-
✅خلاصه کامل کتاب "نظریه های شخصیت فیست" 📕رفرنس ارشد&دکتری ✅تستهای طبقه بندی شده فصل به فصل ✅تستهای سالهای گذشته کنکور @TAJRavan_Fiest کتابهای دیگر👇 @TAJRavan_Othmer @TAJRavan_Kramer @TAJRavan_Corey .
#نکته
🔅 پیشینه‌ی وجودگرایی
کی یرکگارد :
روانشناسی وجودی نوین در نوشته‌های وی ریشه دارد
وی به گرایش فزاینده جوامع مدرن به انسانیت زدایی پرداخت
توجه به انسان تجربه کننده و تجربه انسان
برداشت از انسان به صورت موجوداتی متفکر فعال و علاقه‌مند
می‌خواست با جلب توجه انسان به واقعیت تجربه فوری که زیربنای ذهنیت و عینیت است بر دوگانگی عقل و هیجان چیره شود
تاکید بر توازن بین آزادی و مسئولیت
افراد با گسترش دادن خودآگاهی و بعد با پذیرفتن مسئولیت اعمالشان آزادی عمل کسب می کنند با این حال کسب آزادی و مسئولیت به بهای اضطراب به دست می آید
.
.
🔥🔥🔥🔥 #فصل_هجدهم 🔥🔥🔥🔥
می : روانشناسی وجودی
.
.
#نکته
🔅 ارزیابی نظریه مازلو
تولید پژوهش 👈 اندکی بالاتر از متوسط
ابطال پذیری 👈 پایین
رهنمودی برای کارورزان 👈 بسیار سودمند
#نکته
🔅 پژوهش‌های مربوط
مقیاس شکوفایی استعداد MAP برای ارزیابی سطح خودشکوفایی طراحی شده است
این ابزار ۲۷ ماده ای دو مقیاس اصلی (گشودگی به تجربه و ارجاع به خود) و ۵ خرده مقیاس دارد (گشودگی به خود، گشودگی به دیگران، گشودگی به زندگی ، سازگاری و خودمختاری)
طبق پژوهش افراد دارای مشکلات میان فردی هدایت‌شده درونی نبودند ، در زمان حال زندگی نمی کردند، احساس‌های پرخاشگری را انکار می کردند و در روابط میان فردی نزدیک و صمیمانه مشکلاتی داشتند.
مزلو معتقد نبود که افراد خودشکوفا هنرمندان و دانشمندان خلاق خواهند شد، بلکه باور داشت آنها مشکلات روزمره زندگی را به شیوه خلاق و سازگارانه حل خواهند کرد .
#نکته
🔅 علت گریختن انسانها از عظمت و خودشکوفایی :
بدن انسان به قدر کافی برای تحمل کردن وجد شکوفایی به مدت طولانی قدرتمند نیست
دلیل دوم اجتناب ناپذیری فروتنی است.
افراد به عنوان دفاعی علیه خود بزرگ بینی یا غرور گناه آلود آرزوهایشان را تنزل می دهند، احساس حماقت و خواری می‌کنند و روش خودشکن گریختن از تحقق بخشیدن به استعدادهایشان را اختیار می‌کنند.
عقیده یونس در افراد روان رنجور خیلی بارز است اما تقریباً هر کسی از مقداری کم جراتی برای رسیدن به کمال و عزت برخوردار است.
افرادی که از فروتنی کاذب برای سرکوب خلاقیت خودشان استفاده می کنند و اجازه نمی‌دهند خودشکوفا شوند
#نکته
🔅 عقیده یونس
پیشروی به سمت شخصیت سالم به هنجار در هر پله از سلسله مراتب نیازها می‌تواند متوقف شود
مانعی بر سر راه رشد افراد به سمت خود شکوفایی عقیده یونس یا ترس فرد از بهترین بودن است
#نکته
🔅 دو شکل عملی POI
1⃣ طولانی است و ۳۰ تا ۴۵ دقیقه طول می کشد
ساختار دو ماده ای گزینه بایست می‌تواند در آزمودنی هایی که به خاطر محدودیت های آن دچار ناکامی میشوند خصومت ایجاد کند
2⃣ جونز و کراندال برای غلبه بر این دو محدودیت عملی: شاخص کوتاه خودشکوفایی را ساختند که در این آزمون ۱۵ ماده از POI در مقیاس شش امتیازی لیکرت قرار داده شد
✅سومین مقیاس خودشکوفایی شاخص مختصر خودشکوفایی است که سامر لین و باندریک آن را ساختند
#نکته
🔅 بالا در این ۱۲ مقیاس بیانگر سطوحی از خودشکوفایی است
▪️ و نمرات پایین الزاماً حاکی از بیماری نیست بلکه سرنخ هایی را در رابطه با ارزش ها و رفتارهای خود شکوفایی فرد در اختیار می‌گذارد
▪️؛POI شدیداً در برابر جعل مقاوم است مگر اینکه فرد با توصیف مازلو از افراد خودشکوفا آشنا باشد
#نکته
🔅 دو مقیاس اصلی
1⃣ مقیاس شایستگی زمانی_عدم شایستگی زمانی
در جه ای که افراد زمان حال گرا هستند ارزیابی می‌کند
2⃣ مقیاس حمایت
شیوه واکنش فرد بنا بر خصلت خود گرا است یاد دگرگرا
#نکته
🔅 فلسفه علم
مازلو معتقد بود علم بدون ارزش برای بررسی شخصیت خیلی محدود است
مازلو طرفدار فلسفه علم متفاوت انسان گرا و کل‌نگر بود که بدون ارزش نباشد و دانشمندانی داشته باشد که به انسانها و موضوعاتی که بررسی می کنند اهمیت بدهند
همانند آلپورت موافق بود که علم روانشناسی باید بر اهمیت روش های فردی به جای بررسی گروه‌ها تاکید کند
گزارش های ذهنی باید بر گزارش‌های عینی خشک ارجحیت داشته باشند
به جای روش سنتی که افراد را به صورت تکه تکه بررسی می کند، به افراد اجازه داده شود به صورت کل نگرانه درباره خودشان صحبت کنند
روانشناسان باید خودشان انسان‌های سالمی باشند و بتوانند ابهام و عدم قطعیت را تحمل کنند. آنها باید شهودی باشند و بینش داشته و به قدر کافی جسور باشند که پرسش های درست را مطرح کنند.
مایل باشند به مخمصه بیفتند و روش‌های خودشان را مورد سوال قرار دهند.
مازلو برای بررسی افراد خودشکوفا و تجربیات اوج تحقیقش را به صورت شهودی آغاز کرد و بعد سعی نمود با استفاده از روش‌های فردنگر و ذهنی حدس های خود را اثبات کند و اغلب کار گردآوری شواهد را به دیگران واگذار می کرد
#نکته
🔅 مقاومت در برابر فرهنگ پذیری
افراد خودشکوفا نوعی احساس جدایی از محیط دور و برشان دارند و می‌توانند از فرهنگ خاص فراتر روند
آنها نه ضد اجتماعی نه به صورت ناهوشیار غیرمتعارف هستند بلکه خود مختارند از معیارهای سلوک خودشان پیروی می‌کنند و کورکورانه از مقررات دیگران اطاعت نمی‌کنند
انرژی خود را در مبارزه کردن علیه سنت‌ها و مقررات بی اهمیت جامعه هدر نمی‌دهند
افراد خودشکوفا کمتر فرهنگ پذیرفته کمتر همنوا و کمتر قالبی هستند
افراد سالم بیشتر از دیگران فردیت یافته و کمتر هم گن هستند
خودشکوفایی یعنی تبدیل شده به هر چیزی است که شخص می تواند بشنود یعنی به معنی تحقق بخشیدن به تمام استعدادها است
#نکته
🔅 شوخ طبعی فلسفی
کمتر از دیگران سعی می‌کنند شوخی کنند اما تلاش‌های آنها در جهت هدفی غیر از خنداندن مردم است
آنها دیگران را سرگرم می کنند آگاه می سازند و به موارد ابهام آمیز اشاره می‌کنند و به جای قهقهه لبخند بر می انگیزند
شوخی آنها به جای اینکه سرهم بندی شده باشد از موقعیت جدایی ناپذیر است؛ خود انگیخته است نه برنامه‌ریزی‌شده
#نکته
🔅 ساختار منش دموکراتیک
آنها نمی توانند با دیگران صرف نظر از طبقه اجتماعی رنگ پوست و... صمیمی و با ملاحظه شوند و نسبت به تفاوت های سطحی بین مردم کاملاً ناآگاه هستند
توانایی آموختن از هر کسی را دارند آنها در موقعیت یادگیری تشخیص میدهند که چقدر کم می دانند
در مورد خشم خودشان کمتر از افراد معمولی تردید نشان میدهند
#نکته
🔅علاقه اجتماعی
از احساس جمعی یا احساس یکی بودن با کل بشریت برخوردارند
نوعی نگرش دلسوزانه نسبت به دیگران دارند
#نکته
🔅 تازگی درک مداوم
توانایی شگفت آوری برای درک دوباره خوبی های اساسی زندگی به صورت تازه و بی‌آلایش همراه با حالت شکوه، تعجب و حتی وجد دارند
#نکته
🔅 روانشناسی وجودی در فلسفه سورن کی یر کگارد ، فردریش نیچه ، مارتین هایدگر ، ژان پل سارتر و سایر فیلسوفان اروپایی ریشه دارد
اولین روانشناسان و روانپزشکان وجودی :
لودویک بیزوانگر
مدارد باس
ویکتور فرانکل
رویکرد می بر مبنای پژوهش علمی کنترل شده استوار نبود بلکه بر پایه تجربه بالینی قرار داشت
او انسانها را به صورتی که در دنیای تجربیات زمان حال زندگی می‌کنند در نظر داشت و معتقد بود آنها در نهایت مسئول آن چه خواهد شد ، هستند
می باور داشت خیلی از آدم ها جرات ندارند با سرنوشت خودشان مواجه شوند و در جریان گریختن از آن بیشتر آزادی خود را از دست میدهند.
با نفی آزادی خودشان از مسئولیت می‌گریزند
تمایلی به انتخاب ندارند و آگاهی خود را نسبت به اینکه کیستند از دست میدهند و دچار احساس بی معنایی و بیگانگی میشوند .
افراد سالم سرنوشت خود را به چالش می طلبند آزادی خود را گرامی می‌دارند با خودشان و دیگران صادقانه زندگی می‌کنند اجتناب ناپذیر بودن مرگ را تشخیص میدهند و جرات زندگی کردن در زمان حال را دارند .
می تحت تاثیر این عقیده سالیوان قرار گرفت که درمانگر مشاهده گری مشارکت کننده است و درمان اقدامی انسانی است که می‌تواند زندگی بیمار و درمانگر را بهبود بخشد
می دریافت که شفا فرآیندی فعال است نه منفعل
می در مدت بیماری و بهبود خود بیشتر تحت تاثیر نظر کی یرکگارد درباره اضطراب به عنوان تلاشی علیه نیستی یعنی از دست دادن هوشیاری گرفت
انسان ها فقط از طریق دست یافتن به جوهر ناهوشیار وجودشان می‌توانند آرزوی سلامت روانی را در سر بپرورانند
می انسانها را هم خوب و هم شریر می‌دانست که قادرند فرهنگ های خوب و فاسد به بار آورند
#نکته
🔅 برداشت از انسان
شرارت از ناکامی نیازهای اساسی یا جلوگیری از آنها ناشی می‌شود نه از خصلت انسان ها
رشد هم در سطح فردی و هم فرهنگی کند و عذاب‌آور است اما جزئی از تاریخ تکامل انسان هاست
از نظر تاریخی و از نقطه نظر فردی انسانها در فرایند انسان کامل تر شدن هستند یعنی با پیشرفت تکامل، انسان ها بیشتر با فراانگیزش ها و ارزش هایB با انگیزه می شوند
#نکته
✅ آزمون های خلاقیت
💠 پرسشنامه شما چه فکر می کنید (HDYT)
▪️۴ خرده مقیاس دارد
🔸 علاقه
🔸 اعتماد به نفس و انعطاف پذیری
🔸 نوآوری پر انرژی
🔸 انگیختگی و مخاطره جویی
✅ مقیاس شخصیت خلاق فهرست صفات ارزیابی نظریه مازلو تولید پژوهش اندکی بالاتر از متوسط ابطال پذیری پایین رهنمودی برای کارورزان بسیار سودمند برداشت از انسان
#نکته
🔅 روان دمانی
هدف درمان برای برخورداری درمانجویان از ارزشهای هستی (ارزشهایB) می باشد
درمانجویان برای رسیدن به این هدف باید از وابستگی به دیگران آزاد باشند تا تکانه طبیعی آنها به سمت رشد و خودشکوفایی بتواند فعال شود
رواندرمانی نمی‌تواند فارغ از ارزش باشد بلکه باید این واقعیت را به حساب آورد که هرکسی گرایش فطری برای پیشروی به سمت شرایط بهتر و پرمایه تر یعنی خود شکوفایی را دارد
چون نیازهای فیزیولوژیکی و ایمنی چیرگی دارند افرادی که در این سطوح هستند معمولاً انگیزه‌ای برای جستجوی روان درمانی ندارند
اغلب کسانی که در صدد درمان برمی‌آیند این دو نیاز سطح پایین را نسبتا ارضا کرده اند ولی در ارضای نیاز محبت و تعلق پذیری مشکلاتی دارند
روان درمانی عمدتاً فرآیندی میان فردی است
رابطه میان فردی سالم بین درمانجو و درمانگر بهترین داروی روانی است
درمانجویان از طریق این رابطه پذیرا احساس می‌کنند ارزش محبت را دارند و چنین رابطه‌ای توانایی آنها را در برقراری روابط سالم خارج از درمان تسهیل می‌کند
این دیدگاه تقریبا شبیه به دیدگاه راجرز است
#نکته
🔅 عقیده یونس بیانگر :
ترس از موفقیت
ترس از اینکه فرد بهتری باش
احساس هیبت در حضور زیبایی و کمال اس
#نکته
🔅 ۴ عامل فرم تجدید نظر شده شاخص مختصر خودشکوفایی :
1⃣ خودشکوفایی محوری یا استفاده کامل از استعدادها
2⃣ خودمختاری
3⃣ گشودگی به تجربه
4⃣ احساس آرامش از تنهایی
#نکته
🔅 انتقاد به POI
ناتوانی در متمایز کردن افراد خودشکوفای شناخته شده از افراد غیر خود شکوفا
#نکته
🔅 ۱۰ خرده مقیاس POI
1⃣ ارزشهای خود شکوفایی
2⃣ انعطاف‌پذیری در به کار بردن ارزش ها
3⃣ حساسیت نسبت به نیازها و احساسات شخصی
4⃣خود برانگیختگی در ابراز احساسات به صورت رفتاری
5⃣ حرمت نفس
6⃣ خود پذیری
7⃣ نظر مثبت درباره بشریت
8⃣ توانایی در نظر گرفتن اضداد زندگی به صورتی که ارتباط معنی دار با هم داشته باشند
9⃣ پذیرش پرخاشگری
🔟 توانایی در برقرارکردن روابط صمیمانه
#نکته
🔅 ارزیابی خود شکوفایی
اورت . ال شوسترم برای ارزیابی خودشکوفایی، پرسشنامه گرایش شخصی POI که پایایی و اعتبار مناسبی دارد را ساخت. این پرسشنامه از ۱۵۰ ماده گزینه بایست تشکیل می شود . POI دو مقیاس اصلی و ۱۰ خرده مقیاس دارد.
#نکته
🔅 محبت میل جنسی و خودشکوفایی
قبل از خود شکوفایی ارضای نیاز محبت و تعلق پذیری ضروری است
افراد خودشکوفا با کمبود محبت برانگیخته نمی شوند و آنها از محبت B برخوردارند یعنی محبت به خاطر جوهر یا هستی دیگران
محبتB به صورت متقابل احساس و تقسیم می‌شود و کمبود یا نقص در محبت کننده آن را برانگیخته نمیکند
این نوع محبت رفتاری نا برانگیخته و بیانگر است. نوعی محبت است که به محبت کنندگان امکان می دهد آرمیده و روراست باشند و تودار نباشند.
افراد خودشکوفا از سطح عمیق‌تر محبت برخوردارند ، آمیزش جنسی بین افراد B نوعی تجربه اسرار آمیز می شود
فعالیت جنسی بین محبت کنندگانB همیشه با افزایش تجربه هیجانی همراه نیست گاهی می تواند کاملاً با ملایمت در پرتو شوخی و بازی گوشی انجام گیرد
#نکته
🔅 خلاقیت
مازلو او معتقد بود که خلاقیت و خودشکوفایی ممکن است در عین حال یکی باشند
آنها درک عمیقی از واقعیت و زیبایی دارند یعنی عدم عناصری که شالوده خلاقیت واقعی را تشکیل می دهند
#نکته
🔅 تمایز وسیله از هدف
افراد خودشکوفا درک روشنی از رفتار درست و غلط دارند و درباره ارزشهای بنیادی تعارض ناچیزی دارند
بینش خود را به جای وسیله بر هدف متمرکز می‌کنند و توانایی زیادی در متمایز کردن این دو دارند
چیزی را که دیگران وسیله در نظر می‌گیرند افراد خودشکوفا اغلب به صورت هدف می انگارند
از انجام هر کاری به خاطر خود آن و نه به خاطر اینکه وسیله‌ای است برای هدف دیگر لذت می‌برند
#نکته
🔅 روابط بین فردی عمیق
کیفیت خاص روابط میان فردی در ارتباط با علاقه اجتماعی است که احساسات عمیق نسبت به افراد را در بر دارد.
احساس مهرورزانه ای نسبت به دیگران در کل دارند اما روابط صمیمانه آنها به چند نفر محدود می‌شود
با افراد سالم دوست میشوند و از برقراری ارتباط با افراد ناسالم و ناپخته خودداری می‌کنند اما علاقه اجتماعی آنها باعث می‌شود که با افراد کمتر سالم احساس همدلی کنند
افراد خودشکوفا روابط متقابل را بر روابط یک طرفه ترجیح میدهند
#نکته
🔅 تجربه اوج
تجربه‌های اسرارآمیزی که نوعی احساس تعالی در آنها ایجاد می کند
اغلب افراد یا تقریباً همه افراد تجربیات اوج یا حالت‌های وجد آور داشته‌اند
همه تجربیات اوج شدت برابر ندارند (خفیف متوسط شدید)
این تجربیات را نمی‌توان به اراده خود به بار آورد و معمولاً به صورت غیرمنتظره ایجاد میشوند
⁉️ تجربه اوج به چه می ماند ؟!
1⃣کاملاً طبیعی و بخشی از ساخت انسان هستند
2⃣ افرادی که تجربه اوج دارند کل دنیا را بصورت یکپارچه و یک تکه می بینند
3⃣جایگاه خود را در این دنیا به روشنی درک می کنند
4⃣ افرادی که تجربه اوج دارند در این مدت اسرارآمیز ، احساس فروتنی بیشتر و در عین حال احساس قدرت بیشتری می‌کنند
5⃣ آنها احساس می‌کنند منفعل گیرنده و بیشتر طالب شنیدن و بیشتر قادر به شنیدن هستند
6⃣ به طور همزمان احساس می‌کنند در قبال فعالیت‌ها و ادراکشان مسئولیت بیشتری دارند فعال‌تر و آزادترند
7⃣ترس اضطراب و تعارض ندارند و با محبت تر پذیرا تر و خودانگیخته تر میشوند
#نکته
🔅6⃣ خودمختاری یا توانایی مستقل بودن از فرهنگ و محیط
افراد خودشکوفا برای رشد به خودشان متکی هستند
خودمختاری را تنها می‌توان به کمک روابط رضایت‌بخش با دیگران کسب کرد