میدونی چرا دوران بچگی شیرینه؟
چون در بچگی گذشتهای وجود نداره.
هرچه هست آینده هست.
بار سنگین گذشتهست
که ما آدما رو خسته میکنه...
دلم میخواد یه نفر باشه که همه چیرو بندازم گردن اون. همهی روزای سخت رو . همهی این مرگهایی که دارن جلوی چشمم رژه میرن. همهی حالخرابیهای مغزم و قلبم، که هیچکس پیدا نشد باهاش راجبش حرف بزنم. همهی زخمای کهنه و تازه. دلم میخواد یه نفر باشه که سرش داد بکشم. جیغ بزنم. گریه کنم و اون خوب بفهمه که چه گندی گرفته وجودمو. هیچی رو نمیفهمم. همه چی برام سنگین شده. اونقدر سنگین که حس میکنم قلبم زیر این همه سنگینی له و سِر شده. دلگیرم. اونقدر دلگیر که میخوام همه چیو روی سر تا پای دنیا بالا بیارم. دلم میخواد یه نفر باشه که همه چی رو بندازم گردن اون ..
.
هرچند میدونم هیچوقت هیچکس مقصر نبوده.
همه چیز تقصیر خودمه.
یاد بگیرید تا نخواستن ، کاری نکنید؛
تا خودشون نخواستن ، کسی رو نصیحت نکنید!
تا خودشون نخواستن ، به کسی کمک نکنید!
تا خودشون نخواستن ، حرفی راجب چیزی نزنید!
تا خودشون نخواستن ، بهشون نگید عیباشونو!
اینو میخوام بگم که ، به خودتون ارزش بدید و تا وقتی لازم نشده ، خودسرانه حرفی ، نزنید! هی چپ برید راست برید ، کمک کنید تا بشه وظیفتون! البته ک این کارا واسه آدمای دورته و همیشه استثنایی هست که وقتی دیدی به کمک نیاز داره خودت کمکش کنی! ولی نزار حتی تو این مواردم ، کارت تبدیل به وظیفت شه!
♡
به حرمت نان و نمکی که با هم خوردیم
نان را تو ببر که راهت بلند است و طاقتت کوتاه!
نمک را بگذار برای من میخواهم این زخم همیشه تازه بماند
میدونی چرا میگن " دلت دریا باشه "
وقتی یه سنگو تو دریا میندازی
فقط برای چند ثانیه اونو متلاطم میکنه
و برای همیشه محو میشه ولی اون سنگ
تا ابد ته دل دریا موندگاره
سعی کنیم مثل دریا باشیم
فراموش کنیم سنگهایی که به دلمون زدن
با اینکه سنگینی شونو برای همیشه
توی دلمون حس می کنیم 👌
حال خوب را باید خودت بنوازی
با تارهای شادی و نتهای بیخیالی
آنقدر بیوقفه خوش باش که روی تمام
گرفتاریها و نگرانیها را کم کنی
حال خوب را هنرمندانه بنواز
مدرسه که میرفتیم هربار که
دفتر مشقمون رو جامیذاشتیم
معلممون میگفت:
"مواظب باش خودتو جانذاری"
وما میخندیدیم و فکر میکردیم
نمیشه خودمونو جا بذاریم !
بزرگ که شدیم بارها و بارها به
قسمت از خودمون رو جاگذاشتیم؛
توی یه خیابون،
توی یه خاطره...
واقعا بعضی حس های خوب زندگی رو یاداوری کنیم به خودمون چقدزیباست... 👏👏👏👏
هرکاری کردیم پشت سرمون حرف زدن!
هر شکلی شدیم پشت سرمون حرف زدن!
خودمون شدیم...! گفتن جلفه...؟
سر سنگین شدیم...! گفتن مغروره؟
تا خندیدیم! گفتن سبکه؟
تا اخم کردیم...!گفتن خودشو میگیره؟
ساده شدیم! گفتن احمقه؟
تحویل نگرفتیم! گفتن خودشیفته س؟
خاکی شدیم..! گفتن داره آمار میده؟
وقتی حرف زدن و جوابشونو دادیم...!
گفتن دیدی حق با ماست لجش گرفته؟
وقتی حرف زدن و جوابشونو ندادیم...!
گفتن دیدی حق با ماست لال شده؟
هرجور شدیم این جماعت بیکار یه چیزی گفتن!
این مردم هیچ وقت احترام گذاشتن به عقاید همو یاد نمیگیرن!
پس برای خودت زندگی کن..!
آدم فقط تو بچگی وَسط بازار گم نمیشهِ
بعضی وقتا، وسط زندگی کم میشه..
مامانش هم نیست پیداش کنه.....
آدم یا باید عاشق باشد
یا یک رفیق ناب داشته باشد
پاییز و حال و هوای جانانه اش به کنار
اما صدای خش خش برگ ها
زیر پای دو نفر که باشد معجزه می کند. 🍂🧡
یه تئوری افسانه ژاپنی هست که میگه:
وقتی دو نفر خیلی همو دوست دارن میتونن تو بُعد های دیگه غیر از این جهان همو ملاقات کنن و باهم حرف بزنن مثلا تو خواب! ممکنه طرف حتی یادش نباشه ولی بیدار که شد مطمئنن تورو یادش میاد.
بسلامتیه همتون
ﮐـه ﻣﯿـﮕید ﺍﯾﻨـﺠﺎ ﺩﻧـﯿﺎﯼ واقعیه؟؟
ﺩﻧـﯿﺎﯼ ﻣـﺠﺎﺯﯼ ﺍﻭﻥ ﺑﯿـﺮﻭﻧﻪ
ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﻧﻘﺎﺑﻦ !
ﻫـﻤﻪ ﺗـﻮ ﻗـﯿﺎﻓﻦ !
ﺣﺘـﯽ ﻣﻦ ! ﺣﺘـﯽ ﺗﻮ !
ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﯾﻨﺠـﺎﺱ !
ﻫﻤﻪ ﺑﯽ ﺭﯾﺎ ﻭ ﺧﺎﮐﯽ !
ﮐـﺴﯽ ﺯﺧﻤﺎﺷﻮ ﻧﻤﯿﭙـﻮﺷﻮﻧﻪ !
ﮐـﺴﯽ ﺍﺷﮑﺎﺷـﻮ ﭘﺎﮎ ﻧﻤـﯿﮑﻨﻪ !
ﮐـﺴﯽ ﺑﻐﻀـﺎﺷﻮ ﻗﻮﺭﺕ ﻧﻤﯿﺪﻩ !
ﮐـﺴﯽ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﭼﻬﺮﺵ ﺗﺤﻘﯿﺮ ﻧﻤﯿﺸﻪ !!!
ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻓﺮﻕ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ ﺑﺎ ﮔﺮﻭﻥ ﺗﺮﯾﻦ ﮔﻮﺷﯽ ﻭ ﺗﺒﻠﺖ ﺑﺎﺷﯽ ﯾﺎ
ﺍﺭﺯﻭﻥ ﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﺗﺮﯾﻦ
ﺍﯾﻨـﺠﺎ ﻣﻤﻠﻮ ﺍﺯ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﻧـﮕﻔـﺘﺲ
ﺣـﺮﻓﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻭﻥ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻧﻤﯿﺸـﻪ ﺯﺩ
ﺩﯾﺪﯼ
ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﯾﻨـﺠﺎست...
راستش خیلی وقته که
دیگه مهم نیست! کی چی میگه؛
کی چجوری راجع بهم فکر میکنه؛
کی دوستم داره؛ کی باهام مخالفه و ..
از یه جایی به بعد فقط حال روحي خودم واسم مهم شد..
ورژن قدیمیمو واسه همیشه رها کردم و شدم اینی که الان میبینم!
این ورژنم خیلی چیزا دیگه واسش مهم نیست؛
تنها چیزی که براش مهمه حال خوب خودشه!
تنها چیزی که براش مهمه اینه
که
شرمنده ی دلش نباشه...همین..
امیدوارم یه روزی انقدر حالمون خوب باشه و شاد باشیم بفهمیم زندگی کردن چیه...
شاملو توی یکی از نامههاش به آیدا میگه:
«من با تو، انسانی را که هرگز در زندگیِ خود نیافته بودم، پیدا کردم»
و چقدر قشنگه یکی بیاد توی زندگی آدم که حس کنه کلِ عمرش، دنبالِ کسی شبیه اون بوده ..
دلم کمی مادربزرگ میخواهد
با لباس گل گلی
و دستهای مهربانِ حنا زده
و موهایی حنایی
و لبخندی که خلاصهی تمام خوشبختیهای جهان است...
دلم کمی عشق میخواهد❤️
خدایا...!!
امروز دلم هوای با کسی حرف زدن دارد
هوای گرفتنِ دستانی که سرد نیست
و جا شدن توی آغوشی که تا همیشه سهم من باشد...!
گلویم پر است از دوستت دارم های مهار شده
و بغض هایی که انکار کرده ام
خدایا حوصله ی حرف زدن داری... ؟
دلم گرفته ...
می خواهم برای قدم زدن و صرف یک فنجان قهوه ی داغ ، دعوتت کنم
قبول می کنی... ؟!