abaq_al_shuhada_institution | Unsorted

Telegram-канал abaq_al_shuhada_institution - مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

5958

عبق الشهداء مؤسسة مستقلة, غير حكومية ,تطوعية ,لا تتبع اي جهة رسمية، نقوم بتوثيق وحفظ قصص الشهداء وترجمتها الى ثلاثة لغات و تقديم الدعم المادي والمعنوي فضلاً عن اقامة الدورات التثقيفية وورش العمل لعوائلهم الكريمة https://t.me/joinchat/0AXT4P_Go64wOWUy

Subscribe to a channel

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

The martyr graduated from the electricity department in the high school of industry, and after the occupation of Iraq, the martyr participated in resisting the occupation, as he used missiles and he used ambushes to attack the occupation forces.
He also participated in defending the shrine of Mrs. Zainab (peace be upon her)in Syria.

After the terrorists entered Iraq in 2014, he used to say " I wish victory over the enemies and martyrdom between the hands of the owner of the era [Savior in the Islamic faith ]Imam Al-Mahdi (peace be upon him), If I can attain martyrdom now, I wish God grant me perseverance, and inspire me patience and faith ,as a brave man, not a fugitive, What a tasty? What a sweet?”
he won the honor of martyrdom in Fallujah area.
The martyr has many books
[The facts of history of Imam Ali “peace be upon him " ، the Muslim woman's role in making society,The revolution of Imam Hussain , The individual's belief and Promotion of Virtue and Prevention of Vice).

Today marks the martyrdom anniversary
sheikh Mustafa Farouk Al-Hlifi
Birth Date: 1985
Birth place: Basra
Martyrdom place: Anbar,Al-Saqlawiyah.
Martyrdom Date : 3-Jun-2016

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

امروز به تاريخ ميلادى سالگرد شهادت
شهيد عبد الله عريان زيرجاوى
ولادت:1374 بغداد
شهادت:۱۳۹۵/۳/۱۱ فلوجه

در سال ۱۹۹۵ و در استان بغداد، شهرستان‌ الصدر چشم به جهان گشود. از همان سنین خردسالی شیفته‌ی هنر عکاسی بود. در جمع عکاسان حضور می‌یافت و از نزدیک کارشان را زیر نظر می‌گرفت. آن زمان عکاس‌ها هیچ گمان نمی‌کردند که روزی این کودک، عکاسی میدانی و چیره‌دست خواهد شد و به یاری دوربینی که در کنار سلاح جنگیش او را همراهی می‌کرد، مسؤول ثبت لحظات پیروزی و دلاوری‌های در جبهه‌ها خواهد گشت!
او بی‌شک قهرمانی در میادین نبرد بود که هرگز هراسِ از مرگ نداشت. مناطق عملیاتی «جبال مکحول»، «سامرا»، «کرمه»، «فلوجه»، و «بیجی» جملگی گواهان دلیری او هستند.
خانواده‌‌اش همواره به شجاعت پسرشان افتخار می‌کردند. آن‌ها انتظار داشتند که هر زمان فرزندشان را که به روی شانه‌های دوستانش سوار است و پرچم عراق را به خود پیچیده، در حال بازگشت از جبهه ببینند!

دوربین و اسلحه‌ی او ابزارهایی بودند که به وسیله‌ی‌شان موفق به رسم لوح فخرآفرین پیروزی گشت؛ تمام آن صحنه‌های خطیر که تصاویرشان ‌به دست او ثبت شده‌اند، گویاترین گواهان دلاوری و انسانیت او می‌باشند.
با اصابت گلوله‌ی تک‌تیراندازی به سر عبدالله، او ناچار به چند روز بستری‌شدن در بیمارستان شد، و سرانجام در تاریخ «۲۰۱۶/۰۵/۳۱ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۱»، پس از آن‌که سرگذشت خویش را به خون خود رقم زد، روح بلندش به سوی خالق خویش عروج نمود.
لب خندان و خوشروییش همیشه در خاطره‌ها و نیز در عکس‌هایی که با همان دوربین به ثبت رسیده‌اند زنده خواهد بود و از یادها نمی‌رود. خوشا به حال او که چون شهیدی سعید رحلت کرد و نام خود را در دفتر جاویدیان ثبت نمود.

وصیت شهید:
برادران مجاهدم در عرصه‌ی رسانه! رسالت من را در این جهاد ادامه دهید؛اجازه ندهید که خواب به چشم دوربین‌هایتان راه یابد؛ آثار پهلوانی‌ها و دلاوری قهرمانان‌مان را ثبت نمایید و حقارت دشمن‌مان را آشکار سازید؛ حضور در میدان نبرد را مایه‌ی بزرگی و شرف خود بدانید و با پیروزی‌های که رقم می‌زنید، جاویدان گردید! می‌دانم که به خاطر آنگه دوستم می‌دارید مرا یاد خواهید کرد، همانطور که خودتان نیز می‌دانید چه اندازه دوستتان دارم!

پدر عزیزم! اگر در حق‌تان کوتاهی نموده‌ام از شما التماس عفو و بخشش دارم، همچنین از شما مادر عزیزم و برادران و خواهرانم. به من افتخار کنید و همیشه یادتان باشد که من شهید رفته‌ام. آری همین یک مصیبت و عزا برای شما بس است که من شهید شدم، اما حضرت زینب(ص) را در راه تحمل آن مصیبت الگوی خود قرار دهید. هر روز صبح به هنگام طلوع خورشید منتظرم باشید، چرا که شهید هر صبحدم بر خاک وطن خویش چون آفتابی می‌تابد. همگی‌تان را دوست می‌دارم؛ از شما گذشتم، شما هم از من بگذرید؛ والسلام علیکم ورحمة الله وبركاته

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

التخليد هو ان نذكر من قاموا ب اعطاء دمائهم من اجل ان تستمر حياة الاخرين .

تشرفنا في مؤسسة عبق الشهداء
(الكادر الشبابي و النسوي)
بزيارة عائلة الشهيد سربيل العامري
وتم تبادل أطراف الحديث معهم عن فضل الجهاد و الشهادة ،فضلاً عن نشاطات أخرى؛ ابتدأت بتلاوة آيات من القرآن الكريم ثم تدوين سيرة حياة الشهيد وزيارة عاشوراء واقامة مجلس عزاء لسيد الشهداء الإمام الحسين عليه السلام وإهدائهم رسمة لصورة الشهيد و هدية لبنت الشهيد
لمشاهدة الفيديو على الرابط التالي👇

https://youtu.be/PvWPAV8wXlE

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

شهید حسنین على الساعدى
ولادت: ايران ۱۳۶۹
شهادت: بيجي ۱۳۹۴/٢/١


در یکی از عملیات ها که با گروهی از عناصر تروریستی درگرفت، یکی از همرزمان شهید به شهادت رسید و تروریست ها پیکر وی را به اسارت بردند. در این موقعیت شهید حسنین بپا خاست، طنابی با خود برداشت و به سمت دشمن پیشروی کرد، دو تن از افراد گروهک تروریستی را به قتل رساند و رفیق همرزم خود را بازپس گرفت و به سوی خانواده اش برگرداند ... "اما عجیب اینکه شهید حسنین هنگامیکه خود به شهادت رسید پیکرش پس از سالها از آن منطقه عملیاتی بازگردانده شد".
در منطقه "بیجی" و زمانیکه درگیری ها شدت گرفت یکی از گروه های حشد الشعبی بوسیله اتومبیل های بمب گذاری شده و کمربندهای انفجاری از جانب عناصر تروریستی مورد تعرض و هجوم قرار گرفته و محاصره و بازداشت شدند، شهید حسنین به همراهی دوستان همرزمش برای شکست این محاصره و نجات و آزادی دیگر مجاهدین قیام نموده، نبرد ساعاتی به طول انجامید و بعد از عقب نشینی کلیه رزمندگان، شهید مجاهد آخرین فردی بود که در محل محاصره باقی ماند و لحظاتی طول نکشید تا اینکه منطقه "بیجی" توسط گروهک های تروریستی دستخوش حمله ای سرسختانه و بیرحمانه قرار گرفت، شهید حسنین باز هم ایستادگی نموده و به همرزمان خود اشاره کرد که منطقه عملیاتی را ترک نمایند و تا زمانیکه خودش نفس در سینه دارد مبارزه نموده و کسی به کمک او نیاید، بالاخره عناصر تروریستی آن منطقه را به آتش کشیدند و پیکر شریف او متلاشی و در جای جای "بیجی" پخش و پراکنده شد.

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

تمر علينا ذكرى استشهاد
الشهيد كريم أبو ماهر الكعبي
الولادة :البصرة 1964
الشهادة: الموصل 2018/5/15

بعد صدورِ فتوى الجهادِ الكفائي، التحق إلى الجّبهة، و شاركَ في عدةِ معارك، وجُرح مرتيّن، و في واحدةٍ مِن بطولاتهِ فقدَ إحدى عينَيه، و كذا الحال كانت للشظايا محلٌ من جسدهِ الطّاهر ، وامتنعَ من الإنسحاب إلى الخَلفيّات ..
كان يقولُ للمجاهدين: كما المنزل بحاجة إلى الإنارة ، القبر كذلك يحتاجُ إلى الإنارة، و هذه الإنارةُ هي (صلاة الليل) .
في إحدى المعاركِ استشهدَ ابنُ عمّهِ! فقام المجاهدون بأسرِ ارهابياً ليبيٍ، و جاءوا عند الشهيد كريم و قالوا له : ماذا نفعلُ بهذا الإرهابي؟ فعلى الرغم أنَّ الحاج كريم لديه ابنُ عمه شهيد، قالَ لهم: لا تقتلوه ! .
في عام 2016 قامت القواتُ بسحبِ كبارِ السِّن من أرضِ المعركة، فقالوا له : يا حاج عليك أن تعود إلى بغداد، و توجِّه المجاهدين من هناك ،فرفض، و قالَ : يجب أن أذهبَ إلى الخطوط المتقدِّمة، فنال شرفَ الشهادةِ معَ ثلةٍ من المجاهدينَ الأبرار في مدينة الموصل .

@FRAGRANT1_BOT

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

After the announcement of the holy defense fatwa,he joined the front and participated in many battles , And wounded twice , Also he lost one of his eyes , And fragment in his body ,with that he refused to pull back .
He was telling the fighters "just as the house needs light, the grave also needs light and this light is (Night prayer)"
In one of the battles, His cusin was martyred , And the fighters captured a Libyan terrorist and came to the martyr Karim and told him "what should we do with this terrorist, although Hajj Karim has a martyr cousin , He told them :" Do not kill him (the terrorist one).
In 2016 , the troops pulled out the elderly from the land of the battle they said to him “O hajj karim you have to go back to Baghdad and direct the fighters from there”, but he refused and said “I should go to the front lines” He won the honor of martyrdom with a few fighters in Mousl .

Today we remember the martyrdom
of

Karim Hammadi Al-Kaabi
Birth Date: 1964
Birth place:Basra
Martyrdom place: Mosul
Martyrdom Date : 15-May-2018

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

من يرغب بالانضمام الى مؤسستنا يرجى تزويدنا بالمعلومات المطلوبة في الصورة التوضيحية على بوت القناة @FRAGRANT1_BOT

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

الشهيد : كرم حسن راشد الكعبي
الولادة : ميسان / 1947
الشهادة :
موصل 2017/5/30


قبل آخر التحاق له ( وهو في إجازته ) أصيب بجلطة دموية خفيفة وتعافى منها، وحين أراد الألتحاق اعترضه بعض أصدقائه المحبين وطلبوا منه أن يبقى ليطمئنوا على صحته وقالوا له: «نخشى عليك أن تذهب وتموت هناك ، لماذا لا تقعد (كما نحن قاعدون)، ولاسيما هو جهاد کفائي؟»، فتبسّم بوجوههم وقال لهم:« صحتي جيدة جداً، ومن يحبّني منكم فليدعُ لي بالشهادة » . وهناك في جبهة الحق ضد الباطل وقبل يوم من استشهاده كان يقرأ القرآن الكريم وإلى جانبه رفيقه المجاهد (السيد أبو ليلى البخاتي) ومرّ بالآية الكريمة: ( الَّذِينَ قَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ وَقَعَدُوا لَوْ أَطَاعُونَا مَا قُتِلُوا ۗ قُلْ فَادْرَءُوا عَنْ أَنْفُسِكُمُ الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ - الآية 168 من آل عمران)، فالتفت إلى رفيقه السيد وحكی له کیف حاول
بعض أصدقائه أن يمنعوه من الالتحاق وطلبوا منه (القعود خوفاً عليه من الموت)، وقال: (هم أرادوا مني هذه) ثم قرأ الآية التي تليها مباشرة: (وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ - الآية ۱۹۹ آل عمران)، وأشار إليها بإصبعه وقال للسيد: (ونحن نريد هذه) . وفي اليوم التالي حدث اشتباك مع العناصر الارهابيه وكان أول شهيد في مجموعته قد عرجت روحه المطمئنة الى السماء في شهر رمضان المبارك، وهو صائم عابد ، وبعد انتهاء المعركة كان رفيقه (السيد أبو لیلی) يمسح الدم عن وجهه وهو يقول له: (لقد تلقت ما عاهدت الله عليه يا أبا علي... هنيئا لك الشهادة يا حاج.. هنيئا لك حسن الختام ونعم عقبى الدار) .

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

Before he last joined him ( He is on his vacation ) , he had a slight blood clot and recovered from it, and when he wanted to join some of his loving friends intercepted him and asked him to stay to check on his health and said to him “We are afraid for you to go and die there, why do not you sit (as we sit) , Especially , its a competent fight ? ”[ Intended only for those who can ]، Then he smiled at their faces and said to them "My health is very good. And those who love me must pray for my martyrdom "

There is in the right front against falsehood and the day before his death he was reading the Quran and his companion verse precious “Those who sat at home, saying about their brothers, “Had they listened to us, they would not have been killed.” Say, ˹O Prophet,˺ “Try not to die if what you say is true!”
Then he turned to his companion and told him how he tried some of his friends prevented him from joining and asked him (to sit down for fear of death), and he said “They wanted this from me”, then he read the verse that immediately follows “ Never think of those martyred in the cause of Allah as dead. In fact, they are alive with their Lord, well provided for-“ and pointed at it with his finger and said “And we want this” .

On the next day, a clash took place with the terrorist members , and He was the first martyr whose generous soul ascended to the to heaven in the blessed month of Ramadan, while he was fasting a worshiper, and after the end of the battle, His companion was wiping the blood from his face and saying, " you attained what You pledged with God upon it , Good for you" .

The martyr Kram Hasan Al-Kaabi
Birth place: Mesan
Birth Date: 1947
Martyrdom place: Al-Musol
Martyrdom Date : 30-May-2017

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

امروز 21 رمضان سالگرد شهادت
شهيد حطاب مانع وادی
تولد: ۱۳۴۲ بصره
شهادت: ۱۳۹۵/۴/۷ فلوجه

در یکی از روزهای پرتنش منطقه‌ی حمرین (سلسله تپه‌هایی در شمال شهر دیالی و جنوب کرکوک) که به درگیری‌های نظامی سنگینش معروف شده بود، گروهان شهید حطاب سرانجام ماموریت خود را به اتمام رساندند و گروهان دیگری از مجاهدان جایگزین آنان شدند.
شهید حطاب با گروهان خود به سمت اتوبوس‌هایی که برای منتقل کردن آن‌ها آماده بود حرکت کردند.
هنوز به اتوبوس‌ها نرسیده بودند که از طریق بیسیم مطلع شدند تروریست ها به سمت رزمندگان حمله کرده‌اند و ماشین زرهی بمب گذاری شده‌ای آن‌ها را همراهی می‌کند.
شهید به سرعت به منطقه بازگشت، آر پی جی خود را مسلح کرد و توانست آن ماشین زرهی را قبل از رسیدن به خط مقدم منهدم سازد.
درگیری شدیدتر شد؛ ناگهان بولدزری بمب‌گذاری شده به طرف نیروها حمله‌ور شد برای آنکه بتواند خط مقدم را بشکند و راه ورود دشمنان را هموار کند. شهید حطاب بار دیگر آر پی جی خود را مسلح کرد و منتظر فرصت مناسبی شد که بولدزر را بزند. در همان اثنا تروریست ها دست او را هدف گرفتند. حطاب با وجود جراحت دستش همچنان استوار ایستاده بود و انتظار می‌کشید؛ سرانجام آن فرصت مناسب را به دست آورد و موفق شد با وجود دست زخمی خود، آن بولدزر را هدف بگیرد و منفجر کند.
بولدزر که منفجر شد دشمن هم عقب کشید و اراده‌ی الهی بر آن بود که او بتواند آنان را حتی با دست مجروح نیز شکست بدهد.
سرانجام در ظهرهنگام ۲۱ رمضان سال ۲۰۱۶م (۱۳۹۵ش)، و تنها یک روز پس از آزادسازی شهر فلوجه، پیکر شهید حطاب را زیر آوار خانه‌ی بمب‌گذاری شده‌ای پیدا کردیم. پسر شهید نیز همراه ما بود؛ به چشم خود برخورد ویژه‌ای از او دیدیم که به جرئت می‌توان گفت به ندرت پیش می‌آید کسی بتواند با مشاهده‌ی آن‌چه حسین از پیکر پدر شهیدش دید، چنان واکنش صبورانه‌ای از خود نشان بدهد. به درستی این برخورد شکرگزارانه‌ی فرزند شهید، برآمده از تربیتی مهدوی و ایمانی حسینی بود که او داشت.
جست و جو در آن خانه‌ی ویران شده ادامه داشت تا اینکه یکی از رزمنده‌ها با صدای رسایی گفت: بالاخره پیکری پیدا کردیم! به دنبال صدا حسین فرزند رشید شهید حطاب، به سوی بدن مطهر تازه تفحص‌شده روانه شد؛ به پیکری که تشخیص‌ هویت صاحبِ شهیدش برایمان دشوار بود نگاهی کرد و شتابان گفت: این پیکر متعلق به پدرم است!!!
در جا، شوک سنگینی به ما که نظاره‌گر این صحنه بودیم وارد شد؛ من منتظر واكنش هیجان‌زده‌ای از حسين بودم اما او با اطمینان و آرامش خاصی گفت: (او پدر من است، الحمد لله، الحمد لله ...)، و سپس چنان کوهی از صبر و بردباری ما را مات و مبهوت از رفتار خود به قصد اقامه‌ی نماز ترک کرد.

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

على حب الامام علي عليه السلام نستقبل آخر وجبه من التبرعات في حملة رسالة المحبة و ان شاء الله خلال الايام القادمة سيتم توزيع كسوة العيد و العاب الاطفال لعوائل الشهداء و المتعففين

هنيئاً لمن سار على نهج الامام علي (ع)

بوت قناة مؤسسة عبق الشهداء

@FRAGRANT1_BOT

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

ليلة الامس ، زار كادر الشبابي والنسوي لمؤسسة عبق الشهداء عائلة الشهيد مصطفى ثائر المياحي، تم الاطمئنان على العائلة الكريمة و تبادل معهم اطراف الحديث عن فضل الجهاد وكرامة الشهداء فضلاً عن نشاطات اخرى منها تدوين سيرة الشهيد وقراءة زيارة عاشوراء وإهداء رسمة مميزة لفقيدهم .

https://youtu.be/VLp26LgnF1Y

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

شهيد على جساس العلياوى
الولادة: بغداد ۱۳۶۶
الشهادة: رطبه ۱۳۹۶/۶/۲۴

شهید علی، همان دانشجویی بود که هیچ یک از همکلاسی هایش نمی دانستند او یک رزمنده مدافع کیان اسلامی است، تا جائیکه تحصیلات دانشگاه را با آموخته های میدان نبرد ترکیب نمود، در خلال فعالیت های خود در انجمن های دانشجویی برای دفاع به سوریه می رفت. در نبرد آزادسازی "زیدان"، "ابراهیم بن علی"، "کرمه" و "ابو غریب" شرکت نمود، بگونه ای که یکی از رزمندگان تیم ویژه عملیاتی در تشکیلات حشد شعبی شد. او مواضع قهرمانانه ای داشت، از جمله محاصره یکی از خانه های عناصر تروریستی، که آن خانه را بمب گذاری و منفجر نمود.
او با دوستانش شوخی می کرد و می گفت: اگر به شهادت برسم آیا بر سر مزارم می آئید؟
سرانجام این شوخی واقعیت پیدا کرد و هم اکنون دوستانش هر پنجشنبه بر سر مزارش می روند.
شهید علی در منطقه "الرطبه" به همراه همرزمانش مورد شلیک گلوله های آتشین دشمن قرار گرفتند، چرخ روزگار به کامشان چرخید و به فیض رفیع شهادت نائل آمدند.
این پیروزی بزرگ را به آنان تبریک می گوئیم.

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

الشهيد عماد نجم عبود العقابي
الولادة : بغداد 1989
الشهادة : جبال مكحول 6 / 4 / 2017


شارك الشهيد في عدة معارك قبل أن يلتحق بالمدافعين عن الإسلام والمقدسات في سوريا, فشارك في عدد من معاركها تعرض خلالها لإصابات عديدة، وكان له دور بارز في تحرير المناطق. وفي إحدى المرات أصيب برصاصة قناص في يده، وبعد شفائه قال لأصدقائه ممازحا بلهجته الجنوبية الجميلة : «هذا القناص أغم، لو بي حظ يرفع ايده ويجيبها بالگصة». وبعد شفائه التام عاد لساحات الشرف فأصيب بعدة شظايا نتيجة سقوط صاروخ بالقرب منه وكان يردد دائما: «اليحبني يدعيلي بالشهادة، معقولة تخلص المعارك وما أستشهد! شنو معقولة أموت بحادث سيارة !», فكان على استعداد دائم لنيل الشهادة . قبل استشهاده بسبعة أيام جری حدیث بينه وبين أخيه (عمار) ووالده، وكان (عمار) يقول له: «شلعت گلوبنا يومية متصوب، فضها لو تستشهد لو تگعد وتسكت», فكان جواب الشهید بابتسامته الجميلة : «الثالثة ثابتة ، راح أجيكم بيها مشدود على السيارة» ، فقال له والده: «بوية انت ما قصرت وهاي ثاني مرة تتصوب»، فضحك الشهيد وقال: «حجي مثل ما گلتلكم الثالثة بيها بشارة»، فكان له ذلك عندما التحق بالجبهة في جبال مكحول حيث كل من كان هناك كان ينتظر السيد نور، بما فيهم الرصاص والشظايا والمفخخات، فنال الوسام الذي كان يحلم به ليلتحق بأصدقائه الشهداء السعداء، وحسن أولئك رفيقا.

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

The martyr participated in several battles before joining to the defenders of Islam and sanctities in Syria, He participated in a number of battles during which he suffered injuries.
he had a prominent role in liberating regions.On one occasion, he was shot in the hand by a sniper, After he recovered, he joked to his friends(This sniper is stupid
If he was smart, he would have hit the target quickly.

After his complete recovery, he returned to the battles , he was hit by several shrapnel as a result of a missile falling near him and he was always saying “ If you love me, pray for me so that I may be martyred,
Is it possible that the battles will end and I do not attain the honor of martyrdom
Is it reasonable for me to die in a car accident!!”
He was fully prepared to obtain martyrdom , 7 days before his martyrdom , A conversation took place among him and his brother (Ammar) ,his father.

Ammar used to jokingly tell him, "It worked us a lot, every day you get hurt, you either die or sit at home."
The response of the martyr was with a beautiful smile “The third time will be fixed and a martyr will come to you loaded on a car”
His father said “ Son, you put in a lot of effort, and you were loyal, and this is the second time you are injured "
The martyr laughed and said the third time would be good news.

So he had that when he joined the front in the Makhoul Mountains, He received the medal he was dreaming of to join his happy martyr friends, and good companions.

The martyr Imad Najm Al-Eqabi
Birth place: Baghdad
Birth Date: 1989
Martyrdom place: Makhul mountain (Salahaddin city)
Martyrdom Date : 6-Apr-2017

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

تمر علينا ذكرى استشهاد
الشهيد عبدالله عريان الزيرجاوي
تاريخ ومكان الولادة: بغداد 1995
تاريخ ومكان الاستشهاد : الفلوجة 2016/5/31


ولد الشهيد البطل عبدالله عريان في بغداد ،مدينة الصدر عام 1995 ، كان يعشق فن التصوير منذ طفولته ويتواجد مع المصورين ويتطلَّع الى عملهم وهم لايعلمون أنَّه سيكون في يوم ما مصوراً حربياً بارعاً يأخذ على عاتقه مسؤولية توثيق الانتصارات والبطولات من خلال كاميرته التي حملها إلى جنب بندقيته فكان بطلاً في الميدان لايهاب الموت تشهد لبسالته جبال مكحول وسامراء والكرمة والفلوجة وبيجي التي قاتل فيها قتال الشجعان،
كانت عائلته تفتخر بشجاعته ويتوقعون أن يؤتى به محمولاً على الأكتاف مغطى في أي لحظة بالعلم العراقي. فكاميرته وسلاحه هما أدواته التي رسم بهما لوحة الإنتصار والمشاهد والصور التي وثَّقها هي أصدق أنباء عن شجاعته وإنسانيته.
تعرض عبدالله لإصابة في رأسه بإطلاقة قناص مكثَ على أثرها في المستشفى لأيام ،ثم عرجت روحه إلى بارئها بتاريخ 31/5/2016 بعد أن كتبَ قصَّته بدمهِ وبقيتْ ابتسامتُه ودعابتُه التي وثَّقتها كاميرتُه ورحل شهيداً سعيداً مسجلاً اسمه في سجل الخالدين.

وصية الشهيد:

إخوتي في الإعلام أكملوا رسالتي في الجهاد لاتجعلوا عيون كاميراتكم تغفوا ، سطِّروا مآثر أبطالنا وافضحوا زيف عدونا، اجعلوا الميدان فرس مجدكم، امتطوا الخلود بزفة نصركم، أعرف أنَّكم سوف تذكروني لحُبِّكم لي وأنتم تعرفون مدى حُبِّي لكم،

ألتمس العفو منك أبي إن قصَّرتُ بحقِّك أنتَ وأمي و إخوتي ، افتخروا بي وتذكروا أنِّي مضيتُ شهيداً ويكفي بهذا عزاء لكم، فلكم بزينب (عليها السلام) أُسوة حسنة وانتظروني عند كل صباح فالشهيد يشرقُ على أرض الوطن مع كل صباح أُحبُّكم جميعاً ،سامحتُكم فسامحوني، والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته

بوت القناة @FRAGRANT1_BOT

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

Today marks the martyrdom anniversary
martyr Abdullah Erian Alesergawi

The hero martyr Abdullah Arian was born in Baghdad, Sadr City in 1995. He loved photography since his childhood and was present with photographers and looked forward to their work, and they do not know that one day he will be a brilliant war photographer who takes upon himself the responsibility of documenting victories and championships through his camera, which he carried alongside his rifle.

He was a hero in the field, not afraid of death, attesting to the battles in which he participated mountains of Makhoul, Samarra, Karma, Fallujah and Baiji In which he fought bravely
His family was proud of his courage and expected to be carried on his shoulder, covered at any moment by the Iraqi flag.

His camera and weapon are his tools with which he drew the painting of victory, the scenes and images he documented are the most reliable news of his courage and humanity.


Abdullah was hit in the head by a sniper shot and he remained in the hospital for days, then his soul came back to her innocence on May 31 2016 after he wrote his story with his blood and his smile and humor that his camera documented and left a happy martyr registered in the record of the immortals.



The will of the martyr:

My brothers in the media, complete my message in jihad, do not let the eyes of your cameras fall asleep, outline the exploits of our heroes and expose the falsehood of our enemy, make the field our Gloryhorse, ride the immortality with the light of your victory, I know that you will remind me of your love for me and you know the extent of my love for you,

Dad .. I ask pardon from you, If I do not give you your right,as well as my mother and brothers, take pride in me and remember that I have gone as a martyr and this is enough for you. You have Mrs. Zainab (peace be upon her)as a good example and wait for me every morning,The martyr shines on the homeland.I forgave you, and I hope you forgive me.Peace, mercy and blessings of God

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

الشهيد حسنين علي الساعدي
الولادة: ايران 1990
الشهادة:بيجي 2015/4/21

في إحدى المعارك التي خاضها حصلت اشتباكات مع مجموعة من العناصر الارهابيه وبلغ أحد رفاقه على اثرها مرتبة الشهادة فقامت المجموعة الارهابيه بعد ذلك بأخذ جثمان الشهيد وهنا انتفض الشهيد حسنين وجلب معه حبالاً وتقدم نحو العدو وقام بقتل اثنين منهم واخذ صديقهُ وربطه وحمله حتى عاد به إلى أهله . وعندما أشتدت المعارك وحصل تعرض على أحدى فصائل الحشد الشعبي وحوصروا من قبل المجاميع الارهابيه بسبب السيارات المفخخة والأحزمة الناسفة و هبّ الشهید حسنين مع رفاقه المجاهدين لفك الحصار عنهم فدارت المعركة على مدى ساعات وقام الشهيد مع رفاقه بفك الحصار من أجل إخراج المقاتلين وعند انسحاب جميع المجاهدين بقي هو آخر شخص في المكان المحاصر وما هي إلا لحظات حتى حال تعرض عنيف على المكان من قبل المجاميع الارهابية ، هنا الشهيد قام بالمقاومة وأشار الى رفاقه بالذهاب الى قاطع العمليات لكي لا يأتوا اليه حتى قضى أنفاسه الأخيرة شهيداً حيث قامت العناصر الارهابيه بتفجير المكان بالأسلحة ويتناثر جسده الشريف في أرجاء المكان و بقيت جثمانه في ارض المعركة لعدة سنوات مفقود الاثر و بعدها تم العثور عليه و شُيع بين اهله و رفاقه

@FRAGRANT1_BOT

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

In one of the battles, a clash took place with the terrorists, and one of his friends was killed. Then the terrorist group took the body of his friend, Then Hassanein took a heroic stance, approaching the terrorists, taking ropes with him, and killing two of them, after which he tied his friend's body with ropes and pulled it with him.
In his last battle, in the Baiji-Salah al-Din region, a major attack took place against a group of Popular fighters. They were surrounded by car bombs and explosive belts, and at that point a group of fighters headed to break the siege on their friends, among whom was Hasanin.
A fierce battle took place, lasting for hours, and the trapped fighters were liberated.
When everyone withdrew, he remained the last fighter in the battle, and then the fire became intense. He could not get out of the battle and signaled to his friends to leave.

He continued to resist until he spent his last breath as a martyr, when the terrorists blew up the place, his body remained on the battlefield for a long time, after which it was recovered.

The martyr Hassanein Ali Al-Saadi
Birth place: Iran
Birth Date: 1990
Martyrdom place: Salah Al-Din (Baje)
Martyrdom Date : 21-Apr-2015

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

سالگرد شهادت
شهید کریم ابو ماهر كعبى
ولادت: بصره ۱۳۴۳
شهادت: موصل ۱۳۹۷/۰۲/۲۵

پس از صدور فتوای جهاد کفایی به جبهه ملحق شد و در بسیاری از نبرد‌ها شرکت کرد و نیز دو بار مجروح شد. در اثر یکی از این مجروحیت‌ها یکی از چشمانش را از دست داد، ولی باز هم از جبهه عقب‌نشینی نکرد.
به همرزمانش می‌گفت همانطور که خانه به نور نیاز دارد قبر نیز باید چراغی داشته باشد و نورِ آن نماز شب است.
در یکی از نبردها پسر عمویش شهید شد؛ همرزمانش آن تروريست‌ که این جنایت را مرتکب شده و اهل کشور لیبی نیز بود، اسیر گرفتند و از ایشان پرسیدند با او چه کنیم؟ با اینکه آن تروريست باعث شهادت پسر عمویش شده بود به آن‌ها گفت مبادا او را بکشید که اسیر است.
سال ۲۰۱۶ نیروهایی که سن‌شان بالا بود را به پشت جبهه می‌فرستادند؛ به او هم گفتند: حاجی! باید به بغداد برگردی و از همان‌جا نیروهایت را مدیریت کنی. اما این پیشنهاد را نپذیرفت و گفت حتما باید به خط مقدم جبهه بروم!
سرانجام این مجاهد در عملیاتی در موصل به اتفاق جمعی از مجاهدین، دعوت حق را لبیک گفته و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

زار كادر مؤسسة عبق الشهداء الشبابي والنسوي عائلة الشهيد القائد مهدي القطراني، وتم تبادل أطراف الحديث معهم عن فضل الجهاد و الشهادة ،فضلاً عن نشاطات أخرى؛ ابتدأت بتلاوة آيات من القرآن الكريم ثم تدوين سيرة حياة الشهيد وزيارة عاشوراء واقامة مجلس عزاء لسيد الشهداء الإمام الحسين عليه السلام وإهدائهم رسمة مميزة لفقيدهم ..

https://youtu.be/z9bXesqOPfE

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

قامت مؤسسة عبق الشهداء بتوزيع كسوة العيد و الالعاب لأطفال الشهداء و اطفال العوائل المتعففة ،تم الاختصار و التضليل على بعض المشاهد حفاظاً على عزة تلك العوائل و لكي نوصل رسالة للمتبرعين ان اموالكم وصلت الى مستحقيها، شكراً لتبرعكم لقد زرعتم الابتسامة على شفاههم...

للمشاهدة على الرابط التالي

https://youtu.be/9S2DLAAZjJE

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

شهید کرم حسن راشد الکعبی
ولادت: میسان ۱۳۵۳
شهادت:موصل ۱۳۹۶/٣/٩


قبل از آخرین حضورش در جبهه (درحالیکه در مرخصی بود) به عارضه لخته خونی [خون بستگی]خوش خیم مبتلا شد و بهبود یافت، زمانیکه می خواست [پس از بهبودی] به همرزمانش بپیوندد و به جبهه برود برخی از دوستان دلسوزش از او خواهش کردند تا وقتیکه سلامتی اش را بطور کامل بدست نیاورده است در خانه بماند و استراحت کند، به او گفتند: نمی ترسی که به عملیات بروی و آنجا جانت را از دست بدهی؟ چرا مثل ما همین جا نمی مانی مخصوصا که این جهاد، یک جهاد کفائی است.
شهید کرم حسن راشد الکعبی تبسمی کرد و گفت: من حالم واقعا خوب است، هر یک از شما که مرا دوست دارد برای شهادتم دعا کند.
و در جبهه حق علیه باطل و یک روز قبل از شهادتش آیات نورانی قرآن کریم را تلاوت میکرد، سید ابو لیلی البخاتی [یکی از همرزمان شهید] در کنار ایشان بود، و شهید این آیه کریمه را میخواند: "الَّذِينَ قَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ وَقَعَدُوا لَوْ أَطَاعُونَا مَا قُتِلُوا قُلْ فَادْرَءُوا عَنْ أَنفُسِكُمُ الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِين : به ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ [ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﻛﻨﺎﺭﻩ ﮔﺮﻓﺘﻨد] ، ﻭ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﻧﺸﺴﺘﻨد، ﻭ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﺸﺎﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻣﻰﺑﺮﺩﻧﺪ ﻛﺸﺘﻪ ﻧﻤﻰ ﺷﺪﻧﺪ، ﺑﮕﻮ : [ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﻣﺮﮒ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺷﻤﺎﺳﺖ ] ﭘﺲ ﻣﺮﮒ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺩﻓﻊ ﻛﻨﻴﺪ، ﺍﮔﺮ ﺭﺍﺳت میﮕﻮﻳﻴﺪ .(آل عمران_آیه 168) و به سمت دوستش سید چرخید و برای او تعریف کرد که چگونه دوستان و بقیه همرزمانش تلاش میکردند مانع از حضور او [کرم حسن راشد الکعبی] در جبهه شوند و از او میخواستند که برای حفظ جان خود در خانه بماند، سپس در ادامه آیه 169 سوره آل عمران را تلاوت کرد:
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ:
ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﮔﻤﺎﻥ ﻣﺒﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﺑﻠﻜﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﻧﺰﺩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﺭﻭﺯﻱ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﻰ شوند" و با انگشت خود به متن آیه اشاره کرد و گفت: ما به دنبال این گزینه [شهادت] هستیم.
یک روز بعد طی یک درگیری با عناصر تروریستی شهید کرم حسن راشد الکعبی اولین فرد از میان همرزمانش بود که در ماه رمضان در حالیکه روزه داری عابد بود به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پس از پایان عملیات دوستش سید ابو لیلی درحالیکه خون از چهره شهید می زدود به او می گفت: ای ابو علی! به عهدی که با خدا بسته بودی رسیدی، شهادتت را به تو تبریک میگویم حاجی، این پایان نیکو و فرجام خوش مبارکت باشد، چه عاقبت نیکویی!

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

اليوم 21 رمضان ذكرى إستشهاد
الشهيد حطاب مانع وادي
الولادة : 1963 البصرة
الشهادة : 2016/6/27 - 21 رمضان

في يوم من ايام حمرين الصعبة المعروفة بشدة الهجومات التي تتعرض لها المنطقة كان موعد نزول سريته وأستبدالها بالاخوة المجاهدين لمسك الارض ، وما هي الا دقائق بعد نزول سرية الشهيد حطاب من المواضع واثناء انتظارهم لحافلات العودة اتت الندائات بوجود تعرض بقوة كبيرة من العناصر الإرهابية وتتقدم هذه القوة، مدرعة مفخخة فعاد الشهيد مسرعاً لياخذ قاذفته ويعالج المدرعة المفخخة ويفجرها واشتدت المعركة وعاد العدو ليرسل جرافة مفخخة لكي تخترق خط الصد وتسهل دخول العدو ، ما كان للشهيد سوى أن يحمل قاذفته ويقف مقتنص الفرصة المناسبة للإطلاق، وفي هذه الاثناء اصيبت يده بطلق العدو إلا انه لم يسقط حتى اصبحت الجرافة في مرماه مطلقاً قاذفته لتفجر الجرافة التي كانت اخر آمال العدو لعبور خط الصد والتقدم، لكن الله جعل هزيمتهم على يد تلك الشيبة الطاهرة رغم الاصابة
وفي بداية ظهيرة يوم ٢١ من شهر رمضان لعام ٢٠١٦ من ارض الفلوجة وبعد ليلة من تحريرها حيث حرارة الشمس كانت حارقة وجدت جثمان الشهيد حطاب تحت حطام المنزل المفخخ، موقف لا اعتقد ان أي ابن يتعامل معه بهذا التصرف الناتج عن تربية مهدوية إيمان بالقضية الحسينية .
كان البحث جاري في المنزل المهدّم والإنتظار الذي اتعب قلوبنا صاح احد المجاهدين وجدنا شخص فأتى المجاهد حسين حطاب ولد الشهيد الأكبر ،نظر الى جثمان أبيه الطاهر الذي لم نستطع ان نتعرف عليه نحن، فقال هذا أبي !!! فكانت الصدمة والحزن قد اعتصر قلوبنا ، ونحن ننظر الى ولد الشهيد فكنت انتظر ردة فعله التي ادهشتني حيث حمد الله واثنى عليه قائلاً ( هذا ابي الحمد لله ) وتركنا وذهب ليصلي وكأنه جبل من الصبر ..

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

On one of the difficult days of Hamrin, known as the intensity of the attacks that incur the region, the date of his descent group and replaced by the combatants (Mujahideen) brothers to seize the land and it is only minutes after the return of the martyr Hattab's group from the positions and while they were waiting for the buses to return, the calls came in to the presence of a large force of ISIS and this armored explosive force advances. The martyr returned quickly to take his launcher and handle the booby-trapped armored vehicle and detonate it, and the battle intensified, and the enemy returned to send a booby-trapped bulldozer to penetrate the bunker line and facilitate the entry of the enemy.
In that moment his hand got injured by the enemy's gunshot, but he did not fall until the bulldozer went into his net. His launcher was to blast the bulldozer, which was the enemy's last hope to cross the parry line and headway.
But God made their defeat by this pure white haired, despite the injury..
In the early noon on the 21st of Ramadan 2016 from the land of Fallujah, and after a night of its liberation where the heat of the sun was burning, I found the body of the martyr Hattab under the rubble of the booby-trapped
house, A position I do not think any son can deals with this action resultant from the Mahdi education and belief in the Husseiniya issue.
The search was going on at the destroyed house, and the waiting that tired our hearts. One of the combatants shouted: "We found a person". Hussein Hattab (one of the combatants and the martyr's eldest son) came, He looked at the body of his pure father, whom we could not recognize, and he said: "This is my father!!!", We were shocked and saddened by our hearts as we looked at the son of the martyr. I was waiting for his reaction, which surprised me, praising God and praising him, saying, “This is my parents, (Alhamdulillah) praise be to God.” He left us and went to pray as if he was a mountain of
patience.

Today, the 21st of Ramadan, the anniversary of the martyrdom
martyr Hattab Mani Wadi
Birth Date: 1963
Birth Place: Basra
Martyrdom Date: 27-June-2016 (21st of Ramadan)
Martyrdom Place: Fallujah

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

" الشهيد مظهر الهدف و الجِد و الإستمراريّة و لقد افتتح شهداؤنا الأعزاء طريقاً ، علينا جميعاً تعبيدها."
" لنغتنم الفرصة اليوم ونجدّد الذكريات مع الشهداء ونكرّمهم من صميم القلب، ونخفض جناح الذّل أمام صبر وإيثار عوائلهم ونعطّر الأجواء باحترام الشهادة والشهيد وأهل بيت الشهادة."

نتشرف بكم
مؤسسة عبق الشهداء

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

الشهيد علي جساس العلياوي
الولادة: بغداد 1987
الشهادة: الرطبة 2017/9/15

الشهيد علي، ذلك الطالب الجامعي الذي لم يعلم أحد من زملائه أنه من المجاهدين المدافعين عن أرض الإسلام حيث مزج بين الدراسة الجامعية والدراسة الجهادية وكان يذهب أثناء الدوام للدفاع عن عقيلة الطالبيين في سوريا، بعد ذلك شارك في معارك تحرير الزيدان وابراهيم بن علي والكرمة وأبو غريب، حيث كان أحد مجاهدي فريق المهمات الخاصة في احدى تشكيلات الحشد الشعبي . له مواقف بطولية منها تسلله إلى أحد منازل العناصر الارهابيه وكانوا موجودين فيها حيث تمكن من تفخيخ المنزل وتفجيره . كان مرح مع أصدقائه، حيث كان يقول لهم (إن رزقني الله الشهادة، هل ستزورون قبري؟) فكانت هذه المزحة التي يمزح بها مع أصدقائه إلى أن تحققت، وهم الآن يزورون قبره كل يوم خميس حيث نال الشهادة في منطقة الرطبة عندما تعرض ومن معه إلى إطلاق نار وانقلبت العجلة فيهم ونالوا وسام الشهادة، فهنيئا لهم هذا الفوز العظيم .

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

The martyr Ali, a university student who did not know any of his colleagues that he was one of the fighters defending the land of Islam, as he mixed university studying with fighting.
Hey used to go during his studies to defend the shrine of Sayyida Zainab in Syria, after that he participated in the battles to liberate Al-Zaidan, Ibrahim bin Ali, Al-Karma and Abu Gharib in iraq.
He was a fighter in one of the special teams in the Popular Forces.

He has heroic stances, he entered into one of the houses of the terrorist members and they were present in it, where he managed to booby-trap the house and detonate it.
He was fun with his friends, where he used to say to them (If God blessed me with martyrdom, will you visit my grave?). Now they visit his grave every Thursday , where he received the martyrdom in the Rutba area when he and those with him were exposed to Shots were fired and the wheel turned in them and they attained the honor of martyrdom, so congratulations to them for this great victory.

The martyr Ali Jsas Al-Elyawi
Birth place: Baghdad
Birth Date: 1987
Martyrdom place: Al-Rutba (Anbar city)
Martyrdom Date : 15-Sep-2017

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

شهید عماد نجم عبود العقابی
ولادت : بغداد ۱۳۶۸
شهادت : مکحول ۱۳۹۶/١/١٧

شهید قبل از اینکه به مدافعین اسلام و مقدسات در سوریه ملحق شود در بسیاری از نبرد ها شرکت کرد.
وی در تعدادی از نبرد ها جراحات زیادی دید، و نقش برجسته ای در آزادسازی آن مناطق ایفا نمود.
یک بار گلوله ای به دستش اصابت کرد و بعد از به دست آوردن سلامتی اش با شوخی و با لحجه جنوبی زیبا به دوستانش گفت: "این تیرانداز نامجرب بود، اگر بلد بود کمی دستش را بالاتر می گرفت و پیشانی ام را هدف قرار می داد"
پس از بهبود کامل، به میادین افتخار بازگشت و در اثر سقوط موشک در نزدیکی وی، مورد اصابت چند ترکش قرار گرفت؛ همیشه میگفت:《او که دوستم ميدارد شهادت را برایم میخواند، منطقی است که عملیات ها تمام شود و شهید نشوم! و خیلی معمولی در یک حادثه رانندگی بمیرم !》
او همیشه برای نائل شدن به شهادت آماده بود. هفت روز قبل از شهادتش گفتگویی بین او و برادرش (عمار) و پدرش رد و بدل شد، عمار به او میگفت : "از بس که زخمی شدی قلبمان از جا کنده شد، یا شهید میشوی یا ساکت در خانه می نشینی"
شهید با لبخندی زیبا جواب داد: "سومین بار دیگر شهید می شوم و پیکرم را روی ماشین با پرچم عراق به شهر می آورند"
پدرش گفت : "تو دوبار است که زخمی می شوی تو مقصر نیستی"
شهید خندید و گفت: " همین که گفتم إن شاء الله سومین بار دیگر شهید می شوم. "
هنگامی که شهيد به جبهه در رشته کوه های مکحول پیوست همه چیز منتظر سید نور (فرمانده گروه) بود از جمله گلوله ها، ترکش ها و تله های انفجاری؛ پس به مدال افتخاری که برایش صبر می کرد رسید و به دوستان شهید خوشبخت و همراهان نیک اش پیوست.

Читать полностью…

مؤسسة عَبَقِ الشُّهداء

اليوم 6 رمضان ذكرى استشهاد
الشهيد علي بشير الركابي
الولادة: 1992 بغداد
الشهادة:2017/6/2 الموصل

هذه المره يروي الشهيد سيرته بنفسه :

" تخرجت من علوم الحاسبات بدرجة بكالوريوس من جامعة التكنولوجيا ، وكنت التحق الى الجبهة في ايام العطل. بعد التخرج من الجامعة عملت في مديرية هندسة الميدان (مكافحة المتفجرات) وشاركت في أغلب المعارك.
فرحتنا الكبيرة هي كانت عندما ندخل العمليات الجهادية.
اوصي الأهل والاصدقاء ألا يحزنوا علي لأني في مكان افضل ، يقول الله في كتابه الكريم ( فضل الله المجاهدين بأموالهم وأنفسهم على القاعدين درجة) .سلكنا طريق الحق الذي هو امتداد لثورة الطف .
أوصي الشعب الأ يتخلوا عن مرجعية السيد السيستاني وان يسيروا على نهجهِ فهو مسلم ابن عقيل زماننا ، وهو السبيل الذي يأخذ بنا الى بر الأمان، إن تخلوا عن المرجعية سوف يخسرون.
كما أوصيهم ألا يتخلوا عن الحشد الشعبي او ينصاعوا لأمور الفساد .

Читать полностью…
Subscribe to a channel