aghdashrosta | Unsorted

Telegram-канал aghdashrosta - کندیمیزآقداش

516

هرگونه پیشنهادسازنده پیرامون روستا/مطالب (دلنوشته خاطرات) وتصاویرقدیمی اشخاص ازروستای آقداش دارین جهت ارسال وارتباط باادمین @aghdash

Subscribe to a channel

کندیمیزآقداش

🔴 گزارش تکان دهنده صدا و سیما از وضعیت بحرانی ذخیره سد ساوه.

گزارش از : آقای علی علاقه بند

📌 کانال روستای قارلق
💎💎💎
http://t.me/gharloghrosta

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

قابل توجه همشهریان گرامی.
سلام علیکم
🔰پیرو تصمیم نهاییِ هیئت امناء مساجد روستای یاتان [مسجد جامع حضرت امام حسن عسکری"علیه‌السلام" و مسجد حضرت امام علی "علیه‌السلام"] و هماهنگی با شورای اسلامی و دهیاری یاتان و پیرو درخواست‌های مکرر همشهریان گرامی به ویژه ساکنان در یاتان، برگزاری مراسم ختم و ترحیم در این مساجد در ساعات قبل از ظهر و پذیرایی [دادن ناهار]، ممنوع است و صاحبان مراسم ختم، ملزم هستند ضمن رعایت این تصمیم و احترام به خواسته‌ی اکثریت، مراسم ختم و ترحیم را با هماهنگی مدیران مساجد، در ساعات بعد از ظهر برگزار نمایند.

هیئت امناء مساجد و شورای اسلامی و دهیاری یاتان

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

ترانه خاطره انگیز " جادو "
با صدای #هایده
🎼 @moziku 🎼
🎸 🎸 🎸

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

بر حذر باشید که مبادا نادان ها

دنیا را در سیطره قدرت خود بگیرند و

دانایی جرم تلقی شود...!

#زرتشت
یادش امروز گرامی
@gozaldare1

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

عزاداری یا آبروداری

شوهرش را در پی یک بیماری لاعلاج از دست داده بود وقتی به دیدارش رفتم تا تسلیتی بگویم دیدم که غم فقدان عزیزش تحت الشعاع نگرانیش برای برگزاری یک مراسم با شکوه قرار گرفته. این خانم میانسال که از وضع مالی خوبی برخوردار نبود در حالی که اشک می‌ریخت می‌گفت؛ نمی‌دانم روزی با غم از دست دادن همسرم کنار خواهم آمد یا نه، اما می‌دانم به این زودیها از دست حرف‌ها و قضاوت‌های آشنایان، دوستان و اقوام خلاص نخواهم شد، همان‌هایی که میزان علاقه ی صاحبان عزا به متوفی را در آبرومندانه بودن این مراسم می‌دانند و آبرومندانه از نظر آنان یعنی پذیرایی از جمع کثیری از افراد با اطعمه و اغذیه فراوان.
   
🖋 به نظر مى‏‌رسد كه اين رسم نيز مانند بسیاری از آداب و عادات مرسوم در بین ما با دلايلى انسانی به وجود آمده، اما در طی زمان از محتوا خالى شده و فقط فرمى از آن به جا مانده است و بس.

توضیح اینکه خانواده‌های متدین با این باور که اگر عده‌ای گرسنه را به مناسبت روزهای سوم،  هفتم، چهلم و یا سال متوفی اطعام کنند، دعاى خير آنان از گناهان متوفى كم کرده و در عذاب آخرت او تخفيف خواهد داد. اين باور در میان مردم آنقدر قوی بوده که خانواده ها مبلغی را براى اين‏كار پس‌انداز و یا حتی قرض می‌کرده‌اند. اما اكنون در بسيارى از موارد شاهديم كه اين مراسم نه ديگر با اطعام مساكین و گرسنگان در ارتباط است و نه شايد دیگر كسى به دعاى خيرى در جهت كم كردن گناهان متوفى چندان اعتقادى داشته باشد، بلکه این اعمال فقط در جهت حفظ آبرو يعنى ترس از مورد قضاوت دیگران قرار گرفتن انجام مى‏‌شود.

توجه به این نکته ضروری است که فشارهای روانی از این دست ربطی به حکومت ندارد بلکه این خود ما هستیم که برای دنباله‌روی از آداب و عادات هزاران ساله، این فشارها را  به خود و به یکدیگر وارد می‌کنیم.
ما عادت به اندیشیدن نداریم در عوض به دنباله‌روی خو گرفته‌ایم، ما جرات و جسارت شکستن غُل و زنجیرِ سنت‌ها را نداریم و همه منتظریم دستی از غیب برون آید و کاری بکند. حال آنکه هیچکس جز خودِ ما به نجات ما بر نخواهد خواست.

در اسارت فرهنگ غلط نباشیم
می توانیم‌ این مبالغ هنگفت و هزینه های سنگین و کمرشکن را در راه نیازمندان واقعی و جوانان منتظر ازدواج اختصاص دهیم
ارسالی عزیزمان .

قاسم قلیچ خانی از جوشقان🌹🌹

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

#قسمت_آخر

همیشه شاهد درد ورنجهای مادرم بودم سختی ها وکارهای فراوان روزانه ازیک سو وبارنگاههای اطرافیان از سوی دیگر ....مادر وپدرم هردو آدمهای زحمت کشی هستند با آنکه پدرم ملاک است وزمین وباغهای فراوان دارد با این حال هم پای کارگرانش ازصبح تا غروب مشغول است مادرم هم درکنار کارهای فراوان روزمره سعی می کند یار وهمراه او هم باشد من فرزند اول آنها هستم ودر طول این ۱۴ سال زندگیم به یاد ندارم این دو شبی راتاصبح به راحتی خوابیده باشند یاروزی راتاغروب کم کار کرده باشند تازه علاوه براینها هردومیهمان نواز هستند ودر خانه ما به روی غریبه وآشنا باز است من وچند خواهر کوچکترم هرطور شده سعی می کنیم باری از روی دوش آنها بر داریم ...
درکوچه که به طرف خانه قابله می دویدم پدرم را بامش قربان دیدم اخه مش قربان باتعدادی از هم روستایی ها هرزمان فرصت پیدا می کنند دراین شبهای طولانی وسرد پاییزی به کندن زاغه مشغول  می شوند پدرم مرا که با آن هول وهراس دید گفت قیزیم جان چی شده ؟؟؟ باصدایی که ازبغض می لرزید گفتم ننه من را به دنبال قابله فرستاده....
در خانه را محکم می کوبیدم فاطما سلطان تورا به خدا بیا مادرم ازدست رفت ...پیر زن بیچاره را نفس نفس زنان به دنبال خودم می کشیدم به خانه که رسیدیم وارد اطاق شد وهمین طور که در را می بست به من گفت دختر جان آب گرم کن وچند تیکه پارچه تمیز برایم بیاور چند گرسوز هم آماده کن الان غروب می شود وهوا تاریک میشه.
از رفت وآمد خواهرانم وزنان همسایه به اطاق وپچ پچ هایشان فهمیدم مشگلی پیش آمده یکی از خواهرانم را فرستادم وگفتم به قابله بگو از اطاق بیاد بیرون کارش دارم پیرزن بیچاره همانطور که لنگ لنگان به طرفم می آمد گفت پسرم چی شده مگر اولین بار است که پدر می شوی بانگرانی وهیجان گفتم حال زنم خوب نیست؟ تورا به خدا خاله ما ۹ تا دختر قد ونیم قد داریم وهمسرم همه چیز دخترانم است.... پیر زن درجوابم گفت من چه کارام خدا یار ویاور همه ماست چیزی نیست فکر می کنم نوزاد درشت است و زن تو هم دیگر آن قوت وجان سابق را ندارد به رمضانعلی بگو به پشت بام برود وبرای زائو اذان  بگوید و با عجله به درون اطاق رفت باخودم فکر کردم امشب شب چله است سالهای پیش چه شور شوقی دراین خانه بود ناز بیگم شب چله را خیلی دوست دارد هر سال این موقع چندین میهمان داشتیم به هرزحمتی که بود برای دخترانش لباسهای تمیز ونو آماده می کرد وانواع اقسام خوراکی هارا برای میهمانان مهیا می نمود ولی امشب با این که شب چله است درخانه ما رفت امد هست ولی چه فایده ازبعداز ظهر تا حالا که نیمه شب است دخترکانم با چشمانی نگران واشک آلود هرکدام به گوشه ای خزیده اند وزانوی غم به بغل گرفته اند دراین افکار بودم که صدای اذان رمَضانعلی درگوشم پیچید  مادرم درگوشه ای نشسته بود وباتسبیح دعا می کرد ناگهان صدای داد فریاد از اطاق بغل شنیده شد یکی از خواهرانم همانطور که اشک می ریخت وارد شد ومادرم را درآغوش گرفت وبلند بلند فریاد زد ننه جان ننه جان چراِغ خانه آقا علی پسرت هم روشن شد برادرم پسردار شده ....
باشنیدن خبر تولد نوزاد پسر ۹ دختر خانه درحالی که اشک شوق می ریختند دست هم دیگر را گرفتند و درحالی که می رقصیدندمی خواندند.... دوقوز قیزیک بیر اوده چراغ یانار دیب اوده(  نه تا دختریم دراین خانه وچراغ خانه ما روشن شد در خانه آخری)....
بالاخره آقا علی هم پسر دار شد نام اورا چراغعلی گذاشتند تا معنایی باشد برای سالها انتظار زنی که باهربار به دنیا آمدن یکی از دخترانش با تمام عشقی که به آنها داشت نمی توانست باعقاید وتفکرات مردسالار حاکم بر فرهنگ خود بجنگد برای او وهمسرش ودخترانش به دنیا امدن این پسر پایان تمام این حرفها وحدیثها بود چراغعلی و ۹ خواهرش پشت ونسب خیلی از افراد روستای قارلق وچند روستای اطراف هستند طوری که به یاد دارم افراد غریبه ای معمولا از سامان ویاتان ویاقلعه گزل دره مقصود اباد وآقداش وقتی به منزل ما می آمدند به پدر من خاله اقلو می گفتند وهمین طور برعکس.. و وقتی از پدر سوال کردم چرا مگر اینها پسر خاله شما ها هستند در جواب قصه این ۹ دختر را برایم تعریف کرد که هر کدامشان به این روستاها شوهر کرده ورفته اند وباگذشت چند نسل هنوز که هنوز است هم دیگر را پسر خاله صدا می کنیم درپایان با آرزوی خوشی وخوش بختی برای همه عزیزان  امیدوارم شب یلدایتان پر ازشادیها وزیبایی های فراوان باشد روزگارتان روشن وسلامتی میهمان همیشگی وجودتان باشد......

✍:لطیف حقی (روستای قارلق )

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

#خیلی_جالبه لطفا بخوانید

دختر بچه ی کوچک همراه بادوستان هم سن سالش درحالی که کوزه های آب بردوش داشتند درگرمای رنگ پریده آخرین روزهای شهریور ماه از سرچشمه به خانه بر می گشتند زیر لب آرام باهم سخن می گفتند وسر به سر نازبیگم می گذاشتن آرام آرام از کوچه پس کوچه ها می گذشتن وهرکدام وارد منزل خود می شدند نازبیگم به درخانه رسید کوزه را زمین گذاشت ودق الباب کرد سکینه بالبخند وآرام درگوشش زمزمه کرد ..راست است امشب آقا علی وخانواده اش برای بله برون به خانه شما می آیند مادرم می گوید نازبیگم را بزودی خواهند برد.... گونه هایش سرخ شد لبش را به دندان گزید وآرام سکینه راهول داد بخدا چیزی نمی دانم خجالت بکش ....دربازشد به
سرعت کوزه رابرداشته وبه درون حیاط رفت مادرش درمیان حیاط ایستاده بود باعصبانیت گفت کجابودی این همه کار داریم داخل اجاق هیزم بریز وسماور راچاق کن ......
چند باری آمدن ورفتن چندین زن به خانه اشان رادیده بود در اطاق بامادر ومادر بزرگش وعمه خانم صحبت می کردند وزیرزیرکی به اونگاه می کردند ولی هیچ کس بااو صحبت نمی کرد سکینه راست گفته بود آن شب چند زن سالخورده همراه باچند مرد وکدخدای روستا باطبقی تحفه به خانه اشان آمدند ساعاتی که گذشت عمه خانم وارد مطبخ شد ودست نازبیگم راگرفت وبه صورتش نگاه کرد روسریش را صاف کرد دستی به سر ورویش کشید وآرام گفت اینها آمده اند تورا برای آقا علی نامزد کنند آرام همراه من بیا وگوشه اطاق کنار ننه جان بنشین سرت رابالا نیاوری ها وهیچ چیز نگو....وارد اطاق شدم مانند گنجشکی که ازلانه بیرون افتاده باشد قلبم تندتند می زد نفسم بند آمده بود سنگینی نگاههای میهمانها را احساس می کردم ولی نمی دانستم باید چه کنم!!!! عمه خانم سقلمه ای به پهلویم زد وزیر لب زمزمه کرد مگر نگفتم پیش ننه جون بنشین ...چشمهایم نمی دید هرطور که بود درگوشه ای نشستم وسعی کردم گوش کنم شاید متوجه چیزی شوم اما ازآن شب تاچند هفته بعد که به اصطلاح روز عروسی ام بود ومن رابه خانه آقاعلی بردند هیج چیز نفهمیدم حتی زمانی که تقریبا بعداز یک سال اولین فرزندم شهربانو را در آغوشم گذاشتند تازه فهمیدم چه خبراست این یک سال برایم یک افسانه کوتاه همراه با تغییرات فراوان وکوچ کردن ازخانه ی پدر به خانه ای که تاپایان عمر باید درآن  به دنبال زندگیم می گشتم بود خانه ای پر از اتفاقات و چیزهای جدید آدمهای که نمیشناختم و ندیده بودم  اما از این به بعد اینجا خانه ای من بود و این آدمها افراد خانواده جدیدم بودنند اینجا خانه ی شوهر بود و من عروس و تازه وارد این خانه بودم  و در این خانه زندگیم شکل می گرفت...

#ادامه_دارد ..

✍;لطیف حقی(روستای قارلق )

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

اطلاعیه فروش

باغ ویلا فروشی مساحت زمین حدود۸۵۰ متر ۲۲۰ متر بنا در دوطبقه به اضافه یک سوئیت ۵۰ متری دیگر دارای آب  وبرق وگاز به اضافه چاه آب ونزدیک به ۶۰ اصله نهال مثمر در سرزمین زیبایی‌ها کره بر ومقصوداباد
۰۹۱۹۸۷۳۵۴۳۵ داودی
توجه توجه
لازم به توضیح است به علت نیاز مالی زیر قیمت کارشناسی ومنطقه فوری به فروش می رسد🌹🌹

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

،🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀اینک که دست طبیعت، بهار زندگی ما را به برگ ریزان خزان بدل کرد و گل سر سبد زندگی ما را به دیار باقی برد و روح بلند مادری مهربان، دلسوز مرحومه خانم زهرا نوری را با خود به پرواز در آورد و به ملکوت اعلی فرستاد و همه را در ماتم و سوک ابدی نشاند،

به حکم ادب و حق شناسی، بدین وسیله از همه عزیزان، سروران، دوستان، آشنایان، اقوام که بازماندگان را در تحمل این مصیبت یاری بخشیدند و با حضور آرامش بخش و دلسوزانه خود، مورد تفقد قرار دادند و با حضور خود مرهمی بر قلب داغدارمان بودند، صمیمانه تشکر می‌کنم.
همچنین نظر به این که به علت تألمات روحی فراوان و کثرت بزرگواران، قادر به قدردانی حضوری و تلفنی نشده‌ام، یک بار دیگر دست همه شما را می‌فشارم و می‌بوسم و دست دعا به امید اجابت به درگاه خداوند بزرگ بلند می‌کنم وسلامتی و بهروزی همه شما را از درگاه خداوند متعال مسئلت دارم🙏🙏🙏🙏

از طرف خانواده های کرمی و  نوری

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

بازگشت همه به سوی اوست.
با نهایت احترام ،ادب و ارادت
بدین وسیله مراتب قدردانی وسپاس خود را از سروران،آشنایان ودوستان گرامی که با ارسال پیام تسلیت و حضور درمراسم ختم پدر عزیزمان (حاج محمد محسن بیرامی) ابراز همدردی نموده اند تشکرو قدردانی مینماییم.
خداوندطول عمر، سربلندی و عزت به یکایک شما عطا نماید.
از طرف: همسر و فرزندان

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

ما مالک طبیعت نیستیم
امانت دار طبیعت برای نسل‌های بعدی هستیم .... ✅♻️♻️♻️
#دوستداران_محیط‌زیست
🌱 @aghdashrosta  🌱

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

آشنایی بایک فرهنگ جالب...
✍🏻 فرهنگ هوگه

بعد از اینکه چندین سال پیاپی دانمارکی ها به‌عنوان شادترین مردم جهان انتخاب شدند
همه به فکر افتادند تا راز این خوشحالی و شادی را درک کنند.
راز این شادی در یک فرهنگ قدیمی روژی و دانمارکی به اسم hyyge است.

فرهنگ هوگه راز زندگی آرام، صمیمی و دوست‌داشتنی مردم شمال اروپاست که باعث شده شادترین مردم دنیا باشند.
هوگه می‌گوید برای لذت بردن از زندگی؛ باید سرعت زندگی را پایین آورد
و از لحظه‌لحظه زندگی لذت برد.

حتی لحظه‌هایی که به‌نظر ارزشی ندارند. اما اصرار بر هنر یا توانایی «زندگی در لحظه» فقط مخصوص هوگه نیست و خیلی از فرهنگ‌ها و حتی مذاهب به آن تاکید کرده‌اند. پس چرا به نظر می‌رسد هوگه موفق‌تر عمل کرده است؟

برای اینکه هوگه به زندگی شما وارد شود؛ باید چند اصل را رعایت کنید که در کتابهای این فرهنگ هم به آنها اشاره شده و اجزای تشکیل دهنده هوگه هستند.

🔹شمع:
مهمترین جزء فرهنگ و زندگی دانمارکی‌ها شمع است!
برای شروع زندگی هوگه‌ای، همین امروز تعداد زیادی شمع بخرید.
اصلا لازم نیست شمع‌های گران قیمت بخرید.
بهتر است شمع‌هایتان از ساده‌ترین نوع ممکن و تک رنگ باشند. فقط اگر به بو یا دود شمع حساسیت دارید، نوع بدون دود و بویش را تهیه کنید.

🔸کتاب و مجله:
مردم اسکاندیناوی اهل مطالعه زیادی هستند و کتابها و مجلاتشان را با خود به رختخواب می‌برند
و به‌جای استفاده از گوشی، در آرامش و سکوت آخر شب به مطالعه کتاب می‌پردازند.

🔹نوشیدنی گرم:
نوشیدنی‌های گرم جزء لاینفک هوگه است.
اگر دوست دارید به سبک دانمارکی‌ها زندگی کنید؛ ماگ‌های رنگی و بزرگ و دوست داشتنی تهیه کنید و هر وقت احساس خستگی کردید یا بی‌حوصله بودید، خودتان ا به یک نوشیدنی گرم دعوت کنید: هر چیزی که دوست دارید؛ شیرکاکائو، دمنوش و ...

🔸تکنولوژی ممنوع:
دانمارکی‌ها از سر شب، کامپیوتر و گوشی‌هایشان را خاموش می‌کنند
و به کارهای دیگری می‌پردازند.
دوری از تکنولوژی و کتاب خواندن یا حضور در جمع، از مهمترین اجزای هوگه است.

🔹لباس های گرم و نرم:
در کشورهای شمال اروپا بیشتر وقت‌ها هوا سرد است.
لباسهای بزرگتر از سایز؛ پشمی، نرم و راحت برای یک زندگی هوگه‌ای مورد نیاز هستند. مخصوصا جوراب‌های بلند و پشمی بامزه که می‌توانید از بعضی مغازه‌ها تهیه کنید.

🔸مهمانی:
برخلاف تصور ما، اروپایی‌ها خیلی هم سرد و ماشینی نیستند.
همین فرهنگ هم باعث شده که مردم شادی داشته باشند.
دانمارکی‌ها خیلی اهل فضای مجازی نیستند و به‌جای آن در مهمانی شرکت می‌کنند و یا کتاب می‌خوانند.
آنها حداقل هر ماه یک قابلمه پارتی برگزار می‌کنند که هر کس با غذای خودش در مهمانی حاضر شود یا آخر هفته‌هایشان را کنار یکدیگر به مهمانی می‌گذرانند. «بازی کردن» یکی از پایه‌های مهمانی دانمارکی‌هاست.

🔹به خودتان جایزه بدهید:
در این فرهنگ، نباید حتما کوه جابه‌جا کنید تا برای خودتان جایزه بخرید. هر از گاهی چیزی که دوست دارید را برای خودتان بخرید. حتی اگر یک شکلات است. یا هر چند ماه یکبار؛ یک روز تا شب زیر پتو بمانید و لذت ببرید.

🔸کار فقط در محیط کار:
دانمارکی ها هفته ای ۳۵-۳۳ ساعت کار می‌کنند. (البته کار مفید) ولی بعد از خروج از محل کار؛ به زندگی عادی برمی‌گردند و به مسائل کاری حتی فکر هم نمی‌کنند.

🔹کاهش سرعت:
اگر از فرهنگ هوگه خوشتان آمده، قبل از همه اینها باید یاد بگیرید عجله را کنار بگذارید.
اگر به شمال اروپا سفر کرده باشید، حتما متوجه سرعت کم مردم شده‌اید.

با کم کردن سرعت زندگی، کم کم می‌آموزید به هر لحظه به چشم یک موهبت نگاه کنید. یادتان باشد ما وظیفه داریم از هر لحظه زندگیمان لذت ببریم؛ در غیر این صورت این نعمت بزرگ را حیف و میل کرده‌ایم.

📚 @aghdashrosta

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

☔انیمیشن بارش ۲۴ ساعته غرب کشور و استان مرکزی تا ساعت ۲۲ دوشنبه

🔰راهنما:
🟢رنگ سبز بارش باران(سبز تیره شدت بالای بارش)🌧
🔵رنگ آبی بارش برف(آبی تیره و بنفش شدت بالای بارش)🌨

آب و هوای مرکزی☔

@nobaraniha

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

عزیز گرانمایه جناب آقای بهروز احدی
حسن اخلاق امانتداری رعایت انصاف ورانندگی ایمن جنابعالی ازمواردی است که مسافران اهالی منطقه وروستا درتماس تلفنی ومجازی عنوان کرده اند درودتان باد از خدای مهربان توفیق خدمت ومفید بودن نسبت به همنوع وتندرستی وشادکامی جنابعالی را آرزومندم 🌺🌺
لطیف حقی

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

✅ *تا توانستم، ندانستم چه سود؟*
✅ *چون که دانستم، توانستن نبود!!!*
یک دکتر باتجربه نقل می‌کند ۴۸ سال است که
با افتخار دکترای پزشکی گرفته ام.،

حالا پس از ٤٨ سال طبابت ،
*فهمیده ام که:*

دردسر ، سردرد می آورد؛ و درددل از دل درد مهمتر است!

*فهمیدم*
عصای پیری و کوری با عصای تجویزی دکترها فرق میکند!

*فهمیدم*
بیماریها یا ارثی است یا حرصی!

*فهمیدم*
هیچ متخصص قلبی، قلب شکسته را نمیتواند درمان کند و قلب سنگی و سخت را نمیشود پیوند زد و عمل کرد تا درمان شود.

*فهمیدم*
جراحی زیبایی برای لبخند بر روی صورتها امکانپذیر نیست؛ دلت باید شاد باشد.

*فهمیدم*
دلت اگر گرفت هیچ دکتری نیست که خوبش کند.

*فهمیدم*
متخصصان چشم نمیتوانند آدمهای بدبین، ظاهربین، خودخواه و متکبر را درمان کنند.

*فهمیدم*
تنفس مصنوعی، هوای تازه میخواهد نه چیز دیگری!

*فهمیدم*
هیچ متخصص داخلی ای نمیتواند به داخل وجود آدمها ورود کند و بفهمد در درون آنها چه میگذرد.

*فهمیدم*
تب عشق را هیچ تب بری کنترل نمیکند.

*فهمیدم که*
اگر قند در دلت آب شود دیابت نمیگیری، بلکه به آرامش میرسی.

*فهمیدم که*
متخصصهای گوش، شنواییِ تو را بهتر میکنند ولی خوب گوش دادن را به تو یاد نمیدهند.

*فهمیدم*
سرطان یعنی به یکجای زندگی آنقدر توجه کنی که بقیه زندگی از دستت برود.

*فهمیدم*
بیماران اعصاب و روان آنهایی نیستند که پیش روانپزشک میروند، بلکه آنهایی هستند که آدم را روانی میکنند.

*فهمیدم*
هیچ ارتوپدی نمیتواند استخوان لای زخم را بردارد یا درمان کند.

*فهمیدم*
زخم زبان؛ عفونتی دارد به عظمت کوه دماوند و کینه توزی و انتقامجویی با هیچ چرک خشک کن و آنتی بیوتیکی درمان نمیشود!

*فهمیدم*
خود بزرگ بینی به هورمون رشد ربطی ندارد و آدمها با فکرشان بزرگ میشوند نه با هورمون رشد!

*فهمیدم*
خون دل خوردن، بیماری خونی نمی آورد و دل پر خون هم باعث فشار خون نخواهدشد.

*فهمیدم، فهمیدم، فهمیدم و سرانجام فهمیدم،*

*که هیچ چیز نفهمیدم...*

بياييد طبيب واقعی هم باشیم،
امروزمان درحال گذشتن است،
فردایمان را با گذشته مان شیرین کنیم.

ما به مهربانی هم محتاجیم همراهان گرامی 🌺🌺🌺

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

🌸🌸🌸🌸


پیشنهاد جناب قاسم قلیج خانی بسیار
عالی است.
درشهر نوبران غذا برای عموم ممنوع شده است.
فقط از مهمانان که از راه دور آمده‌اند درمنزل پذیرایی می شود.

حتی در مساجد نوبران به غیر از چای
وخرما سایر پذیرایی مثل میوه و شیرینی ممنوع شده است



خدایی
ادمین کانال نوبرانیان

/channel/setareganjoshghan

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

بنام خدا

قابل توجه همشهریان محترم

باسلام و احترام

پیرو درخواست گروه کثیری از همشهریان محترم به اطلاع می رسانیم جهت کاهش هزینه های سرسام آور مراسمات بعد از فوت عزیزان همشهری پذیرایی میوه و شیرینی در مراسم های ختم مسجد موسی ابن جعفر(ع)‌ مسجد جوشقانیان مقیم تهران ممنوع می شود .

🔸پذیرایی فقط با چای و خرما خواهد بود.

🙏 امیدواریم با همکاری وهمراهی کلیه عزیزان همشهری این سنت حسنه ترویج و فرهنگ سازی شود .

شعبان قلیچ‌خانی
تولیت و هئیت امنای مسجد موسی ابن جعفر(ع) مسجد جوشقانیان مقیم تهران
🌹🌹
قابل توجه اهالی گرامی وهمسایگان گرانمایه ومخاطبان عزیز باتوجه به عضویت درکانالهای محلی منطقه وفعالیت درفضای مجازی واطلاع از آیین های یادبود درگذشتگان دربیشتر روستا ها حتی برای روز خاکسپاری پزیرایی نهار لغو شده فقط برای میهمانهای غریبه آنهم درمنزل وعمومی ودرمسجد نیست وپزیرایی برای ختم درمساجد تهران هم فقط ازخرما وچایی استفاده می شود نمونه اش همین اطلاعیه مسجد جوشقانیها در سی متری جی باتوجه به گرانی های سرسام آور الان هربسته پک پزیرایی کمتر از ۷۰ هزار تومان نیست حالا خودتون حساب کنید درمجالس ما حداقل باید به ۷۰۰ نفر تدارک دیده بشه بنا براین انتظار می رود هم روستایی های عزیز وبزرگوار ماهم از پزیرایی وهزینه اضافه پرهیز کنند انشالله که همیشه برای شادی هزینه کنید🌹🌹
لطیف حقی

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

باسلام به اطلاع همولایتی های محترم آقداشی می‌رسانیم.

جناب آقای حاج اسماعیل حبیبی خیرّ محترم همولایتی .یک دستگاه فریزر سردخانه جهت غسِالخانه آرامستان روستای آقداش به نیّت وقف بنام مرحومه مغفوره روانشاد
خانم مریم ذوقی همسر گرامیشان اهدا کردند .خداوند روح آن مرحومه مغفوره قرین رحمت خودبگرداند .
وبه اموات درگذشتگان جناب حبیبی رحمت کند.وبه خودشان وخانواده محترم سلامتی وعمرپربرکت عنایت فرماید.خداوند قبول کند..
باتقدیر وتشکر ازجناب حاج اسماعیل حبیبی عزیز.‌

شورای اسلامی ودهیاری روستای آقداش..

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

تصاویری ازروستای زیبای سنگک با هنرمندی زنده یاد استاد مسیح الله رضائی ارسالی فرهیخته گرامی جناب دنیایی عزیز🌹🌹

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

فردی از عارف خواست
که او را موعظه کند

عارف گفت :
#مـرنج و #مـرنجـان

گفت:
«مرنجان را فهمیدم
یعنی کسی را اذیت نکنم

ولی «مرنج» یعنی چی؟
چه‌طور می‌توانم ناراحت نشوم
مثلا وقتی بفهمم کسی مرا غیبت کرده یا فحش داده ، چه‌طور نباید برنجم؟

عارف پاسخ داد:
علاج آن است که خودت را کَسی ندانی
و اگر خودت را کسی ندانستی دیگر نمی‌رنجی


جفا کشیم و ملامت خوریم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافری‌ست رنجیدن🌹🌹

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

#ادامه

فرزند چهارمم که به دنیا آمد تمامی آرزوهایم برباد رفت پنهانی میان خودم وخدا عهد کردم اگراین مسافر در راه پسر باشد چنین کنم وچنان کنم هزار جور نذر ونیاز کردم اما وقتی قابله فرزندم را درآغوشم گذاشت  گفت: خانه ات پر برکت این یکی هم دختر است ازچند وقت پیش متوجه نیش زبانها وسخنهای تلخ اطرافیان می شدم که به کنایه وطعنه دختر زا بودنم را به رخم می کشیدند حالا با به دنیا آمدن این طفلک معصوم این طعنه ها وحرفها هزاران برابر خواهد شد بنده خدا شوهرم آقا علی هیچ نمی گفت چندباری هم که متوجه نیش وکنایه اطرافیان شد درلفافه وپنهانی به من فهماند که برایش فرقی ندارد می گفت: مگرما که چندین پسر هستیم برای پدر ومادر خود چه کرده ایم خدا کند سلامت باشند وعاقب به خیر.  بعداز حمام زایمان آخرین فرزندم اندرزها ورهنمودهای اطرافیانم برای به دنیا آوردن فرزند پسر چندین برابر شد عمه خانوم وزنان فامیل خودم بیشتر توصیه می کردند می دانستم ازچه می ترسند خود من هم کم بیش ته دلم گاهی می لرزید اگر آقا علی به توصیه مادر وخواهرانش پای زن دیگری را به زندگیم باز کند من با این دختران چه خاکی سرکنم حتی فکرش هم لرزه به اندامم می انداخت یکی می گفت با زائوی که چندین پسر به دنیا آورده به حمام برو تا او سرت را بشوید وبرایت دعا کند یا می گفتند ازدست زن پسر زا لقمه بگیر ویا درفلان شب از ماه فلان چیز ودعا را زیر سرت بگزار خلاصه انواع و اقسام این سفارشها وارد زندگیم شد اما چه فایده که این خرافات تنها دلشوره ها و غمهایم را بیشتر کردو تا زمان به دنیا آمدن ناز بی بی دختر نهمم هیچ تغییری درزندگیم رخ نداد دیگر سرزنشها وزخم زبانها وترش روییها همراه همیشگی زندگی من ودخترانم شده بود اشک ریختنهای گاه وبی گاه دختران بزرگم را می دیدم ومی دانستم که پنهانی برای من دعا ونذر نیاز کرده اند دراین آخرین بارداری نفسهایم تنگ شده و ورم دست پایم خیلی بیشتر است....
فریاد زدم شهربانو ننه برو دنبال فاطما سلطان قابله معروف روستا شهربانو باچشمهایی پرازاشک به من خیره نگاه کرد ننه جان چند هفته دیگر مانده پس چه شد؟؟ازدردی که دروجودم می پیچید ناله کردم وگفتم ننه زودتر برو حالم خوب نیست ...دختران دیگر هم که بزرگتر از بقیه بودند نگران شدند سعی می کردم خودم  را آرام نشان دهم  اما وجودم از درون می لرزید و احساس خفگی داشتم هر طور شده خودم را جمع کردم و هر کدام از دختران را به کاری مسوول کردم تا آرام بگیرند و نگران نباشند باید هر طور شده بود خانه را آرام نگه می داشتم از ثریا و گل بانو خواستم  خواهران کوچکتر خود را برای بازی به دالان آخری که از اتاق ما بیشترین فاصله را داشت ببرند و خودم به داخل اتاق رفتم.......

ادامه دارد....

✍:لطیف حقی(روستای قارلق)

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

#قصه_شب_یلدا 💠💠💠

یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود
زمان دوره قاجاریه آن زمان که شاهان حرم سراگردان قاجاری ازهر ایل و تباری برای خود چندین همسر می گزیدند ودرمیان همسران سوگلی بردیگران فخر فروشی می کرد ومردمان ساده دل درخانه های کوچک ونمور خود داستانهای حرمسراهای قاجاری را درشب نشینی های خود واگویه می کردند این قصه ها همراه کاروانها که باخود زاد وتوشه مردمان دیگر بلاد را حمل می کردند سینه به سینه می چرخید و اگر کاروانی سالم و بدون دستبرد زدن راهزنان به مقصد می رسید این داستانها راهم همراه با پربالهای فراوانی که هرگوینده به آن داده بود و تبدیل به قصه هزاریک شب شده بود باخود به اقصی نقاط این مرز بوم می برد اما داستانها چه واقعیت وچه خیال فقط برای کاخها نبود قصه ما برای کوخ نشینانی درزمان قاجار برای همین اطراف است اگرچه از تجملات وزیباییهای کاخ گلستان و سرای آیینه کاری آن همراه با ترمه های زربافت و پرده های رنگارنگ وفرشهای ابریشم بافت تبریز وکاشان.... ودامنهای شلیته و پیراهنهای ابریشمی شاهزاده خانمهای قاجار که هرکدام بازیر گلوییها ونشانهای طلا وجواهرنشان خودشان به زمین وزمان فخر می فروختند درآن خبری نیست....
این داستان ۹ خواهر کوچک است در روستای قارلق دخترکانی باصورتهای گلگون ودستهای کوچک اما پرازپینه ازکارهای پرمشقت آن زمان روستا ، دخترانی که هرکدام  هم درکارهای سخت روزانه منزل یار وهمراه مادر بودند وهم جای چندین فرزند پسر همپای پدر درمزرعه ودشت فعالیت می کردند اما چه فایده.. زیرا درمیان آنها هیچ اولاد ذکوری نبود واین نیش زبانها وتمسخر کردنها به دخترکان قصه ما آموخته بود که دست به دعا بردارند که بارخدا یا این مسافر کوچک در راه ما دیگر ازجنس ما نباشد تا مادرمان بتواند سرافراز شود.... واین قصه این فرشته های کوچک وآن مسافر در راه است.......

ادامه دارد.....
✍:لطیف حقی (روستای قارلق)

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

🔸جلسه هماهنگی طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت به ریاست بخشدار نوبران، گراوند رئیس ادار منابع طبیعی شهرستان ساوه ،کارگر رئیس جهاد کشاورزی نوبران و مسئولین شهرستان و دهیاران بخش نوبران

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

رفتم که رفتم
شاعر: #رحیم_معینی_کرمانشاهی
آهنگ در نغمه شوشتری
آهنگساز: #علی_تجویدی
خواننده: #مرضیه
سال ۱۳۳۵
ازبرت دامن کشان
رفتم ای نامهربان
ازمن آزرده دل
کی دگر بینی نشان
رفتم که رفتم
رفتم که رفتم 
از من دیوانه بگذر
بگذر ای جانانه بگذر
هرچه بودی
هرچه بودم
بی نشان*
رفتم که رفتم
رفتم که رفتم
شمع بـزم دیگران شو
جام دست این و آن شو
هر چه بودی
هر چه بودم
بی نشان
رفتم که رفتم
رفتم که رفتم
بعد از این
بعد از این
 کن فراموشم که رفتم
دیگر از
دست تو
می نمی نوشتم که رفتم
بادل زود آشنا
گشتم از دامت رها
بی وفا
بی وفا
بی وفا
رفتم که رفتم
بی وفا
بی وفا
بی وفا
رفتم که رفتم
من نگویم که به درد دل من گوش کنید
بهتر آن است که این قصه فراموش کنید 
عاشقان را بگذارید بنالند همه 
مصلحت نیست که این زمزمه خاموش کنید
بعد از این
بعد از این
کن فراموشم که رفتم
دیگر از
دست تو
می نمی نوشتم که رفتم 
بادل زود آشنا
گشتم از دامت رها
بـی وفا
بی وفا
بی وفا
رفتم که رفتم
بی وفا
بی وفا
بی وفا
رفتم که رفتم
توضیحات:
این بار مامور سانسور دخالتی نداشته و احتمالا خواننده واژه ی بی خبر* را بیشتر پسندیده و با این  تغییر اجرا کرده است.


☘ 🌺@montakhabsal

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

#بزرگان_همدان

«گیتی خسروی» خواننده اپرا و مدرس آواز متولد ۱۳۳۸ در روستای داغکندی از توابع #همدان است. او از دوران کودکی به هنر موسیقی علاقه‌مند شد و موسیقی کلاسیک را نزد گلنوش خالقی، شاهین فرهت، پری برکشلی، امیر اشرف آریان‌پور و سعدی حسنی آموخت.
ائولین باغچه‌بان، پری ثمر و افسانه خدابنده‌لو از جمله استادان آواز او بودند.

او فارغ التحصیل دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است و تا سال ۱۳۶۳ عضو اپرای تالار رودکی(وحدت)بود.

پس از مهاجرت به کشور آلمان به فراگیری موسیقی، آواز و بازیگری در کنسرواتوار هامبورگ در مقطع کارشناسی ارشد پرداخت و سپس دومین مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته تعلیم آواز دریافت کرد. ژانت اسکووتی، هانا شواتز، کلاوس سامسون و هارالد اشتام از جمله استادان او در این دوره بودند.

او یکی از پایه‌گذاران جشنواره موسیقی Eigenarten Festival(هنرمندان خارق‌العاده) است. این جشنواره از سال ۲۰۰۰ میلادی در هامبورگ با همکاری وزارت فرهنگ و هنر آلمان برگزار می‌شود.

حضور در پارلمان کشور آلمان و اجرای برنامه موسیقی با عنوان هنرمندی از شرق، برگزاری مستر کلاس‌های آموزشی و کنسرت موسیقی برای بانوان در ایران، مدیریت خانه هنرهای کلاسیک شرق و غرب در هامبورگ، اجرای ده‌ها برنامه آواز به زبان آلمانی، فرانسوی، آذربایجانی و ایتالیایی در کشورهای مختلف، ترجمه کتابی درباره شینی چی سوزوکی موسیقیدان ژاپنی، بخشی از فعالیت‌های هنری گیتی خسروی است.

گردآورنده: مرتضی لوینی

همدان را با #همدان_نامه بخوانید
@hamedannameh97

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

🍁🍁اگرچه باتوجه به نزدیکی زمستان وسرد شدن هوا بیشتر روستاهای منطقه خلوت می شوند اما تجربه نشون داده ۴ گروه از افراد بی مسئولیت وبی خرد اوج فعالیت آنها شروع می شود که هوشیاری همه ساکنان دائمی روستاها اعضای گرامی شوراها دهیاران مخصوصا پرسنل زحمت کش پاسگاه انتظامی یاتان وعزیزان فعال ودوست داران محیط زیست را می طلبد

#گروه_اول دزدهای اموال عمومی وخصوصی منازل که حتی به علایم راهنمایی ورانندگی ودرب آهنی باغات وچاه های عمیق هم رحم نمی کنند
#گروه_دوم شکارچیان بی احساس وسنگ دل که به شکار حیات وحش مخصوصا کبک ها که نماد زیبایی کوهستان است می پردازند

#گروه_سوم افرادی که همچون گرازها وکفتارها عاشق کندن زمین هستند با این تفاوت که کندن زمین توسط حیوانات لازمه طبیعت است ومفید اما کندن زمین توسط این گروه تخریب مکانهای قدیمی ومیراث فرهنگی وتخریب طبیعت است تا جایی که مدتی پیش یکی از دوستان که از آرامستان می آمده درقلعه باغ متوجه یک چاله دو سه متری شده که می گفت شانس آوردم خودم سقوط نکردم ودیدم یک جوجه تیغی درون آن افتاده بود که رفتم داخل واون زبون بسته را نجات دادم

#گروه_چهارم افرادی هستند که سالهاست با اره های برقی به جان درختان باغات می افتند ومتاسفانه به تر وخشک هم رحم نمی کنند

#آدینه_روزتان خوش وخرم همراهان گرامی ومخاطبان عزیز که بدون هیچ سند ومدرکی سرشار از درک شعور وانسانیت هستید🌹🌹

✍; لطیف حقی(روستای قارلق)

@channelsangak

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

امروز آقداش سه شنبه ۳۰ آبان

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

کاسب حبیب خداست
برادران بزرگوار سلیمی جناب آقای محمد اکبری مردم داری مشتری مداری وانصاف شما بزرگواران در توضیع وپخش مصالح ساختمانی در روستای یاتان رضایت مشتریان روستاهای منطقه را فراهم کرده است وبارها باتماس ودیدار حضوری وفضای مجازی به بنده اعلام کرده اند خداوند به کسب وکارشما برکت دهد انشاالله🌺🌺
لطیف حقی

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

خواننده: عماد رام
آهنگ: در آسمان عشق من
ترانه سرا: معینی کرمانشاهی
آهنگساز: عماد رام
آلبوم: بهار من

  🎻🎻 @aghdashrosta  🎻🎻

Читать полностью…

کندیمیزآقداش

محدوده روستاها و طرح هادی توسط بنیاد مسکن شهرستان ها تعیین می شود.

نمایندگان مردم در مجلس مصوب کردند که تعییین محدوده روستاها و طرح هادی روستایی براساس ضوابط شورای عالی شهرسازی و معماری ایران توسط اداره بنیاد مسکن هر شهرستان تهیه شود.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری خانه ملت،  در جلسه علنی نوبت صبح امروز (یکشنبه 21 آبان ماه) مجلس شورای اسلامی در جریان بررسی جزئیات لایحه برنامه هفتم توسعه، با بند (ب) اصلاحی ماده 51 این لایحه با 184 رأی موافق، 6 رأی مخالف و 9 رأی ممتنع از مجموع 229 نماینده حاضر در صحن موافقت کردند.
براساس بند (ب) ماده 51 لایحه مذکور؛ ب- طرح های هادی روستایی و تعیین محدوده روستاها در سراسر کشور بر اساس ضوابط مصوب شورایعالی شهرسازی و معماری ایران توسط اداره بنیاد مسکن شهرستان تهیه می شود و در کمیته ای متشکل از معاون عمرانی استاندار (رئیس کمیته)، مدیر کل بنیاد مسکن استان (دبیر)، نماینده اداره کل راه و شهرسازی استان، نماینده سازمان جهاد کشاورزی استان، نماینده اداره کل حفاظت محیط زیست استان، فرماندار شهرستان، مدیر بنیاد مسکن شهرستان، بخشدار بخش مربوطه و رئیس شورای اسلامی روستا و دهیار (ناظر) بررسی و به تصویب می رسد.
در ادامه نمایندگان با بند الحاقی 2 اصلاحی ماده 51 نیز با 173 رأی موافق، 6 رأی مخالف و 11 رأی ممتنع از مجموع 222 نماینده حاضر در صحن موافقت کردند.
براساس بند الحاقی 2 اصلاحی ماده 51 این لایحه؛
بند الحاقی 2 - بنیاد مسکن انقلاب اسلامی موظف است ظرف سال اول اجرای برنامه، اطلاعات مکانی محدوده روستاها را به همراه نقشه های رقومی (دیجیتال) موجود طرح های هادی روستاها، در سامانه پنجره واحد مدیریت زمین بارگذاری نماید. بنیاد مسکن انقلاب اسلامی باید تا پایان برنامه تمامی نقشه های غیررقومی طرح های هادی روستایی را رقومی نموده و در سامانه مذکور بارگذاری نماید.

Читать полностью…
Subscribe to a channel