با سلام این کانال عمومی علیرضا شیداست سپاس از حضورتان
ارسال مجدد
👇ببینم کی چراغ اول را روشن می کند
دوست دارم فعالیت خود را در ایتا گسترش دهم چنانچه در گروههایی هستید که می توانید حقیر را به آنها اضافه کنید و یا لینک آن را برایم بفرستید سپاسگُزار خواهم شد.
۰۹۱۳۷۱۰۳۲۴۰شماره حقیر در ایتا
کانال...........👆
به خرمنی که بُلند است دود از آن ، نظری کُن
هُنر به زندگـــــــــــــــی ام آتشی زده که ندانی
🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥
#علیرضاشیدا
دوستان اغلبِ تبلیغ هایی که علیه ایتا می کُنند، حقیت ندارد، یک کلیپ خیلی خیلی ملایم از ایتا را آورده ام تا خودتان قضاوت کنید..، همان پست هایی که در تلگرام می گذارم در ایتا هم می گذارم هنوز هم کسی نگفته که ... به چند
Читать полностью…در سال ۱۳۴۷ شمسی پدرم در یکی از مناطق مرکزی کاشان یک خانه ی چهارصد و سی متری تکمیل را با شش تا اطاق پنج دری دو تا سرداب، یک پس سرداب سه تا پستو دو تا بالا خانه و یک باغچه سی متری و یک حوضِ بزرگ ، با آب وبرق خریداری می کند به این شرط مبلغ چهارده هزارتومان در بیست و هشت قسط مساوی ماهیانه (پانصد تومان )با پرداخت قسط اول خانه را کامل در تصرف بگیرد(دیروز دریکی از خیابان های همان شهر در نزدیکی همان خانه، یک نان سنگک از آزاد پزی خریدم چهارده هزار تومان) راستی سالگرد وفات پدرم هست ،پدر روحت شاد!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فقط، مجنون نمازِ عشق می خواند
نمــــازی بهتر از این هم مگر هست؟
#علیرضاشیدا
قَدرِ صدها آسمان غم داشتم، در ابتــــــدا
در زمین جــــا دادنِ من،کارِ آسانــــی نبود
#علیرضاشیدا
به مسجد رفتنِ ما طاعتی ظاهر پرستانه ست
خُدا را می شود صد جورِ دیگر هم عبادت کرد.
#علیرضاشیدا
با توکُل بر خُـــــدا بر قلبِ دریا می زند
کشتی بی ناخُدایِ من در این امواج تُند
#علیرضاشیدا
یک بار آمــــــدی به سُراغم به اشتباه
تکرار کُن خطایِ خودت را ،دوباره هم
#علیرضاشیدا
خسیس بود و نبودش یکی ست در واقع
تبر ، به جانِ درخـــــتانِ خُشک لُطف کُند.
#علیرضاشیدا
بدونِ آمــــــدن مرگ ، در تمامِ جهانِ
درختِ آرزویِ هیچکس نـــمی خشکد
#علیرضاشیدا
به قصدِ خیر اگر دانه ای بیفشانی
خدای خرمنی از آن به تو ببخشاید
#علیرضاشیدا
رازِ عطشانی نکُن افشا که دُنیایِ خسیس
جـــرعه یِ آبی نخواهد داد هرگز تشنه را
#علیرضاشیدا
برایِ این که نشاند به تخت خاریِ را
زمانه صد گُلِ بیخـــــار را به باد دهد
#علیرضاشیدا
وقتی تو هستی در امــــــانم از پریشانی
ای مـــــــاه گیسویِ بلندت هست یلدایم
#علیرضاشیدا
بگو! به ساقی مجلس : پیاله را ببرد زود
خمار چشم تـو هستم، شراب میل ندارم
#علیرضاشیدا
هـوایِ بی هُنری کُن که در محیطِ! هُنر
هزار تشنه دهد جان و هیچ آبی نیست
#علیرضاشیدا
نانی که پانصد ملیون تومان از کار درآمد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حمتن خبر دارید که دیه یک چشم حدود پانصد ملیون تومان است، جوانی کم درآمد و مفلوک اخیراًصبح از خواب بر می خیزد که برود نان بگیرد در مسیر نانوایی ماشینی با سرعتی کمی غیر معمول در حالِ حرکت بوده که سنگ ریزه ای زیر لاستیکش قرار می گیرد و پرتاب می شودوچشم این بنده خدا را تخلیه می کند، بیچاره نه نان خرید ، نه راننده ای که ماشینش مقصر ماجرا بود شناسایی شد.(این را به اشتراک گذاشتم تا حتی المقدور خروج و سفرهای غیر ضروری دور و نزدیک خود را حذف کنید)
یاد این بیت معروف افتادم:
بخت از هر کسی که برگردد
اسب او در طویله خر گردد
فقط، مجنون نماز عشق می خواند
نمــــازی بهتر از این هم مگر هست؟
#علیرضاشیدا
باعثِ صدهزار بدبختی ست
حالم از اسمِ جنگ می گیرد
#علیرضاشیدا
مثلِ فرهـــــــاد ، دهانِ دلِ من، تلخ شُده
مایلم گـــــــوش کُنم قصّه یِ شیرینِ تو را
#علیرضاشیدا
دائم به جانِ کشتیِ من ، زخــم می زنند
این مـــوج هایِ بی سر وپایِ زبان نفــهم
#علیرضاشیدا
قسم به حضرتِ حافظ، قسم به عشق و غزل
که عاشقانه ترین شعـــــــرِ من برایِ تو بود
#علیرضاشیدا
عُمر: یک ساعت پُر نقصِ ، بدونِ نظم است
که به دلخواهِ خودش ،دست کشد از کارش
#علیرضاشیدا
خــــــــیالِ خُشک شُدن در سرش نمی آید
درختِ آرزویِ من ، نمادِ جان سختی ست
#علیرضاشیدا
درختِ علم، با کسبِ تواضع بار می گیرد
غُرورِ آفتت تا زنده باشد
در تو ، نادانی
#علیرضاشیدا
(۱)
یکی تازه دکترای ادبیات گرفته بود و من با توجه با آشنایی زیادی که با ایشان داشتم ، در یک جلسه ی غیر رسمی پیش از شروع جلسه با اضافه کردنِ آقا به اسمِ کوچکشان ایشان را صدا زدم، با بر آشفتگی تمام در حضور پنج شش نفر گفت آقاااااااااای شیدا لطفن هیچ وقت اسمِ کوچک من را صدا نزنید
******
(۲)
با چند نفر ازجمله استاد شهاب تشکری آرانی رفته بودیم مشهد به استاد محمد قهرمان زنگ زدم گفتم استاد: با جمعی از دوستان
مشهدیم، فرمودند: عصر شعرا خونه ی ما هستند شما هم بیائید، آدرس وکیل آباد را داد و رفتیم، ما زودتر از همه رسیدیم ، استاد طبقه ی اول آماده ی استقبال بود ما از طبقه ی هم کف که می خواستیم بالا بریم زرق و برق پله ها چشممان را گرفت و جمع بیست نفری ما کفش هایشان در طبقه ی همکف کندند تا پله های خانه ی ایشان کثیف نشود، در را که زدیم استاد آمد لب در ، به پاهای برهنه ی ما نگاه کرد و گفت: کفش هایتان کو؟ گفتم نخواستیم پله هایتان را کثیف کنیم، استاد گفت : فدای سرتان بروید با کفش هایتان بیائید، و هر کدام که نپذیرفتند خودش با گشاده رویی رفت کفش هایشان را آورد، پشت سماور نشست و برای همه چایی ریخت، محمد قهرمان کم شخصیتی نبود ،خدمات ایشان به دنیای ادبیات و شعرای سبک اصفهانی فراموش نشدنی است و خود ایشان از ایل و تبار شاهزادگان قاجار بود، همه حتی شخص اول مملکت او را می شناخت ،وقتی از دنیا رفت👇
پیام تسلیت در پی درگذشت آقای محمد قهرمان
حضرت آیتالله خامنهای در پیامی، درگذشت آقای محمد قهرمان -شاعر بزرگ خراسان و از چهرههای ماندگار و برجستهی شعر و ادب فارسی- را تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
با دریغ و افسوس، خبر درگذشت شاعر بزرگ خراسان آقای محمّد قهرمان را دریافت کردم. خاموششدن این چشمهی فیاض شعر فاخر و غزل پرنکته و آراسته، هر آشنای شعر و ادب معاصر را دچار تأسف و اندوه میسازد و آشنایان شعر ممتاز او و خود آن شخصیت متین و باوفا و آن ذهن مواج و ژرفبین و مضمونیاب را بسی بیشتر.
قهرمان بیشک یکی از چهرههای ماندگار و برجستهی شعر و ادب فارسی، و غزل او یادآور شاعران بزرگ سبک هندی است. اینجانب درگذشت این دوست دیرین و باصفا را به جامعهی ادبی کشور و به ادیبان و شاعران خراسانی و بهویژه به همسر گرامی و فرزندان ایشان تسلیت میگویم و آمرزش الهی را برای وی مسألت میکنم.
سید علی خامنهای
۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۲
پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) -
تو خود حدیث مفصل از مقایسه ی فرد اول و دومی که عرض کردم بخوان
روحِ استاد محمد قهرمان شاد🌺🌺🌺
ثروت تو ، پنبه و کاه است ای کوتاه فکر
شوخــــــی بیجا چرا با تلَ آتش می کُنی
#علیرضاشیدا
خاطره ای نه چندان شیرین به مناسبت روز حافظ
سالها پیش شب نیمه یِ شعبان به مراسمی دعوت شدم، مداحی که هنوز هم در قید حیات هستند، تشریف آوردند که به مناسبت نیمه ی شعبان بخوانند، این غزل حافظ را شروع کرد
/مژده ی وصل تو کو کز سرِ جان برخیزم/ و گاهی اوقات هم در پایان ابیات غزل یک امام زمان (ع)چاشنی آن می کرد، تا به این بیت غزل رسید،/ گر چه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم کش/ تا سحرگه ز کنار تو جوان برخیزم/ متاسفانه با وقاحت تمام این بیت را هم خواند، خواندن غزل حافظ منافاتی با امام زمان (ع )گفتن گاه و بیگاه ایشان نداشت اما شرطش این بود که از خواندن بیت مورد اشاره احتراز کند ،که متاسفانه نکرد.
یلدا درختِ ریشه داری هست و با عشق
گسترده سایه بر سرِ فـــــــرهنگِ ایــران
دارد هـــــزاران سال با مــــــــــا آشنایی
شیرین دهن ها می شود از میوه ی آن
#علیرضاشیدا
بگو! به ساقی مجلس : پیاله را ببرد زود
خمار چشم تـو هستم، شراب میل ندارم
#علیرضاشیدا
چشم بر راهیم ای خورشیدِ فردایی بیا
ای امــــان بر هم زن شبهایِ یلدایی بیا
#علیرضاشیدا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگرچه شبی که در شعر به آن اشاره می شود با شب یلدای که در زیر به بزرگداشت آن سفارش می شود متفاوت است؟!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گرامیداست یلدا احترام گذاشتن به
نیاکان ایرانی تبار و فرهنگ غنی ایران
عزیزمان است