🔴غزل های ادبیات 🖊 🔴ایستگاه کتاب 📚 🔴دیالوگ 🎥 🔴ترانه های ادبیات 🎤 🔴 موسیقی بی کلام 🎧 🔴 گنجینه(ابیات ناب از اشعار کهن) 🔴 تابلوهای نقاشی ادبیات 🏞 انتقاد و پیشنهاد های خود را با در میان بگذارید @Mahdavi13
#رباعی
کس غیر تو رهسپار این جاده نشد
این گونه برای مرگ، آماده نشد
ای برگ به باد رفته! غیر از تو کسی
برچوبه ی دار خویشتن زاده نشد
#حمیدرضا_نظری
#مجموعه_چاره_ها
#شهرستان_ادب
▫️@AAdabiyat▫️
مینشینم در آشپزخانه
که بیایی و بعد عصرانه
هم به فکر من و خودت باشی،
هم به اوضاع خانه فکر کنی
#مریم_کرباسی
#مجموعه_خبرهای_خوب
#شهرستان_ادب
@AAdabiyat
127g
درکنارم زندگی با آه و حسرت خوب نیست
این که می اندازمت دائم به زحمت خوب نیست
زخم حتی با محبت درد را حس می کند
زخمی ام! حتی برای من محبت خوب نیست
من خودم هم خوب می دانم چه کردم با خودم
یک خطاکارپشیمان را مذمت خوب نیست
ساکتم! وقتی خودت یک روز یادم داده ای
حرف ازرفتن که باشد، هیچ صحبت خوب نیست
بی خبریک روز از این جامی روم هرجاکه شد
این که می اندازمت دائم به زحمت
#رویا_باقری
#ماه_درکفش_های_کتانی
#فصل_پنجم
▫️@AAdabiyat▫️
126g
گرچه در فرزانگی عقلی هم آوردم نبود
عشق آن چیزی که عمری فکرمیکردم نبود
ناگهان دیدم چهل سال از تو دورافتاده ام
فرصت آنی که از بیراه برگردم نبود
تاکه بر گردن نگیرم اشتباه خویش را
در جدل با دل،دلیلی که نیاوردم نبود
سوز آذر می گذشت از استخوان هایم ولی
برتنم چیزی به جز پیراهن زردم نبود
زندگی اندوهگین تر از غم سهراب شد
آه! حتّی نوشدارو چاره ی دردم نبود
سال ها پیغمبری کردم ولی مانند نوح
در صف یاران من طفلی که پروردم نبود
در خودم کشتار می کردم تو را امّا کسی
با خبر از علت رفتار خونسردم نبود
دیر فهمیدم چرا حق با کسی جز عشق نیست
من که در فرزانگی عقلی هم آوردم نبود
#اعظم_سعادتمند
#مجموعه_لیلی_آذر
#شهرستان_ادب🔖
▫️ @AAdabiyat ▫️
حرف خودشیفتگی نیست،
ولی پای غمت
چون من انگشت شمارست،
ببین کِی گفتم
#محمدحسن_جمشیدی
#مجموعه_دستخط
#سوره_مهر 💌
▫️ @AAdabiyat ▫️
عقل گفته ست که برگردم از این راه ولی
عاشقم !
این دل گمراه برایم کافی ست
#رضا_نیکوکار
#مجموعه_از_روزهای_قبل 📗
#نشر_شانی
@AAdabiyat
صبر کردیم و دری باز نشد
وقتی از حادثه عاصی بودیم
حق مونو از جهان می خواستیم
ماکدومون سیاسی بودیم؟
#امیرحسین_مساح
▫️@AAdabiyat ▫️
#عاشقانه_ها
همه چیز از آنجایی خراب می شود
که به خیالت تمام
جان و روحش را بدست آورده ای ،
که حالا دیگر او برای توست ،
که حالا اگر
یک روز نباشی یا باشی ،
فرقی ندارد ، او هست ،
که اگر نگویی دوستت دارم ،
او می فهمد که دوستش داری ،
که اگر با بوسه
در آغوش اش نگیری ،
فرقی نمی کند
اشتباه است ، اشتباه .
آمدن رسم خودش را دارد....دل می بری ،
دل می دهی ،
اما ماندن ...
امان از این ماندن
که به پای خیلی ها نماند ،
که به تن خیلی ها نرفت .
ماندن یعنی بوسه های هر روزه ،
یعنی تـــو نباشی ،
من دستم به زندگی نمی رود ،
یعنی دلتنگی های مدام .
ماندن شیرین و فرهاد و لیلی و که و که و که نمی خواهد
ماندن یک من و یک تو ی ساده می خواهد ،
یک غرور فراموش شده .
ماندن یک دل ساده می خواهد ...💛
#عادل_دانتیسم
#ماندن_یعنی....
#من_دستم_به_زندگی_نمیرود
#ماندن_یک_دل_ساده_میخواهد...
@AAdabiyat ❤️
بیزارم از این پا و آن پا کردنت ،ای عشق
یا نوشدارو باش ، یا زخمی بزن کاری
#فاطمه_سلیمان_پور
#سرم_به_شانه_تو_فکر_میکند
#شهرستان_ادب
@AAdabiyat 💌
☁️
تو می رسی روزی که دیگر دیر خواهد شد
آن روز مجبوری که از من چشم برداری
#فاطمه_سلیمان_پور
#سرم_به_شانه_تو_فکر_میکند
#شهرستان_ادب
@AAdabiyat
124g
به عهدت پایبندی یا خیال دیگری داری
تومی خواهی مرا تاکی بلاتکلیف بگذاری
میان قاب یا بی قاب قرص صورتت زیباست
توماهی! روسری ات را چه بگذاری چه برداری
اسیرچشم تو آری! اسیر زور و زر هرگز!
جدایم کرده ای از خیل شاعرهای درباری
کمی اخم و کمی لبخند،گیجم کرده رفتارت
چه قصد دیگری داری به غیر از مردم آزاری
پس از تو اتفاقی رخ نخواهد داد جز این که
مرا باید به دست خود به خاک گور بسپاری
#مسلم_مجبی
#مجموعه_من_آن_که_دیگران
#به_توگفتندنیستم
#فصل_پنجم
@AAdabiyat 🌃
📖 #ایستگاه_کتاب
« غذای نیمپخته از خام بدتر است؛ زیرا خام فریب نمیدهد، اما نیمپخته میفریبد.»
📚#آتش_بدون_دود
🖋#نادر_ابراهیمی
@AAdabiyat
#عاشقانه_ها
تو را برای لبخند تلخ لحظه ها
پرواز شيرين خاطره ها
دوست می دارم
تو را به اندازه ی همه ی کسانی که
نخواهم ديد دوست می دارم
اندازه قطرات باران، اندازه ی
ستاره های آسمان دوست می دارم
تو را به اندازه خودت، اندازه
آن قلب پاکت دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن
دوست می دارم...
#پل_الوار
▫️ @AAdabiyat ▫️
130g
چنان خوابیده ام در گور تنگ و خالی از نورم
که شک دارم به نفخ صور هم برخیزم از گورم
نه تنها بی نیاز از آب و نانم بلکه روز و شب
خودم هم، سفره ی روزی رسان عقرب و مورم
خودم تنهای تنها دور از آدم های صد چهره
نه دلتنگم نه دلگیرم نه رسوایم نه رنجورم
اگر آزار می بینم زموران باز خرسندم
که قدر یک جهان از خلق و از آزارشان دورم
خوشا مرگی که دست اختیارم را گرفت از من
اگر جبر است باری با کمال میل مجبورم
تمام عمر را با دوستان بودم بدی دیدم
خوشا اکنون کز آن ها دورم و با خویش محشورم
اگر از بوی زلف دلبران دورم ملالی نیست
که عطر معنویت می وزد از سدر و کافورم
ندیدم بخشش و رحم تو را در حق یارانت
رفیقا دیگر اکنون کم بخوان مرحوم مغفورم
#محسن_ایمانی
#مجموعه_ترانه_ی_تاک
#فصل_پنجم
▫️@AAdabiyat▫️
129g
حس می کنم بار گناهم را کسی دزدیده از دوشم
لعنت به من وقتی که محروم است از عطر تو آغوشم
لعنت به من وقتی که با دل_این سپاه خسته و مجروح _
در راه فتح سرزمین دور دست عشق می کوشم
این روزها خاکستر خود را به دست باد می بینم
این روزها از هرچه جز سیل مصیبت چشم می پوشم
دریاچه ی اشکم، ولی در منظر چشم تو می خندم
بی تاب فریادم، ولی در محضر گوش تو خاموشم
تنهای تنها در خیابان های گیج شهر می گردم
جز با خودم با هیچ کس در دیگ این دنیا نمی جوشم
وقتی صدایم می زنی در انتظار پاسخی ننشین
خود کاشتی آن پنبه هایی را که دنیا کرد در گوشم
#محمد_رضا_طاهری
#مجموعه_آرامگاه_ادبی
#فصل_پنجم
▫️@AAdabiyat▫️
128g
دوست دارم که بر خلاف دلت،
بیشتر شاعرانه فکر کنی
سعی کن چند ساعتی امروز،
به من و این ترانه فکر کنی
مینشینم در آشپزخانه
که بیایی و بعد عصرانه
هم به فکر من و خودت باشی،
هم به اوضاع خانه فکر کنی
هر زمان شعر تازه میگویم،
اختلال حواس میگیرم
تو برای کمک به من کافیست
به همین یک نشانه فکر کنی
میروم شام را ردیف کنم،
تو بچین ظرفهای قافیه را
شعر امشب بهانهای شده است
که به من بیبهانه فکر کنی
مرد بودن که کار سختی نیست،
مینشینم به راحتی جایت
تو بیا جای من، ببین گاهی
میتوانی زنانه فکر کنی؟
#مریم_کرباسی
#مجموعه_خبرهای_خوب
#شهرستان_ادب
▫️@AAdabiyat▫️
.
.
به لاف دوست تکان می دهم سری به دروغ
چقدر معصیت من خدا پسندانه ست
#سیدسعیدصاحب_علم
#مجموعه_میراث
#نزدیکتر
▫️@aadabiyat▫️
هی قد کشیدم زیر بار مشکلاتم
من زندگی را ساختم او مردتر شد
با درد، با اندوه، با تردید و با اشک
هی زن شدم، هی زندگی نامردتر شد
#بی_تا_امیری
#زیربارانی_که_نیست
#فصل_پنجم
▫️ @AAdabiyat ▫️
.
.
حالم بد است٬
مثل گدایی که سالهاست
چشمش گرفته دختر یک پادشاه را
#حسين_زحمتكش
#مجموعه_نامحرمانه
#نشر_نیماژ🗃
#مجموعه_آثار_خياباني
#عكاس_اسپانيايی
"joan colom"
▫️▫️▫️▫️▫️
@AAdabiyat
#عاشقانه_ها
دیشب
فکر میکنم باران میبارید ،
یا سقف اتاقِمان نَم میداد
یا چشمهای تو ...
بیدار شدم !
اما باورم نمیشود
که کنارم باشی
تو مدتهاست از خوابهایم هم رفتهای وُ
من با درختان نارنج قدم می زنم
و حتی قَدم به خاطراتت نمی رسد
بیا پاهایِمان را تکان دهیم وُ شعرهایِ مان را بخوانیم
اصلا به ما چه اطلسیها روزی چند لیوان آب میخواهند؟
یا به ما چه روزنامهها چه جفنگهایی مینویسند ؟!
بیا درد ِ خودمان را دوا کنیم
این روزها هیچ کس کسی نیست
من نردبانی چوبی میسازم
تو
خیابانهای شهر را بگرد ؛
راستی داشت یادم میرفت
حواست باشد
ما سالهاست از آن خانه رفتهایم !
#نیما_معماریان
▫️ @AAdabiyat ▫️
مرا نشکست...می دانید؟
علت داشت این کارش
من آن آیینه ای بودم
که در من دیده بود او را ...
#یاسر_قنبرلو
#مجموعه_بیمار_بعدی
#نشر_نیماژ
▫️▫️▫️▫️▫️
@AAdabiyat
خیره در چشمی بشو،
دست لطیفی را بگیر
چنگ در زلفی بزن،
خود را به جایی بند کن
#سعید_پور_طهماسبی
#مجموعه_قرار
#شهرستان_ادب
▫️▫️▫️▫️▫️
@AAdabiyat
🌧
تو هم مثل باران که نفرین شده ست
بیایی زیادی ،نیایی کمی....
#مژگان_عباسلو
#مجموعه_هم_قفسان
#شهرستان_ادب
▫️ @AAdabiyat ▫️
آسوده باش از این قفس بیرون نخواهم رفت
حتی اگر در را برایم باز بگذاری
#فاطمه_سلیمان_پور
#سرم_به_شانه_تو_فکر_میکند
#شهرستان_ادب
▫️▫️▫️▫️▫️
@AAdabiyat
125g
در شهر من این نیست راه و رسم دلداری
بایــد بفهمــم تا چــه حـــدی دوستم داری
موسی نباش اما عصا بردار و راهی شو
تا كـی تـو باید دست روی دست بگذاری
بیزارم از این پا و آن پا كردنت ای عشق!
یا نوشدارو باش یا زخمـــی بـــزن كاری
من دختری از نسل چنگیزم كه عاشق شد
بیگانـــه بـــا آداب و تشریفــــات دربـاری
هر كس نگاهت كرد چشمش را درآوردم
شد قصـــه ی آغـا محمدخـان قاجــاری!
آسوده باش، از این قفس بیرون نخواهم رفت
حتـــی اگـــر در را برایـــم بـــاز بگذاری
چون شعر هرگز از سرم بیرون نخواهم كرد
بایـد بـــرای چــــادرم حـرمت نگــــه داری
تو میرسی روزی كه دیگر دیر خواهد بود
آن روز مجبوری كـــه از من چشم برداری
#فاطمه_سلیمان_پور
#سرم_به_شانه_ی_تو_فکر_میکند
#شهرستان_ادب
@AAdabiyat 🔖
123g
باید از این گریه و زاری بپرهیزی بس است
رحم کن بر حال خود ای ابر پاییزی بس است
چشم گریان مرا ، خندید بر من هرکه دید
بس کنید ای اشک هایم، آبرو ریزی بس است
نیست در شاعر شدن حاجت به چیز دیگری
اینکه در پنهان خود با خود گلاویزی بس است
شعر من ازحق بگو چیزی،گمان بر خود مبر
اینکه احساسات خلقی را برانگیزی بس است
شاهد خود باش در آیینه ی تاریخ خویش
ای بشر!یک لحظه بی شرباش،خون ریزی بس است
از تکاپوی پیاپی خسته بودم ،عشق گفت
گرشبی در حلقه ی زلفش بیاویزی بس است
#سعیدپورطهماسبی
#مجموعه_قرار
#شهرستان_ادب
@AAdabiyat 💟
122g
پر زدی چون روح و من جسم به گور انداخته
بعد تو دنیا مرا انگار دور انداخته
مثل سدی پیش روی رود پر جوش و خروش
عشق دنیای مرا از شوق و شور انداخته
تو به دنبال شکار شاه ماهی بودی و
من همان خرچنگ که خود را به تور انداخته
اخم دلسردم نخواهد کرد...خامی می کند
باز چشمت هیزم تر در تنور انداخته
با تو حتی خون دل از چشم زیبا بین من
ماهی سر خی ست...در تنگ بلور انداخته
چشم هایت گاهی از روی ترحم هم شده
گوشه چشمی جانب اهل قبور انداخته
#محمدجواد_الهی_پور
▫️ @AAdabiyat ▫️
#ایستگاه_کتاب
🔸«دل آدم عین یک باغچه پر از غنچه است. اگر با محبت غنچه ها را آب دادی باز می شوند،
اگر نفرت ورزیدی غنچه ها پلاسیده می شوند.»
🔹«گریه نکن خواهرم.
در خانه ات درختی خواهد رویید و درخت هایی در شهرت و بسیار درختان در سرزمینت.
و باد پیغام هر درختی را به درخت دیگر خواهد رسانید
و درخت ها از باد خواهند پرسید: در راه که می آمدی سحر را ندیدی؟»
📚#سووشون
🖋#سیمین_دانشور
@AAdabiyat