andishepouya | Unsorted

Telegram-канал andishepouya - ماهنامه اندیشه پویا

3914

نشریه فرهنگی-روشنفکری

Subscribe to a channel

ماهنامه اندیشه پویا

📍شاملو دنبال مخالفت کردن بود. وقتی می‌دید شاهنامه رونقی دارد سعی می‌کرد درباره‌ی آن جور دیگری حرف بزند. وقتی می‌دید شعر نو طرفدار دارد می‌خواست در آن نوآوری بکند و حرفی متفاوت بزند (این‌جا واقعاً استعدادش را هم داشت). می‌دید موسیقی سنتی رواج پیدا کرده می‌کوشید مخالفت کند. خوب، گاهی در این بین خلاقیت و هوش او کار را درست درمی‌آورد مانند بعضی نوآوری‌های او در شعر نو. اما مگر چقدر حرف نو و کار تازه‌ی درست می‌توان داشت؟ پس می‌افتاد به گفتنِ حرف‌های بی‌پایه و بی‌مایه درباره‌ی فردوسی و شاهنامه و موسیقی سنتی یا کار بیهوده کردن مثل تصحیح کودکانه‌ای که از دیوان حافظ کرد و آبروی خودش را برد. طبعاً تحت‌تأثیر چپ‌ها هم بود. رفقای توده‌ای داشت و خودش هم چنان‌که می‌دانیم بعد از کودتای بیست‌وهشتم مرداد مایل بود عضو رسمی حزب شود. سایه تعریف می‌کرد که شاملو را به سبب مسائلی به عضویت رسمی حزب توده نپذیرفته بودند و کارت عضویت هم به او نداده بودند. این مسئله خیلی شاملو را عصبانی کرده بود. مرتضی کیوان، دوست مشترک سایه و شاملو، آن موقع با این حرف آرامش می‌کند که «مهم این است که خودت خودت را توده‌ای بدانی. آن‌وقت توده‌ای هستی. اگر هدفت کارت داشتن است بیا من کارت خودم را به تو بدهم.» بعدها هم که از عضویت در حزب اعلام برائت کرد از کارهای کمیته‌ی مرکزی انتقاد داشت که با این کارها به اعتبار «سوسیالیسم» خدشه وارد کرده است. این نگاهش در همین انتقاد بی‌اساسش به فردوسی هم (که مقداری تحت‌تأثیر نوشته‌های علی حصوری نیز بوده) کاملاً مشخص است. مثلاً یکی این‌که گفته بود ضحاک با رهبری توده‌های مردم اقدامات اجتماعی مثبتی کرده و نظام طبقاتی جامعه در عهد جمشید را به هم زده بود. به همین سبب فردوسی بر اساس منافع طبقاتی و منافع شخصی او را محکوم کرده در حالی که کاوه عنصر ضدمردمی است و از این دست حرف‌هایی که ریشه در فهم نادرست حماسه و اسطوره دارد.

✍️به قلم محمد افشین‌وفایی درباره‌ی فردوسی و حماسه‌ی ملی. اندیشه پویا ۹۳

✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۳، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

📍شریعتی به خودش فرصت اندیشیدن نمی‌داد

وقتی روحیه‌تان رومانتیک باشد واژه‌ی «اومانیسم» یا «اگزیستانسیالیسم» یک‌دفعه برای‌تان هاله‌ای پیدا می‌کند و آن هاله را به مخاطب‌تان‌ هم منتقل می‌کنید. در این‌ موارد شریعتی یک آگاهی فرضی را به مخاطب منتقل می‌کند و مخاطب تصور می‌کند پشت این واژه‌ها آگاهی عمیقی وجود دارد. استفاده از واژه‌هایی مثل کمونیسم و اومانیسم توسط شریعتی، «رمز عبور» برای شنیده شدن است. شریعتی در گفت‌وگوهای تنهایی می‌گوید اگر کسی ایران را خوب بشناسد من هستم و کسی در ایران باشد که اسلام را خوب بشناسد، آن هم من هستم. دچار نوعی خودباوری متوهمانه نسبت به خودش است. توجه نمی‌کند که اسلام ابعاد مختلفی دارد، ایران زوایای تاریخی مختلفی دارد. و نمی‌توان به همین راحتی ادعا کرد که اسلام و ایران را در جیبم گذاشته‌ام! خودش اسیر وهم خودش می‌شود و وقتی از اومانیسم می‌گوید تصورش این است که چیز مهمی می‌گوید. ولی اگر با خودش خلوت کند و روی کاغذ بیاورد که من چه چیزی راجع به اومانیسم یا اگزیستانسیالیسم می‌دانم، شاید تازه اول مشکل باشد. به عقیدهی من شریعتی به خودش فرصت اندیشیدن نمی‌داد؛ و همین کمک می‌کرد تا این وهم پایدارتر باشد، ولی نمی‌توان ریاضی‌وار نظر داد که مثلاً پنجاه یا هفتاد درصد این وانمودسازی به علمی سخن گفتن، ارادی یا آگاهانه است. شریعتی در سخنرانی‌هایش گاه به برخی اتفاقات برای خودش اشاره می‌کند که در واقع اتفاق نیفتاده است و گاه خاطره‌ی یک نفر دیگر را خاطره‌ی خودش وانمود می‌کند، حال آن‌که می‌دانیم خاطره‌ی خودش نیست. مثلاً می‌گوید من در مشهد می‌رفتم دیدم یک نفر از بلندگو چیزی می‌گوید، در حالی‌که می‌دانیم این خاطره‌ی خودش نیست، یا تعدیل‌شده‌ی خاطره‌ی خودش است. این‌که چرا خاطره‌ی فرد دیگری در ذهن او تبدیل به خاطره‌ی خودش شده، سازوکاری‌ست که فهم آن جز وظایف کشف ذهن است.

✍️از متن گفت‌وگو با حاتم قادری درباره‌ی کتاب «کشف ذهن» که به خودآگاه و ناخودآگاه چهره‌های تاریخی و روشنفکری می‌پردازد. منتشر شده در اندیشه پویا ۹۳

✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۳، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

📍مرگ بر اثر خواندن هایکو!
جاده‌ی سرد و یخ‌زده‌ی مشهد‌ـ‌‌‌قوچان در چهاردهم آذرماه سال ۱۳۹۰ و 206 سفیدرنگی که احتمالاً شیشه‌هایش بخار گرفته است. ساعت حوالی هشت صبح را نشان می‌دهد. الهام اسلامی کنار رضا بروسان که پشت فرمان ۲۰۶ نشسته است همان‌طور شروع کرده به خواندن هایکویی از میان کتاب هایکوهای ع‌.پاشایی و شاملو. اما هیچ گزارش رسمی علت مرگ را ثبت نکرده است، مرگ بر اثر خواندن هایکو!
رضا بروسان پس از شهادت پدرش در روزگاری که کشور درگیر جنگ است، سختی‌های زیادی می‌کشد و شغل‌های مختلفی را تجربه می‌کند. از دستفروشی و کاشی‌کاری در حرم تا ساخت و فروش دوات در شیشه‌های پنی‌سلین و سرایداری مدرسه. او کم‌کم درد روزگار، فقر و خوردن نانِ خشک را با ادبیات و کلمه تسکین می‌دهد. آن‌قدر غرق شعر، کتاب، جلسه رفتن و شب بیداری بوده است که در هجده ‍‌سالگی یک‌بار مادرش از ترس آن‌که پسر بزرگش دیوانه شده باشد، کتاب‌ها و دست‌‎نوشته‌های او را آتش می‌زند. همان روزهاست یا شاید بعدتر که می‌گوید: وقتی من بمیرم، می‌فهمید چه آدم مهمی هستم! اما دست‌نوشته‌ها نمی‌سوزند و جنونِ کلمه به جان او می‌افتد. او و چند تن از رفقا و هم‌محلی‌هایش جمعی جنون‌زده بودند که کارشان نوشتن شعر و خواندن فروغ، سهراب، اخوان، شاملو، مایاکوفسکی، اوکتاویو پاز، لورکا، ریتسوس، بیگل، ناظم حکمت، شیمبورسکا و رفتن از این جلسه‌ی شعر به آن جلسه‌ی شعر، رساندن همدیگر به خانه با پای پیاده، شب تا صبح خوابیدن به آرزوی بیدار شدن و نوشتن شعری تازه، چمباتمه زدن در کافه ‌درویشِ خیابان جنتِ مشهد، شعر نوشتن و سیگار کشیدن بوده است. جمعی که فضای جلسات شعر هم قبول‌شان نمی‌کرد، جوان‌های ناآرامی که ادبیات دست‌شان را گرفته بود، اما اگر پیش می‌آمد از کتک‌کاری و گرفتن حق‌شان هم ابایی نداشتند. خودش گفته است: «بیش‌تر از کتاب‌های شناخته شده، سنگ آفتاب، ترجمه‌ی احمد میرعلایی، و لورکا و مارگوت بیکل، ترجمه‌های احمد شاملو و ناظم حکمت ترجمه‌ی رضا سیدحسینی و جلال خسروشاهی را می‌پسندم. و فکر می‌کنم خیلی خوب از پس اثر برآمده‌اند. ترجمه‌های احمد شاملو که خود نام بازآفرینی را به آن‌ها می‌دهد بسیار راضی‌کننده است.»

✍️از متن گزارشی به قلم سلمان نظافت یزدی درباره‌ی غلامرضا بروسان. اندیشه پویا ۹۳.
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۳، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

📍فیلترینگ، فیلترشکن و تصمیم سخت یک پدر

برای آراد، پسر یازده ساله‌ام فیلترشکن گرفته‌ام. به عنوان یک پدر تصمیم سختی گرفتم اما وقتی تعداد وب‌سایت‌ها و اپلیکیشن‌هایی که به درستی می‌تواند از آن‌ها استفاده کند بیشتر از اپلیکیشن‌هایی است که نباید از آن‌ها استفاده کند، مجبور هستم این کار را انجام دهم تا بتواند با پیام‌رسان‌ها و اپلیکیشن‌های موردنیازش کار کند. فیلترشکن آراد همیشه فعال است و نمی‌توانم بگویم که از آن استفاده نکن و با این شرایط نمی‌توانم مطمئن باشم محتوایی که در اختیار فرزند یازده‌ ساله‌ام قرار می‌گیرد محتوای مناسبی داشته باشد. در سراسر دنیا محتواهایی که مناسب افراد در سنین خاص نیست فیلتر می‌شود تا دولت‌ها از کودکان و نوجوانان محافظت کنند. اما آنچه امروز در ایرانِ ما رخ می‌دهد باعث سهولت دسترسی این قشر حساس به محتوای نامناسب شده است. می‌دانم که پلتفرمی چون یوتیوب امروز یک ابزار آموزشی برای نسل زد و آلفا است و وقتی ابزار مفیدی چون یوتیوب فیلتر است، به جای اینکه محتوای نامناسب آن برای سنین خاص فیلتر شود، و راه دسترسی به تمام پلتفرم مسدود شده، من به عنوان پدر ناچارم فیلترشکن برای فرزندم فعال کنم تا به محتوای آموزشی مورد نیازش دست پیدا کند.
سال‌ها پیش تصمیمی گرفته شده و حالا با وجود این نتایج منفی از آن بازنمی‌گردیم. می‌شود شجاعت پیدا کنیم و بپذیریم تصمیمات اشتباهی مثل مازوت‌سوزی و ممنوعیت واردات کالا و فیلترینگ، اشتباه بوده و پس از این پذیرش تصمیم‌مان را اصلاح کنیم و قوانین ناکارآمد را تغییر دهیم؟ به عنوان یک پدر و به عنوان یک فعال کسب‌وکارهای نوآور از آن‌هایی که در وزارت ارتباطات، شورای عالی فضای مجازی و سایر بخش‌های مرتبط حضور دارند توقع دارم زمانی که به صورت منطقی و تخصصی می‌دانند و پذیرفته‌اند که فیلترینگ کمکی به حفاظت از ما نکرده، بگویند که این تصمیم غلط بوده است.

✍️به قلم مسعود طباطبایی، مدیرعامل دیجی کالا درباره‌ی فیلترینگ. متن کامل در اندیشه پویا ۹۳

✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۳، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

📍گفت‌وگو با محمد افشین‌وفایی درباره‌ی نقشِ فروغی و تقی‌زاده در برگزاری کنگره‌ی هزاره‌ی فردوسی

✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۳، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

📍سرنوشت امام موسی صدر📍
موضوع مهمی که در کتاب شما موشکافی شده، سرنوشت امام موسی صدر است، جمع‌بندی شما از میان فرضیه‌هایی که درباره سرنوشت امام صدر طرح کرده‌اید، چیست؟
مسلم است که کشته شدن امام موسی صدر تنها توطئه‌ی قذافی نبوده است. به باور بنده گروه‌های فلسطینی و برخی از انقلابیون ایران در ماجرای حذف امام موسی صدر نقش داشته‌اند. درباره‌ی نقش حافظ اسد در ماجرای ربودن امام موسی صدر، سرلشگر قدر سفیر سابق ایران در بیروت و هانیبال قذافی فرزند قذافی اشاراتی کرده‌اند اما بنده به سند دیگری در این خصوص نرسیدم. هرچند احتمالاً اسد هم از ماجرا بی‌اطلاع نبوده است. به گمان بنده نقش اصلی در این ماجرا با خود قذافی بوده است اما فلسطینی‌ها نقش پررنگی در متقاعد کردن قذافی به حذف امام موسی صدر داشته‌اند. در کتابم به دلایل قذافی برای این امر اشاره کرده‌ام. فلسطینی‌ها ضد امام صدر بوده‌اند. زیرا امام موسی صدر منتقد هرج‌ومرج به‌وجود آمده در جنوب لبنان بود که کنترلش به‌دست گروهک‌های فلسطینی افتاده بود؛ چریک‌هایی که با بی‌نظمی‌های‌شان، جنوب لبنان را آماج حملات اسرائیل کرده بودند و حتا مطابق با اسناد رفتاری دور از اخلاق داشتند. این‌که امام موسی صدر با شاه دیدار کرده بود و پس از درگذشت آیت‌الله حکیم، نظر متفاوتی درباره‌ی مرجعیت داشت نیز به‌نظرم نگاه غیرهمدلانه‌ی انقلابیون با ایشان را جهت می‌داد. در ماه‌های نخستین پس از ناپدید شدن امام موسی صدر، بیش از همه، شاه این پرونده را پیگیری می‌کرد. چه‌بسا شاه در واپسین ماه‌های سلطنتش تلاش می‌کرد یک رهبر میانه‌رو مذهبی را بیابد. چند سند در این خصوص نیز وجود دارد. مثلاً شریف‌امامی، نخست‌وزیر شاه، در دیدار با سفرای امریکا و انگلستان، گفته بود که ما آقای صدر را متقاعد کرده بودیم که به ما بپیوندد. البته نمی‌دانیم نظر امام موسی صدر در این خصوص چه بوده و آیا شریف امامی راست گفته یا نه؟اما اگر امام موسی صدر از روند تحولات حذف نمی‌شد، احتمال داشت که انقلاب ایران سرنوشتی متفاوت می‌داشت.

✍️از متن گفت‌وگوی علی ملیحی با آرش رئیسی‌نژاد، نویسنده‌ی کتاب «شاه و شطرنج قدرت در خاورمیانه». اندیشه پویا ۹۳.

✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۳، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

📍گفت‌وگو با استاد حسین علیزاده

✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۳، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۱، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

همزمان با آخرین ماه از پاییز ۰۳، شماره‌ی ۹۳ اندیشه پویا منتشر می‌شود. همه‌ی تلاش خود را کرده‌ایم تا اندیشه پویا ۹۳ را با مطالبی خواندنی به دست شما برسانیم. از همین لحظه می‌توانید نسخه‌ی‌ خودتان را با ارسال پستی رایگان پیش‌خرید کنید. برای این کار کافی‌ است مبلغ ۱۵۰هزار تومان به شماره کارت ۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۶۹۷۱۴ (بانک خاورمیانه/برات‌اله صمدی‌راد‌) واریز کرده و تصویر فیش واریزی را برای ما ارسال کنید.

✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۱، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

📍پله‌پله تا ریاست سازمان📍
مدیر شدن من از سرپرستی اداره‌ی محیط زیست شهرستان ری شروع شد و همین‌طور به تدریج بالا آمدم. می‌دانید که خانم‌ها باید آهسته و به‌تدریج مراحل را طی کنند و پیش نمی‌آید که آسانسوری بالا بروند. بعد از سه سال که در مقام کارشناس پیگیر موضوع پسماند و فاضلاب بیمارستان‌ها بودم، به اداره‌ی محیط زیست شهرستان ری با انبوهی از مشکلات محیط‌زیستی رفتم: مرکز دفن زباله‌ی کهریزک، بهشت‌زهرا، تصفیه‌خانه‌ی جنوب تهران، شهرک صنعتی شمس‌آباد و... . شاید باور نکنید اگر بگویم که اداره‌ی ری تازه‌تأسیس بود؛ من بودم و یک سرباز که وقتی به بازدید می‌رفتیم راننده‌ی من هم بود.  هم رئیس اداره بودم و هم کارشناس اداره. اما وقتی سال ۱۳۸۳ آن‌جا را ترک کردم هفت کارشناس به مجموعه اضافه شده بود. مشکلات شهرری خیلی زیاد بود. مثلاً در رابطه با بهشت‌زهرا گزارشی آمده بود که آب غسالخانه برای آبیاری سبزیجات و صیفی‌جات می‌رود. پیگیری کردم اما مدیرعامل بهشت زهرا حاضر نبود وقتی برای بازدید به من بدهد و مرا نمی‌پذیرفت. وارد فاز پیگیری و شکایت شدم و ماجرا به فرمانداری شهرری کشید و با همراهی فرمانداری، بهشت‌زهرا ملزم شد در طی یک برنامه‌ی دو ساله سیستم تصفیه‌ی فاضلاب احداث کند. به‌جز بهشت‌زهرا واحدهای بزرگی مثل پالایشگاه تهران و آلودگی نفتی جنوب تهران و واحد صنعتی سیمان تهران را آن‌جا داشتیم که مسائل زیادی داشتند. سه سال آن‌جا با این مشکلات سروکله زدم، تا این‌که به من پیشنهاد شد به شهر تهران بیایم. می‌خواهم بگویم که مرحله به مرحله جلو می‌رفتم. زمان آقای احمدی‌نژاد هم من را از محیط زیست تهران برکنار کردند که به استان البرز که تازه استان شده بود رفتم و معاون فنی شدم که مهم‌ترین معاونت اداره‌ی کل استان بود.

📝از متن گفت‌وگوی صدرا محقق با شینا انصاری، رییس سازمان حفاظت از محیط زیست. اندیشه پویا ۹۲

✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۱، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

📝مقاله‌ای به قلم هوشنگ شهابی درباره‌ی جنبه‌های دندی‌گونه‌ی هویدا. ترجمه‌ی ابراهیم اسکافی. اندیشه پویا ۹۲.
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۱، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

📝روایتی از تاریخچه‌ی مدرسه‌ی دولتی ایران و آلمان به قلم حمید شوکت. منتشر شده در اندیشه پویا ۹۲.
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۱، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

📝گفت‌وگو با داریوش بایندر درباره‌ی امیرعباس هویدا. منتشر شده در اندیشه پویا ۹۲.
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۱، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

📝 «نوش‌ونوشت» با محمدنوید بازرگان. منتشر شده در اندیشه پویا ۹۲
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۱، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

📝میزگردی درباره‌ی قطبی‌شدن جامعه‌ی ایران با حضور امیر مازیار، حسین شیخ‌رضایی و بابک عباسی. منتشر شده در اندیشه پویا ۹۲. 

✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۱، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

📍همیشه شنونده‌ی باکیفیت است که موسیقی را ارتقا می‌دهد. و وقتی شنونده‌ی باکیفیت نباشد، موسیقی هم بی‌کیفیت می‌شود. سال ۶۷ که به ایران برگشتم دردسرهای زیادی برای اجرا داشتم و تصمیم گرفتم تک‌نوازی داشته باشم. اما می‌گفتند مردم اصلاً به تک‌نوازی گوش نمی‌کنند و سالن را ترک می‌کنند. پاسخ من این بود که فقط یک دقیقه اجازه دهید تا شروع کنم، بعد واکنش مردم را خواهید دید. آن زمان هنوز، حراستی‌ها با تفنگ در انتهای سالن اجرا می‌نشستند. وقتی زخمه‌های اول را می‌زدم انگار از زمین فاصله می‌گرفتم. در میانه‌ی اجرا چند بار نوک پایم را به زمین فشار‌دادم که ببینم واقعاً روی زمین هستم یا نه. زخمه‌های اولی که زدم، سکوتی که داده شد، نبض شنونده با ساز یکی شد. و وقتی نفس‌ها یکی می‌شوند، وحدتی به‌وجود می‌آید. این وضعیت، در همان لحظات اول اتفاق افتاد. در یک لحظه، به افق که نگاه کردم، قنداق تفنگ‌ها زیر چانه‌ی مأموران بود و آن‌ها هم گوش می‌کردند. همه یکی شده بودیم، حتا آن‌هایی که در ظاهر من را دوست نداشتند. این اتفاق شب‌های بعد هم تکرار ‌شد. و هر شب بیرون که می‌آمدم و بچه‌ها می‌گفتند خسته نباشید، بی‌اختیار می‌زدم زیر گریه. نه این که فقط اشکم بیای، هق‌هق گریه بود تا خالی می‌شدم. انگار از سفر دوری برگشته‌ام و بچه‌ها به دیدنم آمده‌اند. هر شب آن اجراها برایم سیر و سفری بود. اگر بپرسید شیرین‌ترین یا درخشان‌ترین خاطره‌ای که کمک کرد تا باانرژی باقی بمانی چیست، همین صحنه‌ای را می‌گویم که در اجرای «ترکمن» تجربه کردم. الان هم که دوباره آن خاطره را مرور می‌کنیم، انرژی می‌گیرم.
 
✍️از متن گفت‌وگو با حسین علیزاده. منتشر شده در اندیشه پویا ۹۳

✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۳، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

📍آزادی!

من در زمان جنگ به اوکراین آمدم، درحالی که درباره‌ی آزادی تأمل می‌کردم؛ درباره‌ی چیزی که گوشه‌وکنارِ اینجا محسوس و قابل لمس است. یک ماه پس از تجاوز روسیه به اوکراین، با برخی از نمایندگان مجلس اوکراین صحبت کردم. می‌گفتند: «ما آزادی را زمانی انتخاب کردیم که تصمیم گرفتیم فرار نکنیم.» «ما برای آزادی می‌جنگیم.» «آزادی گزینه‌ی غایی ماست.» نه فقط در گفت‌وگو با سیاستمداران، که در بحبوحه‌ی جنگ اوکراین، با سربازان و بیوهزنان و کشاورزان، و با کنشگران و روزنامه‌نگاران نیز که صحبت می‌کردم، کلمه‌ی آزادی را بارها و بارها به گوش می‌شنیدم. شگفت‌آور بود که آن‌ها این واژه را به چه معنایی به‌کار می‌بردند. درحالی که بیشتر کشورشان زیر اشغال و قتل‌عام بود، به نظر می‌رسید کاملاً منطقی باشد اگر آن‌ها از آزادی به عنوان رهایی از شر و نبودِ آن صحبت کنند. اما هیچ‌کدام‌شان چنین تعریفی از آزادی نداشت. وقتی از آن‌ها می‌پرسیدم که منظورشان از آزادی چیست، حتا یک نفرشان هم بر آزادی از روس‌ها تأکید نمی‌کردند. یک اوکراینی به من گفت: «وقتی می‌گوییم آزادی، منظورمان "آزادی از چیزی" نیست.» دیگری پیروزی را «برای چیزی و نه علیه چیزی» تعریف می‌کرد. ساکنانِ غلبه پیدا کرده بر اشغال، انگار خود را مواجه با چنین حسی می‌دیدند که دریچه‌ای به سوی جهان جدید در حال گشوده شدن است، که نسل بعدی زندگی بهتری خواهد داشت، که تصمیماتِ اکنون‌شان، اهمیت خود را در سال‌های پیشِ رو نشان خواهد داد. کنار زدنِ سرکوب، و نائل آمدن به آنچه فیلسوفان «آزادی منفی» می‌خوانندش، امری ضروری بود. اما اشغال‌زدایی، و کنار زدنِ آزار و اذیت، به خودیِ خود اهمیتی نداشت و چونان شرط لازمی برای رسیدن به آزادی بود. سربازی در یک مرکز توانبخشی به من گفت آزادی برای آن‌ها به معنای فرصتی است که همگان برای دنبال کردنِ اهداف خود پس از جنگ داشته باشند. مجروحی در انتظار پروتز، گفت آزادی برای او همان لبخندی است که بر صورت پسرش نقش خواهد بست. والری زالوژنی، فرمانده‌ی آن‌ها، در اتاق کارِ مخفی‌اش به من گفت که آزادی به معنای یک زندگی معمولی و ‌همراه با چشم‌انداز است.
آزادی آینده‌ای بود که بعضی چیزهایش همچون امروز است و چیزهای دیگرش بهتر از امروز؛ یک زندگیِ رو به رشد و شکوفایی.

✍️به قلم تیموتی اسنایدر، از کتاب تازه منتشرشده‌اش به نام «آزادی» که با ترجمه‌ی رضا خجسته‌رحیمی در اندیشه پویا ۹۳ منتشر شده است.

✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۳، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

✍️گزارشی به قلم سلمان نظافت یزدی درباره‌ی غلامرضا بروسان. اندیشه پویا ۹۳.
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۳، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

📍فروغی و ساختن غیرت ملی📍

محمدعلی فروغی اقدامات عملی و علمی متنوعی را برای شناسایی فردوسی به ایرانیان انجام داد و حتا گفته بود که بر همه‌ی ایرانیان واجب است که شاهنامه‌ی فردوسی را مطالعه کنند. علّت توجه و علاقه‌ی افزون فروغی به فردوسی و شاهنامه چه بود؟

ذکاءالملک در یکی از نامه‌ها به برادرش ابوالحسن‌خان در سال 1307 می‌نویسد اگر کسی بخواهد کل شاهنامه را با آن حجم چاپ کند هم قیمتش بالا می‌شود هم مردم حوصله پیدا نمی‌کنند بخوانند، پس ناچار متروک و مهجور می‌ماند و باید آن را تلخیص کرد. حتا برای این‌که شاهنامه ارزان‌تر چاپ شود تا همه بتوانند تهیه کنند به فکر می‌افتد عواطف را کنار بگذارند و در استانبول که مخارج چاپ کتب کم‌تر است آن را به طبع برسانند. فروغی دو بار دست به تهذیب و تلخیص شاهنامه زد. بار نخست به مناسبت کنگره هزاره‌ی فردوسی خلاصه‌ی شاهنامه‌ی فردوسی را در دو جلد در 1313 چاپ کرد (با همکاری مجتبی مینوی) و بار دوم در سال آخر عمرش منتخب شاهنامه برای دبیرستا‌ن‌ها را نشر داد (با همکاری حبیب یغمایی). مقالاتی مهم هم درباره‌ی فردوسی و شاهنامه نوشت . فروغی با استمداد از شاهنامه یا شاهکارهای دیگر می‌خواست به تعبیر خودش «غیرت ملی» ایجاد کند و حس وطن‌خواهی ملت را بیدار سازد. در یکی از نامه‌هایش به مخبرالسلطنه از آنکارا می‌نویسد ما باید به فکر کردستان باشیم و اصلاً نباید مانند ترک‌ها در پی انقراض کردها برآییم. باید به مهربانی آن‌ها را از تربیت ایرانی برخوردار کنیم و این کار برای ما آسان‌تر است تا ترک‌ها. چون کردها هم زبان و نژادشان ایرانی است هم به شاهنامه و داستان‌های ملی آن علاقه دارند و با توسل به همین شاهنامه باید این غیرت ملی را در آن‌ها ایجاد یا تقویت کرد. به متون مهم فارسی جز علاقه‌ی شخصی، نگاه دولتمردانه داشت. جز دغدغه‌های ادبی و زیباشناسانه می‌خواست با ترویج آن‌ها بهره‌ای بزرگ‌تر عاید ایران کند. دنبال این بود که ملت بسازد. افکار عمومی ایجاد کند و از آن به نفع کشور بهره گیرد.

✍️از متن گفت‌وگو با محمدافشین وفایی درباره‌ی کنگره‌ی هزاره‌ی فردوسی. اندیشه پویا ۹۳

✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۳، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

📍حضور ایران در لبنان؛ قبل و بعد از انقلاب ۵۷📍

این روزها که کتاب شما منتشر شده و در میانه‌ی بحران جنگ در لبنان و فلسطین نیز هستیم، این موضوع بسیار نقل می‌شود که حمایت ایران از شیعیان لبنان، ریشه‌ای تاریخی دارد؛ زیرا شاه هم از شیعیان لبنان حمایت می‌کرد. در کنار هاشورهای مشترک، تفاوت‌های حضور منطقه‌ای ایران در عصر پهلوی و سال‌های اخیر چیست؟
در طراحی، تدوین، عملیاتی کردن و هدایت روابط ایران با گروه‌های غیردولتی در لبنان، شباهت‌های بسیار زیادی میان این دوره و آن دوره می‌بینیم. اما اگر به عمق موضوع بنگریم، یعنی به انگیزه‌ها و پیامدها توجه کنیم، متوجه تفاوت‌های آشکاری می‌شویم. چنان‌که گفتم در هر دو ساختار، روابط با گروه‌های غیردولتی توسط نهادهای امنیتی و نظامی مدیریت شده‌اند. در هر دو ساختار، از گروه‌هایی حمایت شده که متحدان شبه‌طبیعی ایران هستند؛ یعنی شیعه یا ایرانی‌تبارند. اما نیت‌ها و دلایل و پیامدها متفاوت است. ایران پهلوی از زمانی این حمایت‌ها را آغاز کرد که عراق به صورت جدی و مستقیم تمامیت ارضی ایران را زیر سؤال برد و جمال‌عبدالناصر از واژه‌ی جعلی خلیج عربی در توصیف خلیج فارس استفاده کرد و حساسیت‌هایی درباره‌ي جزایر سه‌گانه‌ی ایرانی ایجاد شده بود. کشتی‌های جنگی مصری تا بندر فاو آمدند و می‌دانیم که ارتش مصر تا قبل از شکست از اسرائیل یک نیروی نظامی زبون نبود. شاه با یک انگیزه‌ي ژئوپولیتیک و برای مهار تهدیدات ژئوپولیتیکی که محور پان‌عربی ایجاد کرده بود، به حمایت نظامی و سیاسی از کردها و حمایت غیرمستقیم مالی از شیعیان لبنان پرداخت. اما حمایت ایران از گروه‌های شیعی پس از پیروزی انقلاب صرفاً بر اساس استراتژی مهار نبود و کم‌تر انگیزه‌ی ژئوپولیتیک داشت، بلکه دلایل ایدئولوژیک داشت. انگیزه‌ی نخستین انقلابیون ایران در حمایت از گروه‌های شیعی، صدور انقلاب بود نه استراتژی مهار. یعنی می‌خواستند با کمک به چنین گروه‌هایی، تجربه‌ي انقلاب اسلامی را در دیگر کشورهای مسلمان تکرار کنند. در سال‌های بعد، وقتی ایده‌ها و آرمان‌های ایدئولوژیک با واقعیت سخت ژئوپولیتیک تصادم پیدا کرد، به تدریج غلظت شعارگرایی پایین آمد و گفته شد که محور مقاومت به‌خصوص در لبنان و عراق، با هدف مهار تهدیدات اسرائیل و امریکا علیه ایران ایجاد شده است. بنابراین انگیزه‌ی نخستین ایدئولوژیک بود، اما بعدها تفسیر ژئوپولیتیک پیدا کرد. در واقع انگیزه‌ي جمهوری اسلامی از این دست حمایت‌ها، ژئوکالچرال است؛ یعنی با تکیه بر ایدئولوژی و قرابت‌های مذهبی و فرهنگی و آرمانی در یک منطقه‌ی جغرافیایی به هدف مشخصی برسیم. شاه، درست یا نادرست، با یک نگاه رئالیستی، کردهای عراق را یک ابزار برای تامین منافع ژئوپولیتیک ایران می‌دید. پس وقتی منافع ایران ایجاب کرد، با بی‌رحمی و خونسردی به حمایت از کردها پایان داد. اما اگر امروز در حمایت از گروه‌های شیعی نگاه ایدئولوژیک داشته باشید و آن‌ها را برادر و هم‌سرنوشت خود بدانید، مسئله متفاوت می‌شود و نمی‌توان با آن‌ها به دید رئالیستی و صرفاً براساس منافع خود برخورد کرد. بنابراین با اینکه سیاست‌ها در ظاهر شبیه هستند، چون انگیزه‌ها متفاوت بوده‌اند، پیامدها نیز متفاوت می‌شوند. 

✍️از متن گفت‌وگوی علی ملیحی با آرش رئیسی‌نژاد، نویسنده‌ی کتاب «شاه و شطرنج قدرت در خاورمیانه». اندیشه پویا ۹۳.

✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۳، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

 📍البته که عصبانی هستم!📍

فکر کردن و نوشتن درباره‌ی فیلترینگ فقط عصبانی‌ام می‌کند. کسی دست سنگینش را می‌گذارد روی دهانم و فشار می‌دهد. من لگد می‌زنم و تقلا می‌کنم نفس بکشم. پا کوبیدنم برای رهایی خسته و فرسوده‌ام می‌کند. دست متجاوز دهانم را فشار می‌دهد، چشمم را می‌بندد و جیب‌هایم را خالی می‌کند. بله یک زن عصبانی این‌جاست…
ما قربانی نتایج تصمیماتی هستیم که در غیاب‌مان گرفته می‌شود. قانون‌های ناگهانی تصویب می‌شوند و پشت سرشان تبصره‌ها و تکمله‌ها می‌آیند. درهایی بسته می‌شوند و راه‌های در رویی باز می‌شوند. یک روز از خواب بیدار می‌شوی و می‌بینی کاری معمولی که روزانه انجامش می‌دادی، جرم‌انگاری شده و تو به این ترتیب از امروز تحت پیگرد قانونی هستی. یک سال پیش به استاد راهنمایم ایمیل زدم و از او خواستم برایم یک توصیه‌نامه بنویسد. قبول کرد اما گفت نامه را در پیام‌رسان ایتا می‌فرستد. گفت تلگرام و واتساپ ندارد. اصرار کردم که برایم ایمیل کند یا بگذارد در دفترش بروم حضوری تحویل بگیرم. گفت نمی‌شود. احساس بدی داشتم. برای هرکسی می‌شناختم ماجرا را تعریف کردم و گفتم حالا من در ایتا یک حساب کاربری دارم که تا ابد پاک هم نمی‌شود. من آن توصیه‌نامه‌ را استفاده نکردم. نه به خاطر این‌که نصب ایتا را بهم تحمیل کرده بود، به‌خاطر این‌که آن‌قدر دیر برایم فرستادش که دیگر به کارم نمی‌آمد. فقط با لجی کودکانه با خودم آرزو کردم ای کاش روزی دنیا جوری بچرخد که استاد راهنمایم کاری از من بخواهد و من معطلش کنم. تیر ماه پیامی از او در تلگرام دریافت کردم.  متن پیام: «از شما عزیز گرانقدر دعوت می‌کنم روز جمعه برای نجات ایران از سقوط و ویرانی و حرکت در مسیر آبادانی، در انتخابات ریاست جمهوری شرکت فرمایید و به جناب دکتر پزشکیان رأی دهید.»

✍️از متن روایتی به قلم هاجر رزم‌پا درباره‌ی فیلترینگ. منتشر شده در اندیشه پویا ۹۳.

✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۳، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

📍ما به توسعه نمی‌رسیم؟📍
در خبرها آمده بود که مریم فربودی اقتصاددان جوان ایرانی که فارغ‌التحصیل دانشگاه صنعتی شریف است و اکنون استاد دانشگاه ام‌آی‌تی، برنده‌ی یک جایزه‌ی مهم پژوهشی بین‌المللی در اقتصاد شده است. مانند فربودی کم نیستند نخبگان ایرانی که جلای وطن می‌کنند یا در مملکت خویش اگر بمانند هیچ‌گاه از درهای گزینش و انتخاب رد نمی‌شوند. با آغاز انتصابات در دولت، بسیار از گرایشات جناحی مدیران منتخب و غلظت و حدتِ اصلاح‌طلبی یا اصولگرایی مواضع آن‌ها صحبت شد. انتقادهایی شد که چرا برخی گزینه‌های منصوب‌شده به اندازه‌ی کافی اصلاح‌طلب نیستند یا اصول‌گرایند. اما از شناسنامه‌ی اصلاح‌طلب یا اصول‌گرای مدیران مهم‌تر، ساختار گزینش در کشور، ساختاری نهادینه‌شده پش از انقلاب فرهنگیِ سال ۱۳۵۹، است که پیشاپیش دست و پای سیاست‌گذار را در تصمیم‌گیری و استفاده از بسیاری نخبگانِ بیرون از ساختار می‌بندد؛ و همواره بخش قابل توجهی از سرمایه‌های علمی و اجرایی کشور را بیرون از حلقه‌ی بسته‌ی گزینش‌شدگان می‌گذارد. ما هاضمه‌ی ساختار حاکمیتی‌مان را آن‌قدری ضعیف کرده‌ایم که نه‌تنها توان جذب و هضم نخبگان و مشاورانی از ملیت‌های دیگر را ــ‌چنان‌که مسعود پزشکیان عادی‌اش می‌داند‌‌ــ ندارد که بخش قابل توجهی از مردمان کشور خود را هم خلاف ذائقه‌ و هضم‌ناپذیر تشخیص می‌دهد. چیزی جز اعتماد عمومی و بازتاب افکار عمومی، پابند و دستبند سیاستمدار در گزینش همکارانش نباید باشد، ما اما با دستبندها و پابندهای قانونی و شبه‌قانونی، نوشته و نانوشته، با گزینش و استعلام‌های پیچیده و تودرتو، انتخاب بهترین متخصصان برای توسعه‌ی کشور، بر اساس عقل سلیم و نه بر اساس ایدئولوژی را به مطالبه‌ای ناممکن و ممتنع تبدیل کرده‌ایم. و با این امتناع، راه تصور آینده‌ای متفاوت را مسدود ساخته‌ایم؛ و با این انسداد کشورمان را در چشم‌انداز شهروندان، بی‌آینده کرده‌ایم.
وفاق و اصلاحات برآمده از آن، تصویری متفاوت از آینده را قابل‌تصور نمی‌سازد، مادامی که در ساختار رابطه‌‌مان با خارج و ساختار رابطه‌مان با داخل بازنگری نکرده باشیم؛ دو ساختاری که یکی از تسخیر سفارت امریکا بدین‌سو پیوند اقتصاد ایران با اقتصاد جهانی و شبکه‌ای را در تعلیق فرو برده، و دیگری از انقلاب فرهنگی بدین‌سو، پیوند نهاد حکمرانی ما با تخصص‌گرایی و شایسته‌سالاری به اغما کشانده است. در غیاب چشم‌اندازی از پیوند با اقتصاد جهانی و شبکه‌ای، و در غیاب چشم‌اندازی از اتکای نهاد حکمرانیِ بر سرمایه‌های داخلی، دستگاه بوروکراسی ما جلسه پشت جلسه برگزار می‌کند: جلسات رفع فیلترینگ پس از جلسات فیلترینگ. جلسات آزادسازی واردات آیفون پس از جلسات ممنوعیت واردات آیفون. جلسات تشخیص دارویی بودن «قلم انسولین»، پس از جلسات تشخیصِ لوکس بودن «قلم انسولین»؛ جلساتی فرسایشی و گاه مستهلک‌کننده‌ صرفاً برای بازگرداندن کشور به مدیریت مبتنی بر عقل سلیم. و ما مشغول چنین تلاش‌های فرسوده‌کننده‌ای در بازگشت به عقل سلیم، از قطار توسعه جا مانده‌ایم؛ و تورمی شدن اقتصاد ایران همزمان به سرعت راه خود را ادامه می‌دهد. تجربه‌ی اخیر آرژانتین در مبارزه با تورم را مرور ‌کنیم: خاویر میلی را که یکسال پیش با به‌دست گرفتن سکان ریاست‌جمهوری آرژانتین و تعطیلی نیمی از وزارتخانه‌های این کشور و کاستن از بسیاری هزینه‌های بی‌فایده‌‌ی دستگاه بوروکراسی و قطع بسیاری از یارانه‌ها، ماه گذشته، توانست نرخ تورم ماهانه‌ی آرژانتین را بالاخره بعد از یکسال به کم‌ترین میزان سه‌سال اخیر آن برساند. ما اما به یاد می‌آوریم تعداد قرارگاه‌ها و کمیته‌ها و ستادهای بی‌حاصلی را که در این چندساله‌ی اخیر برای گوشت و نان و لبنیات و چای و...  ساخته‌ایم و به اسم کنترل تورم، بودجه پای‌شان ریخته‌ایم؛ یک قلمِ آن: ۷۵ هزار میلیارد تومان فقط برای طرح هوشمندسازی یارانه‌ی آرد و نان؛ و دقت کنیم که این فاکتوری‌ست جدا از ریخت‌وپاش‌ها در توزیع یارانه‌ی آرد و نان! و توجه کنیم که این فقط یک قلم، داستان و ماجرای نان، است. و این‌که البته کناررفتگان از دولت، با پایان عضویت در ستادها و قرارگاه‌های نان و شیر و گوشت و ماست، احتمالاً با چشم طمع به بودجه‌های نهادهای موازی غیردولتی، با پیشنهاد‌ قرارگاه‌ها و ستادها و کمیته‌های دیگری صف کشیده‌اند: «قرارگاه» مبارزه با سقط جنین، و برای اولین بار، «کلینیک ترک» بی‌حجابی.

✍️از متن دیباچه‌ی اندیشه پویا ۹۳ به قلم سردبیر؛ رضا خجسته‌رحیمی. 

✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۱، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

همزمان با آخرین ماه از پاییز ۰۳، شماره‌ی ۹۳ اندیشه پویا منتشر می‌شود. همه‌ی تلاش خود را کرده‌ایم تا اندیشه پویا ۹۳ را با مطالبی خواندنی به دست شما برسانیم. از همین لحظه می‌توانید نسخه‌ی‌ خودتان را با ارسال پستی رایگان پیش‌خرید کنید. برای این کار کافی‌ است مبلغ ۱۵۰هزار تومان به شماره کارت ۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۶۹۷۱۴ (بانک خاورمیانه/برات‌اله صمدی‌راد‌) واریز کرده و تصویر فیش واریزی را برای ما ارسال کنید.

✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۱، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

همزمان با آخرین ماه از پاییز ۰۳، شماره‌ی ۹۳ اندیشه پویا منتشر می‌شود. همه‌ی تلاش خود را کرده‌ایم تا اندیشه پویا ۹۳ را با مطالبی خواندنی به دست شما برسانیم. از همین لحظه می‌توانید نسخه‌ی‌ خودتان را با ارسال پستی رایگان پیش‌خرید کنید. برای این کار کافی‌ است مبلغ ۱۵۰هزار تومان به شماره کارت ۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۶۹۷۱۴ (بانک خاورمیانه/برات‌اله صمدی‌راد‌) واریز کرده و تصویر فیش واریزی را برای ما ارسال کنید.

✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۱، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

📍دندیِ جهان‌وطن📍
هویدا جهان‌وطنی فرانسه‌دوست بود که زمانی در ایران نخست‌وزیر شد که امریکا سلطه‌ی غالب را داشت و جهان‌وطن‌گرایی در خاورمیانه رو به افول بود. این روندها در حاشیه بودن هویدا در جامعه‌ی ایرانی را که شمار روزافزونی از مردمانش در پی «اصالت» بودند، تشدید می‌کرد. شاه فرانسه‌دوستیِ جهان‌وطنِ هویدا را درک می‌کرد و هرازگاهی با او به زبان فرانسوی صحبت می‌کرد، اما حتا درون مرزهای باریک حلقه‌ی بسته‌ی حاکم نیز جهان‌وطن‌گرایی دشمنان خودش را داشت: امیر اسدالله علم نزدیک‌ترین معتمد شاه و فرزند خانواده‌ی فئودالی قدیمی که پیش از اصلاحات تمرکزگرایانه‌ی رضاشاه، قرن‌ها بر بخش‌هایی از شرق حکومت می‌کردند، جهان‌وطن‌گرایی هویدا را تخطئه می‌کرد؛ در خاطرات روزانه‌ی تیر ۱۳۵۵، در حالی‌که هویدا را به خاطر زیرساخت‌های نامناسب سرزنش می‌کرد، نتیجه می‌گرفت که یک جهان‌وطن نمی‌تواند وطن را توسعه دهد. احسان نراقی، روشنفکر کلیدیِ همراه با حکومت که از بومی‌گرایی در ایران دوره‌ی پهلوی دوم دفاع می‌کرد، می‌گوید: هویدا مردم ایران را ابداً نمی‌شناخت و من همیشه او را بچه‌بیروتی خطاب می‌کردم.
آن‌گونه که رنه دومان، همکلاسی قدیمی و دوست مادام‌العمر هویدا به‌خاطر می‌آورد، هویدا در نوجوانی با افاده‌ی خاصی لباس می‌پوشید و حتا در پوشیدن یونیفرم مدرسه نیز اطوار خاصی داشت. زمانی که نخست‌وزیر بود، کت‌وشلوارهایش را خیاط ایتالیایی شاه می‌دوخت، اگرچه به‌شدت مراقب بود که جسارت به شاه تلقی نشود. سلیقه‌ی ظاهراً متناقضِ تمایز و سادگی که مشخصه‌ی سلیقه‌ی لباس پوشیدنِ دندی است، در انتخاب پیراهن‌های ساده‌ی سفید هویدا تبلور می‌یافت ــ‌البته او هر نوع پیراهن سفید قدیمی‌ای را نمی‌پوشید. هر بار که نخست‌وزیر به اروپا سفر می‌کرد، با خود دوجین پیراهن سفید لینن می‌آورد. این رفتار یادآور عادات برومل است که پیراهن‌ و سفیدی مطلق آن را به نوعی مُد نجیبانه تبدیل کرده بود.
هویدا همواره با عصا، گل سینه و پیپش به یاد  آورده می‌شد و توفیق، هفته‌نامه‌ی طنز ایران، او را صدراعظم عصایی می‌نامید. دست‌کم دو مورد از این لوازم جنبه‌های دندی‌گونه داشتند. برای مثال، برومل در عصاهای پیاده‌روی، زیبایی و ارزش می‌دید و کلکسیونی از عصا داشت. گفته می‌شود که هویدا ۱۵۰ عصای پیاده‌روی داشت، اتفاق نظری در این زمینه وجود ندارد که پس از آسیب‌دیدگی در یک سانحه‌ی رانندگی در سال ۱۳۴۴، آیا واقعاً او برای حفظ تعادلش نیاز به عصا داشت یا این‌که استفاده از عصا صرفاً یک ژست ظاهری برایِ او بود. ارتباط میان دندییسم و گل سینه نیز شهره است: گلی که بیش از همه برای تزئین یقه‌ی پالتوی مردانه استفاده می‌شود گل میخک است، هویدا نیز از همان استفاده می‌کرد، تا این‌که با همسر آینده‌اش، لیلا امامی، آشنا شد که پرورشِ گل ارکیده را وارد ایران کرد و از‌ آن پس، همسرش هر روز به او یک گل ارکیده می‌داد که اغلب بر اساس کراواتش انتخاب می‌شد.

📝از متن مقاله‌ای به قلم هوشنگ شهابی درباره‌ی جنبه‌های دندی‌گونه‌ی هویدا. ترجمه‌ی ابراهیم اسکافی. اندیشه پویا ۹۲.
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۱، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

📍در تیررس تبلیغات «عموزادگان» آریایی📍
هنرستان عالی صنعتی ایران و آلمان با تدریس در رشته‌های گوناگون درودگری، رنگرزی، صحافی، فلزکاری، چرم‌سازی، گیاه‌شناسی، داروسازی، مکانیک و چند رشته‌ی دیگر، در کنار ریاضیات، اقتصاد و زبان فارسی، آلمانی، عربی، لاتین، و انگلیسی یا فرانسه که شاگردان در گزینش آن آزاد بودند آغاز به کار کرد. دانش‌آموزان بی‌بضاعت شهریه‌ای نمی‌پرداختند. آنچه در این میان قابل توجه بود، تلاشی بود که کابینه‌ی سید ضیا به‌رغم مخالفت بریتانیا - لورن و کِرزون - با بازگشایی و گسترش دامنه‌ی فعالیت آن مدرسه انجام داده بود. سید ضیایی که به دوستی و همکاری با بریتانیا شهره بود. این روند با سقوط کابینه صدروزه‌ی سیدضیاء همچنان ادامه یافت و آن مدرسه که مدرسه‌ی حرفه‌ای ایران و آلمان نام گرفته بود به یک رکن اصلی تعلیمات فنی و حرفه‌ای ایران در روزگار زمامداری رضا شاه بدل شد. ویپرت فون بلوشر، وزیرمختار آلمان در خاطراتش آن مدرسه را در کنار بانک ملی که توسط مدیری آلمانی اداره می‌شد، وزنه‌ی معتبری در سیاست آلمان نامیده است. مدرسه‌ای که لورن آن را تهدیدی برای منافع بریتانیا در ایران می‌دانست و شولنبورگ بازگشایی‌اش را «پیروزی» آن کشور در رویارویی با رقبای خود می‌شمرد.
مدرسه‌ی حرفه‌ای ایران و آلمان در گذار زمان نقش و اعتباری بس فراتر از نهادی فنی و حرفه‌ای یافت و به جایگاه برآمدن کسانی بدل شد که نام و نشانی ماندگار در تاریخ، سیاست و فرهنگ ایران از خود بر جای نهادند. مدرسه‌ای که نامورانی چون عبدالعظیم قریب، نظام وفا، سعید نفیسی، نیما یوشیج، بزرگ علوی و تقی ارانی در شمار مدرسان آن بودند. احمد متین دفتری و جعفر شریف امامی، نخست وزیران دوران پادشاهی محمدرضا شاه در آن مدرسه درس خواندند. عبدالله و نصرالله انتظام نیز از شاگردان آن بودند. شاگردانی که یکی در مقام سفیر ایران در آلمان غربی، وزیر امور خارجه و ریاست هیئت مدیره و مدیرعامل شرکت نفت، و دیگری در مقام وزیر خارجه، نماینده‌ی دائم ایران در سازمان ملل متحد و رئیس مجمع عمومی آن سازمان، نام و نشانی ماندگار در تاریخ دیپلماسی ایران از خود بر جای نهادند. حبیب نفیسی، مدیرکل وزارت پیشه و هنر و کفیل وزارت کار، وزیرمختار ایران در امریکا و بنیانگذار پلی تکنیک تهران و خلیل ملکی، شخصیت پرآوازه‌ی تاریخ معاصر نیز از شاگردان آن مدرسه بودند. نواب صفوی نیز پیش از آن‌که به نجف برود چندی در آن مدرسه که در گذرگاه تاریخ و سیاست، نامش با نام و اعتبار آلمان در ایران عجین شده بود، درس خواند. دریغ آن‌که نمی‌دانیم نیما، علوی و ارانی در آن مدرسه چه کردند؛ متین دفتری، شریف امامی یا عبدالله و نصرالله انتظام چه آموختند و ملکی و نواب با کدام اندوخته‌ی سیاسی آن را ترک گفتند و در فرصتی دیگر به رویارویی با نظم حاکم زمانه‌ی خود برخاستند.

📝از متن روایتی درباره‌ی تاریخچه‌ی مدرسه‌ی دولتی ایران و آلمان به قلم حمید شوکت. منتشر شده در اندیشه پویا ۹۲.
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۱، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

📍پاشنه آشیل هویدا📍
برخی معتقدند که هویدا در دوران نخست‌وزیری‌اش تغییر شخصیت پیدا کرد. داریوش همایون معتقد است هویدا در ابتدای نخست‌وزیری، شخصیتی نوآور داشت اما قدرت او را «متحجر» کرد. یا علینقی عالیخانی یادآوری می‌کند که هویدا پیش از ورود به دولت یک شخصیت ایدئالیست داشت که می‌گفت اگر من به جای نخست‌وزیرها بودم از مردم فاصله نمی‌گرفتم و به میان آن‌ها می‌رفتم، اما بعدتر برای حفظ مقام خودش، برای این‌که سرکار بماند، یک عمل‌گرایی غیرعادی داشت و در اواخر دوران صدارتش شبیه شاه شده بود، به طوری که وزرای کابینه‌اش را آدم حساب نمی‌کرد. شما نیز در کتاب‌تان این‌گونه ابراز عقیده کرده‌اید که هویدا نخست‌وزیری را ضمیمه‌ی دربار شاه کرد، انگیزه‌ی هویدا از این اطاعت و تسلیم محض چه بود؟
داریوش همایون و علینقی علیخانی هر دو هویدا را از پیش از دوران نخست‌وزیری او می‌شناختند و جو سیاسی آن دوره‌ها را بهتر از من که در مأموریت خارج از کشور بودم، درک می‌کردند. اما باید گفت که تغییر روحیات با گذشت زمان در انسان‌ها امری غیرعادی نیست و هویدا هم استثنایی بر این اصل نبود. اما تصویری که عالیخانی از هویدا ارائه می‌دهد، به نظر من، خالی از غرض‌ورزی نیست.  اینکه عالیخانی گفته است که هویدا عوض شد و به وعده‌ی مردمی بودن وفادار نماند، قدری ساده‌اندیشی است. صدارتِ هویدا بازده‌ی ترور منصور بود و تغییر ساختار حکومتی، به دنبال حادثه‌ی کاخ مرمر اتفاق افتاد و این در حالی بود که دو سازمان چریکی نیز در سال‌های پنجاه حکومت را به چالش کشیده بودند. با این همه هویدا از مردم دوری نمی‌کرد و در بین شهروندان غیرسیاسی وجهه‌ای داشت. سفیر بریتانیا، تونی پارسونز در خاطراتش به صحنه‌ای اشاره می‌کند که من در کتابم به دلیل دیگری نقل کرده‌ام. در ماه‌های آخر پیش از پیروزیِ انقلاب، وقتی که هویدا از وزارت دربار هم معزول شده بود، پیکان هویدا در ترافیک تهران متوقف می‌شود؛ در حالی که سفیر بریتانیا کنار او نشسته بود. جمعیت دور پیکان را می‌گیرند و پارسونز با شگفتی می‌بیند که هویدا با آن‌ها مشغول خوش‌و‌بش است؛ بدون اینکه کوچک‌ترین ژست خصمانه‌ای ظاهر شود. اینکه عالیخانی گفته است که هویدا در اواخر صدارتش مثل شاه شده بود و وزرا را داخل آدم نمی‌دانست نیز از سر بی‌انصافی‌ست. تکبر و خود بزرگ‌بینی در وجود او نبود. هویدا با همه به ویژه زیردستان خرده‌پا، رفتاری انسانی داشت. خود من شاهد رفتارش با فراش‌های نخست‌وزیری بودم که فراموش نمی‌کرد از آن‌ها احوال‌پرسی کند و گاهی از فرزندان‌شان هم اسم می‌برد. با این تفصیل چگونه می‌توان تصور کرد که به وزیرانش در کابینه بی‌اعتنا باشد؟ البته در رده‌های بالای حکومت، ضدیتهایی وجود داشت که ناگزیر گاه‌به‌گاه نمایان می‌شد. مناسبات افرادی چون اسدالله علم، جمشید آموزگار و اردشیر زاهدی با هویدا دوستانه نبود. زاهدی از پست وزارت خارجه مجبور به کناره‌گیری شده بود و آموزگار هم، به حق یا ناحق تصور می‌کرد که جریان رشیدی مطلق توطئه‌ای بود که هویدا و هوشنگ انصاری برای متزلزل کردن دولت او طراحی کرده بودند. اما من نیز می‌پذیرم که تلاش برای حفظ مقام، پاشنه آشیل هویدا بود که از این بابت هفته‌نامه‌ی فکاهی توفیق دست از سرش بر نمی‌داشت. ولی وقتی که شاه در سال ۱۳۵۰ دستور بستن توفیق را داد، هویدا ناراضی بود و سعی کرد شاه را منصرف کند.

📝از متن گفت‌وگو با داریوش بایندر درباره‌ی امیرعباس هویدا. منتشر شده در اندیشه پویا ۹۲.
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۱، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

📍کتاب خوانی‌های مهندس بازرگان در ماشین📍

پدرتان
هم نویسنده بود، هیچ‌وقت کتاب‌های پدرتان را در نوجوانی و جوانی خواندید؟
راستش نه. برای سن من جذاب نبود و من هم انگیزه‌ای برای خواندن‌شان نداشتم. درواقع من آن جهان را خیلی جدی می‌دیدم و نمی‌خواستم سمتش بروم و برایم کشش و جذابیتی نداشت. چند سال بعد از انقلاب بود که علاقه‌مند شدم و کتاب‌های پدرم را خواندم. وقتی انقلاب شد من حدوداً پانزده ساله بودم و برای مدت کوتاهی من هم تبدیل به آدمی سیاسی شدم.  یک‌باره دگردیسی پیدا کردم و جوگیر شدم که آن هم کاراکتر واقعی‌ام نبود. آن دوره شروع کردم به خواندن کتاب‌های بابا و مثلاً «راه طی شده» را خواندم.

تا قبل از این کتاب‌های شریعتی را هم نخوانده بودید؟
نه. ولی در همین دوره‌ی بعد از انقلاب کارهای شریعتی را هم به‌سرعت خواندم. به خصوص آن موقع نوار زیاد بود و نوارها را گوش می‌کردیم. مسحور «پدر، مادر ما متهمیم» شدم و آن طنین شکوهمند صوت شریعتی. او تسلط به ادبیات هم داشت و سخنوری بود که فکر نمی‌کنم نظیر آن هنوز هم آمده باشد.

مسحور شریعتی شدید در حالی که مهندس بازرگان با شریعتی زاویه‌ی فکری‌ داشت.
بله زاویه داشت. وقتی خیلی از نوشته‌های شریعتی تعریف می‌کردم، بابا می‌گفت این‌جایش اشتباه است و من خیلی جا می‌خوردم. مثلاً شریعتی گفته بود «آنان که رفتند کاری حسینی کردند و آنان که ماندند باید کاری زینبی کنند وگرنه یزیدی‌اند» و پدرم می‌گفت حرف غلطی است و معنا ندارد مردم دنیا را با همه‌ی تنوع و تمایزشان به سه دسته تقسیم کنیم که یا این‌جا هستند یا آن‌جا. این‌ها را هیچ نمی‌پسندید. به نظرم از احساسی بودن و شورانگیز بودن شریعتی گریزان بود. آدمی بود که می‌خواست همه‌چیز را به توازن و تعادل برساند و از روحیه‌ی هیجانی پرهیز داشت. از مجموع این‌ها احساس می‌کردم در عین این‌که شریعتی را دوست دارد، این شورانگیزیِ بیش از اندازه واحساسی و عاطفی بودنش یا قضاوت‌های قاطعش را نمی‌پسندد.

هیچ‌وقت پیش آمد که از کتابخانه‌ی مهندس بازرگان کتابی بردارید و بخوانید؟
راستش، ما کتابخانه‌ی بزرگی نداشتیم، چون پدرم وقتی کتابی را می‌خواند بلافاصله آن را به کسی می‌بخشید. فقط کتابخانه‌ی کوچکی داشت و کتاب‌هایی را که در حال مطالعه داشت آن‌جا می‌گذاشت. کتاب زیاد می‌خواند. پدرم از لحظاتش واقعا درست استفاده می‌کرد و مثلاً در فاصله‌ی خانه تا مجلس یا رفتن به نهضت آزادی برای جلسه، بین راه مطالعه می‌کرد. یک‌بار حجم زیادی کتاب گوشه‌ی اتاقش بود و وقتی گفتم این کتاب‌ها چیه؟ گفت این‌ها کتاب‌هایی است که اخیراً در ماشین خوانده‌ام. یعنی در فواصل کوتاه وقتی راننده او را به جایی می برد کتاب می‌خواند.

📝 از متن «نوش‌ونوشت» با محمدنوید بازرگان. منتشر شده در اندیشه پویا ۹۲
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۱، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

📍از رادیکالیسم تا تراژیک‌اندیشی📍

امیر مازیار: تفکر انتقادی که مبنای گفت‌وگو باید باشد و لازمه‌اش محاسبه‌گری و اتکا به عقلانیت است، در فضای فکری جامعه‌ی ما ضعیف و کم‌رمق شده است. مراجعی وجود ندارند که تفکر انتقادی را ترویج کنند و جامعه به آن‌ها رجوع کند. در انتخابات اخیر چه کسی که مخالف شرکت بود و چه کسی که موافق شرکت، هر دو فکر می‌کردند حرف‌شان تنها حرف درست است، و این یعنی ما راه گفت‌وگو را اصلا بلد نیستیم.

حسین شیخ‌رضایی: من با رادیکالیسم، در ماهیت امر، مشکلی ندارم. رادیکالیسم را این‌طور می‌فهمم که فرد به دنبال هدف رادیکال، یعنی تغییر ساختاری و بنیادی، باشد. رادیکالیسم به این معنی همیشه موتور محرک است. متفکران و روشنفکران چپ همیشه درصدی رادیکال هستند و مرزها را جلو می‌برند و بعد از مدتی عموم مردم پشت‌سر آن‌ها حرکت می‌کنند. رادیکالیسم سیاسی حتا می‌تواند مثبت باشد. چیزی که به‌نظرم منفی و متفاوت از رادیکالیسم است، افراط‌گرایی است. آن چیزی که من در جامعه احساسش می‌کنم روحیه‌ی افراط‌گرایی است. افراط‌گرایی، نتیجه‌ی نگاهی رمانتیک به امر سیاسی است. به این معنا که انگار مرز بین درست و نادرست، مرز بین پلید و تمیز، و مرز بین سمت درست تاریخ و سمت غلط تاریخ، بسیار روشن است.

بابک عباسی: رادیکالیسم حاصل غفلت از تراژیک‌اندیشی است. در عالم اندیشه و فلسفه ممکن است رادیکالیسم جالب و پربار باشد، اما در مقام عمل و در عرصه‌ی سیاسی، رادیکالیسم قابل دفاع نیست، چون خرابی به بار می‌آورد، چون پیوند می‌خورد با مفهوم خودی و غیرخودی، چون به‌جای آن‌که ارزش‌هایی را مشخص کند و به آن‌ها پایبند باشد، صرفاً مصادیقی را مشخص و نفی می‌کند. و چون استوار بر ساده‌سازی و نگاه غیرپیچیده به واقعیت پیچیده است.

📝از متن میزگردی درباره‌ی قطبی‌شدن جامعه‌ی ایران با حضور امیر مازیار، حسین شیخ‌رضایی و بابک عباسی. منتشر شده در اندیشه پویا ۹۲. 

✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۱، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…

ماهنامه اندیشه پویا

📍هویدا، هیتلر و صادق هدایت📍
صادق هدایت دوست و رفیق صمیمی خیلی کم داشت. چهار پنج تا بیش‌تر نبودند. یکی از این چهار‌ـ‌پنج تا امیرعباس هویدا بود. داستان آشنایی و دوستی آن‌ها شنیدنی است. آدولف هیتلر آن‌ها را با هم دوست کرد. سال 1321 بود. امیرعباس‌خان تازه از فرنگ آمده بود. نفرتی که از خرابی‌های جنگ در وجودش پیدا شده بود به ‌سختی آزارش می‌داد. حتا برخلاف خیلی‌ها که پیروزی‌های برق‌آسای هیتلر چشم‌شان را کور کرده بود، او مرگ نازیسم را می‌دید. یک روز تصمیم گرفت حرف‌های خودش را تو روزنامه بنویسد و چهره‌ی سیاه نازیسم را برای مردم نقاشی کند. وقتی اولین مقاله‌اش در روزنامه ایران منتشر شد، مثل توپ صدا کرد. خلاصه‌ی مفهومش این بود: «هیتلر با همه‌ی ساز و تنبورش یک حباب صابونی بیش‌تر نیست، خیلی زود پفش می‌خوابد.» هنوز مرکب این مقاله خشک نشده بود که آلمانوفیل‌های آن روز تهران شروع به سم‌‌پاشی علیه هویدا کردند. یک روز عصر هویدا در دفتر روزنامه نشسته بود و مقاله می‌نوشت که در باز شد و مرد لاغراندامی به درون آمد. عینک درشتی به چشم داشت. سبیل چهارگوش پرپشتی بالای لبش دیده می‌شد. وقتی وارد شد نگاهی به اطراف انداخت و با خونسردی پرسید: «هویدا کیه؟» هویدا خیال کرد این آدم با آن سبیل‌های چهارگوش یکی از طرفداران سینه‌چاک هیتلر است. چون با ناراحتی جواب داد: «من... من هستم!» خنده‌ای لب‌های مرد را از هم باز کرد. با لحن دوستانه‌ای گفت: «من هم صادق هدایت هستم. از مقالات شما خوشم آمده. آخر ما با هم هم‌فکر هستیم.» بعد بی‌آن که منتظر جوابی از طرف هویدا شود، ادامه داد: «موافق هستید فردا ناهار را با هم بخوریم؟» دوستی هدایت و هویدا از همین‌جا جوش خورد. (مجله‌ی سپید و سیاه سال ۱۳۴۳)

📝هویدا در آیینه‌ی مطبوعاتِ زمان خود، گزارشی است که علی ملیحی در اندیشه پویا ۹۲ نوشته است. 

✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۱، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya

Читать полностью…
Subscribe to a channel