امروز با باز ماندن کسب و کار، ثابت شد که این "#انقلاب" ادعائی، حیاتی نباتی دارد و کاملا حداقلی است و اکثریت مردم با این روش #اعتراض و ویرانگری موافق نیستند. مردم معترضند ولی اجازه دزدی اعتراض نمیدهند. امروز یک "نه"ی بزرگ به این جنگ بینالمللی علیه #ایران گفتند و خطشان را جداکردند
https://twitter.com/samkhoei/status/1592543422392442882
@ahmadkhoei
🔹️ الحمدلله تعارفات کنار گذاشته شده و رسما اعلام شد که FATF به دنبال مقابله با دور زدن تحریمهاست.
🔹️ این اعتراف تاریخی را تقدیم میکنیم به تمامی کسانی که سادهلوحانه یا خائنانه با اصرار بر قبول کنوانسیون های FATF به دنبال هوشمندسازی تحریمهای آمریکا بودند.
✔️ @SiyasatOnline | 1401/8/16
دق کرد و مُرد! ولی سخت نگرفت.
حجاب فراگیر بود، خانواده حرمت داشت. یک تار مو از زیر روسری و مقنعه در آمد، یکی گفت چرا؟ بپوشان! دیگری گفت سخت نگیر، چرا خشونت؟
کمتر سخت گرفت و عبور کرد.
روسری عقبگرد کرد، تا نصف عقب رفت، یکی گفت چرا؟ بپوشان که فساد نشود! دیگری گفت سخت نگیر، کار فرهنگ!
کمتر سخت گرفت، رفت دنبال کار فرهنگ.
دوستبازی شروع شد، پسر و دختر، محرم و نامحرم به هم ریخت. یکی گفت چرا؟ این فساد است! دیگری گفت سخت نگیر، بچهاند دیگر!
سخت نگرفت، او یک فیلم میساخت و لیبرالهای ایران و دنیا هزارتا.
روسری شال شد، شال عقبتر رفت، و آزادی رابطه به بزرگترها رسید. یکی گفت چرا؟ این ویرانی است! دیگری گفت سخت نگیر، بالاخره جوانند!
سخت نگرفت، تسلیم شد و عبور کرد که فحش نخورد.
جوانان با دوست خود ازدواج کردند، ازدواج نکردهها قافیه را باختند، رقابت افتاد، چشمها برای پارتنر موقت ذقذق میکرد. تنها موج میزد و حراج میشد. دیگر کسی نگفت چرا!
سخت نگرفت، کلاه خودش را چسبید و گفت گشت ارشاد بد است. خشونت خوب نیست. کار فرهنگی! خشونت نکنید که کینه زیاد میشود.
شال که افتاد کفایت نکرد، مانتو باز شد، حتی گاهی بدنها در خیابان لخت شد، بسیاری از مردم چندین رابطه جنسی با افراد مختلف داشتند! در خانواده زلزله شد. ازدواج کم شد. طلاق صعود کرد.
نگاه کرد، سخت نگرفت!
دخترش بزرگ شد، دوست پسر گرفت. سخت نگرفت، بچه بود و جوان.
دخترش سقط کرد. سخت نگرفت.
دخترش ازدواج کرد، دامادش زن باز بود. سخت نگرفت.
دخترش در اینستاگرام رابطه داشت. سخت نگرفت.
دختر و نوهاش برگشتند خانه. سخت نگرفت.
دق کرد و مُرد! ولی سخت نگرفت.
@ahmadkhoei
از قصور حکومت جمهوری اسلامی در برقراری ارتباط با مردم منتقد و معترض و توضیح روشها و سیاستها زیاد گفتهایم و شنیدهایم و در این شکی نیست که جمهوری اسلامی برای حفظ امنیت و آسایش روانی مردم میبایست پویایی معینی بسیار فراتر از رفتارهای رخوت زده موسسات خود اعم از صدا و سیما و غیر از آن داشته باشد و اکنون فرسنگها با این واجب علوی علیه السلام در دستورش به مالک اشتر نخعی علیه الرحمة فاصله دارد.
اما چیزی که گفته نمیشود و اعتراضات را تبدیل به یک چرخه آسیبرسان به عموم ملت کرده، نقص اجتماعی معترضین و منتقدین است که حرکاتی عمیقا سازماننایافته، هیجان زده و پراکنده، بدون محوریت و راهبری مرکزی، بدون باورهای منسجم و اصیل و قابل ارجاع محسوبند و همین فقدان چارچوب همواره باعث شده است حرکت اعتراض فورا توسط جریانهای قدرت و رسانه بیگانه سرقت شود و از سوی نیروهای مختلف غیربومی ملعبه گردد و دیگر نتوان ارزش اصلاح و اعتراض و انتقاد برای آن قائل بود. این درست همان نیازهایی است که نهضت امام خمینی (ره) آن را با قدرت و هوشمندی تمام از بستر یک تمدن سوخته و خفته از زیر خاکستر تامین کرد و مایه موفقیت نهضتش هم شد.
علت عدم موفقیت حرکات اعتراضی که در بسیاری از نکات نیز محقند، عملا همین هرج و مرج و بیقیدی و آشوبزدگی و فقدان سازمان و اصالت و فقدان ارجاع پذیری و عدم مسئولیت پذیری است و اگر کسی فکر میکند این آشوب با آن انقلاب اسلامی ذرهای قابل مقایسه است عمیقا در خطاست. بین این دو روش فاصله زمین تا آسمان هفتم است.
زمینه بنیانهای صلب مدنی را اولا خود حکومت باید تامین کند و در ثانی این نیروهای بیگانه هستند که نمیخواهند حرکتهای مستقل مورد اقبال مردم واقع شوند، همانطور که نمیخواهند خود حکومت سرخود و مستقل باشد؛ چون کار از دست آنها در خواهد رفت و به انزوا کشیده خواهند شد؛ دشمن، دشمن است و هدفش جز تضعیف بنیان ملی و اجتماعی نیست اما حکومت باید برای تشکیل این هستههای بومی و وطنی مسیر را هموار کند و به عنوان یک بازرسی سالم و مستقل بلکه سالمترین بازرسی ممکن از آنها استفاده نماید. این از راه پویایی بخشیدن به فضای جامعه بواسطه گفتگوی همهسویه و نه قبیلهای و محدود به جناحین و پس از آن دعوت مردم به کنشگری مقدور است.
با اینحال اگر این مقدمات فراهم نشد هنوز چیزی از عهده معترضین و منتقدین برای تقویت بنیانهای اجتماعی کاسته نمیشود. اینهمه اظهار لحیه هیجانی در کوتاه مدت و ادعای امکان تحول با اظهار انتقادات گسترده، لیستهای جوگیر امضا در برهههای تنش و هیجان، در طول سالیان به تشکیلات مدنی منسجمی تبدیل نشده است چون فاقد بنیانهای صلب مدنی است. غرولند در کنار عافیتطلبی اجتماعی سازمان و تشکیلات نمیآورد و نتیجه انفعال سالیان هیجانهای دفعی و موضعی و گذرا با هزینه بسیار است.
حتی نخبگان این کشور و استادان دانشگاه یا حتی هیآت مذهبی به عنوان افراد و کانونهای بالقوه کنش مدنی در حالی که در ادعای اقبال به منافع مردم در زبان به طاق میزنند نتوانستهاند با هوشمندی و حفظ منافع عام چنین بنیان صلبی را به ملت ایران عرضه کنند و این نقص بزرگی در بدنه جامعه است. جامعهای که نهادهای مدنی آن در طول بیشتر چند سده اشغالشدگی کاملا نابود شده و هنوز هم مطمح نظر کنشگران بیگانه است و تنها نمونهای که میتوان برای این الگوی صلب آورد همان انقلاب اسلامی است.
@ahmadkhoei
بسم الله الرحمن الرحیم
کدام آزادی؟
پرستو عسگرنژاد
مدیر، محکم هلم داد داخل حیاط. حسین با پاهای کوچکش دوید تا جا نماند. سرایدار که دید کسی پشت در نیست، در مدرسه را بست و گفت: «همهتون خواهرامین. نمیذارم برین بیرون!» یکیدو نفر از مادرها دلواپس گفتند: «نمیشه که نریم». مدیر که ایستاد وسط مادرها و گفت: «شما چادر داری. شمام… شمام… شمام که هم چادر داری هم بچه همراهته. بیفتن دنبالت چطوری میخوای فرار کنی؟» او هم حرف سرایدار را تکرار کرد: «نمیذارم تا اینا نرفتهن، با بچهها برین بیرون.»
آشوبگرها ریخته بودند در خیابان مدرسه. یکیشان دستکش ایمنی پوشیده بود و مرتب کوکتل… پرت میکرد میان جمعیت. صدای انفجار و فحش و نفرین و عربده.
آیه و حسین را در دو بال چادرم جا دادم. همه مضطرب و مشوش، ایستاده بودند زیر آفتاب ظهر دبستان. چشم چرخاندم: نینی چشم مادرها دودو میزد. چندتایی را میشناختم و میدانستم بچهٔ کوچک در خانه گذاشتهاند و بهدو آمدهاند دنبال بزرگتره. چندنفری گوشی دستشان بود و از پلیس کمک میخواستند.
چندتایی از دختربچهها به سن تکلیف رسیده بودند و چادر مشکی کوچکی با آستین منجوقدوزی سرشان بود. چتری خیلیهایشان مثل دختر من هم از زیر کلهقندی مقنعه زده بود بیرون. عربدهٔ جمعیت پشت در مدرسه بلندتر شد: «زن، زندگی، آزادی». ما گیر افتاده بودیم در مدرسه، ما و دخترانمان که مدیر میترسید جلوی چشم آنها چادر از سر مادرانشان بکشند.
از جشن اول مهر، حلقهٔ بادکنکی نصفهنیمه در پاگرد مدرسه مانده بود. رفتم دو تا از بادکنکهای جداافتاده را برداشتم دادم دست بچهها که بازی کنند. دود حیاط را پر کرده بود. سرایدار مدام خیابان را میپایید و میگفت: «هنوز هستن. نرین. خطرناکه». رهبر اغتشاشگرها داد میزد: «وسط خیابون بمونین. مغازهها دوربین دارن!»
حالا دارم از خانه برایتان مینویسم. بچهها را در پناه خدا، با بادکنکهایشان به سلامت آوردم خانه. نگذاشتم از چندوچون ماجرا سردربیاورند، اما خودم خوب سردرآوردم.
برای من، آن هموطن آزادهام که دلبستهٔ ایران است و نقد دلسوزانه دارد به ج.ا. ، تومنی صدزار توفیر دارد با کسی که به اسم مبارزه برای دختران ایران، دختران کوچک ایران را وحشتزده میکند. نوشتم «آشوبگر» و نه «معترض».بر این باورم که هرگز نباید این المشنگه را به پای همهٔ معترضین نوشت و صدای همهشان را در نطفه خفه کرد، اما
کسی که جهان را برای دختران کوچک ایران ناامن میکند، هرگز نباید دم از آزادی بزند. او اول باید به «تمام» دختران و مادران ایران پاسخ بدهد: کدام آزادی؟
instagram🔗 @parastoo.asgarnejad
حکومت جمهوری اسلامی میتواند هزینه مبارزه با فساد اخلاقی را کنار بگذارد، میتواند بساط حجاب اجباری را جمع کند و بگوید هر کس در هر آلودگی که خواست فرو رود و هر کس خودش گلیمش را از جامعه پر از فساد بیرون بکشد. همانطور که شاهنشاه آریامهر یک مرداب مکندهای مثل شهرنو ساخته بود و مهم نبود که در آن چقدر آدم میسوزند و تباه میشوند. چسبیدن به قدرت و مردم را به هیچ گرفتن، کاری دارد؟
حکومت جمهوری اسلامی مثل بنسلمان سعودی میتواند مردم را سرگرم کاباره و بار کند و قشری از طرفداران مست و لایعقل را به دنبال خود کشیده و ابزار محبوبیت قدرت کند... جوانان را بازیچه و خمار کند و خوشحال باشد که فساد را در ذیل شعار آزادیهای اجتماعی رواج داده است.
اما حکومت جمهوری اسلامی این کار را نمیکند و سلامت اجتماعی مردم را به بازی نمیگیرد چون معتقد است حجاب شرعی مردم را از آسیب حفظ میکند. لذا پشت اجرای حجاب اجتماعی محکم ایستادهاست، آیا رهبر این کشور که میگوید یک قدم از حجاب عقبنشینی نمیکند، دست و زبانش کج بود مثل اصحاب سکولار و مدعی اصلاحطلبی پوپولیست باشد و آنچه که هوسرانی مردم است را تهییج و تحریک کند؟ خیر!
جریان انقلابی نمیتوانست گروهی از جوانهای رنگارنگ و غیر متعهد به روابط شرعی را دور خود جمع کند و با آنها بگوید و بخندد بدون این که خیانت اجتماعی که در حق آنان و فرزندانشان میکند را به اطلاعشان برساند و از پشت خنجر به آنان بزند! چرا!
اما جمهوری اسلامی ایران این هزینه را به جان خریده، و مردانه پای این حکم نجاتبخش شرعی حامل سلامت جامعه ایستاده است و اگر چه گاهی با اختلال و بعضا سوءتدبیر، تلاش میکند طوری نشود که گسترش بیحجابی بواسطه آزادی آن منجر به فساد اجتماعی و نابودی بیشتر خانوادهها بشود. در این بین از طعنه و تشر هم در امان نیست که تو هستی که دین مردم را تضعیف کردهای در حالی که اگر جمهوری اسلامی نبود، این ایران بود که به جای ترکیه و ارمنستان و دبی و غیره مرتع و هدف فساد و عیاشی ایرانی و همسایگان بود همانطور که قبل از انقلاب اینچنین بود.
نمونه این سقوط اجتماعی اکنون در اروپا موجود است، سقوطی که کمتر از اختلاس و فساد اقتصادی به جامعه آسیب نزده است. در حالی که با ریاکاری و دجل این گسترش فساد به "بيرون بودن دو تار مو" تعبير میشود جامعه هر روز با همین توجیهات خرابتر و فاسدتر شده و بنیان خانواده ایرانی ضعیفتر و ضعیفتر شده است و سفهای قوم از این توجیهبافی دست نمیکشند.
حاصل سقوط خانواده و عدم رعایت شرع کشورهایی است با دهها برابر دزدی و جنایت و تجاوز به عنف و میزان تولد فرزند خارج از خانواده حاصل همباشی کوتاه مدت. این چیزی نیست که پنهان باشد و اگر چه ما ممکن است مایل به تغییر روش حکومت و دقت بیشتر آن در برخورد با مردم باشیم اما در نهایت کار نباید به جایی برسد که این اعتراض عامل چیرهشدن جریان ویرانگر فساد گردد. اگر این کار را با دستان خود کردیم کسی جز خودمان برای نابودی نسل و فرزندمان قابل سرزنش نیست. مخصوصا جمهوری اسلامی ایران که در چنین نقاطی تنها رهایش کردهایم، فردا دجل است که بگوییم تو دین مردم را گرفتی! این ما بچهمسلمانها هستیم که با این توجیهبافیها مشغول سلب دین و شرع از جامعه و مردم هستیم.
@ahmadkhoei
بعد از جنگ آمریکا با کره، تحقیقی در خصوص یکی از اردوگاههای زندانیان در کره شمالی انجام شد. در این اردوگاه که از استانداردهای بین المللی برخوردار بود، حدود هزار نفر از نظامیان آمریکایی زندانی بودند. در این زندان آب، غذا و امکانات به وفور یافت میشد و هیچیک از تکنیکهای متداول شکنجه استفاده نمیشد. اما بیشترین آمار مرگ زندانیان را داشت. زندانیان به مرگ طبیعی میمردند. امکانات فرار وجود داشت اما فرار نمیکردند. بسیاری از آنها شب میخوابیدند و صبح دیگر بیدار نمیشدند. آنهایی که مانده بودند احترام درجات نظامی را میان خود رعایت نمیکردند و عموماً با زندانبانان خود طرح دوستی میریختند. دلیل این رویداد، سالها مورد مطالعه قرار گرفت. نتیجه تحقیقات به این شرح بود:
در این اردوگاه، فقط نامههای حاوی اخبار بد به دست زندانیان رسانده میشد، نامههای مثبت و امیدبخش تحویل نمیشدند.
هرروز از زندانیان خواسته میشد تا در مقابل جمع، خاطره یکی از مواردی که به دوستان خود خیانت کردهاند یا میتوانستند خدمتی بکنند و نکردهاند را تعریف کنند.
مقاله کامل را از سایت الف بخوانید.
ویدیو از یوتیوب
@ahmdkhoei
روزنامه اقتصاد و تجارت سیتیایام در لندن صفحه اول خود را اینچنین نگاشته است:
اخبار بد: صفحات ۲،۳،۴،۵،۶،۷،۸،۹،۱۰
اخبار خوب: راهآهن کراسریل در نوامبر کاملا گشوده
خواهد شد.
* اخبار خوب همین نیمصفحه است.
@ahmadkhoei
توجه کردهاید در سه چهار سال گذشته، امید آمریکا خیلی ریز و بیسروصدا از اصلاحطلبان ایران رخت بر بسته است و دیگر حمایتی -لااقل علنی- از آنها در تریبونهای خود نمیکند، از آنان سلب کاربرد و سلب اعتماد کرده و پشت آنها را خالی میکند و از آنها میخواهد به یکی از دو قطب بپیوندند ... یا رومی روم... یا زنگی زنگ. در عوض اقبال واضحی به ترکیبی از تروریستهای مجاهدین خلق و سلطنتطلب با پول سعودی پیدا کرده است. یعنی برنامه آمریکا برای آینده ایران این ترکیب است. نامه رادیکالی اخیر میرحسین موسوی هم دقیقا در این قالب تمهید شده تا مردم خاکستری نباشند و یک قطب را انتخاب کنند... آن هم این قطب مضحک و سراسر لجن را.
تبلیغات و استراتژی به سمت رادیکالیزه شدن کامل و جذب افراد به دو قطب پررنگ و جنگ آخر میرود. در این جنگ، خاکستری معنا ندارد و اضطرار شرایط کارفرما حکم میکند که کار یکسره شود. این حتی با تعارف و شعار اصلاح که از لحاظ اصولی راه اصلی بهبود شرایط ایران است نمیخواند چون اصلا هدف اصلاح و توسعه ایران نبوده است. همه بازه خاکستری بین انقلابیون مسلمان تا آن ترکیب، عملا در جهتگیریهای دیپلماتیک و رسانهای آمریکا حذف شده است.
یعنی بعد از اینهمه عشق و عاشقی و راز و نیاز یک طرفه غربگرایان ملی و اصلاحطلب به غرب، همین که از صمیم قلب و سادگی و پالودگی یا ولو مثل شاهنشاه آریامهر برای ژست هم که شده تا حدی شعار برابری و برادری و عدالت جهانی میدادند و تا حدی ولو حداقلی مثل مصدق، پا در گرو منافع کشور خود داشتند، برای آمریکا بوی گند گرفتند و مشکوک شدند و اعتماد کدخدا از آنان سلب شد و به جای اینان کسانی را انتخاب کرد که صد در صد دریوزه و دربند باشد؛ روح کودتاگر ۲۸ مرداد هنوز زنده است. کدخدا به همان چند تعارف آنان راضی نبود. حتی کسی مثل شهرام همایون که چهل سال مشغول مبارزه علیه جمهوری اسلامی است به درجهای از بصیرت رسیده و کفرش درآمده و علیه این جریان اسرائیلی صحبت میکند که اینها فقط دنبال منافع بینقص و کامل خودند و از صحبت با شما چیزی جز این نمیجویند. آیا هنوز هم عبرت نمیگیرید ای صاحبان خرد؟
@ahmadkhoei
ما هم به دنیای متوحش الحادی شما و قواعد آن کافریم
چند نفر از اسلامفروشان که خود را "نواندیش" خواندهاند مقالهای در محکومیت ترور سلمانرشدی نوشتهاند که با این عنوان که "به اسلامی که مجوز ترور دهد کافریم".
اولا اسلام و سیره رسول و ائمه مجوز ترور مهاجمین محارب را که در قالب سازمان جنگی (چه جنگ فرهنگی و چه جنگ فیزیکی) فعالیت میکنند داده است. فتک مربوط به زمانی است که کسی را پناه بدهی و غافلگیرانه بکشی، نه ترور دشمن. ظاهرا اینان فقط به جمهوری اسلامی و امام خمینی کافر نیستند بلکه به خود اسلام قرآن و رسول و ائمه کافرند. مستندات آن در انتهای این متن خواهد آمد.
در ثانی سوالی که پیش میآید این است که این چند نفر در هنگام ترور غافلگیرانه و ناجوانمردانه سپهبد شهید قاسم سلیمانی که با اطلاع دیپلماتیک و بدون دفاع نظامی و در کف شهر و راه فرودگاه مورد حمله حکومت و دوستان لیبرالشان قرار گرفت و بایدن بیانیه داد این ترور کسی را ناراحت نمیکند، کجا بودند که ترور را محکوم نمایند؟ آنان وقت ترور شهدای هستهای کجا بودند؟ ... هر چند یکی دو نفر از اینان در شهادت قاسم سلیمانی با مردم همدردی کردهاند اما هرگز چنین طمطراقی در یورش به قاتل مفتخر به ترور آن و سیستم اجتماعی و سیاسی پشتوانه وی از سوی آنان دیده نشد. چون این سیستم تروریست صهیونیستی و آمریکایی عمق استراتژیک و ریشه و بنیان همینهاست. آیا حاضر بودند توحش حاصل از تفکر خود را محکوم کنند؟ راستگویی و صدق آنان را آیا باور کنیم که دنبال عدالت و صلحند؟
ادعای مسلمانی شما، ریا و نفاقی بیش نیست که به درد فریب کودکان میخورد ... شما هرگز اسلام و فرهنگ و حاکمیت آن را نخواستید جز برای پستو و انزوا و رفتار کنونی شما چیزی جز تامین امنیت و امان مهاجمین به ساحت اسلام و خلع سلاح مسلمین و بیدفاع رها کردن آ»ان نیست. آیا معنای "نواندیشی" این نفاق و ریاست که هر گاه چیزی موافق وزش توحش و تعدی و تعرض غرب بود زبان به کام بگیریم؟ از ضعیف شدن نیروی مسلمین و شیعیان خوشحال باشیم چون به ظن ما تئوکراسی است و باید چپ و راست سیلی بخورد؟ اما هر جنایتی که از سیستمهای لیبرال دموکراسی یا سوسیال دموکراسی زد ساکت بنشینیم و تماشا کنیم و راضی باشیم؟ آن هم علیه ملت خودمان و دین و فرهنگ و باور و پیامبرش؟
خیر آقایان، این شمائید که مشغول خدمت تمامقد برای استبداد کفر و صهیونیسم و توحش جهان شمول آن هستید تا هر کجا بخواهد آدم بکشد، هر کجا بخواهد به پیامبران الهی توهین کند و بلکه جریان کنترل شده و سازمانی مبارزه فرهنگی با اسلام راه بیاندازد و شما خشنود بنشینید و تماشا کنید و با بلاهت خود خوشحال باشید که لیبرال دموکراسی در حال گسترش است و بلکه هر کسی حرکتی علیه این جنگ تمام عیار علیه اسلام و فرهنگ و سرزمین آن بکند با تمام قدرت به وی حملهور شوید و علیه هر دفاعی بایستید. یقینا شما همان کافرید که گفتید و همدست کافران محارب و مسلمان. ما هم یقینا به این شمای دینفروش و ریاکار کافریم.
برخورد رسول خدا(ص) با شاعران یهودی و کافر
مبانی قرآنی حکم ارتداد سلمان رشدی
سید احمد خوئی - @ahmadkhoei
بازگشت برق ۲۴ ساعته
« مردم، یادتان هست » پارسال و پیرارسال تابستان روزانه یک، دو یا سه ساعت قطعی برق داشتیم؟
برای من که گرماییام گرما قابل تحمل نبود. تیشرتم را خیس میکردم تا حد توان میچلاندم و همانطور خیس میپوشیدم تا از گرما برهم. این کار هر روزم بود؛ یا آبپاش گلدانها را بر میداشتم و میپاشیدم به سر و صورتم.
در بعد سیاسی و اجتماعی حیرت میکردم که چرا مردم به خیابان نمیریزند و تظاهرات نمیکنند. گویا عمدی در عصبی کردن مردم وجود داشت. همانطور که آب خوردن منوط به برجام و FATF شده بود، کمکم باید عادت میکردیم که مثل همسایههای "خاورمیانهای" برق ۲۴ ساعته نداشته باشیم و آنچه که به دست آورده بودیم هم انگار دولت لیبرال به گروگان گرفته بود تا میل سیاسیاش اجرا شود. اینطور منافع ملی و رفاه در گروی میل غربگرایی به مسلخ برده شد؛ پول نیست و امکانات نیست و باید شرایط غرب را بپذیریم تا بیبضاعتی و بیبرقی و بیآبی نباشد.
این تحریم داخلی ناجوانمردانهای در طول تحریم خارجی بود که بر مردم ما تحمیل شد؛ به عمد یا سهو و بیعرضگی، سازندگی و ساخت نیروگاه یا هر نوع تمهیدات تامین برق مردم، واگذارده شد و همه چیز یک کشور معطل ذرههای قطرهچکانی رحم و لطف آمریکای استکبار و کفر و شرک بود! اما حقه نگرفت ... و گویی خدا به مردم صبر داد.
امسال با آمدن دولت جدید - ماشاءالله - دیگر خبری از آن دریوزگی و بیعرضگی نیست، کمکم تابستان مشغول رخت بر بستن است؛ برق، ساعتی قطع نشده است. در کنار تمهیدات مدیریت مصرف برق، رکورد ساخت نیروگاه برق با سرعت تمام در طول ۶ ماه شکسته شده. این نماد روشنی از تفاوت مدیریت مبتنی بر استقلال و کرامت ملی با جریان فکری فاسدی است که برای میل غلط خود حاضر است همه چیز را به هر قیمتی قربانی کند تا احتمالا دوباره بر میل مهاجم متحد آن را از نو اختیار کند. شبیه به یک جنگ کامل!
@ahmadkhoei
ویپیان فنلاندی ... و محتوای حسابهای آژانسهای خبری روسی در تویتر که پنهان شدهاند. این فقط جرم جمهوری اسلامی بود که دشمن خود را سانسور کند و الا در مهد لیبرالیسم و سوسیالیسم و دموکراسی که پوشاندن بیان و چهار کلمه و حرف که اصلا نمیشود!
اینجا دیگر صغیر حساب کردن مردم، آزاد است. و کنترل دادههایی که به مردم میرسد از بدیهیات امنیت و حقوق ملی! 😏
#فیلترنت !
@ahmadkhoei
لَيْسَ اَلنَّاصِبُ مَنْ نَصَبَ لَنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ لِأَنَّكَ لَمْ تَجِدْ رَجُلاً يَقُولُ أَنَا اَلنَّاصِبُ أُبْغِضُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ لَكِنَّ اَلنَّاصِبَ مَنْ نَصَبَ لَكُمْ وَ هُوَ يَعْلَمُ أَنَّكُمْ تَتَوَالَوْنَا وَ أَنَّكُمْ مِنْ شِيعَتِنَا .
امام صادق عليه السلام فرمود: ناصبي آن كس نيست كه ما اهل بيت را دشمن بدارد؛زيرا بي ترديد كسي را نيابي كه گويد: من دشمن محمد و آل محمد هستم بلكه ناصبي آن كس باشد كه با شما شيعيان دشمني كند در حالي كه مي داند شما ولايت ما را پذيرفته ايد و از شيعيان ما هستيد.
ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ج 2، ص 207
قصد از ذکر این حدیث در ذیل توییت آقای مصلح این نیست که ایشان الزاما متهم به ناصبیگری شود، اما حدود و شان مومن به ولایت آلبیت علیهالسلام چنین است و حریم تعرض به شیعه اهلبیت و حذف ذکر و نام وی از مجالس آنقدر بالا هست که ذکر شهدای این نهضت در مجالس بلااشکال باشد.
@ahmadkhoei
گِلی شدن! یا طاغوت شدن!
سید احمد خوئی
انقلاب که شد، صحنههای همنشینی مسوولین با مردم، خاکی شدن در صحنههای جنگ و نبرد و بازسازی امری بدیهی و عادی بود. اصلا مردم با همین فرمان به انقلاب ایمان آورده بودند که مسئولی که میآورند همنشین و همدم آنان است و از خاکی شدن و گلی شدن و حتی فراتر از کشته شدن و در معرض تیر و انفجار قرار گرفتن برای دین خدا و رحمت خلق ابائی ندارد. این عنصر لذتبخش بلامنازعی برای مردم بود که احساس امن و امان از سوی حکومت کنند و خوب بدیهی است که خدمت به مردم رای هم میآورد. آن موقع این اصل بدیهی آنقدر فراگیر بود که اگر لباس مسئولی خاکی میشد، خبر جدید یا نکته قابل توجهی نبود ... اصلا توقع همین بود ... طلبی عادی بود که یک مسوول روی زمین با مردم بنشیند، همان غذای آنها رو بخورد یا لباسش خیلی ویژه و اعلی نباشد . چون اصول بر این بود که خاکی شدن و گلی شدن مسئول جزو شرایط کاری اوست و مسئول اتوکشیده که مسئول نیست. از همان موقع، عدهای با ریا این را پذیرفتند غافل از این که منفعت طلبی و قدرتطلبی آنان با این همسفرگی با مستضعف و آسیبدیده در طولانی مدت جوابگو نیست و بالاخره فردا بر این سادهزیستی و اظهار و تظاهر و اعتراف به آن شوریدند. علت این که میبینید جریانهای رسانهای امری به ظاهر پیشپاافتاده را به مهمترین عناصر رسانهای خود تبدیل میکند، درگیری آنها با این تعارض بنیادین است، آنها نمیتوانند از قابلیتی «رای آور» استفاده بکنند که خلاف عافیتطلبی در کسب منافع و قدرت دولتی است، لذا با جیغ بنفش و تهمت ریا، این روش را محکوم میکنند.
بعد از ده سال از اسقاط طاغوت و پایان جنگ تحمیلی عدهای دریافتند که حکومت چه خوشمزه است و باز هم به سنت طاغوت و قدرت شروع به اعتلا و جدایی طلبی از مردم کردند .. خاکی بودن را مذموم دانستند، تا تافتههای جدا بافته باشند، حقوقهای مرتب و سطح بالا و مزایا و امکانات توزیعی ویژه خواری از بیت المال ، باعث شد اعتلا و راحتی مزه کند و کلاس و کت و شلوار و ادکلن نشانهای از این اعتلا و جدایی اصحاب قدرت از مردم شود، شهادت و ایثارگری و جهاد هم در کنار "خاکی و گلی شدن" زیر بال این کفتارصفتی و قدرتطلبی کم کم تمسخر شد و رنگ باخت. تهمت شیطانی ریاکاری شروع به هرس کردن هر کسی کرد که هنوز به همنشینی با مردم و هم لباسی با آنان و هم سفرهای با آنان اعتقاد داشت، برخی از مومنین سادهدل هم برای این که همرنگ جماعت شوند و از شر تهمت و تمسخر برهند، همنوا شدند ... و شبیه شدن به قومی همان و از آنها شدن هم همان. کمکم لباسهای احیانا خاکی و چروک و از جنس نامرغوب، مذموم و خلاف اصول دولتیان شد و قواعد پرستیژ و کلاس به حکم برتریجویی حاکم گردید. این انقلابی بود که مردمش هنوز چشم امید به همنشینی مسئولین داشتند، و تا به امروز در حدقه چشمان مردم منتظر میتوان به دنبال همنشین و همسفره و همدل و همغم گشت.
برای این گروه اعتلا جو، همنشینی ولو خاکی شدن، حاصل یک وظیفه و یک مسوولیت نیست... جنب و جوش زیاد در کنار مردم مشکل است و فقط باید از مزایای حکومت بهره. خاکی بودن و همزیستی با مردم، یکی از مزایای رقیب انقلابی است که « ما اصلا به آن علاقه نداریم و نمیتوانیم و نباید به آن تن دهیم و باب شدن و توقع شدن آن را تحمل کنیم ». به این ترتیب با تمام قوا نسبت به کسی که گلیشدن و خاکیشدن را باب میکند حمله میکنند، و فورا او را متهم به ریا میکنند. هر چند برای باب کردن دوباره وظایف نسل اول انقلاب و شکستن این اعتلاطلبی خیلی هم خوب است که خاک و گل به این محیطها یادآوری شود .... و وظایف بنیادین یک مسئول در طراز جمهوری اسلامی، به محلهای امن کسب قدرت و مال رفته و آنها را گلی کند و فریاد بزند که اینجا هم محل گل و شل است، نه محل لفت و لیس و کسب منافع و قدرت. بخاطر همین، با این که از نیت صاحب شلوار گلی شده از سیل امامزاده داوود مطلع نیستم، اما باید گفت که در این زمان حتی تظاهر به گلی شدن و خاکی شدن عبادت است.
در نظریه سیاسی عملا نزدیک بودن مردم و مسوولین، باعث تقویت حکومت میشود. تلاش برای بازداشتن مسوولین از حضور در میادین حادثه و اعتراض بواسطه متهم کردن آنها به ریا، و عادت دادن مسئولین برای مدیریت از پشت ویدیوکنفرانس، میتواند دستور دیگری برای تضعیف حکومت اسلامی ایران باشد در حالی که پیشفرض متوقع از جمهوری اسلامی همین است که مسئولینش همیشه و همواره در میدان باشند، خاکی شوند و ایثار کنند و خود را برای مردم به آب و آتش بزنند.
@ahmadkhoei
تحریم شرکتهای زیرمجموعه استبداد و توحش اسرائیل و آمریکا ضروری نیست. قویاند!
ولی تحریم شرکتهای داخلی، و فلج کردن اقتصاد ایران و تکمیل طرح محاصره بیگانه لازم است.
برای رذالت شما، همین تعارض کفایت میکند. ترک مبارزه با بیگانه و کشاندن جنگ به داخل ایران!
#میهن #دیجی_کالا
@ahmadkhoei
چه تناقض مضحکی!
ادبیات پادشاهی انگلیس و سعودی شهدای دفاع مقدس را شهید نمیدانند، شهدا فقط کشتهشدهاند، بیبیسی حتی «خانواده شهدا» را در گیومه میگذارد تا آن را نقل قول دانسته تا مبادا شهید بودن آنها را بپذیرد. با این حال روی دوش یکی از بستگان شهید که برای خودش نظری دارد، موج سواری میکند و خود را با او یکی و همدل میداند!
در همه جای دنیا آشوب در خیابان محکوم است و افراد سیاسی را به موضع گرفتن وا میدارد. اما آنچه در ایران دیده میشود غیر از این است و گویی بعضی افراد و گروه های سیاسی گاهی اوقات از آشوب بدشان نمی آید! گویا بستگی دارد که در زمان آشوب گروه آنها سهمی از قدرت دارد یا خیر
Читать полностью…این که جمهوری اسلامی حق یا باطل است جُدا قابل کنکاش است، ولی منهای معترضین محق، همین که تمام باطل بارها و بارها مقابل این حکومت صف میکشد نشان میدهد این طرف خبری است.
@ahmadkhoei
جعل تصویر حکومت دژخیم، مقدمه اشغال و جنگ
وقتی مردم عراق بعد از کشتار میلیونها نفر از مردم در حوادث مختلف توسط رژیم بعثی شاهد تهاجم بیگانه بودند عملا دفاعی ملی از رژیم صورت ندادند زیرا بالاتر از سیاهی رنگی نمیدیدند و فرقی بین بعث دژخیم و آمریکای متخاصم نمیشناختند. با برنامهای که برای خلع سلاح عراق انجام شده بود عملا آمریکا در حدود بیست روز موفق به اشغال عراق شد.
این مدل، کشور بدون مقاومت، لقمه چربی برای رژیم آمریکاست و اکنون تلاش میکند از جمهوری اسلامی نیز با زور تبلیغات و دروغ و افترا رژیمی همچون صدام در اذهان عوام مردم بسازد که در صورت اقدام به جنگ و اشغال و تجزیه، مردم اقدام به دفاع ننمایند.
این دژخیم سازی و دیوسازی از حکومت جمهوری اسلامی در حالی که به خدا و زمین و زمان قسم میخورد که نکشته است، در کنار عصبی کردن مردم بواسطه مشکلات اقتصادی از راه تحریم، همراه مکمل عملیات روانی روی همین عصبانیت و کینهتوزی، عملا تلاش برای پیمودن همین مسیر و تضعیف روحیه ملی و آمادگی برای پذیرش هر چیزی غیر از وضعیت فعلی است.
شاید آقای پرویز پرستویی یا افرادی مثل او فکر میکنند با متهم کردن حکومت، چه اینچنین ضمنی و چه مستقیم و بیتعارف و با رسمیت دادن افتراها بدون دلیل و شواهد کافی، دلسوزی میکنند ولی عملا مشغول کمک به همین مسیرند،با این هیاهوسالاری چیزی جز تاریکی و سیاهی برای این ملت حاصل نمیکنند.
روشن است کمک به این روند، نه به معنای لاپوشانی خطاهای احتمالی حکومت، بلکه به معنای آتش ریختن روی بلوا و فتنه بواسطه دروغ و اظهار اخبار بدون رعایت انصاف و راستگویی و دقت در صحت ادعاها، جنایتی آشکار علیه این ملت است.
تابع همین، سکوت در برابر این هیاهو و دروغسازی و رسمیت دادن به این همجیت و دروغ، برای همه کسانی تعلقی به این وطن دارند خطای بزرگ و غیر قابل جبران خواهد بود. همگان باید طالب انصاف و راستگویی و دقت در نقل اخبار باشیم و الا جنگلی سوخته عاید این ملت خواهد شد.
@ahmadkhoei
موش نخورت آزادیخواه
@radiosowda
من همیشه منتقد جمهوری اسلامی بودم، هستم و خواهم بود. حتا آن موقع که امیرحسین قیاسی و امثال او از رفتن به تلویزیون ذوق میکردند، با سردر صداوسیما عکس میگرفتند و لوکیشن جامجم میزدند، من از جمهوری اسلامی انتقاد میکردم. آن موقع که شبکه چهار و آموزش تلویزیون به آن شاعر طنزپرداز دوزاری میگفتند بیا و او اگر حتا سر سفره عقد بود، عقد را کنسل میکرد و با سر میرفت برای خواندن دو بیت شعر که بعدش افکت خنده بگذارند، من از جمهوری اسلامی انتقاد میکردم. بد هم انتقاد میکردم. حالا اما این بزرگواران تبدیل شدند به معترض و ما شدیم مالهکش.
@radiosowda
عجب دنیای بیمروتی. ببخشید بزرگواران، دو سال پیش یک رژیم دیگر حکومت میکرد؟ دو سال پیش ظلم نبود که با یک اشارهی بیمخاطبترین شبکه تلویزیون مثل خری که به او تیتاپ داده باشند ذوقمرگ میشدید و چهارنعل میرفتید سر ضبط؟ یا آن موقع هنوز به قدر کافی معروف نشده بودید و به رانت و پول تلویزیون محتاج بودید؟ به خدا قسم الان هم اگر هیچ راهی به جز تلویزیون برای درآمد و شهرت نداشته باشید در کسری از ثانیه مهسا امینی و ظلم و ستم را فراموش میکنید. اصلا من مالهکش نظام. آیا این پخی که شما هستید اسمش آزادگی است؟ شما به خاطر پول و شهرت رفتید تلویزیون و حالا که آن را دارید و نیازی به تلویزیون ندارید، نمیروید. بیخودی ادعای طرفداری از مردم و ایستادن جلوی ظلم را به خود نگیرید که این روزها به اندازه کافی بالا آوردیم. کاری نکنید که مردم و طرفدارانتان به آن طفلکی که کارش در تلویزیون است و جز آن منبع درآمد دیگری ندارد بگویند بیشرف. تا جایی که بزرگان به ما یاد دادند «شرف» در آزاده بودن است نه کار نکردن در ارگان و سازمانی خاص. پس با این اداها برای خود شرف نخرید.
@radiosowda
من منتقد و معترض به جمهوری اسلامی بودم و هستم. از ۹۰ درصد مردان حکومت هم نفرت دارم. اما راه اصلاح را در خانه میبینم نه در خیابان. من با عمل جمهوری اسلامی مخالفم اما با تئوری آن موافقم. با آدمهای جمهوری اسلامی مخالفم ولی با خود آن موافقم. برای تغییر هم باید آدمها و عملها تغییر کند. نه از بیخ تئوری عوض بشود. برای همین با تغییر حکومت آن هم به رهبری علی کریمی و مصی علینژاد و... مخالفم. چون آخر این بازی برایم خیلی تیره و تار است. نمیشود همان کاری که مصی علینژاد و مریم رجوی و پهلوی دوست دارند را انجام بدهی بعد وقتی آنها از شما حمایت کردند به آنها بگویی گوه نخور. فرداروزی که به هدفتان رسیدید، مطمئن باشید مصی علینژاد و مریم رجوی به شما میگویند گوه نخور. چون فردای براندازی حتا اراذل اوباشی که به جرم تجاوز به ناموس مردم در زندان جمهوری اسلامی منتظر اعدام است هم آزاد میشود و انقلابی و ضدحکومت لقب میگیرد و میشود یک کارهی مملکت خیر سر معترضان حکومت.
@radiosowda
علی کریمی و علینژاد با کدام تخصص و سواد میخواهند فردای براندازی جایگزینی برای مدیریت آن مملکت آشفته داشته باشند؟ دخترکان دهه هشتادی میخواهند با سوت و کف و هورا وجب به وجب ایرانمان را حفظ کنند و خاکمان را از نگاه هرزه پانترکها و پانکردها و آلسعودیها محافظت کنند؟ اوکی غیرتش را دارند. اما با کدام تخصص؟ با کدام پشتوانه؟ آمریکا میخواهد برای ما انتخابات برگزار کند؟ همان کشوری که رئیسجمهوری فعلی آن با خورزوخان دست میدهد و رییسجمهور قبلیاش میگفت برای مبارزه با کرونا وایتکس تزریق کنید؟ دوست عزیزم من نمیخواهم شریک خون افرادی باشم که در جنگهای داخلی و دست به دست شدن حکومتها و حملات احتمالی آمریکا و آل سعود و تجزیه احتمالی ایران به ناحق کشته میشوند. کمااینکه ملت مصر و لیبی و عراق و... هیچگاه به سعادت نرسیدند. اما به شرافتم قسم میخورم اگر این اتفاقات بیفتد مثل روز برایم روشن است که باز همین شما مدعیها تبدیل به معرتض میشوید. چون از این شرایط ارتزاق میکنید. چون میخواهید طرفدار پلاستیکی مردم باشید. چون آزاده نیستید. حالا ما مالهکش و شما طرفدار مردم. آن دنیایی هم وجود دارد و مشخص میشود که سکوت ما به ضرر مردم بود یا جوگیری و در آتش دمیدنهای شما. منتها آن روز دهان آنهایی که به خیال طرفداری از مردم، مردم را هول دادند به قعر آتش و جنگ و برادرکشی و تجزیه کشور و... سرویس میشود. چون آن روز خدا مثل آخوندها نیست.
خلاص
@radiosowda
ایران را صرفا شایسته تبعیت از بیگانه دانستند، حقوق بدیهی مردم و آینده و امکان تعیین سرنوشت را فروختند، دست آخر هم که از همه این حراج راضی نشدند ایران را ترک کردند تا به خدمت شرکتهای آمریکایی و کانادایی و غیر از آن در آیند و به اقتصاد و شکوفایی حکومتهای کفر علیه اسلام کمک کنند. این خانم اما حرکتی معکوس دارد، تمام دنیای خود را در معرض ریسک قرار داده تا شرف خود را بخرد... فاصله بین آدمها چقدر زیاد است.
﴿ آیا کسی که مرده بود ، سپس او را زنده کردیم ، و نوری برایش قرار دادیم که با آن در میان مردم راه را پیدا کند، همانند کسی است که در ظلمتها باشد و از آن خارج نگردد؟! این گونه برای کافران ، اعمال ( زشتی ) که انجام می دادند ، تزیین شده ( و زیبا جلوه کرده ) است. ﴾
آیه 9 سوره زمر
🔹 «آریل کورن» کارمند آمریکایی و یهودی بخش بازاریابی شرکت گوگل میگوید که به دلیل اعتراض به عقد قرارداد موسوم به «نیمباس» میان این شرکت با رژیم صهیونیستی، مورد آزار و اذیت مدیران گوگل قرار گرفته و مجبور شده است که استعفا بدهد.
@ahmadkhoei
🔹️تهران-خ فردوسی-سفارت آلمان
کمک رسانی نمادین هموطنان جهت زمستانِ بدون گازآلمان
دوستان درصورت تمایل میتونیدبا ی۲۰لیتری نفت یای کپسول گازبرای کمک به المان به سفارتخانه مراجعه کنن!درسته درزمان جنگ المان سلاح شیمیایی دادبه صدام!ولی مردم ایران معرفت دارن..دوستان هیزم هم پذیرفته میشود
ما که منتظر بودیم همان جریانی که تا دیروز در رثای ترور ناموفق سلمان رشدی قلم میزدند، کار را متوقف نکنند و در سوگ دختر بیگناه دوگین هم بنشینند... مبادا ریا بشود و یک بام و دو هوا. اما اگر دمی از ایشان برآمد؟ خیر! هیچ حس کردند آبروی اوکراینیها بخاطر مواجهه با قلم و تفکر و اندیشه رفته است؟ خیر!
دوگین پدر مگر فراتر از یک تئورسین و اندیشمند و قلم به دست است که اینجور هدف ترور قرار میگیرد؟ و فرق آن در حرمت شعاری قلم، با رشدی چیست که تنفر و کینه را علیه اسلام به مثابه هدف دشمنی رواج میدهد و سوخت جنگ علیه مسلمین مهیا میکند؟ در دنیا فقط اوکراین و غربگرایان تحت حفاظتند و حق دفاع دارند؟ و ترور فقط علیه آنان محکوم است؟ هر کس مقابل آنان باشد مهدورالدم است؟ این چه تعارض رسوایی است.
تازه این نسخه خوشبینانه است که در این دنیای پر ارتباط و تکنولوژی تروریستها نمیدانستهاند که دختر روزنامهنگار او داخل ماشین است. بعید است ندانسته باشند. میتوان تصور کرد که این دختر به عمد و به انتقام با دنائت و رذالت و توحش نازیستی تمام جبهه اوکراینی کشته شده است.
اروپاییهای چشمآبی حق دارند دختر یک اندیشمند را به انتقام از آسیبی که تفکر پدرش زده، تکه تکه کنند. و دنیای ستمکارشان بنشیند و تماشا کند، ولی مسلمین باید سلمان رشدی و امثالش را تحمل کنند که چگونه علیه مسلمین نفرت میکارد و هیزم جنگ مهیا میکند.
@ahmadkhoei
هیس! مسلمان که خشن نمیشود!
در تعریف سرخپوستهای رفرمیست
ملل مسلمان، مللی هستند که پس از ناهار میل شده در قاره آمریکا و نسلکشی دهها میلیون بومی، شام خوبی بهنظر رسیدند. گویا در فرهنگ سرخپوستها فقط "نرمال زیستن" و "صلحطلبی" معیار بود و دفاع و جنگ در برابر متجاوز آنقدرها لازم به نظر نمیرسید، بخاطر همین یک لقمه چپ شدند. خوبی که از حد گذشت، نادان نه تنها خیال بد کرد که خشونتش به نسلکشی رسید و نه تنها نفوس را به خاک و خون کشید که کل تمدن را از میان برد.
شام "خاورمیانهای" اما هنوز برق میزد و قاروقور شکم اروپائیها و شاخه آمریکائی آنها تمامی نداشت. با این حال، مردم خاورمیانه بااصولتر از آن بودند که منتظر بنشینند تا میهمان ناخوانده آنها را میل کند. هر کس اصول داشت اسمش شد بنیادگرا. بنیادگرای بدمزه! سد راه غصب کامل و غلبه بر نفوس و فرهنگ ملل مسلمان در طول این قرنها به خوبی خود را نشان داد: اسلام، بهتنهایی از بین ایسمهای متعدد بیرون آمد و راز بقا را تامین کرد.
در مقابل، مهاجمین گرسنه کوتاه نیامدند، با فیلم و کتاب و رسانه یورش را تکمیل کردند و در راستای عملیات جنگ و اشغال، اسلام عقبماندگی و جهاد و مقاومت در برابر متجاوز، تروریسم معرفی میشود. حالا اگر کسی در این میان چشمانش بیش از حد نیاز باز باشد و فتوای قتل "سر" سلمان رشدی را بدهد، دیگر او عنصر نامطلوب است. اگر چه این "سر" اصلا لقبی است که عموما به شوالیههای نظامی اعطا میشده. حتی اگر خودشان هم فریاد کنند این رمان سلمان رشدی کاربرد فیزیکی و نظامی دارد، سرخپوستهای ایران از حسن ظن و نیت حاضر به پذیرش نیستند.
اسلام، از سوی چهرههایی ناز، صرفا چیزی رحمانی و بیغضب و پیامبر اسلام فاقد اراده حکومت، سیاست، جنگ علیه متجاوز یا کشورگشائی علیه کفر آموزش داده میشود. در حالی که قرآنی که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم آورده، آشکارا آیات جهاد و قتال سخت، علیه موجودیت کفر دارد. برای از بین بردن پایههای عقیده مقاومت، گفتگوی تمدنها و گفتگوی ادیان با ظاهری فریبنده در موسسات بظاهر اسلامی و توسط افراد مسلمان به مثابه سرخپوستهای خوشدل رواج مییابد. گفتگو با دشمن متجاوز واجب حیاتی و با دوست اهل ایستادگی و پایداری عملا بایکوت میگردد و همه چیز برای غصب و نسلکشی "نیمپز" میشود. کارچاقکنهایی که قربانی را برای متجاوز آماده میکنند.
هیس! اسلام دین خشونت نیست، قربانی که نباید خشونت به خرج دهد. خشونت، بمب، اشغال صاحب دارد و مسلمانان نمیتوانند به آن فکر کنند. قربانی باید بنشیند و تجاوز، تعدی، تمسخر دین و مقدسات و تمدن و فرهنگ خود را که آنهم مقدمه اشغال و سلطه است تماشا کند. مسلمین مثل سرخپوستها، موجوداتی عمیقا صلحجو و همواره لبخند به لب هستند که هرگز به سلاح و کشتن دشمن متجاوز فکر نمیکنند. و وقتی هم شخصی از آنها ترور میشود بهتر است تنش را دامنه ندهند و دندان به جگر بگذارند و منتظر ترورهای بعدی باشند. چه نظامی، چه دانشمند هستهای، چه مدیر فعال در سازندگی و غیر از آن. مسلمان خوب، مسلمان ساکت یا مرده است. این چیزی است که از سوی جریان رفرم و باصطلاح اصلاح ایران و منطقه، در همه موسسات موثر اعم از حوزه یا دانشگاه یا شبکههای اجتماعی، تحت نفوذ اشغالگر متجاوز پیگیری میشود و همه آیات جهاد و دفاع قرآن ... و رسول و اهلبیت، قربانی "نفی خشونت" میشود یا مفاهیم مسلمانی چنان بر سر نیزه میروند که گوئی صاحب آن اول و آخر اسلام است در حالی که حاضر نیست دو آیه قتال از قرآن کریم هجا کند.
@ahmadkhoei
سلمانرشدی اوباشی مزدبگیر و فارغ از تحقیق و منطق است که دانش دینی و مقدسات اسلام را به حقارت تمسخر خود گرفته و رمان توهین آمیز مینویسد و طی کمپینهای تبلیغاتی مغرضانه و مهاجم، مورد حمایت موسسات غربی واقع میگردد. اما غرب با دانشمندان و اهل قلم و تحقیق خود که مخالف جریان کلی حاکم بر فرهنگ و دانشند چه میکند؟
۱) رابر فوریسون آیتکن. Robert Faurisson فرانسوی. پرفسور و استاد دانشگاه لیون و سوربن. مورخ. به دلیل ادعای اغراق در هولوکاست بواسطه قلم و مقاله و با روشهای علمی، به بیدادگاههای فرانسه کشیده شد و در اثنای اعتراضات مخالفین خود به شدت مورد ضرب و جرح مدعیان آزادی غربی قرار گرفت.
۲) دیوید ایروینگ، David Irving محقق و مورخ انگلیسی. به دلیل ادعای وجود اغراق در ادعاهای هولوکاست در انگلیس محاکمه شد و مورد ضرب و جرح شدید مخالفین خود قرار گرفت.
این تنها دو نمونه از دهها نمونه خشونت علیه قلم و تحقیق علمی در اروپاست.
@ahmadkhoei
وقتی روی دریایی از دروغ شناوری و راهپیمایی پر از خشونت و آتش خود را «راهپیمایی سکوت» معرفی میکنی، طبیعی است که نیم دوم مصاحبه سردار شهید همدانی را اصلا مورد دقت قرار ندهی، که اراذل و اوباش به خدمت گرفته شده از بدنه خود حامیان میرحسین موسوی جذب شده بودند تا علیه همسنخهای خود اقدام کنند؛ به گفته سردار شهید این نوع از معترضین، از بسیج و سپاه در طول جریان فتنه ۸۳۰ جانباز به جا گذاشتهاند. اینچنین به تجاهل، دامن خود را پاک میکنی؟ پاک شدنی است؟
@ahmadkhoei
نکته!
میرحسین موسوی میگوید حاکمیت نام «بهار عربی» را به «بیداری اسلامی» تغییر داد. سوالی که پیش میآید این است که این نام «بهار عربی» در کجا ثبت رسمی شده بود و از کجا نازل شده بود که کسی نباید تعبیر دیگری در مورد آن به کار میبرد؟ و کجاست آن وحی منزل؟ اینگونه او وابستگی مبتذل فکری مطلق خود را به آنچه در رسانههای غربی تعبیر میشود فریاد میکند ... و از همین نکته معلوم است که بنیان فکری او چگونه ریخته میشود. وقتی نشریه فارینپالیسی به قلم تحلیلگر خود «مارک لینچ» این تعبیر را به کار برد پس دیگر دنیا حق ندارد تعبیر دیگری به کار ببرد. نام این خیزش همین است که کدخدایان گفتند و بس و حد و حدودش همین سهم و جیرهای است که قرار است با کنترل خشم مردم داده شود و کسی از معترضین نباید به اسلام و بیداری اسلامی احوال آن فکر کند. پاها جفت و پشت خط! 😏
@ahmadkhoei
اینستاگرام با دسترسی آزاد و بدون مزاحمت، حاکم فرهنگ و سیاست جامعه روی اینترنت ایران شده و هر روز دهها و بلکه صدها اکانت و محتوای مخالف سیاست و فرهنگ و اراده آمریکا را در ایران حذف میکند و عرف و هنجار خود را به جامعه ایرانی تحمیل میکند.
آیا ایران شایسته این خواری و ذلت مقابل مدیریت مجاهدین خلقی و یهودی صهیونیستی و سعودی اینستاگرامی است؟
ما که یک وجب خاک بیروح ندادیم چطور سالهاست مدیریت نرمالها و هنجارهای روحی و سیاسی و فرهنگی جامعه خود را در دستان دژخیمان قرار دادهایم و بیخیالیم؟
ویدیوی فوق آخرین ویدیویی است که به شکل وسیع از اینستاگرام حذف میشود. اقلا تلگرام که اکنون پشت فیلترینگ قرار دارد اینچنین در فرهنگ و سیاست این ملت دخالت نمیکرد و حاکمیت ملی ما را با این شدت و حدت و تداوم زیر پا نمیگذاشت. سوال این است که این نقض حاکمیت ملی ما تا کی باید تحمل شود به بهانه اقتصاد و فروشگاههای اینستاگرامی، آیا گذر ماهها و سالها برای انتقال تجارت اینترنتی مردم به داخل یا اقلا یک شبکه بیطرف بینالمللی کافی نبوده است؟
@ahmadkhoei
جهان سوم جایی است که مدعیان اصلاح و رفرم آن وطن را دودستی در طبق اخلاص برای ظلم و زور بیگانه قرار میدهند اما سر رفتن و نرفتن مسئولین بر سر صحنه حادثه سیل، عقول مردم را اینچنین به بازی سخیف رقابت انتخاباتی میگیرند تا بازی ، همین بازی چالهمیدانی تویتی سرایت کرده به تیتر روزنامه باشد. تیتر امروز روزنامه شرق نشانه آشکار ورشکستگی جریان مدعی اصلاح است. خدا میداند تاریخ در مورد صرف این هزینه کاغذ و سرمایه انسانی و مالی برای به ثمر رساندن این قاب هنری در خصوص نسل ما و امکان پذیرش چنین سیرکی چه قضاوتی خواهد داشت.
@ahmadkhoei