🎬 جرعه ای از قرآن
2⃣ موضوع: رسول خدا(ص): بهترین عمل در ماه رمضان، ترک گناه و معصیت است. (قسمت دوم)
🔹ارتکاب گناه، مانع قبولی عبادت و عمل صالح می شود.
👤سخنران: حجتالاسلام علی اسدی
#جرعهای_از_قرآن
#رمضان
#برترین، #اعمال
#ترک، #گناه
@ali_asadi_zanjani
توهم دانایی در عصر اطلاعات
در آموزههای دینی، اظهار نظر درباره موضوعات مختلف، بهویژه مسائل دینی، بدون علم و آگاهی قطعی نهی شده است.
قرآن کریم سه نظر رایج درباره تعداد اصحاب کهف را نقل میکند و آن را بدون آگاهی درست و بر اساس حدس و گمان میخواند. برخی تعداد آنان را سه نفر و سگشان را چهارمی، برخی پنج نفر و سگشان را ششمی و بعضی هفت نفر و سگشان را هشتمی میدانستند.
در ادامه خداوند، خود را به تعداد آنان آگاهتر می داند و اینکه جز گروه اندکی تعداد آنان را نمی دانند و از پیامبر(ع) می خواهد درباره آنان جز با دليل سخن نگوید و از هيچکس درباره آنها سؤال نکند.(کهف/۲۲)
این آیه بهوضوح نشان میدهد که اظهار نظر بدون علم و یقین و بر اساس حدس و گمان، امری ناپسند است و نباید درباره موضوعی نظر کسانی را که آگاهی قطعی ندارند پرسید و به آن اهمیت داد.
توهم دانایی
توهم دانایی یک پدیده روانشناختی است که در آن افراد با تواناییهای محدود، دانش خود را بیش از حد واقعی ارزیابی میکنند. این افراد به دلیل عدم آگاهی از ضعفهای خود، تصور میکنند که در آن زمینه متخصص هستند و نظراتشان قطعی و درست است.
امروزه دسترسی گسترده به اطلاعات در فضای مجازی، «توهم دانایی» را در میان افراد بسیاری تقویت کرده است. این توهم، افراد را به این باور نادرست میرساند که با مطالعه سطحی و پراکنده اطلاعات در فضای مجازی، توانایی اظهار نظر تخصصی در حوزههای مختلف را کسب کردهاند. در حالی که اظهار نظر دقیق و معتبر در هر زمینهای، نیازمند دانش عمیق، تجربه عملی و سالها مطالعه تخصصی است.
بسیاری از افراد بر اساس همین توهم دانایی در تاکسی، مترو، مهمانیها، شبکههای اجتماعی و هر جا هر بحثی پیش بیاید، سر منبر میروند و همان اطلاعات را به عنوان اخبار و دادههای درست عرضه میکنند. جنگ سوریه، فلسطین، بورس، تورم، شرایط کشورهای مختلف، سیستم موتور هواپیماهای ایرباس خریداریشده، نحوه درمان ذاتالریه با دمنوش، مسائل دینی و... همه میتوانند در این موارد متخصص شوند، چرا؟! چون در اینترنت، در تلگرام، در اینستاگرام در موردشان خواندهاند!
در حالی که بسیاری از محتوای فضای مجازی بدون منبع و مغشوش است و به اصطلاح فقط یک سری «اطلاعات» است و به قول دانشمندی، «اطلاعات, دانش نیست». دانش عمق دارد و اشراف به آن, تسلط میدهد و کسب آن مستلزم تحقیق، تخصص، صرف زمان و البته صبوری و یک عمر تجربه است.
پیامدهای منفی توهم دانایی
۱- انتشار اطلاعات نادرست: افراد بدون داشتن تخصص کافی، به انتشار اطلاعات نادرست و گمراهکننده میپردازند که گاه میتواند تبعات جبرانناپذیری در پی داشته باشد.
۲- تصمیمگیریهای نادرست: اتکا به اطلاعات سطحی و ناقص، منجر به تصمیمگیریهای نادرست در زمینههای مختلف، از جمله سلامت، اقتصاد و سیاست میشود.
۳- کاهش ارزش تخصص: بیتوجهی به اهمیت تخصص و تجربه، ارزش دانش تخصصی را در جامعه کاهش میدهد.
۴ـ بحث های بی نتیجه: توهم دانایی باعث میشود افراد با اعتماد به نفس کاذب، در مورد موضوعات مختلف اظهار نظر کنند و از پذیرش نظرات مخالف خودداری کنند. این امر منجر به بحثهای بینتیجه و عدم پیشرفت در حل مسائل میشود.
برای مقابله با این پدیده، لازم است افراد به محدودیتهای دانش خود آگاه باشند و قبل از اظهار نظر در هر زمینهای، از منابع معتبر و متخصصان آن حوزه کسب اطلاع کنند. همچنین، ترویج فرهنگ مطالعه عمیق و تفکر انتقادی، میتواند نقش مؤثری در کاهش توهم دانایی ایفا کند. ۱۴۰۳/۱۲/۱۲
#توهم،#دانایی
#دانایی،#کاذب
#همه,#چیز,#دانی
#آگاهی،#سطحی
علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
مراقب خوراک ذهنتان باشید!
امروزه با گسترش فضای مجازی، سیل عظیمی از اطلاعات به سوی ما سرازیر میشود. اطلاعاتی که گاه مفید و سازنده و گاه مخرب و گمراهکننده هستند. در این میان، انتخاب درست و گزینش آگاهانه، نقشی کلیدی در حفظ سلامت روانی و معنوی ما ایفا میکند.
امیرالمومنین علی (ع) در حدیثی گهربار میفرمایند: عَوِّدْ اُذُنـَكَ حُسْنَ الاِْسْتِماعِ وَ لا تُصغِ اِلى ما لا يَزيدُ فى صَلاحِكَ استِماعُهُ فَاِنَّ ذلِكَ يُصدِئُ الْقُلوبَ وَ يوجِبُ الْمَذامَّ؛
گوش خود را به شنيدن خوبى ها عادت بده و به آنچه شنيدنش بر اصلاح و پاكى تو چيزى نمى افزايد گوش فرامده ، زيرا اين كار سبب قساوت دل و موجب سرزنش مى شود. (غررالحكم، ح ۶۲۳۴)
این حدیث، هشداری است برای همه ما که در این دنیای پرهیاهو، مراقب خوراک ذهن و روح خود باشیم. متاسفانه، بسیاری از مطالب موجود در فضای مجازی، نه تنها مفید نیستند، بلکه تاثیرات منفی بسیاری بر روح و روان ما میگذارند.
🔹اثرات محتوای منفی و نادرست
۱- افزایش استرس و اضطراب: اخبار منفی، تصاویر خشونتآمیز و مطالب ناامیدکننده، میتوانند سطح استرس و اضطراب را در افراد افزایش دهند.
۲- ایجاد احساس ناامیدی: مواجهه مداوم با مطالب منفی، میتواند احساس ناامیدی و یاس را در افراد تقویت کند و انگیزه آنها را برای تلاش و پیشرفت کاهش دهد.
۳- تضعیف قدرت تفکر انتقادی: اطلاعات نادرست و شایعات، میتوانند قدرت تفکر انتقادی افراد را تضعیف کرده و آنها را به پذیرش بیچون و چرای هر مطلبی سوق دهند.
۴- ایجاد قساوت قلب: گوش دادن به مطالب زشت و ناپسند و خواندن آنها و حوادث و صحنه های خشونت امیز باعث ایجاد قساوت قلب می شود.
🔹راهکارهای گزینش آگاهانه
۱- منابع معتبر را انتخاب کنید: به جای دنبال کردن هر منبعی، تنها به منابع معتبر و قابل اعتماد مراجعه کنید.
۲- تفکر انتقادی را تمرین کنید: قبل از پذیرش هر مطلبی، آن را به دقت بررسی کرده و از صحت و سقم آن اطمینان حاصل کنید.
۳- محتوای مثبت را جایگزین محتوای منفی کنید: به جای دنبال کردن اخبار منفی، ناسالم و مطالب ناامیدکننده، به دنبال محتوای مثبت، سازنده و الهامبخش باشید.
۴- به سلامت روح و روان خود اهمیت دهید: در صورت احساس استرس، اضطراب یا ناامیدی، از متخصصان کمک بگیرید. اگر مطلبی باعث ایجاد احساس ناخوشایند در شما میشود، آن را کنار بگذارید.
با رعایت این نکات ساده، میتوانیم از تاثیرات منفی فضای مجازی بر ذهن و روح خود بکاهیم و از این ابزار قدرتمند، به بهترین شکل ممکن بهرهمند شویم.
به یاد داشته باشیم که ذهن ما، باغی است که باید با دقت و وسواس، بذر مناسب را در آن بکاریم.
انتخاب آگاهانه خوراک ذهن، کلید سلامت روانی و معنوی ماست.
با امید به اینکه بتوانیم با گزینش آگاهانه، از فضای مجازی به عنوان ابزاری برای رشد و تعالی خود استفاده کنیم. ۱۴۰۳/۱۲/۳
علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
@aliasadizanjani110
بررسی ادعای شکافته شدن سالانه دیوار کعبه
🔹مقدمه: واقعه ولادت امام علی (ع) در داخل کعبه، از وقایع مورد اتفاق بسیاری از مورخان و محدثان شیعه و سنی است و به عنوان فضیلتی بزرگ برای ایشان محسوب میشود. اما در کنار این واقعهی متواتر، برخی ادعاها مبنی بر شکافته شدن سالانه یا باقی ماندن دائمی اثر شکاف بر دیوار کعبه مطرح میشود که نیازمند بررسی و تحقیق است. این نوشتار به بررسی مستند و مستدل این ادعاها میپردازد.
🔹اصل واقعه ولادت در کعبه:
منابع معتبر شیعه و سنی بر این نکته تأکید دارند که در هنگام ولادت امام علی (ع)، دیوار کعبه به طور معجزهآسا شکافته شد تا فاطمه بنت اسد، مادر ایشان، وارد کعبه شود و امام علی (ع) در آنجا متولد شوند. این واقعه در منابعی همچون «الاستیعاب» ابن عبدالبر، «الفصول المهمة فی معرفة احوال الائمه» ابن صباغ مالکی، «مناقب ابن شهرآشوب» و «بحارالانوار» علامه مجلسی ذکر شده است. این واقعه به عنوان کرامتی ویژه برای امام علی (ع) و نشان از منزلت والای ایشان نزد خداوند متعال تلقی میشود.
🔹ادعای شکافته شدن سالانه یا باقی ماندن دائمی اثر شکاف:
در مقابل اصل واقعهی ولادت در کعبه، برخی روایات و نقلهای غیر معتبر وجود دارند که ادعا میکنند اثر این شکافتگی همواره بر دیوار کعبه باقی میماند یا اینکه هر ساله در همان محل، شکافی ایجاد میشود. اما این ادعاها فاقد سند معتبر تاریخی و روایی هستند و توسط علمای برجسته شیعه و سنی مورد تأیید قرار نگرفتهاند.
🔹دلایل رد این ادعا:
۱- عدم وجود سند معتبر: هیچ سند معتبر تاریخی یا روایی که بتواند این ادعا را اثبات کند، وجود ندارد. روایاتی که به این موضوع اشاره دارند، از نظر سند ضعیف یا مرسل هستند و نمیتوان به آنها استناد کرد.
۲-عدم تأیید توسط علمای برجسته: علمای برجسته شیعه و سنی، در آثار خود به اصل واقعهی ولادت در کعبه اشاره کردهاند، اما هیچکدام از آنها ادعای شکافته شدن سالانه یا باقی ماندن دائمی اثر شکاف را تأیید نکردهاند.
۳- مغایرت با رویه تعمیر و نگهداری کعبه: در طول تاریخ، کعبه بارها مورد بازسازی و مرمت قرار گرفته است. اگر اثر شکاف به صورت دائمی باقی میماند، در جریان این بازسازیها، اثر آن از بین میرفت.
🔹نتیجهگیری:با توجه به بررسی منابع معتبر و دلایل ذکر شده، میتوان نتیجه گرفت که شکافته شدن دیوار کعبه در هنگام تولد امام علی (ع) یک واقعه تاریخی و معجزهآمیز بوده است و مورد تأیید منابع معتبر شیعه و سنی است. اما ادعای شکافته شدن سالانه یا باقی ماندن دائمی اثر آن بر دیوار کعبه، فاقد سند معتبر بوده و صحت ندارد. بنابراین، تمرکز بر اصل واقعهی ولادت در کعبه و آموزههای آن، از جمله فضیلت و منزلت والای امام علی (ع)، مهمتر از پرداختن به اینگونه ادعاهای بدون سند است. ۱۴۰۳/۱۰/۲۴
علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
@aliasadizanjani110
اولویت بندی در آموزه های دینی
در دین اسلام، احکام و آموزهها بر اساس اهمیت و جایگاهشان، اولویتبندی شدهاند. این اولویتبندی به مسلمانان کمک میکند تا در انجام تکالیف دینی و رفتارهای خود، تصمیمات درستتری بگیرند و به امور مهمتر توجه بیشتری داشته باشند. یکی از دستهبندیهای مشهور احکام بر اساس اولویت، شامل واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح است.
واجب: انجام آن ضروری و ترک آن گناه است. مانند نمازهای یومیه و روزه ماه رمضان.
حرام: انجام آن ممنوع و گناه است. مانند دروغ گفتن و دزدی.
مستحب: انجام آن نیکو و دارای پاداش است، اما ترک آن گناه نیست. مانند نمازهای نافله و صدقه دادن.
مکروه: انجام آن ناپسند است، اما گناه نیست. مانند خوردن سیر هنگام رفتن به مسجد.
مباح: انجام یا ترک آن جایز است و منعی ندارد. مانند بسیاری از امور روزمره.
شناخت این اولویتبندی برای هر مسلمانی ضروری است تا بتواند رفتارهای خود را بر اساس آن تنظیم کند. متأسفانه، گاهی دیده میشود که برخی افراد به این اولویتها توجه کافی ندارند؛ مثلاً، واجبات را ترک میکنند و به مستحبات میپردازند، یا به جای پرداختن به امور مهمتر، وقت و انرژی خود را صرف کارهای کماهمیتتر میکنند. این نوع رفتار با تعالیم دینی سازگار نیست. رسول خدا(ص) خطاب به علی(ع) می فرماید:
يا عليّ، إذا رأيت الناس يشتغلون بالفضائل فاشتغل أنت بإتمام الفرائض؛ ای علی! هر گاه ديدى مردم به مستحبّات مشغولند تو به كامل ساختن واجبات بپرداز. ( المواعظ العددیة, ص۴۳۱)
به عنوان مثال، امروزه بسیاری از افراد به مناسبتهای مختلف، نذورات و اطعام میدهند و آن را به عنوان کاری خیر و عملی صالح تلقی میکنند که در جای خود کاملا درست است. در حالی که از دیدگاه اسلام، رسیدگی به فقرا و نیازمندان واقعی، به ویژه در شرایط سخت اقتصادی، اولویت بیشتری دارد.
اهل بیت (علیهمالسلام) نیز در سیره خود، همواره بر کمک به نیازمندان و رفع مشکلات آنان تأکید داشتند و این امر را بر بسیاری از امور مستحب مقدم میدانستند.
بنابراین، شایسته است که در انجام امور خیر، به اولویتها توجه داشته باشیم و با در نظر گرفتن نیازهای جامعه و آموزههای دینی، بهترین تصمیم را بگیریم. ۱۴۰۳/۱۰/۱۷
علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
@aliasadizanjani110
🔰بیآبروئی در تناقض سوریه
🔸حجاب بد است اگر بخواهد منشا مبارزه شود. واگرنه تروریست ها سوری به حجاب و اختلاط زن و مرد تذکر می دهند و اتفاقا غربی های وطنی به تماشا ایستاده و کف می زنند.
🔸دیکتاتوری هم خیلی بد نیست. مهم اینست که این تیغ و چماق در کف چه کسی است. اگر دست طالبان افغانستان باشد بد است اما اگر همان طالبان به اسم دیگری در سوریه ادم بکشند آزادی است. حق طبیعی شان است.
🔸یک تروریست سابقهدار را یکبار برای سرش جایزه قرار می دهند و بار دیگر در سوریه استخدام و ریشش را زده و کت و شلوار تنش میکنند تا ری برند شود. عجیب اینکه عده ای آب از دهان شان راه افتاده و استقبال می کنند.
🔸رقص و آواز هم هرجایی نشانه توسعه نیست. یک جائی می رسد که جلوه آزادی غربی، در دیکتاتوری تکفیری است.
🔸بشار اسدی که با قرائت آزادی در غرب همراه است را به جرم دفاع از مقاومت، دیکتاتور می دانند، اما دیگر کشورهای عربی که سرتاپا خفقانند می شوند جلوه دموکراسی.
🔸شکستن حاکمیت کشورها اگر درباره اوکراین باشد می شود تحریم همه جانبه، اما اگر جولان و سوریه باشد می شود دفاع از حق صهیونیست ها.
🔻عجیب است که کمر غرب و غرب پرستان زیر بار این همه تناقض خرد نمی شوند.
🔻مشکل غرب و آمریکا حتی دین هم نبوده و نیست. دینی که از آن مبارزه با ظالم در نیاید را از تل آویو تا واشنگتن استقبال می کنند.
🔸نماز اول وقت و قرآن خوش صوت عربستان را آمریکا هم صله می دهد. قرآن وقتی مورد غصب واقع می شود که در غزه کودک و جوان حماس را علیه صهوینست ها به خط کند و به پیروزی نهایی امید دهد و مکتب تربیتی بسازد.
اینها حتی فرصت نمی کنند بوی متعفن و لجن تناقض های شان را جمع و جورکنند. اما چرا؟ این اعتماد به نفس دروغگوئی را از کجا آورده اند؟
🔸یک زن در ایران به مرگ طبیعی بمیرد می شود بهانه شورش. اما هزارن زن و کودک در غزه سلاخی شود حق صهیونیست هاست. همان ها که در ایران به بهانه دفاع از زنان، خیابان را آتش کشیدند، در غزه با لباس ارتش صهیونیستی، دختران مقاومت را به خون کشیدند.
و حالا خیلی وقاحت می خواهد که جرثومه فسادی مثل نتانیاهو با آن کارنامه جنایتکارانه، جلوی دوربین ظاهر شود و چشم در چشم مردم ایران، شعار زن زندگی آزادی دهد.
🔻منشا این بی شرمی هویتی و دریدگی ساختاری چیست؟
پاسخ: محاسبات غلط از مردم ایران. اینها سالهاست افکار عمومی دنیا را با سکس و خشونت فریب می دهند و بی حس و بی عار می کنند؛ اما این روزها با قدرت رسانه حتی در اغوا و اغفال مردم دنیا نیز ناکام هستند، چه رسد به مردم سیاسی ایران. ملتی که سالهاست باچشم باز حوادث را رصد می کنند.
🔸این محاسبات غلط همان است که رهبری انقلاب چندی پیش تذکر دادند و البته باید به چشم دشمن آورد. مسئولین سهم دارند اما چه بسا اصلاح این خطا نیز همچنان از طریق رسانه است و جهاد تبیین.
✍ محسن مهدیان
علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
کی می خواهیم بیدار شویم؟!
دکتر بیژن عبدالکریمی استاد فلسفه:
بسیار جالب است! افکار عمومی در ایران را به سمتی هدایت میکنند که مردم روسری از سر بردارند و علیه حکومت دینی بایستند.
همان ها در سوریه افکار عمومی را به سمت گرایش به ریشهای بلند سلفی هدایت میکنند تا علیه حکومت سکولار بجنگند و یک حکومت سلفی با قوانین اسلامی و سفت و سخت بیاورند.
بیائید کمی خودمان را از فریبهای بزرگ رهایی بدهیم، بشار از آل سعود دیکتاتورتر است یا از آل خلیفه؟
آزادی های سیاسی و اجتماعی اش از عربستان سعودی کمتر است؟ هرآنچه غرب کوشید تا بن سلمان در عربستان اجرا کند، سالها قبل در سوریه وجود داشت، نه دین اجباری بود، نه حجاب.
مشروب هم سرو میشد، که البته اکنون اعضای تحریر الشام در حال حمله به فروشگاه های مشروبات الکلی هستند در حلب و باقی شهرهای در دستشان.
بین دختر و پسر هم دیوار نبود و...
بروید فیلم های سوریه که قبل 2010 در یوتیوب بارگذاری شده اند را ببینید، کشوری زیبا، توریستی، فعال و پویا، که کنسرت های خارجی که الان در عربستان مد شده، در آنجا برگزار میشد... هیچ شباهتی به کشورهای عربی دیگر نداشت، از همه هم سکولارتر بود.
اما اما و اما، برای اسرائیل یک تهدید بود و غرب این را نمی پذیرد.
بحث نه بر سر دین شماست، نه دیکتاتور بودن یا نبودن حکومت شما و نه حتی سکولار یا مذهبی بودن آن... هر کدام از اینها به مقتضای نیاز آنها میتواند برای ما مردم این منطقه زیبا یا زشت جلوه کند.
ما مردم خاورمیانه کی میخواهیم به خود بیاییم و دست از بازیچه سیاستهای غرب و شرق شدن برداریم، خدا میداند. هر روز سازی میزنند و ما هم به هر سازشان آن گونه که می خواهند می رقصیم.
علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
انواع جنگ روانی
این روزها اسرائیل به کمک رسانه های همسو، در کنار جنگ نظامی، جنگ روانی شدیدی علیه جبهه مقاومت به راه انداخته است. گاهی خیلی از افراد به سبب عدم آگاهی لازم ناخواسته به ابزار جنگ روانی دشمن تبدیل شده و به آن کمک می کنند.
جنگ روانی، مجموعهای از فعالیتهاست که با هدف تاثیرگذاری بر باورها، نگرشها و رفتار افراد و گروهها برای دستیابی به اهداف خاص انجام میشود. این جنگ، به جای استفاده از زور فیزیکی، از ابزارهای روانی و تبلیغاتی بهره میبرد. انواع مختلفی از جنگ روانی وجود دارد که هر کدام با هدف و روشهای خاص خود اجرا میشوند. در ادامه به برخی از مهمترین انواع جنگ روانی میپردازیم:
1. جنگ روانی استراتژیک:
هدف: تاثیرگذاری بر افکار عمومی یک ملت یا یک منطقه در درازمدت و ایجاد تغییرات بنیادین در ساختار سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی.
روشها: استفاده از رسانههای جمعی، آموزش، فرهنگ، و دین برای تغییر هویت ملی، ارزشها و باورهای مردم.
2. جنگ روانی عملیاتی:
هدف: تاثیرگذاری بر تصمیمگیریهای کوتاهمدت دشمن یا متحدان بالقوه در یک بحران یا درگیری خاص.
روشها: انتشار اطلاعات گمراهکننده، شایعات، و تهدیدات برای ایجاد تردید، ترس و بیاعتمادی در بین دشمن.
3. جنگ روانی تاکتیکی:
هدف: تاثیرگذاری بر نیروهای نظامی دشمن در میدان جنگ برای کاهش روحیه جنگندگی، ایجاد اختلافات داخلی و تسریع در تسلیم شدن.
روشها: استفاده از بلندگوها، پخش اعلامیه، و عملیات روانی فرد به فرد برای ایجاد وحشت و ناامیدی در بین دشمن.
4. جنگ روانی اطلاعاتی:
هدف: کنترل جریان اطلاعات و ایجاد تصویری نادرست از واقعیت برای فریب دادن دشمن.
روشها: انتشار اخبار جعلی، سانسور اطلاعات، و ایجاد شایعات برای گمراه کردن دشمن.
5. جنگ روانی سایبری:
هدف: نفوذ به سیستمهای رایانهای، سرقت اطلاعات، و ایجاد اختلال در زیرساختهای حیاتی دشمن.
روشها: حملات سایبری، انتشار ویروسها، و مهندسی اجتماعی برای دسترسی به اطلاعات محرمانه.
6. جنگ روانی فرهنگی:
هدف: تضعیف هویت فرهنگی یک ملت و جایگزینی آن با فرهنگ غالب.
روشها: ترویج سبک زندگی، ارزشها و باورهای بیگانه، سرکوب فرهنگ بومی و ایجاد شکاف نسلی.
7. جنگ روانی اقتصادی:
هدف: تضعیف اقتصاد یک کشور و ایجاد وابستگی اقتصادی به دشمن.
روشها: تحریمهای اقتصادی، جنگ ارزی، و دستکاری در بازارهای مالی.۱۴۰۳/۷/۱۷
✍️ علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
@aliasadizanjani110
مهمترین حوادث در زمان ولادت پیامبر اکرم (ص)
در روایات اسلامی، وقایع شگفتانگیزی در زمان ولادت پیامبر اکرم (ص) ذکر شده است که نشان از اهمیت این واقعه در تاریخ بشریت دارد. گرچه تعیین "مهمترین" حادثه به صورت قطعی دشوار است، اما برخی از روایات به وقایعی اشاره میکنند که به عنوان نشانههایی از آمدن پیامبر بزرگ اسلام تلقی میشوند. برخی از مهم ترین آنها عبارتند از.
🔹نوری که جهان را روشن کرد: بسیاری از روایات به نوری اشاره میکنند که در هنگام ولادت پیامبر (ص) از آسمان تابیده و جهان را روشن کرده است. این نور، نمادی از آمدن پیامبری است که قرار است تاریکی جهل و شر را از دل انسانها بزداید.
🔹لرزش کعبه و شکستن بتها: برخی روایات از لرزش کعبه و شکستن بتهای اطراف آن در زمان ولادت پیامبر (ص) خبر میدهند. این واقعه نشان از قدرت خداوند و پایان عصر بتپرستی است.
🔹خاموشی آتشکده فارس: آتش معبد فارس که هزاران سال روشن بود، در شب ولادت پیامبر (ص) خاموش شد. این رویداد، نمادی از پایان دوران جاهلیت و آغاز عصر نور و هدایت است.
🔹شیون شیطان: شیطان بزرگ با شنیدن خبر ولادت پیامبر (ص) به شدت ناراحت شد و شیون سر داد. این نشان از آن دارد که آمدن پیامبر (ص) و هدایتگری ضربه سختی بر شیطان و نیروهای شیطانی وارد کرده است.
🔺اهمیت این حوادث
این روایات به چند دلیل اهمیت دارند:
🔹تأكید بر اهمیت ولادت پیامبر (ص): این روایات نشان میدهند که ولادت پیامبر (ص) یک رویداد عادی نبوده، بلکه حادثهای عظیم و سرنوشتساز برای بشریت بوده است.
🔹نشانههای الهی: این روایات به عنوان نشانههایی از جانب خداوند تلقی میشوند که نشان میدهند پیامبر (ص) فرستاده خداست.
🔹تغییر در تاریخ بشریت: این روایات نشان میدهند که با آمدن پیامبر (ص) تحولات عظیمی در تاریخ بشریت رخ داده است.
🔺نکته مهم:
این روایات در منابع مختلف اسلامی با جزئیات متفاوت نقل شدهاند و برخی از آنها ممکن است جنبه اسطورهای داشته باشند. با این حال، این روایات در طول تاریخ اسلام، الهامبخش بسیاری از مسلمانان بوده و به عنوان نمادی از اهمیت ولادت پیامبر (ص) مورد توجه قرار گرفتهاند.۱۴۰۱/۶/۳۱
✍️ علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
@aliasadizanjani110
مناظره امام رضا(ع) درباره خدا نبودن حضرت عيسي(ع)
🔷 «تثليث» يكي از آموزه هاي بنيادين در الهيّات رایج مسيحي است كه بر اساس آن، پدر، پسر (عيسي) و روح القدس الوهيت و خدایی دارند.
امام رضا(ع) در مناظره با جاثليق(1) با اشاره به انجام معجزاتي همانند معجزات حضرت عيسي(ع) به دست پيامبراني ديگر اعتقاد به خدايي و الوهيت عیسی(ع) را به نقد و چالش كشيدند.
همان گونه كه بسياري از پژوهشگران و انديشمندان مسيحي و ديگران گفته اند، يكي از زمينه هاي پيدايش اعتقاد به الوهيت حضرت عيسي(ع) معجزات ايشان است. بر اساس گزارش صريح اناجيل و قرآن کریم، آن حضرت مرده زنده مي كرد، كور مادرزاد، افراد فلج و انواع بيماران را شفا مي داد.(2)
🔶امام رضا(ع) در گفت وگو با جاثليق، از وي درباره دليل اعتقاد به الوهيت حضرت عيسي(ع) پرسيد و او با اشاره به معجزات ياد شده آن حضرت، گفت: كسي كه چنين كارهايي انجام دهد، خداوند و درخور پرستش است.
حضرت رضا(ع)با استناد به گزارش هاي تورات گفت: يَسَع (اَلْيَشَعْ)(3) نيز مرده زنده مي كرد، روي آب راه مي رفت و بيماران را شفا مي داد.(4)
حزقيل(5) و برخي ديگر از پيامبران بني اسرائيل هم شمار بسياري از مردگان را زنده كردند، اما پيروان آنان هرگز به الوهيت آنان معتقد نشدند و آنان را پرستش نكردند.
همه اين موارد در تورات آمده است و شما نمي توانيد منكر آن باشيد. اگر انجام چنين كارهايي دليل بر الوهيت و خدا بودن باشد، بايد درباره آنان نيز چنين اعتقادي داشته باشيد، در حالي كه چنين نيست.
حال با اينكه آنان پيش از حضرت عيسي(ع) دست به چنين معجزاتي زدند، چرا شما به الوهيت آنان معتقد نيستيد؟
جاثليق، كه در برابر استدلال حضرت ناتوان مانده بود، بر اساس گزارش منابع اسلامي، به توحيد و وحدانيت خداوند اقرار كرد.(6)
...........................................
پاورقی ها
1- «جاثليق» (jasaliq) واژه اى معرّب است و عنوان رئيس مذهبى در بعضى كليساهاى شرقى، به ويژه عنوان رؤساى مذهبى ارمنستان، حبشه و گرجستان بود. «جاثليق» افزون بر منصب دينى، نمايندگى سياسى كليسا و دولت مسيحى را نيز بر عهده داشت. امروزه كنسولگرى به نوعى جايگزين آن شده است. ر.ك. مجدالدين فيروزآبادى، القاموس المحيط، 1417، ج 3، ص 217 / غلامحسين مصاحب، دائرة المعارف مصاحب، بى تا، ج 1، ص 716، «جاثليق».
2- براى نمونه، درباره اين گونه معجزات حضرت مسيح(عليه السلام) ر.ك. انجيل متّى، 4:ـ23ـ24; 8:2ـ3; 14: 17; 9:2ـ7،18ـ35; 20:30ـ34; 14:28ـ34 / انجيل مرقس، 1:33ـ35 و 40ـ42.
قرآن كريم در روايتى درست از اين معجزات و براى نفى بنيادين باور نادرست مسيحيت در اين باره، انجام همه معجزات ياد شده را به «اذن» الهى مى خواند (ر.ك. آل عمران: 49 / مائده: 110); به اين معنا كه حضرت عيسى(عليه السلام)همه آن معجزات را با اذن و قدرت خداوند انجام مى داد. در اين صورت، آن معجزات دليل الوهيت او نخواهند بود.
3- «يَسَع»، همان (اَلْيَشع) ياد شده در كتاب مقدّس است. وى شاگرد و جانشين ايلياى نبى، ساكن شهر «اريحا» و در مهربانى و ملاطفت با مردم همانند حضرت عيسى (ع) بود. مانند وى مرده زنده مى كرد، بيماران را شفا مى داد و از غيب و نهان خبر مى داد. ر.ك. مستر هاكس، قاموس كتاب مقدّس، ص 98ـ99.
4- براى اطلاع بيشتر از معجزات ياد شده اليشع در كتاب مقدّس، ر. ك. کتاب مقدس، دوم پادشاهان، 2:1ـ25; 45:32ـ38; 13:20ـ21.
5- «حِزقيل» يا «حزقيال» از پيامبران بنى اسرائيل و معاصر ارمياى نبى بود. ر.ك. حزقيال، 37:1ـ14 / مستر هاكس، قاموس كتاب مقدّس، ص 320ـ323.
بر اساس گزارش كتاب مقدّس، افزون بر پيامبرانى همچون عيسى، حزقيل و اليسع، حتى حواريان حضرت عيسى(ع) نيز بيماران را شفا مى دادند و پطرس حوارى مرده زنده مى كرد. در اين زمينه، ر.ك. انجيل متّى، 10:1 / اعمال رسولان، 9:33ـ41.
6- احمدبن علی طبرسى، الاحتجاج، ج 2، ص 205ـ206.
✍️ علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
@aliasadizanjani110
کارکردهای اجتماعی زیارت اربعین
زیارت اربعین، فراتر از یک مناسک مذهبی، یک رویداد اجتماعی عظیم با تأثیرات گسترده است. این رویداد نه تنها ابعاد معنوی و روانشناختی دارد، بلکه از جنبههای اجتماعی نیز بسیار حائز اهمیت است. در ادامه به بررسی کارکردهای اجتماعی زیارت اربعین میپردازیم:
۱. تقویت همبستگی اجتماعی و وحدت اسلامی:
ایجاد حس برادری: زیارت اربعین، میلیونها نفر از اقشار مختلف جامعه و کشورهای گوناگون را در یک مکان جمع میکند. این تجمع عظیم، احساس برادری و همبستگی را بین مسلمانان تقویت میکند.
فراتر از مرزها: زیارت اربعین نشان میدهد که اسلام دین وحدت و برادری است و مرزهای جغرافیایی و قومیتی نمیتواند مانع از اتحاد مسلمانان شود.
مبارزه با تفرقه: این رویداد عظیم، در مقابل تلاشهای دشمنان برای ایجاد تفرقه بین مسلمانان، نمادی از وحدت و همبستگی اسلامی است.
۲. احیای ارزشهای اسلامی:
ترویج فرهنگ ایثار و فداکاری: در طول مسیر پیادهروی، زائران با ایثار و فداکاری به یکدیگر کمک میکنند و این امر باعث احیای ارزشهای اسلامی مانند کمک به نیازمندان و مهماننوازی میشود.
تقویت روحیه خدمتگزاری: بسیاری از مردم وموکب داران در طول مسیر به زائران خدمت میکنند و این عمل، روحیه خدمتگزاری را در جامعه تقویت میکند.
ترویج فرهنگ عاشورایی: زیارت اربعین، یادآور قیام عاشورا و ارزشهای آن مانند عدالتخواهی، مبارزه با ظلم و ایستادگی در راه حق است.
۳. تقویت هویت اسلامی:
تقویت هویت دینی: شرکت در زیارت اربعین، باعث تقویت هویت دینی و مذهبی افراد میشود.
احیای سنتهای اسلامی: این زیارت، باعث احیای سنتهای اسلامی و تقویت ارتباط با دین میشود.
۴. تاثیرگذاری بر سیاست و جامعه:
نمایش قدرت نرم: زیارت اربعین، نمایش قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران و شیعیان است و باعث افزایش نفوذ و محبوبیت آنها در جهان میشود.
ایجاد یک جریان مردمی قدرتمند: این رویداد، یک جریان مردمی قدرتمند ایجاد میکند که میتواند در مسائل سیاسی و اجتماعی تاثیرگذار باشد.
مثالهای عینی از کارکردهای اجتماعی زیارت اربعین:
خدمترسانی گسترده: برپایی موکبها و ارائه خدمات رایگان به زائران، نمادی از همبستگی اجتماعی و کمک به نیازمندان است.
ایجاد اشتغال: زیارت اربعین، باعث ایجاد اشتغال در مناطق زیارتی میشود و به اقتصاد منطقه کمک میکند.
تقویت روابط بینالملل: حضور زائران از کشورهای مختلف، باعث تقویت روابط بینالملل و دیپلماسی مردمی میشود.
تغییر چهره شهرهای زیارتی: شهرهای زیارتی در طول زیارت اربعین، چهره جدیدی به خود میگیرند و این امر باعث توسعه زیرساختها و بهبود خدمات میشود.
در نتیجه، زیارت اربعین یک رویداد اجتماعی با آثار گسترده و ماندگار است که میتواند به تقویت همبستگی اجتماعی، احیای ارزشهای اسلامی، تقویت هویت اسلامی و ایجاد یک گفتمان مشترک بین مسلمانان کمک کند.۱۴۰۳/۶/۴
✍️ علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
@aliasadizanjani110
دزدی صرفاً بالا رفتن از دیوار مردم نیست.
وقتی پزشکی برای «نفع رساندن» به همکار و رفیق رادیولوژیست خود و بدون نیاز به عکس، بیمار بیخبر از همه جا را به او حواله میکند، این دزدی است! وقتی بدون نیاز به عمل جراحی و فقط به خاطر منافع شخصی خود، او را به تیغ جراحی میسپارد، این دزدی است.
وقتی راننده تاکسی، مسافر شهرستانی یا خارجی ناآشنا را در شهر دور خودش میچرخاند و دو برابر کرایه میگیرد، این دزدی است!
وقتی تعمیرکار ماشین با دستهای چرب و روغنی و درحالیکه عرق پیشانیاش را پاک میکند، برای تعویض یک پیچ از شما دویست هزار تومان میگیرد و شما هم نمیدانید و تشکر هم میکنید، ولی خودش میداند که حقالزحمهاش نهایت پنجاه هزار تومان است، این دزدی است!
وقتی کارمند دولت به جای کار، میگوید سیستم قطعی است و بازی میکند و فیلم دانلود میکند، این دزدی است!
وقتی مسئولی به جای حل کردن مشکل مردم، مدام وعده میدهد، اعتماد آنها را میدزدد و در ادامه ایمان و دین و باورشان هم به خدا کمرنگ میشود، این دزدی است! وقتی مسئولی از بیتالمال حقوق میگیرد و وظایف و مسئولیت خود را انجام نمیدهد، این دزدی است.
وقتی استاد بدون مطالعه وارد کلاس میشود و برای پر کردن وقت کلاس از دانشجوها میخواهد یکی یکی بیایند و کنفرانس بدهند، این دزدی است!
وقتی کارخانهداری به جای لیمو، اسید سیتریک میریزد توی شیشه و به اسم آبلیمو خالص به مردم میفروشد، این دزدی است! وقتی مامور بهداشتی اینها را میبیند و صورتش را آنطرف میکند، این دزدی است!
وقتی فروشندهای جنس نامرغوب را به قیمت جنس مرغوب یا گرانتر از قیمت آن میفروشد، این دزدی است.
وقتی پیمانکار ساختمان، مصالح درجه دو در ساختمان به کار میبرد و پول مصالح درجه یک را میگیرد، این دزدی است.
وقتی کسی بدون دانش و توانایی لازم مسئولیتی را به عهده میگیرد و هزینهها و سرمایههای مردم را نابود میکند، این کار دزدی و خیانت است.
وقتی کسی از نیاز و درماندگی کسی سوءاستفاده کرده و خانه، ماشین و... او را به کمترین قیمت ممکن میخرد یا او را با کمترین حقوق به کار میگیرد، این دزدی است.
وقتی روزنامهنگار و نویسندهای به جای مطالعه، بدون رفرنس از همه جا کپی-پیست میکند؛ این دزدی است. و...
دزدی صرفاً جیببری توی اتوبوس نیست، دزدها هم همیشه روی دستشان خالکوبیهای گنده ندارند و کاپشن خلبانی نمیپوشند!
دزدها میتوانند بوی خوش ادکلن بدهند، ساعت گرانقیمت ببندند، میتوانند لباس مارکدار بپوشند و حرفهای قلمبهسلمبه هم بزنند، حتی ظاهری موجه و مذهبی داشته باشند، اما وقت و عمر مردم را بدزدند! دزدهای تابلودار! دزدهایی که دست و پاهایشان را خالکوبی اژدها میکنند، به مراتب از دزدهای کت و شلوار پوش و ادکلنزده قابل تحملترند!
احساس مسئولیت و وجدان داشته باشیم! مطمئن باشیم چوب خدا صدا ندارد، دزدی نکنیم تا مملکتمان اصلاح شود.
علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
🟢 دعای مستجاب نشده هم به نوعی مستجاب شده است
🔹 داستانی را مولوی ذکر میکند که البته تمثیل است. میگوید مردی بود که همیشه با خدای خودش راز و نیاز میکرد و داد «الله، الله» داشت. یک وقت شیطان بر او ظاهر شد و او را وسوسه کرد و کاری کرد که این مرد برای همیشه خاموش شد.
🔸 به او گفت: ای مرد! این همه که تو «الله، الله» میگویی و سحرها با این سوز و درد خدا را میخوانی، آخر یک دفعه هم شد که تو لبیک بشنوی؟ تو اگر به در هر خانهای رفته بودی و این همه فریاد کرده بودی، لااقل یک دفعه در جواب تو لبیک میگفتند.
🔹 این مرد به نظرش آمد که این حرف، منطقی است. دهانش بسته شد و دیگر «الله، الله» نگفت. در عالم رؤیا هاتفی به او گفت: چرا مناجات خدا را ترک کردی؟ گفت: من میبینم این همه که دارم مناجات میکنم و با این همه درد و سوزی که دارم یک بار هم نشد در جواب، به من لبیک گفته شود.
🔸 هاتف به او گفت: ولی من مأمورم از طرف خدا جواب را به تو بگویم: آن الله تو لبیک ماست
نی که آن الله تو لبیک ماست
آن نیاز و سوز و دردت پیک ماست
تو نمیدانی که همین درد و سوز و همین عشق و شوقی که ما در دل تو قرار دادیم، خودش لبیک ماست.
🔹 چرا علی علیه السلام در دعای کمیل میفرماید: «اللهُمَّ اغْفِرْ لِی الذُّنوبَ الَّتی تَحْبِسُ الدُّعاء»؟ (خدایا آن گناهانی را که سبب میشود دعا کردن من حبس شود و درد دعا کردن و مناجات کردن از من گرفته شود بیامرز).
🔸 این است که میگویند دعا برای انسان، هم مطلوب است و هم وسیله، یعنی دعا همیشه برای استجابت نیست؛ اگر استجابت هم نشود، استجابت شده است. دعا خودش مطلوب است.
📗 استاد مطهری، انسان کامل، ص۶۸
⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در تلگرام، ایتا و سروش👇
t.me/motahari_ir
eitaa.com/motahari_ir
sapp.ir/motahari_ir
ارزش زیارت امام حسین(ع) همراه با زحمت
مرحوم آخوند ملا عبدالحمید قزوینی می گوید: در طول مدت مجاورتم در کربلا زیارت مخصوص امام حسین(ع) را همیشه انجام می دادم. مگر آن ایام که تصمیم گرفتم چهل شب در مسجد سهله بیتوته کنم. همه آنها را پیاده و غالبا از بیراهه میرفتم، و معمولا در ایوان اطاقهای صحن مطهر و یا در خود صحن یا توابع آن ساکن می شدم؛ چون پولی نداشتم و قادر به پرداخت کرایه منزل نبودم.
اتفاقا روزی به قصد کربلا بیرون رفتم، چون به بلندی وادیالسلام رسیدم، جمعی از اعیان و اشراف را دیدم که برای بدرقه آقازادهای بیرون آمدهاند. او را با کمال احترام سوار کجاوه کردند، و دعای سفر در گوش او خواندند و قدری با او همراه شدند، و او با نوکر و لوازم سفر روانه گردید.
وقتی این صحنه را دیدم و فقر و نداری خود را مشاهده کردم، غمگین و شرمسار شدم، و تصمیم گرفتم دیگر اینگونه با ذلت و خواری به زیارت نروم.
چون برگشتم بر همان تصمیم بودم. تا آنکه وقت زیارت مخصوص امام حسین(ع) رسید. چند نفر از طلاب از من خواستند با آنها به زیارت بروم. من قبول نکردم و گفتم: کرایه مسافرخانه ندارم و پیاده هم نمیروم.
گفتند: تو که همیشه پیاده میرفتی! گفتم: دیگر نمیروم. گفتند: این دفعه که ما قصد پیاده رفتن داریم بیا که ما از راه باز نمانیم، بعد از ان خود میدانی.
بعد از اصرار، توشه راه خریدند و روانه شدیم.
فردای آن روز، روز زیارت بود. صبح بیرون رفتیم تا ظهر در کاروانسرای "شور" بخوابیم و در شب به کربلا برسیم. کاروانسرا مخروبه بود و هوا هم گرم و کسی نبود، به علاوه در آنجا ترس از دزدان و راهزنان هم بود.
پس از خوردن نهار خوابیدیم. من از همراهان زودتر بیدار شدم و آفتابه برداشته برای وضو رفتم. در اثنای وضو که مشغول مسح پا بودم ( در عالم مکاشفه) شخصی را دیدم در لباس اعراب، پیاده از در کاروانسرا داخل گردید، و با سرعت به نزد من آمد. گمان کردم دزد است، لکن نترسیدم چون چیزی با خود نداشتم.
نزدیک آمد و متوجه من شد و گفت: ملا عبدالحمید قزوینی تو هستی؟ چون بدون سابقه آشنایی نام مرا برد تعجب کردم و گفتم: آری منم. گفت: تویی که گفتی من با این ذلت و خواری دیگر به کربلا نمیروم؟ گفتم: آری، گفت: اینک آماده شو که مولای تو حضرت ابوالفضل و آقای تو حضرت علی بن الحسین (علیهماالسلام) به استقبال تو آمدهاند، که قدر خود را بدانی و به خاطر زرق و برق بیاعتبار دنیا افسرده و اندوهگین نشوی.
چون این سخن را شنیدم مات و مبهوت شدم که او چه میگوید! ناگاه دو نفر سوار با شمایل و قیافه آن بزرگواران که شنیده و در کتب اخبار و مقاتل خوانده بودم دیدم، با وسایل و اسلحه جنگی دارند می آیند. حضرت ابوالفضل (ع) در جلو و علی اکبر(ع) از پشت سر، از در کاروانسرا داخل صحن گردیدند. چون این واقعه را دیدم، بیاختیار خود را از بالای صفه پایین انداختم، دویدم خود را به پای اسبهای ایشان انداختم، بوسیدم، و به دور اسبهای ایشان گردیدم، و زانو و رکاب و پایشان را میبوسیدم.
با خود گفتم: خوبست رُفقا را هم بیدار کنم تا به خدمت آن دو فرزند حیدر کرار (ع) برسند، پس با سرعت به نزد ایشان رفتم و یکی را با دست حرکت دادم و گفتم: ملا محمد جعفر برخیز که حضرت عباس و علی اکبر(علیهماالسلام) به استقبال آمدهاند. بیا به خدمت ایشان شرفیاب شو.
ملا محمد جعفر چون این سخن را شنید گفت: آخوند چه میگویی؟ شوخی میکنی! گفتم: نه والله! راست میگویم. بیا ببین هر دو تشریف دارند.
چون این حالت و اصرار را از من دید دانست که چیزی هست، برخاست، چون رفتیم کسی را ندیدیم، و از در کاروانسرا هم بیرون رفته، اطراف صحرا را که هموار بود و تا مسافت بسیار دور دیده میشد مشاهده کردیم،اثری یا غباری از آن پیاده و دو سوار ندیدیم. پس متأسف و متحیر برگشتیم.
از تصمیمی که قبلا برای نرفتن به زیارت گرفته بودم نادم و پشیمان شدم و توبه کردم و تصمیم گرفتم که هرگز زیارت آن امام مظلوم را ترک نکنم، اگر چه از نظر ظاهر با ذلت و زحمت فراوان باشد.
منبع: دارالسلام عراقی: ص ۴۴۸
علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
شخصی كه پیله پروانه را با بخار دهانش گرم کرد، تا آن پروانه زیبا سریعتر پر بگشاید. «نیکوس کازانتزاکیس»نویسندهٔ کتاب معروف "زوربای یونانی" بود.!
و او این داستان غمناک را از روزگار کودکی خودش، چنین تعریف کرد :
"چون خروج پروانه از پیله طول میکشد، پس تصمیم گرفتم به این فرآیند شتاب ببخشم. با حرارت دهانم، پیله را گرم کردم ، امّا مدّتی بعد از بیرون آمدن، پروانه که بالهایش هنوز بسته بود تاب نیاورد و مُرد.!!!. بلوغی صبورانه با یاری خورشید لازم بود، امّا من انتظار کشیدن، نمیدانستم.
آن جنازهٔ کوچک ، تا به امروز یکی از سنگینترین بارها بر روی وجدانم بوده، امّا باعث شد بفهمم که فقط یک گناه بزرگ در این دنیا وجود دارد، و آن فشار آوردن بر قوانین کیهان و طبیعت است.!. بردباری لازم است و صبر و نیز انتظار کشیدن و با اعتماد راهی را دنبال کردن که جهان هستی برای زندگی هریک از ما برگزیده است. اگر صبر کردن ندانیم، هزینهٔ سنگینی خواهیم پرداخت و …
علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
🎬جرعهای از قرآن
🔷موضوع: رسول خدا(ع):بهترین عمل در ماه رمضان، ترک گناه است (قسمت اول)
🔹ترک گناه مقدم بر انجام اعمال صالح است.
👤حجتالاسلام علی اسدی
#جرعهای_از_قرآن
#رمضان
#برترین، #اعمال
#ترک، #گناه
@ali_asadi_zanjani
حزب الله، پیروز است
استادیوم کمیلِ شمعون، نه فقط یک مکان، بلکه صحنه تجلی یک پیروزی واقعی است. پیروزیای که فراتر از هر میدان نبردی، در قلبهای مردم رقم خورد.سیل خروشان جمعیت در استادیوم و خیابان های اطراف گواهی بر این مدعاست.
پیروزی واقعی، نه در تصرف خاک، قتل عام بی گناهان،تخریب خانه ها و ترور فرماندهان، بلکه در تسخیر دلهاست. پیروزی، زنده ماندن نام ها، آرمانها و اندیشه ها در گذر زمان و گسترش آنها در میان نسلهاست. شهیدان نصرالله و صفیالدین، با خون خود، نهال این پیروزی را آبیاری کردند و امروز، استادیوم کمیل شمعون، شاهد به بار نشستن آن است.
این حضور شورانگیز و پرمعنا، نه فقط یک مراسم یادبود، بلکه تجدید پیمان با آرمانهای والای شهیدان است. شهیدانی که برای، خدا، عدالت، آزادی، سربلندی وطن، ارزش های الهی و دفاع از مظلومان جان خود را فدا کردند. در میان این دریای مواج جمعیت، چهرههایی از هر قشر و سِنی دیده میشد. پیر،جوان، زن، مرد، سنی، شیعه، مسیحی، همه آمده اند تا ثابت کنند که یاد، نام و آرمان های شهیدان، همچنان در دلها زنده است و راهشان ادامه دارد.
این پیروزی، نه در میدان جنگ، بلکه در دلهای مردم رقم خورد. پیروزیای که ثابت کرد، خون شهیدان، نهال آرمانهایشان را بارورتر میکند و راهشان را پر رهروتر. این حضور، پاسخی قاطع به همه کسانی است که گمان میکنند با شهادت سید حسن و یارانش، چراغ راه خاموش میشود. سیل جمعیت، ثابت کردند که این چراغ، هرگز خاموش نخواهد شد و راه شهیدان، پر رهروتر از همیشه ادامه خواهد یافت.۱۴۰۳/۱۲/۵
#پیروزی_قلبها #آرمانهای_جاودان
علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
انتظارات نادرست از منجی: چالشها و پیامدها
مقدمه
یکی از چالشهای اساسی در اندیشه انتظار منجی، وجود انتظارات نادرست از سوی منتظران است. این انتظارات ناصحیح، که گاه تحت تأثیر شرایط دشوار اجتماعی و سیاسی شکل میگیرند، میتوانند با اهداف و رسالت واقعی منجیان موعود الهی در تضاد باشند و پیامدهای ناخوشایندی داشته باشند.
❇️انتظارات نادرست و نمونههای تاریخی
برخی از این انتظارات نادرست عبارتند از:
۱-پایان فوری و بدون زحمت مشکلات: شماری از منتظران تصور میکنند که با ظهور منجی، تمام مشکلات و رنجها بدون هیچ تلاش و زحمتی از سوی آنان و صرفاً با امدادهای غیبی برطرف خواهد شد. در حالی که تحقق وعدههای الهی، علاوه بر امدادهای غیبی، نیازمند آمادگی زمینهها، تلاش و مجاهدت انسانها نیز هست.
۲- تصورات شخصی و سلیقهای از منجی: گاهی اوقات، افراد تحت تأثیر شرایط فرهنگی و اجتماعی خود، تصویری شخصی و سلیقهای از منجی در ذهن خود میسازند و انتظار دارند که منجی دقیقاً مطابق با آن تصویر عمل کند. در حالی که منجی، شخصیتی است که از سوی خداوند متعال برگزیده شده و اهداف و برنامههایش نیز بر اساس وحی الهی است.
برای روشن شدن بیشتر این موضوع، به برخی از نمونههای تاریخی اشاره میکنیم:
۱- بنی اسرائیل و حضرت موسی(ع): بنی اسرائیل سالها( حدود ۴۰۰سال) در مصر تحت ظلم و بردگی بودند(بقره/۴۹) و انتظار داشتند با ظهور(ع) موسی، تمام رنجهایشان بلافاصله پایان یابد. اما پس از ظهور موسی(ع)، آنها همچنان با آزار و اذیت شدید فرعونیان روبرو بودند، به گونه ای که در اعتراض به موسی(ع) گفتند: پیش از آنکه تو نزد ما بیایی شکنجه و آزار شدیم، و نیز پس از آنکه آمدهای مورد شکنجه و آزاریم.(اعراف/۱۲۹)
۲- یهودیان و حضرت عیسی(ع): وعده آمدن مسیح(ع) قرنها پیش از ظهور آن حضرت در کتابهای دینی یهودیان آمده بود و آنان به شدت در انتظار ظهور مسیح و منجی موعود بودند.
گزارش های عهدین نشان می دهد که یهودیان در فلسطین به دلیل سالها زندگی زیر سلطه رومیان، مسیح موعود را پادشاه و فرماندهی نظامی تصور میکردند و انتظار داشتند آنان را از سلطه رومیان نجات دهد. اما پس از ظهور عیسی(ع)، عدم تحقق این انتظار باعث انکار و دسیسه برای قتل او از سوی کاهنان و رهبران یهودی شد. طبق گزارش اناجیل، حتی آنان از باب تمسخر، هنگام بردن مسیح(ع) برای مصلوب شدن، تاجی از خار بر سر وی نهادند و او را پادشاه یهود خواندند!
۳- مسلمانان و مهدی موعود: درباره اهداف ظهور مهدی(عج) نیز ممکن است انتظارات نادرستی شکل بگیرد و هنگامی که این انتظارات برآورده نشوند، موجب انکار آن حضرت از سوی برخی از مسلمانان شود. برخی از انتظارات نادرست درباره وظایف مهدی موعود(عج) عبارتند از:
۱- انتقامگیری صرف: برخی تصور میکنند که وظیفه اصلی حضرت مهدی(عج)، انتقامگیری از دشمنان و مخالفان است. در حالی که اگرچه انتقام از ظالمان و برقراری عدالت از اهداف مهم ایشان است، اما هدف اصلی، برپایی حکومت عدل الهی و اصلاح جامعه است.
۲- اجبار در ایمان: برخی گمان میکنند که مهدی(عج)، همه مردم را به اجبار وادار به اسلام و ایمان می کند. در حالی که ایمان، امری قلبی و اختیاری است و اجبار در آن راه ندارد. حضرت، با ایجاد شرایط مناسب و تبیین حقایق، زمینه را برای انتخاب آگاهانه فراهم میکنند.
۳- پایان همه مشکلات: برخی انتظار دارند که با ظهور حضرت، تمام مشکلات و نارساییها به طور کامل و خودکار برطرف شود. در حالی که اگرچه حضرت با برقراری عدالت و امنیت، بسیاری از مشکلات را حل میکنند، اما رفع کامل برخی از مشکلات، نیازمند تلاش و همکاری مردم نیز هست.
۴-حکومت جهانی بدون جنگ و خونریزی: برخی تصور میکنند که حضرت مهدی، بدون هیچ جنگ و خونریزی، حکومت جهانی را تشکیل میدهند. در حالی که روایات، از وقوع برخی جنگها و درگیریها قبل از استقرار کامل حکومت ایشان خبر میدهند.
❇️ پیامدهای انتظارات نادرست
این انتظارات نادرست میتوانند پیامدهای ناخوشایندی به دنبال داشته باشند، از جمله:
۱- انکار منجی: هنگامی که انتظارات غیر واقعی برآورده نشوند، برخی از افراد ممکن است منجی را انکار کنند و به او ایمان نیاورند.
۲- ناامیدی و سرخوردگی: عدم تحقق انتظارات میتواند باعث ناامیدی و سرخوردگی منتظران شود و انگیزه آنها را برای ادامه راه کاهش دهد.
۳-عدم آمادگی: انتظارات غیر واقعی میتواند مانع از آمادگی لازم برای ظهور منجی و همکاری با او شود.
نتیجهگیری
بنابراین، برای جلوگیری از این پیامدها، لازم است که منجی موعود و اهداف و رسالت الهی او را دقیقاً بر اساس تعالیم الهی بشناسیم و انتظارات خود را بر اساس این تعالیم تنظیم کنیم. همچنین، باید توجه داشته باشیم که تحقق وعدههای الهی، علاوه بر امدادهای غیبی، نیازمند تلاش و مجاهدت ما نیز هست. ۱۴۰۳/۱۱/۲۶
علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
عبادت نه هزار ساله
در گرماگرمِ طوافِ کعبه، در مسجدالحرام، صحنهای از ایمان و بزرگواری در حال رقم خوردن بود. امام حسن بن علی علیه السلام، نوادهی گرامی پیامبر و پیشوای شیعیان، در حالِ اعتکاف و طوافِ خانهی خدا بود. سکوتِ روحانیِ مسجد، با ورودِ مردی از شیعیان درهم شکست. او با چهرهای آشفته و صدایی لرزان، خطاب به امام حسن علیهالسلام گفت: «ای فرزند رسول خدا! فلانی از من طلب دارد و اکنون مرا سخت در فشار گذاشته است. اگر امکان دارد کمکم کنید تا بدهی او را بپردازم.»
نگاهِ نافذِ امام، آرامشی به آن مردِ مضطرب بخشید. امام با لحنی متین و آرام فرمود: «سوگند به پروردگار این خانه، در حال حاضر چیزی برای پرداختِ بدهی تو ندارم.»
مردِ شیعه که آخرین امیدش را در کلامِ امام میجست، با ناامیدی گفت: «اگر ممکن است، از او بخواهید که به من مهلتی بدهد؛ او مرا تهدید به زندان کرده و زندگیام را در آستانهی نابودی قرار داده است.»
در این هنگام، صحنهای شگفت انگیز رخ داد. امام حسن علیهالسلام، طوافِ خود را قطع کرد و بیدرنگ همراه با آن مرد به راه افتاد. ابنعباس که شاهدِ این ماجرا بود، با تعجب و البته با لحنی از سرِ ادب و احترام، عرض کرد: «ای فرزند رسول خدا! آیا فراموش کردهاید که در حال اعتکاف هستید؟»
پاسخِ امام، نوری بر دلِ ابنعباس و همهی حاضران تاباند. امام با آرامش و اطمینان فرمود: «نه، فراموش نکردهام. اما از پدرم، علی بن ابیطالب علیهالسلام، شنیدم که فرمود: از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود: «هر کس حاجتی از برادر مؤمن خود را برآورد، همچون کسی است که نُه هزار سال، خدا را با روزهداری در روزها و شب زندهداری در شبها عبادت کرده باشد!» ( دیلمی، اعلام الدین، ص۴۴۲)
این کلامِ نورانی، نه تنها دلیلِ قطعِ طواف توسطِ امام را آشکار ساخت، بلکه درسی بزرگ از نوعدوستی و اهمیتِ گرهگشایی از کارِ دیگران را به حاضران آموخت. امام با این عملِ خود نشان داد که برآوردنِ حاجتِ مؤمن و رفعِ گرفتاری از او، از طوافِ خانهی خدا، بالاتر و ارزشمندتر است. این داستان، تا ابد در تاریخ، بهعنوان نمادی از بزرگواری و کرامتِ اهلبیت علیهمالسلام و اهمیتِ خدمت به خلق خدا، باقی خواهد ماند.
این داستان به ما میآموزد که در مواقع لزوم، باید از عباداتِ مستحبی دست کشید و به یاریِ نیازمندان شتافت. چرا که خدمت به خلق، خود نوعی عبادت و بلکه برترین نوعِ آن است.۱۴۰۳/۱۰/۱۷
علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
@aliasadizanjani110
همچو خورشید به ذرات جهان قسمت کُن
گر نصیبِ تو ز گردون، همه یک نان باشد
سلام و احترام
یکی از دوستان روحانی که کاملا مورد تایید و انسان دلسوزی است، سالهاست که به کمک خیّرین به تعدادی از خانواده های بسیار بسیار نیازمند، در حد توان و امکانات موجود رسیدگی می کند. وضعیت همه خانواده ها را از نزدیک و حضوری بررسی می کند و به دوستان گروه گزارش می دهد. دیروز پیام دردناک زیر را در گروه قرار داده است که واقعا آرامش روحی و روانی را از هر « انسان» و « مسلمان» واقعی سلب می کند. وجود چنین خانواده های نیازمند در جامعه ای که همه، اعم از مسئولان و مردم مدعی مسلمانی هستند، واقعا مایه تأسف شدید و شرمساری است و قطعا هر کس کوتاهی کند مورد مواخذه خداوند قرار خواهد گرفت. اگر کسی به هر میزان، هر چند اندک به این خانواده به شدت نیازمند و داغدار کمک کند، قطعا مایه خوشنودی خدا و اهل بیت شده و در دنیا و آخرت نتیجه آن را خواهد دید.
علی اسدی
مدیر کانال سبک زندگی اهل بیت(ع)
https://eitaa.com/ahlebit110
متن نامه عزیزی که از نزدیک وضعیت این خانواده را بررسی کرده است.👇
السلام علی عبادالله الصالحین
هم اکنون به همراه خانواده در منزل خانم بد سرپرست و داغداری هستیم که مشکلات عدیده ای دارد. با سه پسر زیر ۱۵سال صاحبخانه با حکم قضائی آمده که بیرونش کند در حالی که تمام پول پیشش که ۵۰ میلیون بوده بابت اجاره محسوب شده است.
تنها دخترش که ۲۲ سال داشته، به تازگی بطور مشکوکی فوت کرده است. شوهرش ادعا کرده، خودش را دار زده ولی پزشک قانونی نظر داده که دارو بهش خورانده اند و فعلاً دردست بررسی است.
از آن مرحومه پسری دوساله هم باقی مانده که نزد همین مادر داغدار است!
این مادر بسیار ضعیف و بیمار است و نیازمند سرپناهی برای زندگی.
پسر ۱۵ ساله اش ترک تحصیل کرده و دنبال جمع آوری ضایعات برای امرار معاش است!
الآن این مادر مقابل ما نشسته و در حال گریه کردن است 😭
اگر کسی جائی سراغ دارد اطلاع بدهد.
اثاثیهٔ زیادی هم ندارند. نه لباسشویی نه وسایل سنگین دیگری! هر کس هر کمکی می تواند انجام دهد، کوتاهی نکند.
لطفاً اقدامی عاجل برای این خانواده بفرمائید جزاکم الله خیراً 🤲
شماره کارت برای واریز کمک های مالی. به نام خود این خانم بد سرپرست است. لطفا پس از واریز اطلاع دهید
6037697640525199
بنام گل بس عابدی رحیم
چرا ایران باید از محور مقاومت حمایت کند؟
اگر انقلاب را قبول ندارید، با روحانیون موافق نیستید، مخالف نظام هستید یا به حزباللهیها اعتقادی ندارید، باز هم پیشنهاد میکنم با دقت به تحلیل این جوان گوش دهید. اگر به سرنوشت خود و کشور علاقهمند هستید، این مطلب را در همه گروهها منتشر کنید.
علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
🔰نجات و هدایت یک مسیحی به خاطر دستگیری کردن از مردم
🟢 در زمان مرحوم والد- مرحوم آیت الله العظمی محمد فاضل لنکرانی- یک روز ظهر که از دفتر خارج شدم، یک آقای خیلی موقرِ کت و شلواری که ساک کوچکی در دستش بود تا من را دید، گفت: با شما کاری دارم، عرض کردم: من خستهام صبح تا حالا دفتر بودم، عصر مجددا برمیگردم در خدمتتان هستم. گفت: کار من خیلی ضروری است، خواهش میکنم حرفم را بشنوید. برگشتم و گفتم: فرمایش شما چیست؟ گفت: من مسیحی و تکنسینِ نصبِ موتورِ چاههای عمیق هستم. الآن برای ۱۵ چاه در کرج قرارداد بسته و روزها آن جا هستم, برای نصب این موتورها. سه شب پیش در عالم رؤیا یک بانویی که روبند برصورتش داشت به من گفتند: صلوات بفرست! گفتم من مسیحی هستم و صلوات، مال مسلمانهاست. تا این را گفتم، حضرت رفت. فردا شب هم عین همین قضیه تکرار شد منتهی همراه یک بانوی دیگر، من فهمیدم این بانویی که شب قبل و امشب آمده همین بانویی است که در قم مدفون است، باز هم فرمودند: صلوات بفرست! و من همان جواب را دادم و ایشان رفتند، شب سوم امام خمینی به خوابم آمد و با تشر فرمودند: میخواهند هدایتت کنند، متوجه نمیشوی؟ گفتم چکار کنم؟ گفتند: برو قم و مسلمان شو، بیبی آمده تو را مسلمان کند! آن آقا گفت من در عالم رؤیا آمدم پیش شما شهادتینم را گفتم، الآن هم آمدم بگویم چکار کنم؟ وضع مالی من بسیار عالی است، گفتم: فعلاً شهادتین را بخوان!
دو سه روز هم نگهش داشتیم و نماز و برخی احکام ضروری را یادش دادیم.
آن روز من به آن مسیحی گفتم تو در زندگیات چه کار کردهای که حضرت این چنین هدایتت فرموده؟ گفت: سرم به کار خودم هست و کاری به کسی ندارم، گفتم نه، یک کاری کردهای. کمی فکر کرد و گفت: من یک کاری انجام میدهم که حتی بچههایم هم خبر ندارند، شبهای شنبه و یکشنبه که تعطیل هستیم، عقب ماشینم را پر از خوار و بار و چای و روغن میکنم و میروم انتهای حلبیآباد تهران و آن را درب خانهها میگذارم و میروم، گفتم: علت همین است، شما از مردم دستگیری کردهای و خدا هم به وسیله حضرت معصومه از تو دستگیری کرد!
ببینید چه چیزی از هدایت بالاتر است، در نمازهایمان میخوانیم «اهدنا الصراط المستقیم» باید جلوی ضریح حضرت دو زانو بنشینیم و تضرع کنیم مبادا ۶۰ ساله شویم و یک وقت غیر المغضوب علیهم و لا الضالین باشیم.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
خبرگزاری شفقنا، آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی، ۱۴۰۳/۷/۲۳
کانال سبک زندگی اهلی بیت(ع)
/channel/ahlbeyt110
چرا ایران به جبهه مقاومت کمک میکند؟
پرسشی است که پاسخ کاملی به آن نیازمند بررسی عمیق عوامل تاریخی، سیاسی، ایدئولوژیک و ژئوپلیتیکی است. برای درک بهتر این موضوع، بهتر است به چند نکته اساسی اشاره کنیم:
مفهوم جبهه مقاومت: جبهه مقاومت، شبکهای از گروهها و دولتهای مختلف در منطقه خاورمیانه است که با اهداف مشترکی مانند مقابله با نفوذ آمریکا و اسرائیل، حفظ استقلال و تمامیت ارضی، و تقویت جایگاه اسلام در منطقه فعالیت میکنند.
اهداف ایران از حمایت از جبهه مقاومت:
تقویت امنیت ملی: ایران معتقد است که تقویت جبهه مقاومت، به منزله ایجاد یک سپر دفاعی در برابر تهدیدات خارجی، به ویژه از سوی آمریکا و اسرائیل است.
افزایش نفوذ منطقهای: حمایت از گروههای مقاومت، به ایران امکان میدهد تا نفوذ خود را در منطقه افزایش داده و به عنوان یک بازیگر اصلی در معادلات منطقهای عمل کند.
ترویج ایدئولوژی انقلاب اسلامی: ایران از طریق حمایت از جبهه مقاومت، تلاش میکند تا ایدئولوژی انقلاب اسلامی را در منطقه گسترش داده و الگویی برای سایر کشورها باشد.
مقابله با تحریمها: تقویت جبهه مقاومت، میتواند به ایران کمک کند تا از تحریمهای اقتصادی بینالمللی عبور کرده و منابع جدیدی برای اقتصاد خود بیابد.
دلایل تاریخی و ایدئولوژیک:
انقلاب اسلامی: انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک رویداد مهم در منطقه، الهامبخش بسیاری از گروههای مقاومت شد.
مبارزه با استکبار جهانی: ایدئولوژی انقلاب اسلامی بر مبارزه با استکبار جهانی و حمایت از مستضعفین تاکید دارد.
مقاومت در برابر اشغالگری: حمایت از گروههایی که در برابر اشغالگری مبارزه میکنند، از جمله فلسطین، از اصول بنیادین جمهوری اسلامی ایران است. ۱۴۰۳/۷/۲
✍️ علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
@aliasadizanjani110
چرا آخرت برای پرهیزکاران بهتر است؟
اعتقاد به برتری آخرت بر دنیا، یکی از اصول اساسی بسیاری از ادیان الهی است. این اعتقاد، به انسان انگیزه میدهد تا در دنیا به خوبی عمل کند و برای آخرت خود تلاش کند.
قرآن کریم نیز به صراحت بیان میکند که سرای آخرت، برای کسانی که تقوا پیشه میکنند، بسیار بهتر از دنیاست و از آنها میخواهد که تعقل کنند و به این حقیقت مهم توجه کنند: وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا ۗ أَفَلَا تَعْقِلُونَ؛حقیقتا سرای آخرت برای اهل تقوا (از حیات دنیا) بسیار نیکوتر است، آیا تعقل نمیکنید؟!( یوسف/۱۰۹)
دلایلی که آخرت را برای پرهیزکاران بهتر از دنیا میسازد، بسیار متنوع و عمیق هستند. برخی از مهمترین این دلایل عبارتند از:
پایداری و جاودانگی: دنیای مادی، فانی و گذراست. همه چیز در آن تغییر میکند و روزی به پایان میرسد و همه انسان ها روزی به آخر خط دنیا می رسند و باید همه چیز را برجای گذاشته و بروند، اما آخرت، جایگاهی ابدی و پایدار است که در آن، هیچ گونه تغییر و تحولی رخ نمیدهد. نعمتهای آخرت، همیشگی و جاودانه و پایان ناپذیر هستند
کامل بودن نعمتها: نعمتهای دنیوی، ناقص و محدود هستند. همیشه همراه با رنج و مشقت و یا ترس از دست دادن هستند. اما در آخرت، تمام نعمتها کامل و بینقص هستند و هیچ گونه رنج و اندوهی وجود ندارد. هر آنچه که انسان بخواهد، بدون کم ترین زحمت و رنج برای او فراهم می شود.
عدالت مطلق: در دنیای مادی، همیشه امکان دارد که افراد صالح، مورد ظلم و ستم قرار بگیرند و افراد بدکار، به نعمتهای دنیوی دست یابند. اما در آخرت، عدالت به طور کامل اجرا میشود و هر کسی به اندازه اعمال خود پاداش یا کیفر میبیند. به احدی ظلم نمی شود و هرکس به اندازه نوک سوزنی هم کار خوب یا بد انجام داده باشد، نتیجه آن را می بیند.
لذتهای معنوی: لذتهای دنیوی، اغلب مادی و حسی هستند. اما لذتهای آخرت، لذتهای معنوی و روحانی هستند که بسیار عمیقتر و پایدارتر از لذتهای دنیوی هستند.
محبت و قرب الهی: در آخرت، پرهیزکاران به محبت و قرب الهی نائل میشوند که بزرگترین نعمت و سعادت است و عمیق ترین لذت ها را نصیب انسان می کند.
رفاقت و همنشینی با نیکوکاران: در آخرت، پرهیزکاران در کنار دیگر نیکوکاران و صالحان زندگی خواهند کرد. همنشینی با انبیا، ائمه هدی و اولیای الهی لذت وصف ناپذیری برای انسان های صالح دارد.
نجات از عذاب: پرهیزکاران از عذاب الهی در امان خواهند بود.
آرامش و امنیت: در آخرت، هیچ گونه ترس و اضطرابی وجود ندارد و پرهیزکاران در نهایت آرامش و امنیت زندگی خواهند کرد.
به طور خلاصه، آخرت، جایگاهی است که در آن تمام آرزوهای انسانهای نیکوکار برآورده میشود و آنها به سعادت و خوشبختی ابدی و جاودانه دست مییابند.۱۴۰۳/۶/۱۵
✍️ علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
نمادهای زیارت اربعین: زیارت اربعین، فراتر از یک پیاده روی
زیارت اربعین، تنها یک مراسم مذهبی نیست، بلکه مجموعهای غنی از نمادها و مفاهیم است که در طول تاریخ، در دل فرهنگ شیعه ریشه دوانده است. این نمادها، لایههای پنهان این زیارت را آشکار کرده و به ما کمک میکنند تا عمق و معنای این حرکت عظیم را درک کنیم.
نمادهای اصلی زیارت اربعین
پیادهروی: نماد تسلیم در برابر خواست خدا، تحمل سختیها، و حرکت به سوی هدف والا است. پیادهروی اربعین، تجسمی از سفر معنوی انسان به سوی کمال است. نهایت تواضع زائر در برابر امام حسین(ع).
کربلا: نماد مقاومت در برابر ظلم، ایستادگی بر حق، و عشق به آزادگی است. کربلا، محل شهادت امام حسین (ع) و یارانش، همواره به عنوان نمادی از مبارزه با ظلم و ستم شناخته شده است.
امام حسین (ع): نماد آزادگی، عدالت، انسانیت و نهایت تسلیم بودن برای خدا و دین خدا و نجات بندگان وی از گمراهی و ضلالت است. امام حسین (ع)، الگوی تمام کسانی است که در راه حق و عدالت مبارزه میکنند.
عشق و ارادت: زیارت اربعین، تجلی عشق بیکران شیعیان به امام حسین (ع) و اهل بیت ایشان است. این عشق، نیروی محرکه این حرکت عظیم است.
وحدت و همبستگی: حضور میلیونی زائران از ملیتها و اقوام مختلف، نماد وحدت و همبستگی مسلمانان و همه انسانهای آزاداندیش است.
صبر و استقامت: تحمل سختیهای مسیر، نماد صبر و استقامت انسان مؤمن در برابر مشکلات مسیر الهی است.
بیداری اسلامی: زیارت اربعین، نمادی از بیداری اسلامی و مبارزه با استکبار جهانی است.
امید به آینده: این زیارت، نشان میدهد که انسانها حتی در سختترین شرایط نیز به آینده امیدوارند و به دنبال ساختن جامعهای بهتر هستند.
لباس سیاه: لباس سیاه نماد عزاداری و سوگواری برای امام حسین (ع) و یارانش است.
زنجیر و سینه زنی: نماد عزاداری و ابراز ارادت به اهل بیت است.
عَلَم: نماد هدایت و راهنمایی است و نشانگر پیروی از امام حسین (ع) و اهل بیت ایشان است.
عَلَمهای مختلف: هر کدام از عَلَمها، نماد یک قبیله، شهر یا گروه خاص است و نشان از وحدت و همبستگی در این حرکت عظیم دارد.
چرا نمادها در زیارت اربعین مهم هستند؟
ارتباط عاطفی: نمادها، ارتباط عاطفی عمیقی بین زائر و مفاهیم معنوی و دینی ایجاد میکنند.
تثبیت مفاهیم: نمادها، مفاهیم پیچیده را به زبان ساده و قابل فهم بیان میکنند و باعث تثبیت آنها در ذهن میشوند.
ایجاد انگیزه: نمادها، انگیزه و انرژی لازم برای ادامه دادن مسیر را در زائران ایجاد میکنند.
انتقال پیام: نمادها، پیام زیارت اربعین را به نسلهای آینده منتقل میکنند.
در نهایت، زیارت اربعین، یک پدیده چند وجهی است که در آن نمادها و مفاهیم مختلفی در هم تنیده شدهاند. شناخت این نمادها، به ما کمک میکند تا این حرکت عظیم را بهتر درک کرده و از آن بهرهمند شویم. ۱۴۰۳/۶/۴
✍️ علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
کارکردهای سیاسی زیارت اربعین
زیارت اربعین، فراتر از یک مناسک مذهبی و فرهنگی، دارای ابعاد سیاسی قابل توجهی نیز هست. این رویداد عظیم، علاوه بر تقویت پیوندهای اجتماعی و معنوی، در عرصه سیاست نیز تأثیرات مهمی دارد. برخی از مهمترین کارکردهای سیاسی زیارت اربعین عبارتند:
۱. نمایش قدرت نرم:
قدرت نرم شیعه: زیارت اربعین، نمایشگر قدرت نرم شیعه در سطح بینالمللی است. این رویداد عظیم، نشان میدهد که مذهب شیعه یک جریان زنده و پویاست و توانایی بسیج میلیونها نفر را دارد.
نفوذ فرهنگی: این زیارت، باعث افزایش نفوذ فرهنگی شیعه در منطقه و جهان میشود.
۲. بسیج سیاسی:
ایجاد یک جریان مردمی قدرتمند: زیارت اربعین، یک جریان مردمی قدرتمند ایجاد میکند که میتواند در مسائل سیاسی تاثیرگذار باشد.
مبارزه با جریانهای تکفیری: این رویداد، در مقابل جریانهای تکفیری و افراطی قرار میگیرد و به عنوان یک سد محکم در برابر آنها عمل میکند.
۳. تقویت وحدت اسلامی:
مبارزه با تفرقه: زیارت اربعین، در مقابل تلاشهای دشمنان برای ایجاد تفرقه بین مسلمانان، نمادی از وحدت و همبستگی اسلامی است.
تقویت جبهه مقاومت: این رویداد، به تقویت جبهه مقاومت در برابر استکبار جهانی و دشمنان اسلام کمک میکند.
۴. ایجاد یک گفتمان مشترک:
زبان مشترک سیاسی: زیارت اربعین، یک زبان مشترک سیاسی برای همه شیعیان و مسلمانان ایجاد میکند.
تقویت گفتمان مقاومت: این رویداد، به تقویت گفتمان مقاومت در برابر ظلم و استکبار کمک میکند.
۵. تاثیرگذاری بر سیاست منطقهای و بینالمللی:
تغییر موازنه قدرت: زیارت اربعین، میتواند در تغییر موازنه قدرت در منطقه و جهان تاثیرگذار باشد.
فشار بر دولتها: حضور میلیونی زائران در زیارت اربعین، میتواند بر دولتها و سیاستهای آنها تاثیرگذار باشد.
۶. ایجاد یک نماد مقاومت:
نماد ایستادگی در برابر ظلم: زیارت اربعین، به عنوان یک نماد ایستادگی در برابر ظلم و استکبار شناخته میشود.
الهامبخش بودن: این رویداد، برای بسیاری از آزادیخواهان و عدالتطلبان در جهان، الهامبخش است و می تواند آنها را با آموزه های ازادیبخش، عدالت طلبانه و ظلم ستیزانه امام حسین آشنا کند.
مثالهای عینی از کارکردهای سیاسی زیارت اربعین:
مقاومت در برابر داعش: زیارت اربعین، در زمان ظهور داعش، نشان داد که شیعیان با هم متحد هستند و میتوانند در برابر تهدیدات مشترک ایستادگی کنند.
حمایت از مردم مظلوم: زائران اربعین، همواره از مردم مظلوم و ستمدیده حمایت کرده است.
ایجاد یک دیپلماسی مردمی: زیارت اربعین، یک دیپلماسی مردمی قدرتمند ایجاد کرده است که فراتر از مرزها عمل میکند.
در نتیجه، زیارت اربعین یک رویداد سیاسی با ابعاد گسترده است که میتواند در تغییر معادلات منطقهای و بینالمللی نقش مهمی ایفا کند.
علاوه بر موارد ذکر شده، زیارت اربعین میتواند به عنوان یک ابزار برای فشار بر دولتهای ظالم و حمایت از حقوق بشر مورد استفاده قرار گیرد. ۱۴۰۳/۶/۱
علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
کارکردهای روانشناختی زیارت اربعین
زیارت اربعین، فراتر از یک مناسک مذهبی، یک رویداد روانشناختی پیچیده و تاثیرگذار است. این سفر معنوی، با ایجاد فضایی خاص و تجربیات منحصر به فرد، میتواند تحولات شگرفی در روان انسان ایجاد کند. در ادامه به بررسی برخی از مهمترین کارکردهای روانشناختی زیارت اربعین میپردازیم:
🔹 تقویت پیوندهای اجتماعی و احساس تعلق:
ایجاد حس همبستگی: زیارت اربعین فرصتی برای ایجاد حس همبستگی و تعلق به یک گروه بزرگ و متنوع از افراد با اعتقادات مشترک( شیعه) است.
تقویت روابط بین فردی: در طول مسیر پیادهروی و حضور در مراسم، روابط بین فردی تقویت شده و پیوندهای عمیقی بین زائران برقرار میشود.
🔹کاهش استرس و اضطراب:
ایجاد آرامش درونی: فضای معنوی و آرامشبخش زیارت اربعین، به کاهش استرس و اضطراب کمک کرده و احساس آرامش درونی را تقویت میکند.
تمرکز بر معنویات: تمرکز بر معنویات و ارتباط با خداوند، باعث میشود که افراد از نگرانیهای روزمره فاصله بگیرند و به آرامش برسند.
🔹رشد معنوی و شخصیتی:
تقویت ایمان: زیارت اربعین به عنوان یک عمل عبادی، ایمان و اعتقاد فرد به خدا و معاد را تقویت میکند.
خودشناسی: در طول مسیر پیادهروی و مواجهه با سختیها، افراد به شناخت بهتر از خود و تواناییهایشان میرسند.
رشد صبر و بردباری: شرایط سخت پیادهروی، به افزایش صبر، بردباری و مقاومت در برابر سختیها کمک میکند.
🔹تقویت روحیه ایثار و فداکاری:
خدمت به زائران: در طول مسیر، موکب داران و بسیاری از زائران به دیگران خدمت میکنند و این کار باعث تقویت روحیه ایثار و فداکاری میشود.
گذشت از خود: با گذشتن از برخی خواستههای شخصی و تحمل سختیها، روحیه گذشت و ایثار در افراد تقویت میشود.
🔹تغییر نگرش و سبک زندگی:
تغییر اولویتها: زیارت اربعین باعث میشود که افراد اولویتهای زندگی خود را بازبینی کرده و به ارزشهای معنوی اهمیت بیشتری دهند.
تقویت حس مسئولیتپذیری: با شرکت در مراسم پیاده روی و خدمت به دیگران، حس مسئولیتپذیری در افراد تقویت میشود.
🔹اثرات درمانی:
کاهش افسردگی: حضور در جمع زائران و شرکت در مراسم عزاداری، میتواند به کاهش علائم افسردگی کمک کند.
تقویت سیستم ایمنی بدن: برخی مطالعات نشان میدهند که شرکت در مراسم مذهبی میتواند سیستم ایمنی بدن را تقویت کند.
🔹افزایش تابآوری:
مواجهه با سختیها: شرایط سخت پیادهروی، به افزایش تابآوری در افراد کمک میکند.
مدیریت بحران: تجربه زیارت اربعین، به افراد میآموزد که چگونه در شرایط سخت و بحرانی، آرامش خود را حفظ کنند.
🔹احساس معنا و هدف:
ارتباط با تاریخ و فرهنگ: زیارت اربعین، افراد را به تاریخ و فرهنگ شیعه متصل میکند و به آنها احساس معنا و هدف میدهد.
کسب تجربه معنوی عمیق: این سفر، یک تجربه معنوی عمیق برای افراد ایجاد میکند که میتواند تأثیر ماندگاری بر زندگی آنها داشته باشد.
در کل، زیارت اربعین یک تجربه روانشناختی پیچیده و چند وجهی است که میتواند به بهبود سلامت روان، تقویت روابط اجتماعی و رشد معنوی فرد کمک کند. ۱۴۰۳/۶/۱
علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
نوع رفتار و پوشش بانوان در تعیین رفتار و برخورد دیگران نسبت به انها خیلی تاثیر دارد...
Читать полностью…
ریشهها و پیامدهای خود تحقیری ملی
خودتحقیری ملی پدیدهای است که در آن بخش قابل توجهی از جامعه، به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه، ارزشها، دستاوردها و هویت ملی خود را کوچک شمرده و به جایگاه و تواناییهای سایر ملتها بیش از حد بها میدهد. این پدیده ریشههای پیچیدهای دارد و پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و روانشناختی گستردهای را به همراه میآورد.
🔹ریشههای روانشناسی خودتحقیری ملی
عوامل تاریخی: رویدادهای تاریخی تلخ، شکستهای نظامی، اشغالگریها و دخالتهای خارجی میتوانند در شکلگیری احساس خودکمبینی و خودتحقیری در یک ملت نقش داشته باشند.
مقایسه با سایر ملتها: مقایسه مداوم و نامعقول با سایر ملتها، به ویژه قدرتهای بزرگ، میتواند منجر به احساس حقارت و خودکمبینی شود.
تأثیر رسانهها و تبلیغات: رسانهها و تبلیغات میتوانند با برجستهسازی نقاط ضعف و کمبودها و نادیده گرفتن دستاوردها، به تقویت احساس خودتحقیری کمک کنند.
نقص در آموزش تاریخ و هویت ملی: عدم آموزش صحیح تاریخ و هویت ملی، باعث میشود افراد به درستی از ارزشها و دستاوردهای گذشته خود آگاه نباشند.
عوامل روانشناختی فردی: عوامل روانشناختی فردی مانند کمبود اعتماد به نفس، ترس از موفقیت و نیاز به تأیید دیگران نیز میتوانند در بروز خودتحقیری ملی نقش داشته باشند.
🔹پیامدهای خودتحقیری ملی
کاهش انگیزه و تلاش: خودتحقیری میتواند منجر به کاهش انگیزه و تلاش برای پیشرفت و توسعه شود.
ضعف هویت ملی: با تضعیف احساس غرور ملی، هویت ملی نیز تضعیف میشود.
آسیبپذیری در برابر نفوذ خارجی: ملتهایی که دچار خودتحقیری هستند، آسانتر تحت تأثیر فرهنگ و ارزشهای خارجی قرار میگیرند.
مشکلات روانی فردی: خودتحقیری ملی میتواند منجر به بروز مشکلات روانی مانند افسردگی، اضطراب و کاهش عزت نفس در افراد شود.
تاخیر در توسعه: خودتحقیری میتواند مانع از شکوفایی پتانسیلهای یک ملت و توسعه آن شود.
🔹راهکارهای مقابله با خودتحقیری ملی
تقویت آموزش تاریخ و هویت ملی: آموزش صحیح تاریخ و هویت ملی به افراد کمک میکند تا به ارزشها و دستاوردهای ملت خود پی ببرند.
برجستهسازی دستاوردهای ملی: رسانهها و نهادهای فرهنگی باید به برجستهسازی دستاوردهای ملی و تقویت احساس غرور ملی بپردازند.
تقویت اعتماد به نفس ملی: ایجاد فرصتهایی برای مشارکت مردم در تصمیمگیریها و تقویت اعتماد به نفس ملی میتواند در مقابله با خودتحقیری موثر باشد.
مقایسه واقعبینانه با سایر ملتها: مقایسه باید بر اساس واقعیتها و نقاط قوت و ضعف هر ملت صورت گیرد و نه بر اساس کلیشهها و تعصبات.
توجه به نقاط قوت و پتانسیلهای ملی: باید بر روی نقاط قوت و پتانسیلهای ملی تمرکز کرد و تلاش برای بهبود و توسعه آنها را در اولویت قرار داد.
در نهایت، خودتحقیری ملی یک چالش پیچیده است که نیازمند تلاشهای همهجانبه برای رفع آن است. با شناخت ریشهها و پیامدهای این پدیده و اتخاذ راهکارهای مناسب، میتوان به تقویت هویت ملی و پیشرفت کشور کمک کرد. ۱۴۰۳/۵/۲۶
✍️ علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
مراتب پاکی و طهارت در اسلام
پاکی و طهارت در اسلام از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و به عنوان یکی از ارکان اصلی دین محسوب میشود. این مفهوم صرفاً به پاکی ظاهری محدود نمیشود، بلکه ابعاد گستردهتری از جمله پاکی روح و قلب و طهارت معنوی را نیز در بر میگیرد.
هرچه انسان به پاکی و طهارت نزدیکتر باشد، به خدا و اولیای الهی نیز نزدیکتر میشود؛ زیرا خدا و اولیای الهی پاک و طاهرند و تنها با پاکی و طهارت سنخیت دارند. برعکس، هرچه آلودگی فرد بیشتر باشد، از خدا و اولیای الهی دورتر شده و به موجودات پلید مانند شیطان نزدیکتر میشود.
🔹مراتب طهارت و پاکی
۱. طهارت از نجاسات: پاکیزگی بدن و اشیاء از هرگونه آلودگی و نجاستی که در دین مشخص شده است.
۲.طهارت از حَدَث: پاکیزگی از حَدَث اصغر (ادرار و مدفوع) و حدث اکبر (جنابت) که با وضو و غسل برطرف میشود.
کسی که مراتب اول و دوم طهارت را رعایت نکند، نمیتواند وارد اماکن مقدس مانند مسجد و حرم معصومین شود یا به مقدساتی مانند قرآن و نام انبیا و امامان دست بزند یا با خداوند راز و نیاز و نماز بخواند.
۳.طهارت از گناه: پاکیزگی اعمال از هرگونه آلودگی به گناه و انجام دادن کارهای نیک و صالح. در این مرحله، همه اعضا و جوارح با پرهیز از گناه، پاک میشوند. این مرتبه از طهارت، موجب تقرب به درگاه الهی و پذیرش عبادت مانند نماز و روزه و حج و زیارت میشود.
پاکی قلب(روح) به عنوان یکی از ابعاد وجودی انسان از آلودگیهای اخلاقی همچون حسد، کینه، غرور، تکبر، خودپسندی و ... و آراستگی آن به فضایل اخلاقی مانند ایمان، تقوا، صدق و ... نیز از مراتب بالای طهارت و جزو مرتبه سوم طهرات است.
۴.طهارت از فکر گناه: در این مرحله، انسان به مرتبه ای از کمال میرسد که حتی فکر گناه را نیز نمیکند. این مرتبه اختصاص به انسانهای کامل مانند انبیا و امامان دارد. ۱۴۰۳/۵/۲۳
✍️ علی اسدی
@ali_asadi_zanjani