andishkadehzekr | Unsorted

Telegram-канал andishkadehzekr - اندیشکده ذِکـــر

444

|ذکر حضور یار است ، در خانه دل| 🔘اندیشکده ذکر ▪️مدرسه علوم انسانی ذکر - اردبیل ▫️ارتباط با مجموعه : @Davoodi_zekr ▫️پیج اینستاگرام : Instagram.com/andishkadeh.zekr

Subscribe to a channel

اندیشکده ذِکـــر

🔺علامه جوادی آملی

🔶تعیین و تبیین جایگاه انسان

🔸تعیین جایگاه هر موجود، فرع بر تبیین ماهیت و هویت آن موجود است؛ به این معنا که تا هویت یک شیء شناخته نشود، جایگاه آن شیء در نظام هستی روشن نخواهد شد و اگر هویت چیزی شناخته شد، جایگاهش نیز خود به خود آشکار خواهد گشت.

🔹توضیح آنکه تعیین جایگاه اشیا به جهان بینی وابسته است و صحت و سقم جهان بینی و نیز شدت و ضعف آن، به درجه معرفت شناسی مرتبط است؛ اگر کسی از جهان بینی حسی و تجربی
برخوردار باشد و هستی را در حصار طبیعت خلاصه کند، به ناچار جایگاه هر چیزی را نیز در همین محدوده می‌جوید؛ پس آنچه نامحسوس و فاقد اثر طبیعی است، از منظر این جهان بینی، افسانه و
خرافه تلقی خواهد شد، چنان که اگر کسی با انکار طبیعت، جهان بینی خود را بر امور ماورایی بنا نهد، حیات و تجربیات را افسانه می پندارد و جایگاه همه اشیا، از جمله انسان را تنها در ماورای طبیعت جست و جو میکند.

🔸این دو نحوه جهان بینی و نتایج مترتب بر هر یک، نقص هایی آشکار جایگاه انسان در نظام هستی، نخست باید هویت انسان را شناخت و به حقیقت وجودی او آگاه شد.

🔹برای تعریف صحیح انسان تنها موجودی است که خدای ازلی عنوان جامع وکامل خليفة الله را به او عطا کرد: «إلى جاعل في الأرض خليفة ها» و عناوین دیگر مربوط به انسان، همگی از آن عنوان جامع و شامل صادر می شود و همه اسامی زمینی اند، جز عنوان خليفة الله که لقبی است آسمانی.

🔸اکنون این پرسش مطرح است که چگونه موجودی با پشت سر نهادن این مراحل به مقام «خليفة اللهی» بار می یابد و آیا همه انسانها می توانند، این مراحل را پشت سر بگذارند و به این مقام منیع باریابند، یا عده ای در همان مراحل اولیه می مانند؟

🔹در پاسخ باید گفت: در هر مرحله، گروهی از پای افتاده، زمین گیر می شوند. آنکه تنها در پی خوب خوردن، رشد کردن جسمی و زیبا پوشیدن است و با احساس، عاطفه و مسئولیت، سر و کاری ندارد، در مرحله نباتی جا مانده و در واقع تنها گیاه خوبی است، زیرا یک درخت خوب و سالم نیز دارای جذب خوب، رشد خوب و پوشش زیباست و
سهمی از عاطفه و مسئولیت ندارد.

🔸اگر از این مرحله به سلامت عبور کرد و پست، مقام، عاطفه، احساس، وفاداری، مسئولیت و امانت برای او مطرح شد، به مرتبه حیوانی پای نهاده است، چون این امور در حیات حیوانی کاملا مشهود است. زندگی زنبور عسل، مورچه و موریانه، مسئولیت پذیری و نظم زیبای زندگی را در حیاتی دسته جمعی به خوبی نشان می‌دهد. مرغ خانگی زمانی که مادر می شود، نسبت به جوجه هایش احساس مسئولیت دارد و از آنها حفاظت و حمایت می کند. سگ شکاری نیز کبک صید شده صاحبش را از فاصلهای دور برمی گیرد و با این که خود گرسنه است و شکار لذيذ، با وفاداری و امانت، شکار را به صاحب خود می رساند.

🔹اگر کسی این اندازه احساس مسئولیت و امانتداری نداشته باشد، به یقین از حیوان پست تر است: «وأولئك كالأنعام بل هم أضل» .

سوره اسراء/آیه۷۰

▫️اندیشکده ذکر
💠 @AndishkadehZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔺آیت الله مصباح یزدی

🔶رابطه ارزش و منفعت

🔸از دیرباز بین دانشمندان، اختلافی بنیادی درباره رابطه ارزش و منفعت مطرح بوده است و
در دوران جدید نه تنها این اختلاف در بین محافل علمی و دانشگاهی حل نشده، بلکه بالا گرفته است. آن اختلاف این است که آیا ذات ارزش با نفع و سود دو مقوله متفاوت هستند و ربطی به هم ندارد یا این دو یکی هستند؟ بسیاری از دانشمندان بزرگ معتقد بوده‌اند که ارزش‌ها به نفع و مصلحت برمی‌گردد. البته این منفعت ممکن است آگاهانه، نیمه‌آگاهانه یا ناآگاهانه باشد.

🔹فردی را فرض کنید که می‌ببیند مظلومی را شکنجه می‌دهند و میداند که اگر برای نجات او اقدام کند جان خودش به خطر می‌افتد. اگر این فرد اقدام به خطر کند، کار ارزشمندی انجام داده است ولی ممکن است نفعی در آن نباشد و چه‌بسا ضرر نیز بکند و خود آسیب ببیند. طرفداران این نظر می‌گویند در اینگونه از موارد انسان خیال م‌یکند که ارزش و منفعت با هم تفاوت دارند، اما حتی در اینگونه موارد نیز انسان به صورتنیمه‌آگاهانه یا ناآگاهانه به دنبال منفعت خودش است.

🔸برای مثال وقتی انسان فردی را در سرمای زمستان می‌بیند که لباس محدود و پاره‌ای دارد و رنگش پریده و مریض است، دلش می‌سوزد. اگر کسی کار خودش را رها کند یا حتی از مال خودش مایه بگذارد، لباسی برای این فرد بخرد، از او پذیرایی کند و او را به دکتر ببرد، کار خوبی کرده است و کارش ارزش اخلاقی دارد ولی همه این کارها به فایده و نفع خود او برمی‌گردد. در واقع وقتی این فرد را در این حالت می‌بیند، ناراحت می‌شود و احساس بدی پیدا می‌کند. در پی این احساس خلأی در خودش احساس می‌کند و می‌خواهد خودش را راحت کند تا آرامش پیدا کند.

🔹به تعبیر دیگر وجدانش ناراحت می‌شود و می‌خواهد وجدانش را راضی کند. بنابراین وقتی این کارها را برای این فرد انجام می‌دهد اگرچه برای او هزینه کرده است و پول و وقت برای او گذاشته است، اما وجدانش راضی شده است. این رضایت وجدان نفعی است که به او می‌رسد. بنابراین باز هم این کار را برای خوشی و شادی نهایی خودش انجام داده است؛ البته این انگیزه نیمه‌آگاهانه است و وقتی دارد این کار را انجام می‌دهد، نمی‌گوید من این کار را می‌کنم تا شاد شوم.

🔸آن انگیزه‌ای که در خودآگاه اوست، خدمت به دیگران است، اما در پشت این انگیزه، انگیزه دیگری وجود دارد که مخفی‌تر است. او می‌خواهد بیماری و مشکل آن شخص برطرف شود تا وجدان خودش راضی شود، یا به فرض اگر دیندار است می‌خواهد اجر اخروی ببرد. اجر اخروی نیز نفعی است که به خود او می‌رسد. ظاهرش این است که هیچ نفعی برای خود او ندارد و می‌خواهد دل دیگری را خوش کند، اما در حقیقت معتقد است که این کار ثواب دارد و در آخرت به او بهشت می‌دهند.

🔹بنابراین اگر درباره هر کار ارزشمندی دقت کنیم می‌بینیم که در نهایت به نفعی برمی‌گردد که به خود انسان می‌رسد. البته گاهی این نفع بیواسطه است و گاهی با چند واسطه فرد به آن نفع می‌رسد. این بحثها از قدیم بوده است و شاید شما هم در بعضی مقالات و کتابها آنها را ملاحظه فرموده‌اید، و حتی کتابی بحث دنیا و آخرت در اسلام را همان بحث سود و ارزش دانسته بود!

۹۶/۱۱/۴

▫️اندیشکده ذکر
💠 @AndishkadehZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔺امام خامنه‌ای

🔶ابعاد فرهنگ : فرهنگ عمومی

🔸فرهنگ عمومی مهمترین بعد فرهنگ و محور همه کارها در جامعه به شمار می‌آ‌ید. اهمیت فرهنگ عمومی به قدری بالاست که اگر دستگاه بزرگی چون وزارت ارشاد، جز اصلاح فرهنگ عمومی هیچ کار دیگری نکند، برای آن کافی است. مسأله آسیب‌شناسی و اصلاح فرهنگ عمومی اهمیت بسیار دارد و بر همين اساس اهمیت کنترل فرهنگ عمومی روشن می‌شود و اجتماع زبدگان و صـاحب نظران فرهنگ عمـومی یك جامعه برای ترقی فرهنگ عمومی مایه سعادت و امیدواری است.

🔹فرهنگ عمومی مربوط به روش عمومی زندگی در جامعه می‌شود و ویژه نهادهای خاص نیست؛ اما ابعادی از فرهنگ، چون فرهنگ سیاسی یا اقتصادی ویژه نهادهای خاصی‌اند. فرهنگ عمومی را می‌توان به دو بخش ظاهری و باطنی تقسیم کرد.

🔸ویژگی اساسی بخش ظاهری فرهنگ مشاهده پذیری است. همه فرهنگ در مسیر زندگی و حرکت‌های آینده یك ملت تأثیر دارد، اما تأثير بخش ظاهری آن پنهان بوده و در دراز مدت آشکار می‌شود. شکل لباس و چه پوشیدن و چگونه پوشیدن و از کدام الگوی پوشش استفاده کردن يا شكل معماری در جامعه و در چگونه خانه‌ای زندگی کردن از مصادیق بخش ظاهرى فرهنگ است.

🔹علت اینکه این امور از عناصر فرهنگ شمرده می‌شوند، این است که در خلقیات ما اثر دارند. برای نمونه، خانه های قدیمی ما يك نوع خانواده و خلقیات بار می‌آورند. بچه های خانواده، همه دور هم و بر یك سفره جمع می‌شوند و در واقع، این خانه است که خانواده را به دنبال خود می‌کشاند.
آپارتمان نوعی دیگر از خانواده ایجاد می‌کند. حتی شکل در و پنجره و ارتباط اتاق‌ها با هم، به ناچار تأثیر خاصی بر ذهن و خلق و منش و تربیت افراد دارد.

🔸به هر حال، هر نوع لباس، هر گونه رفتار، هر شکل نشستن بر سفره، هر گونه سخن گفتن دو نفر در مواجهه با همدیگر و مسائلی از ایـن قبیل، نه در کوتاه به هر مدت، بلکه در بلند مدت، تاثیراتی انکار ناشدنی در شكل گیری شخصیت افراد مشاهده پذیر نیست؛ اما تأثیر عناصر آن در مسیر زندگی و حرکتهای آینده یك ملت فوری و بسیار محسوس
یک جامعه دارد.

🔹بخش دوم فرهنگ عمومی و مشاهدہ پذیر است؛ مانند عقاید، قوانین و مقررات، آداب و رســوم، هنر و ادبیات، الگوهای خانوادگی و نظام‌های سياسی. عمده ترین عنصر از این بخش اخلاقيات، اخلاق فردی و اجتماعی مردم جامعه است.

۷۴/۴/۱۹

▫️اندیشکده ذکر
💠 @AndishkadehZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔺امام خمینی(ره)

🔶فضائل و رذائل اخلاقی ، عوامل و موانع رشد آنها

🔸منظور از فضایل اخلاقی هر فعل و حالتی است که موجب کمالی برای نفس گردد. در زبان عربی فضیلت به معنای زیاده و فزونی می باشد چه
نیک و چه بد؛ لکن به تدریج معنای مثبت آن غلبه کرده و به معنای فزونی و پیشی در صفت خوب به کار برده شده است. در یک تقسیم بندی که ازقدیم الایام در کتل اخلاقی وجود داشته است ، فضائل به دو بخش عقلانی و فضائل اخلاقی تقسیم شده است.

🔹فضائل عقلی اموری مانند شناخت علمی، توانایی عملی (فنی و هنر)، عقل شهودی، و حکمت نظری را شامل می شود و فضایل اخلاقی اموری مانند شجاعت، خویشتن داری، عدالت، شکیبایی را شامل می گردد. با توجه به تعریف اخلاق که عبارت است از «صفات و ویژگی های پایدار در نفس که موجب می شوند کارهای متناسب با آن صفات بدون نیاز به تأمل از انسان صادر شود»؛ اگر این حالت نفسانی به گونه ای باشد که کارهای زیبا و پسندیده از انسان صادر شود آن را «فضیلت اخلاقی» و اگر افعال زشت و ناپسند از وی صادر شود آن را «رذایل اخلاقی» گویند.

🔸حضرت امام تقسیم بندی خاصی نسبت به فضائل و رذائل بیان ننموده اند لکن در بعضی از نوشته ها تقسیم بندی رایج که از افلاطون و ارسطو نسبت به فضائل و رذائل گردیده که بر اساس قوای
سه گانه نفس یعنی قوه عاقله، قوه غضبيه و قوه شهویه، شده که در اخلاق ارسطویی نامی از آنها به میان نیامده است مانند ایمان، اخلاقی، حضرت امام هدف از تهذیب نفس را قرب به خداوند می دانند و بر می باشد را تلقی به قبول نموده اند و فضیلت قوه عاقله را حکمت و فضیلت قوه شهویه را عفت و فضیلت قوه غضبیه را شجاعت دانسته‌اند.

🔹در صورتی که همه قوا تحت فرمان قوه عاقله باشد و حد اعتدال را رعایت کند فضیلت دیگری حاصل می گردد که عدالت نام دارد و این فضیلت، رعایت حد وسط این قوا می باشد و سایر فضایل به این چهار فضیلت ارجاع می گردد. لكن تفاوت اساسی دیدگاه حضرت امام خمینی با دیدگاه افلاطون و ارسطو در مصادیق فضایل و و رذایل و هدف از رشد فضایل اخلاقی است.

🔸در دیدگاه حضرت امام از فضائلی نام برده که در اخلاق ارسطویی دیده نمی‌شود چون لقاء الله، شکر، توکل، رضا و حب الهی و... در خصوص هدف از رشد فضائل حضرت امام هدف از تهذیب نفس را قرب الهی می‌دانند و بر همین اساس هر آنچه موجب قرب به خداوند گردد فضیلت؛ و صفات و
اعمالی که موجب دوری انسان از خداوند گردد رذیله محسوب می گردد و بدین ترتیب ملاک فضیلت و رذیلت دوری و نزدیکی به خداوند متعال
می باشد.

🔹از سوی دیگر اعمالی را صالح می دانند که با فطرت انسانی سازش داشته باشد و اعمالی ناصالح است که با فطرت انسان سازش نداشته باشد.

صحیفه امام ، جلد ۷ ، صفحه ۵۰۰

▫️اندیشکده ذکر
💠 @AndishkadehZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔶 شاهنامه خوانی

🔸 ۱۶.داستان نبرد رستم و افراسیاب

▫️ اندیشکده ذکر
💠
@AndishkadehZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔶رویکرد نظام مدار

🔸قواعد سیستم

🔸طرح‌ريزی دكترينال و استراتژيك در رويكرد نظام‌مدار، واجد سه بخش اساسی است. انديشمندان، فلاسفه و حكما در گام نخست به توليد انديشه می‌پردازند، سپس معماران سيستم، با نگرش سيستمی، انديشه‌ها را در قالب يك سيستم طراحی‌كرده، و در نهايت آن طرح سيستماتيك در حوزه اجرا توسط مديران اجرا می‌گردد.

🔹از ايـن رو كانون طرحريزی در رويكرد نظام‌مدار، تئوری سيستم‌ها است. سه توانمندی اساسی كه در نسبت با اين نوع طرح‌ريزی مطرح است، عبارتند از: كلان‌نگری، همه‌جانبه‌نگری و آينده‌نگری. كلان‌نگری، در مقابل خُردنگری و نگرش تكنيكی، توانايی رؤيت و بررسی مسـائل در سـطح كـلان است، به تبع آن، همه جانبه‌نگری توانايی بررسی كليه عناصر و اجزای يك طرح، و ارتباط ميان آن اجزاء را شامل می‌شود.

🔸ديد همه جانبه نگر، مهمترين اقتضای نگرش سيستمی در طـرح‌ريـزی بـه‌شـمار مـی‌آيـد. تـوانمنـدی آيندهنگری نيز در برتافتن افق آينده، مبتنی بر ظرفيت همه‌جانبه نگری نمود می‌يابد.

🔹ترمينولوژی«سيستم»
به ارتباط معنادار ميان اجزا در يك كل كه در نسبت با محيط خدمت ارائه می‌كند، اطلاق می‌شـود. معادل واژه سيستم، در فارسی «سامانه» و در عربی «نظام» است. اوردر Order و ديسـيپلين Discipline، در زبـان انگليسی، كاركرد يك سيستم را تشكيل می‌دهند. اوردر، معادل «نظم» در عربی، به نظم و «سامان» با منشـأ درونـی اطلاق می‌شود، درحاليكه، ديسيپلين، به «انتظام» و سامانی گفته مـی‌شـود كـه منشـأ بيرونـی داشـته باشـد. تلقـی «سيستماتيك» در طرحريزی، نيز با دو واژه «بسامان» فارسی، و «منتظم» عربی بيان می‌شود.

🔸مكاتب سيستم
سيستم‌ها به مكاتب متعدد تفكيك می‌شوند كه شاخص‌ترين آنها، مكتب معرفت‌شناختی، مكتب هستی‌شناختی و مكتب انسان شناختی‌ است.

▪️استاد حسن عباسی ، جلسه ۲۶
«قواعد سیستم » ، ۱۳۸۶/۲/۲۷

▫️اندیشکده ذکر
💠 @AndishkadehZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔺علامه جوادی آملی

فطرت انسان


🔸فطرت از ماده «فطر»، به معنای شکافتن، گشودن شیء و ابراز آن ابتدا و اختراع، شکافتن از طول، ایجاد و ابداع آمده است و از آنجا که آفرینش و خلقت الهی، به منزله شکافتن پرده تاریک عدم و اظهار هستی امکانی است، یکی از معانی این کلمه، آفرینش و خلقت است؛ البته آفرينشی که ابداعی و ابتدایی باشد.

🔹کلمه «فطرت» بر وزن «فعله» بر نوع ویژه دلالت می‌کند و در لغت به ما معنای سرشت و نحوه خاصی از آفرینش و خلقت است. در قرآن کریم مشتقات کلمه «فطر» به صورت‌های گوناگون به کار رفته است لیکن کلمه فطرت تنها یک بار استعمال شده است. بنابراین، فطرت به معنی سرشت خاص و آفرینش ویژه انسان است و امور فطری، یعنی آنچه نوع خلقت و آفرینش انسان اقتضای آن را داشته و میان همه انسان‌ها مشترک باشد.

🔸فطرتی که در قرآن مطرح است، غیر از فطريات و امور فطری است که در منطق و فلسفه از آن بحث می شود. نیز «فطرت» که سرشتی ویژه و آفرینشی خاص است، غیر از طبیعت است که در همه موجودها‌ی جامد یا نامی و بی روح حیوانی یافت می شود، و غیر از غریزه است که در حیوانات و بعد حیوانی انسان موجود است.

🔹این ویژگی فطرت از آن جهت است که با بینش شهودی نسبت به هستی محض و کمال نامحدود همراه است و با کشش و گرایش حضوری نسبت به مدبری که جهل و عجز و بخل را به حریم کبریایی
او راه نیست، آمیخته و هماهنگ است. فطرت انسانی، مطلق بینی علمی و مطلق خواهی عملی است.

🔸«فطرت» یا همان بینش شهودی انسان به هستی محض و گرایش آگاهانه و کشش شاهدانه و پرستش خاضعانه نسبت به خدا نحوه خاصی از آفرینش است که حقیقت آدمی به آن سرشته شده و جان انسانی به آن شیوه خلق شده است.



▫️اندیشکده ذکر
💠 @AndishkadehZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔺آیت الله مصباح یزدی

🔶رابطه بین دین و اخلاق(۲)

🔸برخی می‌گویند نظام اخلاقی با نظام دینی دو مقوله هستند که هیچ ربطی به هم ندارند و
انسان می‌تواند دین داشته باشد، اما اخلاق نداشته باشد. آنها دین را فقط همان نماز و ذکر و... می‌دانند و گاهی می‌گویند: ما انسان‌ها دینداری دیده‌ایم که بداخلاق هستند؛ تندی می‌کنند، دروغ می‌گویند و.... اما همان‌گونه که اثبات شد، دین رنگی است که به زندگی انسان می‌خورد و همه شئون زندگی او را فرا می‌گیرد. چیزی در زندگی ما وجود ندارد که مصداق یک ارزش دینی قرار نگیرد و در آن، جای اطاعت خدا و دست‌کم شکر خدا نباشد.

🔹قلمروی دین تمام هستی انسان را فرا می‌گیرد و در زندگی کاری نداریم که دین از دادن حکم درباره آن منع شده باشد. دینداری فقط به معنای نماز خواندن، ذکر گفتن و تسبیح در دست گرفتن نیست. راستگویی و امانتداری نیز جرء دین است و البته حد نصابش این است که این کار را برای اطاعت خدا انجام دهد. اما اگر کسی فقط برای این راست بگوید که مردم دوستش بدارند، معروف شود و به او اعتماد کنند، اگرچه ارزش زیر حد نصاب را دارد، اما حد نصاب ارزش اسلامی را ندارد.

🔸ارزش آن صفر نیست، اما به حدی نیست که در سعادت ابدی انسان موثر باشد. اگرچه راستگویی، سخاوت، و... باعث می‌شود که به حق خیلی نزدیک شود و به راحتی می‌تواند جهش کند و مراتب کمال را طی کند.

🔹از کسانی که می‌گویند اخلاق و دین دو مقوله متفاوت هستند و ربطی به هم ندارند، ابتدا باید بپرسیم اخلاق و دین را به چه معنا می‌گیرید: اگر دین را فقط نماز و عبادت می‌دانید، جای تأمل دارد، اما اگر دین روشی است که ما در زندگی اتخاذ کنیم که موجب سعادت ابدی ما باشد و خداوند آن را می‌پسندد، باید بدانیم که خداوند غیر از سعادت ما چیزی را نمی‌خواهد. او دین را نیز برای این نازل کرده است که ما به سعادت برسیم. همه زندگی ما تحت احکام دین است و چیزی جدای از آن نداریم که بگوییم اینجا جای اخلاق است و جای دین نیست. دین نیز دارای سه بخش اعتقادات، اخلاق و احکام است و اخلاق جزیی از دین است.

🔸بنابراین اخلاق و دین از هم انفکاک ندارند و نمی‌توان بدون اخلاق دین کاملی داشت. دین کامل دینی است که هم اعتقادات داشته باشد و هم اخلاق و هم رفتار صحیح و مشروع. بنابراین برای اثبات رابطه یا انفکاک اخلاق و دین ابتدا باید این دو را معنا کنیم.

🔹در این مرحله جای این نیست که بگوییم این اصطلاح درست یا غلط است. ما منظور خود را از دین و اخلاق گفتیم. همچنین گفتیم که ارزش‌های اخلاقی، ارزشهای کشدار و ذومراتبی است که از قریب به حد نصاب شروع می‌شود و تا جایی پیش‌ می‌رود که عقل ما به آن نمی‌رسد. اینها همه ارزش‌های اخلاقی است. عبادت نیز یکی از ارزش‌های اخلاقی است و در عبادتی که«حباً لله»باشد،نیت حب اثردارد.

🔸گفتیم قوام فعل اخلاقی به نیت است. وقتی من خدا را دوست دارم، لازمه محبت خدا این است که در مقابل او این محبت را ابزار کنم. این مقوم فعل اخلاقی است و خودش مصداق ارزش اخلاقی می‌شود.

۹۶/۱۰/۲۷

▫️اندیشکده ذکر
💠 @AndishkadehZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔺امام خامنه‌ای

🔶تقدم فرهنگ بر سایر ابعاد حیات سیاسی-اجتماعی

🔸فرهنگ شیوه زندگی شایسته و بایسته در یک جامعه را ترسیم می‌کند. هر فرد یا نهادی اگر تصمیمی کلان، اما بیگانه از فرهنگ جامعه، اخذ کند و به اجرا بگذارد؛ با طرد اجتماعی مواجه خواهد شد. مردم نمی توانند تصمیمی ناسازگار
با هویت، باورها، آرمانها، آداب و رسوم، ارزش‌ها و هنجارهای خود را به سادگی پذیرا شوند.

🔹اساساً حاکمان هر کشوری، معمولاً برآیند فرهنگ عمـومی آن کشورند و مشروعیت اجتماعی آنان در همان فرهنگ تعیین شده است؛ بنابراین، برای آنان نیز خروج از چار چوبهای فرهنگی آسـان نیست.

🔸مـشروعيت اجتماعی و مقبولیت آنان مستلزم جهت گیری تصمیم‌های کلان آنان از فرهنگ است. علاوه بر همه این‌ها، رهبران انقلاب از ابتدای آن اعلام کرده‌اند که وجهه انقلاب، چهره فرهنگی است؛ یعنی چهره بیرونی انقلاب و نمادهای آن با
عمومی فرهنگی تعریف می‌شود که ساخته شده تاریخ و مکتب و انقلاب ما است و نیز، اعلام کرده‌اند که سیاست‌شان مقهور فرهنگ است و دیانت را از سیاست جدا نکرده‌اند.

🔹توقع مردم، تحقق این ادعای بزرگ است.
بنابر این، فرهنگ عمـومی علاوه بر رفتارهای فردی و اجتماعی، در تصمیم سازی‌ها و تصمیم‌گیری‌های حکومتی نیز تأثيرى عمیق دارد و باید آن را به شکلی صحیح، تبیین و پی گیرى کرد. حتی اگر عنصری از فرهنگ، عنصری مطلوب نباشد؛ باز باید در تصمیم‌های کلان مورد توجه قرار گیرد و برخورد
درست با چنين موضوعی لازم اسـت. امـا رعایـت عناصر فرهنگی مطلوب، الزامی دو چندان بر حكومت ولای ی ایجاد می کند.

🔸لذا بر آن است که باید تصمیم گیری‌هـای کلان کشور در همه زمینه های سیاسی، اقتصادی، مدیریتی و دیگر زمینه باید از یک فرهنگ و روح مشترك برخوردار باشد. اساسا انقلاب اسلامی یك انقـلاب فرهنگی است. بنابراین، هر تحولی در سیاست، اقتصاد و اجتماع باید نمود فرهنگ آن باشد.

۸۶/۹/۱۷

▫️اندیشکده ذکر
💠 @AndishkadehZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔺امام خمینی(ره)

🔶عقل ، مایه تفکر

🔸انسان دارای چهار قوه می باشد که عبارت اند از قوه عاقله روحانيه، قوه غضبيه سبعيه، قوه شهويه بهيميه و قوه واهمه شيطانيه؛ منظور از قوه عاقله، قوه روحانیه ای است که به حسب ذات، مجرد و به حسب فطرت، مایل به خیرات و کمالات و داعی به عدل و احسان است.

🔹با توجه به وجود این قوه، انسان قادر به تفکر و تمييز حق از باطل و خیر از شر می باشد و به عنوان حجت درونی در روایات از آن نام برده شده است، در مقابل حجت بیرونی که انبیاء الهی باشند. از این جهت یکی از منابعی که به وسیله آن می توان بین فضایل و رذایل اخلاقی تمییز داد قوه عاقله می‌باشد.

🔸لذا حضرت امام در نوشته ها و بیانات خود به تفکر در بسیاری از امور از جمله مسائل اخلاقی توصیه می‌نمودند که به مواردی در ذیل اشاره می گردد. اگر انسان عاقل لحظه ای فکر کند می‌فهمد که مقصود از این بساط دنیوی، چیز دیگر است، و منظور از این خلقت، عالم بالاتر و بزرگتری است و این حیات حیوانی، مقصود بالذات نیست و انسان عاقل باید در فکر خودش باشد، و به حال بیچارگی خود رحم کند و با خود خطاب کند: «ای نفس شقی که سال های دراز در شهوات، عمر خود را صرف کردی، و چیزی جز حسرت نصیب نشد، خوب است قدری به حال خود رحم کنی.

🔹از مالک الملوک حیا کنی، و قدری در راه مقصود اصلیقدم زنی، که آن موجب حیات همیشگی و سعادت دائمی است و سعادت همیشگی را مفروش به شهوات چند روزه فانی، که آن هم به دست نمی‌آید حتی با زحمت های طاقت فرسا نگردانی».

🔸تفکر مفتاح ابواب معارف و كليه خزاین کمالات و علوم و مقدمه لازمه حتمی سلوک انسانیت می‌باشد.از جمله اموری که تفکر در آن لازم و ضروری می‌باشد تفکر در احوال نفس است. تفکر انسان را از خواب غفلت بیدار می نماید زیرا که قلوب قبل از تفکر در غفلت مغمور و در خواب اندرند.

شرح چهل حدیث / صفحه ۲۱

▫️اندیشکده ذکر
💠 @AndishkadehZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔶 شاهنامه خوانی

🔸۱۵.مقدمه‌ی داستان رستم و افراسیاب

▫️ اندیشکده ذکر
💠
@AndishkadehZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔶ابرپارادایم خداگرایی

1. سنت سيئه

ابرپارادايم خداگرايي نيز در روند انتقال خود، از سنت شروع ميكند كه به آن «سنت سيئه» اطـلاق می‌شـود.
محوريت شيطان، نفس خود و انسان، در تقابل با اصالت خدا، شركي را رقم می‌زند كه قرآن از آن به ظلم بزرگ يـاد می‌كند. عمل به سيئات در اثر تداوم، به سنت سيئه تبديل می‌شود. تنها توبه و ايمـان موجـب رهـايی از آن اسـت.

2. سنت الهی
سنت الهی، برخاسته از بستر قرآن كريم واجد سه بخش نوانديشی دينی، نوگرايی دينی و نوسازی دينی است.

1 -2. نوانديشی دينی
برتابيدن «شرع» به جای «عرف» ، ماهيت اصلی نوانديشيدی‌ در ابرپارادايم خداگرايیاست. «شـرعی‌انديشـی» جايگزين «بشريانديشی» می‌گردد. شرع‌محوری و سپس شرعی‌سازيی مناسبات بشر سبب میشود انسان خداگرا، در چهار حوزه معرفت‌شناسی، خودشناسی، انسان‌شناسی، و هستی‌شناسی به تفكر و تعقـل شـرعی بپـردازد و قابليـت نوانديشی دينی پيدا كند.

2-2. نوگرايی‌ دينی
پس از توليد انديشه دينی، به آن گرايشی به وجود مي‌آيد كه در «نوگرايی دينی» نمود می‌يابد. نوگرايی دينی به تبع نوانديشی دينی ، در حوزه معرفت شناسی، سه روش «تفكر»، تعقل و «الهام» و «تذكر و كشف و شهود» را برمی‌تابد. كه تفكر در دو قالب «تحصل و اثبات گرايی»، و «تجربه‌گرايی» شكل می‌گيرد. معرفت متمايل به حكمت، نتيجه ظرفيت سه‌گانه انسانی در حوزه معرفتی است.

🔸حوزه خودشناسی، نيز به دو بخش فردی و اجتماعی تقسيم می‌شود. مراتب نفس انسانی در بخش فردی موضوعيت پيدا می‌كنند و بخش اجتماعی آن، واجد دو گزاره «تقوای الهی» و «نظم» است. انسان با رعايت تقواست كه به تزكيه و تهذيب در خودشناسی اجتماعی آن ميرسد. نظم نيز در عرصه اجتماعی از جنس نظم درونی مبتنی بر فطرت است و نه نظم بيرونی حاصل از اعمال قدرت يا قوانين اجتماعی Discipline. نوگرايی دينی در بخش فردی انسان شناسی، تبيين اين گزاره است كه بايسته است، انسان از مال خود در راستای صحت نفس خود بگذرد، و از نفس خويش نيز در راستای حفاظت از نواميس (زن، سرزمين و عقيده) بگذرد. در بخش اجتماعی انسان‌شناسی نيز تحقق سه مفهوم «عدالت» ، «انصاف» و «قسط» نوگرايی دينی را رقم
می‌زند.

🔹«عدالت» با حاكم شدن عقل بر نفس شكل می‌گيرد و «انصاف» نمود اجتماعی عدالت است، كه در آن عقلانيت به جای نفسانيت در اجتماع تعميم می‌يابد. با پرداختن سهم هر كس در جامعه، «قسط» جاری می‌شود. در حوزه هستی شناسی نيز نوگرايی دينی منتج به اصالت وجود در نسبت با موجود، باور داشتن غيب، و اعتقاد به معاد است. «فطرت» مفهوم نهايی انسان‌شناسی و خودشناسی دينی است. عمل كردن به مرّ فطرت، «حياء» را رقم ميزند.

▪️استاد حسن عباسی ، جلسه۱۶
«پارادایم تطبیقی۴ ، ابروادی خداگرایی» ، ۱۳۸۶/۰۱/۲۳

▫️اندیشکده ذکر
💠 @AndishkadehZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔺علامه جوادی آملی

🔶فطرت و طبیعت

🔸فطرت و طبیعت، هر دو از قوای روحی انسان‌اند؛ با این تفاوت که فطرت، نحوهٔ هستی روح بلند انسانی است و مرتبه وجودی آن، نسبت به طبیعت بالاتر است، و طبیعت نیروهای تدبیری روح انسان است که عهده دار امور طبیعی بدن مادی اوست؛ نه صرف جرم بدنی و جسم مادی که پس از مرگ هم نمی‌ماند: «النفس في وحدته كل القوی...»

🔹همانگونه که در عالم طبیعت، رزق از آسـمان فرو می‌ریزد و در زمين منتشر می‌شود، در وجود انسان هم که نمونه عالم است، رزق از آسمان فطرت به اعضا و جوارح طبيعت او نزول می‌کند. نیز همانگونه که در جهان خارج، برخی منکر مخزن الهی یا از آن غافل‌اند و رزق خود را تنها از صحنه طبیعت انتظار دارند، انسان گاهی مرکز رزق خود
را شناسایی کرده، از فطرت خود استمداد و طلب روزی می‌کند و زمانی در شناسایی مرکز رزق خود خطا کــرده، روزی خویش را از طبیعت
خود می‌طلبد.

🔸بر این اساس، روح انسان می‌تواند، با قدرت گزینشی که خدا بـه او داده، هر یک از فطرت یا طبیعت را در ابعاد مختلف وجود خود (یعنی علم، اراده و عمل)حاکم کند که مسلما حاکمیت فطرت، به دليل همسويی و همنوايی با روح الهی و ودیعه ملكوتی انسان، شاکله او را الهى می‌کند و طبیعت، چون با بدن مادی و عالم خاکی پیوند دارد، در
و صورت حاکمیت، انسان را منکوس و معکوس به سمت طبیعت سوق می‌دهد.

🔹درجهٔ وجودی فطرت انسانی، بر طبیعت او مقدم است و انسان باید فطرت خویش را امام و طبیعت خود را مأموم او قرار دهد. تقدم فطرت بر طبیعت را می‌توان به صورت حیات‌یـابی طبیعـت از
فطرت و حیات بخشی فطرت به طبیعت بیان کرد، زیرا بدن با روح زنده است که فطرت، نحوه هستی آن است؛ نه به عکس.

🔸اگر فطرت شكوفا باشد، هماره شـاهد ميثـاق الهی و اعتراف به توحيد ربوبی و اقرار به عبودیت خویش خواهد بود. صیانت فطرت از لوث طبیعت مادیت و فرورفتگی در دنيا موجب می‌شود، نوای دلپذیر ازلی را همواره بشنود و به فکر، ذكر و شـکر او بپردازد و از غیر او آزادانه و عارفانه بگذرد.

🔹فطرت طاهر هرگز قربانی طبیعت آلوده
نخواهد شد و روح ملکوتی را فدای تن ملكی و متعفن نمی‌کند. درجه وجودی فطرت انسانی بر طبیعت او مقدم است و انسان باید فطرت
خویش را امام و طبیعت خود را مأموم او قرار دهد.

کهف/۱۰۴

▫️اندیشکده ذکر
💠 @AndishkadehZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔺آیت الله مصباح یزدی

🔶رابطه دین و اخلاق(۱)

🔸توجه داشته باشیم برخی از مباحثی که به نظر ما ساده و پیش پاافتاده به نظر می‌آید و چه
بسا بسیاری از ما تصور می‌کنیم که اصلا ارزش بحث ندارند، ذهن بسیاری از افراد متفکر و عالم را به خودش مشغول می‌کند. کم‌کم دایره بحثها به مهمترین مسائل زندگی که مسئله دین و اعتقاد به خداست ارتباط پیدا می‌کند و کسانی معتقد می‌شوند که دین هم اگر دین درستی باشد، آمده است که انسانها خوب بشوند، شما خوب باش، نماز هم نخواندی، اشکالی ندارد! نماز چه کار به خوبی من و تو دارد؟!

🔹افرادی را دیده‌ایم که نمازخوان هستند، گناهان بزرگ هم می‌کنند و به مال مردم هم خیانت می‌کنند. از آن طرف افرادی را هم دیده‌ایم که نماز نمی‌خوانند، اما آدمهای درستی هستند، در معاملاتشان بی‌انصافی نمی کنند و... بنابراین این دو هیچ ربطی به هم ندارند!

🔸از آنچه گفتیم نتیجه می‌گیریم که جا دارد ما بحثی علمی درباره رابطه بین اخلاق و دین داشته باشیم. این مسئله یک جواب ساده دارد که بسیار سر راست است، ولی برای کسی که گرفتار شبهه شده است قانع کننده نیست. آن جواب ساده این است که دین سه بخش دارد؛ اعتقادات ، اخلاق ، احکام.

🔹بنابراین اخلاق جزیی از دین است. رابطه اخلاق و دین رابطه جزء و کل است. اگر کسی اخلاق داشته باشد جزیی از دین را دارد، اما اگر کسی دین
نداشته باشد، اخلاق هم ندارد. برای مثال «دست انسان» زمانی دست انسان است که به پیکر انسان متصل باشد و کار بکند، اگر آن را از انسان جدا کنیم، دیگر دست انسان نیست. مغز گوسفند، هنگامی مغز گوسفند است و کار مغز را انجام می‌دهد که در سر گوسفند زنده باشد، اما وقتی آن را پخته‌اید و میل می‌فرمایید دیگر نوعی خوراکی است و کاری از آن نمی‌آید.

🔸اخلاق هم جزء دین است و هنگامی اخلاق است که در این کل قرار بگیرد و ارتباطش با اجرای دیگر محفوظ باشد. اگر ما آن را از دیگر اجزای دین جدا کردیم دیگر اخلاق نیست.
با اینکه این پاسخ در ظاهر پاسخ روشنی است، اما سؤالات بسیاری پیرامون آن وجود دارد. ممکن است کسی بگوید بله این اخلاقی که جزو دین است به گونه‌ای است که با پایه‌های اعتقادی‌اش و با رفتارهای فقهی‌اش تناسب دارد و با انکار خدا و قیامت نمی‌سازد. این اخلاق اسلامی است، از اعتقادات سرچشمه می‌گیرد و اثرش نیز در رفتار ظاهر می‌شود.

🔹اما اگر کسی عقاید دینی را انکار کرد و احکام دینی را هم قبول نداشت، آیا نمی‌تواند اخلاق خوب داشته باشد؟ آیا چنین کسی فضلیت‌هایی را که از ناحیه اخلاق می‌آید نمی‌تواند داشته باشد؟ فیسلوفی که درباره رابطه اخلاق و دین بحث میکند، می‌گوید: اگر کسی این چیزها را قبول نداشت، آیا می‌تواند اخلاق خوب عقل‌ پسندی داشته باشد یا بدون آن اعتقادات نمیشود؟! این بحث دارای چند بُعد است که انشاءالله در جلسات آینده به بررسی آنها می‌پردازیم.

٩٦/١٠/٢٠

▫️اندیشکده ذکر
💠 @AndishkadehZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔺امام خامنه‌ای

🔶فرهنگ برای شکوفایی یا انحطاط ملت‌ها

🔸فرهنگ میتواند زمینه مناسب را برای شکوفایی استعدادها, و توانایی‌های يك ملت به وجود آورد. عناصر یك فرهنـگ ممکن است در آن ملت روح امید، شادایبی، تلاش و آرامش را زنده کرده و تولید علم و فناوری را گسترش دهد.

🔹اثر معجزه آسای چنین فرهنگی در يك کشور و در یك ملت، این است که دشمنان احساس کنند، بفهمند و باور کنند که کاری از آنان ساخته نیست.
فرهنگ الگوی رفتار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جوامع است که بر اساس آن می‌توان رفتارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی افراد در جامعه را با دقت مناسب پیش بینی کرد.

🔸فرهنگ است که جامعه را به اصل کار یا بیکاری، به کار تند یا کند و به جهت گیری خاص یا به ضد آن جهت گیری وادار می‌کند. به همین دلیل اگر باورها و معیارهای بالنده و تعالی بخش یک ملت به هر دلیل تضعیف شود، آینده آن جامعه با مشکل روبرو خواهد شد. با این بیان، روشن است افزایش نشاط کـار و ابتکار، ارتقاء اعتماد به نفس فردی و ملی و افزایش امید از جمله اهداف مثبت فرهنگی و شادی، نشاط و لبخند از ضروریات جامعه است.

🔹به همين جهت، عامل فرهنگی، تضمین کننده آینده است و در اعتلای تمدن‌های بشری نقش و تأثير بسيار مهمی دارد. از سوی دیگر، ضعف عامل
فرهنگی نيز همواره سبب سقوط و زوال تمدنها بوده است. علم و اقتصاد، پول وثروت و منابع زیر زمینی برای تامین و تضمین آینده بشریت، تعیین کننده نیست. بلکه ریشه رشد یا انحطاط هر جامعه‌ای را بایددر فرهنگ آن جامعه جستجو کرد.

🔸عوامل بیرونی نمی‌توانند جامعه را بر خلاف جهت فرهنگ آن سوق دهند. فرهنگ فرهيخته ملتی را پیشرفته، عزیز، توانا، عالم، فنّ آور، نوآور و دارای آبروی جهانی می‌کند و فرهنگ منحط، کشوری را چنان به ورطه نابودی میکشد که پیشرفت‌های تزریقی از بیرون نیز نخواهد توانست آن کشور را از جایگاه شایسته‌ای در مجموعه بشریت برخوردار کند و منافع آن ملت را حفظ کند.

🔹باید تأکید کرد ملت غالب، ملتی است که فرهنگش غالب است و نیز غلبه فرهنگی است که می‌تواند غلبه اقتـصادی وسیاسی و امنیتی و نظامی و همه چیز را هم با خود به دنبال بیاورد.

۸۶/۹/۱۷

▫️اندیشکده ذکر
💠 @AndishkadeZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔶علامه جوادی آملی

🔸تعیین و تبیین جایگاه انسان

🔸انسان تنها موجودی است که خدای ازلی عنوان جامع و کامل خلیفه الله را به او عطا کرد

▫️اندیشکده ذکر
💠
@AndishkadehZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔶آیت الله مصباح یزدی

🔸رابطه ارزش و منفعت

🔸هرکار با ارزشی در نهایت منفعت هم به دنبال خود دارد

▫️اندیشکده ذکر
💠
@AndishkadehZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔶امام خامنه‌ای

🔸ابعاد فرهنگ : فرهنگ عمومی

🔸تأثیر فرهنگ عمومی ، در حرکت های یک ملت بسیار محسوس است

▫️اندیشکده ذکر
💠
@AndishkadehZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔶امام خمینی(ره)

🔸فضائل و رذائل اخلاقی ، عوامل و موانع رشد آنها

🔸ملاک فضیلت و رذیلت ، دوری و نزدیکی به خداوند متعال می‌باشد

▫️اندیشکده ذکر
💠
@AndshkadehZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔶 اى هشام ، (خداوند) کثرت (یعنی اكثریت) را نكوهش نموده

🔹 و فرموده :و اگر از " بیشتر " مردم روی زمین پیروى كنى ، تو را از راه خدا گمراه می سازند.*١

اى هشام ، سپس قلت (یعنی اقلیت) را ستوده ،
🔸 و فرموده  و " اندکی " از بندگانم همیشه شاکرند.*٢

🔹 و فرموده : وآنان (که اهل ایمان و عمل  صالح اند) " اندک " اند.*٣

🔸 و فرموده : و تنها "یك " مرد با ایمان از خاندان فرعون كه ایمانش را پنهان میداشت گفت: آیا مردى را می كشید ، به جرم آن كه مى گوید: پروردگارم خدای یکتاست؟!*۴

🔹 و فرموده : مومنان (را نیز در کشتی سوار کن) و جز
" اندکی " (به نوح) ایمان نیاورده بودند.*۵

🔸 و فرموده : و "بیشترشان " عقل خود را به کار " نمی برند".*۶


یَا هِشَامُ : ثُمَّ ذَمَّ اللَّهُ الْكَثْرَةَ ،
🔹 فَقَالَ : وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِی الْأَرْضِ یُضِلُّوكَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ.*١

یَا هِشَامُ :ثُمَّ مَدَحَ الْقِلَّةَ ،
🔸فَقَالَ : وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّكُورُ.*٢

🔹 وَ قَالَ :وَ قَلِیلٌ ما هُمْ.*٣

🔸وَ قَالَ : وَ قالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَكْتُمُ إِیمانَهُ أَ تَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ یَقُولَ رَبِّیَ اللَّهُ.*۴

🔹 وَ قَالَ : وَ مَنْ آمَنَ وَ ما آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِیلٌ.*۵

🔸 وَ قَالَ : وَ أَكْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ.*۶


*١_ سوره انعام ، آیه ١١۶
*٢_ سوره سبا ، آیه ١٣
*٣ _ سوره صاد ، آیه ٢۴
*۴_ سوره مومن ، آیه٢٨
*۵_ سوره هود ، آیه.۴
*۶_ سوره مائده ، آیه ١٠٣

📚 کتاب اصول کافی/ جلد۱
▪️کتاب عقل و جهل

▫️اندیشکده ذکر
💠
@AndishkadehZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔶قواعد سیستم

▪️رویکرد نظام مدار

▫️اندیشکده ذکر
💠
@AndishkadehZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔶علامه جوادی آملی

🔸فطرت انسان

فطرت با بینش شهودی نسبت به هستی محض و کمال نامحدود همراه است

اندیشکده
ذکر
💠
@AndishkadehZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔶آیت الله مصباح یزدی

🔸رابطه دین و اخلاق(۲)

🔸رسیدن به ارزش‌های اخلاقی بدون دین شدنی نیست

▫️اندیشکده ذکر
💠
@AndishkadeZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔶امام خامنه‌ای

🔸تقدم فرهنگ بر سایر ابعاد حیات اجتماعی

🔸هر تحولی در سیاست ، اقتصاد و اجتماع ، باید تابع تحول در فرهنگ باشد

▫️اندیشکده ذکر
💠
@AndishkadehZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔶امام خمینی(ره)

🔸عقل ، مایه تفکر

🔸تفکر مفتاح ابواب معارف و کلیه خزائن کمالات و علوم و مقدمه لازمه حتمیه سلوک انسانیت است

▫️اندیشکده ذکر
💠
@AndishkadehZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔶جایگاه عقل از منظر آیات الهی
(بخش پنجم)


🔹اى هشام ؛ عقل با دانش همراه است
🔸 خداوند فرموده : این مثلها را براى مردم می زنیم ، و جز دانایان آن‌ را به عقل در نمی یابند.*١

🔹یَا هِشَامُ ؛ إِنَّ الْعَقْلَ مَعَ الْعِلْمِ
فَقَالَ : وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما یَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُون*َ١

*١.سوره عنکبوت ، آیه ۴٣

📚 کتاب اصول کافی/ جلد۱
▪️کتاب عقل و جهل

▫️اندیشکده ذکر
💠
@AndishkadehZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔶پارادایم تطبیقی ، ابر وادی خداگرایی

▪️رویکرد تاریخ مدار

▫️اندیشکده ذکر
💠
@AndishkadehZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔶علامه جوادی آملی

🔸فطرت و طبیعت

🔸روح انسان می‌تواند با قدرت گزینشی که خدا به او داده ، هر یک از فطرت یا طبیعت را ، در ابعاد مختلف وجود خود حاکم کند

▫️اندیشکده ذکر
💠
@AndishkadehZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔶آیت الله مصباح یزدی

🔸رابطه دین و اخلاق(۱)

🔸اخلاق اسلامی در حقیقت مغز دین است

▫️اندیشکده ذکر
💠
@AndishkadehZekr

Читать полностью…

اندیشکده ذِکـــر

🔶امام خامنه‌ای

🔸فرهنگ برای شکوفایی یا انحطاط ملت ها

🔸فرهنگ تضمین آینده و عامل اعتلای تمدن های بشری است

▫️اندیشکده ذکر
💠
@AndishkadehZekr

Читать полностью…
Subscribe to a channel