abdiabbas | Unsorted

Telegram-канал abdiabbas - آینده (عباس عبدی)

11400

Subscribe to a channel

آینده (عباس عبدی)

در ضرورت تحکیم سیاست با اقتصاد
#یادداشت_اختصاصی از #تجریش_آنلاین

#عباس_عبدی


دو ماه پیش قیمت دلار در بازار آزاد حدود ۴۰ هزار تومان بود. ۵۰ روز بعد این قیمت به ۶۰ هزار تومان رسید، دو باره دو هفته طول کشید که به جای قبلی برگردد. یعنی طی حدود دو ماه ۵۰ درصد به قیمتش افزوده و سپس از آن کاسته شد. ظاهراً در این دو ماه قیمت ارز تغییری نکرده است، ولی این افزایش و کاهش شدید در این مدت کوتاه خیلی چیزها را خراب کرده است. چه بسیار افرادی که در این فاصله پولدار شدند و چه تعداد بیش‌تری که در این قمار باختند و به خاک سیاه نشستند. دو ماهی که فکر و ذهن مردم را از زندگی عادی منحرف کرد. چه گرانی‌هایی که رخ داد و دیگر به نقطه قبلی باز نمی‌گردد. چه برنامه‌هایی که برای فعالیت اقتصادی تنظیم شد و سپس مسکوت ماند. از همه بدتر اینکه امید به ثبات در اخرین قیمت هم فراهم نیست، و نمی‌توان روی آن حساب باز کرد. چه بالا رود چه پایین بیاید عوارض خاص خود را دارد.

ادامه مطلب ...

@tajrishonline

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

🔴دو گام ضروری

🔺اعتماد ۲۴ اسفند ۱۴۰۱

✍️عباس عبدی

🔘اگر بپرسند یکی از مهم‌ترین مشکلات ساختار سیاسی یا حداقل مقدم‌ترین مشکلی که باید آن را حل کرد، چیست، می‌گویم «بیگانگی با واقعیت»، گویی ارتباط خود را با واقعیت از دست داده‌اند، یا قادر به دیدن آن نیستند، یا عینک خاصی به چشم دارند که واقعیت را باژگونه می‌بینند، یا ساختارهای مغزی آنان دچار تحولی شده که درک واقعیت از سوی آنان متفاوت از درک ما است.

🔘شاید همه این ایرادات به امثال ما وارد است و آنان در حال مشاهده درست واقعیت هستند. در هر صورت این پدیده موجب می‌شود که بر حسب برداشت ما، آنان درس‌آموزی کافی از روند تحولات نداشته باشند. بهترین مصداق برای اثبات این ادعا، تکرار گزاره سرعت زیاد «قطار پیشرفت» است.

🔘باید گفت که کاربرد این گزاره از دو حال خارج نیست، یا با هدف تبلیغات و باوراندن مردم به امری خیالی و غیر واقعی است، که در این صورت، اثرات آن معکوس خواهد بود، و موجب عصبانیت مردم می‌شود و من گمان نمی‌کنم که هیچ عقل سلیمی این شیوه را برای تبلیغ خود انتخاب کند.

🔘یا اینکه واقعاً گویندگانش به این گزاره معتقدند و با تمام وجود آن را حس می‌کنند، که در این صورت باید به وجود دو جهان موازی یا دو نوع ساختار ذهنی و عصبی میان آنان و دیگران اذعان کرد، که گفتگو و مفاهمه در باره واقعیت را میان دو طرف اگر نگوییم سخت، غیر ممکن می‌کند. اگر این حالت درست باشد، ما نمی‌دانیم که آنان چه چیزهایی را می‌بینند که ما نمی‌بینیم، و بر عکس.

🔘برای فهم این تفاوت فرضیه ای دارم و معتقدم که به احتمال زیاد طرفین دو رویکرد خُرد و کلان دارند. در رویکرد خُرد، قطعاً موفقیت‌ها و پیشرفت‌هایی وجود دارد که معمولاً هم همان‌ها را دیده و شکست‌ها و ناکامی‌ها نادیده گرفته یا توجیه می‌شوند. همچنین در سطح خُرد همه جوانب کار دیده نمی‌شود. مثلاً ممکن است اختراعی صورت گیرد، یا کشفی رخ دهد، ولی تا رسیدن به تولید و بازار و تبدیل به ارزش افزوده راه درازی در پیش است که چه بسا اغلب آنها در همین مرحله متوقف شوند یا با هزینه‌های بسیار سنگین و غیر اقتصادی به مرحله تولید برسند. یا مثلاً در جایی بتوانند تحریم را دور بزنند! یا کالای مهمی را وارد کنند و امثال این‌ها را پیشرفت بدانند.

🔘این رویکرد و نگاه زیان‌بار است. زیرا جزیی‌نگر و مهم‌تر از آن گزینشی است، نه فقط در اقتصاد و فن‌آوری بلکه در امور اجتماعی و فرهنگی هم می‌توان این رویکرد را دید. مثلاً می‌بینند یک نفر مقیدتر به مذهب شده، در فلان جا معتکف شده‌اند، یک نفر آرزوی شهادت کرده و یک خانواده با فقر زندگی کرده ولی مفتخر است که ۶ فرزند آورده و... بسادگی از این جزییات، نتایج کلی می‌گیرند. هر چه بخواهید از این مثال‌های جزیی‌نگر فراوان است.

🔘ولی رویکرد کلان‌نگر بویژه تطبیقی متفاوت است. ممکن است رویکرد کلان داشته باشیم و نقاط مثبتی را هم در کلان پدیده ببینیم، ولی وضعیت خود را با جوامع دیگر مقایسه نکنیم و متوجه نشویم که شاید قطار پیشرفت دیگران جلوتر رفته، چون سرعت آن بیش‌تر است و این موجب عقب‌ماندگی ما می‌شود.

🔘رویکرد کلان در موضوع اقتصاد فقط به چند متغیر اصلی می‌پردازد. رشد اقتصادی، تورم، نرخ اشتغال، سرمایه‌گذاری، ضریب جینی و خط فقر و... اینها متغیرهای اصلی برای داوری نسبت به وضعیت اقتصادی کشور است، موضوعات جزیی، خوب باشند یا بد، اثرات خود را سرجمع در این متغیرها نشان خواهند داد.

🔘اگر از این زاویه به آنچه که در سال ۱۴۰۱ گذشته نگاه شود، جز اندکی رشد اقتصادی کمتر از ۳ درصد نکته امیدبخشی دیده نمی‌شود. البته چرا می‌گویم اندک، زیرا پس از یک دهه توقف نسبی در رشد اقتصادی، ظرفیت‌های کنونی اقتصاد ایران هنوز خیلی بالاتر از سطح تولید کنونی کشور است و حتی برای رشدهای خیلی بالاتر هم نیازی به سرمایه‌گذاری جدید نیست، نه اینکه سرمایه‌گذاری نشود، بلکه هنوز ظرفیت‌های خالی مانده بسیار بالاست و این رشد اندک هم محصول افزایش فروش و قیمت نفت است.

🔘اگر از این مورد بگذریم، وضعیت تورم، سرمایه‌گذاری، نابرابری و خط فقر و اشتغال ناامیدکننده است. به علاوه و مهم‌تر اینکه به عللی شاید سال آینده از همین رشد ۳ درصدی هم خبری نباشد، و برخی پیش‌بینی‌های مراکز معتبر، این رشد را خیلی کمتر، حتی نزدیک به صفر ارزیابی می‌کنند.

🔘از این رو انتظار می‌رود که دولت محترم هم‌زمان دو اقدام را در دستور کار خود قرار دهد. اول و مهم‌تر از هر گام دیگری حل مسأله سیاست خارجی و برجام است. بدون این گام هیچ اتفاق چشمگیری رخ نخواهد داد. آثار اقدام کوچکتر یعنی توافق با عربستان را بخوبی دیدید.

🔘گام دوم که به نحوی با گام اول مربوط است، تجدید نظر کلی در مدیریت و سیاست‌های اقتصادی و خروج از چرخه مدیران ضعیف و سیاست‌های اقتضایی است. اینها حداقل گام‌هایی است که باید برداشته شود. اگر برداشته شود.

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

⭕️۲۳ سال از آن لحظه شوم گذشت

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

🔴منافع سه کشور از توافق

🔺اعتماد ۲۱ اسفند ۱۴۰۱

✍️عباس عبدی

🔘نقش چین در توافق موجود میان ایران و عربستان چیست؟ اساساً چه نیازی به واسطه‌ای مثل چین بوده است؟ مگر پیش‌تر عراق یا عمان این نقش واسطه‌گری را ایفا نکردند؟ پس چرا آنان موفق نشدند؟ اصلاً چه نیازی به واسطه است، مگر گفتگوی مستقیم چه نقصی دارد؟ ما حتی با عراق در زمان جنگ و هم پس از پذیرش قطعنامه مستقیم روابط داشتیم، پس چرا حالا باید در چارچوبی کاملاً سری و با حضور کشور ثالث در شرق آسیا وارد این گفتگوها شد؟

🔘به نظر می‌رسد که این واسطه دو ویژگی داشته است که قبلی‌ها ندارند. اول ویژگی قدرت در شراکت. به عبارت دیگر و به احتمال قوی این توافق فقط میان ایران و عربستان نیست، بلکه بصورت ضمنی یک توافق سه‌جانبه است، که در ذیل برنامه راهبرد همکاری چین با هر دو کشور معنا دارد و بدون دو توافق دیگر که میان چین با هر کدام از دو کشور ایران و عربستان است، ضلع سوم این توافق محقق نمی‌شد.

🔘ویژگی دوم قدرت تضمین‌کنندگی است. به عبارت دیگر برای آنکه این توافق به سرنوشت توافق ۱۳۸۰ میان ایران و عربستان دچار نشود، باید از یک ثبات و پایداری برخوردار باشد و این ثبات و پایداری باید تضمین شده باشد که احتمالاً چین مرجع تضمین‌کننده مفاد است، چون قدرت آن از هر دو کشور بیش‌تر است و حضورش حالت تضمین کنندگی دارد.

🔘فارغ از این ویژگی‌ها این توافق برای هر سه کشور نتایج مهمی در بر دارد. اول برای ایران، که ما را به نحوی وارد نوعی از توافقات سیاسی مهم و نظام بین‌الملل می‌کند. این کار گر چه امکاناتی برای ایران دارد، ولی محدودیت‌های خاص خود را هم دارد. بویژه آنکه چین ادعای به هم زدن نظم بین‌الملل موجود را ندارد و در این زمینه بسیار محتاط است، نمونه آن پرهیز از درگیر شدن در مسأله اوکراین است. می‌توان گفت که این گونه توافقات به سیاست خارجی ایران نوعی نظم در کنار محدودیت را اعمال می‌کند.

🔘دوم برای عربستان که این کشور را از حوزه نفوذ غرب و آمریکا تا حدی مستغنی می‌کند. سیاست‌های عربستان در جریان موضوع هسته‌ای ایران در اتکا به غرب و آمریکا موفق نبود، و نزدیکی به اسراییل هم لزوماً مسایل سعودی را حل نخواهد کرد، چه بسا تشدید هم می‌کند، لذا یک گردش نسبی در سیاست خارجی آنان و نزدیکی به چین مهم بود، بویژه آنکه بازار اصلی مصرف انرژی به چین منتقل شده است و تضمین این بازار برای فروش نفت انها اهمیت دارد.

🔘و بالاخره سوم برای چین که احتمالاً برنده اصلی است که هم بازار انرژی خود را تضمین کرده است و هم نفوذ دیپلماتیک خود را توسعه داده و هم رابطه دو کشور مهم منطقه را به قراردادهای آنها با چین گره زده است.

🔘اگر از این نکات عبور کنیم، برای ما مهم‌ترین دستاورد همان نکته‌ای است که گفته شد، ورود ایران به مرحله جدیدی از سیاست خارجی است. این مرحله جدید ما باید با تحولی داخلی در تحلیل مسایل خارجی نیز همراه باشد، زیرا تا کنون نیروهای طرفدار وضع موجود روابط و مسائل خارجی را ایدئولوژیک و غیر واقعی تحلیل و تفسیر می‌کردند، موضوعات را در قالب‌های اسلام و کفر، حق و باطل، و دوگانه‌های مشابه می‌دیدند، در حالی که واقعیت مطلقا چنین نیست.

🔘اکنون باید منتظر باشیم تا ببینیم وضعیت یمن، سوریه، مسایل داخلی هر دو کشور تحت تأثیر این توافق چه سرنوشتی پیدا خواهند کرد؟

🔘مسأله اصلی باید حفظ منافع ملی کشور باشد. اگر این رویکرد را در ادامه شاهد باشیم، می‌توان گفت که این توافق امیدبخش و مفید است، در غیر این صورت چه بسا با کوچک‌ترین موانعی که مواجه شویم دو باره به جای اول برمی‌گردیم.

🔘البته طرفداران وضع موجود باید متوجه شوند، اینگونه نیست که به راحتی بتوان سیاست‌های موجود را در ذیل رویکردهای قبلی توجیه کرد، چنین توجیهاتی ثمربخش نخواهد بود. بنابر این بجای توجیهات غیرقابل قبول بهتر است رویکرد خود را اصلاح کنند تا راه برای اتفاقات بهتر باز شود.

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

⭕️بومرنگ این تیتر خیلی دیرتر از آنچه که انتظار می‌رفت بسوی خودشان نشانه رفت.
‏این نظام با وجود چنین دوستانی بی‌نیاز از هر دشمنی است.

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

🔴آیا آینده ادامه گذشته است؟

🔺نشریه نیمروز ۳۰ بهمن ۱۴۰۱

✍️عباس عبدی

🔘از همان زمانی که اصل ۴۴ قانون اساسی با تفسیری مغایر با نص قانون اساسی مواجه، و فرآیند خصوصی‌سازی آغاز گردید، می‌شد حدس زد که این خشت اول کج نهاده شده است و طبعاً تا ثریا نیز کج خواهد رفت که رفت.

🔘آن خشت را باید با تغییر اصل ۴۴ قانون اساسی درست نصب می‌کردند. و از آن مهم‌تر اینکه بیش از خصوصی‌سازی به آزادسازی ملتزم می‌شدند و خصوصی‌سازی را مکمل آزادسازی در نظر می‌گرفتند. به علاوه خصوصی‌سازی باید شفاف و غیر رانتی انجام می‌شد، نه مثل فروش لاستیک دنا که داستان آن در خاطرات آقای هاشمی آمده که چگونه اموال مردم را آقای شیخ محمد یزدی رییس وقت قوه قضاییه برای یک نهادی که معلوم نبود دنبال چیست، به ثمن بخس تصاحب کردند و امروز آن شرکت بزرگ به چه روزگار بدی دچار شده است.

🔘این واگذاری مشت نمونه خروار بود که حتی پیش از تغییر عملی اصل ۴۴ انجام شد و این فرایند پس از تفسیر این اصل شتاب گرفت. جالب اینکه آزادسازی هم که باید در دستور کار قرار می‌گرفت، با وضعیت تورم ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴ به فراموشی سپرده شد. در نتیجه با وجود دلار چند نرخی، قیمت‌گذاری کالاها، مشکلات اساسی در واردات و صادرات و در غیاب رقابت و...، سیاست خصوصی‌سازی تبدیل به اختصاصی‌سازی شد و شاهد بودیم که از این نمد کلاهی برای ملت دوخته نشد.

🔘شاید با قاطعیت بتوان گفت که بیش‌ترین بی‌اعتمادی به عملکرد دولت‌ها و حکومت در حوزه خصوصی‌سازی رخ داده است و چون اعتمادی به حکومت نیست، هر واگذاری و فروشی به سرعت تبدیل به مساله می‌شود و برخی از خریداران یا دست‌اندرکاران فروش و واگذاری روانه زندان می‌شوند و اتفاقاً رقابت‌های پشت پرده و سهم‌خواهی در این ماجراها و کشیده شدن به دادگاه نیز نقش اصلی را دارد.

🔘هدف از بیان این موارد مخالفت با خصوصی‌سازی نیست زیرا معتقدم که از خصوصی‌سازی باید دفاع کرد ولی به چند شرط. اول از همه هدف آن افزایش کارآیی و تولید باشد و نه کسب درآمد برای دولت. این دو هدف دو رفتار و نتیجه کاملاً متفاوتی را رقم می‌زنند.

🔘دولت‌ها چون پولشان کم می‌شود به هر قیمتی دنبال منابع درآمدی جدید می‌روند، افزایش قیمت سوخت یکی از اینهاست. در حالی که این کار نادرست است، باید در زمانی که وضع مالی خوبی دارند این کار را انجام دهند تا با تبعات منفی آن مواجه نشوند مثل آبان ۱۳۹۸. هدف افزایش قیمت سوخت باید افزایش بهره‌وری انرژی باشد و نه کسب درآمد برای دولت. اکنون که اعتماد به دولت در حداقل، و نیازهای مالی دولت نیز در حداکثر است، فروش اموال دولت جز آثار منفی نتیجه دیگری ندارد.

🔘شرط دیگر پذیرش آزادسازی اقتصادی است. در شرایطی که هر روز فضای کسب و کار و مبادلات تجاری سخت‌تر می‌شود، قیمت ارز و تورم در چنین وضعیتی است که ساعتی افزایش پیدا می‌کند، و کلاً شاخص‌های کسب و کار در موقعیت مناسبی نیست، فروش اموال بویژه کارخانجات و طرح‌های اقتصادی نتیجه‌بخش نخواهد بود.

🔘شرط بعدی شفافیت وجود رقابت است. می‌توان گفت که احتمال تحقق این شرط از هر دو مورد قبلی سخت‌تر است. دولت ایران چند دهه است که به صورت یک گروه دوستانه در آمده است که واگذاری‌های بی‌طرفانه در آن را تا حدود زیادی کم‌احتمال می‌کند، پس بعید است که اتفاق شفافی رخ دهد.

🔘ضمن اینکه صاحبان واقعی سرمایه و نیز کارآفرینان، آماده خرید این اموال برای مولدسازی آنها نیستند و ترجیح می‌دهند به این ماجراهای مسأله‌آفرین و فسادانگیز وارد نشوند، و احتمالا فقط نهادهای شبه خصوصی و افراد مسأله دار ترجیح می‌دهند که میدان‌دار این خریدها شوند.

🔘مشکلات دیگری هم در این مصوبه اخیر مولدسازی وجود دارد که طرح آنها نیازمند فرصتی بیش‌تر است. مواردی چون اصل قانونی بودن آن، یا موضوع مصونیت مجریان و عوامل دیگر این ماجرا، یا چگونگی صرف منابع حاصل از فروش اموال، حق کمیسیون ۵ درصدی برای دلالان و فروشندگان که ده برابر کمیسیون بنگاه‌های املاک است! و...

🔘مولدسازی اسم رمز آن چیزی است که تا کنون در اختصاصی‌سازی‌ها اتفاق افتاده است و در ادامه نیز همین خواهد شد، هیچ قرینه و شاهدی برای تردید در این گزاره وجود ندارد.

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

🔴شراکت رایگان در عقل دیگران
▪️هیچ بحرانی بدون حضور و مشارکت مردم قابل حل و‌ جمع شدن نیست.

🔺اعتماد ۱۶ اسفند ۱۴۰۱

✍️عباس عبدی

🔘حکومت‌ها در مواجهه با مشکلات فراگیر چه می‌کنند؟ به طور طبیعی در ابتدا می‌کوشند تا با کمترین هزینه از آن عبور کنند. ولی در نهایت و پس از پایان ماجرا یک ارزیابی کلی از نقاط قوت و ضعف خود در نحوه برخورد با آن مسأله تهیه می‌کنند تا در موارد مشابه بعدی کمتر دچار اشتباه شوند. این نوع گزارش‌ها باید تخصصی و فراجناحی باشد. حتی اگر بحران ادامه پیدا کند، برای درس‌آموزی در موارد دیگر چنین گامی را برمی‌دارند.

🔘اکنون و پس از اعتراضات پاییز، جامعه ایران وارد چالش جدیدتری شده است. مسمومیت دختران دانش‌آموز و بعضاً هم پسران، که پدیده‌ای تقریباً سراسری شده است. مسأله این است؛ چرا تا کنون حکومت نتوانسته‌ یک گزاره درباره این پدیده ارایه دهد که به طور معقول از طرف افکار عمومی پذیرفته شود؟

🔘اگر از من پرسیده شود، این ضعف سیستم به مراتب مهم‌تر از اصل وجود این پدیده سراسری است. این مسأله‌ای است که باید مورد بحث عمومی قرار گیرد و حکومت نیز با گرفتن نظرات کارشناسان و تهیه یک گزارش معتبر توضیح دهد که کجای کار ایراد دارد که دچار چنین وضع مشکلی شده‌ است؟

🔘متأسفانه بخشی از حکومت تحت تأثیر تندروهایی هستند که نه فقط از حل نشدن این مسایل نگرانی ندارند، بلکه نان آنها در حل نشدن است، لذا سعی می‌کنند که با امنیتی کردن موضوعات آنها را از عرصه افکار عمومی خارج کنند. در حالی که همین رویکرد است که وضعیت ما را به این روز رسانده است. حتی امنیتی‌ترین اتفاقات نیز وجوهی سیاسی و اجتماعی دارند که جز با طرح عمومی و مشارکت مردم قابل فهم و حل شدن نیست.

🔘یکی از بدترین واکنش‌ها که در میان تندروها و برخی مقامات رواج دارد انتساب فوری هر گونه اقدامی به دشمنان و مخالفان است. به طور قطع هر دشمن و مخالفی دنبال اقدامات ایذایی خود است، ولی هنگامی که به صورت پیش‌فرض و بدون لحظه‌ای تأمل هر اقدام زیان‌باری را به آنان منتسب کنید، چند مشکل پیش می‌آید.

▪️اول اینکه استفاده بی‌محابا از یک گزاره؛ کم‌کم موجب بی‌اثری آن خواهد شد، حتی اگر یک روز هم جنایتی کنند که به درستی متوجه دشمنان این ملت باشد، کمتر کسی آن را باور خواهد کرد.
▪️مشکل بعدی این است که اگر این اتهام درست نباشد، خود را از فهم واقعیت محروم می‌کنیم و قادر به حل مسأله کشور نخواهیم بود.
▪️سوم اینکه اگر دشمنان، متهم به کاری شوند ولی در عمل کسی و شاهدی در این زمینه بازداشت و محکوم نشود، این نه تنها به منزله نادرستی ادعا است، بلکه به معنای ناتوانی نهادهای مرتبط با موضوع در انجام وظایف خودشان است، و نیز به منزله قدرت دشمنان هم هست که می‌توانند چنین اقداماتی انجام دهند و هیچ ردی از خود نگذارند و بازداشت هم نشوند.
▪️بالاخره از همه بدتر اینکه اگر در حین بررسی‌ها به نقطه‌ای برسند که مستلزم نفی ادعاهای قبلی باشد این کار بسیار پرهزینه و شاید ناشدنی باشد.

🔘فارغ از این نکات به نظر بنده یکی از مهم‌ترین ریشه‌های بحران کنونی در انحصار مدیریت امور و امنیتی کردن اتفاقات و حذف دیگران از دایره حل مسایل است. مسئولین و مدیران امور می‌خواهند همه گوش به فرمان آنان باشند، و سکوت کنند، و به حرف آنان گوش دهند.

🔘هر کس هر حرفی و گمانه‌ای زد، محکوم است جز حرف‌هایی که خودشان می‌زنند. حرف‌هایی که معمولا تناقض‌آمیز است و صدر و ذیل آنها با یکدیگر تطابق ندارد. در اینجا فرآیند بی‌اعتباری هم‌آنان آغاز می‌شود. هنگامی که بی‌اعتمادی اوج گرفت حرف‌های راست شما هم شنیده نمی‌شود، چه رسد به اینکه گزاره‌ها تناقض‌آمیز باشد که موجب عصبانیت و بدبینی می‌شود.

🔘به طور کلی هیچ بحرانی، تأکید می‌کنم، هیچ بحرانی بدون مشارکت و حضور مردم قابل حل و جمع شدن نیست. منظور از مردم نیز مجموعه نهادهایی است که هر کدام به نحوی مردم را نمایندگی می‌کنند.

🔘در این ماجرای مسمومیت‌ها بجز دولت و کارگزاران آن، معلمان، اولیای دانش‌آموزان و مدرسه، پزشکان، رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران، وکلا و... هر کدام نقشی مهم در فهم ابعاد ماجرا دارند و مردم حرف اینها را گوش می‌کنند، ولی چه می‌توان گفت که خیلی پیش از این هر کدام از نهادهای این اقشار و گروه‌ها زخمی و با لطایف‌الحیل نادیده گرفته یا به حاشیه رانده شده‌اند و به همین علت امروز تنهای تنها در برابر پدیده‌ای هستید که نمی‌دانید چگونه مردم را باید توجیه کرد؟

🔘خیلی ساده است، چرا خود را در عقل دیگران شریک نمی‌کنید؟ این نهایت نابخردی است. هنگامی که به هیچ کس اعتماد ندارید، انتظار نداشته باشید که کسی هم به شما اعتماد داشته باشد.

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

🔴نوکر بادمجان بود

🔺اعتماد ۱۵ اسفند ۱۴۰۱

✍️عباس عبدی

🔘می‌گویند یکی از صاحبان قدرت یک بار که از خورشت قیمه بادمجان خیلی تعریف می‌کند، مشاور تغذیه! او نیز در مدح و آثار مثبت بادمجان شرحی مفصل تقدیم آن صاحب منصب می‌کند. چندی بعد که به علتی آقای صاحب منصب از خوردن بادمجان دچار عارضه‌ای می‌شود، آن فرد فی‌الجمله در مضرات بادمجان سخنرانی می‌کند. صاحب منصب بر‌آشفته می‌شود و تناقض دو گفتارش را متذکر می‌شود. آقای مشاور نیز با آرامش پاسخ می‌دهد که قربان بنده نوکر بادمجان نیستم که مدح آن را بگویم، بنده نوکر جنابعالی هستم که مطابق میل و علاقه شما باید سخن بگویم.

🔘حالا ماجرای نواصول‌گرایان است که اگر چه دیگران سعی دارند ملتزم به حقیقت (نوکری بادمجان) باشند، آنان در بند مصلحت این و آن و از حقیقت به دور هستند. شواهد این ادعا فراوان است. آنان مطابق نگاه امام علی رفتار نمی‌کنند، هنگامی که کسی در ماجرای جنگ جمل پرسید آیا ممکن است، فلانی و بهمانی در سپاه مقابل بر باطل باشند؟ پاسخ شنید که تو حق را به فرد می‌شناسی یا فرد را به حق؟

🔘نواصول‌گرایان نیز حق را به افراد می‌شناسند و معیاری برای شناخت حق به عنوان امری مستقل از افراد ندارند. لذا از هر کاری که این دولت و افراد آن کنند دفاع می‌کنند و برایش هورا می‌کشند و همان کار را اگر دولت قبل کرده باشد، محکوم می‌کنند.

🔘ارز ۴۲۰۰ تومانی را در دولت قبل محکوم و مسخره می‌کردند، ولی در این دولت همان ارز را در ۲۸۵۰۰ تومان تأیید می‌کنند. در آن دولت کسری بودجه و رشد نقدینگی محکوم بود، در این دولت ایرادی ندارد. در آن دولت تورم بد بود و با تیترهای بزرگ محکوم می‌شد، در این دولت بدتر از آن اندازه را توجیه می‌کنند.در آن دولت همه تقصیرات متوجه دولت بود اینجا تقصیر بیگانگان است.

🔘در آن دولت صد روز پس از آغاز به کار، پرونده وعده‌های داده شده را باز کردند، در این دولت پس از ۲۰ ماه، خبری از حسابرسی از هیچ وعده‌ای نیست. در آن دولت وکیل تسخیری مردم بودند و برای کوچک‌ترین مسأله‌ای جنجال می‌کردند، در این دولت، ندیدن خدمات دولت را ناشی از کوری مردم می‌دانند!! بگذریم.

🔘واقعیت این است که برای بسیاری از مردم فرقی نمی‌کند که کدام دولت یا شخص موفق شود، مسأله مردم موفقیت است. موفقیت هم چیزی نیست که بتوان آن را با تبلیغات جا انداخت یا از میان بُرد. بود و نبود تبلیغات حداکثر تا چند درصد بر ندیدن یا دیدن موفقیت تأثیر منفی یا مثبت می‌گذارد.

🔘اگر رشد اقتصادی، تورم، سرمایه‌گذاری و اشتغال خوب شود، مسایل اقتصادی حل شده تلقی می‌شود، اینها هم روشن است و نمی‌توان با آنها بازی کرد. برای ما از جمله خودم نیز هیچ فرقی نمی‌کند که دولت روحانی موفق شود و این شاخص‌ها را بهبود بخشد، یا دولت رییسی. هر کسی انجام دهد، حمایتش می‌کنیم.

🔘برای اثبات این ادعا در همین جا متعهد می‌شوم که اگر دولت کنونی توانست فقط یک وعده تورمی خود را در سال ۱۴۰۲ محقق کند، و آن را به نصف زمان روحانی برساند (یعنی به رقم ۲۰ درصد) بنده یک سال حقوقم در روزنامه اعتماد را به مراکز خیریه واریز می‌کنم، و رسیدش را اینجا ارایه می‌کنم. البته اگر چنین شود، سود آن در نهایت برای شخص من و خانواده‌ام بیش از این رقم است ولی این را نوشتم تا بدانید که هیچ چیز مانع از خوشحالی و علاقه ما برای کاهش مشکلات اقتصادی نخواهد بود.

🔘از این مهم‌تر اینکه حاضرم با تمام وجود از طرح‌ها و برنامه‌های کارشناسی شده خاص این دولت حمایت کنم. قول می‌دهم که هر هفته حداقل یک یادداشت در حمایت یا توضیح این طرح‌ها بنویسم. البته طرح‌های کلانی که به بهبودهای ساختاری منجر شود و نه هر طرحی مثل افتتاح چندباره فلان کارخانه.

🔘برای انجام این کار، دولت باید لیستی از طرح‌های اصلاحی و کلان خود را که به اصلاح ساختارها و بهبود فضای کسب و کار مربوط می‌شود، در اختیار عموم قرار دهد. متاسفانه به نظر می‌رسد که هیچ ایده‌ای و طرحی وجود ندارد. یا حداقل من اطلاع ندارم. رد ادعایم ساده است.

🔘کافی است که سیاهه این برنامه‌ها را ارایه دهند. البته نه با عنوان‌هایی کلی که کسی نداند جزییات چیست؟ بلکه هر طرح و ایده‌ای حداقل شامل چند صفحه ضمایم توجیهی همراه با جزییات باشد. به گمانم دولت فاقد چنین طرح‌هایی است، به همین علت است که ناظران حرفه‌ای و کارشناسان اگر هم بخواهند از آن دفاع کنند، نمی‌دانند از چه چیزی باید دفاع کنند.

🔘این دولت رفتار و سیاست‌های اقتضایی دارد. برحسب هر مورد، جزیی‌نگر است و هر جا را بدون توجه به سایر امور می‌خواهد حل کند. بجای رویکرد تولیدمحور، رویکرد دخل و خرجی دارد. دنبال کسب درآمد است، بدون اینکه به سرمایه‌گذاری و تولید اصل باشد. دنبال هزینه کردن است. این دو گزاره را فراموش نکنید. درباره رویکرد اقتضایی دولت جداگانه خواهم نوشت.

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

⭕️به افرادی که ممکن است این توصیه غیرقانونی را گوش کنند متذکر شوم که در اوائل دهه ۷۰ یکی از روحانیون مسئول و مشهور آن زمان توصیه مشابهی را کرد و بر اثر آن جوانی در اصفهان مرتکب قتل شد. تا آنجا که یادم هست حکم اعدام گرفت شاید هم اجرا شد. آن مقام حال او را هم نپرسید.
‏⁧ #خود_دانید⁩

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

🔴شیرابه سیاست

🔺اعتماد ۶ اسفند ۱۴۰۱

✍️عباس عبدی

🔘برخی پژوهش‌ها تک‌نگاری هستند، به جای آنکه چندین یا ده‌ها پدیده مشابه را مطالعه کرده و نتیجه‌گیری‌های کلان نماییم، کافی است یک پدیده را به صورت عمیق و ژرفانگر واکاوی و تحلیل کنیم، و نتایج لازم را از آن بگیریم. وضعیت مدیریت مساله پسماند در کشور و بطور مشخص در استان‌های شمالی نمونه بسیار مناسبی برای تحلیل سیاست و ساختار مدیریتی آن در ایران است. وضعیتی که در گزارش خانم غزاله لطفی(گزارش ویژه امروز اعتماد درباره بحران دفن زباله در استان‌های شمالی) بازتاب یافته است.(توصیفات زیر استباط شده از نحوه عمل در مدیریت پسماند انجاست)

🔘سیاست در اینجا فاقد وجه آینده‌نگرانه و علمی؛ و در نتیجه «از این ستون به آن ستون فرج» است، دفن زباله در آینده، با پرداخت هزینه از جیب مجموعه‌ایی محروم و ناتوان؛ و به سود عده‌ای دیگر و حکومت است. پرتاب زباله به «آینده»، آینده‌ای که ما نیستیم، هر کس بود خودش حل می‌کند و ربطی به ما ندارد.

🔘آیندگان چه خواهند کرد؟ تقصیر گذشتگان می‌اندازند، همین و بس. رویکرد کوتاه‌مدت، همان گونه که در حال استخراج و مصرف منابع انرژی هستیم. در بلندمدت چه می‌شود؟ همه مرده‌ایم، بویژه ما. این مشکلات آیندگان است و نه ما. شیوه حل مشکلات چیست؟ پاسخ‌های سردستی و ساده و بی‌نیاز از تجربه‌های دیگران و جهانی.

🔘طرح‌های اصلاحی را باید به چه کسانی داد؟ هر کس ارزان بگیرد و سهم مدیران را بدهد، و مهم هم نیست صلاحیت حرفه‌ای دارد یا خیر؟ طرح چگونه انتخاب می‌شود؟ بدون ارزیابی فنی و اقتصادی و با تصمیم فردی. نظارت بر طرح‌ها هم مانع پیشرفت است. مدیران در باب گذشته چه می‌گویند؟ جملاتی بی‌سر و ته و بدون معنا، که هیچ افقی را نمی‌گشاید.

🔘در برابر رسانه‌ها چه رفتاری دارند؟ غیر پاسخگو و حساس نسبت به دادن کوچک‌ترین اطلاعات، آماری و... این مجموعه رفتاری و الگوی مدیریتی است که در موضوع پسماندهای شمال کشور شاهدیم. آخر سر هم باید به اعتراض و بستن جاده و تظاهرات بکشد تا اقدامی کوچک شود.

https://telegra.ph/شیرابه-سیاست-02-24

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

🔴به کدامین گناه؟

🔺اعتماد ۱۰ اسفند

✍️عباس عبدی

🔘ماجرای مسمومیت دختران دانش‌آموز در قم و برخی شهرهای دیگر واجد چه معنایی اضافه بر سَبُعیَّت عاملان و ذهنیت آنان است؟ اول از همه اینکه کم‌اهمیت شمردن موضوع و بعضاً تکذیب این مسمومیت‌ها در ابتدای ماجرا، نشان می‌داد که موضوع جدی است، چون اگر یک حادثه عادی بود، فوراً در باره آن اطلاع‌رسانی و ابعاد آن را روشن می‌کردند.

🔘لذا در همان مقطع معلوم بود که برخی از مسئولین چنان سخن می‌گویند که گویی چند تکه سنگ‌ریزه در داخل دهان دارند و نمی‌توانند چنان که باید و شاید سخن بگویند. هنوز هم همان گونه سخن می‌گویند در نتیجه به نظر می‌رسد که ماجرا از همان روز اول روشن بوده و هیچ عقل سلیمی باور نمی‌کند که دستگاه‌های انتظامی و امنیتی ما آن هم در شهری چون قم نتوانسته باشند ماجرا را کشف کنند یا حداقل سرنخی از آن به دست آورده باشند، بویژه اینکه در عمدی و سازماندهی شده بودن این اتفاق به دلیل تکرار، آن هم در قم و هم در چند شهر دیگر، هیچ شک و شبهه‌ای وجود ندارد.

🔘اگر هم اراده‌ای به رسیدگی نباشد همه نهادهای با ربط و بی‌ربط وارد ماجرا می‌شوند که پیگیری کنند. اتفاقاً تروریست‌های این جنایت اصرار داشته‌اند که پیام آنان را دیگران بگیرند و الا هیچ عقل سلیمی نمی‌آید در شهر قم چند مدرسه دخترانه را پیاپی مورد تعرض این عمل تروریستی کند بدون این که پیامش را منتقل کرده باشد.

🔘برخی از نزدیکان می‌پرسیدند چرا درباره این ماجرا به صراحت چیزی نمی‌نویسم؟ واقعیت این بود که دوست نداشتم پیشاپیش داوری کنم و فکر می‌کردم اگر جدی باشد و تکرار شود حتما مسئولین مربوط اقدام جدی خواهند کرد. دریغ که این خوش‌بینی نیز درست از آب در نیامد.

https://telegra.ph/به-کدامین-گناه-02-28

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

🔴سقوط یک جریان سیاسی

🔘هفته پیش این مطلب از بنده در خلال گفتگویی منتشر شد. حالا روزنامه‌ها و رسانه‌های منتسب به نواصولگرایان از این بخش چنین برداشتی را تیتر کرده و بازتاب می‌دهند.
این نحوه برخورد با نظرات دیگران فقط یک معنا دارد. سقوط حقیرانه و به تمام معنای این جریان سیاسی. این همه از دادرسی دوره امام علی ع نوشته شد هیچکدام از سیاسیون محترم نواصول‌گرا ککشان هم گزیده نشد، انتظار می‌رفت که حداقل از اسراییل نژادپرست درس بگیرند که ظاهراً این هم نتیجه نداده است.


🔘امروز صبح مطلبی را درباره حکومت اسرائیل می‌خواندم. اعرابی که در اسرائیل هستند، بیشتر از همه به دیوان عالی اسرائیل اعتماد دارند. دیوان عالی یعنی بالاترین مرجع قضایی اسرائیل و اتفاقاً نتانیاهو به دنبال آن است که اختیارات دیوان عالی را محدود کند. این به معنای آن است که در جوامع مدرن، بالاترین مرجع قدرتشان نهادهای قضایی است. چرا؟ به این دلیل که آنها استقلال دارند و استقلالشان نیز حفظ می‌شود. به محض آنکه بین مردم به عنوان یک طرف قرارداد و حکومت طرف دیگر قرارداد اختلافی به وجود می‌آید، مرجع رسیدگی به اختلافات دستگاه قضایی آنهاست. دستگاه قضایی اسرائیل با همه قوانین احتمالا تبعیض آمیز، آن قدر استقلال دارد که اعراب اسرائیل به نهاد قضایی بیشترین اطمینان را دارند تا سایر نهادها.

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

🔴انتقام نسل سوخته ۱
🔹چرا دهه شصتی‌ها شایسته‌ترین و مظلومترین هستند؟

🔺اعتماد ۸ اسفند ۱۴۰۱

✍️عباس عبدی

🔘درگیر و دار اوضاع کنونی می‌خواهم به مسأله‌ای بپردازم که به نظرم اهمیت دارد. در جریان اعتراضات پاییز، خیلی‌ها معتقد بودند که نیروی اصلی آن اعتراضات دهه هشتادی‌ها یا نسل z هستند. به اعتقاد من آنها نیروی میدان بودند، اصل ماجرا به متولدین دهه ۱۳۶۰ مربوط می‌شد. به عبارت دقیق‌تر متولدین ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵ منظورم است. با قدری بالا و پایین. متولدین دهه ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵ در رده بعدی قرار داشتند و متولدین ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵ بیش‌تر در مقام عمل‌کننده حاضر می‌شدند.

🔘کسانی که می‌گفتند دهه هشتادی‌ها بودند، از یک سو آنان را بیش‌تر می‌دیدند و از سوی دیگر گمان می‌کردند که آنان از طرف ساختار رسمی نادیده گرفته شده‌اند لذا معترض شده‌اند. ولی واقعیت این بود که دهه شصتی‌ها مظلوم‌ترین نسل تاریخ اخیر ایران هستند، در عین حال که یکی از شایسته‌ترین نسل‌ها هم هستند، و اثرات این دو ویژگی موجب نفرت بیش‌تر آنان از وضع موجود شد و در اعتراضات پاییز خود را بازتاب داد.

🔘در این یادداشت می‌کوشم نشان دهم که چرا آنان مظلوم‌ترین نسل و در عین حال شایسته‌ترین‌ها بودند. طبعاً این ویژگی‌ها و شرایط عمومی این نسل است و نه لزوماً همه.

▪️فضای عمومی؛
🔘این نسل در فضای عمومی انقلاب متولد شدند. در دوران پرتنش انقلاب، اوضاع سیاسی پس از انقلاب و سپس جنگ و... وضعیتی که تنش‌های گوناگونی را به افراد و خانواده‌ها وارد می‌کرد، شاید بتوان گفت که فضای عمومی برای آنان سیاه و سفید بود، و کودکان متولد این مقطع خیلی کمتر از کودکان دوره‌های پیش و پس از خود کودکی کردند و با تنوع زندگی مواجه نبودند. رسانه‌ها و مدرسه و خیابان برای آنها همگی به یک رنگ بود و شادی و شیطنت کم‌رنگ‌ترین بود.

▪️فضای خانواده؛
🔘اغلب خانواده‌ها پرتعداد بودند. در این فاصله ده ساله بیش از ۱۶ میلیون نفر به جمعیت کشور افزوده شد، که به طور متوسط و با در نظر گرفتن آمار مرگ و میر سالانه ۱٫۸ میلیون کودک به جمعیت ۳۳ میلیونی سال ۵۵ اضافه می‌شد و اندازه خانوار و رشد جمعیت را به بالاترین حد در ایران رساند.

🔘پدران و مادران درگیر زندگی و انقلاب خود بودند، تعداد فرزندان که زیاد شود، بهره‌مندی آنان از امکانات زندگی اندک می‌شود، طبعاً محبت و توجه کمتری را تجربه می‌کنند. جالب است که خانواده‌ها نه فقط تعداد فرزندان آنان بیش‌تر شد، بلکه سن پدران نیز کمتر شد و نوعی ازدواج‌های زودرس را شاهدیم که با بنیه پایین اقتصادی خانوار همراه بود.

https://telegra.ph/انتقام-نسل-سوخته-۱-02-26

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

🔴رنج بی‌پایان

🔻اعتماد ۱۱ بهمن ۱۳۹۹

🔘شاید بتوان گفت یکی از موضوعاتی که معنای آن در ایران درست جا نیفتاده، گفتگوی سیاسی است. این اصطلاح در تار و پودهای رادیکالیسم گذشته گیر کرده است و هنوز هم از همان زاویه به آن نگاه می‌کنند.

🔘گفتگو در هر زمینه‌ای برای به رسیدن به نتایج مرتبط با همان زمینه است. برای مثال گفتگوی علمی معطوف به رسیدن به حقیقت است. گفتگوهای فرهنگی با هدف رسیدن به تفاهم و درک مشترک است. گفتگوی اقتصادی با هدف بهبود پیدا کردن نقطه تعادل در بازار است، مثل چانه زدن هنگام خرید و فروش. گفتگوی سیاسی نیز معطوف به کاهش خشونت و آلام مردم و کم کردن تنش‌ها و پیدا کردن مسیرهایی برای تعامل و مشارکت کم‌هزینه‌تر است.

https://telegra.ph/رنج-بی%E2%80%8Cپایان-01-29

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

🔴لطفاً از در وارد شوید!!

🔻 شهرآرا ۸ بهمن ۱۳۹۹

🔘خیلی‌ها که قرآن می‌خوانند هنگامی که به آیه ۱۸۹ سوریه بقره می‌رسند، دچار تعجب می‌شوند. خطاب این آیه به پیامبر است که به مردم بگوید: ”نیکوکاری در آن نیست که از پشت بام به خانه‌ها وارد شوید!! نیکوکاری و تقوا در این است که از در وارد خانه شوید!!“

🔘خواننده تعجب می‌کند که آن مردم چگونه فکر می‌کردند که به جای ورود از در، از پشت بام وارد خانه دیگران می‌شدند و این را معیار نیکوکاری می‌دانستند که در نهایت قرآن آنان را از انجام این کار نهی می‌کند.

🔘اکنون اتفاقی در مجلس رخ داده است که معنی این آیه را می‌توان بهتر فهمید. کمیسیون تلفیق لایحه بودجه موافقت کرد که وام ازدواج با افزایش ۱۰۰درصدی مواجه شده و برای هر یک از دختر و پسر که ازدواج می‌کنند، تا سقف ۱۰۰ و در کل ۲۰۰ میلیون تومان وام ارائه می‌شود. بشرطی که مردان کمتر از ۲۵ سال و زنان کمتر از ۲۳ سال باشند.

🔘تقریباً نوعی اتفاق نظر است که ازدواج جوانان معمولاً با تأخیر مواجه و فرزندآوری نیز کم شده و طبیعی است که برای حل این مسأله باید چاره‌ای اندیشید. ولی برای ورود به این مسأله یا خانه باید از درب اصلی وارد شد و نه از روی دیوار یا پشت بام. محتوای مصوبه مذکور در باره این موضوع مصداق روشن ورود از پشت بام است.

🔘پیشنهاد شده که این افزایش وام ازدواج برای دختران زیر ۲۳ سال و پسران زیر ۲۵ سال تا مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان باشد. طبعاً افرادی که بالای این سن ازدواج کنند، از این امتیاز بی‌بهره هستند!

🔘سود این وام‌ها ۴ درصد است، دوره بازگشت آن نیز هفت ساله گفته شده است. اگر دختر و پسر ۲۰۰ میلون وام بگیرند، باید طی ۷ سال ۲۲۸ میلیون بپردازند. ماهانه حدود ۳ میلیون تومان باید قسط بدهند. عقل سلیم چه می‌گوید؟ این مبلغ را باید داد برای هزینه ازدواج و جهاز و خرید وسایل زندگی و اگر چیزی ماند برای رهن خانه. اگر شغل درست و درمانی نداشته باشید همه اینها هزینه است.

🔘حداقل باید ۶ تا ۷ میلیون تومان درآمد ماهانه داشته باشید تا این قسط را بپردازید و با بقیه آنها بصورت حداقلی زندگی کنید. ولی یک راه دیگری نیز هست. یک ازدواج صوری و به دست آوردن ۱۰۰ میلون تومان، برای هر کدام از عروس و داماد صوری. هر کدام این صد تومان را در بازار می‌گذارند و ماهی ۳ تومان مفت گیرشان می‌آید، نصف آن را بابت وام می‌دهند، و نصف دیگر را به جیب می‌زنند!

🔘راه بهتر این که همه وام را در جا با سود ۲۴ درصد به همان ضامن می‌فروشند. یعنی ضامن می‌تواند حدود ۴۰ میلیون به هر کدام از دو نفر بدهد و وام را بگیرد و خودش اقساط آن را پرداخت کند. یک پول بادآورده که هیچ زحمتی هم ندارد و در این میان فقط دو نفر صوری ازدواج می‌کنند، که ممکن است عوارض جدی هم پیش آید.

🔘همچنین این سیاست پرداخت وام ممکن است موجب فروش دختران کم سن و سال و ازدواج‌های اجباری شود و پدر خانواده از این راه پولی به جیب بزند.

🔘از همه اینها گذشته بسیاری از افراد قادر به بازپرداخت این وام نخواهند بود. و همین مسأله بانکها و ضامن‌ها را دچار مشکل جدی می‌کند.
مسأله اصلی جوانان انجام ازدواج نیست، این راحت‌ترین بخش است. مشکل گام‌های بعدی آن یعنی داشتن شغل و مسکن، تأمین هزینه‌های جاری و تأمین بودجه برای فرزندآوری است که همه اینها منوط به داشتن شغل خوب و با درآمد کافی است. به این سیاستگذاری می‌گویند ورود از پشت بام به خانه! هر کاری کنید بدتر می‌شود. هر سرمه‌ای به این چشم بکشید آن را کورتر می‌کنید. این گره بیش از همیشه کورتر شده است.

🔘راه‌حل فقط یک چیز است بهبود اقتصاد و اشتغال و افزایش درآمد مردم. جوانان خودشان بلد هستند که چگونه ازدواج کنند. آنان باید نسبت به آینده امیدوار باشند. چشم‌انداز روشنی داشته باشند، نه آنکه ناامید و مأیوس باشند.

🔘گذشته از این که معلوم نیست این خاصه خارجی‌ها از جیب بانک با کدام معیار اقتصادی هماهنگ است باید متذکر شد که این نوع دخالت در موضوع ازدواج و دوپینگی کردن آن موجب اختلال در مفهوم طبیعی ازدواج می‌شود و مرزهای ازدواج و طلاق را مخدوش می‌کند. حکومت نمی‌تواند با دخالت‌های مستقیم در یک امر غریزی مثل ازدواج و فرزندآوری آن را مطابق میل خود تغییر دهد.

🔘بشر در ده هزار سال گذشته که متمدن شده بر اساس این غریزه رفتار کرده حالا در ایران حتما مشکلی پیش آمده که انجام این نیاز غریزی با اختلال مواجه شده. باید این مشکل را حل کرد و نه پاک. لطفا از در وارد شوید!

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

⭕️۳۰ سال است آقای نیکبخت را از نزدیک می‌شناسم. ابتدا از پرونده مشهور بانک صادرات سپس هم وکیل خودم بود. به عنوان یک وکیل همیشه سخن حقوقی و دقیق می‌گوید. در ماجرای مهسا نیز جز انجام وظیفه حرفه‌ای و دفاع از موکلانش کار دیگری ندارد.
‏اگر امکان رسیدگی نیست لزومی ندارد با وکیل برخورد شود.

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

🔴به سوی توازن و پایداری ـ ۲

🔺اعتماد ۲۳ اسفند ۱۴۰۱

✍️عباس عبدی

🔘اگر بخواهیم ویژگی ایران را در چند جمله بیان کنیم، بجز توقف یا حتی عقب‌گرد کلی، باید به شدت یافتن عدم توازن میان مولفه‌های قوام اجتماعی، و در نتیجه ناپایداری ناشی از این عدم توازن اشاره کرد. ادامه وضعیت گذشته، به طور قطع تشدید همان وضعی است که اکنون در آن قرار داریم، یعنی پسرفت، یا پیشرفت بسیار اندک که پاسخگوی نیازهای موجود نیست.

🔘همچنین در کنار تشدید عدم توازن، و در نتیجه ناپایداری افزون‌تر، موجب خواهد شد که حوادث و اتفاقات پیش‌بینی نشده سرنوشت جامعه را رقم بزند. براساس ادامه وضع کنونی، جامعه ما هر روز بیش از پیش آب خواهد شد. بنابراین چاره‌ای نیست جز اینکه سناریوی ممکن و مطلوب دیگری جایگزین آن شود.

🔘این سناریوی مطلوب را در یک کلام می‌توان حرکت به سوی اهداف تعیین شده در سند چشم‌انداز دانست، به نحوی که توسعه و پیشرفت همه‌جانبه محقق شود و در عین حال به طور نسبی بتوان عدم توازن را کاهش داد که منجر به پایداری جامعه شود.

🔘این هدف‌گذاری را براساس سخنان چندی پیش مقام رهبری در دیدار با فعالان اقتصادی انجام می‌دهم. ایشان در این سخنرانی به اهداف مهمی اشاره کردند که تحقق آنها مستلزم وجود شرایطی است که برای هر کدام جداگانه نوشته‌ام و شاید منتشر کنم ولی در اینجا فقط به مهمترین هدف اشاره شده از سوی ایشان می‌پردازم:

▪️«ما احتیاج داریم به رشد سریع و مستمر؛ علّت هم این است که عقب‌افتادگی داریم. ما در دهه‌ی ۹۰ به دلایل مختلف یک عقب‌ماندگی و به‌اصطلاح تعطیل نسبی مسائل اقتصادی داشتیم… اگر چنانچه ما پیشرفت بدون عدالت داشته باشیم، در واقع پیشرفت نکرده‌ایم؛ پیشرفت باید همراه با عدالت باشد؛ رشد اقتصادی را متوسّط هشت درصد در سیاستهای برنامه‌ی هفتم قرار دادیم که اگر واقعاً ما بتوانیم به طور متوسّط به رشد هشت درصد برسیم در طول مدّت پنج‌ساله‌ی برنامه به نظر من کار بسیار خوبی انجام گرفته. ما به این رشد احتیاج داریم؛ چرا؟ به چند علّت، به چند دلیل ما نیاز داریم به اینکه این رشد را به دست بیاوریم. مخاطب این حرفِ من همه هستند؛ هم مسئولین دولتی هستند، هم شما برادران عزیز، خواهران عزیز، فعّالان اقتصادی؛ شماها هم مخاطبین این حرفید. این رشد با کمک همه اتّفاق می‌افتد.»▪️

https://telegra.ph/به-سوی-توازن-و-پایداری-ـ-۲-03-13

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

🔴به سوی توازن و پایداری ـ ۱

🔺اعتماد ۲۲ اسفند ۱۴۰۱

✍️عباس عبدی

🔘می‌خواستم چیزی در باره آینده‌نگری سال ۱۴۰۲ بنویسم. در این فکر بودم که از کجا آغاز کنم؟ مقاله «ما آینده خودمانیم» استاد داوری اردکانی رییس فرهنگستان علوم را که دو هفته پیش منتشر شد را دوباره مرور کردم و برخی از نکات را از ایشان تأثیر گرفتم و این یادداشت دو بخشی را تقدیم می‌کنم.

🔘آینده‌نگری موضوعی نو و محصول تغییرات انقلابی در دنیای جدید و عبور از گذشته است. آینده‌نگری عبور از مرحله شانس و اتفاق و تقدیری بودن، به مرحله علم و اراده و تسخیر جهان خارج است. عبور از کشاورزی دیم به صنعت کشاورزی با پیش‌بینی همه جزییات است.

🔘آینده‌نگری قرین با گزاره پیشرفت و تسلط به سرنوشت خویش است. آینده‌نگری همزاد تجدد و غلبه بر قحطی و فقر و عبور از گذشته برای تصرف آینده است. در این قالب، گذشته فقط تا اندازه‌ای به کار می‌آید که به تصرف و شکل دادن آینده کمک کند.

🔘آینده‌نگری ترکیب علم و اراده برای تعیین سناریوها و انتخاب برترین آنها و بسیج امکانات و منابع کشور براساس قواعد علمی برای تحقق سناریوی مطلوب است. در ساختن چنین آینده‌ای، قطعاً دولت‌ها نقش تعیین‌کننده دارند، ولی به هیچ وجه تنها نیروی عامل نیستند. آینده‌ای که مردم، کارآفرینان، دانشمندان، روشنفکران و مجموعه اقشار اجتماعی در انتخاب و تحقق آن مشارکت نداشته باشند پیشاپیش محکوم به شکست است.

🔘آینده قرن بعد نیست، آینده همین فردا است. اگر برای ۵ یا ۱۰ یا ۲۰ سال بعد هم آینده‌نگری می‌کنیم، به طور قطع و به همین نسبت باید نشانه‌های آن را در وضعیت فردا، هفته، ماه و سال بعد هم ببینیم. آینده موهوم و خیال نیست. آینده ما همین گذشته و اکنون ما، و حتی شاید هم بدتر است، مگر اینکه مسیر خود را تغییر دهیم.

🔘آینده وعده‌های سر خرمن نیست. آینده از جنس علم و دانش و اراده است و نه از جنس وعده. آینده‌نگری زایده جامعه و بشر خلاق، آزاد، علم‌گرا، مشارکت‌جو و امیدوار و با اعتماد به نفس و اعتماد به دیگران است.

🔘پس آینده‌نگری لقلقه زبانی نیست. شناخت وضع موجود و مسیر طی شده‌ای است که به اینجا رسیده‌ایم. سپس سناریوسازی‌های گوناگون، حداقل با دو سناریوی ادامه وضع موجود در مقابل سناریوی مطلوب و حتما ممکن؛ و در ادامه نیز شناخت الزامات تحقق آن سناریو در همه حوزه‌ها؛ و در ادامه بسیج همه نیروها برای تحقق آن سناریوی مطلوب و ممکن است. نظارت و پایش مستمر نیز شرط ضروری آن است.

🔘متاسفانه مهم‌ترین تجربه آینده‌نگرانه ایران که با شکست کامل مواجه شد، سند چشم‌انداز ج.ا.ا در افق ۱۴۰۴ است که سه سال دیگر به پایان این سند مانده است. سندی که در سال ۱۳۸۲ ابلاغ شد، دو سال اول هم به خوبی جلو رفت ولی پس از آن و با آمدن دولت احمدی‌نژاد، مسیر معکوس طی شد و اتفاقات ۱۳۸۸، ۱۳۹۰، ۱۳۹۶، ۱۳۹۸، ۱۴۰۱ و... وضعیت را به اینجا رساند که نه تنها در نقطه‌ای که آغاز کردیم قرار نداریم، بلکه عقب هم رفته‌ایم. برای اطلاع بخشی از اهداف این سند را در اینجا می‌آورم:

▪️«جامعه‌ی ایرانی در افق این چشم‌انداز چنین ویژگی‌هایی خواهد داشت: توسعه یافته، متناسب با مقتضیات فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی خود، متکی بر اصول اخلاقی و ارزش‌های اسلامی، ملی و انقلابی، با تأکید بر مردم‌سالاری دینی، عدالت اجتماعی، آزادی‌های مشروع، حفظ کرامت و حقوق انسان‌ها و بهره‌مندی از امنیت اجتماعی و قضایی. برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری، متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایه‌ی اجتماعی در تولید ملی. امن، مستقل و مقتدر با سامان دفاعی مبتنی بر بازدارندگی همه‌جانبه و پیوستگی مردم و حکومت. برخوردار از سلامت، رفاه، امنیت غذایی، تأمین اجتماعی، فرصت‌های برابر، توزیع مناسب درآمد، نهاد مستحکم خانواده، به دور از فقر، تبعیض و بهره‌مند از محیط زیست مطلوب. دست یافته به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه‌ی آسیای جنوب غربی (شامل آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و کشورهای همسایه) با تأکید بر جنبش نرم‌افزاری و تولید علم، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، ارتقاء نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال کامل. دارای تعامل سازنده و مؤثر با جهان بر اساس اصول عزت، حکمت و مصلحت.»▪️

🔘کدام یک از این اهداف محقق شده است؟ احتمالاً فقط مواردی از جمله در حوزه نظامی تحقق یافته است، ولی اهمیت سند چشم‌انداز و آینده‌نگری، در کلیت و پیوستگی، و در توازن اجزا و پایداری آن است. اگر یک پایه آن قوی و پایه‌های دیگرش ضعیف شوند این به معنای اجرای نادرست یا هدف‌گذاری غلط است و منجر به ناپایداری دستاوردها می‌شود.

🔘با این ملاحظات آینده کشور در سال ۱۴۰۲ و احیاناً ۱۴۰۳ چگونه خواهد بود؟ چه سناریوهایی برای آن متصور است؟ سناریوی ادامه وضع موجود چیست، سناریوی وضع مطلوب کدام است؟ الزامات تحقق این وضع مطلوب چیست؟
▪️ادامه دارد

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

⭕️ایران و عربستان در پکن پذیرفتند که به توافقنامه دو کشور در سال ۱۳۷۷ و ۱۳۸۰ یعنی دوره اصلاحات برگردند، حالا آموزش مذاکره؛ آن هم زیر سایه چین را می‌دهند.
‏۲۵ سال مردم را اسیر قدرت طلبی خود کردند.

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

🔴دنبال دشمن نگردید

🔹جهل برخی از مدعیان برای نظام خطرناکتر از هر دشمنی است.

🔺اعتماد ۲۰ اسفند ۱۴۰۱

✍️عباس عبدی

🔘مطلب کوتاهی در توییتر نوشتم که نواصول‌گرایان طرفدار ساختار موجود نه تنها آورده‌ چندانی برای این ساختار ندارند، بلکه کلاً و جزاً هزینه‌زا هستند و گر چه خود را در ظاهر حامی معرفی می‌کنند، ولی این ادعا حتی اگر صادقانه باشد، در عمل نقش آنان در حمایت از این نظام، شبیه داستان دوستی خاله خرسه است که درک درستی از چگونگی رفع مشکلات وضعیت موجود ندارند، و چه بسا اقداماتی می‌کنند که به زیان ساختار تمام می‌شود.

🔘مصداقی که برای این ادعایم آوردم، مواضع مقام رهبری در باره مسمومیت‌های دانش‌آموزان است که موضعی شدید بود و آن را جنایت و غیر قابل عفو دانستند و پس از آن بود که نحوه مواجهه این طرفداران تا حدودی تغییر کرد، هر چند برخی از آنان کوشیدند که دو باره مسأله را منحرف کنند، و علیه روزنامه‌ها و روزنامه‌نگاران داخلی توطئه کنند و حتی به دستگاه قضایی دستور و توصیه به بازداشت و بستن دادند.

🔘در حالی که از فهم این نکته کوچک عاجزند که نقطه قوت یک جامعه در استقلال دستگاه قضایی و آزادی رسانه است و آنان با یک تیر می‌خواهند هر دو را بزنند، و به سرعت هم فراموش کردند که همین دو هفته پیش بستن روزنامه سازندگی به چه سرنوشت زشتی دچار شد. مثال آنان در قرآن آمده که «يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ» هر نقد و فریادی را علیه خود می‌بینند چون خودشان بهتر از دیگران بر ماهیت خویش آگاهند. بگذریم.

🔘اکنون پرسش این است که چرا در سه ماه گذشته، هیچ یک از این افراد نه تنها موضع مشابه یا حتی نزدیک به موضع رهبری نگرفتند، بلکه کوشش می‌کردند که با حمله به دیگران یا مسأله را کم‌اهمیت جلوه دهند، یا کل ماجرا را ساختگی بدانند، یا اینکه به صورت کلی‌گویی و برحسب عادت آن را پروژه دشمنان تعریف کنند.

🔘آنان دانسته یا نادانسته با این عملکرد خود موجب شدند، چنان که شایسته است با مسأله برخورد نشود، لذا زمان طلایی حل مسأله را از دست دادند بطوری که حتی امکان اجرای چنین وضعی بیش از اول آن فراهم شود و کشور را با بحرانی به مراتب بدتر از اعتراضات پاییز مواجه کند.

🔘پرسش این است؛ در سخنان مقام رهبری چه مضمون غیر منتظره‌ای بود که هیچ کدام از شما که مدعی طرفداری از حکومت هستید نتوانستید این موضع را درک کنید و نتوانید پیش از ایشان وظایف سیاسی، اخلاقی و اداری خود را انجام دهید تا کار به اینجا نرسد؟

🔘قضیه خیلی روشن بود. در یک مدرسه دخترانه تعدادی از دانش‌آموزان دچار مسمومیت، و به بیمارستان و درمانگاه منتقل شدند. تا اینجا مسأله حاد نبود، ولی هنگامی که عامل آن را شناسایی و اعلام نکردید، باید بلافاصله زنگ خطر به صدا در می‌آمد، نه فقط از بعد امنیتی و شناختی، بلکه مهم‌تر از آن از منظر اخلاقی، انسانی و حقوق شهروندی باید حساس می‌شدید.

🔘جامعه‌ای که می‌خواهد سیاست فرزندآوری را تشویق کند، بیش و پیش از پرداخت وام بی‌ثمر، لازم است که جایگاه و آینده این فرزندان را تأمین کند، و الا اگر قرار باشد که فرزندانش به این راحتی مسموم شوند و مسئولین و وزرای مربوط اصل ماجرا را کم‌اهمیت یا حتی تکذیب کنند، دیگر فرزندآوری در این جامعه چه توحیهی خواهد داشت؟

🔘مهم‌تر اینکه این اتفاق در قم رخ داده بود و از آنجا که در کوران اعتراضات اخیر بود، عقل سلیم ایجاب می‌کرد که مسئولین مربوط حساسیت بیش‌تری به خرج دهند، چون با کم‌توجهی به موضوع، غیر منتظره نبود که این اقدام متوجه نیروهایی شود که ساختار رسمی چنین انتسابی را نمی‌پسندد.

🔘لذا باید حساسیت در این مورد، دو چندان می‌شد ولی برخلاف این بدیهیات، مسئولین مربوط و طرفداران ساختار به جای برخورد عاقلانه، سعی خود را در نادیده گرفتن یا کم‌اهمیت دادن متمرکز کردند در نتیجه هر کس یا گروه یا عامل روانی و اجتماعی که موجب این بحران شده بود، زمینه را برای تکرار آماده دید و در نتیجه ماجرا چند ماه طول کشید و مهم‌تر اینکه به صورت تصاعدی بالا رفت.

🔘در ادامه باز هم به جای ایفای نقش مسئولانه شروع به توجیهات عجیب و غریب کردند، و واکنش به این توجیهات نیز روشن است. بالاخره با ورود رهبری ماجرا در وجه رسمی، به گونه دیگری شد. حتی در این مرحله هم در توضیحات یکی از مسئولین، اشتباهات مهمی مرتکب شدند، از جمله غیر معاندانه دانستن برخی از این موارد را که بسیار جای تأمل دارد و به لحاظ قانونی نادرست است و معنای بدی هم دارد. مگر ممکن است کسانی چنین کارهایی را کرده باشند و فقط ارشاد شوند؟!

🔘در هر حال شما هیچ آورده و افزوده‌ای برای این ساختار ندارید. فقط ادعا می‌کنید و مواضع‌تان بیش از اینکه به سود ساختار باشد به زیان آنان است. دنبال دشمن نگردید، خطرناکتر از دشمن برای این نظام جهل و فقدان عقل سلیم و متعارف نزد برخی از مدعیان طرفداری از آن است.

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

دور باطل ارز
#یادداشت_اختصاصی از #تجریش_آنلاین
عباس عبدی


یکی از بزرگ‌ترین اختراعات بشر پول است. کافی است که پول نباشد تا بشریت به عصر حجر و زندگی در غار برگردد. پول یعنی واحد شمارش و مبادله و ذخیره. اگر پول نباشد، مبادله غیر ممکن و یا بسیار محدود و پرهزینه می‌شود. تاریخ پول بسیار جالب است، مهم‌ترین تحول در مسیر تکامل آن شکل‌گیری اسکناس کاغذی بود که خودش واجد ارزش نبود، ولی معادل مقداری معین طلا یا نقره ارزش داشت که این طلا در خزانه دولت‌ها بود. در سال ۱۹۷۱، ایالات متحده این رابطه را میان دلار و طلا قطع کرد و پشتوانه پول را به صورت عینی از میان برد و به جای آن قدرت خرید و توان اقتصادی کشور جایگزین آن شدند. اکنون هم وارد مرحله پول‌های دیجیتال شدیم که ماجرای دیگری دارد و حتی از ساختار انتشار دولت‌ها خارج شده است.

ادامه مطلب ...

@tajrishonline

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

🔴 آیا استعفا راه حل است؟

🔺گفتگو با هم‌میهن ۱۶ اسفند ۱۴۰۱

✍️عباس عبدی

🔹روند گرانی‌ها و تورم روزافزون شده و سیاست‌های کلان دولت هم پاسخگوی این مشکلات نبوده است. راه‌های برون رفت از وضعیت فعلی را چه می‌دانید و ادامه وضع فعلی به کجا منتهی خواهد شد؟

🔘مشکلات اقتصادی در ایران ریشه سیاسی دارد و به هیچ وجه راه حل‌های اقتصادی در چارچوب سیاسی تعیین شده برای سیاست‌گذاری موثر جواب نمی‌دهد، بنابراین راه حل سیاست است و این هم چندان در اختیار دولت نیست، منظور از سیاسی بودن اعم است از سیاست داخلی، سیاست خارجی، یا سیاست اجتماعی و فرهنگی، تا اصلاحاتی در آنها انجام نشود هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد و احتمال اینکه سال آینده تورم بیشتر هم شود وجود دارد، بنابراین به نظرم مشکلات ایران راه حال تکنیکال و فنی و جزیی بویژه اقتصادی ندارد.

🔹در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی، زمانی که با افزایش قیمت ارز و تورم روبرو بودیم، منتقدان دولت از مسائلی مانند انتخابات زودهنگام و یا طرح عدم کفایت رئیس جمهور حرف می‌زدند؛ چقدر چنین پیشنهاداتی نتیجه بخش می توانست باشد؟

🔘چنین پیشنهادی در دولت روحانی، بدلیل وجود اختلافات درون ساختاری مطرح می‌شد. این پیشنهاد که استعفا دهید تا حداقل درون ساختار قدرت یکدیگر را تخریب نکنید و وحدت ساختاری حفظ شود تا هر تصمیمی که می‌خواهند بگیرند. اما الان مشکل این است که چنان تنش و تعارضی درون ساختار قدرت وجود ندارد، وضعیت موجود حداکثر ظرفیت فعلیت یافته میان جناح حاکم است چه از لحاظ سیاست‌گذاری و چه از لحاظ اجرا است. بنابر این چنین تغییراتی بی معنی است و اجرا هم نخواهد شد.

🔹دولت تغییر کرده و روند همان شده که این منتقدان میخواهند. برای کشور ما چقدر تغییر دولت ها می تواند اثر گذار در وضع موجود باشد و چقدر ضرورت دارد سیاست های کلان و نحوه تصمیم گیری ها تغییر کند؟

🔘مفید بودن تغییرات دولت‌ها مثل این است که یک مربی دو بازیکن را تعویض کند، این کار ممکن است جواب دهد و بازیکنان جدید با انرژی و تاکتیک‌های جدید بیایند. اما اگر کل بازی ایراد داشته باشد، ورود بازیکن جدید بی معنی است و کمکی به ماجرا نخواهد کرد. پس اگر ساختار بازی ایراد داشت، تغییر بازیکن هیچ مسئله‌ای را حل نخواهد کرد. حتی رفت و آمد یک تیم هم کمکی به حل ماجرا نخواهد کرد، باید تغییرات، مشمول سیاست‌های کلان و کلی و با مشارکت همه نیروهای سیاسی شود وگرنه وضع به همین شکل ادامه خواهد یافت.
/channel/abdiabbas

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

🔴واکنشی از نسل سوخته

🔺اعتماد ۱۴ اسفند ۱۴۰۱

✍️عباس عبدی

🔘هفته پیش یادداشتی را در دو بخش با عنوان «انتقام نسل سوخته» نوشتم که تحلیلی از وضعیت دهه شصتی‌ها بود و این که نسل مزبور بیشترین سختی‌ها را کشید و صلاحیت کسب کرد ولی خیری از توانایی‌هایش نبرد و اکنون در صدد انتقام است. انتقامی که قابل درک است.

🔘در پایان آن یادداشت نوشته بودم که: «در نتیجه تنها یک راه در برابرشان وجود داشت، و آن گرفتن انتقام بود، هم از تاریخ و انقلاب، و هم ساختار، و هم از پدران، بویژه از سوی دختران این نسل. گرایش آنان به گذشته پیش از انقلاب و یا حتی ناسزاهایی که در شعارها می‌دادند بیش از آن که محصول یک انتخاب عقلانی باشد ابزار و شیوه انتقام‌گیری آنان بود.»

🔘در اینجا به دو نمونه از واکنش‌ها اشاره می‌کنم که اولی خانمی روزنامه‌نگار در صدد توضیح بیشتر وضعیت این نسل است و دومی کنش‌گری سیاسی که در پی تبیین ماجرای انتقام بود.

▪️سلام صبح شما بخیر
یادداشت شما رو به‌دقت خواندم.
به‌نظرم یک نکته در مورد هم‌سن و سالان من مغفول مانده؛ ناامیدی فزاینده که به انفعال رسیده و دیگر آینده‌ای را متصور نیستیم. به نسل ما خودسانسوری یاد داده شده بود و همیشه احتیاط پیشه کردیم. الزام به رعایت تقیدات مذهبی (به‌جهت حفظ آبروی خانواده؛ پدران به جنگ رفته و مادران مشغول در مناصب دولتی)، تکریم همیشه صرفه‌جویی (به‌جهت شرایط جنگ و دوران سازندگی) از ما نسلی ساخته که در مقایسه با خواهران و برادران کوچک‌تر خود هیچ توقعی از زندگی نداریم. در واقع به ما یا دادند که توقع‌داشتن بد است. همین موضوع باعث شده که امروز وقتی دهه هشتادی‌های معترض را می‌بینیم آنها را تحسین می‌کنیم. چون کاری را که ما نمی‌توانستیم، آنان انجام دادند اما چون هم امیدی به بهبود نداریم و هم جرات لازم برای همراهی این نسل در وجود ما نهادینه نشده است، به همین علت با ناامیدی تمام، فقط نظاره‌گر بودیم.
نسل ما نسل هیس! فریاد نزن، نگو، نخواه بود. نسل ما را در کتب آموزشی مطمئن کرده بودند که به جهنم می‌رویم و بهشت جای از ما بهتران است و این نسل هر آنچه کسب نکرده و یا از او دریغ شده بود را به فرزندش آموزش داده است. حتی از اینکه کم‌ترین نمره فرزندمان در دروس دینی باشد هم نگران نبودیم. کودکانی تربیت کرده‌ایم که با ارزشهای تحمیلی نهادهای رسمی بیگانه هستند. رسانه، مذهب، سیاست! فقط یادشان دادیم که هر چه می‌خواهی بگو ما فراهم می‌کنیم. این کودکان پر توقع، هنوز به سن حضور اجتماعی نرسیده‌اند اما مانند آتش زیر خاکستر در چند سال آینده، ظهور و بروز خواهند داشت و به‌عقیده بنده همین تربیت نسلی، بزرگ‌ترین انتقام ما از گذشته خواهد بود. چون هر آنچه نداشتیم را در آینده فرزندان خود تصور می‌کنیم و نسبت به هر آنچه به زور آموزش‌مان می‌دادند هم دچار انزجار هستیم. نفرتی که بیان نمی‌شود اما در تربیت کودکان خود آنرا تبدیل به آموزش ضدیت با تمامیت خواهی کرده‌ایم. نسل ما و فرزندان ما مانند سکون و خروش موج دریا هستند و نسل پس از این دو نسل احتمالا آرامش نسبی را تجربه خواهند کرد.▪️

▪️مورد دوم که کنش‌گری سیاسی است از درون زندان تماس گرفت. در صداقت و هوشمندی او شکی ندارم. به درستی متوجه شده بود که حداقل یکی از مصداق‌های مورد نظرم، اوست. توضیح می‌داد که ما هیچ علاقه‌ای به درگیر شدن در سیاست به معنای موجود را نداشتیم. می‌خواستیم زندگی کنیم ولی این را از ما دریغ کردند. در واقع مجبور شدیم به این راه گام بگذاریم این انتخاب ما نبود، این تحمیل و اجبار ساختار بود. بیشتر ما دنبال یک زندگی آرام و بی دغدغه بودیم که ما را از آن محروم کردند.▪️

🔘شخصا با نظر هر دو نفر موافق هستم. اصولا پدیده‌های اجتماعی را باید با متغیرها و‌ عوامل اجتماعی تحلیل کرد. وضعیت این نسل بیش از این که محصول خواست و اراده آزادِ تک تک آنان باشد ناشی از جبری است که جامعه بر آنان تحمیل کرد و همه ما نیز کمابیش در آن شریکیم. ما هم کمابیش همین گونه رفتار کرده‌ایم.

🔘گرچه علاقه‌ای به نصیحت ندارم چون برای بهبود امور باید متغیرها تغییر کند ولی در مقام فردی ما قادر هستیم که حداقل خودمان را به دست امواج کور جامعه نسپاریم. لازم است از تجربیات ناموفق نسل‌های پیشین درس بگیریم.

🔘از حدود ۵ سال پیش که برخی از این نسل از من می‌پرسیدند که چه کنیم؟ همواره تاکید می‌کردم که شما باید خودتان گام بردارید. نسل های پیش از شما از جمله نسل ما کار چندانی نمی‌توانند انجام دهند مگر این که به شما کمک کنند.

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

🔴سیاستِ مسمومِ رسانه‌ای

🔺اعتماد ۱۳ اسفند ۱۴۰۱

✍️عباس عبدی

🔘یکی از مشکلات رایج در جامعه ما، طرح نادرست پرسش و مسأله است، در نتیجه به جای آنکه به تفاهم برسیم، از یکدیگر دور می‌شویم و اختلافات نیز بیش‌تر می‌شود. در ماجرای مسموم شدن این وضعیت دانش‌آموزان به وضوح بیشتری دیده می‌شود، چون از ابتدا عده‌ای در حال گمانه‌زنی هستند که چه کسی این جنایت را انجام داده است؟

🔘بخشی از طرفداران حکومت می‌گویند که مخالفان و براندازان متهم اصلی آن هستند. نکاتی را هم طرح می‌کنند، از جمله اینکه اولین بار در ۱۹۸۳ در فلسطین و سپس در افغانستان (۲۰۰۹) رخ داده. همچنین معتقدند چون زیان چنین اتفاقی متوجه نظام است و سود آن را دشمنان می‌برند پس دشمنان انجام داده‌اند.

🔘در مقابل دیگران با توجه به فضای عمومی جامعه و ضدیت عده‌ای با حضور زنان در عرصه اجتماعی، نیروهای دیگری را متهم می‌کنند و این اتهام‌زنی‌ها همچنان ادامه دارد و طبعاً هیچ گاه هم به نتیجه نمی‌رسد.

🔘البته نهایی‌ترین پرسش برای افکار عمومی همین است که چه کسانی مرتکب چنین جنایتی شده‌اند؟ ولی برای رسیدن به این پاسخ، پرسش‌های مقدماتی‌تری وجود دارد که بدون پاسخ به آنها، طرح پرسش اصلی بی‌نتیجه است.

🔘ابتدا بگویم، برخلاف نظر کسانی که این ماجرا را توطئه‌ای برای تشدید بحران سیاسی داخل کشور می‌دانند معتقدم که ماجرا در آغاز چنین نبود. زیرا سه ماه است که افکار عمومی و رسانه‌ها در برابر این اتفاقات سکوت نسبی کرده بودند، به عبارت دیگر همه انتظار داشتند که ماجرا پس از یکی دو یا سه بار که انجام شد، روشن شود و احتمالاً افراد و عوامل شناسایی و دستگیر شوند و غائله پایان یابد.

🔘اگر این ماجرا با هدف تشدید بحران سیاسی بود حتماً از همان ابتدا حاد می‌شد. و اگر مرتکبین دنبال بحران‌سازی بودند این کار را از قم آغاز نمی‌کردند. البته این درست است که در ادامه ظرفیت تبدیل شدن به بحران را داشت، ولی از آغاز چنین نبود، به علت مواجهه نامناسب؛ ظرفیت‌سازی شد.

🔘پس مسأله اصلی چیست؟ به نظرم سیاست رسانه‌ای در محدود کردن دسترسی و انتشار اخباری است که از نظر ساختار سیاسی، امنیتی محسوب می‌شود، این مشکل اصلی ما است. برای مثال در ماجرای آتش‌سوزی پلاسکو، تقریباً همه رسانه‌ها به نحوی وارد ماجرا شدند، گفتگو می‌کردند، فیلم پخش می‌شد، تحلیل می‌کردند و... هر چند پاسخگویی رسمی اشکالات جدی داشت، ولی عموم مسایل طرح می‌شد. در حالی که در این ماجرا قضیه متفاوت است، هر چند به عللی اهمیت آن بیش‌تر از پلاسکو بود.

🔘در واقع دسترسی به کادرهای آموزشی و مدرسه، خانواده‌های دانش‌آموزان، حتی مدیرانِ مستقیم ماجرا بسیار محدود بود. به تعبیر دقیق‌تر نقش رسانه‌ها در مواجهه دقیق با این پدیده، کم‌رنگ و در حد اخبار کاملا رسمی بود، در حالی که رسانه‌ها باید بتوانند از ابتدا به ابعاد گوناگون ماجرا بپردازند. شاید بزرگ‌نمایی هم کنند، ولی ایرادی ندارد این از ویژگی رسانه است که ماجرا را برجسته و حساسیت‌ها را افزایش می‌دهد.

🔘هنوز رسانه‌ها نتوانسته‌اند به صورت مستقل گزارش‌هایی از پزشکان و پرستاران، دانش‌آموزان و... ارایه کنند. همه‌اش سخنان مقامات رسمی است که بدون تأیید مراجع مستقل کمتر پذیرفته می‌شود.

🔘نکته و مسأله مهم‌تر دیگری که نباید فراموش کرد، واکنش کمرنگ مقامات رسمی به مسمومیت‌ها بود. علت این نیز تا حدی قابل پیش‌بینی است. آنان می‌ترسند که با پرداختن به موضوع با دست خودشان موجب ایجاد یک مسأله شوند و در این فضای عمومی دردسر تولید شود.

🔘در حالی که این یک وجه ماجرا بود، در وجه دیگر، جامعه انتظار داشت که مسئولین نه در تنها در برخورد و رسیدگی امنیتی و انتظامی جدی‌تر باشند، بلکه نسبت به جنایت رخ داده واکنش اخلاقی و سیاسی شدیدتری هم نشان دهند نه اینکه سه ماه پس از ماجرا وزیر کشور مسئول پیگیری شود. اتفاقاً نشان دادن حساسیت سیاسی و اخلاقی و رسانه‌ای موجب می‌شد که حس اعتماد در مردم ایجاد، و نگرانی‌های خانواده‌ها برطرف شود، و اطمینان پیدا کنند که حکومت مصمم به شناسایی عوامل این اقدام است.

🔘متأسفانه واکنش ضعیف موجب شده که هر چه از طرف مقامات رسمی گفته شود، کمتر از آنچه انتظار دارند مورد توجه قرار گیرد. پس اگر بخواهم پیام این یادداشت را کوتاه کنم در این جمله است که مسمومیت دختران این جامعه به این علت به مسأله‌ای هزینه‌ساز تبدیل شد که سیاست رسانه‌ای در ایران مسموم است. در چنین فضای رسانه‌ای هر خبر و اطلاعی می‌تواند مسمومیت مضاعف پیدا کند.

🔘همچنین اگر برخی افراد درباره نتیجه و فرجام و عامل این جنایت گمانه‌زنی می‌کنند، مسأله اصلی ما شیوه مواجهه با مسائل و حل انها است. پیش از این که چه کسی مرتکب قتل شده، این مسأله اهمیت دارد که طی چه فرآیند مورد توافقی، متهمین قتل شناسایی و محکوم می‌شوند؟

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

🔴وعده‌های تحقق نیافته و فیلترینگ

🔺 گفتگو با فرازدیلی ۱۰ اسفند ۱۴۰۱

✍️عباس عبدی

🔹این گفتگو در باره وعده‌های دولت و ناتوانی در انجام آنها بویژه در زمینه فضای مجازی و بستن آن انجام شده که پاسخ خود به پرسشها را در زیر تقدیم می‌کنم.

🔘(درباره وعده‌ها)به نظرم، مشکل این دولت فقط ناتوانی در انجام وعده‌هایش نبود بلکه مشکل در خود وعده‌ها بود. از اول نیز همه می‌دانستند که محقق شدن چنین وعده‌هایی در این دولت و با این شرایط سیاسی غیرممکن است. همچنین دولت تصور روشنی از معنی و الزامات وعده‌های داده شده نداشت.

🔘مثل این می‌ماند که من به شما بگویم می‌توانم با یک ماه تمرین، صد متر را در ۸ ثانیه طی کنم اما بعد می‌بینید در ۲۰ ثانیه هم نمی‌توانم بدوم. برای اینکه دویدن صدمتر در ۸ ثانیه معنایی دارد که حداقل در شرایط کنونی، از قدرت بشر خارج است.

🔘بنابراین اینطور نیست که دولت می‌توانسته وعده‌هایش را انجام بدهد و نداده باشد؛ آن وعده‌ها اساسا غیرقابل انجام بودند و این ضعف بدتری برای این دولت است. در نتیجه می‌خواهم بگویم، دولت را با تجربه‌ای که از وعده‌هایش دارید قضاوت نکنید.

🔘(درباره فیلترینگ و فضای مجازی)به هر حال، این‌ها نمی‌توانند فضای مجازی را آزاد کنند. به خاطر اینکه نگاه‌شان به فضای مجازی تنها از حیث خسارت‌هایی است که این فضا به خودشان وارد می‌کند. یعنی این فضا به تقویت شفافیت، نقد دولت و آزادی بیان منجر می‌شود که انان فکر می‌کنند خسارتی علیه خودشان است. بنابراین فضای مجازی را به ناچار می‌بندند ولو بلغ ما بلغ! حتی اگر حاضر باشند به قیمت تن دادن به تبعیض، فضا را برای خارجی‌ها باز کنند.

🔘(درباره تاکید آنها بر حفظ ارزشهای دینی در ضرورت فیلترینگ)این تاکید بر ارزش‌های دینی و انقلابی و اقتضائات نوین فضای مجازی، آنقدر کش‌دار است که بی‌معنی است. در حقیقت باید به شکل دیگری به ماجرا نگاه کرد.

🔘فضای مجازی مثل بسیاری از چیزهای دیگر، جزو آلات مشترکه است. اجزای بدن ما مثل زبان جزو آلات مشترکه است؛ یعنی هم می‌توانیم از آن استفاده حلال کنیم و هم استفاده حرام. تقریبا چیزی وجود ندارد که خیر محض یا شرّ محض باشد. اما هرگز ابزاری را به خاطر اینکه با آن فعل حرام صورت گرفته، ممنوع یا نابود نمی‌کنند.

🔘اگر زبان ما می‌تواند فحش بدهد، غیبت کند، دروغ بگوید اما هرگز زبان را به خاطر ترس از ارتکاب چنین اعمالی نمی‌بُرند. چرا که زبان، کارکردهای مثبت بسیاری دارد. چه کسی زبان را می‌برد؟ کسی که فقط به عملکرد زبان علیه خودش توجه دارد و کاری به عملکردهای بسیار خوب زبان ندارد.

🔘در اینطور موارد، با منع کردن نمی‌توان جلوی کارهای بد را گرفت. چاقو و اسلحه، هر دو جزو آلات مشترکه‌اند. هرگز چاقو را محدود نمی‌کنند زیرا منافعش بسیار بیشتر از خسارت‌هایی است که ممکن است ایجاد کند. در خیلی از کشورها اما اسلحه را محدود می‌کنند؛ با اینکه اسلحه می‌تواند مفید هم باشد ولی زیان و خطرش بیشتر است. در مورد مشروبات الکلی نیز همینطور است. در جاهایی فکر می‌کنند عوارض بیشتر از فوایدش است و به همین خاطر محدودش کرده‌اند.

🔘منافع فضای مجازی قابل مقایسه با مضراتش نیست خیلی بیشتر است پس چرا این آقایان روی آن حساسند؟ به این دلیل که کاری به منافع عمومی‌اش ندارند؛ بلکه به زیان‌هایی که متوجه خودشان در قدرت شده حساسند. مساله اصلی برای آن‌ها، همین زیان‌ها است.

🔘شاید منافعی هم که از فیلترینگ به دست می‌آورند. وزیر سابق ارتباطات در مورد گردش مالی فیلترشکن‌های پولی رقم وحشتناکی را اعلام کرده‌اند. افرادی که چنین درآمدهایی دارند حتما در این ماجرا نقش دارند.

🔘مساله بعدی این است که مگر فضای مجازی چه ضرری برای آقایان داشته؟ اتفاقا تحقیقات نشان داده که حتی در اعتراضات نیز چندان موثر نیست. بنابراین باید مبنا را به جای این حرف‌ها، بر ارزش آزادی و انتخاب مردم قرار داد.

🔘کسی که دین‌دار و انقلابی است، باید آزاد باشد. دین‌داری و انقلابی‌گری بدون آزادی هیچ معنایی ندارد. حالا اگر افرادی نیز هستند که با سوءاستفاده از فضای مجازی، کارهایی مثل قاچاق، خرید و فروش انسان، فحشا، جاسوسی و یا اقدامات خرابکارانه می‌کنند، وظیفه دستگاه‌های امنیتی است که جلوی این کارها را بگیرند.

🔘خود دستگاه‌های امنیتی به میزان زیادی از این ابزار استفاده می‌کنند و باید مواظب اقدامات مجرمانه هم باشند. این فیلترینگ مثل این است که برای جلوگیری از کشته شدن چند نفر با چاقو کلا ساخت و نگهداری و استفاده از چاقو ممنوع شود.

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

🔴انتقام نسل سوخته ۲
🔹چرا دهه شصتی‌ها شایسته‌ترین و مظلومترین هستند؟

🔺اعتماد ۹ اسفند ۱۴۰۱

✍️عباس عبدی

▪️ازدواج؛
🔘سن ازدواج این نسل به طور متوسط ۳ تا ۴ سال نسبت به سن ازدواج در زمان تولد آنان افزایش یافت و این تأخیر در ازدواج نیز به ویژگی مهمی برای این نسل تبدیل گردید البته تاثیر عامل تحصیلات و نیز وضع بد اقتصادی را در این مسأله نباید نادیده گرفت. حتی آنان هم که ازدواج کردند، یا فرزندی ندارند، یا به سرعت طلاق گرفتند.

🔘روند کاهشی ازدواج (برخلاف انتظار، چون متولدین آن دوره تعدادشان خیلی زیاد بود و در این مقطع وارد مرحله ازدواج شدند) و روند تصاعدی و افزایشی طلاق دقیقاً مربوط به همین دهه ۱۳۸۰ است که متأثر از وضعیت دهه شصتی‌ها است.
▪️فضای فکری؛
🔘بیش‌ترین تحول در این نسل در حوزه فکر و اندیشه رخ داده است. آنان از زیر بار ضدیت با رژیم گذشته و نیز فضای چپ دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ بیرون آمده بودند و اکنون جناح‌های حکومتی، مذهبی بودند و چپ نیز با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به تاریخ پیوسته بود.

🔘فشارهای گوناگون و یک‌سویه در فضای رسانه‌ای رسمی همراه با یک نظام آموزشی بسته نیز آنان را از ارزش‌های رسمی منزجر کرده بود، در نتیجه نوعی گرایش به زندگی و همراه با رویکرد لیبرالی وجه غالب جوانان این مقطع بود و برخلاف فضای رسمی رسانه و آموزش، فضای عمومی و مجلات و کتاب و... این تحول را تسریع کرد، فضای بین‌المللی هم آن را حمایت می‌کرد.

🔘این دوره همزمان شد با ورود اینترنت، ماهواره و... که تغییری اساسی در دسترسی‌های رسانه‌ای و فکری ایجاد کرد و این نسل اولین کسانی بودند که از این امکانات بهره می‌بردند. دوره اصلاحات به این ماجرا کمک کرد و یکی از پایه‌های آن دوره همین دهه شصتی‌ها بودند.

🔘در واقع همان نقشی که دهه هشتادی‌ها در اعتراضات اخیر داشتند، در جریان اصلاحات دهه شصتی‌ها به عهده داشتند و بسیار هم خرسند و با انگیزه بودند، هر چند امروز از آن پشیمان هستند، ولی این پشیمانی یک خودزنی و موضعی انفعالی است.

https://telegra.ph/انتقام-نسل-سوخته-۲-02-27

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

⭕️عجیب نیست، در این ساختار کاملا عقلایی است.
‏پیاز را کیلویی ۱ دلار صادر و همان پیاز را کیلویی ۱.۲ دلار وارد کنید برنده‌اید. چون یک دلار صادراتی می‌شود ۵۶ هزار تومان و ۱.۲ دلار وارداتی می‌شود ۳۴ هزار تومان که تفاوت آن سود است. البته از جیب مردم و اتلاف هزینه حمل و نقل و ...

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

🔴ترس و نفرت از اینترنت

🔻اعتماد ۱۲ بهمن ۱۳۹۹

🔘یک نفر توییت کرده بود که: 128 کیلوبیت کافی است، لازم نیست باندش را پهن کنید، صداوسیما برای مردم کافیه، آموزش مجازی هم از شبکه آموزش پخش می‌شود، ستاره مربع هم با پیامک برای اشتغال‌زایی هست. این سوسول‌بازی‌های اقتصاد دیجیتال و اشتغال استارت‌آپی را هم جمع کنید برود. سپس گفته بود که همه اینها می‌توانست پیش بیاید، به راحتی. و باید ادامه داد اگر کار دست مخالفان توسعه بود.

🔘به نظر می‌رسد که مخالفان فضای مجازی فاقد درک درستی از اهمیت اینترنت هستند. آیا آنان نمی‌دانند که طی فقط چند سال شرکت‌هایی که مرتبط با این زیرساخت هستند، مثل آمازون، گوگل، مایکروسافت و... به صدر شرکت‌های جهانی در آمده‌اند؟

🔘علت این رشد سریع در اهمیت نقش فن‌آوری اینترنت در توسعه اقتصادی و اجتماعی است. محروم کردن مردم ایران از اینترنت آزاد و با پهنای باند بزرگتر، به معنای محروم کردن کشور از توسعه است. کوتاه‌بینانه و نابخردانه است که برخی موارد ناپسند در شبکه‌های اجتماعی را مستمسک محدودیت اینترنت قرار داد. مثل این است که برای پیشگیری از ضرب و شتم دیگران، دست‌های مردم را قطع کنند!! یا برای جلوگیری از تصادف، جاده‌ها را مسدود و خراب کنند! قطعاً این اقدام معقولانه‌تر از قطع یا محدودیت اینترنت است. حتماً دنیا به ما خواهند خندید که وزیری را به اتهام توسعه اینترنت احضار کنیم!!

🔘اینترنت در کنار آب، برق، راه، مخابرات، انرژی، امنیت، دادگستری و... از مولفه‌های زیرساخت‌های ضروری برای توسعه و پیشرفت است. اشخاص کوچک آن را محدود به حضور مردم در شبکه‌های اجتماعی می‌دانند. تازه این حضور هم محصول بیماری رسانه‌های رسمی است.

🔘اینترنت به عنوان مجرای اصلی اقتصاد اطلاعات عمل می‌کند. اقتصاد را بطور سنتی به سه بخش خدمات، صنعت و کشاورزی تقسیم می‌کردند، ولی مدتی است که به علت بزرگ شدن اقتصاد اطلاعات، این بخش را جدا می‌کنند، و نظام‌های توسعه‌یافته را نظام‌هایی می‌دانند که سهم اقتصاد اطلاعات در آنها بیش‌تر باشد و این حوزه از اقتصاد ارتباط مستقیمی با زیرساخت اینترنت دارد.

🔘اینترنت نه فقط لازمه توسعه اقتصاد اطلاعات است، بلکه در زمینه حکمرانی و خارج کردن دخالت‌های فردی و کاهش فساد نیز بسیار موثر است. جهان امروز از طریق اینترنت در حال یکپارچگی نظارتی است. در داخل کشور نیز تنها راه موثر با فساد و خارج کردن تقلب از روابط اداری، اینترنتی کردن گسترده و اتصال سامانه‌های اطلاعاتی گوناگون به یکدیگر و استفاده برخط از آنها است. نه فقط نظارت، بلکه سرعت امور و استعلام‌های گوناگون و کاهش کاغذبازی‌های اداری و بهبود شرایط کسب و‌کار منوط به توسعه مکانیزه کردن امور اداری است.

🔘اگر پیگیر بازار جهانی کار باشید متوجه خواهید شد که بیش‌ترین تقاضا برای فارغ‌التحصیلان کامپیوتر است. امروز کامپیوتر بدون اینترنت ابزار کم‌اهمیتی خواهد بود. متأسفانه بسیاری از فارغ‌التحصیلان خوب این رشته، جذب بازار کار خارج از ایران شده‌اند که حقوق بسیار خوبی می‌دهند. چرا می‌گویم، متأسفانه، به این علت که نمی‌گذارند این بازار چنانچه شایسته است در اینجا رشد کند.

🔘اگر اینترنت نبود. کرونا وحشتناک‌تر عمل می‌کرد. ما خیلی خوشبخت هستیم که زمانی دچار کرونا شدیم که امکان استفاده از اینترنت را به عنوان راه‌حلی برای جایگزینی مواجهه رودررو داریم. اینترنت نه فقط زیرساخت اصلی توسعه است، بلکه بطور مستقیم نیز زمینه اشتغال بسیاری را فراهم کرده است.

🔘شبکه‌های مجازی بویژه اینستاگرام، پیش از آنکه محلی برای سرگرمی و اوقات فراغت باشد، محلی برای کسب و کار است. مخالفان اینستاگرام خودشان در آنجا بیشتر دنبال مطالب سرگرمی هستند خیال می‌کنند همه مردم چنین‌اند.

🔘صدها هزار نفر از این طریق امرار معاش می‌کنند. کسانی از این امکان استفاده می‌کنند که در گذشته دستشان به هیچ جا بند نبود. امروز فلان روستایی در خاش یا زابل یا سردشت یا سرخس به همان اندازه می‌تواند از این امکان بهره‌مند شود که آن فرد شهری منطقه بالای تهران بهره‌مند است.

🔘اینترنت کمک می‌کند که نابرابری‌های گوناگون نیز کمتر شود، به شرطی که دسترسی به خود اینترنت نابرابر نباشد. هم‌چنین اینترنت موجب بالفعل شدن خلاقیت‌های گوناگون خواهد شد. خلاقیت‌هایی که در سراسر کشور پراکنده است.

🔘همه اینها مشروط بر این است که عده‌ای غافل از مسایل توسعه اقتصادی و نیز بی‌اطلاع از نیازهای مردم، از خر شیطان پایین آیند و دست از لجاجت و دشمنی با اینترنت بردارند و خودشان را با این فن‌آوری هماهنگ کنند. مخالفت با عرضه و توسعه اینترنت نابخردانه از مخالفت با توسعه بیشتر برق، راه، انرژی، و.... است.

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

🔴پیش از امنیت ملی

⭕️چه نسبتی میان امنیت ملی
و واقعیت‌های اجتماعی
برقرار است؟

🔻مشق‌فردا، شماره ۶ دی و بهمن ۱۳۹۹

🔘به نظر می‌رسد که امنیت ملی مفهومی جدید و متأخر است، اگرچه در گذشته تاریخی همیشه مفهوم امنیت وجود داشته و یک پدیده مرتبط با غریزه هر موجود زنده است، ولی امنیت با پسوند ملی موضوعی جدید و متفاوت است. بنابراین ابتدا باید دید که نسبت ما از حیث تاریخی با این مفهوم در چه وضعیتی است؟

🔘امنیت ملی واجد دو جزء مرتبط با یکدیگر است؛ «امنیت» و «ملی». امنیت بیش از آنکه یک امر عینی و قابل سنجیدن باشد، در اصل یک حس و برداشت عمومی و بین‌الاذهانی است. درجه‌ حرارت محیط یک واقعیت عینی و قابل سنجش از طریق دماسنج است؛ در حالی که سرد و گرم‌بودن محیط یک امر نسبی و بین‌الاذهانی است، اگرچه این حس با واقعیت بیرونی مرتبط است و از آن متأثر می‌شود.

https://telegra.ph/پیش-از-امنیت-ملی-01-19

Читать полностью…

آینده (عباس عبدی)

🔴یک سوزن به خود یک جوالدوز به مردم

🔻خبرنیوز هفتم بهمن ۱۳۹۹

🔘چند روز پیش این پیامک از طرف شرکت توزیع برق منطقه‌ای تهران برای مردم از جمله به شماره تلفن همراه بنده ارسال شد.

☑️”با توجه به ورود موج جديد سرما و ضرورت کاهش مصرف برق و گاز، به پويش مردمي انرژي _ همدلي ، بپيونديم و با انجام راهکارهاي ساده صرفه جويي انرژي، از جوايز ارزشمندي برخوردار شويد.
راهکارهاي ساده کاهش مصرف انرژي:
۱- خاموش کردن لامپها و وسايل برقي اضافي
۲- کاهش شعله بخاري و کم کردن دماي محيط
شرکت توزيع نيروي برق تهران بزرگ“☑️

🔘 دو هفته پیش از آن نیز پیامکی مبنی بر صرفه‌جویی در مصرف گاز، از شرکت گاز آمده بود که در حمایت از آن مطلبی را توییت کردم، ولی اکنون به جای حمایت می‌خواهم چیز دیگری را بگویم زیرا پس از آن حمایت یکی از خوانندگان محترم مطلب کوتاه زیر را برای بنده فرستاد.

☑️«سلام جناب عبدی
دیدم توصیه به پوشیدن لباس بیشتر و کم کردن دمای خانه کرده‌اید، کاش یک سوزن هم به بخش دولتی می‌زدید.
دولت اگه راست میگه باید صرفه‌جویی را از خودش شروع کنه. در ۱۵ سال گذشته هر سال ژانویه با خطوط هوایی مختلف به اروپا سفر کرده‌ام. در هیچ کدام از فرودگاه‌ها مجبور به درآوردن کاپشن و پولیور خودم نشدم الا در فرودگاه امام خمینی که مسافران از شدت گرما در زمستان با تیشرت تردد می‌کنند. در ترکیه و اروپا کلیه پرسنل فرودگاه مجبورند لباس گرم بپوشند، برعکس ایران که مسافران مجبورند لباس گرم را درآورند تا پرسنل فرودگاه مجبور نباشند لباس گرم بپوشند»☑️

🔘انتقاد ایشان کاملا بجا بود. خودم چند روز پیش بنابه ضرورتی به یک اداره مراجعه کردم، واقعاً امکان تحمل گرمای آنجا با لباس‌های موجود را نداشتم. در حالی که برای پرهیز از کرونا، پنجره‌ها نیز باز بودند. دولت و حکومت، باید خیلی شفاف و روشن از خودش شروع کند. این کار راه دارد.

🔘در درجه اول باید دولت واجد چنان اقتدار اخلاقی باشد که تمامی مدیران و کارمندان آن با کوچک‌ترین بخشنامه و توصیه‌ای بیش‌ترین صرفه‌جویی ممکن را در مصرف انرژی اعم از برق و گاز بنمایند. ولی این کار کافی نیست.

🔘باید میزان مصرف تمامی ساختمان‌های تحت اختیار ادارات و سازمان‌های دولتی در طول سال‌های اخیر مقایسه شوند. اگر ادارات دولتی و عمومی به میزان قابل قبولی از مصرف انرژی خود کم نکرده باشند، مدیران آنها توبیخ شوند و برعکس. فراموش نکنیم که مصرف انرژی در بخش عمومی و دولتی سهم مهمی از مصرف کل انرژی کشور را به خود اختصاص می‌دهد.

🔘اتفاقاً وزارتخانه‌های متولی انرژی یعنی وزارت نفت و نیرو، در گام اول باید از ادارات تابعه خود آغاز کنند. اگر در کاهش مصرف خود موفق باشند، به طور قطع در کاهش مصرف سایر ادارات نیز موفق خواهند شد. و اگر دولت و نهادهای حکومتی مصرف خود را کم کنند، به طور قطع مردم هم همراهی می‌کنند و اگر هم همراهی نکردند، دولت می‌تواند اقدامات تنبیهی و تشویقی لازم را برای کاهش مصرف آنان به کار بندد.

🔘برای این کار باید بازرسان و کارشناسان مصرف انرژی به ادارات فرستاده شوند و نظرات مشورتی و مدیریتی و اجرایی برای کاهش مصرف بدهند. امیدواریم که این دو وزارتخانه گزارشی کامل و دقیق از میزان مصرف انرژی نهادهای عمومی و دولتی در سه ماه گذشته و مقایسه آن با سال‌های پیش ارایه کنند.

🔘اگر این کارها انجام نشود، درخواست‌های حکومتی برای کاهش مصرف اثرگذاری خود را از دست می‌دهند. این قاعده از قدیم شناخته شده بود که می‌گفتند: یک سوزن به خود بزن و یک جوالدوز به دیگران.

Читать полностью…
Subscribe to a channel