1121
◽عباس(حنیف) نعیمی جورشری ▫️دکترای جامعه شناسی ▫️پژوهشگر، شاعر، معلم و مدرس دانشگاه آثار: جریان شناسی سیاسی جنبش جنگل_۱۳۹۱ اصلاح طلبی ناکام_۱۳۹۷ حیات اجتماعی هنر_۱۴۰۰ شعر: عاشقانه های یک جامعه شناس_۱۳۹۱ قرارمان سر فروردین_۱۳۹۸ ارتباط: @dr_hanifnaeemi
🔻برای «هتل تهران» انزلی
امروز که به عنوان ناظر امتحانات نهایی راهی بندر انزلی شدم، میدان اصلی شهر یک تغییر بزرگ و اندوهبار داشت.
هتل تهران از بناهای مهم فرهنگی شهر تخریب شد.
به همین سادگی!
وقتی درک درستی از مفاهیم میراث و فرهنگ وجود ندارد، هربار سرمایه ای از وطن نابود می شود.
چنان که سال پیش داروخانه کارون رشت اولین داروخانه شبانه روزی ایران تخریب شد.
__ ثبت تصویر ؛
مردی در بالای ساختمان مشغول کار بود؛
پتکی بر مخروبهای.
عابران بی توجه راهی بودند در گرمای کلافه کننده ظهر.
میدان خلوت بود و ترافیک نبود
پس
دقیقه ای توقف کردم
بلکه ادای احترامی کنم به تاریخ و ...
عکس ثبت شود و سندی بر مطالعات جامعهشناختی گردد.
افسر وظیفه شناس! از آن سوی خیابان جریمه فرمود.
از حیث نشانه شناختی
همه چیز به همه چیز می آمد!
#عباس_نعیمی_جورشری
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
@abbasnaeemi
🟡زنان شاغل و تحکیم بنیان خانواده
🔹️دکتر عباس نعیمی جوشری ،جامعه شناس ،پژوهشگر و مدرس دانشگاه گفت: اشتغال زنان در ابتدا امری فردی است یعنی از اختیار انسانی بر شخصیت حقیقی خویش نشات می گیرد.
http://www.nedayegilan.ir/?p=154476
☑پایگاه خبری ندای گیلان را دنبال کنید
@guilannews
🔻
هنگامیکه که _علی رغم مخالفت خانواده_ تصمیم گرفتم به جامعهشناسی تغییر رشته دهم، با پدر _که همیشه رفیقم بوده_ عازم تهران-خ انقلاب شدیم تا در دست دو فروشی ها و پاساژهای تنگ و تاریک کتاب، آثار کمیاب را تهیه کنم. هنوز اولین خریدهایم در سری کتب تخصصی را به یاد دارم. همان زمان ها بود که نام #باقر_پرهام برایم پررنگ شد.
نخستین کتابی که به ترجمه او خواندم همانا اثر درخشان #ریمون_آرون بود؛ مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعه شناسی. این اثر هنوز هم جزو کتب محبوبم است.
از جمله آثار دیگری که بر افکارم تأثیر گذاشت:
صور بنیادین حیات دینی #دورکیم / گروندریسه #مارکس / نظم گفتار #فوکو که اخیرا درباره اش نوشتم.
در این سالها بارها از ترجمه هایش آموختم و _اگرچه غیرمستقیم_ حق استادی بر من داشت.
.
.
🔸به احترام درگذشت باقر پرهام، مترجم گیلانی که جامعه شناسی ایران وامدار ترجمه های اوست و حق استادی بر ما داشت.
۹ تیر ۱۳۱۴ رودبار _ ۷ خرداد ۱۴۰۲ ساکرامنتو
آثار او در ذیل این پست آورده شده است.
پیشنهاد میکنم در فهرست مطالعاتی خود قرار دهید.
#عباس_نعیمی_جورشری
@abbasnaeemi
🔻به یاد دارم هنگامیکه در مصاحبه با نشریه وحدت دانشگاه تهران در نقد ارتجاع طالبان سخن می گفتم، برخی بجای تقویت احمدمسعود از بنیادگرایی اسلامی به عنوان #جنبش_اصیل_منطقه دفاع می کردند.
امروز طالبان به مرزبانان ایرانی شلیک کرد تا سرباز احمدی #شهید شود.
فایل تفصیلی مصاحبه در زیر آورده شده است.
#عباس_نعیمی_جورشری
@abbasnaeemi
🔻دوره آموزشی روش تحقیق مقدماتی
ویژه دانشجویان کارشناسی ارشد و علاقمندان پژوهشگری علوم انسانی
سه شنبه ها ساعت ۱۷ - ۱۹
چهار جلسه حضوری
@abbasnaeemi
🔻نشست راهبردی
قانون اساسی شایسته
🔘 سخنران:
عباس نعیمی جورشری | جامعه شناس
💢 محورهای سخن:
_ پرسش از نسبت امر حقوقی، امر اجتماعی و امر اخلاقی
_ تحول از همبستگی مکانیکی، ساده و همسان به همبستگی ارگانیک، پیچیده و ناهمسان
_ عدالت تنبیهی و ترمیمی
_ نظام هنجاری تک خطی در مقابل نظام هنجاری چندخطی
_ نهاد قدرت و صورت بندی اجتماعی
_ قدرت و استخدام جهان های حقوقی ، اقتصادی و هنجاری
_ مکانیزم های سرکوب و اقناع
_ سیاست به مثابه ی ادامه جنگ! (چرا باید از جامعه دفاع کرد؟)
_ قرارداد و ستم
_ تسخیر حقیقت و منضبط سازی شهروندان
_ راهبرد کثرت
_ خاموش گران عقاید
_ شکاف های جامعه
_ طیف بندی های نو در دین خویی ایرانیان
_ راهبرد؛ امر حقوقی ذیل امر اجتماعی
💢 رشت / گروه حقوق دانشگاه راهبرد شمال با همکاری اندیشکده نظام مسایل کشور / ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
@abbasnaeemi
🔻 اندیشکده نظام مسایل کشور و موسسه آموزش عالی راهبرد شمال برگزار می کنند:
نشست راهبردی
مولفه های قانون اساسی شایسته
.
.
🔸#قانون_اساسی چنان عالی ترین سطح امر حقوقی سرزمین است. لذا در زمره محورهای زیربنایی برای درک #ساختار_اجتماعی و #گفتمان_تاریخی آن قرار دارد. از این حیث ورود جامعه شناسانه به امر حقوقی ضرورت میابد. خاصه اینکه #امر_حقوقی از حیث #عمق_مسأله_یابی، #ابعاد_اندیشه و نیز #کارکرد_انجام ، ذیل #امر_اجتماعی قرار می گیرد. ارزیابی قوانین اساسی ملل بایستی از این منظر تحقق یابد. در غیر اینصورت احتمالا به #سیطره_گرایی_کاستها و #اقتدارگرایی_حاکمیت منجر می شود.
در این نشست از این دیدگاه دفاع خواهم نمود و امکان و امتناع آن را در باب #دولت_ملت_ایران به پرسش خواهم کشید. در این راستا جهتگیری عمده ام بر ساحت های فکری زیر تکیه دارد: مباحث #جامعه_شناسی_حقوق ، #روش_شناسی_گفتمانی، #جنبشهای_اجتماعی و #فلسفه_اخلاق.
.
.
🔸چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ / ساعت ۱۶:۳۰
🔸رشت / دانشگاه راهبرد شمال
#عباس_نعیمی_جورشری
@abbasnaeemi
🔻از ورای تقویم و عادت برای شرافت معلمی
تخته سیاه آن سالها تا وایت بوردهای امروزی جلوی چشمم رژه می رود.
از استاد بهرام علیزاده در سالهای راهنمایی تا استاد بهمن ملکزاده در سالهای دبیرستان. کلاس استاد ابراهیم علیزاده در دوره کارشناسی خوب بود. در کلاس های ارشد استاد عباس کشاورز و استاد علی مرشدی زاد بحث های آموختنی و داغی داشتیم. کلاس فلسفه علم استاد محمدرضا طالبان بسیار غنی بود و بحث های آزاد دکتر سوسن شریعتی هم دلپذیر. کلاس های دکترای استاد مرحوم محمد امین قانعی راد، استاد صادق زیباکلام، استاد حسن سرایی خاطره بود. دکتر سعید مدنی آزادگی را تعلیم می داد. حدود یک و نیم دهه است که پاتوق ثابتم، همنشینی یکی از شریفهای روزگار است. از آن آدم های کارکشته ی دهه سی که سی سال تفاوت سن داریم. «آقاحسین» روایت من، تحصیلات آکادمیک ندارد اما استاد تمام این سالهایم بوده و بیشترین تاثیر شخصیتی را از او گرفته ام. بنیان های اخلاق را.
و بعد ...
در دوازده سال گذشته در سه مقطع متوسطه، کارشناسی و ارشد تدریس نموده ام.
چند روز پیش اطلاع دادند مثل سال قبل به عنوان معلم نمونه انتخاب شده ام.. اما دارم فکر میکنم این روزها معلمی دشوار شده است. بسیار دشوار.
معلمی همواره امری تمدنی و زیربنایی بوده اما حس می کنم اکنون در موقعیت به مراتب دشوارتری ایستاده ایم. اینجا که ما ایستاده ایم مسمومیت های سریالی مدارس دخترانه امان ادامه دارد. در نظام آموزشی که بطور سیستماتیک و منظم معلم را از حیث علمی-معیشتی تحقیر می کند و جایگاهش را تخفیف می دهد، با یک خطر بنیادین مواجهیم. خردورزی در این سیستم به طرزی عجیب دشوار است. اخلاقی زیستن سخت است. اغنیای دانش، کمتر ارج می بینند. پژوهش محترم شمرده نمی شود. مدرسه با معضل بخشنامه گرایی مواجه است و دانشگاه با حلقه های بسته و چشم های تنگ.
خطر بر سپهر تعلیم، سایه انداخته است.
در این دشوارتر شدن ها
به آن چشم های درخشان فکر می کنم.
چشم های دوست داشتنی دختران و پسرانی که مشتاق حرف های غیر تکراری اند.
مشتاق اندیشیدن خارج از چارچوب های بسته.
احترام و عزت می خواهند. آینده و امید.
تصاویرشان از خلال دوازده سال گذشته مثل فیلم پیش چشمانم حرکت می کند؛
نگار و فرزانه و محدثه و ستایش و شیدا و فائزه و نگین و صدف و فاطمه و گیسو و نسترن و سپیده و مریم و ندا و مائده و سارا و ثنا و شبنم و سمانه و الناز و مبینا و سیما و یاسی و عصمت و نیلوفر و اکرم و فرخنده و پریسا و سحر و زهره و مینا و صنم و مهسا و نکیسا و ستاره و...
بهراد و محمد و امیر و علی و سجاد و رضا و حسین و ایمان و مصطفی و ماهان و مهدی و عباس و سعید و سینا و مسعود و پدرام و نوید و اسماعیل و بهنام و سهیل و پویا و محسن و شاهین و یاسر و سامان و رخشا و سیامک و کامیار و...
یکی شان یتیم بود. پارسال عروس شد. برایش جهیزیه جمع کردیم...
یکی دیگرشان بعد از چند سال با کسی که دوستش داشت عقد کرده. به هم می آیند...
یک نفر دیگر هم به کسی که میخواست، نرسید... نرسید.
«همایون» در پس زمینه ذهنم پلی می شود:
ای در رگانم خون وطن ...
برای اینهاست که معلمی می کنم!
عباس نعیمی جورشری
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
@abbasnaeemi
🔻 تاریخ شفاهی
_آقای دکتر صدیقی چه شد که با شاه ملاقات کردید و پذیرفتید به عنوان نخستوزیر احتمالی از شما یاد شود و بعد ناگهان در لحظهای که همه منتظر بودند نام شما از زبان مجلسیان به عنوان نامزد مورد تمایل نمایندگان مطرح شود، نام دکتر بختیار به گوش رسید و این سو و آن سو شایع شد که شما در آخرین لحظات از نخستوزیری منصرف شدهاید؟
_دکتر صدیقی: در یکی از بحرانیترین روزهای حوادث ایران و در لحظاتی که انقلاب پرشکوه ملت ما با بازتاب خشونتآمیز حکومت روبهرو بود، دکتر امینی و عبدالله انتظام با من تماس گرفتند و گفتند که شاه مایل است با شما گفتوگو کند. من گفتم اگر شما هم در این ملاقات باشید، مانعی ندارد. آنگاه زمانی تعیین شد و ما پیش شاه رفتیم. در آغاز سخن من اشاره کردم امیدوارم اعلیحضرت از حرفهای من ناراحت نشوند، چون وقتی مردم حرفهایشان را در کوچه و خیابان با صراحت عنوان میکنند، مانعی نمیبینم که گوشهای از حقایق را بازگویم. بعد مسالهای از رفتار ایشان با حکومت ملی دکتر مصدق و یاران او در جبهه ملی برشمردم و دلایل رسیدن به بحران فعلی را بازگفتم. شاه گوش داد و در پایان گفت حاضر است به جبران گذشتهها قانون اساسی را مو به مو اجرا کند و از من خواست مطالعاتم را برای تشکیل دولت شروع کنم.
من چند روزی با دوستانم مشورتهایی داشتم و در دومین ملاقات که باز با حضور دکتر امینی و انتظام صورت گرفت به شاه گفتم من شرایطی برای نخستوزیری دارم که لازم است به طور کامل اجرا شود. نخست اینکه رای تمایل مجلس پرسیده شود تا بار دیگر این سنت پسندیده مشروطیت ایران احیا شود، دوم آنکه من فقط قانون اساسی و متمم آن را اجرا خواهم کرد و به مواد الحاقی نظیر اختیارات شاه برای انحلال مجلسین گردن نمینهم.
شرط بعدی آنکه لازم است شورای نیابت سلطنت تشکیل شود و شاه مدتی به رامسر یا کیش بروند. در آنجا هیاتی از سوی دولت همیشه با شاه خواهند بود. در اینجا شاه گفت آیا میخواهید مرا کنترل کنید؟ گفتم قصد من جلوگیری از بعضی سوءتفاهمات است. چرا که من فکر میکردم اگر شاه به خارج از ایران برود، نمیشود جلوی بعضی تماسها و توطئهها را گرفت، ولی در داخل کشور این کار امکانپذیر است. به خصوص اگر هیاتی به طور دائم از سوی دولت به عنوان رابط با شاه در ارتباط و تماس باشد. شرط بعدی لغو حکومت نظامی با صدور فرمان نخستوزیری، محاکمه سریع فاسدان و خیانتکاران سیاستپیشه ۲۵ سال اخیر و انتقال گروهی از آنها که در بازداشت حکومت نظامی هستند به مراجع قانونی دیگر. شرط دیگر من عدم دخالت شاه در کلیه امور کشور بود و در کنار این شروط مسائل جزئی بااهمیتی نیز وجود داشت که حالا لزومی به بازگو کردنش نمی بینم. وقتی از این جلسه به منزل آمدم بسیاری از دوستانم به دیدنم آمدند، بعضی تبریک گفتند و گروهی از سر دلسوزی کوشش کردند مانع من شوند. ولی در آن شرایط من واقعاً نگران کشورم بودم. حتی یکی از این دوستان من در جبهه ملی همراه با گروهی به منزل من آمد و نامهای از دوست دیگری به من داد و با اصرار خواست نخستوزیری را نپذیرم ولی وقتی من حقایق پشت پرده جبههملی را برای او باز گفتم، وقتی از رابطهام با دکتر مصدق که تا پایان زندگی آن آزاده مرد، دوام داشت حرف زدم و وقتی تلاشم را برای احیای جبهه ملی حتی در زندان برشمردم، دوست من گریست و شاید در آن لحظه از اینکه «جبهه ملی» به محض شنیدن نام من به عنوان نخستوزیر اعلام کرد که من سالهاست در جبهه فعالیت ندارم، ناراحت و غمگین شد. من همواره در جستوجوی حقیقت بودهام و هیچگاه در برابر زور و دروغ سر خم نکردهام. آن روز حس کردم مملکتم به وجود من نیازمند است و تصمیم داشتم در آخرین روزهای زندگیم، دینم را به این آب و خاک ادام کنم. وگرنه نخستوزیری و حتی بالاتر از آن برای من نمیتواند وسوسهانگیز باشد اما شاید شاه از سخنان و پیشنهادات من هراسناک شد و بلافاصله به فکر ارتباط با آقای دکتر بختیار افتاد و دیدار بعدی من حاصل نشد.
منبع: هفته نامه امید ایران. ۸ بهمن ۱۳۵۷
@abbasnaeemi
🔻اول اردیبهشت در گرامیداشت سعدی
جلسه پایانی از سلسله درسگفتارهای سعدی خوانی | گلستان | سازمان اسناد ملی ۱۳۹۹
سخنران: عباس نعیمی جورشری
⭕️
حکیمی را پرسیدند: چندین درخت نامور که خدای عز و جل آفریده است و برومند، هیچ یک را آزاد نخواندهاند مگر سرو را که ثمرهای ندارد، در این چه حکمت است؟
گفت: هر درختی را ثمرهای معین است که به وقتی معلوم به وجود آن تازه آید و گاهی به عدم آن پژمرده شود و سرو را هیچ از این نیست و همه وقتی خوش است و این است صفت آزادگان.
بر آنچه می گذرد دل منه که دجله بسی
پس از خلیفه بخواهد گذشت در بغداد
گرت ز دست برآید چو نخل باش کریم
ورت ز دست نیاید چو سرو باش آزاد
⭕️
یکی یهود و مسلمان نزاع میکردند
چنان که خنده گرفت از حدیث ایشانم
به طیره گفت مسلمان: گر این قبالهٔ من
درست نیست خدایا یهود میرانم
یهود گفت: به تورات میخورم سوگند!
وگر خلاف کنم همچو تو مسلمانم
گر از بسیط زمین عقل منعدم گردد
به خود گمان نبرد هیچکس که نادانم
باب هشتم | در آداب صحبت. گلستان
@abbasnaeemi
🔻 گفتگو با دکتر عماد افروغ
مهمان هفتم از سلسله گفتگوهای جامعهشناسان درباره آینده ایران
فایل تصویری ۲
میزبان: عباس نعیمی جورشری
انصاف نیوز | شهریور ۱۴۰۱
@abbasnaeemi
🔻به یاد و احترام دکتر عماد افروغ
در بهار ۱۴۰۱ «گفتگوهای جامعهشناسان دربارهی آینده ایران» به خان هفتم رسیده بود. بعنوان دبیر اعتقاد داشتم مهمانان بایستی از طیف های مختلف باشند. عماد افروغ مد نظرم بود. خاصه اینکه قبلا میزبان حسن محدثی، سعید مدنی، سیدجواد میری، احمد بخارایی، عباس کاظمی و بیژن عبدالکریمی بودیم. علی عزیز زحمت کشید و شماره را تهیه کرد. تماس گرفتم جهت هماهنگی. علی رغم بیماری سخت و لاعلاج، پذیرفت.
تیرماه سال پیش در دفتر انصاف برنامه را ضبط کردیم و ابتدای شهریور در کنار گفتگوی دیگرم با خانم دکتر صدیقه وسمقی منتشر شد. بحث با دکتر افروغ مفصل بود. با طرح محورهای مهمی نظیر حجاب اجباری و جنبش اجتماعی که به فاصله نزدیکی از انتشارش، در کف خیابان ها ظهور یافت. پیش بینی قریب الوقوع!
دستگاه فکری من با استاد ارجمند دکتر افروغ تفاوتهای ماهوی و جدی داشت چنانکه در چند سطح نقدهایی نیز بطور آشکار طرح شد. بااینحال برایم بسیار عزیز بودند و آرزومند بودم بهبودی حاصل کنند. که تنی دیگر از اهل اندیشه ایران کم نگردد. اما نشد!
نمیدانم خاصیت سن است یا افق های فکری نو یا حساس تر شدن و یا هرسه که تنهایی ام را عمق بخشیده؛ در این سالهای اخیر بسیاری از «دیگری»ها را دوست داشته ام! بسیاری از آنها که هم دیدگاهم نبوده اند. اینها در مقام تعارف و الفاظ مداراگرایانه نیست. نه! عمیقا غم را حس کرده ام در رنج ها و بیماری ها و فقدانشان.
تحولات عماد افروغ را می شد در لابه لای صحبت هایش کشف نمود. روند تحول یافته ای از خودش بود و نه دیگری. گاهی که پرسشی انتقادی بر گزاره هایش طرح می کردم برآشفته نمی شد. آنجا که درباره تحولات ساختاری در دینداری ایرانیان سخن گفتم استقبال هم داشت. این اواخر جامعه شناس مسلمان انقلابی، رویکرد انتقادی اش به قدرت پررنگ شده بود و هشدارهای صریح به انقلاب می داد. همو که متدینانه به مذهب تشیع می زیست. اهل گفتگو بود و فرهنگ.
یادش گرامی.
پ.ن.
به احترام درگذشت #دکتر_عماد_افروغ
فایل گفتگو در کانال جامعهشناسی صلح بازنشر شده است.
#عباس_نعیمی_جورشری
۲۶ فروردین ۱۴۰۲
@abbasnaeemi
🔻بازخوانی یک یادداشت در گرامیداشت زادروز زرتشت
تاملی در باب زرتشت؛ در زادروز آن مرد خردمند
/زمان مطالعه حدود ۲ دقیقه
.
.
مطالعات تمدنی یکی از مجراهای اصلی برای عمیق شدن در زیست بشری و ساختار اجتماعی انسان هاست. از همین جهت مطالعات ادیان جایگاه خاصی در مطالعاتم دارد. چه #تاریخ_ادیان، چه حوزه #جامعه_شناسی_دین و چه مباحث #فلسفه_دین.
.
بنابراین پس از نوروزنامه، نخستین پست اینستاگرامی ام را به #زادروز_زرتشت اختصاص دادم تا فارغ از امور روزمره، چند نکته را با شما مطرح کنم.
.
.
🔸جذبه عمده #زرتشت نزد من _بیش از آنکه ناشی از نوعی ملی گرایی باستانی باشد_ ناشی از بابی است که او در تفلسف و خرد گشود. امری که کمتر درباره او توجه شده است. مومنان #مزدیسنا و نیز مخالفانش کمتر به این وجه اعتنا نموده اند.
.
.
🔸اصل مطلب این است که
در بین چالش هایی که پیش روی #خداباوران واقع شده، جز مسأله #شر باقی چندان قابل توجه نیستند. #خداناباوران و نیز #شک_گرایان از این منظر مباحثی جدی طرح نموده اند.
اهمیت زرتشت در این نقطه مطرح می باشد.
او احتمالا اولین کسی است که دریچه ای منطقی به روی #یکتاپرستی بشر گشود و #دین بشری را وارد مرحله ای جدید نمود. به گونه ای که منطق دینی ادیان پسین را متاثر کرد.
.
.
🔸پاسخ زرتشت به مسئله شر، بر موجودیت دو «مینو»، دو قدرت برابر که در گاتاها «همزاد» توصیف شدهاند، استوار است. دو قدرت مطلق، خیر و شر، که نه تنها در جهان معنوی تجلی پیدا کردهاند، بلکه جهان مادی را نیز تحت تأثیر خود قرار میدهند. انگره مینو (مینوی شر)، شریر است چرا که با آزادی اختیار برگزیده که چنین باشد. سپنتا مینو (مینوی خیر) خود را در خلقت تجلی داده، حال آنکه انگره مینو خود را با ناپاکی و هجوم خشونتآمیز تجلی میدهد.
ایرانشناس آلمانی والتر هنینگ میگوید:
به نظر من میرسد که ثنویتی از این نوع تنها میتواند بر پایه توحیدی از قبل موجود شکل بگیرد، بر پایه آن که یک خدا، یک خدای خوب، مسئول جهان است.
.
.
🔸زرتشت بطور تقریبی زاده سال هزار پ.م. است. اگرچه در زمان و مکان تولد او اختلاف نظر بسیار وجود دارد اما درگذشت او در ایرانویج ذکر شده است.
دقت کنید این تاریخ، چندی پیش از حضور پدران فلسفه بشری (سقراط، افلاطون، ارسطو) می باشد!
.
.
🔸منابع مزدایی دربارهٔ زرتشت، به دو گروه تاریخی و افسانهای تقسیم میشوند. مطالب تاریخی شامل سرودههای خود او، #گاتاها، است که کهنترین بخشهای #اوستا را تشکیل میدهد. منابع افسانهای که در طول تاریخ به مرور دربارهٔ او نوشته شدهاند در بخشهای متاخر اوستا و کتب پهلوی بازتاب داشتهاند.
.
.
#عباس_نعیمی_جورشری
@abbasnaeemi
🔻در هوای #شعر و غزل
نیستی اما کماکان شیشه باران می خورد
خاطراتت پشت چشمانم به بحران می خورد
ابر در کنج اتاقم یک نفس می بارد و
قایق تنهایی ام هر شب به طوفان می خورد
من همان کوکم که با ساز تو رقصیدن گرفت
تو همان سازی که کوکش را پریشان می خورد
رفتی و جا مانده عطرت روی حس پوستم
مثل مجروحی که زخمش را نمکدان می خورد
حال و روزم را چه می پرسی؟ ملالی نیست جز
شرح اعصابی که دارد باز سوهان می خورد!
تو برای من وطن بودی که با صدها بلا
قلبم از منظومه شیدایی اش نان می خورد!
غزل و دکلمه
#عباس_نعیمی_جورشری
@abbasnaeemi
🔻به احترام درگذشت باقر پرهام، مترجم گیلانی که جامعه شناسی ایران وامدار ترجمه های اوست و حق استادی بر ما داشت.
۹ تیر ۱۳۱۴ رودبار _ ۷ خرداد ۱۴۰۲ ساکرامنتو
.
.
* ترجمه:
امیل دورکیم: دربارهٔ تقسیم کار اجتماعی
امیل دورکیم: صور بنیانی حیات دینی
داریوش شایگان، هانری کوربن: آفاق تفکر معنوی در اسلام
کارل مارکس: نبردهاي طبقاتي در فرانسه از 1848 تا 1850
ریمون آرون: مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعهشناسی
ریچارد سنت: اقتدار، انتشارات شیرازه کتاب ما
کارل مارکس: هیجدهم برومر لوئی بناپارت
ریمون بودون: مطالعاتی در آثار جامعهشناسان کلاسیک ۱
ژان هیپولیت: مقدمه بر فلسفه تاریخ هگل
ژان وال: ناخشنودی آگاهی در فلسفه هگل
کارل مارکس: گروندریسه، مبانی نقد اقتصاد سیاسی، ترجمه با احمد تدین
کریستیان دولاکامپانی: تاریخ فلسفه در قرن بیستم
گئورگ ویلهلم فریدریش هگل: استقرار شریعت در مذهب مسیح
گئورگ ویلهلم فریدریش هگل: پدیدارشناسی جان
گئورگ ویلهلم فریدریش هگل: پیشگفتار پدیدارشناسی جان
گابریل گارسیا مارکز: ماجرای اقامت پنهانی میگل لیتین در شیلی
لئو اشتراوس: حقوق طبیعی و تاریخ
میشل فوکو: نظم گفتار
یوسف اسحاقپور: بر مزار صادق هدایت
هانری مندراس و ژرژ گورویچ: مبانی جامعهشناسی
روژه گارودی، در شناخت اندیشهٔ هگل
آستولف لویی لئونور مارکی دو کوستین، نامههای روسی
ژرژ گورویچ: مطالعاتی دربارهٔ طبقات اجتماعی
* تألیف:
گسترش مدارس غیرانتفاعی و شهریهبگیر در تهران ۱۳۷۳–۱۳۷۴ (پایاننامه)
با نگاه فردوسی
باهمنگری و یکتانگری: مجموعهٔ مقالات
جامعه و دولت
@abbasnaeemi
🔻 مصاحبه اختصاصی کانون وحدت دانشگاه تهران با دکتر عباس (حنیف) نعیمی جورشری
درباره تحولات افغانستان، طالبان، ایران، ترکیه، اسلام و مدرنیسم
/ شهریور ۱۴۰۰
تیتر اول:
نوگرایی ایرانی با نوگرایی افغان تفاوت دارد.
*نشریه وحدت با توجه به حوادث اخیر در افغانستان و قدرتگیری مجدد گروه طالبان در این کشور، مصاحبهای اختصاصی از بُعد جامعهشناسی سیاسی و بررسیای تطبیقی دربارهی افغانستان با دکتر نعیمی جورشری داشته است. توجه شما را به این مصاحبه جلب مینماییم.
*وحدت: دلایل و زمینههای جامعهشناختی بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان پس از بیست سال را چگونه ارزیابی میکنید؟
دکتر نعیمی: برای پاسخ گفتن به این پرسش و پرسشهایی از این دست ابتدا بایستی ماتریسی دقیق از جو اجتماعی-سیاسی افغانستان ترسیم نمود. افغانستان به لحاظ اجتماعی کشوری غیرمتمرکز است که از اقوام پشتون، تاجیک، هزاره، ازبک، ایماق، ترکمن، بلوچ و... ساخت یافته است. این اقوام را به ترتیب سهم جمعیتی عرض نمودم. اینجامعه از سنخ «جوامع قبیلهای» است که ذیل کلیتی واحد به نام افغان انسجام یافته است...
...
...
@abbasnaeemi
🔸برای مطالعه مشروح گفتگو به لینک زیر ورود کنید.
https://1da.ir/naNoBN5
🔻در باب مناظره موسی غنی نژاد و علی علیزاده پیرامون لیبرالیسم اقتصادی
نقد عمده من متوجه دکتر موسی غنی نژاد است چنانکه در مناظره پیشین.
اساسا به جناب علیزاده نقدی وارد نمی دانم زیرا در مرحلهی پیشانقد ایستاده ، در مرحلهی پیشا اندیشه!
پرسش اصلی این است که
۱. چرا امثال غنی نژاد در چنین گفتگویی شرکت می کنند؟
۲. با کدام طرف متخصص مناظره می کند؟
۳. برای کدام مخاطب سخن می گوید؟
۴. عرصه عمومی را به کدام سوژه هدایت می کند؟
نهایتاً
ذوق زدگی مجازی ناشی از پاسخ درست غنی نژاد به علیزاده یک ادراک نادرست از موقعیت کنونی ماست!
پ.ن:
خطاب به دیدگاهی که نفس مناظره های اینچنین را برای اطلاع طیف علیزاده مفید می داند؛
«آگاهی» حامیان علیزاده در چنین گفتگویی رقم نمی خورد. مواضع آنها از پیش تعیین شده و هدف گفتگو در اینجا خردورزی نیست.
ضمن اینکه ایراد اصلی (بند ۴) پابرجاست یعنی مشارکت در تغییر سوژه و هدایت عرصه عمومی.
#عباس_نعیمی_جورشری
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
@abbasnaeemi
⭕️برشی کوتاه از نشست قانون اساسی شایسته
فایل تصویری
@abbasnaeemi
⭕️ طرح بحث
پیرامون یادداشت برادر عزیزم دکتر نظری نژاد در مقوله #حجاب_اجباری و کامنت دوست عزیزم دکتر اثیمی
#شریعت
#اخلاق
#فلسفه
#دین
#مسیحیت
#اسلام
@abbasnaeemi
🔻 تأملاتی در عاشقی؛
آیا امکان عاشق شدن را از دست داده ایم؟
✍️ عباس نعیمی جورشری
روزنامه اعتماد | ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
@abbasnaeemi
🔸الف. مشاهده مستقیم؛ بیان مسأله
پیاده رو زیر گام هایم جاری است.
درب کتاب فروشی را باز می کنم.
سلام.
بین قفسه ها می گردم...
دو مرد وارد می شوند. یکی پر سر و صدا عنوانی را جستجو می کند.
عصرهایی که تایمم آزاد می شود خودم را به قدم زدن و کتابفروشی و احیانا هدیه دادن کتاب به خودم دعوت می کنم! جستجو بین کتابها لذت وافری دارد. بخصوص وقتی یک کتاب خوب با قیمت قدیمی پیدا می شود چنان لذت نوشیدن آب یخ در گرمای عطش آفرین است.
از قفسه های فلسفه ، علوم اجتماعی ، علوم سیاسی و تاریخ به سمت زبان شناسی و نقد ادبی می روم. یک کتاب نامرتبط در قفسه پیدا می کنم. با لبخند به فروشنده توضیح می دهم که موضوع این کتاب مربوط به قفسه دیگری است.
پسر و دختری می آیند، کتاب می خرند و می روند...
دو خانم جوان می آیند و می پرسند و می روند...
ردیف پایین چشمم می افتد به «نامه های عاشقانه جویس به همسرش نورا». ورق می زنم...
به کتب دیگری بر همین سبک فکر می کنم.
نامه های عاشقانه ی کامو، جبران و...
کتب بسیاری بر مبنای نامه های نویسندگان یا متفکران به همسران یا معشوقه هایشان منتشر شده است.
به فکر فرو می روم...
ایده ای در ذهنم می جوشد. سوژه مرکزی یک پرسش.
امروزه دیگر برای کسی که دوستش داریم نامه نمی نویسیم. #زوجیت در شکل های متعارف و نامتعارف خودش، از #نامه_نگاریهای_عاشقانه تهی یا کمرنگ شده است.
پرسش جامعهشناختی-فلسفی مهمی در بین است که بازتاب روابط ما در ساختارهای جدید است. #عشق در ساختارهای نو، متحول شده و ظهور دیگری یافته است. تظاهری متمایز از آنچه در گذشته داشته. احتمالا یکی از این تفاوتها نامه نگاری است. به راستی چه اتفاقی افتاده است؟ آیا ما #امکان_عاشقی را از دست داده ایم؟
🔸ب. چشم اندازها
این تأملات دربردارنده حداقل دو چشم انداز اصلی است:
🔸ب. ۱. مکان استقرار؛ فاصله
برای اینکه به کسی نامه بنویسیم لازم است در جوار او نباشیم. فاصلهای در بین باشد. جغرافیای ما از همدیگر متفاوت باشد. #مکان عنصر مهم این تحلیل است. ما که موجوداتی #مکان_مند هستیم بخشی از منویات و درونیات مان گره خورده به مکان زیستی. لازم است معشوق در مکان دیگری غیر از مکان ما باشد. لازم است در دسترس او نباشیم. تکنولوژی های نو و اسمارت فون ها این امکان دوری را به حداقل کاهش داده اند. ترکیب کلیدی بحث در اینجا رقم می خورد؛ امکان دوری! در اینجا #دوری را چنان یک پتانسیل تولید مطرح می نمایم؛ پتانسیل تولید نامه ذیل تولید عواطف و اندیشه و فلسفیدن. این مدخل در عصر جدید ضعیف شده است...
[ ادامه در لینک: متن کامل یادداشت ]
🔻 همخوانی دانشجویی
برشی از «ایرانِ من»
اثر همایون شجریان و سهراب پورناظری
دانشجوهای عزیز و خوش ذوقم در گروه حقوق
عباس نعیمی جورشری
هفته معلم / ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
@abbasnaeemi
اگر روزی بمیرم
تمام کتاب هایی را که دوست دارم
با خودم خواهم برد
قبرم را از عکس کسانی که دوستشان دارم پر خواهم کرد
و خوشحال از اینکه اتاق کوچکی دارم
بی آنکه از آینده وحشتی داشته باشم
دراز می کشم
سیگاری روشن می کنم
و به خاطر همه دخترانی که دوست داشتم در آغوش بگیرم
گریه خواهم کرد
اما درون هر لذت، ترسی بزرگ پنهان شده است
ترس از اینکه
صبح زود کسی شانه ات را تکان بدهد و بگوید:
_ بلند شو سابیر!
باید برویم سر کار…
سابیر هاکا
می ترسم بعد از مرگ هم کارگر باشم
به بهانه روز جهانی کارگر
@abbasnaeemi
⭕️ سالروز درگذشت دکتر غلامحسین صدیقی
@abbasnaeemi
🔻انتشارات #مطالعات_انسانی_نارون
شماره پروانه: ۱۶۶۷۳
مدیر مسول: عباس نعیمی جورشری
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران
نهادسازی خردگرایانه، ضرورت توسعه انسانی و اجتماعی یک جامعه است.
تولید و نشر اندیشه، در لایه ی زیرین این توسعه قرار دارد.
🔸۲۳ آوریل روز جهانی کتاب و حق نشر
@abbasnaeemi
🔻هفتمین نشست از سلسله گفتگوهای جامعه شناسان درباره آینده ایران با تاکید بر گسلهای اجتماعی | انصاف نیوز | ۵ شهریور ۱۴۰۱
مهمان: عماد افروغ
جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه
میزبان: عباس نعیمی جورشری
جامعه شناس
گزارش مکتوب و تصویری این گفتگو در سایت انصاف نیوز و کانال جامعهشناسی صلح در دسترس می باشد.
🔹پی نوشت:
فایل تصویری و صوتی گفتگوهای اول تا ششم با حسن محدثی، سیدجواد میری، سعید مدنی، احمد بخارایی، عباس کاظمی و بیژن عبدالکریمی در کانال تلگرامی جامعه شناسی صلح موجود است.
@abbasnaeemi
🔻 گفتگو با دکتر عماد افروغ
مهمان هفتم از سلسله گفتگوهای جامعهشناسان درباره آینده ایران
فایل تصویری ۱
میزبان: عباس نعیمی جورشری
انصاف نیوز | شهریور ۱۴۰۱
@abbasnaeemi
🔻در دفاع از آزادی؛
بازخوانی رساله کلاسیک جان استوارت میل
✍️ عباس نعیمی جورشری
@abbasnaeemi
روزنامه اعتماد_صفحه اندیشه / ۲۱ فروردین ۱۴۰۲
🔸جامعه ایران در حالی وارد سال ۱۴۰۲ شده است که بیش از هر زمانی با تلاطم ها و تضادهای گفتمانی همراه است. تضادهایی که به ظهور جنبش های اجتماعی در سطوح کلان انجامیده است. شاید بتوان یکی از مهمترین محورهای این تضاد را ذیل واژه آزادی به بحث نهاد. مصداق های روزانه آن رو به فزونی دارد، تراکم برخوردهای خرد و کلان به بالاترین سطح رسیده و چشم اندازهای مفهومی اش نیز متنوع است. برای غنای نظری این تضادها و تئوریک سازی رویدادها، می بایست به ورز کلیدواژه آزادی پرداخت. در این راستا بازدید از مدخل های فلسفی و اجتماعی این حوزه الزام دوچندان دارد. نگارنده در این مقال بر تلخیص و بازخوانی اثر کلاسیک «در آزادی» تمرکز خواهد داشت. در آزادی عنوان رساله ای است از جان استوارت میل فیلسوف انگلیسی که نخستین بار در ۱۸۵۹ منتشر شد. میل در این اثر به سراغ یکی از بنیادی ترین کلیدواژه های زیست اجتماعی بشر می رود و تلاش می کند درباره حدود و ثغور آن در نسبت حکومت سخن بگوید. اینگونه پرسش های اصلی عبارتند از اینکه حدود آزادی کجاست و قلمرو دولت در کدام مرزها تعیین می شود؟ در این راستا در پنج بخش طرح بحث نموده است: مقدمه، در آزادی عقیده و بیان، در فردیت، در حدود قدرت و تسلط دولت بر آزادی فرد، موارد به کار بستن اصول. اهم نکات این محورها در شرح زیر قابل رصد است:
🔸۱. کشمکش میان آزادی فرد و قدرت دولت نمایان ترین صفت تاریخ قدیم است که در قالب منازعه بین رعایا یا طبقه ای از رعایا از یک طرف و دولت از طرف دیگر رقم می خورد. لذا منظور از آزادی در دوره مذکور به حقوق رعایا در مقابل ستمکاری حکمرانان دلالت دارد. به بیان دیگر منافع حاکمان در عمده موارد با منافع افراد کشور تباین داشت. مردم در عین حال که از قدرت حاکمان هراس داشتند ، آن را ضروری نیز می دانستند خاصه آنجا که به عنوان دفاع در مقابل حمله خارجی معنا میافت. این امر عملاً حربه ای بود که حاکمان ضمن استعمال علیه نیروی خارجی ، علیه مردم خود نیز به کار می بردند. با این شرح فیلسوفان دوستدار ملت، آزادی را مراد می گرفتند بدین معنا که سلسله مصونیت هایی را برای افراد جامعه خویش رسمی نمایند و حاکمان مقید به حرمت آن حقوق شوند.
سابقا کوشش آزادی خواهان بر محدودسازی قدرت حاکمان متمرکز بود اما در تحول تاریخی به این سمت حرکت نمودند که فرمان روایان انتخابی و موقت را جایگزین فرمان روایان ارثی و دائمی سازند. این سوگیری را می توان تلاشی دانست در جهت همسان سازی حاکم و ملت بدین معنا که خواست حاکم جز خواست ملت نباشد. تلاشی در جهت تز «حکومت مردم بر خود». اما نکته ای وجود دارد؛
مردمی که قدرت را اعمال می کنند همواره همان مردمی نیستند که قدرت بر آنها اعمال می شود.
چنین حکومتی گاه حکومت هرکس بر خود نیست بلکه حکومت بر یک فرد است توسط همه افراد دیگر. اینگونه اراده مردم به معنای اراده آن بخشی از مردم است که تعداد بیشتری دارند. بنابراین خطر وجود ستمکاری اکثریت بر اقلیت ایجاد می گردد. حتی وقتی قدرت در دست ملت است و حکمرانان در مقابل اکثریت مسولند، باز بایستی بر لزوم محدودسازی حکومت تاکید نمود. این الزامی متفاوت خواهد بود نسبت به الزام محدودسازی حکومت غیرپاسخگو.
(ادامه در لینک زیر )
ساقی بیا که هاتف غیبم به مژده گفت
با درد صبر کن که دوا می فرستمت
» حافظ خوانی نوروز ۱۴۰۲ 🌹
» عباس نعیمی جورشری
🎼 ماهور
اساتید محمد موسوی و پرویز مشکاتیان
@abbasnaeemi