🔴 عباس عبدی: حیف و میل در دوره احمدی نژاد جهش کرد
🔴 البته قبل از اینکه احمدینژاد بیاید، این کار را مجلس هفتم کرد
🔻عباس عبدی در میزگرد جماران گفت: نمونهاش این است که یکی از دوستانم که آن موقع در کار صنعت بود، میگفت اگر قبلا کسی از ما رشوه میخواست، در حد کارشناسان و فوق فوقش رئیس اداره بود که ممکن بود از یک صنعتگر رشوهای بخواهد. او میگفت اما در دولت احمدینژاد حتی معاون وزیر راحت بهت میگفت سهم ما را باید بدهید.
🔻این بیپروایی که در آن دولت ایجاد شد، این حسی که ما میتوانیم هر کاری بکنیم و کسی هم نتواند به ما چیزی بگوید، بدترین اثر را روی گرایش به فساد گذاشت. ضمن اینکه نظارتی هم رویشان وجود نداشت./ جماران
🕌 @jamarannews
🔴 عباس عبدی: اکثر فسادهایی که در ایران رخ میدهد، یکسرشان در بانک است
🔴 در همه جای دنیا، بانکها به دنبال مشتری برای اعطای وام میگردند؛ در ایران برعکس است
🔻عباس عبدی در میزگرد جماران گفت: شما الآن میبینید که سود بانکتان هجده تا بیست درصد است و تورمتان چهل درصد است؛ در نتیجه، هر وامی سود است. همینطوری بدون هیچ مشکلی میتوانید وام بگیرید و هرکاری میخواهید با آن بکنید.
🕌 @jamarannews
📺 گفتوگوی کیوان کثیریان با عباس عبدی و امیر اثباتی در برنامه «خط فرضی»:
🔸جامعه بدون نهاد روی هواست/ نهادها در مواقع بحرانی به کمک حکومتها میآیند
▫️عباس عبدی:
🔹جامعه مدرن بدون نهاد بیمعنی است و یک جامعه پوپولیستی میشود
🔹حکومتهایی که میخواهند جامعه را منکوب کنند نهادهایشان را میزنند
🔹وقتی نهادهای سیاسی ضعیف و ناکارکرد باشند، نهادهای صنفی جای آنها را میگیرند
🔹کار سیاسی برای نهادها میچسبد
🔹یکی از اشتباهات شاه این بود که همه نهادها را زد و هیچ نهادی را نگذاشت بماند
🔹طبیعت حکومت غیرپاسخگو این است که نمیخواهد کسی را به رسمیت بشناسد
🔹آزادی بیان مساله صنفی نیست، مساله عمومی همه ماست
🔹حکومت بعد از سال ۸۸ سعی کرد انجمنها را کوچک و استانی کند و به حساب خودش بیشتر از شرشان در امان باشد
🔹سیستمهای حکومتها خیلی کوتهبین هستند و منافع کوتاهمدت را نگاه میکنند
▫️امیر اثباتی:
🔹نیاز جامعه مدرن است که یک گروه اجتماعی قاعدهای برای حضور و ارتباطش با دیگران و مناسبات درونی خودش داشته باشد
🔹قرار نیست انرژی ما صرف این شود که اجازه بگیریم تا بتوانیم حرفی بزنیم، فیلمی بسازیم و خبری منتشر کنیم
🔹تمام مدت درگیر این مساله هستیم که فیلم را با چه بدبختی بسازیم و با چه فلاکتی بتوانیم نمایش دهیم
🔹در تمام دنیا از نهادهای مدنی انتظار میرود به عنوان مسئولیت اجتماعی و انسانی خودشان ساکت نمانند
🔹اگر قرار است قاعدهای نوشته شود در درجه اول مصرفکنندگان یا مخاطبانش باید در جریان باشند و در موردش اظهارنظر و بحث کنند
🔹نهاد باید پیشقدم شود که در مناسبات درونی و بیرونی خودش همواره مطالبه گفتوگو را داشته باشد
🔹فکر نمیکردیم تعطیل کردن خانه سینما به جایی برسد که در برنامه انتخاباتی رئیسجمهور بعدی باز کردن آن گنجانده شود
🔹اگر احزاب سیاسی فعال بودند این نیرو و انرژی که در نهادهای صنفی خودش را نشان میدهد در جای درستش اتفاق میافتاد/ اعتمادآنلاین
مشروح گفتوگو را #اینجا_ببینیم و بخوانیم👇
https://www.etemadonline.com/fa/tiny/news-652362
#فرهنگی
🆔 @EtemadTV 👈عضویت⭕️
⭕️همین مانده که تحریم هم گردن مردم انداخته شود که کوچکترین تقصیری در این مورد ندارند، و فقط هزینه آن را میدهند و سودش را اغلب کسانی میخورند که آنان را قدرت میدهید. انتخابات برای ایجاد یک مجلس کارآمد است و نه کاهش خیالی تحریمهایی که مسئولش مردم نیستند.
Читать полностью…🔴موضع مناسب
🔹درباره مسأله فلسطین
🔺اعتماد ۳۰ بهمن ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی
🔘یکی از مشکلاتی که در سیاست خارجی ایران به وجود آمده است، شکاف میان رویکرد رسمی و نگاه مردم است. به نظر میرسد که بیتوجهی به این مسأله مشکلات فراوانی را هم برای سیاست خارجی و از آن مهمتر در سیاست داخلی ایجاد کرده است. این شکاف کمابیش در همه کشورها وجود دارد، آنچه که مهم است ژرفای این شکاف است.
🔘برای نمونه در برخی از کشورهای اروپایی افکار عمومی در برابر اوضاع منطقه یا متعادل هستند یا حتی به سود جریان فلسطین و علیه اسراییل هستند. ولی دولتهای آنان قدری از این رویکرد دور هستند و به سود اسراییل و در جنگ اخیر علیه مردم فلسطین هستند. از نظر افکار عمومی چنین شکافی تا حدی قابل تحمل است. زیرا مبانی موضعگیری افکار عمومی و دولتها در سیاست خارجی تا حدی تفاوت میکند.
🔘افکار عمومی به حقوق بشر و نفی خشونت حساسیت بیشتری دارد. تصاویر کشته شدن کودکان و زنان و تخریب منازل مردم بیگناه برای آنان در اولویت است. در حالی که حکومتها به اولویتهای سیاسی و منافع ملی یا منافع شخصی خود نظر میکنند، از این رو چنین شکافی پیش میآید.
🔘ولی افکار عمومی در نهایت بر سیاست رسمی اثرگذار است، حتی اگر آن را کاملاً با خود همسو نکند. همیشه میان این دو رویکرد تعامل و بده و بستان و اثرگذاری در جریان است و نکته بسیار مهم این است که اینها دو مولفه قدرت در یک کشور هستند که در نهایت به تقابل و تعارض نمیرسند یا اگر برسند خیلی زود به نفع افکار عمومی متحول میشوند.
🔘در ایران چنین تفکیکی را نظام و ساختار رسمی نمیپذیرد، و اجازه نمایش آن را نمیدهد. در نتیجه و در مرحله اول از یک مولفه مهم قدرت که همان افکار عمومی است بویژه در پیشبرد سیاست خارجی محروم میشود و در مرحله بعد اعتبار قدرت رسمی در داخل نیز به چالش کشیده میشود.
https://telegra.ph/موضع-مناسب-02-18
🔴نه واقعگرا؛ نه آرمانگرا
▪️نقدی بر بیانیه ۱۱۰ نفر
🔺گفتگو با اعتماد ۲۸ بهمن ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی
🔹آقای عبدی! طبعاً متن منتشره عدهای از فعالان حوزه عمومی که غالب آنان منصوب به جبهه یا مجموعه اصلاحات هستند را دیدهاید، ارزیابی کلی شما از آن چیست؟
🔘ابتدا در باره کلیات ماجرا معتقدم که این نه تنها حق هر کسی است که مواضع و رویکردهای خود را اعلام کند، بلکه ضرورت هم هست که اظهار دارد، خودم هم همین کار را انجام میدهم. حتی جدا شدن از جریان اصلاحات را نیز منفی نمیدانم، هر چند این دوستان معتقدند که چنین انگیزهای را نداشتند، ولی غیرطبیعی نیست که از این اقدام چنین برداشتی صورت گرفته باشد و اگر چنین قصدی نداشتند و این بیانه را دادند این اولین انتقاد به آن است. زیرا این کارشان قابل فهم نیست، چون اصلاحطلبان منعی برای شرکت در انتخابات نگذاشته بودند گرچه دعوتی هم نکرده بودند.
🔘در واقع هر کس و هر گروهی اگر نامزد انتخاباتی را مناسب میدید میتواند به او رأی دهد. ولی دعوت به مشارکت به معنای عام در برنامه آنان نبود و اتفاقا این موضع آنان بیشتر معطوف به اراده رسمی حکومت است که ظاهراً علاقهای به این مشارکت نداشتند.
🔘ولی هنگامی که بیانیهای کلی با عنوان روزنهگشایی داده میشود، ماجرا فرق میکند. این توصیه سیاستی قبلاً نیز ره به روزنهگشایی نداشت زیرا پیشتر اگر نه دروازه حداقل پنجرهای باز بود و این راه بارها طی و به نتیجه نرسیده و بسته شده بود، حالا چگونه میتوان از همان مسیر روزنهای گشود؟ این فقط یک شعبدهبازی تحلیلی است.
https://telegra.ph/نه-واقعگرا-نه-آرمانگرا-02-16
⭕️ضروری بود زودتر اعلام میکردند تا مسئولین مربوط؛ انتخاباتی مناسب با تامین این هدف را برنامهریزی میکردند.
Читать полностью…🔴مایه عبرت دیگران شدن
🔺اعتماد ۲۵ بهمن ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی
🔘یادداشت دیروز در شرح دو نگاه متفاوت و حتی متعارض میان برخی از نیروهای منتقد وضع موجود با نگاه اصولگرایان حاکم بود، این که محور فکری اصولگرایان این است که چه کسی سکاندار امور باشد، در حالی که منتقدین معتقدند که مسأله اصلی نه فرد بلکه چگونگی سکانداری و حکمرانی است.
🔘تفاوت این دو رویکرد را در ماجرای فساد و مبارزه با آن نیز میتوان دید. رویکرد اول علیه شخص فاسد است و دنبال یک قهرمان ضد فساد میگردد. فساد را ناشی از خباثت و زیادهخواهی و بیایمانی شخص فاسد میداند که باید افراد فاسد را شناسایی و مجازات کرد. این کار هم به دست افراد سالم، مومن و انقلابی امکانپذیر است، افرادی که خود را قهرمان ضد فساد معرفی کنند.
🔘در حالی که رویکرد دوم نه تنها مخالف گزارههای فوق است، بلکه برعکس آن را منشاء فساد هم میداند. چرا باید سرنوشت بهبودی خود را منوط به وجود چنین افراد قهرماننمایی کنیم؟ چه تضمینی وجود دارد که آنان خودشان نیز در فرآیند فساد غرق نشوند، بویژه که تجربه عمومی نشان داده که چنین میشوند.
🔘اگر ساختار فسادزا باشد، قدرت طرفداران فساد چنان میشود که قهرماننماهای ضد فساد را به سهولت طرد یا حذف میکند. رویکرد دوم حتی افراد فاسد را نیز به نحوی قربانی این ساختار فسادزا میداند، بدون اینکه مسئولیت حقوقی و اخلاقی آنان را نادیده بگیرد، اگر میبینیم که شاخص فساد در برخی از کشورهای توسعهیافته خیلی اندک است به این علت نیست که مردم آنجا افراد بااخلاق و سالم هستند، که البته هستند، ولی علت نبودن فساد و افراد بااخلاق و قانونمدار هر دو یکی است، وجود ساختاری با مقررات درست و به دور از فساد و با نظارت موثر جامعه بر رفتارهای افراد بویژه بر رفتارهای مقامات دولتی.
https://telegra.ph/مایه-عبرت-دیگران-شدن-02-13
🔴دو نگاه
🔺اعتماد ۲۴ بهمن ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی
🔘همواره دو نگاه سیاسی در تقابل با یکدیگر هستند. مسأله اصلی نگاه اول این است که حکمرانی حق چه کسی است؟ ولی مسأله اصلی نگاه دوم این است که چگونه باید حکمرانی کرد؟ البته طرفداران نگاه دوم نیز میکوشند تا برای اجرای حکمرانی مورد نظر خود فرد مناسبی را پیدا کنند.
🔘تمایز میان این دو نگاه در ادبیات دینی نیز مطرح است. ظاهراً در جنگ جَمَل کسی از امام علی میپرسد؛ آیا ممکن است افرادی که در جبهه مقابل هستند(طلحه، زبیر و…) بر باطل باشند؟ که پاسخ میدهد، تو فرد را به حق میشناسی یا حق را به فرد؟ در واقع همیشه حق و در این جا درستی یک کار، مستقل از فرد است و فرد را با آن میسنجند و نه برعکس.
🔘شاید شنیدهاید که اصولگرایان در مواردی از این مضمون استفاده میکنند که: «مهم است که چه کسی رییس جمهور باشد.» البته میان افراد فرق است ولی باید گفت: «مهم است که با چه برنامهای کشور را اداره میکنیم؟» پس معیارها و سنجههای ما برای سنجش کارآیی و داوری نسبت به فرد مقدم است. این تفاوت بسیار مهم است.
🔘برای نمونه همه ما این روزها میبینیم که جناح حاکم و طرفدارانش در مقابل برخی امور منفی سکوت یا حتی آنها را تأیید یا توجیه میکنند. ولی در زمان دولت پیش در این موارد، مواضع بشدت منتقدانهای داشتند. تقریباً میتوان گفت که اغلب مواضع کنونی آنها در برابر پدیدههای مشابه، مغایر با مواضع پیشین آنها است. در فساد اداری و مالی، در سیاست خارجی، در سیاستها و شاخصهای اقتصادی و تورم و... در رقص و آواز، در حلال و حرام و مباح و... این رویکرد مشاهده میشود و تابع منطق دوگانه است.
🔘اخلاق و سیاست و... برای آنان چنان نسبی است که درستی یا نادرستی آنها را با دوری و نزدیکی به خودشان میسنجند. روزی علیه روابط با عربستان تیترهای آنچنانی میزنند، و روز دیگر چنان به پیشباز آن میروند که گویی مواضع گذشته مربوط به آنان نیست. روزی چنان از تورم ناله و آن را متوجه دولت نموده، روز دیگر آن را فراموش کرده یا متوجه عملکرد و گناهان مردم میکنند.
🔘روزی برای حرکات موزون یا همان رقص چند دختر بچه در زمان شهردار اسبق چنان المشنگهای راه میاندازند که گویی بزرگترین انحراف اخلاقی تاریخ رخ داده و روز دیگر برنامهای با حضور افرادی در سطح بالاتر شاهد رقص خانمها هستیم، و در اغلب موارد مشابه سکوت میکنند. روزی علیه افزایش قیمت ارز قیام میکنند و آن را اصلیترین مسأله میدانند، و روز دیگر سکوت محض را پیشه میکنند حتی اگر آسانسور ارز با سرعت بالا رود.
🔘بدترین بخش این دوگانگی مواضع مربوط به ابزار کردن دین است. در حقیقت گزارههای دینی برای آنان تبدیل به ابزاری برای وارونه ساختن حقیقت میشود. به راحتی احکامی را به امام زمان نسبت میدهند که موجب وهن است. دین و گزارههای آن را از دریچه موقعیت و منافع خود میبینند.
🔘به همین علت است که یکی از مهمترین گزارهها علیه آنان مقایسه گفتار و کردار قبلی آنان با گفتار و کردار کنونی آنها در شرایط کاملاً یکسان است. البته همیشه این احتمال وجود دارد که افراد و سیاستمداران تغییر نظر دهند، ولی باید به روشنی بگویند که علت آن چیست؟ علتی معقول و متعارف باید ذکر کنند. نه اینکه چنین تناقضاتی را به سکوت برگزار نمایند.
🔘این نگاه فاقد برنامه و آیندهنگری است. برنامه آنان فقط حفظ خود و منافع دوستان است. پیش از آمدن در دولت سلسله برنامههای مبارزه با فساد را اجرایی میکنند و حتی با نادیده گرفتن آیین دادرسی به نحوی دادگاههای شبه صحرایی تشکیل میدهند. ولی هنگامی که خودشان متولی امور میشوند، تا مدتها فساد افراد منصوب را نمیبینند، بعد از آشکار شدن فساد، ابتدا از متهم دفاع، سپس توجیه میکنند و تقصیر دیگران میاندازند و در پایان هم به سکوت برگزار میکنند، در حالی که پیش از این چند نفر اعدام شدند، و تعدادی زندانی شدند که در رسیدگیهای بعدی و اعاده دادرسی اغلب تبریه شدند.
🔘این منطق دوگانه و معطوف به فرد و نه به حق در روابط خارجی هم دیده میشود. برای هر کارشان یک نمونه از یک گوشه جهان پیدا میکنند تا کارهای خودشان را توجیه کنند. در اعدامها به چین، در سانسور و رسانه به کره شمالی، در ناامنی و تعداد زندانیان به آمریکا، در وجود اعتراضات به فرانسه، در تورم به ونزوئلا و ترکیه، در فقر به یمن و... ارجاع میدهند.
🔘راهحل عبور از این وضعیت، نقد و رد این نگاه دوگانه است. آنان چون خودشان از این موضع علیه دولت قبلی انتقاد میکردند گمان میکنند که حتماً منتقدینی چون بنده نیز از همین منظر نقد میکنیم. در حالی که بنده کمابیش منتقد سیاستها و اجراها هستم و نه منتقد افراد. از این رو بسیاری از نقدها را در هر دو دولت به سیاستهای مشابه وارد کردهام. این نگاه فردمحور به جای حقمحور خطرناک و زیانبار است.
🔴نظرسنجیها اثر تعیین کننده در نتایج انتخابات ندارند
🔺گفتگو با هممیهن ۱۶ بهمن ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی
🔘عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی و پژوهشگر افکار عمومی درباره اظهارنظر معاون سیاسی وزیر کشور به خبرنگار «هممیهن»، گفت: «باید این سوال را بپرسیم که چرا کسی باید حرف این مقام وزارت کشور را قبول کند؟ برای اثبات نظر مردم درباره انتخابات، اصلاً نیازی به این اظهارنظرها نیست. بهتره اجازه دهند که موسسات معتبر، نظرسنجی و نتایج آن را به طور عمومی منتشر کنند. چرا چنین اجازهای داده نمیشود؟ حتی بعضاً شنیده شده که بر اساس یک دستور، نتایج هیچ نظرسنجی نباید منتشر شود.
🔘معلوم است که با چنین شرایطی، حرف معاون سیاسی وزیر کشور باور نمیشود و از آن بالاتر، ممکن است جامعه برداشتی خلاف آن چه مطرح شده است را داشته باشد. فضای عمومی جامعه نیز آن چه که این مقام مسئول گفته است را نشان نمیدهد. در حال حاضر، اظهارنظر این مقام دولتی مساله اصلی نیست. مساله اصلی انتشار نظرسنجیهای معتبر به طور عمومی است.»
🔘عبدی افزود: «دلیل اصلی منع انتشار نظرسنجیها این است که مقامات نتایج انها را مطلوب خود نمیدانند لذا دوست ندارند که منتشر شود و مورد توجه قرار بگیرد. به این مساله نیز توجه نمیکنند که این نظرسنجی نیست که واقعیت را نشان میدهد، بلکه این واقعیت است که در نظرسنجیها بازتاب پیدا میکند. بنابراین، چه بخواهند و چه نخواهند، واقعیت همین است. تنها تفاوتی که وجود دارد، این است که واقعیتِ جامعه گفته نمیشود و هیچ اتفاق دیگری نمیافتد. مانند بیماری که علائم بیماریاش بسیار زیاد شده و در حال مرگ است اما اجازه اندازهگیری این علائم وجود ندارد. این وضعیت نه تنها به بهبود بیمار کمکی نمیکند، در مسیر پیشرفت بیماری نیز اثری نمیگذارد. بلکه بیماری مسیر خود را طی میکند.»
🔘این تحلیلگر سیاسی با اشاره به فرآیند نظرسنجیها و ارتباط اعتبار آنها به دستگاههای دولتی، گفت: «به طور کلی نهاد دولتی مسئولیتی برای افزایش اعتبار نظرسنجیها وجود ندارد. اعتبار نظرسنجی فرآیند علمی خود را دارد و هیچ ربطی به مسئولان سیاسی و دولتی ندارد. موسساتی هستند که در فضای علمی و طی فرآیندهای مشخص، نظرسنجیها را انجام میدهند و کارشناسان نیز بر کار آنها نظارت میکنند. این فرآیند علمی و نظارت کارشناسی، ملاک اعتبار نظرسنجی است. مساله مهم این است که نتایج این نظرسنجیها منتشر شود.»
🔘عبدی انجام نظرسنجیها را ابزاری برای بهبود شرایط رقابت دانست و تاکید کرد: «نظرسنجیها اثر تعیین کننده در انتخابات ندارند. هدف از نظرسنجی آگاهی از مسائل جامعه و تاثیر بر سیاستهای تبلیغاتی نامزدها است. نظرسنجی، وسیلهای برای کمک به بهبود شرایط رقابت است و اثری بر نتیجه نهایی ندارد.»
🔘این پژوهشگر افکار عمومی در پاسخ به این سوال که عملکرد شورای نگهبان در رد یا تائید صلاحیت نامزدها، چه تاثیری در میزان مشارکت مردم دارد، گفت: «اگر ۱۰ هزار نفر دیگر هم تائید صلاحیت کنند، تاثیری در این انتخابات ندارد. اعتبار انتخابات به تعداد نامزدها نیست؛ اعتبار انتخابات به تعداد نامزدهای متعلق به گروهها و جناحهای شناخته شده است. اینها چه کسانی هستند که تائید شدهاند و هیچ کس هم آنها را نمیشناسد؟
🔘همین افراد وارد رقابت میشوند و به اندازه انگشتان دست رای نمیآورند. با تعداد بالای نامزد، هیچ اتفاقی برای انتخابات نمیافتد. همان طور که اگر در انتخابات ریاستجمهوری فقط ۲ نامزد جدی حضور داشته باشند میتواند شاهد بیشترین شرکتکنندگان در این رقابت باشیم. چون آن دو نفر اکثریت جامعه را به طور واقعی نمایندگی میکنند. اما در نقطه مقابل، ممکن است ۳۰ نفر در انتخابات ریاستجمهوری تائید شوند که هیچ کدام نماینده اکثریت جامعه نباشند و در نتیجه، مردم توجهی به انتخابات نکنند.
🔘این تائید و رد کردنها فاقد اهمیت است. باید دید که کدام چهرههای سیاسی و نمایندگان مطالبات واقعی مردم در انتخابات ثبتنام کردند و کدام یک از آنها تائید یا رد صلاحیت شدند. فعلا افراد چندانی را ندیدهام»
🔴نقد و نه ملامت!
🔺اعتماد ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی
🔘قصد نداشتم که دیگر در باره سفرهای استانی آقای رییس جمهور چیزی بنویسم، چون بیفایده میدانستم ولی سخنان ایشان در بندرعباس موجب شد که توضیحاتی را بدهم، آقای رئیسی اظهار داشت که؛
▪️میتوانیم بهجای سفر استانی در تهران بمانیم و گزارش بگیریم اما شنیدن کِی بود مانند دیدن...برخی ما را مورد ملامت قرار دادند که چرا این سفرها انجام میشود... ما را ملامت نکنید این راه را برگزیدیم و برکات بسیاری در این مسیر هست...اگر بتوانم به بخشها و روستاها هم سفر میکنم چون دیدن مسایل و مشکلات...وقتی میآییم مردم را میبینیم برای تصمیمگیری میتوان گامهای بهتری را برداشت.▪️
🔘۱ـ اولین نکته این است که کسی رفتن به این سفرها را ملامت نمیکند. چون ملامت کردن معطوف به انجام عمل نکوهیده است و سفرهای استانی نمیتواند ذاتاً نکوهیده باشد، سهل است که پسندیده هم هست. آنچه که گفته میشود ملامت نیست، نقد است و میان این دو فاصلهای فراوان است. نقد معطوف به اثربخشی یک سیاست با توجه به وظایف است.
🔘۲ـ شاید آقایان گمان میکنند که حتماً کار خوبی انجام میدهند که منتقدان از جمله بنده حسادت ورزیدهایم و میخواهیم آنان را از این کار پسندیده باز داریم. برای رفع این سوءتفاهم، امیدوارم که ایشان بتواند به هدفشان که سفر کردن نه فقط به استان که به شهرستان و بخش و دهستانهای کشور هم هست عملی شود و آن اندازه در سفر باشند که فرصتی برای حضور در پاستور نداشته باشند.
🔘بنده اگر خائن به کشور و مقامات آن بودم، حتماً هر روز در مدح و ستایش این سفرها مینوشتم. ولی واقعیت این است که بسیار خوشحال خواهم شد که ایشان حداقل برخی از وعدههای اصلی خود را محقق کند و با ایجاد سالانه یک میلیون شغل مولد و یک میلیون واحد مسکونی و تورم تک رقمی به مردم خدمت کند و قطعا بنده هم بی قید و شرط حمایت خواهم کرد همچنان که در دولت اول اصولگرایان هم یکی از حامیان جدی تغییر سیاست فروش حاملهای انرژی و پرداخت مستقیم یارانهها بودم.
https://telegra.ph/نقد-و-نه-ملامت-02-05
🔴تخصیص زیانبار منابع
🔺اعتماد ۱۶ بهمن ۱۴۰۰۲
✍️عباس عبدی
🔘هنگامی که گفته میشود دولت و مجلس برنامهای برای تولید ندارند، آقایان چنین برداشت میکنند که این ادعا ناشی از بدبینی مفرط و یا سیاهنمایی است. رویکرد آنان در برخی از موارد توزیع رانت بیهوده و به زیان تولید است. در بودجه سال ۱۴۰۳ مصوباتی دارند که نشاندهنده درستی این ادعا است.
🔘برخی از این ارقام را با هم مرور کنیم. وام ۷ ساله فرزندآوری با سود ۴ درصد برای فرزند اول ۴۰ میلیون تومان، فرزند دوم ۸۰ میلیون، و با داشتن هر فرزند بیشتر ۴۰ میلیون اضافه میشود تا سقف ۲۰۰ میلون تومان پرداخت میشود. فرض کنیم که به طور متوسط همان ۸۰ میلیون تومان باشد که با حدود یک میلیون نوزاد در سال، ۸۰ هزار میلیارد تومان وام فرزندآوری میشود.
🔘وام ازدواج نیز بر حسب شرایط زوجین ۳۰۰ میلیون و ۳۵۰ میلیون تومان ۱۰ ساله و سود ۴ درصد است، اگر وام را همان ۳۰۰ میلیون حساب کنیم و تعداد ازدواجهای اول را حتی کمتر از سال جاری بدانیم که حدود ۳۰۰ هزار ازدواج است، ۹۰ هزار میلیارد تومان هم این وام میشود.
🔘یک وام هم برای سه دهک پایین جامعه جهت مسکن در نظر گرفتهاند که البته ماهیت آن با دو مورد قبلی فرق میکند، این گروه جمعیتی حدود ۷٫۵ میلیون خانوار هستند که اگر فقط به یک میلیون خانوار وام دهند، و برای هر کدام ۴۰۰ میلیون در نظر گرفتهاند، سرجمع ۴۰۰ هزار میلیارد تومان هم همین میشود.
🔘به جانبازان بالای ۵۰ درصد هم اجازه واردات یک دستگاه خودرو داده شده است که حدود ۴۰ هزار نفر هستند. مسأله این نیست که آیا باید به این افراد امتیازی داد یا خیر؟ طبعاً برای همه آنها باید اقداماتی کرد ولی شیوه موثر و مفید به کلی متفاوت از آنچه است که اکنون شاهد آن هستیم.
https://telegra.ph/تخصیص-زیان%E2%80%8Cبار-منابع-02-04
🔴شکست اخلاقی، پایان خط
🔺اعتماد ۱۴ بهمن ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی
🔘جناحی که از سال ۱۳۸۲ از درون اصولگرایان حاکم بیرون جهید، کمکم و با اتکا به منابع قدرت و درآمدهای نفتی و خطاهای اصلاحطلبان قویتر شدند و ۸ سال زیانبار را رقم زدند که حتی خودشان هم از آن دوران دفاع نمیکنند. سپس در سال ۱۴۰۰ قدرت را به دست آوردند و این بار یکدستتر و حتی با حذف دوستان سابق یا بهتر است بگوییم با حذف پدران اصولگرای خود در مصدر قدرت قرار گرفتند، و در سی ماه گذشته یکه تازی میکنند، و البته شکست کاملی را تجربه کردهاند.
🔘این شکست همهجانبه است. در واقع وضعیت آنان را میتوان مثل یک استخری دانست که دچار نشتی شده است و نه تنها دیگر آبی به آن وارد نمیشود، بلکه همان آب موجود نیز به مرور و یا حتی به سرعت از طریق نشت خالی شد. شکست مزبور شامل مدیریت و انسجام، برنامهریزی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاست داخلی و سیاست خارجی و بالاخره شکست اخلاقی است. بجز بحث سیاست خارجی که به عللی قصد پرداختن به آن را ندارم و اتفاقات یک ماه اخیر به اندازه کافی گویای سرانجام آن است، سعی میکنم که خیلی کوتاه به سایر موارد اشاره کنم.
🔘به لحاظ مدیریتی کافی است که به استعفا و در واقع برکناری چندین وزیر و مقام اصلی فقط طی یک سال اول توجه کنیم که در دولت یکدست و همسو با مجلس شکستی کامل محسوب میشود. موضوعی که حتی در دولتهای ائتلافی گذشته نیز دیده نمیشد. اظهار نظرات متضاد مسئولین یا حداقل ناهماهنگی شدید میان آنها و تغییرات سریع سیاستها، همگی نشاندهنده فقدان مدیریت است.
https://telegra.ph/شکست-اخلاقی-پایان-خط-02-02
⭕️این گفتار بهترین شاهد در تایید این ادعاست که؛ خالصسازی فرایند بیپایان است؛ تا جایی که دوستان خودتان را هم باید حذف کنید.
فیلتر تنگ شورای نگهبان فقط خودیها را عبور میدهد ولی بخشی از همان خودیها را هم صدای بیگانه میدانند.
🔴اگر نظرسنجیها به سودشان بود اجازه انتشار میدادند
🔺گفتگو با خبر آنلاین ۱۰ بهمن ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی
▪️خبرگزاری خبرآنلاین در روزهای گذشته خبری درباره نتایج نظرسنجی انتخاباتی انجام شده از سوی یک مرکز معتبر دولتی درباره میزان مشارکت مردم در انتخابات اسفند ماه را منتشر کرد؛ اما در تماسی تلفنی از خبرآنلاین خواسته شد تا این خبر را از خروجی خود حذف کند و اعلام شد که «انتشار هر گونه نظرسنجی درباره انتخابات، خلاف مصوبه است» اما معلوم نیست مصوبه مورد استناد و تاکید مرجع تماسگیرنده، مستند به کدام مصوبه قانونی است و چنین مصوبهای، خروجی تصمیم کدام نهاد ذیصلاح و تصمیمگیر است؟ و چرا تاکنون به رسانه ها ابلاغ رسمی نشده و ابلاغ شفاهی و تلفنی، جایگزین ابلاغ رسمی شده است؟ این گفتگو در همین زمینه یعنی نظرسنجی انجام شده است.
🔹انتشار نظرسنجیها و بررسی آنها در این دوره چه تفاوتی با دورههای پیشین کرده است؟
🔘تعداد نظرسنجیها کم شده و نتیجه آنها در دسترس نیست مگر اینکه کسی خوانده باشد برای دیگران مطرح کند. تاکنون تنها یک نتیجه از نظرسنجی انتخاباتی آن هم به طور ناقص درباره یک سوال منتشر شده و هرچه هست از خلال گفتوگوهای برخی افراد بیرون میآید که ۱۰۰ درصد هم نمیتوان به آنها اطمینان داشت، اما در مجموع میتوان فهمید ماجرا از چه قرار است.
🔹دسترسی شما و چهرههای دیگر به نظرسنجیها چقدر امکانپذیر است؟ به ویژه نظرسنجی مراکز دولتی
🔘من هم مانند افراد عادی، فرقی نمیکند، اما چون بیشتر دنبالش هستیم ممکن است اطلاعات بیشتری کسب کنیم اما چون این اطلاعات غیر رسمی است، نمی توان خیلی استناد کرد.
🔹به نظر شما علت یا علل ممانعت از انتشار نتایج این نظرسنجیها چیست؟
🔘علت اصلی این است که نتایج برای مانعشوندگان مطلوب و مطابق علایق آنان نیست. نظرسنجی مانند تصویری است که با اشعه ایکس از داخل بدن گرفته میشود که بصورت عادی آن را نمیبینیم، تصویر تاثیری به واقعیت ماجرا ندارد ولی آنها این را دوست ندارند، اگر به نفعشان بود ۱۰۰ درصد اجازه انتشار میدادند.
🔘همچنین تصور غلطی دارند و فکر میکنند اگر مردم بدانند چنین تصویری وجود دارد، آن تصویر را محقق میکنند درحالی که نمیدانند آن واقعیت پیش از انجام نظرسنجی، در جامعه وجود داشته و در نظرسنجی بازتاب پیدا کرده است.
🔹این موضوع چقدر مغایر با دسترسی آزاد اطلاعات است؟
🔘این کار نه تنها مغایر بلکه متضاد و ناقض دسترسی آزاد اطلاعات است، نظرسنجی که محل موشک و تسلیحات نظامی و امنیتی نیست، نظر مردم است و اگر جلوی انتشارش گرفته شود، خیلی راحت میتوان نظرسنجیهای جعلی درست کرد و همانطور که الان هم رخ میدهد و در فضای مجازی از آن سوی آب مواردی به اسم نظرسنجی منتشر میکنند که اعتباری ندارد اما چون در داخل مانع انتشار نظرسنجیهای معتبر میشوند، آنها خریدار پیدا میکنند.
🔹این دولت و مجلس مدعی شفافیت هستند، در عمل چقدر شاهد این موضوع هستیم؟
🔘این نسبت مثل، نسبت جن و بسمالله است. به نظر من بسیار از شفافیت نگران هستند، نمونه ساده اینکه سازمان ثبت احوال با آمدن دولت جدید انتشار اطلاعاتش را بکلی محدود کرده است، موضوعی که از ابتدای تأسیس این سازمان و همیشه قابل دسترس بود و در دولت آقای روحانی حتی اطلاعاتش هفتگی به روز میشد تا هرکس میخواهد تحقیق کند و کسی نگرانی نداشت.
🔘آمار ازدواج، طلاق، مرگومیر و فرزندآوری را که نمیشود تغییر داد و واقعیتی است که رخ میدهد، پس چرا از انتشارش ممانعت میکنند؟ چون نشانگر شکست سیاستهای جاری است. اگر تایید سیاستها بود فوری منتشر میکردند.
🔴 عباس عبدی: بخش قابل توجهی از رانت خواران پول عظیمی به جیب زدند
🔻عباس عبدی در میزگرد جماران گفت: کسانی از این جریان که اصلا شما اسم شان را نمیشناسید، پولهای زیادی را برداشتند و رفتند در خارج زندگیشان را میکنند.
🔻این جریان چهار نفر نیستند که شما دارید آنها را میبینید. یک بخش قابل توجهشان از طریق همین رانتها پولهای عظیمی را به جیبشان زدند، گذاشتند و رفتند؛ حالا یا داخل یا خارج دارند زندگیشان را میکنند./ جماران
🕌 @jamarannews
🔴علیه حکومت نه افراد
🔺اعتماد ۳ اسفند ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی
🔘برخی سیاسیون دچار یک خودویرانگری مفرطی شدهاند. شوکه میشویم هنگامی که میشنویم یک نفر به عنوان نماینده مجلس بدترین اتهامات که دروغ آشکار و بیپایه است را به آقای ظریف وارد کرده و ظاهراً آب از آب هم تکان نمیخورد. اتهامات علیه فردی که ۸ سال وزیر خارجه این کشور بوده و سالهای متمادی در بالاترین سطوح دیپلماسی کشور حضور داشته و جالبتر اینکه مورد اعتماد رهبری نظام هم بوده، چون وزیر خارجه را بدون تأیید رهبری که نمیتوان منصوب و به مجلس معرفی کرد.
🔘همه اینها یک طرف، آقای ظریف نه، هر فرد یا شهروند دیگری که در این کشور است باید امنیت داشته باشد. نه فقط امنیت جانی، بلکه امنیت مالی، امنیت حیثیتی که تحت قانون محترم شمرده میشود، چه رسد به اینکه او چند دهه در بالاترین ردههای نمایندگی کشور عمل کرده و توهین و اتهام به او، در واقع تعریض به حکومت هم هست. پرسش این است که اگر یک نفر بپرسد که چگونه ممکن است که چنین اتفاقی در ایران رخ دهد، چه خواهیم گفت؟ در این یادداشت میکوشم که پاسخ آن را بدهم.
🔘اصلیترین علت چنین اتهامزنیهایی، تبعیض نظاممند در سطح سیاست و قدرت و مهمتر از آن در رسیدگیهای عادلانه و منصفانه است. در واقع از نظر وجود قانون نقص چندانی نداریم، هر چند در این موارد بهتر است جرایم سنگین مالی به عنوان خسارت به فرد بیگناه تعلق گیرد، ولی فارغ از این، نفس دادرسی قضایی منصفانه و سریع عامل اصلی در بازدارندگی از اظهار چنین اتهاماتی است.
🔘به طور کلی در جامعه ما نسبت به تضییع حقوق افراد بویژه از سوی افراد جناح سیاسی خاصی، نوعی تساهل عجیب و غریبی رواج دارد. یکی از وزرای سابق که از سوی همین نماینده و دو نفر دیگر مورد اتهام دروغ قرار گرفته بود، ۵ سال طول کشید تا طرف را محکوم کند و برای این کار تقریباً اکثر هفتهها به دادگاه مراجعه میکرده است. در حالی که همه میدانیم خدا نکند، کسی کوچکترین حرف نادرستی یا حتی حرفی که اثباتش سخت باشد، علیه جناح مقابل و یا حکومت بزند، فوری و با سرعت احضار و محاکمه و محکوم میشود.
🔘در همین مورد انداختن یک پاکبان مستضعف از بالای پل و کشتن او از سوی یک جوان که ظاهراً غیرت سیاسی او بسوی ارزشهای رسمی و انقلابی بوده، سکوت کردند؛ در حالی که اگر عکس ماجرا بود خبررسانی آنان گوش فلک را کر میکرد و در چشم بر هم زدنی فرد را دستگیر و محاکمه میکردند.
🔘آنچه که برخی توجه ندارند این است که گمان میکنند با چنین تبعیضی میتوانند افراد منتقد یا مخالف خود را به راحتی بیآبرو و هتک حیثیت کنند، در حالی که ماجرا قدری فرق میکند. به طور قطع و به لحاظ شخصی آقای ظریف و امثال او دچار بیآبرویی نخواهند شد، زیرا مردم اینگونه اظهارات را در قالب فریادهای چوپان دروغگو تحلیل میکنند.
🔘ولی مسأله این است که اگر توسعه بدون تأمین امنیت جانی، امنیت مالی محقق نمیشود، قطعاً بدون امنیت روانی و حیثیتی نیز محقق نخواهد شد. مردم هنگامی که با چنین اتهامات تندی مواجه میشوند از خود چه میپرسند؟ میگویند که یا این اتهامات درست است یا دروغ؟ اگر درست است چرا چند دهه چنین فردی در بالاترین ردههای سیاسی حکومت است؟
🔘اگر درست است، چرا او را محاکمه و مجازات نمیکند؟ اگر درست است این نماینده هتاک از کجا فهمیده که مقامات اطلاعاتی و امنیتی حکومت متوجه نشدهاند؟ اگر درست است، پس چرا جوانان مردم را به اتهامات بسیار ساده و پیش پا افتاده محاکمه میکنند ولی خودشان با این اتهامات سنگین راست راست راه میروند؟ اگر درست است، چه دلیلی دارد که سایر مقامات نیز چنین نباشند؟
🔘اگر نادرست و دروغ است، پس چرا مفتری مجازات نمیشود؟ اگر حکومت نمیتواند از حقوق مقامات و خدمتگزاران و کارگزاران خود دفاع کند، چگونه میتواند از حقوق مردم دفاع کند؟ به قول مشهور «جایی که شتر بُوَد به یک غاز، خر ارزش واقعی ندارد». اگر قادر به دفاع از حیثیت و حقوق مهمترین کارگزاران خود نیستید، ما به عنوان شهروندان عادی دیگر چه جایگاهی داریم؟
🔘به عبارت دیگر اینها پرسشهای بدیهی برای هر مخاطبی است و در نهایت پاسخ آن منجر به ادعانامهای علیه حکومت میشود بیش از اینکه علیه افراد باشد. این افراد یا واقعاً طرفدار حکومت هستند و چنین ادعاهایی را مطرح میکنند که نشانه ناآگاهی و بلاهت محض است، یا طرفدار واقعی نیستند و دنبال طرح همین پرسشها هستند که نتیجه روشن است.
خود دانید.
🔴زندگی پانزی
🔺اعتماد اول اسفند ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی
🔘ماجرای کوروش کمپانی و فروش گوشیهای اپل به قیمت زیر قیمت بازار، تکرار اتفاقی است که بارها و بارها رخ داده و به طور معمول هم با کلاهبرداری و فرار متهم اصلی، پروندهای با هزاران شاکی تشکیل میشود که در نهایت هم مردم و کشور متضرر میشوند. پرسش این است که چرا با چنین وضعی مواجه هستیم؟ قطعاً عوامل گوناگونی هست، که در اینجا سعی میکنم که فقط به چند مورد اصلی اشاره کنم.
🔘البته این پدیدهها کمابیش در کشورهای دیگر هم دیده میشود، ولی آنچه که وجود این پدیده را در ایران را متمایز میکند، تکرار غیر قابل قبول آن است که گفته میشود که فقط در سالهای اخیر چند ده مورد از این موارد وجود داشته است. اگر خوب به ماجرا نگاه کنیم، موسسات اعتباری که تحت نامهای پر طمطراق اسلامی شکل گرفت و یکی از عوامل اصلی بحرانهای اقتصادی از سال ۱۳۹۴ به بعد بودند نیز در ذیل همین پدیده قابل بررسی است.
🔘مهمترین علت ماجرا در ایران وجود تورم مزمن دو رقمی و ناتوانی نهاد بانک در حفظ سرمایههای مردم است. تورم در یک کلمه ویرانگر است. بویژه اگر مزمن باشد. اثر مهمتر تورم در حریص کردن و نااطمینانی آینده اقتصادی است. هنگامی که من میدانم تورم سال آینده باز هم حداقل ۴۰ درصد است، پس از امروز باید در این فکر باشم که سال آینده از قطار اقتصادی عقب نیفتم. هزینه فرزندان، کرایه خانه، هزینههای جاری و خوراک را باید تأمین کنم. لذا به فکر حفظ قدرت پسانداز فعلی هستم.
🔘بانکها به علل گوناگون قادر به این نیستند، لذا به سوی بورس، طلا، ارز و کالای بادوام میروم، یکی از این زمینهها فعالیتهای اقتصادی متقلبانه مشهور به پانزی است. حضور در این فعالیتها محصول شرایط فوق و حرص و طمع و ناآگاهی است که البته همیشه وجود داشته و خواهد داشت.
🔘علت بعدی فساد اداری و فقدان نظارتهای قانونی و موثر است. هنگامی که برای باز کردن یک دکان چند متری چندین مراحل نظارتی را باید طی کرد و انواع و اقسام ادارات بر کار شما نظارت دارند، چگونه است یک شرکت بظاهر جعلی با حضور یک سرباز فراری، میتواند معاملاتی را راه بیندازد که چند هزار میلیارد تومان نقدینگی جمع کند؟
🔘این ممکن نیست، مگر با خریدن برخی از افراد ذیربط رسمی در نهادهای گوناگون. چون اگر خریده نشده باشند و واقعیت را نبینند، در این صورت کوتاهی آنان در برابر شکلگیری این پدیده ناشی از بیمسئولیتی است که به مراتب بدتر از فساد اداری است.
🔘علت بعدی را میتوان در انحراف وظایف و مسئولیتهای حکومتی دید. اگر میتوان یک شرکت را برای نداشتن حجاب خانمها دو بار پلمب کرد ولی هیچ توجهی به اقدامات مجرمانه اقتصادی و خطرناک آن نکرد، این محصول انحراف در تعریف مأموریت و وظایف دولت است. به عبارت دیگر موضوعاتی را در اولویت قرار میدهند که ربط چندانی به ساختار قدرت ندارد، در مقابل مسأله حفظ حقوق عامه و وضعیت اقتصادی آن هم در شرایط کنونی را بیتوجه هستند، نتیجه همین میشود.
🔘علت بعدی را در مقررات مفسدهآمیز و رانتزا میتوان دید. قیمتگذاری کالا و ارز و وام، امتیازات ویژه، تحریمها و منع واردات و ترویج قاچاق، فقدان نمایندگی کالاهای جهانی در ایران، جملگی موجب میشوند که در روند زندگی مردم اختلال ایجاد شود. رانتهای ناشی از قیمتگذاری، واردات با امتیازات ویژه، گرفتن ارز دولتی، مجموعاً موجب میشود که تقاضا برای ورود به این نوع معاملات و رفتارها افزایش یابد.
🔘البته اینگونه نیست که همه مردم برای این کار هجوم ببرند، خیلیها هم باور نمیکنند ولی آن قدر افراد سادهلوح و طمعکار هست که بتوان چند هزار میلیارد تومان از آنان کلاهبرداری کرد. میگویند ۲۰۰,۰۰۰ نفر ثبتنام کردهاند که خیلی زیاد است.
🔘مجموعه این عوامل را میتوان تحت عنوان زندگی پانزی مقولهبندی کرد. تعبیر دیگری از آن را میتوان آیندهفروشی برای گذران حال، تصور کرد. کاری که نه تنها مردم، بلکه حکومت هم کمابیش انجام میدهد. این زندگی در سیاست، اقتصاد و... دیده میشود.
🔘الگوی زندگی پانزی را در قانون فرزندآوری میبینیم. با وعده وام ازدواج و فرزند آوری میخواهند مردم را وادار به فرزندآوری کنند، ولی اغلب مردم میدانند که فرزند فقط به دنیا آوردن نیست، نیازهای او تا حدود ۲۵-۲۰ سالگی و حتی بیشتر باید تأمین و در نظر گرفته شود و به امید چند ده میلیون هدیه دولتی نمیتوان فرزند آورد.
🔘به همین علت است که میگویم رویکرد دولت و مجلس، در حل مسایل کشور مبتنی بر رویکرد پانزی است، اگر کسی ۴ بچه آورد، وقدری پول بگیرد و در برابر فردا که زمان آموزش، بهداشت، غذا، لباس و مسکن آنان میرسد هیچ کس نیست که پاسخگو باشد.
🔘🔘وعدهدهندگان و پرداختکنندگان وامهای ناچیز سهم خود را برداشتهاند و به خارج و امارات رفتهاند تا حال کنند و این زوج مانده و ۴ فرزند روی دستش!
🔴کاهش رشد جمعیت به سود کی بود؟
🔺اعتماد ۳۰ بهمن ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی
🔘مسئولین دولت و مجلس بعضاً سخنان نامتعارف و عجیبی میزنند که نشانهای از عدم اطلاع آنان از ماهیت امور مبتلابه است. به نظر بنده بخشی از سخنان نامتعارف و نادرست آنان ناشی از ناتوانی در انجام وظایف و وعدههای داده شده است و چون نتوانستهاند وظایف خود را انجام دهند، میگردند تا گزارهای و خبری از گذشته و حال پیدا کنند و تقصیر را به عهده دیگران بیندازند و یا با انجام اقدامات نمایشی بی اثر یا با طرح کلیات ابوالبقا میکوشند مردم را سرگرم و خود را موجه کنند.
🔘یکی از این حوزهها مسأله جوانی جمعیت است و با تصویب قانون مفصل، پرهزینه، و تورمزا دنبال رشد جمعیت بودند که به قول معروف از قضا سرانگبین صفرا فزود و فرزندآوری کمتر هم شد. یکی از مدیران اصلی این موضوع وزیر محترم بهداشت است، با اشاره به هدف مهم نظام سلامت، یعنی جوانی جمعیت و این که سالهای سال به دلیل سیاستهای نادرست مورد غفلت قرار داشت، گفت:
▪️«در طول سالهای قبل بیش از ۸ هزار میلیارد تومان از طریق سازمانهای بین المللی برای اجرای برنامه تنظیم خانواده و کاهش جمعیت در کشورمان هزینه شده بود.»▪️
🔘همچنین وزیر ارشاد نیز با اشاره به لزوم مشارکت فعالانه نهادهای زیرمجموعه وزارت ارشاد ایران در راستای سیاست فرزندآوری و ضرورت تبلیغات علیه سقط جنین گفت:
▪️«در مورد اصل بحث تشویق به افزایش جمعیت و تقبیح سقط جنین فرهنگ سازی باید مقدمشمرده شود. به همه بخشها در وزارت فرهنگ ابلاغ کردهایم که سال آینده حتما تولیداتی در این زمینه داشته باشند؛ البته ظرف یکی دوسال نمیتوان تاثیر چشمگیری ایجاد کرد اما نباید در این زمینه منفعل عمل کنیم.»▪️
🔘جالبتر از همه رییس دبیرخانه شورای عالی سلامت و امنیت غذایی است که در سمینار فرزندآوری حداکثر چیزی که گفتهاند این است که؛ میزان باروری ۱٫۷۴ شده در حالی که باید بالای ۲٫۱ باشد یعنی هر خانوار باید سه فرزند داشته باشد!! و در ادامه گفت:
▪️«انتظار میرود کسانی که در این کنگره حضور دارند، مشکلات موجود در جامعه در زمینه جوانی جمعیت را باور کنند و برای حل آن ابتدا از خود و خانوادهشان شروع کنند زیرا نمیتوانیم به دیگران چیزی را دیکته کنیم.» وی سپس با ذکر نکته عجیبی گفت که: «با توجه به تبعات تک فرزندی، برخی کشورهای اروپایی قانون آوردهاند که هر خانواده حداقل دو فرزند داشته باشد.»▪️
🔘در این یادداشت میکوشم که نشان دهم همه این مواضع از روی استیصال و نشناختن مسأله و یا ناتوانی در حل آن است. اول اینکه کاهش رشد جمعیت در ایران الگوی موفقی بود که اتفاقاً جایزه بینالمللی بزرگ آن را وزیر بهداشت وقت که از همفکران حاکمان امروز است دریافت کرد.
🔘نکته مهم این است که آن اقدام ضروری و خیر بود، و چنین پولی هم خارجیها در ایران خرج نکردند، ۸ هزار میلیارد تومان به قیمت آن زمان بیش از ۱۵ میلیارد دلار میشد که یک شوخی و اشتباه اگر نگوییم دروغ آشکار است.
🔘فرض کنید که رشد جمعیت کشور کم نمیشد و به همان میزان ۱۳۶۵-۱۳۵۵، یا به طور متوسط سالانه ۳٫۹٪ بود. اگر چنین بود، جمعیت الآن کشور ۲۰۷ میلیون نفر بود!! مطابق رشد جمعیت دهه ۱۳۷۵-۱۳۶۵، الآن جمعیت ما ۱۰۱ میلیون نفر بود، مطابق رشد جمعیت ۱۳۸۵-۱۳۷۵، امروز حدود ۹۹ میلیون نفر جمعیت داشتیم.
🔘این رشد جمعیت را اگر برای کودکان و نوجوانان در نظر بگیریم، متوجه خواهیم شد که با شرایط دهه ۱۳۹۰ تا کنون چه وضعیت بغرنجی برای کشور به وجود میآمد، ولی فارغ از این منظر، بد نیست بررسی کنیم که این کاهش رشد جمعیت به سود چه کسی تمام شده است؟
🔘بیش از هر کس و هر نهادی، حکومت بهرهمند شده است. در واقع حکومت توانسته است از این طریق به تحکیم موقعیت خود بپردازد. اگر چنان رشد جمعیتی میداشتیم، بخش مهمی از منابع مالی دولت به جای امور نظامی و خارجی و امنیتی بناچار باید صرف امور آموزشی و بهداشتی و غذایی این افراد جوان میشد.
🔘ضمن اینکه ایران نیروی کار کم ندارد که این جمعیت جدید بخواهد نیروی کار آنان شود. در نتیجه بیکاری و مشکلات گوناگون و رشد آسیبهای اجتماعی از تبعات منطقی این رشد جمعیت بود. تأمین مسکن و ازدواج آنان نیز هزینه فراوانی را روی دست حکومت میگذاشت.
🔘نتیجه بدتر برای ساختار سیاسی این است که مطابق الگوی جوانان موجود، آنان هم طبعاً به خیل بزرگ ناراضیان و معترضان میپیوستند و بحرانهای سیاسی و امنیتی را عمیقتر میکردند. انان که از این کاهش رشد جمعیت بهرهمند شدهاند، چرا اکنون در حال زدن ساز دیگری هستند؟ پاسخ به این پرسش کلید فهم و رویکرد کلی این دولت نیز هست. چرا دنبال افزایش چیزی هستند که هیچ خیر و برکتی برای تثبیت قدرت رسمی ندارد؟
⭕️این تابلو بخوبی بحران فکری ساختار رسمی را نشان میدهد. این ساختار باید مینوشت:
«رای دادن=دفاع از وضع موجود».
در حالی که بخش اول معادله را میخواهند، بخش دوم را وارونه کردهاند، چون میدانند هیچ عاقلی از وضع موجود دفاع نمیکند. حاضر به اقرار رسمی به بخش دوم هم نیستند.
⭕️پس از تخریب اخلاق و قرار دادن دین در سراشیبی نفوذ، اکنون برای نابود کردن پزشکی و درمان و بهداشت مردم فرصت پیدا شده است.
دیر یا زود نوبت مهندسی اسلامی خواهد رسید.
🔴جعلیات نابخردانه
🔘دو تن از دوستان این متن را فرستادند و گفتند در شبکههای اجتماعی ایرانی، چنین مطلبی را از قول بنده نقل کردهاند. البته آنان هم میدانستند که جاعل خیلی ناآگاه بوده، هم نسبت به من و هم نسبت به صنعت جعل! ولی این جعلیات بیش از این که علیه من باشد توهین به مخاطبان این شبکهها است که در صدد گمراه کردن و فریب دادن آنها هستند. چنین مخاطبانی اگر باور کنند به اندازه پشیزی برای هیچ جناحی ارزش ندارند. باور هم نکنند، پس این کارها اتلاف وقت است. با این کارها کسی پای صندوق نمیآید.
⭕️درسته که این مواضع روی اعصاب مردم است، ولی همزمان توهین به مقامات کشور هم محسوب میشود زیرا آنان را سادهانگار فرض میکند.
#خود_دانید
🔴نشنویم؛ نیست
🔺اعتماد ۲۳ بهمن ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی
🔘اکنون که سالگرد انقلاب با رونمایی از پژوهش منتشر نشدهای، از ارزشها و نگرشها و رفتارهای مردم ایران مصادف شده، بد نیست که به ماجرای تاریخی این نوع پژوهشها پرداخته شود.
🔘اولین پیمایش از نظرات مردم نیم قرن پیش در سال ۱۳۵۳ انجام شد. این پژوهش که به سفارش رادیو و تلویزیون آن زمان بود، مجموعه وسیعی از یک طرح کلی برای آیندهنگری ایران بود که یک بخش آن، نظرسنجی از مردم ایران در باره موضوعات گوناگون بود. مدیران اصلی این پیمایش یعنی دکتر مجید تهرانیان و دکتر علی اسدی سالها پیش درگذشتند.
🔘این نظرسنجی از همان ابتدا از دید جامعه مغفول ماند. من که در آن سال دیپلم گرفته و به دانشگاه رفتم، هیچ گاه به یاد ندارم که کسی در باره این نظرسنجی اشارهای کرده باشد. البته دکتر تهرانیان کوشید که نتایج آن را حداقل میان نخبگان بازتاب دهد. لذا در سال ۱۳۵۴ یک نشستی چند روزه در شیراز برگزار کردند، و دهها نخبه علمی و مدیریتی را دعوت کردند و آمدند و نشستند و بحث کردند، ولی چه سود که نتایج آن طرح، در پرتو افزایش قیمت نفت و پر شدن خزانه حکومت شاه و حمایت کامل کشورهای دیگر از شاه و اعلام حرکت به سوی تمدن بزرگ و از همه بدتر مدیرانی حلقه بهگوش شنیده نشد و حتی بد تفسیر شد، در نتیجه سه سال بعد؛ شد، آنچه که شد.
🔘حدود چند دهه نسخههای معدود این مجموعه آیندهنگری در کتابخانهها خاک خورد، برخی از جمله بنده به نتایج آن در پژوهشهای خود استناد میکردیم. تا اینکه در سال ۱۳۹۵، مجموعهای از آن را با همکاری دکتر گودرزی تحت عنوان «صدایی که شنیده نشد» از سوی نشر نی منتشر کردیم و با استقبال گسترده مواجه و تا کنون ۱۲ بار چاپ شده است.
https://telegra.ph/نشنویم-نیست-02-11
🔴اوتیسم سیاسی
🔺اعتماد ۱۸ بهمن ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی
🔘در ابتدا میکوشم که تعریفی از بیماری اوتیسم تقدیم کنم. «اوتیسم» در توصیف گروهی از اختلالاتی است که با مشکلات ارتباطی و تعامل اجتماعی مشخص میشوند. افراد مبتلا به آن اغلب علائم یا الگوهای رفتاری محدود، تکراری و کلیشهای را نشان میدهند.(به نقل از درمانکده)
🔘اوتیسم در بزرگسالان با خودشیفتگی رابطه دارد. یکی از صفاتی که در افراد خود شیفته و آتیستیک مشترک است، عدم توانایی آنان در درک این موضوع است که افراد دیگر ذهن و افکاری متفاوت از آنها دارند. این بدان معنی است که آنها به نوعی دچار “نابینایی ذهن” یا “کوری عاطفی”هستند.
🔘افراد اوتیسیک اغلب فقط از دیدگاه خود قادر به دیدن چیزها هستند، آنها نمی توانند تصور کنند که چگونه ممکن است چیزی بر شخص دیگری تأثیر متفاوت بگذارد؛ به همین دلیل است که شما آنها را خودمحور می دانید. آنان به دلیل “نابینایی ذهنی”، هنگام اختلاف میان خود و دیگران دچار مشکل میشوند.
🔘برای آنها سخت است که باور کنند مسئله، جنبههای دیگری نیز دارد. آنها معتقدند که دیدگاه آنها تنها دیدگاهی است، که همیشه “درست” هستند. آنها “متفاوت بودن” را نوعی اشکال در فرد متفاوت با خود تلقی کرده و حس میکنند پذیرش تفاوتها ممکن است توانایی آنها را در رسیدن به خواسته هایشان مسدود کند. (برداشت آزاد از سایت مدرسه آنلاین خانواده)
🔘به نظر میرسد که صاحبان این گونه رفتارها مصداقی از کسانی است که در قرآن چنین توصیف شدهاند؛ قلبهایی دارند که نمیفهمند، چشمهای که نمیبینند و گوشهایی که نمیشنوند.
🔘از این منظر چنین افرادی هر کجا و در هر کاری که باشند، نباید مصداقی از سیاسیمداران یا سیاستگذاران واقعی محسوب شوند، چرا که سیاست ناظر به کنش جمعی است و در تعارض با خودبینی و بیتوجهی به دیگران است، ولی چه میتوان گفت که ما در جامعهای زندگی میکنیم که بسیاری از رفتارهای سیاستی را جز در قالب رویکرد نارسایی اوتیسمی در بزرگسالی نمیتوان توضیح داد گویی که سیاستگذار هیچ نگاهی به جامعه و بازخورد رفتارهایش ندارد. صرف اینکه خودش رفتاری را بپسندد، گمان میکند که آن کار خوب است و اگر دیگران با او همراهی یا تأیید نکنند، مشکل انهاست.
🔘رفتارهای فراوانی را در روزها و هفتهها و ماههای اخیر میبینیم که جملگی در ذیل این رویکرد قابل فهم است. به عبارت دیگر درک منطق عاملان این رفتارها و سیاستها با قالب ذهنی متعارف جامعه و مردم، غیر ممکن است. پرداختن به همه آنها متن را طولانی میکند ولی چند مورد را از باب نمونه میتوان طرح کرد.
🔘آوردن خانمی مجری با لباسی که برای اولین بار بود در سیما به نمایش در میآمد، آن هم در زیر آرم و علامت سپاه پاسداران، موجب تعجب همگان شد. به نظر میرسد که این رسانه درک درستی از محیط و برداشت دیگران ندارد و نمیداند علت بیرغبتی مردم به تماشای آن رسانه صرفا فرم لباس خانمها نیست.
🔘گر چه محدودیتهای پوششی در سالهای اخیر و تأکید بیوجه بر چادر، یکی از نقاط ضعف این رسانه بود، ولی این نقطه ضعف و دیگر نقاط ضعف این رسانه محصول بیتوجهی به واقعیت و غلبه رویکرد روایتمحوری و تبلیغی است. در حقیقت مشکل اصلی این رسانه در جای دیگری است و فقط یکی از نمودهای آن مسأله پوشش بانوان است.
🔘جالب اینکه این کار در اوج محدودیتهای دیگر در جامعه انجام شده است. به همین علت درکی از اثرات ارتباطی این اقدام ندارند. این اقدام بیش از آنکه بر بینندگان سیما اثر مثبت بگذرد، اثر منفی بر مخاطبان محجبه و چادری سیما دارد. اگر صدا و سیما در شرایط عادی چنین پوششی و یا حتی بازتر از آن را برای مجریان خود میپذیرفت، طبعاً هیچ مشکلی نبود، چون این نوع پوششها نیز در جامعه رواج دارد و اتفاقاً افراد محجبه و چادری شاید از وجود چنین مجریانی خوشحال هم میشدند زیرا معنایش آن بود که پوشش چادر آنان انتخاب خودشان است، و نه الزامی اداری و سیاسی.
🔘ولی حالا و پس از این همه اعتراضات و کاهش شدید مخاطبان، اجرای برنامه با آن پوشش معنای دیگری میدهد و چه بسا نتیجه عکس دهد. هم در میان افراد بیحجاب و هم در میان افراد چادری. این گونه رفتار به معنای قطع ارتباط سیاستگذاران آن با واقعیت جامعه است. اگر ارتباط واقعی داشتند و واقعیات را چنان که هست میدیدند و چنان که هست میشنیدند، خیلی زودتر از اینها این حد از تقابل با حقوق زنان را در دستور کار خود قرار نمیدادند که بخواهند بگویند: همین که هست، هر که نمیخواهد بگذارد برود.
🔘نمونههای دیگر ردصلاحیت آقای روحانی؛ سخنرانی به زبان انگلیسی از سوی وزیر خارجه در شورای امنیت؛ ردصلاحیت کردن افراد و در عین حال انتظار از آنان برای شرکت در انتخابات؛ پرتاب موشک به بلوچستان پاکستان؛ اصرار مکرر بر حرکت سریع قطار پیشرفت؛ یا کاهش تورم؛ و… است.
⭕️متاسفانه این که عدهای از پیروزی تیم ملی ناراحت میشوند، دلیلش این گونه مواضع است.
Читать полностью…🔴در باره اعدام
🔺اعتماد ۱۵ بهمن ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی
🔴در هفتههای گذشته که تعداد اعدامها افزایش یافته یا حداقل انعکاس آنها گستردهتر شده، واکنشها نیز اعم از واکنشهای داخلی یا خارجی، نسبت به آن برجستهتر گردیده است. در این یادداشت میکوشم که تمایزی میان ابعاد گوناگون مسأله اعدام قایل شوم، شاید کمک کند تا در ادامه نسبت به موارد مشابه دقت عمل بیشتری به خرج دهیم تا اثرگذارتر باشد.
🔘برخی از افراد بطور اصولی مخالف حکم اعدام هستند. مجازات اعدام ابتدا در غرب مورد نکوهش قرار گرفت. این امر دلایل جامعهشناسانه دارد و روندی غالب است. اکنون بیش از ۷۰ درصد کشورهای جهان یا مجازات اعدام را به طور کامل لغو کردهاند یا در عمل حکم اعدام را صادر نمیکنند. بیشترین اعدامها نیز در چند کشور چین، ایران، عربستان، ویتنام، مصر و عراق است.
🔘علل مخالفت با اصل حکم اعدام متنوع است. یکی از مهمترین آن، اعتقاد به ناکارآمدی این مجازات در جلوگیری از افزایش جرم است که به نظرم این تحلیل درست است و اعدام برخلاف ذهن سادهانگار فاقد کارآیی پیشگیرانه است که بحث مفصل میطلبد؛ پیشتر هم دلایلش را شرح دادهام.
🔘در هر حال مخالفت با مجازات اعدام یک گرایش رو به رشد است. در ایران نیز مخالفان قابل توجهی بویژه در افراد تحصیلکردهتر دارد. هر چند معتقدم که هنوز اکثریت مطلق مردم از این مجازات دفاع میکنند، ولی اگر فرایند گفتگوی آزاد و جدی وجود داشت، شاید عقاید عمومی تعدیل میشد.
در باره اعدام – Telegraph
⭕️تا هنگامی که افراد ناوارد در این حوزه دخالت میکنند وضعیت همین است. آقایان باید به کار خودشان مشغول شوند و از دخالت در این مسائل پرهیز کنند.
Читать полностью…🔴اعتیاد به تخصیص بودجه
🔺 گفتگو با هممیهن ۸ بهمن ۱۴۰۲ درباره بودجه صدا و سیما
✍️عباس عبدی
🔹افزایش سه برابری بودجه صداوسیما در میزان افزایش تأثیرگذاری آن تأثیری خواهد داشت؟
🔘واقعیت این است که صدا و سیما نسبت به بودجه، وضعیتی مشابه اعتیاد یک فرد را پیدا کرده است. افراد معتاد، بعد از مصرف مواد مخدر، دردشان کمتر می شود و حالت خوشی به آنها دست می دهد. اما مشکل این است که بعد از مدتی بدن فرد معتاد به این حجم از مصرف مواد عادت میکند و دیگر نمیتواند مصرف آن را ترک کند، و برای کاهش دوباره درد باید دُز مصرف را بالا ببرد.
🔘صدا و سیما فعلا معتاد به بودجه شده و تمام کسریهای نرمافزاری خود را میخواهد با دریافت بودجه جبران کند در صورتی که باید بدانند رسانه باید درآمدزا و خودکفا باشد. چه کسی گفته صدا و سیما باید بودجه بگیرد و از این راه زندگی کند؟
🔘چنین رویکردی از صدا و سیما مشابه این است که کارخانه خودروسازی را تاسیس کنید و برای بقایش از بودجه دولتی استفاده کنید. کارخانههای خودروسازی از فروش محصولات خود به مردم درامدزایی می کنند و در عمل نیازی به حمایت دولتی ندارند. رسانههای مستقل چرا سود دارند؟ چون نیازهای مردم را تامین می کنند و دقیقا به همین دلیل سود دارند.
🔘نکته حائز اهمیت این است که افزایش بوجه صدا و سیما آن هم با ۵۸ درصد یعنی سه برابر افزایش حقوق کارمندان دقیقا به منزله این است که دُز مواد مصرفی را زیاد کردیم که در نهایت منجر به اُوِر دُز و مرگ میشود.
افزایش سه برابری بودجه صداوسیما در میزان افزایش تأثیرگذاری آن تأثیری خواهد داشت؟
🔹باتوجه به نتایج تحقیقات و کم شدن تاثیر صدا و سیما میان مخاطبان این افزایش شدید بودجه چه پیامدی در افکار عمومی دارد؟ دلیل مجلس برای این کار چیست؟
🔘افکار عمومی به افزایش بودجه توجهی ندارد چرا که مخاطب زیادی برای رادیو و تلویزیون باقی نمانده است که به نتایج این بودجهها نگاه کنند. رادیو و تلویزیون هم در تولید و محتوا ضعیف شده و هم سقوط مخاطب دارد و در بهترین حالت ۳۰ تا ۳۵ درصد مخاطب دارد.
🔘همچنین باید این نکته را نیز اشاره کنم که صدا و سیما در قشرهای بالنده تر، شهری ها و باسوادتر،جوانان، مخاطب بسیار کمتری دارد. به همین دلیل است که افزایش بودجه تاثیر چندانی در کیفیت برنامه های تلویزیون و افزایش مخاطب ندارد. این افزایش بودجه در اصل توافقی بین رادیو و تلویزیون و مجلس است تا در سال انتخابات، حتما بیشتر هوای یکدیگر را داشته باشند.