اگر میخواهید از ابتدا با کتاب پیش برید ،چند کتاب مقدماتی هست که اسم میبرم
جامعهشناسی استارک
دعوت به جامعهشناسی ،پیتر برگر
نقل و قول های کلیدی جامعهشناسی ،کنت تامپسون
جامعهشناسی گیدنز
مقدمات جامعهشناسی ،مارتین آلبرتو
اصول و مسایل جامعهشناسی ،عباس محمدی اصل.
درست ولی نشد انتخاب کنم
رشته مهندسی فضای سبز انتخاب کردم
میخوام اطلاعات خودم ببرم بالا در مورد جامعه شناسی اما نمی دونم چطوری
من امسال می خواستم دانشگاه دولتی جامعه شناسی بخونم اما فقط با آزمون بود
رشته مهندسی فضای سبز انتخاب کردم
می خواهم تو دانشگاه از کتابخانه... سطح دانش درمورد جامعه شناسی... بالا ببرم ولی نمی دونم چطوری؟
بعد درمورد رشته جامعه شناسی میشه یکم بهم توصیح بدین
🔰 سلسله نشستهای گفتوگویی پیرامون مسائل و فرصتهای پیشروی ایران (۱)
🔻 مهاجران افغانستان
فرصت یا تهدید برای ایران
🔹 با حضور و سخنرانی:
▫️دکتر حمیدرضا موحدی زاده
▫️دکتر سیدجواد حسینی
▫️دکتر محسن مدیر شانه چی
▫️ دکتر مجید فولادیان
🔸 شنبه ۳۰ تیر ساعت ۱۸
🔹 وکیل آباد ۳۵، دفتر بنیاد امید ایرانیان
🆔 @bonyadomid
● شاهزمان ساسانی یا شاهاسماعیل صفوی؟!
• محمد حسنپور گوهری
مطلعِ قصصِ موسوم به هزارویکشب، حکایتِ خیانتِ خَواتینِ دو اخوی ملکزادۀ ساسانیتبار است که هریک مخفیانه، با نظارۀ عینیِ مباشرتِ همسران خود با سیاهغلامانِ درباری، علیرغم قتل خادمانِ زانی و نسوانِ خائن در فراش، عکسالعمل متفاوتی جهت تسکین روحِ محزون و قلبِ مجروح خود اتخاذ میکنند. برخلاف تصمیمِ ولو موقتِ شاهزمان به تجرد، برادر مِهتَرش شهریار تا سه سال مینای حیاتِ بنات را ضمن هتکِ بکارتْ با سنگِ مَمات میشکست. متعاقبِ قحط باکره با فرار و اختفای دوشیزگانِ شهر، شهریار عاقبت علیرغم سلبِ عذرتِ شهرزادِ وزیرزاده، مفتون روایات جذاب او شد. با درایت شهرزاد در ختم معلقِ حکایات، شهریار ساسانی قتل گلعذارِ نوسفته را مرتباً به تکمیلِ توالی قصهها معوق میکرد؛ تسویفی که پس از هزار و یک شب با عفو و حفظِ عقد دختر ختمبهخیر شد.[۱]
شهرام دلشاد در یکی از تألیفات اخیر خود، نقش شهرزادِ قصهگو را همپایۀ رهایی ایرانزمین بهدست فریدون از چنگ ضحّاکِ سفّاک و نجات ایران توسط نادرشاه از «هجمۀ افغانها» دانسته است![۲] قطعنظر از شباهت شهریار و ضحاک، نجاتِ حیاتِ بنات بیش از همه شبیه اِنقاذِ روزانۀ یک جوان از دو قربانیِ ماردوش توسط اَرمایلِ پاکدین و گَرمایل پیشبین در مطبخ قصر است؛ فلذا توفیق شهرزاد با مهار خوی شهریار در اندرونیِ دربار، همسنگِ سرنگونیِ ضحاک توسط فریدون نیست. بماند که بستر سرزمینیِ داستان هزارویکشب، نه ایران بلکه «جزایر هند و چين» است. حال چرا باید از گلیم اساطیر فراتر رفت و پای سلطان نادرشاه افشار را به ماجرا کشاند؟! دلشاد طبق قولی کلیشهای و متأثر از اختلاف مذهبی، قیام داخلیِ قلمرو صفوی را یک «هجوم خارجی» دانسته، غافل از آنکه نادرشاه علیرغم تشیع به تسنن متمایل بود و بدیهی است که بسیاری از سپاهیان و شماری از سرداران وی افغان بودند.
نقش حضور شاهزمان در این داستان را نباید نادیده گرفت. با دعوت راغبِ شهریار از برادر جهت ختم فراقِ مدیدمدت، تأثیرِ عمیق رؤیتِ فَحشای زوجه بر روحیات شاهزمان، او را محزون و زردرخسار رهسپارِ دربارِ شهریار کرد؛ وصالی توأمان با تعجب میزبان از ضعف جسمی و نقاهت روحیِ میهمان. معالوصف، محنتِ شاهزمان در این عزیمت تسکین یافت؛ زیرا فِسق و فسادِ زنان حرم شهریار، او را مصمم به افشای منشأ حزن سابق و شرح مفاسد بانوانِ برادر کرد.[۳] نقاشی زیبای صحنۀ ملاقات شهریار و شاهزمان، یکی از آثار ممتاز هنرمند روسْ ویکتور گلبوویچ بریتوین است که چندی پیش در سن شصتوهشت سالگی درگذشت (۲۳ ژوئیۀ ۲۰۲۳).[۴] غرض از عریضۀ حاضر نیز رد یک تلقیِ ناصواب و عجولانه در توصیف نقاشی مذکور است.
برادران با همان هیأت و هیبتِ ساسانیان در فضای باز و روحنواز باغ، رویاروی هم ایستادهاند. شاهزمان با چشمانِ افتان از فَرطِ غم سربهزیر است و شهریار با گرفتن بازوان ناتوان برادر میانِ دستان خویش، از حالتِ نَزارش در شگفت است. با وجود وضوح منظورِ نقاشی، اخیراً عدهای سطحینگر بدون اطلاع دقیق از ماهیت نگاره، شاهزمان را «شاهاسماعیل» پنداشتهاند و جهت وصف آن خوشدلانه به انشانویسی در توصیل صفویان و ساسانیان نشستهاند. علت اصلی این خلط، شباهت تصادفیِ نیمرخ شاهزمان با نقاشیِ ایتالیاییِ سرسلسلۀ صفویه است که در سالیان اخیر ضمن تغییر قلیل، متعدداً در اشکال مختلف بازآفرینی شده است. در عین حال، قیاس و تطبیق دو نقاشی نیز مبیّن تمایز بارزشان است.
اهم نکات، ساسانی بودن شاهزمان و شهریار بدون اثری از صفویان است. تاج سرِ شهریار همانند شاپور دوم است که صرفاً تأکیدی بر نسبِ ساسانی و برتری جایگاهش بر شاهزمان است که افسرِ مجلل او نیز، متمایز از عمامۀ اسماعیل در فقدان قَلَنسُوۀ ممیزۀ صفویان (کلاه قزلباش) است. سیاهرنگیِ چشم و ریش بلند و گیسوی بستۀ مزین شاهزمان هم، در تضاد با سرخموی میشچشم است که گیس و محاسن بلند ندارد. گوشوارۀ بزرگ شاهزمان نیز نه عرف سلاطین عصر اسلامی، بلکه جزو رسوم شاهنشاهان ایران باستان بوده است. حتی علیرغم وضوح تمایزاتِ مذکور، شخصی با مونتاژ و کلاژ ناشیانۀ دستار و رنگ موی اسماعیل بر سروصورتِ شاهزمان، سَعی در سِتر اصل تصویر جهت القای مؤثر منظور خود داشته است. فلذا انتساب مضحک مزبور جز هیجان شتابزدۀ توأم با جهل و جعل نبوده است! اصلأ چه مرجعی موثقتر از شخص نقاش که نام اثر خود را «شهریار و شاهزمان» نهاده است؟!
(۱۴۰۲/۰۷/۲۳)
•┈┈•┈┈•┈┈•
• منابع و مآخذ کلام:
۱. جهت تفصیل مقدمه رک: مجهول. ۲۰۰۸. ألف ليلة وليلة. المجلد الأول. الطبعة الثانية. بيروت: دار صادر. ص ۱۳-۹.
۲. دلشاد، شهرام. ۱۴۰۱. ساعتِ خوابِ شهرزاد، تحلیلی روایتشناسانه از هزارویکشب. چاپ نخست. تهران: مروارید. ص ۲۴.
۳. مجهول ۲۰۰۸: ۱۰-۹
4. Бритвин, Виктор Глебович. Шахрияр и Шахземан. Акварель.
🎙️ سخنرائی آقای شاهرخ مسکوب در انجمن فرهنگی ایرانیان مقیم اتریش: هویت ملی وبنیاد های آن. 13 مارس 1998
سخنرائی آقای شاهرخ مسکوب در انجمن فرهنگی ایرانیان مقیم اتریش: هویت ملی و بنیادهای آن. جمعه 13 مارس 1998 تالار دانشگاه فنی وین
☄استالین با ممنوعیت واردات آنتی بیوتیک از امریکا باعث مرگ صدهاهزار نفر شد
✍️بیژن اشتری
کشف پنیسیلین در اواخر دهه بیست قرن بیستم توسط الکساندر فلمینگ و سپس تولید انبوه آنتی بیوتیکها در غرب در اوایل دهه چهل شاید بزرگترین اتفاق در عالم پزشکی و درمان بیماران مبتلا به انواع عفونتهای میکروبی بود.آنتیبیوتیکها به ویژه جان صدها هزار سرباز مجروح را طی جنگ جهانی دوم از مرگ حتمی نجات دادند.اما استالین، رهبر خودکامه شوروی، بیآنکه کوچکترین سواد و دانش علمیای داشته باشد مخالفت خود را با آنتیبیوتیکها اعلام کرد و این را ترفندی از سوی آمریکاییها برای زیر سوال بردن پیشرفت های علمی اتحاد شوروی در زمینه مبارزه با بیماریهای عفونی عنوان کرد.
رژیم شوروی تقریبا از بدو استقرارش با تأسیس چند موسسه پژوهشی در صدد یافتن راهی برای مبارزه با بیماریهای عفونی بود و همه تمرکز خود را روی توسعهی باکتریوفاژها(استفاده از ویروس ها برای نابود کردن باکتریها) گذاشته بود اما سی سال کار پژوهشی در این زمینه به هیچ نتیجه ملموسی منجر نشده بود و سالیانه دهها هزار تن در شوروی بر اثر بیماریهای عفونی میمردند.دولت آمریکا در هزار و نهصد و چهل و دو ، در زمانی که متحد جنگی شوروی علیه آلمان هیتلری بود، به استالین پیشنهاد کرد که تکنولوژی تولید داروهای آنتی بیوتیکی را در اختیار شوروی بگذارد تا از آن برای مداوای سربازان مجروح خود استفاده کند.اما استالین این پیشنهاد را نپذیرفت.
دیکتاتور شوروی ورود آنتی بیوتیک ها از غرب را ممنوع کرد و به دانشمندان میکروبشناس شوروی دستور داد که تلاشهای خود را برای تولید داروهای باکتریوفاژی تشدید کنند.استالین گفت «ما باید به امپریالیست های غربیها ثابت کنیم که اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی از حیث علمی از آنها سرتر است.»ممنوعیت ورود آنتیبیوتیکها به شوروی به قدری جدی بود که حتی سران حکومت شوروی هم حق استفاده از آن ها را نداشتند.برای نمونه خروشچف که در آن زمان جزو ده مقام اصلی حزب کمونیست و دولت شوروی بود در پی ابتلا به آنفلوآنزا و ذاتالریه تا آستانه مرگ پیش رفت و اگر زنده ماند صرفا به لطف یک قوطی کپسول آنتی بیوتیکی بود که یک پزشک غربی قاچاقی همراه خودش به شوروی آورده و آن را به خروشچف داده بود.
باری، ممنوعیت آنتیبیوتیکها در شوروی برای تقریباً ده سال ادامه یافت و در این فاصله صدها هزار تن دیگر جان خود را از دست دادند.عاقبت در پی مرگ استالین این ممنوعیت برطرف شد و حتی کمی بعد تبلیغاتچیهای شوروی مدعی شدند که کاشف پنیسیلین یک دانشمند شوروی بوده و نه الکساندر فلمینگ اسکاتلندی.
@kavosh_garan
محمد قوچانی، روزنامهنگار اصلاحطلب و حامی مسعود پزشکیان در مستند تبلیغاتی، ۳۰ دی ۹۹:
تنها خشونت مجاز، خشونت حکومتی است مثل مورد قیمت بنزین
رهبری در موضوع بنزین محکم دفاع کرد کوتاه نیامد. من از اقتدار دفاع میکنم
به صراحت میگویم، ابایی هم ندارم، بحران دموکراسی فرع بر بحران اقتدار
است
برداشت بسیار نایس، غربزده، خودتحقیرانه و ناآگاه از تاریخ ایران و عدم شناخت از اون تفکری که این موارد را طی سالیان به به اصطلاح روشنفکران حقنه کردند.
Читать полностью…سراسر تحقیر خود، تحقیر مرد، تحقیر ایران
باریکلا به این روشنفکران ما
در نوشته بعدی راجع به تحقیر زن نیز بنوازید.
راجع به مرد و زن ایده آل هم بفرمایید ولی امیدوارم ملهم از لیبرالیسم و صرف نگاه غربی نباشه
تا اقلا دیگه از خود بیزار نشیم
چون وضعیت ها در غرب و شرق تقریبا واضحه.
ذِمَّتِي بِمَا أَقُولُ رَهِينَةٌ (نهج البلاغه)
گردنم در گرو وعده هایم.
برای ایران
دکتر مسعود پزشکیان🌹
جامعهشناسی خیلی در صدد کنار زدن آسیب های اجتماعی هست و عمدهی مغزش،حول همین میچرخه
پس اگر میخواین یاد بگیرین ،سعی کنید با آسیب های اجتماعی آشنا بشید و با راه حل های نقل شده،اگاه بشید،
اینطوری خودتون هم بینش جامعهشناسی پیدا میکنید
اما
البته من شاگرد همهی عزیزان هستم
ببیند جامعهشناسی ،رشته ای هست که موشکافی میکنه ،چی رو ؟
اخم صورت شما تا جنگ جهانی
همینقدر ریزبین و همانقدر کلنگر.
بسیار گسترده هست و در مورد همه چیز،یه سرک میکشه.
روانشناسی ،به شخص نگاه میکنه و علت کنش آدم ها رو ،درون روانشون جویا میشه،
اما جامعهشناسی ،میگه علت بسیاری از رفتار آدم ها،طرز تربیت و آموزش و محیط و آدم های دور و برشون هست....
و میاد از خدا از عشق از پزشکی از دانشگاه از سیاست ،از جنگ از سینما از هنر از فرهنگ و....حرف میزنه ....
به فکر من،رشتهی جذابی میاد .
متاسفانه فقط با آزمون کل کشور
ولی ارشد جامعه شناسی می خونم
میشه یکم توضیحات بیشتر بدین درمورد این رشته
مایهی خرسندی هست.
اگر تصمیم تون برای جامعهشناسی قطعی هست ،یه بسم الله بگید
و در زمان تکمیل ظرفیت ،پذیرش بر اساس سوابق ،تغییر رشته و...بررسی کنید اعلامیه ها رو.
بالاخره راهی پیدا خواهد شد.
مدرسه خانواده انجمن جامعهشناسی ایران برگزار میکند:
زمینه های اجتماعی و فرهنگی مهارتهای ارتباطی در خانواده
کنشهای ارتباطی افراد محصول زندگی فردی و اجتماعی آنهاست؛ اما سهم عوامل اجتماعی بیش از ویژگیهای ذاتی افراد است. افراد ضمن رشد در محیط خانواده، مدرسه و محله و در ارتباط با اقوام و آشنایان، آداب معاشرت و رفتار با دیگران و ارزشها و هنجارهای مربوطه را یاد میگیرند و کنشهای ارتباطی خود را بر اساس آن تنظیم میکنند، این ارزشها و هنجارها به چارچوبهای ذهنی کنش تبدیل میشوند و معیاری برای فرد ایجاد می کنند که به وسیله آن دیدگاهها و کنشهای دیگران را ارزیابی میکند؛ در صورتی که ارزش یا کنش انجام شده را موافق چارچوبهای ذهنی خود بداند با آن همراهی میکند و اگر مخالف چارچوب ذهنیاش باشد با آن مقابله میکند و یا نادیده میگیرد.
در این کارگاه قصد داریم در مورد مهارتهای ارتباطی و نقش زمینههای اجتماعی و فرهنگی در بهوجود آمدن آن بیشتر گفتوگو کنیم.
@iranian_familyy
@isa_ctc
https://survey.porsline.ir/s/csLcSJJQ
سلام وقتتون بخیر باشه
پایان نامه حاضر با عنوان بررسی جامعه شناختی شناخت جوانان نسبت به آلودگی دریای خزر هست. این پرسشنامه آنلاین پایان نامه من هست و بخاطر تعطیلی دانشگاه و حضور نداشتن دانشجویان، ممنون میشم همکاری کنین و این پرسشنامه رو تکمیل کنین
«مملکت ما مملکت کویرهای لوت و دیوارهای بلند است، دیوارِ گلی در دهات و آجری در شهرها. و این تنها در عالم خارج نیست، در عالمِ درونِ هر آدمی نیز چنین دیوارهای سر به فلک کشیده است؛ هر آدمی بست نشسته در حصارِ دیگری است از بدبینی و کچاندیشی و بیاعتمادی و تکروی.»
#جلال ال احمد،
غربزدگی
⚫️دشمنان آزادی
🔹دکتر موسی غنی نژاد
دشمنان آزادی بر دوگونه اند: خودکامگان و فرومایگان. خودکامگان با آزادی دیگران دشمنی می ورزند و مایل اند اراده مختار خود را بر همگان تحمیل کنند. خودکامه خود را برتر از همه می داند، از اینرو آزادی را صرفا برای خود می خواهد و با هرگونه حاکمیت قانون مخالفت می کند چون قانون محدود کننده قدرت نا محدود است. می توان گفت بدترین دشمن آزادی بیشترین تمنای اراده آزاد را برای خود دارد، تمنایی که تحقق آن عملا به بردگی دیگران می انجامد.
گونه دوم دشمنان آزادی سُفله ها یا فرومایگان هستند. بی مایگان، ترسوها و تنبل ها از آزادی بیزارند زیرا در وضعیت آزادی که قانون حکم می راند و قواعد همه شمول بر کردارها و اراده های انسان ها حاکم است، زندگی اجتماعی عرصه رقابت ها و پیکارهای بی پایان با نتایج نامعلوم است. وضعیت مورد پسند بی مایگانِ زبون، وضعیت انحصاری است که در آن دست یافتن به امتیازات و مدارج موفقیت، فارغ از رقابت و بدون شایستگی، به صرف چاپلوسی و اظهار بندگی امکان پذیر است. رقابت وجه مهمی از زندگی اجتماعی انسان ها در وضعیت آزادی است، بنابراین، آنهایی که استعدادی در خود سراغ ندارند تا در میدان رقابت عرضه نمایند از آزادی گریزانند. آنها که از نتیجه نامطمئن رقابت ترس دارند تلاش می کنند از ورود آزادانه دیگران به عرصه فعالیت های اقتصادی و سیاسی جلو گیری کنند و خود یکه تاز میدان باشند. آنها ترجیح می دهند قهرمان مسابقات بدون رقیب و پیکارهای انجام نیافته باشند! فرومایگان همیشه از انحصارهای سیاسی و اقتصادی حمایت می کنند زیرا تنها از این طریق است که می توانند به امتیازاتی که شایستگی آنرا ندارند دست یابند و حفظ کنند. بی دلیل نیست که فرومایگان جذب مغناطیس خودکامگان می شوند و به ناگزیر اینها را از وجود شایستگان محروم می سازند. فرومایگان و خودکامگان مکمل هم اند، هردو گروه با آزادی دشمنی می ورزند اما با دو انگیزه متفاوت.
📌 پول چیست و چه کارکردی در اقتصاد دارد؟
✏️ وقتی تعداد زیادی از غریبه ها سعی در همکاری دارند، یک اقتصاد، مبتنی بر مساعدتها و تعهدات نمی تواند کار کند. کمک رایگان به خواهر یا همسایه با مراقبت از بیگانگانی که ممکن است هیچگاه در ازای کمک شما مقابله به مثل نکنند بسیار متفاوت است. ممکن است فردی وظیفه متقابل خود را در یک تهاتر به جا نیاورد. اما از سوی دیگر تهاتر فقط زمانی اثربخش است که طیف محدودی از کالاها با هم مبادله شوند. تهاتر نمی تواند اساس یک اقتصاد پیچیده را شکل دهد.
✏️ به منظور درک محدودیت های تهاتر، تصور کنید شما صاحب یک باغ سیب در یک منطقه روستایی هستید که تردترین و شیرین ترین سیب ها را در کل یک ولایت تولید می کند. شما چنان سخت در باغ خود مشغول کار هستید که کفش هایتان پاره می شود. بنابراین، درشکه خود را پر از سیب می کنید و به بازارچه پایین رودخانه می روید. همسایه ای به شما گفته که کفاشی در انتهای جنوبی بازارچه هست که برای وی یک جفت چکمه واقعا محکم ساخته که پنج فصل دوام داشته است. شما مغازه این کفاش را پیدا می کنید و مقداری از سیب های خود را در ازای یک جفت کفش مورد نیازتان به او می دهید.
✏️ کفاش اندکی درنگ می کند. او چه تعداد سیب را باید به ازای أجرت خود دریافت کند؟ او هر روز با ده ها مشتری روبه رو می شود که تعدادی از آنها با خود کیسه های سیب می آورند، در حالی که بقیه افراد با خود جویا بز یا پارچه می آورند و کیفیت تمام آنها با هم متفاوت است. حتی برخی دیگر از این مشتریان تخصص خود در زمینه دادخواهی از پادشاه یا درمان کمردرد را ارائه می کنند. آخرین مرتبه ای که این کفاش در ازای کفش سیب دریافت کرده سه ماه پیش بوده است و آن زمان او طلب سه کیسه سیب کرده بود، یا شاید هم چهار کیسه؟ اما اگر حالا كفاش بهتر به آن زمان بیندیشد، به خاطر می آورد که آنها به جای اینکه سیب های اعلای تپه ای باشند، سیب های ترش دره ای بودند. از سوی دیگر، آن زمان سیب ها در ازای کفش های کوچک زنانه ارائه شده بودند. این آقا اکنون خواستار چکمه های مردانه است. در کنار این ها در هفته های اخیر یک مریضی در گله های شهر شیوع پیدا کرده و پوست حیوانات درحال کمیاب تر شدن است. دباغان در ازای همان مقدار ثابت از چرم، خواهان دو برابر کفش آماده هستند. آیا این موضوع نباید مدنظر كفاش قرار گیرد؟
✏️ در یک اقتصاد تهاتری، این کفاش و این عمل آورنده سیب هر روز باید دوباره در مورد قیمت های نسبی ده ها کالای دیگر اطلاع پیدا کنند. اگر صد کالای مختلف در بازار مبادله می شود، درنتیجه خریداران و فروشندگان باید ۴٫۹۵۰ نرخ مبادله مختلف را بدانند و اگر ۱۰۰۰ کالای متفاوت مبادله شوند، خریداران و فروشندگان باید ۴۹۹,۵۰۰ نرخ مبادله مختلف را زیروزبر کنند! چطور می توان از پس این کار برآمد؟
این اوضاع حتى وخیم تر نیز می شود. حتی اگر بتوانید حساب کنید چه تعداد سیب معادل با یک جفت کفش است، تهاتر همیشه امکان پذیر نیست. بالاخره، هر بده بستانی مستلزم این است که هر طرف خواستار کالای طرف مقابل باشد. اگر این کفاش علاقه ای به سیب نداشته باشد و یا اگر در حال حاضر چیزی که کفاش نیاز دارد یک طلاق باشد چطور؟ بله، این کشاورز می تواند به دنبال وکیلی باشد که علاقه مند به سیب بوده و یک معامله سه جانبه را برقرار کند.
✏️ اما اگر این وکیل به اندازه کافی سیب داشته باشد و واقعا نیازمند اصلاح سر باشد، چطور؟
بعضی جوامع سعی کرده اند این مشکل را با راه اندازی یک نظام تهاتر مرکزي تجمیع محصولات از عمل آورندگان و تولیدکنندگان متخصص و توزیع آنها بین افرادی که به آنها نیاز دارند، حل کنند. بزرگ ترین و مشهورترین آزمایش اینچنینی در اتحادیه شوروی انجام و به شکلی نکبت بار شکست خورد. این عبارت که «همه بر اساس توانایی های خود کار و بر مبنای نیازهای خود دریافت می کنند» در عمل به این عبارت تبدیل شد که «همه تا کمترین حد ممکن کار کرده و تا آنجا که بتوانند دریافت می کنند. در مواقع دیگر، تدابیر ملایم تر و موفق تری اتخاذ شد؛ مثلا در امپراطوری اینکا. با این حال، اغلب جوامع روش ساده تری برای متصل کردن تعداد زیادی از متخصصان پیدا کردند؛ آنها پول را اختراع کردند!.
#از کتاب "پول"، ترجمه محمدرضا فرهادی پور. نوشته یووال نوح هراری
به راستی کی قراره برخی از ما دست از خود تحقیری برداریم ؟!
مرد ایرانی سراسر غیرت و عزت و این صفاتش رو در طول تاریخ به همگان نشان داده ....
مرد ایرانی مردیست فهیم و ماخوذ به حیا .... که بازهم توصیه میکنم به تاریخ سرزمینم نگاهی بندازید و سپس در خصوص مرد یا زن ایرانی قلم فرسائی کنید ...
✅ ۶۴امین نشست از سلسله نشستهای تخصصی در حوزه مدیریت بحران توسط پژوهشکده سوانح طبیعی و کرسی یونسکو در مدیریت سوانح طبیعی برگزار میگردد.
🔰 نشست تفکر سیستمی در تابآوری شهری
‼️ زمان: چهارشنبه ۲۰ تیرماه ۱۴۰۳؛ ساعت ۱۴:۰۰ الی ۱۶:۰۰
🔻 سخنرانان:
▫️ دکتر اسد اسدزاده محقق و مدرس دانشگاه بن آلمان
▫️ دکتر هادی علیزاده محقق و کارشناس معاونت مسکن و ساختمان وزارت راه و شهرسازی
▫️ دکتر موسی پژوهان محقق مستقل حوزه برنامهریزی شهری و تابآوری
🔸 شرکت در این وبینار برای عموم آزاد است و گواهی حضور به شرکتکنندگان اعطا خواهد شد.
🌐ثبت نام در نشست:
https://eseminar.tv/wb140677
🌐 کسب اطلاعات بیشتر:
https://ndri.ac.ir/unesco-chair-meetings-64
🌐کانال بله پژوهشکده سوانح طبیعی:
http://ble.ir/join/9gmGPo7mq2
🌐اینستاگرام پژوهشکده سوانح طیبعی:
https://www.instagram.com/ndri.ac.ir?igsh=MmtyM2owNnl1c2xt
🔷با «مرد متوهم ایرانی» آشنا شوید
🔹دکتر محمدرضا رجبی شکیب
♈️مقدمه بسیار مهم: آنچه توصیف می کنم، مصداق عموم مردان ایرانی نیست. گروهی چنین اند. و من ترجیح میدهم تخمین نزنم تعدادشان را.
♈️دیروزیکی ازمراجعانم میگفت همسرش رفیقی دارد که همیشه می گوید: ما مردها این روزها تبدیل شده ایم به عابربانک،............................. یاد کتاب مشهور فروید افتادم: لطیفه وارتباطش با ناخودآگاه.
مردایرانی درآستانه سده 1400؛ با باورهایی که ازهزارسال قبل درذهنش کاشته شده، رسیده به دنیای مدرن ومثل آلیس درسرزمین عجایب، هاج و واج مانده؛ بی اینکه بخواهد حتی این سردرگمی را بپذیرد. نامش را میگذارم «مرد متوهم ایرانی» و توصیفش می کنم با این 7 ویژگی. هرچند که درمان این سندرم (نشانگان؛ مجموعه علایم) بسیار دشوارتر است ازتوصیفش.
1- اولین ویژگی مردمتوهم ایرانی این است که خود نمیداند ونمی خواهد بداند داستانش چیست. مردی که بپذیرد چارچوب های ذهنی اش را باید عوض کند، اولین قدم رابرای درمان برداشته. پیچ درمان مردمتوهم ایرانی همین است.
2- مردمتوهم ایرانی موجودغریبی نیست. همان است که احتمالا اجدادش بوده. باهیچ زنی مشکلی ندارد، جز زنی که با او زندگی میکند. مردمتوهم ایرانی را مادر و خواهرش می پرستند. حتی ممکن است زنی که نامزد یا دوست دختر یا پارتنر اوست، و«همسر» نیست، تحسینش کند.
مردی است قوی وحمایتگر،بیشتر از نظرمادی وکمتر از نظرعاطفی؛ مردی است که مراقبت ازخانواده اش وتامین نیازهای آنان را وظیفه خود می داند و در برابر دیگران، همه هوش وحواسش به حفظ قلمرو خود است. او ازدور، مردی ایده آل است. فقط زنی که زن او می شود، آن روی سکه رامیبیند.
3- ویژگی غالب شخصیتی مرد متوهم ایرانی، خود مشاهده گری افراطی است. اگرتمایز داشته باشد، مثلا تحصیلات بالا، یاپول زیاد، یاموقعیت اجتماعی بالا، خودبزرگ بینی بیشتری دارد و درمانش هم سخت تر است. اوچندان اهل تعامل نیست. ازهمدلی و همدردی بادیگران لذت نمی برد؛ برعکس، می خواهد از بالا به همه نگاه کند.
به دیگران یاری میرساند، امابیش از سر همراهی، برای قدرت نمایی. می خواهد همیشه برنده باشد. گفتگو نمی کند، مگربا هدف بردبرای خودش وباخت برای طرف مقابل؛ واگر نبرد،میزند زیر میز. (و چه نزدیک است این، به آنچه خاویر کرمنت درکتاب بی شعوری وصف می کند)
4- مردمتوهم ایرانی، درذهن ناهشیارش، زن ایده آل را ترکیبی می بیند از یک عروسک سکسی، ویک کلفت زحمتکش. ازانقلاب کشاورزی تاامروز، این باور در اعماق ذهن اوریشه دوانده که: زن، ملک مرد است؛ خرجش را می دهم، کسی حق ندارد چپ بهش نگاه کند، اما او هم در عوض، بایدلذت جنسی مرا تامین کند؛ کارهای خانه ام را بکند و بچه ام را بزرگ کند، وهمه اینها بی حرف و حدیث. در نگاه این مرد، اگر همسرش از سکس لذت نبرد وحتی آزار ببیند،خیالی نیست. چیزی که عوض داردگله ندارد. برای رفت و روب و شست و شوی و پخت و پز هم دلیلی برای قدردانی وجود ندارد. وظیفه است.
5- اگرمردان قدیم، زنان شان را اموال خود حساب میکردند یاخدمه منزل، از او انتظار دلبری نداشتند. امامرد متوهم ایرانی زنی که بوی قرمه سبزی بدهد را تحمل نمی کند. اودردنیای مدرنی که زنان کنار مردان ایستاده اند، از مواجهه با زنانگی وزیبایی زنان دیگر گریزی ندارد. نمیخواهد کم بیاورد؛پس می خواهد زن اودرخشش هم داشته باشد. ترکیب عروسک وکلفت، متناقض است؟ دقیقا هست و مشکل هم دقیقا از همین جاشروع می شود.برای همین هم مردمتوهم ایرانی راهیچ زنی راضی نمی کند.
6- مردمتوهم ایرانی، آنقدر که پدرانش بودند، اخلاق گرا نیست. او به خود حق میدهد زنی داشته باشدو معشوقه هایی. هرکس جای خودش را دارد. او نمی خواهدزن زندگی اش رارها کند و میگوید تارموی او راهم با زن دیگری عوض نمی کند؛ امابه خودش حق می دهد بخشی اززندگی جنسی و حتی عاطفی اش را بازنان دیگری سهیم کند. مرد محوری را ازدنیای سنتی گرفته اما فرد محوری دنیای مدرن را به صورت انتخابی به آن اضافه کرده. مردمتوهم ایرانی، آزادی وحق انتخاب، ارمغان دنیای مدرن را برای خودش می پسندد، اما برای همسرش نه.
7- مرد متوهم ایرانی، مردی است ظاهرا محکم، بااعتمادبه نفس وغیرقابل نفوذ، اما ازدرون، سرگردان است و ناخرسند و شکننده. او نتوانسته بین مختصات قدیم ومقتضیات جدیدارتباط برقرار کند. هم خدارا میخواهد و هم خرما راو دستش ازهردوی آنهاکوتاه است. او زن دنیای جدیدرا نمی شناسد؛ درعین حال که خودش هم مرد دنیای قدیم نیست. نتیجه این ناهمگونی هم، رنجی است که خودمیبردوبه دیگران تحمیل می کند.
♈️حتمامتناظربا«مرد متوهم ایرانی» زن متوهم ایرانی هم هست. درباره آن هم خواهم نوشت.
☘بررسی دلایل عقب افتادگی ایران
کتاب #چرا_عقب_مانده_ایم؟نوشته ی #دکتر_علی_محمد_ایزدی☘
چون یعقوب لیث صفاری بر دشمنان خود پیروز شد ، شاعران به رسم زمانه وی را به زبان عربی ستودند و او با لحنی طعنه آمیز خطاب به این شاعران گفت : « چیزی که من اندر نیابم چرا باید گفت ؟ »
- تاریخ سیستان