🌟☔️ تیرگان، جشن ستارهی باران
🌟 «تیر»، تیشتَریَه در اوستایی و تِشتَر در پهلوی، نام درخشانترین ستارهی آسمان، ستارهی باران و به گفتهی ابوریحان بیرونی ستارهی یمانی بود. این ستاره در میان ایرانیان سَروَر و نگهبان ستارگان بود. (کورش نیکنام)
☔️ ستارهی تیر همچون فرشتهی باران و فرشتهی روزیدهنده شمرده میشد که بالا آمدن آن مایهی افزایش بارندگی و ناپدید شدنش شَوَند (دلیل) کاهش بارندگی بود. (ابراهیم پورداوود)
☔️ جشنهای باران همچون #جشن_تیرگان و سیزده بهدر افسانهای خواندنی از نبرد ایزد باران با دیو خشکسالی دارند. در این نبرد ایزد باران با یاری ایزدان باد، هوم، بهمن، فَرَوَهَر پاک رفتگان، مینوی خرد و… بر دیو اپوش یا دیو خشکسالی پیروز میشود. داستان آن در «تیریَشت» (ابراهیم پورداوود) آمده و میتوانید در این پیام نیز بخوانید:
t.me/AdabSar/20672
🌟 پیدایش جشن تیرگان دو بهانه دارد.
نخست پرتاب تیر به دست #آرش_کمانگیر برای پاسداری از خاک ایران و دوم بارش باران پس از هفت سال خشکسالی بود. (ابوریحان بیرونی)
☔️ در زمان پادشاهی پیروز ساسانی (نیای انوشیروان دادگر) هفت سال در کشور باران نبارید، شمار فراوانی از مردم مردند و خشکسالی مایهی تنگدستی و افسردگی شد. پس از هفت سال در تیر روز از تیر ماه (سیزدهم تیر) آسمان پوشیده از ابر شد و باران فراوانی بارید. مردم از شادی جشن گرفتند و به یکدیگر آب پاشیدند و جشن آنها «آبریزان، «آبریزگان» و «آبپاشان» نام گرفت. (دهخدا و اردشیر آذرگشسب)
جشن آبریزگان در روزهای سیزده بهدر و سیزدهم مهر (روز تیر این دو ماه) هم برگزار میشود.
🌟 باز هم دربارهی پیدایش جشن آبریزان گفته میشود که کیخسرو، پادشاه کیانی هنگام بازگشت از جنگ با افراسیاب، در کنار چشمهای به خواب رفت و بیژن پور گیو (بیژن پسر گیو) که او را همراهی میکرد، برای بیدار کردنش به روی او آب پاشید. (ابوسعید گردیزی)
این بهانهای برای جشن آبریزان در تیرماه شد. هرچند که گمانها دربارهی روز آن گوناگون است. گروهی آن را یکم تیر میدانند.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #تیرگان #آبریزگان
☀️☔️ @AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻سمعک = Hearing aid، Pseudoplasm، Cilicism، گوشیار، گوشینه، گوشَک، گوشانه، گوشافزار، شنیدیار، شنیدافزار
✍نمونه:
🔺احتیاج به سمعک دارد=
نیاز به شنیدافزار دارد
🔺گوشهای تو سنگین شده
آنقدر که با سمعک هم
صدای قلبم را نمیشنوی #سعید_محسن_زاده=
گوشهای تو سنگین شده
آن اندازه که با گوشینه هم
سدای دلم را نمیشنوی
🔺فریاد سکوت را میشود شنید
اگر گوشهایت
سمعک ندیده باشد #نسترن_خزایی=
فریاد بیدِنگی را میشود شنید
اگر گوشهایت
گوشافزار ندیده باشد
🔺زار من و سمعک سنگین تو
کی شنود هر چه صدایت کنم #صادقلو_کیوی=
زار من و گوشک سنگین تو
کی شنود هر چه سدایت کنم
🔺بگذار گوشهایم سنگین بمانند
سمعک را میخواهم برای چه
وقتی شنیدنیهای این دنیا
یا دروغاند یا گناه! #فرنگیس_رزمی_نژاد=
بگذار گوشهایم سنگین بمانند
شنیدیار را میخواهم برای چه
وختی شنیدنیهای این جهان
یا دروغاند یا گناه!
🔺گفتم دوستت دارم تا ابد
اما نشنیدی...
کاش باتری سمعکات
تمام نشده بود! #مدینه_شیرخانی=
گفتم دوستت دارم تا اپد
ولی نشنیدی...
کاش انبارهی گوشانهات
به پایان نرسیده بود!
🔺صدهزاران نغمهی پرشور تو همراهمان
گوش آدم کر شده، هیچکسی سمعک ندارد #علی_اسماعیلی=
سدهزاران ترانهی پرشور تو همراهمان
گوش آدم کر شده، هیچکسی گوشیار ندارد
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#سمعک #Hearing_aid #Pseudoplasm #Cilicism
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔲 دنبالهی واژههای پارسی در زبان تازی
▪️ شُلشُل، شَلَِل = از پارسی شُر شُر(آب)، آبشار کوچک، آب روان
▫️ شَلَف، شَلافِه، شَلفیه = از پارسی شَلف، زن روسپی
▪️ شَلفیِنه = از پارسی شلفینه، زهار زن، شرمگاه
▫️ شلقاء = از پارسی چاقو
▪️ شِلّم = از پارسی شُلَم، خشم و ستیز بیجا و بیهوده
▫️ شَمارِق = بنگرید به شبارق
▪️ شَمّاس، شَمُوس = از پارسی چَموش، ستور سَرکِش
▫️ شَمَختَر = از پارسی شُوراَختر، بَداختر، شوماختر
▪️ شَمشاد = از پارسی شِمشاد، semsad=نام درختی زیبا که شاخههای تازه درآمدهی آن درخت را شمشار گویند و چون این شاخهها میل به زمین دارند در ادب پارسی سرودههای زیادی در شکوهاش سرودهاند
▫️ شَمَرَّج = از پارسی سه۳، تازی مرّه(بار)، سه بار
▪️ شمعدان = از تازی شمع و پارسی جای شمع، شمالهدان، سپنداره
▫️ شَمَندَر = از پارسی چغندر
▪️ شَمَن = از پارسی چمن
▫️ شَنار = از پارسی شِنار، ننگ و آک
▪️ شناشیل(گویش عراقی) = از پارسی شاهنشین، بالاخانهی بزرگ
▫️ شَنان = از پارسی شنان، چوبهایی که بهم بسته و از آن زورق میسازند
▪️ شََنبَذ = از پارسی شنبه
▫️ شَنجار = از پارسی شَنگار، گیاهی است دارویی و سرخ به رنگ خون که میگویند خون را میبندد
🔲 @AdabSar
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- وامواژهها در زبان عربی، شهابالدین احمد خفاجی مصری، ترجمه حمید طبیبیان
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ
✍ گردآوری: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
🔲 @AdabSar
🌴☀️ آغاز تابستان و جشن واگشت تابستانی
🌴 جشن آغاز تابستان همراه با واگشت(انقلاب) تابستانی و آغاز سال نو بر پایهی گاهشمار گاهنباری در روزگاران بسیار کهن برگزار میشد.
یکی از آیینهای این جشن برپایی پُرسه(ختم) همگانی به یاد درگذشتگان یک سال گذشته و دیدار با خانوادههای آنان بود. گفته شده که در چنین روزی ایرانیان بسیاری در راه میهن جان باختند.
از دیگر آیینهای این روز که خاستگاه آن میانرودان(بینالنهرین) بود و در خاورمیانه برگزار میشد، آبپاشونک و بزرگداشت «ایزد تموز» بود.
🌴 ایزد تموز همتای «ایزد ریپیتون» و خدای رویش گیاهان و زندگی بود. در افسانههای این سرزمین، تموز با ایزدبانوی «ایشتار» که همتای ایزدبانوی «آناهیتا» است، پیوند زناشویی بست. ولی دلباختگی سرسختانهی ایشتار هر تابستان او را میمیراند و به زیر زمین میفرستاد و به دنبال آن گرمای خشککننده فرا میرسید.
در میانرودان باستان سوگواری مرگ تموز در تابستان برگزار میشد زیرا گرمای سوزان این سرزمین گیاهان و سرسبزی را میخشکاند. سپس چندی بعد ایشتار به جهان زیر زمین میرفت و تموز را به زمین بازمیگرداند و سرسبزی و بهار دوباره فرا میرسید.
از آیینهای سوگواری تموز در آغاز تابستان، آبپاشی برای پسواز(بدرقه) او بود که هنوز در میان آشوریان زنده است. تموز در پارسی به مانک (معنی) گرمای فراوان است.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #چله_تموز #تیرگان #جشن_آغاز_تابستان #آب_پاشونک
📚 برگرفته از:
- ایرانیان ارمنی #اسماعیل_رائین
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
☀️🌴 @AdabSar
🌴☀️ جشن آغاز تابستان، جشنهای گرامیداشت آب و آفتاب
🌴 با آغازیدن تابستان و ماه تیر، ماه آرش شیواتیر، این استورهی کمانگیر، جشنهای پرشمار تابستانی در ایران باستان آغاز میشد. جشنهایی در ستایش آب، ستایش آفتاب، روشنایی بیشتر و بلندترین روز سال، ستایش فرزانگی و جشنهایی برای شادی! در واپسین روز خرداد نیز جشن پیشواز جشنهای تابستانی برپا میشد.
🌴 در ایران آغاز هر فَرشیم/وَرشیم(فصل) بهانهای برای جشن بود و در گاهشماری گاهانباری ایران، آغاز سال نو با آغاز تابستان همزمان بود. در این زمان چلهی تموز(تموز: گرمای سخت) نیز آغاز میشد و تا دهم امرداد دنباله داشت. جشنهای این چله کموبیش همسان و همریشه بودند.
🌴 در آغاز تابستان، خورشید بیش از هر زمان دیگری میتابد و روزها بلندند. از سویی مردم جهان باستان به پدیدههای کیهانی دلبستگی بسیاری داشتند و رویدادهای کیهانی را با باورهایشان میآمیختند.
ایرانیان برای بازشناسی(تشخیص) روز نخست تابستان و دگرگونی تابستانی از سازههای خورشیدی و گاهشمار آفتابی همچون «چهارتاغی» بهره میبردند.هنوز یک نمونه از آن در نیاسر کاشان بهرهبرداری میشود.
🌴 در پگاه یکم تیر و همزمان با سر زدن خورشید، زنان اسپند دود میکردند و درآیه(ورودی) خانه را آب و جارو میکردند.
یکی از شناختهشدهترین آیینهای یکم تیر برگزاری یادبودی برای گرامیداشت جانسپاران (شهیدان) میهن بود. به باور پیشینیان در این روز بسیاری از ایرانیان باستان در راه میهن جان سپردند. اکنون این آیین در میان زرتشتیان برگزار میشود.
🌴 امروز در یکم تیر گرامیداشت چلهی تموز در استان خراسان و جشن آبپاشونک در چند شهر میانی کشور همچون اراک و فراهان برگزار میشود. در جشن آبپاشونک، مردم در گردشگاهها و دشتها آببازی میکنند. این آیین همسان و همریشه با جشن آبریزگان در میانهی تیر است.
🌴 در نیمروز(جنوب) خراسان از یکم تیر تا دهم امرداد را چلهی تموز و از دهم امرداد تا آخر این ماه را «چلهی خُرد» میگویند. «جشن ۹۰روز» که هنوز در روستای «حوضماهی» شهر مبارکه برگزار میشود، به جا مانده از جشنهای چلهی تموز است.
🌴 جشن «روز زیادی» در واپسین روز خرداد برای پیشواز فرارسیدن بلندترین روز سال و آغاز تابستان برگزار میشد و گفته میشود که برای همین نام خرداد به مانَک(معنی) رسایی را برای این ماه برگزیدند.
🌴 در سال ۲۰۱۴ ترسایی(میلادی)، هندوستان توانست روز یکم تیر را با نام روز جهانی یوگا و با آیینهای «درود بر خورشید» در سازمان کشورهای همبسته(ملل متحد) نیز آیینمَند(رسمی) کند. بسیار پیش از این، آیینهای گرامیداشت خورشید و هماهنگی با آن در آیین مهرپرستی یا میتراگرایی پدید آمده بود.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #چله_تموز #تیرگان #جشن_آغاز_تابستان #آب_پاشونک
📚 برداشت آزاد از:
- راهنمای زمان جشنها و گردهماییهای ملی ایران باستان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
- ایراننامه #شاهین_سپنتا
☀️🌴 @AdabSar
ز خاکِ من اگر گندم برآید
از آن گر نان پزی مستی فزاید
میا بی دف به گور من برادر
که در بزم خدا غمگین نشاید
#مولوی
#چکامه_پارسی
🌾 @AdabSar
بِدان کوش تا دور باشی ز خَشم
به مردی بخواب از گنهکار چَشم
چو خَشم آوری هم پشیمان شَوی
به پوزش نگهبانِ درمان شَوی
هرآنگه که خَشم آورَد پادشا
سبکمایه خوانَد وُرا پارسا
چو بر شاه زشتست بَدخواستن
بباید به خوبی دل آراستن
#فردوسی
امید که:
مبادا به تو دستِ دشمن دراز
گزينش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌸
🌸🌸
📌 پالایش زبان پارسی:
🔻مخاطَب= گفتاسو★، همسخن، دویم کس، نامبرده، شنونده، روی سخن، خواننده، نیوشنده(شنونده)
🔻مخاطب خاص= همسخنِ برگزیده، گفتاسوی ویژه
🔻خطیب= سخنران، سخنور، سخنگو
🔻خطبه= سخنرانی، اندرزگویی
🔻خِطاب= روی سخن، رویگفت، گفتگو
🔻خِطابکردن= رویاروی سخنیدن، نامبردن، سِدا(صدا)زدن
🔻حُسن خطاب= زبانآوری، خوش سخنیدن، خوب گفتگوکردن، شیواسُخنی، نیکگویی
🔻فصلالخطاب/فصل خطاب= سخن بُرنده، فرمان بُرنده، فرجامِ سخن، فرجامسخن، سخن فرجامنده، سخن فرجامگر
🔻خطابه= سخنرانی، سخنراندن، سخنیدن، اندرز، اندرزگفتن، گفتار سخنورانه
✍نمونه:
❌ قبل از صحبتکردن، لازم است مخاطبمان را خوب بشناسیم=
✅ پیش از سخنیدن، باید گفتاسویِمان را خوب بشناسیم
❌ مرشد خطاب به شاگردان پند و اندرز میدهد=
✅ ادبآموز به شاگردان پند و اندرز میدهد
❌ مخاطبان این فیلم، افراد بالای ۱۵ سال استند=
✅ بینندگان این توژ، مردمان بالای ۱۵ سال استند
★واژهی زیبای «گفتاسو» را پانا #کیانمهر_علیشاهی از هموندان گرامی ادبسار برساخته است.
گردآوری و نگارش: #میلاد_فرخ_وند
#پارسی_پاک
#خطاب #مخاطب #خطبه #خطیب #خطابه #فصل_الخطاب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
☀️ «در زیستشناسی، اندازهگیری دمای اندامهای جانداران و گیاهان با دماسنجهای ویژه، بخشی از فرآیند بررسی بالینی است.»
چند واژهی فرهنگستانی در گزارهی بالا هست؟
زیستشناسی/ اندازهگیری/ دما/ اندام/ جاندار/ گیاه/ دماسنج/ فرآیند/ بررسی/ بالینی
آری، ده واژهی فرهنگستانی بودند.
آیا میدانید بی واژههای برگزیدهی فرهنگستان، گزارهی پیشین را چگونه باید میگفتیم؟
«در علمالحیاة ذرع حرارت اعضاء حیوانات و نباتات با میزانالحرارههای خاص، بخشی از پروسه امعان کلینیکی است.»
آیا میدانید واژههای فرهنگستانی بهکار رفته در گزارهی پیشین، در آغاز از سوی مردم به ریشخند گرفته میشدند؟ ولی امروز بخش زیبایی از زبان پارسیاند.
شاید ما در آغاز به واژه «یارانه» خندیدیم، ولی امروز...!
🖋فرستنده #بامداد_خوش
☀️ @AdabSar
پربیننده و بزرگترین کانال طنز تلگرام🤣
برترین دوربینمخفیها، دابسمش و جوکها
یک انبار طنز منتخب برای هر سلیقه است! خلق و خوی خوب و لبخندی گسترده تضمین شده است!
👇
/channel/+Xj8AxSAPtnE2ZWY0
/channel/+Xj8AxSAPtnE2ZWY0
عضو شوید و برای حداکثر خنده آماده باشید!☝️
رخِ پادشا تیره دارد دروغ
بلندیش هرگز نگیرد فروغ
نگر تا نباشی نگهبانِ گنج
که مردم ز دینار یازد به رنج
اگر پادشا آزِ گنج آورد
تنِ زیردستان به رنج آورد
کجا گنجِ دهقان بوَد گنجِ اوست
وگر چند بر کوشش و رنجِ اوست
نگهبان بود شاه گنج ورا
به بار آورَد شاخ رنج ورا
#فردوسی
بادا که:
مبادا جز از نیک فرجامِ تو
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌺
🌺🌺
با آن مرد کجا پدر و مادر از او آزرده و ناخشنودند همکار مباش
کت داد به دوبار ندارد
هیچت با آن کس دوستی و دوشارم مباد.
جوانی کز او نیست خشنود باب
هم آزرده زو مادر مهریاب
مشو هیچ همکار چونین کسی
کزان مرد بیداد بینی بسی
به جای تو نیکی ندارد نگاه
ازین دوستان تا توانی مخواه
#بهار
#چکامه_پارسی
🟫🔸 @AdabSar
آشنایی با چند واژهی برگزیدهی فرهنگستان زبان و ادب پارسی در پیوند با #زیست_بوم برگرفته از تارنمای فرهنگستان:
🌳 پوسال (compost)
پسماندهای آلی تجزیهشده و نسبتاً پایدار حاصل فرایند پوسش
🌳 پرانشت (percolation)
حرکت یا جریان آب در داخل خاک یا سنگ
🌳 بازیافت (recycling)
فرایندی که در طی آن مواد مصرفشده برای مصرفِ مجدد آماده شود.
🌳 دورریز (refuse)
هرگونه مواد بیمصرف دورریختنی
🌳 زبالهگردی (scavenging)
جستوجو در میان پسماندها برای یافتن خوراک یا مواد استفادهشدنی
🌳 پساب (فاضلاب تصفیهشده) (treated wastewater)
فاضلابی که یک یا چند فرایند تصفیۀ فیزیکی یا شیمیایی یا زیستی بر روی آن صورت گرفته است تا خطرات بهداشتی آن کاهش یابد.
🌳 خاکچال (landfill)
زمینی برای چال کردن ضایعات زباله بهطوریکه روی هر لایۀ زباله لایهای از خاک قرار دهند.
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻عاشق= دلداده، دلباخته، دلسوخته، دلشده، شیفته، پاکباز، بیدل، شیدا، گرمدل، مهرورز، مِهرا، دوستدارنده، دوستار، نیازان، ویاپان، سِنار، دیوانه
🔻عاشقآزار= سِنارآزار
🔻عاشقآسا= سِنارآسا
🔻عاشقانه= دلسپارانه، دلدارانه، شورمندانه، شوریدهوار، مهرآمیز، شیفتهوار، شیفتگانه، شیداوار، مهرورزانه
🔻عاشقباره= مهرباره، مهرپیشه
🔻عاشق بیصبر= گرمروان
🔻عاشقپیشه= شیفته، شیدا، شیداپیشه، دلشده، دلداده، دلباخته، پاکباز، بیدل
🔻عاشقشدن= دلباختن، دلسپردن، دلدادن، پاکباختن، شیفتن، دیوانهشدن، بیهوششدن
🔻عاشق شوریده= خاش، شیدا
🔻عاشقکش= دلآزار، شیفتهکش
🔻عاشقنواز= دلنواز، شیفتهنواز
🔻عاشق و معشوق= دلدار و دلبر
🔻عاشقی= دلباختگی، دلدادگی، شوریدگی، شیدایی
🔻عاشقیت= دلسپردگی، شیفتگی
🔻عاشق یکفصله= دلدادهی یکروزه، سرسپردهی فَرَهی
🔻عشق= اِشغ، شیفتگی، شیدایی، دلدادگی، دلبردگی، دلباختگی، پاکبازی، مهر، مهرورزیدن، دوستداشتن، دوشارم، دوشِش، دُشاکی
🔻عشق افلاطونی= اِشغ افلاتونی، دوشِش پلاتونی، مهر پلاتونی
🔻عشق اکبر= اِشغ خدایی
🔻عشقباز= اِشغباز، دلباخته
🔻عشقبازی= اِشغبازی، شیفتگی، شیدایی، دلباختگی، دلدادگی، مهرورزی، دلبازی
🔻عشق جسمانی(شهوت)= وَرَن، تنشیفتگی
🔻عشق متقابل= اِشغ دوسویه، همدوشِشی، مهر دوسویه
🔻عشق ممنوع= اِشغ پنامیده، دوشش اَرُواک، مهر ناروا
🔻عشقنچشیده= اِشغنچشیده، خشکجان
🔻عشقورزیدن= اِشغورزیدن، مهرورزیدن، کامراندن
🔻معاشقه= مهرورزی، هممهری، همآغوشی، دلدادگی
🔻معشوق= دلبر، دلدار، دلربا، دلسِتان، نگار، ریکا، رایکا، رایگا، دوشَست، تاز
🔻معشوق جفاپیشه= گرگمست
🔻معشوقه= کیجا، دوستِگان، مول
❗️«اِشغ» واژهای پارسی است که بهنادرست «عشق» نوشته میشود.
✍نمونه:
🔺وِیس ترنم عشق را ازبرای رامین نجوا میکرد=
وِیس زمزمهی اِشغ در گوش رامین میخواند
🔺صحبت معشوق را طالبم =
همنشینی(و همسخنی) با دلبر را خواهانم
🔺بدو گفت مادر که ای «تاز» مام
چه بودت که گشتی چنین زردفام؟ #فردوسی
🔺که رامین را به تو دیدم سزاوار
تو او را «دوستگان»ی، او تورا یار #اسعد_گرگانی(ویس و رامین)
🔺در گلستانی که جولانگاه آن قد رساست
سرو، یک «ریکا»ی دارالمرزی کوتهقباست #میرنجات
🔺«رایگا» روی نمودهست و غلط افتادی
باش تا در طلب پویه جهان پیمایی #مولوی
🔺طعمهای کان «پاکبازان» را دهند
هرگز آن کی «نونیازان» را دهند؟ #عطار
🔺آن زنک می خواست تا با «مول» خویش
برزند در پیش شوی گول خویش #مولوی
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک
#عاشق #عاشقانه #عاشقی #عاشقیت #عشق #معاشقه #معشوق #معشوقه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
بترس از بدِ مردمِ بدنهان
که بر بدنهان تنگ گردد جهان
سخن هیچ مگْشای با رازْدار
که او را بوَد نیز انباز و یار
سخن را تو آگنده دانیهمی
ز گیتی پراگنده خوانیهمی
چو رازَت به شهر آشْکارا شوَد
دلِ بخردان بیمدارا شوَد
#فردوسی
امید که:
به نیکی خرَد رهنمای تو باد
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
💐
💐💐
🪷 جشن نیلوفر و افسانهی فرّ زرتشت
🪷 خردادروز از ماه تیر که برابر با ششم این ماه است روز برگزاری جشن نیلوفر در ایران کهن و یکی از جشنهای آب است. خرداد و تیر با آب و باران پیوند دارند و در باورهای باستانی نیلوفر نیز وابسته به آبان و آناهیتا(ایزدبانوی آبها) است.
🪷 آب از آن روی نزد ایرانیان ارجمند است که بخشهای بزرگی از این سرزمین از دیرباز خشک و خشن بوده و گاه درگیر خشکسالی رنجآور و گاه گرفتار تندآبههای ویرانگر بود. ولی ایرانیان خردمندانه با این پدیدهها روبرو میشدند. با کندن چاه و کاریز، ساختن آببند(سد) و راهآبههای گوناگون به دنبال راههایی برای سامان دادن آبرسانی بودند. شاید بتوان ایرانیان را بنیادگذاران سامانههای آبرسانی دانست که با رساندن آب به زمینهای تشنه و کاشت گیاه و درخت زمین زیر پای خود را زیبا و آباد میکردند.
🪷 در زیستبوم ایران ماه تیر ماه داشتِ فرآوردههای کشاورزی و آغاز گرما و خشکی است. پس نیاکان ما با روشهایی که گفته شد آب را به زمینهای تشنه میرساندند. کاری که در زمان خود بیمانند بود و نشان از مردمی توانا و کوشا داشت. به گواه یافتههای باستانشناسی مردم این سرزمین همیشه با زیستبوم سخت خود در نبرد بودند و این نبرد امروز هم با پیشرفت دانش دنباله دارد. این نبرد در «تیر یَشت» اوستا با افسانهی دلنشین جنگ میان تیشتر یا ایزد باران با دیو اَپوش که دیو خشکسالی است بازنمایی شده است.
ایرانیان هیچگاه با پلیدی آب را آلوده نمیکردند و روی رودخانهها پل میزدند تا آب آلوده نشود و ایزدان و ایزدبانوان آب آزرده نگردند.
🪷 به #جشن_نیلوفر برگردیم. نیلوفر/نیلوپر نام همگانی گلهای آبزاد است که گلهای زندگی و آفرینش خوانده میشوند. در افسانههای دینی ایرانیان کهن گل نیلوفر نگهدارندهی تخمه یا فرّ زرتشت است. در هر هزاره از تخمهی سوشیانت(موعود) سهگانهی زرتشت سه دوشیزهی پاک و برگزیده هنگام آبتنی در دریاچه کیانسه(هامون) سیستان باردار میشوند و هر سه سوشیانت در خردادروز از فرورودین یا ششم فروردین زاده میشوند.
🪷 نیلوفر با آفتاب سر برون میآورد و باز با آفتاب فرو میرود. در «برهان قاطع» نوشته شده که مرغی هنگام فرورفتن نیلوفر درمیآید و بامداد با شکفتن دوبارهی نیلوفر میپرد و میرود. شاید داستان مرغ در اینجا پیوندی با فرّ زرتشت و سهگانههای زرتشتی که در هر هزاره آشکار میشوند داشته باشد. به باور ایرانیان فرّ به کالبد مرغ در میآید.
در باورهای مهرپرستی نیز ایزد مهر از درون گل نیلوفر زاده میشود. در جشن مهرگان نیز موبد موبدان خوانچهای به شاه پیشکش میکرد که در آن گل نیلوفر بود. آب نیلوفر خوشبو بود و آن را «بوشکور» مینامیدند و همچون باده مینوشیدند.
🪷 از دید اخترشناسی جشن نیلوفر در روزهای واگشت(انقلاب) تابستانی و بلندترین روزهای سال و از سویی با آغاز تیر و آغاز گرمای سخت برگزار شده و در برابر جشن شب چله است که در آغاز واگشت زمستانی برگزار میشد. از سویی شاید جشن نیلوفر پیشواز جشن بزرگ #تیرگان باشد.
🪷 اگر به انگیزهی زمینی جشن نیلوفر بنگریم گفته شده که این جشن بهانهی گرامیداشت کشاورزی و باغبانی است. زیرا برگزاری این جشن همزمان بود با شکوفا شدن گلهای نیلوفر در آبهای ایران.
در تورات این جشن با نام جشن Mutradi خوانده شده که کهنترین ریشهی آن به ایرانیان و مادها برمیگردد. بیرونی نوشته است که جشن نیلوفر همچون جشن تیرگان برای سپاسگزاری از زمینهای کشاورزی برگزار میشد.
✍ برگرفته از یادداشتهای:
- جشن نیلوفر #وحید_شریعت_زاده تارنمای ایرانبوم
- جشن نیلوفر #بهمن_انصاری
🪷 بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/20877
#جشن_های_ایرانی
🪷 @AdabSar
🪷 جشن نیلوفر، رازآمیز و افسانهای
🪷 «نیلوفر»، یکی از رازآمیزترین نمادهای باستانی در خورآیان (مشرقزمین) بهویژه هند و ایران و نماد والایی آدمی است. زیرا پای در گِل، تن در آب و چشم بر خورشید و آسمان دارد. این گُل که در جهان باستان بسیار ارجمند بود بر دیوارهای کاخ آپادانا، در جامهی هخامنشیان و در تاغ بستان کرمانشاه دیده میشود. این گل از نمادهای آشتی و دوستی بود.
🪷 «جشن نیلوفر» در خردادروز از تیرماه برابر با ششم تیر در ایران برگزار میشد. «ابوریحان بیرونی» نوشته بود که جشن نیلوفر از جشنهای تازه است و دیرینگی جشنهای کهن را ندارد. در برهان قاطع آمده که امردادروز از هر ماه(روز هفتم هرماه) جشن بود که این جشن در ماه خرداد یا امرداد جشن نیلوفر خوانده میشد. ولی دیگران باور دارند که این جشن در خرداد روز (ششم) تیر برگزار میشد. روشن است که جشنهای چلهی تموز(یکم تیر تا دهم امرداد)، جشنهای آب و آفتاب و در پیوند با یکدیگر بودند ولی شوربختانه از چیستی و آیینهای جشن نیلوفر آگاهی چندانی برای ما نمانده و ایرانشناسان به چند گمانزد بسنده کردهاند.
🪷 مهرپرستی یا خورشیدپرستی از نخستین کیش و آیینهای آدمی در جهان باستان بود و پایههای یکتاپرستی در این زمان گذاشته شد. در باور ایرانیان گل نیلوفر با میترا یا خورشید پیوند داشت. زیرا رویش سالانهی نیلوفر در چلهی تموز که گرمترین روزهای سال بودند رخ میداد و از سویی این گلها هر پگاه با سر زدن خورشید میشکفتند و با فرو افتادنش بسته میشدند.
🪷 این ویژگی زیستی نیلوفر مایهی آن شد که نیلوفر و مهر یا آفتاب را از یک خاستگاه و در پیوند با یکدیگر بدانند.
🪷 در باورهای کهن، گل نیلوفر با آناهیتا یا ایزدبانوی آب و ایزدبانوی خرداد که او نیز نگهبان آبها بود، پیوند داشت. در ماتیکان (کتاب) پهلوی بندهش نوشته شده که نیلوفر نشانهی ایزدبانوی آبان بود.
🪷 یکی دیگر از گمانها دربارهی چیستی جشن نیلوفر این است که جشن تیرگان در دو روز و با نامهای تیرگان کوچک و تیرگان بزرگ برگزار میشد.
تیرگان کوچک یا جشن نیلوفر (ششم تیر) روزی بود که مردم خسته از جنگ بودند. بر پایهی افسانهها آرش کمانگیر برای پرتاب تیری که مرزهای ایران را نشان دهد به بلندی رفت و نیروی جان در تیر نهاد و کمان کشید. سه روز پس از آن و به یاری ایزدِ باد تیر روی درختی در آنسوی خراسان فرود آمد. در این روز جنگ پایان یافت و جشن بزرگی برپا شد که تیرگان بزرگ نام گرفت.
ولی جشن تیرگان هفت روز پس از جشن نیلوفر برگزار میشد و بسیاری ایرانشناسان با این گمان همرای نیستند.
🪷 جایگاه ریشهدار گل نیلوفر یک باور هند و آریایی است. گل نیلوفر امروز در میان هندوان ارزش والایی دارد و یکی از نمادهای یوگا است.
در نبیک(کتاب) «آیین زندگی، اخلاق کاربردی» نوشته شده که در آیین هندو و هنگام درونشد(ورود) به نیایشگاه(معبد) شما بهتر است همراه خود گل نیلوفر داشته باشید. این کار همانند گفتوگو با خداست. نیلوفر، گلی است که در آبهای آلوده و بدبو میروید ولی بسیار زیباست. نیایشکنندگان با این رفتار به خدا میگویند که تو همانی که میتواند از آلودگی چنین گل زیبایی بیافریند. من هم در گرداب همبودگاه(جامعه) و زندگی گرفتارم. مرا هم زیبا کن.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_نیلوفر #تیرگان
goo.gl/femBeX
🪷 برگرفته از:
- واژه نامهی دهخدا
- جشنهای آب #هاشم_رضی
- راهنمای زمان جشنها و گردهماییهای ملی ایران باستان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران (از دوران باستان تا امروز) #ابوالقاسم_آخته
- جشنها و آیینهای ایرانی با تکیه بر استوره و مردمشناسی #حسام_الدین_مهدوی
- آیین زندگی، اخلاق کاربردی #احمد_حسین_شریفی
🪷 برای آشنایی با آبانگان و جایگاه آناهیتا برچسب #جشن_آبانگان را بجویید و برای آشنایی با نام دخترانهی نیلوفر به این دو پیوند بنگرید:
t.me/AdabSar/6589
t.me/AdabSar/6590
🪷 @AdabSar
دو بازی به هم دَر نبایدزدن
می و بزم و نخچیر و بیرون شدن
که تن گردد از جُستن می گران
نگه داشتند این سخن مهتران
و گر دشمن آید به جایی پدید
ازین کارها دل نباید برید
درَم دادن و تیغ پیراستن
ز هر پادشاهی سپه خواستن
به فردا مَمان کارِ امروز را
برِ تخت مَنْشان بدآموز را
#فردوسی
امید که:
همه روزگارانِ تو سور باد
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌸
🌸🌸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻عینک*= Eyeglass، آیینَک، آیِنَک، دیدیار، چشمیار، چشمینه، چشمی، چشمک، چشمافزار
🔻عینک آفتابی= آیینک آفتابی، آیِنَک آفتابی
🔻عینک ذرهبینی= آیینَکِ ریزبینی، چشمیِ نزدیکبین
🔻عینکزدن= آیِنَکزدن
🔻عینکساز= Optometrist، آیِنَکساز
🔻عینکسازی= آیینکسازی
🔻عینک طبی= آیینک پزشکی
🔻عینکفروشی= Optometry، آیینکفروشی، آیِنَکفروشی
🔻عینکی= آیینَکی، آیِنَکی
🔻عدسی عینک= مِژوک آیینَک، شیشهی آیینک، شیشهی چشمینه
🔻جلد عینک= آیینکدان، آیِنَکدان، جاآیینکی
🔻قاب عینک= آیینکدان، آیِنَکدان، جاآیینکی
🔻نمرهی عینک= شمارهی آینک، شمارهی آیینک، شمارهی چشمیار، شمارهی دیدیار، شمارهی چشمینه، شمارهی چشمی، شمارهی چشمافزار
*«آیینک» واژهای پارسی است و «عینک» اَرَبیدهی(معرب) آن است.
✍نمونه:
🔺نیست ممکن که ز من دور توانی گردید
عینک صافدلان دورنما میباشد #صائب=
نیست شایا که ز من دور توانی گردید
آیِنَک پاکدلان دورنما میباشد
🔺جایت به فراز دیده در میدادند
چون عینک اگر کج و دورو میبودی=
جایت به فراز دیده در میدادند
چون چشمینه اگر کژ و دورو میبودی
🔺ای چشم سپهر از تو روشن
عینکنِهِ دیدههای روزن #درویش_واله_هروی=
ای چشم سپهر از تو روشن
آیینکنِهِ دیدههای روزن
🖋 #مجید_دری
#پارسی_پاک
#عینک #عینکی #Eyeglass #Optometrist #Optometry
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
نگاه انگیزشی داری بسی هار
ز چَشمانت وَرَن میبارد ای یار
فُسونی، کامجوی دل فریبی
لبت با خواهش بوسه منم چار
✍ سراینده و فرستنده: #کوروش_دورکی_بختیاری
#چکامه_پارسی
*پینوشت سراینده:
هار: سرمست، درنده
ورن: شهوت
فسونی: جادوگری
چار: سزاوار
@AdabSar
پویایی هر زبان زمانی آغاز میشود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری»
🖋📋 واژههای بیگانه در دستور زبان پارسی
«بخش سیزدهم»
گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی
#قید_وصف_و_حالت : بند فروزهگون
#قید_وصف : بند زاب، بند ویمند
#قید_تکرار : بند بازگردانی، بند پیوار (پیشنهاد نگارنده)، واگویه
#قید_نحوی : مایهافزا
#قیود : بندها
#کسره : زیر، آوازیر، نشان زیر
#کلام : گفت، گفتا، گویش، سخن، سَخون
#کلمات_استفهام : پُرسهها، پُرسواژهها
#کلمه : واژه، واچ، سخن، گپ
#کلمه_مرکب : واژهی آمیخته، واژآمیخت
#کنایه / #کنایات : نامگونه/ها، کماسه/ها
#ماضی_ابعد_مستمر : گذشتهی دورتر
#ماضی_ابعد (اَبعد): گذشتهی دورتر
#ماضی_استمراری (#ماضی_متمنی): گذشتهی آرزویی
#ماضی_استمراری (#ماضی_ناقص): گذشتهی همارگی
#ماضی_التزامی : گذشتهی واداری، گذشتهی شایدی
#ماضی_بعید : گذشتهی دور
#ماضی_مطلق : گذشتهی ساده، گذشتهی فراگیر، گذشتهی اَوَند
#ماضی_مقدم : گذشتهی پیشین، گذشتهی پیشینگی
#ماضی_نقلی_ثبوتیه : گذشتهی نگذشته
#ماضی_نقلی_حدوثیه : گذشتهی گذشته
#ماضی_نقلی : گذشتهی گفتاری، گذشتهی بازگویی
#ماضی : گذشته، پیشین، درگذشته
#مبهم : آچَم، پوشیده، پنهان، ناروشن
دنباله دارد
#پارسی_پاک
🖋📋 برجستهترین بازخنها (منابع):
۱- پیوستهای فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشهشناسی، محمدعلی داعیالاسلام
۳- فرهنگ ریشهشناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری
📋🖋 @AdabSar
هموندان ارجمند
برای بهتر دیدهشدن، نیاز به آگهی و دادوستد با کانالهای دیگر داریم.
بایسته است بدانید که ادبسار هیچ دیدگاهی در بارهی درونمایهی این کانالها ندارد و داوری دربارهی آنها را به خرد خودتان میسپارد.
👧🏻👦🏻 @AdabSar
ما در پیوند با خدایان سرزمینمان،
با آیینهای کهن دیارمان،
با آوای گاه شادان و گاه غمبار نیاکانمان که از ژرفای نهانمان میآید،
با کویرهای ترک خورده و خشکمان،
با بارانهای سیلآسامان،
با بوی سینهی مادرانمان،
با اشکهای پنهان پدرانمان،
با آهنگ اندوهناک شکستهامان،
با پهلوانان پیروز در پهنهی نبردهامان
و با کهن استورههامان که هر دم از ژرفامان میرویند و ما را به آن سوی دهشتبار و شگفتیزای زمانهها میبرند است که چَم[معنا] مییابیم.
اگر آنچه رفت را به یاد آریم، در آن خاک و از آن خاک نام میگیریم، با آن خاک و در یادها میمانیم.
اگر آنچه رفت از یادمان برود، بینام و نشان به سان پرهیبی سرگردان در ویرانههای دلهرهآور زمانه میآییم و میرویم و در ناکجای فراموشی ناپدید میگردیم.
🖋فرستنده: #خسرو_یزدانی
📸 «هربرت کریممسیحی»
🟫🔸 @AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻بیتالمال= گنجینهی کشور، داراییِ کشور، داراییِ همگانی
🔻بیتالمالچی= گنجور، گنجویر، گنجبان
✍نمونه:
🔺بیتالمال به مکانی گفته میشود که اموال عمومی متعلّق به تمام مسلمین در آنجا تهیه و حفظ میشود=
«گنجینهی کشور» به جایی گفته میشود که داراییهای همگانیِ وابسته به همهی مسلمانان در آنجا فراهم و نگهداری میشود
🔺دیهی مقتولین را از بیتالمال پرداختند=
خونبهای کشتگان را از داراییِ کشور پرداختند
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#بیت_المال
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔲 دنبالهی واژههای پارسی در زبان تازی
▫️ شَطَل = از پارسی شَتَل، پول نگهدار منگیان(قماربازان) در بازی
▪️ شِعر = از پارسی شَروِه، چامِه، چَکامِه، سَرواد، سُرُود، دانستن (از شعور). شنیده شده از واژهی سانسکریت Srati و ریشهی اوستایی سرو: شنیدن، سرود است
▫️ شُغل = از پارسی شَوال، کار و پیشه
▪️ شفُارِج، بَشارج = از پارسی پیشیاره، تَبَگ(تبق) و یا خوانچه، آردینه(حلوا)
▫️ شَفَش، شَفشَف = از پارسی شَفش، شُفش، شفشه، چوب یا نی پنبهزنی، شاخهی درخت، گونهای ماهی رودخانه
▪️ شَفلَج = از پارسی شفلج، درخت کبر و میوه آن
▫️ شَفَلًقه = از پارسی شَپَنک، از بازی نوجوانان
▪️ شَک = از پارسی شک Sak، گُمان، دودلی. از سانسکریت sank و sanka گمان، بدگمانی
▫️ شُک = از پارسی شُک، داروی مرگ موش
▪️ شَکاّک = از پارسی شک، شَکدار، شَکزن، دُودِل، دیرباور
▫️ شَکَر = از پارسی سُگّر، شِکَر sekar، افشرهای که از چغندر یا نیشکر میگیرند، در پهلوی sakar
▪️ شکربَرَه = از پارسی شکرپاره(زردآلو)
▫️ شَکَرهنَج = از پارسی شِکرهنگ، خار و خسک
▪️ شکنجه (گویش عراقی) = از پارسی شکنجه Sekanje در پهلوی Sikenjak، به دستگاه فشارندهی تختههای چوب میگویند، منگنه، چلاننده
▫️ شَلاله = از پارسی شَلال، آجیده یا بخیهی درشت زدن پارچه، کوک زدن
▪️ شکیب = از پارسی شکیب Sakib ، بردباری
▫️ شَلجَم، شَلحَم، شلغَم = از پارسی شَلغم
▪️ شِلحَف = از پارسی چُلبُله(اضطراب، شتاب، بیقراری)، نگرانی
▫️ شَلغَمی، شلجمی = از پارسی شلغمی، نما(شکل) هندسی
🔲 @AdabSar
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- وامواژهها در زبان عربی، شهابالدین احمد خفاجی مصری، ترجمه حمید طبیبیان
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ
✍ گردآوری: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
🔲 @AdabSar
میسوزم از این دورویی و نیرنگ
یکرنگی کودکانه میخواهم
ای مرگ از آن لبان خاموشت
یک بوسهی جاودانه میخواهم
#فروغ_فرخزاد
#چکامه_پارسی
◾️▫️ @AdabSar
🍃 روز جهانی زیستبوم 🍃
در سال ۱۹۷۲ ترسایی(میلادی) روز ۵ ژون از سوی سازمان ملل روز جهانی زیستبوم(محیط زیست) نام گرفت. با این آرمان که آگاهی و انگیزه مردم را دربارهی زیستگاه بالا برده و از نابودی بیشازپیشِ آن جلوگیری نماید.
بایسته است بدانیم که ایرانیان از دیرباز در پاسداشت و گرامیداشت زیستبوم سرآمد بوده و این رفتار پیوندی ناگسستنی با فرهنگ ایرانی دارد.
سدههاست که در ایران جشنهایی در پاسداشت زمین، گیاهان و جانوران برگزار میشود و با نگاهی به آیین این جشنها نیک میتوان دریافت که از ویژگیهای آشکار و بنیادین آن گرامیداشت همهی نشانههای زیستی و پرهیز از بدرفتاری با زمین و چرخه آفرینش است و چهبسا با آیینهایی همراه است که به انگیزهی پاکیزگی و پاسداری از زیستبوم برگزار میشود.
امید است در این روز و همه روزهای سال با بخشیدن چهرهای مهربانانه و دلسوزانه به گرفتاریهای(مسایل) زیستبومی و با آگاهی از خویشکاری(وظیفه) خویش در برابر زیستگاهمان، همسو با آیینهای نیایی و همراه با مردم جهان در پاسداری از زیستبوم کوشیده و نگاهبان زیستگاه و همهی گونههای زیستی آن باشیم.
#مجید_دری
#زیست_بوم
🌍🧹 @AdabSar
رفت یار و آرزوی او ز جانِ من نرفت
نقشِ٭ او از پیش چشم خونفشانِ من نرفت
من بدان بودم که پایش گیرم و میرم به دست
چون کنم کو گاهِ رفتن در میان من نرفت
#امیرخسرو_دهلوی
#چکامه_پارسی
*= نَخش
@AdabSar
سرِ تختِ شاهی بپیچد سه کار
نخستین ز بیدادْگرشهرْیار
دگر آنکه بیسود را بَرکشد
ز مردِ هنرمند سَردَرکشد
سه دیگر که با گنجْ خویشی کنَد
به دینار کوشد که بیشی کنَد
به بخشندگی یاز و دین و خرَد
دروغ ایچ تا با تو برنگذرد
#فردوسی
امید که همواره:
سرَت سبز باد و دلت شادْمان
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
💐
💐💐