adabsar | Unsorted

Telegram-канал adabsar - ادب‌سار

12480

آرمان ادب‌سار پالایش زبان پارسی والایش فرهنگ ایرانی instagram.com/AdabSar گردانندگان: بابک مجید دُری @MajidDorri پریسا امام‌وردیلو @New_View فروشگاه ادبسار: @AdabSaar

Subscribe to a channel

ادب‌سار

💫

دری به روی من ای یار مهربان بگشای

که هیچ کس نگشاید، اگر تو در بندی!

#سعدی
#چکامه_پارسی
@AdabSar

Читать полностью…

ادب‌سار

🔷💠🔹🔹
@AdabSar
🔅پیام شما


🔶پیش‌نوشت:
یکی از همراهان ادبسار واژه‌ی "فرپار" را به‌جای واژه‌ی بیگانه‌ی "پیکسل" برساخته‌اند که همراه با روشنگریِ آن در پی می‌آید.
شما نیز می‌توانید دیدگاه خود را در این زمینه بفرستید تا در ادبسار همرسانی شود.


🔸فَرپار = پیکسل

ریشه شناسی واژه ی "فرپار":
همانگونه که می‌دانید واژه ی بیگانه ی "پیکسل" (pixel) یعنی کوچکترین بخش از یک نگاره ی (تصویر) دیجیتال.
این واژه در زبان پارسی پرکاربرد است و هنوز واژه ی برابر آن در پارسی ساخته نشده است، پس گزیریدم (تصمیم گرفتم) تا برابرش را بسازم.
نخست بهتر است این واژه را در زبان مادری اش بررسی کنیم:

»pixel = pix + el (pix + element) pix: /pIks/ n [plural]
[Date: 1900-2000; Origin: pics, plural of pic]
informal pictures or photographs.

»واژه ی "pix" گونه ی نگارشی نارَسمی از واژه ی "pictures" یا "photographs" است و معنی آن "فرتور ها" (عکس ها) است.
el: short form of element
【PART】
one part or feature of a whole system.

معنی بالا فقط یکی از معنی های "element" و معنی مورد نظر در واژه ی پیکسل است که یعنی بخش کوچکتر از یک جسم؛ در پارسی اگر پسوند "پار" پس از یک واژه بیاید همین مفهوم را می رساند. مانند تکپار، بسپار، همپار [در دانش کیمیا(شیمی)]

برابر "pix"  می‌توان واژه ی "فرتور" را بگذاریم و برای "el" هم می توان پسوند "پار" را گذاشت؛ اکنون واژه ی مشتق حاصل اینگونه می شود:
"فرتورپار" /farturpār/
همانگونه که دیدیم انگلیسی زبان ها از واژه ی "element"  پسوند "el" را ساختند ما هم می توانیم واژه ی "فرتورپار" را کوتاه تر کنیم تا کاربرد آن آسان تر شود، اینگونه:
"فرپار" /farpār/
چون واژه ی پیکسل یک واژه ی تک مفهومی است به نظر من چنین کاری اشکال ندارد و بسیار هم سودمند خواهد بود.

من بیشتر می کوشم تا پارسی سره سخن بگویم و بنویسم... اما با توجه به سیاست فرهنگستان که از گنجینه ی واژگانی که امروزه فارسی زبان ها آنها را به کار نمی برند در واژه سازی کمتر استفاده می کند (مانندِ فرتور)... پس واژه ی "عکسپار" /akspār/ را نیز پیشنهاد می کنم.
اما در کل تلفظ "فرپار" از همه آسان تر است و من آن را می پسندم چون خوش آهنگ تر هم است.

✍نمونه ی کاربرد این واژه را در ادامه می‌بینیم:

🔺کوچکترین بخش ساختاری یک نگاره (تصویر) را پیکسل گویند =
کوچکترین بخش ساختاری یک نگاره (تصویر) را فرپار گویند.

🔺رزولوشن این نگاره پنج مگا پیکسل است =
رزولوشن این نگاره پنج مگا فرپار است.

فرستنده #میلاد_فرخ_وند
@AdabSar
🔷💠🔹🔹

Читать полностью…

ادب‌سار

ناگه‌گیرم کرد بارانِ سدایت نازنین!
دردهایم را ببین
دیدگانم خیره‌ی تاریکیِ درد و ستم
ماهِ من!
بیدار شو
از خرده‌خوابی که مرا آزرده است.


✍🏻 ناگه‌گیر: غافلگیر
#بلال_ریگی
#چکامه_پارسی
@AdabSar

Читать полностью…

ادب‌سار

💫

سَدبار قلم تیز شد و خاطره نگذاشت

یک جمله شکایت به نگارم بنگارم

#احسان_افشاری
@AdabSar

Читать полностью…

ادب‌سار

🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻آکواریوم= Aquarium، آبزی‌دان، آبزی‌گاه، آبزی‌نما، ماهی‌خانه

✍نمونه:
🔺آکواریوم محفظه‌ای شیشه‌ای است که در آن حیوانات و نباتات آبزی را نگهداری می‌کنند=
آبزی‌دان نِگَهدانی شیشه‌ای است که در آن جانوران و گیاهان آبزی را نگهداری می‌کنند


گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#آکواریوم #Aquarium
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸

Читать полностью…

ادب‌سار

💫

ماه وقتی در شب موهای تو گم می‌شود
کاروانی بین ابروهای تو گم می‌شود

ناخدا هر قدر دریا را بلد باشد شبی
کشتی‌اش در موج گیسوهای تو گم می‌شود

#حسن_حسن_پور
@AdabSar

Читать полностью…

ادب‌سار

🔷💠🔹🔹
@AdabSar
«درِ نام جستن
دلیری بود
زمانه ز بَددِل
به سیری بود
🍃🌷🍃
چوپرسند
پرسندگان از هنر
نشاید که پاسخ دهیم
از گهر
🌺🌸🌺
گهر بی‌هنر
ناپسندست و خوار
برین داستان زد
یکی هوشیار»
#فردوسی
🌼🌺🌼
امید به هفته‌ای بی‌آسیب

فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
💠🔷🔹🔹

Читать полностью…

ادب‌سار

🌬🌾 @AdabSar

🌾 آشنایی با جشن‌های ایرانی
🌾 جشن "بادبره" یا "بادروزی"

🌪🌪 روز بیست و دوم هرماه از گاهشماری باستانی ایران "بادروز" نام داشت و گرامی داشته می‌شد. زیرا باد یکی از چهار آخشیج سپند(عنصر مقدس) و پاک‌کننده است.

⛈⛈ پیشینیان سالی یک‌بار "بادروز" را جشن می‌گرفتند که یک هفته دنباله داشت. ایران‌شناسان درباره‌ی اینکه جشن "بادبره" در چه زمانی برگزار می‌شد، دو گمان دارند.
چند تن بادروز از دی ماه و شماری دیگر بادروز از بهمن‌ماه را درست می‌دانند.
با نگر به آگاهی اندکی که برای ما مانده، به دید می‌رسد که گمان نخست فزین‌تر(قوی‌تر) باشد.

🌿🌿 "جشن باد" داستانی خواندنی دارد. می‌گویند در هزاره‌های دور، هفت سال در سرزمین ما باد نوزید. پس از هفت سال در چنین روزی، چوپانی نزد خسرو* رفت و گفت: دیشب بادی به آهستگی وزید تا جایی که موی گوسپندان(گوسفندان) اندکی جنبید. این رویداد ایرانیان را شاد کرد و "جشن بادروزی" پدید آمد.

🍃🍂 در "جشن بادروزی" بازار همگانی برپا می‌شد و مردم در آن روز رشته‌هایی از نخ هفت‌رنگ را به آغوش باد می‌سپردند.
ابوریحان بیرونی می‌گوید که در گومِس (قم) و شهرها و روستاهای نزدیک به آن، "بادروز" با شادی، پایکوبی و راه افتادن کاروان‌های شادی همراه بود. همچنین در بازار ویژه‌ی این جشن، ابزار شادمانی در دسترس بود. در اسپادانا(اصفهان)، این روز را "کژین" می‌نامیدند و یک هفته جشن می‌گرفتند.

🌬🌬 به این جشن "کژین" و "باذ وره" نیز می‌گویند. در زبان اوستایی «واتـَه»(باد) و ایزد نگاهبان آن با همین نام از بزرگ‌ترین ایزدان ایرانی در باورهای زُروانی بشمار می‌رفتند.


🗒🗒 پی‌نوشت:
در داستان‌ها نوشته‌اند "شبان نزد کسرا رفت..." کسرا اربیده(تازی شده) خسرو است و در گذشته تازیان به همه‌ی پادشاهان ایران کسرا(خسرو) می‌گفتند. در داستان‌های جشن بادروزی نوشته نشده که فردید(منظور) کدام پادشاه ایران است. تنها می‌توان گمان کرد که یکی از پادشاهان کهن، پیش از دوره‌ی ساسانیان باشد.

گردآوری و نگارش #پریسا_امام_وردی
______________
📖📖 برداشت از:
۱- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
۲- گاهشماری و جشن‌های ایران باستان #هاشم_رضی
۳- جشن‌های ایرانیان #عسگر_بهرامی
______________
#فرهنگ_ایران #دیگان #بادروز
🌬🍃 @AdabSar

Читать полностью…

ادب‌سار

💫

در عزاداری او رسم ِ چهل روز کم است

ياد چشمش همه‌ى عمر سيه‌پوشم كرد!

#كاظم_بهمنـی
@AdabSar

Читать полностью…

ادب‌سار

🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔷پارسی‌گویی هماره جایگزین‌کردن واژه‌ای پارسی به‌جای واژه‌ی بیگانه نیست. گاهی می‌توان با واگویِشِ درست واژه، پارسی را پاک سُخَنید.
بسیاری از واژه‌ها پارسی‌اند، ولی به‌گونه‌ای نادرست و با زبانی بیگانه بازگو می‌شوند.
در پی، شماری از این واژه‌ها را می‌آوریم و امید داریم که شما نیز در پربارترکردن این پِهرِست یاری‌مان کنید.

#ابلق= اَبلَک
#اذناب= دُنب‌ها، دم‌ها
#ذنب= دُنب، دم، دنبال، دنباله
#اریکه= اورنگ
#اسفنج= اسپَنگِه
#جزاء= (جِزیَه‌ها)، گَزیَت‌ها
#جند= گُند، سپاه، یاوران
#جندی= گُندی، سپاهی
#جندی_شاپور= گُندی‌شاپور
#جنود= گُندها، سپاهان
#جوال= گَوال
#جوالدوز= گَوالدوز
#جیره= گیره، روزیانه
#خفه= خپه
#خناق= خُناک
#قلیان= غَلیان
#مهمیز= مِهمیخ

🔹شماری دیگر از این واژگان:
t.me/AdabSar/9292
t.me/AdabSar/9353
t.me/AdabSar/9495


گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸

Читать полностью…

ادب‌سار

💫

دلی را غنچه کن گر می‌توانی

پریشان‌کردن دل‌ها هنر نیست

#میرزا_ملک
#چکامه_پارسی
@AdabSar

Читать полностью…

ادب‌سار

@AdabSar

نفسی داشتم و ناله و شیون کردم
بی‌تو با مرگ عجب کشمکشی من کردم

گرچه بگداختی از آتش حسرت دل من
لیک من هم به صبوری دل از آهن کردم

لاله در دامن کوه آمد و من بی‌رخ دوست
اشک چون لاله‌ی سیراب به دامن کردم

در رخ من مکن ای غنچه ز لبخند دریغ
که من از اشک ترا شاهد گلشن کردم

شبنم از گونه‌ی گلبرگ نگون بود که من
گله‌ی زلف تو با سنبل و سوسن کردم

دود آهم شد اشک غمم ای چشم و چراغ
شمع عشقی که به امید تو روشن کردم

تا چو مهتاب به زندان غمم بنوازی
تن همه چشم به هم‌چشمی روزن کردم

آشیانم به سر کنگره‌ی افلاک است
گرچه در غمکده‌ی خاک نشیمن کردم

شهریارا مگرم جرعه فشاند لب جام
سال‌ها بر در این میکده مسکن کردم

#شهریار
@AdabSar

Читать полностью…

ادب‌سار

💫

یک‌دو‌سه‌چار... می‌شمارم خود را
من دست کسی نمی‌سپارم خود را

گفتی که مرا دوست نداری.... باشد
من جای تو نیز دوست دارم خود را

#امید_قطبی_زاده
@AdabSar

Читать полностью…

ادب‌سار

@AdabSar

روی لب‌های تو وقتی ردی از لبخند نیست
در وجودم سنگ روی سنگ دیگر بند نیست

اخم‌هایت را کمی وا کن که تاب آوردنش
در توان شانه‌های خسته‌ی الوند نیست

خواجه‌ی قاجار اگر چشم کسی را کور کرد
قصه‌اش آنچه مورخ‌ها به ما گفتند نیست

خواست تا از چشم‌زخم دشمنان حفظت کند
خوب می‌دانست کار آتش و اسپند نیست

آنقدر شیرین زبانی کار دستم داده‌ای
قند خون از خوردن بیش از نیاز قند نیست

ای تنت شیراز رازآلود، فتحت می‌کنم
گرچه در رگ‌هام خون پادشاه زند نیست


#سورنا_جوکـار
@AdabSar

Читать полностью…

ادب‌سار

👥👥👥👥
🔅پرسش شما

درود بر شما دوست ارجمند
معادل پارسی واژه ی فلاسک چیست؟ روشنگری کنید
سپاسگزارم


🔅پاسخ ادبسار 👇👇👇

Читать полностью…

ادب‌سار

@AdabSar

با منِ بی‌کسِ تنهاشده یارا تو بمان
همه رفتند از این خانه، خدا را تو بمان

من بی‌برگ خزان‌دیده دگر رفتنی‌ام
تو همه بار و بری، تازه‌بهارا تو بمان

داغ و درد است همه نقش و نگار دل من
بنگر این نقشِ به‌خون‌شسته، نگارا تو بمان

زین بیابان گذری نیست سواران را، لیک
دل ما خوش به فریبی‌ست، غبارا تو بمان

هر دم از حلقه‌ی عشاق پریشانی رفت
به سرِ زلف بتان سلسله‌دارا تو بمان

شهریارا تو بمان بر سر این خیلِ یتیم
پدرا، یارا، اندوه‌گسارا تو بمان

سایه در پای تو چون موج چه خوش زار گریست
که سرِ سبزِ تو خوش باد، کنارا تو بمان

#هوشنگ_ابتهاج
@AdabSar

Читать полностью…

ادب‌سار

🇮🇷🏴 و ایران
نام زنی‌ست که
هر روز به یک زبان
در داغ فرزندانش مرثیه می‌سراید...

@AdabSar

Читать полностью…

ادب‌سار

بامداد خوش و روزگار خوشتر باد🌺
روز را با شادی بیاغازیم
درود بر شادی که پیش‌نیازِ خردورزی است
اندوه‌پروران و گریه‌سالاران
ویرانگران رستگاری مردم هستند
پاینده ایران سرافراز🌹

فرستنده #آرتاباز
@AdabSar

Читать полностью…

ادب‌سار

@AdabSar

ای مردمان بگویید، آرام جان من کو؟
راحت‌فزای هرکس، محنت‌رسان من کو؟

نامش همی نیارم، بردن به پیش هرکس
گه‌گه به ناز گویم، سرو روان من کو؟

در بوستان شادی، هرکس به چیدن گل
آن گل که نشکفیده‌ست، در بوستان من کو؟

جانان من سفر کرد، با او برفت جانم
باز آمدن از ایشان، پیداست آن من کو؟

هرچند در کمینه، نامه همی نیرزم
در نامه‌ی بزرگان، زو داستان من کو؟

هرکس به خان‌ومانی، دارند مهربانی
من مهربان ندارم، نامهربان من کو؟

#انوری
@AdabSar

Читать полностью…

ادب‌سار

👥👥👥👥
🔅پرسش شما

سلام خسته نباشید
ببخشید خواستم بپرسم واژه «آکواریم» معادل فارسی نداره؟ اگه داره چیه؟


🔅پاسخ ادبسار 👇👇👇

Читать полностью…

ادب‌سار

💫

باران هميشه حادثه‌اى عاشقانه نيست

از ما كه سقفمان شده است آسمان بپرس!

#فريبا_صفرى_نژاد
@AdabSar

Читать полностью…

ادب‌سار

🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔹"قلم" واژه‌ای بیگانه است که در زبان فارسی به چند چَم(معنی) به‌کار می‌رود:
۱. واژه‌ی سُریانی تازی‌شده و ابزاری است که با آن می‌نویسند: کِلک، خامَک، خامِه، خودنویس، خودکار
۲. استخوان ساگِ(ساق) دست یا پا: نَی استخوان، شَتالَنگ، آرنج(در دست)
۳. کالا
۴. شماره
۵. ابزاری برای کندن و هموارکردن: Stylus، سنگ‌خرَاش، آگُس، کـَندار

🔻قلم‌تراش = خامِه‌تراش
🔻قلم حجاری = Stylus، سنگ‌خَراش، آگُس، کـَندار(ابزاری برای کندن و هموارکردن)
🔻قلم‌خورده = کِلک‌خورده، زُدوده
🔻قلمدان = خامِه‌دان، خامَکدان، کِلکدان
🔻قلم دوات = خامه آمِه(آمِه=دوات نویسندگی)
🔻قلمدوش = شانه‌سوار
🔻قلم‌زدن = کِلک‌زدن، نیک نوشتن
🔻قلم‌زن = کِلک‌زن، خامَکدَست، نویسنده، نِگارگر
🔻قلم‌شدن = بریده شدن، شکستن
🔻قلم‌کردن = دوپاره‌کردن، شکستن
🔻قلم کشیدن = بریدن، زُدودن، نادیده گرفتن
🔻قلم‌مو = خامه‌مو، مویین‌خامه
🔻قلمی‌شدن = کِلکی‌شدن، نوشته‌شدن
🔻قلمی‌کردن = کِلکی‌کردن، نوشتن، یادداشت‌کردن
🔻اهل قلم = نویسنده، نویسندگان، نویسکاران
🔻سیاه قلم = سیاه خامَک، سیاه خامه
🔻یک‌قلم = همه، همگی، یک‌جا، یک‌بار، یک‌باره، یک‌سره
🔻اقلام = خامه‌ها، کِلک‌ها، نمونه‌ها، کالاها، ریزِ کالاها
🔻اقلامی از = نمونه‌هایی از
🔻اقلام صادراتی = کالاهای فرستنی، ریزِ کالاهای فِرِستَنی
🔻اقلام وارداتی = کالاهای آوردنی، ریزِ کالاهای آوَردَنی

✍️نمونه:
🔺قلم را در قلمدان قرار دادم =
کلک را در کلکدان نهادم/ گذاشتم/هِشتَم/ جای دادم

🔺قلم در قلمدان قرار دارد =
خامه در خامه‌دان است/جای دارد

🔺قلم در قلمدان قرار گرفت =
خودکار در جاخودکاری جای گرفت/ نهاده شد

🔺سفارش رسید، ولی چند قلم کسری داشت =
سِپارش رسید، ولی چند کالا/دانه کمبود داشت

🔺فلانی یک‌قلم صدهزار تومان جنس خرید =
بَهمانی یک‌جا سَدهزارتومان کالا خرید

🔺اسمش از لیست قلم خورده بود =
نامش از پِهرست زدوده شده بود

🔺قلمِ توانایی دارد =
خامه‌ی توانایی دارد
نویسندگی توانایی دارد
نویسنده‌ی توانایی است

🔺بعضی از اقلام افزایش بها داشتند =
برخی از کالاها افزایش بها داشتند

🔺از ارتفاع سقوط کرده و جفت پاهایش قلم شده بود =
از بلندی افتاده بود و جفت پاهایش شکسته بود

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#قلم #اقلام
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸

Читать полностью…

ادب‌سار

💫

ما آزموده‌ایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش

از بس که دست می‌گزم و آه می‌کشم
آتش زدم چو گل به تن لخت‌لخت خویش

#حافـظ
@AdabSar

Читать полностью…

ادب‌سار

@AdabSar

هست آیا مهربان‌تر از تو در دنیای من؟
هست آیا پاسخی جز "نیست" بر "آیا"ی من؟

بی تو دنیا غیر خاموشی ندارد، روشن است!
با تو زیبا می‌شود دنیای نا زیبای من

گرم خواهد شد زبانم با لبان آتش‌ات
سرد خواهد شد اگر باشی کنارم "چای من"

ترس رسوایی و تاس بی‌خیالی ریختم
تا ببازی هر چه را پوشید‌ه‌ای در پای من

شمع هم خاموش شد اما نمایان است باز
اختلاف رنگ اعضای تو و اعضای من

عشق یعنی من، که پا پیچیده‌ام بر پای تو
عشق یعنی تو، که خوابت می‌برد در جای من

ماندنی شد وای من! عهدی که باهم بسته‌ایم
این کبودی گلو این جوهر‌ امضای من!

شب‌بخیر آرامش شب‌های نا آرام عشق
شب‌بخیر انگیزه‌ی بیداری فردای من...

#مجتبا_سپیـد
@AdabSar

Читать полностью…

ادب‌سار

🔹روشنگری «فریدون جنیدی» درباره‌ی واژه‌ی «درود»

فرستنده #یوتاب
#درود
@AdabSar

Читать полностью…

ادب‌سار

💫

مگذار باخبر شود از مقصدت کسی

هَتا به سوی میکده وقتِ اذان بیا!

#فاضل_نظری
@AdabSar

Читать полностью…

ادب‌سار

🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻جنس = (Goods, Commodity)، کالا
🔻اجناس = کالاها

✍نمونه:
🔺آیا حاضرید برای ابتیاع جنس استاندارد، هزینه‌ی زیادتری تادیه کنید؟ =
آیا آماده‌اید برای خرید کالای اِستانده، هزینه‌ی بیشتری پرداخت کنید؟

🔺اجناس را داخل انبار بگذارید =
کالاها ر ا درون انبار بگذارید


🚩 واژه‌ی "جنس" را برخی پارسی و برخی نیز یونانیِ تازی‌گشته می دانند.

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#جنس #اجناس
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸

Читать полностью…

ادب‌سار

💫

نخواه داغ دلم را به بوسه کم بکنی

مگر به شعله‌ی آتش، شراب می‌ریزند؟


#سعید_صاحب_علم
@AdabSar

Читать полностью…

ادب‌سار

🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻فلاسک، Flask، Flasque:
- فِلِشک(از دید آوایی به «فلاسک» نزدیک است و بهتر در یاد می‌ماند)
- دمابان
- آبدان


گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#فلاسک #Flasque #Flask
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶

Читать полностью…

ادب‌سار

💫

مخند ای نوجوان زنهار بر موی سپید من

که این برف پریشان بر سر هر بام می‌بارد

#صائب_تبریزی
#چکامه_پارسی
@AdabSar

Читать полностью…
Subscribe to a channel