در من دختريست که ماه هاست خودش و خاطراتش را بالا مياورد...:)
دوست گلم معیار فقط ذاته
اگر برای پول یا ظاهر یا موقعیت با کسی رابطه دارین اون معیار نیست، اون قیمتتونه
پنجره ای که بهت آسیب میزنه رو ببند مهم نیست منظرش چقدر زیباست.
Читать полностью…من حتی از بیان غمهای تکراریم، از خودم خجالت میکشم...
Читать полностью…قدر سه نفر رو بدون
اونیكه زود سين ميكنه،
اونیكه برات آهنگ ميفرسته،
اونیكه رفتارش هيچ وقت با تو عوض نميشه.
بزرگ ترین نیرو برای رشد زمانی اتفاق میفته که میفهمی مطلقا هیچ آدمی برای موفقیت تو قدمی برنخواهد داشت و به کمکت نخواهد آمد!
Читать полностью…دروغ چرا؟ راستش دیگه اعتماد به نفس شروع و بودن در یک رابطه رو از دست دادم. حس میکنم برای هیچکسی کافی نیستم. دلم میخواد یه غار تنهایی برای خودم درست کنم و همونجا هم بمیرم.
Читать полностью…احساس میکنم امشب تموم «نا» ها هستم
ناراحت، ناکافی، نادرست، ناامید، ناامن، نابلد، ناچیز و احتمالا ناپدید
من واقعا خیلی دلم میشکنه وقتی آدمها اونقدری که دوستشون دارم دوستم ندارن.
Читать полностью…نمیدونم چی به سرم اومده که همش خودمو با بقیه مقایسه میکنم و احساس میکنم عقبم. من آدم رقابت و حسادت و حسرت و این چیزا نبودم. این موجود سرزنشگر بداخلاق رو کی گذاشته تو مغزم؟ چرا ولم نمیکنه؟ خسته شدم ازش.
Читать полностью…خوشگلی و زشتی آدما هیچ ربطی به فرم اعضای صورتشون نداره، فقط و فقط بستگی به این داره که کی داره نگاهشون میکنه!
Читать полностью…« هر که فهمش بیشتر درد فراوان می کشد
بین آدم ها کسی تنها تر از انسان نبود...»
-احمد جم
خیلی سخت بود ولی طی این مدت فهمیدم هر چی بیشتر سعی کنم خودم رو به آدمها بفهمونم همه چی سختتر میشه و فایدهای نداره، انگار قراره این قسمت از زندگیم رو بیشتر با خودم وقت بگذرونم تا بودن در کنار آدمهایی که واقعا اون کسی نمیشن که کنارشون میتونم خودم باشم.
Читать полностью…وقتی کسی خیلی سردش میشه و بعدش آفتاب بهش میخوره، همونجا میمونه چون حس فوقالعاده خوبی داره، بعضی آدمها هم همینطورن، دلت میخواد همونجا پیششون بمونی.
Читать полностью…واقعا چرا هیچی تو این دنیا راحت نیست؟ نه آدمها راحتن، نه خوشگل بودن راحته،نه پوست خوب داشتن راحته، نه خوش هیکل بودن راحته، نه کار پیدا کردن راحته، نه درس خوندن راحته. کلا زنده بودن راحت نیست.
Читать полностью…+ بدترین لحظه؟
- لحظهای که نمیدونی کم تلاش کردی یا واقعا نمیشد.
برای مدت طولانی قوی موندم و سعی کردم هیچی رو به روی خودم نیارم الان حس میکنم از پنجتا قاره گذشتم، اقیانوسها رو شنا کردم، خشکیها رو دویدم، تموم این مسیر رو جنگیدم، روزها و شبهای سنگینی رو از سر گذروندم و حالا بخاطر خار کوچیکی که به انگشتم رفته از پا در اومدم و دارم گریه میکنم.
Читать полностью…واقعا گور پدر هرکی که باعثشه فکر کنی کاش یکی دیگه یا یه جور دیگه بودی.
Читать полностью…من انقدر آدم کله شق و سرسختیام که هیچوقت، هیچی باعث نمیشه زمین بخورم یا کم بیارم، هیچی نمیتونه متوقفم کنه، شاید باعث شه گریه کنم، لاغر شم، دردم بیاد ولی در نهایت از پسش برمیام.
Читать полностью…افرین عزیزم حالا وقتشه که بری زیر پتو و قسمت بعدی سریالتو ببینی،اصلا انگار نه انگار که بیرون پتو چه اتفاقایی داره میافته.
Читать полностью…احتیاج دارم به خبر خوب، به هدیهی بیمناسبت، به دیدن اتفاقی و غیر منتظرهی کسی که سالهاست ندیدمش، به شنیدن یه تعریف از کسی که فکر میکردم به چشمش آدم مهمی نیستم، به چندتا شاخه گل، به برگشتن عادتهای خوب قدیمی که خیلی وقته کنار گذاشته شدن، به انگیزه، به امید، به پول، به عشق..
Читать полностью…وضع روحیم مثل وقتیه که یه تست استوکیومتری رو حل کردم، ولی جوابش توی گزینها نیست...
Читать полностью…کندن نقاب قوی بودن عجیب سخته، چون انتظار بقیه ازت شکل گرفته و باید همشونو نا امید کنی، ولی تا کی میخوای نقش بازی کنی.
Читать полностью…او تلاش میکرد که حالش خوب شود و انسان شادی باشد، قدم میزد، میرقصید، گریه میکرد، با دوستانش وقت میگذراند، کتاب میخواند، سفر میرفت، اما هرچقدر که تقلا میکرد، باز هم چیزی از سنگینی قلبش کم نمیشد. انگار خلأ ای در او بود که با هیچ چیز پر نمیشد.
Читать полностью…