🏔☀️ زایش دوبارهی خورشید از فراز خاوران، آغاز خورماه و جشنهای پرشمار دیگان و روز برابری آدمیان در ایران باستان فرخنده باد.
☀️☀️☀️
🌻🌻
✨
خورشید درخشان شد
تا باد چنین بادا...
#مولوی
#یلدا #چله
@AdabSar
☀️❄️ جوانی دوبارهی خورشید
روز نخست زمستان در دیدگاه پرستندگان خورشید روز ارجمندی بود. از این روز که کوتاهترین روز سال است هر چه به پیش یا پس برویم روزها پیوسته بلندتر میشوند.
از سوی دیگر خورشید با رسیدن به چلهی تابستان به بیشترین نیروی خود رسیده و پس از آن هر روز زمان دیدارش کوتاهتر میشود. نیروی خورشید در پاییز فروکش میکند تا به پایان راه خود برسد. پس از شب یلدا بار دیگر زندگی و جوانی از سر میگیرد و هر روز نیرومندتر میشود.
در دیدگاه مردمان باستان که همهی پدیدههای جهان را دارای جان میانگاشت و به مرگ سددرسد باور نداشت، خورشید نیز جان داشت و هر سال کودکی، جوانی، بزرگسالی و پیری را از نو میپیمود. همچنین به یاری جادوی آدمیان بار دیگر زاده و جوان میشد. هرچند که شاید فرو نمیمرد.
پس اگر نخستین روز زمستان پس از یلدا را زایشی دیگر و اگر نه زایش، که توان دوباره و جوانی دیگری برای خورشید بدانیم پس سال کهن، خورشید کهن و هر چیز کهنی با آغاز زمستان بهسر میرسد و سال و خورشید و جهانی نو آغاز میشود.
✍ برداشت از: «جستاری چند در فرهنگ ایران» #مهرداد_بهار
بازنویسی شده به پارسی
#یلدا #چله
☀️❄️ @AdabSar
بیامد شب چله آغاز دی شد
خزان رفت و زمستان خیز پی شد
در این سَرما شده خانه تب و گرم
گمانم که خدا هم مست می شد
❄️☀️🍉
شب چله شب مزدا پرستان
شبُ شوریدگی شیرین مستان
شب شهنامهخوانی، همنشینی
بکوبان پا بِاَفشان بال و دستان
سراینده و فرستنده:
#کوروش_دورکی_بختیاری
#چکامه_پارسی
#یلدا #چله
@AdabSar
⭐️🌙
جنبوجوش شب #یلدا شورِ نوروزی گرفت
دیدهبوسیها ز هر سامان چو آنروزی گرفت
آتشی در دی دمید از مهرِ جانافروز ما
چهرهی فردای مردم بوی بهروزی گرفت
از فروغ چارشنبهسوری آمد این نوید:
«چامهی دیروزیان آهنگ امروزی گرفت»
تا زمستان گرم گردد، پایکوب و سرفراز
ساز از اردیبهشت و چنگ پیروزی گرفت
چادرش خورشید تا سرکرد و پشتِ کوه رفت
پاسی از شب شهر ایران آتشافروزی گرفت
بامِ تیر و شام یلدا هر دوتا بالابلند
بوم میهن زر و سیم از مِهر و مَهروزی گرفت
دشتِ ایران جای ساسان و ارشک و کوروش است
سرخوشا بومی که بوی شاه و شهروزی گرفت
چارگوشِ گیتی از کلک و هنر شد فربه جان
این جهان از نسکِ ایران دانشاندوزی گرفت
گرد هم گشتند پیران و جوانان گرمرو
تا انار و هندوانه رنگِ شبسوزی گرفت
از ستیغ زاگرس می جوشدَش گاماسیاب
سیمره چون مار رفت و پهنهی خوزی گرفت
برنمیتابد ستم فرزندِ خاک این زمین
تیغ و خنجر آبرو از تیغِ فیروزی گرفت
#محمد_پوریان
#چکامه_پارسی
#چله #یلدا
⭐️ @AdabSar 🌙
چو مهر میهنات افروز گردد
شب یلدای میهن روز گردد
رسد دوران اهریمن به پایان
سپیدی چیره و پیروز گردد
#شاهین_سپنتا
#یلدا #چله
@AdabSar
💫🔥☀️✨
🔲 دنبالهی واژههای پارسی در زبان تازی
▪️ شالوس = از پارسی چالوس
▫️ شالِه = از پارسی شالک، شال کوچک
▪️ شاه = از پارسی شاه، sah یا خداوندگار، از واژهی اوستایی xsaetar، همچنین واژهی xsaeta به آرِش(معنی) با شکوه و درخشان است، مهرهی شترنگ(شترنج)
▫️ شاهباز = از پارسی شَه باز، مرغ شکاری
▪️ شاهبانج = از پارسی شاهبانگ، گیاه دارویی برای دیو زدگی
▫️ شاه بلوط = از پارسی شاه بلوت
▪️ شاهتَرَج، شاه ترجیات = از پارسی شاه تره، شاه ترگان، سبزی دارویی برای گَری
▫️ شاهدانج = از پارسی شاهدانه
▪️ شاهَده = از پارسی شاهدانه
▫️ شاه رُخ = از پارسی یکی از مهرههای شترنگ
▪️ شاهزنان از پارسی شهبانو، والاترین زن
▫️ شاهَسبرم، شاهسقرم، شاهَسفرن = از پارسی شاه اسپرغم، ریحان، از سبزیهای خوشبو
▪️ شاهمَرگ = هر پرندهای که پاهای بلندی دارد
▫️ شاهناز = از پارسی شهناز، آهنگی در خنیا
▪️ شاویش = از پارسی جاویش، درجهی استوار در ارتش
▫️ شاهنج = از پارسی شاهنگ، ملکهی مگسانگبین (زنبور عسل)
▪️ شاهی = از پارسی شاهی
▫️ شاهین = از پارسی شاهین، مرغ شکاری، زبانهی ترازو
▪️ شای = از پارسی چای
▫️ شَباهُ = از پارسی شبات، کژدم(عقرب) زرد رنگ
▪️ شَبارق = از پارسی بیش باره و یا پیش پاره، گوشت تکه شده برای پختن، پیراهن پاره، پیش پاره
▫️ شُبارق = از پارسی بیباره، درختی تنومند با برگهایی مانند توت که دارای چوب سختی است
▪️ شِبِت، شِبث = از پارسی شوید، شِوِد، سبزی خوردنی، گیاهی یکساله از تیرهی چتریان
🔲 @AdabSar
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- وامواژهها در زبان عربی، شهابالدین احمد خفاجی مصری، ترجمه حمید طبیبیان
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ
✍ گردآوری: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
🔲 @AdabSar
🔶🔹بگریز
بگریز
گریزپای سرکش من
که در هر گریزت
بندی از دلم رها میکنی
و در هر رهایی
شوری تازه میآفرینی
در ناکجاآباد
آشیانه نداریم من و تو
آشیان ما
ره شوریدگیست دیوانه
دیوانگی کن
من بر همهی دیوانگیهایت
مُهر پایانم
سراینده و گوینده #مریم_فخلعی
#چکامه_پارسی
🔶🔹 @AdabSar
به مام گهربارم ایرانِ جان
که از جان پرستم ورا چون مِهان
بود زنده این آتش جاودان
از آتشگه آذرآبادگان
#فرهود_ربیعی
#چکامه_پارسی
در پاسداشت ۲۱ آذر، سالروز رهایی #آذرآبادگان (آذربایجان)
🟩⬜️🟥 @AdaSar
🌱 زبان پارسی گویا شد و تازی خموش آمد
ز کنج خلوت* دل اهرمن رفت و سروش آمد
🍃 چند چامهی پارسی از «محمدحسین شهریار» که آنها را تنها با واژههای پارسی سروده یا کمترین بهره را از واژههای بیگانه گرفته است:
پای من در سر کوی تو به گِل رفت فرو
گر دلت سنگ نباشد گِل گیرا داری
دگران خوشگل یک عضو* و تو سر تا پا خوب
آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری
🍂🌾🍁
ای غنچهی خندان چرا خون در دل ما میکنی؟
خاری به خود میبندی و ما را زِ سر وا میکنی؟
امروزِ ما بیچارگان امید فرداییش نیست
این دانی و با ما هنوز امروز و فردا میکنی
🍂🌴🍁
ای شاخِ گل که در پی گلچین دوانیام
این نیست مزدِ رنجِ من و باغبانیام
پروردمت به ناز که بنشینمت به پای
ای گل چرا به خاکِ سیه مینشانیام
🍂🍀🍁
کارِ گل زار شود گر تو به گلزار آیی
نرخ یوسف شکند چون تو به بازار آیی
ماه در ابر رود چون تو برآیی لب بام
گل کم از خار شود چون تو به گلزار آیی
🍂🥀🍁
ای ماهِ شبِ دریا ای چشمهی زیبایی
یک چشمه و صد* دریا فری و فریبایی
من زشتم و زندانی اما مه رخشنده
در پرده نه زیبندهست با آنهمه زیبایی
🍂🪴🍁
بزن که سوز دل من به ساز میگویی
ز ساز دل چه شنیدی که باز میگویی
کنون که راز دل ما ز پرده بیرون شد
بزن که در دل این پرده راز میگویی
🍂🌿🍁
مهتاب و سرشکی به هم آمیخته بودیم
خوش روی هم آن شب من و مه ریخته بودیم
با گریهی خونین من و خندهی مهتاب
آب رخی از شبنم و گل ریخته بودیم
🍂🌻🍁
از زندگانیام گله دارد جوانیام
شرمندهی جوانی از این زندگانیام
پروای پنج روز جهان کی کنم که عشق
داده نوید زندگی جاودانیام
🍂🌾🍁
بار دیگر گر فرود آرد سری با ما جوانی
داستانها دارم از بیداد پیری با جوانی
سالها با بار پیری خم شدم در جستجویش
تا به چاه گور هم رفتم نشد پیدا جوانی
🍂🍃🍁
چه شد که بار دگر یاد آشنا کردی
چه شد که شیوهی بیگانگی رها کردی
هزار درد فرستادیام به جان لیکن*
چو آمدی همه آن دردها دوا* کردی
#شهریار
#چکامه_پارسی
خلوت، عضو، دوا: واژههای بیگانه
صد: از پارسی سد
لیک/لیکن: از پارسی بِیک
🍂🍃 @AdabSar 🍁
🏮یک کانال نوستالژیک و بینظیر🏮
هزاران ترانهی نایاب در پرطرفدارترین کانال موسیقی تلگرام با چندین هزار کاربر خوشسلیقه 🔙♥️👇🏾
https://telegram.me/joinchat/BeOKfzv5-pZVHCQyKsKT-w
🏮رقص و فیلم قدیمی بدون سانسور
🏮عکـسها و مجلات قدیمی
🏮شـــوهای زیرخاکی
𖧷 پیشنهاد ویژه 𖧷
🎓⛓ به یاد ۱۶ آذر ماه
چه وخت
دوباره خواهی خواند؟
انگاه که شکر ریزان بیهودگی
در کاخهای دور
مرا گچ گرفته است
و فوران تاریک و شاد
در جمجمهها یله رفتهاند
سرودی رنگین
میگذرد از دیوارهایی که ساختهاید
میخندد در دشتهای شگرف
به دیدار تو خو گرفتهایم
میخوانند:
در تازیانههای روشنات
برای آزادی مغزهای در بَند
دانشجوی مرگ شدهایم.
سراینده و فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🍁🌱 جهانا
جهانا! نهانا که راز تو بود
نَشیبم نمودی فراز تو بود
دراز آمدت کوته ای پرفریب
بدان سان که کوته دراز تو بود
تو را ناز گُرم و گرفت و گداز
نیازآفرینی نیاز تو بود
چرا گفت باید ز ناز و نیاز؟
نیاز من است آنچه ناز تو بود
نواز من اکنون گداز تو باد
گداز و نوازم ز آز تو بود
هلا! گرگِ گیتی! به نازم، مگز
که نازت گزافتر ز گاز تو بود
جهانا! همانا ز تو جز گداز
ندید آنکه او دلنواز تو بود
ز مازت برون کی توان شد به راز
که رازت نهانتر ز ماز تو بود
دَدآیینتر از گرگ درّنده میش
زبونتر ز گنجشک باز تو بود
به ساز تو رقصند* خرد و بزرگ
چه ناساز و ناکوک ساز تو بود
به سوزی بسازی، به سازی بسوزی
شگفتا که آن سوز و ساز تو بود
زمین توده جای فروسودگان
زمان توسن تیزتاز تو بود
پلی نیو چون گیو گُردی به گَرد
گُرازه زبون گُراز تو بود
نماز ار که دیو آدمی را نبُرد
از آن بود کو در نماز تو بود
که جز دیو در بزم تو در نشست؟
که جز اهرمن همتراز تو بود
همه هستیش را به هیچ تو باخت
هر آن کس که او پاکباز تو بود
چو هفتادش افتاد، زَروان بگفت:
جهانا! نهانا که راز تو بود؟
🍁 #میرجلال_الدین_کزازی
🍂 #چکامه_پارسی
🌾 شهریور ۱۳۹۰
✍🏻 در این سروده تنها واژهی «رقص» پارسی نیست.
🍂@AdabSar
🌾🍃🍂🌿🍁
🔲 دنبالهی واژههای پارسی در زبان تازی
▪️شاجِرد = از پارسی شاگرد
▫️شادان = از پارسی شادان. شاد sad، خوش و خّرم، خندان از ریشهی اوستایی Sa = خشنود بودن، برگرفته از واژهی Saiti= شادی و خوشی
▪️شادروان = از پارسی شاد و روان، چادر یا سایبانی در پیش کاخ شاهی، استخری با فواره و آب روان، گستره، در پارسی امروز زندهیاد
▫️شادی، شاذی(گویش عراقی) = از پارسی شادی، به میمون نیز شادی گویند
▪️شاذکونه = از پارسی شادگونه، جامههای درشت یمنی، گُبه(جبه)، فرخواب
▫️شاذنَج (حَجَرُالدَم) = از پارسی شادَنگ، شادِنه، گَرد سنگی سُرخ رَنگ از دانههای بُلُسی(عدسی) مانند که در بیماریهای چشم بهکار میرود
▪️شارَک = از پارسی شارَک، شهر کوچک، شار: شهر+ک. سار، از پرندگان
▫️شارکاه = از پارسی چارگاه در خنیا
▪️شاروف = از پارسی جاروب
▫️شاروق، صاروج = از پارسی ساروج، چارو(آهک)
▪️شاش = از پارسی شاش، شاَش: پارچهی نازک بافته شده از پنبه. پارچهی نخی ابریشمدوزی که دور سر میپیچند(عمید)
▫️شاطِل = از پارسی شاتِل، در گویش شیرازی روشنَکَ، از داروها
▪️شافانج = از پارسی شابانک، درختی دارویی
▫️شاقُل = از پارسی شاه غُول، ابزار ساختمانی زاوان(بنایان) برای راست ساختن دیوار
▪️شاکری = از پارسی چاکر، مزدور، نوکر، گُماشته
▫️شاکریه = از پارسی چاکران، مزدوران، مزد چاکر
▪️شال، شالات = از پارسی Sal پارچهای دراز و کمپهنا که به دور گردن یا کمر پیچند (از پارسی به تازی و انگلیس رفته)
▫️شالِم = از پارسی شیلَم، شوُلَم، شلَمَک گندم دیوانه (دانهی تلخی که با گندم در آمیزد)، از گیاهان دارویی
🔲 @AdabSar
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- وامواژهها در زبان عربی، شهابالدین احمد خفاجی مصری، ترجمه حمید طبیبیان
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ
✍ گردآوری: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
🔲 @AdabSar
#عطار نیشابوری از سرایندگان چیرهدست در بهکار گیری واژگان پارسی در سرودههایش است. بریدههایی از پارسیسرودههای او را بخوانیم.
🍀
چون تو جانان منی جان بیتو خرّم کی شود
چون تو در کس ننگری کس با تو همدم کی شود
🍀
چرا درماندهی بگشاده این در
اگر مرد رهی زین در تو بگذر
🍀
ز عشقت سوختم ای جان کجایی
بماندم بی سر و سامان کجایی
ز پیدایی خود پنهان بماندی
چنین پیدا چنین پنهان کجایی
🍀
چنان دان این سخن گر مرد راهی
که تو اویی و او در تو چه خواهی
🍀
خوشستی زندگانی و کی استی
اگر نه مرگ ناخوش در پی استی
🍀
مترس از جان و سر این جایگه تو
که بنماید تو را دیدار شه تو
🍀
ما ز عشقت آتشیندل ماندهایم
دست بر سر پای در گل ماندهایم
خاک راه از اشک ما گِل گشت و ما
پای در گل دست بر دل ماندهایم
🍀 #چکامه_پارسی
🍀 @AdabSar
🎗 به دنبال برآورد هزینههای بدرفتاری با زنان که در بسیاری از کشورهای جهان انجام گرفته، روشن است که کامیابی در برابر بدرفتاریهای ژادمَند(جنسیتی) در گرو روشها و راهبردهایی است که توانمندی زنان را افزایش دهد، تنگدستی که چهرهای زنانه دارد کاهش یابد، زنان از پشتیبانی داتیک(قانونی) دربارهی بدرفتاری در خانواده و هازمان(جامعه) بهره گیرند، هازمان برای زنان و همکاری ترازداری(اقتصادی) و هَمبودی(اجتماعی) هموار شود، پشتیبانیهای هَمبودی، روانی و تَنیِ(جسمی) بایسته به آنان پیشنهاد شود، با کودکآزاری پیگیرانه برخورد و پیشگیری شود[در داتهای(قوانین) بسیاری از کشورها دیدنِ بدرفتاری و خاموش ماندن، خود بدرفتاری و کودکآزاری بهشمار میآید] و کارزارهای گستردهی سراسری و هدفمند با پشتیبانی و سرمایهگذاری کشورداران(دولتها) در راستای فرهنگسازی و رویارویی با نگرشها و باورهای کهنه و پوسیده، برای کمرنگکردن و زدودن فرهنگ بدرفتاری برپا شود.
🎗 نویسنده: #الهه_امانی
🎗 برگردان به پارسی: #مجید_دری
🎗 #نه_به_بدرفتاری_با_زنان
🎗 @AdabSar
☀️🍉 یاریگران نبرد با اهریمن سرما و تاریکی
«علی بلوکباشی»، مردمشناس و پژوهشگر فرهنگ و آیینهای ایران درباره جشنهای آتش در زمستان نوشته است که ایرانیان باستان درجشنهایی چون یلدا و سده به یاری خورشید و ایزدان میرفتند تا آنها را در نبرد با اهریمن یاری کنند.
در شب چله بلندترین جنگ با اهریمن درمیگیرد. از این رو ایرانیان در کنار خوانی(سفرهای) از میوههای سرخ پاییز در مهمانی و شادی تا پگاه بیدار میماندند.
در جشن سده نیز که چلهی بزرگ به پایان میرسد، آتشی بزرگ و بلند میافروختند تا درخشش و گرمای آن را به آسمان برسانند و خورشید و ایزدان را در نبرد با اهریمن سردی و تاریکی یاری کنند. همچنین دست به دست یکدیگر گرد یک آتش میگشتند تا در کنار هم و با یاری هم از روزهای سرد زمستان بگذرند.
#یلدا #چله #سده
☀️🍉 @AdabSar
☀️
جشنی دگر در گردش گردونهی مهر
آغاز روز چیرگی بر تیرگیها
جشنی بهپاس اولین روز زمستان
روزی بهدنبال شب زیبای یلدا
☀️سراینده و گوینده #هما_ارژنگی
#یلدا #چله
☀️ @AdabSar
🍷 یادبود سیاوش در شب چله
گفته شده که در ایران باستان و در جشن شب چله، هیچ خوراک ویژهای پخته نمیشد. خوراک این شب خشکبار، اندوختههای کشاورزی و میوههای تابستانی بود که به سختی برای فرارسیدن این جشن نگهداری میشد. در میان این خوراکیها، میوههای سرخ جایگاه ویژهای داشتند. این رنگ در آیین مهر نشانهی فراز آمدن روشنایی و زایش شید(نور) بود. انار که در وِرشیم(موسم) سرد به فراوانی یافت میشود، بیش از هر میوهی دیگری در خوان(سفره) یلدا خودنمایی میکند و امروز در هنر ایرانی نمادی زیباست. به گفتهی «علی بلوکباشی» انار و آبِ سرخِ آن یادآور خون سیاوش بود. همچنین انار و سیب نماد باززایی و باروری هستند. میوههای سرخ میوههایی هستند که بر پایهی دانش امروز ما از تن آدمی در برابر بیماریها نگهداری میکنند.
#یلدا #چله
🍷 @AdabSar
☀️ چله، آیینی که از فراز و فرود هزارهها گذر کرد
☀️ جشنهای ایرانی هزاران سال در این سرزمین پیشینه و ارج دارند. پس از نوروز، شب #چله یا #یلدا از برجستهترین جشنهایی است که از پس هزارههای دور برآمده و خانوادهها را گرد هم میآورد و مردم را به تکاپو وادارد. در این سالها خوشبختانه گرایش به آیینهای ایرانی بهویژه مهرگان، سده و بزرگداشت کوروش افزایش یافته است.
☀️ به گفتهی فریدون جنیدی، یلدا نشان از دانش باستانی نیاکان ما است که هزاران سال پیش به گاهشماری خورشیدی دست یافته و دریافتند که نخستین شب زمستان، بلندترین شب سال است و در پایان این شب با زایش مهر یا میترا یا همان خورشید، روشنایی بر تاریکی پیروز میشود. پیدایش مهر یا خورشید نمادی روشن از مهرورزی و دوستی جهانی است.
☀️ مهر یا خورشید، ایزد جنگاوران و پهلوانان، خدای راستی و پیمان و نگهبان جهان و جهانیان بود. در افسانههای ایرانی مهر نخستین خدایی بود که هر بامداد سوار بر گردونه(ارابه)ی خود با چهار اسب از فراز کوه البرز بر ایران و ایرانیان مینگریست و از آنان نگهداری میکرد.
☀️ فَرتور(عکس): نگارهی هندوانه، کاشیکاری کاخ گلستان
☀️ @AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
ـ #Society = (اجتماع، جامعه)، هازمان، هَزانه، هازه، انجمن، همبود، همبودگاه، همزیستگاه، چَپیرِه، مردم
ـ #Sociality = (اجتماعیبودن)، هازهخواهی
ـ #Sociable = (اجتماعی، جامعهپذیر)، هازمانپذیر، هازهپذیر
ـ #Sociability = (جامعهپذیری)، هازمانپذیری، هازهپذیری
ـ #Sociologist = (جامعهشناس)، هازمانشناس، هازهشناس
ـ #Sociologism = (جامعهشناسی)، هازهباوری
ـ #Socialize = (اجتماعیکردن)، هَزانیدن
ـ #Socialization = (اجتماعیکردن، اجتماعیشدن)، هَزانِش
ـ #Societal = (جامعهای، اجتماعی)، هازمانی، هَزانی
ـ #Sociology = (جامعهشناسی)، هازمانشناسی، هَزانهشناسی، هازهشناسی
ـ #Social = (اجتماعی)، هَزانهای
ـ #Socialism = (جامعهخواهی)، هازمانباوری، هازهخواهی، هازهگرایی
ـ #Socialist = (جامعهگرا، اجتماعی)، هازمانباور، هازهگرا
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#جامعه #اجتماع
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
گنهکارتَرچیز مردم بوَد
که از کین و آزَش خرَد گُم بوَد
چو خواهی که این را بدانی دُرُست
تنِ خویشتن را نگه کن نخست
که روی زمین سربهسر پیشِ توست
تو گویی سپهرِ روان خویشِ توست
همی رای داری که افزون کنی
ز خاک سیه مغز بیرون کنی
روانِ تو را دوزخست آرزوی
مگر زین سخن بازگردی به خوی
#فردوسی
همه آرزویم این که:
همیشه بزی نامْبُردار و شاد
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🪷
🪷🪷
کسانی هستند که فرهنگ ایرانی را گرامی میدارند ولی فرهنگهای بومی را خوار میپندارند. من نمیدانم آن فرهنگ ایرانی که در چشم خاماندیشان پسند است، کدام است؟
#میرجلال_الدین_کزازی
💚🤍❤️ @AdabSar
✨ چامهی آتورپاتکان به انگیزهی ۲۱ آذر، روز آزادی #آذرآبادگان (آذربایجان)
سروده و آوای زیبای #هما_ارژنگی
✨ آتورپاتکان
تو درگستردهی دوران
به هر شهر و به هر کویی
بلا گردان ایرانی
چه گویم من ز تبریزت
از آن سالار خیز آن خاک زر خیزت
به یاد آرم از آن جنبش
از آن هنگامهی خونین
از آن مردان جان برکف
چو ستار و چو باقر یا خیابانی
و یا زان سیل گمنامان
که خون پاکشان شد خون بهای راه انسانی
زآذر ماه یاد آرم
من از آن آذر سوزان
که چون بیگانهی رسوا
چو دزدی نابکار آمد
سر آزادهات از پیکر میهن جدا سازد
در آن غوغای جانبازی
چه توفانها به پا کردی
تو با بیگانگان و دشمنان خانگی دیدم چهها کردی
✨ آذرآبادگان در سال ۱۳۲۵ خورشیدی، پس از جنگ جهانی دوم و پس از پنج سال کشمکش از چنگ شوروی آزاد شد.
🟩⬜️🟥 @AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻موج = کوهه، آبکوهه، خیزاب، خیزآبه، آبخیز، آبخیزه، تکانه، نَوَرد، نَوَرد آب، آبشوران، آشوب دریا، اُشتُرُک، ورمه(Wave)
🔻امواج = خیزابها، کوههها، ورمهها
🔻امواج رادیویی = ورمههای پَرتُوی
🔻پُرموج = خروشان، پُرکوهه، پُرخیزاب
🔻تَمَوُج = ترنَند، ورمش، خیزابِگی، کوهِگی
🔻تموج هوا = وَزِش
🔻حرکت موجی = جنبش کوههای، پویش ورمهای
🔻طول موج = درازای ورمه، بلندای کوهه
🔻مواج = کوههدار، خروشان، خیزابهدار، خیزابدار، پُرخیزاب، خیزابهگیر، شکنگیر، دِرَفشنیک، ناهموار
🔻موجخیز = کوههخیز
🔻موجدار = کوههدار، دِرَفشنیک، ناهموار، چیندار، شِکَندار، چینوشِکَندار
🔻موجزدن = دِرَفشیدن، فَرَویدن، کوههزدن
🔻موجزن = کوههزن
🔻موجشکن = کوههشکن، خیزابشکن
🔻موج گیسو = چین گیسو، شِکَن گیسو، چینوشِکَن گیسو
🔻موج موج = کوهه کوهه
🔻موج عظیم = کولاب
✍️نمونه:
🔺موجها او را غرق کردند =
خیزابها او را فرو بُردند
🔺تنی چند از موج دریا برست
رسیدند نزد یکی آبخوست #عنصری =
تنی چند از آشوب دریا بِرَست
رسیدند نزد یکی آبخَوست(=جزیره)
🔺خوشحالی و شعف در چشمانش موج میزد =
شادی و شور در چشمانش میدِرَفشید
🔺طول موجی که مایکروفر با آن کار میکند =
درازای/بلندای ورمهای که تندپز با آن کار میکند
🔺موج جدیدی از ناامیدی جامعه را فرا گرفته است =
روایی تازهای از ناامیدی هازمان را فراگرفته است
🔺این فیلم به سینمایِ موج نوی فرانسه تعلق دارد =
این رُخشاره به رُخشارِ نوگَرای فرانسه بستگی دارد
🔺مینشست و شانه را میان موج گیسوانش بازی میداد =
مینشست و شانه را میان چینوشِکن گیسوانش بازی میداد
🔺موج مهاجرت از مناطق جنوبی آفریقا به اروپا شدت یافته است =
رَوَند کوچ از سرزمینهای نیمروزی آفریکا به اروپا فزونی یافته است
🔺رنگکاری کابینتها خوب انجام نشده و سطح کار مواج است =
رنگکاری گنجهها خوب انجام نشده و رویهی کار ناهموار است
🔺موج گرما از غرب کشور به سمت نواحی مرکزی و شرقی در حرکت است =
گذران گرما از باختر کشور به سوی کرانههای میانی و خاوری در پویش است
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#موج #امواج #مواج #تموج
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
برهنه چُن آید ز مادر کسی
نباید که نازد به پوشش بسی
وز ایدر برهنه شود بازِ خاک
همه جایِ ترس است و تیمار و باک
زمین بستر و پوشش از آسْمان
به ره دیدهبان تا کی آید زمان
چُن او بگذرد زین سرایِ سپنج
ازو بازمانَد زر و تاج و گنج
چنان دان که نیکیست همراه اوی
به خاک اندرآید سر و گاه اوی
#فردوسی
امید آن که هرگز:
نباشی جز از شاد و بهروزگار
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌼
🌼🌼
🦅حیات وحش سانسور نشده رو اینجا ببینید
⚠️عجایب دنیا_دانستنیها
⚠️وحشـیهای قبایل افریقا
⚠️زندهخواری حیوانات وحشے
⚠️{حوادث عجیب اما واقعی}
اسرار شگفتیهای آفرینش، رسمهای عجیب از اقوام سراسر جهان🔞👇
/channel/+4DYFdGs0Ekw5ZmZk
/channel/+4DYFdGs0Ekw5ZmZk
🌎هر فیلمی از حیات وحش و طبیعت بخواهید در این کانال هست☝️
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻تغییر= (Modification)، دگرگونی، دگرسانی، دگرگونکردن، دِگرکردن، دِگرشُدن، دگرگشت، دگرسازی، دِگرِش، دگردیسی*، ترادیسی*، جَزاندن
🔻تغییرات = دگرگونی، دگرگونیها، دِگرشُدگیها
🔻تغییر اسم = نامگردانی
🔻تغییرپذیر = دِگرِشپذیر
🔻تغییردادن = دیگرکردن، دِگرکردن، دگرگونکردن، دِگراندَن، واگرداندن، گردانیدن، فروگرداندن، فراگرداندن
🔻تغییرشکل = دِگردیسی، تَرادیسی
🔻تغییرشکلدادن = تَرادیساندن
🔻تغییر کرد = دگرگون شد
🔻تغییرکردن = دگرگونشدن، دِگرشدن، دَگریدَن، دیگرشُدن
🔻قابلتغییر = دِگرگَشتنی، دِگرِشپذیر، برگشتنی
🔻غیرقابلتغییر = دگرناگشتنی، دِگرشناپذیر، برنگشتنی
✍نمونه:
🔺گذشته را نمیتوان تغییر داد =
گذشته را نمیتوان دِگراند
🔺تغییر را در خود احساس کنید =
دگرگونی را در خود بِسُهید
دِگرِش را در خود دریابید
🔺آیا جراحی تنها راه تغییرشکل بینی است؟ =
آیا کَرِنت تنها راه ترادیسی بینی است؟
🔺برای تغییردادن بقیه، باید از تغییر در خود شروع کنیم =
برای دِگراندن دیگران، باید از دگرسازیِ خود آغاز کنیم
🔺"مهراب" کلمهای فارسی است که در عربی به "محراب" تغییر یافت =
"مهراب" واژهای پارسی است که در اَرَبی به "محراب" دگریده شد/دِگَرِش یافت
*ترادیسی: چیزی را از دیسهای(شکلی) به دیسهای دیگر درآوردن
*دگردیسی: دیسهای را یکسره(تماما) به دیسهای دیگر درآوردن
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#تغییر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
پویایی هر زبان زمانی آغاز میشود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری»
🖋📋 واژههای بیگانه در دستور زبان پارسی
«بخش هشتم»
گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی
#صفات : فروزهها، فروزگان، زابها
#صفت_از_لحاظ_درجه : زینههای فروزه
#صفت_بسیط: ساده زاب، فروزهی ساده
#صفت_تفضیلی : فروزهی برتر، فروزهی فزونی، فروزهی زاب
#صفت_توصیفی : فروزهی زابشی، فروزهی چگونگی
#صفت_جامد : فروزهی بسته، بربسته زاب
#صفت_سماعی : فروزهی بیآیین، بیروش فروزه، فروزهی شنیداری
#صفت_عادی : خوی زاب
#صفت_عالی : برترین زاب، والا زاب (پیشنهاد نگارنده)
#صفت_عددی : فروزهی شماری، زاب شماری (پیشنهاد نگارنده)
#صفت_فاعلی : فروزهی پویش، فروزهی کنایی، پوینده زاب
#صفت_مرکب : آمیزه زاب، فروزهی آمیخته
#صفت_مشبهه : مانزاب (مان: از مانستن)
#صفت_مشتق : شاخه زاب، برگرفته زاب، فروزهی جُدامَدی
#صفت_مطلق : فروزهی ساده، فروزهی آوند
#صفت_مفعولی یا #اسم_مفعول : فروزهی پوییدگی، پذیرانام
#صفت_نسبی : بسته زاب، وابسته زاب، وابسته فروزه
#صفت : فروزه
#صوت : آوا، بانگ، نوا، سَدا
#صیغه : ریخت، نما (در دستور زبان)، ساخت، ساختن، پیوند واج
#صیغه_مبالغه : زیاده، گزافه، گزافهنمایی، بزرگنمایی
دنباله دارد
#پارسی_پاک
🖋📋 برجستهترین بازخنها (منابع):
۱- پیوستهای فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشهشناسی، محمدعلی داعیالاسلام
۳- فرهنگ ریشهشناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری
📋🖋 @AdabSar