من از سرنوشت انسان چه می دانم؟ در مورد کلم بیشتر می توانم برایتان حرف بزنم! بکت سردبیر: محسن الوان ساز @absurdcall
#جون_بائز بانوی آزادیخواه موسیقی هشتاد و دو ساله شد
جون از سیزده سالگی با موسیقی فولک آشنا شد و از نوزده سالگی تا به امروز در جنبشهای حقوق مدنی امریکا شرکت کرده و همیشه به قوانین تبعیض نژادی معترض بوده اما مبارزات سیاسی و اجتماعی این هنرمند که حتی باعث بازداشت و زندانی شدن او نیز شدند محدود به کشور خودش نمیشود، و همواره همراه و همدل با مردم آزادیخواه در سراسر دنیا بوده و هست.
اجرای پیش رو بازخوانی ترانه:
«ما پیروز میشویم»
#زیرنویس_فارسی
@Absurdmindsmedia
به الویس گفتن کدوم ترانهت را بیشتر از بقیه دوست داری، گفت: «اگه رویایی داشتم»
ترانهای که از زندگی آدمها در برابری ، برادری ، آزادی و صلح و صفا میگه. رویایی که حالا ما برای رسیدن به اون هر روز توی بیداری داریم کابوس میبینیم.
#الویس_پریسلی اگه زنده بود امروز تولد ۸۷ سالگیش رو جشن میگرفت.
Elvis Presley - If i can dream
#زیرنویس_فارسی
@Absurdmindsmedia
این ترانه #رامشتاین تحت تاثیر شعر ارل کونیگ از #گوته سروده شده، هم در شعر هم در ترانه کودک که نماد بی گناهی است میمیرد، در هر دو اثر کودک همراه پدرش است، در شعر بر اسب سوارند و در ترانه بر هواپیما در مورد اول، ارل کونیگ که یک موجود افسانه ای ست و در قصههای کودکان استفاده میشود به سراغ بچه میاید و در متن ترانه، پادشاه بادها.
@absurdmindsmedia
حسن زاده تخصص دکترای روانشناسی سلامت بالینی / رواندرمانگر
اینستاگرام
https://www.instagram.com/dr_mhasanzadeh
کانال تلگرام
@ravanbinesh
زندگی سراسر حل مساله است #کارل_پوپر
.
#موزیک_ویدئو
Eric Clapton & Van Morrison
Stand & Deliver
ترانه ای در اعتراض به قرنطینه
با زیر نویس فارسی
@absurdmindsmedia
#دانلود_فیلم
#The_Last_Black_Man_in_SanFrancisco_2019
#Joe_Talbot
🏆2 ساندنس، نشنال برد ریویو، جشنواره فیلمهای آمریکایی _ آفریقایی، انجمن منتقدان سینمای آمریکا، انجمن کارگردانان مستقل سینمای آمریکا و 12 جایزه بینالمللی دیگر
امتیاز مجله ابزورد 7
شهر آدمهایش را میسازد و آدمها شهر را.
جیمی فیلز، یک مرد جوان باهوش اما بیهدف است. در نقطه تقابل او، بهترین دوستش مونت یک هنرمند خجالتی است که در بازار ماهیفروشان کار میکند. هنگامیکه جیمی سعی میکند به کمک مونت خانه سبک دوران ویکتوریایی خود را که معتقد است پدربزرگش آن را در دهه ۱۹۴۰ ساخته باز پس بگیرد، آنها خود را در معمایی گرفتار میکنند.
زمانی که مالکان جدید بهمنظور تعمیر بخشهای ضروری خانه به بیرون رفتهاند، این دو وارد ملک قدیمی میشوند. با دستکاری نقاشیهای خارج از خانه و تعویض نردهها، آنها راه جدیدی برای ورود غیرقانونی به خانه ایجاد میکنند. مالکان فعلی که بیش از حس ناراحتی احساس گیج شدن دارند مرتباً از آنها میخواهند که از خانه دور بمانند اما این کار فایدهای ندارد. هنگامیکه مالکان سانفرانسیسکو را ترک میکنند تا از یک خویشاوند بیمار عیادت کنند، جیمی از این فرصت برای بازپسگیری آنچه فکر میکند حق مالکیتش را دارد استفاده میکند...
فیلم انقدر قوی و کارگردانی انقدر خوب است که تقریبا سخت است باور کنیم این اولین فیلم سینمایی بلند «تالبوت» در مقام کارگردان است. نه تنها تمامی مواد دراماتیک به خوبی توسط تالبوت و همنویسنده او «راب ریچرت» فکر شده، که آراسته هم شدهاند، برای اکثر بخشها، با یک حس از واقعیت که خودنمایی را در حد بالایی نگه میدارد. برای اطمینان، این یک فیلم به شدت حساب شده و داستانی کار شده است، ولی طنز و بازی باطراوت تمام بازیگرانش فیلم را در تمام دو ساعت خود در اوج نگه میدارد.
آخرین مرد سیاه در سانفرانسیسکو یک فیلم رویایی در مورد عشق و از دست دادن ، خانواده و دوستان ، جامعه و سنت است که موضوعاتی را که در اطراف ما هستند تحت تأثیر قرار می دهد ، ماهیتی جهانی دارند ، به طوری که بسیاری از ما آن را مسلم می دانیم - حتی اگر بسیاری از آنها هرگز فرصتی نداشته اند این یک اثر اصیل قابل توجه در مورد هزینه رویای آدمی است.
نقد فیلم
مجله فرهنگی ابزورد
🎼
"اوانگلوس اودیسئاس پاپاتاناسیو" نام غریب آهنگسازی ست از یونان که کمتر کسی از ایرانیان را میتوان یافت که او را نشناسد و نوای موسیقی اش را در خاطر نداشته باشد
ملودی های او به هر بهانه و در هرجا سالهاست به گوش مردم میرسد؛از آرم آغازین اخبار در سالهای پیشتر تا همراهی با راهپیمایی و نشان دادن مردم پای صندوق های رای.
از قطعه های معروف او "کرانه های غربی اقیانوس" و "فتح بهشت" است.
"دستای تو گلوی دوتا قوی عاشقن، آغوش تو چراغِ یه کافه توی پاریس
حرفات شرابِ کهنهی شیراز دارن و زنگ صدات طراوتِ آهنگِ ونجلیس"
ونجلیس ،یکی از برترین آهنگسازان الکترونیک همه دوران ،اگرچه از ۴ سالگی (1٩۴٧)به شکل خودآموز دست به ساز برد اما از هفده سالگی (١٩۶٠) فعالیت حرفه ای موسیقیایی اش را آغاز کرد و طی نیک قرن فعالیت ۵٢ آلبوم منتشر کرد
برای فیلمهای فتح بهشت ١٩۴٢ / اسکندر و بلید رانر موسیقی متن ساخت اما موسیقی ارابه های آتش برای او اسکار سال ۱٩٨١ را به ارمغان آورد؛ تک ترکی که به جمع صد آهنگ داغ بیلبورد رفت و در المپیک ۲۰۱۲ هنگام اهداء مدالها از آن استفاده شد
اما کمی به عقب برگردیم ،اواخر دهه ۶۰
ونجلیس با همراهی صدای گرم دمیس روسس گروه پراگرسیو راک "افرودایتس چایلد" را تشکیل داد اما به زودی اختلافات داخلی اعضا گروه را متلاشی کرد.
اما استارت فعالیت ونجلیس در عرصه سینما از همکاری با روسیف کارگردان فرانسوی برای مستند حیات وحش زده شد و بعد از آن بود که موسیقی فیلم برتر سال ۱٩٨١ یعنی ارابه های آتش را ساخت و در ادامه در کنار ریدلی اسکات به فتح بهشت رفت.
او همچنین ترانه جام جهانی ۲۰۰۲ فوتبال و ترانه اختتامیه المپیک سیدنی ۲۰۰۰ را ساخته است.
۲٩ مارس سالروز تولد این موسیقیدان شهیر است.
#مانی_مظاهری
@absurdmindsmedia
Queen - Under Pressure
کمتر خواننده ای این استعداد و توانایی را دارد که هفتاد هزار تماشاچی را با خودش همراه کند.
هرچند آستانه صبر و تحمل آدمها متفاوت است، با این حال فشار انسان را تغییر میدهد. شاید برای رهایی از گیره فشار، یک انسان شریف دست به دزدی بزند، کسی ازدواج یا کس دیگری طلاق بگیرد یا که مشکلات جسمی و یا روحی گریبان گیر افراد شود اما هرچقد قوی هم که باشی فشار زندگی خرد کننده است.
بسیاری از روانشناسان برای مقابله و کنترل استرس و فشار زندگی معمولا راهکاری با موضوع کار کردن بر روی خود شخص ارائه میدهند اما انگار فراموش کردهاند که بسیاری از فشارها عامل بیرونی دارد و برای مقابله با آن نیز نیروی بیرونی تاثیرگذارتر است.
«تحت فشار» عنوان ترانه ای ست از گروه کوئین با همین موضوع اما راهکار رهایی از این فشار خرد کننده در متن ترانه گفته شده: «عشق و مهرورزی». اما در ادامه میگوید که بشر امروزی شجاعت کافی برای عشق ورزیدن ندارد و معنای عشق به همنوع رنگ باخته و آدمها همچون نابینایی مشکلات هم نوعانش را نمیبینند.
#مانی_مظاهری
پست های بیشتر در اینستاگرام:
https://www.instagram.com/salbutamoll_
@absurdmindsmedia
#دانلود_فیلم
#Good_Time_2017
#Ben_Safdie , #Josh_Safdie
🏆کن، انجمن منتقدان سینمای آمریکا، گلدن تریلر، اینترنشنال سینه فیل
امتیاز مجله ابزورد 7
کانی نیکاس بعد از برداشتن برادر کمهوش خود، نیک، از یک مرکز رواندرمانی همراه با او اقدام به سرقت ۶۵٬۰۰۰ دلار از یک بانک میکند اما همه چیز آنگونه که باید پیش نمیرود و پس یک تعقیبوگریز نیک دستگیر میشود و به بازداشتگاه میرود. در آنجا او ناخواسته وارد یک دعوا شده و به شدت زخمی میشود. کانی با اطلاع از این که نیک در بازداشت نیست و در بیمارستان است تصمیم میگیرد او را نجات دهد اما پس از اینکه میفهمد فرد اشتباه را نجات داده داستان وارد فاز جدیدی میشود. داستان در طول یک شبانهروز اتفاق میافتد.
برادران سفدی به خوبی توانستند فشارهای ذهنی و فکری کرکترهای خود را به تصویر بکشند و در مدت محدود فیلمشان، به خوبی با روح و روان مخاطبانشان بازی کنند و آنها را در موقعیتی ناخواسته قرار دهند.
دیوید رومی از هالیوود ریپورتر نظر مثبتی درباره فیلم داشته و بازی پتینسون را ستایش کرده است، او نوشته است: "رابرت پتینسون با اجرای قابل بحث و پیشرویش خود را از نقش های سارق بانک مشابه مانند سانی ورتزیک با اجرای آل پاچینو در بعد از ظهر سگی جدا می کند. این تکه ای از یک ژانر با بافت غنی است و به شکلی درونی جلوهای گسترده و خستگی ناپذیر به آن بخشیده است و موسیقی هیجانانگیز که حالوهوای موسیقی متن های تنجرین دریم را به یاد میآورد.
نقد فیلم
مجله فرهنگی ابزورد
اگر بار اول است که نام #ترنس_متال را میشنوید، شما تنها نیستید. این ژانر زائیده ذهن خلاق جاناتان پالت بنیانگذار گروه #ریج_آو_لایت است.
متال با ترنس پیوند خورده، ملودی با خشونت ترکیب شده، ریفهای سریع با آرپژهای قوی یکصدا شدند، نعرهها با صدایی دلبرانه در هم تنیده ند... تضادی دلنشین که این سبک را از بقیه متمایز میکند.
ترانهای که در ادامه میشنوید با عنوان «تنفس» از «رستگاری»، آلبوم دوم این گروه است که سال ۲۰۲۱ منتشر شد.
بسیاری از ترانههای این بند در مورد نبرد درونی افراد و تحت تأثیر زندگیِ در عذاب انسان عصر دیجیتال نوشته شده اند.
مجله فرهنگی ابزورد
اولین فستیوال #راک_این_ریو ۱۱ ژانویه ١٩٨۵ در چنین روزی به مدت ده شب برگزار شد. کوئین شروع کننده این فستیوال بودند.
کمی از اجرای پیش رو:
مرکوری «عشق زندگی من» را برای مری آستین نوشت، کسی که از سال ١٩٧٠ به مدت هفت سال با او زندگی کرد و بخاطر گرایش مرکوری به مردان رابطه آنها تمام شد اما تا زمان مرگ دوست ماندند. فردی در این ترانه او را عشق زندگی اش خطاب میکند وبعد از مرگش، مری وارث بخش بزرگی از دارایی او بود.
____
عشق زندگی من، تو بهم آسیب زدی
دلمو شکستی
حالا هم میخوای ترکم کنی
عشق زندگی من، درک داشته باش
بهم برش گردون، برش گردون
ازم دریغش نکن
آخه نمیدونی که
چه ارزشی واسم داره
عشق زندگی من، ترکم نکن
عشقو ازم دریغ کردی
حالا منو میذاری و میری
عشق زندگی من، درک داشته باش
بهم برش گردون، برش گردون
ازم دریغش نکن
آخه نمیدونی که
چه ارزشی واسم داره
وقتی آبها از آسیاب بیفته یادت میاد
و اوضاع راست و ریست بشه.
وقتی پا به سن بذارم
من اونجا کنارت هستم
تا بهت یادآوری کنم که چجوری
هنوزم عاشقتم
برش گرون زود برگردون
ازت خواهش میکنم برش گردون به خونه
آخه تو خبر نداری
چه معنایی واسم داره
عشق زندگی من
#مانی_مظاهری
ترانه بازسازی شده در ارکستر فیلارمونیک انگلستان
در سال ٢٠١۵
@absurdmindsmedia
Ein Flugzeug liegt im Abendwind
An Bord ist auch ein Mann mit Kind
Sie sitzen sicher, sitzen warm
Und gehen so dem Schlaf ins Garn
In drei Stunden sind sie da
Zum Wiegenfeste der Mama
Die Sicht ist gut, der Himmel klar
یه هواپیما توی نسیم عصرگاهی
یه مرد و بچهاش سوار اون هستن
جاشون گرم و نرم
که به دام خواب گرفتار میشن
سه ساعت دیگه میرسن
برای جشن مامان
چشمانداز قشنگیه، آسمون صاف صاف
Weiter, weiter ins Verderben
Wir müssen leben bis wir sterben
Der Mensch gehört nicht in die Luft
So der Herr im Himmel ruft
Seine Söhne auf dem Wind
Bringt mir dieses Menschenkind
به پیش ، پیش به سوی نابودی
باید تا وقت مرگ، زندگی کنیم
انسان به آسمون تعلق نداره
پس خدای آسمونها فرا میخونه
به پسرانش توی باد
که این بچه آدمیزاد رو نزد من بیارید
Das Kind hat noch die Zeit verloren
Da springt ein Widerhall zu Ohren
Ein dumpfes Grollen treibt die Nacht
Und der Wolkentreiber lacht
Schüttelt wach die Menschenfracht
این بچه وقتش سر رسیده
بعد پژواکی به گوش میرسه
یه رعد کسالت بار شب رو پیش میبره
و فرمانده ابرها میخنده
و این محموله انسانی را با تکون دادن بیدار نگه میداره
Weiter, weiter ins Verderben
Wir müssen leben bis wir sterben
Und das Kind zum Vater spricht:
„Hörst du denn den Donner nicht?
Das ist der König aller Winde
Er will mich zu seinem Kinde“
به پیش ، پیش به سوی نابودی
باید تا وقت مرگ، زندگی کنیم
و بچه به پدرش میگه:
«صدای رعد و برق رو نمیشنوی؟
اون پادشاه همه بادهائه
میخواد منو پیش بچههای خودش ببره»
Aus den Wolken tropft ein Chor
Kriecht sich in das kleine Ohr
Aus den Wolken tropft ein Chor
Kriecht sich in das kleine Ohr
Komm her, bleib hier
Wir sind gut zu dir
Komm hier, bleib hier
Wir sind Brüder dir
از ابرها آوازی میچکه
که به گوشهای کوچولو رخنه میکنه:
«بیا اینجا، بمون اینجا
ما خوبیتو میخوایم
بیا اینجا، بمون اینجا
ما برادرهای تو هستیم»
Der Sturm umarmt die Flugmaschine
Der Druck fällt schnell in der Kabine
Ein dumpfes Grollen treibt die Nacht
In Panik schreit die Menschenfracht
طوفان ماشین پرنده رو در بر میگیره
خیلی زود فشار توی کابین افت میکنه
این غرش کسالت بار شب رو پیش میبره
محموله انسانی از وحشت فریاد میزنه
Weiter, weiter ins Verderben
Wir müssen leben bis wir sterben
Und zum Herrgott fleht das Kind
Himmel nimm zurück den Wind
Bring uns unversehrt zu Erden
به پیش ، پیش به سوی نابودی
باید تا وقت مرگ، زندگی کنیم
و این بچه به خدا التماس میکنه
این آسمان طوفانی رو پس بگیر
بذار به سلامت به زمین بشینیم
Aus den Wolken tropft ein Chor
Kriecht sich in das kleine Ohr
Aus den Wolken tropft ein Chor
Kriecht sich in das kleine Ohr
Komm her, bleib hier
Wir sind gut zu dir
Komm her, bleib hier
Wir sind Brüder dir
از ابرها آوازی میچکه
که به گوشهای کوچولو رخنه میکنه:
«بیا اینجا، بمون اینجا
ما خوبیتو میخوایم
بیا اینجا، بمون اینجا
ما برادرهای تو هستیم»
Der Vater hält das Kind jetzt fest (Komm her)
Hat es sehr an sich gepresst (Bleib hier)
Bemerkt nicht dessen Atemnot (Wir sind gut zu dir)
Doch die Angst kennt kein Erbarmen (Komm her)
So der Vater mit den Armen (Bleib hier)
Drückt die Seele aus dem Kind (Wir sind Brüder dir)
Diese setzt sich auf den Wind und singt:
دیگه پدر بچه اش رو به سینهاش فشار میده [بیا اینجا]
خیلی سفت و محکم [بمون اینجا]
حواسش به تنگی نفس اون نیست [ما خوبیتو میخوایم]
ولی ترس رحم و مروت نمیشناسه [بیا اینجا]
پس پدر با آغوش گرفتن [بمون اینجا]
روح از بدن بچه اش بیرون میکشه [ما برادرهای تو هستیم]
سوار بر باد آواز سر میده:
Komm her, bleib hier
Wir sind gut zu dir
Komm her, bleib hier
Wir sind Brüder dir
Komm her, bleib hier
Wir sind gut zu dir
Komm her, bleib hier
Wir sind Brüder dir
«بیا اینجا، بمون اینجا
ما خوبیتو میخوایم
بیا اینجا، بمون اینجا
ما برادرهای تو هستیم»
برگران: #مانی_مظاهری
ویرایش: #لاله_اقدم
مجله فرهنگی ابزورد
ترانۀ «برای» از #شروین_حاجی_پور فریاد قلب و روح زخمی مردم ایرانه، چراکه این هنرمند متن ترانه رو با الهام از رشته توییتهای مردم در فضای مجازی با مطلع #برای نوشت، و هر کدام از این «برای» ها دردیه که سالهاس مردم با اونها سر میکنن و به همین دلیل به دل مردم نشست و حتی دهه نودی ها هم که هیچ درکی از هیچ کدام از این «برای» های غیرتکراری ندارن و فقط برخی از اونها رو توی این ترانه میشنویم حالا این ترانه رو زمزمه میکنن و آنقدر محبوب شده که به عنوان سرود غیر رسمی اعتراضات مردم ایران شناخته میشه.
«برای» توی این مدت کوتاه توسط هنرمندهای زیادی از کشورهای مختلف بازخوانی و بازسُرایی شد
گلشیفته فراهانی میهمان ویژه آخری کنسرت کلدپلی در آرژانتین به عنوان خواننده با گروه کلدپلی هم این ترانه برای رو کاور کردن
#زن_زندگی_آزادی
#اجرا های شما
داستان امشب: نابینا
نویسنده: گیدو موپاسان
مترجم: زهرا فلاح شاهرودی
اجرا: محمود عظیمی
♦️همکاری مشترک انجمن داستان سار و کانال ابزورد
@saranjoman 👈
🔷شما میتوانید برای اطلاع از شرایط اجرای داستان کوتاه مورد علاقه ی خود، به ادمین این بخش کانال داستان سار؛ آیدی خانم
@Shamahmoodi
پیام بفرستید.
♦️سپاس گزاریم از دوستانی که مشارکت کردند و منتظر مشارکت شما هستیم.
@Absurdmindsmedia
#موزیک_ویدئو
Eric Clapton & Van Morrison
Stand & Deliver
ترانه ای در اعتراض به قرنطینه
🔅حجم پایین
با زیر نویس فارسی
@absurdmindsmedia
به بهانه زادروز اریک کلپتن
در ماه های اخیر شاهد آن بودیم که بسیاری از بزرگان موسیقی که عمری در این راه گذاشته به سمت میکروفن رفته و آوازهای جدیدی ضبط کردند، از جمله باب دیلن و بروس اسپرینگستین، ترانه هایی که در مقایسه با آثار ارائه شده توسط هنرمندان جوان تر و حتا آثاری که جوایز معتبری همچون گرمی را دریافت کرده اند، بسیار پخته تر و عمیق تر بودند. در این میان اریک کلپتن نیز حضور داشت که با همکاری ون موریسون ترانه ای با موضوع داغ این روزهای جهان یعنی کووید ١٩ و قرنطینه شدن مردم، منتشر کردند.
Stand & Deliver
این ترانه شرح حال خواننده و نوازنده ی بلوزی ست که با قرنطینه شدن مردم و لغو کنسرت ها، بیکار شده و نارضایتی خودش را در خصوص این وضعیت فریاد میکند. متن این ترانه ی ضد قرنطینه را موریسون سروده و با صدای کلپتون ضبط شده است، اما پیش از این اثر ون موریسیون سه ترانه دیگر با همین موضوع ساخته که واکنش های مختلفی را در پی داشته و با توجه به محبوبیت این هنرمند در میان مردم دولت ایرلند شمالی کار او را خطرناک دانست. به عقیده ون موریسون این قرنطینه ها برای دولت های مختلف ابزاری برای کنترل و سلب آزادی مردم شده است.
نام ترانه در زبان انگلیسی اصطلاحی ست که در میان راهزن ها رواج دارد که معنای آن میشود یا جانت را انتخاب کن یا مال ت را. ظاهرا در این ترانه با توجه به ترس انسانها از مرگ، سو استفاده کردن عده ای برای فروش برخی محصولات را یاد آور میشود و در بند پایانی ترانه نیز گفته شده : «دیک تورپین نیز ماسک میزد»، دیک تورپین راهزن بدنام و جانی قرن هجدهم بوده که برای اینکه چهره اش شناخته نشود ماسک میزده.
در پایان یادآور میشوم که این ترانه در اعتراض به لغو کنسرت ها و سلب شدن آزادی های مدنی مردم سروده شده و برای مردمان کشوری که قرنطینه در آنجا رعایت میشود ملموس تر است نه اینجا، آزادی مدنی هم که هیچ بگذریم و در آخر لغو شدن کنسرت بهنام بانی، امید جهان، بابک جهانبخش و خوانندگانی از این قبیل لطمه ای به شعور فرهنگی و هنری مردم وارد نکرده که هیچ شاید مفید هم باشد.
#مانی_مظاهری 👇پیج اینستاگرام
https://www.instagram.com/salbutamoll_
__
@absurdmindsmedia
#اجرا ی ویژه ی سار
🔸 با اجرای نویسنده
داستان امشب: حمام شب عید
نویسنده: شهره قائم مقامی
از مجموعه داستان: تقدیم به تو معلم
♦️همکاری مشترک انجمن داستان سار و کانال ابزورد
@saranjoman 👈
🔷شما میتوانید برای اطلاع از شرایط اجرای داستان کوتاه مورد علاقه ی خود، به ادمین این بخش کانال داستان سار؛ آیدی خانم
@Shamahmoodi
پیام بفرستید.
♦️سپاس گزاریم از دوستانی که مشارکت کردند و منتظر مشارکت شما هستیم.
@Absurdmindsmedia
#اجرا های شما
داستان امشب: ترکهی عدالت
نویسنده: ماشادو جی آسیس
مجموعه داستان: روانکاو و داستانهای دیگر
مترجم: عبداله کوثری
اجرا: پژمان رضایی
♦️همکاری مشترک انجمن داستان سار و کانال ابزورد
@saranjoman 👈
🔷شما میتوانید برای اطلاع از شرایط اجرای داستان کوتاه مورد علاقه ی خود، به ادمین این بخش کانال داستان سار؛ آیدی خانم
@Shamahmoodi
پیام بفرستید.
♦️سپاس گزاریم از دوستانی که مشارکت کردند و منتظر مشارکت شما هستیم.
@Absurdmindsmedia