سوزن عشقی(اِشغی) که خار غم بر آرد کو که من
بارها این درد را اینگونه درمان کردهام
از تو تنها نه، که از یاد تو هم دل کندهام
خانه را از پایبست اینبار ویران کردهام
#حسین_منزوی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
«سری را کجا
مغز باشد بسی
گَواژه نباید زدن
بر کسی
🌺🌸🌺
زبان را نگهدار
باید بُدن
نباید روان را
به زهر آژدن
🌼🌸🌼
که بر انجمن
مرد بسیار گوی
بکاهد به گفتار خود
آبروی»
#فردوسی
☘️🌺☘️
به امید هفتهای با آرامش
فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
💫
دلخوش به نگاه گاهگاهت هستم
شرمندهی چشم بیگناهت هستم
پاداش کدام کار خوبم هستی؟
تاوان کدام اشتباهت هستم؟
#امیر_مرادی
@AdabSar
@AdabSar
نه دلآزرده، نه دلتنگ، نه دلسوختهام
یعنی از عمر گران هیچ نیندوختهام
پاسخ سادهی من سختتر از پرسش توست
عشق درسیست که من نیز نیاموختهام
روسیاه محک عشق شدن نزدیک است
سکهی قلب زیانیست که نفروختهام
برکهای گفت به خود، ماه به من خیره شدهست
ماه خندید که من چشم به خود دوختهام
شدهام ابر که با گریه فرو بنشانم
آتش صاعقهای را که خود افروختهام!
#فاضل_نظری
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅آشنایی با نامهای ایرانی
«ستایش»
نام خوش آوا و دخترانهی "ستایش" به چم نیایش، پرستش، ستودن، نیکویی گفتن و سپاسگزاری از ایزد یکتا است.
🙏 نام "ستایش" ریشه در واژهی "سَتا" یا "سَتی" دارد و "ستا" نیز کوتاهشدهی(مخفف) واژهی "اوستا" است. هرچند دربارهی ریشهی واژهی "اوستا" هم دیدگاهها گوناگوناند ولی بیشتر پژوهشگران باور دارند که "اوستا"(اوس/افس+ستا/ستی) به چم سرودهی شگفتانگیز نیایش و نیایش شگفت است. "ستایش" همچنین نام یکی از سرودههای زرتشتیان است.
"ستایش" در زبان پهلوی "ستایَشن" خوانده میشد.
🙏 "ستا" و "ستایش" در ادبسار(ادبیات) ایران:
-ستایشات به حقیقت "ستایش" خویش است
که آفتاب "ستا" چشم خویش را "بستود"!
#مولوی
-به میدان دانش به اسب هنر
نشین و ببند از "ستایش" کمر!
#اسدی
-بدو گفت رودابه کای شاهزن
سزای ستایش به هر انجمن!
#شاهنامه #فردوسی
-ستایش خوش آیدش بر هر هنر
نکوهش نبایدش خود زیچ در!
#بوشکور
🇮🇷 شماری از نامهای ایرانی دخترانه و پسرانهی همآوا:
👧🏻 سپیتا، سپیدخت، نیایش، ستوده، سپیناز، ستاره و...
👦🏻 سرایش، ساتیار، سترگ، سپنتا، ساسان و...
#پریسا_امام_وردی
#نام_دخترانه_ایرانی
#ستایش
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
💫
کسی که گفت «به گل نسبت است روی تو» را
فزود قدر گل و برد آبروی تو را
#عمان_سامانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻نقطه = ۱. دیل، تیل*، خال، ۲. گاه، بخش، گوشه، جا، ۳. کُیان، میانه، میانک(مرکز) ۴. نوک، لبه
🔻نقطه اتصال = پیوندگاه
🔻نقطه اتکاء = اَندَخسگاه(اَندَخس=پشتیبان)
🔻نقطه اثر = هِناگاه، دیلِِ کاربَست
🔻نقطه اوج = بالِست، اوجگاه
🔻نقطه تقارن = دیلِ یکسَنجی
🔻نقطه توقف = مانگاه(در خُنیا)
🔻نقطه ثقل = گرانیگاه
🔻نقطهچین = دیلچین
🔻نقطه حرکت = تازگاه
🔻نقطه حساس = سُهِشگاه
🔻نقطهدار = دیلدار
🔻نقطه دایره = میانَک پرهون
🔻نقطه روشن پرگار = دیل روشن پرگار، 1. میخ سپهر(=قطب فلک)، 2. میانک جهان
🔻نقطه زرین = دیل زرین
🔻نقطه شروع = آغازگاه
🔻نقطهضعف = گزک، آسيبگاه، زبونگاه
🔻نقطه عزیمت = یازگاه
🔻نقطه عطف = چرخِشگاه
🔻نقطهگذاری = دیلگذاری، نشانهگذاری
🔻نقطه مقابل = هَمخَوند(هم آوای هَمچَند)
🔻نقطه موهوم = دیلِِ پنداری
🔻نقطهنظر = دیدگاه، نگرگاه، نگرش
🔻نقاط / نُقَط = (نقطهها)، دیلها
✍️نمونه:
🔺نقطه سَرِ خط =
دیل سر رَج
🔺پارهخط، خط راستی است که بین دو نقطه محصور باشد =
رَجپاره، رَجی است که میان دو دیل کشیده شده باشد
🔺یک دایره، هم تقارنِ محوری دارد و هم تقارن نقطهای =
یک پَرهون، هم یکسَنجی گـِردگاهی دارد و هم یکسَنجی دیلگاهی
🔺عمیقترین نقطهی دنیا در اقیانوس آرام است =
ژرفترین جای گیتی در اَبَردریای آرام است
🔺بحثهای مفید به ظهور نقطهنظرهای جدید منجر میشود =
گفتمان سازنده به پیدایش دیدگاههای نو میانجامد
🔺در هر نقطهای از شهر قابل دسترسی است =
در هر گوشهای از شهر دستیافتنی است
* "تیل" واژهای دساتیری است و بهتر است که آن را بهکار نبریم("دساتیر" نام نَسک(کتاب) پیامبری دروغین به نام "ساسان پنجم" است که واژههای ساختگی آن مایهی گمراهی فرهنگنویسان و سرایندگان پس از خود شد. برخی از واژههای دساتیری امروز در میان پارسیزبانان رواگ(رواج) دارد).
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#نقطه #نقاط #نقط
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
🔹برگردان سرودهی حافظ به پارسی پاک
🔹به فارسی:
ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
از بس که دست میگزم و آه میکشم
آتش زدم چو گل به تن لَختلَخت خویش
دوشم ز بلبلی چه خوش آمد که میسرود
گل گوش پهن کرده ز شاخ درخت خویش
کای دل تو شاد باش که آن یار تندخو
بسیار تندروی نشیند ز بخت خویش
خواهی که سخت و سست جهان بر تو بگذرد؟
بگذر ز عهد سست و سخنهای سخت خویش
وقت است کز فراق تو وز سوز اندرون
آتش درافکنم به همه رخت و پخت خویش
ای حافظ ار مراد میسر شدی مدام
جمشید نیز دور نماندی ز تخت خویش
#حافظ
🔹به پارسی:
ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این آشوب رخت خویش
از بس که دست میگزم و آه میکشم
آتش زدم چو گل به تن لَختلَخت خویش
دوشم ز بلبلی چه خوش آمد که میسرود
گل گوش پهن کرده ز شاخ درخت خویش
کای دل تو شاد باش که آن یار تندخو
بسیار تندروی نشیند ز بخت خویش
خواهی که سخت و سست جهان بر تو بگذرد؟
بگذر ز پيمان سست و گفتار سخت خویش
گاه است کز جداييت وز سوز اندرون
آتش درافکنم به همه رخت و پخت خویش
ای حافظ ار خواسته هماره فراهم شدی
جمشید نیز دور نماندی ز تخت خویش
برگردان #ناصر_كرامت
#برگردان_به_پارسی
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
💫
ما گنهکاریم، آری
جُرم ما هم عاشقیست،
آری
اما آن که آدم هست و عاشق نیست
کیست؟
#قیصر_امین_پور
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
«مَدخَل» واژهای بیگانه است که در زبان فارسی به چند چَم(معنی) بهکار میرود:
🔻مَدخَل:
ــ Entrance، درآیه، درگاه، آمدنگاه ،درآیگاه، درونشو، جای درآمدن، راه درآمدن، دروازه، گذرگاه، راه، روزن، ویتار
ــ سرواژه، سرشناسه
ــ پیشگفتار، دیباچه
ــ درآمد
🔻مَداخِل:
ــ Entrances، درآیهها، درگاهها، آمدنگاهها، درآیگاهها، درونشوها، جاهای درآمدن، راههای درآمدن، دروازهها، گذرگاهها، راهها، روزنها، ویتارها
ــ درآمد، درآمدها
ــ درهمبافتهها
ــ پارهها
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#مدخل #مداخل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅آشنایی با نامهای ایرانی
«پژمان»
"پژمان" واژهای ایرانی است که در این چند دهه برای نامگذاری پسران بهکار میرود و به چند مانی(معنی) کوهستان، ژاله و شبنم، افسرده، اندوهگین، نومید، نژند، بیزار، پژمرده و پشیمان است. "پژمان" همچنین نام بخش بزرگی از سرزمین "دیلمان" است.
⛰ نام "پِژمان" که در گذشته "پَژمان" خوانده میشد، آمیخته از پَژم+ان(پسوند وابستگی) است.
🏔 "پَژم" به چم کوه، ژاله، شبنم و دلخستگی و "پَژ" به چم دلچرکین و نژند است. "پژمان" و "پژمرده" از یک ریشه هستند. شماری از نویسندگان نیز "پژمان" را دگرگون شدهی "پشیمان" میدانند.
📚 "پژمان" در ادبسار ایران نیز به چم پژمرده، خسته و نومید بهکار رفته است:
از این هر زمان نو فرستم کسی
تو با درد "پژمان" مباش اندکی
چنان چون فرستاده "پژمان" شود
ز دیدارتان سخت ترسان شود
#شاهنامه #فردوسی
در بخارا دلی مدان امروز
که نه در فرقت تو پژمان است
#سوزنی
🇮🇷 شماری از نامهای ایرانی دخترانه و پسرانهی همآوا:
👧🏻 گلمان، هیران، چمان و...
👦🏻 سپنتمان، بارمان، روژمان، نریمان، اورامان، آرمان، پیمان و...
#پریسا_امام_وردی
#نام_پسرانه_ایرانی
#پژمان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
💫
هرشب به تٖو با عشق و طرب میگذرد
بر من ز غمت به تابوتب میگذرد
تو خفته به استراحت و بی تو مرا
تا صبح ندانی که چه شب میگذرد
#هاتف_اصفهانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
به ایران درود و به ایران درود
به ایین پاک نیاکان درود
به رفتار نیک و به کردار نیک
به پندار نیک هر انسان درود
به فرهنگ والای زرتشتیان
به رسم و ره پاک آنان درود
آتوسا بُوَد افتخار زنان
به آن نازبانوی دوران درود
به منشور کورش هزارآفرین
به کوروش شهنشاه ایران درود
به جاه و جلال خشایارشاه
به ان هیبت شهسواران درود
به فردوسی استاد نظم و ادب
به آن نامدار و سخندان درود
به آرش، سیاوش، انوشیروان
به آن نامداران فراوان درود
قسم میخورم بر خدای بزرگ
که یزدان بگفته به آنان درود
چرا؟ چون بود راهشان راستی
خدا گفته بر راستگویان درود
#شعر_ایران
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅آشنایی با نامهای ایرانی
«مارتیا» یا «مرتیا»
☘ نام پسرانهی "مارتیا" یا "مرتیا" نامی پهلوی و به چم(معنی) آدمی، جوانمرد، مردانه و فرمانروا است.
🍀 "مارتیا"/"مرتیا" آمیخته از مارت یا مرت+یا(پسوند بستگی و نامساز) است.
☘ "مرت" در زبان اوستایی "مَرَتَن" به مانی(معنی) مرد و میرنده است که در زبان پهلوی به "مَرت" و در پارسی امروز به "مَرد" دگریده(تبدیل) شده است. این بخش در نامی همانند "کیومرس" نیز آمده که از "گیومَرَتَن" اوستایی به "گیومرت" پهلوی و "کیومرس" امروز رسیده است.
🍀 بر پایهی سنگنبشتههای بیستون که به دید میرسد به زمان داریوش نخست هخامنشی برمیگردد، "مارتیا" نام رهبر شورشیان ایلام بود که گویا به دستور پادشاه کشته شد.
🇮🇷برخی از نامهای ایرانی دخترانه و پسرانهی همآوا:
👧🏻 ماهرو، ماهدیس، ماهتیسا، ماهتا، ماهبد و...
👦🏻 مادیار، ماتیار، مازیار، ماهیار، ماهداد، ماهور و...
#پریسا_امام_وردی
#نام_پسرانه_ایرانی
#مارتیا #مرتیا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
👥👥👥👥
🔅پرسش شما
سلام
آیا بنظرتون میشود یک آگهی ترحیم یا تسلیت رو کاملا به فارسی نوشت، جوری که برای مردم هم قابل فهم باشد؟
اگر آره لطفا یک نمونه هم بگذارید، سپاس 🙏
🔅پاسخ ادبسار
آری شدنی است.
یک نمونهی انجامشده را در پیام پسین(بعدی) میآوریم و در آینده نیز نمونههای دیگری خواهیم آورد.
از همراهان گرامی نیز درخواست میکنیم در این زمینه یاریمان کنند و پیامهای همدردی و یا سوگواری پارسی را بفرستند تا در ادبسار همرسانی شود
برای آگاهی بیشتر به این پبامها نیز بنگرید:
t.me/AdabSar/1068
t.me/AdabSar/6543
📜📜📜📜
💫
مپرس حالِ مرا، روزگار یارم نیست
جهنمی شدهام، هیچکس کنارم نیست!
#فاضل_نظری
@AdabSar
⛈⛈ @AdabSar
☔️ آشنایی با جشنهای ایرانی
☔️ جشن نیران
🌦🌦 "جشن نیران"، واپسین جشن از جشنهای پرشمار دیماه، در "انارام روز"، برابر با سیام دی در ایران باستان برگزار میشد و جشنی شاد برای ستایش باران و نمادی از آفریدن و زندگی بخشیدن بود.
ویژگی جشنهای دیماه این است که با افسانهها و رویدادهای ماندگار ایران باستان پیوند دارند.
🌨🌨 دربارهی پیدایش این جشن گفته میشود که در زمان "پیروز ساسانی" ایران را خشکسالی فراگرفت و همه چشمبهراه باران بودند تا اینکه در این روز در جایی بهنام "دهکام پیروز"(در استان پارس کنونی و یا ایلام)، چکههای باران بر زمین فروریختند، شاه به آرزویش رسید و مردم شادی و پایکوبی کردند. از اینرو "جشن نیران"، جشنی برای یادآوری پایان یافتن تنگدستی و خشکسالی و آغاز رویش و فراوانی است.
☃☃ گمان میرود که آیین آب پاشیدن از بازماندههای جشن نیران باشد.
______________
🖋🖋 برگرفته از:
۱- جشنهای ایرانیان #عسگر_بهرامی
۲- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
_______________
#فرهنگ_ایران #دیگان #جشن_نیران
☔️☔️ @AdabSar
💫
چو غنچه گرچه فروبستگیست کار جهان
تو همچو باد بهاری گرهگشا میباش
#حافظ
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
🔅پیام شما
🔶 پیشنوشت:
پس از آوردن پیشنهاد «میلاد فرخوند» برای جایگزین پارسی واژهی «پیکسل»(در این پیام: t.me/AdabSar/8193)، یکی دیگر از همراهان ارجمند ادبسار نیز پیشنهاد خویش را در این باره فرستادهاند که بی هیچ داوری در پی میآید.
شما نیز اگر دیدگاهی در این زمینه دارید بفرستید تا با دیگر هموندان همرسانی شود.
🔸درود بر شما
درباره ى واژه ى پيشنهادى " فرپار" براى " پيكسل" ، بايد گفت يكى از آرِش هاى[معنیهای] " فر" بسان نام شكوه،بزرگى و يا بلندى است و بكار بردن " فرپار" شايد در دانست شنونده يا خواننده "پاره اى از چيزى بزرگ" را بنماياند كه چندان چم[معنی] "عكس" را نمى رساند. به هر روى، مى توان بجاى " فرتور" از واژه ى " رُخش" كه آن هم به ماناك[معنی] " عكس" و " تصوير" است بهره گرفت. از اين ريشه واژگان " رُخشار" سينما، و "رُخشاره" فيلم را ساخته اند. از اين رو، بر پايه ى همان واشكافى هايى كه اين دوست گرامى براى ريشه يابى و ساختن واژه ى " فرپار" بكار برده اند واژه ى " رُخپار" را پيشنهاد مى كنم.
همچنين با آن سُهندگى كه ايشان براى بكاربردن واژگان پارسى نشان مى دهند مى توانستند در آن نوشتار بجاى واژه ى بيگانه ى "رزولوشن"، "resolution" "وضوح" واژه ى پارسى " آشكارگى" يا " پيدايى" را بكار بگيرند.
فرستنده #رضا_مغزيان
#پیکسل #Pixel
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
💫
ای آنکه مرا بستهی صد(سَد) دام کنی
گویی که برو در شب و پیغام کنی
گر من بروم تو با که آرام کنی؟
همنام من ای دوست کهرا نام کنی؟
#مولانا
#چکامه_پارسی
@AdabSar
@AdabSar
مده روز فَرخ به روز نژند
ز بهر جهان دل در اندُه مبند
جهان دامداریست نیرنگساز
هوای دلش چینه و دام آز
کشد سوی دام آنکه شد رام او
کُشد پس چو آویخت در دام او
از آن او بجایَست و ما برگذار
که چون ما نکاهد وی از روزگار
پسِ پیری از ما ببرّد روان
چو او پیر شد، بازگردد جوان
تو تا ایدری شادزی، غم مخور
که چون تو شدی، باز نایی دگر
به امروز ما باز کی در رسیم
که تا پیشتازیم، پیش از پسیم
#اسدی_توسی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🇮🇷 @AdabSar 🇮🇷
هر زمان دشمنان تاختهاند، اخگرهای فرو نهفته در خوی و منش ما ایرانیان بیش از پیش پرشرار افروخته شده است. ما در خاکستر نماندهایم.
مانند بسیاری از مردمان و کشورهای جهان که از پهنهی تاریخ زدوده شدهاند.
من ایران را به ققنوس همسان کردهام؛ چرا که چندین بار ایران از درون خاکستر خود برخاسته است و همچنان پرشور جهان را افروخته است.
#میرجلال_الدین_کزازی
🇮🇷 @AdabSar 🇮🇷
💫
ز پیش دیده تا جانان من رفت
تو پنداری که از تن جان من رفت
سر و سامان مجو از من چو رفتی
تو چون رفتی سر و سامان من رفت
#وحشی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
@AdabSar
تا کـه آرَم رخ زیبــای تـــو را در نظرم
دیده را اشک فرا گیــرد و سوزد جگرم
من نه این بودم و حالم نه چنین بود، ولی
این بلا از غم هجـــران تـــو آمد به سرم
در غمت غرقــم و توفان زده دنیـای مرا
بس که میبارد از آن حادثه چشمان ترم
آرزویــم همه ایـن است که یک بار دگـر
دست در دست تــو بگذارم و آیی به بـرم
از شکـــرخند، لبم باز شکــر میطلبـد
عاقبت میکنـد این وسوسه از ره به درم
ترک عشقت نکنم گـــرچه مــرادم ندهی
تا که جان در بدنـم هست تو را همسفرم
دلخوشم زانکه هرازگاه تو هم یاد منی
با چنین فـاصله از حــال دلت با خبرم
قلب ویرانشــدهام را به نگاهی بنــواز
تا دگــر هیــچکجا، هیــچکجایش نبـرم
#پریناز_جهانگیرعصر
@AdabSar
👥👥👥👥
🔅پرسش شما
درود بر شما
در پارهای از نوشتهها برای بازبرد دادن به بازنمودِ واژهای در یک واژهنامه از واژهی «مدخل» بهره میجویند.
چه برابری جدایِ از سرواژه میتوان به کار برد؟
سپاس
🔅پاسخ ادبسار 👇👇👇
🔷🔶🔹🔸
goo.gl/SQamNi
💥 مژده به دوستداران زبان پارسی 💥
ماتیکان(کتاب) "کاربردیترین واژگان راهیافته به زبان پارسی" همراه با برابر پارسی آنها، به کوشش "مریم نوذری تهرانی" آماده و چاپ شده است.
نویسنده کوشیده است تا کاربردیترین واژگان راهیافته از زبان اَرَبی(عربی)، انگلیسی، فرانسه، آلمانی و ... را گردآوری و پذیرفتهترین برابرهای پارسی را(از یک تا سه جایگزین) برای آنها بیاورد.
نویسنده همچنین امیدوار است که دوستداران زبان و ادب کهن پارسی، با بهره از این واژهنامه، به زبان مادریشان یاری رسانند.
این واژهنامه در ۱۹۲ رویه(صفحه) و با پوشینهی(جلد) شونیز چاپ شده است.
🚩بهای این واژهنامه با هزینهی پیکِ(پستِ) سفارشی ۲۰۰.۰۰۰ ریال است.
❗️گفتنی است که واژهنامه از سوی نویسنده و به نام خریدار دستینه(امضا) شده و فرستاده میشوند.
برای خرید آن میتوانید با @MajidDorri هماهنگ کنید.
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
💫
دوست آن باشد که گیرد دست دوست
در پریشانحالی(هالی) و درماندگی
#سعدی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻جاذب = اَندَرکِشَنده، کِشَنده، کِشاننده، کِشِش، بهخودکِشَنده، گیرا، گیرنده، ربایِش، رباینده، ربایا، دلربا، دلفریب، دلکش، فریبنده، آهَنجیده(=بیرون کشیده)
🔻جاذبالرطوبه = نَمگیر
🔻جاذبه = کِشِش، گِرانِش(زمین)، ربایش، هَنجِش
🔻جاذبه اجرام = گرانش
🔻جاذبیت = کِشَندگی، گیرایش، دلربایی
🔻جذاب = گیرا، فریبنده، فریبا، دلربا، دِلکَش، دلپذیر، رُبایا، دوستداشتنی، تودلبرو، زیبا، خوشایند، کِشنده، گیرنده
🔻جذابیت = گیرایی، گیرایش، دلربایی، رُبایش، زیبایی
🔻جذب = کِشِش، پذیرش، گیرش، گیرایی، ربایش، اندرکشیدن
🔻جذب کردن = کشیدن، دَرکشیدن، پذیرفتن
🔻جذب مایع = آشام
🔻جَذَبِه = گیرایی، کِشِش
🔻قوه جاذبه = نیروی گرانش، نیروی کِشِش، زور آهَنجا
🔻مجذوب = شیفته، شیدا، فریفته، دلبسته، دلباخته، گراییده، کشیدهشده، رُبوده
🔻نیروی جاذبه = نیروی گرانش، نیروی آهنجا
✍️نمونه:
🔺این پودر جاذب رطوبت است =
این گَرد نَمگیر است
🔺برای جذب دانشجو اطلاعیه دادند =
برای پذیرش دانشجو آگهی دادند
🔺قوهی جاذبه، ذاتی ماده است =
نیروی گرانش، سرشت ماتَک است
🔺چشمهایش جاذبیت خاصی دارد =
چشمهایش گیرندگی/گیرایی ویژهای دارد
🔺جذب، پروسهای است که در آن مایع به داخل حفرههای یک مادهی جامد کشیده میشود =
اَندَرکشیدن، فرایندی است که در آن آبگون به درون سوراخهای یک ماتَکِ دِج کشیده میشود
🔺مرد جذاب از نظر زنان چه مشخصاتی دارد؟ =
مرد دلربا/دوستداشتنی از دید زنان چه ویژگیهایی دارد؟
🔺این مشخصهاش برای بقیه جذاب نبود =
این ویژگیاش برای دیگران خوشایند نبود
🔺این محصول جذابیتی برای خریدار نداشت =
این فراورده گیراییای برای خریدار نداشت
🔺جذابیتش شهرهی خاص و عام بود =
دلرباییاش زبانزد همه بود
🔺عظمت تختجمشید مسافران را مجذوب خودش میکند =
شکوه تختجمشید گردشگران را شیفتهی خودش میکند
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#جاذب #جاذبه #جاذبیت #جذاب #جذابیت #جذب #جذبه #مجذوب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
💫
تو بیدلیل به دنبال شعر تازه مگرد
همین که میچکد از چشمِ آسمان شعر است
از این که دفتر شعرش هزار برگ شده است
بهار نه، به نظر میرسد خزان شعر است
#سعید_بیابانکی
@AdabSar