علی جعفرپور آموزش و فروش اثار هنری . و لوازم خوشنویسی تخصصی و اماتور اولین بار در سمنان @Ali52170 ارتباط با ادمین
#تکنوازان _برنامه ۷۷۸
🔹قطعاتی در دستگاه شور
هنرمندان:
#حبیب_الله_بدیعی: ویولن
#منصور_صارمی: سنتور
#امیرناصر_افتتاح: تنبک
آدمها
همیشه نیاز به نصیحت ندارند
گاهی تنها چیزی
که واقعا به آن محتاجند
دستی است که بگیرد،
گوشی است که بشنود،
و قلبی است که آنها را درک کند .
/channel/alijafarpor
به دشمنانت ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺑﺎﺭ ﻓﺮﺻﺖ ﺑﺪﻩ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﻮﻧﺪ
ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺖ ﯾﮏ ﻓﺮﺻﺖ ﻫﻢ ﻧﺪﻩ
ﮐﻪ ﺩﺷﻤﻨﺖ ﺷﻮﻧﺪ!
ﺯﯾﺮﺍ ﺩﻭﺳﺘﺎنت جای ﻋﻤﯿﻖِ ﺯﺧﻤﻬﺎﯼ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﺩﻗﯿﻖ میدﺍﻧﻨﺪ!
#الپا_چينو
/channel/alijafarpor
ما آدم ها
همیشه صداهای بلند را میشنویم ،
پر رنگها را میبینیم ،
و کارهای سخت را دوست داریم.
غافل از اینکه خوبها آسان میآیند ،
بیرنگ میمانند و بیصدا میروند .
🍃🌷
/channel/alijafarpor
قلب مهمانخانه نیست
که آدم ها بیایند،
دو سه ساعت
یا دو سه روزی توی آن بمانند ؛
و بعد بروند ..
قلب لانهی گنجشک نیست
که در بهار ساخته بشود و در پاییز ،
باد آن را با خودش ببرد ..
قلب
راستش نمی دانم چیست
اما این را می دانم ،
که جایِ آدم های خیلی خوب است .
/channel/alijafarpor
"بر دلی کو در تحیر با خداست
کی شود پوشیده راز چپ و راست "
#مثنوی_مولانا دفترسوم
📘دلی که در جستجوی یافتن راه به سوی خداوند است, به همه ی اسرار دست می یابد
/channel/alijafarpor
🍀🍀🍀🍀🍀🍀
*«رشد مغز در پیری است.»*_
متاسفانه جوان های امروزی میگن پیر شده
مغزش کار نمیکند
خودشان علامه میدانند؟؟
*💢دكتر محمد صفدري متخصص و جراح مغز و اعصاب و فلوشيپ فوق تخصصي نروتروماي مغز و اعصاب و ستون فقرات در كنگره (سلامت و فرهيختگان سالمند) در زاهدان بيان نمود :*
مغز انسان در ۶۰-۸۰ سالگی بیشترین کارایی خود را دارد. متأسفانه، افراد مسن، غالباً افرادی با تواناییهای فکری رو به افول تلقی میشوند درحالیکه مطالعات و پژوهشهای اخیر، خلاف این را نشان میدهد. اما چرا اینچنین است؟
*تحقیقات علمی ثابت کرده است که مشکل اصلی، خودِ افراد مسن هستند. زیرا آنها در زمان بازنشستگی تمام روزِ خود را با تلویزیون سر میکنند(ضروریست بدانیم که تلویزیون ضریب هوشی را کاهش داده و برعکس، رادیو آنرا تقویت میکند) و به این ترتیب سالمندان بعد از سن و سالی، به خود، بی توجه میشوند.*
بسیاری از سالمندان، از بیماریهای جسمی زیادی در رنجند و زیادهروی در مصرف داروهای متعدد، آنها را مسموم کرده و تمایل به انجام کارهای خارج از روال را نیز در آنها از بین میبرد. برخی از دانشمندان استدلال میکنند که مغز یک فرد مُسن، از انعطاف پذیری بسیار بیشتری نسبت به آنچه تصور میشود، برخوردار است. دراین سن نیمکره های معز تعادل بیشتری دارند و فرد قادرست همزمان از هر دو نیمکرهی مغز خودش استفاده کند.
*همگام سازی نیمکرهها "خلاقیت" را افزایش داده و امکان میدهد که فرد مشکلات بسیار پیچیدهای را حل کنید. به همین دلیل، در میان افراد بالای ۶٠ سال میتوان شخصیتهای زیادی را پیدا کرد که اخیراً، کار خود را بعنوان افراد خلاق و نوآور آغاز کردهاند. مطمئناً مغز آنها همانند جوانی سریع نیست، اما "تواناتر" است! به همین دلیل است که با افزایش سن میتوانید تصمیمات خوبی اتخاذ کرده و از احساسات منفی تاثیر کمتری بگیرید.*
اوج فعالیت مغزی در حدود ٧٠ سالگی است، زمانیکه مغز با "ظرفیت کامل" و شادابی تمام و قدرت مطلق و بهینه، شروع به کار میکند. با گذشت زمان، مقدار "میلین" در مغز افزایش می یابد، مادهای که به عبور سیگنال بین نورونها کمک میکند و دقیقاً در ۶٠-٨٠ سالگی است که بدن حداکثرِ مقدار این ماده(میلین) را تولید میکند.
*مغز یک فرد مُسن مسیر صرفهجویی در انرژی را یافته است؛ او از انتخاب راهحلهای فرعی اجتناب کرده و فقط "بهترین" راهحلها را برای حل یک مساله برمیگزیند.*
باید بدانید که:
*۱- با افزایش سن نورونهای مغزی شما نمیمیرند. بلکه اگر کار ذهنی انجام ندهید، ارتباطات ما بین نرونها کم و شیارهای مربوط به آنها محو میشود. (شیارهای مغزی، الگوهایی هستند که رفتار شما را تشکیل میدهند. هرگاه رفتاری ترک شود شیار مربوط به آن، کم عمقتر و کمتر میشود تا حدی که محو میگردد.)*
۲- اختلال حواس، ضعف حافظه و حواسپرتی، به دلیل تمرکز بیش از حد بر اخبار یا اطلاعات بد، ظاهر میشود. بنابراین بکوشید که هرگز بر روی مزخرفات، تمرکز نکنید. خبرهای بد، همیشه وجود دارند اما تمرکز حداکثری شما باید بر رخدادهای نویدبخش و خبرهای خوب معطوف شود. (پیدا کردن خبرهای خوب و تمرکز بر آنها، یک امر کاملاً ارادیست، پس هوشیارانه زندگی کنیم)
*۳- از سن ۶٠ سالگی، انسان از هر دو نیمکره استفاده میکند و سیطره نیمکره غالب از میان میرود. بکوشید که در این سن عادات خود را عوض کنید، با دست مخالف بنویسید، فعالیتهای هنری را آغاز کنید، بطور حرفهای درگیر فعالیتهای ورزشی شوید*
*و حتی رویاهای زندگی خود را از سر بگیرید.*
۴- با یک زندگی سالم و پر از فعالیتهای ذهنی، تواناییهای فکری شما نه تنها کاهش نمییابد، بلکه پیوسته رشد میکند. این مهارتها تازه در ٨٠ سالگی و گاهی در ٩٠ سالگی، به اوج میرسند.
*۵- اگر ضعفهایی چون بینایی، شنوایی، حرکت، لامسه، بویایی و... شما را مضطرب کرده و تواناییهایتان را تحت تاثیر قرارداده، بجای افسردگی و استیصال، هرچه سریعتر بداد خود برسید و بدانید که این نقایص همگی به لطف علم جبران پذیرند (هرگز از کاربرد عینک، سمعک، عصا، ولیچر و... ) نهراسید. بدانید تنها چیزیکه از دست رفتن آن جبران ناپذیر است، قوای فکری و مهارتهای ذهنی شماست، پس سریعا خود را دریابید و اینگونه مهارتها را تقویت کنید.*
۶- از انجام تمرینات ذهنی مداوم و "بویژه چهارعمل اصلی" غافل نشوید، این تمرینات، سهم بسزایی در پویایی ذهنی و جوان نگهداشتن مغز شما دارند.
*شما تا رسیدن به سن شکوفایی ذهنی (٩٠ سالگی) هنوز راه درازی در پیش دارید.*
تا وقتی به این فکر چسبیده اید که
دلیل خوب زندگی نکردنتان بیرون از وجودتان
است هیچ تغییر مثبتی رخ نمیدهد.
🍃💚/channel/alijafarpor
یادمان باشد
همیشه اینگونه زندگی کنیم :
شاد اما دلسوز
ساده اما زیبا
مصمم اما بی خیال
متواضع اما سربلند
مهربان اما جدی
سبز ، اما بی ریا
/channel/alijafarpor
اثر ظلم محال است به ظالم نرسد
/channel/alijafarpor
ایمان بدون عشق شما را متعصب، وظیفه بدون عشق شما را بداخلاق، قدرت بدون عشق شما را خشن، عدالت بدون عشق شما را سخت، و زندگی بدون عشق شما را بیمار میکند.
🥀 خراسانی
/channel/alijafarpor
آرامش آدمها🌸🍃
بـاارزش ترین
حـس دنیـاست🌸🍃
بـراتـون
یـک دنیـا آرامـش🌸🍃
یـک دنیـا تنـدرستی
و یک عالم خوشبختی🌸🍃
از خــدای بزرگ خواستارم🌸
لحظه هاتون پراز عطرگلهای باطراوت🌸
با احترام ؛ جعفرپور
/channel/alijafarpor
ارزش یک احساس
به شدت آن نیست،
بلکه به مدت آن است.
/channel/alijafarpor
گدای عشق نباشیم
بخشنده عشق باشیم
انسان های زیبا ،
همیشه خوب نیستند
اما انسان های خوب همیشه زیبایند .
/channel/alijafarpor
عاشق اگر میشوید
عاشق رفتار آدمها نشوید
آدمها گاهی ،
حالشان خوب است گاهی بد.
رفتارشان متاثر از حالشان است.
عاشق افکارشان شوید،
افکار حتی در بدترین حالت
آدم ها هم تغییر نمیکند
/channel/alijafarpor
"بیایید خود را گول نزنیم. همهی ما از جمله آنان که به اصطلاح تفکر، حرفهی آنهاست اغلب کمابیش دچار فقر تفکریم. همهی ما بسی سهل انگارانه فاقد تفکریم بیفکری مهمانی نهانی است که در جهان امروز همه جا در آمد و شد است. چرا که امروزه روز ما هر چیزی را به سریعترین و ارزانترین طریق فرامیگیریم، تنها از برای آن که به سرعت و فوریت آن را فراموش کنیم. بدین سان گردهمایی از پس گردهمایی برپا میشود. رسوم یادبود هر دم افزونتر از پیش در تفکر فقیرتر و فقیرتر میشوند. یادواره و بیفکری پهلو به پهلوی یکدیگر برپا میشوند."
هایدگر
/channel/alijafarpor
زیبایی زندگی
در آنچه بدست می آوریم نیست
زیبایی زندگی
به راهیست که رفته ایم .
ما در هیچ سرزمینی زندگی نمیکنیم
منزل حقیقی ما
قلب کسانی است که دوستشان داریم
/channel/alijafarpor
اگر می خواهی
رازی را از دشمنان
پنهان بداری،
آن را هرگز پیش
دوستانت فاش مکن.
/channel/alijafarpor
قانون سکوت از اصول معنوی بسیار مهمی است.
گاه با بیان کردن تجربه خود میخواهیم فخر فروشی کنیم. هنگام بیان کردن تجربه خود باید اطمینان حاصل کنید که به طرف مقابل کمک کنید که درک بهتری از تجربهاش پیدا کند.
همان گونه که صحبتهای دیگران روی کالبدهای مختلف شما اثر میگذارد...بیان تجربههای شما نیز بر دیگران تاثیر میگذارد.
بیشتر بشنوید و قانون سکوت را یاد بگیرید. وقتی از قانون سکوت پیروی میکنید. کمتر کسی از تجربههایتان آگاه خواهد شد. در مسیر معنوی بنا نیست گروهی در دو طرف راه بایستند و شما را تشویق کنند.
پاراماهانسا یوگاناندا
/channel/alijafarpor
"ازدواج قورباغه و کانگورو"
قورباغه به کانگورو گفت: من و تو میتوانیم بپریم. پس اگر با هم ازدواج کنیم بچه مان میتواند از روی کوه ها یک فرسنگ بپرد، و ما میتوانیم اسمش را «قورگورو» بگذاریم.
کانگورو گفت: "عزیزم" چه فکر جالبی! من با خوشحالی با تو ازدواج میکنم اما دربارهی قورگورو، بهتر است اسمش را بگذاریم «کانباغه».
هر دو بر سر «قورگورو» و «کانباغه» بحث کردند و بحث کردند.
آخرش قورباغه گفت: برای من نه «قورگورو» مهم است و نه «کانباغه». اصلا من دلم نمیخواهد با تو ازدواج کنم.
کانگورو گفت: بهتر.
قورباغه دیگر چیزی نگفت. کانگورو هم جست زد و رفت. آنها هیچ وقت ازدواج نکردند، بچهای هم نداشتند که بتواند از کوهها بجهد و تا یک فرسنگ بپرد. چه بد، چه حیف که نتوانستند فقط سر یک اسم توافق کنند.
این قصهی زیبا از شل_سیلور_استاین مفهوم جالبی دارد.
«پتانسیل موجود برای دستاوردهای بزرگ، قربانی اختلاف نظرهای کوچک می شود.»
هر آدمی درون خود کوزهای دارد که با عقاید، باورها و دانشی که از محیط اطرافش میگیرد پر میشود. این کوزه اگر روزی پر شود یاد گرفتنِ آدمی تمام میشود. نه که نتواند، دیگر نمیخواهد چیز بیشتری یاد بگیرد. پس تفکر را کنار میگذارد و با تعصب از کوزهی باورهایش دفاع میکند و حتی برای آن میمیرد اما آدم غیر متعصب تا لحظهی مرگ در حال پر کردن کوزه است و صدها بار محتوای آن را تغییر میدهد.
اگر شما مدتی ست که افکارتان تغییر نکرده، بدانید که این مدت فکر نکردهاید. آب هم اگر راکد بماند فاسد میشود!
آنچه ما را ویران میکند باورهای غلط و تعصباتی است که به خودمان اجازهی دگربینی و دگرگونی آنها را نمیدهیم.
به قول نیچه: «باورهای غلط از حقایق خطرناک، ویران کننده ترند.»
/channel/alijafarpor
فرزانه کجا میداند لذتِ رسوایی
دیوانه کجا میخواند دفترِِ دانایی
چون لاله اگر بگزیدم گوشهی صحرا را
حالِ دگری دیدم در حالتِ تنهایی
همچون سروِ سهی، دارم دستِ تهی
آزاده و آزادم
بر گل سایه فکن، گل در سایهی من
من بیثمر افتادم
عشقت طوفان، دل همچون دریا باشد
این دریا را خواهم طوفانزا باشد
عشقت طوفان، دل همچون دریا باشد
این دریا را خواهم طوفانزا باشد
ای بیگانهی دل، شو همخانهی دل
من شمعِ سحرگاهم، لبخندِ سحر خواهم
برگو به صیادم به کنجِ قفس بُردی از یادم
چو شاد از جفایی چه غم با جفایِ تو شادم
با من نیامیزی ز تاثیرِ آهم نپرهیزی
چنان سایهی بختِ من از کنارم گریزی
بر پا کنی آشوبِ قیامت را
بنمایی اگر قد و قامت را
دل اگر که وفا نکند چه کند
به تو گر که دعا نکند چه کند
من و خونجگری، تو و فتنهگری
مهِ من چو جفا نکند چه کند
چو جفا به صفا نکند چه کند
🌹/channel/alijafarpor
" ای دریغا عرصه افهام خلق
سخت تنگ آمد ندارد خلق حلق"
_مولانا
📘ای دریغ که مردم حقایق را در نمی-
یابند. چون ظرفیت وجودی خود را
برای درک حقایق بالا نبرده اند...
/channel/alijafarpor
آدمها مانند پنجرههایی با
شیشههای رنگیاند.
وقتی آفتاب میتابد برق میزنند
و میدرخشند، اما وقتی تاریکی
سایه میگسترد، زیبایی حقیقی
آنها فقط درصورتی
هویدا میشود که نوری در
درونشان باشد.
الیزابت کوبلر راس
/channel/alijafarpor
*این دستخط که قدیمیترین خط فارسی در ژاپن است در سال ۱۲۱۷ میلادی (۸۰۵ سال پیش) توسط راهب بودایی بنام «کیوسه» وارد ژاپن شد.*
*کیوسه درحاشیه این کاغذ نوشته است سال ۱۲۱۷ در گوانگجو چین با ۳فرد خارجی ملاقات کردم و از آنها خواستم که به خط خودچیزی برایم بنویسند آنها این دستخط را نوشتند به این برگه دستخط «نان بانموجی» گفته بودند یعنی خط مردمان بیگانه دو بیت اول این دستخط به شرح زیر است:*
*جهان خرمی با کس نماند*
*فلک روزی دهد روزی ستاند*
(اثر اسعد گرگانی در کتاب ویس و رامین)
*جهان یادگارست و ما رفتنی*
*بمردم نماند به جز مردمی*
(اثر فردوسی در شاهنامه)
*برای اولین بار استاد «هاندا» از پژوهشگران ژاپنی در سال ۱۹۰۹ متوجه شدکه این دستخط فارسی است و آن را طی سخنرانی در دانشگاه کیوتو معرفی کرد و در سال ۱۹۵۰ جزو آثار ملی ژاپن به ثبت رسید دستخطی که ابتدا خیلی بی اهمیت دیده میشد اکنون تنها سند تاریخی مراودات فرهنگی ایران و ژاپن است.*
*به طور تقریبی این سند مربوط به دوران کودکی شیخ اجل سعدی می باشد و از سرایش شاهنامه بیش از دو قرن می گذشته است.*
/channel/alijafarpor
زمان مانند یک رودخانه است.
هرگز نمی توانیم،
به یک آب دو بار دست بزنیم.
زیرا آن جریان آبی که از مقابل ما گذشت دیگر باز نمیگردد .
از تمام لحظات زندگیمان لذت ببریم.
🦋
/channel/alijafarpor
🍃🌹🍃
عیدست غبار سر راه تو توان شد
قربانی قربانِ نگاه تو توان شد
باید همهتن دلشدو آشفتو جنونکرد
تا محرم گیسوی سیاه تو توان شد
✨ بیدل دهلوی ✨
نوروز رسمی فراتر از هرسنت و هماهنگ با هرآئینی، در قامت فرهنگو هنرو معنویت، همچون نگارگریو موسیقیو دستافشانی، همه نورست و شور و طراوت، سرشار عطر تازگی و جوانی و آکنده از طعم عشق و دوستی
نوروز فصل تعادل بهاری و نماد تعامل جسم و جان آدمی، فصل کنارنهادن کینهها و پاسِ دوستیها و آبیاری باغچه خویشیها
نوروز نماد پیروزی نیکی بر بدی و نشان برتری زیبایی بر زشتی، باران صلح و آبشار آشتی، و خانهتکانی دل و جان و دورداشتن پلشتی و آلودگی از آشیان روح و روان، و هنگام تازگی و شادابی انسان
✨و خوشبخت ما اهالی کشورهای حوزه نوروز که باچنین فرهنگ غنی و پُر رمز و راز به استقبال سال نو میرویم
🌹نوروز خجسته🌹
چه سنگ رابه کوزه بزنیم
چه کوزه را به سنگ
شکست با کوزه است .
دلها خیلی زود از حرفها میشکنند
مراقب گفتارمان باشیم .
/channel/alijafarpor
*در زمان تدريس در دانشگاه پرينستون، دکتر حسابي تصميم مي گيرند سفره ي هفت سيني براي انيشتين و جمعي از بزرگترين دانشمندان دنيا از جمله "بور"، "فرمي"، "شوريندگر" و "ديراگ" و ديگر استادان دانشگاه بچينند و ايشان را براي سال نو دعوت کنند*...
آقاي دکتر خودشان کارت هاي دعوت را طراحي مي کنند و حاشيه ي آن را با گل هاي نيلوفر که زير ستون هاي تخت جمشيد هست (لوتوس) تزئين مي کنند و منشا و مفهوم اين گل ها را هم توضيح مي دهند.
چون مي دانستند وقتي ريشه مشخص شود براي طرف مقابل دلدادگي ايجاد مي کند.
دکتر مي گفت:
"براي همه کارت دعوت فرستادم و چون مي دانستم انيشتين بدون ويالونش جايي نمي رود، تاکيد کردم که سازش را هم با خود بياورد.
همه سر وقت آمدند اما انيشتين 20دقيقه ديرتر آمد و گفت:
چون خواهرم را خيلي دوست دارم خواستم او هم جشن سال نو ايرانيان را ببيند.
من فورا يک شمع به شمع هاي روشن اضافه کردم و براي انيشتين توضيح دادم که ما در آغاز سال نو به تعداد اعضاي خانواده شمع روشن مي کنيم و اين شمع را هم براي خواهر شما اضافه کردم.
به هر حال بعد از يک سري صحبت هاي عمومي، انيشتين از من خواست که با دميدن و خاموش کردن شمع ها جشن را شروع کنم.
من در پاسخ او گفتم:
ايراني ها در طول تمدن 10هزار ساله شان حرمت نور و روشنايي را نگه داشته اند و از آن پاسداري کرده اند.
براي ما ايراني ها شمع نماد زندگيست و ما معتقديم که زندگي در دست خداست و تنها او مي تواند اين شعله را خاموش کند يا روشن نگه دارد."
آقاي دکتر مي خواست اتصال به اين تمدن را حفظ کند و مي گفت بعدها انيشتين به من گفت: "وقتي برمي گشتيم به خواهرم گفتم حالا مي فهمم معني يک تمدن 10هزارساله چيست.
ما براي کريسمس به جنگل مي رويم درخت قطع مي کنيم و بعد با گلهاي مصنوعي آن را زينت مي دهيم اما وقتي از جشن سال نو ايراني ها برمي گرديم همه درخت ها سبزند و در کنار خيابان گل و سبزه روييده است."
بالاخره آقاي دکتر جشن نوروز را با خواندن دعاي تحويل سال آغاز مي کنند و بعد اين دعا را برای مهمانان تحليل و تفسير مي کنند...
به گفته ي ايشان همه در آن جلسه از معاني اين دعا و معاني ارزشمندي که در تعاليم مذهبي ماست شگفت زده شده بودند.
بعد با شيريني هاي محلي از مهمانان پذيرايي مي کنند و کوک ويلون انيشتين را عوض مي کنند و يک آهنگ ايراني مي نوازند.
همه از اين آوا متعجب مي شوند و از آقاي دکتر توضيح مي خواهند.
ايشان پاسخ می دهند که موسيقي ايراني يک فلسفه، يک طرز تفکر و بيان اميد و آرزوست.
انيشتين از آقاي دکتر مي خواهند که قطعه ي ديگري بنوازند.
پس از پايان اين قطعه که عمدأ بلندتر انتخاب شده بود انيشتين که چشم هايش را بسته بود چشم هايش را باز کرد و گفت:
"دقيقا من هم همين را برداشت کردم و بعد بلند شد تا سفره ی هفت سين را ببيند..."
آقاي دکتر تمام وسايل آزمايشگاه فيزيک را که نام آنها با "س" شروع مي شد توي سفره چيده بود و يک تکه چمن هم از باغبان دانشگاه پرينستون گرفته بود.
بعد توضيح مي دهد که اين در واقع هفت چين يعني 7 انتخاب بوده است.
تنها سبزه با "س" شروع مي شود به نشانه ي رويش...
ماهي با "م" به نشانه ي جنبش،
آينه با "آ" به نشانه ي يکرنگي،
شمع با "ش" به نشانه ي فروغ زندگي و ...
همه متعجب مي شوند و انيشتين مي گويد آداب و سنن شما چه چيزهايي را از دوستي، احترام و حقوق بشر و حفظ محيط زيست به شما ياد مي دهد.
آن هم در زماني که دنيا هنوز اين حرف ها را نمي زد و نخبگاني مثل انيشتين، بور، فرمي و ديراک اين مفاهيم عميق را درک مي کردند.
يک کاسه آب هم روي ميز گذاشته بودند و يک نارنج داخل آب قرار داده بودند.
آقاي دکتر براي مهمانان توضيح مي دهند که فلسفه ی اين کاسه 10هزارسال قدمت دارد.
آب نشانه ي فضاست و نارنج نشانه ي کره ي زمين است و اين بيانگر تعليق کره زمين در فضاست.
انيشتين رنگش مي پرد عقب عقب مي رود و روي صندلي مي افتد و حالش بد مي شود.
از او مي پرسند که چه اتفاقي افتاده؟
مي گويد:
"ما در مملکت خودمان 200 سال پيش دانشمندي داشتيم که وقتي اين حرف را زد کليسا او را به مرگ محکوم کرد اما شما از 10هزار سال پيش اين مطلب را به زيبايي به فرزندانتان آموزش مي دهيد.
علم شما کجا و علم ما کجا؟!"
خيلي جالب است که آدم به بهانه ي نوروز يا هر بهانه ي خوب ديگر، فرهنگ و اعتبار ملي خودش را به جهانيان معرفي کند.
برگرفته از کتاب خاطرات دکتر محمود حسابی بنام استاد عشق که توسط فرزندش ایرج حسابی چاپ و نشر گردیده،خواندن این کتاب را به همه عزیزان بخصوص فرزندان آنها پیشنهاد می کنم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ/channel/alijafarpor
نيمه گمگشتهات را دير پيدا ميكني
سر بجنباني خودت را پير پيدا ميكني
در مدار روزگار و گردش چرخ فلك
عاقبت روزي تو هم تغيير پيدا ميكني
كودكي چون بادبادك با نسيمي ميرود
خويش را بازيچه تقدير پيدا ميكني
عشق را در انتظار تلخ و بيپايان خود
در غروب جمعهاي دلگير پيدا ميكني
ميرسي روزي به آن چيزي كه ميخواهي ولي
در رسيدنهاي خود تغيير پيدا ميكني
چشم ميدوزي به او از دور و ميپرسي چرا
نيمه گمگشتهات را دير پيدا ميكني...
#ساناز_رئوف
/channel/alijafarpor
گاهی،
خیلی چیز ها داریم
اما بی مهابا
محو تماشای نداشته هایمان هستیم
/channel/alijafarpor