حسین جاوید 🔹مدیر نشر #کتاب_سده مشاوره و همکاری در همهی زمینههای تولید کتاب: 📲 ۰۹۱۲۲۴۷۲۸۳۸ ➡️ @hjavid اگر پرسشی دارید یا کمکی از من برمیآید، در حد توانم، با افتخار در خدمت هستم. لطفاً صبور باشید تا فرصت کنم پیامتان را ببینم.
این را جداگانه بنویسم:
فساد در جانمایی ناشرها چنان واضح است که دیگر دردآور نیست و خندهدار شده! بعضی ناشرها جایشان هر سال ثابت است (سرقفلی دارند)، درحالیکه چینش باید بر اساس حروف الفبا و اتفاقی باشد. هر کس یک وعده آبگوشت با مسئول امور ناشران خورده جایش سر نبش است و بعضی چند سال است که مداوم سر نبشاند، و عجیبتر اینکه بعضی از این سرنبشیها طبق آییننامه حتی تعداد کتاب لازم برای حضور در نمایشگاه را نداشتهاند! هر کس خردهمسئولیتی در نمایشگاه یا رسانهها داشته غرفهاش در بهترین جا و سر نبش است! بعضی ناشرها دو، سه تا نشر زیرمجموعه دارند که هر دو یا هر سه سر نبش است! (علم آمار و احتمال نشسته است به در نگاه میکند و آه میکشد…! 😃)
در این بیست و چند سال حضورم در نمایشگاه تا این حد فساد در جانمایی ناشرها ندیده بودم.
وقتی فریاد میزدیم فلان فرد فاسد و باندباز و رانتخوار را مسئول نکنید، گوش شنوایی نبود. این هم نتیجه!
حسین جاوید
@Virastaar
مصاحبهام با روزنامهی هممیهن، راجع به مسائل نمایشگاه کتاب تهران
حسین جاوید
@Virastaar
👈 «در نمایشگاه گشت ارشاد است.»
اول اینکه دستکم در چند سال اخیر و بعد از ماجرای #مهسا، حتی در دولت رئیسی، تلاش شد به قول خودشان «فرهنگی» با موضوع برخورد کنند و گیروگرفت خاصی در موضوع حجاب در نمایشگاه وجود نداشت. دوم اینکه مگر در خیابان که میرویم این بساطها نیست؟ برای خودروهایمان، و اخیراً برای خودمان، چپوراست پیامک نمیآید؟ خودروها را بیکار میگذاریم در پارکینگ؟ در سطح شهر تردد نمیکنیم؟ راه مخالفت و اعتراض این است که کلاً کنار بکشیم؟ همین وضع نیمبندی که الان در کشور داریم محصول مقاومت ماست یا کنار کشیدنمان؟
👈 «نمایشگاه باعث تعطیل شدن کتابفروشیهاست.»
بیش از نیمی از رستورانها و کافهها در سال اول فعالیتشان ورشکسته میشوند؛ تقصیر کیست؟ بازار شرایط خودش را دارد و تعطیلی کتابفروشیها ــ که خیلی هم تلخ است ــ از تغییر نسل، تغییر میزان مطالعه، تغییر ابزارهای سرگرمی، تورم بسیار بالای اماکن تجاری، رونق فروش مجازی و… ناشی میشود. پیچیدن شغل کتابفروشی در هالهی تقدس باعث نمیشود که از قوانین بازار مصون بماند. کتابفروشی هم مثل هر کسبوکار دیگری در خطر زیاندهی و ورشکستگی است. آنهایی که خلاقتر و توانمندترند قطعاً باقی میمانند و شعبه هم اضافه میکنند. بسته شدن کتابفروشیها تقصیر ما مردم نیست و حتی حذف کامل نمایشگاه کتاب هم در روند آن تأثیری ندارد.
سخن آخر:
برگزار شدن یا نشدن نمایشگاه یک مسئلهی صنفی است و کشاندن پای مخاطبها و کتابخوانها به این مسئله فقط باعث بدبینی آنها به کل زنجیرهی نشر میشود. ناشرها و کتابفروشها باید این موضوع را بین خودشان حل کنند و جامعهی کتابخوانها را درگیر مسائل صنفی خودشان نکنند.
نمایشگاه کتاب مهمترین رویداد فرهنگی در کشوری است که اصولاً مسائل فرهنگی در آن در اولویت قرار ندارد. میخواهید با این میراث ارزشمند مبارزه کنید و جمعش کنید که چه؟ گزینهی بعدیتان چیست؟
حسین جاوید
@Virastaar
📢 آخرین مهلت ثبتنام
دورهی بیست و دوم کارگاه جامع ویرایش عصر امروز (یکشنبه، چهاردهم اردیبهشت) آغاز میشود و تا ساعت ۱۵ برای ثبتنام و حضور در کلاس فرصت باقی است.
👈 برای ثبتنام در این کارگاه با شمارهی ۰۹۹۱۲۸۲۰۷۹۷ (مؤسسهی تهرنگ) تماس بگیرید.
حسین جاوید
@Virastaar
خانم دروتا سوآپا جملهی قشنگی نوشته بودند:
در لهستان میگویند در دوست داشتن آدمها عجله داشته باشید، زود میروند.
خبر شوکهکنندهای شنیدم.
روزبه کیاییان امروز درگذشت.
به خانوادهی محترم کیاییان تسلیت عرض میکنم.
مبهوتم و دستم به نوشتن بیشتر نمیرود.
حسین جاوید
@Virastaar
به نظرم، باز هم کجسلیقگی کردهاند. مردها کتاب در دست دارند و زنی در تصویر بچه به بغل است! درحالیکه، همهی ناشرها و کتابفروشها میدانند، زنها بیشتر کتاب میخرند و میخوانند.
@Virastaar
«زجر» و «ضجه» با همین ضبطها درستاند اما خیلی دیده میشود که آنها را، به قیاس یکدیگر، با املاهای نادرست «ضجر» و بهویژه «زجه» ضبط میکنند.
✅ زجر
❌ ضجر
✅ ضجه
❌ زجه
حسین جاوید
@Virastaar
در انتهای نشستهای فرهنگی معمولاً وقتی هم برای پرسش و پاسخ در نظر گرفته میشود. برخی از حضار در این بخش میکروفن را به بهانهی طرح پرسش میگیرند و به معرفی خودشان و آثار و فعالیتهایشان یا به ارائهی سخنرانی کوتاه یا حتی درازی میپردازند که کارشناسان و مهمانان دیگر، ناگزیر، باید به آن گوش بسپرند! به نظرم چنین رفتاری دور از ادب است. خوب است که در بخش پرسش و پاسخ نشستها هم صرفاً نظرات سخنرانان و استادان مدعو را جویا شویم و، حتی اگر صاحبنظر هستیم، این مجال را از ماهیتش تهی نکنیم.
حسین جاوید
@Virastaar
هیچوقت به این موضوع توجه نشده که «اجتماعی بودن» از ویژگیهای ویراستارهای طرازاول است.
ویراستاری که «نمیشنود» و فقط «میخواند» اطلاعاتش از صرف و نحو و درست و غلط و کارکرد زبان منحصر است به «نوشتار». ویراستار باید در جامعه حضور فعال داشته باشد، سخن گفتن اقشار مختلف در موقعیتهای گوناگون را با دقت گوش کند، حواسش به تغییرات احتمالی آوایی و معنایی و نحوی باشد و اصطلاحات و تعبیرات غیررسمی رایج را بشناسد. اینگونه است که میتواند «پویا» باشد و «لحن» و «سبک» و «تغییرات زبانی» را بهتر درک کند و هر متن را با توجه به بافت و ساختش ویرایش کند.
حسین جاوید
@Virastaar
👈 اگر پرسشی راجع به چندوچون کارگاه جامع ویرایش دارید، میتوانید به خود من هم پیام بدهید (@HJavid).
Читать полностью…هر وقت دوستانی برای پستهای جدی این صفحه ایموجی خنده میفرستند یاد معلمهای مدرسه میافتم که از پای تخته چشمغره میرفتند و میگفتند: «چیز خندهداری هست بگین ما هم بخندیم!» 😃
@Virastaar
به مناسبت روز سعدی، خاطرهی کوچکی تعریف کنم: کسی به من گفت فلان کلمه که به کار بردهای اشتباه است. پاسخ دادم نیست، سعدی هم به کارش برده است. جواب شنیدم: «خب سعدی هم اشتباه کرده!»
حسین جاوید
@Virastaar
📣 ثبتنام دورهی جدید کارگاه جامع ویرایش آغاز شده است و در این دوره، به روال سالهای دورتر، مباحث مقدماتی و پیشرفته همزمان ارائه میشود.
کارگاه ما حضوری و در خیابان ویلا است و جلسات آن زنده در اسکایروم پخش میشود. بنابراین، امکان حضور مجازی در کلاس هم فراهم است. کارگاه روزهای یکشنبه از ساعت ۱۶ تا ساعت ۱۸ تشکیل میشود.
بیش از یک دهه است کارگاه ویرایش برگزار میکنم و باعث افتخار من است که در این سالها چند صد دوست عزیز در این کارگاه حاضر بودهاند و اکنون شمار قابل توجهی از آنها بهعنوان ویراستار و حتی سرویراستار با مؤسسات انتشاراتی همکاری دارند. ناشرها و مترجمها و نویسندههایی که میخواهند کارهای پیراستهتری ارائه دهند هم از مخاطبان بالقوهی کارگاه ویرایشاند. بااینحال، چنانکه همیشه تأکید کردهام، هیچ «چوب جادو»یی وجود ندارد که معلمی به کار بگیرد و شما را طی یک دورهی کوتاه «ویراستار» کند؛ باید خواند و آموخت و کار کرد و کار کرد و کار کرد. اینطور دورهها مثل چراغی است که مسیر را روشنتر و پیمودن آن را سادهتر میکند.
👈 برای ثبتنام در این کارگاه با شمارهی ۰۹۹۱۲۸۲۰۷۹۷ (مؤسسهی تهرنگ) تماس بگیرید.
حسین جاوید
@Virastaar
نمایشگاهنوشت - ۱ (روز افتتاحیه، ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴)
❇️ نمایشگاه رسماً افتتاح شده است.
❇️ آقای قالیباف، رئیس مجلس، و آقای صالحی، وزیر ارشاد، در مراسم حضور داشتند. آقای صالحی گشتی هم بین چند تا غرفه و راهرو زدند.
❇️ هنوز خیلی از ناشرها غرفههایشان را تحویل نگرفتهاند. آنها که گرفتهاند خیلیشان همچنان مشغول چیدن دکور و آمادهسازی هستند.
❇️ ساعت ده و نیم صبح است و برق خیلی از غرفهها قطع است و هیچ کارتخوانی هم هنوز نصب نشده.
❇️ تعداد کمی بازدیدکننده حضور دارند و بین شلوغی نمایشگاه میگردند.
❇️ برخلاف هر سال، در ورودی اصلی دستگاههای ایکسری نصب شده است، که نمیدانم موقت و بهدلیل حضور مقامات است یا دائمی. قاعدتاً دائمی باشد بهتر است.
❇️ بخش اطلاعرسانی و دستگاههای جستوجو هنوز راه نیفتادهاند.
❇️ ساعت ۱۱:۲۱ است و هنوز برق وصل نشده!
❇️ ۱۲:۵۶ برق وصل شده اما هنوز کارتخوانهای اغلب غرفهها نصب نیست. تردد تقریباً منحصر است به ناشرها و غرفهدارها و عوامل اجرایی.
این فرسته بهروز میشود.
حسین جاوید
@Virastaar
این پست فحشخورش ملس است، اما پیه را به تن مالیدم و پاسخهایی صریح برای پاسخ به دغدغهها و پرسشهای برخی مخاطبان راجع به #نمایشگاه_کتاب نوشتم. این را هم بگویم که خودم سالها کتابفروشی کردهام و همهی اجزای زنجیرهی نشر برای من محترم و ارزشمندند.
👈 «نمایشگاه بد است و ضربه به کتابفروش محلی است.»
۱) ما در کشورمان بیست و چند هزار ناشر (واقعی و اسمی) داریم و کمتر از دو هزار کتابفروش که تازه فقط حدود هزار تای آنها فعالانه کتاب میفروشند و بقیه یا خیلی کوچکاند (مثلاً، مغازهای با جواز کتابفروشی در طبقهی منفی دوی فلان پاساژ در شهرستان که دخل اصلیاش از کپی گرفتن و نوشتافزارفروشی است)، یا آنقدر بزرگاند که کتاب شده حاشیهی کارشان و بیشتر بازیفروش و دکوریفروش و لوکسفروش و... هستند. بدیهی است که همهی ناشرها راهی به قفسهی کتابفروشیها ندارند؛ از این بدتر، حتی همهی کتابهای ناشران متوسط و بزرگ هم در کتابفروشیها نیست. کتابفروش فقط کالاهای پرفروش را میآورد (منطق اقتصاد همین است)، پس بدیهی است که بخش عمدهای از ناشرها و کتابها از قفسهها دورند و نمایشگاه کتاب فرصت مناسبی است برای اینکه همهی ناشرها و کتابها امکان عرضه بیابند.
۲) تسویههای کتابفروشها با ناشرها اغلب چندماهه و با چکهایی است که بعضاً برگشت میخورد. ناشر هم کتاب را نقد تولید میکند؛ بدیهی است ناشر دنبال نقدینگی باشد و نمایشگاه مجالی است برای تنفس. اگر قرار است فروش مستقیم در نمایشگاه بد باشد، تسویههای درازمدت در این شرایط تورمی وحشتناک کشور هم باید بد باشد! نمیشود گفت فلان چیز به ضرر کتابفروش است و نباشد، اما فلان چیز که به ضرر ناشر است اهمیتی ندارد! اگر ناشری باقی نماند که کتاب چاپ کند، کتابفروش آسیب اساسیتر میبیند. اگر ناشران کوچک و متوسط (که نمایشگاه بیشتر برای آنها مفید است) حذف شوند، ناشران بزرگ انحصار بازار را خواهند داشت و شرایطشان را به کتابفروشها بیش از پیش تحمیل خواهند کرد و این هم در درازمدت به ضرر خود کتابفروشهاست (مردم که این را نمیدانند، فقط میخوانند که اِ، حضور در نمایشگاه به ضرر کتابفروش است).
۳) یک بام و دو هوا که نمیشود. امسال کتابفروشها را از نمایشگاه مجازی حذف کردند و این عزیزان اعتراض خیلی شدید داشتند که چرا این اتفاق افتاده و ما هم باید باشیم. حتی بعضی تهدید کردند که با نیسان جلوی خانهی کتاب تحصن میکنند! دقت بفرمایید، خود کتابفروشها کمپین راه انداختند که جزئی از نمایشگاه کتاب باشند و با تخفیف «در محلی که باید برای نمایش کتاب باشد، نه فروشگاه» کتاب بفروشند! پس بحث سر بد بودن فروش نمایشگاهی نیست، سر این است که پولش به جیب کی برود! نمیشود من خودم ساندویچی بزنم و هر روز هم راجع به مضرات سوسیس و کالباس یادداشت بنویسم که!
👈 «نمایشگاه محل نمایش است؛ کجای دنیا در نمایشگاه کتاب میفروشند؟»
خیلی جاها! هر حرفی را نپذیریم و کمی هم تحقیق کنیم. حتی در نمایشگاههای بزرگ و معتبر کتاب در دنیا چند روز آخر را به فروش مستقیم کتاب اختصاص میدهند.
👈 «اگر ما نمایشگاه کتاب را تحریم کنیم، جمع میشود.»
تعارف که نداریم، دایرهی تأثیرگذاری کمپینهای تحریم نمایشگاه فقط محدود به طبقهی روشنفکرتر و بخش خصوصی است و با حذف چند ناشر مهم خصوصی یا نیامدن مثلاً چند هزار نفر مخاطب جدیتر، ناشران دولتی و خصولتی، و همانها که احتمالاً اغلبمان نمیخواهیم، فضای نمایشگاه را در دست خودشان میگیرند و ماها به حاشیه رانده میشویم و بیشتر آسیب میبینیم. هر سال حدود ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ ناشر در بخش حضوری نمایشگاه شرکت میکنند. به فرض محال، این کمپینها اگر موفق به همسو کردن یکسوم ناشرها هم شود، باز دولت میتواند نمایشگاه را با چند صد ناشر بهشکلی که دلش میخواهد برگزار کند. خیلی هم خوشحال میشود که حاشیهها کمتر باشد.
👈 «نمایشگاه به فروش کتابفروشها آسیب میزند و بازار را راکد میکند.»
مقطعی بله، ولی بهطور کلی نه. از سال ۱۳۶۶ تا حالا نمایشگاه کتاب برگزار شده؛ تعداد کتابفروشیها در این نزدیک به چهل سال بیشتر شده یا کمتر؟ اینهمه کتابفروشی بزرگ و مجلل در بهترین پاساژها و مکانهای تجاری شهر چطور شکل گرفته؟ اگر بنا بود نمایشگاه به کتابفروشیها آسیب اساسی بزند، الان نباید یک کتابفروشی هم در کشور باقی میماند! خیلی از ماها در همین نمایشگاه کتاب عاشق کتاب و مطالعه شدیم و مشتری ثابت کتابفروشیها در طول سال. کتاب که خانه نیست برویم یک بار بخریم و یک عمر در آن زندگی کنیم! هر روز آثار جدید منتشر میشود و بازار متنوعتر و پویاتر از آن است که یک نفر بتواند همهی نیازهایش را در نمایشگاه برطرف کند (تازه، اگر محدودیت بودجه را که الحمدلله همهمان داریم نادیده بگیریم!).
ادامه در فرستهی بعدی
@Virastaar
👇👇👇
مصلی، پنج روز قبل از شروع نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
پنلهای غرفهها نصب شده و چند ناشر بزرگ و مؤسسهی دولتی هم مشغول غرفهسازیاند. ستاد اجرایی هنوز مستقر نشده. از فردا کارها میرود روی دور تند.
@Virastaar
#بانک_ملی را «بانک حامی» #نمایشگاه_بینالمللی_کتاب_تهران معرفی کردهاند. این بانک همهی ناشرها را مجبور کرده یک حساب مجزا در بانک ملی را تجاریسازی و به ادارهی مالیات اعلام کنند، پول کارتخوانهای امانی را دو هفته زودتر از ناشرها گرفته، میلیاردها تومان نقدینگی نمایشگاه هم هفتهها در حسابش میماند!
بیشتر به نظر میرسد #نمایشگاه_بینالمللی_کتاب_تهران حامی #بانک_ملی است!
حسین جاوید
@Virastaar
#کتاب_سده پر کشیدن نابهنگام مدیر محجوب و دوستداشتنی پخش چشمه و نشر چرخ، روزبه کیاییان، را به خانوادهی محترم کیاییان، مجموعهی فرهنگی چشمه و همهی دوستداران کتاب تسلیت میگوید.
میدانیم که جای خالی آدمها با کلمات پر نمیشود و در این سوگ شریکیم.
@SadePub
مملکت در بهت و سوگ اینهمه جان عزیز است، آتش بیرحم هنوز بر جان وطن شعله میکشد، عزای عمومی اعلام شده، یک ایران غمگین #بندرعباس است، آنوقت یک سری آدم فرهنگی، به شمول معاون وزیر ارشاد، جمع شدهاند کف میزنند و پوستر رونمایی میکنند!
آدم نمیداند چه بگوید.
حسین جاوید
@Virastaar
پوستر سی و ششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران رونمایی شد.
این نمایشگاه از ۱۷ اردیبهشت تا ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ برگزار خواهد شد.
@Virastaar
بررسی زبانشناختی تفاوتهای زبان کرهای رایج در کرهی جنوبی و زبان کرهای رایج در کرهی شمالی بسیار جالب و جذاب خواهد بود:
یک زبان، با یک ملت و دو کشور و دو دولت ـ حکومت و دو جهانبینی بسیار دور از هم؛ یکی رایج در سرزمینی غربگرا، دیگری رایج در سرزمینی شرقگرا؛ یکی رایج در کشوری باز و بگویینگویی آزاد و دیگری رایج در کشوری بسته و ایدئولوژیزده؛ یکی در سرزمینی بهنسبت مرفه و دیگری در سرزمینی آلوده به فقر...
حسین جاوید
@Virastaar
«پستونک» هم از آن واژههایی است که صورت شکستهاش کمکم به ضبط رسمیاش تبدیل میشود و صورت نوشتاری پیشین («پستانک») را کنار میزند، چنانکه «تافتون» («تافتان»)، «سیرمونی» («سیرمانی») و «کتونی» («کتانی»).
حسین جاوید
@Virastaar
«شَله» به معنی «کلبهی چوبی» از وامواژههایی است که دارد در فارسی رواج مییابد.
این کلمه از «chalet» فرانسوی گرفته شده است و با رونق ساخت و اجارهی کلبههای چوبی مثلثیشکل، بهویژه در نواحی شمالی ایران، بسامد کاربرد آن بالا رفته است.
حسین جاوید
@Virastaar
📣 ثبتنام دورهی جدید کارگاه جامع ویرایش آغاز شده است و در این دوره، به روال سالهای دورتر، مباحث مقدماتی و پیشرفته همزمان ارائه میشود.
کارگاه ما حضوری و در خیابان ویلا است و جلسات آن زنده در اسکایروم پخش میشود. بنابراین، امکان حضور مجازی در کلاس هم فراهم است. کارگاه روزهای یکشنبه از ساعت ۱۶ تا ساعت ۱۸ تشکیل میشود.
بیش از یک دهه است کارگاه ویرایش برگزار میکنم و باعث افتخار من است که در این سالها چند صد دوست عزیز در این کارگاه حاضر بودهاند و اکنون شمار قابل توجهی از آنها بهعنوان ویراستار و حتی سرویراستار با مؤسسات انتشاراتی همکاری دارند. ناشرها و مترجمها و نویسندههایی که میخواهند کارهای پیراستهتری ارائه دهند هم از مخاطبان بالقوهی کارگاه ویرایشاند. بااینحال، چنانکه همیشه تأکید کردهام، هیچ «چوب جادو»یی وجود ندارد که معلمی به کار بگیرد و شما را طی یک دورهی کوتاه «ویراستار» کند؛ باید خواند و آموخت و کار کرد و کار کرد و کار کرد. اینطور دورهها مثل چراغی است که مسیر را روشنتر و پیمودن آن را سادهتر میکند.
👈 برای ثبتنام در این کارگاه با شمارهی ۰۹۹۱۲۸۲۰۷۹۷ (مؤسسهی تهرنگ) تماس بگیرید.
حسین جاوید
@Virastaar
«غلط تایپی» و «غلط املایی»
❇️ «غلط تایپی» وقتی اتفاق میافتد که ما صورت درست کلمات را بلدیم اما بر اثر عواملی چون خستگی، بیدقتی، پردندانه و پرنقطه بودن خط فارسی، تسلط نداشتن بر جزئیات صفحهکلید و... در تایپ آنها دچار اشتباه میشویم.
مثلاً، وقتی «امیدها و آرزوها» را مینویسیم «امیدها و آروزها»، «خورشید» را مینویسیم «خورشبد»، «رفتهاند» را مینویسیم «رقتهاند» یا چیز کوچکی را جا میاندازیم، درواقع، «غلط تایپی» داشتهایم.
👈 معمولاً در بازبینی متن میتوانیم این اشتباهات خودمان را پیدا و رفع کنیم.
❇️ «غلط املایی» وقتی اتفاق میافتد که ما یک یا چند حرف از حروف تشکیلدهندهی کلمه را بر اثر ناآگاهی یا گاهی بیدقتی با حروف همصدایشان مینویسیم.
مثلاً، وقتی «تأثیرگذار» را مینویسیم «تأثیرگزار»، «مرهم» را مینویسیم «مرحم»، «قافله» را مینویسیم «غافله»، «انضباط» را مینویسیم «انظباط»، درواقع، «غلط املایی» داشتهایم.
👈 آن دسته از غلطهای املایی که بر اثر ناآگاهی پیش آمدهاند با ده بار بازبینی متن هم به چشممان نمیآیند (چون فکر میکنیم درست نوشتهایمشان) اما لغزشهایی را که از روی خستگی یا بیدقتی داشتهایم میتوانیم در بازبینی متن پیدا و رفع کنیم.
حسین جاوید
@Virastaar
در خارج اسم مترجم را روی جلد نمینویسند و در ایران [کمکم] اسم نویسنده را!
(با احترام زیاد به منوچهر انور که استاد و نور چشم است.)
حسین جاوید
@Virastaar
«تیک اوی» ⬅️ «بیرونبر»
«تیک اوی میکنیم» ⬅️ «میبریم»
حسین جاوید
@Virastaar