تو آنقدر نیستی
که دستهای خیالم
حتی به پاهای تو هم
نمیتواند آویزان شود
بیا در آسمان رؤیاهایم بچرخ
تا شاید؛
این کابوس از سرم بپرد...
#نسرین_محمدی
@adabi_leyla
💎💎💎
چشمانت
تیله های آبی
کودکانه هایم بودند؛
ومن
این روزها بی خبر از تو
در کوچه ی تنهایی ام
به دو تیله
خلاصه شده ام..
#لیلا_ادبی
@adabi_leyla
#صفحه_رسمی_شاعران
.
تو می دانی
در ارتفاع ذهن زمستانی ام، درختی
مثل سیب،
با بوسه ای
مشتش باز می شود
و شکوفه های روشن می دهد
و من در میانه این جشن
به سوگ نشسته ام
فصل را
بوسه را
عشق را
#لیلا_ادبی
/channel/worlddaypoetry
می دانم
روزی ساقه های تکیده ی موهایم
در لمس عریان نگاهت
طلایی تر از آفتاب می درخشند...
می دانم
روزی پاهایم از ساحل فاصله می گیرند
و لا به لای خطوط سرخ شقایق
شتاب زده می رقصند...
می دانم
روزی دامن شاعرانه هایم
از دریا
از ماسه ها ی داغ
عبور می کند
و با ترانه های آتشین سرزمینت
به لهجه ای جدید
عاشقانه تر می چرخد در دهان باد...
می دانم
روزی با نوازش دستانت
واژه های مچاله روی تنم
بلندخوانی می کنند بوسه را
و لبهایم
سطر به سطر
گل می دهد...
می دانم ...!!
اما
تمام تخیل شرجی ام
فقط از
چشمانم چکانده میشوند
بدون اینکه
"دیداری عاشقانه
" سکوت لبهایم را بشکند...
#لیلا_ادبی
#مجموعه_باران
@adabi_leyla
نفس شعرهایم تنگ می شود
در اشتیاق رسیدن ها!
هر شب، واژه ها روی کاغذ
سفر می کنند تا دیار تو،
حرف می زنند
می خندند
می گریند؛ بر شیب شانه هایت،
و گونه هایم دور از تو
همچنان
زخمیِ زبانِ تند دفتر است ...
#لیلا_ادبی
۱۶
@adabi_leyla
صداى پاى آب
شعر زيباى سهراب سپهری كه دكلمه ى
خسرو_شكيبايى آن را بسيار
زيبا تر كرد...
@adabi_leyla
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
اصالتم،
سبزینه های شمال
تن پوشم به رنگ خزر
دلم اما، مهاجر...
هرگز نخواه لحنِ شیرین صدایت را
به کامِ باد بسپارم...
دستان اردی بهشتی ام
پر از بوته های حسرت،
که رشک می برند
بر سرخیِ تمشک ها...!
بادِ سرکش،
از سرشاخه های خرداد
می غلتد در آغوشِ دفترِ بهار...
و من،
دخترکی گستاخ و بازیگوش!
بر پیکانِ تیزِ چهل سالگی!
واژه های خیسِ را،
به قلبِ پائیزِ زودرس...
نشانه می روم!
#لیلا_ادبی
#کتاب_مشترک
@adabi_leyla
از استعداد تبسم خورشید،
هر صبح
هوش کوچه باغ شکوفا...
غنچه ها بدون استدلال
ترانه ی لبخند می خوانند...
اینک،
چه دلبرانه
می رقصند روی صدای سبزه ها!
دخترانِ اردی بهشت...
در چشمان متعجب باد...
و
لب های آسمان
در اندیشه ی بهـــــــــــار؛
بر پلک های خیالی سبـــــز!
بوسه ی طلوع می کارند...
#لیلا_ادبی
سال جدید و بهار نو تبریک🦋
@adabi_leyla
_آری..
"روزی بهار می آید"
دوباره زنده می شویم میرندگی خویش را
به شهرت خدایی مان!
سطری از کار جدید
با سپاس و مهر.☘☘
آرام بخش ها
خود شکنجه گرند،
و گنجشک ها بر شانه های اندوه
پرهایشان ریخته
شاخه های شب
پر از صبح های نشکفته...
رویاهایم نامرئی
کابوس اما در مُتکایم
چاقو به دست،رژه می رود!
و من در سرکشی عقربه ها
اتاق را دار می زنم
و در نگاه لحظه ها
قصاص...!
#لیلا_ادبی
@adabi_leyla
سایه های صندلی
مساوی باران اند...
اگر پای خاطرات عاشقانه تو
در میان باشد
#لیلا_ادبی
@adabi_leyla
من از فصل بارانم،،
سیاه ِ چشمانم
قیامت شعرهایم
با نیلی نگاهت
مرا ببوس
مرا ببوس
زیر طاقِ خونین آسمان
می خواهم آرام لب بزنم
صدایت را
روی حنجره ی تنهایی ام
ای که "دوست داشتنت "
آفتابی ترین شعر من
مرا به تماشای پروانه ها ببر...
به شادابی سبزِ برگها
به عشق بازی شکوفه های سیب
ای عشق!
ای روشن تر از گلهای یاس
/
تکرار نامت
لحن سبز آرزوهایم
مرا به تماشای پروانه ها ببر..
#لیلا_ادبی
@leyla_adabi
🌿🌿🌿🌿
پونه
دختر شمال
هزار درد نگفته را
پشت لب های جنگل پنهان می کند..
عطرش را کسی نمی شنود
نشاط را زمزمه نمی کند...
/
تاوان وسواس زمین
کلماتی ست بازیافت شده از زمستان,
در قلب بهار
جوانه می زنند...
/
دستم خالی از هر بودنی,
ذراتم را در آغوش خاک پنهان می کنم
آیا جوانه می زند,
لبخند روی شانه های زندگی..؟'
#لیلا_ادبی
@adabi_leyla
#کتاب_مشترک
تا آسمان
چشمی برای باریدن دارد
روی شانه های
بلوط ها
صنوبرها
اَفرا ها
آفتاب جوانه می زند
با انگشتانی برهنه !
#لیلا_ادبی
@adabi_leyla
.
بنویس از شبنم
با اشارتِ انگشتانت،
می خواهم بیدار شود
بر تنم
بهار....
چشمانت وام دار خورشید...
با هر نگاه روشنت
بیدار کن رغبتم را
میان تنالیته ی رنگ ها
چیزی بر لبم بنویس
چیزی شبیه یک لبخند
تا رودها در من جاری شوند...
من وارثِ خیابان های خالی ام
با دستانت پر کن
از عابران آسمان
سطرهای بریده ی آغوشم را
می خواهم
قدم بزنم با تو
از رویاهای روشنم
تا پایان آرزوهایمان...
#لیلا_ادبی
/channel/worlddaypoetry
عقیق رنگ چشمان توست
ترانه ای روشن که جاری ست
روی گندمزار موهایم
و دستانت شعری شورانگیز
روی بساط صبح
که سرریز می کند لبخند را
روی شانه هایم
و نسیم آهسته می نوازد
آرزوهایم را میان بازوان تو
ای خیالت هم آغوش تمام عاشقانه ها
#لیلا_ادبی
با نگاه تو
صبح در چشمانم قدم میزند
پنجره سلام می کند
کوچه شاعر می شود
و
جهانی انگشت به دهان می ماند در
فلسفه "دوست داشتنت...
#لیلا_ادبی
#مجموعه_باران
@adabi_leyla
خطوط در هم تنیده ی
پیشانی ام
غصه هایی ست ناخوانا ...
طرح روی جلدم
اندک دارایی زنانه ای ست،
در انحصار
قبیله ای مذکر ...
صدایی بم ریشه کرده
لای تفکر طنازانه ام....
دندان های خشونت
ردیف!!
خلال می کنم همزیستی را...
از غار مصور دلم
دو پله از نردبان شعرم
بالا می روم ...
دوپله سقوط می کنم
در "تناقض" ...
زندگی،
طنز مدرنی ست!
که گم شده ام
میان تکه های پازل اش...
فراموشی!
آرزوهایم را،
در اتاق چهار ضلعی آلزایمر
دسته بندی می کند...
و سقف ذهنم همچنان
در آرزوی "پرواز"....
#لیلا_ادبی
#کتاب_مشترک
@adabi_leyla
گوش می کنم به صدای شمعدانی ها ،
نسیم با مهربانی
از لای پنجره های فلزی عبور می کند
کلمه های سبز
سر می خورند روی دفترم
پلک دستانم می پرد
نبضم پیوند می خورد با سبزه ها
سطر به سطر بالا می روم
روی نگاه آبی آسمان
چشم در چشم شاه توت ها
می دوم در لبخندی سرخ ،،
باد می لرزاند
رنگ نگاهم را
شاخه شاخه از سایه ها بالا می روم
این ها شعر نیست ؟؟
ولی من به قلبم
به لذتم
هیچ انتقادی نمی کنم ...
#لیلا_ادبی
@adabi_leyla
#کتاب_مشترک
اردیبهشت که می شود
باید صدای باران را بوسید
و
از اصالت آبی چشمانت
تا اشاره ی سرخ لبانم
شقایق ها را برهنه سرود.
#لیلا_ادبی
@adabi_leyla
.
از استعداد تبسم خورشید،
هر صبح
هوش کوچه باغ شکوفا...
غنچه ها بدون استدلال
ترانه ی لبخند می خوانند...
اینک،
چه دلبرانه
می رقصند روی صدای سبزه ها!
دخترانِ اردی بهشت...
در چشمان متعجب باد...
و
لب های آسمان
در اندیشه ی بهـــــــــــار؛
بر پلک های خیالی سبـــــز!
بوسه ی طلوع می کارند...
#لیلا_ادبی
_آری..
"روزی بهار می آید"
دوباره زنده می شویم میرندگی خویش را
به شهرت خدایی مان!
سطری از کار جدید
/channel/worlddaypoetry
رسالت زمستان
تاجِ بنفشی ست
که انگشتان سپیدش
با اولین لبخند آفتاب
بر سر دختر بهار می گذارد
#لیلا_ادبی
@adabi_leyla
مناظر آنسوتر از زندگی را ترجیح میدهم برای زنده ماندن ،آنجا که" کوکنار" به زیبایی تمرکز می کند بر آسودگی و باران باورش آشناست به سرسبزی و در حوصله "زمان" نمی گنجد متن تنهایی..صدای نگاه ها به تماشای شبنم می نشیند در آغوش صبح و خدا می بوسدت به تمامی نامها دست یاری!!
#برشی از متن نوشته ام
کوکنار:خشخاش
تصویری که "کلمه حیات" من در آن افتاده، باغچه پدری ست آگاه به طرح ساده نیایش به همین سادگی! در ذات واقعی زیبایی!!
☘☘☘
پنج شنبه خیابانی ست
آکنده از واژه های لخت
که از حنجره ی قلم
عبور می کنند
و در آغوش دفتر
اشک را تالیف می کنند
و مسافران مغموم
در بی تفاوتی چهره ها
غربت را مرور می کنند ...
#لیلا_ادبی
@adabi_leyla
پونه دختر زیبای جنگل های شمال !
البته اینجاحیاط پدری ست و تصویر "کلام" در خلوتی سبز همیشه نیایش می شود به تبحر شکفتن "سکوت"!
پونه به زبان مازندرانی : اوجی🌾🌾
@adabi_leyla
چشمانم را می بندم
دوست داشتنت را قورت می دهم
لبخندت را تجسم می کنم ،
غروب جمعه هم
قسمت من شعر سپیدی ست
که می بارد بر باور پنجره ها ...
#لیلا_ادبی
@adabi_leyla
سرخی گونه ام
بسان سیب پاییزی
همیشه زخمیست
از هجوم
نیزه زار خشک لبت
و آهویی چشمانم
تهی از بوسه
گمشده
میان واژگان سطری که
در آغوش گرفته
دیگری را
#لیلا_ادبی
#نشر_بید
@adabi_leyla
.
آنگاه كه
نبض سبز درخت
در اندام برگها تپيدن گرفت
و آبي خيال؛ وجه ِ لاجوردي ِ دريا
را رنگ زد
در انتهاي لذتي آرام
با فريادهاي عريان
از حنجره ي عجولِ جيرجيركان
به بلوغي سرخ مي رسد تنهايي ام
اینک
به فلسفه ي ظريف پرواز در اوج
و
طلوع ِ نيايشي سرشار
در آغوشِ خدا
سلام مي كنم .....
#ليلا_ادبي
/channel/worlddaypoetry