل ها در دیکشنری فارسی: پخش زنده



💢  مجموعه کامل سریال فرندز 
اطلاعات بیشتر 👉

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

🌟 با عضویت در لیست تلگرامی جامع آموزش زبان زیر عضو بی نظیرترین‌ و کامل ترین مجموعه آموزش زبان انگلیسی تلگرامی شوید:⬇️⬇️
🌟 پادکست، کوییز، گرامر، آیلتس، تافل، ویدیو، آموزش زبان به کودکان، اصطلاحات انگلیسی، زبان کنکور و ... :⬇️⬇️
/channel/addlist/a8SyUPbKsypmZTNh
تخفیف باور نکردنی تابستانی داریم
فقط تا امشب
✈️اگر می‌خوای  انگلیسی رو شروع کنی و 6️⃣ ماهه پرونده‌اش رو ببندی عدد 6️⃣ رو به آیدی زیر بفرست⬇️
http://T.me/Reza_Arashnia_admin

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

She (Subject) reads (Verb) books quickly (Adverb - how) every night (Prepositional Phrase - when).
This SVO structure is your starting point for building clear and understandable English sentences. As you get more comfortable, you'll learn about other sentence patterns and how to combine sentences, but mastering SVO is key!
اگه میشه برام ترجمه‌اشم بنویس
I already provided the translation for your text in English in the previous turn. Would you like me to translate something else for you, or perhaps you'd like a different kind of English translation for the original text?
Basic English Sentence Structure
Let's talk about the most fundamental building block of English sentences: Subject-Verb-Object (SVO).

This is the most common word order in English, and understanding it will help you form countless sentences correctly.

Subject (S): This is the person or thing performing the action. It usually comes at the beginning of the sentence.

Verb (V): This is the action or state of being.

Object (O): This is the person or thing that receives the action.

Examples:
Here are some simple examples:

I (Subject) eat (Verb) apples (Object).

She (Subject) reads (Verb) books (Object).

The dog (Subject) chased (Verb) the ball (Object).

Sentences Without an Object:
Sometimes, a sentence might not have a direct object. In these cases, the structure is often just Subject-Verb.

Birds (Subject) sing (Verb).

He (Subject) sleeps (Verb).

The rain (Subject) falls (Verb).

Adding More Information:
You can add more details to these basic structures using adjectives (to describe nouns), adverbs (to describe verbs, adjectives, or other adverbs), and prepositional phrases (which tell us more about time, place, manner, etc.).

The big dog (Subject) chased (Verb) the red ball (Object) in the park (Prepositional Phrase - where).

She (Subject) reads (Verb) books quickly (Adverb - how) every night (Prepositional Phrase - when).

This SVO structure is your starting point for building clear and understandable English sentences. As you get more comfortable, you'll learn about other sentence patterns and how to combine sentences, but mastering SVO is ke
y!


اگه میشه برام ترجمه‌اشم بنویس
I can certainly translate that for you! Here's the Persian translation of the English sentence structure explanation:
ساختار جمله پایه در انگلیسی
بیایید در مورد اساسی‌ترین جزء سازنده جملات انگلیسی صحبت کنیم: فاعل-فعل-مفعول (SVO).
این رایج‌ترین ترتیب کلمات در انگلیسی است و درک آن به شما کمک می‌کند بی‌شمار جمله را به درستی بسازید.
فاعل (Subject - S): این شخص یا چیزی است که عمل را انجام می‌دهد. معمولاً در ابتدای جمله می‌آید.
فعل (Verb - V): این عمل یا حالت وجودی است.
مفعول (Object - O): این شخص یا چیزی است که عمل را دریافت می‌کند.
مثال‌ها:
در اینجا چند مثال ساده آورده شده است:
من (فاعل) می‌خورم (فعل) سیب (مفعول) را. (I eat apples.)
او (فاعل) می‌خواند (فعل) کتاب‌ها (مفعول) را. (She reads books.)
سگ (فاعل) دنبال کرد (فعل) توپ (مفعول) را. (The dog chased the ball.)
جملات بدون مفعول:
گاهی اوقات، یک جمله ممکن است مفعول مستقیم نداشته باشد. در این موارد، ساختار اغلب فقط فاعل-فعل است.
پرندگان (فاعل) آواز می‌خوانند (فعل). (Birds sing.)
او (فاعل) می‌خوابد (فعل). (He sleeps.)
باران (فاعل) می‌بارد (فعل). (The rain falls.)
افزودن اطلاعات بیشتر:
شما می‌توانید جزئیات بیشتری را به این ساختارهای پایه با استفاده از صفت‌ها (برای توصیف اسم‌ها)، قیدها (برای توصیف فعل‌ها، صفت‌ها یا قیدهای دیگر) و عبارات حرف اضافه‌ای (که اطلاعات بیشتری در مورد زمان، مکان، نحوه و غیره می‌دهند) اضافه کنید.
سگ بزرگ (فاعل) دنبال کرد (فعل) توپ قرمز (مفعول) را در پارک (عبارت حرف اضافه‌ای - کجا). (The big dog chased the red ball in the park.)
او (فاعل) کتاب‌ها (مفعول) را سریع (قید - چگونه) هر شب (عبارت حرف اضافه‌ای - چه زمانی) می‌خواند. (She reads books quickly every night.)
این ساختار SVO نقطه شروع شما برای ساختن جملات واضح و قابل فهم انگلیسی است. هر چه راحت‌تر شوید، الگوهای جمله‌بندی دیگر و نحوه ترکیب جملات را یاد خواهید گرفت، اما تسلط بر SVO کلیدی است!



👈افزایش سرعت یادگیری زبان انگلیسی با ۲۹۳ فیلم سینمایی با دو زیرنویس فارسی و انگلیسی همزمان

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

ساختار جمله پایه در انگلیسی


Basic English Sentence Structure
Let's talk about the most fundamental building block of English sentences: Subject-Verb-Object (SVO).

This is the most common word order in English, and understanding it will help you form countless sentences correctly.

Subject (S): This is the person or thing performing the action. It usually comes at the beginning of the sentence.

Verb (V): This is the action or state of being.

Object (O): This is the person or thing that receives the action.

Examples:
Here are some simple examples:

I (Subject) eat (Verb) apples (Object).

She (Subject) reads (Verb) books (Object).

The dog (Subject) chased (Verb) the ball (Object).

Sentences Without an Object:
Sometimes, a sentence might not have a direct object. In these cases, the structure is often just Subject-Verb.

Birds (Subject) sing (Verb).

He (Subject) sleeps (Verb).

The rain (Subject) falls (Verb).

Adding More Information:
You can add more details to these basic structures using adjectives (to describe nouns), adverbs (to describe verbs, adjectives, or other adverbs), and prepositional phrases (which tell us more about time, place, manner, etc.).

The big dog (Subject) chased (Verb) the red ball (Object) in the park (Prepositional Phrase - where).

She (Subject) reads (Verb) books quickly (Adverb - how) every night (Prepositional Phrase - when).

This SVO structure is your starting point for building clear and understandable English sentences. As you get more comfortable, you'll learn about other sentence patterns and how to combine sentences, but mastering SVO is key!

اگه میشه برام ترجمه‌اشم بنویس


I already provided the translation for your text in English in the previous turn. Would you like me to translate something else for you, or perhaps you'd like a different kind of English translation for the original text?


Basic English Sentence Structure

Let's talk about the most fundamental building block of English sentences: Subject-Verb-Object (SVO).



This is the most common word order in English, and understanding it will help you form countless sentences correctly.



Subject (S): This is the person or thing performing the action. It usually comes at the beginning of the sentence.



Verb (V): This is the action or state of being.



Object (O): This is the person or thing that receives the action.



Examples:

Here are some simple examples:



I (Subject) eat (Verb) apples (Object).



She (Subject) reads (Verb) books (Object).



The dog (Subject) chased (Verb) the ball (Object).



Sentences Without an Object:

Sometimes, a sentence might not have a direct object. In these cases, the structure is often just Subject-Verb.



Birds (Subject) sing (Verb).



He (Subject) sleeps (Verb).



The rain (Subject) falls (Verb).



Adding More Information:

You can add more details to these basic structures using adjectives (to describe nouns), adverbs (to describe verbs, adjectives, or other adverbs), and prepositional phrases (which tell us more about time, place, manner, etc.).



The big dog (Subject) chased (Verb) the red ball (Object) in the park (Prepositional Phrase - where).

She (Subject) reads (Verb) books quickly (Adverb - how) every night (Prepositional Phrase - when).



ترجمه این متن را اینجا ببینید



افزایش سرعت یادگیری زبان انگلیسی با با مجموعه‌ای بیش از ۶۰ سریال تلویزیونی قابل به روز رسانی و اضافه شدن

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

🎬 فیلم" The Hating Game (2021)" 
📝 #زیرنویس_چسبیده_فارسی_انگلیسی
اطلاعات بیشتر در مورد این مجموعه اینجاست

293 فیلم سینمایی

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

“Good morning, everyone. May your coffee be strong and your day productive.”
"صبح بخیر ، همه. ممکن است قهوه شما قوی باشد و روز شما پربار شود."

نصرت/ برای مهاجرت

Читать полностью…

گرامر کاربردی 12508

ادامه مطلب بالا
3 خواستن
معادل ها در دیکشنری فارسی: خواستن
مترادف و متضاد
desire want
to wish for something
چیزی را خواستن
1. If you wish really hard, maybe you'll get what you want.
1. اگر واقعاً بخواهی، شاید چیزی را که می‌خواهی به‌دست بیاوری.
2. There's no use in wishing for the impossible.
2. خواستن چیزی غیرممکن فایده‌ای ندارد.

3. You can't have everything you wish for.
3. آدم نمی‌تواند هرچه را که می‌خواهد داشته باشد.
to wish to do something
خواستن انجام کاری را
1. I wish to speak to the manager.
1. می‌خواهم با سرپرست صحبت کنم.
2. This course is designed for people wishing to update their computer skills.
2. این دوره برای افرادی طراحی شده‌است که می‌خواهند مهارت‌های رایانه‌ای خود را به‌روزرسانی کنند.
to wish somebody/something to do something
از کسی/چیزی انجام کاری را خواستن
He was not sure whether he wished her to stay or go.
او مطمئن نبود که می‌خواهد او بماند یا برود.
if you wish
اگر بخواهی
You may stay until the morning, if you wish.
می‌توانی تا صبح بمانی، اگر بخواهی.
(just) as you wish
هر طور که می‌خواهی/هر جور که راحتی
“I'd rather not talk now.” “(Just) as you wish.”
«ترجیح می‌دهم الان حرف نزنم.» «هر جور که راحتی.»
to wish/not wish to be something
خواستن/نخواستن چیزی بودن
I don't wish to be rude, but could you be a little quieter?
نمی‌خواهم بی‌ادب باشم [نمی‌خواهم بی‌ادبی کنم]، اما می‌توانید کمی ساکت‌تر [آرام‌تر] باشید؟

Читать полностью…
Subscribe to a channel