🌬🌍 نوروز و باور به پیوستگی رستاخیز تن و زمین
یکی از نکتههای شایان نگریستن در جشن سال نو و باورهای پیوسته به آن، باور به جهان پسین، رستاخیز مردگان و دنبالهدار بودن زندگی است. جشن سال نو نمایش نمادین آفرینش و بازکرد(تکرار) همیشگی آن است که پایان سال یا پایان زندگی را به زمان نو و زندگی نو پیوند میزند. این باور در دینها و باور به رستاخیز مردگان نیز دیده میشود. از اینرو است که یادکرد رفتگان و بزرگداشت آنان از آیینهای نو شدن سال است.
این باور تنها برای #نوروز ایرانی نیست که روان درگذشتگان در آستانهی نوروز به زمین و میان خانواده بازمیگردد. این یک باور استورهای جهانی برای امیدبخشی به زندگان است. امید به این که یک کیهان و جهان نابسامان از نو آفریده و بسامان میشود و مردگان نیز به زندگی دوباره باز میگردند.
جشن سال نو، یادمان دوبارهی نخستین آفرینش است. پس در این نوزایی آفرینش پس از نابودی، مردگان نیز زندگی دوباره مییابند.
از اینرو هرجا که باور به رستاخیز تن باشد، باورمندان بر آنند که تن پسین در نوروز یا آغاز سال نو که زمان تازهای آغاز میشود، زندگی مییابد.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #فروردینگان
برگرفته از: جهان فروری #بهرام_فره_وشی
ماه فروردین روز خرداد #بیژن_غیبی
گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
b2n.ir/Rastakhiz
در «جشن فروردگان» دربارهی باور ایرانیان باستان به بازگشت ده روزهی روان رفتگان به زمین سخن رفت:
t.me/AdabSar/20639
فرتور(عکس): نگارههای نمادین رستاخیز زمین و مردگان
🌬🌍 @AdabSar
🌱☀️ جشنهای شنبهگردش و چهارشنبههای چهارگانه در گوشه و کنار ایران
🌱☀️ آنچه دربارهی جشنهای ایرانی باید بدانیم این است که ایران، سرزمین بسیار پهناوری بود و رسانهای برای همسانسازی مردم نبود و چهبسا برخی جشنها در هر گوشه از کشور به روشی دیگرسان برگزار میشد. هرچند که در جشنهای بزرگ، بسیاری از آیینها در سرتاسر کشور همانند بودند.
🌱☀️ بیگمان جشنهای نخستین شنبه و چهارشنبهی سال در ایران پس از پیدایش هفته در گاهشماری(تقویم) آغاز شده است. این جشنها همچون سیزدهبهدر، همراه با خانواده در دشتها و باغها و در دل نوروز برگزار میشد. در این جشنها آش میپختند، پایکوبی میکردند و جایگاه آب را در زندگی گرامی میداشتند. روز نخست هفته نماد آغاز کوشش و روز پنجم هفته یا چهارشنبه، روزی همایون و ارجمند در ایران بوده و آنچه ما دربارهی این دو جشن میدانیم، بر پایهی نوشتههای پراکنده است.
🌱☀️ اکنون نخستین شنبهی سال در بسیاری از شهرهای کشور به نام «شنبهگردش» شناخته شده است. شنبهگردش بهانهای برای بهرهگیری از آبوهوای خوش بهاری است ولی دربارهی پیشینه و پیدایش آن هیچ نمیدانیم.
این جشن بهویژه در نیمروز(جنوب) خراسان، نایین و چهارمحالوبختیاری همچنان پایدار است و گمان میرود که بیش از ۴۰۰سال پیشینه دارد. مردم در این روز از رفتن به خانه خویشان پرهیز میکنند و یکی از راین(دلیل)های برگزاری آن، زورآزمایی پهلوانان و نمایش زور و توان آنها است. این زورآزمایی هنوز در سیزدهبهدر امروزی دیده میشود و در استانهای خورآیی(شرقی) و برخی شهرهای افغانستان پررنگتر است که گمان میرود ریشه در فرهنگ پهلوانی سرزمین سیستان داشته باشد.
همچنین میگویند که شنبهگردش بهجا مانده از «جشن شکار» است که در روزگاران کهن فرمانروایان بدان میپرداختند ولی درباره درستی این گمان نمیتوان به روشنی داوری کرد.
در شهرکرد برای پخت آش، سبزیهای تازه را میچینند و آش مچه و آش شنگ میپزند. آش شنبهگردش در شهر انار کرمان، آش «شنبهسال» نام دارد.
🌱☀️ جشن نخستین چهارشنبه سال در آذربادگان(آذربایجان) «چهارشنبهسو» یا «چهارشنبهآب» نام دارد و جشنی نمادین برای آب شدن یخ رودخانهها و روان شدن آنها است. دومین چهارشنبه سال «چهارشنبه آتش» و زمان گرم شدن زمین و آمادگی برای کشت، سومین چهارشنبه سال «چهارشنبه باد» و جشن وزیدن باد و بیدار کردن خاک و درختان بود. چهارمین چهارشنبه هم «چهارشنبه خاک» بود که خاک آماده کشت میشد و کشاورزی را آغاز میکردند. اکنون جشنهای چهارگانهی چهارشنبه در کشور آذربادگان برگزار میشود.
🌱☀️ دربارهی نخستین شیوهی برگزاری جشن نخستین چهارشنبهی فروردین آگاهی نداریم. اکنون در مهاباد و روستاهای پیرامون آن، در نخستین چهارشنبه سال جشن میرنوروزی برگزار میشود. در این روز مردم از میان خود یک تن را برمیگزینند و نام «میر نوروزی» بر او مینهند. به او خونگر(خنجر)، تاگ(تاج)، کمربند، بازوبند، اسب و چیزهای دیگر میدهند. «غریبپور» در نبیگ(کتاب) «تئاتر در ایران» نوشته است که نمایش «میر نوروزی» نمایشی شوخناک(کمدی) و راهی برای هشدار دادن به فرمانروایان دربارهی دادگری و مردمداری است. گفته میشود جشن میر نوروزی نمادی از فرمانروایی جمشید، پادشاه باستانی ایران است.
در این جشن میر نوروزی یا امیر بهاری برای خود دو ویچیر(وزیر)، یک تلخک(دلقک) و یک میرزابنویس برمیگزیند و با همراهانش به میان مردم میرود؛ گرانفروشان را به شیوهی نمایشی کیفر میکند، خانوادهها را آشتی میدهد و به نیازمندان رسیدگی میکند.
در شوش دانیال مردم شبانه برای او خوراکی میگذارند تا بخورد و از او درخواست مُروا(دعای خیر) دارند. آنها این کار را برای فراوانی یافتن خوان(سفره) و داراییشان انجام میدهند.
میر نوروزی اگر بخندد از جایگاه چندروزهاش برکنار میشود. در پایان جشن او به خانهی یکی از بزرگان پناهنده میشود. در برخی شهرها و روستاها او را در آب میاندازند و جشن به پایان میرسد. در نبیگ «آثار فرهنگی، باستانی و تاریخی استان کردستان» به این جشن پرداخته شده است.
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #نوروز #شنبه_گردش #فروردینگان
☀️🌱 @AdabSar
☀️🪺🌱
نوروز تو راهه
آواز: #نجوا_خبازیان
بازم گل نرگس
اومد به خونه
به کوچه اومده
نعنا* و پونه
بیا گل ریحون* دارم
دیگه نوروز تو راهه
بیا رنگین کمون دارم
دیگه نوروز تو راهه
پرستو برگشته
لونه میسازه
لونهشو گوشهی
ایوون میسازه
بیا گل ریحون دارم
دیگه نوروز تو راهه
بیا رنگین کمون دارم
دیگه نوروز تو راهه
اسب سپیدشو
سرما زین کرده
باد و بارونشو
تو خورجین کرده
بیا گل ریحون دارم
دیگه نوروز تو راهه
بیا رنگین کمون دارم
دیگه نوروز تو راهه
خورشید خانوم* پنجهش
گرم و طلایی*
تو باغ درختا رو
چراغون کرده
بیا گل ریحون دارم
دیگه نوروز تو راهه
بیا رنگین کمون دارم
دیگه نوروز تو راهه…
☀️🪺🌱
نعنا: از ریشهی پارسی نانوک
طلایی: از پارسی تلا/تلایی
ریحون و خانوم: واژهی بیگانه
☀️🪺🌱
#ترانه_پارسی #نوروز
@AdabSar
🦚🎋
جشن نوروز جشن ایران است
برترین جشن بیگمان آن است
جشن شور و شکفتن و شادی است
جشن نوروز در بهاران است
جشن جوش گل و خروش هَزار
جشن باغ است و جشن بستان است
جشن شوریدگان شیرینکار
جشن دستانزنانِ خوشخوان است
باد در بید میزند دستان
بید از باد گیسوافشان است
جشن آغاز و راز باز آییش
رستخیز شگفت گیهان است…
#میرجلال_الدین_کزازی
دفتر «دستان مستان»، برشی از چامهی بلند «جشن آغاز»
#چکامه_پارسی #نوروز
🦚 @AdabSar 🎋
🔮 افسانهی نوروز و آفرینش زمین
🔮 افسانههای #نوروز خواندنی و همچون دیگر افسانهها آمیخته با بزرگنمایی هستند. در نوشتارهای پهلوی آمده است که اهورامزدا در پاسخ به زرتشت که پرسید چرا مردم «خورداد روز»(روز ششم) از نوروز را گرامیتر میدارند، گفت: «زیرا به خردادروز فروردین جهانیان را جان دادم و ایران و ایرانیان را پدید آوردم.»
🔮 در این روز هوشنگ و گیومرت(کیومرث) پدید آمدند و در همین روز گیومرت «ارزور» را نابود کرد. ارزور پسر اهریمن بود که اندیشهی نابودی گیومرت را داشت. سپس او اهریمن دروغ را برای سیسال دور و یا در بند کرد. این بخش از افسانه به درستی روشن نیست.
در خرداد روز از فروردین بود که مهر و مهربانی از زمین رویید و جمشید به جهان جوانی بیپایان داد.
🔮 در این روز ویژگیهای پستی و نامردمی در میان مردم نکوهیده شد.
آژیدهاک(ضحاک) به دست سام نریمان و افراسیاب به دست کیخسرو سیاوشان کشته شدند و به دنبال آن کیخسرو به بهشت رفت. رخدادهای بسیار دیگری نیز برای این روز برشمردهاند که بر پایهی گاهداد(تاریخ) در روزهای دیگری از سال رخ دادهاند. در چنین روزی زرتشت به پیامبری رسید و گشتاسپ از او پشتیبانی کرد.
🔮 همچنین در افسانههای نوروز آمده است: در ماه فروردین روز خرداد، اورمزد خدای رستاخیز و تن پسین کند، جهان بیمرگ و بیآسیب و بیپتیاره شود. اهریمن با دیوان و دَروجان و دیوزادگان و ساستاران و کیان و کَرپان را ناکار بکند.
اورمزد خدای اهریمن را بزند و بیهوش و ناکار کند که پس از آن نه «گَناکمینو»(روان نابودگر) و نه از دام و دهش او بر زمین پادشاه بود. اهریمن به همان سوراخی که از آنجا یورش آورده بود، آنجا شود و سرش را ببرند و دوزخ را با هفت توپال(فلز) بینبارند. این زمین باز به ستاره پایه شود و گَرودِمان یا بهشت برین از آنجای که هست باز به ستاره پایه آید و همهجای گرودمان شود. مردم بیمرگ و بیزمان شوند و پس از آن خورش نباید. هرآنکه گوشت خورده باشد چهل ساله برانگیزندشان و اگر گوشت نخورده باشند پانزده ساله برانگیخته شوند. از آنجا برانگیزندشان که جان از تن بِشده بود.
🔮 آیینهای سال نو همواره با آیینهای کشاورزی همراه بود. زیرا رستاخیز زمین و تن با رویش گیاهان شناخته میشد. چهبسا سبز کردن سبزه کنایه از بازآفرینی زمین است. ولی بر پایهی نشانهها، سبزه در میان مردمی که هنوز به زندگی کشاورزی نرسیده بودند نیز انجام میشد. از اینرو گمان میرود سبزه رویاندن در آغاز نوروز در میان ایرانیان یادبود آفرینش نخستین و اَسَر(ازل) است و نوروز ایرانی با نگر به هرآنچه گفته شد و با نگاه به گاهشماری و دانش ستارهشناسی، جشن ویژهی اهورامزدا است.
🖋 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی
برگرفته از: ماه فروردین روز خرداد #بیژن_غیبی
گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
b2n.ir/h23686
🌏🌱 @AdabSar
🌱 «نوروز جمشیدی»
داده خِششاب* نوید
که زمستان رمید
رخت بربسته شب سرد و سیه
باری خورشید مِی از ساغر جمشید دمید
آفرین* از لب خششاب چکید
تا شود راه، سپید
تا زند و ِزگه* ، امید
گفتهاند:
آفرینندهی نوروز، جَم است
شهریاران را
این آیین کهن
چون دم و بازدم است
بُود آیا که زمین
تَرنه* و سبز و زِ آوازِ هَزاران گردد؟
سرخوش از بادهی بخشایش باران گردد؟
مَشتِ* آغوش ماچِک*
آبی از چَشمهی جوشان و خروشان گردد؟
داده خششاب نوید
دارم از یَجته* امید...
☀️🌱
خِششاب: فرخنده پی
آفرین: نیایش نیک
و ِزگه: جوانه
تَرنه: تازه و شاداب
مَشت: پُری، فراوانی، سرشاری
ماچِک: رودخانه
یَجته: یزدان
🌱 سراینده #مهران_گلستانی_ماچک_پشتی
🌱 گوینده: «لیلا نصیری پور»
🌱 یکم فروردین ۱۴۰۳ خورشیدی
#چکامه_پارسی #نوروز
☀️🌱 @AdabSar
🌱🍀آمد نوروز هم از بامداد
آمدنش فرخ و فرخنده باد
#امیر_مغزی
سخنِ تازه از نوروز گفتن دشوار نیست. بیهمتاییِ نوروز آن را بَرماند و یادگارِ جاودانهای ساخته است که برای همهی مردمان و سرزمینها سخنِ نویی برای گفتن دارد.
آشتی، دوستی، تازگی، نوسازی، زیبایی، شادابی، شادزیستن، مردمدوستی و مهرورزیدن همگی از نمودهای فراوان نوروز است که از نمادهای آشنا و مینوی آن دریافت میشود.
نوروز یگانه آیینی است که هیچگاه به کینهورزیها، دشمنیها، جنگ و نادانی دامن نزده است.
نوروز یادگاری است که وامدار هیچ دین و آییی نیست، به هیچ تیره و تباری وابستگی ندارد و دربند هیچ مردم و سرزمینی نیست. از همینروست که مانایی و پایاییای اینچنین خیرهکننده یافته است و اندک نابخردانی که در زمانهای گوناگون کوشیدند تا با این آیینِ مینوی رویارویی کنند نیز جز به ویرانههای فراموشی ره نبردند.
جهان امروزینِ ما بیسامانتر از همیشه نیازمند دوستی و همدلیای است که رَهاوَرد جاودانهی نوروز میباشد. جهانِ امروز نیازمندِ نوروز است تا شکافها، زخمها و دردهای بیشمارش را بهبود بخشد. چرا که نوروز هیچگاه برای مردمانش جنگ و دشمنی به همراه نیاورده است و هَتا در گرماگرمِ دشمنیها و آتشافروزیها پرتواَفشانِ دوستی و آرامش بوده است.
#نوروز به ویرانههای تنگدستی و ناامیدی نیز سر میزند تا یادآوری نماید که زندگی دنبال میشود، امید همچنان زنده است و روز نویی آغاز شده است.
سایهسار جاودانهی نوروز بختگاهی دوباره است برای از نو آغاز کردن و از نو زیستن، بی اندوه و با امیدهایی بیشمار.
سینه پر مهر
روزگار به کام
و نوروزتان پیروز!
✍ #مجید_دری
فرتور: «هفتسین کمالالملک»
B2n.ir/b67579
@AdabSar
🌱☀️ نیایشهای آستانهی نوروز در پارسی پاک
ایا سالیان را دگرگون نمای
توان را گَهی کم گَه افزون نمای
به دانش گمارندهی روز و شب
به ما با شکرخنده بگشای لب
#ادیب_برومند
☀️🌱
الا ای اهورای با فر و جاه
به فرمان تو تابش هور و ماه
در این روز نو از مه فرودین
به آیینِ جمشیدِ فرخنده دین
بگردان دل و دیدهام از گناه
بیاموزم از نو دگرگونه راه
روان مرا از غم آزاد کن
بهینروزیام بخش و دل شاد کن
#هما_ارژنگی
☀️🌱
خدایا چنان کن که هر روز ما
همه سبز باشد چو نوروز ما
دل و دیده باشد ز مهر تو شاد
جهان نو شود، سال فرخنده باد!
#شاهین_سپنتا
☀️🌱
ای واژگون سازندهی دلها و دیدهها
ای گردانندهی روزها و شبها
ای دیگرگونسازندهی بودنها و تواناییها
دیگرگون ساز بودنمان را به بهاریبودنها!
#هما_ارژنگی
☀️🌱
ای کارگردان گردان سپهر
یزدان کیهان و کیوان و مهر
ای بینشافروز دلهای پاک
چشمان ما را بپالا ز خاک
فرخنده گردان تو #نوروز را
امسال و هرسال و هرروز را
شادی بگستر بر ایرانیان
بیچارگان را بساز آشیان
شرمی بیفزا به خیرهسران
بر باد ده راز افسونگران!
#نادر_نوری
☀️🌱
گشت گرداگرد مهر تابناک ایرانزمین
روز نو آمد و شد شادی برون زندر کمین
ای تو یزدان ای تو گردانندهی مهر و سپهر
برترینش کن برایم این زمان و این زمین!
☀️🌱
سال نو آمد سپاس ای جاودان
جان ما آسوده دار و شادمان
هم خِرَد افزای و هم مهر و توان
روز نو امید نو بر دل نشان!
☀️🌱
میتوانید دیگر نیایشهای نوروزی در چامهی سرایندگان را با برچسب #نیایش_نوروزی در ادبسار بخوانید.
☀️🌱 @AdabSar
b2n.ir/a37864
شادباش نوروزی #میرجلال_الدین_کزازی با واژگان زیبا و شیوای پارسی!
نازان و شادانم که میتوانم بدینگونه فرارسیدن نوروز و بهار را از بن جان و ژرفای دل به یکایک شما فرخ باد بگویم و از درگاه دادار دادگستر به آرزو بخواهم که این سال که در پیش است، سالی باشد بارها خجستهتر، خرمتر با خوشنودی افزونتر همهی ایرانیان را...
پینوشت: این پیام در نوروز ۱۳۹۹ همرسانی شد. همرسانی دوبارهاش برای شنیدن پیامی سراسر پارسی است.
#نوروز
☀️🌱 @AdabSar
🌾🌬 جشن فرورگان، جشن شاد کردن روان درگذشتگان
🍃 «جشن فَروَرگان» که فَروَردگان، پَروَردگان، فَوَردگان، پَوَردگان و فَروَردیان (فرورتیکان در زبان پهلوی) خوانده میشود، در ایران باستان جشن شادی روان درگذشتگان و یادبود رفتگان بود. امروز آیین سر زدن به آرامگاه درگذشتگان در روزهای پایانی سال بهجا مانده از جشن فرورگان است که با آیینهای اسلامی درآمیخته است.
🍃 ایرانیان باستان در این روز به کنار گور و یا گوردخمهی* رفتگانشان میرفتند و در آنجا خوراک میگذاشتند.
«فرورگان» در میان ایرانیان و هندوان هنباز(مشترک) بود. همسان چنین آیینی را کاتولیکها نیز دارند.
🍃 بر پایهی گاهشمار کهن ایران، جشن فروردگان در «اشتاد روز» از اسپندماه برابر با بیست و ششم اسپند آغاز میشد و تا ۱۰ روز دنباله داشت.
🍃 به باور ایرانیان در این روز روان درگذشتگان از بهشت و دوزخ به بازدید خانههایشان میآید. از اینرو آنان میکوشیدند تا با پاکیزگی خود و خانههایشان، فروهر(روح) رفتگان را خشنود کنند. آنها همچنین در بامها آتش میفروختند و سبزی، شیرینی و خوراک میگذاشتند، اگر با کسی دشمنی داشتند آشتی میکردند و از نیازمندان دستگیری میکردند تا درگذشتگان خود را شاد کنند.
🍃 بر پایهی باور دیگری در این روز فَرَوَهَر درگذشتگان است که به خانه میآید. فروهر پیش از زاده شدن و پیش از آفرینش بوده و همیشه هست. فروهر نیرویی درونی، همیشه پایدار، جاوید و مایهی زندگی است. از این رو بر پایهی پژوهشها، فروردگان جشن آفرینش و یادبود هست شدن جهان نیز بود.
🍃 فروردگان در میان گروههایی از پارسیان هند همچنان به شیوهای کهن برگزار میشود. آنان چوبهای خوشبو دود میکنند، پوشاک تازه و زیبا میپوشند، خود را خوشبو میکنند، در آتشکدهها نیایش میکنند و موبدانشان میان باشندگان(حضار) گل و میوه بخش(تقسیم) میکنند. زرتشتیان نیز همچنان این آیین را پاس میدارند.
🍃 شماری از نویسندگان باور دارند که فروردگان پس از اسلام به جشن چهارشنبهسوری دگرگون شد چرا که ایرانیان در فروردگان آتش در آتشدانها میافروختند و کندیل(شمع) روشن میکردند. این دیدگاه پادورزانی(مخالفانی) دارد.
🍃 جشن فروردینگان در فروردینماه گونهی دیگری از همین جشن است. شاید این دو جشن در گذشته یکی بودند. ابوریحان بیرونی هر دو را با یک نام خوانده است.
*پینوشت: گوردخمه گونهای از آرامگاه شاهان بود که در دل کوهها و سنگهای بزرگ ساخته میشد. امروز گوردخمهها یکی از زیباییهای دیدنی و رازآمیز در استانهای خاوری(غربی) کشور همچون کرمانشاه هستند. فرتور (عکس) پیوست، چند گوردخمه بهجا مانده است.
B2n.ir/Farvargan
*یادآوری: «خاور» دِگَریدهی خوربَر و برابرِِ پارسیِ مغرب است که بهنادرست بهجای مشرق و شرق بهکار میرود.
«باختر» دِگَریدهی اَپاختَر(=شمال) است که بهنادرست بهجای غرب و مغرب بهکار میرود.
برای آگاهی بیشتر برچسب #غرب را دنبال کنید.
✍🏻 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #فروردگان #فرورگان #اسپندگان
📚 برگرفته از:
۱- اساطیر و فرهنگ ایران در نوشتههای پهلوی #رحیم_عفیفی
۲- واژهنامهی دهخدا
۳- ایران باستان نویسنده: #موله برگردان: #ژاله_آموزگار
۴- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
🌬🌾 @AdabSar
🔥 «گاهنبار چَهرهی هَمَسپَتمَدَم» واپسین گاهنبار سال و از روز ۳۶۱ تا روز ۳۶۵ سال برگزار میشد که بر پایهی افسانههای ایرانی آفرینش آدمی در واپسین روز این گاهنبار به پایان رسید.
به گمان جشن «مانترَه سپند» یا «اوشیدَر جشن» در ایران باستان در روز پایانی اسپند(روز ۳۶۰ سال) پیش از پنجه و در شب آغاز گاهنبار برگزار میشد. اوشیدر جشن، جشنی برای فرارسیدن نوروز، برابری روز و شب و برابری سرما و گرما بهشمار میرفت.
پیدایش گاهنبار را از روزگار پیشدادیان و جمشید پیشدادی میدانند. گاهنبارها با پیشهی ایرانیان که کشاورزی و دامداری بود، گره خورده بودند.
در واپسین روز گاهنبار تا سپیدهدم بر بامها آتش میافروختند و چشمبهراه برآمدن آفتاب بهار میماندند و از ایزد توانا میخواستند تا روشنایی و مهر و بخشش بر ایران بگستراند.
در این آیین هرکس به اندازهی توان خود خوانِ خوراک میگسترد و فردای آن روز هفتسین جایگزین خوان پیشین میشد.
به گفتهی بیشتر ایرانشناسان ریشهی جشن سوری یا شب سوری که امروز #چهارشنبه_سوری است، به جشن پایانی گاهانبار هَمَسپَتمَدَم برمیگردد.
دربارهی #اوشیدرجشن بیشتر بخوانید:
🔥 t.me/AdabSar/15965
🔥 چهارشنبهسوری
بدرود با روزگار سرد، درود به دوره گرم
روشنایی آتش، آدمی را به زیستنی تازه فراخواند تا بیافریند و دور کند و چاشنی بزند: گرما و چارپایان و خوراکش را.
این دادههای نیک جشنی شد تا آدمی از روی آن بپرد در آغوشِ شبی آرام که آن را امروز #چهارشنبه_سوری میخوانیم. این آتش بود که به شب زیبایی چشاند و آدمیزاد دریافت که با بُوَندگی آتش دمی دیرتر به خواب رود و پس از دشواریِ روز و پیش از خواب دمی با یار و دوستان در آسودگیِِ شب واژهآفرینی کند و چه کنمهای فردا را استوره و افسانه.
آفرینهی آتش، پاکیزه شدن از دوره سرد و پیش آهنگی برای رهیافت به دوره گرم شد.
🔥 آتش یکی از پاک کنندههاست. پاک کننده از اندیشههای ترسناک و آلودگیها برای در آغوش گرفتن دل آرامی.
در نسک شایست ناشایست، فرگرد یک، بند۱۵ آمده است: «هنگامیکه کودک زاییده شود آتشی را باید بلند کرد.» همین زبانزد کوتاه که در نامک زن در آیین زرتشت هم بازگو شده، مرا در این اندیشه فرو میبرد که چون بهار از دل زمستان زاییده میشود و شادی گرمابخش را با خود میآورد، بدین روی به پیشگاهش رفته و آتش میافروختند.
در باستان، هفته نداشتیم ولی هر روزی از ماه نامی درخور داشت. این جشن در روزهای واپسین اسپند برپا و در ایران زمین و فرامرز بسان هند به شوَندِ زمان اندکی ناهمسان بوده و شمار چهار بدان روست که نام نُه هور آتش را در گفتارهای کهن آوردهاند: نخست آذر گشتسب(ویژه سپاهیان)، دوم «آذر خرداد»، سوم «برزینمهر» و چهارم «آتش برزه سوانک». گفتهاند آن آتش درخشان در بخش فراسوی جهانِ آفریدهها که ویژگی جایی است که همگر به جایی دیگر بر بلندی است که بگمانم شَوَند نامیدن شمار چهارشنبهسوری باشد.
🔥 پریدن از روی آتش:
آدمیزاد یک دوره سرد را پشت سر گذاشته و آن پیش از آتش است و پس از برساختن آتش، درونِ زیستنی تازه میشود.
در این جشن آن دم که میخواهند بپرند و گام برمیدارند، هنوز خود را در دوره سرد(زمستان) میبینند. در گامه دوم زمانی که روی آتش هستند، آن را یافتهاند. در این زمان است که آتش رُخ زردی آدمی را که برآمده از یورش چارپایان درنده، سرما، بهره نبردن از گوشت و... دگرش(تغییر) به شادی میکند (آتش ابزاری برای رهانیدن باشندگان پلید و مهند پختوپز و گرما، سپسین روشنایی بوده است) و در گام سوم هنگامی در آن سوی آتش فرود آیند، سُهشِ(احساس) سبکی کنند. زیرا اندوه را با آتش جا گذاشتهاند. آتش همه را گرفته «زردی من از تو، سرخی تو از من.»
🔥 به واژه اهورامزدا بنگریم: ماناک آن در زبان لکی بجا مانده از زبان پهلوی هور: خورشید، مز: مزد و پاداش، دا: مادر و آفریننده(کسی که شید را آفرید، آفرینندهی روشنایی).
خورشید نهتنها روشنایی، ونکه گرم کننده هم هست پس پیوند برجستهای با هم دارند. آتش به اهورا مزدا برمیگردد. اورمزد از درخشِ خورشید، از گرمای باشندگی و هستیاش که همان آتش باشد، پارهای به ما ارزانی داشت.
چرا چنین سُهشی داریم که آرسته کننده زندگی آدم از خُشیجِ (عنصر) چهارگانه، آتش است؟ زیرا آدمی پیش از آتش هنوز کاستیمند بود، یک خُشیجِ زیستگاه را نیافته بود، خاک و آب و باد از آغاز در دید آدمیان بود، ول آتش را آدمی پدید آورد و زیستگاه مردمان بدان آراسته شد.
شدنی است آدمیزاد اهورامزدا را بشناسد و بداند که او هستی را بما بخشیده و این دهش را سپاس نگوید؟
نشد مار کشته ولیکن ز راز
ازین طبع سنگ آتش آمد فراز
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کردو خواند آفرین
آتش بپا کردن گونهای کُنِش سپاسداری بنده از اهورامزداست که سپاس میگویند یکسالی که گذشته در پناه این داده بوده و آن را میافروزند که اورمزدا، بِنگر این آتشی است که به ما پیشکش کردهای و با پایکوبی، فرهدهش را جشن می.گیریم.
🔥 چرایی و شَوَند آتش پشتبام؟
آتش پشتبام بدان روی بوده که دیوها و باشندگان پتیاره به آن خانه نزدیک نشوند و اندوه از آن رخت بربندد. چرا که پیش از آتش همهی اینها بر آدمی چیره بودند. آتش را دربلندترین جای روشن کردن بر همین است که اندیشه بد از خانه دور گردد. خود آتش ارزشی نیک دارد ولی خاکسترش که بدیها را از خانه وختِ پریدن از روی آن گرفته است، برداشته و بیرون میریزند.
ایرانیان باستان بر این باور بودند که فروهر درگذشتگان در آغاز بهار به زمین میآیند به باغ تازه کن آیین دین زرتشتی و فرنود دیگری که داراست آنست که با درگذشتن یکی از کسان خانه، چه در آن سال چه سالهای پیشین انگار آتشدان خانه خاموش شده باشد، به پاسداشت مردگان به این آهنگ که هنوز به یادشان هستند و آوای «آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست» آتش بر بام خانه میافروختند. اگر چه آگری که بر بام میآفریدند از روی آن نمیپریدند مگر آنچه که در میان سرا میگیساندند.
🔥 باشندگی ایرانیان در نخستینگی و گرمایِ بُوَندگیشان تابنده باد
✍ پژوهشگر و فرستنده: #دانش_الواری
#جشن_های_ایرانی
🔥 @AdabSar
🔥 چهارشنبهسوری فراتر از سرزمین ماست.
#سعید_نفیسی نوشته است:
جشنهای میهنی از دورترین زمان تاکنون با ایرانیان همراه بوده است. «جشن سوری» در ایران آیینهای بسیاری دارد که در همهجای ایران و هتا کشورهای دیگر و آریاییان و سرزمین قفقاز میتوان یافت. این آیینها بر دو بخش است. بخشی که میان همهی مردم یکسان است و بخشی که به دست مردم تهران بنیادگذاری شده و به دیگر شهرها راه یافته است. آنچه میان همه ایرانیان نهادیک(مرسوم) است، زیباترین آیینهای بهجا مانده از ایران باستانی است که هر #چهارشنبه_سوری در سراسر این سرزمین با شور و دلبستگی آشکار میشود. ایرانیان شهروند دیگر کشورها همچون ترکیه، مصر، هندوستان و… نیز بدان پایبندند.
#جشن_های_ایرانی
🔥 @AdabSar
🔥 پیوند چهارشنبهسوری با ستارگان
چهارشنبهسوری همچون بسیاری از جشنهای ایرانی با ستارهشناسی در پیوند است. در سال ۱۷۲۵ پیش از زایش مسیها(میلاد مسیح)، زرتشت بزرگترین گاهشمار(تقویم) را درست کرد و بهیزَک(کبیسه) را پدید آورد و رخدادهای کهنتر را درست و سامانمند کرد. در شبی که ساخت و سامان این گاهشمار به دست زرتشت به پایان رسید، مردم جشن بزرگی برپا کرده و به نشانهی شادی آتش افروختند و یادمان آن اکنون با جشن #چهارشنبه_سوری به جا مانده است.
📙 برگرفته از:
تقویم و تاریخ در ایران، #ذبیح_بهروز
🔥 @AdabSar
فریدونِ فرّخ ستایش ببُرد
بمُرد او و جاویدْ نامش نمُرد
سخن مانَد اندر جَهان یادْگار
سخن بهتر از گوهرِ شاهْوار
ستایش نبُرد آنکه بیداد بود
به گنج و به تختِ مِهی شاد بود
گسسته شد اندر جَهانْ کامِ اوی
نخوانَد به گیتی کسی نامِ اوی
#فردوسی
امید که:
سرت برتر از ابر بارنده باد
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌼
🌼🌼
غم مبادت ای سترگ بیخزان
با شکوه و فَرِ یزدانی بمان
ای بلندآوازه مامِ مهربان
جاودانی، جاودانی، جاودان
روز نو #نوروز نو
چکامهای برای ایران
سراینده و گوینده #هما_ارژنگی
💚🤍❤️ @AdabSar
🌱☀️ نوروز در ایران چگونه سپری میشد؟
🌱☀️ نوروز، جشن نوگشت سال و جشن آفرینش، بزرگترین و باشکوهترین جشن سال شمرده میشد که با جشنهایی در روزهای پایانی اسپندماه و برافروختن آتش به پیشواز آن میرفتند و با سیزدهبهدر با آن بدرود میگفتند؛ هرچند که سیزدهبهدر پایانبخش جشنهای نوروز نبود.
در ایران باستان جشنهای نوروز چندین بخش داشت.
🌱☀️ بر پایهی شناختهشدهترین بخشبندی، روز نخست فروردین(اورمزد روز)، آغاز نوروز کوچک بود و ایرانیان تا روز سوم به دید و بازدید با خویشاوندان، بزرگان خانواده و شادباشگویی میپرداختند.
🌱☀️ روز سوم تا ششم نوروز، زمان برگزاری دید و بازدیدها، جشنهای گروهی و بزرگداشت ایزدی رپیتوین/رپیثوین بود. این ایزد نگهبان گرمای زمین و گرمای نیمهی روز بود و جشن ریپتوین برای شادمانی بازگشت او برگزار میشد. گویا زرتشتیان باستان این جشن را همزمان با اورمزد روز(آغاز نوروز) برگزار میکردند.
🌱☀️ از ششم تا نهم فروردین بزرگترین جشنهای نوروزی برگزار میشدند. ششم این ماه، جشن بزرگ خوردادگان و آغاز نوروز بزرگ بود. به روز ششم فروردین، روز امید نیز گفته میشد که در آن روز ایزد یکتا سپیدبختی، نیکروزی و فراوانی سال نو را به مردم پیشکش میکرد. جشنهای شادباشنویسی در این سه روز برگزار میشد. همچنین ششم فروردین زادروز نمادین زرتشت، پیامبر ایرانی است.
🌱☀️ روزهای نهم تا دوازدهم فروردین زمان دیدارهای همگانی پادشاهان با مردم، گوش سپردن به نیازهای آنان و برآوردن خواستهها بود.
گمان میرود که این زمانبندی در زمان هخامنشیان به گونهی دیگری بود. پادشاهان هخامنشی شش روز نخست نوروز را در کنار مردم بودند و پس از آن به نزدیکان خود رسیدگی میکردند. بهویژه که جشن آغاز نوروز را نیز همگانی و در تختجمشید برگزار میکردند.
🌱☀️ سیزدهم تا نوزدهم نوروز، زمان گردش در باغها، بوستانها، بهرهبردن از زیباییهای زیستبوم و پایکوبی بود. شادمانی و پایکوبی(رقص) در گردشگاهها در روز سیزدهبهدر بهجا مانده از این آیین است.
🌱☀️ روزهای نوزدهم تا بیستویکم نیز جشن فروردینگان برای شادی روان درگذشتگان برگزار میشد.
🌱☀️ جشنهای شنبهگردش و چهارشنبه نخست سال(که هر دو جشن گردشگاه و همچون سیزدهبهدر بود) در سدههای گذشته به این جشنها افزوده شدند. جشن آبانگاه(در روز دهم فروردین و برای بارش باران)، جشن سروشگان در روز هفدهم فروردین و نیایش شاه ورهرام در بیستم این ماه، از دیگر جشنهای فروردین و در پیوند با #نوروز بودند.
✍🏼 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #فروردینگان
📚 برگرفته از:
۱- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
۲- آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز #محمود_روح_الامینی
۳- نوشتارهای پژوهشی #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۴- آثارالباقیه و التفهیم #ابوریحان_بیرونی
☀️🌱 @AdabSar
☀️🌱 نوروز، جشن بزرگداشت ایزدی که گیاهان را میرویاند
در افسانههای باستانی ایران، جشن #نوروز جشن ایزد باستانی رپیثوین بود. او بهار، گرما و شید(نور) را به زمین بازمیگرداند و یادآور رستاخیز است.
رپیثوین به چم(معنی) نیمهی روز و ایزد رپیثوین، سرور گرمای نیمروز است. ایرانیان در روزهای پایانی زمستان و روزهای آغازین بهار با دیدن جوانههای سبز گیاهان و شکوفههای نورستهی درختان در شگفت میشدند که چه رازی در زمین است که پس از آن سرمای کشنده، رویش دوبارهای آغاز میشود! از اینرو افسانهی ایزد رپیثوین را آفریدند.
بر پایهی افسانهها، پیش از تازش اهریمن و زمانی که خورشید و گرما همیشگی بودند، خورشید در آسمان و در پایگاه ریپیتون بود و این ایزد را سرور جهان آرمانی میخواندند. او نه تنها سرور جهان آغازین که سرور جهان پس از رستاخیز است زیرا جهان دوباره بازسازی میشود و این نمادی از پیروزی نیکی بر پلیدی است.
در باور پیشینیان «رپیتوین» که ایزد گرمی و نوشَوَندِگی است در جشن سده(پنجاه روز پیش از نوروز) به ژرفای زمین فرو میرود، در پنجاه روز زمین، آبهای زیرزمینی و ریشهی گیاهان را از درون گرم میسازد و در آغاز بهار با پیروزی بر سرما بر زمین فراز میآید. در این هنگام با هفت سُرنا(سورنا، شیپور) بر گیتی میدمد و جان خفتهی جانداران را دوباره به زندگی برمیانگیزد. مردم نیز پیروزیاش بر اهریمن سرما را جشن میگیرند.
به گفتهی دیگر، این ایزد هفت ماه روی زمین است و پنج ماه به زیر زمین فرو میرود.
پس از پیدایش کیش زرتشتی، زرتشتیان به بهانهی بازگشت او به زمین روزی ۵ بار نماز و نیایش میخواندند و ارتهوهیشته یا ایزد اردیبهشت را که نمایندهی جهانی آتش و گرما است، فرامیخواندند. زرتشتیان با فرا رسیدن سرما و فرو رفتن رپیثوین به زیر زمین، ۴ بار نماز میگذاردند.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی
برگرفته از: «پژوهشی در اساتیر ایران»، گزارش #مهرداد_بهار از نیپیک(کتاب) پهلوی «بندهش»
گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
فرتور: نگارههای نمادین ایزد جانبخش گیتی و جانداران
☀️🌱 @AdabSar
b2n.ir/Repithoin
⚱🍷
دانشیترین گفتار درباره نوروز در شاهنامهی فردوسی آمده است. بخش آغازین شاهنامه تاکنون استوره بهشمار میرفت و بهسان مردگان یونانی بدان مینگریستند. ولی این بخش دانشیترین گفتارها دربارهی ایران باستان و پیش از جدا شدن تیرههای گوناگون را به ما میدهد.»
این دیدگاه «فریدون جنیدی» دربارهی شاهنامه و آگاهیهای شگرفی است که فردوسی از #نوروز به ما میدهد.
سر سال نو هرمز فروَدین
برآسوده از رنجْ تن، دل ز کین
بزرگان بهشادی بیاراستند
می و جام و رامشگران خواستند
باستانشناسان ساخت سفال را بزرگترین دستاورد فرهنگی آدمی میدانند. پیش از سفال، پخت خوراک و نگهداری آب و نوشیدنیها شدنی نبود. پس از ساخت سفال نگهداری میوهها برای زمستان آغاز و آدمی به سوی ساخت «می» رهنمون شد.
شگفت آنکه ساخت سفال و جام به ۸هزار سال پیش بازمیگردد. در همین زمان نخستین سازهای خنیا(موسیقی) پیدا شد و نوروز پدید آمد.
نوروز برترین جشن جهان و در پاسداشت دانش اَنگارش(ریاضی)، گاهشماری، اخترماری و خنیاست که با جام و می به جهان پیشکش شد و بزرگیاش در سایهی سبزه و آرایش هفتسین گم شد.
🖋 برشی از نوشتار «دربارهی نوروز»، #فریدون_جنیدی
⚱🍇 @AdabSar
☀️🌍 افسانهی ۷۲ رویداد فرخنده در ششم فروردین و برپایی آیینها و جشنهای پرشمار در نوروز بزرگ
روز ششم فروردین، نماد پایان یافتن روزهای ششگانهی آفرینش و جشن #نوروز بزرگ در ایران باستان بود. بر پایهی افسانهها در این روز خداوند «مشتری» را آفرید و ۷۲ رویداد فرخنده در این روز رخ داد و جشنهای به هم پیوستهای چون #هفدرو ، اسپیدانوشت، امید، آغاز شهرمندی و… برپا شدند. ششم هر ماه در ایران «خورداد روز» نام داشت.
☀️ روز خورداد در ماه فروردین، از آن فرشتهی خورداد یا نگهبان آب بود و مردم در این روز شادی و آبپاشی میکردند.
به باور آنها، تن آدمی در زمستان آلوده به خاک و خاکستر شده و این شستوشو برای پاک کردن آن است و از سویی نمیگذارد که بیماری در هوا بماند.
در داستان دیگری گفته شده که پس از چندی خشکسالی، در این روز ناگهان باران فراوانی بارید، مردم از پریشانی رهیده و شاد شدند و به یکدیگر آب پاشیدند که «جشن آبریزان» نام گرفت. هرچند که این داستان را برای بسیاری از جشنها نیز گفتهاند.
🌍 به باور ایرانیان باستان، آغاز فروردین نوروز کوچک نام داشت و شش روز پس از آن نوروز بزرگ آغاز میشد. بر پایهی بنمایههای پهلوی، آنها باور داشتند که هفتاد و دو رویداد بزرگ سرگذشت ایران در روز ششم فروردین رخ داده است. برخی از این رویدادها پیدایش «مشی» و «مشیانه»(نخستین مرد و زن روی زمین)، پیدایش گیومرت(کیومرس) از گیاه ریواس، آفرینش گویال(سیاره) مشتری که مایهی نیکهنگامی است، زادهشدن هوشنگ پادشاه پیشدادی که شهرنشینی و سامانمندی شهری از زمان او آغاز شد، پیروزی سام نریمان بر آژیدهاک، پیدایی دوبارهی شاه کیخسرو و دیگر رهاییبخشها(که باور داشتند جاودانه است)، آفرینش دبیره(خط) به دست جمشید*، برتختنشستن جمشید، تیراندازی آرش، زادهشدن زرتشت و گفتوگوی زرتشت با اهورامزدا شماری از این رویدادها بودند. همچنین بر پایهی این باورها خداوند در این روز از آفرینش جهان آسوده شد. از این رو به این روز «هفدرو»، «هفدورو» و «هودرو» میگفتند. بر پایهی گمان دیگری، هفده رویداد در روز ششم فروردین رخ داده است.
☀️ با آغاز نوروز بزرگ، ایرانیان آرزوها و خواستههای نیک خود برای دیگران را مینوشتند و به دست آنها میسپردند و به آن «شادباشنویسی» میگفتند. همچنین در این روز برای سپیدروزی در سال نو نیایش میکردند و باور داشتند اهورامزدا در این روز بخت و شادکامی و نیکروزی سال نو را میان مردم بخش میکند. فرستادن شادباشبرگ/فرخبرگ (کارت تبریک) نوروزی که تا دههی گذشته نیز در میان ما رواگمند(رایج) بود و نیایش در کنار هفتسین، بهجامانده از این آیین است.
شاید آیین #شادباش_نویسی به شوند(دلیل) نو شدن سال و پیدایش دبیره(خط) در این روز باشد.
همچنین آرزوی داشتن سال نیک، باور به بخشش نیکروزی از سوی خداوند و چشمبراهی بازگشت دوبارهی کیخسرو، انگیزهی نامگذاری این روز به #روز_امید بود.
🌍 دربارهی «اسپیدا نوشت» هم چند گمانزد داریم. شماری از نویسندگان «اسپیدا نوشت» را در پیوند با شادباشنویسی میدانند. برخی دیگر با نگر به آیینهای زمان ساسانیان میگویند پادشاهان ساسانی در نوروز آییننامهها و بخشنامههای سالانه را روی برگهها و پوستهایی مینوشتند و مهر میکردند که #اسپیدانوشت نام داشت. همچنین نوروز در زمان ساسانیان بسیار شکوهمندتر از گذشته برگزار میشد.
☀️ پارسیان هند و پاکستان این روز را با نام جشن خوردادگان میشناسند.
گفتنی است ششم فروردین در گاهشماری سُغدی و خوارزمی آغاز سال نو بود.
✍️ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #فروردینگان
*پینوشت: افسانهی پیدایش دبیره به دست جمشید این است که پس از آن که وی توانست بنویسد، به مردم مژده داد که روش او خداوند را خشنود کرده و به پاداش آن، از این پس مرگ، سرما، گرما و رشک در میان مردم نخواهد بود. از این رو دستور داد تا گورستانها را ویران کنند. تا اینکه خواهرزادهاش آژیدهاک بر او چیره شد و این بخششها از میان مردم رخت بربست.
📚 برگرفته از:
۱- نوروز؛ جشن نوزایی آفرینش #علی_بلوکباشی
۲- تاریخ ایران باستان #حسن_پیرنیا
۳- مهره مهر #پوران_فرخزاد
۴- تاریخ نوروز و گاهشماری ایران #عبدالعظیم_رضایی
۵- نوروز خوش آیین #عبدالاحمد_جاوید
☀️🌱 @AdabSar
ز دانا سخن بشنو ای شهرْیار
جَهان را بر این گونه آباد دار
چو خواهی که آزاد باشی ز رنج
بیآزار و بیرنجْ آگنده گنج
بیآزاریِ زیردستان گزین
بیابی ز هر کس به داد آفرین
از این پندها هیچ گونه مگرد
چو خواهی که مانی تو بیرنج و درد
جهاندار چون گشت با دادْ جفت
زمانه پی او نیارَد نهفت
#فردوسی
امید آن که:
همه روزْگارِ تو نوروز باد
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌸
🌸🌸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
عید = جشن، روزبه، بزم، سور(عید مذهبی)، خواران(پارسی پهلوی)، شادی کردن
عید اَضحَی = (عید قربان)، جشن گوسپندکشان
عید غدیر خم = جشن آبگیر خم
عید فطر = جشن روزهگشا
عید قربان = جشن گوسپندکشان
عید مذهبی = سور(پارسی پهلوی)
عید نوروز = جشن نوروز
عید ولادت = جشنِ زادروز، زادسور، زادجشن، زاجسور
عیدی = شادیانه، روزبهانه، نیوِک، دستلاف
نمونه:
عیدتان مبارک =
بزمتان شاد باد
نوروزتان پیروز
چشنتان فرخنده باد
عید سعید نوروز را تبریک میگویم =
جشن نوروز بهروز را شادباش میگویم
عیدی دادن در عید نوروز، از رسوم قدیمی ایرانی است =
شادیانه دادن در جشن نوروز، از آیینهای کهن ایرانی است
#مجید_دری
#پارسی_پاک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
💌 شادباشهای #نوروز
💚 زبان پارسی را برویانیم تا سر سبزتر شود هر روز
🌳☀️
سال نو را با گرمترین آرزوها برای تو آغاز میکنم .مادر مهربان، خواهر دُردانه، پدر، برادر، پسر ارجمند، دوست گرانمایه
نوروز پیروز. سال نو را فرخباد میگویم.
🌳☀
بهار است و گلها لبخند زمین هستند. نوروز خجسته باد.
🌳☀
آغاز لبخند زمین را به تو شادباش میگویم.
🌳☀
مادر مهربانم
خورشید درخشان است، بهاری دلاویز میخندد.
نورزتان پدرام.
🌳☀
بهار، آغاز نو شدن است
چهار ورشیم زندگیتان بهاری باد.
نورزتان پدرام.
🌳☀
خندههای قشنگ تو زیبایی نوروز را سد چندان میکند. دختر قشنگم نوروزتان همایون.
🌳☀
گذشته هر دَم به ما میگوید زندگی را روشنتر، رنگینتر و شادتر در آغوش بگیریم. سال نو سرشار شادمانی باد.
🌳☀
جهان را دوست داشته باشید و زندگی کنید. زمان همیشه از آن شما نیست.
نورزتان خجسته باد.
🌳☀
گواراترین شبنم شادی را همیشه بر لبانت آرزو دارم. نوروزتان پیروز.
🌳☀
نه برای امروزت، برای فردای هر روز تو… نوروز همایون باد.
🌳☀
یک سبد ستاره چیدهام
تکهای از ماه را
و یک شاخه نیلوفر با آوایی از گمان.
نوروزتان پسندیده باد.
🌳☀
سال دگرگون میشود و همه
به پیشباز بهار میروند تا اندوه زمستان را به فراموشی بسپارند. من چشم بهراه آمدن تواَم
برای پخش مهربانی
برای بخش کردن نان
در باران خندهها…
#بزرگمهر_صالحی
#نوروز
💌 @AdabSar
نباید که مردم فروشی به گنج
که بر کس نمانَد سرای سپنج
همه راستی جوی و فرزانگی
ز تو دور باد آز و دیوانگی
اگر کشور آباد داری به داد
بمانی تو آباد و از دادْ شاد
و گر هیچ درویش خسبد به بیم
همی جان فروشی به زرّ و به سیم
#فردوسی
امید که:
سرت سبز باد و تنَت بیگزند
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌼
🌼🌼
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻البته = اگرچه، چراکهنه، هرآینه، بههرروی، هرچند، هرگز، همانا، بیگمان، بهراستیکه، بااینهمه، زنهار
🔻صدالبته= سَددَرسَد(صددرصد)
✍نمونه:
🔺البته درک درستی از آن ندارند=
هرچند/اگرچه دریافت درستی از آن ندارند
🔺فکر میکنی تورا بخشیدهام؟ البته که نه!=
گمان میکنی تورا بخشیدهام؟ بهراستی که نه!
میپنداری تورا بخشیدهام؟ بیگمان نه!
میگمانی تورا بخشیدهام؟ زنهار که نه!
بهگمانت تورا بخشیدهام؟ هرگز!
🔺البته قولی است مشهور که مطبوعات رکن و قوهی چهارم مملکتند=
هرآینه گفته میشود که چاپنامهها، ستون و نیروی جهارم کشورند
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#البته
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
سخنان #فریدون_جنیدی ایرانشناس و شاهنامهپژوه دربارهی #چهارشنبه_سوری و پنجهی پایان سال.
فرستنده: کیومرس
🔥 @AdabSar
🔥 «جشن سوری» به باور ایرانیتباران به هزارههای دور و یادکرد از فرَوَهَر درگذشتگان برمیگردد.
#ابراهیم_پورداود دربارهی دگرگون شدن آیینهای «جشن سوری» نوشته است:
در جشن چهارشنبهسوری پریدن از روی آتش و گفتن سخنی چون «سرخی تو از من، زردی من از تو» از روزگارانی است که دیگر ایرانیان همچون نیاکان خود آتش را نمایندهی فروغ ایزدی نمیدانستند. همچون جشن سده که پرندگان و چارپایان را آتش زدن در جشن از روزگاران پس از اسلام است.
امروز زرتشتیان باور دارند آتش پاک و سپند است و نباید ترانهی «زردی من از تو، سرخی تو از من» در #چهارشنبه_سوری خوانده شود و خود میخوانند: «غم برو، شادی بیا. زردی برو، سرخی بیا. محنت برو، روزی بیا»
#جشن_های_ایرانی
🔥 @AdabSar
🔥 آتش در ایران نماد پاکی، روشنی، شادی، سازندگی، تندرستی و نماد خداوند بود. تاریکی و تیرگی نیز نمود اهریمن بهشمار میرفت. به باور آنان هرگاه که آتش افروخته میشود بیماری، تنگدستی، ناکامی و زشتی که نشانههای اهریمناند، ناپدید میشوند. این رفتار نماد روشنی دل و جان و از میان بردن بدی درون است.
گمانهای زمان و انگیزههای برگزاری «جشن سوری»:
- جشن در پایان روز ۳۶۰ سال و در شب پنجه برگزار میشد. در گذشته هر ماه سی روز داشت و پنج روز پایانی پنجه نامیده میشد که روزهایی سپنت(مقدس) بود.
- در نخستین شب از ۱۰شب فرورگان یا نخستین شب «گاهنبار چَهرهی هَمَسپَتمَدَم» برگزار میشد و آتشافروزی به انگیزهی پیشواز روان درگذشتگان بود که ۱۰ روز به میان بستگان خود بازمیگشتند. روشنی آتش راهنمای درگذشتگان بود تا به خانه درآیند. در پشت بام و کنار آتش نیز خوراک ویژه مینهادند.
- در واپسین شب سال و شب پایانی گاهنبار که زمان به سرانجام رسیدن آفرینش آدم بود برگزار میشد.
شب سوری یا جشن سوری نام باستانی #چهارشنبه_سوری است و سور بجز جشن به چم افروختن آتش سرخ است.
📕 برگرفته از:
گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
🔥 @AdabSar
🔥 «جشن سوری» یا #چهارشنبه_سوری جشن دور ریختن پلیدیها و بدشگونیهای سال کهنه بود.
به باور پیشینیان، آتش نماد فروغ ایزدی و پاک کننده هر پلیدی است. از این رو در جشنی در پایان سال آتش میافروختند تا با آتش که پاککننده است، بدیها و رخدادهای تلخ از میان برود. در سدههای پس از اسلام که مسلمانان ایرانی با باور بدشگونی چهارشنبه از سوی تازیان روبرو شدند، برای از میان بردن این بدشگونی آتشافروزیهای پایان سال را در شب چهارشنبه برگزار کردند تا پیشآمدهای سال نو از گزند روز پلیدی چون چهارشنبه برکنار بماند. اگرچه امروز میدانیم که بدشگونی روزها باوری نادرست است، ولی این باور جا افتاده بود. گفتنی است در روزگار پیش از اسلام روزهای هفته وجود نداشت و هر روز یک ماه، نام ویژهی خود را داشت.
🖋 برداشت آزاد از:
«آناهیتا» نوشتارهای ایرانشناسی #ابراهیم_پورداود
🔥 @AdabSar
میدانی چیست لیلی! دروغ است که میگویند با رخت سپید که رفتی با رخت مرگ باید برگردی!
من، تو و همهی زنانی که دلباخته میشوند باید یاد بگیریم که دلباختن نباید آسیبگاهِمان شود. که دلدادگی نباید مرزهایمان را بشکند و چیزی از خودمان بر جای نگذارد.
سخت است و چه بسا ناشُدنی، ولی باید یاد بگیریم که ما تنها یک بار زندگی میکنیم و هیچ چیز و هیچ کس نباید این زندگی را به کاممان زهر کند، هَتا دلباختن!
#کالین_هوور(از: ما تمامش میکنیم)
فرستنده #مهین_دری
برگردان به #پیام_پارسی: ادبسار
@AdabSar