🔴حراج میراث قرون
🔺اعتماد ۲۱ اسفند ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی
🔘یکی از مشکلات علمای محترم قم این است که به علل گوناگون از جمله بالا بودن سن، یا مسایل امنیتی یا مشورت اطرافیان، امکان چندانی ندارند که با مردم عادی کوچه و خیابان به صورت عادی مواجه شوند. البته اگر دفاتر آقایان در باره انتقال حقایق امین و آگاه باشند، میتوانند با بازتاب اخبار و فیلم و یا تجربیات زیسته روحانیون دیگر، آنان را نسبت به وضعیت بسیار خطیر جایگاه روحانیت نزد افکار عمومی آگاه نمایند.
🔘این جایگاه به علل گوناگون تغییر کرده است ولی علت محوری آن که در سالهای اخیر برجستهتر شده، مقابله با زنان است. در واقع نگاه به زن به عنوان ضعیفه و موجودی که همتراز مرد نیست، مربوط به دوران گذشته است و این نه فقط از سوی زنان، بلکه از سوی اغلب مردان نیز پذیرفتنی نیست، ولی همچنان برخی از آقایان چه در مقام قانونگذاری و فتوا، یا در مقام اظهار نظر سیاسی و از همه بدتر در مقام عملی در کوچه و خیابان به مواجهه با زنان میپردازند و توجه ندارند که در این مواجهه شکست نمیخورند، بلکه پیشاپیش شکست خورده هستند.
🔘روحانیت به دلایل گوناگون از انعطافپذیری تاریخی زیادی برخوردار بوده است. این البته نقطه ضعف نبوده و نیست، بلکه ویژگی مثبت آن است. به همین دلیل همیشه توانسته است به عنوان یک نهاد موثر در جامعه عمل کند. کوشش روحانیت و علمای طراز اول، برای حفظ این نهاد، در مقاطع مهمی از تاریخ ایران سازنده بوده است، ولی میراث هزار سالهای که به وسیله درایت علمای تراز اول به امروز رسیده است، اکنون از سوی برخی طلاب تازهکار و متکی به رانت های سیاسی در خطر جدی قرار گرفته است.
🔘جالب است که گفته شود، به دلیل عملکرد منفی این نهاد در چند دهه اخیر، نوعی بازخوانی تاریخی نسبت به این نقش در گذشته نیز در حال رقم خوردن است. روحانیتی که در اغلب موارد در کنار مردم بود و یا نقطه اتکای آنان و آرامبخش بود، اکنون به همان اندازه که در برابر انحرافهای رسمی و سیاسی منفعل است و سکوت و حتی تأیید میکند، در برابر مردم متصلب و حتی تهاجمی وارد عمل میشود، و در این راه حتی بدیهیات امور شرعی را نیز نادیده میگیرند.
🔘اینکه از یک مادر جوان که گوشهای در درمانگاه فرزند به بغل نشسته روی زمین و او را شیر میدهد تصویربرداری کنند، جایگاه اخلاقی و معنوی خود را به سطح گزمه و عسس تقلیل میدهند و حتی در این اقدام خود چندین خلاف شرع نیز مرتکب شدهاند و... بدتر اینکه حضرات آقایان هیچ حساسیتی نسبت به این رفتارها از خود نشان نمیدهند.
🔘این گونه اقدامات بیاعتبارکننده، منحصر به موضوع زنان نیست. هر روز ویدیوهایی از روحانیون منتشر میشود که داستانهای وهنآمیز از ائمه (ع) و... را بالای منبر میگویند که موجب بیاعتباری دین و روحانیت میشود.
🔘حمایتهای بیدریغ آنان از پدیده ضدعلمی به نام طب اسلامی که محلی برای تأمین مالی است، بخش دیگری از اعتبار دین را نشانه میرود. اخیرا نیز امام جمعه محترمی نظریه اقتصادی دادهاند و در عصر اقتصاد دیجیتال با ذهنیت اقتصادی پیشا معیشتی به شهرداری و منابع طبیعی دستور میدهند که کاشت درختان مضر مانند کاج را متوقف و به جای آن پارک درختان مثمر احداث کنند.
🔘یا در موردی دیگر در مشهد که موقوفههای آن برای کمک به مردم تا بخواهید زیاد است و هزاران مسجد نیز دارد، فرد بیپناهی مخزن زباله شهری را سرپناه خود قرار میدهد و تا صبح یخ زده و میمیرد و هیچ روحانی در آنجا برای تصویربرداری یا تلقین میت هم حاضر نیست.
🔘ولی بدترین آنها مواجهه با زنان، حقوق زنان و از منظر مردسالاری افراطی و سنتگرایانه است که بیشترین ضربه را به آنان وارد میکند، و چون آنان برای این اقدام خود از دین به عنوان سنگر و سپر استفاده میکنند، طرف مقابل هم به ناچار ابتدا دین را نفی و طرد میکند. این عده از روحانیون بجای آن که سپر دین شوند دین را سپر خود قرار دادهاند؛ در نتیجه، شواهد و قرائن فراوان در افول شدید دین و جایگاه روحانیت وجود دارد که در زندگی روزمره یا پژوهشها دیده میشود.
🔘🔘در هر حال از ما گفتن بود، بهتر است جلوی این حراج را بگیرید. خود دانید.
⭕️گرچه گزارشهای کارشناسی مرکز آمار مهم است ولی با توجه به سیاستهای اقتصادی موجود و روند چند سال اخیر، معتقدم زودتر از ۱۴۲۵ با کاهش جمعیت مواجه خواهیم شد. مشکل اصلی هم سیاستهای جاری است که رشد جمعیت کشور را به قهقرا میبرد. رشد جمعیت امسال حدود ۶ دهم درصد است.
Читать полностью…🔴وقت مردم را تلف نکنید
🔺اعتماد ۱۹ اسفند ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی
🔘پیش از ۱۱ اسفند نمیخواستم که در نقد آقای قالیباف حرفی بزنم یا بنویسم چون میدانستم تحت فشار تندروها است. ولی از آنجا که مسئولیتناپذیری ویژگی ثابت همه جناحهای حاکم است، و نمونه آن را در گفتار اخیر ایشان نیز میتوان دید پرداختن به آن ضروری بود.
🔘آقای قالیباف معتقد است که: ▪️«اگر وضع اقتصادی کشور رونق داشت و بداخلاقیهای سیاسی نبود، نرخ مشارکت در انتخابات متفاوت میشد. مردم با صندوق رای قهر نیستن ولی، انتظار کارآمدی بیشتری دارند.»▪️
به قول یک فعال توییتری: ▪️«فکر کنم[آقای قالیباف]به من تیکه انداخته. چون من سالها رییس پلیس کشور، رییس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، شهردار پایتخت، عضو مجمع تشخیص مصلحت و رییس مجلس بودم...»▪️ اضافه کنید عضویت در شورای سران، شورای عالی انقلاب فرهنگی، مجمع تشخیص مصلحت، و ...
🔘فارغ از اینکه پایین بودن سطح مشارکت مردم که رقم واقعی آن و پس از کسر آرای باطله و آرای اضافی باید محاسبه شود، ربطی به وضع بد اقتصادی ندارد، این نحوه رفتار مردم ناشی از نگاهی است که به آینده و تأثیر انتخابات در آینده کشور دارد. به عبارت دیگر ناامیدی آنان از آینده و ندیدن ارادههای روشن برای بهبود آینده در میان خیل بزرگ نامزدهای نمایندگی است. همچنین یک دست بودن مجریان و ناظران انتخاباتی، موجب شد که به طور موقت و تا اطلاع قانونی از این صندوق روی برگردانند، چرا که امیدی به کارآیی آن نبود.
🔘فرض کنیم که این تحلیل بنده درست نباشد و مردم به همان دو علتی که آقای قالیباف گفتهاند از انتخابات رویگردان شدهاند، پس ایشان به صراحت معتقدند که رونق اقتصادی نداریم و به طور ضمنی خواستهاند خود را از چنین وضعی تبرئه کنند. در حالی که وی رییس مجلس و اکثریت نمایندگان هم با او همراه بودند. آیا ایشان نقشی در این وضعیت که مورد انتقاد است ندارد؟
🔘اگر رییس مجلس با اکثریت نمایندگان همسو، نقشی در اقتصاد نداشته باشد، پس چه کسانی نقش دارند؟ مگر شما نبودند که برای رایگیری مکرر تأکید میکردید که ما یک خیزش هستیم برای فلان و بهمان، پس اثرات این خیزش در ریاست مجلس شما کجاست؟ شما بودجه کشور را تصویب میکنید؛ قوانین را مینویسید؛ وزرا را تأیید و رد میکنید؛ نظارت بر امور کشور و فساد دارید. آیا این مسئولیتها را انکار میکنید؟ آیا این اختیارات را نداشتید؟ اگر هیچ کاره بودید، پس چرا دو باره برای انتخابات چنین نهاد بی خاصیتی نامزد شدید؟
🔘اگر صاحب برنامه و دارای قدرت بودید، پس نقش خود را در این وضعیت اسفبار چه میدانید؟ چرا همین حرف را حالا که باختید میزنید؟ چرا در این سه سال سخنی بر زبان نیاوردید که نشان دهد اقتصاد در رونق نیست؟ و اگر در رونق نیست، علل آن چیست؟ آیا حاضرید یک گفتگوی مطبوعاتی ترتیب دهید و به چند پرسش ساده در باره تحلیل چرایی این وضع پاسخ دهید؟ یا مثل رییس دولت و سایر مقامات از گفتگوی مستقل رسانهای پرهیز میکنید؟
🔘به علاوه بداخلاقی سیاسی مورد نظر شما چیست؟ ما کاری نداریم که افشاکنندگان علیه شما با چه انگیزههایی دست به این کارها زدند، یا این اسناد و اطلاعات را کدام باند درون ساختار به آنان داده است. ولی این را خوب میدانیم که پژواک شعارهای شما در مورد خیزشها! و ۹۶ درصدی و ۴ درصدی یا نشان دادن برگهای در باره ثروت و پولهای موجود در حساب خود و فرزندانتان هنوز هم در گوش مردم هست.
🔘مگر آقای مهندس زنگنه در برابر ادعاهای شما درخواست نکرد که اموالش را با شما مبادله کند، چرا نپذیرفتید؟ مگر آقای جهانگیری چه چیزی گفت که خلاف آن ثابت شده باشد؟ چرا علیه بداخلاقان سیاسی امروز شکایت نمیکنید؟ بگذریم؛ چرا یک کلمه پاسخ در خور نمیدهید؟
https://telegra.ph/وقت-مردم-را-تلف-نکنید-03-08
🎙️پیرامون فرهنگ؛ گفتگویی کوتاه با رادیو کوچه
Читать полностью…🔴آزمونی برای طبقه متوسط
🔺اعتماد ۱۶ اسفند ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی
🔘این روزها یکی از خبرهایی که سعی میکنند آن را برجسته نمایند، دعوت از آقای معین خواننده ایرانی مقیم ایالات متحده است. دعوتی که از سوی مقامات وزارت فرهنگ و ارشاد تکرار میشود. امیدواریم که وضعیت جامعه به گونهای باشد که نیازمند دعوت از ایرانیان بویژه هنرمندان و کارشناسان و پزشکان و مهندسان و صاحبان سرمایه برای بازگشت به کشور نباشد، و هر کس که خواست بدون دعوت برگردد، چون که ایران خانه آنان است. کسی را به خانه خود دعوت نمیکنند.
🔘همچنان که دعوت به شرکت در انتخابات نیز زاید بود، چون انتخابات بهترین مسیر برای تعیین سرنوشت مردم است و هر کس به صورت عادی پا در این مسیر خواهد گذاشت، مگر آنکه آنچه که به نام انتخابات گفته میشود، فقط به صورت اسمی باشد و نه تنها سرنوشتی را تعیین نکند، بلکه سرنوشت ما را از دست خودمان خارج کند. بگذریم!
🔘دعوت از ایشان برای بازگشت اقدامی نمایشی و عجیب است، شاید مثل انتخابات شده است. چون اگر راه برای بازگشت باز باشد، میتوان بدون دعوت عمل کرد و هر کدام از آنان که میخواهند بازمیگردند و حتی نیازی به استقبال در فرودگاه ندارند.
🔘پس چرا آنان علیرغم علاقه به بازگشت و حتی اظهار حسرتانگیز این علاقه، از بازگشت پرهیز میکنند؟ بیایید خود را جای فرد دعوت شده بگذاریم. هنگامی که میبینند بزرگترین تشکل هنرمندان در چارچوب «خانه هنرمندان ایران» در دو سال گذشته تحت مضیقه و فشارهای شدید قرار گرفته و حتی برای درآمدهای اندک آنان نیز مانع ایجاد میکنند، در این صورت دعوت از خود را چگونه تحلیل خواهند کرد؟
🔘روشن است که آن را صادقانه ارزیابی نمیکنند. هزاران هنرمندی که در انواع هنرهای تجسمی و موسیقی و... در چارچوب نهاد واحد و جامع در حال فعالیت هستند، به جای آنکه احترام ببینند و قدر دانسته شوند و بودجه مقرر آنان که از پرداختی به یک نهاد کوچک مورد حمایت حکومت هم کمتر است، تحت فشار قرار میگیرند، طبعاً نسبت به چنین دعوتهایی دچار ابهام و تردید میشوند، و آن را یا نمایشی صوری یا فریب تلقی خواهند کرد. متاسفانه پیشتر نیز سیاست مشابهی را با خانه اندیشمندان انجام دادهاند.
🔘اکنون «خانه هنرمندان ایران» در وضعیت بغرنج و فشار مالی قرار گرفته است، به ظاهر راههای رسمی برای تأمین این نیازها ره به جایی نبرده. برای پرداخت مبالغ بسیار اندک هم خواهان نشانه رفتن شخصیت حقیقی و حقوقی آنان هستند، بنابراین چارهای دیگر باید اندیشید.
🔘این وضعیت برای همه نهادهای مدنی که قصد دارند مستقل باشند، به وجود آمده است. حکومتی که این نهادها را میزند، هنگام انتخابات که میرسد، دنبال کسب تأییدیه آنان برای مشارکت است. اگر قوه عاقلهای در آنان بود میدانستند که این نهادهای مدنی قدرتمند و مستقل در روزگاری به کمک حکومتها میآیند که به شدت به آن نیاز دارند، و قرار نیست در شرایط عادی ابزار حکومت باشند.
🔘اکنون که به هر دلیلی ساختار سیاسی علاقهای به کمکهای رسمی به این نهادها ندارد، و بدتر اینکه مانع از دستیابی آنان به منابع مالی پایدار است، باید همه افراد، بویژه کسانی که دستشان به دهانشان میرسد آستین همت را بالا بزنند و برای کمک به همسرنوشتان خود وارد عرصه و میدان شوند.
🔘خانه هنرمندان ایران تصمیم گرفته است که برای خلاصی از این محدودیتها برنامهای را با عنوان «گلریزان هنر ایران» از فردا تا ۲۵ اسفند در محل خانه هنرمندان ایران برگزار نماید. این برنامه شامل فروش آثار هنری مجموعهای از هنرمندان معاصر زنده و درگذشته است که جزو مفاخر هنری هستند.
🔘هنگامی که متوجه اندازه به غایت کوچک نیازهای مالی این مجموعه میشویم تا با تأمین آن به حیات خود ادامه دهند، به اهمیت کوتاهیهای خود پی میبریم. طبقه متوسط باید آیندهنگری داشته باشد. توسعه کشور بدون تقویت این طبقه ممکن نیست. آنان که شمشیر خود را علیه این طبقه از رو بستهاند، نیز زیانکننده این ستیزهجویی ناعادلانه و نابخردانه هستند. ولی خود این طبقه نیز نیازمند ارتقای آگاهیها و همبستگیهای خود برای حفظ و ارتقای جایگاه خویش است.
🔘این نمایشگاه بزرگ، الگوی موفقی خواهد بود. در واقع بسیاری از هنرمندان برجسته کشور پا به عرصه گذاشتهاند و با از خود گذشتگی بخشی از درآمدهای خود را به خانه خویش اختصاص دادهاند، و اکنون نوبت متنعمان این طبقه است که گام بعدی را بردارند، با خرید این آثار، ضمن انجام وظیفه مسئولیت اجتماعی خویش، اقدام به سرمایهگذاری پربازده و مولد نیز بنمایند.
🔘🔘این آزمون مهمی برای کسانی است که دل در گرو و سربلندی کشور و استقلال نهادهای مدنی دارند.
🔴مسئولیت تورم انتظاری متوجه کیست؟
🔺اعتماد ۱۴ اسفند ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی
🔘حقوق و دستمزدبگیران، در خط مقدم و ابتدای صف برای تحمل بار گرانیها و مشکلات قرار داده شدهاند. دولت محترم ادعاهایی دارد که به نظر متعارض میآیند. از یک سو مدعی هستند که رشد اقتصادی بسیاری خوبی داشتهایم، همچنین یکی از اهداف خود را بهبود شرایط افرادی میدانند که بهرهمندی کمتری از اقتصاد دارند؛ از سوی دیگر هنگامی که نوبت به بهبود حقوق و دستمزد آنان میرسد، به یاد تورم میافتند که مبادا تعدیل دستمزدها موجب تورم شود.
🔘رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور اخیراً اشعار داشته که: ▪️«در افزایش حقوق کارگران و کارمندان محدودیت داریم. آنچه مبنای پیشنهاد و تصمیم ما در دولت برای افزایش حقوق و دستمزد است، «تورم انتظاری» سال آینده است. ما امیدواریم در مذاکرات میان تشکلهای کارگری و دولت بر همین مبنا به یک نرخ معقول افزایش دستمزد برسیم تا موضوع «تورم انتظاری» از کنترل خارج نشود... ما وقتی درباره مردم صحبت میکنیم، از یک جامعه ۲۵ میلیون شاغل سخن میگوییم و این درحالی است که کارمندان و کارکنان لشگری و کشوری ما حدود سه میلیون نفر هستند. لذا باید عدالت را میان اقشار مختلف در تخصیص و توزیع رعایت کنیم. ما وظیفه داریم که شرایطی را ایجاد کنیم که همه اقشار سال بهتری را از نظر معیشتی بگذرانند.»▪️
🔘آیا کسی هست که از مسئولین محترم دولت بپرسد؛ سال گذشته که رشد دستمزدها خیلی کمتر از تورم بود، آیا تورم انتظاری نبود؟ پس چرا در سال جاری با تورم ۴۰ درصدی مواجه هستیم؟ تورم انتظاری مسألهای مقطعی است و نه مداوم و طولانیمدت. به علاوه این تورم انتظاری بیش از آنکه ناشی از افزایش حقوق و دستمزد باشد، به علت کسری بودجه دولت و زمزمههایی است که به طور جدی در باره افزایش قیمت کالاهای مهم و انرژی شنیده میشود.
🔘همچنین به علت ضعف و ناتوانی در تأمین ارز برای واردات است. از سوی دیگر و مهمتر اینکه افزایش دستمزدها برای خنثی کردن تورم سال آینده نیست، بلکه برای جبران تورم سال جاری است که به حدود ۴۰ درصد رسیده است. بنابراین افزایش آن نه برای جبران مشکلات سال آینده، بلکه برای جبران مشکلات به وجود آمده در همین امسال است که حقوق و دستمزد سال آینده آنان باید تغییر کند تا سطح زندگی آنان تا حدی حفظ شود.
🔘به علاوه حقوق و دستمزدبگیران حدود ۵۵ درصد کل شاغلان کشور هستند، چگونه میتوان آنان را نادیده گرفت؟ اگر در سال جاری بیش از ۵ درصد رشد اقتصادی داشتهایم، پس چرا باید دریافتی حقوق و مزدبگیران در سال آینده نسبت به سال جری و به قیمت ثابت و ارزش و قدرت خرید آن کمتر شود؟
🔘این رفتار به لحاظ منطقی دچار ابهام است. باید دولت توضیح دهد که این رشد اقتصادی کجا رفته که نصیب مردم نباید بشود؟ چرا باید بیش از ۵۵ درصد مردم مزد و حقوقبگیر جامعه از چنین رشدی بیبهره باشند؟
🔘فرض کنیم که امسال هم توانستید، دریافتی حقوقبگیران را کمتر از میزان تورم افزایش دهید. همچنان که در باره کارکنان دولت در بودجه انجام دادید و به احتمال قوی در دو هفته آینده نیز آن را برای کارگران با اندکی بیشتر به اجرا خواهید گذاشت. فرض کنیم مردم به هر حال این فشارها را به هر دلیلی تحمل کنند، در این صورت آیا نباید در کنار این تحمل، چشماندازی امیدبخش از آینده داشته باشند؟
🔘کدام چشمانداز را پیش روی ملت میگذارید؟ اگر مردم نسبت به آینده امیدوار باشند، حتماً سختیها را تحمل میکنند، همچنان که در زمان جنگ چنین بودند. ولی اگر قرار باشد که امید و چشمانداز مثبتی به سوی آینده نباشد، سهل است که چشمانداز هم منفی باشد، در این صورت باید گفت انتظار همراهی داشتن از مردم دور از انصاف و عقل است.
🔘به علاوه زمان جنگ همه مردم و مسئولین در وضعیت مشابه از سختی بودند، آیا اکنون چنین است؟ آیا قدری دلسوزی برای مردم و اقتصاد دارید؟ آن اندازه که دنبال جلوگیری از تعدیل مزد و حقوق هستید، آیا دنبال جلوگیری از فساد و رسیدگی به فساد بزرگ چای دبش هستید؟ اجازه دهید بیش از این چیزی گفته نشود.
🔴سراب۲
🔺اعتماد ۱۳ اسفند ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی
▪️بخش اول این یادداشت نقدی بود بر رویکردهای دعوت کننده تبلیغی به مشارکت در انتخابات در ادامه نیز به نکات دیگر این رویکردها اشاره میکنم.
🔘برخی نیز از جبهه منتقدین وضع موجود و در دفاع از حضور انتخاباتی تأکید میکردند که اگر مثلاً فلان شخص میانهرو جای فلان خالصساز تندرو به مجلس برود خیلی خوب است. به قول معروف «کاچی به از هیچی.» این استدلال کامل نیست. اول اینکه هیچ کس مخالف آن نیست که اگر یک صدا در مجلس به سود مردم بلند باشد، بهتر از این است که هیچ کس نباشد. حتماً بهتر است که آقای دکتر پزشکیان در مجلس باشد تا حداقل صدایی به سود مردم بلند شود.
🔘ولی به چه قیمتی؟ مسأله اصلی این است. اول اینکه هدف انتخابات این نیست که یک یا چند نفر محدود بروند مجلس که برای مردم فریاد بزند. یک صدا از ۳۰۰ صدا. هدف این است که اکثریت نمایندگان را همسو با خواست اکثریت کنند. در حالی که قریب به اتفاق چنین نامزدهایی رد صلاحیت میشوند، و هیچ دلیلی نیست که مهر تأیید بر سلب چنین حقی از مردم بزنند.
🔘البته این مسأله همیشه بوده، ولی در جایی باید خط قرمز محسوب شوند. فقدان خط قرمز بزرگترین هدیهای است که به مخالفان انتخابات آزاد دودستی تقدیم میشود تا هر کاری بخواهند انجام دهند. به همین علت است که تأیید و رد صلاحیتها، سیاسی شده و در مورد برخی افراد یک در میان انجام میشود.
🔘عملگرایی سیاسی یک نقطه مثبت برای سیاستمدار است، ولی مرز ظریفی دارد که ممکن است به ورطه بیپرنسیبی سقوط کند. هنگامی که چنین شد نه در مردم پایگاه خواهد داشت و نه حتی خطری برای «خالصسازان» دارند.
🔘نکته بسیار مهمتر این است که شرکت در چنین فرآیندی صریحاً تأیید روندی است که به اینجا رسیدهایم. چنین روندی مخل امنیت و منافع ملی و به زیان مردم است. با چنین شرکتی نمیتوان این روند را اصلاح کرد بویژه اینکه تداوم همین روند بوده که کار را به اینجا رسانده است، چگونه با ادامه این راه میتوان مسیر را معکوس کرد؟
🔘از اینکه زیانهای خالصسازی را بشماریم و اینکه چه عوارضی برای مردم و جامعه دارد، نمیتوان نتیجه گرفت که این راه را باید ادامه داد تا بلکه در جریان خالصسازی اختلال ایجاد کرد، اتفاقاً بر عکس این فرآیند موجب تقویت جریان خالصسازی میشود. همچنان که تا کنون شده است.
🔘کافی است که نگاهی به انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۲ کنید. جریان خالصساز در اوج اتحاد و یکدستی بودند، در تهران لیست واحد آنان به طور کامل رأی آورد، هر چند مشارکت اندک بود، در مقابل در انتخابات پیش رو حداقل ۴ لیست با یکدیگر دعوا و نه حتی رقابت میکنند. کاری هم به لیست صدای ملت آقای مطهری ندارند، چنان دعوایی با یکدیگر دارند که در ۴۵ سال گذشته بیسابقه بوده است.
🔘این به معنای سقوط جریان خالصساز است و اگر از آن استقبال نمیکنید، نباید مانع نارس این فرآیند شد. در واقع آنان دنبال چیزی بودند و هستند که سراب است و هر چه بیشتر به آن نزدیک میشوند، خیالی و زیانبار بودن آن مشهودتر است.
🔘بنابراین باید از اصل انتخابات و مشارکت که حدی از راهگشایی را داشته باشد دفاع کرد و برای حضور در آن آماده بود، ولی همچنان که هر گردی گردو نیست، هر مشارکتی هم راهگشا نیست. همه دوست داریم که ثمره انتخابات پرشور به قوام و تقویت قدرت و امنیت ملی کمک کند که میکند، ولی انتخاباتی که متضمن و برآوردکننده خواست ملی باشد.
🔘یک نگاه به سرلیست اصلی این انتخابات و نفرات دوم و بعدی آن بیندازید. یک نگاه به فرآیند انتخابات در کشور و بویژه تهران بیندازید. اگر یک خط برنامه جدی و نه شعاری و پوچ دیدید، حق با شماست؟
🔘مجلس جای فریاد زدن نیست، البته اگر هم نمایندهای فریاد بزند ایرادی ندارد. مجلس جای قانونگذاری و نظارت است. مجلسی که فاقد شفافیت و پاسخگویی و کارآمدی باشد، نتیجه آن همین شعارهای پوچ و عملکردهای فاجعهبار است.
🔘انتخاباتی که مردم بترسند پس از پایان آن، سیاستهای سختگیرانه تشدید خواهد شد، به سود جامه نیست و رأی دادن در آن، شریک شدن در این فرآیند است. بله این درست است که هر انتخابی متضمن سود و زیانهایی است. ما با هیچ عمل سیاسی که واجد خیر محض باشد مواجه نیستیم. لذا باید هزینه و فایده کرد.
🔘دوستانی که فقط بر سودهای انتخابات تأکید میکنند، به طور ضمنی میگویند که نمیتوانند زیانهای آن را توجیه کنند. تقلیل ارزش رأی به اینکه یک نفر فریادزن به مجلس بفرستیم تا مانع حضور خالصسازان شویم، آن هم مجلسی که ۳۰۰ نفر است، به زیان نهاد انتخابات است و مورد پذیرش هیچ عقل سلیمی قرار نمیگیرد.
🔘🔘من مخالف تحریم بودم و هستم ولی آن چیزی که تحریم را معقول میکرد، اصرار به حضور انتخاباتی بدون راهبرد روشن و ارزیابی هزینه و فایده است.
پایان
چرا هیچ فرد و گروهی در انتخابات برنامه نمیدهد؟
عباس عبدی:
🔹درباره این انتخابات، اساسا هیچ گروه و فردی برنامهای ارایه نمیکند. برنامه مستلزم این است که بگویند مشکل اصلی مملکت چیست و برای برونرفت از این مشکلات چه برنامهای دارند؟
🔹مجلس باید شامل ۲ یا ۳ شخصیت حقوقی و حزب باشند و راهکار بدهد و مردم هم بدانند به چه چیزی قرار است رای بدهند.
🔹اما میبینید هیچ خبری از برنامه کاندیداها نیست، چون رقابت حزبی نداریم، بلکه افراد هستند که میآیند. فرد بهتنهایی نمیتواند تصور روشنی از مشکلات کشور و راه حلهایش داشته باشد. حتی اگر هم داشته باشد به تنهایی قادر نیست این کار را انجام دهد.
🔹اگر حزب هم وجود داشته باشد، در این مجلس امکان برنامهریزی وجود ندارد زیرا متغیرهایی که تعیینکننده در سرنوشت کشور است از مجلس فراتر رفته و مجلس امروز مانند گوشت قربانی شده است و به معنای واقعی در راس امور نیست.
🔹هنوز اجماع روشنی نداریم که مسایل و مشکلات کشور چیست؟ اراده تعیینکننده برای حل آن باید داشته باشیم که تا اطلاع ثانوی از این دو مقوله دور هستیم و اینکه تا چه زمانی درست شود خدا میداند.
فیلم: محسن کسایی
@hammihanonline
🔴این فیلم سخنان بنده در جلسهای به دعوت مدیریت محترم دانشگاه تهران است که با حضور تعداد قابل توجهی از فعالان سیاسی و استادان دانشگاه در ۲۸ بهمن ۱۴۰۲ برگزار شد.
Читать полностью…⭕️ایده جالبی است. ولی انتظار میرفت که چون موارد پیشین، دنبال حکمای! طب سنتی و تجویز کننده عنبر نسا و زالو اندازها و مخالفان واکسیناسیون و جنگیرها و... میرفتند.
Читать полностью…🔴 عباس عبدی: حقوق 70 میلیونی که تصویب کردند هم شوخی است؛ معمولا اینقدر از کنارهایش می خورند که خدا میداند!
🔴 فیشهای حقوقی که از بعضیها منتشر میشود حساسیت ایجاد میکند
🔴 مثلا کسی که نماینده مجلس است و هی میگوید من سادهزیستم، فلانم و... بعد یهو فیش حقوقش درمیآید صد میلیون تومان!
🔴 شما اگر حقوق زیاد میخواهید، بروید در بخش خصوصی کار کنید و شاید تا پانصد میلیون هم حقوق بگیرید، آنوقت به من چه ارتباطی دارد
🔻 عباس عبدی در میزگرد جماران گفت: مردم انتظار این را ندارند که یک مدیر دولتی این نوع دستمزدها را داشته باشد. البته این نوع دستمزدها یک دلیلش به خاطر دولتی بودن است و در تمام کشورها، مدیران دولتی یک حقوقهای به نسبت ثابتی دارند که خیلی بالا نیست./ جماران
https://rubika.ir/jamaran_ir
🕌 @jamarannews
🔴 عباس عبدی: خبر نداشتن مسئولین از فساد زیر دستیها، گناهی کمتر از مشارکت در انجام فساد نیست
🔴 وقتی وزیرش متهم میشود، رئیس جمهور یا مقامات دیگر آن را مرتبط میکنند به مسأله آبرو و حیثت نظام
🔴 در جمهوری اسلامی کسی خوشبختانه استعفا نمیدهد! همه در حال خدمت به خلق خدا و عبادت هستند!
🔻عباس عبدی در میزگرد جماران گفت: حکومت نمیتواند از طریق دادگاه، مسأله فساد را حل کند؛ برای اینکه مردم کلا نسبت به بیطرفی سیستم در رسیدگی به اتهامات، مسأله دارند. به نظر من برداشت مردم درست است؛ نمونهاش همین چای دبش و نهادههای دامی است.
🔻میگویند ما خودمان این را کشف کردیم و خیلی افتخار بزرگی میدانند. درحالیکه اصلا مسأله کشف آن نیست، مسأله اصلی، اصل وقوعش است؛ آن را شما باید توضیح بدهید./ جماران
https://rubika.ir/jamaran_ir
🕌 @jamarannews
🔴درک نادرست از مرجعیت
🔺اعتماد ۵ اسفند ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی
🔘یکی از مسایلی که در سیاست اهمیت ویژهای دارد، مفهوم گروههای مرجع است. این مفهوم از گذشته شکل گرفته و بار معنایی آن همچنان بر دوش کلمات و تحلیلها سنگینی میکند، در حالی که جهان تغییر کرده است و چنین پدیدهای دیگر وجود ندارد یا بسیار ضعیف شده است.
🔘در گذشته، رهبران سیاسی در جایگاهی بودند یا قرار میگرفتند که حرف آنان فصلالخطاب بود. رابطه مردم با آنان رابطه رهبر ـ پیرو یا مرید و مرادی بود. فراموش نکنیم که رهبران سیاسی به طور معمول با اطرافیان و مشاوران خود مشورت میکردند، ولی در نهایت فقط حرف خودشان راهگشا و مُطاع بود. بالاترین سطح این گونه از رابطه رهبر-پیرو در جریان پیروزی انقلاب میان مردم و رهبری امام دیده شد.
🔘این رابطه یک رویه دیگری هم داشت که شاید کمتر مورد توجه قرار میگرفت. درست است که مردم مرید رهبران خود بودند، ولی رهبران نیز رعایت مطالبات و خواستهای مردم را میکردند، حتی اگر به لحاظ شخصی چندان توافقی با آن نداشتند. به عبارت دقیقتر در بسیاری از موارد رهبران تابع پیروان می شدند، چون میدانستند که اگر چنین نکنند، اعتبار و قدرت نفوذ خود را از دست خواهند داد. بنابراین نفوذ مواضع رهبران کاریزما در گذشته، بدون قید و شرط هم نبود.
🔘این پدیده از دهه ۹۰ میلادی قرن بیستم، به علل گوناگون و مهمترین آن شکلگیری رسانههای جدید، به مرور تضعیف گردید، و اکنون به اوج خود رسیده است، زیرا شبکههای اجتماعی به گونهای است که چندان اعتبار و زمینهای برای ظهور و بروز چنین رهبرانی باقی نمیگذارد. این شبکهها میان عنصر محبوبیت و نیز دنبالکنندگی (فالویر) با تبعیت فاصله انداخته است. به عبارت دیگر از افراد و گروهها قدسیتزدایی کرده است. بویژه آنکه این شبکهها موجب بالا آمدن چهرههایی شده است که خودشان هم داعیه قدسیت ندارند و یک سلبریتی هستند و نه بیشتر.
🔘این موضوع در انتخابات ایران به گونهای رقم خورده که هنوز عدهای گمان میکنند که مراجع سیاسی مردم چون گذشته در رفتارشان اثرگذار هستند. با توجه به تجربه گذشته بویژه انتخابات ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ و کلید واژه «تکرار میکنم»، این تصور وجود دارد که این گفتههای خاتمی بود که مردم را به پای صندوق رأی کشاند تا به فرد مورد نظر رأی دادند.
🔘واقعیت این است که آن اظهار نظر گر چه مهم بود، بویژه و با توجه به نزدیکی آرا، حتماً در نتیجه نهایی بسیار هم تعیین کننده بود. ولی تصور اینکه مردم فقط منتظر شنیدن چنین دستوری بودند تا به پای صندوق بیایند، نادرست است. در واقع این گفتارهای رهبران سیاسی فقط در صورتی شنیده میشود که زمینه مناسب آن ابتدا فراهم شده باشد.
🔘رهبران سیاسی در شرایط کنونی حتی قادر نیستند که حواریون خویش را با دستورات خود همراه کنند، چه رسد به اینکه بخواهند مردم را بسیج کنند. اگر بخواهم از تمثیل استفاده کنم، مثل خودرویی است که روی سطح شیبدار قرار دارد ولی به علت اصطکاک به سمت پایین حرکت نمیکند، کافی است که یک یا چند نفر آن را هُل دهند و نیروی مقاومت اصطکاک را خنثی کنند، از اینجا به بعد خودرو با سرعت شتابدار به سوی پایین حرکت خواهد کرد.
🔘در واقع انرژی پتانسیل در این خودرو وجود دارد، فقط باید با یک هُل دادن، مقاومت در برابر بروز آن را خنثی کرد. حالا اگر این خودرو در سطح شیبدار ولی رو به بالا قرار داشته باشد، با هُل دادن میتوان آن را به حرکت در آورد ولی ادامه دادن حرکت، نیروی خیلی زیادی میخواهد که امکان تأمین آن وجود ندارد، لذا پس از مدتی هُلدهندگان خسته میشوند ولی از آنجا که مقاومت اصطکاک را خنثی کرده و به حرکت در آمده است، به عقب برمیگردد و هُلدهندگان را نیز زیر خواهد کرد.
🔘این اشتباه در انتخابات اخیر از سوی همه جریانها کمابیش دیده میشود. پیشتر در انتخابات ۱۳۹۶، جریان تحریم خیلی فعال شد، ولی توجه نداشت که خودرو در شیب به سوی صندوق رای قرار داشت و آنان میخواستند آن را به دور شدن از صندوق هُل دهند، لذا نتیجه معکوس گرفتند. در انتخاباتهای بعدی، ماجرا تغییر کرد. اکنون و در ادامه این تغییر، توجه نمیکنند که هیچ مرجع سیاسی مهمی که رابطه خوبی با پیروان داشته باشد، باقی نگذاشتهاند که مردم روی حرف او حساب کنند. حتی اگر هم چنین مرجعیتی باشد، لزوماً نمیتواند برخلاف مسیری که در ذهن اغلب مردم است، حرکت کند.
🔘دنیای امروز، از اغلب افراد مرجعیتزدایی کرده است. تنها راه موثر برای جلب مشارکت عمومی توجه مستقیم به خواست آنان و امیدوار کردنشان به آینده است. کلید امیدوار کردن مردم نیز دست حکومت است. کار سختی نیست. کافی است به مردم و خواست آنها احترام بگذارید و راه را بر آنان نبندید. بقیه راه را خودشان خواهند رفت.
⭕️گفتند؛ اصلاحطلبان مُردهاند. دو سه نفرشان را هم باید انداخت صندوق عقب فولکس!! حالا پس از سه روز آویزان لیست آقای مطهری شدهاند بلکه با انتساب ان لیست به این مُردهها، فضای یخزده ناشی از حضور اصولگرایان را آب کنند.
Читать полностью…🔴 نظر عباس عبدی در مورد فساد در دولت های مختلف: احمدی نژاد که آمد واویلا شد!
🔻عباس عبدی در میزگرد جماران گفت: تنها دوره ای که میشود گفت فساد افت کرد، دوره آقای خاتمی بود؛ آن هم دلیلش وجود آزادی رسانه و شفافیت دسترسی به اطلاعات بود که تا حدی همه از آن حساب میبردند./ جماران
https://rubika.ir/jamaran_ir
🕌 @jamarannews
🔴مسابقه محله
🔺اعتماد ۲۰ اسفند ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی
🔘اعدادی که در این یادداشت آورده شده مربوط به ورزش است. البته به نحوی تنظیم شده که ضریبی از رأی فرد اول انتخابات تهران باشد. فرض کنید که مسابقات وزنهبرداری در یک وزن مشخص در سطح تهران و با حضور صدها وزنهبردار برگزار شود. نفر اول با زدن وزنه ۱۶۱ کیلوگرمی قهرمان شود. و وزنهبردار دیگری با زدن وزنه ۶۹ کیلوگرمی رتبه بسیار پایینی را کسب کند و نفر ۵۳ شود.
🔘چندی بعد این فرد با افزایش وزن به دسته بالاتر میرود که حدود ۱۰ درصد بیشتر وزنه میزنند، پس و در واقع باید بتواند ۷۷ کیلوگرم وزنه بزند. ولی در مسابقات تهران شرکت نمیکند، به جای آن مسابقات را در یکی از نواحی ۱۲۰گانه شهر تهران برگزار میکند. در این فاصله به جای زدن وزنه ۷۷ کیلویی، فقط قادر است یک وزنه ۶۰ کیلویی را بزند، تازه او را از دادن آزمایش دوپینگ هم معاف میکنند.
🔘جالب است که نفر ۵۳ مسابقات اخیر فقط ۱۵ کیلو وزنه زده است!! در حد یک پیرمرد ۹۰ ساله. در نتیجه وی در این ناحیه کوچک شهری به مقام قهرمانی میرسد، ولی خود را قهرمان وزنهبرداری تهران معرفی میکند. این دقیقاً به معنای قهرمانی در فضای غیر رقابتی و حذفی است. هنگامی که از حذف سخن میگوییم یعنی همین.
🔘در واقع اگر او در مسابقات رقابتی در سطح تهران شرکت میکرد و مثلاً ۱۸۰ کیلو را بلند میکرد، طبعاً قهرمانی او نه ناشی از حذف دیگران که ناشی از ارتقای قدرت خودش بود. پس هنگامی که نه تنها پیشرفتی نداشته، نزول هم داشته و در عین حال ۵۳ رتبه هم بالا آمده، به معنای قهرمانی در فرآیند حذفی و ضد رقابتی است.
🔘البته فراموش نکنید که آن رقابت اول هنوز در سطح تهران بود، و اگر در سطح ملی و آسیایی و جهانی باشد، رکورد نفر اول خیلی، خیلی بیشتر میبود و این قهرمان ما نفر صدم و هزارم هم نمیشد.
🔘این وضعیت اسفناک ناشی از حذف است. شما هنگامی که مسابقه را در اندازه یک ناحیه برگزار میکنید، انتظار نداشته باشید که مردم نواحی دیگر برای قهرمانی ناحیه شما دست بزنند و گل بریزند. شما برای مردم نواحی دیگر بیگانه محسوب میشوید. باید شرمنده بود که خود را قهرمان نواحی و محلات دیگر هم معرفی کرد.
🔘درست است که شما ساکن آن ناحیه کوچک هستید، ولی هنگامی برای مردم شهر یا کشور خود مورد احترام و محبوب هستید که در مسابقهای استانی یا ملی شرکت کرده و قهرمان شده باشید. با قهرمانی در یک ناحیه کوچک نمیتوان برای نواحی و مناطق و شهرهای دیگر فخرفروشی کرد و یا احتمالاً از آنان انتظار حمایت داشت یا برای آنان تصمیم گرفت.
🔘نکتهای که به آن توجه نکردهاید این است، هنگامی که مسابقه از سطح شهر به یک ناحیه تنزل پیدا میکند و رقابت خیلی رقیق و بیرمق میشود، اندازه وزنه زدن قهرمان شما هم کمتر میشود. رقابت موجب ارتقای سطح تواناییهای طرفین رقابت است و اگر رقیب حذف شود، طرف باقیمانده در بازی یکسویه، نیز تضعیف میشود. همچنان که شدید. از خلال رقابت است که ظرفیتهای افراد و گروههای سیاسی ارتقا مییابد.
🔘نکته مهم دیگر این است که در ادامه و برای قهرمان ماندن در سطح همان ناحیه نیز مجبور میشوید، محدوده مسابقات را به مرور کوچکتر کنید. مثلاً مسابقات را نه در ناحیه بلکه در سطح محلات هر ناحیه برگزار کنید. تا دو باره در یکی از این محلات قهرمان شوید. چون کسان دیگر با کوشش، خود را به شما رسانده و جلو میزنند ولی چون علاقهای به از دست دادن قهرمانی ندارید، سطح مسابقات را به محله کاهش میدهید یا کلا مسابقات را لغو میکنید یا وزنههای غیر واقعی برای خود تعیین میکنید.
🔘خلاصه جایی میرسد که باید با خودِ خودتان رقابت کنید و تمام شهر و محلات آن را علیه خود بشورانید. این فلسفه و تقدیرِ سیاستِ حذف و آنچه امروز مشهور شده «خالصسازی» است. این سرنوشت، دیر یا زود دارد، ولی سوخت و سوز ندارد. کافی است آرای نفر اول مثلاً تهران را در انتخابات امسال با آرای گذشته او مقایسه کنید تا ببینید تمثیلهای به کار رفته در این یادداشت دقیق است.
🔘تا اینجا هم قابل انتظار است، فقط انسان تعجب میکند که چنین قهرمانانی چگونه متوجه واقعیت نمیشوند و خود را قهرمان واقعی در سطح المپیک میدانند!! با اولین وزنهای که در این سطح بزنند چهار ستون بدن آنها در خواهد رفت. این یک مسابقه محله است در امر سیاسی، و با مجریان ناکارآمد.
⭕️۱- این عذر بدتر از گناه است که ملت را چنان از خود دور کردید که تحت تاثیر دشمن باشند.
۲- یکی هم میگوید، شرکت کنندگان هم تحت تاثیر تبلیغات حکومت هستند.
۳- مسئولین ایرانی از بس رسانه خارجی گوش میدهند و تحت تاثیر قرار میگیرند گمان دارند که مردم هم مثل خودشان هستند.
🎥 تحلیل نتایج انتخابات ۱۴۰۲
🔸گفتگوی عباس عبدی و پرویز امینی
🔻عباس عبدی: مشارکت در انتخابات اخیر ۴۰ درصد هم نبوده است. باید آمار دقیق صندوقها اعلام شود و سایتی باشد تا هر شخص متوجه شود که در چه انتخاباتی رای داده و در کدام انتخابات مشارکت نکرده است.
🔻پرویز امینی: تشکل سیاسی باید یک هویت مشخص داشته باشد تا جامعه بتواند نسبت به آن واکنش داشته باشد. در این انتخابات عمل سیاسی شکل نگرفت تا مزیت گروهی بر گروه دیگر معلوم شود و منازعه اصلی مشارکت و تحریم بود.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در پلتفرم آزاد:
🌐 A Z A D. im
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/c494cIlEaAc
🆔@AzadSocial
🔴محدودیتهای گرفتن مالیات
🔺اعتماد ۱۵ اسفند ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی
🔘از هنگامی که بشر از مرحله بدوی و خانوادگی فراتر رفت و سلسله مراتب قدرت را ایجاد کرد، صاحبان زور یا حکومت در پی به دست آوردن منابع مالی برآمدند تا از یک سو خودشان متنعم شوند و از سوی دیگر برخی خدمات چون امنیت را نیز به مردم بدهند.
🔘شیوه تأمین این منابع مالی یکی از مهمترین ویژگیهای هر ساختار قدرت است. منابعی که تامین آن در گذشته از طریق جنگ، تاراج یا خراج یا فروش و اجاره دادن منابع طبیعی و... بود و در پیشرفتهترین شکل آن در حکومت های مردمی ازطریق مالیاتهای قانونمند تأمین میشود.
🔘ایران هم از این قاعده خارج نبود، ولی از یک قرن پیش و با پیدایش نفت بخش مهمی از منابع کشور در کنار انحصارات، از فروش منابع نفتی تأمین میشد و نتیجه این روند استقلال نسبی حکومت و منابع مالی آن از ملت بود و حکومت را به قدرتی نه برآمده از مردم که قدرتی بر مردم تبدیل کرد.
🔘این استقلال مالی عوارض فراوانی داشت، ولی در سالهای اخیر و به علل گوناگون که جای بحث آن اینجا نیست، منابع مذکور کاهش یافته در مقابل هزینههای دولتی نه تنها کمتر نشده که بیشتر هم شده است. در نتیجه برای تأمین منابع مالی مجبور شدهاند به شیوههای دیگر متوسل شوند. مولدسازی یا فروش ثروت یکی از این شیوهها است که طبعاً محدود است، و پس از آن به مالیات متوسل شدهاند.
🔘تنها منبعی که به نظر پایدار و نامحدود میآید مالیات است. مالیات از مردمی میگیرند که اعتقاد و عادت به پرداخت ندارند و مالیات را دولتی میگیرد که به الزامات آن پایبند نیست. رعایت پاسخگویی، شفافیت و عقلانیت در خرج کردن مالیات از سوی دولت، الزامات گرفتن آن هستند. دولتی که هنوز کوچکترین پاسخی به فساد چای دبش نداده چگونه انتظار دارد که مردم و صاحبان درآمد با رغبت کافی مالیات پرداخت کنند؟
🔘فارغ از این نکات، مسأله اصلی در مالیات درک دولت از مفهوم آن است. هم در کسب آن و هم در خرج آن و هم در پاسخگویی به مردم. مالیات ویژگی مهمی دارد. مردم میخواهند بدانند که دولت چه خدماتی در برابر مالیات به آنها میدهد.
🔘پرداخت مالیات مثل خریدن کالا است. پول میدهیم و کالا میخریم. مالیات میدهیم در برابرش چه چیزی میگیریم؟ همان گونه که کالای گران را نمیخریم، خدمات گران دولتی را هم نمیخواهیم. مهمترین خدمات دولت، در درجه اول امنیت و عدالت است. در مراحل بعدی برنامهریزی توسعه، بهداشت، آموزش و... است. باید در باره منابع لازم برای این خدمات توجیهات کافی بیاورند. خرج کردن برای امور دیگر و بیربط با وظایف اصلی دولت، غلط است.
🔘نکته مهم این است که دریافت مالیات محدودیت دارد، مالیات را از تولید و درآمد میگیرند، اگر از مقداری بیشتر شود، مردم واکنش نشان میدهند و درآمد و تولید نهایی کم میشود و در نتیجه مالیات دریافتی هم کم میشود.
🔘بنابراین مالیات باید صرف ارائه خدماتی شود که به سود تولید و درآمد و رفاه عمومی است. آن هم به اندازههای محدود باید باشد. اندازه و موارد مالیات در دنیای جدید از ضوابط علمی و اقتصادی دقیقی پیروی میکند، چنین نیست که دولت و مجلس ببینند بودجه کم دارند فوری دستور دهند که یک مالیات از جایی تأمین شود!!
🔘مالیات پول زور و مرتبط با اراده قدرت نیست. مالیات نوعی خرید و فروش است. خرید خدماتی که عرضه آن در انحصار دولت است به هزینه مردم و از درآمد آنان. به محض آنکه این رابطه میان دو طرف مالیات دهنده و گیرنده وجود نداشته باشد، جامعه دچار بحران میشود.
🔘متأسفانه دولت محترم بدون اینکه توجه کافی به منطق و ظرافتهای مالیات و مالیاتگیری بنماید، میکوشد که کمبودهای مالی خود را از مالیاتهای گوناگون که بعضاً عجیب است تأمین نماید. مالیات بر ثروت و نه بر درآمد، و تعاریف کشدار و انوع مقررات مالیاتی که در قانونهای جدید اضافه میکنند از این نمونه است. همه اینها ضد تولید و درآمد مشروع است و موجب فرار سرمایه و دوریگزینی از تولید میشود.
🔴سراب ۱
🔺اعتماد ۱۲ اسفند ۱۴۰۲
✍️عباس عبدی
🔘تعدادی از دوستان میپرسیدند که چرا در هفته گذشته در اعتماد یادداشت نداشتم. واقعیت این است که رویکرد من در باره انتخابات متفاوت بود، لذا نه میخواستم بر این تفاوت تأکید کنم و نه علاقه داشتم که منسوب به این رویکرد شوم. بعلاوه در فضایی که مهمترین عناوین و تیترهای روزنامه انتخاباتی بود، نوشتن در باره موضوعات دیگر نیز پذیرفته نبود. این تصمیم شخصی بود و با مدیر مسئول و صاحب امتیاز محترم نیز در این باره سخنی نگفتم.
🔘اکنون که این یادداشت منتشر میشود، انتخابات تمام شده است و هیچ اطلاعی از میزان مشارکت و نتیجه آن نیز ندارم. از این رو میکوشم که رویکرد خودم را بنویسم. البته در مقام تحلیل، هر چه که لازم بوده یا در توان داشتهام، پیشتر نوشته بودم و هنگام تبلیغات انتخاباتی، حتی نوشتههای تحلیلی نیز تعبیر به کنش سیاسی میشود.
🔘فراموش نکنیم که قریب به اتفاق مردم در هفته گذشته تصمیم خود را در باره اصل مشارکت انتخاباتی گرفته بودند و هر گونه تأیید و ردی از انتخابات تأثیری بر تصمیم آنان نداشت. ولی هر تحلیل انتقادی که منتشر میشد، از طرف حکومت به منزله دعوت مردم به عدم شرکت بود و این چیزی نبود که مورد نظرم باشد، زیرا حتی در گفتگوهای فردی نیز کسی را به عدم شرکت تشویق نکردم.
https://telegra.ph/سراب-۱-03-01
⭕️این را دوستی برایم فرستاد. متاسفانه نام عکاس را نداشت. فقط فکر میکنم اگر قرار بود مادر یکی از ما باشد چه احساس و بغضی خواهیم داشت؟
Читать полностью…⭕️سیاست اصولگرایانه و نتیجه وحدت دستوری بهتر از این نمیشود
Читать полностью…🔴 عباس عبدی: بعد از انتشار فساد چای دبش، گرایش به شرکت در انتخابات مجلس کاهش پیدا کرده است
🔴 مردم ترجیح میدهند که مسئولین دولتی در فساد نقش داشته باشند تا اینکه از آن سر درنیاوردند!
🔻 عباس عبدی در میزگرد جماران گفت: من شنیدم که بعد از این قضیه چای دبش خیلی گرایش منفی نسبت به مشارکت در انتخابات به وجود آمده است. حکومتی که میخواهد مشارکت مردم بالا برود، باید حواسش به این چیزها باشد.
https://rubika.ir/jamaran_ir
🕌 @jamarannews
🔴 عباس عبدی: میگویند دولت در گرانیها نقشی ندارد؛ مغز آدم سوت میکشد!
🔻عباس عبدی در میزگرد جماران گفت: آقای شریعتمدار، یک چیز عجیبی را گفته است؛ آدم واقعا مغزش میترکد وقتی این را میشنود. او میگوید دولت اصلا هیچ نقشی در گرانیها نداشته است!
🔻درحالی که تنها چیزی که هیچ کسی غیر از دولت در آن نقش ندارد، گرانی است؛ هیچ کسی غیر از دولتها درآن نقش ندارند.
🔻شما وقتی که به این جا میرسید که یک چیز بسیار بسیار بدیهی را که قبلا هم همینها را خودتان میگفتید، حالا تکذیب میکنید، معلوم است که اصلا نمیشود کاری کرد و این سیستم قادر نیست مسائلش را حل بکند./ جماران
https://rubika.ir/jamaran_ir
🕌 @jamarannews
🔴اولین جلد از این مجموعه سه جلدی که به نحوی سالنامه روزنامه محسوب میشود، شامل بیش از ۲۵۰ سرمقاله هممیهن از ۱۴ فروردین ۱۴۰۲ تا پایان بهمن ۱۴۰۲ به همراه یک مقدمه است که بجز یک مورد انها بقیه به قلم بنده است. این مجموعه هم از حیث سرمقاله نویسی و هم از جهت رویکردی که روزنامه در طول سال به موضوعات پرداخته است میتواند مفید باشد.
Читать полностью… ⭕️مردم در سال ۵۷ دنبال چی بودند الان کجا هستند؟ این فیلم کوتاه گویاست. فکر میکردند شومنها معنویتگرا خواهند شد، حالا میبینند معنویتگراهای آن زمان، شومنهای امروز شدهاند. (با پوزش از فریدون فرخزاد)
البته بر خلاف دیگر موارد، این اتفاق چندان هم زیانبار نیست.
ادامه دهید مبارکه
🔴 عباس عبدی: عناصر نهادی لازم برای مبارزه با فساد در ایران ضعیف است/ عدم وجود فساد در اوایل انقلاب به خاطر خصوصیات فردی افراد بود
🟠 محمد مهاجری: فساد اقتصادی از توزیع رانت آغاز شد؛ میگفتند چرا ضد انقلاب بخورد و دست بچههای انقلاب از منافع اقتصادی کوتاه باشد؟ بنیان فساد اقتصادی از فساد سیاسی شروع میشود
♨️ پایگاه خبری جماران به بهانه موضوع فساد چای دبش، میزگردی را در خصوص ریشهیابی فساد در کشور ترتیب داده است.
☑️ عبدى معتقد است دستگاههای نظارتى توان مبارزه با فساد را از ابتداى انقلاب اسلامى نداشتند. در دهه اول انقلاب، خصوصیات فردى افراد بر ساز و کار اجرایى غلبه داشته و به همین خاطر کمتر صدایى از فساد شنیده مىشود.
☑️ در مقابل مهاجرى بر این عقیده است که فساد در کشور، از دولت نهم و دهم شروع شد و به تدریج گسترش یافت. وی همچنین نقدهایى به عملکرد دولت سیزدهم وارد مىداند و معتقد است که رئیس دولت باید هر چه زودتر فکرى عاجل براى ترمیم کابینه خویش کند.
🔆 مشروح این میزدگرد را در جماران بخوانید:
https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1623517
🕌 @jamarannews
🔴 عباس عبدی: احمدینژاد برای پیشبرد اهدافش، بروکراسی حاکم بر کشور را از بین برد
🔴 هفتصد هشتصد میلیارد دلار درآمدهای نفتی داشتند ولی رشد اقتصادی حتی از دولت آقای خاتمی که درآمدهای اندکی در اوایل کارش داشت، کمتر بود و تورم هم بالاتر!
🔻عباس عبدی در میزگرد جماران گفت: با از بین رفتن بروکراسی شما با پدیدهای مواجه شدید که هنوز که هنوز است، هیچ کسی نتوانسته حلش کند.
🕌 @jamarannews